نتایج جستجو برای عبارت :

آیا فیلسوفان یکدیگر را بهتر می‌فهمند؟

یکی دیگر از فیزیکدانانی که استیکر شدند، اینشتین است که البته نیاز به معرفی ندارد. میراث جاودانه‌اش نظریه نسبیت خاص و عام است که عده‌ای فکر می‌کنند این نظریه‌ها را می‌فهمند و یا شاید بهتر است بگویم تظاهر می‌کنند که می‌فهمند چون در واقع نمی‌فهمند! نه اینکه نفهمند، بلکه نمی‌فهمند که نمی‌فهمند؛ البته منظورم از اینکه می‌گویم نفهمند این نیست که خدایی نکرده در کل نفهمند، بلکه این نظریه را نمی‌فهمند؛ البته این احتمال هم وجود دارد که کلا ن
آن موقع ها که دانشجوی کارشناسی بودم فکر می‌کردم که دانشجوهای کارشناسی و بالاخص دکتری خیلی چیز بلد هستند و می‌فهمند.
الان که خودم تجربه می‌کنم می‌فهمم که دانشجوی دکتری بیچاره خودش بهتر از هر کسی می‌داند که چه قدر چیز نمی‌فهمد!
می‌فهمد که چه قدر دنیای علم وسیع است و دانش ما اندک
 
بدجوری احساس چیز کم بلد بودن می‌کنم.
✅ دعای عوام بهتر مستجاب می شود تا علما!
 
شخصی از آیت الله طباطبایی پرسید: 
«این دعاهای عربی را که عامه مردم بخوانند، نمی‌فهمند؛ آیا خواندن همان الفاظ آن دعاها-بی آنکه معانی آن را بدانند-اثری دارد؟!»
 
جناب علامه طباطبایی فرمودند:
«اتفاقاً آن دعاها برای عامه مردم که زبان عربی و معانی آن‌ها را نمی‌دانند بهتر مستجاب می‌شود! زیرا نفس خود را به نفس امامان (علیهم‌السلام) متصل می‌کنند و از خدا می‌خواهند هر چه امامان با خواندن این دعاها می‌خوا
خیالِ راحت چه صدایی دارد؟ اگر بخواهی به کسی بگویی «من خیالم راحت است» چه می‌گویی؟ از چه واژه‌هایی کمک می‌گیری؟
من می‌گویم خیالِ راحت کلمه ندارد؛ اما صدا دارد. صدای پیانو می‌دهد. کمی بعد از نتِ دوِ میانی، حال و هوای خیال‌ْراحتی شروع می‌شود. امتحان کردنش مجانی‌ست!
من اگر خوشحال باشم می‌روم سراغ آکاردئون. آکاردئون انگار خوب می‌فهمد خوشحالی چیست. تا بهش دست می‌زنی صدای «خوشحالی» می‌دهد. فکر می‌کنم آکاردئون زبان آدمیزاد را می‌فهمد. خوب
یه عده ای هم هستند که طوری رفتار می کنند که همه جز خودشون احمق به نظر بیان 
فکر می کنند فقط خودشون توانایی انجام یه کاری رو دارند و بقیه همیشه باید نیازمندشون باشند 
فقط خودشون دانای کل هستند و بقیه هیچی نمی فهمند 
کافیه یه بار بدون گفتن بهشون خودتون مشغول به کار بشید و می بینید که نه تنها طرف بهتر از شما نبود و چه بسا داشت فقط به نفع خودش کارهارو پیش می برد 
به جای کمک فقط داشت ازتون استفاده می کرد 
و اون لحظه که دستشون رو می کنی چقدر خوبه !
احسان محمدی فاضل: دیگر دوبشکم خدا رحمتش را جاری می کند یا در بسته ای در این جهان گذاشته که برداریم حال بعضی دسترسی بهتری دارند یا توانایی بیشتری از آن برداشت می کنند و برای خود و مردم بهینه استفاده می کنند و برخی نه بر خود می خواهد نه دیگری.
حالِ این روزهای ایران اینگونه است، دیگر غیرمستقیم نه بلکه در چشمان زل میزنند و می گویند اگر می خواهید بهتر زندگی کنیدبروید همانجاهایی که بهتر زندگی می کنند. غبطه می خورم به مردمی که حکمرانانشان حتی برای ت
احسان محمدی فاضل: دیگر دوبشکم خدا رحمتش را جاری می کند یا در بسته ای در این جهان گذاشته که برداریم حال بعضی دسترسی بهتری دارند یا توانایی بیشتری از آن برداشت می کنند و برای خود و مردم بهینه استفاده می کنند و برخی نه بر خود می خواهد نه دیگری.
حالِ این روزهای ایران اینگونه است، دیگر غیرمستقیم نه بلکه در چشمان زل میزنند و می گویند اگر می خواهید بهتر زندگی کنیدبروید همانجاهایی که بهتر زندگی می کنند. غبطه می خورم به مردمی که حکمرانانشان حتی برای ت
و این را هم
پرسید که چه کسی بهتر از دیگران مسائل دیوید هیوم را پاسخ داد؟ یعنی پرسش‌هایی که
به صورت اشکال و شبهه به‌جا ماندند از سوی چه کسانی جواب‌های موفقی گرفتند؟
عرض می‌کنم
که هیچ‌کس؛ زیرا هیوم، از نظر خودش، اصلا مسئله و اشکال و شبهه‌ای مطرح نکرده بود
که برای آن دنبال پاسخ باشد. آن‌چه فیلسوفان بعدی از هیوم فهمیدند با مقصود خود او
اختلاف فاحشی داشت. هیوم شکاکیت خود را مسئله‌ نمی‌دانست و آن را پرسش‌هایی به‌شمار
نمی‌آورد که باید پاسخ د
این دیر اومدن به جلسات بد جوری اعصاب خرد کن شده. یه سری افراد واقعا فکر می کنند وقتی دیر می آیند به جلسه کلی کلاس دارند. نمی دونم چرا نمی فهمند که توهین به بقیه است. واقعا کسی این حس را داره که کلاسش بالا می ره با دیر اومدن به جلسات؟؟؟!!!
 
عجبا
راستش را بخواهید فرار می‌کنم. از خودم فرار می‌کنم. از نوشتن فرار می‌کنم. از روبرو شدن با دیگران فرار می‌کنم. از انجام دادن کارهایم فرار می‌کنم. پشت گوش می‌اندازم‌شان. اعصابم خط خطی شده. حوصله‌ی هیچ‌کس را ندارم. دلم اتاقم را می‌خواهد. دلم سکوت مطلق می‌خواهد. دلم تنها ماندن برای ساعت‌های طولانی می‌خواهد. همان‌طور که قبل از این هر روز تجربه‌اش می‌کردم. نمی‌دانم از دست این همه جمعیت به کجا فرار کنم. نمی‌دانم کجا بروم که کسی حرف نزند. کجا
دوست داشتم بگویم دقیقا از ساعت  بیست و چهل و هفت دقیقه یکشنبه یکم دی ماه و با دیدن یک عکس، که عقل می گوید " کمکم کن" درونش موج می زد، یکی از شب های قشنگ زندگی ام تبدیل شد به کابوس تقریبا یک ماهه ام، یک ماه است توضیح می دهم نه مریض نیستم، به دکتر احتیاج ندارم و هر بار که پدهای خونی توی سطل های دستشویی های زرد و کثیف خوابگاه را می بینم سه بار معده ام را تا گلویم بالا می آورم و چشم هایم را به کثافت های دیگر می دوزم.دوست داشتم صاحب عکس را پیدا کنم وبا د
آدمها از وقتی می فهمند می شود رفت، راه می افتند و می روند و می روند و می روند.
 تا وقتی خسته شان می شود. 
شاید هم آینده نگر می شوند.
بعضی هم یکمرتبه پیر می شوند. 
و آنجایی که می ایستند می شود خانه شان. 
وگرنه مسافرخانه یک دروغ بزرگ است. مسافرها هرگز خانه ای نداشته اند.
بدبین شده‌ام خیلی. همه در نظرم از من پایین‎تر اند. کارهای همه بد اند؛ غلط اند. همه نادرست می‌گویند جز من. فقط راه و سِلک من درست است. گناه کنم، بغل‌ دستی‌ام درحال همان کار باشد کار او غلط است و کار من به جا. اخلاقیون می‌گویند عُجب و تکبر داری. طبیب‌ها می‌گویند از سودای بالا است. فقیه می‎گوید سوء ظن حرام است و عُجب. سیاسیون حرفم را نمی‌فهمند؛ که مشکل است.حوصله ندارم.کات.
«٦٩»وَدَّتْ‌ طائِفَةٌ‌ مِنْ‌ أَهْلِ‌ الْکِتابِ‌ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ‌ وَ ما یُضِلُّونَ‌ إِلاّ أَنْفُسَهُمْ‌ وَ ما یَشْعُرُونَ‌ گروهى از اهل کتاب دوست دارند که شما را گمراه کنند،ولى جز خودشان را گمراه نمى‌کنند و(این را)نمى‌فهمند. نکته‌ها: سیماى تهاجم فرهنگى و توطئه‌هاى دشمن براى بى‌دین کردن مسلمانان را در این آیه و سه آیه‌ى بعد مى‌بینیم.این آیه خبر از کینه‌هاى مکتبى،
ادامه مطلب
انسی زیر لب زمزمه می کند :
 «   زندگی را فرصتی آنقدر نیست
که در آیینه به قدمت خویش بنگرد
یا از لبخنده و اشک
یکی را سنجیده گزین کند . »
شاملو گفته اینا رو ...
یکی گفته که می دونسته خیلی چیزا رو...
یادم باشه که باید بجنبم هر کاری باید بکنم، بکنم...
گورپدر اونایی که نمی فهمند... گور پدر اونایی که حسودند ... گور پدر اونایی که هیچی نمی دونند ولی ادعاشون گوش فلک رو کر کرده...
لین چی استاد بزرگ ذن می‌گوید: برادرانی که در راه هستید، باید بدانید که در واقعیتِ بودیسم چیز فوق العاده برای انجام دادن وجود ندارد. شما باید طبق معمول خود زندگی کنید و حتی نباید سعی کنید کار خاصی انجام دهید.لباس می پوشید و غذا می خورید و وقتی خسته شدید می خوابید. بگذارید نادان ها به ما بخندند، خردمندان منظورم را می‌فهمند. 
ادامه مطلب
تصمیم گرفت سکوت کنه. می گفتم چرا هیچ چیزی نمی گه؟ چرا هیچ کاری نمی کنه؟
حالا اما معنی سکوتش رو خوب درک می کنم. با تمام اختلاف ها و تفاوت هایی که وجود داره با سکوتش حمایتم کرد و من رو مجبور به انجام کاری که علاقه ای بهش نداشتم نکرد.
شنیدید میگن فلانی حرفش خیلی اعتبار داره؟ پشت سکوت پدرم خیلی حرفه. نمی خوام سکوتش بی اعتبار بشه.
وإذا قیل لهم لا تفسدوافی الارض قالوا إنما نحن مصلحون، ألا إنهم هم المفسدون و لکن لایشعرون، وإذا قیل لهم آمنوا کما آمن الناس قالوا أنؤمن کما آمن السفهاء ألا إنهم هم السفهاء و لکن لایعلمون.»  سوره بقره، آیات ۱۱، ۱۲، ۱۳ • وچون به آنان گفته شود در زمین فساد مکنید گویند: ما همین اصلاح کننده‌ایم آگاه باشید که آنان همین مفسدند و لیکن نمی‌فهمند. و چون به آنان گفته شود ایمان آورید چنانکه مردم ایمان آورده‌اند گویند: آیا ایمان آوریم چنانکه نابخردا
داستان این نیست که فقط دانایان می‌فهمند و چون دیگران نمی‌فهمند پس ایشان در رنج‌اند. داستان این نیست که ایشان در نورند و دیگران در ظلمت‌اند و پس ایشان از ظلمت دیگران در رنج‌اند. نه، رنج از این است که درک به ظرف عمل نمی‌ریزد و مست نمی‌تواند دیگران را مست کند و نوردیده نمی‌تواند نور بتاباند و موسیقی‌شنیده نمی تواند دیگران را برقصاند. 
دانایان در رنج‌اند چون دانایی‌شان حرف است و خردشان در پستوهای نهان احتکار شده است و نمی‌خواهند، پس نمی
آیا کودکان متوجه حرف‌های ما می‌شوند؟ بهتر است بدانید که کودکان یک رباط هوشمند در منزل شما هستند و همه حرف‌ها و حرکات شما را ضبط می‌کنند. حقیقت این است که کودکان به همه صحبت‌های پدر و مادر گوش می‌دهند و تمام حرف‌هایشان را می‌فهمند و بعدها به خودتان تحویل می‌دهند. همچنین بیشتر از تصور شما توانایی درک کلامی دارند. در ادامه مقاله به توضیحاتی در زمینه توانایی درک و فهم کودکان نسبت به صحبت‌های اطرافیان خواهیم پرداخت. 
برای دریافت مشاوره د
مهر در سجاده ام پنهان بماند بهتر است
کفر ما در سایه ی ایمان بماند بهتر است
عشق و رسوایی خطر دارد زلیخای عزیز
یوسفت در گوشه زندان بماند بهتر است
در دلم نفرین و بر لب آفرین دارم ولی 
ماجرا بین لب و دندان بماند بهتر است
بعد از این از عشق ما در کافه های انزوا
نقش مرموزی ته فنجان بماند بهتر است
بی سلامی آمدی پس بی خداحافظ برو 
عشق بی آغاز بی پایان بماند بهتر است
احسان_افشاری
 
آنهایی که کمتر تو را می شناسند همیشه می گویند خوش به حالت. فکر می کنند آرامش تو و شادی ات نتیجه ى بی خیالی هاست. فکر می کنند تو بلدی دنیا را ندیده بگیری. به خیالشان می رسد بدی ها را حس نمی کنی. آنها فکر می کنند دیوار شادی تو به اندازه صدای خنده هایت بلند است. 
اما کسانی هستند که بیشتر می شناسندت. بیشتر در کنار تو بوده اند و یا عمیق تر تو را دیده اند. آنها می فهمند و می دانند که بدی های دنیا را خوب دیده ای. 
می بینند ناراحتی هایی را که روی دلت سنگینی م
⁦❤️⁩پیامبرصلی الله علیه و آله : أجوَدُکُم مِن بَعدِی رَجُلٌ عَلِمَ عِلما فنَشَرَ عِلمَهُ ؛پیامبر صلی الله علیه و آله :بخشنده ترین شما پس از من ، کسى است که دانشى بیاموزد ، آن گاه دانش خود را بپراکند .
«من معلم هستم»
هرشب از آینه ها می پرسم :
به کدامین شیوه ؟
وسعت یادِ خدا را
بکشانم به کلاس؟
بچه ها را ببرم تا لب دریاچه یِ عشق؟
غرق دریای تفکر بکنم؟
با تبسّم یا اخم؟
«من معلم هستم»
نیمکت ها نفس گرم قدم هایِ مرا می فهمند
بال هایِ قلم و تخته سیاه
رمز
براش  سوال شده بود...
این که چطور همه توی مشهد با امام رضا (ع) حرف می زنند و همه هم می فهمند که امام به حرفهاشون گوش می کنه...
کسی نمی گه الان امام رضا (ع) سرش شلوغه و وقت نداره به حرفهای من گوش کنه....
کسی نوبت نمی گیره با امام رضا (ع) حرف بزنه...
اصن چجوری امام رضا (ع) در یک لحظه با هزار نفر حرف میزنه؟!.....
شب میشه...
خواب می بینه توی مشهده و جلوی هر زائر یه امام رضا نشسته:)
دیگه سوالای ذهنش تموم میشه:)
آیا خدا صدامو می شنوه؟ : ساده سازی مفاهیم اعتقادی و پاسخگویی به سوالات دینی
 
آیا خدا صدامو می شنوه؟ از (مجموعه بچه ها می فهمند) : زهرا احمدی، اندیشه و فرهنگ جاویدان
معرفی:
مجموعه بچه ها می فهمند با هدف ساده سازی مفاهیم اعتقادی و پاسخگویی به سوالات دینی کودکان تالیف شده است. این مجموعه در قالب داستانی و با نگاه روانشناسانه، دغدغه شما گرامیان در خصوص سوالات و کنجکاوی های فرزندان تان را برطرف می سازد، سوالاتی که گه گاه در چند نسل متوالی بی پاسخ
با سلام
من امروز میخوام از فواید تنهایی براتون بگم. بنده از دختری خوشم اومد و بهش پیشنهاد ازدواج دادم، این دختر هم قبول کرد ولی بهم گفت یه پسر دیگه تو زندگیش هست و به اونم داره فکر میکنه ولی بیشتر نظرش روی من مثبت بود. من قبل این دختر با هیچ کسی نبودم، این اولین دختر زندگیم بود. اما متاسفانه این دختر به من گفت که من تو رو دوست دارم ولی کامل هم نمیتونم اون پسر رو فراموش کنم و من هم بهش گفتم دیگه حرفی برای گفتن نمیمونه و بهتره که کات کنیم. اونم به م
این ۱۵ عمل را رها کن تا شاد باشی:
۱ – بهتر است همیشه حق با تو بودن را رها کنی
۲ – بهتر است نیاز به کنترل کردن را رها کنی
۳ - بهتر است سرزنش کردن را رها کنی
۴ - بهتر است افکار مبارزه گرانه خود را رها کنی
۵ – بهتر است باورهای محدود کننده خود را رها کنی
۶ – بهتر است شکوه و شکایت را رها کنی
۷ – بهتر است قضاوت کردن را رها کنی
۸ – بهتر است نیاز به تحت تاثیر قرار دادن دیگران را رها کنی
۹ - بهتر است مقاومت در مقابل تغییر را رها کنی
۱۰ – بهتر است برچسب زدن ها
"شما یک مردک را نگاه می‌کنید و من یک مرد بزرگ را؛ هر یک از ما می‌تواند استفاده کند"
جمله‌ای که خواندید باعث شد یک روحانی معمولی و پایین رده، با گفتنش به درجه یک اسقف برسد!
در اوایل کتاب بینوانیان حکیم هوگو در قسمتی که مربوط به مسیو میری‌یل در کتاب اول آمده بود جریان را به صورت کامل شرح می‌دهد، آنان که بینوایان خوانده‌اند می‌فهمند کجا را می‌گویم.
در ابتدای وقتی این جریان را خواندم، با خودم گفتم چقدر مملکت‌شون بی‌حساب و بی‌کتاب که همین‌ط
همیشه فکر کرده‌ام چه قدر این جمله بی‌انصافیست که ‌می‌گویند از هر چی بترسی سرت می‌آید، این تشویق به فکر نکردن در کنار تشویش سخت گیرد روزگار بر مردمان سخت‌کوش، آزارم داده‌اند.  ترس‌های بزرگ ترس‌های کوچک را می‌خورند و کمیت ترس‌هایت را کاهش می‌دهند. برای آن‌هایی که کیفیت نمی‌فهمند خبر خوشیست. نمی‌دانم شاید خدا هم انسان را از ترس تنها ماندن و دیده نشدن آفرید اما اگر انسان پیش از آن که دنیایش به آخر برسد آخر دنیا را ببیند دیگر نخواهد ترس
تا چندروز پیش نمی‌دانستم که تا چه میزان توسط آدم‌های اطرافم، نِرد به نظر می‌رسم. مرتضی همین چند روز پیش گفت دخترها و پسرهای جوانی که در کلاس مقاله‌نویسی و سایر جلسات مقابلم می‌نشینند، با تقریب قابل قبولی، احتمالا بیشتر از نصف دیالوگ‌‌هایم را نمی‌فهمند. یک بار هم «ن» در یکی از مطالب طنزش اسمم را آورد و گفت فلانی نرد است. هرچند که نرد بودن در فارسی -برخلاف انگلیسی- معنای اهانت آمیزی ندارد، اما خواص صاحبِ صفتِ نرد، در فارسی و انگلیسی و عبر
تا چندروز پیش نمی‌دانستم که تا چه میزان توسط آدم‌های اطرافم، نِرد به نظر می‌رسم. مرتضی همین چند روز پیش گفت دخترها و پسرهای جوانی که در کلاس مقاله‌نویسی و سایر جلسات مقابلم می‌نشینند، با تقریب قابل قبولی، احتمالا بیشتر از نصف دیالوگ‌‌هایم را نمی‌فهمند. یک بار هم «ن» در یکی از مطالب طنزش اسمم را آورد و گفت فلانی نرد است. هرچند که نرد بودن در فارسی -برخلاف انگلیسی- معنای اهانت آمیزی ندارد، اما خواص صاحبِ صفتِ نرد، در فارسی و انگلیسی و عبر
اگر کسی تمام روز دمخور آدم‌هایی بوده باشد که هیچ او را نمی‌فهمند، آدم‌هایی که گویی در دنیای دیگری سیر می‌کنند. اگر بقیه‌ی روز سرش را گرم کرده باشد با کامپیوتر و کتاب‌های درسی. اگر کسی آخر شب را با بیات اصفهان لطفی گذرانده باشد و رقص پرده‌ی حریر تراس را در باد آخر شب اردیبهشت تماشا کرده باشد. اگر کسی تنهایی آمده باشد بالای بالای بالا تا بن مویرگ‌های مغزش. اگر کسی آخرین کلماتی که خوانده است اشعار مولانا باشد در وصف شمس‌اش. اگر کسی یک ساعت ت
2607 - «هوشنگ امیراحمدی» فعال اپوزیسیون، با اشاره به رویکرد تجزیه‌طلبانه گروه موسوم به «شورای مدیریت گذار» و حمایت «ربع پهلوی» از آن، اعتراف کرد: “شورای مدیریت گذار یک گروه تجزیه‌طلب است و آنهایی که این را نمی‌فهمند یا دیوانه‌اند و یا گاو و گوسفند! «حسن شریعتمداری» مدیر این گروه هم یک پان‌ترکیسم است.”لینک کوتاه منبع: www.b2n.ir/mzdr125
دانلود فایل اصلی
تلخم
امروز کتابخونه ملی بودم و اینترنت اونجا وصل شده بود. با س کمی حرف زدم و گویا نگران و دلتنگ بود کمی. تلخم برای این تبعیض، برای این قطره چکانی وصل کردن اینترنت، برای نفهم بودن ج‌ا که نمی‌فهمد مردم درد دارند که اعتراض می‌کنند. این مردم چیزی برای از دست دادن ندارند. حالا تو بیا ۱۰۰ نفر را بکش و ۱۰۰ها نفر را دستگیر کن. زندان با زندان فرقی دارد؟ ما همه در زندانیم، زندانی بزرگ، زندان ج‌اا.
آه که این وضع سامانی ندارد. این کشور وطن نمی‌شود. ناچار
      اینکه مدام می گویند به جای عزاداری پول را خرج کمک به فقرا کنید مثل این است که بگویند دانشکده های علوم پزشکی را تعطیل کنید و پولش را خرج درمان کنید. 
                                                          
نمی فهمند که محرم دانشگاه آموزش انسانیت و ایثار است و دانش آموختگان آن پناه فقرا و بی پناهان اند.
پ ن: خطاب من به مفسدان اقتصادی: راحت به فساد خود ادامه دهید؛ انگار خود ملت می‌خواستند که فساد اقتصادی رواج داشته باشد.
پ ن: خطاب من به رئیسی: تو گفتی فقر را لمس کردم، شاید مردم از بس دورغ شنیده بودند، دیگر حرف راست را باور نمی‌کردند. و جالب این است که الان می‌گویند: اگر مسئولین قشر غنی جامعه باشند ، حرف و درد مردم را نمی‌فهمند.
خدایا این مردم را چه شده؟ تو آگاهی....من نمیدانم....
#خانه_دوست #مفسد_اقتصادی #رئیسی #فقر #درد_مردم #مسئولین_بی_درد #اشرافی_
جناب استاد مجتهد شبستری سالیانی در این حوزه‌ها کار کرده‌ و در دانشکده الهیات استاد بوده‌اند. شاگرد برخی از مراجع بودند. ایشان نامه‌ای به مراجع تقلید نوشت که شما چهل سال است که تفسیر غیرانسانی و غیراخلاقی و توأم با خشونت از دین ارائه داده‌اید. یک سری مقالاتی نوشته بود و گفته بود که اگر می‌توانید اینها را نقد کنید.
 
ما به آقای شبستری درخواست دادیم که هر کجا شما بفرمایید ما حاضر به مناظره هستیم. البته ایشان نیامد و گفت که من فقط می‌خواهم ب
تا
حالا فکرکردید چرا با دیگران حرف می زنیم. خب معلومه، می خواهیم ارتباط
برقرار کنیم، اطلاعات بگیریم و کارهایمان را انجام دهیم. لازمه زندگی
اجتماعی برقراری ارتباط است که جز با حرف زدن و برقراری ارتباط کلامی،
امکانپذیر نیست. چگونه حرف بزنیم تا بیشترین تاثیر را در
شنونده بگذاریم؟ مهمترین مسئله در حرف زدن این است که شفاف و بدون ابهام
صحبت کنید یعنی رک و صریح اللهجه باشید. هنگام صحبت کردن از موارد زیر
پرهیز کنید:
- زیر لب سخن گفتن، مسلما دیگ
 
آخرین باری که آرزوی مرگ کردم را به یاد می آورم. وقتی بود که یک نابینا می خواست از پلی فلزی و بی حفاظ بر روی جوی آبی عریض رد بشود و چون با عصای سفیدش به هیچ نشانه ای نرسیده بود با شنیدن صدای پایم، از من کمک خواست:
-: " ببخشید اینجا پُل ه؟!..."
-: " بله آقا، اما چیزی نیست. راحت رد می شید..." 
و بعد که او را به آن سمت پل هدایت کردم و تشکر آرامش را شنیدم تازه فهمیدم چه گفته ام!! " راحت رد می شید!"... بله، برای منی که چشم داشتم؛ دیدن آن پل درب و داغان و رد شدن از رو
خسته ام ... خیلی خسته ... از زندگی و همه ی آدمها خسته ام ... دیگه نمی خوام برای زندگی تلاشی بکنم ... حتی آینده ی بچه هام هم دیگه برام مهم نیست ... دیگه اینهمه زحمت و تلاش و بدو بدو بسه ... وقتی آدم اینهمه زحمت می کشه و همش بی نتیجه می مونه ... وقتی حتی نزدیک ترین آدمهای اطرافمون هم قدر نمی دونند و نمی فهمند ... یعنی فاتحه همه چی خونده شده ... 
از قدیم و ندیم گفتند برای کسی بمیر که برات تب کنه ... و من توی این دنیا هیچ کسی رو ندارم که برام تب کنه ! هیشکی رو ندارم ...
شنیده بودم سوره هود پیامبر را پیر کرده اما به غلط فرض می کردند مفسران به خاطر آیه های عذاب بوده
امسال قاسمیان طور جگر سوزتری تاریخ را و تمدن را و حرکت و استقامت را تفسیر کرد که به معنای پیر شدن پیامبر خیلی نزدیکتر بود!
گفت غرض از این هزار سال انتظار برای ظهور منجی همان چیزی است که پیامبر را پیر کرد...همان چیزی است که انقلاب را قبول دارد ولی کودتا را نه
همان چیزی است که نمی گذارد تا جایی که بتواند نمی گذارد عثمان با شورش و چیزی شبیه کودتا از میان
من همون اول که با شهدا دوست شدم تصمیم گرفتم که شهدا رو به بچه های مدرسه معرفی کنم . خب مدرسه مون انجمنیه از این رو خواستم شهدا را به بچه ها معرفی کنم البته اینم بگم مدرسه مون عالیه هم بچه ها خوبن هم معلم هاو.... تقریبا هیچ وقتم جلوی فعالیت منو نگرفتن خدا خیرشون بده. بریم سراغ ادامه ی حرفام من سعی خودم رو کردم از طرفی موفق بودم و از طرفی نه . من نتونستم تقریبا کاری کنم بچه ها معرفت پیدا کنن به شهدا ولی توانستم تعدادی شهید رو به بچه بشناسونم الان بچه
بنده‌خدا یعنی روحی که پذیرفته است حکم حق بر فکر و خیال و قلب و بدن او جاری باشد، اختیارش را به دست حق داده است، و این غیر از این است که انسان بی‌اختیار باشد، بلکه با اختیارش حکم خدا را اختیار کرده است و لذا می‌بینیم درظاهر و باطن کاملا تسلیم حکم خدا است.به قول مولوی :
این معیت با حق است و جبر نیست / این تجلی مَه است، اَبر نیست
یکی از جا‌هایی که عموماً حرف عرفا را نمی‌فهمند همین‌جا است. آن عارف، مدام به نفس امّاره گفته: تو حرف نزن، بگذار حق فرما
چت شده؟ می‌خوای حرف دلت رو با یک نفر تقسیم کنی و دلت نمی‌خواد راز دلت رو به کسی بگی؟
امشب وقتی آهنگ گوش می‌دادی چشماتو پشت پنجره ماشین بستی و لبخند زدی. نمی‌خوای برای یک نفر تعریف کنی که داری توی رویاهات با کی می‌رقصی؟ امشب 30 تومن عیدی گرفتی و یهو دلت خواست وسط خیابان از ماشین پیدا بشی و بری قنادی. شیرینی استانبولی بخری و با دست خودت دونه دونشون رو توی دهن آدم‌هایی بزاری که زیر بارون خیس شده بودن و چتر نداشتن. امشب انگار دوباره همون ظهر پر ب
عالم هوشیار است.کوه‌ها می‌شنوند؛ درخت‌ها می‌فهمند؛ دریاها در دل غوغا دارند؛ آسمان‌ها چشم به راه‌ند.مورچه‌ها، گل‌ها، سبزه‌ها، حواصیل‌ها... همه در اوج آگاهی‌ند و کمال شور و اشتیاق...برای همین نباید یکه بخوری وقتی می‌بینی قد کشیدن حیات را بین این خاکسترها و آهن‌پاره‌ها...#درست_زیر_پای_ابومهدی #شب_جمعه
 
پ.ن: تصویر را ۱۰ روز پس از حادثه، گرفتم. از خرابه‌های ماشین ابومهدی در گوشه‌ای از بغداد؛ جایی که سبز شده بود. درست زیر پای ابومهدی. درس
اخر که میبوسم تو را در انتهای این کتاب♥️اخر بغل می گیرمت در چهار راه انقلاب
اخر که می فهمند همه محو نگاه تو منمیک شب تورا میبوسمت حتی اگر باشد به خواب♥️
هر بار اسمت امده شعری شدی در دفترمشب ها بغضم گریه شد وقتی نبودی وقت خواب♥️
یک بار خوابم امدی از گریه ها دورم کنیگفتی که تو مال منی حالا در اغوشم بخواب♥️
اغوش تو در خواب و چون دیوانه ها بوییدمت♥️ای کاش روزی هم نبود و خواب بودش افتاب
چون ماه دوری و دلم در ارزویت مانده استوقتی به فکرم نیستی
اکثر مواقع نیازی به اظهارِ نظرِ تو نیست ، مثلا با دوستت که رفتی خرید اگر دلش چیزی خواست اما با سلیقه تو متفاوت بود نیازی نیست که او را از انتخابش دلسرد کنی ؛ البته اگر واقعا بر اساس تجربه و علم و دانشی که داری می دانی که جنسِ خوبی ندارد و یا مشکلاتی دارد آن وقت نظرت را به دوستت بگو .
بارها شاهد این بوده ام که طرف محصولی را دوست دارد اما بخاطر اظهار نظر دیگران بر خلاف میل خود عمل می کند و محصول پیشنهادی دیگران را می خرد ، خدا نکند که بعد از خریدن ،
 
والدین باید کاری کنند تا بچه ها از این شب لذت ببرند. اما چگونه؟
1- اهمیت این شبها را برایشان توضیح دهید.
2- بچه ها را مجبور نکنید تا ساعتها در یک مکان (مانند شما) بی حرکت بنشینند.
3- یا برای اینکه ساکت باشند و شلوغ نکنند یک گوشی یا تبلت به دست آنان ندهید.
**اگر گوشی دستشان باشد چیزی از شب قدر نمی فهمند و اگر خسته شوند از این شب بیزار میشوند.
4- در مجلسی شرکت کنید که بچه ها توانایی بازی با
هنسالانشان را داشته باشند. (گاهی بازی کنند گاهی پیش شما باشند و
زهرای بابا سلام
امروز ده ماه است که دیگر در خانه نیستی. هر جا می رویم نبودت خودش را فریاد می زند. این روزها پارسال خیلی روزهای شادی بود. با چه ذوقی خانه را تمیز می کردیم و آماده می شدیم که شما را ببریم خانه پدر مادربزرگها. اما امسال نمی دانیم چه بکنیم. هوای هیچ جا را نداریم. نه می خواهیم اینجا بمانیم و نه مایلیم برویم جایی برویم. هر جا برویم هر لحظه سفر یاد تو خواهد بود و خانه هر کدام برویم جای خالی تو آزار دهنده.  نمی دانم این بلا چه بود ولی قسمت ت
کتاب علی الحسابشاعر: امیرحسین طاهر

کنارم باش تا حالم شود از خوب هم خوب ترنباشی دلخوشی کم نیست، اما با یاد تو غم بهترنباشی یاد تو هر دم مرا دیوانه می سازدنباشی پیش من پایان دم یا بازدم بهتراگر دستم رود توصیف هد کس جز شما بانوبخشکد جوهر شعرم، بخشکد این قلم بهتراگر روزی میان مرگ یا بی تو شدن ماندمبدون مکث می گویم بمیرم لاجرم بهترو من هم می شوم مثل همه مقتول چشمانتندارد عدل و قانون جز تو دیگر متهم بهتر
 
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج این
امروز شنبه است . صبح شنبه است و نمیشه باهات حرف بزنم . اونایی که تلگرام و واتس آپ رو میبندند و تعطیل می کنند نمی دونند یا نمی فهمند که دنیای کسانی را داغون می کنند؟ 
دیروز مهمون داشتم . از مامانم گله کردم . هرچند می دونم فایده نداره ولی خب گاهی دل آدم میگیره دیگه . 
آدم از یه دقیقه یا یه روز دیگه ی خودش خبر نداره.  چه می دونستم ممکنه شرایطی پیش بیاد که هیچ جوره نتونی با کسانی در ارتباط باشی که ازت دورند؟ اون هفته صبح شنبه هرچی زنگ زدم و پیام دادم ج
یک روایت قشنگ شنیدم که گفتم برای شما هم بگم
یک روز مردم مصر پیش فرعون آمدند و گفتند که : آهای فرعون ببین چند وقتی هست که باران نیامده و خشکسالی شده، تویی  که ادعای
خدایی میکنی خب یک دعایی یا کاری انجام بده که باران بیاید.وقتی یاران حضرت موسی این حرف ها را شنیدن ته دلشان گفتند: خب دیگه
وقتی فردا باران نیامد این مردم هم می فهمند که فرعون یک دروغگو هست. فردا شد و باران آمد.اصحاب تعجب کردند و حضرت موسی هم 
دلیل را از خدا پرسید. خدا گفت: دیشب فرعون روی
 نقد رمان بار هستی: واگویه ی درونی زنان و مردانی است که نه لذت زندگی را می فهمند و نه لذت مردن را.
 
نقد رمان بار هستی نوشته ی میلان کوندرابار هستی، نمادی از باری است که فیلسوفان و دانشمندان غربی بر دوش مردمانشان گذاشته اند و آن ها را به رنجی انداخته اند که ناگفتنی است.
داستان کتاب از زبان یک زن و مرد است.اما در حقیقت واگویه ی درونی زنان و مردانی است که نه لذت زندگی را می فهمند و نه لذت مردن را.مجبورند زندگی کنند و برای رفع ناراحتی های زندگی شان ت
چند کاری که من خودم انجام میدم و حالم حداقل یه پله بهتر میشه را برای شما می‌نویسم:
خواندن چند صفحه از یه کتاب
خواندن شعر
خواندن یه داستانک که حال خوب کن باشه
پیاده روی و قدم زدن
نگاه کردن حیوانات و بازی آنها
خلوت کردن و صحبت با خود
نوشتن در مورد حالمون که چرا بد شده و چطور می‌تونم اون را بهتر کنم
صحبت با یه دوست قدیمی
پرداختن به کاری که دوست داری (من خودم کار با کامپیوتر و نقاشی)
شما چکار می‌کنید که حالتون بهتر بشه؟ برام بنویسید
عطیه عطارزاده
کتاب از زبان دختری نابینا روایت میشه که همراه با مادرش توی زیرزمین خونه داروهای گیاهی آماده می‌کنند. اما زندگی این مادر و دختر جریان‌هایی داره....
من دوسش داشتم در کل، متنش روون و دلنشین بود، ولی انتهای کتاب به قدرت شروع و میانه‌ نبود. پایانشو راستش زیاد دوست نداشتم. حس میکردم نویسنده خسته شده و میخواد فقط کتابو زودتر تموم کنه.از نیمه‌ی کتاب به بعد داستان به شدت افت میکنه. ولی خوشخوانه و دو روزه تموم شد. در واقع یه روزه هم تموم
تا حالا روی یک خط مستقیم راه رفتید؟ تا حالا شده پاتون رو روی سرامیکی بذارید بدون اینکه روی مرزش با سرامیک کناری بره؟ تاحالا به پاهاتون نگاه کردید که هر گام رو چطور برمی‌دارید؟ در این مواقع به چی فکر می‌کنید؟ این درست زمانیست که کلی افکار متفاوت از ذهنتون عبور می‌کنه و اگر یکی بپرسه به چی فکر می‌کردید حتی نمیتونید انتخاب کنید و یکی رو تعریف کنید!
درست همون شب‌هایی که رو دست پدرم خوابم می‌بره یا خودمو تو آغوش مادرم می‌اندازم و در دلِ تاریک
کفر صوفیه و وحدت وجودی‌ها در کلام علامه محمد تقی مجلسی رضوان الله علیه
علامه محمد تقی مجلسی قدس الله روحه الشریف در کتاب شریف لوامع صاحبقرانی در مذمت صوفیه می‌نویسد:
بسیار است که ملحد می‌شوند به نادانی چون عبارات صوفیه قریبست به عبارات ملاحده و مثل عبارت ملاحده مثل عبارت حدیث قدسی که الحال گفته شد جمعی حلول می‌فهمند و جمعی اتحاد و جمعی به وحدت وجود به نحوی که خود میفهمند و همه کفر است.
لوامع صاحبقرانی، تألیف علامه محمد تقی مجلسی، جلد ۷، ص
کفر صوفیه و وحدت وجودی‌ها در کلام علامه محمد تقی مجلسی رضوان الله علیه
علامه محمد تقی مجلسی قدس الله روحه الشریف در کتاب شریف لوامع صاحبقرانی در مذمت صوفیه می‌نویسد:
بسیار است که ملحد می‌شوند به نادانی چون عبارات صوفیه قریبست به عبارات ملاحده و مثل عبارت ملاحده مثل عبارت حدیث قدسی که الحال گفته شد جمعی حلول می‌فهمند و جمعی اتحاد و جمعی به وحدت وجود به نحوی که خود میفهمند و همه کفر است.
لوامع صاحبقرانی، تألیف علامه محمد تقی مجلسی، جلد ۷، ص
قوانین مورفی چیست؟ آیا واقعیت دارد؟
وقتی جوراب پاته، حتما دمپایی دستشویی خیسه!، بارون روزی میاد که رفته باشی کارواش، تو ظرف آجیل اولین چیزی که میخوری بادوم تلخه، وقتی تو ترافیکی همیشه لاین بغلی خلوت‌تره ، وقتی دنبال چیزی می‌گردی قطعا تو آخرین قفسه است، اینکه ترافیک در مسیرت زیاد باشه یا نه بستگی به این داره که دیرت شده یا خیر، وقتی چیزی را دورمیندازی تازه بهش احتیاج پیدا میکنی، وقتی چیزی را گم کردی، پیداش نمیکنی مگر اینکه یکی جاش خریده ب
من معلم هستمهر شب از آینه ها می پرسم :به کدامین شیوه ؟وسعت یاد خدا را بکشانم به کلاس ؟بچه ها را ببرم تا لب دریاچه ی عشق ؟غرق دریای تفکر بکنم ؟با تبسم یا اخم ؟با یکی بود و نبود ؟زیر یک طاق کبود ؟یا کلاغی که به خانه نرسیدقصه گویی بکنم ؟تک به تک یا با جمع ؟بدوم یا آرام ؟من معلم هستمنیمکت هانفس گرم قدم های مرا می فهمندبالهای قلم و تخته سیاهرمز پرواز مرا می دانندسیب هادست مرا می خوانندمن معلم هستمدرد فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن همگی مال منست ،من مع
قوانین مورفی چیست؟ آیا واقعیت دارد؟
وقتی جوراب پاته، حتما دمپایی دستشویی خیسه!، بارون روزی میاد که رفته باشی کارواش، تو ظرف آجیل اولین چیزی که میخوری بادوم تلخه، وقتی تو ترافیکی همیشه لاین بغلی خلوت‌تره ، وقتی دنبال چیزی می‌گردی قطعا تو آخرین قفسه است، اینکه ترافیک در مسیرت زیاد باشه یا نه بستگی به این داره که دیرت شده یا خیر، وقتی چیزی را دورمیندازی تازه بهش احتیاج پیدا میکنی، وقتی چیزی را گم کردی، پیداش نمیکنی مگر اینکه یکی جاش خریده ب
حقیقتا اینکه بعضی با آتش زدن و خراب کردن اماکن و اموال عمومی اغتشاش می کنند نه تنها سودی برایشان ندارد بلکه دودش به چشم خود آنها خواهد رفت. وقتی بانک ها و پمپ بنزین ها را می سوزانند به خودشان ضرر می زنند. البته می توان حدس زد که این کار ها کار مردم عادی نیست. وقتی اموال خودشان در این بانک هاست چگونه بانک ها را نابود کنند ؟ مشخصا این ها از ضد انقلاب ها و منافقینی هستند که با خط گرفتن از دشمن و با آموزش آنها در این کشور آشوب می کنند. در حقیقت دشمن به
حقیقتا اینکه بعضی با آتش زدن و خراب کردن اماکن و اموال عمومی اغتشاش می کنند نه تنها سودی برایشان ندارد بلکه دودش به چشم خود آنها خواهد رفت. وقتی بانک ها و پمپ بنزین ها را می سوزانند به خودشان ضرر می زنند. البته می توان حدس زد که این کار ها کار مردم عادی نیست. وقتی اموال خودشان در این بانک هاست چگونه بانک ها را نابود کنند ؟ مشخصا این ها از ضد انقلاب ها و منافقینی هستند که با خط گرفتن از دشمن و با آموزش آنها در این کشور آشوب می کنند. در حقیقت دشمن به
مراحل زیر را دنبال کنید تا مهارت‌های کارآفرینی سازمانی را در خود رشد دهید:
1-  مهارت‌های فردی مناسب را توسعه دهید.کارآفرینان سازمانی همان مهارت‌ها و توانایی‌هایی را دارند که کارآفرینان دارند. آنها با اعتماد‌به‌نفس،خلاق و با‌پشتکار هستند، که در حل مشکلات تبحر دارند و از اینکه ایده‌هایشان را مطرح کنند نمی‌ترسند.
کارآفرینان سازمانی ریسک‌های حساب‌شده را می پذیرند و تفاوت ریسک خوب و بد را می‌فهمند. بنابراین سعی کنید بیاموزید چطور ریسک
باید برگردم به خودم. و یادم باشد همین طور آبکی خودم را از دست ندهم. حوصله‌ ی آدم ها را ندارم. اینها را اینجا می‌گویم وگرنه بیرون از اینجا قضاوتی روی آدم ها ندارم. اینجا این طوری است . بیرون از این‌ جا کاری به کار کسی ندارم. عادت گرفته‌ ام حرف دیگران را که می‌شنوم سکوت کنم. به گوش‌هایم هم عادت داده ‌ام کمتر بشنوند. فقط توی خودم هستم. شاید اینطور برایم بهتر باشد که سکوت کنم. شاید بهتر باشد باز سعی کنم زندگی کنم. شاید بهتر باشد دست و پا بزنم. ورز
9 + 1 دلیل برای دادن فرزند خود به یک برادر کوچک
با داشتن 2 خواهر و برادر (و پسر) نمی دانم چه شکلی است که با بزرگ شدن شما شرکتی نداشته باشید. مهم نیست که چقدر می جنگید و مواقعی وجود دارد که شما فقط می خواهید آنها را از اتاق خود ناپدید کنند ، نمی توانید زندگی خود را بدون آنها تصور کنید. و سپس زمان مادر شدن شما فرا می رسد ، فرزندتان بزرگ می شود و به این فکر می کنید که چه زمانی و اگر یک یا چند خواهر و برادر به او می دهید.
اگر هنوز تصمیم نگرفته اید ، پس از 10 د
 
 
 
هورسا رسانه‌ای است از جنس مردم، مردمی که مخاطب، ناشر، ناظر و مدیر این رسانه هستند، مردمی که می‌بینند، می‌خوانند، فکر می‌کنند و نشر می‌دهند، حریم خصوصی را می‌فهمند و به قواعد آن پایبندند، مردمی که هورسا را می‌سازند.
 
برخی از امکانات هورسا:
 - مشاهده پست‌های دیگران و ارسال پست با محتوای متنی و چند رسانه‌ای؛
 - بازخورد به پست‌های دیگران با لایک، دیس‌لایک، کامنت، بازنشر و پیوست؛
 - اِستوری؛
 - برگزاری و شرکت در نظرسنجی‌های عمومی؛
 
 
 
هورسا رسانه‌ای است از جنس مردم، مردمی که مخاطب، ناشر، ناظر و مدیر این رسانه هستند، مردمی که می‌بینند، می‌خوانند، فکر می‌کنند و نشر می‌دهند، حریم خصوصی را می‌فهمند و به قواعد آن پایبندند، مردمی که هورسا را می‌سازند.
 
برخی از امکانات هورسا:
 - مشاهده پست‌های دیگران و ارسال پست با محتوای متنی و چند رسانه‌ای؛
 - بازخورد به پست‌های دیگران با لایک، دیس‌لایک، کامنت، بازنشر و پیوست؛
 - اِستوری؛
 - برگزاری و شرکت در نظرسنجی‌های عمومی؛
خودم را به شبث می رسانم: «شبث چگونه شرمت نمی آید، از این که دیروز حسین را بخوانی و امروز مقابلش به ستیز آیی؟»
«من فقط چنین نیستم... بیش از نیم مردان این سپاه چنین اند...»
برآشفته می گویم: «این خیانت را افتخاری نیست... چه یک تن... چه هزاران... باورم نمی آید که بتوانی امروز شمشیر به دست بگیری و...»
«چنان کلام می رانی که انگار اکنون در کنار حسینی... تنها تفاوت من و تو یک نامه است... که آن را هم به پای حماقتم بنویس...»
نزدیک تر می روم، آن قدر که پایمان به هم م
بروشور دیجیتال بهتر است یا چاپ کاتالوگ
یکی از سوالاتی که همواره پرسیده می شود این است که بروشور دیجیتال بهتر است یا چاپ کاتالوگ، در پاسخ باید بگوییم که این بسته به کسب و کار شما و نوع مخاطبی که با آن سروکار دارید دارد. اگر مخاطبان شما رضایت بیشتری نسبت به لمس و احساس کاتالوگ فیزیکی دارند بهتر است که کاتالوگ محصولات و نمونه کار های خودتان را چاپ کنید.
 
بروشور دیجیتال بهتر است یا چاپ کاتالوگ
یکی از سوالاتی که همواره پرسیده می شود این است که بروشور دیجیتال بهتر است یا چاپ کاتالوگ، در پاسخ باید بگوییم که این بسته به کسب و کار شما و نوع مخاطبی که با آن سروکار دارید دارد. اگر مخاطبان شما رضایت بیشتری نسبت به لمس و احساس کاتالوگ فیزیکی دارند بهتر است که کاتالوگ محصولات و نمونه کار های خودتان را چاپ کنید. 
واقعا دولت مسخره ای داریم . رئیس شومن دولت محل کار خودش را به نزدیک منزلش می برد که کمترین تردد را داشته باشد آنوقت علیرغم توصیه همه نهادهای بین الملی و متخصصین و دلسوزان داخلی جلوی سفرهای نوروزی را نمی گیرند بیش از هشت میلیون سفر انجام میشود و حالا که مسافران می خواهند تدریجا از سفر نوروزی برگردند دولت جوکر اعلام می کند که مسافران فقط حق دارند به محل سکونتشان برگردند مثل این که معنی کلمه سفر را هم نمی فهمند .بعد بنده که می نویسم خدا نکند این
 
در این قسمت ما به برخی از رنگ های ساختمانی با کیفت اشاره می کنیم; از جمله رنگ سحر، رنگ هاویلوکس، رنگ هادی، رنگ پیکو و رنگ ساختمان پارس که در فروشگاه های معتبر موجود می باشند.
برای مثال می توان گفت که رنگ پوست تخم مرغی بهتر از رنگ مات است، رنگ ساتنی بهتر از رنگ پوست تخم مرغ است، نیمه براق بهتر از رنگ ساتن است و…
انس با کتابخوانی
رهبر انقلاب: از جمله‌ی کارهای بسیار مهم، کتابخوان کردن زنان است. متأسفانه زنان ما با کتابخوانی خیلی انسی ندارند. این کتابها معارف بشری است که ذهنها را برای بهتر فهمیدن، بهتر اندیشیدن، بهتر ابتکار کردن، و در موضع بهتر و صحیح تری قرار گرفتن، آماده می‌کند. ۱۳۷۰/۱۰/۰۴
دریافت کیفیت بالا http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=39230
«واذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون»
و چون به آنان گفته شود در زمین فساد نکنید گویند، ما همین اصلاح کننده‌ایم.  
«الا انهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون»
آگاه باشید که آنان همان مفسدانند ولکن نمی‌فهمند.بقره: ۱۱، ۱۲، ۱۳ 

• پس اصل این‌که قرآن می‌گوید: «واذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض»، وقتی به آن‌ها گفته شود در زمین فساد نکنید، خود این تعبیر حاکی از این است که قرآن آن‌ها را مفسد می‌داند، چون اگر آن‌ها را مفسد نمی‌دانست ن
رنج، یگانه علت آگاهی است. بر این اساس انسانها بر دو دسته اند:آنهایی که این را می فهمند، و آنهایی که نمی فهمند.
سیوران، قطعات تفکر

وقت هایی رفته و آمده بود که هوای
حوصله، خیال بی انتهایِ بحر می پخت. آن روزهایِ  همین اخیر، از دمادم سپیده نزده
تا نیمه های شب، شبانه های "شاملو" را روی دوش گرفته به شوق، سمت خُم"دریا" می بُردم.

بعد به عین غش، نیوشیده خیام وار
زمزمه می کردیم:

" یک شب مهتاب.... ماه میاد
تو خواب...."

و دریغا از این همه زوال، از این
همه ملال! ا
گفتگو من و فکرم
- حدودا یکساعته از کمر درد خوابیدم.. 
+چرا کمردرد؟؟!!
-چون شستن دیوارای حمام مونده بود و امروز این کار را انجام دادم ولی توی این خم و راست شدنها، کمرم بدجور گرفت
+اخه برای کی؟ برای چی؟ برای کسانی که اصلا حالیشون نیست و حتی نمی فهمند تمیز شده یا نه
- :/
+ بی مسئولیتی و تحقیر و کِنِف کردنت را تا کی میخوان ادامه بدن و بهشون توجه نکنی و با بغض و اشک توی خلوت خودت سر کنی؟؟
تا این ساعت حتی کارای روتین خودت را انجام ندادی
- دیروز، یه ناهار نپخ
مراحل زیر را دنبال کنید تا مهارت‌های کارآفرینی سازمانی را در خود رشد دهید:
1-  مهارت‌های فردی مناسب را توسعه دهید.کارآفرینان سازمانی همان مهارت‌ها و توانایی‌هایی را دارند که کارآفرینان دارند. آنها با اعتماد‌به‌نفس،خلاق و با‌پشتکار هستند، که در حل مشکلات تبحر دارند و از اینکه ایده‌هایشان را مطرح کنند نمی‌ترسند.
کارآفرینان سازمانی ریسک‌های حساب‌شده را می پذیرند و تفاوت ریسک خوب و بد را می‌فهمند. بنابراین سعی کنید بیاموزید چطور ریسک
مراحل زیر را دنبال کنید تا مهارت‌های کارآفرینی سازمانی را در خود رشد دهید:
1-  مهارت‌های فردی مناسب را توسعه دهید.کارآفرینان سازمانی همان مهارت‌ها و توانایی‌هایی را دارند که کارآفرینان دارند. آنها با اعتماد‌به‌نفس،خلاق و با‌پشتکار هستند، که در حل مشکلات تبحر دارند و از اینکه ایده‌هایشان را مطرح کنند نمی‌ترسند.
کارآفرینان سازمانی ریسک‌های حساب‌شده را می پذیرند و تفاوت ریسک خوب و بد را می‌فهمند. بنابراین سعی کنید بیاموزید چطور ریسک
چگونه برای برای تغییر زندگی، سوالاتی بهتر از خودتان بپرسید؟
زندگی یک سوال است.
در دنیایی سرشار از عدم اطمینان، افرادی که فکر می‌کنند پاسخ همه چیز را
می‌دانند گرفتار می‌شوند. زیرا حقیقت این است که رفتن به سطح بعد در زندگی
نیازمند پرسیدن سوالات بهتر از خودتان است.
و کسی که فکر می‌کند همه ‌چیز را می‌داند معمولا سوالی نمی‌پرسد.
اگر مهارت‌ها و توانایی‌های بهتر، روابط غنی‌تر و درآمد بالاتری می‌خواهید باید شروع به پرسیدن سوالاتی متفاوت‌
آیت الله جوادی آملی: خطبه‌ای است که وجود مبارک حضرت امیر دُرفشانی می‌کند برزخ را معنا می‌کند، ساهره قیامت را معنا می‌کند. ابن ابی الحدید در شرح این خطبه می‌گوید: اگر ادیبان و بلاغت‌شناسان را یکجا جمع بکنند و این خطبه را بر آنها بخوانند آنها می‌فهمند که این سجده دارد. همان طوری که بعضی از آیات قرآن سجده دارد. ما این مطلب را به عرض استاد علامه طباطبایی رساندیم که این اغراق نیست؟ ما آنچه شنیدیم سجده بر آیات قرآن کریم است، در غیر قرآن سجده نی
شگفت‌زده‌اید از اینکه چرا این حرف‌ها را پیش شما می‌زنم؟ آگاه باشید که در ادامۀ زندگی‌تان اغلب به‌طور ناخواسته در وضعیتی قرار می‌گیرید که صندوقچۀ رازهای اطرافیان‌تان شده‌اید. همین‌طور که من فهمیدم، اطرافیان‌تان نیز باهوشمندی می‌فهمند که شما این هنر را ندارید که دربارۀ خودتان خوب حرف بزنید، ولی این هنر را دارید که وقتی فردی از خودش می‌گوید خوب به گفته‌هایش گوش کنید. و بعلاوه پی خواهند برد که شما، خانم ایر، به‌جای اینکه از روی بدذا
رسولخدا ص فرمود بر شما باد بگذشت زیرا گذشت جز عزت بنده را نیفزابد و از دبگر بگذریدتا خداشما را عزیز کند امام باقر ع فرموده پشبمانی از گذشت بهتر واسانتراست تا پشیمانی از کیفر  شرح یعنی اگر شخصی را که بتو ستمی کرده بود بخسیدی و از اودر گذشتی سپس دانستی که ان گذشت مورد نداشته زیرا ان ستمگر متنبه نگشت و از گذشت خود پشیمان شدی این پشیمانی بهتر و اسانتر است از موردیکه ستمگر را مجازات کنی وسپس بفهمی اگر ازاو میگذشتی و اورامیبخشیدی. بهتر بود
پک #کامل  #کتاب ۳۰روز تا اعتماد به نفس
شامل:
کتاب
فایل صوتی
فایل pdf
#نویسنده :#دکتر_رضا_بیگی 
#بها : 32000تومان(با #تخفیف_ویژه  19000تومان)
. ✔#کتاب ۳۰ روز تا اعتماد به نفس در یک نگاه:
خودباوری یا اعتماد به نفس یکی از شرایط روانی است که شخص در آن بخاطر تجربه‌های قبلی، به توانایی‌ها و استعدادهای خود در موفقیت انجام کارها بطور موفقیت‌آمیز اعتماد و باور دارد. خصوصیت دارا بودن اعتمادِ به خویشتن، نقش حیاتی در توسعه و پیشرفت و موفقیت‌های یک فرد ایفا می‌ک
 
 
هنوز هم وقتی در جامعه قرار میگیرم،با آن ناسازگاری مردم بد فرهنگ این کشور، باز هم دنبال یک چیز می گردم البته نه همیشه،گاهی.
مردم این کشور،فرهنگ قدیمی گذشته یعنی پرخاش را همچنان حفظ کرده اند و چیزی به نام زیبایی و دوست داشتن و لذت بردن نمی فهمند، این از جایی نمایان است که در رویارویی با حوادث و اتفاقات بجای کمک،به یکدیگر خیانت می کنند.
چند وقت پیش شنیدم که توی پوشک بچه،مواد شیمیایی عقیم سازی ریخته شده است که البته آخوند های ما آن را تقصیر ا
 
 
هنوز هم وقتی در جامعه قرار میگیرم،با آن ناسازگاری مردم بد فرهنگ این کشور، باز هم دنبال یک چیز می گردم البته نه همیشه،گاهی.
مردم این کشور،فرهنگ قدیمی گذشته یعنی پرخاش را همچنان حفظ کرده اند و چیزی به نام زیبایی و دوست داشتن و لذت بردن نمی فهمند، این از جایی نمایان است که در رویارویی با حوادث و اتفاقات بجای کمک،به یکدیگر خیانت می کنند.
چند وقت پیش شنیدم که توی پوشک بچه،مواد شیمیایی عقیم سازی ریخته شده است که البته آخوند های ما آن را تقصیر ا
سلام
من از مسافرت برگشتم. رفته بودم مشهد.
 
خیلی نیاز داشتم. حالم خیلی بهتر شد.
الان هم شکر خدا خوبم.
بعضی وقت ها فکرم پرواز می کنه و میره جاهایی که نباید بره ولی من خودمو کنترل می کنم و ادامه میدم.
 
هر لحظه برای بهتر بودن خودم تلاش می کنم. 
هر لحظه از زندگیمو صرف بهبود وضعیت روحی و جسمی خودم می کنم.
هر لحظه بهتر از قبل میشم.
 
من ناامید نمیشم.
من منصرف نمیشم.
من ادامه میدم.
خدا همراهمه.
راه سختی در پیش دارم.
راه زندگی
راه بهتر شدن
راه پیشرفت
ولی خدا
پک #کامل  #کتاب #رازهای_موفقیت 
شامل:
کتاب
فایل صوتی
فایل pdf
#نویسنده :#دکتر_رضا_بیگی 
#بها : 49000تومان(با #تخفیف_ویژه  29000تومان)
. ✔#کتاب #رازهای_موفقیت در یک نگاه:
واژه "ذهن"معانی مختلفی دارد ،مانند:مغز،آگاهی،عقل،اندیشه،تفکر ،فکر و...اما در این کتاب منظور از "ذهن"آن بخش از فعلالیت مغز است که به انسان کمک میکند تا  با بکار گیری مدیریت های استراتژی از آگاهی ها و اطلاعات گوناگون که از جهان در اختیار دارد  جامع عمل بپوشاند و با شناخت  خود و محیط و جنبه
چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن ... 
× خواهی که زلف یار کشی ترک هوش کن ... 
× دیدن خودش در آینه 
لبخند داشت و می چرخید 
× کاش این آهنگ بی کلامی که دارم می شنوم می شنیدید 
 خاطره انگیز دم صبحی پر احساس
یکی از ترک های L'attesa ... 
× بهتر می شم وقتی نتیجه های کوچیک تلاش های کوچیکمو می بینم 
× بهتر می شه
اموزش نکات رابطه عاطفی در ما
وقتی اینجا هستید یعنی رابطه تان برایتان مهم است و برای آن دغدغه داریدبه شما تبریک میگویم چون از خیلی های دیگر که ارزش این مفاهیم را نمی فهمند به مراتب جلوتر هستید
 
در این درس درباره روابطی صحبت می کنیم که جدیست ، از شما می خواهم تا انتهای درس منطق و عقل خود را رها نکرده و به دکتر شیری و ۱۶ سال تجربه مطلب داری و مشاوره اش اعتماد کنیدرابطه عاطفی فرمول پذیر و دستور آشپزی نیست ، ما باید مسئولانه در روابط مان عمل کنیم و
اموزش نکات رابطه عاطفی در ما
وقتی اینجا هستید یعنی رابطه تان برایتان مهم است و برای آن دغدغه داریدبه شما تبریک میگویم چون از خیلی های دیگر که ارزش این مفاهیم را نمی فهمند به مراتب جلوتر هستید
 
در این درس درباره روابطی صحبت می کنیم که جدیست ، از شما می خواهم تا انتهای درس منطق و عقل خود را رها نکرده و به دکتر شیری و ۱۶ سال تجربه مطلب داری و مشاوره اش اعتماد کنیدرابطه عاطفی فرمول پذیر و دستور آشپزی نیست ، ما باید مسئولانه در روابط مان عمل کنیم و
داشتم فیلم نهنگ آبی را می دیدم به یک نتیجه عجیب و هولناک رسیدم.
روان شناسی در عین اینکه می تواند از انسان ها افراد سالم تر و مطمئن تری بسازد می تواند آدم ها را نابود کند.
یک روان شناس بهتر از هر کس دیگری می تواند از جایی به تو آسیب بزند که از پا در بیاوردت.
بهتر از هرکسی نقطه ضعف های تو را می داند ...نقطه قوت هایت را می داند...
بهتر از هرکس دیگری می داند از کجا به تو ضربه بزند که نتوانی بلند بشوی...


ادامه مطلب
و دستها از خاک روییدند : یک ماجراجویی به شدت هیجان انگیز و نفس گیر!
 
و دستها از خاک روییدندنویسنده: سوسن طاقدیسانتشارات: سوره مهر
معرفی:
اگر اهل خواندن کتاب های هیجانی و پر ماجرا هستید، این کتاب را به شما پیشنهاد می کنم.این کتاب بسیار جذاب و ماجراجویانه است، به طوری که هر از چند گاهی از خود می پرسید: بعدش چه می شود؟!! چطور نجات پیدا می کنند؟!
خلاصه:
خواهر و برادی به نام فرزانه و محمود به همراه خانواده-شان برای دیدن عموشان به روستا می آیند و آن جا
اگر می خواهید در مورد تیراندازی مطمئن بدانید ، تقریباً 100٪ اثبات راز فریب باعث می شود تا تجارت بازاریابی آنلاین شما برای سالهای متمادی زنده و مرفه بماند ، در این مقاله این مقاله چگونه به شما نشان می دهد.این یک راز ساده است ، اما چیزی که اکثر مردم هرگز آن را نمی فهمند. با این حال ، اگر آن را بدانید و آن را درک کنید ، تقریباً می توانید شکست بخورید.با این حال ، اینجا راز است:موفقیت و شکست اغلب برای فروش مردم به آنچه آنها می خواهند ، کاهش می یابد نه آ
امروز در اتوبوس برای اولین بار مطمئن شدم بنا نیست هیچ اتفاق خوبی بیفتد. و بنا نیست همه‌چیز بهتر شود. بنا نیست هیچ‌چیز بهتر شود. اتفاق خطرناکی بود. از سرم نگذشت. من مُردم و یک چیزِ مهم را فهمیدم و آن، این بود که، من باید در این بدترین وضعیت تا انتهای عمرم زندگی کنم.
شگفت‌آور است!وقتی با آن عظمت‌ت کودکی را در آغوش می‌کشی و با آن‌ها شوخی می‌کنی. تو یک جهان را بر پا ایستانیده بودی و حالا کنار بچه‌ها نشسته‌ای!؟شبیه مفاهیمی هستی چونان عمیق‌ و وسیع که هرکس انگار هر چه توصیف می‌کند فقط گوشه‌ای را آشکار می‌کند.اصلا کافی‌ست هر کس از تو تنها یک تصویر دیده باشد تا آشوب شود؛ هر کس از یک تصویر تو بخواهد توصیف‌ت کند جنگی بزرگ برپا می‌شود و در تعریف تو در گل مانند. هر تصویر تو به تنهایی یک داستان بلند است و تو چه
نمیدونم چندمیه. ولی شاید دهمین دوازده ساعتی باشه که دارم مداوم کار میکنم.
قراره تا چند روز دیگه این عذاب تموم بشه.
پیشنهادهای کاری بهتر و بهتر هر روز میان سراغ آدم و آدم هِی نمیتونه بهشون نه بگه. برای همینه حتی فرصت ده دیقه استراحت رو هم از آدم میگیرن.
 
گاهی اوقات برای گفتن نظرات و پیشنهادهای جدید در حوزه‌های متفاوت، هرچقدر هم که بلند فریاد بزنی نه تنها کسی گوش نمی‌کند، بلکه بعضا چوپ پنبه‌ای که در گوششان فرو کرده‌اند را محکمتر هم فشار می‌دهند(تا مطمئن شوند که صدایت را نمی‌شنوند!). تا اینکه زمان طوری پیش می‌رود که به ناچار با شرایطی مواجه شده که تازه می‌فهمند"ای بابا چه اشتباه‌ها که نکردیم".
داستان مدیریت و برنامه‌ریزی استراتژیک هم از این هم داستان‌هاست. بگذارید بحث را از اینجا شروع
همانطور که میدانید مسی و رونالدو دو تن از بهترین بازیکنان فوتبال که دنیا به خودشان است دیده اند ولی همیشه این مشکل به وجود می اید که کدام از دیگری بهتر است
این مسئله آنقدر پیچیده شده که دانشمندان با کمک ابرکامپیوتر ها به مقایسه مسیو رونالدو پرداخته اند و در نهایت مسی با نمره بالا تری نسبت به رونالدو در رتبه بالاتر قرار گرفت اما نمیتوان فقط این را در نظر گرفت جام هایی این دو بازیکن در طی این سال ها برای باشگاه و کشورشان به دست اوردن هم بسیار م
حقیقتشمن الان حق میدم به دوستم که وقتی اومدم اینجا هیچ کمکی بهم نکرد و منتظر بود بخورم به زمین گرم که بگه دیدی! بدون کمک من هیچی نیستی!
اینجا همین رو یاد میگیری.
بهتر ازین یاد نمیگیری. بنده در حد توانش ادم خوبی بود.
کانادا بهتر ازین نمیسازه.
دیروز مربی بدمینتون می پرسد چرا چند جلسه نیامده ام. می گویم: رفتم فیلم ببینم. با تعجب می گوید: مگر تحریم نبود، همکار دخترم که تدوینگر است گفته که همه چیز را تحریم کردیم و نرفتیم.
 گفتم: والا من که کاری به سیاست نداشتم و فقط رفتم و چند تا فیلم دیدم و هر جا هم که رفتم شلوغ بود. 
 همین. فقط همین چندتا جمله را رد و بدل کردیم. مسلما نه او حس من را میفهمید و نه من حس او را.
ولی  نام جشنواره واقعا مسخره شده وقتی فیلمها مملو است از بدبختی و دنیای واقعی هم پر
میگفت:
اصل بلایی که این 15 سال سر خود آوردم اینه که فکرم از یه حدی دیگه بالاتر نمیره.... که باعث میشه سطوح کوتاه رو بلند ببینم و به جای فرسخ ها بالاتر از بالاترین سیر کردن، محو افرادی بشم که تو اوی سطوح پایین سیر میکنند....
میگفت:
بلایی که سر خودم آوردم اینه که به خودم دیگه فکر نمیکنم، به جاش به دیگران توجه میکنم.... و مسلماً ازشون ضرر میکنم و سر جای خودم قرار نمیگیرم و از سطح خودم پایین تر رفتار میکنم....
کو اون فکر بلند من که با لذت و سرعت توش سیر میک
یادداشت های نویسنده ایی را در یک شبکه ی اینترنتی دنبال میکردم(از این اصطلاح من در آوردی و بی پایه ی شبکه های مجازی که صدا و سیما و رسانه های کشک و پشم فروش باب کرده اند بیزارم، دلیلش را شاید بعدا نوشتم). آقای نویسنده از بی اعتباری تمام و کمال این شغل در دنیای بیرون و واقعیت میگفت. از این گفت که جایی نمی شود گفت من نویسنده ام! مخصوصا در جمع های خانوادگی یا دوستی یا کاری. اینکه درآمد ندارد، شهرت ندارد، تازه کلّی فحش و نفرین و اخ و تف و پذیرفتن صفاتی
قرار بود تغییر کنم. قرار بود بهتر بشم. اما امروز گند زدم. باتریم تموم شد خوابیدم تا دوازده :((( نمیخواستم اینجوری بشه نمیخواستم اینقدر بخوابم به خودم گفتم یه ساعت دیگه بلند میشم. مها بیدارم کرد اما اصلا حتی نمیتونستم چشامو باز کنم :(. باید تغییر کنم برای بهتر شدن نه بدتر شدن.
گوش چپمم که صبح سوت میکشید الان کمتر میشنوه. هر کاری میکنم بهتر نمیشه میترسم همیشگی باشه...خیلی رو اعصابمه. 
دنیا جا‌‌‌‌‌‌ یی است که هربار کشف و حیرت تازه ای نصیب آدم میکند
کشف هایم بی کم و کاست محدود است ولی در تقلایم، درتقلای کشفی جدید، شاید خودم را دوباره کشف کنم و تجزیه کنم به ابعادی بهتر از این که هست، ابعادی خالی از کبر و غرور که درونش احساسات در غلیان است، ابعاد دیگرم شاید در اینجا که هستم نباشد جایی که باید با‌شم است، نمی‌دانم کجا اما هرجایی بهتر از هرجا، بهتر از راه رفتن در زمینی که مجبوری شخص دیگری باشی، جایی که شاید به اندازه نفس هایم

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها