نتایج جستجو برای عبارت :

چرا من اوتاکو و فوجوشی نیستم ؟!

کنبانوا میناسان:)
امروز اتفاقی تو اینترنت به مطالبی برخوردم که خیلی ذهنم رو مشغول کرده 
کلا تو فکر رفتم که اصلا انیمه دیدن کار درستیه یا نه ؟
حتما شما هم برخوردین به این قضیه چه تو انیمه و چه تو اینترنت که اوتاکو بودن جنبه ی منفی ای داره 
هر وقت تو یه انیمه لو میره که طرف اوتاکوئه همه دید بدی نسبت بهش پیدا می کنن 
خب من همیشه برام سوال بود که چرا اینطوریه و با توجه به چیزهایی که فهمیده بودم از فرهنگ ژاپن و انیمه ها یه پست هم گذاشتم و یه چیزایی رو
دوستان عزیز سلام. امیدوارم حال همه تون خوب باشه ^^ با توجه به وضعیت موجود همونطور که خیلی هاتون میدونید بعضی سایت های آموزشی، رایگان شدند. سایت Future Learn  یکی از این سایت هاست. اگر علاقه دارید و انگلیسیتون یا حتی ژاپنی تون خوب هست، میتونید توی این سایت ثبت نام کنید و این درس رو انتخاب کنید. به معرفی Youth culture و subculture ژاپن پرداخته شده و کلا درس اوتاکو شناسیه :) اگر علاقه به شرکت دارید زود ثبت نام کنید چون هفته اولش شروع شده.
(میم میزدید "اگه  انیمه درس
لطفا دو پست قبل را نخوانید
(همه در حال باز کردن پست قبل:)
خیلی هم فلافبه. 
خیلی چرند و پرند گفتم.
اصن از کجا معلوم تا فردا زنده باشم؟ واتاشی وا باکا دیسسس
اگه یه مامان کمال‌گرای حسابی داشته باشی، می فهمی حرص خوردن برای کارای عقل موندت یعنی خودت عقب مونده ای. 
فقط باید پاشی... و کار درست بعدی رو انجام بدی(به نقل از فروزن دو)
که اینجا کار درست بعدی از نظر مادرم میشد حمام رفتن. :))
 
خبرای خوب بعدی:
20 دسامبر، یعنی شب یلدا، قراره یه سینمایی جدید و مهم از
سلام دوباره:)


من این آپدیت جدید رو گذاشتم اینستاگرام و بعدش یه فیدبک
خیلی جالب و عجیب گرفتم و به خاطر همین لازم دونستم که بیام اینجا شفاف سازی کنم

این مسئله از خیلی وقت پیش تو ذهنم بوده و قبلا تو توییتر و
ایسنتاگرامم در موردش گفتم

قضیه اینجوری بود که من این آپدیت رو گذاشتم و یکی از پیج
های انیمه ای بهم پیام داد که فوجوشی هستی ؟

منم گفتم نه

جواب داد : پس یعنی شیزایا رو شیپ نمی کنی تعجب می کنم اگه
فوجوشی نیستی پس چطور دورارارا دوست داشتی


ای
نام مستعار:ریونا(Riyona)
سن: 15         سال: 2005
رنگ مورد علاقه: آبی... سفید... سیاه
حیوان مورد علاقه: گربه
(کاسپلی)
سبک:رپر
بهترین دوست:ماریانا(Mariyana)
ریونا یه کاسپلی که قراره تو کره کارآموز بشه و بره به جمع آیدل ها
ریونا یه دوست خیلی صمیمی داره که خیلی همدیگه رو دوست دارن
ریونا با شنیدن آهنگ های گروه بی تی اس به موسیقی kpop علاقه مند شد
اولین انیمه ای که دیده و باعثث شده که ریونانا اوتاکو بشه انیمه عاشقان شیطانی هست
ریونا دوست همیشه دوست داره یه انیمهه بسا
پدیده ای هست به اسم مانگو.. آه چیز..مانگا. آره. من موندم چیز دیگه ای تو دنیا بعدجز مواد مخدر مونده من معتادش نشده باشم؟ از انیمه گرفته تا کتاب و سریال....
فقط بگم...به این قیافه در هم بر هم مظلوم و سیاه سفیدش نگاه نکنید. صدتا کمیک رو حریفه. مخصوصا اگه انیمش قرار باشه یه قرن دیگه بیاد و شخصیت مورد علاقه شما هم در طول مانگا قرار باشه زنده بشه....اصن چه شود.
نمی دونم آخرین باری که اینجوری تو خونه دویدم آخر قسمت سوم فصل هشت گیم اف ترونز بود, یا قبل تر. ولی ب
پروردگارا بسی این چند روزه درگیرم...سه عدد مقاله سی صفحه ایی دارم درباره کره جنوبی کیپاپ اوتاکو غیره می نویسم تا پوران و نوید بدبختمون نکن....فیک و سناریو مس توییت و نماشا هم جای خود
.
در این بدبختی فقط این را کم داشتم....در زیر پست خبری پوران جون کامنتی بسی ساده درباره ی عر زدن های خود برای بی تی اس و اکسو کردم...بازم میگم تمامش فقططططططط عررررر بود!
و اینگونه بود که این یک عدد دوست ارمی چنین جواب دقیق و خوب و صالحی به من دادقشنگ اینقد جوابش خوب بو
امروز مطلقا ۱۷ هستم!
در واقع نمی خواستم مطرحش کنم ولی واقعا داره اذیتم می کنه. خب سر صبح که مدرسه بودم دوستم بهم هدیه داد و می دونین من یه لحظه یاد هدیه ی خودم افتادم(هدیه ای که من برای تولدش داده بودم) و اندکی، فقط اندکی خجالت کشیدم:| چون روز تولد به نظرم روز متفاوتی نیست و اون زمان جیبم شپش می پروند بهش یکی از کتابای خودمو دادم:| بله. و بازهم در نظر خودم مهم نبود. ولی امروز به این نتیجه رسیدم که شاید باید از جانب مردم هم به قضیه نگاهی کرد. یعنی در
خب...اگه به بالای صفحه دقت کرده باشید یه بخش جدیدمی بینید به اسم anime board. این بخش فقط مختص انیمه هاییه که می بینم و پست میذارم و لینک می کنم اونجا. 
در واقع،به عنوان یه چالش شخصی، می خوام هر هفته یه پست انیمه ای بذارم تا یه قدمی برداشته باشم در راه اوتاکو گری.
ممکنه مطالبم یه ذره قر و قاطی باشن، پس از الان معذرت می خوام.
 
انیمه و مانگا چه هستند:با یک سرچ راحت در اینترنت می توان فهمید انیمه، یعنی انیمیشن ژاپنی و مانگا هم به معنی کمیک های سیاه و سفید
مینا سان کنیچیوا ^^
درود به همه دوستان عزیزی که از وبلاگم دیدن میکنید. ازتون یه خواهش دارم.
این پست رو گذاشتم تا کمکم کنید وضعیت وبم رو بهبود ببخشم.
میدونم خیلی وقته که فعالیتم پیوسته نیست. مدتی هم هست که سیستم دردسترسم نبوده و از الانم فقط جمعه ها امکان استفاده ازش رو دارم. مطمعنا با شروع سال تحصیلی هم تایمی که الان میتونم برای وب صرف کنم کمتر خواهد شد. با اینحال ازتون میخوام که اشکالات وبم رو بهم بگید.
انتقاداتونو بگید و خواهشا انتقاداتون هم
 
کونیچیوا(^▽^)
مینا سان، میگم شمام براتون پیش اومده دارین انیمه میبینین و طرف داره به دوستش تکست میده بعد حسرت بخورین که ای کاش بجای زیرنویس میتونستین از رو خود گوشی اون شخص بخونینش؟(-_-メ)
من خیلی اتفاق افتاده. برا همون تصمیم گرفتم آموزش زبان ژاپنی رو بزارم و به این بهونه برم سراغش که یاد بگیرم. حس میکنم یه اوتاکو باید بتونه ی ذره ژاپنی بفهمه دیگه.
خب بیخیال خیلی وراجی نمیکنم (*°∀°)
ما توی زبان ژاپنی... :
سه دسته واج آوا به نامهای هیراگانا (平仮
دقیقه های طولانی به خط صاف و چشمک زن روی صفحه سفید خیره شدم. واقعا نمی دانم چه باید بنویسم. نمی دانم. نمی دانم. نمی دانم. خودم را نمی دانم. دنیا را نمی دانم. هرچیز که به آن باور دارم را نمی دانم. حتی نمی دانم که دارم ژست میگیرم یا این واقعیست. نمی دانم شما الان درباره من چه می گویید. نمی خواهم بدانم
از اول بهمن من همین بوده. چرا. این هفته شلوغ بود. اما من...نمی دانم.
مغزم دارد مرا به جاهای عجیبی می برد. بگذارید ارام آرام شروع کنم به گفتن.
ببینید. شاید ای
بسه دیگه. از فاز تسلیت و غم و اندوه بالاخره یه روزی باید بیایم بیرون دیگه نه؟ 
این دو هفته، حتی اگه اتفاقات عجیب و غریب و پشت سر هم و موشک و شهادت و هواپیما و اتوبوس و دیگر وسایل نقلیه رو حساب نکنیم، میشه گفت سرنوشت ساز ترین دو هفته پاییز و زمستان بود تا اینجا. دو تا امتحان و یه امتحان طرح هلال احمر(دادرس؟) هم مونده که بعد میریم به سراغ مدارس و ترم دوم. @_@(,وی از هوش می رود)
 
 
(هلن وی را با آب قند و سپس سیلی از جا می پراند)
اهان آره کجا بودیم؟
اهان +__+
- وای آجی...حدس بزن چی فهمیدم؟
 * چی فهمیدی؟
- دقت کردی...دوبلور کاکاشی سنسه و آقا رضا تو مهارت های زندگی یکین؟
 *_* *_* *_* *_* *_* *_*
 
از انیمه هایی که دوبله غیر ژاپنیشو نگاه کردم، ناروتو بود. به جز اون، یه بار سعی کردم آبشار سرنوشت رو ببینم که خوشم نیومد از دوبله فارسیش، ولی دث نوت  و نوگیم نو لایف رو اجبارا انگلیسی دیدم و نبض رویش(باراکامون) هم که از تلوزیون پخش شد خییییلی دوبله فارسیش بهتر بود.
ولی ناروتو...واقعا یه چیز دیگست. دوبله عجیبی داره اصلا. 
ب
امشب یه اتفاق جالب برام افتاد... یه حسی بهم داده شد که خیلی دلم برای اون حس تنگ شده بود.
خب قضیه از این قراره ...
*this post is gonna be long*
من یه کی پاپرم و به کی پاپر بودنم افتخار میکنم. همونطور که اوتاکو ام و به خاطر این قضیه زیاد بهم توهین شده اما اهمیتی نمیدم. کی پاپ بخشی از زندگی و استایل منه و همونطور که درو دیوار اتاقم پر از پوستر گیم و انیمه است، پر از عکس و پولاروید کی پاپی هم هست. اما مدتی هست که از کی پاپ فاصله گرفتم ... علتش چیه ؟ علتش این سال نفرین شد
امشب یه اتفاق جالب برام افتاد... یه حسی بهم داده شد که خیلی دلم برای اون حس تنگ شده بود.
خب قضیه از این قراره ...
*this post is gonna be long*
من یه کی پاپرم و به کی پاپر بودنم افتخار میکنم. همونطور که اوتاکو ام و به خاطر این قضیه زیاد بهم توهین شده اما اهمیتی نمیدم. کی پاپ بخشی از زندگی و استایل منه و همونطور که درو دیوار اتاقم پر از پوستر گیم و انیمه است، پر از عکس و پولاروید کی پاپی هم هست. اما مدتی هست که از کی پاپ فاصله گرفتم ... علتش چیه ؟ علتش این سال نفرین شد
قبل از اینکه یه بند طولانی و حوصله سر بر بنویسم، بذارید یه چیز جالب بگم.
میدونستید اگه من آزمون نهم به دهم تیزهوشان رو قبول نشم و اگه تکمیل ظرفیت بذارن و من اونموقع قبول بشم، رکورد بیشتر آزمون تیرهوشان داده شده رو میشکنم؟ هفتم، هشتم، نهم و دهم :)
-------
میدونستید بعضی از دانشجوهای پزشکی، سال دوم که درسشون راجب بیماری های مغزیه، یه بیماری میگیرن به اسم ترس از بیماری، که همش دنبال این علائم تو خودشون می گردن؟
-------
آیا میدونستید کتاب زنجیر عشق، بر
قبل از اینکه یه بند طولانی و حوصله سر بر بنویسم، بذارید یه چیز جالب بگم.
میدونستید اگه من آزمون نهم به دهم تیزهوشان رو قبول نشم و اگه تکمیل ظرفیت بذارن و من اونموقع قبول بشم، رکورد بیشتر آزمون تیرهوشان داده شده رو میشکنم؟ هفتم، هشتم، نهم و دهم :)
-------
میدونستید بعضی از دانشجوهای پزشکی، سال دوم که درسشون راجب بیماری های مغزیه، یه بیماری میگیرن به اسم ترس از بیماری، که همش دنبال این علائم تو خودشون می گردن؟
-------
آیا میدونستید کتاب زنجیر عشق، بر
دیانای عزیزم
میخواهم به هانه اینکه دارم به تو نامه می نویسم، سر 44 نفری که این وبلاگ کذایی را می خوانند درد بیاورم. ولی فقط بهانه است. تو نمیخوانی...همانطور که من یادم رفته چطور باید روحت را بخوانم. قبلا می توانستم. یادت هست؟ چند سال پیش بود؟ یک دهه؟ 
برایت مینویسم چون من دلتنگم. شاید خودم هم چندان دلتنگ نباشم. احتمالا به خاطر ناطور دشت خواندن است. بله دارم ناطور دشت را میخوانم. اسمش را نشنیدی؟ عیبی ندارد. این هولدن، راوی داستان مدام دلش تنگ است.
این هفته پست انیمه ای نذاشتم(گذاشتم؟ نمیدونم) برای همین گفتم بیام یه تیکه نابیو بگم از ژاپن. چون بالاخره اوتاکو ها ژاپن رو بهشت برین میبینن ناخودآگاه و این یه قانون نا نوشته است که شده یه بارم دوست دارن برن تو هوای ژاپن نفس بکشن و منتظر مترو بمونن و توی قطار له بشن :)
منبع این حرفای من، کتاب سفرنامه یرادران امیدواره که دو تا برادر جهانگرد بودن نزدیکای سال 1310 بدنیا اومدن. یعنی چند سال بعد از جنگ جهانی دوم و احتمالا دوران پهلوی و رضا شاه بود.(مطم
    
      دخترکی راه راه قسمت اول . 

ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین
چند وقته ازین پست های حاشیه ساز نذاشتم و فکر کنم الان وقتشه XD
یه مدته که زیاد تو یوتیوب و توییتر می چرخم ... راستش خودم خیلی اهل فعالیت کردن تو شبکه های اجتماعی نیستم و خیلی علاقه ای ندارم قاطی بحث های فندوم ها(خصوصا انیمه ای) بشم 
بیشتر مثه ایزایا رفتار میکنم ... دوست ندارم خودم قاطیشون بشم اما از خوندن پست ها و عکس العمل های بقیه خوشم میاد 
چه بسا میرم یوتیوب یه ویدئو باز میکنم اما بیشتر از دیدن ویدئو غرق خوندن کامنت ها میشم 
دوست دارم نظرات مر
    روزها و هفته ها یکی یکی سپری شدن و بالاخره دوران نوجوانی به اتمام رسید.
دورانی که سرشار بود از خنده و خوشحالی؛لبخندهایی از ته دل، آغشته به این جمله ی تکراری که شاید"من خوشبختترین آدم روی کره ی زمینم!!!" دورانی که تا میتونستم توش خندیدم و از زندگیم لذت بردم و هرروز به خودم و اطرافیانم عشق ورزیدم و تا جایی که میتونستم به ذرات اطرافم انرژی مثبت انتقال دادم.
خوشی هایی که با خودشون ناخوشی می آوردن.و ناخوشی هایی که همیشه با خودشون خوشی می آوردن.
ا
   JIKJIK,PISHI              انجمن ادبیات داستانی دریچه کلیک کنید}{}{}{}{ 
 رشت تن پوش زرد خزان به تن دارد ، وباغ بزرگ هلو در خط خمیده ی گذر امین الضرب به خواب فرو رفته ، پسرکی در همسایگی بنام شین ، میگفت ؛ غروب های خزان خورده ی ایام در دلش بشکه های هجران عشق بهار را جابجا میکنند ، اما نمیدانم کدام بهار را میگفت!?... بهار رفته بر باد تقویم چهار برگ دیواری را?.. یا بهار جفای مهربانی که نرفته از یادش را ...? 
لباسهایم را پوشیدم، آنقدر لاغر شده بودم كه در تنم مى ر
خب. این پست باید جمعه میمومد ولی خب...نیومد دیگه. ببخشید :)
این قسمت رو بحث میکنیم سر ژانرای انیمه. یه سری از اوتاکو های ژاپنی، ژانر خیلی براشون مهم هست. یعنی اینطوری که تو my anime list(فیلتره لینکش نکردم) الکی سرچ میکنن مثلا انیمه عاشقانه یا مثلا شونن آی و نتایج جست و جو رو بررسی میکنن تا یه انیمه خوب شکار کنن. 
ژانرای انیمه پر از انشعابه. حدود 10.000 انیمه سال 2016 گزارش شده، که تا حالا باید یه 15.000 تایی شده باشه. برای همین هر انیمه ای در هر موردی که فکرشو ب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها