نتایج جستجو برای عبارت :

-گفت و گو آیین درویشی نبود*ور نه با تو ماجراها داشتیم

توان جنگیدن ندارم دیگر خدا رو شکر...
پشت  تلفن خانم فلانی نشسته است به تشریح ماجراها... که حرفش را به من ثابت کند ...
و من هیچ حرفی برای گفتن ندارم... تک جمله می‌گویم.. گاهی می‌خندم و تمام...
حتی غمم نمی‌شود از این اتفاقات... 
این اتفاق خوبیست...
 
دیگه نمی دونم تسلیت بگم، ناراحت بشم، ... کلا به نظرم به مرز دیوانگی داریم نزدیک می شویم. هر روز خبرهای بدتر از دیروز. هر روز کشته شدن تعداد بیشتری از هموطنان. من متخصص روان شناسی نیستم ولی مطمئنم که این ماجراها برای دیوانه کردن یک ملت کاملا کافیه
بعد از امتحان زبان که اومدم خوابگاه وسایلم رو جمع کنم قلی زنگید
گویا بچه ها بهش گفته بودن من قرار نیست تولدش رو برم
زنگ زد گفت نارنجی
تو واقعا میخوای بری؟
گفتم آره دیگه ببخشید کار واجب دارم و اینا بلیط گرفتم باید برم
تولدشم تبریک گفتم
به بچه هام سپرده بودم که واسش کادو گرفتن منم سهیم کنن ولی فعلا نگرفتن
بعد از تولد هم گلگلی زنگ زد
گفت خیلی خوب نبوده گویا
و یه سری ماجراها رو تعریف کرد
و خدا رو شکر کردم که عاقل بودم و نرفتم بین آدمایی که معاشرت ب
سنگینم. بارِ حضورِ آدماییو تو زندگیم تحمل میکنم که میانگین لبخندامو ۶۲ درصد کم کردن. فکرمو ۸-۷ ساعت در روز درگیر این سوالا کردن که من دوست داشتنی نیستم؟ باهوش نیستم؟ جذاب نیستم؟ حتی مهربون هم نیستم؟! این افکار واقعی ان؟ نه واقعا. اینارو تعاملات غلط با آدمهای غلط میسازن.حالا باید تعاملات غلطمو حذف کنم، بعد ماه ها خودمو ریکاوری کنم و بعد، دعا کنم خدا بهم «علم غیب» عطا کنه که بتونم قبل از این ماجراها بفهمم اونی که دارم بهش بی دلیل و بهونه هدیه م
میگن زندگی سرعت گرفته و مردم مدام در حال تلاش و رفتن هستن.چند وقتی بود داشتم بهش فکر میکردم طوری که سعی کردم سرعتم رو کم کنم.البته من کلا سرعتم کمه در مقایسه با بقیه.سرعت زندگی رابطه مستقیمی با آرامش داره به نظرم.سرعتم که کم شد،اروم تر شدم و تونستم بهتر ماجراها رو ببینم و به خودم کمی مسلط‌تر بشم.این وسط به دوست و رفیق قدیمی‌م سر زدم یعنی سینما و در کنارش سریال که منو یاد بچگیم میندازه،زمانی که برای ماجراجویی داستان میخوندم.
حرف دیگه‌ای نیست.
خب، توپستای قبلیمم گفتم. می‌خوام از این به بعد، یه‌سری قانون‌های سفت و سخت‌تر و محکم‌تری برای خودم بذارم که با یه هل دادن کسی، اینجوری پرت نشم روی زمین. فقط و فقط و فقط برای خودِ الان و خودِ چندسال بعدم، که بهشون مدیونم. مدیونم، چون هر اتفاقیم که بیفته، اگر اشتباه کنم، اگر قضاوت بشم، اگر با کله بخورم زمین و اگر دیگران تصمیم بگیرن منو از زندگیشون حذف کنن، تنها کسی که توی این ماجراها کنارم میمونه، خودمم. خانواده و دوست و آشنا، یه‌جایی آدمو و
 
سریال ایرانی گناهکار
سلام عزیزان به تازگی تریلر سریال criminal منتشر شده است. این سریال دیدنی و جذاب قسمت های زیادی دارد
البته تنها 12 قسمت از آن پردازش شده است.
براساس برنامه‌ریزی‌ها، قرار است سریال گناهکار در تاریخ ۲۰ سپتامبر (۲۹ شهریور) در شبکه نت فلیکس پخش شود. سریال گناهکار یک ایده و فرضیه بسیار خاص دارد.
در هر صورت کریمینال یا گناهکار سریال بسیار بسیار جذابی است و سعی کنید آن را از دست ندهید
چون برای ما هم دیدنش خالی از لطف نبود.
کریمینال
انجمن علمی ستاره شناسی برگزار می‌کند:به زودی:
اکران فیلم سینمایی"به سوی ستارگان"
خلاصه فیلم:سفر به سوی ستارگان ، فیلمی ماجرایی و علمی تخیلی محصول سپتامبر۲۰۱۹ و به کارگردانی جیمز گری می‌باشد. روی مک‌براید (با هنرنمایی برد پیت) در جستجوی پدر خود، که بیست سال پیش در ماموریتی یک‌طرفه به سیاره‌ی نپتون سفر کرده بود تا نشانه‌هایی از حیات موجودات بیگانه بیابد ، سفری دور و دراز را آغاز می‌کند. طی همین ماجراها، او به وجود راز خاصی پی می‌برد که می
نورز ۹۶ موقع تحویل سال مشغول باز کردن لوله با فنربرقی بودم.
نوروز ۹۷ آنتن تلویزیون را درست میکردم.
نوروز ۹۸ را هم به گچ کردن دیوار اتاق مشغول بودم.
بدون در نظر گرفتن ساعت و شرایط و... .
طبق همان قاعده که موقع درس خواندن مشغول شمردن گل های قالی می شویم.
شب های یلدا هم طبق همین منوال بوده.
پارسال شب یلدا نشسته بودم و برای بچه ها خاطره تعریف میکردم. به قدری خنداندم شان که حتی با دیدن خندوانه هم آنقدر نمیخندیدند.خودم فقط برای آب و تاب ماجراها میخندیدم
خب، توپستای قبلیمم گفتم. می‌خوام از این به بعد، یه‌سری قانون‌های سفت و سخت‌تر و محکم‌تری برای خودم بذارم که با یه هل دادن کسی، اینجوری پرت نشم روی زمین. فقط و فقط و فقط برای خودِ الان و خودِ چندسال بعدم، که بهشون مدیونم. مدیونم، چون هر اتفاقیم که بیفته، اگر اشتباه کنم، اگر قضاوت بشم، اگر با کله بخورم زمین و اگر دیگران تصمیم بگیرن منو از زندگیشون حذف کنن، تنها کسی که توی این ماجراها کنارم میمونه، خودمم. خانواده و دوست و آشنا، یه‌جایی آدمو و
ما زِ یاران چشمِ یاری داشتیم
خود غلط بود آن‌چه می‌پنداشتیم
تا درختِ دوستی کِی بَر دهد
حالیا، رفتیم و، تخمی کاشتیم
گفت‌وگو آیینِ درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم
شیوه‌یِ چشم‌ات فریبِ جنگ داشت
ما غلط کردیم و، صُلح انگاشتیم
گُلبُنِ حُسن‌ات نه خود شد دل‌فروز
ما دَمِ همّت بر او بگماشتیم
نکته‌ها رفت و، شکایت کس نکرد
جانبِ حُرمت فرو نگذاشتیم
گفت: خود دادی به ما دل، حافظا
ما مُحَصِّل بر کسی نگماشتیم.
#حافظ_به_سعی_سایه
غزلِ ۳۵۹ از
ما زِ یاران چشمِ یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم
تا درختِ دوستی کِی بَر دهد
حالیا، رفتیم و، تخمی کاشتیم
گفت‌وگو آیینِ درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم
شیوه‌یِ چشم‌ات فریبِ جنگ داشت
ما غلط کردیم و، صُلح انگاشتیم
گُلبُنِ حُسن‌ات نه خود شد دل‌فروز
ما دَمِ همّت بر او بگماشتیم
نکته‌ها رفت و، شکایت کس نکرد
جانبِ حُرمت فرو نگذاشتیم
گفت: خود دادی به ما دل، حافظا
ما مُحَصِّل بر کسی نگماشتیم.
#حافظ_به_سعی_سایه
غزلِ ۳۵۹ از تص
دیشب که پست گذاشتم صحبت کنیم خیلی حالم بد بود
در همین حین به یکی از دوستای دانشگام پیام دادم و خیلی از ماجراها رو تعریف کردم براش اولین بار بود که برای یکنفر ویس میفرستادم و گریه میکردم
خیلی باهام صحبت کردم راهکار داد،درکم کرد اینقدر ارامش به وجودم ریخت که حالم خوب شد
اما ته ته قلبم یه حس بده که چرا اینجور شده؟ینی من خودم اجازه دادم همه این وقایع پیش بیاد یا چی
بهم گف اولین باره میبینم طرز تفکر دیگران و حرف بقیه برات مهم شده(اینا از اثرات دوست
شین بعد از اون ماجراها و حرف و حدیث ها کلا قطع رابطه کرده با ما.حالا این چیزی نیست و خدا کنه خوش باشن و دوری و دوستی.مشکل اینه که ایندفعه دخترش رو هم منع کرده از داشتن کوچکترین ارتباط با ما.دختری که تمام بچگیش بین ماها گذشته و به پدربزرگ و مادر بزرگ و خاله ها و داییش حتی بیشتر از پدر و مادری که هیچوقت کنارش نبودن، وابسته بوده و هست.
این روزا خیلی تو دعواهای ذهنی که داشتم به مرز تنفر رسیدم ازشون.چون باعث و بانی شکستن دل پدر ومادرم شدن و این قابل بخ
کتاب بابا گوریى نویسنده: انوره دو بالزاک، ترجمه:مهدی سحابی
چاپ ششم
بابا گوریو عنوان رمانی از اونوره دو بالزاک نویسنده رئالیست فرانسوی است که در سال ۱۸۳۴ در مدت چهل روز نگارش شد
ابا گوریو، داستان تلاقی سرنوشت انسان‌های گوناگون است که در قالب شخصیت‌های مثبت و منفی عناصر سازنده داستان را تشکیل می‌دهند. بالزاک در این کتاب روایت ماجرایی را پیش می‌برد که حول زندگی جوان شهرستانی ساده‌دلی (اوژن دو راستینیاک) است که به پاریس آمده و در پانسیونی (
خیلی دوست دارم به خودم نوید بدم که بعد از تموم شدن این ماجراها و برگشتن کشور به روال عادی در اولین فرصت میرم و تو گروه های گردشگری عضو میشم و یه سفر میرم. (بدون حضور خانواده!)
ولی حیف که نشدنیه و منم حوصله ی جنگیدن باهاش رو ندارم و شایدم حدس میزنم به اون جذابی که تصور میکنم نباشه و ارزشش رو نداشته باشه.
نگرانیشون از اینکه با کی میری؟همسفرات معلومن؟کی میری؟شب تو جاده این؟راننده ش کیه؟کار بلده؟غذا چی؟مجوز دارن؟از طرف کجاست؟
و در آخرم به این برس
اولین دیدارمان در پاوه را یادم نمی رود که به خاطر بحث با یکی از روحانیون اهل سنّت، چقدر با عصبانیت با من برخورد کرد! 
همینطور برخوردهای بعدیش در حال عادی بودن، برایم همراه با ترس بود؛ تا جایی که وقتی صدایش را  می-شنیدم، تنم می لرزید.
ماجراها داشتیم تا ازدواجمان سر گرفت؛ ولی چند ماه بعد از ازدواجمان، احساس کردم این حاجی با آن برادر همت که می شناختم خیلی فرق کرده! خیلی با محبت است و خیلی مهربان.
این را از معجزه های خطبه عقد می پنداشتم؛ چرا که شنی
بوی تن مردا هم باهم فرق میکنه
بوی تن اش وقتی با عطر قاطی میشد و فضای اتاقو میگرفت،لال میشدم.
طول میکشید تا به خودم بیام و فکر و زبونمو یکی کنم.
خوب شد بیشتر از این وابسته ام نکرد.
خوب شد بیشتر از این کش اش نداد.
وگرنه دیوانه میشدم.
دو سالی بود همه چی یادم رفته بود. سودای وجودم تعدیل شده بود. محبت و تکیه گاهی از یادم رفته بود. دلتنگی دیگه وجود خارجی نداشت. یادگرفته بودم با کسی حرف نزنم و تو خیالم کسی رو زنده نکنم. همه این حس ها رو تو پنج ساعت برگردوند
هر چقدر قدیم الایام از تاریخ بدم میومد، تازگی نه تنها دوستش می‌دارم بلکه از خوندنش لذت می‌برم.
متاسفانه نتونستم کتاب حیالت القلوب رو تموم کنم. امیدوارم وقتم کمی آزاد شه کاملش کنم.
این روزها شروع کردم به خوندن تاریخ اسلام: پیامبر صلی الله علیه و آله و اجدادشون، امیرالمومنین علیه السلام.
چقدر علاقه‌ام به حضرت ابوطالی و عبدالمطلب زیاد شده.
می‌دونستید سیادت از حضرت هاشم جد پیامبر آغاز شده؟ ایشون در قحطی که در مکه میاد تمام اموالشون رو خرج مر
هنو لباسایی که قبل از عید از خوابگاه آوردم که بشورم نشستم و تو کیسه در معرض گندیدنه
اتو متو که کلا هیچی
چمدونم ولو وسط اتاقه با کتابایی که مثل خر فقط زحمت حمالیش رو کشیدم و دست و دلم به بستن چمدون و جمع کردن وسایلم نمیره
یه سری کار کامپیوتری هم دارم که چون لب تاب ندارم باید تا فردا تو خونه انجامش بدم و دهنم سرویسه نمیدونم برسم یا نه
باید برم حموم و موهامم خودم کوتاه کنم چون یه ماه پیش که رفتم آرایشگاه رید توش و مراسم اپیلاسیون و پشم زنی هم موند
اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
 «وَ مَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّبِیٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ»
و ما در هیچ شهر و آبادى پیامبرى نفرستادیم مگر این که اهل آن را به سختى ها و رنج ها گرفتارساختیم. شاید (به خود آیند، و به سوى خدا) بازگردند و تضّرع کنند.
(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۹۴)
❇️تفســــــیر ❇️ اگر هشدارها مؤثّر نیفتداین آیات که ب
یک ویژگی جالب رمان «بازی دروغ» این است که یکی از این ۴دختر، دختری
مسلمان به نام فاطیماست که با همسر خود علی زندگی می‌کند، شرح ماجرای حجاب
انتخابی فاطیما و مشکلاتی که او به عنوان یک مسلمان در میان غیر مسلمانان
دارد، یکی از نقاط جذاب این رمان به خصوص برای مردم کشور ما می‌تواند باشد.
بازی دروغ با یک راز آغاز می‌شود، رازی که سبب شده است چهار زن
که ۱۷ سال پیش در دبیرستان همکلاسی بوده‌اند، پس از همه اینهمه سال دور هم
در خانه در حال ویرانی یکی ا
من توی کوران بلایای طبیعی مثل همین سیل که عیدمون رو عزا کرده، قبل از سازمان مدیریت بحران و هلال احمر و دولت و سپاه و استاندار و فرماندار و وزرا و وکلا، سرمو می‌گیرم بالا و از خدا گله می‌کنم. که ای پروردگار عالم؛ این «فتاده را پای زدن» چه لذتی داره؟ این مردم مظلوم چه گناهی مرتکب شدن که سزاش خونه‌خرابیه؟ کجای این کارت با عدالت سازگاری داره؟بین بچه‌ها بحث بود که زلزله بدتره یا سیل؟ من گفتم زلزله بهتره... چون می‌دونی این چند ثانیه لعنتی تموم می
"وحدت، کنار گذاشتن اعتقادات یا کوتاه آمدن از اصول اعتقادی نیست. و همین طور، وحدت یکی کردن مذاهب و اعتقادات هم نیست. چراکه اگر مذاهب یکی بودند و یکی می شدند، یا اگر یکی شدن مذاهب و اعتقادات درست بود، بیعت اجباری و ماجرای کوچه و فدک و شهادت دختر رسول خدا و سقط محسن و قهر از خلفا و دفن شبانه و خانه نشینی امیرالمؤمنین علی، علیه السلام، و دیگر ماجراها اتفاق نمی افتاد. از اینجا می شود دریافت که گذشتگان ما و ائمه ما بر اصول خود اصرار و پافشاری می کردن
گاهی دلت یک اتفاق غیر منتظره میخواد، چیزی شبیه بارش برف در روز آفتابی یا لبخند یک آشنای غریب...
    مدت طولانی دلم لحن پر مهر صدای شیرینش را میخواست.موبایلم زنگ خورد...ذوق کردم از شنیدن صداش...وقتی تماس‌قطع کردم، دست هام‌یخ کرده بود وضربان قلبم بالا بود باورم نمی شد که اینجا باشه...دل توی دلم نبود ببینمش بعد از این مدت طولانی
(چند ساعت بعد)...
کنارم نشسته بود با یکی از هنرجوهاش...خیلی تغییر کرده بود، رنگش شده بود مثل گچ دیوار،دیگه اون های بافت قبل
سلام هیک عزیزم.
حالت خوب است؟ امیدوارم باشد.
من هم خوبم، خدا را شکر.
داشتم به این فکر می‌کردم، که باید بدانی.
باید بدانی هیک، که تو هیولا نیستی. تو قشنگ‌ترین آدمی هستی که من در زندگی‌ام دیده‌ام. تو هیولا نیستی، می‌فهمی؟
تو زندگی من را نجات داده ای و به خاطرش باید به خودت افتخار کنی. نه که زندگی من چیز خاصی بوده باشد، اصلا مگر من که بوده‌ام و که هستم؟ اما تو با نجات‌دادنش، باعث شدی بخواهم آدم بهتری باشم. باعث شدی بخواهم تلاش تو را هدر ندهم. و ب
دیشب دوباره با محبوب جان صحبت کردم.
دو ساعت و بیست دقیقه داشتم فکر میکردم که چی بگم و چطوری سر بحث رو باز کنم.یادم افتاد صبح بهش سلام کرده بودم و بدون جواب گذاشته بود رفته بود و من مات و مبهوت به مسیر رفتنش خیره شده بودم،هی دلداری میدادم به خودم و میگفتم اشکال نداره حتما حواسش نبوده خودت که میبینی انگار امروز پریشونه و توی حالت عادی خودش نیست، یک ساعت آروم میشدم یک ساعت حرص میخوردم و به خودم فحش میدادم که حالا سلام نمیکردی میمردی؟!
آخر سر رفتم
چند روز پیش نشستیم به تماشای فیلم مارموز ساخته کمال تبریزی.
میگفتند شبیه مارمولک است،اما شما بشنوید و باورنکنید که از مارمولک کلی ضعیف تر بود.فیلم یک داستان سیاسی در قالب طنز بود که زندگی مردی
به اسم صمد قدرتی را معرفی میکرد که دنبال ورود به دنیای سیاست بود.
نگاه من:
یک فیلم بی محتوا با کلی شخصیت که هیچ هویتی نداشتند.کاراکترها بدون معرفی و یک شناخت قبلی وارد صحنه میشدند و شروع به جنگیدن باهم 
می کردند.جنگی که نه هدفشون و نه نقشه و ابزارش معلو
هوالرئوف الرحیم
سه شنبه برگشتیم ولی هنوز فرصت نکردم بنویسم ازش.
یک سفر معرکه.
سفری که در ابتدا و در اولین مواجهه با هتل، داشت به بدترین سفرمون تبدیل می شد. و تکمیل ماجراها با جا گذاشتم تمام کارتهای بانکی تو خونه. اما...
اما بعد از یکی دوتا تماس و باز هم خوردن به درهای بسته، رگ اصلی قصه دستمون اومد. اونجا بود که دوتایی تصمیمی گرفتیم. و فهمیدیم که سفر رو نه با امکانات و شرایط، که با حال و رفتار و فکر خودمون باید خوب کنیم.
نتیجه ی این تصمیم، سفری رو ب
به مریم گفتم نمی خواهم از بخش تاریک وجودم فعلا حرفی بزنم؛ همان بخشی که این روزها بر ناکامی متمرکز است. وقتی نمی نویسم این بخش تاریک بزرگ تر می شود. نمی توانم خوب و درست از چیزی که گذشته بنویسم و شاید همین است که دارد همه چیز را سخت می کند. به او گفتم این که نمی توانم بنویسم آزارم می دهد. واقعا آزارم می دهد و انگار که در برابر جهان من را نا توان تر کرده است. چند ماهی است مداوم فکر می کنم چه ناتوان و ضعیفم در برابر جهان. این که در نهایت تمام ماجراها خ
کتاب در مورد پسر بچه زرنگ و فقیری است که وارد یک باند گانگستری می شود و پیشرفت هم می کند.
این کتاب در سال 1989 به عنوان بهترین اثر سال از سوی انجمن ملی منتقدان
برگزیده شد و همچنین جایزه پن/فالکنر را نیز در سال 1990 برای بهترین رمان
بلند دریافت کرد. در همان سال نامزد دریافت پولیتزر شد و هزاران نسخه از آن
در سراسر جهان به فروش رفته است. این کتاب که هشتمین رمان دکتروف می
باشد، سرراست ترین اثر نویسنده اش تا به امروز به شمار می رود که گزارش غنی
و سرشار
درود و عرض ادب...
دلم میخواست با چند نفر که نمیدونن من کی هستم درد و دل کنم... 
زندگی هیچ وقت روی خوشش رو به من نشون نداده... از وقتی یادم هست توی خونه مون دعوا و گریه و غم بوده... پدرم یه فرد بسیار عصبی، دیکتاتور، ریاکار، خشن و بدون ذره ای محبت... مادرم هم یه زن ساده که بویی از برخورد اجتماعی و سیاست نبرده و نمیتونه توی جمع چهار کلام صحبت درست بکنه و فقط بلده غذا بپزه...
من و برادرم هیچ وقت نه محبتی دیدم نه نوازشی...، هر چی بوده دعوا، آبرو ریزی، خجالت زد
@بعد از دو شب دیر خوابیدن امشب هشت و نیم خاموشی رو زدیم و ۹ دیگه اهل منزل خواب بودند.نشستم به کارهای عقب مانده و چک کردن پیام ها و ...نمیدونم چه جوریه که آخرشب ها قبل خواب مشکلات خیلی معمولی هم تبدیل به یه هیولا میشن که میاد گلوی آدم رو میگیره و هی فشار میده و فشار میده! عجبا! @امروز غروب به میم زنگ زدم و گفتم گرسنمه و هوس قورمه سبزی کردم.شب با قورمه سبزی داغ اومد.مزه بهشت میداد.دوتایی با لذت خوردیمش.دخترها نبودن.@راستش در مورد یه موضوع مهم باید با
سلام و وقت به خیر خدمت شما اعضای محترم
من پسری 23 ساله هستم، پدرم 8 ساله فوت شده و با مادرم زندگی میکنم، از دوم هنرستان روی پای خودم وایستادم و الان به لطف خدا نقشه بردار یک شرکت خصوصی ام و حقوق خوب و بیمه و سنوات خوبی دارم.
آدم آروم، اجتماعی و مقید به واجبات دین هستم، چهره و لباس پوشیدنم متناسب و مردونه (نه اهل جلف پوشیدنم و نه اینکه شبیه آدمای مذهبی ام).
چند سال پیش زمان دوران دانشجویی از طریق یکی از دوستانم با یک دختر خانوم آشنا شدم و به هم علاق
قبلا گفتم که از روایت‌های غیر واقعی و هالیوودی شده واقعا بدم میاد. روایت‌هایی که روند ماجراها، سرعت تغییرات، هماهنگی آدم‌ها و مسائل، حالت چهره‌ها و حتی آب‌و‌هوا متغیرهایی هستند که بر اساس وهم‌‌ها، تصورات و توقعات هنرمند شکل گرفتند و نسبتی با دنیای واقعی و قوانینش ندارن.یکی از اون متغیرهای دائما تحت اجحاف، «معجزه» است. معجزه نه به معنای اصطلاح قرآنیش، به معنای اتفاق خوبی که سریع و کامل روی حالت و زندگیت تاثیر بذاره. به معنای اقدامی، م
چرا
غفلت از سرمایه‌های نمادین سبب نفوذ فرهنگ‌های سطحی می‌شود؟


در
هیاهوی به رقص آمدن دبستانی‌ها از شادی و تلاطم برخی مسئولان از خشم، با آهنگ
جنتلمن ساسی‌ مانکن، پرسش مهمتر از چرایی پخش این آهنگ در مدارس، این بود که چه‌طور
همه این بچه‌ها کلمه به کلمه این آهنگ نه‌چندان با ادبانه را حفظ‌اند؟ حالا که چند
هفته‌ای از این ماجرا می‌گذرد شاید مسئولان بتوانند فارغ از هیاهوها و فشارهای
سیاسی کسانی چون علی مطهری به این پرسش پاسخ دهند که چرا در
۱۰- Cute Girl Makeup Salon Game
این بازی یک بازی آرایش و میکاپ جذاب دخترانه است که در آن باید بهترین لباس ها و زیباترین مدلهای روز را به مدل خود بپوشانید. این بازی نیاز به آندروید ۴٫۰۳ و بالاتر برای اجرا نیاز دارد.
۹- Princess Give Birth A Baby
این بازی در مورد یک شاهزاده خانم است که همیشه می خواست برادر یا خواهرش داشته باشد. و اکنون رویاهای او محقق می شوند – زمان تولد یک پرنسسس است! بیایید به بیمارستان برویم و به پرنسس کمک کنیم تا از یک کودک مراقبت کند.
 
۸- Angry Birds
شمار
لینوس توروالدز که هسته سیستم عامل گنو/لینوکس رو نوشته، اخیرا در جواب به این سوال که اگر می‌تونست،‌ چه بخشی از دنیای تکنولوژیکی که ساخته رو تغییر می‌داد، گفته «شبکه های اجتماعی». اون گفت:
> من کاملا از «شبکه اجتماعی» متنفرم – توییتر و فیسبوک و اینستاگرام. اینها یه مریضی هستن و به نظر می رسه تشویق کننده رفتار بد هستن.
و البته جالبه که این حرف رو کسی می‌زنه که خودش مشهوره به مواضع تند و خشن نسبت به کارهای احمقانه و صراحت کلامش در برخورد با چی
فرزندم:
هر هدف و برنامه ای در زندگی را میتوانی زیر سوال ببری و از خودت بپرسی: خب بعدش چی؟
این سوال را در مورد تمام اهداف زندگی ات میتوانی بپرسی...
تنها یک هدف است که این سوال در موردش موضوعیت ندارد...
و آن عشق است...
اگر گفتی میخواهم عاشق شوم و کسی از تو پرسید خب بعدش چی؟... بدان عقل محکمی ندارد و با او مدارا کن...
عاشق شدنِ ما غایت خلقت ماست و آغاز راه بندگی... و آغاز ماجراها... 
هر برنامه ای غیر از عاشق شدن عبد زمان و مکان است... اما برنامه ی عاشقی را بای
امروز به این فکر می‌کردم که بعضی نمازها در ستایش خود آدم خوانده می‌شوند، یعنی وقتی می‌گویی سبحان‌الله، اسم خودت را هم می‌چسبانی تنگش و می‌گویی به‌به من عجب بنده‌ی بی‌عیبی‌ام که زحمت می‌کشم و نماز می‌خوانم! 
به قول صائب : 
چون بلبل از ترانهٔ خود مست می‌شویم
                 ما غافلان به خواب ز افسانهٔ خودیم
گیریم گل در آب به تعمیر دیگران
                 هر چند سیل گوشهٔ ویرانهٔ خودیم 
دیروز بخشی از مستند حاج رحیم ارباب رو می‌دیدم. می‌گف
نام فیلم: ایمن – Safe 2019
ژانر: اکشن , جنایی , هیجان انگیز
محصول کشور: هندوستان
امتیاز: 8.2 از 10
سال انتشار: 2019
مدت زمان: 144 دقیقه
زبان: Malayalam
کارگردان: Pradeep Kalipurayath
نویسندگان: Shaji Pallarimangalam
ستارگان: Siju Wilson, Anusree, Prasanth
خلاصه داستان : ایمن فیلمی هیجانی و جنایی از سینمای مالایامی هند از بهترین فیلم های این سینما درباره ی دفاع از حقوق زنان ، خلاصه داستان : سریا مشغول تحقیق روی پرونده آزار جنسی است و متهم آن یک مرد بانفوذ می باشد . در حین این ماجراها ، یک فعا
میم روانشناسی خوانده و در یک کلینیک مشغول است. یک بار می‌گفت یک روانشناس اگر کارش را درست انجام بدهد، نمی‌تواند بیش از تعداد مشخصی مراجعه‌کننده را پذیرش کند. درگیر یک مراجعه‌کننده شدن ظرفیت خاصی می‌خواهد و حالا مگر یک روانشناس چقدر می‌تواند پذیرای این مشکلات و درگیر شدن‌شان، باشد؟ انسان است. اگر بخواهد واقعا کارش را درست انجام دهد تعداد خاصی بیشتر در توانش نخواهد بود.
برای این روزهای عید شش رمان نوجوان جدید خریده بودم که بخوانم. دو تای
میم روانشناسی خوانده و در یک کلینیک مشغول است. یک بار می‌گفت یک روانشناس اگر کارش را درست انجام بدهد، نمی‌تواند بیش از تعداد مشخصی مراجعه‌کننده را پذیرش کند. درگیر یک مراجعه‌کننده شدن ظرفیت خاصی می‌خواهد و حالا مگر یک روانشناس چقدر می‌تواند پذیرای این مشکلات و درگیر شدن‌شان، باشد؟ انسان است. اگر بخواهد واقعا کارش را درست انجام دهد تعداد خاصی بیشتر در توانش نخواهد بود.
برای این روزهای عید شش رمان نوجوان جدید خریده بودم که بخوانم. دو تای
بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی وقت پش می خواستم قسمت 2 رو بنویسم اما مصادف شد با شهادت سردار و بقیه ی ماجراها در نتیجه عقب افتاد. و خب یه ماجرای جدید پیش اومد که مجبور شدم اول یه ویرایش 1.5 بدم بیرون بعد 2 رو بگم! ( احتمالا یه 2.5 هم داشته باشیم)
این قسمت: من و هدایت الله !
قصه از اونجایی شروع میشه که به اون دوست بنگلادشی - که اسمش هدایت الله هست - گفته بودم اگه دوست داری یه چند روزی بیا اصفهان. و خب نشده بود که بیاد. اما فرجه ی بین دو ترم فرصت خیلی خوبی بود.
امروز اتفاقی افتاد که دوباره من رو یاد مطلبی انداخت که دوسه روز پیش نوشته بودم. در مورد تکه های گمشده و پازلهای ناکامل رفتار و گفتار خودمون در ارتباط با دیگران و تاثیری که این کار میتونه بر طرف مقابل داشته باشه گفته بودم. به طور خلاصه اگر رفتاری غیر معمول از خودمون نشون بدیم و طرف مقابلمون دلیلش رو ندونه و مجبور به فکر کردن برای پیدا کردن اون تکه پازل گمشده بشه میتونه برای رابطه ما آسیبزا باشه.
امروز بنا به دلایلی و طبق معمول با تعدادی از دوس
دانشجوی دکتری که بودم، چند سالی در کلینیکی کار کردم که می توانم بگویم جزء بدترین تجربه های کاری ام بود و در عین حال بیشترین درس و تجربه را برای من داشت و جرقه ای شد تا خیلی از تغییرات مثبت و رشد دهنده در من شکل بگیرد. مدتها بود این تجربه را به کل به بایگانی خاطراتم سپرده بودم و دیگر به آن فکر نمی کردم. اما این روزها، از یک طرف رفتارهایی به شدت بالغانه و سرشار از اعتماد و انرژی مثبت از مدیر کلینیک جدید می بینم که اصلا قابل مقایسه با اتفاقهای کلین
اولش اسم فیلم نظرمو جلب کرد ،‌ آشغال‌های دوست داشتنی !  و وقتی در موردش خوندم که شیش سال توقیف بوده بیشترم کنجکاو شدم ببینمش. اما بر خلاف خیلی از فیلم‌هایی که آدم صرفا از روی کنجکاوی میره سراغشون و توی ذوقش میخوره ،‌ این یکی اصلا اینجوری نبود و من خیلی خوشم اومد. هم از خلاقیت کارگردان وشکل روایتش و هم از بی‌پرواییش توی خط قرمزها.   یه تکه‌های کوچیکی هم بود که نپسندیدم. مثلا بعضی جاها دیالوگ‌ها ضد ونقیض می‌شد یا حق مطلب ادا نمی‌شد.  البته
دستامو پائین گرفتم، وایسادم روو ترازو یخورده صبر کردم تا اعداد دیجیتالی ثابت شدن، بهشون زل زدم، انگار میگفتن: دخترک بیچاره! ولی توجه نکردم! چند سالی هست که صرفن خوردن رو برای نمردن اجابت میکنم!! انگار بدنم منتظر یک معجزه از طرف منه و من هم لاقید ازین موضوع! امشب حالم خوش نبود، البته خیلی وقته خوش نیستم! از وقتیکه مغزم محاسبه گر شده و فهمیده دنیا خیمه شب بازی ای بیش نیست! و کودکانه جست زدن ازین بند به اون بند اونطورها هم که نشون میده هیچ لذتی ند
چقد وقته ننوشتم اینجا.
عیدتون مبارک :)
حالا که بعد این همه وقت اومدم اینجا خوبه بیلان سالی ۹۷ رو بنویسم. بلخره همیشه نوشته بودم دیگه.
پارسال بعد از کنکور دقیقن همون روز، اول رفتم پیش میم که از توییتر با هم دوست شدیم و چایی مایی خوردم پیشش، مثلن جشن گرفتیم که تموم شد و اینا. بعدشم رفتیم خونه فامیلامون. 
از کل سه ماه اول سال فقط همین یادمه.
تابستونشم خیلی کار خاصی نکردم. واقعن یادم نیس اصن. فقط یادمه با پگاه که بعد از چند سال اومده بود ایران رفتیم ب
محسن چاوشی حسینی (زادهٔ ۸ مرداد ۱۳۵۸ خرمشهر) خواننده، تهیه‌کننده
موسیقی، آهنگساز، ترانه‌سرا و تنظیم‌کننده سبک پاپ و راک ایرانی است.
زندگی
محسن
چاووشی زادهٔ خرمشهر است و اصالتی کردتبار دارد. که با توجه به شرایط کاری
پدرش که کارمند شرکت نفت بود به خرمشهر مهاجرت کردند و محسن در خرمشهر
متولد شد. وی فرزند پنجم خانواده و دارای دو خواهر و سه برادر است.بعد از
اشغال خرمشهر در زمان جنگ، خانواده او به شهرهای کرمانشاه، مشهد و نهایتاً
تهران مهاجرت
تا حالا خیلی ماجراها اتفاق افتاده که حد وابستگیم به خانواده‌م رو بفهمم،
بر خلاف چیزی که سعی میکنم بروز بدم و یا حتی ناخودآگاه بروز میدم، خیلی خیلی وابسته به تعاملات با خانواده هستم.
این، همون چیزیه که خدا بارها از این ناحیه امتحانم کرده و بر من سخت گرفته و سخخخخت گذشته و میدونم که خیلی لطف کرده که به سخت‌تر از اینها آزمایشم نکرده.
برام عجیبه! منی که دغدغه‌ی مشغولیت، یکی از دغدغه‌های همیشگی خونه‌داریم بود و به دنبال راهی برای مشغول شدن و ب
بهره‌گیری از نمودار برای نویسندگان غیرحرفه‌ای بسیار آموزنده است. این نمودارها با استفاده از نشانه‌های تصویری به طور مختصر و واضح آموزشی را ارائه می‌کنند که ممکن است با چندین صفحه مطلب قادر به توضیح آن نباشیم.این بار نموداری را برایتان انتخاب کرده‌ایم که به شیوه‌ی کلاسیک پیرنگ‌نویسی می‌پردازد؛ این نوع پیرنگ متداول‌ترین فرمی است که معمولاً برای استفاده به نویسندگان تازه‌کار پیشنهاد می‌شود.
 

پیرنگ چیست؟پیرنگ یعنی سیر وقایع براسا
امروز کاسه ی صبرم سرازیر شد. مدت زیادی هست که در پی شیوع ویروس کرونا، اختلال برنامه ها و اضطراب های پیامدش، خیلی مضطرب و ناآرامم کرده بود. بابت همین مسائل ورودمون به کشور جدید هم با مشکلات گوناگون زیادی همراه شد. از طرفی مشکلات دیگه نظیر اجاره غیر قانونی صاحبخونه به ما که بی اطلاع بودیم و پولمون رو به دستش دادیم و گرفتار شدیم هم مشللت فعلی رو چندین برابر دشوار کرده. کنار همه ی این ماجراها مناسب نبودن برنامه های برنا و فضای نا آرام خونه که هرچق
نام سریال: بازی تاج و تخت – Game of Thrones ژانر: ماجراجویی، درام، فانتزی سازندگان: David Benioff, D.B. Weiss ستارگان: Emilia Clarke, Peter Dinklage, Kit Harington امتیاز: 9.5 از 10 مدت زمان: 55 دقیقه خلاصه داستان: هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای وستروس در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان استارک، لنیستر و باراثیون برجسته ترین آنها هستند. داستان از جایی شروع می شود که رابرت باراثیون پادشاه وستروس، از دوست قدیمی اش، ادارد ارباب خاندان استارک، تقاضا می کند که بعنوان مشاو
دکتر محمدرضا سنگری عضو هیئت علمی بنیاد دعبل در واکنش به حکایت‌گویی اخیر محمود کریمی در صدا و سیما در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
 
«آنچه در حرم رضوی و حکایت‌گویی آقای محمود کریمی اتفاق افتاد ـ فارغ از دیدگاه‌های موافق و مخالف ـ پرسش‌هایی را پیش روی ما قرار می‌دهد که به ویژه اهالی ذاکرین و مداحین باید به آنها پاسخ دهند.
۱. آیا درست است در جای جای دعا، مداح و ذاکر، دعا را رها کنند و به نوحه‌خوانی و مرثیه و حکایت‌گویی بپردازند؟ آیا استفاده از
این لیسنده های ضریح، نماینده گروهی از مذهبیون بسیار افراطی هستن و عمدتاً ساکن قم و کاشان و مشهد. اقلیتی که اتفاقا مخالفت شدیدی با جمهوری اسلامی دارن به خاطر وحدت شیعه و سنی و مخالفت با قمه‌زنی. اگه داستان اوایل انقلاب و اختلاف بزرگ شیرازی‌ها با امام خمینی و سهم نبردن طایفه‌شون از قدرت رو داخل این ماجراها نکنیم...بازم اینها نه تنها نماینده‌ی تفکر حکومت نیستن بلکه از بیخ و بُن باهاش مشکل دارن. نمیخوام حکومت خودمون رو از رفتارهای اشتباهی که
نام سریال: بازی تاج و تخت – Game of Thrones ژانر: ماجراجویی، درام، فانتزی سازندگان: David Benioff, D.B. Weiss ستارگان: Emilia Clarke, Peter Dinklage, Kit Harington امتیاز: 9.5 از 10 مدت زمان: 55 دقیقه خلاصه داستان: هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای وستروس در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان استارک، لنیستر و باراثیون برجسته ترین آنها هستند. داستان از جایی شروع می شود که رابرت باراثیون پادشاه وستروس، از دوست قدیمی اش، ادارد ارباب خاندان استارک، تقاضا می کند که بعنوان مشاو
تا اینجا زندگیم، به این نتیجه رسیدم که همیشه استراتژی در زمان های زیادی سخت "فقط صبر" هست
"فقط صبر" یعنی به معنا واقعی کلمه بشینی دست رو دست بذاری تا سختی ها برن
 
من از این فازای "تقدیر هرکسی ازقبل نوشته شده" و "روزی هرکسی از پیش تعیین شده" و اینا نیستم
که اگر بودم کل زندگیم رو نمیذاشتم به مبنای کار کردن
من "ادم بشین منتظر ظهور باش" نیستم
من "ادم پاشو شرایطشو فراهم کن" هستم
که اگر حالت اول بودم اینقدر زور نمیزدم با اینا مخالفت کنم... میشستم خود امام
چند روزیست که مرشد و مارگاریتای میخائیل بولگاکف را به اتمام رسانده‌ام؛ رمانی که در ابتدا تیراژ بالا، تعریف و تمجیدها و شهرتش باعث جذابیت آن، و مقدمه و نقدهای مختلف کتاب که تکیه بر عبارت "رمان فلسفی و اجتماعی" دارد کنجکاوی‌ام را برانگیخت اما در ادامه‌ نثر و داستان قوی ، توصیفات به‌جا، پیوستگی داستان‌ها و از همه مهم‌تر تعلیق‌هایی که مخاطب را تا فصول انتهایی کتاب مشتاق و کنجکاو نگه می‌دارد عوامل کشش‌ آن بود.
کتاب با روایت قرار بزدومنی شا
خیابان ها خاطرات فیلم ها را بر دوش می کشند و
زندگی و آدم ها او را به یاد سکانسی به یادماندنی در فیلمی می اندازد ،او یک سینما
رو است! یکی از آن عشاق سینما که در تاریکی سالن روی صندلی اش می نشیند و خودش را
و آدم ها را و تارو پود ماجراها را مرور می کند...و فیلم ها بعد از تماشایشان برای
او تمام نمی شوند در او جریان می یابند درلحظات  زندگی و روزمرگی ها و هربار به تفسیر تازه ای از
خود دست می زنند. آدم ها هر کدام تلالویی دارند به مانند نوری که بر پرده سینما
نام سریال: بازی تاج و تخت – Game of Thronesژانر: ماجراجویی، درام، فانتزیسازندگان: David Benioff, D.B. Weissستارگان: Emilia Clarke, Peter Dinklage, Kit Haringtonامتیاز: 9.5 از 10مدت زمان: 55 دقیقهخلاصه داستان: هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای وستروس در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان استارک، لنیستر و باراثیون برجسته ترین آنها هستند. داستان از جایی شروع می شود که رابرت باراثیون پادشاه وستروس، از دوست قدیمی اش، ادارد ارباب خاندان استارک، تقاضا می کند که بعنوان مشاو
دانلود سریال جذاب و دیدنی Game of Thrones فصل هشتم
 
قسمت ششم اضافه شد
 
خلاصه داستان فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت : هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای «وستروس» در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان «استارک»، «لنیستر» و «باراثیون» برجسته ترین آنها هستند. داستان از جایی شروع می شود که «رابرت باراثیون» پادشاه وستروس، از دوست قدیمی اش، «ادارد» ارباب خاندان استارک، تقاضا می کند که بعنوان مشاور پادشاه، برترین سمت دربار، به او خدمت کند. این
دانلود سریال جذاب و دیدنی Game of Thrones فصل هشتم
 
قسمت ششم اضافه شد
 
خلاصه داستان فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت : هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای «وستروس» در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان «استارک»، «لنیستر» و «باراثیون» برجسته ترین آنها هستند. داستان از جایی شروع می شود که «رابرت باراثیون» پادشاه وستروس، از دوست قدیمی اش، «ادارد» ارباب خاندان استارک، تقاضا می کند که بعنوان مشاور پادشاه، برترین سمت دربار، به او خدمت کند. این
سال نود و چهار که اومد خواستگاری من هنوز دانشجوی ارشد بود. بابا در مورد شغلش پرسید و محمد از سرپرستی گروهی حرف زد که اون زمان هنوز تمام و کمال شکل نگرفته بود. هیچوقت چهره‌اش رو در اون لحظه فراموش نمیکنم. بشقاب میوه رو گذاشت روی میز و آرام و با جزییات از کارش گفت و اینکه چرا به فکر ایجاد همچین گروهی افتاده. برای بابا قبول چنین شرایط شغلی‌ای دشوار بود و البته حق هم داشت. چیزی که محمد از اون حرف می‌زد هنوز یه هسته کوچیک بود و اونقدر پایدار و قابل
هوالرئوف الرحیم
آقا این "جیم" مارو انداخته بود به تکاپو. با اینکه می دونستم 26م روز زنه، چون گفته بود پس فردا طلاهه رو می خواد و بدو بدو اومد گرفت که ببره پرداختش کنن، معادلاتمون بهم ریخت و همینطور چشم براه بن بودیم.
حتی ظهر به رضا گفتم اول 22 بهمنه چند روز بعدش تولد حضرت زهرا. ولی بازم هر دو فکر می کردیم که باید اون روز همین شنبه ی پس فردا باشه.
هیچیییی دیگه. رضا که از سرکار اومد یه گل باقچه ی ایستگاه ولی خیلی خوشگل(رز سرخابی ریز با برگهای بنفش)و یه
دانلود سریال جذاب و دیدنی Game of Thrones فصل هشتم
قسمت اول اضافه شد

خلاصه داستان فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت : هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای «وستروس» در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان «استارک»، «لنیستر» و «باراثیون» برجسته ترین آنها هستند. داستان از جایی شروع می شود که «رابرت باراثیون» پادشاه وستروس، از دوست قدیمی اش، «ادارد» ارباب خاندان استارک، تقاضا می کند که بعنوان مشاور پادشاه، برترین سمت دربار، به او خدمت کند. این در
دانلود سریال ایرانی جدید با عنوان هم گناه مخصوص پخش خانگی
قسمت اول سریال هم گناه با کیفیت اورجینال قرار گرفت
خلاصه داستان سریال هم گناه :
طبق چیزی که برای خلاصه داستان این سریال نوشته شده , خوانواده پولداری به نام صبوری که کار صادرات و واردات مشغول هستند با آرامش و خیلی شیک در خانه ای بزرگ و قدیمی زندگی میکنن که یک جوان با ورودش به این خانه کلی داستان و ماجرا به وجود میاره که باید در قسمت های این سریال این ماجراها رو با هم ببینیم در ضمن اعضای
دنیا جای عجیبی ست .. خیلی عجیب . چند ساعت پیش داشتم مراسم گرامیداشت پریسا و ری را را نگاه میکردم و حرف های دوستان و آشنایانشان را گوش میدادم و همچنین حرف های پدرش را و آن پرده ی پشت سرشان تصویر پریسا و ری را ی زیبا را نشان میداد و آن چشمان زیبایش را .. گمان نمیکنم کسی آن چشمان را ببیند و فراموششان کند گمان نمیکنم کسی لبخند مادرانه ی پریسا را فراموش کند . حامد می‌گفت ، من باور ندارم به اینکه میگویید آنها به بهشت رفته اند ، آنها در خانه ی خودمان هم ا
این فیلم سینماییا هست که یه روز از زندگی یه خونواده رو نشون میده که تمام آوار مصیبت عالم سرشون خراب میشه، اینا اگه واسه شما فیلمه واسه ما خاطره‌س! :/ :))
بعد هیفده هیجده ساعت تلوتلو خوردن تو اتوبوس رسیدیم مشهد، در حالیکه نمیدونستیم شعبه ۵ اصلا کجا هست... فک کنم حدود یه ساعت فقط درگیر این بودیم که بفهمیم اصلا کجا باید بریم! چمدونو دادیم امانات و راه افتادیم سمت دادگاه.
از دنگ و فنگای دادگاه نگم براتون. ایشالا هیچ‌وقت برای کسی پیش نیاد. روند عجیب
دانلود آهنگ های محسن چاوشی
جدیدترین آهنگ های محسن چاوشی با لینک مستقیم و کیفیت بالا
دانلود تمام آهنگ های محسن چاوشی
 
محسن چاوشی حسینی (زادهٔ ۸ مرداد ۱۳۵۸ خرمشهر)[۵] خواننده، تهیه‌کننده موسیقی، آهنگساز، ترانه‌سرا و تنظیم‌کننده سبک پاپ و راک اهل ایران است.
محسن چاوشی ۴۰ سال سن دارد و در تهران زندگی می‌کند. وی هم‌اکنون در ایران فعالیت‌های موسیقی خود را ادامه می‌دهد و از مطرح‌ترین خوانندگان و آهنگسازان ایرانی است.
 
فعالیت حرفه‌ای
محسن چ
اگر زمان برمی گشت عقب ، دیگه هیچ حرفی رو نمی پیچوندم. دیگه به عاقبتش فکر نمی کردم. چون الان که به ته همه چی رسیدم و زنده م _ فکر نمی کردم اینقدر قوی باشم_ دیگه نمی ترسم اگر برگردم عقب 
معمولا آدم بی درک و شعوری نبودم توی زندگیم. حتی درک کردم بیش از حد. اما منم آدمم. بهش گفته بودم. خیلی گفته بودم که آدمم ...
اما با همه اینا اگر زمان برمی گشت عقب، خودخواه تر می شدم، حرفی رو نمی پیچوندم ، فکر نمی کردم تهش قراره چی بشه. فکر نمی کردم الان همه چی تموم میشه و
سی و یک نما - کارلان ترومبی (کریستوفر پلامر) یک نویسنده ی متمول و موفق داستان های جنایی/ معمایی است که هشتاد و پنجمین سالروز تولدش را همراه اعضای خانواده در قصرقدیمیش جشن می گیرد و همان شب خودکشی می کند. اما یک خودکشی عجیب و بی رحمانه. او با چاقو شاهرگ گردنش را می برد و صبح روز بعد خدمتکار او، فرن ( اودی پترسن) جنازه او را با گلوی پاره، در حالی که چاقو در دستش است پیدا می کند. واقعا چه کسی جز یک نویسنده ی داستان های جنایی چنین روشی را برای خودکشی
۰. توی این قطعی اینترنت تازه فهمیدم مسیر یاب ایرانی هم دارم یکیش نشان هست و اون یکی بلد.
۱. به عنوان یک زخم خورده از نشان بهتون میگم تحت هیچ شرایطی به حرف نشان گوش ندین بخاطر اینکه بشدت معتقده کوتاه‌ترین مسیر حتما سریع‌ترین هم هست و به اتوبان اعتقادی نداره به طور مثال اینکه اگه خیابان دکتر شریعتی رو خود جناب دکتر شریعتی حساب کنید خونه ما روی کف پای دکتر نباشه دیگه روی پایین قوزک پای دکتر محسوب میشه یعنی در این حد پایین شریعتی هستیم بعد دانشک
امروز تو صفحه آیه خواندم که سایتهای بازیافت و تفکیک و کمپوست یکی‌یکی دارند تعطیل می‌شوند و خدا می‌داند که بعد از این ماجراها چه فاجعه محیط‌زیستیی رخ می‌دهد و چه حجمی از خاک غمگین وطن برای همیشه آلوده خواهد شد!
نوشته‌بود بعد از ۲۶ سال تازه رسیده‌بودیم به بازیافت ۵درصد و همان هم تعطیل شد.
کاش این روزها تعداد بیشتری مسئولیت بازمانده خورد و خوراکشان را به عهده بگیرند. کاش عده بیشتری تصمیم بگیرند رطوبت پوست میوه‌هایشان را بفرستند به آسمان
دانلود سریال جدید هم گناه قسمت اول
قسمت اول سریال هم گناه با کیفیت اورجینال قرار گرفت
خلاصه داستان سریال هم گناه :
طبق چیزی که برای خلاصه داستان این سریال نوشته شده , خوانواده پولداری به نام صبوری که کار صادرات و واردات مشغول هستند با آرامش و خیلی شیک در خانه ای بزرگ و قدیمی زندگی میکنن که یک جوان با ورودش به این خانه کلی داستان و ماجرا به وجود میاره که باید در قسمت های این سریال این ماجراها رو با هم ببینیم در ضمن اعضای این خانواده شامل یک دخت
سوم اینکه، در عمل مشاهده خودمان به‌طور عیی و شفاف،مارا قادر می سازد که تا اندازه ی خود رها شویم. زمانی که اجازه می دهیم زیبایی و لطافت موجود مارا لمس کند در همان لحظه یک احتمال جدید خلق می‌کنیم. ما در اعماق وجودمان کشف می‌کنیم اینیاگرام که خودمان نیستیم یا در تیپ شخصیتی خود نیستیم. وقتی این حقیقت را تجربه می‌کنیم. دگرگونی و تغییر امکان‌پذیر می‌شود. بدون تلاش برای انجام هرکاری جهت تثبیت خود و کسب آگاهی نسبت به زمان حال» کیفیت پیشتری دراحس
یکی از دانشجوا هست من حس می‌کنم بشدت وابسته هست به گوشیش و سر کلاس من، تحملِ ممنوعیتِ جدا شدن از گوشی براش عذاب الیم هست، همیشه هم سر کلاسای من نقطه کور من رو انتخاب میکنه برای نشستنش، ردیف آخر، کنج روبروی من در کلاس، پشت یه دانشجوی دیگه و دیگه وقتی هیچکدوم از اینا مقدورش نباشه یه صندلی رو کاملاً میچسبونه به جلوی پاش که اگر خواست گوشی رو بذاره روی دسته صندلی، گوشی در پسِ پشتیِ صندلیِ جلویی قایم بشه و من نبینمش، منم که دیگه آخر این کارام خودم
اولین باری که برایم خواستگار آمد، دقیقا یادم نیست ۱۹ یا ۲۰ ساله بودم...کمتر؟ بیشتر؟ انگار یک عمر گذشته، در حالی که همین حالا من در آستانه ۳۱ سالگی هستم.
ماجرا از این قرار بود که وقتی از دانشگاه برمیگشتم توی مسیر از جلوی مغازه ی استاد علی بنا رد میشدم. استاد علی که همه اوسا علی(بدون سیلاب و تاکید روی عین علی) صدایش میزدند، پسر دایی مادربزرگم بود اما با مادرم مثل خواهر و برادر بودند. طوری که من که انقدر روی پوشاندن مو و مچ دست ها و... از دید نامحرم
 کتاب جهنمی را به آخر رسانده‌ام. با جان‌کندن، با خراش‌دادن دیواره‌های روحم. یک لیوان چای پررنگ ریخته‌ام و بو می‌کشم، شاید سنگینی ریه‌هایم را بردارد. با خودم فکر می‌کنم چرا کسی باید این‌ها را برای یک نوجوان بنویسد؟ کتابی که روز اول وقتی بیست صفحه از آن خوانده بودم، پروازکنان رفتم و به دوستانم گفتم که چه نوشتار معرکه‌ای دارد، چه نثر گیرایی! البته که در تمام طول کتاب همین‌گونه است. شکل‌گیری داستان، مواجهه با شخصیت‌ها و روند تغییرشان،
سلام
دیروز با سه تا از دوستای دانشگاه رفتیم کلکچال. هر بار یکی هست که خیلی وقته کوه نیومده و زود خسته می‌شه و بقیه اونو بهونه می‌کنن برا خستگی در کردن :دی این دوست شماره یک یه جا داشت می‌گفت دکمه‌ی غلط کردمش کجاس؟ که یهو یه خانومه برگشت گفت بگو دکمه‌ی ما می‌توانیمش کجاس! تو می‌تونی! و یه عالمه جملات انگیزشی از این دست. تهش من گفتم تازه ما خیلیم نمی‌خوایم بالا بریم، تا ایستگاه یک می‌ریم برا نیمرو! که خانومه گفت بوفه‌ی ایستگاه یک بسته‌س و ص
<< گفتم ماخو، اسم دیگری نبود پدرت انتخاب کند؟ آدم احساس می کند کسی می خواهد روی صورتت ناخن بکشد. الغیاث گفت خیلی هم قشنگ است. من که دوستش دارم. شکوه اسم های باستانی را دارد. مثل هوخشتره. گفتم خفه! تو خودت تا مشکل اسم عربی ات را حل نکرده ای حق نداری باستان گرا بشوی. گفت اسم من عربی نیست. گفتم عربی است. گفت اسمی که با فال حافظ گرفته شود نمی تواند عربی باشد، حتی اگر عربی باشد. گفتم خودت می فهمی چه می گویی؟ گفت الغیاث از جور خوبان الغیاث.>>
.....
<<
یه حدیثی هست که درست یادم نیست! میگه که به تعداد انسان های روی کرۀ زمین راه برای رسیدن به خدا هست. حالا هرکسی زندگیش با هرکس دیگه‌ای متفاوته! اگر انسان بتونه فرمولهای مخصوص به زندگی خودشو پیدا کنه و طبق اونا زندگی کنه به خدا میرسه! هر کسی یه شرایطی داره! یکی یتیمه! یکی پدرومادر خوبی داره! یکی بدی داره! یکی پدرومادر خوبی داره اما وضع مالی خوبی نداره! یکی پدرومادر بدی داره اما تو رفاه کاملن! خلاصه از این موارد فرض کنین به تعداد هشتاد میلیارد نفر (
وقتی افسانه ایی هست به نام « صادق هدایت» که هر گمشده در تاریکی را با طلسم پرنور خودش به سمت و سویی می کشد که بیشتر شبیه یک شوخی است تا امری جدی، چه توقعی از دیدگاه مرسوم درباره ی نویسندگی می شود داشت؟ دیدگاهی که نوشتن و نویسندگی را کاری دیوار به دیوار دیوانگی معرفی می کند و دوست دارد نوشتن هم شبیه کاری مثل بقّالی باشد تا خود ِ خود نوشتن. قصدم از نوشتن این چند سطر هم توهین به مشاغل و اصناف نیست. می خواهم مشخص کنم این امر شوخی تا کجا کشیده شده و به
صبح روز بعدآقای گرجی پوراز خواب بلندشدوبه نانوایی رفت ونان تازه همراه باکره ومربا خرید ودسته گل قشنگی
 
هم برای همسرش خرید وبه خانه برگشت
 
سریع میز صبحانه را آماده کردوچای نیز دم کرد بعدبه اتاق مهمان رفت تا شادی خانم را بیدار کند.
 
گرجی پور:حاج خانم ظهرشدا شما نمیخواید به ماصبحانه بدید؟
 
شادی خانم غلطی زدو گفت اینقدر حالم بده که صداش مدام توگوشمه .
 
آقای گرجی پور گفت حالت خیلی هم خوبه منم همسرت پاشو.
 
شادی خانم بلندشد وبه آقای گرجی پورنگ
 
I need some sleep :
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
————————————————————————————
 
یه بار تو نوشته های مهدی معارف خوندم میگفت ؛
هیچ کس نمیمونه، هر کسی آخرش یه روز میزاره میره و ترکت کنه
این یه
دانلود انیمیشن 2006 Tom and Jerry in Shiver Me Whiskers با دوبله فارسی
نام اثر: Tom and Jerry in Shiver Me Whiskers
ژانر: انیمیشن | ماجراجویی | کمدی
محصول: آمریکا
کارگردان: Scott Jeralds
ستارگان: Kevin Michael Richardson, Kathy Najimy, Charles Nelson Reilly
سال تولید: 2006 میلادی
زبان: انگلیسی | فارسی
زیرنویس فارسی : دارد
خلاصه داستان : طبق معمول تام و جری در حال تعقیب و گریز هستند اما این‌ دفعه ماجراها در یک کشتی متعلق به دزدان دریایی رخ می‌ دهد و…
 
 
دانلود انیمیشن – دانلود بازی – دانلود فیلم
این مطلب توسط ر
دانلود انیمیشن 2006 Tom and Jerry in Shiver Me Whiskers با دوبله فارسی
نام اثر: Tom and Jerry in Shiver Me Whiskers
ژانر: انیمیشن | ماجراجویی | کمدی
محصول: آمریکا
کارگردان: Scott Jeralds
ستارگان: Kevin Michael Richardson, Kathy Najimy, Charles Nelson Reilly
سال تولید: 2006 میلادی
زبان: انگلیسی | فارسی
زیرنویس فارسی : دارد
خلاصه داستان : طبق معمول تام و جری در حال تعقیب و گریز هستند اما این‌ دفعه ماجراها در یک کشتی متعلق به دزدان دریایی رخ می‌ دهد و…
 
 
دانلود انیمیشن – دانلود بازی – دانلود فیلم
این مطلب توسط ر
 
I need some sleep :
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
————————————————————————————
 
یه بار تو نوشته های مهدی معارف خوندم میگفت ؛
هیچ کس نمیمونه، هر کسی آخرش یه روز میزاره میره و ترکت کنه
این یه
داستان قسمت آخر سریال فضیلت خانم
سریال فضیلت خانم و دخترانش fazilet Hanim ve Kizlari یکی از سریال های پربیننده 2017 کشور ترکیه و استار تی وی است که داستانی درام و عاشقانه دارد.
فضیلت خانم زنی میانسال است که دو دختر به نام خزان و اجه می باشد که هر کدام از این دخترها در زندگی خود دچار فراز و نشیب زیادی می شوند و فضیلت قصد دارد که اوضاع را بهبود بخشد. دختران او پس از اتفاقاتی سر از منزل اگه من ها در می آورند. عشق اجه و یاسین هم در اواسط سریال به بن بست می خورد و ا
شرح ماوقع ۹۸‌و همه ی انچه که ننوشتم !
یک : اقا حبیب ! 
از اتوبوس که پیاده شدم ، خانم مادر کوله پشتی را از دستم گرفت ... همه ی چیزی که دررحوصله ی نوشتن با موبایل درباره ی ماجرا هست اینه که : خانم مادر فراموش کرد کوله پشتی را موقع پیاده شدن از ماشین بردارد و یک نفر پیدا شده که طعمه ی خوبی دیده و کوله را برداشته و دِ برو که رفتیم‌...
حالا هی ما دوربین به دوربین  چک کردیم و پلاک ماشین را پیدا کردیم و اسم و فامیل و نام پدر اقا دزده را ! ولی دریغ از یک نفر که
غم‌انگیزترین اتفاقی که معمولا برای من رخ می‌ده اینه که وقتی با کلی زحمت یه اتفاق و خاطره‌اش رو از ذهنم پاک کردم، یهویی و بی‌مقدمه سروکله‌اش توی خوابم پیدا می‌شه… 
موضوعی که قصد دارم در موردش بنویسم رو تا این لحظه برای هیچ‌ کس بازگو نکردم و به محض باخبرشدن ازش به دست فراموشی سپردمش. ولی به لطف خواب امروز مجددا برام تداعی شد.
صبح روز قبل از کنکور، گوشیم رو که مدت‌ها خاموش بود، روشن کردم. یه بسته یه ماهه با سیمکارتم خریدم تا سوال‌های کنکور
نام سریال: بازی تاج و تخت – Game of Thronesژانر: ماجراجویی، درام، فانتزیسازندگان: David Benioff, D.B. Weissستارگان: Emilia Clarke, Peter Dinklage, Kit Haringtonشبکه پخش کننده:HBO 
سالهای پخش: 2011امتیاز: 9.5 از10 مدت زمان: 55 دقیقه
اطلاعات بیشتر: کلیک کنید
خلاصه داستان: هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای وستروس در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان استارک، لنیستر و باراثیون برجسته ترین آنها هستند. داستان از جایی شروع می شود که رابرت باراثیون پادشاه وستروس، از دوست قدیمی
یه آقا پسر بین اینترنای جدید این ماه اومده که سر مورنینگ ریپورت مطلقا سرشو بلند نمی کنه. کلا از اول تا آخر سرش تو زمینه تا پرزنتش تموم بشه که مبادا چشمش بیفته تو چشم نامحرم! البته امروز یکی از اتندا عقده دلشو سر بچه م وا کرد و کم و بیش اذیت کرد پسرمو. خب منم خیلی ریز و نرم اومدم وسط سوال پیچ شدنش ، یه عملیات نجات واسه ش رفتم و از زیر مشت و لگد اتند کشیدمش بیرون امروز روز اولش بود و گذشت. ولی فکر کنم ماجراها خواهیم داشت بین این اینترن محجوب و اتند م
 
خرید ملک در استانبول ترکیه
 
اگر ما می خواهیم در استانبول ملک(خانه) بخریم و اجاره کنیم باید از افرادی که قبل از ما ساکن ترکیه(استانبول) شده اند اطلاعات بیشتر کسب کنیم.
و یا می توانیم به مشاوره و متخصص هایی که در زمینه ملک و املاک فعالیت بیشتری دارند مشورت کنیم
بسیاری از خدمات خرید ملک در مشاوره کاملا رایگان بوده است و ما افرادی کاردان و با تجربه از نظر معلومات برای شما عزیزان که قصد اقامت در
ترکیه شهر استانبول را دارید برایتان معرفی می کنیم.
ترم‌های اولِ دانشگاه، معمولا پر از هیجانه، همه می‌خوان بقیه رو بشناسن، هی قرار می‌ذارن تا کارای درسی رو کل کلاس باهم انجام بدن، هرجا می‌رن همو دعوت می‌کنن و...
علی دوستِ همون دوره‌ی شیرین دانشگاهمه.
روزای اول دانشگاه رو با هم گذروندیم، یعنی همه باهم، همون‌موقع که برامون سوال بود الآن می‌تونیم همو به اسم کوچیک صدا کنیم یا نه؟ الآن اگه بریم بیرون، دانشگاه می‌فهمه و پدرمون رو درمیاره یا نه؟
اون روزا من خیلی پرانرژی بودم و پر از اعتماد به
فصل های پیش از اینم ابر داشت
بر کویرم بارشی بی صبر داشت
پیش از اینها آسمان گلپوش بود
پیش از اینها یار در آغوش بود
اینک اما عده‌ای آتش شدند
بعد کوچ کوه ها آرش شدند
از بلند از حلق آویزها
قلب‌های مانده در دهلیزها
بذرهایی ناشناس و گول و گند
از میان خاک و خون قد می‌کشند
بعضی از آنها که خون نوشیده‌اند
ارث جنگ عشق را پوشیده‌اند
عده‌ای حسن القضاء را دیده اند
عده‌ای را بنزها بلعیده اند
بزدلانی کز هراس ابتر شدند
از بسیجی‌ها بسیجی تر شدند
ای بی جان ه
توضیحات فایل:
دانلود جزوه نثر عربی ۲ گزیده هایی از نثر مصنوع عربی
کاربران گرامی ،در این پست جزوه نثر عربی ۲ گزیده هایی از نثر مصنوع عربی (نهج البلاغه،مقامات حریری) تالیف عباس اقبالی در ۱۹۹ صفحه آماده دانلود شده است که می توانید پس از پرداخت هزینه به صورت آنلاین، جزوه را دریافت کنید.
بخشی از متن جزوه:
مقدمه
کلمه ی مقامه با مقامه در معانی مختلف به کار رفته است از جمله: به معنی جای نشستن، مجلس و بیان سرگذشت، خطبه با سخنان أشبی به نثر فنی و مصرع تو
زندگی زیباست (Life is Beautiful)
دیشب بی‌خواب شدم و برای صدمین بار فیلم کهنه‌نشدنی « زندگی زیباست» ساخته  روبرتو بنینی را دیدم. به این فیلم مدیون هستم. تسکینم می‌دهد. جانم را نوازش  می‌کند. غبار تلخی و یأس را از روانم می‌زداید. خشم و بیزاری را می‌شوید و با خود می‌برد. به جایش صبر و ثبات و امید می‌آورد. فیلم را یک ایتالیایی ساخته اما بال در بال این فیلم به آفاق دنیای مولانا و سعدی و حافظ و بوسعید پرواز می‌کنم.     داستان فیلم درخشان است. مردی سبک‌ر
این روزها که شاید بی ارتباط با تاریخ و وقایع اخیر هم نیست ، خیلی درباره ی تاریخ معاصر ایران خوندم ، "در حد و اندازه ی خودم" ، سعی کردم درباره ی علوم سیاسی ، ارتباطات بین الملل و جامعه شناسی جامعه ی ایرانی اطلاعات کسب کنم. قطعا مقداری که من در این حیطه ها مطالعه کردم ، مقدار زیادی نبوده ، ولی در حد و اندازه ی ارضا کردن کنجکاوی هم حتما کافی بوده.
سعی کردم یادداشت هایی که هرچند به پای کتاب و مقالات آکادمیک دانشگاهی از نظر اعتبار نمیرسن ، ولی برای آغ
1.این مدت گرفتار یه افسردگی خفیف بودم که تنم رو هم بیمار کرده بود.ناراحتی و شاد نبودن مسلما انتخاب هیچ آدمی نیست ولی گاهی پیش میاد و نمیفهمی چت شده و چرا به اینجا رسیدی.گاهی محیط پیرامون و اطرافیان باعث میشن بیشتر بری تو خودت.خودم بارها شده بود موقع خوندن آدم ها تو ذهنم نسخه میپیچیدم که پاشو! چقدر انرژی منفی! بلند شو و هرکاری که حالت رو خوب میکنه انجام بده.انقدر ضعف نشون نده و بلند شو و حرکت کن و شاد باش.ولی گاهی نمیشه.حرف زدن و نسخه پیچیدن آسونه
بدون حاشیه عرض می کنم، بر فرض که قانون ذیل فقط برای مدیران و معاونان و وزرا در ج ا ایران باشد:
داشتن تابعیت ایرانی یک امتیاز در گزینش و استخدام در دستگاه‌های دولتی نیست بلکه یک شرط و یک قید الزام‌آور است چرا که استخدام اتباع خارجی در دستگاه‌های دولتی طبق اصول 145 و 82 قانون اساسی ممنوع است.
 
 
حال آقایان متولی فرهنگ و هنر، کلاه خودتان را قاضی کنید که آیا لزومی هم دارد قائم مقام یا جانشین یا مسئول دفتر یا حتی حسابدار یک سازمان یا بنیاد فرهنگی ک
دانلود دوبله فارسی سریال Game of Thrones با کیفیت عالی و رایگاندوبله فارسی سریال گیم اف ترونز با لینک مستقیمدوبله فصل 8 قسمت01 قرار گرفت
دوبله فارسی
منتشر کننده : یوز دی ال
کیفیت: BluRay
کشور سازنده: آمریکا
ژانر: ماجراجویی , درام , فانتزی , هیجان انگیز
کارگردان: David Benioff, D.B. Weiss
بازیگران: Emilia Clarke, Peter Dinklage, Kit Harington
هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای «وستروس» در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان «استارک»، «لنیستر» و «باراثیون» برجسته ترین آنها ه
دیشب با دوستم رضا رفتیم بیرون که هم شامی خورده باشیم و هم دوری زده باشیم ؛ اما وقتی برگشتیم به انبار من موندم و کلی فکر و دغدغه که فقط از خدا خواستم کمک کنه که تو این دوره سخت ، بتونیم درست باشیم و درست زندگی کنیم .اول بگم که شیراز ، از نظر حجاب و حیا چه برای دختر و چه برای پسر اصلا اوضاع مناسبی نداره بخصوص هرچه به بالای شهر بری ، اوضاع هم بدتر می شه !!اوضاع طوری می شه که روسری برای دختر دیگه معنایی نداره ، بارها دیدم که بعضی از دخترخانم ها ، بدون ر
 
خرید ملک در استانبول ترکیه
 
اگر ما می خواهیم در استانبول ملک(خانه) بخریم و اجاره کنیم باید از افرادی که قبل از ما ساکن ترکیه(استانبول) شده اند اطلاعات بیشتر کسب کنیم.
و یا می توانیم به مشاوره و متخصص هایی که در زمینه ملک و املاک فعالیت بیشتری دارند مشورت کنیم
بسیاری از خدمات خرید ملک در مشاوره کاملا رایگان بوده است و ما افرادی کاردان و با تجربه از نظر معلومات برای شما عزیزان که قصد اقامت در
ترکیه شهر استانبول را دارید برایتان معرفی می کنیم.
کارگردان، تهیه کننده و نویسنده فیلم جذاب چشمان کاملا بسته (Eyes Wide Shut) استنلی کوبریک است. کوبریک، کارگردان یهودی تبار آمریکایی، بسیاری از فیلم های خود را از ادبیات اقتباس کرده است. کوبریک به جزییات دقت بسیار داشت و از این رو روش فیلم سازی وی کند و وطولانی هستند، و ببیننده را در فیلم هایش غرق می کند.
چشمان کاملا بسته فیلمی اگزیستانسیالیستی، معمایی، احساسی، روانشناسی و وفاداری در زندگی زناشویی و ماهیت و اهمیت انتخاب است.
بیل (تام کروز) و آلیس (

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وریفای برتر