نتایج جستجو برای عبارت :

من اسمان پر از ابرهای دل گیرم

ابو جمزه گویدامام باقر ع بمن فرمودایااباحمزه هر یک از شما که خواهد چند فرسخی پیماید برای خود راهنمایی گیرد تو که براهنهای اسمان ناد اننتری تا براهای زمین پس برای خود راهنمایی طلب کن وانراهنما غیر از اهلبیت پیغمبر نباشد  زیرا از اسمان وحی در خانه انها نازل شده وراه بهشت و جهنم را دانند
 
ای تاریکی به دادم برس با نوش
ستارگان در آغوش اسمان بی هوش
تاریکی درون بیرونم سرخوش
ابرها لفافی بروی اسمان
خندهای بی حدم سرپوش
ماه دورن ناکجا اباد
دلم بیرون از هر خوش
ازار صدای مردم در سرای شباهنگام
کر کننده ی سکوت در قلب ناخوش
بوی عطر نفس های درخت سماق
مشام غم احساسم نگشت پوچ
سربه بالا رو به پایین است ولی
بازی گیجانه ی دنیا شد پوچ
ّبغض بی سر حدات دنیایم ولی
پیر دلی در اوج جوانی مهارتی شد پوچ
یاوگویان درد بی پایانیم ولی
تو بگو به من زندگی نشد
پیغپبر.ص فرمود خانه های خود را بتلاوت.  قران روشن کنید و انهارا گورستان. نکنید   چنانچه یهود  ونصاری کردند در کلیسا ها و عبادتگاه های خود نماز کنند ولی خانه های خویش را معطل گذارده اندو در انهاعبادتی. انجام ندهند زیراکه هرگاه.در خانه بسبارتلاوت قران شد خیر و برکتش  زیاد شودواهلان بوسعت رسند و ان خانه برای اهل اسمان درحشدگی داردچنانچه ستارگان اسمان برای اهل زمین میدرخشد
انگاه عصای پیکان داری بدست گرفت وبیرون امد ما در جلوش بودیم واوپا برهنه وپیراهن خود را هم تا نصف ساق بکمرزده بود و لباسهای دیگرش را بکمر زده بود چون حرکت کرد ماهم پیشاپیش حرکت کردیم یسر بسوی اسمان بلند  کرد وچهار تکبیر گفت که ماپنداشتم اسمان و دیوارها با ام  هم اواز بودند سرداران ومردم اماده و سلاح پوشیده و بهترین زینت را نموده دم درایستاده بودند چون ما ان صورت و هیبت بر انها در امدیم سپس امام رضا ع در امد ونزد در ایستاد و فرمود  الله اکبر   
و وقتی کوه ها در حرکت در ایند و بر زمین متلاشی گردند , و از اسمان تیکه هایی بزرگ اهن و سنگ فرو ریزند , و اسمان نیلگون  دراید , فرزند از پدر و مادر جدا گردد و دست هیچ کس پناه نخواهد بود 
و هیچ کس نتواند و نداند که چه شده است  
هر کس پی اعمال خود در اید 
و ان روز روز موعود خواهد بود .
 
 
مدت مدیدی هست که زمین ناخوش وافسرده ست بلا ومصیبت تا خرخره جانش را گرفته است زمین رنجور من ،پناه دستان اسمانش را از دست داده است ودیوانه وار در تلاش است شمایل تلخ خاطره را از چشمان تر اسمان پاک کند.  به راستی چه تحملی دارد زمین ،که با درک به جامانده ی چند قاب عکس ولنگه  کفشی وپژواک خنده ی یک کودک هنوز که هنوز است مرهم دل داغدار ادمیان است . تلخ است باور حادثه ای که در بطن قصه ام می دود وسخت است باور این که اسمان ما تکه ای از قلب سپید خود را از دست
هشام بن حکم گوید موس بن جعفر علهم السلام بمن فرمود ای هشام خدای تبارک و تعالی صاحب عقل و فهم را در کتاب مزده داده 20 سوره 39 ان بنداگانم را که هر سحن راشنوند و از نیکوترش پیروی کنند مرده بده ایشانند که خدا هدایتشان کرده و ایشانند صاحبان عقل ای هشام همانا خدای متعال بواسطه عقل حجت را برای مردم تمام کرده و پیعمبرانرا بوسیله بیان یاری کرده وبسبب برهان هابربوبیت خویش دلالتشان نموده و فرموده است 160سوره 20 خدای شما خداییست یگانه که جز او خدایی نیست رح
شب شده بود
آسمان اشک می بارید
معشوقم چای می ریخت
برگ های نارون در حیاط خانه ی ما
عاشق شده بود
باران نقاشی شب را خط خطی می کرد
هوا سوز سردی داشت
اسمان با ابر سلفی می گرفت
مادرم
سوزن نخ می کرد
باد با زمزمه اش لالا یی می خواند 
پنجره خوابش گرفته بود...!
شاعر:عینک
شب شده بود
آسمان اشک می بارید
معشوقم چای می ریخت
برگ های نارون در حیاط خانه ی ما
عاشق شده بود
باران نقاشی شب را خط خطی می کرد
هوا سوز سردی داشت
اسمان با ابر سلفی می گرفت
مادرم
سوزن نخ می کرد
باد با زمزمه اش لالا یی می خواند 
پنجره خوابش گرفته بود...!
شاعر:عیسی کیانی کری
کودکی  جهت شکار از خانه بیرون می زند  او به باغ و بستان می شتابد و پرنده های زیادی را شکار می کند . 
. پرنده ای که در کنار لانه اش  به مراقبت جوجه هایش می پرداخت شکار چی را می بیند که به سمت لانه او  می اید . باخود می اندیشد که چه طور شکارچی را از لانه اش دور سازد . به پرواز می اید و در اسمان به رقص زیبایی می پردازد تا نظر شکارچی را به سویش جلب کند . شکارچی به سمت پرنده نشانه می گیرد و پرنده در لابلای درخت انبوهی حفظ جان می کند . شکارچی دوباره به سمت او
ساره جانم 
امروز پیغام تو را دریافت کردم 
امروز بی قراری هایت بی تابی هایت به دستم رسید 
امروز پای به پای تو بی انکه بدانی رنج کشیدم و درد کشیدم و زجر کشیدم 
امروز نمیدانم در گذشته ی خودم غرق شدم یا حال و احوال تو اما زندگی ساکن ساکن بود و تو یک تصویر ثابت شده بودی گوشه ی زندگیم 
امروز با تمام وجودم میدیدم که در باتلاق گیر افتاده ی اما برای نجاتت هیچ کاری از دستم ساخته نبود 
جز دعا دعا کردن جز اینکه امیدم به این باشد که خودت گلیمت را از این باتل
گذشته رو کندوکاو نکنیم 
گذشته رو رهاکنیم به حال خودش چه خوب چه بد چه با لبخند چه باگریه 
گذشته رو نبش قبر نکنیم تا قصرخیالی مون تبدیل به ویرانه نشه
گذشته هرچی که بود گذشت 
که بعد از همه اون روزها اون ادم ها 
فقط یه اسمان  در استانه 21 سالگی مونده ...
اخر همه ی قصه ها فقط خودمون میمونیم 
خودتو بغل کن!!!
حضرت صادق ع زمانی ابوذر خدمت رسولخدا ص امد وجبرییل بصودت دحیه کلبی در خدمتش بود و بان حضرت خلوت کرده بود چون ابوذربود اندو را دید باز گشت و یخن انها رانبرید  پس جبرییل گفت ای محمد این ابوذر بود که بر ما گذشت و بما سلام نکرد و اگر بما سلام کرده بود پاسخ ان را مبدادیم ای محمد ابن اباذر دعایی دارد که میحواند ونزد  اهل اسمان معروف است پس انگاه که من باسمان رفتم تو اندعا را از او بپرس همینکه جبرییل بالا رفت  ابوذر خدمت پیغمبر ص شرفیاب شد رسولخدا ص ب
ما ادمها خیلی شبیه خورشیدیمهرروز در حال بیرون امدن از پشت کوه  هاییم.و در حال پنهان شدن در لابه لای کوه های سنگی و سخت.با هر درخششی بیرون میاییم و با هر تاریکی و مشکلی در خود فرو میرویم و غروب میکنیم.و وای ب حال ما که دورنگیم.ب زردی طلوع و ب سرخی غروب.همین است ک شادی نداریم و در حال رد شدنیم.بدون ان ک زیبایی بالا امدن.و رنگ زعفرانی غروبمان را ببینیم.و یک روز خاموش میشویم...اصلا 
من  عشق را هم به خورشید تشبیه میکنم.همان گونه زیبا و پرنور و خیره کنن
ما ادمها خیلی شبیه خورشیدیمهرروز در حال بیرون امدن از پشت کوه  هاییم.و در حال پنهان شدن در لابه لای کوه های سنگی و سخت.با هر درخششی بیرون میاییم و با هر تاریکی و مشکلی در خود فرو میرویم و غروب میکنیم.و وای ب حال ما که دورنگیم.ب زردی طلوع و ب سرخی غروب.همین است ک شادی نداریم و در حال رد شدنیم.بدون ان ک زیبایی بالا امدن.و رنگ زعفرانی غروبمان را ببینیم.و یک روز خاموش میشویم...اصلا 
من  عشق را هم به خورشید تشبیه میکنم.همان گونه زیبا و پرنور و خیره کنن
من از اسمان تنها خواستم ببارد. بر مزرعه ای که مدتهاست در نگاهش ارزوی قطره های باران موج می زند.
من از مترسگ با کلاه زرد خواستم بیدار بماند. بر سر دانه های خواب آلود گندم که مدت هاست به خواب زندگی کردن رفته اند.
صدای آرام در گوشم زمزمه کرد، خودت چکار می کنی؟
بار دیگر به فکر فرو رفتم با مظمون این سوال که خواسته ام از خودم چیست؟
نمیدانم کجاهای راه بودم که به اسمان رو کردم و گفتم ببار! 
چند ساعتی هست رسیده ام خوابگاه و چند دقیقه پیش صدای باران امد!!!! از پنجره بوی ماهی مرده می اید! خوب که فکر میکنم حق دارم که دیگر باران را دوست نداشته باشم! 
خبر جالب اینکه بعد هفته ها بارانی ام را گذاشته ام خانه و پالتو پوشیده ام. زارتی هم باران گرفت! خبر خوب اینکه یک دست شال و کلاه اینحا دارم که به پالتویم بیاید! وگرنه سگ لرز میشدم لابد! 
چه قدر شنبه ها چندش اور است. از وقتی دکتر س جایش را ب
مام ه  باقر ع میفرمو.د بخداکه در اسمان هفتاد صف از ملایکه است اگر تمام مردم روی انجمن کنند که یک صف انها را بشمارند نتوانند و ان فرشتگان همگی ولایت ما را معتقدند  6 حضرت ابوالحسن ع فرمود ولایت  علی علیالسلام در تمام کتب پیغمبران نوشته شده است وخدا هیچ پیغمبری را مبعوث نسازد جز بنبوت محمد ص ووصیت علی ع را نشانه یعنی اقرار باین دو مطلب از طرف خدا بر او واجب است 
امام صادق ع فرمود رسولخدا ص فرمود اسلام برهنه است ولباسش حیا وزینتش وقار و سنگینی است و مردانگیش عمل صالح و ستون و پایه اش پرهیز کاری است و هر چیز را اساس و پایه ای است پایه اسلام  محبت ما اهل بیت است رسولخدا ص فرمود همانا. خدا اسلامرا را افرید پس برای او میدانی ساخت ونوری قرار داد و حصاری نهاد و یاوری برایش مقرر کرد  اما میدان اسلام  قران است و اما نورش حکمت   حصارش. نیکی و یاورانش من اهل بیت و شیعیانش میباشیم پس اهل بیتم و شیعیان و یارانشان ر
اوست خدایی که از اسمان باران فرو بارد تا هر نبات به ان برویانیم و سبزه ها و دانه هایی که بر روی هم چیده شده پدید اریم . و از نخل خرما خوشه های پیوسته بر هم بر انگیزیم . و باغهای انگور ,زیتون و انار که برخی شبیه و برخی نامشابه به هم است خلق کنیم . شما در ان باغها هنگامی که میوه ی ان پدید اید و برسد به چشم تعقل بنگرید که در ان ایات و نشانه های قدرت خدا برای اهل ایمان هویداست. 
قران کریم 
 
 اوست خدایی که باران را پس از ناامیدی خلق می فرستد و و رحمت و نعمت خود را فراوان می گرداند و از جمله ایات قدرت او خلق زمین و اسمان هاست و هم انچه در ان ها از انواع جنبندگان پراکنده است و او بر جمع اوری انچه پراکنده است هر وقت بخواهد قادر است و انچه از رنج و مصاعب به شما می رسد همه از دست خود شماست در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می کند و شما در زمین هیچ قدرتی ندارید و از کوچکترین قوای جهان زبون و عاجزید و غیر خداوند در عالم هیچ یار و یاور
امروزه برنامه‌ریزی در ناحیهی فناوری داده ها و ارتباطات و مشورت کردن در مورد تعیین و پیاده‌سازی فناوری‌های مطلوب، از اهمیت ویژه‌ای در سازمان‌های دولتی و محرمانه شامل است و هر سازمانی می بایست اسمان و دورنمای بلندمدت، هدف ها فی مابین‌برهه زمانی و برنامه‌های کوتاه‌دوران خویش را در قضیه‌ فناوری داده ها و ارتباطات تدوین و به صورت مداوم، تصحیح کند.
ادامه مطلب
اسمون مون هم سه ساله شد 
و چه قدر فرق بین اسمان کنکوری که  بیان  رو باز کرد با استرس یه وبلاگ ساخت و بیشترین  دغدغه اون روزها از امدن نتیجه های کذایی بود و حس قشنگ رهایی از غول کنکور
و حالا سه ساله که میگذره
دانشجوی سال سومی که 
با احساسات مبهم و اینده مبهم تر و غرق شده در قسمتی از زمان که دیگه گذشته و شاید هنوزهم ته دلش امید به برگشت باشه ولی باید بپذیره که همه اتفاق های زندگی یک بار برای اخرین بار...
اسمونی که حالا به جای سد کنکور و امتحان نهایی
رسول خدا ص فرمود کسیکه در راهی رود که در ان دانشی جوید خدا اورا براهی سوی  بهشت لرد همانا فرشتگان با خرسندی بالهای خوبش  برای دانشجو فرو  نهند واهل زمین و اسمان تا برسد بماهیان دریا برای دانشچو امرزش طلبند  و برتری عالم بر عابد است مانند برتری ماه شب چهارده است بر ستارگان دیگر و علما وارث  پیغمبرانند پول و طلا و نقره بجای نگذارندبلکه دانش بجای گذارند هر که از دانش اپشان بر گیرد بهره فراوانی گرفته است
صنم
«بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست/اه بی تاب شدن،عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در اب/ در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
اسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد /بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است/مثل شهری که بروی گسل زلزله هاست
باز میپرسمت از مسئله دوری و عشق/و سکوت تو جواب همه مسئله هاست
ادامه مطلب
رسمش نبود که چنین بیگانه وار مرا
آواره ی کوه و کمر و بیابان کنی
من گفته بودمت که مرا فکر رفتنت
دیوانه میکند و بگفتی مزاح میکنی
من از پس تمام نگاه و حرفها برامدم
اما تو هر لحظه مرا دیوانه میکنی
من در میان گریه خندم و در خنده گریستم
آری چنین با دل من رفتار میکنی
دیریست خو گرفته ام با حرف مردمان
رسمش نبود با من بیچاره چنین کنی
دیگر چه باشی و نباشی  فرقی نمیکند
وقتی کنارمی اما نگاه نمیکنی
ای کوه ای دشت ای اسمان ببین
من خون گریستم اگر کتمان نمیکنی
تن
 
همیشه اینگونه نیست که زمانی داشته باشیم برای خوشی مطلق ! بعضی وقت ها خوشی ها و شادی ها تنها به سراغمان نمی آیند .
 گاهی باید بیشتر دقت کرد ، شاید در میان اسمان ابریه این روزهایت ، رنگین کمان آرامش نیز همان اطراف ،یا شاید کمی‌آن طرف تر ، منتظرست تا تماشایش کنی !
فقط ببین خورشید ایمانت کجاست؟ روبرویش را که بنگری ، جاییکه نورش در میان اشک های زندگیت می تابد ، رنگین کمان را خواهی دید :)
با سلام دوستان گرامی برای اینکه کلمات و مطالب سایت رو یاد بگیرید برنامه زیر برنامه خوبی است نام برنامه ...««فلش کارت اسمان »»می باشد برای اضافه کردن کلمات به بخش مربوط بروید جواب و سوال را بنویسید بعد از طریق بخش مربوطه ان را بیاموزید ...
 
دانلود فلش کارت آسمان از طریق کافه بازار
 
دانلود مستقیم فایل نصبی
پایه هفتم  درس چهرم صفحه۵۲  آسمان شب
انشا در مورد اسمان شب
مقدمه: همان طور که همه می دانیم ما چهار فصل داریم که آسمان شب در هر فصل زیبای خاصی دارد. زیبایی بکر و نابی که تنها با دیدن آن عظمت خلقت خداوند به ما یادآوری می شود و ما تنها در مقابل این شگفتی می توانیم زیر لب شکر بگوییم.
تنه انشا: شب یعنی فرورفتن دنیا و زمین در هاله ایی از سیاهی و ظلمات. اما سیاهی که نه ترسی دارد و نه وحشتی. بلکه ماهی زیبا و درخشان همراه با نور ستاره های چشمک زن دارد که گوی
روزگار نمیگذرد زمان ایستاده
خورشید طلوع نمیکند
شب نمیگذر
سخت درگیر بیماری ام 
بیماری انتظار
بعد تو
سایه ها أطرافم زیاد میشوند
اتاقم پر از سر و صدا 
خواب ماه هاست که از چشمانم ربوده شد
حس میکنم سیاهی را که درونم ریشه کرده
زمان با تو بودن را مرور میکنم
بهترین شب های زندگیم
هر زمان که بودی من 
ابی اسمان را حس کردم
رویا هایم رنگی بود 
مهتابی نگاهت سیاهی شب هایم را روز میکرد

#هروقت که بودی همه چی قشنگ شد
 شخصی برای زن کلبیه چند پرنده. سیاه زنگ. هدیه فرستاد تا بوسیله انها بر سوگواری حسین ع کمک شوداو چون انهارا دیدگفت اینهاچیست گفتند هدبه ایست که فلانی فرستاده است تا بر سوگواری حسین علیهالسلام کمک شوی  او گفت ما که عروسی نداریم اینها را برای چه میخواهیم  سپس دستور داد تا انها را خانه بیرون کردندچون از خانه بیرون شدند اثری از انها احساس نشد مثل اینکه میان  اسمان  وزمین پرواز کردند  بعداز رفتن انهااز خانه اثری د. خانه از انها. دیده نشد.  توضیح ا
به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کن .
کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست .
اشکهای تو را پاک می کند و دستهایت را صمیمانه می فشارد .
تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت .
و اگر باور داشته باشی می بینی ستاره ها هم با تو حرف می زنند .
باور کن که با او هرگز تنها نیستی. فقط کافیست عاشقانه به آسمان نگاه کنی
ثابت ابی گوید امام صادق  ع بمن فرموی شما را با مردم  چار از مردم دست بداریدو هیچکس را بمذهب خود نخوانید بخدا که اگر اهل اسمان واهل زمین تصمیم گبرند که بنده ایکه خدا هدایتش خواسته. گمراه کنند نتوانند از مردم دست بداریدو هیچکس از شما از راه دلسوزی نگوید این برادر منست پسر عموی منست. همسایه منست زیرا هر گاه هرگاه خدای عزوجل خیر بنده ای خواهد روحش را پاکیزه کند انکاه هر خوبی را بشنود و بشناسد وپپزیردو هر زشتی بگوشش انکار  کند  سپس خدا در دلش کلم
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-
بحث علم غیب- علم - علمی است که  موضوع ان
هنوز بوجود نیامده است- ازان اگاهی پیدا شود- مشخص است که فقط خداوندمنان است که
چنین علمی دارد وهیچ راه  ای برای درک علت
ان وجود ندارد- وبسیاری هم به همین علت انرا 
انکار میکند وبعضی علم غیب را علمی میدانند که بشر  از اراده الهی بی اطلاع است   وزمیانی که ان پدیده یاموجود  بوجود امدمطلع میشوند درحالیکه خداوندمنان  از قبل میدانست که چه چیزی را میخواهد- بوجود
اورد ودر
میگه یه تابلو کائنات واسه خودت درست کن ببین ده سال دیگه به کدوماشون رسیدی؟
امید چیز عجیب و ترسناکیه.
بدون امید نمیشه ادامه داد ، با امید واهی هم ادامه دادن ترسناکه..
وقتی امروز صبح مرد 50 وخورده ساله  با عجز گریه میکرد و از جراح مغز و اعصاب میخواست یه کاری کنه واسه خانومش
برای اولین بار باخودم گفتم اینجادارم چیکارمیکنم؟
تابه اون لحظه معنی فرسایشی بودن محیط بیمارستان درک نکرده بودم.
وقتی ظهر داد زدم سر پرستار تازه کار که من تعیین میکنم  ازمایش
جزیره کیش به دلیل وجود سواحل مختلف , دریای فیرزوه ای رنگ , اسمان تمیز و همواره آبی‌رنگ , در واقع نگین خلیج عجم به شمار می‌رود . تعیین زمان مطلوب برای مسافرت با تور کیش , بخشی از مهم‌ترین مسائلی است که پیشین از مسافرت حتما بایستی به آن توجه نمود .

ادامه مطلب
 وعرمود همانا مومن برای زیارت برادرش خارج میشود خدای عزوجل فرشته ای بر او گمارد که یک بال در زمین ویک بال در اسمان نهد تا اورا سایه اندازد و چون بمنزلش در اید خدای تبارک وتعالی ندا کند که ای بنده ایکه حقم را بزرگداشتی واز اثار  پیغمبرم پیروی. کردی.بزرگداشت تو حقی است بر من از من بخواه تا بتو دهم دعاکن تا اجابت کنم خاموش باش تا من بسود تو اغاز کنم مچون برگردد همان فرشته بدرقه اشکند وبا پرش بر او سایه اندازد تا بپمنزلش وارد شود سپس خدای تبارک وت
بشربن غالب  اسدی از حضرث حسین بن علی  ع حدیث. کند که فرمود هر کس یک  ایه از کتاب خدای عزوجل را در نمازش در حال ایستاده  بخواند در برابر هر حرفی خداوند  صد حسنه برایش بنویسدو اگر در عیر از نمار بحوابد بهر حرفی ده. حسنه بنویسد  واگرفران،  گوش دهدبهر حرفی یک حسنه برایش بنویسداگر فران  را  شبانه ختم  کند فرشتگان تا صبح. برای او رحمت فرستندو یک دعای مستجاب شده نزد  خداوند دارد و این دعا یا ختم فران برای او بهتر. است  ار انچه  میان زمین  اسمان. است 
تا به حال به این فکر نکرده بودم که چقدر می تواند حالم را بهتر کند،از او پرسیده بودم چی می کند و گفته بود به تو می اندیشم و او هم گفته بود که کجا را می نگرم...گفتم آسمان را...کنارم نشست،آرامشی عمیق وجودم را فرا گرفت،یک لحظه حس کردم که از تصوراتم خارج شده و حقیقی در آغوش گرفته مرا...گفت:مرا پیدا کن...
سکوت کردم و فقط نگاه کردم،ستاره ای در اسمان نبود،چشم هایم را بستم و دوباره باز کردم،چشمک میزد،با دست نشانش دادم و گفتم:یک ستاره می بینم،وتو همان تک ستا
امام صادق ع فرمود حسن بن علی  علیهمالسالام  در یکی از سفرهای عمره اش همراه مردی از اولاد زبیر بود که بامامتش معتقد بود در یکی از ابگاهها زیر درخت خرمای خشکی که از تشنگی  خشگ شده بودفرود امدند در زیر ان درخت فرشی برای امام حسن انداختند ودر برابرش زبیری زیر درخت خرمای دیگری زبیری سر بالا کرد وگفت اگر  این درخت خرمای تازه میداشت از ان میخوردیم. امام حسن فرمود خرما میل داری زبیری گفت اری حضرت دست بسوی اسمان. برداشت ودعا کرد بسخنی که من  انرا نفه
آسمان مجازی چیست ؟
آسمان مجازی از جدید ترین انواع سقف های کاذب است که در کنار دیگر انواع سقف های کاذب به کار می رود . آسمان مجازی علاوه بر جنبه ی زیبایی ، جنبه ی نورپردازی هم دارد .
 
چگونه می توانیم آسمان مجازی تهیه کنیم ؟
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که آسمان مجازی چگونه کار می کند یا نحوه ی نصب آسمان مجازی چگونه است . باید به شما بگوییم که عملکرد آسمان مجازی بسیار ساده است ؛ تعدادی لامپ مخصوص بر سقف اصلی قرار می گیرند و بعد با ر
دانه ای در بیابان افتاد،لبخندهایش اشک شد تا دل دلبر به درد آید و باران چشمانش جنگلی را پدید...اسمان دلبر بارید و بارید و اکنون دانه بی دل،هفدهمین سال زندگی اش را به پایان رساند.بی دل بودنش ثمره قلبی ست که در بارگاه حق گرو گذاشت تا حلالش کند آقا جان...معجزه که میشود،قلبش به ناگاه سرجایش بازمیگردد تا عاشق تر شود(: تولدت مبآرک  لبخند برعکس من(:(میخواستم آخرین نفری باشم که امروز بهت تبریک میگه تا یادت نره امروز ی نفر حسابی عاشقت بود..بیخیال اینهمه ا
تا اندکی دلش میگرفت میرفت سراغ تلفن. میگفت صدای پدر و مادر یا همسرم را نشنوم آرام نمیشوم. برای پسرش دلتنگی میکرد و هر بار تماس میگرفت میپرسید سید محمد توانست دوچرخه اش را رکاب بزند؟! ‌ اما با تمام دلبستگی هایش خداحافظی کرد. داوطلب شد و رفت. به دوستش گفت میدانم اینبار دیگر شهید میشوم. در خواب دیدم که از اسمان به پیکر خون آلود خودم نگاه میکنم. زن و فرزندم را به خدا میسپارم... ‌ شهید سید رضا طاهر @shahid_satar_owrang 
 شرکت نگین الماس مجموعه ای بهترین متخصصان در زمینه هایسقف مجازی ، سقف کشسان ، اسمان مجازی با جدیدترین متد روز و داشتن برترین متخصصان در زمینه های فوق اماده خدمت رسانی به سراسر ایران می باشد همچنین شما می توانید برای دریافت مشاوره و نحوه سفارش با شماره  09122571252 در تماس باشید.
 
خدا جان چرا از اینجا تا ان بالا بالا به اسمان هفتم ت را هیچ کدام از این اپراتور های به اصطلاح هیچ کس تنها نیست (!!) ساپورت نمیکنند؟!
خدا جان این ها عقل شان کم بود و نفهم! تو چرا هیچ جایی برای امروز من نگذاشتی؟! تو که میدانستی یک چنین روزی، روزی روزگاری در زندگی ام میرسد، چرا؟! چرا راهی نیست برای حرف زدن با تو...حتمن میگویی نیازی نبود ! چون تو همه چیز را میبینی! 
میبینی؟! امروز را میبینی؟! اشک هایم را ، بیشعوری و دل شکستن ادم ها را میبینی؟! خدایا دلی
می تواند که تو را سخت زمینگیر کند
درد یک بغض اگر بین گلو گیر کند
 
اسمان بر سرم اوار شد ان لحظه که گفت
قسمت این است بنا نیست که تغییر کند
گفت امید به وصل من و تو نیست که نیست
قصد کردست که یک روزه مرا پیر کند
 
گفت دکتر من و تو مشکلمان کم خونیست
خون دل میخورم ای کاش که تاثیر کند
در دو چشم تو نشستم به تماشای خودم
که مگر حال مرا چشم تو تصویر کند 
 
خواب دیدم که شبی راهی قبرستانم
نکند خواب مرا داغ تو تعبیر کند
مشت بر اینه کوبیدم و گفتم شاید
بشود مثل تو ر
آسمان مجازی چیست ؟
آسمان مجازی از جدید ترین انواع سقف های کاذب است که در کنار دیگر انواع سقف های کاذب به کار می رود . آسمان مجازی علاوه بر جنبه ی زیبایی ، جنبه ی نورپردازی هم دارد .
 
چگونه می توانیم آسمان مجازی تهیه کنیم ؟
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که آسمان مجازی چگونه کار می کند یا نحوه ی نصب آسمان مجازی چگونه است . باید به شما بگوییم که عملکرد آسمان مجازی بسیار ساده است ؛ تعدادی لامپ مخصوص بر سقف اصلی قرار می گیرند و بعد با ر
چه دنیای خوب و قشنگی فصلها می چرخند 
فصل زیبای بهار , فصل پاییز قشنگ , 
کبککان می خوانند 
و نسیم از هر سو بوی ریحان و شقایق رو به هم آمیخته 
صبح زیبایی از نور شفق می تابد 
و غروبی دیگر  , شب به زیبایی و تاریکی خود خاموش است 
چه قشنگ است اینجا  , همه رنگ است دنیا 
همه جا ازادی  , همه جا جشن و سرور 
ابرها سایه ای از اتش خورشید قشنگ , بر زمین می پوشند 
اسمان ابی بود 
 , نور مهتابی از قرص ماه بود تابان 
و درختانی از هر نوع میوه  , ارام خوابیده 
 که تو باش
حضرت باقر ع خدای عزوجل از مبان. بندگان.  مومنش ان بنده ای را دوست داردکه بسیار دعا. کند پس بر. شما بدعا از هنگام سحر تا زدن افتاب زیرا ان هنگامی است که درهای اسمان در ان باز گردد و روزیها در ان تقسیم شود وحاجتهای بزرگ بر اورده شود 10 عمر بن اذینه گوید  شنیدم از حضرت  صادق ع که میعرمود همانا در شب ساعتی است که درک نکند انرا بنده مسلمانی که در ان نماز گزادده وخدای عزوجل را در ان ساعت بخواند و بدرگاهش دعا کند جر اینکه اجابت شود و دعایش مستجاب گردد  و
امام باقر ع فرمود چون نصرت خدا  برای  حسین بن علی علیه السلام فرود امد تا انجا که مبان اسمان  وزمین قرار گرفت اورا در انخاب نصرت با دیدار خدا مخیر ساختند او دیدار خدا را انتخاب کرد 9 مصقله گوید شنبدم امام صادق  ع میفرمود و چون حسین  ع کشته شد همسر کلبیه  انحضرت یعنی دختر امر والقیس ومادر سکینه  برایش سوگواری بیا کرد و خود گریست و زنان و خد متگزدان او هم گریستند تا اشگ چشمشان خشگ شد وتمام گشت ان هنگام یکی ار کنیزانش را دید میگریدو اشک چشمش جاری
روزگار نمیگذرد زمان ایستاده
خورشید طلوع نمیکند
شب نمیگذر
سخت درگیر بیماری ام 
بیماری انتظار
بعد تو
سایه ها أطرافم زیاد میشوند
اتاقم پر از سر و صدا 
خواب ماه هاست که از چشمانم ربوده شد
حس میکنم سیاهی را که درونم ریشه کرده
زمان با تو بودن را مرور میکنم
بهترین شب های زندگیم
هر زمان که بودی من 
ابی اسمان را حس کردم
رویا هایم رنگی بود 
مهتابی نگاهت سیاهی شب هایم را روز میکرد

#هروقت که بودی همه چی قشنگ شد
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.






param name="AutoStart" value="False">













کوه  باشی سیل یا باران  چه فرقی میکند
سرو باشی باد یا توفان چه فرقی میکند
مرزها سهم زمین ا
چهارسال دانشگاه و توی خوابگاه زندگی کردن بزرگترین درس های زنرگیم رو بهم داد من میتونم از صفر صفر شروع کنم میتونم روی پاهای خودم بایستم وقتی هیچ کس کنارم نبود و با تمام وجود تلاش کردم اشتباه نکنم برای رهایی از تنهایی هرکاری نکنم والان ثمره ان روزهایم سکوت صبری است که امشب به ان رسیدم او نمی دانم وقتی کنارم می ایستد وضو گرفته و نگاهم میکند و طعنه نداسته هایم را می زند هیچ حسی در من به وجود نمی اورد به جز حس پست بودنش وقتی میگویم نمازت دیر شد می
 
هو الحی
.
#قسمت_هشتم
.
 
- دنی: داداش مگه نمی گم فرار کن
- می دونید که از سه تا خواسته ام دوتاش مونده
- ایرادی نداره این هدیه از طرف مادرمه و من هم بر نمی گردونمش
- باشه خواسته ی دومم اینه
اون حوض وسط حیاط رو می بینی
-اره
- با لباس بپر توش!
- اون موقع این هدیه رو قبول می کنی؟
-بله!
ادامه مطلب
تغیر اب و هوا :MAKEITRAIN
 
لغزنده شدنماشین ها :SNOWDAY
 
 
چترنجات :SKYDIVE
 
دویدن سریع:CATCHME
 
خون و سلاح:TURTLE
 
کم شدن سرعت بازی:SLOWMO
 
شکست ناپذیری(5 دقیقه): PAINKILLR
 
نشانه گیری اهسته: DEADEYE
 
هواپیما : BARNSTORM
 
بالگرد: BUZZOFF
 
ماشین:TRASHED
 
لیموزین: VINEWOOD
 
ماشین: RAPIDGT
 
موتور:OFFROAD
 
موتور:ROCKET
 
ماشین: COMET
 
دوچرخه: BANDIT
 
سقوط ازاد از اسمان : SKYFALL
 
حرکت اهسته:SLOWMO
 
بازیابی توانمندیها: POWERUP
 
حالت مستی: LIQUOR
 
بدون جازبه: FLOATER
 
کاهش سطح تعقیب : LAWYERUP
 
افزایش سطح تعقیب: FUGITIVE
 
ا
پایه ی هفتم-درس سوم-صفحه ی ۴۲-موضوع:خانه
انشاء با موضوع خانه کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم
مقدمه:دراین سقف بزرگ که در هرثانیه اش نفسی می میمیرد و نفسی می اید بایدکه جایی باشدتابا خیال راحت و دلی اسوده روزهای زندگی را سپری کنیم و برگ جدیدی اززندگی را ورق بزنیم،به اسم خانه…
متن انشا : اگرخانه را معنی کنیم می شود سقفی بالای سرمان تامحفوظ باشیم از اسمان بزرگ که گاهی از سرخشم سرما وطوفان و سیل نازل می کند و گاهی ازسرعشق باران و برکت!چرامی گوییم
 
هو الحی
.
#قسمت_نهم
.
یک هفته هنوز نشده بود
مجوز اسپری فلفل نداشتم اما اسپری خوشبو کننده که می تونستم ببرم با خودم
 
دوباره پسره مزاحم شد این دفعه به محض چرت و پرت گویی هاش دست بردم تو کیف و اسپری رو در اوردم زدم تو چشماشو فرار کردم
حالا نه می تونست ازم شاکی کنه نه چیزی
انتقام اخراج یک هفته ای بچه ها رو هم گرفته بودم
ادامه مطلب
پارت 1.روزی که جواب های انتقالی اومد خوش حال بودم با اینکه من اینجا و ادماش  رو هیچ وقت دوست نداشتم ولی حداقل میخواستم خوش حال باشم میخواستم به چشم یه خبرخوب یا شایدهم یه معجزه نگاه کنم
پارت2.روز اول دانشگاه شیراز
صبح که از خواب بلند شدم دیدم تویه خونه تاریک و ساکت باید اماده بشم وبرم دیگه نه صدای حدیث میومد که داشت نیمرو درست میکرد و غرمیزد که اسمان دل بکن از این تخت و نه سارایی که هیچ وقت8 کلاس نداشت و حرص مارو درمیاورد که تا لنگ ظهر میخوابید
 
هو الحی
.
#قسمت_دهم
.
کارن چند قدم عقب عقب رفت و بعد رفت
- دنی: زینب من عذر می خوام
نمی دونستم اون چی تو فکرشه فکر می کردم.. .
- دنی لازم نیست ..مهم نیست اصلا
 
سکوت شد
تو سکوت اشک من در اومد 
از کنار بچه ها بلند شدم
- سارا: کجا می ری
- خونه ببخشید نمی تونم بمونم
هر روز بیشتر ساکت می شدم
اون شرط بندی کار خودش رو کرده بود و من از فعالیت های دانشگاه کشیدم بیرون
ادامه مطلب
 
هو الحی
.
#قسمت_چهارم
.
بابا علی برای بچه ها اش برده بود و اونا هم نامردی نکرده بودن شروع کرده بودن
 
وقتی رسیدم و دیدم، لب ورچیدم
- نامردا
- هانا:مگه چی شده؟
- بدون ما شروع کردید؟
- دنی:گفتیم میاد دیگه بالاخره
- شما که دیگه تموم کردید
زدند زیر خنده
ادامه مطلب
 
هو الحی
.
#قسمت_پنجم
.
برنامه اکیپ ما به اردوهای دانشگاه و کوه پیمایی ها هم کشیده شد
اما مگه اسفند چند هفته است
تعطیلات اومد و بچه ها رفتند کشور هاشون
هر شب تو گروه حرف می زدند تا این که اخرای عید بود فهمیدم جیم از سارا خواستگاری کرده و نامزد کرده اند اونجا بود که فهمیدم جیم هم مسلمون بوده اما زیاد مقید نبوده ولی به سارا قول داده بود که بهتر بشه
و چقدر هممون خوشحال شدیم واسشون
ادامه مطلب
من دیدم،یک جوانه ی سبز رنگ برسرشاخه های درختان حیاط،مدتهابودن زیرمصیبت وسختی وسرما خفته بودند،من دیدم یک اشتیاق برای ماندن و هزاران بار سرود بهارراخواندن،من دیدم جوانه ای رو که صبح به من لبخند زد و ذرات شادی را به جان وروحم تزریق کرد،من دیدم یک روح پرقدرت و پرانرژی را در جوانه ی سبزرنگی که بعد ازاین همه مشقت هنوز زنده بودومیخندید،من دیدم ابرسیاهی که در اسمان ازشوق همین جوانه گریست،من دیدم پروانه ی کوچکی رو که پر غرور گرداگرد این جوانه می
 
هو الحی
.
#قسمت_دوم
.
 
نوشیدنی و سفره و همه چی اماده شد
که چند نفر نزدیک می شدند اما اصلا چیزی نبود که فکرش رو می کردم
بچه ها سه تا پسر رو دعوت کرده بودند
تو کشورشون واسه اون ها عادی بود اما منی که معذب بودم با پسر ها و سعی می کردم غیر ضرورت ارتباط نداشته باشم اصلا طبیعی نبود
چند ثانیه تو شوک بودم اما بالاخره مهمون بودند
به احترامشون بلند شدم 
ادامه مطلب
حضرت باقر فرمودقران خوانان سه گروهند یکی انکه قران خواند و انرا سرمایه کسب خود کند و پادشا هان را بدوشد بمردم بزرگی بفروشند ودیگر مردیست که قران را بخواند و حروف انرا نگهداری کند یعنی سود جویی از ان منتفع گردد ودر سایر اوقات پشت سر اندازد  چنانکه شخص سواره جام ابش را پشت سرش میاویزد و مانند این کلام در کتاب دعا باب صلوات گذشت مراججعه شود خداوند امثال اینان را در قران خوانان زیاد نکند دیگر مردی است که قران خواند وداروی قران را بردل دردمندش ن
 
هو الحی
.
#قسمت_اول
.
کنکور که جوابش اومد پشت کامپوتر اتاق کار بابا درجا خشکم زد
باورم نمی شد
رشته ی مورد علاقه ام دانشگاه تهران
فوق العاده بود
ثبت نام و یک ماهی از کلاس ها گذشته بود که تازه تو دانشگاه خودم رو پیدا کردم
درس تنها جواب گوی تمام انرژی و علاقه ی من نبود
رفتم سمت انجمن های مختلف علمی و تفریحی و بسیج و غیره 
تو هر کاری سرکی کشیدم
ادامه مطلب
سه هفته پیش مامانم شب بهم گفت سریال نداری ببینیم ؟
من هم بدون فکر کردن گفتم چرا دارم !!!
با این که ایده ای توی اون لحظه نداشتم با خودم گفتم
سریال ایرانی که کشک ؛ سریال امریکایی هم که مامانم دوست نداره می مونه سریال ترکیه ای
بی درنگ رفتم سراغ عشق قدیمی عمو گوگل یک سریال رو انتخاب کردم قسمت اول اون رو دانلود کردم و توی TV گذاشتم .
همون سکانس اول که نمای باز از شهر استانبول رو که نشون داد ، من متحیر این همه سر سبزی و زیبای طبیعی این شهر شدم و چه رود خ
 
این محل را اسفادیها خوب باید به یاد داشته باشند 
سر سنگجی 
سر سنگاجی پاتوق بزرگان و ریش سفیدان قلعه بود و گاهی آبدارها در انجا اتشی روشن می کردند و دفتر  تجمع  مردانی بزرگ و  به انتظار اب بند ابدارها بود . 
شبهای انتظار در اینجا برای ابیاری هنوز اهنگ طبیعتش  در گوشم  می زنگد . صدای جیر جیرکها  ،صدای مرغ شب ، صدای ابی جاری نسیم خنک بهاری و نور زیبای  ستارگان و قرص ماه قشنگ 
وقتی  شب را در خلوت زیبایی طبیعت به نظاره ی اسمان زیبا می نشستیم . د
 
هو الحی
.
#قسمت_ششم
. - خب زینب شمع ها رو فوت کن
فقط ارزو کن یکم استادا اخلاق پیدا کنن
 
همه زدن زیر خنده - اشلی :اخلاق نمی خواند،به هممون بیست بدن با بی اعصابیشونم می سازیم
شمع هارو که فوت کردم ،جیم و سارا کیک رو بردن که تقسیم کنند
دنی کادوش رو برداشت و رفت روی صندلی
- توجه توجه این کادو منه نگید خسیس بودم کادو ندادم،بیا زینب ... بازش کن
گوشه کاغذ کادو رو باز کردم چشمام چهار تا شد
ادامه مطلب
حضرت صادق ع فرمود در هر خانه که قران خوانده شود وذکر خدای عزوجل شود برکت ان خانه زیاد گردد و فرشتگان در تن خانه ایند و شیاطین از ان دوری کنند وبرای اهل اسمان بدر خشید چنانچه ستاره فروزان برای اهل زمین میدرخشبد واما خانه ایکه خوانده نشود وخدا در ان خانه ذکر نشود  برکتش کم شود و فرشتگان از ان دوری کنیدوشیاطین در ان خانه درایند    ایند بتحقیق ریول خدا ص فرموده ایا شما را اگاه نکنم به بهترین کارهایتان که در درجات شما از همه کارها یتان که در در درج
بسم الله الرحمن الرحیم

 سیاهی، سیاهی،  پسرک بعد از چند ثانیه چشمانش را باز می‌کند اطراف را  نگاه میکند انگار توی کویر است مردی را میبیند که دارد چاه میکند
کمی که دقت میکند میبیند دارد چاله می کند سرش را رو به اسمان بلند میکند و با کمال
تعجب میبند ابر ها انگار چیزی نوشته اند : goal. به مرد خیره می شود اما مردی دیگر. 

در ان
کویر بر روی مبلی نشسته است و هیچ کاری نمی کند... پایه های صندلی نظرش را جلب می
کنند کم کم دارد درون زمین فرو می رود... 

این
بارهم
بسم الله الرحمن الرحیم

 سیاهی، سیاهی،  پسرک بعد از چند ثانیه چشمانش را باز می‌کند اطراف را  نگاه میکند انگار توی کویر است مردی را میبیند که دارد چاه میکند
کمی که دقت میکند میبیند دارد چاله می کند سرش را رو به اسمان بلند میکند و با کمال
تعجب میبند ابر ها انگار چیزی نوشته اند : goal. به مرد خیره می شود اما مردی دیگر. 

در ان
کویر بر روی مبلی نشسته است و هیچ کاری نمی کند... پایه های صندلی نظرش را جلب می
کنند کم کم دارد درون زمین فرو می رود... 

این
بارهم
با درخواست هیات کوهنوری شهرستان مرودشت و  همکاری ایشان با گروه منجمان مرودشت دوره جهت یابی به کمک اسمان برای کوهنوردان مرودشتی برگزار گردید.
در این دوره آموزشی جهت یابی در روز و شب از روی خورشید و ماه و ستارگان آموزش داده شد
پس از اموزش نظری ، در محوطه اداره ورزش و جوانان به صورت عملی چند روش جهت یابی از روی ستارگان و ماه انجام شد
در ادامه این آموزش ها رصد ماه و خوشه پروین پرداخته شد
 
 
 
 
 
 
 
با درخواست هیات کوهنوری شهرستان مرودشت و  همکاری ایشان با گروه منجمان مرودشت دوره جهت یابی به کمک اسمان برای کوهنوردان مرودشتی برگزار گردید.
در این دوره آموزشی جهت یابی در روز و شب از روی خورشید و ماه و ستارگان آموزش داده شد
پس از اموزش نظری ، در محوطه اداره ورزش و جوانان به صورت عملی چند روش جهت یابی از روی ستارگان و ماه انجام شد
در ادامه این آموزش ها رصد ماه و خوشه پروین پرداخته شد
 
 
 
 
 
 
 
هشام بن سالم گوید شنبدم. حضرت صادق ع میفرمود خدای عزوجل فرماید بجنگ با من اعلان دهد انکس که بنده مومن مرا ببازارد از خشم من اسوده خاطر باشد انکس که
 بنده مومن مرا گرامی داردو اگر در میانه مشرق و مغرب زمبن افربده از افریده هایم جز یک مومن و یک پیشوای عادلی با او نباشد من بعبادت اندو از تمامی انچه در زمبنم افربدم بی نیاز باشم و هر اینه هفت اسمان و هفت زمین بخاطر او بر پا باشند برای اندو از ایمانی که دارند ارامشی  فراهم سازم که نیازی به ارامش دیگر
 
هو الحی
.
#قسمت_سوم
.
عصر هوا سرد شد هر چند اسفند بود و خبری از سوز برف و بارون نبود،اما بچه ها خیس بودن
جامون رو به زیر افتاب جابه جا کردیم هرچند گرمایی نداشت
اما باز سردشون بود
تو صندوق عقب ماشین دو تایی پتو مسافرتی پیدا شد براشون اوردم
همه نوزده ساله بودیم به جز جیم و سارا که بزرگتر بودند سارا بیست و یک و جیم بیست و دو
همین باعث می شد ثبات جمعمون رو حفظ کنند
من تقریبا غیر از لبخند و یا شوخی با دخترا و پذیرایی واکنشی نداشتم
فلاسک را اوردیم و بر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ۱
بحق خۊر، بحق وی رؤشن بین
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ۲
بحق مؤنگ، خۊری پی گیره‌گاه
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ۳
بحق رۊج، خۊر اۊرا برؤشن کنگاه (اۊن خۊرا اشکارا واکنگا)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ۴
بحق شؤ، اۊرا واپۊشه‌گاه (بتاریکی بؤگاه)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ۵
بحق اسمان، بحق اۊن‌کس که اۊرا بدیسه
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ۶
بحق زمی، بحق اۊنک اۊرا ببسرده
⚡️ ه
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ
ایا خدا برای بنده اش کافی نیست؟(زمر/۳۶)
وقتی اولین ستاره در اسمان روشن می شود،من به تو فکر می کنم.
وقتی اولین برگ روی شاخه ی درخت سبز می شود،من به تو فکر می کنم.
وقتی اولین قطره ی باران روی خاک می افتد،من به تو فکر می کنم.
وقتی اولین صفحه دفترم را باز می کنم،به تو فکر می کنم.
اولین ستاره،اولین برگ،اولین قطره باران،اولین صفحه دفترم...مرا به یاد تو می اندازد.
روی صفحه اول همه ی دفترهایم نوشته ام:(( به نام خداوند بخ
داخل ماشین
از پشت شیشه
دنیا، زشتی بود
 
خاکستری، تار
تیره، غمگین بود
 
از گریه ی درد،
طاق اسمان،
سنگی سنگین بود.
 
اشک های او،
پشت پلک ابر
مثل بغض درد
مثل کینه بود
 
ماشین که ایستاد
در ها که وا شد
دنیای من هم، 
انگار رنگی شد
 
آسمان خندید
زمین می رقصید
برگ هم آرام
بر درخت خندید
هوا پر نفس
دنیا رنگین بود
پس حتما شیشه
پیر و دلگیر بود!
____
برگ ها بالاخره افتادند. انگار تازه خدا یادش افتاده پاییز امده، هلنی هم هست، و هلنی هم دلش پاییز می خواهد.
آنقدر نا
دانلود 15بک گراند جشن تکلیف و عبادت  بصورت پی اس دی psd  با موضوع محراب ، تلاوت قران ، اسمان، کعبه،طرح های اسلیمی در ابعاد 18 . 13 و 30 . 20 را طراحی کرده است این فون به صورت PSD و با لایه ای مجزا طراحی شده است،جهت مشاهده و خرید روی بنر خرید محصول کلیک کنید.این فایل (دانلود پس از پرداخت وجه )میباشد .
امیرالمومنین ص فرمود بر هر بنده یی چهل پرده کشیده  شده تا وقتی چهل گناه کبیره مرتکب شود چون مرتکب چهل کبیره شد پردها از او برداشته شود وانگاه خدا بان فرشته ها وحی فرماید که بنداه ام را با بالهای خود بپوشاند فرشتگان اورا با بالهای خود بپوشاند سپس ان بنده کارزشتی را نگذارند جز انکه مرتکب شود تا انجا که با ارتکاب زشتکاری میان مردم ببالد انگاه فرشتگان گویند پروردگارا این بنده تو هر عملی را مرتکب میشودو ما از کردار او خجالت میکشیم خدای عزوجل بان
ایدای من!
اکنون دیگر هوا روشن شده است.
دوست داشتن،چه زیبا،چه پر شکوه،چه انسانیست!
تمام شب را چشمان ما بیدار مانده است؛من دم به دم به بالا نگریسته ام و هر بار،توانسته ام گردی سر زیبای تو را در زمینه اسمان تاریک ببینم و برق چشمان تو را احساس کنم؛چشمانی که من دوستشان دارم زیرا اینه های بی غبار قلب تو اند؛چشمانی که میدرخشند،زیرا می بینند که من به خاطر ان ها می نویسم؛و بدین دلیل،گردش قلم مرا با مراقبتی هوشیارانه تعقیب می کنند؛و می دانم که چقدر دو
 علی بن ابی حمزه گوید ابو بصیر از امام صادق ع پرسبد و من حاضر  عرضکرد قربانت  پیغمبر ص چند مرتبه بمعراج بردند فرمود دو مرتبه  وجرییل اورا در مقا،می نگه داشت و گعت در جایت بایست ای محمد ص زیرا در جایی ایستاده یی که هرگز هیچ فرشته و گفت میفرماید سبوح قدوس منم پردوردگار ملایکه وروح که رحمتم بر غضبم پیشی دارد  پیغمبرص فرمود ار خدایادر گذشت خواهم در گذشترا خواهم  امام فرمود و همچنان بود که خدا عرمایدپیغمبر بمقام قاب قوسن او ادنی رسبد 9 یوره 53 شرح
تولدت مبارک

هنوز یادم هست خشکسالی دل کویرم را ...یادم هست بخل آسمان تنهایی و نومیدی از زندگی سوت و کورم را ...دریغ از قطره ای که خاک سوزان دلم را به نمی  میهمان کند و رستنی سبزی که بوی طراوت و نشاط را به دل مچاله ام بچشاند..بهار طبیعت با تموز داغ متمایز نبود برای من .تا اینکه با آمدنت بهار زندگیم با بهار طبیعت پیوند خورد. اسمان مهرتو بود که کویر داغ دلم را سیراب از باران عشق کرد و رستن شاخه نرگسهای زیبا و لاله عباسی های با نشاط با طراوت روی عین ارک
یعقوب بن جعفر بن ابراهیم گوید  خدمت موس بن جعفر ع بودم که مردی نصرانی نزد انحضرت امد ما در عریض وادی مدینه  بودیم نصرانی عرضکردم من از شهری دور و سفری  پر مشقت نزد شما امده ایم و 30 سالت ه از پروردگارم در خواست میکنم که مرا ببهترین دینها وبسوی. بهترین  وداناترین  بندگان خود هدایت کند تا انکه  شخصی در خواب من امد و مردی را که در علیا دمشق  است بمن معرفی کرد من نزدش رفتم و بااو سخن گفتم او گفت من از تمام همکبشان خود داناترم ولی از من داناترهم هست
به عنوانِ حقیر ترین و ایضاً بى مرام ترین خاک پای نوکران جناب مولانا حضرت اباعبدلله الحسین؛
دست بوس تمام #نوکران بوده و خواهشمندم با یک دیگر نزاع نکنید!
حیف است نوکران ارباب با یکدیگر جدال کنند...
خیلی مجمل چند نکته ای که به نظر حقیر می رسد عرض میکنم و امیدوارم ان شاالله مورد رضایت حضرت اباعبدلله علیه السلام باشد.
-این #ویروس و #بیماری؛ همانند خیلی از مشکلات و مسائل روز، غربالی است برای اهل سخن و‌ اهل عمل!
در روایت از مولانا امیر المؤمنین علی
 
چند نکته در مورد شروع به نگهداری کبوتر:1️⃣: اولین و مهمترین قدم برای این کار میزان علاقه به این رشته می باشد، کبوتر وسیله یا اسباب سرگرمی نیست که فقط یکی یا دو ساعت از وقت شما را پرکند و بی هدف نگهداری شود.2️⃣: مورد بعدی زمان است. اگر وقت کافی برای نگهداری از کبوتر را ندارید به هیچ عنوان سمت این کار نروید..  در روز حداقل دو یا سه ساعت و بیشتر بستگی به تعداد کبوترها باید وقت بزارید و البته روزهایی که کبوتر شما در اسمان است این ساعت بیشتر است.3️
در مغازه لوازم التحریری نگاهم به جامدادی صورتی خوشگلی افتاده بود.قیمتش را از مغازه دار پرسیده بودم.گفته بود:((بیست هزار تومن)).همین یکی هم مونده.از پدرم خواستم پول بدهد تا ان را بخرم.اما ایشان طبق معمول گفتند:((سربرج))هر روز سری به مغازه می زدم تا ببینم جامددی عزیزم فروخته شده یا نه.وقتی می دیدم سرجایش هست خوش حال می شدم:اما کو تا سر برج.از مغازه دار خواستم ان را برایم کنار بگذارد اما قبول نکرد.بنابراین باید فکری برای ان می کردم.یاد صحبت معاونما
به من چه که تو از صبح تا شب خوابیو خونه همیشه باید تو سکوت باشه؟
از دستم در رفت صدام بلند شد از خواب پریده میگه وای تپش قلب گرفتم.اصن یه چیزی الان یادم اومد من چی که صدهزار بار با صدای تو قلبم اومد تو دهنم؟؟خوب شد یادم اومدا ناراحت بودم که از دستم در رفته.
مامانمم که هیچوقت حوصلمو نداره همش میگه برو اصن دلش نمیخواد من دورورش باشم پس من چیکار کنم از صب تا شب تو اتاق بشینم؟دو دقه رفتم پیششا که هی گفت بسه دیگه برو منم داشتم میگفتم نه نمیرم که صدام ب
انسان و فرشته دو ستایشگر خالق هستند و به ستایشگری معروف اند.ولی ایا جز انسان و فرشته ستایشگران دیگری هستند؟ایا ما انها را می بینیم؟می شناسیم؟حکایت زیر ایینه ای برای دیدن و شناختن اینان است:((یاد دارم که شبی در کاروانی همه شب رفته بودم و سحر در کنار بیشه ای خفته.شوریده ای که در ان سفر همراه ما بود.نعره براورد و راه بیابان گرفت و یک نفس ارام نبافت.چون روز شدگفتم:((این چه حالت بود؟))گفت:((بلبلان را شنیدم که به نالش در امده بودند از درخت و کبکان در کو
بازی ها شبیه سازی هواپیمایی بازی همه پسندی هستند که همه طرفدارشن خوب چند تا بازی خوب اندروید رو بهتون معرفی می کنم بازیFLIGHT SIMULATER 2018 ,که در سبک هواپیمای مسافربری و بازی FRONTLINE WARPLANES که در سبک بازی هواپیمای جنگی هست و بازی TURBOPOP که در سبک هواپیمای مسافربری هست و باز یکاملا شبیه سازی هستند حالا نقد بازی FLIGHT SIMULATER 2018 رو میگم این بازی هئاپیما های خوب و زیاد الارم های بازی مثل سرعت بالا یا مثلا جریمه کردن در اثر سرعت بالا یا نبستن کمربند جریمه میکنه ول
به نفس های گرم لیوان چای دردستم  چشم میدوزم پرنده خیالم پرمی کشد به سالها پیش دران خانه قدیمی که اکنون جز حیاطی که مملو از برگ های خشک زرد ونارنجی شده ودیوارهایی که انگار از حمل کردن خاطرات ان روزها کمرشان خم شده  چیزی باقی نمانده...
دیگرصدای خنده های ان پسر دخترهای کم سن وسال به گوش نمیرسد
دیگر کسی با شور وشعف در ان خانه را بازنمی کند وباصدایی بلندنویدامدنش رابدهد ...
دیگر بوهای غذای خاله فضای خانه پراز عشق به زندگی نمی کند...
دیگر خبری از شب ن
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-در مسجد کوفه در بخش قدیمی ان که اجری استدرشبستان ان نشسته بودیم- ونمازمیخواندیم- خانم ها عدهای  چادرها  رابه کمر زدند- وبا خود جارو اورده بودند- یکی از اقایان فرودند اینجا تشکیلات دارد اتفاقا تشکیلات مفصل دارد وماهم دونفرا دیدیم که درحال نظافت بودند- یکی از خانم ها گفت- که من ال گذشته نظر کردممساجد ومحل عتبات را- جاروب کنم وخداوندمنان حاجات منرابدهد-یکساله نشده- خداوندمنان حاجات منراداد-امسال خواهرم
دانلود بازی هواپیما جنگی با پول بی نهایت
بازی Modern Warplanes برای اندروید
 
 
Modern Warplanes - جدیدترین نسخه از بازی اندروید بسیار مهیج هواپیماهای جنگی مدرن توسط استودیو GDCompany جهت گوشی و تبلت هایی که از پلتفرم اندروید استفاده می کنند ، عرضه شد. سبک بازی اکشن , جنگی می باشد.
Modern Warplanes مود شده یک بازی سبک اکشن و یک شبیه ساز هواپیمای جنگی است.
 
بازی Modern Warplanes دارای 12 هواپیمای جنگی پیشرفته که 10 تای آن ها تاکنون ساخته شده اند و 2 تای آنها جزء نسل ششم هواپیماهای
من همراه پنج نفر دیگه شیفت شب کنترل کیفی شرکت انیمیشن سازی بزرگی بودیم که جایز نیست به خاطر یه سری مساعل اسمشونو بیارم.کار من همراه با دوستان این بود که قسمت ها و اپیزود هایی که توسط بچه های انیمیشن سازی ساخته میشد رو یک بار دیگه بررسی کنیم و بازنگری کنیم تا اگر ایرادی داشت سریعا بهشوون گزارش بدیم.شرکت ما در حال پایان بندی قسمت های اخر سریال کارتونی باب اسفنجی شلوار مکعبی بود و داشت یه سری قسمت های پایانی رو برای کمک کردن به شرکت اصلی میساخت
دیشب ،با تمام وجود در خواب درد می کشیدم .با صدای مادرم از خواب بیدار شدم و اب خوردم .تو خوابم گیر کرده بودم وسط یه در شاید دری مثل در اسانسور ....از هر دو طرف له می شدم و درد می کشیدم و نمی تونستم کمک بخواهم.یه جورایی شبیه وضعیت واقعی که چند روزه دیگه رسما سه سال میشود . 
هفته پیش واسه ازمونی که قبول شده بودم رفته بودن دانشگاه تحقیق .از کارمند اموزش گرفته تا مدیر گروه بهم خبر دادن . کارمند اموزش که من اصلا نمی شناختمش گفت خانم ابان شمایی ..وسط حرف زد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است
باالهام از کتاب گرانسنگ ولایت علوی حضرت ایتالله العظمی جواد املی رحمت الله
علیه- قران مجید  برای مومنین صفاتی
واحکامی  معین میکند  که هرکس انرا انجام داد مورد رضایت الهی است ان
اعمال خیر پاداش اش در دنیا وقیامت به او باز میگردد وبهاین سیر ثواب میگیود یعن
پولی به فقرا  داد ان پول از او جداشده است
ودور شده است ولی بعدا ان پول به مراتب 
بیشتر به او باز میگردد این صفات 
راهم باید رهبر  مسلمانان داشته
باشن
مقدمه: همان طور که همه می دانیم ما چهار فصل داریم که آسمان شب در هر فصل زیبای خاصی دارد. زیبایی بکر و نابی که تنها با دیدن آن عظمت خلقت خداوند به ما یادآوری می شود و ما تنها در مقابل این شگفتی می توانیم زیر لب شکر بگوییم.
تنه انشا: شب یعنی فرورفتن دنیا و زمین در هاله ایی از سیاهی و ظلمات. اما سیاهی که نه ترسی دارد و نه وحشتی. بلکه ماهی زیبا و درخشان همراه با نور ستاره های چشمک زن دارد که گویی در آسمان در حال رقص و بالا و پایین پریدن هستند. شب لحظاتی
اگر تمامی کتاب های تاریخ را ورق بزنیم تا ببینیم که اولین شعر فارسی را چه کسی سروده است،شاید به جواب نرسیم،چون اغلب این کتاب ها به زمانی بر می گردند که نشانه های مکتوبی پیدا شده باشد،مثلا کتیبه ی سنگی بر سر گوری یا کتاب قدیمی یا چیز هایی از این قبیل.گروهی از تاریخ نویسان هم معتقدند،زرتشت پیامبر ایرانی،اولین شاعر بوده است اگر چه اطلاعات دقیقی از تاریخ تولد زرتشت در دست نیست،اما برخی تاریخ نویسان می گویند او هزار سال پیش از تولد مسیح به دنیا ا
ایا شما خودتان را دوست دارید؟چقدر دوست دارید؟اصلا خودتان را دوست دارید؟شاید این سوال از نظر بعضی ها عجیب و غریب باشد:
مگه می شه ادم خوش رو دوست داشته باشد یا نداشته باشد؟!دوست داشتن مگه مخصوص دیگران نیست.اخه که چی ادم خوش رو دوست داشته باشه؟
بله شاید یک از سخت ترین کارها دوست داشتن خودمان باشد.به همین دلیل این موضوع خیلی مهم است.تاجایی که بود و نبودش می تواند زندگی را دچار تغییر و تحول اساسی کند.ادمی که خودش را دوست نداشته باشد و با خود دشمن ب
ایا شما خودتان را دوست دارید؟چقدر دوست دارید؟اصلا خودتان را دوست دارید؟شاید این سوال از نظر بعضی ها عجیب و غریب باشد:
مگه می شه ادم خوش رو دوست داشته باشد یا نداشته باشد؟!دوست داشتن مگه مخصوص دیگران نیست.اخه که چی ادم خوش رو دوست داشته باشه؟
بله شاید یک از سخت ترین کارها دوست داشتن خودمان باشد.به همین دلیل این موضوع خیلی مهم است.تاجایی که بود و نبودش می تواند زندگی را دچار تغییر و تحول اساسی کند.ادمی که خودش را دوست نداشته باشد و با خود دشمن ب
تاریکی مطلقبخش دوم
خاموشی چراغ برای من هیچ منطقی نداشت تصمیم گرفتم ماشین را خاموش کنم و کمی بمانم تا صبح شود ولی ترس از تاریکی مانع از انجام اینکار شد ماشین را روشن نگه داشتم چند دقیقه ای گذشت همینطور به اطراف نگاه میکردم همه چیز سیاهی بود به رو به رویم نگاه کردم نور ضعیفی را دیدم عجیب بود که تا ان موقع متوجه ان نور نشده بودم تصمیم گرفتم به سمتش بروم چون دیدی نداشتم به اهستگی ماشین را در دل تاریکی جلو میبردم کمی گذشت احساس کردم کنترل ماشین از
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-  امریکا تصور میکند با شارلان  وحقه باز ی میتواند چهان وبخصوص مردم خودرا فریب دهد  بازارشامی  را درزمان معاویه لعین   ساخته وپرداخته کند وقران بر سر نیز ه  وسیاست مداران ومردم بخصوص مردم امریکا  مانند عمربن عاص  سر ابوسی اشعری کلاه بگذارد- درحالکیه درور مافیا امریکا وکشورهای بوزینه صفت طرفدار خوددیوار برلین ساخته است برتمام جنایات لباس  حقوق بشری وقفداست موسائی وعیسائی برتن کرده است خیلی زودخواد
هشام بن حکم گوبد در مصرزندیقی بود که سخنانی از حضرت صادق ع باو رسید ه بود بمدینه تا با انحضرت مباحثه کند در انجا بحضرت بر نخورد باو گفتند بمکه    رفته است انجا امد ما با حضرت صادق ع  مشغول  طواف بودیم که بما رسبد نامش عبد الملک و کنیه اش او عبدالله  ابو عبدالله بود در حال طواف شانه اشرا بشانه امام صادق ع زد حضرت فرمود نامت چیست گفت نامم عبدالملک  بنده سلطان فرمود کنیه ات چیست گفت  کنیه ام ابو عبدالله پدر بنده خدا  حضرت فرمود این ملکی که بنده ا
احساس سرگردانی دارم احساس میکنم تمام دنیا دور سرم میچرخد و من وسط یک سیاهچاله ی بزرگ گیر کردم و هی از درون مرا میکشد احساس میکنم هیج کدام از این حرف ها معنی ندارد یک مشت کلمه ی پوچ است .
دو دقیقه پیش باران میبارید دلم میخواهد بدانم کسی در اسمان کار نیمه وقت نمیخواهد ؟ مثلا میتوانم بالای سر فرشته هایی که دارند برای مومنان خانه میسازند به ایستم یا میتوانم برای دیزاین کردن کتابخانه ها کمکشان کنم یا مثلا بشینیم باهم بنده های خطا کار را از گناهکار
یا شما خودتان را دوست دارید؟چقدر دوست دارید؟اصلا خودتان را دوست دارید؟شاید این سوال از نظر بعضی ها عجیب و غریب باشد:
مگه می شه ادم خوش رو دوست داشته باشد یا نداشته باشد؟!دوست داشتن مگه مخصوص دیگران نیست.اخه که چی ادم خوش رو دوست داشته باشه؟
بله شاید یک از سخت ترین کارها دوست داشتن خودمان باشد.به همین دلیل این موضوع خیلی مهم است.تاجایی که بود و نبودش می تواند زندگی را دچار تغییر و تحول اساسی کند.ادمی که خودش را دوست نداشته باشد و با خود دشمن با

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها