نتایج جستجو برای عبارت :

ماجراحویی در پادگان_4

بعد اون اتفاق توی این مدت خیلی از بچه هامون ونستن انتقالی بگیرن و برن  باعث شد منم بفکر بیفتم از طریق داداشم اقدام کنم.تعدادمون هم کم و کمتر شد و هر سرباز جدیدی میومد یا مشکل جسمی داشت و یا روحی . 
وحید یکی از بچه هایی  بود که ترخیص شد بخاطر خدمت باباش تو جبهه کسری بهش علق گرفت و طبق قانون جدید معاف شد.انصافا بچه گلی بود.
تنها مشهدی بود که باهاش حرفم نشد :))
بنابراین نگهبانیای حساسو به ما میدادن نه به جدیدا :| البته دم منشی مون گرم هوامونو داشت.
یه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مذهبی