نتایج جستجو برای عبارت :

چهارصد و ده

 بفروشیم بزنیم به زخم‌ زندگی؟
پ.ن: شروع قیمت از پنج میلیون با یک سال خدمات پس از فروش. پیشنهاد بالاتر؟
+پنج و دویست-پنج و دویست-پنج و
+شش و صد-شش و صد-شش و صد
+هفت-هفت-هفت
+هشت و چهارصد-هشت و چهارصد-هشت و چهارصد
+نه-نه-نه
+نه و هشتصد-نه و هشتصد-نه و هشتصد
نه و هشتصد یک- نه و هشتصد دو... 
{حکایات و تشرّفات - شماره 36}
 
چشم بصیرت
 
مردی از اهالی عراق، مالی را برای امام ‌زمان (علیه السلام) فرستاد، حضرت مال را برگرداند.
حضرت پیغام داد: که حق پسر عموهایت را که چهارصد درهم است، از آن خارج کن. مزرعه‌ای در دست او بود که پسرعموهایش در آن مزرعه شریک بودند، ولی حق آن‌ها را نمی‌پرداخت. چون حساب کرد، دید که طلب آن‌ها همان چهارصد درهم می‌شود.
پس از پرداختن آن، باقی‌مانده را نزد حضرت فرستاد و قبول شد.
[اصول کافی، مرحوم کلینی، ج۱ ص۵۱۷]
 
عکس ن
دلم سکوت و آرامش می‌خواد و متاسفانه دور و بریا توقع دارن من یه آدم سر حال پر حرف باشم، بیرون بیام، بشینم توی پارک، تخمه بشکنم, بخندم و...
حتی اگر تو هم مذمتم کنی و حتی اگر من همون بشم که این ها می‌خوان، یا حتی اگر تو هم همین رو از من بخوای، من از اینطور شدن متنفرم!
«تصورکن برنده یک مسابقه شدی و جایزه­ ات اینه که بانک هر روز صبح، یک حساب برات باز می­کنه و توش هشتاد شش ­هزار و چهارصد دلار پول می­گذاره، ولی دوتا شرط داره. یکی اینکه همه پول را باید تا شب خرج کنی، وگرنه هرچی اضافه بیاد ازت پس می­گیرند. نمی­تونی تقلب کنی و یا اضافه ی پول را به حساب دیگه­ ای منتقل کنی. هر روز صبح بانک برات یک حساب جدید با همون موجودی باز می­کنه. شرط بعدی اینه که بانک می­تونه هر وقت بخواد بدون اطلاع پیشین حسابو ببنده، و بگه جایزه
گلبرگ‌های خشک شده‌ی گلی که بهم داده بود رو ریختم کشو آخری. هر وقت بازش می‌کنم که تخته نقاشیم رو بردارم چشمم میفته بهش و یاد اون صبح قشنگی میفتم که دل تو دلم نبود برای دیدنش و قلبم تند تند میزد. چشم‌هاش داشت می‌خندید و روی کیفش گل قرمزی دلبری می‌کرد.. 
توی دنیایی که دریا شکافته میشه و نوزاد حرف میزنه و آتش نمیسوزونه و علیل سالم میشه و مُردِ زنده، بزرگ و خیر دعا کن چون ظاهرا فقط غیرممکن غیرممکنه! بخش مهمش "ایمان" هست. نه ایمانی که از بچگی کردن توی مغزت و نقطه مقابل عشقه. ایمانی متفاوت از کتاب‌های درسی لازم داری..
زشت، زشت است؛ چه درباره‌ی تو و چه درباره‌ی همسایه‌ی تو؛ و زیبا، زیباست برای همگان؛ بنابراین زیبا را برای همه برگزین و زشت را از همه به دور دار. در آنچه اطلاع کافی نداری، سخن مگوی؛ اگرچه اندک باشد.
|علی به فرزند فاطمه چه گفت_ ابوالفضل صادقی|
«اگر به موفقیت شخصی ایمان دارید؛ اما می‌بینید که هنوز برای رسیدن به کامیابی دست و پا می‌زند، از ایمانی که به او دارید، سخن بگویید. کلام تحسین آمیز و کامیابی بخش را زمانی به او بگویید که هنوز به موفقیت نرسیده است. زیرا آن موقع او به راستی به این کلام نیاز دارد.» + قانون توانگری، کاترین پاندر 
+ الحمدلله علی کل نعمه کانت او هی کائنه
هر چی بگم از حس و حالم فقط ناشکری و بعد از خوب شدنم به یقین "پشیمونیه". با این اوصاف باید بگم از قشنگیای این روزا "درک نشدن" ِ که با تمام جونم حسش دارم می‌کنم. از عکس‌العمل‌های فانتزیم توی این شرایط وایستادن و با همه توان جیغ کشیدنِ که متاسفانه شخصیت و عرف و هنجار اجازه همچین کاری بهم نمیده؛ به جاش شاید لبخندم داره محو میشه...
یکی در ماه چند ده میلیون یا میلیارد درآمد داره و روزی چندین میلیون خرج می‌کنه و پنج میلیون و ده میلیون واسش هیچی به حساب نمیاد، اون وقت من سه روزه زمین و زمان رو زیر و رو کردم و به این و اون رو انداختم برای چهار میلیون تومان ولی نیست که نیست.
برای ما بدبخت بیچاره ها چهار میلیون اندازه چهل یا چهارصد میلیون تومان ارزش داره.
 
بیاید یکم حرف حسابی بخونیم.
ای حسن! در زندگی بلندنظر و بزرگ منش باش. هرگز راضی مشو که دامن قناعت و عزت تو به هوس‌های ناچیز آلوده گردد؛ زیرا هرچه در دنیا دوست‌داشتنی و محبوب جلوه کند، از شرافت محبوب‌تر و دوست‌داشتنی‌تر نخواهد بود.
|علی به فرزند فاطمه چه گفت_ ابوالفضل صادقی|
تمام مدت وقتم رو تلف کردم. اگه هاگوارتز درس خونده بودم الان می‌تونستم هوای ملس بارون خورده‌ی دلچسبی که اون بیرون درجریانه رو بریزم توی شیشه. هر وقت دلم گرفت بازش کنم پخش بشه تو هوا، بچرخه لای موهام بره توی ریه‌ها. اما خب چه کنم که ماگلم! فقط روم اسم افسونگر گذاشتن که دلم نشکنه! حقیقت این هست که هیچ وقتی توی یازده سالگیم جغدا سمت خونه‌ی ما دعوتنامه مدرسه رو نیوردن. آه! توی بزرگسالی ممکنه بیارن؟
هر گرم طلا ۱۸ عیار امروز در حالی معامله شد که با کاهش ۰.۴۸ درصدی به ۴۳۵,۶۰۰ چهارصد و سی و پنج هزار و ششصد تومان رسید.
به گزارش دنیای اقتصاد، بازار طلای ایران امروز هم در حالی فعالیت خود را آغاز کرد که شاهد افت قیمت ها به مانند روز پیش بود.
ادامه مطلب
صد سال پیش انگلیس که احساس می کرد در بزن و بکش جنگ جهانی اول غنائم کافی را به دست آورده برای ساکت کردن قدرتهای گرسنه ای که در این راه با خودش همراه کرده بود به تکه تکه کردن  امپراطوری عثمانی و ایجاد چیزی به نام خاورمیانه پرداخت. عربستان و عراق را به هم وا گذاشت  و خودش شد آقای هر دو البته احترام عبا و عمامه شریف مکه را سعی کرد به اندازه ردای پاپ حفظ کند! با خودش می گفت این یک خلافت اسلامی برای اینها که هم عربند و هم مسلمان به جای آن امپراطوری عثم
عید میلاد پیامبر گرامی اسلام رو که مقرون شده ( مقرون کردنش ) با گران شدن بنزین و وارد شدن کشور به یک دوره ی گرانی های جدید به همه ی دوستان تبریک می گم ! 
+ حسن ! این چه کج سلیقگی بود که کردی ؟! کج سلیقگی بود اصلا آیا ؟!؟!؟
++ خدایا ، خداوندا ! جون هرکی دوس داری ! هرچه سریع تر سالِ 1400 را به ما برسان ...
دانلود رایگان فیلم سینمایی رحمان ۱۴۰۰
فیلم کمدی رحمان 1400 به کارگردانی منوچهر هادی
کارگردان: منوچهر هادی | ژانر: کمدی، اجتماعی | سال تولید: 1397 | تاریخ انتشار: 16 اسفند ماه 1398
مدت زمان: 111 دقیقه | نوع: سینمایی | مخاطب: بزرگسال | کیفیت ویدئو: BluRay
فرمت: MP4 | حجم: متفاوت با هر کیفیت | تهیه کننده: علی سرتیپی
خلاصه داستان: رحمان (با بازی سعید آقاخانی) آبدارچی یک شرکت است و پزشک به او اعلام کرده که به‌زودی از دنیا خواهد رفت! از این‌جهت رحمان فکری به سرش می‌زن
این روزها افراد زیادی در اینترنت جستجو می کنند با چهارصد میلیون چیکار کنم و به دنبال این هستند که یک کسب و کار جدید راه اندازی کنند تا بتوانند در درجه اول سرمایه خود را حفظ کنند و بعد این سرمایه را به روشی افزایش دهند. 
اما دقیقا کارآفرینی با چهارصد میلیون نیازمند مشاوره های مفید با افراد موفقی که در حوزه کارآفرینی کار کرده اند، می باشد. 
تا به حال به این فکر کرده اید که در کشور چه خط تولیدهایی بیشترین سوددهی را دارند؟ و افراد چطور نیاز مردم
به «آسمان» برو گنجشکک درخت چنار
[راستش اینطوری است، متاسفانه همینطوری است. داشتم پست ها را می دیدم که چشمم به این خورد و متاسفانه اینطوریست. حس نوستالژی همینطوری است، رفتن سراغ گذشته، آلبوم ها، نوشته ها... متاسفانه همینطوری است.]
به شکل احمقانه‌ای بلیط‌های هواپیما را چک می‌کنم، زیاد می‌خوابم، کاری که فورس ماژور باشد برای انجام دادن ندارم و فقط انتظار می‌کشم.
شب ها بیدارم، تا صبح، بلکه بیشتر، نزدیک به ظهر می‌خوابم تا عصر، عصر بیدار میشم و با سردرد سعی می‌کنم به کار مشغول شوم. دلم از گرسنگی ضعف می‌رود و اعصابم هم ضعیف شده و با عصبانیت عینک را به چشم می‌زنم، از چشم بر می‌دارم و تحمل می‌کنم.
خوابم می‌آید و منتظر می‌مانم. دلم مچاله میشود و کم کم...
داستان غم انگیزی ا
برای پول کار نکن روزی تو در آسمان هاست .
برای خودت کار کن از دیگران گدایی نکن .
به خودت خدمت کن نوکر نباش .
بنده باش اما بنده خدا .
اختیار زندگی خودت را به دست بگیر .
برای کسی خواستی پولکی خدمت بکنی اول پول حسابی را بگیر بعد کار کن 
اگه خواستی پولکی کار کنی به احدی رحم نکن ! بجر بچه خواهرت چون خواهرت دلگیر میشه .
شخص در رکاب سلطان جور که به حکمش اطمینان نیست و دستور خدا را در باره غنیمت اجرا نمی کند نباید جهاد کند هر کس بر این حال بمیرد کمک کار دشمن
چند پست پایین‌تر، از گوگل به خاطر بودنش تشکر کرده بودم. می‌خوام بگم من قدرش رو می‌دونستم وقتی راحت در اختیارم بود. چی دارم میگم! گوگل در اختیارم بود و حالا نیست! این اگه فاجعه نیست پس چیه!
روز تولدم بالای حروفش شمع گذاشته بود. ضعف املاییِ همیشگیم رو اصلاح می‌کرد و وقتایی که حالم بد بود متنای انگیزشی بهم‌ می‌داد و از همه جالب‌تر این که کلی آدم رو می‌فرستاد به وبلاگم..
+ضعیف‌ها محکومند به نادیده گرفته شدن، به بردگی، به حذف شدن. این قانون طبی
می‌گوید: «آخرش تنها می‌شوی، هرکسی همراه باشد یا رهایت می‌کند، یا دنیا آنقدر بی‌رحم هست که هرچقدر هم او باوفا، از تو بگیردش. بردارهام کجان، همسرم، فرزندهام؟ می‌بینی، نهایتش می‌فهمی همه‌اش بازی است تا تو را بیازمایند وگرنه باید قبول کنیم همه چیز گذراست اینجا».
حاجی‌بابا، پنجاه و خورده‌ای سن دارد و کم کم پیر شده. حاجی بابا می‌گوید با همان لهجه‌ که می‌خواهد جلوی من بپوشاندش.
+چه شب دلگیری است امشب...
می‌گوید: «آخرش تنها می‌شوی، هرکسی همراه باشد یا رهایت می‌کند، یا دنیا آنقدر بی‌رحم هست که هرچقدر هم او هن باوفا باشد، از تو بگیردش. بردارهام کجان، همسرم، فرزندهام؟ می‌بینی، نهایتش می‌فهمی همه‌اش بازی است تا تو را بیازمایند وگرنه باید قبول کنیم همه چیز گذراست اینجا».
حاجی‌بابا، پنجاه و خورده‌ای سن دارد و کم کم پیر شده. حاجی بابا می‌گوید با همان لهجه‌ که می‌خواهد جلوی من بپوشاندش.
+چه شب دلگیری است امشب...
کلی کارت ماشین دستش بود. با ذوق نشونم داد گفت "خانوم اینو ببین. ماشین مورد علاقه‌ی منه". تصویر یه ماشین عجیب بود. پشتش نوشته بود "بوگاتی". راستش ذهن دخترانم از علاقه‌های پسرانشون استقبال نمیکنه. به نظرم زیادی خشن و ناآرام و پر فراز و نشیب میاد. اما چشمام رو گرد می‌کنم و با تعجب میگم که "عجب ماشینی دوست داری کسری خیلی حرفه ایه"!... یادم میاد من هم کارت داشتم اما به جای ماشین‌های عجیب، روشون عکس "سیندرلا"، "هایدی"، "سفید برفی" و پرنسس‌های دیزنی بود..
من از نظر فیزیکی اینجام، توی اتاقی که با سبک ایرانی و شرقی چیده شده و ظهرها آفتابِ افتاده روی قالی سیستانی و تابلوی خط شعر مولانا، حسابی دلبری می‌کنه؛ توی رویام هم درحال قدم زدن در کاخ سلطنتی هستم، در حالی که تاج "گره عشق کمبریج" مورد علاقه‌ام رو روی سر دارم و از دیدن اون‌ همه تجملاتِ بابِ میلم لذت می‌برم. در واقع جفتش برام دلچسبه. یکیش رو هر روز زندگی می‌کنم و هویتم هست و برام دوست داشتنی؛ یکیش رو هم رویا می‌بینم و از دیدن عکسا و ویدیوهاش ح
"عیدی امسال کارمندان دولت، هشت میلیون و چهارصد و هفتاد و پنج هزار ریال تمام است"
گویند:
به فرمان شاه عباس، کاروانسراها ساختند. تعدادشان چون به 999 رسید دستور به توقف داد.
گفتند: قبله عالم به سلامت باد! رخصت بفرمایید تا هزار دستگاه تکمیل شود.
گفت: خیر! کافیست؛ حکمتی در آنست که شما قادر به درکش نیستید!
لفظ "هزار" زود گفته میشود و تمام میگردد و لیکن گفتن عبارت "نهصد و نود و نه کاروانسرا" خود ابهتی شاهانه دارد.
برگرفته از @ancient ™
اگر دکارت بیش از چهارصد سال پیش گفته بود: «من می‌اندیشم، پس هستم»، زنان در جامعه امروز غرب و همه جوامع غربزده ناچار باید بگویند: «مرا نگاه می‌کنند، پس هستم». |فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی|
 
 
پ.ن: وقتی یک پست منتشر می‌کنید از خارج از پنل هم نگاهی به آن پست بیندازید و از انتشار صحیح آن مطمئن شوید. به پیش‌نمایش اکتفا نکنید.
پ.ن: تیتر نمیدونم چرا اینقدر مسخره از آب در اومد؟ (از اثرات سانسوره دیگه)
برای خرید یک سری ظروف مسی به بازار رفته بودم.
قیمتهای این ظروف واقعا بالا رفته و برام جالب بود.
قیمت لیوان مسی از هجده هزار تومان شروع می شد و تا سی هزار تومان میرسید.
قیمت یک جای میوه ای بزرگ تقریبا چهارصد هزار تومان بود
قیمت یک پارچ آب را تقریبا یکصد و بیست هزار تومان 
 
چیزی که با توجه به مقایسه قیمتها مشاهده کردم حدودا بیست درصد قیمتها از داخل شهر پایین تر بود
البته توصیه می کنم به بازار سید اسماعیل بروید. قیمتهاش بهتره و مس فروشهای بیشتری
زنهار! متکبر و خویشتن‌دوست مباش. تکبر، رونده را از راه منحرف می‌دارد و خردمند را به حمق و نادانی می‌کشاند. از ثروت دنیا برخوردار باش؛ بنوش و بنوشان، بپوش و بپوشان. همچون نابخردان حریص مباش که روزگاری به خون جگر دینار و درهم گِرد می‌آورند و سرانجام به دست بازماندگان سپرده، خود با کفنی ناچیز جهان را بدرود می‌گویند. این تیره‌بختان در حقیقت خزانه‌ی غیرند و حَمال مظالم.
|علی به فرزند فاطمه چه گفت_ ابوالفضل صادقی|
این جملات رو چندبار باید خوان
صدای تق و توق ترقه! کرونا سوغات سبک زندگی چینی‌ها به مردم جهان و ترقه سوغات سبک خوشحالی کردنشون به ما ایرانی‌ها ست! 
از این حجم از حماقت مردم واقعا شگفت زده‌ام. و تمام آدم‌هایی که بیرون از خونه  بی‌دلیل رفت و آمد می‌کنند رو هیچ وقت حلال نمیکنم. کرونا باعث شد یه عده رو خوب بشناسم. قبلا نسبت به مردم کشور حس دلسوزی داشتم اما از اونجایی که لیاقت آدم‌ها نشون دهنده‌ی رفتاری هست که با اون‌ها میشه، به نظرم این همه بدبختی اندازه‌ی کشوره شاید حتی
حکایت امشب:
یکی را از وزرا، پسری کودن بود. پیش یکی از دانشمندان فرستاد که مر این را تربیتی می‌کن مگر که عاقل شود. روزگاری تعلیم کردش و موثر نبود. پیش پدر کس فرستاد که این عاقل نمی‌شود و مرا دیوانه کرد. 
چون بود اصل گوهری قابل/تربیت را در او اثر باشد
هیچ صیقل نکو نداند کرد/آهنی را که بدگهر باشد
سگ به دریای هفت‌گانه بشوی/که چو تر شد پلیدتر باشد
خر عیسی گرش به مکه برند/چون بیاید هنوز خر باشد
+بیت اخر :)))
سفارشات عمومی بزرگان برای ماه مبارک رمضانغسل و نماز توبه (در اعمال یکشنبه ذی قعده)نماز اول وقت و با حضور قلبنماز شبمراقبه و توجه دایمیتوسلقرائت قرآن (حداقل یک جزء)دعای افتتاحدعای ابوحمزه (هرشب مقداری)دعای معروف سحرعصر جمعه ها یا هرشب: صدبار سوره قدردعاهای مخصوص هر روزتعقیبات و دعاهای مختص و مشترک (رجوع به مفاتیح)هرشب قرائت ده بند از جوشن کبیرهرشب یا سحر، یک سجده طولانی با ذکر یونسیه (حداقل چهل عدد الی چهارصد عدد)نافله های نمازهای یومیهصدقه
بره‌ی ناقلا تو یه مسابقه‌ی بین‌ المهد کودکی! برنده شده. انقدر خوشحالم که انگار خودم تو المپیادی، المپیکی چیزی مقام آوردم! نه شایدم بیشتر!با وجود شرایط خاصی که برای این آزمون داشت، تنها کسیه که از مهدشون برنده شده. از بین چهارصد تا مهد هم، فقط سی و دو نفر برنده شدن.
در واقع ما اصراری به برنده شدنش نداشتیم، اصلا حتی اصرار به شرکتش هم نداشتیم. بعد از اینکه شرکت کرد هم منتظر نتایج نبودیم. و به خاطر همین امروز که شنیدم خیلی غافلگیر شدم. البته قرار
چشم‌ها درون آدم‌هارو نشون میدن. درونت که چرک باشه از کینه/حسادت/خشم نگاهت به آدم‌ها و چیزها میشه نفرت و نفرت... اون نگاه پر از نفرتش اول متعجبم کرد و بعد عصبانی. حالا اما حسم شبیه به دلسوزی شده و با این که باعث بی‌خوابی امشبمِ اما براش دعا می‌کنم، برای آرامشش و رهایی از بندِ تاریک کینه.. آمین! 
+ دارم "سیل" گوش میدم. می‌فرماید که "چون تحویلت نمیگیرم بدمُ میگی/اما می‌دونم پشمات میریزه منو می‌بینی" . بی ادبِ چقدر :)) ولی خیلی راست میگه :دی 
+جای دی
به نام خدا
تمام این دو سه هفته ی گذشته برام توی چنتا سوال خلاصه شده که جواب هیچ کدومشونو پیدا نمی‌کنم :|
یکم: به قول قدیمیا از محبت خارها گل میشن یا به قول جدیدیا برعکس؟
دوم: روزه بی نماز مثل اشکنه بی پیازه یا زنبور بی عسل یا قرمه سبزی بدون سبزی؟ (عذاب وجدان رهایش نمی‌کند زیرا نمازش قضا شده و پدرش او را مسلمان یه ماهه‌ای صدا می‌زند)
سوم: خوشحال باشیم که ربنای شجریان داریم یا ناراحت باشیم که ماه عسل نداریم؟
چهارم: چرا کتابا انقد گرون شده امسال؟
رفتم کتاب فروشی محبوبم خیلی تغییر کرده بود تبدیل شده بود به یه کافه کتاب دوست نداشتم این تغییرش رو چون اصلا دلنشین نشده بود طبق معمول بین کتابا چرخ زدم هی کتابا رو جابه جا کردم دوست نداشتم بی کتاب بیرون برم  نفرین زمین و قمار باز رو برداشتم خسی در میقات هم برداشتم اومدم حساب کنم دیدم حس خوندن قمار باز و نفرین زمین رو ندارم برگشتم گذاشتم سر جاش خسی در میقات موند توی دستم  چشمم به من او افتاد یاد قدیما و ذوق و شوقی که من او رو میخوندم افتادم برد
به قرار این شب‌ها بعد از رکعت چهارم نمازعشا بغض گلوگیر می‌شود باز. سلام را که دادم سرم را به زانوم می‌گذارم و زیرلب حرف‌هایی می‌زنم بی‌هدف. اشک حلقه می‌شود توی کاسه چشم هام اما نمی‌افتد، همانجا پرده می‌شود برای دیدن...
به قرار این شب‌ها قدم می‌زنم و فکر میکنم که این درد را می‌شود به که گفت، مادر؟ یکی از دوست ها؟ تو؟ نه... خدا؟ جواب نمی‌دهد که. گفتگو با یک موجود ساکت می‌دانی چه عذابی است؟ دم گیت بغضم می‌گیرد باز...
کاش از ابتدا اینها را می
#شهید_سید_مجتبی_علمدارشیوه خاصی شهید سید مجتبی علمدار در جذب جوانان داشت گاهی حتی خود من هم به سّید می گفتم: اینها کی هستند می آوری هیأت؟ به یکی می گویی بیا امشب تو ساقی باش. به یکی می گویی این پرچم را به دیوار بزن و .. ول کن بابا! می گفت: نه ! کسی که در این راه اهل بیت(ع) هست که مشکلی ندارد ، اما کسی که در این راه نیست ، اگر بیاید توی مجلس اهل بیت(ع) و یک گوشه بنشیند و شما به او بها ندهید می رود و دیگر هم بر نمی گردد اما وقتی او را تحویل بگیرید او را جذب
به قول یارم "دلم مچاله شده"...
دوست دارم بشینم زار زار گریه کنم اما به نقل از پیج ارگانیک مایندد: "رفیق، بخوای نخوای ما غبار کیهانی بی اهمیتیم که روی لکه‌ی کوچیکی به اسم زمین پرسه میزنیم. مساله این که الکی خودمون رو مهم تصور می‌کنیم، واقعیتش این که ما هیچی نیستیم".
این‌ جمله ها اولش عصبانیت میکنه. بعد اگه ادم متعصبی نباشی به فکر فرو میبرتت. و اگه دقیق تر و از بالا نگاه کنی شعر مولانا یادت میاد که میفرماید "دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ".. 
با این
این اولین سفر دونفره ی ماست، مادر و پسری!
سفر به شهر پلها (سی و سه پل، پل خواجو، پل فلزی، پل وحید! و الخ) میرم به دیدار یاران قدیمی،  فوامیل دور، رفقای مومن ارزشی!
اصفهان رو دوست دارم، چون میتونی تو میدون امامش، برای چند ساعتم که شده، از شر بلوای مدرنیته، به کاشیای  مسجد شیخ لطف الله پناه ببری، یا میتونی خود شاه عباس بشی رو تخت عالی قاپو و فارغ از هیاهوی تاج و تخت بشینی به تماشای چوگان بازی، یا شایدم بشی یه زن پوشیه زده ی  عصر صفوی، که اومده واسه
پرونده‌ى علمى غدیر تا کنون دوران بى‌وقفه‌ى هزار و چهارصد ساله‌اى را پشت سر گذاشته که طى آن «امر» پیامبر (صلى الله علیه وآله) بر پشتیبانى دائمى از غدیر به اجرا در آمده است. واعظان بسیارى بر فراز منبرها و علماى وارسته اى در مجالس بحث و مناظره و مؤلفان زبردستى در کتاب‌ها و ابرمردانى همچون سلمان، ابوذر و مقداد، به‌عنوان شاهدان صدق غدیر و نیز خدمت‌گزارانى در آحاد جامعه، وظیفه‌ى حراست و دفاع از این آرمان بزرگ اسلام را بر دوش کشیده اند.اگر غدی
چند روزی است که یکی از کتاب‌هایی را که تنها استفاده‌ام از آن تا امروز، وزین‌تر کردن ترکیب رنگی کتابخانه‌ی کوچکم در خوابگاه بوده است، جایگزین اینستاگرام‌گردی‌ها و تلگرام‌‌روبی‌هایم کرده‌ام. کتاب، کتاب «جمهور افلاطون» است. خرد‌ورزی‌ها و مباحثه‌های بشری در چهارصد سال قبل از میلاد مسیح. خواندن این کتاب، برای من ورود به دنیایی از شگفتی‌ها بوده است. با هر استدلال و مباحثه‌ای که در آن می‌خوانم، از اینکه سقراط دو هزار و چهارصد سال قبل،
من شب آخر رسیدم اردو جهادی!
اون شبو خوابیدیم.
صبح بیدار شدیم.
دیگه خبری از بچه های روستا نبود.
چون دیروز اختتامیه برگزار شده بود.
با (حسین.ب ، صالح.م ، ابوالفضل.ح ، حسین.ع) سوار چهارصد و پنج شدیم و راه افتادیم طرف روستای انقلاب. رفتیم مدرسه و کلاساشو که 20 روز اونجا کلاس برگزار شده بود، تمیز کنیم و وسایل اصافی رو بیاریم.
از اینا که فاکتور بگیریم
( جارو زدن سالن ورزشی مدرسه در حین گوش دادن مداحی اربعین ...
جارو زدن کلاسا ...
سوار موتور شدن و بردن صندوق
مگر این اندوه و سنگینی دل مرا به نوشتن وادارد، به این که چند کلمه بنویسم تا مگر گریزی باشد از این آشفتگی از این اندوه که چند دقیقه مبهوتم می کند به سرخی غروب پشت برج های بلند و دلم را چنگ می زند.
این اندوه که صدای بلند تو را تاب نمی آورد و سردرد می شود، گردن درد می شود، پادرد می شود و کجاست که درد نکند از من زیر این سنگینی مانده بر دلم؟
دلتنگ می شوم صبح، بیهوده از تو دلگیر می شوم بعدازظهر درحالی که می دانم بی دلیل است و عصر می فهمم تنها دلم برایت ت
پیشوایان و بزرگان دین و آیین ما، آن ها که از موجودات نامرئی باخبرند و آنهایی که از فضای جو و آسمان ها با خبرند، و آن هایی که از اعماق علوم آگاهند، حتما و یقین درباره ی وقوع حوادث و از احوالات آینده ی بسیار دور هم با خبرند.
ابعاد علمی آن ها برای ما معلوم است و حال بُعد زمانی آنها را ببینیم.
یعنی پیش بینی آنها درباره ی امروز که زمان ما است، و از آن تاریخ بیش از هزار و چهارصد سال گذشته و از اوضاع و احوال امروز، برای مردم زمان خود چه گفته اند؟ که این ه
نخود
آش
نخودهای آَش ادم
آدم های نخود آش
 
در دانشنامه آزاد ویکی پدیا در اینباره می نویسد .
گیاه نخود گیاهی یکساله و بوته ای کوتاه از خانواده حبوبات است که بلندی آن به
حدود سی سانتی متر می رسد .
ساقه این گیاه پوشیده از تارهای غده ای است .
شاخه ها نازک برگ های زیر آن از سیزده تا هفده برگچه کوچک و دنباله دار و گل
ها سپید می باشد .
 
و البته بعد راجع به نحوه کشت پراکنش و خاستگاه
مواد موجود در نخود پخته شده
و این آخرین مطلب بسیار زیبا خواندنی و دانستنی
* صـبح اومدم اینجا بنویسم چشمم به گوشیه تا اسمس واریز دریافت کنم و اینطور حس میکنم که هر چی بیشتر به این گوشی فسقلی نیم وجبی نگاه کنم اسمس مربوطه زودتر به دستم میرسه ... وسط نوشتن گفتم نه ! با اینجا نشستن و زل زدن به گوشی مشکلی حل نمیشه بهتره برم تو بانک ، به نیت انتظار زل بزنم به گوشی . 
سریع خودم رو به بانک رسوندم . فیش های مربوطه رو برداشتم و شروع کردم به پر کردن ... برداشت 50 میلیونی از حسابی که فقط یه میلیون موجودی داشت :(  نمیدونستم برای شرایط پی
در برابر احساس ناگوار تنهایی، ضعف، دلتنگی، عصبانیت، بی‌صبری و هزار احساس دیگر که آنقدر در هم رفته اند که نمی‌شود برایشان اسم گذاشت، من صبور نیستم و نبوده‌ام انگار همواره پی تو گشته ام تا شاید بیایی و با جادو...می‌گویی اما کاری از من ساخته نیست، راست می‌گویی! صادقانه و شفاف.
اما من...
بهتر است کمتر شام بخورم، شب ها را بخوابم، از شبکه‌های اجتماعی کمتر استفاده کنم، مشورت کنم و سر خودم را شلوغ کنم تا این احساسات مجال بروز نداشته باشند یا کارها
خاطرات اردو جهادی شهریور نود و هشت: (شماره سه)
من شب آخر رسیدم اردو جهادی!
اون شبو خوابیدیم.
صبح بیدار شدیم.
دیگه خبری از بچه های روستا نبود.
چون دیروز اختتامیه برگزار شده بود.
با (حسین.ب ، صالح.م ، ابوالفضل.ح ، حسین.ع) سوار چهارصد و پنج شدیم و راه افتادیم طرف روستای انقلاب. رفتیم مدرسه و کلاساشو که 20 روز اونجا کلاس برگزار شده بود، تمیز کنیم و وسایل اصافی رو بیاریم.
از اینا که فاکتور بگیریم
( جارو زدن سالن ورزشی مدرسه در حین گوش دادن مداحی اربعین ...
امروز به اندازه ی دیروز خوب نبودم. کمتر کار کردم اما تا ساعت ۱۲ بیدار میشینم به کار. امروز تا الان فقط کتاب خوندم از الان به بعد خورده کاریامو انجام میدم. عصرم رفتم بیرون خرید. یه مانتوی معمولی البته پاییره شد چهارصد تومن :/ خیلی معمولی بودا هرچند سادست و من دوسش دارم اما خب. بیخیال  فردام قراره با مهسا و ساجده بریم بیرون واسه همون رفتم لباس خریدم چون لباس گرمام همه شمالا و نیاوردم هیچی. هوام خب حسابی اینجا سرده. همین کم حرفی منو ببخش. نمیدونم چ
پنج سال
شصت ماه
چهارصد و بیست هفته
هزار و هشتصد و بیست و پنج روز
چهل و سه هزار و هشتصد ساعت
دو میلیون و ششصد و بیست و هشت هزار دقیقه
صد و پنجاه و هفت میلیون و ششصد و هشتاد هزار ثانیه
بسه دیگه ...
همچین زمان کمی نیست!
......
تا چقدر میتونیم دووم بیاریم !؟
چقدر اهل خطریم !؟
یاد اون شعره افتادم که میگه محبوب من مبادا مرد خطر نباشی !
......
خطاب به خودم
هه پسر ! بازیگر خوبی میشی !
میای وسط هال و از بازی پینگ پونگ کفترها حرف میزنی و مثل همیشه به این سریال های صد م
 دیشب رفتم که بخوابم و یادم اومد که امروز تعطیله...
و چنین شد که تا لنگ ظهر خوابیدم و عصر رفتم به سمت کشف جدید....
فروشگاه های خیابان پنجم منهتن....
نمیتونم بگم uniqlo چه قدر بزرگ بود و البته گرون به نظرم...
همه برندهای خفن ارایشی و بهداشتی و کیف و اکسسوری...
دم در نگهبانهای سیاه پوست قد بلند....
درو باز میکردن و با کلی لبخند میفرستادنت تو...
اونجا هم پر از ادمای گنده و تعداد کمی فروشنده زن...
به اقاهه گفتم میشه اون گکیف گوچی رو ببینم!
حتی بلد نبودم درش رو با
سلام
لطفا هر کسی که میتونه کمک کنه:
توی یه نظر سنجی و مسابقه محلی شرکت کردم به اینصورت که از یه سرمایه 500 هزار تومانی و در یک روستا و داشتن یه حیاط بشه یه راه و روشی به وجود آورد که حداقل 2 نفر توی روستا صاحب شغل بشن. چون تا الان 7 بار این مسابقه انجام شده و عملی هم بوده میخوام بهم کمک کنید و راهنماییم کنید. 
نظریه من اینه که چون شهرستان ما خیلی سر سبزه و پایتخت طبیعت استان فارس هست من میگم میتونن 250 هزار تومان رو جوجه بخرن(جوجه های محلی که میشه توی
سپهر تصادف کرد. من نرسیدم کتابم را تمام کنم. 
هول فردا برم داشته. همه مان صحیح سالمیم. من خوابالودم. ایده ای ندارم که کی قرار است کتاب را تمام کنم. 
نسترن با سپهر شوخی کرد که دم در بابت تصادفت دعوا شده. شوخی ناپسندی بود. سپهر ناراحت شد. نسترن ناراحت شد که سپهر ناراحت شده. 
من هیچوقت جنبه شوخی را نداشتم! خوابالودم و هنوز بیش از نیمی از یک کتاب چهارصد صفحه ای روی دستم مانده. اگر شوخی مسخره نسترن نبود، یلدای بدی نمیشد. 
خاطرم هست که باید از پنج شنبه پ
عرض تبریک به مناسبت حلول ماه مبارک رمضانوقبولی طاعات ، بمناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان به استحضار دوستان میرسانیم.اقدامات ذیل به اذن و نیابت ولی نعمتمان حضرت سلطان علی ابن موسی الرضا(ع) و به نیت سلامتی قطب عالم امکان حضرت بقیه الله العظم(عج) توسط شما عزیزان انجام شد.1.دو راس گوسفند ، به مبلغ چهار میلیون و صد و چهل هزار تومان که به چهل و هشت بسته گوشت تقسیم شده و بین نیازمندان توزیع گردید.2.مبلغ یک میلیون و دویست هزار تومان ، گوشت چرخ کرده3.مبل
ساعات کار همه روزه از ساعت 11 صبح تا 23.30 شببرای دیدن منوی غذا های فست فودی عکس را لمس نمایید.
پیتزا وفست فود نیروهوایی،پیتزا و فست فود بیمارستان فجر،پیتزا و فست فود پیروزی،پیتزا و فست فود نبرد،پیتزا و فست فود پرستار،پیتزا و فست فود ائمه اطهار،پیتزا و فست فودافراسیابی،پیتزا و فست فود مقداد،پیتزا و فست فودچهار راه کوکاکلا،پیتزا و فست فود بلوار ابوذر،فست فودی نبرد،فست فودی پرستار،پیتزا و فست فود چهارصد دستگاه،پیتزا فروشی خوب پرستار،فست فود
تقویم شیعه
پنجم ربیع الاول
وفات حضرت سکینه علیها السلام
حضرت سکینه علیها السلام دختر امام حسین علیه السلام ۵۶ سال پس از واقعه کربلا، در شب پنجم ربیع الاول سال ۱۱۷ هجری قمری در مدینه وفات کرد.  مادر ایشان حضرت رباب علیها السلام است که با هم در واقعه کربلا حضور داشتند، و همواره با اسرا به کوفه و شام رفتند. در صبح روز رحلتش محمد بن عبد الله (نفس زکیه) چهارصد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت آن حضرت در مجمره‌ها سوزانید. خالد بن عبد الملک حاکم
۱- بازی‌هامون توی پاویون و خنده‌هامون از ته دل۲- سودهای خوب توی سالِ خوبِ بورس۳- اولین اینتوبه‌کردن‌های موفقِ نسبتاً تنهایی و حس خوبش۴- حسِ خوبِ این که یه نفر واقعاً اینقدر دوستت داره، و از همه جهت قبولت داره...۵- پیامکِ یهوییِ اولین حقوق اکسترنی (عملاً اولین پولی که تو این مسیر گیرمون اومده) به مبلغ ۳ میلیون و چهارصد. البته حقوق چار ماه رو یه باره دادن :))
۶- نوشتنِ کلمه‌ی «دکتر» برای اولین بار، پشتِ اسم‌مون روی کارت...۷- گروه‌بندی با بچه‌ها
دانلود فیلم Iceman The Time Traveler 2018 دوبله فارسی
دانلود فیلم مرد یخی در سفر زمان کیفیت عالی ۱۰۸۰p
دانلود نسخه کم حجم فیلم مرد یخی در سفر زمان Iceman The Time Traveler 2018
لینک دانلود قرار داده شد
مطابق با قوانین جمهوری اسلامی
 

موضوع فیلم : چهارصد سال بعد باز می‎گردد تا نبرد ناتمامش
را به پایان برساند و… نگهبان امپراتوری پس از خیانت اطرافیانش به صورت
تصادفی زیر برف دفن شده و در زمان منجمد می‎شود.
 
ادامه مطلب
فیلم سینمایی کمدی رحمان هزار و چهارصد
نسخه بدون سانسور و حذفیات فیلم ایرانی رحمان 1400
Free Download Original Movie Iranian Called Rahman 1400 FullHD1080P
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گروه فیلم : کمدی / اجتماعی
سال تولید : 1397
کارگردان : منوچهر هادی
بازیگران: ساره بیات, بهرام افشاری, سعید آقاخانی, محمدرضا گلزار, یکتا ناصر, مهران مدیری
خلاصه داستان : رحمان آبدارچی یک شرکت بسیار بز
رسید پرداختی که در تصویر پایین مشاهده می کنید مربوط به برداشت مبلغ بیش از یک میلیون و چهارصد هزار ساتوشی بیت کوین از سایت کوین پات
می باشد که درخواست برداشت آن در تاریخ 10 آپریل 2019 برابر با 21 فروردین
1398 انجام گردیده است و کمتر از 48 ساعت به کیف پول اصلی و دائمی ما در
سایت بلاک چین واریز گردیده است. لازم به ذکر است که این مبلغ معادل چیزی حدود بیش از 70 دلار
است که تقریبا برابر با یک میلیون تومان می باشد. شما هم می
توانید با عضویت در سایت کوین پات و
سلام
 27 سالمه من قبل خدمت سربازیم یه شغلی داشتم وقتی خدمتم تموم شد اومدم یعنی دو سال پیش دوستم بهم پیشنهاد داد اگه دوست داری با هم کار کنیم، قبول کردم، شغلمون هم پرورش مرغ ارگانیک و اردک و این چیزهاست.
تا الان با هم کار کردیم این شغل مون درآمد آنچنانی برامون نداشت، حتی اتفاق میافتاد از جیب مون خرج کنیم ولی اکثر وقت ها سیصد چهارصد تومن تو یه ماه به هر نفرمون میرسید، دوستم دو تا شغل دیگه داره هم تو یه مغازه الکتریکی کار میکنه هم یه شغل نصفه و نیم
نشسته بودیم دور هم، حرف انتخابات شد، شوهر‍ِ خواهرشوهر (که اصولا نود درصد حرفاش شوخیه) گفت: ما که جمعه میریم بادرود، هم رای میدیم، هم زیارت میکنیم، هم ناهار میخوریم، هم صد تومن پول میگیریم و میایم.
همه خندیدن، منم کلا نگرفتم منظورشو و به شوخی برداشت کردم...
تا اینکه دیروز آبجی مریم (که شوهرش کارمند یه شرکتِ خودروسازی خودروهای مطمئن و بی کیفیته) میگفت تو شرکتِ خودروسازی شون، ثبت نام میکردن برای رای، میبرن بادرود، چهارصد تومنم پول میدن! میگفت چ
ساعات کار همه روزه از ساعت 11 صبح تا 23.30 شببرای دیدن منوی غذا های فست فودی عکس را لمس نمایید.
پیتزا وفست فود نیروهوایی،پیتزا و فست فود بیمارستان فجر،پیتزا و فست فود پیروزی،پیتزا و فست فود نبرد،پیتزا و فست فود پرستار،پیتزا و فست فود ائمه اطهار،پیتزا و فست فودافراسیابی،پیتزا و فست فود مقداد،پیتزا و فست فودچهار راه کوکاکلا،پیتزا و فست فود بلوار ابوذر،فست فودی نبرد،فست فودی پرستار،پیتزا و فست فود چهارصد دستگاه،پیتزا فروشی خوب پرستار،فست فود
«دو عاشق» یکی از آثار رضا عباسی، نگارگر و خطاط معروف عصر صفویه است که حدود چهارصد سال پیش و در اواخر عمر او خلق شده. آنچه در این مینیاتور جالب است، نمایاندن معاشقه و مغازله در یک اثر هنری در جامعه‌ای بوده که در آن بروز و ظهور چنین اعمالی در عرصه عمومی تابو و خلاف عرف تلقی می‌شده. توجه به عشق دنیایی و ناسوتی در زمانی که فرهنگ، ادبیات و هنر ایرانی عمدتاً عشق معنوی و لاهوتی را می‌ستود، نکته‌ای است که در آثار رضا عباسی می‌توان مشاهده کرد. با این
سلام
تو مینیبوس سرویس مدرسه ابتداییم، 
اون اوایل که جمع و تفریق یاد گرفته بودیم،
یادمه بیشتر از ۱۰۰ بار شاید حساب کردم سال ۱۴۰۰ چند سالم میشه. همیشه هم حدود ۲۶ ۲۷ ۲۸ در میومد جواب :)) بعد خودمو تصور میکردم چه شکلی ام
قدم چقدره، بچه دارم؟
و چرا انقدر دیر میگذره و ۲۷ سالم نمیشه!
خیلی برام جالب بود که ببینم قرن عوض بشه. اون موقع ها مغزم که خیلی کار نمیکرد فکر میکردم قرن ۲۱ ام تموم میشه.
الان که نگاه میکنم، نسبتا زود گذشت.
قرن ۱۵ ام هجری شمسی هم احتما
یاسمن چند بار با فواد جروبحث کرد. جو بینشون متشنج بود و من حس خوبی نداشتم.
تولد فواد بیست دی‌ه. پیشنهاد دادم در کنار تولد نگار و کیمیا، برای فواد تولد بگیریم و یاسمن استقبال کرد. گفتم ایده‌ش رو تو مطرح کن که اوکی شه بینتون.
یاسمن گفت به کمیل و داریوش هم بگیم. بعد کلاس، نشسته بودیم دور یه میز. من و سمیه و یاسمن، کمیل و داریوش. گفتن خب پس یه تولد می‌گیریم واسه فواد و کیمیا و نگار و عطیه.
شروع کردن راجع به کیک و کادو حرف زدن. سمیه گفت: «خب به نظرم بقی
به نظر می‌رسد درگیر فرعیات شده‌ایم و از اصل جامانده‌ایم. جوان‌ترهایی را می‌بینم که تا دلت بخواهد کتابهای عرفانی و شرح حال اولیای الهی را دارند و از ریزترین ماجراهای منقول و مکاشفات فلان ولی خدا مطلع‌اند اما در فهم اصول دین و شناخت مبانی اعتقادی شیعه درمانده‌اند و این دردناک است؛ چرا که فکر میکنم فهم این دست مکاشفات و درک آن حالات و دریافت‌های عرفانی اولا در قد و اندازه امثال من نیست، ثانیا این دست مسائل خیلی شخصی است و نسخه پیچیده شده
ساعات کار همه روزه از ساعت 11 صبح تا 23.30 شببرای دیدن منوی غذا های فست فودی عکس را لمس نمایید.
پیتزا وفست فود نیروهوایی،پیتزا و فست فود بیمارستان فجر،پیتزا و فست فود پیروزی،پیتزا و فست فود نبرد،پیتزا و فست فود پرستار،پیتزا و فست فود ائمه اطهار،پیتزا و فست فودافراسیابی،پیتزا و فست فود مقداد،پیتزا و فست فودچهار راه کوکاکلا،پیتزا و فست فود بلوار ابوذر،فست فودی نبرد،فست فودی پرستار،پیتزا و فست فود چهارصد دستگاه،پیتزا فروشی خوب پرستار،فست فود
ضمن عرض تسلیت شهادت مجاهد بزرگ سردار حاج قاسم سلیمانی به تمام محبین این بزرگوار ...
سید عباس موسوی شهید شد و سید حسن نصرالله آمد!سید حسین حوثی شهید شد و عبدالملک حوثی آمد و حاج قاسم و ابو مهدی شهید شدند و شک نکنید که سختر از آن ها خواهند آمد.
ما به قرآن ایمان داریم که فرمود:
«مَا نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ۗ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»
هر چه از آیات قرآن را نسخ کنیم
به استناد سایت مشاوره حقوق کیفری دینا ، نرخ دیه کامل انسان برای هر سال توسط رئیس قوه قضاییه تعیین می شود که نرخ دیه کامل انسان در سال 99 به مبلغ سیصد و سی میلیون تومان برای ماه های غیر حرام و چهارصد و چهل میلیون تومان برای ماه های حرام تعیین شده است . برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد میزان ، مبلغ و جدول قیمت دیه سال 99 بر روی لینک زیر کلیک کنید :
 
 
www.heyvalaw.com/web/articles/view/1119/نرخ-دیه-در-سال-99.html
همو کاغذ اخبار کیک پر که از کیک کرده مزه دار بود یادتان است که با دندان تراشش میکردیم؟ همو الکول زدن پیش از پیچکارى که از سوزن پیچکارى کرده خطرناکتر بود؟ همو رنگ پوقانه هاى هوایى از دور؟؟؟ بلى کلش در اشتکى، بیخبر از سیاست و جنگ. 
 
 
 
 
 
طفولیت امرا در یک صلح نسبى در کابل به یاد دارم. در کودکى زمانیکه رنگ پوقانه ها را از دور میدیدیم دو پا داشتیم دوى دیگر قرض میکردیم، از بزرگان پول میگرفتیم و پوقانه میخریدیم، اغلبا" آبى یا گلابى یا زرد خالخالى.
همو کاغذ اخبار کیک پر که از کیک کرده مزه دار بود یادتان است که با دندان تراشش میکردیم؟ همو الکول زدن پیش از پیچکارى که از سوزن پیچکارى کرده خطرناکتر بود؟ همو رنگ پوقانه هاى هوایى از دور؟؟؟ بلى کلش در اشتکى، بیخبر از سیاست و جنگ. 
 
طفولیت امرا در یک صلح نسبى در کابل به یاد دارم. در کودکى زمانیکه رنگ پوقانه ها را از دور میدیدیم دو پا داشتیم دوى دیگر قرض میکردیم، از بزرگان پول میگرفتیم و پوقانه میخریدیم، اغلبا" آبى یا گلابى یا زرد خالخالى. از جنگ
یکی دو دوز پیش نوشت:
رفتیم سرکوچه نماز رو ب جماعت خوندیم و افطار کردیم. روزی چهارصد بار دارم استغفار میگم
وقتی ب ماه رمضان نزدیک میشم
میگم واااای دوباره چجور اخه من روزه بگیرم واقعا دوباره شروع شد
بعد وقتی شروع میشه ب طور خیلی خوبی میتونم روزه بگیرم و هیچیم نمیشه و ی جوری هم هست ماه رمضان چشم رو هم بزاری تموم شده. بعدش ب خودم میگم عه این ک چیزی نبود تموم شد من همونی بودم ک میگفتم ای واااای داره شروع میشه؟؟؟
و دعای مورد علاقه ام جوشن کبیر ک هر سا
                             اللهم احفظ صاحب هذالدعا من شر السلطان الجابر
بسم الله الرحمن الرحیم
 
1=یا من هو اقرب الی من حبل الورید یا فعالا لما یرید یا من یحول بین المرء و قلبه یا من هو بالمنظر
الاعلی یا من لیس کمثله شیء
 
2= اللهم انی اسالک باسمک العظیم الاعظم الاجل الاکرم المحزون المکنون النور الحق البرهان المبین
الذی هو نور مع نور نور من نور و نور فی نور و نور علی کل نور و نور فوق کل نور و نور تضی به کل ظلمة
و یکسر به کل شدة و کل شیطان مرید
عباسیان با کینه‌توزی علیه اهل بیت علیهم‌السلام، عرصه را هر روز بر آنان تنگ‌تر کرده و با زندان، تبعید و تحت مراقبت‌قراردادن امامان تلاش کردند تشنگان زلال دانش و بینش را از دریای بی‌کران وجود آنان دور نگاه دارند. دوران ۳۳ سالۀ امامت امام هادی علیه‌السلام شاهد تلاش‌های گسترده و مبارزات خستگی‌ناپذیر ایشان در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است.
کتاب حاضر که پژوهشی در زندگانی و سیرۀ امام هادی علیه‌السلام است در هفت فصل نوشته شده است. ف
ساعات کار همه روزه از ساعت 11 صبح تا 23.30 شببرای دیدن منوی غذا های فست فودی عکس را لمس نمایید.
اینستاگرام پیتزا باشیhttps://www.instagram.com/pizzabashi
 
پیتزا وفست فود نیروهوایی،پیتزا و فست فود بیمارستان فجر،پیتزا و فست فود پیروزی،پیتزا و فست فود نبرد،پیتزا و فست فود پرستار،پیتزا و فست فود ائمه اطهار،پیتزا و فست فودافراسیابی،پیتزا و فست فود مقداد،پیتزا و فست فودچهار راه کوکاکلا،پیتزا و فست فود بلوار ابوذر،فست فودی نبرد،فست فودی پرستار،پیتزا و فست فود چ
سیروس امجدی متولد:1374/06/26از خانواده هنرمند و بنام مطرح در حوضه هنری فعالیت های عجیب و قریب تو یکی قطعه های قدیمی می توان به فیک1اشاره کرد
فیک یکی از قطعه های هنری ای بود که توسط حمید صفت دزدیده شده بود که سیروس امجدی از جناب حمید صفت شکایت کرده و به حمید صفت گفت:حمید دزدی کردی باید تاوان سخت و سنگین بدی باید بفهمی که نباید نه دزدی کنی و نه این که جعل آهنگ و ترانه کنی تا یاد نگیری اجازه هیچ گونه آزادی نخواهی داشت
وقتی این حرف رو زد فکر می کرد که چه
نزدیک
عملیات بود و موهای سرم بلند شده بود. باید کوتاهش می کردم. خبردار شدم که یکی از
پیرمردهای گردان یک ماشین سلمانی دارد و صلواتی موها را اصلاح می کند.رفتمسراغش...دیدم کسی زیر دستش نیست. طمع کردم و جلدی با چرب زبانی، قربان صدقه اش
رفتم و نشستم زیر دستش. اما کاش نمی نشستم....چشمتان روز بد نبیند، با هر حرکت ماشین بی اختیار از زور درد از جا می
پریدم. ماشین نگو تراکتور بگو! به جای بریدن مو ها، غِلفتی از ریشه و پیاز می کندشان!از
بار چهارم، هر بار که از
سلام دوستان
عطر و یا ادکلن زنانه که بوی ملایم و خوبی داشته باشه برای بیرون و محل کار هم مناسب باشه (خیلی تند نباشه) و رنج قیمت مناسبی داشته باشه و بشه در این تورم خریداری کرد معرفی کنید ممنون میشم، از نظر قیمتی ماکزیمم چهارصد باشه نه بیشتر، بویی که مد نظرم هست طوریه که تندیش حس نشه که انگار عطر زدم، ولی حس خوش بویی هم به طرف مقابل در صورت نزدیکی با فاصله کم رو بده.
بوش اگر شیرین و یا میوه ای باشه هم خوبه، بیشتر برام قیمت مهمه و شدت بو.
مرتبط:
مشو
بنای
تاریخی مصلی  امروزه در حاشیه بلواری به
همین نام در شهر مشهد قرار دارد اما در گذشته در بیرون از حصار شهر واقع بوده و
نظر کاروانیان را به سوی خود جلب می کرده است.قدمت مصلی مشهد به دوران صفویان باز می گردد
که درزمان سلطنت شاه سلیمان صفوی ساخته شده است و به منظور برگزاری تجمعات مذهبی و
نماز عید قربان و عید فطر مورد استفاده قرار می گرفت. مصلی مشهد از نظر طرح و نقشه
ی کلی معماری ،  شامل ایوانی مرتفع و دو
ایوان کوچک منتهی به فضاهای چهار ضلعی در ط
بنای
تاریخی مصلی  امروزه در حاشیه بلواری به
همین نام در شهر مشهد قرار دارد اما در گذشته در بیرون از حصار شهر واقع بوده و
نظر کاروانیان را به سوی خود جلب می کرده است.قدمت مصلی مشهد به دوران صفویان باز می گردد
که درزمان سلطنت شاه سلیمان صفوی ساخته شده است و به منظور برگزاری تجمعات مذهبی و
نماز عید قربان و عید فطر مورد استفاده قرار می گرفت. مصلی مشهد از نظر طرح و نقشه
ی کلی معماری ،  شامل ایوانی مرتفع و دو
ایوان کوچک منتهی به فضاهای چهار ضلعی در ط
بنای
تاریخی مصلی  امروزه در حاشیه بلواری به
همین نام در شهر مشهد قرار دارد اما در گذشته در بیرون از حصار شهر واقع بوده و
نظر کاروانیان را به سوی خود جلب می کرده است.قدمت مصلی مشهد به دوران صفویان باز می گردد
که درزمان سلطنت شاه سلیمان صفوی ساخته شده است و به منظور برگزاری تجمعات مذهبی و
نماز عید قربان و عید فطر مورد استفاده قرار می گرفت. مصلی مشهد از نظر طرح و نقشه
ی کلی معماری ،  شامل ایوانی مرتفع و دو
ایوان کوچک منتهی به فضاهای چهار ضلعی در ط
رولت گوشت
رولت مرغ
رولت میکس

راسته گوساله، پپرونی، قارچ، پنیر، کنجد
فیله مرغ، ژامبون مرغ، قارچ، پنیر، کنجد
فیله گوساله، فیله مرغ، پپرونی، قارچ، پنیر، کنجد

تک نفره:24000
تک نفره:24000
تک نفره:24000

 
پیتزا و فست فود در خیابان پیروزی،نبرد شمالی،چهارصد دستکاه،بلوار ابوذر،پرستار،ائمه اطهار،نیروهوایی،ابدی،برادران افراسیابی
 
سلام اممم این اولین و آخرین پست من توی سال نود و نهه. رفتنم نه از ناراحتی و قهره، نه از ترس و دلخوری، نه از افسردگی و تنهایی، نه هیچ کدوم از اینا، آمم خوب به فکر تغییرات جدیدم، میخوام توی وجود خودم تغییرات جدید ایجاد کنم و خوب میخوام که یه وبلاگ جدید بزنم بدون اینکه شما آدرسش رو داشته باشین،‌یه جورایی از صفر شروع کنم و خوب این توی ایجاد تغییر در خودم به من کمک میکنه قطعا و سال 1400 برمیگردم همین جا و شاید اون یکی وبلاگ رو هم لو بدم. در واقع من نرفت
ادامه داستان:
((واقعا که بغداد شهری زیباست ، هربار که بر آن داخل می شدم رویایی زندگی در آن را می پروراندم اکنون زمان آن است که این رویا را جامه حقیقت بپوشانم ، بگذار ابتدا هیزم های عبدالله را بفروشم سپس می روم انگشتر زیبای عمران را هم می فروشم . راستش دلم برای سادگی عبدالله تنگ می شود. چه کسی را می توانم مانند او بیابم که هیزم هایش را به من می دهد تا آن ها را بفروشم و قرض پدرش را به اسماعیل سبابی بدهم در صورتی که اسماعیل یکسالی است که مرده است .))
ف
نگارخانه هنر انتاریو (به زبان فرانسه: Musée des beaux-arts de
l’Ontario) ، موزه ای هنری در تورونتوست که با گستره ای چهل و پنج هزار
مترمربعی( برابر با چهارصد و هشتاد هزار فوت مربع)، بیش از هشتاد هزار اثر
از سده نخست تا به امروز را در برگرفته و بر این پایه یکی از بزرگ ترین
نگارخانه های آمریکای شمالی به شمار می آید.
بناگذاری نگارخانه هنر انتاریو به سال ۱۹۰۰ بر می گردد که از سوی گروهی از
شهروندان عضو انجمن هنرمندان اُنتاریو انجام گرفت. نخستین نمایشگاه رسمی د
#هیولا رو دیدیم! نپسندیدیم متاسفانه!خیلی‌ها میگفتن که انتظارات به قدری از کارِ جدیدِ #مهران_مدیری بالاست که سخت بشه این انتظارات رو برآورده کرد.من البته همچنان بسیار امیدوارم که در قسمت‌های بعدی ایده‌ی اصلی #پیمان_قاسم‌خانی خودش رو نشون بده و سریال بترکونه.افتتاحیه‌ی این سریال رو با افتتاحیه‌ی سریال «#این_ما_هستیم Thisisus#» مقایسه می‌کنم و به خودم میگم اون چطور قلابش ما رو گیر می‌اندازه که سه ساله داریم دنبالش می‌کنیم و این چطور شروع
۳۳ نکته برای شکست دادن قهرمانان CHESS CONCEPTS THAT TOOK DOWN WORLD CHAMPIONS
۳۳ نکته برای شکست دادن قهرمانان CHESS CONCEPTS THAT TOOK DOWN WORLD CHAMPIONS توسط:  IM Christof Sielecki فرمت:  MP4  +  PGN  قیمت در سایت اصلی 99 دلار معادل یک میلیون و چهارصد هزار تومان آیا از عدم رشد ریتینگ خود خسته شده اید؟ آیا آماده اید که سطح بازی و ریتینگ خود را افزایش دهید؟ مطلب زیر مطالعه کنید! سؤال همیشه یکسان است: چگونه می توان در بازی شطرنج در برابر بازیکنان قویتر پیروز شد؟ برای ضرب و شتم یک بازیکن قوی تر،
به نام خدا
سلام الان در ماهی هستیم که خیلی می تواند به اعمال ما کمک کند و خوب است که مواردی را که در ادامه می گویم را انجام بدیم .( من هم ازدعا های خیرتون محروم نکنید )
1) تلاوت قران کریم در ماه مبارک رمضان : پیامبر اکرم (ص): اگر کسى در این ماه یک آیه از قرآن تلاوت کند، ثوابش مثل کسى است که در غیر ماه رمضان یک ختم قرآن کرده است.
2) اعتکاف در ماه مبارک رمضان : پیامبر اکرم (ص): اعتکاف در یک دهه از ماه مبارک رمضان برابر با ثواب دو حج و دو عمره است
3) دعا و استغ
اثبات وجود حضرت مهدی (علیه السلام) 
 
 
آیا می‌دانید که: یکی از دلایل وجود امام، قاعده ی لطف خداست. (غیبت طوسی ص11)
آیا می‌دانید که: شیعه قائل به مهدویت شخصیه است نه مهدویت نوعیه!
آیا می‌دانید که: «مهدویت شخصیه» یعنی ما فقط یک مهدی را قبول داریم که خانواده، پدر و مادرش، محل ولادت و غیبت و نشانه های ظهورش حتی خصوصیات جسمی او در یک کلام تمام ابعاد مربوط به او از قبل اعلام شده است!
آیا می‌دانید که: «مهدویت نوعیه» به عقیده برخی صوفیه و عرفا یعنی بای
پسره دانشجو بود که هوس کرد زن بگیره، باباش براش دختر دلخواهشو عقد کرد.
هنوز دانشجو بود که تو دوران عقد بابا شد(!) باباش براش هول هولکی عروسی گرفت.
تو دوران دانشجوییش خونه دانشجویی داشت که باز هزینه هاشو باباش میداد.
فارغ التحصیل که شد باباش براش خونه اجاره کرد، بعدم دیدن خونه هه کولر نداره باباش براش اسپیلیت خرید.
حالا خواهرش سال سوم حقوقه. نیاز به لپ تاپ داره. پسره رفته به باباش گفته نخر براش! گفته خودش بره پول جمع کنه بخره!!!!! :/
همون خواهری که
تو تقصیری نداری. حتما الان روی تختت دراز کشیده‌ای و مردمک‌های دل‌فریب‌ات در پشت پلک‌هایت استراحت می‌کنند. یک‌باره چند حجم هندسی می‌بینی که به هم می‌پیوندند و یک آدم درست می‌کنند. یک مرد چهل و چند ساله، از آینده‌ای دور، کاملا معمولی و متوسط. یک لباس سیاه پوشیده که همانند آسمان شب است و یک پارچه‌ی سفید در دست دارد، روبرویت ایستاده است و می‌گوید:
می‌شناسی؟ اگر بگویی نه، ناامید می‌شوم، اما فرقی ندارد، من حرف‌نزده از رویایت نمی‌روم. آم
منطق امروزی یکی ترکهای قدیمی جناب آقا سیروس امجدی هستند
و برای مرور خاطرات این ترک در وبلاگ گذاشته خواهد شد و جناب آقا سیروس امجدی به طور موقت با حرفه موسیقی خداحافظی کردند و قرار شده که یک سریال چهارصد قسمتی بازی کند که این توسط جناب آقا محّمد حسین لطیفی کارگردانی می کنند این از این به بعد به جای سریال"دلدادگان"پخش خواهد شد ، فصل اوّل این ساخته شد و از شبکه3سیما پخش خواهد شد ماجرای این سریال از این قرار است که ماهان که یه شخصیت مافیایی است قص
نفیسه و آیلین : ممنون به خاطر دعوتتون :)من رابطه‌م با روز ها خیلی بهتر از سال هاست.می‌تونم روز ها رو لمس کنم ولی سال ها رو نه.پس به منِ هفت‌هزار و سیصد روز بعد فکر می‌کنم.حقیقتش،تصور کردن منِ یک ماه بعد برام خیلی دشواره،چه برسه به منِ یک سال،ده سال، یا بیست سال بعد تر.احتمالا برای همه همین‌طوره،دلیلشم فقط‌ تغییره.پس دینز داره بر اساس افکار و نظراتِ هزار و سیصد و نود و نه‌ش حرف می‌زنه و نه طرز فکر هزار و چهارصد و نوزده‌ش.که طبیعتا زمین تا آس
دختر نازم رو با خودمم ها. فقط نگام کنید چقدر در صلحم من با خودم:)چند سالمه؟ ۲۴سال. خیلی جوونم. جوونی فصل تلاشه، فصل انجام دادن کارهایی که بعد سی‌سال عارت میاد انجام بدی، بعد چهل سال جون نداری انجام بدی. پس دیر میشه‌. باید جنبید. ریچل رو یادتونه؟ توی تولد سی سالگیش نشست به برنامه ریزی برای زندگی و یهو فهمید خیلی عقبه. من از یهویی‌هایی که میکوبن توی سر آدم میترسم. عین ماهی‌تابه‌هایی که جری توی سر تام میکوبید.توی یک پرانتز پت و پهن اینو بهتون بگ
نفیسه و آیلین : ممنون به خاطر دعوتتون :)من رابطه‌م با روز ها خیلی بهتر از سال هاست.می‌تونم روز ها رو لمس کنم ولی سال ها رو نه.پس به منِ هفت‌هزار و سیصد روز بعد فکر می‌کنم.حقیقتش،تصور کردن منِ یک ماه بعد برام خیلی دشواره،چه برسه به منِ یک سال،ده سال، یا بیست سال بعد تر.احتمالا برای همه همین‌طوره،دلیلشم فقط‌ تغییره.پس دینز داره بر اساس افکار و نظراتِ هزار و سیصد و نود و نه‌ش حرف می‌زنه و نه طرز فکر هزار و چهارصد و نوزده‌ش.که طبیعتا زمین تا آس
کتاب آب نبات هل دار را که دیروز از کتابخونه گرفته بودم، از همون دیشب شروع کردم به خوندن و امروز صبح تموم شد:) اصلا قرار نبود این را خودم بخونم گرفته بودم بدهم بابام بخونه که جذبم کرد و یه جورایی فکر کردم یه شبانه روز وقتم را بگیره بهتر از اینه که اینهم بره گوشه ی ذهنم:)
کتاب با لهجه ی بجنوردی نوشته شده، یادم نیاد آیا قبلا کتاب دیگه ای خونده ام که اینطور با لهجه نوشته شده باشد، من یه دوست صمیمی بجنوری دارم که هر وقت میآیند تهران برا ما و مامانم ای
نزدیک
عملیات بود و موهای سرم بلند شده بود. باید کوتاهش می کردم. مانده بودم
معطل تو آن برهوت که جز خودمان کسی نیست، سلمانی از کجا پیدا کنم. تا این
که خبردار شدم که یکی از پیرمردهای گردان یک ماشین سلمانی دارد و صلواتی
موها را اصلاح می کند.رفتم سراغش. دیدم کسی زیر دستش نیست. طمع کردم و
جلدی با چرب زبانی، قربان صدقه اش رفتم و نشستم زیر دستش. اما کاش نمی
نشستم. چشمتان روز بد نبیند. با هر حرکت ماشین بی اختیار از زور درد از جا
می پریدم. ماشین نگو تراک
بعضی حرف ها را باید مختصر و مفید گفت:
"خداقوت بروبچه های بسیجی و هیأتی شهر که این روزها عطر بیعت غدیر را در کوچه پس کوچه های دیار مومنان افشاندید."
به فاصله چهارصد کیلومتر از موطن خود، پژواک شکوه جشن غدیر بابل را با گوش جان شنیدم. این روزها کسی نیست که از شهر من تماسی بگیرد و با ربط و بی ربط اشاره ای به گستره فراگیر جشن غدیر نداشته باشد.
شهرداری بابل در ویژه برنامه های زنجیره ای بیعت تا بهشت، ده شب جشن و نشاط را در قالبی شاد و موجّه به محله های دور
صبح که پایم را توی بخش گذاشتم دکتر د یک مشت درشت بار همه‌مان کرد، همان دعواهای الکی همیشگی. دیروز دو ساعت و نیم منتظر همین آقای دکتر بودم که باعث شد به بعضی برنامه‌هام نرسم. دو بار مجبور شدم بروم پیش خانم پ برای حضوری زدن چون بار اول احتمالا کافی نبوده و سرکار را راضی نکرده! یک تبخال زده‌ام که حالا در مراحل آخرش است و گوشه‌ی لبم را زشت و بدرنگ کرده و حالا زشتیش به درک، مثل چی می‌سوزد و اذیت می‌کند. برای یک کاری سیصد چهارصد تومان پول احتیاج دا
طی چهارصد سال گذشته، غرب بین دنیای بیرونی و دنیای درونی تفاوت قایل شده است و فعالیت‏‌‌های دنیوی را از اموری مثل مذهب، معنویت
و عرفان به کلی جدا کرده است( Neal &Biberman, ۲۰۰۳, p.۳۶۳ ). این
جدایی از یک سو سبب خرافات زدایی و نفی کلیسا بر انسان غربی، تحت تسلط در
آوردن طبیعت و پیشرفت علوم و فن آوری‏‌‌های مختلف، افزایش فوق العاده رفاه
زندگی، ظهور دموکراسی و حاکمیت‏‌‌های قانون و غیره شده است به بیان ساده‌تر
سبب حاکمیت پارادایم عقلایی و مدرنتیه د
قیمت زالو
درآمد پرورش زالو و قیمت زالو ایران بستگی به عوامل مختلفی دارد. ایران یکی از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان زالو است که به دلیل داشتن شرایط مناسب آب و هوایی این امکان فراهم شده است. در گذشته تالاب های ایران امکان این را فراهم می کرد تا صید زالو از این طریق فراهم شود. ولی امروزه با توجه به حجم تقاضا برای زالو درمانی و وجود صنایع مختلفی که از زالو برای تهیه روغن زالو و محصولات آرایشی و بهداشتی و .. استفاده می کنند، نیاز به پرورش و تکثیر ز
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- براساس گفته کانال تمدن ا فغانستان امریکا موشکهائی  به داعش ده است که درنزدیک هیچده کیلومتری شهری به  بلندی میرونند وگرا ی  درب پلیس یا هرنقطه دیگرا به موشک میدهد واین موشک نقطه زن عمل میکند – وچند جای  دیگر راهم بدین  ترتیب میزند دردنیا فقط امریکا و –روسیه دارند که قاربود جناب شهید سرافراز حضرت اندرز گو یکی از انها را از سوریه به تهران بیاورد وکاخ نیاوران زمانی که شاه در بالک ظاهر میشودوبر ای ساواک
پیش به سوی کشاورزی دانش بنیان
تحقیقات، آموزش و پرورش و ارتقاء کشاورزی گفت: ما باید به کشاورزی مبتنی بر دانش حرکت کنیم.
دکتر علی اکبر مویدی : کشاورزی مبتنی بر دانش، اطلاعات و نوآوری است
دکتر علی اکبر مویدی گفت: "کشاورزی مبتنی بر دانش، اطلاعات و نوآوری است." در دانش کشاورزی، محققان باید تحقیقات خود را برای کشاورزان بخش کشاورزی ارائه دهند. علی اکبر مویدی بر این که تحقیقات باید در کشاورزی انجام شود تاکید کرد: "کشاورزان ممکن است در ابتدا مقاومت کن

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها