نتایج جستجو برای عبارت :

غمی شیرین دلم را می نوازد.

"روایت تنهایی" محسن نامجو برای بار صدم داره پلی میشه... اما همچنان میخوام  نامجو خش بندازه رو دلم... اونجاش که میگه دور بسته را،فصل خسته را،دوره میکنم با دوباره ها... کاملا سر میشم . حتی برای همین بار صدم ! دلم میخواد به ملتمسانه ترین حالت ممکن ناله کنم نامجوووو ... سخن از زبان دل ما میگویی ... تو همین حین ذوب شدگی،  صدای سنتورش آتیشم میزنه...آقای نامجو چه کردی با دل من
یک عصر اردیبهشتی هم هست که غمگین نیستم. و گلبهی ام لابد. یوگنی گرینکو "جانِ مریم" می‌نوازد و من زیر این پنجره و روی این کاناپه به شست پاهام نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم که کاش می‌شد این هوا، این رنگِ نور و این نسیم لطیف را برای کل سال نگه دارم. می‌ترسم که این روزها تمام شوند و من خوب نفس نکشیده باشمشان. در واقع هیچ‌کجای زندگیم به چنین چیزی فکر نکرده بودم! شاید چون انقدر بهش نیاز نداشتم. چشم‌هام طور دیگری می‌بینند. مردّدم که این حال "داغی"ست یا "
بیا که زخم زبان می زند سرم به دلمولحظه لحظه ازحرکاتش ملولم  وخجلمنشسته روبروی من به حالتی پر مکربه طعنه نیش وکنایه زند چرا کسلمچه آمده به سرم من خودم نمی دانمچه شد رفیق عزیز وملوسم وزبلمفقط همین که زمین خورده ام ببین بد جورنفس زنانم ودرمانده ام  چو پابه گلممن از خجالت این روزها سرم زیر استنمانده حسی وحالی اسیر در هچلممرا به خنده همی می نوازد این دشمنکه کو رفیق شفیق کجاست آن سجلمنگویمت که تو برگرد خوب  می دانینفس به پای تو بند است ای عزیز دل
خوابم نمی برد، نشسته ام درون خودم و به این فکر میکنم که چرا هیچ آهنگی در من نمی نوازد؟! چرا هیچ کاری مرا به حرکت وا نمی دارد؟! 
شاید مرده باشم!  دم به دم ساعت را نگاه میکنم و می بینم که زمان می گذرد. ثانیه ها از پی هم می روند و می آیند ولی درون من همه چیز ساکت و ساکن می ماند. 
خوابم نمی برد بی آنکه بدانم چه چیز مرا بی خواب کرده.  بی آنکه چیزی بخواهم بی آنکه اندیشه یا احساسی مرا درگیر کرده باشد، گویی پر از هیچم و بی تفاوت، حیرانم که چرا قدرت این حجم ان
به تو که فکر می کنم
انگار در درونم هزاران پرنده مهاجر شروع به پرواز می کنند کرمِ شب تابی بی تاب می شوم و شروع می کنم در روز تابیدن
سقف اتاقم انگار بلند تر می شود و انگار که آسمان شده و هزار غروب در من به یک باره طلوع می کند
به تو که فکر می کنم دخترکی در من گویی ایستاده و قطعه ای گوش نواز از موسیقی صدایت را با پیانو می نوازد صدایم کرده ای نه؟
صدایم کرده ای...
موسیقی از همان راهی به قلب نفوذ می کند که رایحه و بو ... در واقع اصوات بی کلام که از مسیر شنوایی به درون می آیند از کانال تعقل عبور نمی کنند بلکه مانند بویایی و لامسه بر انسان اثر می گذارند و تأثیرشان مستقیم بر کالبد احساس است ولی در مورد کلام مسأله فرق می کند انسان بودن از اینجا آغاز می شود ناطق بودن به معنای قدرت سخن گفتن نیست بلکه به معنای قدرت سخن فهمی است به همین خاطر از ریشه نطق کلمه منطق بیرون می آید
خداوند با تمام هستی انسان را نوازش می ک
آفتاب محرم برمی آید و کربلای دل را در پرتو خود می سوزاند. سرخی بیرق ایستادگی از گلدسته دست ها بالا می رود و در باد به حرکت در می اید. عطر شهادت مشام را می نوازد و چشم ها در انتظار طراوت اشک به تماشا می نشیند. عقربه زمان روی نقطه پنجم عشق قفل می شود. خواب ها از چشم های خسته می گریزد و حسینیه سینه ها سیاه پوش می شود. آری محرم شده و انتظار لباس های مشکی به سر آمده است. این شب ها باید به سوگ نشست، هر شب به سوگ ستاره ای از آسمان حسین علیه السلام.
فرا رسیدن
بر روی ریسه های حرم ،
دلم آرمیده است ...
خورشید را به تماشا نشسته است
و در انتظار دانه های محبت ...
ایستاده است ،
خوشامد می گوید ،
دیده بوسی می کند هر روز ،
با صاحبان دل ...
یعنی دلی را وصل کرده است ،
وقتی که برگه های دلم خیس می شوند .
می خواند ،
روضه ی دلبریِ دنیا را ،
بر سر آن برجِ بلند ،
با شیپور ...
گاه کفش ها را به بغل می گیرد ،
می نوازد گاهی ، کفِ پاهای آلوده به خاک ،
تا که شاید گردی ،
توتیایش باشد ...
دلِ من یک گرهِ کور به یک پنجره است ،
تا که شاید یک روز
زمین چه با سخاوت است. گرمى آغوشش باز است به روى مسافرها 
دانه اى که در خاکش خانه مى کند و گرده ى افشانى که بر آن مى نشیند را در بر مى گیرد و با داشته هایش در طبق اخلاص آن را مى نوازد. بذر ریشه مى دواند و آغوش زمین مى فشارد، جوانه مى زند و سر بر مى آورد. به بار مى نشیند؛ خواه میوه اى باشد یا رنگ و رایحه اى. و دانه یا گرده ى مسافر دیگرى روانه ى سفره ى خاک مى کند. 
زمین را دوست دارم. جایم مى دهد. سفر پیشینم را بذر سفر تازه مى پروراند. هر بار مى رویاندم به ب
 
فارغ از حمام که می‌شوم، پوستم را آغشته به آبرسان جدیدی که گرفته‌ام کرده، 
دنم معطر به بادی اسپلش شده،
لباس پوشیده و موهایم راخشک می‌کنم. راضی‌ از رسیدگی به فاطمه بدون اینکه منتظر کسی باشد.
می‌گویم وقتش رسیده است.
سه پایه را گرد گیری می‌کنم و میروم سراغ رنگ‌هایی که ده سال است گوشه کمد جا خوش کرده‌اند.
درهای تیوپ‌ها را به سختی باز می‌کنم و خدا را شاکرم که مارک خوب آنها جواب داده و هیچ کدام خشک نشد
 
فارغ از حمام که می‌شوم، پوستم را آغشته به آبرسان جدیدی که گرفته‌ام کرده،
بدنم معطر به بادی اسپلش شده،
لباس پوشیده و موهایم راخشک می‌کنم. راضی‌ از رسیدگی به فاطمه بدون اینکه منتظر
کسی باشد.
می‌گویم وقتش رسیده است.
سه پایه را گرد گیری می‌کنم و میروم سراغ رنگ‌هایی که ده سال است گوشه کمد
 جا خوش کرده‌اند.
درهای تیوپ‌ها را به سختی باز می‌کنم و خدا را شاکرم که مارک خوب آنها جواب داده
و هیچ کدام خشک نشد
ناگهان خود را پیدا کنی، در معمولی ترین جایی ک شاید باید باشی ولی، انگار عجیب شده باشد این "بودن". و چیزی از اعماقِ متعفن درونی ک از آن نفرت داری، فشار می آورد و انگار می خواهی چیزی را بالا بیاوری؟ دیوار ها نزدیک تر شده اند و آن رنگِ زرد چندش آور، از همیشه زرد تر شده است و نفست تنگ می شود. ساعت رویِ دیوار، چ بد می نوازد. دقت کردی؟ می شنوی و سرت چقدر گیج می رود و فکر می کنی ک چ عجیب است، ایستادن. برای ساعت ها، ماه ها؟ و ناگاه لحظه ای، و فقط انگار برای ث
 
- تو قبلنا ماهی بودی.
- چرا؟
- همین‌طوری. بهت میاد.
- خودم فکر می‌کردم آب یا درخت بودم.
- آب، آب هم بودی. بهت میاد. پری دریایی بودی!
 
 
"من
پری کوچک غمگینی را
می‌شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نی‌لبک چوبین
می‌نوازد آرام، آرام" 
                           فروغ عزیز ما!
 
غمگین نیستم. :) 
احتمالا از این به بعد هر وقت ماهی ببینم یاد خودم می‌افتم.
 
 
متاسفانه برخلاف هرآنچه بر درختِ تخیلت رویانده بودی، زندگی ـت در هیچ ریشه دوانده است و بعدِ مرگ تنها شاید سوار بر بادی. چرخ زنان و بی هیچ صورتی در گردش و گذر توی ایامِ زمان، متفاوت احوال و در حال نظاره ای، لیک در یک شباهتِ بی ثمر شاید تنها تصویرِ محو و نامعلومی از یک خاطره ای. قربانیِ ادراک در جهنم شخصیِ خویش خواهی ماند و همه چیز را تب دار و غلیظ بخاطر می آوری. تاسف می خوری، می خندی و گریه می کنی. و هیچ راهی نیست برای برگرداندنِ قلب هایی ک بدان تع
متاسفانه برخلاف هرآنچه بر درختِ تخیلت رویانده بودی، زندگی ـت در هیچ ریشه دوانده است و بعدِ مرگ تنها شاید سوار بر بادی. چرخ زنان و بی هیچ صورتی در گردش و گذر توی ایامِ زمان، متفاوت احوال و در حال نظاره ای، لیک در یک شباهتِ بی ثمر شاید تنها تصویرِ محو و نامعلومی از یک خاطره ای. قربانیِ ادراک در جهنم شخصیِ خویش خواهی ماند و همه چیز را تب دار و غلیظ بخاطر می آوری. تاسف می خوری، می خندی و گریه می کنی. و هیچ راهی نیست برای برگرداندنِ قلب هایی ک بدان تع
 
دوسنت اگزوپری با تمام ماجراجوییهایش که خوشبختی تجربه کردنشان را داشت جایی در زمین انسان‌هاست که بیم می‌دهد از روزمرگی‌ها را تسلیم شدن و بودن چنان که می‌خواهند و شاید نمی‌خواهی و نمی‌دانی و فراموش کردن زیستن به آن سان که زیستنی است. این که در نهایت کسی نخواهد بود و ماند تا شانه هایت را تکان دهد و بیدار کند شاعر و آهنگ‌ساز و کیهان شناسی که در وجودت خفته است و به انتظار نشانه‌ای یا ندایی است تا برخیزد و روزمرگی‌ها را چنان که شایسته‌اند
 
دوسنت اگزوپری با تمام ماجراجوییهایش که خوشبختی تجربه کردنشان را داشت جایی در زمین انسان‌هاست که بیم می‌دهد از روزمرگی‌ها را تسلیم شدن و بودن چنان که می‌خواهند و شاید نمی‌خواهی و نمی‌دانی و فراموش کردن زیستن به آن سان که زیستنی است. این که در نهایت کسی نخواهد بود و ماند تا شانه هایت را تکان دهد و بیدار کند شاعر و آهنگ‌ساز و کیهان شناسی که در وجودت خفته است و به انتظار نشانه‌ای یا ندایی است تا برخیزد و روزمرگی‌ها را چنان که شایسته‌اند
متاسفانه برخلاف هرآنچه بر درختِ تخیلت رویانده بودی، زندگی ـت در هیچ ریشه دوانده است و بعدِ مرگ تنها شاید سوار بر بادی. چرخ زنان و بی هیچ صورتی در گردش و گذر توی ایامِ زمان، متفاوت احوال و در حال نظاره ای، لیک در یک شباهتِ بی ثمر شاید تنها تصویرِ محو و نامعلومی از یک خاطره ای. قربانیِ ادراک در جهنم شخصیِ خویش خواهی ماند و همه چیز را تب دار و غلیظ بخاطر می آوری. تاسف می خوری، می خندی و گریه می کنی. و هیچ راهی نیست برای برگرداندنِ قلب هایی ک بدان تع
یک کبوتر بر بام،
و طلوعی پُر از آوازِ خدا.
در و دیوار به جان آمده از سِرّ حیات.
بنگری از لب هر پنجره آن سوی جهان،
سخنی بر لب هاست،
آشنایی در راه...
 
می نوازد بر گوش
قدمی نرم و خوش آهنگ ز دور.
می رسد از ره دور،
یک علمدار که جان می دهد از عمق وجود،
تک تک دل ها را.
شور و شوقی برپاست
در میان گُلِ نورسته ز خاک.
می زند باد سراسر همه جا
سازی از عشق و شباب.
قاصدی گر رسد از راه بیارد امّید.
کوچه زینت شده است.
می رسد از ره دور،
آن علمدارِ پُر آوازه ی ادیان و قرون.
پادشاهی دستور داد، جاسوسانی به شهری سفر کنند و میزانِ رشادت و جنگجوییِ آن‌ها را بررسی کنند تا شاه در حمله به آن شهر، تصمیم بگیرد. 
گروهِ جاسوسان به شهر آمدند. سردسته‌ی جاسوسان در شهر ساعتی چرخی زد و دید که جوانی تاری در دست گرفته، می‌نوازد و می‌گرید و می‌خواند، و می‌گوید: «ای یار سال‌هاست منتظرم چرا نمی‌آیی؟ کارم از دعا و گریه گذشته است بر حالِ زارِ من ترحّمی نما!»
سردسته‌ی جاسوسان فرمان داد، گروهش دست از تحقیق بردارند و گفت: بیایید برگ
می گویند روزی یک پسر کوچک که تازه به کلاس پیانو می رفت و یاد گرفته بود چند قطعه را بنوازد، برای اولین بار همراه مادرش به یک کنسرت پیانو رفت. آن ها در ردیف جلو نشستند و وقتی مادر سرش گرم صحبت با یکی از دوستانش شد، پسر بچه از روی کنجکاوی به پشت صحنه رفت و آن جا پیانو بزرگی دید که هیچ کس روی صندلی آن ننشسته بود. پسرک بی خبر از همه جا پشت پیانو نشست و شروع به نواختن قطعه ساده ای نمود که تازه یاد گرفته بود. صدای پیانو همه ی حاضران در سالن را به خود آورد
تهی تر از همیشه،
پنجره ایی از گرد و غبار
کوله ای پر از شن های بیابان
خانه ایی از خاطرات پژمرده
انگار از نسل روشنی های شب
افسوس که،
فروغ سایه های کاج در درخشش ماه نیستم!
انگار فصل ما نیستی ای «بهارک جان»
که نمی دانی،
دلتنگی انس غریبی دارد با پاییزی که در بهار رخم را زرد کرد!
امشب،
بر جاده شب عاشقان پیدا نبودی!
ندیدن انگار حصار بلند دیدارست....
زمان در کلبه من،
فصل باد و باز هم باد!
انگار دستانم را بسته اند به پنجره های آتشکده یزد
بر آخرین پله کوره ه
 
مردمی که اسیر جهل اند حتی بال های فرشته ی نجاتشان را از ریشه می کنند و خام خام می خورند.
تاج بر سر ابلیس می گذراند و با جام هایی مملو از خون، معصومیت را غسل می دهند. در این میدان مرگ می رقصد، شیطان وحشیانه می خندد و اتفاقا کلوچه های شیرین عمه خانم گوشت نوزاد از آب در می آیند.
عیسی مصلوب با درد به گناه آدمیان می گرید و مردی دیوانه وار زیر تیر سوزاننده ی خورشید، سرود یکشنبه ها را می نوازد. 
کلیسا، میخانه و کشیش، ساقی می شود. ستاره ی اقبال مرده و جه
مادر باردار ٣٧ ساله اهل بابلسر که مشکوک به ابتلاء به ویروس کرونا بود موفق شد فرزند خود را سالم بدنیا بیاورد/این دومین نوزادی است که در سه روز گذشته از یک مادر مشکوک به کرونا سالم بدنیا آمده 
 رئیس دانشگاه علوم پزشکی بابل از به دنیا آمدن دومین کودک از مادر باردار مشکوک به کرونا در بابل خبر داد؛ سه روز پیش نیز یک نوازد سالم از مادری مشکوک به کرونا در بابل متولد شده بود.
 
سیدفرزاد جلالی اظهار کرد: روز گذشته مادر باردار 37 ساله اهل بابلسر با علائم
1. امروز در برنامه ی کتاب باز حرف جالبی شنیدم. مهمان برنامه، دکتر کاکاوند ، می گفت " ما گاهی شعر می خونیم، در پاسخ به لحظه مون ... " بسیار این جمله به دلم نشست ... نه صرفا در بحث شعر و ادبیات. کلیات جمله برایم دل نشین بود. 
چه پنهان که فکر کردم چه لحظه های بسیار که در زندگی ام بی پاسخ مانده اند ...
 
 
2. آکاردئون برای من ساز زمستان است. اگرچه که دیده ام در سور و سات هم آکاردئون بنوازند. اما .. آکاردئون مال ِ آن شب های ِ یخ زده ی زمستانی ست، که بخاری ِ ماشی
موسیقی ایرانی حال عجیبی دارد. اما اگر بخواهیم ین موسیقی را برای خومان معنی کنیم که تا کجا کشیده شده چه باید گفت؟ هر موسیقی که بر اساس فرهنگ و قلمروی فرهنگی ایران و زبان فارسی و لهجه ها و گویش هایش پراکندگی دارد را موسیقی ایرانی باید اسم گذاشت. از موسیقی گیلکی و مازنی در شمال تا موسیقی جنوبی و بلوچی. حالا از این تعریف ها و بحث های خسته کننده باید خارج شویم و به همان چیزی گوش بدهیم که حال آدم را سر جا می آورد! این حال اما چیست؟ غم و غصه، خشم ، عزا،
موسیقی ایرانی حال عجیبی دارد. اما اگر بخواهیم ین موسیقی را برای خومان معنی کنیم که تا کجا کشیده شده چه باید گفت؟ هر موسیقی که بر اساس فرهنگ و قلمروی فرهنگی ایران و زبان فارسی و لهجه ها و گویش هایش پراکندگی دارد را موسیقی ایرانی باید اسم گذاشت. از موسیقی گیلکی و مازنی در شمال تا موسیقی جنوبی و بلوچی. حالا از این تعریف ها و بحث های خسته کننده باید خارج شویم و به همان چیزی گوش بدهیم که حال آدم را سر جا می آورد! این حال اما چیست؟ غم و غصه، خشم ، عزا،
دکتر لگز به صندلی اش تکیه می دهد، دست هایش را روی پاهایش قفل می کند  و سکوت من را با سکوتش پاسخ می دهد. پدر و مادر آن طرف در، منتظر می ماندند و ما هر هفته در سکوت کامل، روبروی هم می نشستیم. 
این باعث شد به موسیقی دانی که آرون یک بار برایم تعریف کرده بود فکر کنم؛ کسی که یک قطعه ی موسیقی بدون نُت نوشته بود. وقتی قطعه اجرا می شود، یک موسیقی دان به صحنه می آید، پیانو را باز می کند، زمان را تنظیم می کند و چیزی نمی نوازد. آرون گفت اولین باری که قطعه اجرا ش
قاره‌زنی یک نوع موسیقی اسلامی حلال است که معمولاً در جشن‌ها و میهمانی های اسلامی از زمان صفویه استفاده می‌شد. نقاره‌زنی از دوران صفویه و طی حاکم شدن شاه اسماعیل صفوی و جلوس وی بر تخت پادشاهی به علت ارادت ویژه به امام رضا(ع) برای اعلام اذان جهت آماده شدن مردم برای اقامه نماز مرسوم شد. از همان دوران کار نقاره‌زنی برای اعلام جشن‌ها و شادی کردن مردم اطراف حرم بدین صورت انجام می شد که دو نفر کار نقاره‌زنی و سه نفر کار طبل‌زنی را انجام می‌دادن
از من و شما، پناه‌برخدا، بَلا‌به‌دور ...
رامسری‌های گیلک‌زبان، زبانزدی دارند که برگردانش به‌فارسی می‌شود:
« تا بچّه بزرگ شود، بر قبر بزرگ، گیاه آقطی(پِیلَم) به‌بلندای هفت‌قد می‌رسد».
در مثل که مناقشه نیست؛ بله، #کرونا_را_شکست_می_دهیم؛ اما می‌ترسم از من و شما، پناه‌برخدا، بَلا‌به‌دور، کرونا این‌گونه که در گیلان‌زمین کره‌نایْ می‌نوازد وگیلک‌ها را چون برگ می‌پژمراند و می‌روباند،...
شلمان؛ 20 اسفند 1398 خورشیدی - داوود خانی‌خلیفه‌م
 
دیر کرده ای
شکوفه کوچک
دیر کرده ای.
نسیم
پیراهن خواهرانت را می نوازد
و من
سخت نگران تو هستم
چه کسی جای خالی یک شکوفه ی کوچک را
در میان بی شمار شکوفه حس خواهد کرد؟
چه کسی می تواند حزن درخت را درک کند
وقتی که دست می گذارد روی یک تکه از قلبش
 و می گوید:
«او قرار بود در اینجا بشکفد،
درست همینجا»
 
| رویا شاه حسین زاده |
می گویند روزی یک پسر کوچک که تازه به کلاس پیانو می رفت و یاد گرفته بود چند قطعه را بنوازد، برای اولین بار همراه مادرش به یک کنسرت پیانو رفت. آن ها در ردیف جلو نشستند و وقتی مادر سرش گرم صحبت با یکی از دوستانش شد، پسر بچه از روی کنجکاوی به پشت صحنه رفت و آن جا پیانو بزرگی دید که هیچ کس روی صندلی آن ننشسته بود. پسرک بی خبر از همه جا پشت پیانو نشست و شروع به نواختن قطعه ساده ای نمود که تازه یاد گرفته بود. صدای پیانو همه ی حاضران در سالن را به خود آورد
 رنگ سه گاه موسی معروفی را تا نیمه نواخته بودم. حس ناخوشایندی که طول هفته سراغم آمده بود نگذاشته بود کاملش کنم. تا همانجا هم برای استادعیسی نواختم.  بقیه ی قطعه را مجدد استاد برایم نواخت. در گوشه ی مخالف تریل زیبایی هست که بیشتر در کارهای گذشتگان شنیده میشود. بر خلاف تریل های امروزی که راست و چپ متوالی است با نشستن انگشت اول روی نت و نشستن و برخاستن متوالی انگشت دوم روی نت بعدی، این تریل به این صورت اجرا میشود که انگشت اول روی دو سیم و نت مربوط
چه ماهرانه زمانه فریب می دهدت
برای لغزش تو وعده سیب می دهدت
سوار بال خیالش کند بچرخاند
نوید یک کفنی با دوجیب می دهدت
.
بگوید از سحر امّا بسوی شب ببرد
به وادی ظلماتت به صد تعب ببرد
رفیق ره شده همدرد لحظه ها ، آنگه 
به دست توطئه های رقیب می دهدت
.
به لطف خود به تو فرصت دهد به پروازی
تو در گمان که توانی جهان نو سازی
درست لحظه ی اوجت به تو بفهماند ،
همان که برده به اوجت نشیب می دهدت
.
بدام بازی ایّام می کشد وَ سپس
به سرزمین عجایب بَرَد به سعی عَبَث
غمین
‍ درود همراهان گرامی#نقد_شعر #انجمن_ادبی_شعر_باران #مدیریت_برنامه ؛#بانو_مریم_راد #مورخ؛۹۸/۷/۳۰سه شنبه#ساعت_شروع ؛(۲۲)♋️☯♋️☯♋️☯رقص انگشتت به روی تار مو در تورهامی نوازد در دل هر رهگذر سنتورهاباغ می آییّ و سیب از شرم قرمز میشودمست میگردند از طعم لبت انگورهاجمع میگردند وقت گردش عصرانه اتمانده ها از بطن مادر، رفته ها از گورهاما فقط رنگ تو بودیم و‌سرافرازانه بازمثل پرتو میگذشتیم از دل منشورهاامنیت آورده آهنگ صدایت توی شهرمنصرف گشتند از پ
 
 
 
تار مادر سازهای ایرانی است  
تار مادر سازهای ایرانی است فرهیختگان  شب هنگام یازدهمم اسفند در فرهنگسرای نیاوران، نشست پژوهشی و آموزشی موسیقی دستگاهی ایران با اصل موضوعی ساز تار برگزار شدو هوشنگ ظریف و داریوش طلایی که هرکدام جزو افراد معروف تار هستند، در این نشست درباره تار صحبت کردند.
هوشنگ ظریف تار را مادر سازهای ایرانی به حساب آورد و گفت: "تار مادر سازهای ایرانی میباشد.در حال حاضر نوازندگی این ساز فرق کرده است. متاسفانه در حال حاضر
در شب ولادت ائمه اطهار(ع) و جشن های بزرگی چون عید سعید فطر، قربان و همچنین نوروز بر فراز نقاره خانه می روند و در شیپورهای خود می دمند.
از دیگر رویدادهایی که باعث نواختن طبل ها و شیپورهای نقاره خانه بارگاه امام رضا علیه السلام می شود این است که فردی حاجت روا شده و به خیل شفایافتگان آستان رضوی افزوده شود، بنابراین برای اعلام همگانی و اظهار شادمانی نقاره ها به صدا در می آیند.البته در ایام عزاداری شیعیان مانند ماه های محرم و صفر به منظور احترام به
در وصف بهار

 

میرسد باز این بهار باده ها

ساقی سیمین تنان ساقه ها

فتنه دارد نرگس مستانه اش

دیده مفتون میکند فتانه اش

چادر از رخ می گشاید بی دریغ

می سپارد بهمن و دی را به تیغ

می دمد روح شکوفه بر درخت

یاس عریان را دهد گلهای رخت

رَز بیاراید به برگ و شاخه ها

دختر رَز را عروس باده ها

با بنفشه گوید از رنگ بنفش

برگ و گلهایش زند صد گونه نقش

نسترن را می نوازد با نسیم

با همان دم ، زر شود جانش نه سیم

اشک مریم را ببیند سر به زیر

گوید او را زیر
خبر به
دور
ترین
نقطه
جهان
برسد
نخواست او
به
منه
خسته
بی
گمان
برسد
شکنجه بیشتر
از
این
که
پیش
چشم
خودت
کسی
که
سهم  تو باشد
به
دیگران
برسد
چه می
کنی؟اگر
او
را
خواستی
یک
عمر
به راحتی
کسی
از
راه
ناگهان
برسد
رها کنی
برود
از
دلت
جدا
بشود
به انکه
دوست
ترش
داشت
به
ان
برسد
رها کنی
بروند
و
دوتا
پرنده
شوند
 خبر
به
دورترین
نقطه
جهان
برسد
گلایه ای
نکنی
و
بغض
خویش
را
بخوری
که هق
هق!...
تو
مبادا
به
گوششان
برسد
خداکندکه...نه..نفرین
نمیکنم
..نکند
به او
که
عاشق
او
بوده
1-جهت: هر چیزی که گرایش یا تغییر را بوجود آورد جهت در آهنگسازی را شکل
می‌دهد. چیزی که فرد را از نقطه «الف» به نقطه «ب» سوق می‌دهد. تغییر بین
حس‌ها، سطح انرژی، صحنه‌ها. ملودی، توالی هارمونیکی که موجب ایجاد تنش شده و
موسیقی بی کلام را جلو می‌برد و با اضافه کردن سازهای مختلف، انرژی آن نیز بیشتر
می‌شود (ارکسترنوازی)، میزان شدت یا تراکم موسیقی می‌توانند در جهت دادن به
موسیقی متن مؤثر باشند.
2-حرکت: هر چیزی در موسیقی که صحنه‌ها را جلو ببرد مثل
امید: به همتون گفتم نباید می ذاشتیم بدنیا بیاد نگاهش کن هنوز قشنگ تر از اونه که این زندگی ارزوها و امیدهاش رو بکشه
ارزو:یعنی نمی شه همین یکی خوشبخت بشه کاش می شد امید داشت ولی من که دلی ندارم  ارزو کنم زندگی چرا قیافه گرفتی
خوشبختی:نگاهش که می کنم از خودم خجالت می کشم قراره توی بدبختی  بزرگ بشه
بدبختی:هنوز زوده ,این بچه خودش انتخاب می کنه زندگی یش چه طور باشه
تقدیر:فعلا که هیچی دستش نیست
نوازد را مادرش در اغوش کشید نوزاد لبخند زد اما مادر لبخند
به طور اتفاقی دو کتاب ظاهرا متفاوت را در چند روز گذشته خواندم. اولی «سفر به دور اتاقم» نوشته‌ی «اگزویه دومستر» از نشر ماهی که اخیرا از نمایشگاه کتاب یزد خریده بودم و دومی «حواس پرتی مرگبار» نوشته‌ی «جین واینگارتن» که به عنوان هدیه‌ی همراه فصلنامه ترجمان به دستم رسیده بود.
ماجرای کتاب نخست که در سال ۱۷۹۴ نگارش شده از این قرار است: افسری جوان در دوئلی پیروز می‌شود و دادگاه او را به ۴۲ روز اقامت اجباری در اتاق خودش محکوم می‌کند. او از این فرص
1-جهت: هر چیزی که گرایش یا تغییر را بوجود آورد جهت در آهنگسازی را شکل
می‌دهد. چیزی که فرد را از نقطه «الف» به نقطه «ب» سوق می‌دهد. تغییر بین
حس‌ها، سطح انرژی، صحنه‌ها. ملودی، توالی هارمونیکی که موجب ایجاد تنش شده و
موسیقی بی کلام را جلو می‌برد و با اضافه کردن سازهای مختلف، انرژی آن نیز بیشتر
می‌شود (ارکسترنوازی)، میزان شدت یا تراکم موسیقی می‌توانند در جهت دادن به
موسیقی متن مؤثر باشند.
2-حرکت: هر چیزی در موسیقی که صحنه‌ها را جلو ببرد مثل
بعضیها عشق را قبول ندارند؛ بعضی عشق را حرام می دانند؛ هرکسی از ظنّ خود تعبیری می کند و حکمی صادر می کند و فتوایی می دهد. براستی حقیقت چیست؟
عشق چیست؟ و اینکه آنرا مجازی و حقیقی می نامند بر چه اساسی است؟
اصلا مگر نه اینکه این عالم همه و همه مجاز است و حقیقت چیز دیگری است؟ پس بهتر است بگوییم در این عالم همه چیز مجازی است و اگر می گویند فضای مجازی، بدان ک مجاز اندر مجاز است و اگر می گویند عشق مجازی، مجاز اندر مجاز است. پس وای بر ما ک همه چیزمان مجازی
تنگ بستانک« بهشت گمشده»بهشت گم شده اسم حیطه ای خوش آب و هو و سرسبز در شهرستان مرودشت و کامفیروز است . اسم حساس این مکان «تنگ بستانک» بوده است که اکنون به فردوس گم شده معروف شده‌است . تنگ بستانک یا به عبارتی پردیس گمشده دره زیبایی است که جهت امتداد آن شرقی غربی است و صخره‌های عمودی و مرتفع دو طرف آن را دربرگرفته است .این حیطه جذاب که زیبایی انبوه فضای سبز و پرآبی رودخانه هایش دیده هر تماشاچی ای را می نوازد و میهمانان را به تحس
 
نقد کتاب سمفونی مردگان: مرگ ایران اسلامی با تمام افکار و اندیشه هایش
 
سمفونی مردگان ، اثر عباس معروفی
بهترین برداشت از کتاب:
مرگ تمدنِ یک جامعه، مرگ ایران اسلامی با تمام افکار و اندیشه­ هایش بهترین برداشت از کتاب سمفونی مردگان است.
جمله­ ی کلیدی رمان این است:
به نفع شماست که زیر نظر ما باشید.
نبض شما در دست ماست
بالاخره باد این پنکه های لردیک روز همه ما را خواهد برد؛
و این­ها جملات تأکیدی است که به ظاهر در هذیان ­های فصل آخر کتاب سمفونی مردگ
 
سیب چیدم زرد
 
از باغ درنگ  آدم
 
ترش بود وشیرین
 
زرد بود وبراق
 
به عطر وطعم خاتم
 
وقتی که گازم گرفت
 
به هوس دلش
 
حوّا شدم تا بیکران
 
وحوریان بر منبر جوانه های بهشت
 
تکیه داده اند و متبسم اند
 
ومملو ازنظاره ی فوران یک غریزه...
 
اغواگرانه وبسیم ترانه می سرایند
 
به وزن سیب.
 
ازحال بهارکم ندارد
 
خال حوا
 
اوسیب دارد وآدم را
 
وآدم
 
باداشتن یک باغ سیب
 
سرگشته ی نازی است قشنگ
 
می گشاید سرانگشتان  آدم بند دل حوارا
 
مهر می تراود ازلبهای گر
البته قبل از غروب بی آرامی درون ورودی ائل گلی و کنار پارکینگ خودروها، همان جا که استخر بزرگ این پارک کم کم رخساره نمایی می کند، پیرمرد ویلون زنی هر روز مبتلا نواختن است و برای استماع یک دل سفر صدای دلنشین موسیقی نیازی به انتظار برای پیوستن شب ازاله. البته پارک ولی عصر تبریز غصه درون برخی روزها قبل از غروب محل برگزاری کنسرت خیابانی است، اما حقیقی ترین اجراهای خیابانی با آغاز شب در این قریه شنوایی نوازی می نرم. اجرای خیابانی متعدد در پیاده گذ
 
یک رفیق تازه پیدا کرده‌ام،
شب!
می‌گویم رفیق تازه، چون آدم به کسی که پیش از این از او بسیار
رنجیده رفیق نمی‌گوید.
به کسی که از صبح می‌دانسته بالاخره می‌رسد، اما منتظر آمدنش
نبوده. به کسی که ماندنش آن‌قدر طولانی شده که نفسش را بند آورده، کابوس بیداری‌اش
شده و گمان می‌کرده که او چقدر با همگان مهربان و نوازشگر است و با او غیرمنصفانه
رفتار کرده است.
امشب تصمیم گرفتم با او رفیق شوم.
مثل آدمی که بالاخره تصمیم می‌گیرد یک قوری کوچک دم‌نوش
نعنا
بعضی از دانشمندان به این نتیجه رسیده‌‌اند: «هنگامی که سایر توانایی‌ها آسیب دیده باشد، آن قسمت از مغز که موسیقی را درک می‌کند سالم باقی می‌ماند. ضمنا موسیقی می‌تواند حافظه را به حالت نخست برگرداند و به بیماران آسیب‌دیده مغزی کمک کند تا بهبود یافته و مهارت‌های از دست رفته را بازیابند. همچنین می توان برای کودکان عقب‌مانده برنامه‌ای موسیقایی ایجاد کرد تا بتوانند راه بروند و صحبت کنند. بنابراین تفاوت بین زبان و موسیقی در علم پزشکی این اس
  متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



 
دو جلسه ای است کلاس تار نرفته ام. یک هفته بهار بیمار بود ‌و یک هفته هم سردرد امانم نمیداد. چقدر برای استاد عیسی و خیابان جمهوری و کلاس نادری دلم تنگ است. جلسه ی آخری که در خدمت استاد عیسی بودم
ای شهدا! برخیزید.گویی این جاهمه چیز تمام شده است.
انگارنسل جهاد دیدۀ دیروز به خط پایان رسیده است.می ترسم اگرسراغمان نیایید وکلامی وحرفی برزبان نیاورید ماهم کم کم باورمان شودکه همه چیز تمام شده است.
باورمان می شودکه دیگر ردپایی ازشما پیش رویمان نیست وبایدبادنیای مدرن پیش رفت وپرستیژ داشت وبامحاسن آنکارد وقیافه ای اداری همه چیزمان مثل آدم شود.
اگرشما حرفی نزنید.باورمان خواهدشد که امام جلوی چشمانمان جرعه جرعه جام زهر رانوشید وهمگی گفتیم:«ال
روی زمین نشسته‌ام و به پنجره نگاه می کنم. چند روز از این اتفاقات گذشته است، دیگر بوی دود نمی‌آید.طی این چند روز اخیر، چند قلم از جهیزیۀ من را از انباری بیرون آوردیم و به قول مامان دست انداختیم. به ادارۀ برق مراجعه کردیم و گفتند بعد از تعمیر وسایل با هزینۀ خودمان، باید رسیدشان را ببریم تا در صورت تشخیص، ٢٠ درصد از خسارتش را پرداخت کنند؛ آن هم اگر، اگرررر صلاح دیدند.مشکل اساسی در حال حاضر، یخچال است. مواد غذایی را به یخچال همسایه سپردیم و تا حد
شب است. اما با وجودِ این تاریکی هم آدم می‌تواند بفهمد که هوا ابریست و گرفته. و می‌دانی، آدم توی چنین هوایی دلش می‌گیرد. از چه؟ از نبودنِ خورشید؟ شاید!
**
این شب‌ها گاهی که چشم‌هایش به چشم‌هایم می‌افتد، می‌گوید: «بچه‌جان به‌فکرِ خودت نیستی، فکرِ چشم‌هایت باش. بس است، چقدر می‌نشینی پای این‌ لب‌تابت؟! چشم بِکَن از این لعنتی، چشم‌هایت قرمز شدند!» و من هم انکار می‌کنم. می‌گویم نه، هیچ هم قرمز نشدند، و هیچ ربطی هم به نشستن پای لپ‌تابم ندار
باغ ارم شیراز یکی از زیباترین و قدیمی‎ترین باغ‎های ایرانی و ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو، در شمال غربی شهر شیراز، به فاصله کمی از کوه‎های بابا کوهی قرار دارد. درختان سربه فلک کشیده آن و باغی از گل‎های زیبا که همه و همه فضایی دلنشین و بهشتی  را رقم زده و هر بیننده را مسحور زیبایی خود می‎کند.
بهشت از کِی و چه کسی؟
با این‎که ممکن است تاریخ نگاشتن کمی حوصله شما را سر ببرد اما جالب است بدانید نام این باغ در سفرنامه‎های موجود از قرن دهم و
۲
اتاق را از همان اول می‌توان به منظور مسافرت ساخت. چند تابلوی از دوره‌هاو مکاتب مختلف نقاشی به دیوارهایش زد، یک ساعت پاندول دارآنتیک که سر ساعت کوکو-کوکو می‌کند  روبروی در ورودی گذاشت و برای ساخت در از هنرمندان زبردستی که برای ساختن چیزی در ابعاد یک سرمه‌دان یک ماه وقت می‌گذارند دعوت کرد. اتاقی با منطق شهرهای توریستی که چیزهایی دارند که فقط به درد توریست‌ها می‌خورد. نوازنده‌ ویلنی که هر روز از ساعت یازده صبح تا سه بعدازظهر ۶ قطعه پنج د
رمضان ماه مهمانی بزرگ الهی است که دروازه های مهمان سرای بزرگ الهی گشوده می شود و شمیم دل نواز عطر بهشت ربانی، مشام جان های عشاق را می نوازد و سرود و عشق وصل را در دل عاشقان می انگیزد. رمضان ماه نزول رحمت و فرود عزت و عروج عبادت و صعود طاعت و سپر محکم خداوند است که همگان را از عذاب اخری مصون و محفوظ می دارد.در ادامه فایل صوتی ادعیه این ماه مبارک شامل فایل صوتی مثنوی افشاری با صدای استاد شجریان | فایل صوتی ربنا با صدای استاد شجریان | ربنا با صدای جو
رمضان ماه مهمانی بزرگ الهی است که دروازه های مهمان سرای بزرگ الهی گشوده می شود و شمیم دل نواز عطر بهشت ربانی، مشام جان های عشاق را می نوازد و سرود و عشق وصل را در دل عاشقان می انگیزد. رمضان ماه نزول رحمت و فرود عزت و عروج عبادت و صعود طاعت و سپر محکم خداوند است که همگان را از عذاب اخری مصون و محفوظ می دارد.در ادامه فایل صوتی ادعیه این ماه مبارک شامل فایل صوتی مثنوی افشاری با صدای استاد شجریان | فایل صوتی ربنا با صدای استاد شجریان | ربنا با صدای جو
فیلم
با نقطه اوج پایان شروع می‌شود، در حالیکه بن توماس با  اوزژانس تماس
می‌گیرد و گزارش یک خودکشی را می‌دهد. وقتی منشی اورژانس می‌پرسد که مورد
کیه، بن می‌گوید که “منم”. 
فیلم در ژانر سینمایی معنی گرا قرار میگیرید و جزء 250 فیلم برتر سینمای هالیود قرار دارد .

بیشتر فیلم از گذشته می‌گوید و روایت فیلم”هفت پوند” بیشتر به صورت  اول شخص است.

در
بدنه اصلی فیلم بن توماس که در حین رانندگی در جاده با موبایل خود مشغول
است باعث واژگونی ماشین خود
 
 
اعیاد ماه شعبان
تنها ماهی که در آن، شهادت هیچ یک از معصومان واقع نشده، ماه شعبان است .ماهی سرتاسر شادی، خیر و برکت که مهم ترین آنان، تولد دو امام همام است. چه راز و رمزی بین سالار شهیدان علیهم السلام و نهمین فرزندش وجود دارد؟ چرا باید در شب میلاد امام حسین علیهم السلام لحظه ها را با یاد و نام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چراغانی کرد؟ چرا باید برترین و بهترین عمل در شب نیمه شعبان،زیارت امام حسین علیهم السلام باشد؟ بارزترین پیوند ای
توضیحاتی در مورد نشستن نوزاد
تماشای
اینکه فرزندتان مستقل شود هیجان انگیز است. یک موفقیت بزرگی که والدین
منتظر دیدنش هستند این است که چه زمانی فرزندشان میتواند خودش به تنهایی
بنشیند. متخصص اطفال کورت هیرمان میگوید:” راه هایی وجود دارد که شما
میتوانید به فرزندتان کمک کنید تا این مهارت های حرکتی بزرگ را بدست آورد و
خودش به تنهایی بنشیند. این مراحل را دنبال کنید.در این مطلب از سایت جسارت
در مورد زمان و عوارض و دیر نشستن نوزاد پسر و دختر سه و
نوازنده ی بدقواره و زشت و لاغر مردنی و قمار باز و شیطانی که شیطان به او کمک می کند که بنوازد!
مردی که حتی لحظه ای چشمانش را از روی آرشه ی ویولونش بر نمی داشت!
مردی که صدای نواختن سازش ایتالیای قرن 19 را در نوردیده بود و مردم دست و سر می شکستند که هزینه ی گزافی بپردازند و تماشاگر اجرایش باشند!
مردی که بزرگترین نوازندگان آن دوران در مقابلش سر فرود آوردند و به فرا زمینی بودن او اعتقاد داشتن!
چرا که کسی گمان نمی برد که نت هایی که نیکولو پاگانینی می نو
بیماری زردی نوزادان
بیماری زردی در نوزادان از بیماری‌ هایی است  که گاهی به طور جدی برای  نوزاد و والدین دردسرساز می ‌گردد. به طور کلی بیش از70 درصد نوزادان در روزهای اولیه تولد دچار زردی می ‌شوند و معمولاً آمار زردی  در نوزادانی زودرس حدود 80 درصد بیشتر است. زردی نوزادان به صورت  بی‌ رنگ یا زرد شدن پوست بدن و چشم‌ ها شروع می‌ شود که نتیجه افزایش میزان ماده زردرنگی به نام بیلی روبین در خون است و موجب جمع شدن این ماده زیر پوست نوزاد و زرد شدن
تاریخچه موسیقی
تاریخ موسیقی شناختن مبدأ و منشأ موسیقی اهمیتِ بسیار دارد؛ زیرا کشف این نکته به شناسایی ماهیت موسیقی کمک بسیاری می‌کند، و به همین دلیل است که تاکنون دانشمندان و فلاسفه در این باره فرضیات متعددی ارائه کرده‌اند، که از میان آن‌ها هربرت اسپنسر، فریدریش نیچه، زیگموند فون هاوزگر، و یوهان گوتفرید فون هردر را باید نام برد.
در دوره‌های اخیر، دانشمندان و محققان، با تحقیق در احوال ملل ابتدایی وحشی و نیمه‌وحشی، طریق مطمئن‌تری برای
به نام خدا
نظر کلی
این فیلم مانند فریاد های بلند و تن فرسای، چند اندکی اخیر سینمای اسکار است.دسته ای از مرام فیلم های بهلول گونه ی امریکایی که برای به نسیان سپردن اشتباهات گذشته برای خود فیلم فروشی ساخته شده.دسته ای بلبل دروبین نیش مارگونه ی معرکه ی هالیوود را گرفته اند و از لسان غیب خوش تر می نوازند نواهای خاصی از برهان و عقل و ادمی را.تن اسای مرکزی هیاهوی حال حاضر جامعه غرب برای به اهتزاز در اوردن نفرین بعدی خود سینما را وجه المسامعه قراد د
تصور کردن خانه مجلل بیل گیتس موسس شرکت مایکروسافت و از ثروتمندترین افراد آمریکا با توجه به میزان ثروت و موقعیت او کار دشواری نیست. خانه‌ای مدرن و ارزشمند با چشم‌اندازی رو به دریاچه واشینگتن که طبق برآورد کارشناسان بیش از ۱۲۵ میلیون دلار ارزش دارد. در این مقاله وب‌سایت اجاره آپارتمان مبله در تهران، با خانه رویایی بیل گیتس، ثروتمند دوست‌داشتنی و خیر آمریکایی آشنا خواهیم شد.
قصر مجلل بیل گیتس با هزینه‌ای بیش از ۶۳ میلیون دلار، در طول هفت
پس برای لذت بردن از غذا های گوناگون هم که شده سری به این شهر بزنید و بعد از صرف غذا با اجاره دوچرخه و گشت زنی در شهر یک روز بیادماندنی را برای خود بسازید.سان‌وِی, پارک آبی دوست داشتنی شهر کوالالامپور هست. این پارک به علت محیط بسیار سرسبز و طبیعت زیبای و ساحل‌های شنی, هر ساله ساله گردشگران فراوانی را از سراسر جهان به سمت خود جذب میکند. کوالالامپور، پایتخت مالزی، فقط به آسمان‌خراش‌های زیبا و جاذبه‌های طبیعی و فرهنگی خلاصه نمی‌شود و از همین ر
بیماری زردی نوزادان
بیماری زردی در نوزادان از بیماری‌ هایی است  که گاهی به طور جدی برای  نوزاد و والدین دردسرساز می ‌گردد. به طور کلی بیش از70 درصد نوزادان در روزهای اولیه تولد دچار زردی می ‌شوند و معمولاً آمار زردی  در نوزادانی زودرس حدود 80 درصد بیشتر است. زردی نوزادان به صورت  بی‌ رنگ یا زرد شدن پوست بدن و چشم‌ ها شروع می‌ شود که نتیجه افزایش میزان ماده زردرنگی به نام بیلی روبین در خون است و موجب جمع شدن این ماده زیر پوست نوزاد و زرد شدن
روکش های درب ضد سرقت
1- روکش راش طبیعی: بی شک یکی از معروف ترین روکش های موجود در بازار ایران می باشد. این روکش از چوب های درخت راش مرغوب تهیه می شود که به دلیل استفاده از رگه های زنده درخت در این روکش جذابیت آن دو برابر می شود.2- روکش گردو طبیعی: معمولاً از رگه های بیشتری نسبت به روکش راش برخوردار است و همین امر سبب توجه بیشتر خریداران به این نوع روکش می باشد و از همه مهمتر اینکه خود رنگ می باشد.
3- روکش پی وی سی:
در تعداد لایه‌ های مختلف، ‌تنوع ل
 
رحیم شهریاری
نام اصلی: رحیم شهریاری
تولد: ۱ اسفند ۱۳۴۹ محله شنب غازان، تبریز
ملیت: ایرانی
ساز(ها): آکاردئون
سازهای برجسته: گارمان
نوع صوت: پاپ، سنتی و فولکور آذربایجانی
 
رحیم شهریاری در یک اسفند سال 1349 در محله “شنب غازان” تبریز چشم به جهان گشود. از همان دوران کودکی علاقه خود را با خواندن سرود  و آهنگ های آذربایجانی نشان داد و همزمان با تحصیل در دانشگاه نزد استاد یوسف عظیم زاده، ساز قارمون را فرا گرفت و از اساتید جمهوری آذربایجان بهره فرا
آموخت تا که عطر ز شیشه فرار راآموختم فرار ز یاران به یار رادل می کشید ناز من و درد و بار راکاموختم کشیدن ناز نگار راپس می کشم به وزن و قوافی خمار را گیرم که کرد خواب رفیقان مرا کسلگیرم که گشت باده ز خشکی ما خجلگیرم که رفت پای طرب تا کمر به گلناخن به زلف یار رسانم به فتح دلمطرب اگر کلافه نوازد سه تار را باید که تر شود ز لب من شراب خشکباید رسد به شبنم من آفتاب خشکدل رنجه شد ز زهد دوات و کتاب خشکاز عاشقان سلام تر از تو جواب خشکاز ما مکن دریغ لب آب دا
خلاصه داستان فیلم(لو میره نگی نگفتی)
والتر وایت، یک معلم شیمی است که از شرایط بد اقتصادی رنج می‌برد، برای تأمین هزینه‌های زندگی‌اش در کنار شغل معلمی در کارواش کار می‌کند و حتی باید ماشین دانش آموز خود را بشوید. یک روز پس از یک بیهوشی ناگهانی و مراجعه به بیمارستان متوجه می‌شود که سرطان ریه دارد و طی دو سال آینده خواهد مُرد.
والتر وایت جهت تأمین هزینه‌های خانواده‌اش وارد تولید موراد مخدر شیشه(مت آمفتامین) می‌شود و با یکی از شاگردانِ قدیمِ
به گفته دکتر دنیل گلمن، هوش هیجانی مجموعه توانایی‌هایی است که به ما کمک می‌کنند هیجانات را در خود و دیگران، تشخیص داده و تنظیم کنیم. کسانی که در حوزه هوش هیجانی عملکرد بهتری دارند، می‌توانند هیجانات و احساسات‌شان را به گونه‌ای مدیریت کنند تا به حالتی روانی که با اهداف آن‌ها متناسب است دست یابند. وقتی نیاز به احساسات و هیجانات خاصی داریم، یکی از راه‌های دستیابی به آن‌ها، استفاده از موسیقی است.
هوش هیجانیبعضی از افراد برای دست‌یابی به
خلاصه داستان فیلم(لو میره نگی نگفتی)
والتر وایت، یک معلم شیمی است که از شرایط بد اقتصادی رنج می‌برد، برای تأمین هزینه‌های زندگی‌اش در کنار شغل معلمی در کارواش کار می‌کند و حتی باید ماشین دانش آموز خود را بشوید. یک روز پس از یک بیهوشی ناگهانی و مراجعه به بیمارستان متوجه می‌شود که سرطان ریه دارد و طی دو سال آینده خواهد مُرد.
والتر وایت جهت تأمین هزینه‌های خانواده‌اش وارد تولید موراد مخدر شیشه(مت آمفتامین) می‌شود و با یکی از شاگردانِ قدیمِ
اگر در حال تهیه وسایل برای عضو جدید خانواده و چیدمان اتاق نوزاد خود هستید، با ما همراه شوید.
دکوراسیون اتاق نوازد
اتاق نوزاد بخش هیجان انگیز خانه است. ورود عضو جدید به خانه، شور و هیجان به وجود می‌آورد. چیدمان اتاق نوزاد پیش از به دنیا آمدن صورت می‌گیرد و کاری لذت بخش است. در این مسیر، نیاز به صرف هزینه های هنگفت نیست، فقط کافی است چند نکته را رعایت کنید. با مجله دلتا همراه شوید.
رنگ در اتاق نوزاد
نمای دیوارها، سطح وسیعی از نمای اتاق نوزاد را
نام هر شب محرم بنام کدام شهید کربلاست؟
 
 
آفتاب محرم برمی اید و کربلای دل را در پرتو خود می سوزاند. سرخی بیرق ایستادگی از گلدستة دست ها بالا می رود و در باد به حرکت در می اید.
عطر شهادت مشام را می نوازد و چشم ها در انتظار طراوت اشک به تماشا می نشیند. عقربه زمان روی نقطة پنجم عشق قفل می شود. خواب ها از چشم های خسته می گریزد و حسینیة سینه ها سیاه پوش می شود. آری محرم شده و انتظار لباس های مشکی به سر آمده است. این شب ها باید به سوگ نشست. هر شب به سوگ ستا
 وبلاگ موسیقی :معرفی کامل انواع سازهای کوبه ای+ تصاویر
سازهای کوبه ای از قدیمی ترین سازهایی هستند که از هزاران سال پیش تمدن بشری از آنها استفاده میکرده است. اولین استفاده بشر از سازهای کوبه ای برای برقراری ارتباط راه دور بوده و بتدریج برای مراسم شادی، عزا، تشریفات مذهبی و … از آنها استفاده شده است.سازهای کوبه ای به همراه سازهای بادی برنجی از زمانهای دور در خدمت موسیقی بوده اند که این نشان دهنده لزوم وجودی آنها در موسیقی است. ریتم نیاز طبیعی
 
پیشنهاد پویش مؤثرترین وبلاک ها در وبلاگ «ن والقلم و ما یسطرون» بهانه ای شد تا وب های مفید و تأثیرگذار را بیشتر بجوییم و بهتر بپوییم.
به وضوح می بینم که وبلاگ‌های مفید و آموزنده فراوانند، اما مجبورم از بین دهها وبلاگ ارزشمندی که می شناسم، فقط تعدادی را برای نمونه معرفی کنم. پس پیشاپیش از عزیزانی که نامشان از قلم می افتد پوزش می طلبم.
وبلاگ های پویش را بر اساس ترتیب حروف الفبا که شیوه ای مرسوم و متداول است، خدمتتان معرفی می کنم تا در تقدّم و ت
در گردنه حیران، جاذبه‌هایی دیدنی وجود دارد که تبدیل به قاب عکسی برای ثبت خاطره‌های شما شده و روح خسته‌تان را التیام می‌بخشد.



برخی جاده‌ها در ایران به قدری تماشایی هستند که به عنوان نقطه‌ای بی‌نظیر برای گردشگران نام گرفته‌اند. نمونه بارز آن، همین جاده چالوس خودمان که چه خاطره ها داریم و چه خاطره ها که نساخته ایم! یا گردنه حیران!



در میانه‌های جاده آستارا به اردبیل، زیبایی وصف ناشدنی‌ای را خواهیم دید. منطقه‌ای به اسم گردنه حیران
بنام خداوند جان و خرد

 گذر قدم قلم برجان سپید کاغذ اندیشه خوش افتاد که
گفت:

ان البیان لسحرا

سرچشمه های فرهیختگی و دانش وحکمت  همواره در بیان وکلام ادیبان نجیب باعث  رشدو رونق 
گلستان علوم گردیده است وچه بسیار دریاها و  آبگیرها ودشت هایی   که ازاین چشمه ها ی  پرآب  حیات
یافتند.

شعر وموسیقی با واژه ادب همراه  وقرین هستند 
شعر وادب به مثابه تعلق عطر به گل را می ماند

ادب شاعر است که موسیقی کلام را در جانها
می نوازد.

کشتی پهناوری به نام شعر و ن
اهالی می‎گویند در ریگ جن، بهشتی وجود دارد که به چشم دیدنی نیست و تو باید به دل کویر بزنی تا به آن دست یابی. جایی که اگر از چنگال مرگ جستی، ثروتمند خواهی شد.



از دیرباز داستان‎های عظیم و حیرت‎آوری درباره مثلث برمودا شنیده‎ایم، نقطه‎ای از کره زمین که بی‎محابا هرچیز از هوا و زمین و آب و زیر‎ آب‎هایش می‎گذرد، می‎بلعد و هرگز نمی‎دانیم کجا رفتند و چه شدند. حتی اثری از آثارشان هم نمی‎یابیم. این‎که چه می‎شود و کجا می‎رود و چه ‎و چه، هنوز جا
 
 
 ««  عاشقانہ هـا »»
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اگر بهـار بیاید
 
 
 
 
 
اگر بهـار بیاید
دوبارہ باز خواهـم گشت
تمام راہ را پیادهـ
تا سر پیچ هـمان جادهـ
هـمان ڪوچهـ، هـمان خاڪے
 
ڪہ حرمت
 
از قدم هـاے تو مے گیرد
 
هـمان جایے ڪہ ساعت در سڪوتش از
 
نفس افتاد
و دنیا پوششے از طرح لبخند تو را
 
پوشید
 
 
اگر بهـار بیاید
اگر تو باز مے گشتی
اگر میشد فاصلہ تا خاڪ پایت
مے دویدم تمام راہ را تا پیش پایت
تا فقط یڪبار دیگر در ببازم هـر چہ
 
دارم زیر پایت
تا بگویم
طنز مقدمه ای بر داستان های کرونائی
تمثیل آفتاب و مهتاب
پیرى، از مریدان خود پرسید: ((هیچ کارى و اثرى از شما سر زده است که سودى براى دیگرى داشته باشد؟ )) یکى گفت: (( من امیر بودم . گدایى به در خانه من آمد. چیزى خواست. من جامه خود و انگشتر ملوکانه به او دادم و او را بر تخت شاهى نشاندم و خود به حلقه درویشان پیوستم .))
دیگرى گفت: (( از جایى مى‏ گذشتم. یکى را گرفته بودند و مى‏ خواستند که دستش را ببرند. من دست خود فدا کردم و اینک یک دست ندارم. ))
پیر گفت: (( شما آن
بنام خالق عشق








مقدمهرجب، هفتمین ماه سال قمری است که در اسلام
به آن اهمیت ویژه‌ای داده شده و در شمار ماه‌های پرفضیلتْ و یکی از چهارماه
برخوردار از حرمت و قداست ویژه است. رجب، ماهی است که در آنْ بندگان و
مؤمنان و ره‌پویان، خود را برای شرکت در مهمانی بزرگ خداوند آماده می‌کنند.
ماهِ زدودن غبار تیرگی از روح و جان، ماهِ تمرین حضور و توجه به بیشتر به
معنویات، و ماه بندگی و فرمان‌بری و در نهایتْ سرآغاز اُنس و الفتی جانانه
به پرورد
  نحوه انجام مسابقه داستان طنز و لطیفه
نحوه انجام مسابقه به این صورت است که شروع کار با لطیفه یا طنز است در موضوع خاصی به اصطلاح هدفمند پس از اتمام کار، شما یکی از این سوژه ها را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که «شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و ... قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد
  نحوه انجام مسابقه داستان طنز و لطیفه
نحوه انجام مسابقه به این صورت است که شروع کار با لطیفه یا طنز است در موضوع خاصی به اصطلاح هدفمند پس از اتمام کار، شما یکی از این سوژه ها را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که «شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و ... قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد
فضیلت  و اعمال  ماه شعبان
در فضیلت بعضی از اوقات بر بعضی دیگر، هیچ تردیدی نیست. تمامیِ ماه مبارک رمضان، لیلـة القدر، شب مبعث پیامبر(ص)، عید سعید غدیر و ... در شمار این ایّام مبارک است.
امّا گذشته از شرافت ذاتیِ بعضی از ایّام، اهمیّت حاصل از بعضی از وقایع خاص نیز به شرافت آن ایّام می افزاید. ماه شعبان نیز در شمار شریف ترین ایّام سال قرار دارد که نه تنها خود شریف است، بلکه بستر ولادت ولیّ مطلق الهی، حضرت بقیةالله(ع) نیز هست. از این روست که در سخنان
نظر کلی
[ ] فیلمی ساخته شده از مجموعه ی ویدئو کلیپ های مختلف در سر تا سر فیلم اگر تولد یک ستاره را فیلم محسوب کنیم پس هرکسی می تواند برای خودش فیلمی بسازد.کافیست یک خواننده و یک بازیگر مشهور را در گروه پرسوناژ های خود راه بدهید و همه چیز را به ان ها بسپارید.از ان فاجعه تر نداشتن هیچ مطلبی در این فیلم برای عرضه است.در کل فیلم ما موزیک ویدئو می بینیم یا هم خوابگی های دو شخصیت اصلی فیلم در مقاطع و مکان های مختلف واقعا برای من جای تعجب است چطور از سین
هیچ چیز از اجاره کردن یک قایق تفریحی برای تعطیلات آینده مجلل تر نیست. اجاره قایق تفریحی زیبا با همه ی خدمه ی آن برای مسافرت و ماجراجویی بر روی آبهای آزاد در تعطیلاتی که پیش رو دارید بالاترین خوشی و تجربه ی برترین لذت را برایتان در بر خواهد داشت.
برعکس سوار شدن بر یک کشتی تندرو یا اقامت در یک استراحتگاه یا ویلا هنگامی که یک قایق تفریحی خصوصی را اجاره می کنید، همه چیز در اختیار شماست. تعیین برنامه ی سفر و خط سیر مسافرت با شماست، شما ماجراهایی ر
از زمانی که وودی و باز برای اولین بار در ۲۵ سال پیش به خانواده ها شناسانده شده اند، پیکسار میراثی از فیلم های انیمیشنی را ایجاد کرده است که نه تنها بچه ها بلکه تمام خانواده را به خود مشغول کرده است. از کاوش دوستی تا بزرگ شدن و غم و اندوه گرفته تا محیط زیست و موارد دیگر، فیلمهای پیکسار همیشه یک پیام اساسی در هسته خود داشته اند. حالا با انیمیشن Onward، استودیو به یکی از محبوب ترین مضامین خود یعنی فرزندپروری بازگشته است. به طور خاص ، پدر بودن. حالا من
۱۰ فیلم عاشقانه که باید دید
در سری مقالات ۱۰ فیلم عاشقانه که باید دید سعی میکنیم هر چند وقت ۱۰ فیلم در ژانر رمانتیک و عاشقانه را معرفی کنیم که هم ارزش دیدن زیادی دارند و هم شما از دیدن آن ها  و هم ما از معرفی کردنشان پشیمان نشویم.
از اونجایی که هیچ مقاله ای کامل نیست از شما میخوایم با نظرات خودتون فیلم های دیگه رو معرفی کنید و یا مقالات خودتون رو در گروهای فروم با بقیه به اشتراک بگذارید.
در ادامه ۱۰ فیلم برتر در ژانر عاشقانه را از دیدگاه سایت یک
کمتر کسی هست که حداقل یکی از فیلم‌های برادران نولان را ندیده باشد ؛ سه‌گانه ی بتمن ، میان‌ستاره‌ای ، Prestige ، Memento شش فیلمی هستند که کریستوفر نولان کارگردانی کرده و برادرش جاناتان نولان یا داستانی را قلم زده که برادر بزرگترش فیلمنامه را از آن اقتباس کرده ( Memento ) و یا فیلمنامه را در همکاری با او نوشته‌است . 
به نظر می‌رسد راه این دو برادر پس از فیلم میان‌ستاره‌ای در سال 2014 جدا شده و هر کدام به سمت ماجراجویی‌های خودشان در صنعت نمایشی رفت
کمتر کسی هست که حداقل یکی از فیلم‌های برادران نولان را ندیده باشد ؛ سه‌گانه ی بتمن ، میان‌ستاره‌ای ، Prestige ، Memento شش فیلمی هستند که کریستوفر نولان کارگردانی کرده و برادرش جاناتان نولان یا داستانی را قلم زده که برادر بزرگترش فیلمنامه را از آن اقتباس کرده ( Memento ) و یا فیلمنامه را در همکاری با او نوشته‌است . 
به نظر می‌رسد راه این دو برادر پس از فیلم میان‌ستاره‌ای در سال 2014 جدا شده و هر کدام به سمت ماجراجویی‌های خودشان در صنعت نمایشی رفت
روایت، تعاریف و انواع
روایت شرحی از رویدادهای مرتبط و متوالی (زنجیره‌­وار) است که واقعی و یا تخیلی هستند که در قالب کلمات مکتوب یا شفاهی و یا تصاویر ثابت یا متحرک ارائه می‌­شود. Narrative از ریشه لاتین narrare به معنای گفتن to tell می­‌آید که این کلمه لاتین نیز ریشه در صفت gnarus به معنای آگاه (knowing) و متخصص و کاردان (skilled) دارد. در فارسی روایت به معنای باز گفتن، بازگفت، رویدادگویی، نقل سخن و یا خبر از کسی و گفتار و مترادف حدیث، حکایت، داستان و نقل است.
روایت
امروزه دانشمندان علوم اجتماعی ،مباحث فرهنگی را به عنوان یک از موضوعات مهم در کانون توجه و مطالعات خود قرار داده اند . کما اینکه آنان تعاریف متفاوتی نیز از فرهنگ ارائه داده اند. مردم دنیا در طی سالیان سال زندگی بر روی کره خاکی ، فرهنگ های متفاوتی داشته اند که بر آمده از تلاش و کوشش آنان دردست یابی به نیازهایشان در طول زمان بوده و از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده است . یکی از ویژگی های فرهنگ ، دگرگونی آن در سایه آموزش پذیری و یا انتقال پذیری است ، ک
همه زنان و مردان را فرا می خوانیم که:"- شفقت را به مرکز اخلاق و دین بازگردانند.- به این اصل باستانی بازگردند که هرگونه تفسیر از متن مقدس که موجبات خشونت و نفرت و حقارت را پدید آورد، نامشروع و غیر مجاز است.- مطمئن شوند که درباره دیگر سنت ها و ادیان و فرهنگ ها اطلاعاتی صحیح و آمیخته با احترام در اختیار جوانان قرار می گیرد.- بازتصدیق تنوع دینی و فرهنگی مثبت را تشویق کنند.- همدلی آگاهانه با مصائب تمام انسان ها را، حتی آنان را که دشمن خویش می شمارند، پ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها