نتایج جستجو برای عبارت :

آنچه از دیده رود، از دل برود؟

روح از این حجله‌ی بی‌عشق به جایی برودبدرد خرقه و در سوی نوایی برود گوش کن تا شنوی از فلکت صد آوازجان رحیل است پی نور و صدایی برود ساقی از مغفرت باده گرم نام دهدشاید این دلشده امشب به هوایی برود خانه‌ام میکده‌ها گشته، چه سرگردانم؟قول حق نیست به یابنده جفایی برود کاسه‌ی عقل سر چرخ عداوت شکنممرغ دل بال کشد نغمه‌سرایی برود دلقک وهم بجنبانده سر از محنت عقلوقت آن است که این گلّه چرایی برود هر چه جز باده مرا عطر ندامت بدهدجان چو بشنید بوی با
رامون کالدرون (مدیر سابق رئال) :وقتی فرگوسن فهمید که رونالدو می خواهد به رئال برود با شرایطی مشابه او را به بارسلونا پیشنهاد داد
به رونالدو گفت که میتواند برود اما فقط به شرطی که به بارسا برود ، با این وجود رونالدو تعهد و تعصبش به رئال را نشان داد و به همین خاطر به برنابئو آمد
قدرت از منطق شیرین #سخنگو برود
ناگهی باد خزان آید و این رونق و آب
که تو می‌بینی ازین گلبن خوشبو برود
#سعدی
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
شش دانگ به معنای مالکیت شش دانگ است در شش جهت یعنی شمال، جنوب، غرب، شرق، بالا و پایین که می شود شش جهت. منظور از بالا و پایین فضای روبرو آن است تا هرکجا بالا برود وزیرزمین تا هرکجا پایین برود. ماده 38 قانون مدنی: مالکیت زمین مستلزم مالکیت فضای محاذی آن است تا هرکجا بالا رود و همچنین است نسبت به زیرزمین بالجمله مالک حق همه گونه تصرف در هوا و فراز گرفتن دارد؛مگر آنچه را که قانون استثناء کرده است.
دوش آمد به برم رقص کنان رقص سماگفتمش این که , چه حالیست چه حالید شماصحبت پیر مغان را به که گویم به که گویم , که مگوستراز اهل دل واهل دل و اسرار خداسر بر آورد نگاری ونگاری که به بزمم بنشستگفت سالک بنگر آینه راصوفیه کاشف اسرار شمایید شماسر زدن بر سوی کویش نتوانم ، نتوانم دیگراین طریقیست که بی سر که بی سر برود سوی خدا
دوش آمد به برم رقص کنان رقص سماگفتمش این که چه حالیست چه حالید شماصحبت پیر مغان را به که گویم به که گویم که مگوستراز اهل دل واهل دل و اسرار خداسر بر آورد نگاری ونگاری که به بزمم بنشستگفت سالک بنگر آینه راصوفیه کاشف اسرار شمایید شماسر زدن بر سوی کویش نتوانم ، نتوانم دیگراین طریقیست که بی سر که بی سر برود سوی خدا
بازرگان: مگر می‌شود شاه برود؟ آمریکا را چه می‌کنید؟
‌‏مهندس #بازرگان و دکتر #سنجابی برای ملاقات با امام از ایران عازم فرانسه شدند. در نوفل لوشاتو بازرگان ‌‏خطاب به امام گفت: آقا، ایران سه رکن دارد #شاه، #آمریکا، #ارتش شما می گویید شاه باید برود‏ مگر می شود شاه از ایران برود و کنده بشود؟! شاه رفتنی نیست بر فرض که شاه برود شما آمریکا را چه می کنید؟ ارتش را چه می کنید؟
امام با خنده معنی داری فرمود: شما بگویید شاه باید برود وقتی شاه رفت ارتش بچه
یک بار برای همیشه باید با این افسردگی لعنتی خداحافظی کنم
این دیگر غیر قابل تحمل شده باید برود 
برود برای همیشه
میخواهم دست خودم را بگیرم
و از ته این باتلاق لعنتی بیرون بکشم
و این کار را از همین لحظه شروع میکنم
دیگر غصه نمیخورم 
اظطراب بیخودی به دلم راه نمیدهم 
و مثبت و پر انرژی برای اهدافم تلاش میکنم... 
نه. نباید. نباید حتی از شعاع پانصد متری اش بگذری. نباید یک لحظه، فقط یک لحظه احتمال برود که تو را دیده است. اصلش تو را برای دیده نشدن آفریده اند. ببیندت که چه بشود. که اوقاتش تلخ شود؟ که راهش را کج کند؟ که احساس نا امنی کند؟ که کلا اتفاقی نیفتد؟
راستی نکند واقعا کلا اتفاقی نیفتد. هیچ وقت هیچ اتفاق خاصی نیفتد. تا انتهای نامعلومش همین طور پیش برود.
فردی مرکوری می‌خواند:
Carry on...
carry on...
as if nothing really matters
 و من به این فکر می‌کنم که دقیقا چه چیزی است که آنقدر مهم است که هنوز نگذاشته من از این اتفاق گذر کنم؟
و تمام لحظات خوبی را که با او می‌شناختم دوباره به یاد می‌آورم.
و از خودم می‌رسم که من دقیقا چه چیزی را به یاد آورده‌ام؟ آنچه که حقیقتا رخ داده است؟ یا ترکیبی از دریافت‌ها و احساسات خودم را؟
من فکر می‌کنم آنچه که از هر لحظه با ما می‌ماند، به وجود خودمان آغشته است: به آنچه که دریافت کرده‌ا
یکی از نویسنده‌هایی که نمی‌توانم بخوانمش، نادر ابراهیمی است. هر بار سعی کردم نتوانستم. با آنچه می‌خواستم فاصله داشت. تا این که چند سال پیش این چند جمله را از او دیدم: «احساس رقابت احساس حقارت است. بگذار که هزار تیرانداز به روی یک پرنده تیر بیندازند. من از آن که دو انگشت بر او باشد انگشت برمی‌دارم. رقیب یک آزمایش‌گر حقیر بیشتر نیست. بگذار آنچه از دست رفتنی‌ست از دست برود.»
همین چند واژه‌ی به هم تنیده بود که زمینم زد. این صلابت مردانه باید از
با تبریک ماه مبارک رمضان
روزه انست که انسان برای خداوند از آذان صبح تا مغرب از آنچه که مبطل است دوری کند .
اگر عمدا روزه را بخورد کفاره براو واجب می شود .
اگر با چیز حرام روزه را باطل کند کفاره جمع بر او واجب می شود .
کسانی که ضعف جسمانی دارند اگر نمی توانند روزه بگیرند واجب نیست ودر زمستان قضا کنند .
بخاطر درس خواندن نمی شود انسان ترک روزه کند .
کسی که می خواهد مسافرت برود قبل از حد ترخص نمی تواند مبطلی انجام دهد .
مسافر نمی توانددر سفر نیت روزه ک
چیزی که سرنوشت انسان را می‌سازد، استعدادهایش نیست، انتخابهایش است.
برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکن. عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می‌کنیم ...
هنگامی که کسی آگاهانه تو را نمی‌فهمد، خودت را برای توجیه او خسته نکن!
بر آنچه گذشت، آنچه شکست، آنچه نشد، و آنچه ریخت... حسرت نخور...
در زندگی اگر تلخی نبود، شیرینی معنایی نداشت.
موانع، آن چیزهای وحشتناکی هستند که وقتی چشم‌مان را از روی هدف برمی‌داریم، به نظرمان می‌رسند...
‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
#حدیث_مهدوی 
امام هادی(ع)
«اذا رفع علمکم من بین اظهرکم، فتوقعوا الفرج من تحت ارجلکم».
«هنگامی که نشانه ی شما از میان شما برود، منتظر فرج باشید از زیر پای خود».
کمال الدین/ ص381 و  بحار الانوار/ ج51/ ص159علامه ی مجلسی در توضیح این حدیث فرموده اند: مراد از «علم» امام معصوم است که حجت خدا و آیت خداست و نشانه ایست که مردم به وسیله ی آن از شاهراه هدایت گم نمی شوند. و منظور از زیر پا، نزدکی آن است، یعنی اگر امام از میان شما برود و از دیدگان شما غایب باشد، دی
چند دقیقه بعد،رعنا توی اتاق خواب داشت وسایلش را جمع می کرد که برود خانه مادرش.بهمن دقیقا رو به رویش نشسته بود و هرچه رعنا را صدا می کرد،رعنا جوابی نمی داد. از جایش بلند شد و رفت در ورودی ساختمان را قفل کرد.می خواست با این کار مانع رفتن رعنا بشود،اما کارش احمقانه بود. هنوز مثل بچگی هایش فکر می کرد. یک بار هم که می خواست نگذارد مادربزرگ برود خانه شان،کفش هایش را قایم کرده بود توی انباری؛مادربزرگ با کفش دیگری رفت. اما این بار قصه کمی فرق می کرد؛ به
عادت داشت مدام برود قبرستان. چند ماهی یکبار، ماهی یکبار، این اواخر هفته‌ای یکبار می‌رفت قبرستان. رفیق از دنیا رفته‌ای داشتیم که غم از دست دادنش برای او هیچ جوره فروکش نمی‌کرد. می‌گویند سوگ از دست دادن یک عزیز اگر بیشتر از شش ماه طول بکشد یعنی باید بروی یک فکری به حال خودت بکنی. بروی پی دوا و درمان. دوا و درمانش این بود که مدام برود قبرستان. سرش را می‌انداخت پایین و آرام آرام طوری که پا روی سنگ قبر عزیز کسی نگذارد راه می‌افتاد سمت قبر رفیقش.
گنجشکی با عجله و با تمام توان به آتش نزدیک می شد و بر می گشت! 
پرسیدند: چه می کنی؟ 
پاسخ داد: دراین نزدیکی چشمه آبی هست
و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.
گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد .
گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ؛
اما آن هنگام که وجدانم می پرسد :
زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟ 
پاسخ دهم: 
هر آنچه از من بر می آمد!
پس نتیجه می گیریم هر آنچه در توانمان هست ک
سلام به همه شما دوستان .آره بازم منم .اینبار می خواهم درباره خود دوچرخه با شما صحبت کنم.دوچرخه وسیله ای کار آمد است که از قدیم الایام با ماست .متاسفانه هنوز فرهنگ دوچرخه ودوچرخه سواری در خیلی از کشور ها جا نیوفتاده است.به نظر من این روندی که ما انسان ها داریم پیش می بریم کاملا اشتباه است .زیرا با اینکار خود نه تنها آینده خود بلکه نسل بعد را هم مورد حمله قرار می دهیم .مگر چه اشکالی دارد که فردی با دوچرخه سر کار برود یا به خرید برود.اگر دست ما انسا
خرس خیاط نشسته است توی اتاقش. پهن روی زمین با پاهای باز از دو طرف و برش می‌زند، می‌دوزد و حاصل دوخت و دوزش را برانداز می کند. اما خیلی زود مجبور می‌شود بشکافد، جر بدهد و با قیچی تیکه تیکه کند. تیکه هایی اندازه نوک دماغش. تمام این اتفاقات با عصبانیتی مخلوط با سرزنش خود! خوب چه کارش می شود کرد وقتی آنچه می‌خواهد  مناسب ذایقه اش از آب در نمی‌آید!!!
قلاب دست می‌گیرد و می‌بافد. این از دامنش، این از جیب و این یکی دیگر. این از یقه و گردن که باید فراخ ب
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
این دو بیت زیبا از خواجه نصیرالدین طوسی است:
افسوس که آنچه برده ام باختنی است..
بشناخته ها تمام نشناختنی است…
برداشته ام هر آنچه باید بگذاشت…
بگذاشته ام هر آنچه برداشتنی است…
چه زیبا ترسیم کرده است «یوم الحسره» را. و چه زیبا تصویر کرده است آنچه هدف و غایت زندگی است.
دنیا و مافیها نیست جز «لعب و لهو». متاع دنیا بگذاشتنی است و معرفت و خداشناسی برداشتنی!
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
سعدی
امام رضا علیه السلام نیز فرموده است:
خوشا به حال کسی که خالص گرداند عبادت را و دعا را از برای خدا و دل او مشغول نگردد به آنچه دو چشم او می بیند و یاد خدا را فراموش نکند، به واسطه آنچه گوش های او می شنود و دل او محزون نگردد، به سبب آنچه خدا به دیگری عطا فرموده است.
قلب روی اندود؛ نستانند در بازار حشر خالصی باید که از آتش برون آید سلیم
پیام متن:
مقدار عبادت مهم است، ولی مهم تر ا
«٢٩»قُلْ‌ إِنْ‌ تُخْفُوا ما فِی صُدُورِکُمْ‌ أَوْ تُبْدُوهُ‌ یَعْلَمْهُ‌ اللّهُ‌ وَ یَعْلَمُ‌ ما فِی السَّماواتِ‌ وَ ما فِی الْأَرْضِ‌ وَ اللّهُ‌ عَلى‌ کُلِّ‌ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ بگو:اگر آنچه در سینه‌ها دارید پنهان سازید یا آشکارش نمایید،خداوند آن را مى‌داند و(نیز)آنچه را در آسمان‌ها و آنچه را در زمین است مى‌داند و خدا بر هر چیز تواناست. نکته‌ها: آمدن این آیه به دنبال آیه‌ى تقیّه،شاید اشاره به این باشد که مبادا به اسم تقیّه،با
هر چیزی یک بار مزه دارد.و به تبع ان هر چیزی فقط یکبار درد دارد؛بعد از آن حس هایمان ضعیف میشود،میخواهد شادی باشد یا غم.
شاید خیلی دیگر از آمپول زدن نترسیم؛میدانیم درد دارد ولی خوب تجربه اش را داشته ایم و فهمیدیم که میتوانیم سر بلند بیرون بیاییم از این قضیه،فهمیدیم که دردش قابل تحمل است.
مگر چقدر میتوان از رفتن ادم ها ناراحت شد ،آرام آرام کمرنگ و عادی میشود،تا جایی که پشت سر کسی که میخواهد برود خودت اب میریزی و بدرقه اش میکنی
ما خوب بلدیم درد ها
وقتی ما گزارش های مربوط به یک حادثه ای مانند هفت تیر سال 1360 را ملاحظه کنیم، آنچه روزهای اول در اخبار درج شده در مطبوعات آمده، با آنچه طی روزهای بعد می شنویم، و همین طور آنچه بعدها افراد باقی مانده گزارش کرده اند، و یا روایات رسمی حکومت از این حادثه، و نیز آنچه در سالگرد آن حادثه طی سالهای بعد گزارش می شود، همه اینها، گرچه در گزارش اصل این که این واقعه رخ داده شریک هستند، اما روایت آنها تفاوت هایی دارد که می توان بر اساس شاخص هایی زمان آنها را ت
بدان اى انسان، که دنیا، آرام گرفته ساکن در خود را مى‏‌کوچانَد و شادمانِ آسوده خاطر را دردمند مى‏‌سازد.آنچه ازدنیا پشت کرده و رفته است، باز نمى‏‌گردد و آنچه هم مى‏‌آید، معلوم نیست تا از آن حذر توان کرد. آرزوهایش دروغ و آمالش پوچ است.
 
مولا
نشریه «le10psort» فرانسه خبر داد که کیلیان امباپه، برای برنده شدن توپ طلا برنامه ریزی کرده تا به رئال مادرید برود.
 
آرزوی مهاجم فرانسوی برنده شدن توپ طلا است و این آرزو با انتقالش به مادرید محقق خواهد شد. قرارداد مهاجم ملی پوش فرانسوی با باشگاه پاریسی تا سال 2022 است.
 
لئوناردو، مدیر ورزشی پاری سن ژرمن در حال رایزنی است تا ام باپه را برای تمدید قرارداد راضی کند اما خانواده این ستاره جوان در تلاش هستند تا این بازیکن به رئال برود و به آرزویش بر
 
حرف آخرکارآفرینی به‌عنوان یک فرآیند مملو از ریسک که بر ابتکار، توانمندی و علاقه کارآفرین تکیه دارد باعث رشد کارآفرین و جامعه می‌شود. طبیعتاً با توجه به ریسکی که ذاتاً با کارآفرینی همراه است با قدم گذاشتن در این مسیر نباید انتظار داشته باشید که همه‌چیز به خوبی و به بهترین شکل ممکن به‌پیش برود. بااین‌وجود، با توجه به آنچه که در این مطلب ذکر شد و با مطالعه و کسب آگاهی بیشتر، در کنار علاقه و ایمانی که به کار خود دارید، در نهایت می‌توانید میو
گسترش ضرب المثل از دل برود هر آنکه از دیده برفت+عکس پروفایل

 سایت تفریحی » کد تولز ابزار وبلاگ » سایت سرگرمی
در این پست از سایت کد تولز انشا ضرب المثل از دل برود هر آنکه از دیده برفت و گسترش از دل برود هر آنکه از دیده برفت,  داستان و مفهوم یا ریشه ضرب المثل از دل برود هر آنکه از دیده برفت به طور مفصل همرا با بازنویسی به صورت جامع مطالعه می کنیم.
سوالات و موارد بررسی شده شامل موضوعات:
گسترش از دل برود هر آنکه از دیده برفت
معنی شعر از دل برود
 
شیوانا جعبه ای بزرگ پر از مواد غذایی و سکه وطلا را به خانه زنی با چندین بچه قد ونیم قدبرد . زن خانه وقتی بسته های غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویی از همسرش و گفت: " ای کاش همه مثل شما اهل معرفت و جوانمردی بودند. شوهر من آهنگری بود ، که از روی بی عقلی دست راست ونصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگری از دست داد و مدتی بعد از سوختگی علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود. وقتی هنوز مریض و بی حال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او
قبل از ماموریت اخرش به سوریه پایش در فوتبال شکسته بود! برای اینکه زودتر برود سوریه، زودتر از موعد گچ پایش را در آورد. کمی می لنگید. اصرار می کردم برود عصا بگیرد. قبول نمی کرد. ته دلم فکرش را هم نمی کردم با این پا برود مأموریت! ‌خوشحال بودم که به مأموریت نمی رود. اما محمود می گفت: «خانم، تو دعا کن هرچه خیر هست خدا همان را انجام دهد». گفتم: «آخرتو چطوری می خواهی توی درگیری با این پایت فرار کنی؟»‌‌ ‌‌ خندید و گفت: «مگر من می خواهم فرار کنم؟ آن قدر م
   دو شب پیش بود. نشستم به شمردن تمام آدم‌هایی که برایم مهمند و بیشتر از بقیه با آن‌ها در ارتباطم. پنج‌تا بودند. خنده‌دار بود. به زحمت به تعداد انگشتان یک دستم بودند.  کودکانه نام‌هایشان را تکرار می‌کردم. تکرار می‌کردم که ببینم چه خاطرات و روزهایی را با این آدم‌ها گذرانده‌م. روزهای شیرین زیادی نبودند. غم‌زده بودم. به این فکر می‌کردم که اتاقمان در خوابگاه طبقه چهارم است. اگر شانس بیاورم فردایی درکار نخواهد بود. به جمعه‌ای فکرکردم که تما
هر قدم که بر میدارم ...بوی عطرت توی جانم میپیچید ...
هر لحظه خوشم که جا روی جای پا تو میگذارم ...هر آن منتظرم در حوالی خودم ...میان شهری که به نام توست ببینمت...
از دور ...دزدیده دزدیده ...و دلم برود با تمام آنچه تویی!
من فرسنگ ها راه را به عشقت پیمودم ...
خسته خسته ...
اما انگار
چرخ تقدیر به دوری ما،دور گرفته!
فاصله میان ما همان است که بود...
تو می آیی و من میروم ...
قدم میگذاری _بی هوا و بی حواس_ روی رد پاهایم...!
تو هستی و من نیستم ...
راست است این شعر که
نفسم میگی
بسیار کسانی بودند که در زمان جوانی همین که وارد مرحله‌ی دوم زندگی(ازدواج) شدند، به قول شریعتی مسئولیت فکری و اجتماعی خود را فراموش کردند و زندگی شخصی خانوادگی‌شان را کعبه ساختند و بر گردش، شب و روز و همه‌ی عمر در طواف‌اند و خودشان را و خانواده‌ی انسان را که عبارت بود از پدر، مادر، خواهر، برادر، زن و دو سه بچه، محور گرفته و در پیرامونش عمر را به چرخیدن و دور زدن می‌گذرانند؛ مثل صفر! ولی برادر جان! بدان که مسئولیت فکری پیشکش من و تو، ولی مسئو
امیر مومنان فرمودند:آنچه را که مردگان دیدند اگر شما می دیدید، ناشکیبا بودید و می ترسیدید، و سخن حق رامی شنیدید و فرمان می بردید.ولی آنچه آنها مشاهده کردند بر شما پوشیده است، و نزدیک است که پرده ها فروافتد. (مرگ به سراغ شما آید و پشت پرده غیب را مشاهده کنید) #نهج‌البلاغه #خطبه20
فردی که رویکردی کاسبکارانه دارد، وقتی قرار باشد ببخشد و در مقابل نستاند، حس می‌کند فریب‌ خورده و مغبون شده است. ولی برای انسان رشدیافته‌ی «مولد» بخشش نشانه‌ی قدرت، ثروت و وفور است. فرد با عمل بخشش، زنده بودن خویش را به بیان می‌آورد و آن را تقویت می‌کند. 
 
«انسانی که می‌بخشد، چیزی را در انسانی دیگر می‌آفریند و آنچه بدین ترتیب آفریده شده، دوباره به سوی خودش بازمی‌گردد؛ فرد در بخشش حقیقی، نمی‌تواند آنچه را که به او بخشیده می‌شود نپذیرد
یک سری برنامه ها روی کامپیوتر هست، که حتی بعد از حذف نیز ردپایی از آنها باقی میماند
یک سری چیزها در زندگی هست که هر چقدر هم بگذرد باز هم تو نمیتوانی آنها را فراموش کنی..
هر چقدر هم میخواهی آدم جدیدی شو، سرگرم کاری شو ..
فراموش نشدنی ها، فراموش نمیشوند
درست مثل ردپای برنامه های قدیمی روی سیستم
مثل یک صفر و یک
امان از منی که فکر میکردم میشود با برنامه نویسی دوباره، همه چیز را از دوباره شروع کرد..
از صفر
صفرِصفر
اما گاهی وقت ها
بوی تو به مشامم میرسد
«٦٦»ها أَنْتُمْ‌ هؤُلاءِ حاجَجْتُمْ‌ فِیما لَکُمْ‌ بِهِ‌ عِلْمٌ‌ فَلِمَ‌ تُحَاجُّونَ‌ فِیما لَیْسَ‌ لَکُمْ‌ بِهِ‌ عِلْمٌ‌ وَ اللّهُ‌ یَعْلَمُ‌ وَ أَنْتُمْ‌ لا تَعْلَمُونَ‌ هان!(اى اهل کتاب!)شما همانان هستید که درباره(حضرت عیسى و)آنچه بدان علم داشتید محاجّه و نزاع کردید،پس چرا درباره(ابراهیم و)آنچه بدان علم ندارید نزاع مى‌کنید؟در حالى که خداوند مى‌داند و شما نمى‌دانید. نکته‌ها: این آیه تذکّر و هشدارى است به اهل کتاب،که شما
خداوند آرامشی عطا فرما تا بپذیرم، آنچه را که نمی توانم تغییر دهم شهامتی عطا فرما تا تغییر دهم، آنچه را که میتوانمو دانشی عطا فرما تا تفاوت این دو را بدانم پروردگارا مرا فهم ده تا متوقع نباشم، دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنند آمین ؛)
کاش همین الان کسی صدایم بزند.بیدار شوم و ببینم تمام آنچه از رنج تو دیدم خواب بود .
کاش کسی همین الان بیاید،کسی که از همه ی آدم های دنیا قوی تر است و به تو آنچه را که لایقش هستی ببخشد.
این ها که نمی شود اما کاش حداقل هر چه زودتر برویم به ۱۰سال بعد و ببینم تو خودت یک تنه حقت را گرفته ای .
تو همیشه عزیزترینی برای من . 
منقول است که حضرت امیرالمومنین علی علیه السّلام فرموده اند: «العِلمُ نُقطةٌ کَثّرَها الجاهلون؛ علم، تنها یک نقطه است که جاهلان آن را زیاد و تکثیر کرده‌اند».پ‌ن۱: در روایت دیگری از حضرت علی علیه السلام نقل شده است: تمام آنچه در «قرآن» است، در «سوره حمد» است، و آنچه در «سوره حمد» است، در «بسم الله الرحمن الرحیم» است، و آنچه در «بسم الله الرحمن الرحیم» است، در «باء بسم الله» است و آنچه در «باء بسم الله» است در «نقطه‌ی باء» است و «من نقطه زیر
  6 مرتبه سوره توحید را در شش طرف خود و 4 بار سوره حمد را به چهار طرف خود بخواند جلوی گناه او گرفته می شود((168)).
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه این سوره را بخواند حقتعالی نماز وروزه او را قبول میک ند و آنچه در دنیا از او صادر شده حساب
ننماید جهت فتوحات عظیمه از شب دوشنبه تا یازده شب هر شب پانزده بار آن را بخواند و در هر بار بعد
از اتمام پانزده بار بگوید: یا ایهال الذین امنوا ارکعوا واسجدوا و اعبدوا ربکم وافعلوا الخیر لعلکم تفلحون و
پانزده صلوات بفرست
آنکس که بداند و بداند که بداند
باید برود غاز به کنجی بچراند
آنکس که بداند و نداند که بداند
بهتر برود خویش به گوری بتپاند
آنکس که نداند و بداند که نداند
با پارتی و پولی خرک خویش براند
آنکس که نداند و نداند که نداند
برپست ریاست ابدالدهر بماند!!
به نام خداوند هستی بخش. 
چند سالی است که به لطف خدا سرگرم و دلخوش به دنیای حقوقخوانی ام. در این مدت هر آنچه از خوانده هایم را که به آوردگاه مباحثه با دوستان بردم یا در معرض نقد ایشان نهادم, برایم ماندگار شد و آنچه را از باب کاهلی یا بخل مکتوم داشتم از میان رفت. ایجاد این وبلاگ نیز برای ثبت خوانده ها و نظرهاست و امیدوارم آغازی باشد بر تداوم ماندگارها.
تطابق پنج عنصر در طب سوزنی
 
چوب: کبد و کیسه صفراآتش: قلب و روده کوچکزمین: طحال و معدهفلز: ریه ها و روده بزگآب: کلیه ها و مثانه
- عناصر پنجگانه به عنوان ویژگیهای اصلی
 
⦁    آنچه میخیساند و به پایین میرود (آب) شور است.( کلیه و مثانه)⦁    آنچه به بالا شعله میکشد (آتش) تلخ است.( قلب، روده کوچک، پریکاردیوم و سانجیائو)⦁    آنچه میتواند خم و راست شود ( چوب) ترش است.(کبد و کیسه صفرا)⦁    آنچه میتواند ذوب شده و دوباره سخت شود (فلز) تند است.( ریه و روده بزرگ)
یک چیزهایی رو اگر انسان بدهد برود هدر برود دلش شاید بسوزد ولی تاسف نخواهد خورد؛ آن مال رفت که رفت باکی نیست، مثلا.. اما اگر معامله‌ای با خدا کردی و به زعم خودت خالصانه کاری را انجام دادی، چون با اعتقاد، چون با اخلاص چون از دلت برآمده انتظار داری هرطور شده جوابی بگیری، عکس‌العملی ببینی، حتی اگر بی‌خلل نبوده باشد که کار بشری بی‌خلل نیست و اغلب نقصی است ولی کمال کار تو به خاطر نیت پاک تو و نیت عاری از ریا و تظاهر توست.. بله، شاید کسی بگوید همین
کتاب"در باب حکمت زندگی" از مسیر رسیدن به سعادت میگه البته معتقد هستند که کدام سعادت پسر خوب؟!  بهترین زندگی آنی است که بتوانی خودت از رنج  دور نگه داری و همچنین زیاد به خوشی ها و زیبایی های ظاهری دل نبندی....
در میان آنچه داریم، آنچه می نماییم و آنچه شخصیت ماست، این شخصیت است که می تواند ما را به راه درستی رهنمون کند و البته داشتن زندگی فکری و همچنین حدی از ثروت برای رسیدن به زندگی میانه مسیر را برایمان پذیرشش را آسان می کند... 
 
باید در حال زندگ
امام صادق ع فرمود صبر نسبت بایمان مانند سر است نسبت به تن هرگاه سر برود تن میرود همچنین است هر گاه صبر برود ایمان میرود 6 ابو بصی. گوید شنیدم امام صادق ع مبفرمودازاد مرد در همه احوال ازاد مرداست اگر گرفتاری برایش پیش ایدصبر کند واگر مصیبتهابر سرش ریزد اورا شکسته نکند اگر چه اسیر شودو مغلوب گردد و سختی جایگزین اسایشش شو د چنانکه یوسف صدیق امین صلواتالله علیه  را بردگی و مغلوبیت و اسارت زیان نبخشیدو تاریکی و ترس چاه و انچه بر سرش امدزیانش نزد ت
سلوک گاهی در رفتن است گاهی در ماندن.سفر گاهی آفاقی است، گاهی انفسی.باید مدام مسافر بود اما نه همیشه از شهری به شهری که شاید از دمی به دمی در اقلیم سینه در حوالی دل.این روزها خانه، خانقاه سالکان است. باید چله ای نشست به اندیشیدن، به بازخوانی خویش، به فهمیدن آنچه نامش زندگی ست.مجال عارف شدن است، فرصت اعتکاف؛ اگر قدرش دانسته شود.شاید روزی که از غارهایمان به در آییم، آیه ای نازل شود برای آن قوم پر شکایتِ گریان که از بیم بیماری به خانه هایشان خزیدن
 
مجلس بزرگی در «مسجد مصلی» دعوت شدم، تا نزدیک مغرب فرصت سخنرانی فراهم نشد، زیرا مقرر بود که سخنران دیگری پیش از من به منبر برود. این سخنران به شکل غیر معمول سخنان خود را طول داد. من نگران بودم که این فرصت گران بها از دست برود. اما او بیست دقیقه پیش از نماز مغرب، وعظ خود را خاتمه داد و من منبر رفتم.
 
در این اجتماع انبوه، تمام آنچه در سینه داشتم، بیرون ریختم و همه  چیز را گفتم. سخن را با بیان نقشه بیگانگان برای جدایی دین از زندگی آغاز کردم و با شر
ایستاده‌ام بر دو راهی تردید. بر مسیر ندانستن. بر جاده تصمیم نگرفتن. در راه نخواستن.
آنچه کشته‌ام را امروز باید درو کنم و چه سخت است اگر امروز مزرعه را ملخ‌های بی‌فکری و سستی چنین ویران کرده باشند که جستن دانه گندمی، به آرزو ماند.
نشنیدم و عمل نکردم و همت نبستم هر کار که شاید و آن کار که باید.
پشیمانی و حسرت، خوب است برای درس گرفتن نه برای مانع شدن و از کار - پیش از قبل - افتادن.
«گذشت آنچه گذشت، و کجاست آنچه خواهد آمد؟ برخیز و دریاب آنچه هست را،
  همانند بى‏ رغبت‏هاى به دنیا، و اعراض کنندگان از آن به دنیا بنگرید، که به خدا قسم دنیا به زودى اهل اقامت و ساکنانش را از میان بر مى‏ دارد، و عیّاشان بى‏ خیال را دچار حادثه و بلا مى‏ نماید. آنچه از دنیا از دست رفته و پشت کرده باز نمى‏ گردد، و آینده آن هم روشن نیست . شادى دنیا آمیخته به اندوه است، و قدرت و قوت مردان آن رو به سستى و ضعف مى ‏رود. پس فراوانى آنچه که شما را خوشایند است فریبتان ندهد، زیرا آنچه از دنیا با شما خواهد بود اندک است (نهج ا
عفونت چشم از علت تا درمان
سلامت نیوز:حتما برایتان پیش آمده که در چشم‌تان گرد و خاک، مژه و... برود، این شرایط به قدری آزاردهنده است که دلتان می‌خواهد هر چه سریع‌تر از شر آن خلاص شوید.به گزارش سلامت نیوز به نقل از برنا، حتما برایتان پیش آمده که در چشم‌تان گرد و خاک، مژه و... برود، این شرایط به قدری آزاردهنده است که دلتان می‌خواهد هر چه سریع‌تر از شر آن خلاص شوید.
ادامه مطلب
خدایا! به من صبر عنایت کن تا در آنچه مؤخر داشته ای عجله را دوست نداشته باشم، و در آنچه تعجیل میفرمایی تأخیر را دوست نداشته باشم. درباره ی آنچه پنهان کرده ای آشکار شدن را و درباره ی آنچه کتمان کرده ای جستجو را دوست نداشته باشم. در تدبیر تو بحث نکنم و نگویم: «چرا؟» و «چگونه؟» و «چرا ولیّ امر ظاهر نمیشود، درحالیکه زمین از ستم پر شده؟» بلکه همه امورم را به تو بسپارم.
+ صدایت می زنم، سلامت می دهم، دعایت می کنم - محمدباقر انصاری
توجه ترجمه این مقاله در ترنسلیت انجام شده که ممکن است کمی اشکال داشته باشد.
افزایش آگاهی برای ALS با Survivorسال گذشته ، من یک دعوت غیر منتظره برای رقابت در Survivor: Winners at War دریافت کردم. این 40مین فصل که اکنون با CBS در حال اجرا است ، برندگان گذشته را برای حضور در مسابقه نهایی جمع می کند. گرچه من در ابتدا از بازگشت مطمئن نبودم ، اما آن را فرصتی دیدم که به داستان استیسی توجه کنم و سرمایه هایی را به گونه ای جمع کنم که نتوانم غیر از این بتوانم انجام دهم. بنابر
محاسبات بیسیم در سال گذشته به عنوان جایگزین معماری قابل اعتماد برای ساخت و اجرا برنامه های کاربردی و خدمات مدرن صورت گرفته است. برنامه های Serverless اجازه می دهد تا توسعه دهندگان بر روی کد خود تمرکز کنند، نه در تنظیمات و مدیریت زیرساخت. این سرعت را توسعه و انتشار چرخه، و همچنین اجازه می دهد تا برای مقیاس بهتر و کارآمد تر .
ادامه مطلب
دیدن، آن قدر بدیهی به نظر می‎رسد که شگفتی‎های آن را در فقدانش بیشتر می‎توان یافت. به این فکر کنید اگر از ابتدا تجربه دیدن را نداشتید، آنگاه دوست داشتن برایتان چگونه بود؟ به نظر می‎رسد پیچیده‎تر از آن است که بتواند به همین راحتی شبیه‎سازی شود. مخصوصا اگر سهم عمده لذت دوست داشتن مذکور، دیدنی باشد. اگر فوتبال باشد.
این کودک هوادار آرسنال است. فرصت دیدار با گران‎ترین بازیکن تیم را پس از برد شیرین تیمش برابر ناپولیِ چغرِ بد بدن یافته است. ستا
آنچه راه چپ به ما آموخته است: خلق یک شیطان بزرگ و انداختن تقصیرها و کوتاهی‌های خویش بر دوش او. در جهاد اصغر باختن، و از ترس نور به تاریکی پناه بردن.
آنچه راه راست به ما آموخته است: شیطان بزرگ نفس من است، و آنگاه چشم و گوش و دل و جان بر جهان بستن، هراس از زیستن و سر به گریبان زهد و خوف فرو بردن، دامن از زندگی و تجربیات نو کشیدن و نامش را جهاد اکبر نهادن. از ترس تاریکی، دامن نور را به چنگ فشردن.
آنچه راه عشق می‌آموزاند: زندگی را به تمامی زیستن، بی هر
امام علی (ع) در نهج البلاغه می فرمایند : شما را به تقوای الهی توصیه می کنم ، که با بیم هایی که داده جای عذری نگذارده و با راه هایی که پیش پا نهاده حجت را تمام کرده و شما را از دشمنی بیم داد که پنهانی در سینه ها راه یافته و راز گویان در گوش ها می دمد ، تا آدمی را گمراه کند و تباه سازد ، و وعده دهد و او را به دام هوس اندازد.
زشتی گناهان را در دیده او بیاراید و گناهان بزرگ را کوچک نشان دهد  ؛ هنگامی که همنشین خود را (نفس انسان را) فریب داد و راه گریز را بر
 
 
روزی مردی از خدا دو چیز درخواست کرد: یک گل و یک پروانه
اما چیزی که خدا در عوض به او بخشید یک کاکتوس و یک کرم بود
مرد غمگین شد،او نمی توانست درک کند که چرا درخواستش به درستی اجابت نشده. 
با خود اندیشید: که خدا بندگان زیادی دارد که باید به همه ی آنها  توجه کند و مراقبشان باشد و تصمیم گرفت دیگر در این باره سوالی نپرسد.
بعد از مدتی تصمیم گرفت به سراغ همان چیزهایی برود که از خدا خواسته بود و حالا به کلی فراموششان کرده بود.
در کمال ناباوری مشاهده کر
به نام خدای مهدی عج

روزی یکی از طلاب مدرسه رفاه (محل اقامت حضرت امام در روزهای قبل پیروزی) به امام عرض میکند ؛ شما چرا در بین صحبتهایتان از امام زمان عج کمتر اسم میبرید؟امام بمحض شنیدن این سخن در جا ایستادند و فرمودند:چه میگوی؟ مگر شما نمیدانید ما آنچه داریم از امام زمان عج است ؛ آنچه من دارم از امام زمان عج است ؛ آنچه از انقلاب داریم (انجام میدهیم) از امام زمان عج است...
برگرفته از کتاب حرفی از هزاران ص 40 و 41(مجموعه پرسش هایی از امام خمینی)
.
سه گام بیش نمانده که یلدا به تاراج برود ..این همه طنازی از کف هستی برود ..هر که یار ودلبر برگزید خوشش باد وآنکه این کار نتوانست در انکار بماند قلب بی یار به چه امیدی در استقبال یلدا میگذرد ....غم را رها کن ..تنهایی را جا بگذار ...جامه ی بی وفایی و ناامیدی را بدر ...برای خویشتن مهری نو فراهم نما...روزگار در انتظار لیلی ومجنونی تازه هست تا نوای عاشقانه شان را در شام های زمستانی نجوا کند...مجنون من لیلی ات در سراپرده ی انارهای سرخ و آتشیندر کرشمه های قه
باید امشب بروم.
باید امشب چمدانی را
که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد، بردارم
و به سمتی بروم
که درختان حماسی پیداست،
رو به آن وسعت بی‌واژه که همواره مرا می‌خواند.
یک نفر باز صدا زد: سهراب
کفش‌هایم کو؟
 
سهراب شاید دلی زخم خورده داشت، جانی که هیچکس تکه هایش را نچسباند، بخیه نزد. خسته بود از مردمان خاکستری، آدم های فراموش شده در گذشتن و رفتن پیوسته، در تکرار روزها، در روزمرگی ها. از نارفیقان فراموش کننده در قهقه های خوشی. شاید درک نمی کرد چ
«معبودا! بر محمد و خاندان او درود فرست و مرا به تقدیر خود خوشنود ساز، و سینه ام را نسبت به موارد حکم خود گشاده گردان، و به من اعتمادی عطا فرما تا به سبب آن اعتراف کنم که تقدیرت جز به نیکی جاری نگشته است و سپاسم را برای خودت نسبت به آنچه از من بازداشته ای، افزون تر از سپاسم نسبت به آنچه عطایم کرده ای، قرار ده»
کلام حضرت در دعای سی و پنجم صحیفه
«٨٤»قُلْ‌ آمَنّا بِاللّهِ‌ وَ ما أُنْزِلَ‌ عَلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ‌ عَلى‌ إِبْراهِیمَ‌ وَ إِسْماعِیلَ‌ وَ إِسْحاقَ‌ وَ یَعْقُوبَ‌ وَ الْأَسْباطِ‍‌ وَ ما أُوتِیَ‌ مُوسى‌ وَ عِیسى‌ وَ النَّبِیُّونَ‌ مِنْ‌ رَبِّهِمْ‌ لا نُفَرِّقُ‌ بَیْنَ‌ أَحَدٍ مِنْهُمْ‌ وَ نَحْنُ‌ لَهُ‌ مُسْلِمُونَ‌ بگو:به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط‍‌(پیامبران از نسل یعقوب)نازل گردیده و آنچه به موسى و ع
«٨٤»قُلْ‌ آمَنّا بِاللّهِ‌ وَ ما أُنْزِلَ‌ عَلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ‌ عَلى‌ إِبْراهِیمَ‌ وَ إِسْماعِیلَ‌ وَ إِسْحاقَ‌ وَ یَعْقُوبَ‌ وَ الْأَسْباطِ‍‌ وَ ما أُوتِیَ‌ مُوسى‌ وَ عِیسى‌ وَ النَّبِیُّونَ‌ مِنْ‌ رَبِّهِمْ‌ لا نُفَرِّقُ‌ بَیْنَ‌ أَحَدٍ مِنْهُمْ‌ وَ نَحْنُ‌ لَهُ‌ مُسْلِمُونَ‌ بگو:به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط‍‌(پیامبران از نسل یعقوب)نازل گردیده و آنچه به موسى و ع
اگر خاموش بنشینی تا دیگران به سخنت آورند ، بهتر از آن است که سخن بگویی و خاموشت کنند
مناعت، بین خودستائی و خودهیچ‌انگاری است
مرد کامل آن است که دشمنان از او در امان باشند، نه آنکه دوستان از او بهراسند
خردمند آنچه را که می‌داند نمی‌گوید و آنچه را که بگوید می‌داند
مردی نیک بخت است که از هر کار نادرستی که از او سر بزند، تجربه‌ای تازه به دست آورد
ادامه مطلب
السلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان
سلام
ایام شهادت حضرت صدیقه‌ی کبری فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله علیها رو تسلیت عرض می‌کنم؛ باز هم یک جمعه‌ی دیگه و یک جمعه‌ها با حافظ دیگه؛ بسم‌الله...
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد
السلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان
سلام
ایام شهادت حضرت صدیقه‌ی کبری فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله علیها رو تسلیت عرض می‌کنم؛ باز هم یک جمعه‌ی دیگه و یک جمعه‌ها با حافظ دیگه؛ بسم‌الله...
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

شک جایگاه خوبی است، اما هیچ گاه مکانی ابدی نیست!باید روزی از همه شک ها و سردرگمی ها رها شد.
هفته هاست تصمیمم را گرفته ام!انتخاب را انجام داده ام و حالا زمان عمل است!کمی بی انصافیت که آدم این همه درد و رنج بکشد برای یک تصمیم و بعد از آن وارد وادی درد ها بیشتر بشود!
من مثل دختر بچه مورد تجاوز قرار گرفته ای که مدت ها از یادآوری و بیان آنچه بر او گذشته، از گفتن آنچه می اندیشیدم طفره رفتم و پذیرفتن آنچه فکر می کردم را ننگ می دانستم!اما امروز که بزرگ شده
در من شادی ای هست... شادی جستجوی هشتگ های لباسِ عروس... شادیِ جدی شدن... جدی بودن... در من شادیِ معشوقه بودن هست... شادی تعصب... شادی غیرت...
در من غمی هم هست... غم عظیم... ته دلم... از هر آنچه در دلم اطمینان داشتم و اطمینان بیهوده ای بود و تنها نتیجه‌اش شک به آینده و حال و هر آنچه هست بود...
شادی ای در تو هم هست... حس می‌کنم... می‌بینم... شادیِ آزادیِ رهایی از قید، بند، وابستگی، تعهد...
در من ترسی هم هست... مثل همیشه...
 
+ مستِ بی‌اندازه‌نوشَ‌م...
ورودی : آنچه که به نحوی وارد سیستم میشود و تحرک و فعالیت سیستم را موجب میشود .
خروجی:جریان تغییر و تبدیل آنچه که وارد سیستم میشود .
پردازش : فرآیند تبدیل ورودی ها میباشد .
باخور(کنترل): فرایندی است که طی آن نتایج با اهداف مقایسه میشود .
 
 
آنچه می‌ماند به یک جا خوشنیست، مرده‌ است به حاشا خوش
ذرّه‌ی حق همیشه در گردش گه به صحرا و گه به دریا خوش
تو ستاره‌ای، خیال شر سوزان وین ولایت به سودا خوش 
گر به ضرب چرخ همی رقصی زاده‌ی چرخی و به بلوا خوش
ورنه تو عمودِ بیداری بر فراز زیر و زیرا خوش 
شاهد دلم دوش می‌گفت حلمیا این دم دمیرا خوش
موسیقی: Tomaso Albinoni - Adagio in G Minor
وقت آن شد آنچه می‌دانی کنیاندکی گاهی پریشانی کنی
اندکی از خویشتن بیرون پریماورای هر چه می‌خوانی کنی
از حجاب عقل‌ها سر برکشیپا دهد رقصی به عریانی کنی
شعله‌ای گرم از درون سینه‌اتوقف این دنیای یخدانی کنی 
وقت آن شد ساز شیدایی زنیشکرگویان رقص سبحانی کنی
منقضی شد کودکی و بی‌رهیتو رهی رفتی که رهرانی کنی
تا بگیرد پر دو دستان دعاهمچو بازان رزم روحانی کنی
عاشقا ناسازها در سوزترآب هم بر هر چه سوزانی کنی
از سفر بازآمده بسیار نیستحلمیا وقت است چو
حرفی را که می خواهم بگویم ذیگری بهتر و زیباتر بیان کرده،آیا همه ی آنچه تا به حال باید گفته میشد گفته نشده ست؟آیا حرف های ما همه تکرار گفته شده ها نیست؟چه چیز جز فراموشی و بی عملی 
می تواند باعث بازگویی دوباره ی حرفمهایمان شود؟چند وقت است کلام نویی نشنیده ایم؟
در جهانی که سکوت کمتر احترام برانگیز و دور از دسترس است همچنان به حرف زدنهایمان ادامه میدهیم
و ادامه میدهیم و...
کاش یکی بود که زودتر بهم می‌گفت زیادی باور نکن. یا مثلا "به این دختره بگم به هر کسی اعتماد نکنه." وای باورم نمیشه که روز اول این تو ذهن‌ش بوده. زجر می‌کشم از همه‌ی این‌ها.
+ من آدم اعتماد نکردن نبودم. وقتی به خودش اعتماد نداشت، منم اعتمادمو ذره ذره از دست دادم.
 
دیگه اینجا ناله نمی‌کنم.
دوستش دارم و تامام. باید آزاده باشم. باید هر آنچه از دست دادم رو فراموش کنم. هر آنچه از دست رفته.
خدایا زودتر و بیشتر بی‌حسی بده بهم.
 
تطابق پنج عنصر در طب سوزنی
چوب: کبد و کیسه صفراآتش: قلب و روده کوچکزمین: طحال و معدهفلز: ریه ها و روده بزگآب: کلیه ها و مثانه
- عناصر پنجگانه به عنوان ویژگیهای اصلی
 
⦁    آنچه میخیساند و به پایین میرود (آب) شور است.( کلیه و مثانه)⦁    آنچه به بالا شعله میکشد (آتش) تلخ است.( قلب، روده کوچک، پریکاردیوم و سانجیائو)⦁    آنچه میتواند خم و راست شود ( چوب) ترش است.(کبد و کیسه صفرا)⦁    آنچه میتواند ذوب شده و دوباره سخت شود (فلز) تند است.( ریه و روده بزرگ)⦁ 
حتّی اگر دریمکچر بالای سر خودت آویزان کنی باز هم خوابش را می بینی. همان روباهی که توی قلبت برایش خانه ساخته ای، ولی او در جایی خانه می کند که هفت یا هشت تا در داشته باشد تا هر زمان که خواست از یکی برود. حتّی اگر گیاهِ عنصل به پایش بریزی باز می رود. خیال می کنی حقیقت ندارد. همانی که متزورانه دوستت دارد. 
حتّی اگر از پشت خنجرش را با ضربه فرو کند، باز می خواهی اش. 
حتّی اگر به هر آنچه که دوست داری چشمِ طمع دوخته، هنوز دوستش داری‌.
انگار دچار سندرم اس
هر فرد مشهور و موفق به اندازه ای به شهرت و موفقیت دست میابد که از توانایی هایش در یک مسیر مشخص بهره برداری کند. شما میتوانید کیفیت کلی زندگیتان را به طور چشمگیری بسیار سریع تر از آنچه تصور میکنید بهبود ببخشید. همه ی آنچه به آن نیازمندید عبارت است از: میل به تغییر، تصمیم به عمل، انضباط در عمل، عزم راسخ و پایداری تا زمانی که به نتیجه دست یابید.
ادامه مطلب
طبق عادت قدیمی ام ؛
گوشه ی اتاق نشسته ام ، چراغ ها را خاموش کرده ام و صدای هندزفری هایم آنقدری بلند است که چیز دیگری را نمی شنوم .
اینگونه
میدانم دیگر هیچ چیزی پشت سرم نیست ، هیچ صدایی جز آنچه که می خواهم بشنوم به گوشم نمیرسد و اتاق آنقدری تاریک است که میتوانم سرزمین خیال را حتی با چشم باز ببینم .
خب همین شرایط برای کمی فکر کردن و جمع جور کردن آنچه که در ذهنم وقت برای مرتب شدن میخواهد ، کفایت میکند .
کمی قبل تر ها از جاده ی "نوزده" گفتم . از "چالش
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
شب راه اندازی مجدد
سلام
۷ سال گذشته است 
واقعا باورم نمی شود .
در این زمان که عده ای از اهل زمین خوابیده اند فکرم بر این گذشت که دگر بار نه به عنوان ادامه کار بلکه شروعی جدید بنویسم تا شاید روزی بنگرم بر این نوشته ها خشنود شوم از گذشته.
گذشته قطعه ای از حال و است و پیوسته ای به آینده. شاید همین است که راز وجود زمان را برای اهل فکر آشکار سازد و بتواند شعله ای کوچک اندر ای
#حدیث_مهدوی 
کلام امام زمان(عج)
أبَی الله عزّ وجلّ للحقِ إلاّ تماماً وللباطل إلاّ زُهوقاً وهو شاهدٌ علی بما أذکُره
ای شیعه ما خداوند مقدّر فرموده است که حق به مرحله‌ی نهایى و کمال خود برسد و باطل از بین برود، و او بر آنچه بیان نمودم گواه است.
منابع:الغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة / النص / 287 / 4 - فصل بعض معجزات الإمام المهدی ع و ما ظهر من جهته ع من التوقیعات على یدی سفرائهالإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) / ج 2 / 468 / احتجاج الحجة القائم المنتظر ا
16 سال بود که میشناختمش.
چندین سال با هم پشت یک میز و نیمکت می نشستیم. یار دبستانی ام بود...
همدیگر را یک مدت طولانی گم کردیم و وقتی دوباره دست هم را گرفتیم، سعی کردیم به هم کمک کنیم.
من یه کار برایش در شرکت خودمان پیدا کردم و او هم مرا به دنیای شگفت انگیزی که آرام آرام برای خودش می ساخت راه داد. راه پر از تلاش و کوشش برای ساختن آینده.
می دانستم که عاشق آمریکا بود. یعنی اینطور بگویم، آمریکا مدینه فاضله اش بود! و چون برادرش هم آنجا زندگی میکرد، دوست د
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل 
انسانها آنچه را که دوست دارند میشنوند و آنچه در راستای منافعشان باشد را سریع و راحت قبول میکنند.
به عنوان مثال شخصی که به حافظ علاقه دارد،هرچه از فضائل حافظ بشنود را براحتی می پذیرد ولی اگر کلامی بر خلاف میلش بشنود از شما سند و مدرک میخواهد،
در صورتی که یک فرد شیعه وظیفه دارد در هردو مورد دنبال سند و مدرک باشد چه وقتی آنچه دوست دارد میشنود چه وقتی آنچه دوست ندارد میشنود
بدون شک جوابی
آنچه باید درباره سلامت گوش بدانید
 متخصص گوش و حلق و بینی و رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت در گفتگو با برنامه «مجله پزشکی» در مورد موضوع سلامت گوش گفت : بهترین کاری که ما می‌توانیم برای گوش، این سیستم پیشرفته و مهم، انجام دهیم مراقبت از آن است، باید دانست، به محض اینکه گوش های ما آسیب می بینند، شروع به ترمیم کردن خود می کنند.

ادامه مطلب
(1)
یکی از دینامیک های اساسی این دنیا در مکانیزم خواستن است. انگار اگر به او ایمان داشته باشی و دلت از دنیا چیزی را بیش از حد بخواهد نمی دهند. هرقدر هم بکوشی نمی شود. باید رهایش کنی تا بدهند. به محض آنکه دیگر نخواهی من حیث لایحتسب می رسد. به از آن که فکر می کرده ای. از دست باید شست تا به دست آید. حکایت درخشانی است از وحی الهی به داوود نبی علیه السلام:
 قالَ اَمیرُالمُؤمِنین علیه السلام: اَوْحَى اللّه ُ اِلى داوُودَ: یا داوُودُ! تُریدُ وَ اُریدُ وَ ل
شرط انگلیسیساختارهایی در زبان انگلیسی وجود دارد که شرطی (conditional) نامیده می شوند و برای صحبت در مورد موقعیت های ممکن یا خیالی به کار می روند. یک “شرط ” یک “وضعیت یا چگونگی ” است.
به عنوان مثال:
If a certain condition is true, then a particular result happens.
(اگر شرط خاص درست باشد، نتیجه خاص اتفاق می افتد.)
حتما بخش آموزشهای گرامر زبان انگلیسی ما را مشاهده کنید!
چهار شرط اساسی در زبان انگلیسی وجود دارد:
شرطی نوع صفرشرطی نوع اولشرطی نوع دومشرطی نوع سوم
در شرطی نوع اول، جمل
 
یک وقت هایی هست آدم راضی میشود به هر آنچه پیش می آید، پیش آمده؛
یک وقت هایی عقل و منطقش با آنچه پیش آمده همراه است، اما دلش نه؛
این وقت ها تنها به حکم راضی میشود، به امر...
خودش هم خوب میداند سختی این رضایت به حکم را، میداند سختی حرکت خلاف میل دل را، میداند... میفهمد...
میداند که آدم ها و دلهایشان چقدر لرزان اند، وگرنه نمیگفت من عَشَقَ و کَتَمَ... مات شهیدا
اصلا همین که میداند سختی این کار را، آرام میکند دل ناآرام را...
 
 
یا عالم السرفصل اول: کلیات و اصول تفکر و تعقل
۱۳: سکوت و توجه ، عمق ایجاد میکند.
هشام، کم سخن گفتن، حکمت بزرگی است. خاموشی را از دست ندهید، زیرا خاموشی آسایش زندگی و کم گناه کردن و سبک بالی از خطاست. امام کاظم ( ع)امیرالمومنین(ع): چه بسا سخنانی که جوابش سکوت است.
زیاده گویی و قیل و قال فرصتی برای اندیشه نمیگذارد. کسی که مرتب حرف میزند، ذهنی پراکنده پیدا میکند. از هر دری سخنی میگوید و به سراغ موضوع بعدی و حرف بعدی میرود.اندیشه نیازمند توجه و تعمق اس
تعاریف ترکه در کتب فقهی در مورد معنا و مفهوم ترکه نظرات متفاوتی ابراز شده است:
1- آنچه که بعد از مردن شخص از اموال و حقوق مالی قطع نظر از حقوق متعلق به آن باقی می ماند.
2- آنچه که بعد از مردن شخص از اموال و حقوق مالی بعد از جدا نمودن حقوق متعلق به آن بر جای می ماند ترکه می گویند.
3- آنچه را که میت بعد از تجهیز او اعم از حقوق و اموال بعد از وضع دیون شخصی و عینی بر جای می ماند ترکه می گویند.
از نظر بنده ترکه به اموال و حقوق برجای مانده از میت اطلاق می شود ک
226
 
علم از آن جهت که علم است نور است؛ یعنی علم به فعل خدا، به نظام و به آنچه در تاریخ واقعیت دارد، چه در زمین و آسمان باشد، چه مربوط به دنیا و آخرت باشد، هر چه که در جهان واقعیت دارد و فعل خداست، علم و نور است، چون چراغ است.حالا گاهی عالِم که این چراغ به دست اوست، این چراغ را به دست می‌گیرد که راه دیگران را ببندد و مردم را به چاه هدایت کند، این می‌شود علم غیر نافع.یک وقت است که این چراغ دست اوست، تا خودش این راه را ببیند، نه بیراهه برود، نه راه کس
هر آنچه آدمی درباره دیگران بگویددرباره او خواهند گفت ...و هر آنچه برای دیگری آرزو کندهمانا برای خودش آرزو کرده است ...
لعن و نفرین به خود دشنام دهندهبر می گردد ...اگر انسانی برای کسیبدبختی بخواهد بی تردیدبدبختی به سراغ او خواهد آمد.
اگر بخواهد به کسی کمک کندتا به موفقیت برسد ...همانا راه موفقیت خود راهموار کرده است ...
#فلورانس_اسکاول_شین   
(1)
یکی از دینامیک های اساسی این دنیا در مکانیزم خواستن است. انگار اگر به او ایمان داشته باشی و دلت از دنیا چیزی را بیش از حد بخواهد نمی دهند. هرقدر هم بکوشی نمی شود. باید رهایش کنی تا بدهند. به محض آنکه دیگر نخواهی من حیث لایحتسب می رسد. به از آن که فکر می کرده ای. از دست باید شست تا به دست آید. حکایت درخشانی است از وحی الهی به داوود نبی علیه السلام:
 قالَ اَمیرُالمُؤمِنین علیه السلام: اَوْحَى اللّه ُ اِلى داوُودَ: یا داوُودُ! تُریدُ وَ اُریدُ وَ ل
آنچه باید درباره تغییر رنگ پوست بدانید
 
انواع
علل
مراقبت پزشکی
تشخیص
رفتار
جلوگیری
سیانوز چیست؟بسیاری از شرایط می تواند باعث شود پوست شما دارای رنگ مایل به آبی باشد. به عنوان مثال ، کبودی ها و واریس ها می توانند به رنگ آبی به نظر برسند. گردش خون ضعیف یا میزان نامناسب اکسیژن در جریان خون شما همچنین می تواند باعث شود تا پوست شما کبود شود. این تغییر رنگ پوست به عنوان سیانوز نیز شناخته می شود.
سیانوز می تواند روی شما تأثیر بگذارد:
انگشتان دست ، ا
Reza Bahram
Atash
#RezaBahram
من پریشان شده ی
موی پریشان توام
کفر اگر نیست بگویم
که مسلمان توام
من گرفتار تو و 
موی سیاه تو شدم
من سرکش به خدا 
رام و به راه تو شدم
وای من هر نفست 
معجزه ای تازه کنم 
عشق آمد که مرا 
با تو هم اندازه کند
من که آتش شده ام به 
که تو دریا داری 
بی سبب نیست که در 
ساحل من جا داری
ماه کامل شده ای 
چشم حسودانت کور 
آنچه خوبان همه دارند
 تو یک جا داری
آنچه خوبان همه دارند
 تو یک جا داری 
لحن زیبای تو و 
چشم سیاهت ای وای
 دلربایی و دل آرا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها