نتایج جستجو برای عبارت :

سرزنش

حضرت صادق ع فرمود هرکه مومنی را سرزنش ند خدا اورا در دنیا و اخرت سرزنش کند خضرت صادق ع فرمود رسولخدا ص فرموده است هر کار زشتی را فاش کند چون کسی استکه انرا انجام داده و هرکه مومنی را بچیزی سرزنش کند نمیرد تا مرتکب ان شود حضرت صادق ع فرمو د هرکه مومنی را بگناهی سرزنش کند نمیرد تا انرا مرتکب گردد ونیز انحضرت ع فرمود هرکه مومنی را دیدار کند بچیزی که اورا سرزنش کند خداوند اورا در دنیا و اخرت سرزنش کند 
میدونم مطالبم مسخره و شاید اسپمه
اما این روزا کشش عجیب غریبی به نوشتن پیدا کردم
=======================================
یه حدیث از امام صادق بود که خلاصش میشد
هر کس بنده ای را به خاطر گناهی سرزنش کند از دنیا نمیرود تا به آن گناه دچار شود
به عینه دیدم تو زندگیم
سرزنش نکنید هیچ وقت
امام صادق ع فرموداز نشانهای درستی یقین مردمسلمان اینستکه مردم را بوسبله خشم خدا خرسند نکند مانند کسیکه طبق میل مردم بر حلاف حق. فتوای دهد ونهی از منکر نکند و مردم را بر انچه خدا بخود او نداده سرزنش ننماید  مردم را برای  انچه.خدابخود او نداده سرزنش ننماید مردم   را برای انچه بدو ندهند زیرا خدا روزیش نکرده سرزنش نکند زیرا روزی رانه شره و از حریص بیاورد و نه نخواستن ناخواه رد کندو اگر شخصی از شماچنانکه. از مرگ میگریزد از روزیش بگریزد روزیش باو
پدر و مادر بلاتکلیف، بچه های بلاتکلیف تر!
یادمه ویشکا آسایش می گفت، پسرم می گه تو خونه ای که پدر و مادر بزرگ نشن، بچه ها هم بزرگ نمی شن.
دردم اینه
درد بدتر از اون سرزنش های پدر و مادر برای اشتباهات  و اخلاق و رفتار و شخصیت بد و ناموفقی و لوزر بودن بچه هاست.
پدر و مادری که خودش بلاتکلیف و معطلن، بچه ها رو هم بلاتکلیف و معطل میکنن. حتی اکه خود بچه اراده کنه برا موفقیت، نمیذارن و یه وزنه هستن برا پیش نرفتن بچه ها.
گاهی میگم بی خیال بشم و هیچ برنامه ای
فکر میکنم هیچ آدم عاقلی نیست که از قصد کار اشتباه انجام بده. پس چرا وقتی کسی اشتباه میکنه ما جوری رفتار میکنیم که انگار اون شخص عمدن اون کارو انجام داده یا خودمون خودمونو کلی سرزنش میکنیم؟ واسه خاطر اشتباهاتم خجالت زدم همیشه و خودمو سرزنش میکنم که نباید اینقدر واضح اشتباه میکردی و نمیفهمیدی. چرا من خودمو حتی بیشتر از بقیه سرزنش میکنم به خاطر اشتباهاتم وقتی که نمیدونستم کارم اشتباست؟ خب باید بگم واقعا حس گندیه که همش خودتو سرزنش کنی. فقط وق
دست خط شهید لطفی نیاسرسرزنش شهید ، توسط خودش:
#زندگی_به_سبک_مهدی (۱۱) بزرگان علم اخلاق، مراحل متعددی برای جهاد اکبر (مبارزه با نفس) برشمرده اند که آخرین آن، معاتبه به معنای انتقاد از خویشتن است. سالک الی الله پس از بازنگری در رفتار و گفتار روزانه و محاکمه خود در دادگاه وجدان،به وادی معاتبه گام می نهد.این جاست که خود را مورد سرزنش قرار می دهد و بدین وسیله خویشتن را برای جبران نواقص و رفع رذایل آماده می سازد. شهید بزرگوار "محمد مهدی لطفی نیاسر" چه
 
امام علی (ع) چقدر درست و بجا فرمودند که :
خودت را به کارهای خوب و کسب فضیلت ها وادار کن و گرنه  به طور طبیعی دچار رذائل خواهی شد.
یعنی اگر خودت را به سمت کارها و حالات خوب نبری هم کارهایت و هم حال روحی ات بد می شود .
ذهن انسان هم نیاز به کنترل و مراقبت دارد.اگر انسان برای کنترل ذهن تمرین نکند ذهنش خود به خود بیمار می شود !
شما حق نداری هر طوری که میخوای خودت را سرزنش کنی ,حتی برای گناهان بعضی ها طوری درباره گناه خودشان را سرزنش می کنند که موجب یأس آ
ودر اینجا خوشبینی ایجاد میشود ولی غیرواقعی و کودک ناراحت درون ما سرکوب میشود ونادیده گرفته میشود وبه صورت سرزنش بروز میکند چونکه هنوز احساس رضایتی توخالی وجود دارد ومشکل، خودرا به صورت سرزنش به خود ودیگران نشان می دهد به صورتی کاملا واکنشی از درون ما می جوشد و تاوقتی مشکل دیده نشود معصوم در نقطه ی امن خود باقی میماند وریسکی نمیکند و چون در ناخوداگاه واقعا مشکل وجود دارد وریسک در دل، مشکل واقعی است ولی او نمیخواهد مکان امن خود را ترک کند
به آرامش می رسی ؛
اگر هیچ کس را برای چیزی که هست و کاری که می کند ، سرزنش نکنی .
اگر آستانه ی تحملت را بالا ببری و بپذیری آدم ها متفاوت اند و قرار نیست همه ، بابِ سلیقه ی تو باشند . بپذیری رفتار دیگران ، تا وقتی به روان و آرامشِ تو آسیبی نمی زند ، به خودشان مربوط است ...
آدم هایِ امروز، آنقدر دغدغه دارند که دیگر حوصله ای برای دخالت و قضاوت و سرزنش ندارند !
آدم ها خودشان مسئولِ رفتار و انتخاب هایِ خودشان اند .
اگر رفتاری آزارت داد و برخوردی بابِ سلیقه
به درک که هر کاری کردم و هر اتفاقی افتاد.
دیگه خسته شدم از این که تینقدر خودم رو به خاطر کار کرده و نکرده متهم و سرزنش کردم. 
واقعا نمیدونم چرا حالیم نمیشه که توی این سن داشتن این تعداد موی سفید توی سرم عادی و طبیعی نیست. 
از بس که در طول زندگیم از حرف مردم ترسیدم و به خاطر این که سرزنش نشم کاری رو کردم که دوس نداشتم انگار عادت کردم. 
خیلی تو زندگیم به ادمای دور و برم باح دادم خیلی زیاد. 
ولی از ادمای دور و برم اینقدری که براشون وقت و انرژی و احترا
خودی نشان بدهید : رویارویی با ترس همیشه سخت بوده است؛ از این کتاب کمک بگیرید.
 
خودی نشان بدهید : علی محمدصالحی، موسسه امام خمینی
معرفی:
گاهی افراد از رویارویی با چیزی یا کسی می ترسند، روان شناسان توصیه می کنند چنین افرادی به ناچار با آن موضوع رو برو شوند تا ترسشان از بین برود. زیرا گاه خود موضوع اصلی چندان دشوار نیست اما وقتی انسان از آن بترسد آن مسئله کوچک پیوسته برایش بزرگ و بزرگ تر می شود و روبرو شدن با آن دشوارتر، پس از حادثه نیز خود را سرز
میل شدیدی به سرزنش خودم دارم. دوست دارم خودم رو "هی، فلانی!" صداکنم.
ولی نه!
مائده، عزیزم!
زندگی مجموعه ای از تجربه هاست. تو باید اشتباه کنی تا یادبگیری. تو باید آسیب ببینی تا از خودت مراقبت کنی. تو انسانی و اشتباه کردن بخشی از توست. پس نیازی به سرزنش نیست. اما یک چیز خیلی اهمیت داره، درسی که میگیری...! و باید بدونی که محکم تر شدی. آره عزیزم. من تموم غم ها و رنج هات رو از برم. من از شکستگی هات باخبرم. من از بی کرخت و بی حس شدنت. از قلب مردگیت. از احساس ته
میخوای راستشو بدونی ?من ازین لحظه ،ازین آدم ، ازین کشور ، ازین آدما، ازین زندگی ، ازین بسته بودن ، ازین قفس ، ازین جدا بودن ، ازین به حساب نیومدن ، ازین چشمایی که میبینم ، ازین صداها ، ازین نرو ،نبین ، نخون ،نکنا ، از سخنرانی ، از سخنرانی ، از سخنرانی، از جمله ی دوستت دارم، از دلم برات تنگ شده ها ،از دلم برات تنگ نمیشه ها،از دلم برات تنگ میشه ها ، از تلقین تفاله ی فکر متعفن دیگران ، از تقلید، از ادا درآوردن ، از نقش بازی کردن،ازفکر متعفن دیگران ،
 
شاید نسلهای بعد گونه ی ما رو نبینند
 
توی گونه ی ما مواردِ خاص و کمیابی مشاهده شده
 
مثلا تصور کن وقتی عشقت تب کنه تو بمیری
وقتی پای عشقت در میون باشه...
... دیگه نه کارت مهمه، نه خودت مهمی...
 
تصور کن همه چی شو زیبا ببینی
عشقت
هر چی از عشقت می بینی برات زیبا باشه
هرچی
چیزایی که بقیه به خاطرش عشقت رو سرزنش می کنند
ولی تو به جای سرزنش، سرسلامتی بهش بدی و کمکش کنی تا زیباترش کنه
 
به نظرت گونه ی ما در حال انقراض نیست؟
 
نع
 
در حال انقراض نیست
به جاش ی
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند..  /\   /\
 
117-  و من کلام له (علیه السلام)> یوبخ البخلاء بالمال و النفس <فَلَا أَمْوَالَ بَذَلْتُمُوهَا لِلَّذِی رَزَقَهَا وَ لَا أَنْفُسَ خَاطَرْتُمْ بِهَا لِلَّذِی خَلَقَهَا تَکْرُمُونَ بِاللَّهِ عَلَی عِبَادِهِ وَ لَا تُکْرِمُونَ اللَّهَ فِی عِبَ
«اگر انسانی، انسانی را به خاطر گناهی سرزنش کند، نمیرد تا خود به آن گناه مرتکب شود.» - امام صادق (ع)
در بسیاری از مسائل برایم پیش آمده که فکر می‌کردم افرادی که دارای این ویژگی یا مسئله‌ی خاص هستند، چقدر از انتظاری که من برای خود متصور هستم دورند. مثلا شاید درکی نداشتم که چطور ممکن است آدم‌ها آن‌قدر در ناراحتی یک مسئله پیش بروند که به افسردگی برسند. که مثلا تا‌ آن حد پیش بروند که نیاز داشته باشند به این خاطر قرص مصرف کنند. یا به عنوان یک مثال دی
«اگر انسانی، انسانی را به خاطر گناهی سرزنش کند، نمیرد تا خود به آن گناه مرتکب شود.» - امام صادق (ع)
در بسیاری از مسائل برایم پیش آمده که فکر می‌کردم افرادی که دارای این ویژگی یا مسئله‌ی خاص هستند، چقدر از انتظاری که من برای خود متصور هستم دورند. مثلا شاید درکی نداشتم که چطور ممکن است آدم‌ها آن‌قدر در ناراحتی یک مسئله پیش بروند که به افسردگی برسند. که مثلا تا‌ آن حد پیش بروند که نیاز داشته باشند به این خاطر قرص مصرف کنند. یا به عنوان یک مثال دی
44-  و من کلام له (علیه السلام)
> لما هرب مصقلة بن هبیرة الشیبانی إلی معاویة ، و کان قد ابتاع سبی بنی ناجیة من عامل أمیر المؤمنین علیه السلام و أعتقهم، فلما طالبه بالمال خاس به و هرب إلی الشام <
قَبَّحَ اللَّهُ مَصْقَلَةَ فَعَلَ فِعْلَ السَّادَةِ وَ فَرَّ فِرَارَ الْعَبِیدِ فَمَا أَنْطَقَ مَادِحَهُ حَتَّی أَسْکَتَهُ وَ لَا صَدَّقَ وَاصِفَهُ حَتَّی بَکَّتَهُ وَ لَوْ أَقَامَ لَأَخَذْنَا مَیْسُورَهُ وَ انْتَظَرْنَا بِمَالِهِ وُفُورَه
مهم این است که به این باور برسیم قبول مسئولیت به معنای سرزنش کردن خودمان نیست.سرزنش کردن مشخص میکند چه کسی مقصر است در حالی که هدف ما از قبول مسئولیت این است که چه کسی تصمیم گرفته تا شرایط را بهبود ببخشد.
همین الآن...
همین الآن هر کجای زندگی مان که هستیم باید بدانیم که هم موقتی ست و قطعا همان جاییست که انتظارش را داشته ایم...
ما به این برهه ی زمانی رسیده ایم تا بتوانیم آنچه را لازم است یاد بگیریم تا شخصی شویم که زندگی مان را  آن طوری که واقعا میخو
سلام خدمت همه خانواده برتری های عزیز
من همسری دارم که به دلیل تربیت اشتباه و الگو برداری از پدرشون یه رفتار اشتباهی دارن، اونم اینه که وقتی از کسی خطا و اشتباهی ببینه حتی اگه کوچیک و کم اهمیت باشه شروع میکنه به توهین و تحقیر و سرزنش ...
در مورد من حساس تر هم هستن و اگه حرفی بزنم یا کاری کنم که از نظرش اشتباه باشه شروع میکنه به داد و بیداد کردن و در حالت خوبش کلی تحقیر و سرزنش، مثلا میگه نفهمی! حالیت نمیشه! چطور تحصیل کردی و بهت مدرک دادن! و ...
(یه ن
امام هادی(علیه السلام):خداونددنیاراجای گرفتاری قرارداده وآخرت راسرای پاداش. گرفتاری دنیاراسبب ثواب آخرت قرارداده است وثواب آخرت راعوض گرفتاری دنیا.
امام هادی(علیه السلام):توانگری آن است که تمنایت کم باشدوبه آنچه تورابسنده است, خرسندباشی وفقر یعنی سیری ناپذیری نفس ونومیدی شدید.
امام هادی(علیه السلام):سرزنش کردن , بهترازکینه به دل گرفتن است.
امام هادی(علیه السلام):مؤمن خوبی میکندو می گریدولی منافق بدی میکندو می خندد.
امام هادی(علیه الس
این روزها با خشم شدیدی که تمام ذهنم را به خودش درگیر کرده، دست و پنجه نرم میکنم.
اول، نسبت به خودم خشمگین بودم و خودم را بابت موقعیت پیش آمده - به شکل های مختلف و البته متعدد- سرزنش می‌کردم.
اما کمتر از یک هفته پیش، یک دوست مشترک برایم از حقایقی حرف زد که باعث شد بتوانم خودم را ببخشم و سرزنش نکنم. در عوض، خشمم نسبت به او بیشتر شد.
در واقع نمیتوانم با احساساتم ارتباط برقرار کنم، نمیدانم که درگیر چه احساساتی هستم. اما میدانم بی اندازه خشمگینم.
چند
پسر، دلم برای خودم می‌سوزه.خی‌لی.ولی احساس می‌کنم اگه الآن به خودم اینو بگم ضعیف می‌شم، شل می‌شم و دیگه مرزای ذهنمو رعایت نمی‌کنم و وارد رابطه‌هایی می‌شم که نباید .
اما حقیقت اینه که هرجور فکر می‌کنم حق با منه.
امروز وقتی درباره‌ش حرف زدم فهمیدم خی‌لی گناه دارم و حقمه این احساسا رو داشته باشم واذیت باشم و ناراحت بشم.
نیازهایی دارم که برطرف نمی‌شه و اگه بخوام برخلاف این روش برم راه درستی نیست، پس باز باید صبر کنم.اما من واقعا دختربدی نی
ملغمه. آش درهم‌جوش از هزار چیز منافی و متناقض در یک لحظه، در یک غزل. تماما در حال انکار خویش. ملغمه‌ای از حسِ گناه و سرزنش خود. کنایه به معشوق. ناله از دل از کف‌رفته، نهیب بر ستمگری معشوق. ستایش خود، ستایش معشوق و جسم و کوویش و هرچه که به او مربوط است...
مفضل بن عمرگوید که حضرت صادق ع چون روز قیامت شود ندا کند کجایند روگردانان از دوستان من وپس دسته که صورت انها گوشت ندارد برحیزند پس گعته شود اینهابند انکسانی که مومنین را ازروند و با انان دشمنی وعناد ورربدن وانها را در دبنشانبا درشتی سرزنش کردندسپس فرمان شود که انان رابدوزخ بند
زخم زبان زدن کار درستی نیست و در
روایات هم از این کار بشدت نهی شده است و قطعا گناهان در زندگی انسان بدون تأثیر
نخواهند بود.
در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى‏
خوانیم خداوند عزوجل مى‏ فرماید:

»لیأذن بحرب منى من آذا عبدى المؤمن!: آن کس که بنده مؤمن
مرا بیازارد اعلان جنگ با من می ‌دهد‌«
در بعضی از روایات دیگر آمده است «من عیر مؤمنا بشی‏ء لم
یمت حتى یرکبه‏: هر کس مومنی را به چیزی سرزنش کند نمی میرد تا اینکه خودش آن چیز
را انجام دهد«
ادامه مطل
یه وقتایی آدم با مهربونی زیادش برای خودش دردسر درست می‌کنه.
یه وقتایی باید سخت بگیری، مهربون نباشی
این باعث می‌شه اذیت نشی، خورد نشی، به خودت لعنت نفرستی
این که بعضیا از مهربونیت سوء‌استفاده می‌کنن هم بی‌تاثیر نیست
اما من همیشه خودمو سرزنش کردنم
باید یاد بگیرم مهربونی رو خیلی کم کنم، خیلی
ژانر: درام، بیوگرافی
این فیلم به روزهای پایانی زندگی ونسان ونگوگ، نقاش معروف هلندی در شهر آرل فرانسه می‌پردازد و در پی رد کردن فرضیه‌ی «خودکشی» این نقاش است. عنوان فیلم برگرفته از نقاشی رنگ روغنی است که ونگوگ حدود دو ماه قبل از درگذشتش آن را کشیده بود. هر چند او در زمان حیاتش در گمنامی به سر می‌برد و در تمام طول عمرش تنها یکی از تابلوهایش را فروخت اما اکنون به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان قرن نوزدهم در جهان شناخته می‌شود. ونگوگ به بیم
کف دست و پاهام واقعا داره میسوزه و بقیه تنم هیچی جون نداره، خوابم میاد ولی هر چی میخوابم بازم خوابم میاد. بغض دارم خیلی زیاد، احساس ناپایداری میکنم، دلم شور میزنه و شور میزنه و نگران امتحانم هم هستم که براش خوب نخوندم. ولی شاید باید دست از سرزنش خودم بردارم. با این وضعی که داشتم نمیشد هم کار خاصی کرد :(
هر"پرهیزکاری" گذشته ای دارد و هر "گناه کاری" آینده ای پس قضاوت نکن.میدانم اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم،دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند. در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگریم.
محتاط باشیم، در "سرزنش "و "قضاوت کردن" دیگران وقتی ؛نه از "دیروز او" خبر داریم، نه از "فردای خودمان"
قسمت جالبی از متن کتاب "شیاطین"داستایوفسکى
با مردان بهانه گیر چه کنیم؟
آیا نامزد یا همسر ایرادگیری دارید که مدام از شما انتقاد می‌کند و شما را به خاطر کارهایتان مورد سرزنش قرار می‌دهد؟
 بعضی از همسران هستند که ایرادگیر و سرزنشگر هستند و به کوچک ترین چیزی شروع به انتقاد کردن می‌کنند.
 این افراد نه تنها باعث کم شدن اعتماد به نفس همسرشان می شوند بلکه از موفقیت های وی، جلوگیری می کنند.
آیا نامزد یا همسر ایرادگیری دارید که مدام از شما انتقاد می‌کند و شما را به خاطر کارهایتان مورد سرزنش
کلام قدرت عجیبی داره .. اگه هنوز در کلام و سخن گفتنت تقوا نداری .. آرامش هم نداری .. یکم بیشتر هم از خدا دورتری ..!!
حال خوب و بد ما آدما، بخش زیادیش به خاطر، کلام و سخنیه که ابراز می کنیم 
کاش حال حرفهامون خوب بشه
ساده
بدون تکلف
با اخلاص 
بی آلایش 
عاقلانه و نه زیرکانه 
لطیف نه تند و خشن
بلیغ و رسا نه با طعنه و سرزنش
به اشارت نه با بی حیایی
نرم نه خشمگین
پرمغز نه بیهوده و لهو 
ذکر باشه نه غفلت 
امام حسین علیه السلام:
"«اکسِبُوا الْحَمْدَ بِالنُّجْحِ وَلا تَکتَسِبُوا بِالْمَطلِ ذَمّاً»؛ [کشف الغمه، ج. ۲، ص. 29.]با تلاش و کوشش و موفقیت، تشویق و ستایش دیگران را به دست آورید و با تنبلی و بی تحرکی، خود را در معرض سرزنش قرار ندهید.
--------------
من دلائل العالم إنتقادة لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.
از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است .
(بحارالانوار،ج75،ص119)
 
خودت را به کارهای خوب و کسب فضیلت ها وادار کن و گرنه  به طور طبیعی دچار رذائل خواهی شد. (امام علی ع)
یعنی اگر خودت را به سمت کارها و حالات خوب نبری هم کارهایت و هم حال روحی ات بد می شود .
نکته : ذهن انسان هم نیاز به کنترل و مراقبت دارد.
اگر انسان برای کنترل ذهن تمرین نکند ذهنش خود به خود بیمار می شود !
شما حق نداری هر طوری که میخوای خودت را سرزنش کنی ,حتی برای گناهان بعضی ها طوری درباره گناه خودشان را سرزنش می کنند که موجب یأس آن ها می شود و این غلط ا
یکی از آفت هایی که انسان در هنگام بهره مندی از نعمت های الهی دچار آن می شود, "فخرفروشی" است.
خداوند در قرآن کریم از این حالت انسان, با عبارت "فَخُور" یاد می کند و او را به خاطر این خصلت نکوهیده, سرزنش می کند و می فرماید ...
ادامه مطلب
 
خودت را به کارهای خوب و کسب فضیلت ها وادار کن و گرنه  به طور طبیعی دچار رذائل خواهی شد. (امام علی ع)
 
یعنی اگر خودت را به سمت کارها و حالات خوب نبری هم کارهایت و هم حال روحی ات بد می شود .
 
نکته : ذهن انسان هم نیاز به کنترل و مراقبت دارد.
 
اگر انسان برای کنترل ذهن تمرین نکند ذهنش خود به خود بیمار می شود !
 
شما حق نداری هر طوری که میخوای خودت را سرزنش کنی ,حتی برای گناهان بعضی ها طوری درباره گناه خودشان را سرزنش می کنند که موجب یأس آن ها می شود و ای
 
خودت را به کارهای خوب و کسب فضیلت ها وادار کن و گرنه  به طور طبیعی دچار رذائل خواهی شد. (امام علی ع)
 
یعنی اگر خودت را به سمت کارها و حالات خوب نبری هم کارهایت و هم حال روحی ات بد می شود .
 
نکته : ذهن انسان هم نیاز به کنترل و مراقبت دارد.
 
اگر انسان برای کنترل ذهن تمرین نکند ذهنش خود به خود بیمار می شود !
 
شما حق نداری هر طوری که میخوای خودت را سرزنش کنی ,حتی برای گناهان بعضی ها طوری درباره گناه خودشان را سرزنش می کنند که موجب یأس آن ها می شود و ای
مورد چهارم 
سرزنش کردن
سرزنش کردن شریک زندگی به این خاطر است که شما تمایل دارین احساس بهتری نسبت به خود پیدا کنید.
این کار هنگام بحث و مشاجره به هیچ وجه درست نیست.
مسولیت کارهای خودتون رو به عهده بگیرید و اشتباهات خود تون رو به گردن دیگران نیندازید.
زمان صحبت کردن با همسر خودتون از کلمه های مناسب استفاده کنید و بهش احترام بزارید تا مجال برقراری ارتباط صحیح رو پیدا کنید.
پس سرزنش ممنوع!!!! 
به خصوص زمانی که میخواین خودتون رو تبرئه کنید!
نکته پنج
 نفس لوّامه: لَوْم: ملامت و سرزنش کے معنی میں بے اور نفس لومہ انسان کے اپنے آپ کو ملامت کرنا اس نسبت سے کہ جو برائی اس نے انجام دیا ھے اس وجہ سے اپنے آپ کو سرزنش اور ملامت کا مستحق سمجھتا ھے پس‏  نفس لوامه- یا حالت ملامتگرى و بیدارى وجدان  انسان_ اور انسان کا اپنے کئے سے آگاہ ھونا ھے که انسان سے اگر کوئی برائی سرزد ھوجایے تو اسکا اپنا وجدان؛ اسکا اپنا ضمیر اسے سرزنش کرتاھے اور اسکا وجدان اسے تنبیہ کردیتا ھے اور اس کے اپنے بارے میں فیصلہ کردیتاھ
-آرام‌تر شده‌ام‌
-دیدن شادی و تفریح بقیه دیگر در من حس حسادت و عقب‌ماندن از خوشی‌های دنیا را ایجاد نمی‌کند
-راحت حرف‌ میزنم و نظرم را بدون شرمندگی بیان میکنم
-اگر کسی بخواهد خر فرضم کند اعتراض می‌کنم
-برخلاف قبل ، در فکر کردن به مردم و اینکه چه نظری راجبم دارند غرق نمی‌شود
-خودم را کمتر سرزنش می‌کنم
-دیگر هیچکس را شاخص و بری از ویژگی‌های مشمئزکننده درنظر نمی‌گیرم
-انتظار خاصی از هیچ‌کس ندارم 
-و امیدوارم که این ویژگی‌ها در من درونی و ه
ترجیح می دهم ببینم که امروز زیاد رنج میکشی تا این که مابقی زندگی ات همیشه کمی رنج بکشی.بعضی موقع ها وقتی میگم "حالم خوبه." دلم یکی رو میخواد که بهم نگاه کنه و بگه "می دونم که نیستی."چرا وقتی مثل خودتون باهاتون برخورد میکنن، بهتون برمیخوره؟!از خودتون بدتون میاد؟!در اسیب زدن پیش دستی میکردم تا بعد ها به خاطر اسیب های احتمالی که از ادم ها خواهم دید خودم را سرزنش نکنم. |اطاق خودکشی|
ب حصرت ابوالحسن  علیه السلام  عرض کردم نزد ما دست ای هستند که دوستدار امامند ولی آن تصمیم راس خرا ندارند که بتوانند از راه عقیده خویش از جان ومال بگذرند  همین قدر که از محبت امام دم میزنند فرمود آنها بواسطه کوتاهی عقل و قصور ادراگشان از جمله کسانی که مورد سرزنش خدا قرار گرفته اند نیستند همانا خدا می فرماید عبرت گیرید ای صاحبان ای صاحبان بصیرت و ایشان صاحب بصیرت نمی باشند 
هر کدوم از اعضای خانواده رفتن مسافرتِ تابستونی واسه خودشون و این وسط من موندم و حوضم ...
+ اینکه منو نبردن به خاطر این بود که با رفقاشون رفته بودن :)
   خدا بده ازین رفقا :)
  رفقای ما اینطورین که فقط میان سرت غر میزنن چرا نیستی و بعدم بات قر میکنن
  هیچ وقت نمیگن کجایی :)
  بیخیال بابا انتظاری نی :)
  هه حتی دیگه حوصله غر زدن هم ندارم :)
+ یاد اون روز افتادم که داشتم "سین" رو سرزنش میکردم که چرا از آدمای دور و برت انتظار داری ! به همون درد دچار شدم !
باید
پیری، سنیه که خییییییییلی به سختی میشه، چیزی رو تغییر بدیم .. این دارم می بینم و حس می کنم و ادراک می کنم ..
 
خدایا ما داریم با خودمون چکار می کنیم؟؟!!
 
به علاوه، خییییلی هوای آدمای دوروبرمون رو داشته باشیم
آدما زود دلشون میشکنه .. 
خدا هم خیییلی هوای بنده هاشو داره، دلی نشکنیم .. تمام تلاشمون به حد توانمون، این باشه دل کسی رو نشکنیم .. 
آدمهایی که سخته براشون، که بتونن چیزی رو تغییر بدن، سرزنش نکنیم
92-  و من کلام له (علیه السلام)
> لما أراده الناس علی البیعة بعد قتل عثمان <
دَعُونِی وَ الْتَمِسُوا غَیْرِی فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْبُتُ عَلَیْهِ الْعُقُولُ وَ إِنَّ الْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ وَ الْمَحَجَّةَ قَدْ تَنَکَّرَتْ. وَ اعْلَمُوا أَنِّی إِنْ أَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بِکُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَی قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ وَ إِ
خودارضایی کردن جوانان
اصلا فکر کردید که چرا خودارضایی مضر هست ؟
خودارضایی به دلیل احساس گناهی که در شما ایجاد میکند مضر هست.
خیلی از جوانان معمولا بعد از انجام این کار زشت یعنی خودارضایی دچار احساس گناه میشوند و از خودشان متنفر میشوند و در بعضی از مواقع دیده شده است که حتی خودشان را تنبیه نیز میکنند.
بدترین اتفاقی که میتواند برای یک نفر رخ دهد این است که آن فرد خودش را تنبیه کند.
کسی که خودش را تنبیه میکند یعنی به شدت دچار کمبود اعتماد به نفس
«کسی که مؤمنی را به گناهی سرزنش کند، نمیرد تا آن گناه را انجام دهد»
واقعا وقتی این حدیث رو خوندم ترسیدم. لرزیدم. فکرم درگیرش شده نگرانِ خودم شدم.
نمیدونم این حسِ وحشتی که الان من دارم کسی داره یا نه....

“«مَنْ عَیرَ مُؤْمِناً بِذَنْبٍ لَمْ یمُتْ حَتَّی یرْکبَهُ».” 
{وسائل الشیعه، ج 8، ص 596}

من اگر باده خورم ور نه، چه کارم با کس ؟ 
حافظِ رازِ خود و عارفِ وقتِ خویشم
به نام خدا
یکی از مسائلی که خیلی در خانواده برتر و جامعه برای همه مخصوصا خانم ها مطرحه، نحوه تحریک پذیری جنسی و دیدگاه آقایون به مسائل جنسیه. 
درگیر شدن حواس پنجگانه در نوع تحریک پذیری با توجه به تحقیقاتی که انجام شده در آقایون و خانم ها متفاوته، آقایون با حس بصری شون تا ۷۰ درصد تحریک میشن و سایر حواس تاثیر کمتری داره ولی در خانم ها هر کدوم از حواس پنجگانه مثل لامسه، شنیداری، بویایی، بینایی و لامسه سهمی تقریبا برابر در این تحریک پذیری دارند.
وقتی برای سلامتی جسمی به قرنطینه معتقد هستیم و حتی به اون توصیه می کنیم و اگه کسی رعایت نکنه، سرزنش و توبیخ می کنیم؛چطور برای سلامت روح و فکرمون فیلترینگ را قبول نداریم؟!در فقه اسلام هم عنوانی به نام کتب ضاله داریمیعنی بعضی نوشته ها و گفته ها و حرف ها برای بسیاری از مردم گمراه کننده است و حکم شلیک به شخص را دارد.
الان ویروس کرونا به بدن ها آسیب می زندو ماهواره و فضای مجازی مسموم به فکر و روان و اعتقاد آسیب می زندو خطر آنها و تخریبشان کمتر از کر
یکی از بدترین اتفاق‌هایی که میتونه توی زندگی خوابگاهی بیافته، اینه که شیر رو گذاشته باشی روی گاز تا جوش بیاد و بعدش یادت بره. اون موقع‌است که چنان بوی شیر سوخته کل خوابگاه رو فرامیگیره که تا دو طبقه پایین‌تر و دوطبقه بالاتر بوش میپیچه و کلی سر هستن که از در اتاق بیرون کشیده میشن تا بی‌مسئولیتیت رو بارها و بارها گوشزد کنن تا اینکه تا آخر عمر به سرت نزنه که دوباره بخوای توی خوابگاه شیر بجوشونی.
اما امروز بنا به یک اتفاق بسیار خوش یمن و عالی د
مربی خیاطی خطاب به خانم شماره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی یک گفت: «فلان مدل رو میتونی برای همسرت بدوزی» و جواب شنید: «براش نمیدوزم! مگه اون هزینه کلاس من رو میده که براش لباس بدوزم؟»خانم‌های شماره‌‌‌‌ی دو و سه پرسیدند: «عه مگه شما سرکار میرید؟» و جواب شنیدند: «نه الان دیگه نمیرم. ولی دارم. بعدش هم، انقدری ازش میگیرم که پس انداز کنم و برای این مواقع محتاج نباشم!»خانم‌ شماره چهار تع
دیگران را ببخشید…بی عقلی ، تهمت ها،خیانت و بی ادبی
نشانه عدم بلوغ روحی انسان هاست.انسان های نارس این موارد را زیاد دارند ؛
شما انسانی رسیده باشید!با سبکبالی و بدون اینکه قضاوت یا سرزنش کنید ،
و بدون اینکه از این حرفها ناراحت شوید…از کنار این ها رد شوید …
اگر هوای دلتان ابری شد و چشم هایتان باریدند،بگذارید این اشک ها باران رحمت و بخشش باشند
برای آنها که نمی دانند وزمین دلشان خشک شده است،اینجاست که دل بخشنده شماچشمه جوشانی می شود که به منبع
دخترک چانه‌اش چین افتاد. لرزش خفیفی کرد و لبش پرانتزی منحنی رو به پایین شد. اشک از گوشه‌ی چشم‌های ریزش بیرون زد. مادرش را بغل کرد و گفت دلم تنگ شده. مادرش رو به بقیه کرد و گفت: "دلش برا باباش تنگ شده." همه آدم‌هایی که توی اتوبوس نگاهش می‌کردند، خندیدند. من بغض کردم. دلتنگی‌اش برایم آشنا بود. بابا که دیر به دیر به خانه می‌آمد، احساس سنگینی روی سینه‌ام می‌نشست. نه نوازش و نه سرزنش مامان دوای دردم نبود. به زور و لجبازی چارپایه‌ی سبز و پلاستیکی
دوران زندگی من الان در دو قسمت خلاصه میشه قبل از بهمن نود و هفت و بعد از بهمن نود و هفت
 و نود درصد افکارم مقایسه بین این دو دورانه و حتی وقتی میخوام چیزی رو به عنوان یادداشت بنویسم ناخوداگاه بعد از خوندنش متوجه این مقایسه میشم
و فکر میکنم این بخاطر اینه که من هنوز دارم تو سال های قبل زندگی میکنم و برام تموم نشدن و هنوز به خاطر ناکامی ها خودم رو سرزنش میکنم و نمیدونم کی قراره این کارو تموم کنم چون که رو سرعت پیشرفتمم تاثیر منفی گذاشته 
و این خی
از آدم‌هایی که توی کارشون وجدان دارن، خوشم میاد. درست مثل استاد بانک . که گفت من باید تا فلان قسمت درس بدم و در جواب کسایی که گفتن ما راضی هستیم اگرم تا اون قسمت درس ندین، گفت برام مهم نیست اینجور رضایت! 
و یهو یادم افتاد و فکر کردم چه با وجدان!
 
پ.ن: و خودمو سرزنش نمیکنم بابت این رعایت نکردن فاصله و نیم فاصله و فلان. چون اینجا یه خونه‌اس؛ خونه‌امه و میخوام توی خونه‌ام نیم فاصله رعایت نکنم و حتی فاصله و میخوام ی جور باشه انگار شلوار راحتی پامه
دیروز با وضع اسفناکی از خواب بیدار شدم. سرم سمت راست سرم و سمت راست گردنم به همرام سمت راست گلوم داشت منفجر میشد. چرا؟ یورو داره گرون میشه!! سعی کردم مقاومت کنم و دکتر نرم و مثل همیشه اما نمیشد، درد به حدی زیاد بوود که هیچ کاری نمیتونستم کنم. خلاصه رفتم دکتر بهش گفتم و تو کمتر از 5 دقیقه برام قرص و شربت نوشت. گفتتم اق من جدیدنا سر دردام زیاد شده و قشنگ از زندگی میندازتم. گفتم چه مدلیه جلوی سرمه و اینا. منتطر بودم بهم خبر بده میگرن گرفتی شاید گرفتم :
هر "پرهیزکاری" گذشته ای دارد
 وهر "گناه کاری" آینده ای!
 پس قضاوت نمیکنم .
میدانم اگر:
قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم،
دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد...
تا به من ثابت کند.
در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگریم.
محتاط باشم ، در "سرزنش "
و"قضاوت کردن" دیگران 
وقتی؛
نه از " دیروز او" خبر دارم، 
نه از "فردای خودم"
از جمله آثار زیانبار تنبیه به معنای عام آن میتوان به چهار بازخورد زیر اشاره داشت که به چهار ت تنبیه معروفند. 
 
البته بسیار مهم است که ما تنبیه را حذف نمیکنیم بلکه به آن ساختار و شکل صحیح میدهیم و گفتن این مسائل به معنای نفی اقتدار و دادن بازخورد مناسب به اشتباه نیست. 
 
اگر ما با رفتار هایی مثل سرزنش، توبیخ، عتاب، تنبیه بدنی و... با کودکمان برخورد کنیم، کودکمان به یکی از این چهار نتیجه دچار خواهد شد. 
ادامه مطلب
ممکن است شما هم از افرادی باشید که این سوال را با خود می پرسید آیا می توانم و آیا من باید ازدواج کنم آیا بعد از ازدواج موفق هستم آیا به زندگی ایده آل خواهم رسید آیا ازدواج برای من سازگار است. شما ممکن است این سوال را از خود بپرسید اما نباید احساسی عمل کنید باید عمیق فکر کنید باید بسیار دقت کنید آیا شما در ذهنتان آرزوهایی دارید که برایتان بسیار مهم بود ولی اکنون دست نیافته اید. و این آرزو ها رابه فراموشی سپرده باشید. ممکن است این آرزوهای خفته در
همه ی ما یه مجموعه عادت هایی داریم که تا حدود زیادی مختص خودمونه. یا ذاتیه یا از به مرور به دست آوردیم و حتی ممکنه به سختی ایجادش کرده باشیم. که این دسته ی آخر اتفاقا با ارزش ترین وجه شخصیتیمون رو نشون میده. گاهی اتفاقی توی زندگی باعث میشه بر خلاف میلمون کم کم از عادتی دست بشوریم و برای همیشه کنارش بذاریم. 
من عادت هایی دارم که همیشه دوستشون داشتم تا اینکه به مرور ازشون ضربه خوردم. بعد با خودم فکر کردم چقدر بده من اینجوری هستم. شاید باید جور دیگ
عادات مخربی نظیر:
 انتقاد کردن، سرزنش کردن، غرغر کردن ،تهدید کردن و...
اگر برای مدت طولانی استفاده شوند ، زندگی های زناشویی بسیاری را از بین میبرند.
نمونه ای از این عادت ها :
 دوباره لباست را روی مبل گذاشتی، توهمیشه این کار رو انجام میدی، و...
#ازدواج_بدون_شکست
#دکتر_ویلیام_گلسر
به شدت دچار وسواس فکری شدم همش خودمو سرزنش میکنم نکنه این حرفو زدم اشتباه بود الان فلانی چه فکری راجع به من میکنه و ....
وقتی سودای بدن آدم بالا میره اینطور میشه 
چاره اشم خوردن گرمیجاته که من زده شدم ازش :/ 
من کلا آدمی بودم که به راحتی با همه ارتباط میگرفتم و خیلی خوش صحبت بودم  D: از بس شوخ بودم آدما از با من بودن لذت میبردن -_-
درسته تعریف بود اما جدی بود :)))
ولی حالا :( خیلی برام سخت شده 
دارم با طرف حرف میزنم از وسواس دیوونه میشم که نکنه این حرفو
بالاخره بعد از اینهمه بالا پایین پریدن و به این در و اون در زدن تازه دارم به این نتیجه میرسم که 
شاید تقدیر این بود که فقط یک حرفه رو دنبال کنم..... 
کاش این نبود... یا بهتر بگم کاش این نباشه....
چه امیدها و ارزو ها داشتم، چقدر امیدوار به همه مسائل نگاه می کردم
و‌ الان باید به همه اونهایی که بهم خرده می گرفتن بابت این طرز نگاه بگم من تسلیم ام...
همه تلاشم تا به امروز در جهت این بوده که کاری رو نیمه کاره نذارم و نذاشتم جز این یکی...
جز کار و درس!
همیشه خو
گاهی لازم نیست اصلا یک حرفهایی را برای کسی بگیم، گاهی لازم نیست اصلا درباره چیزی توضیحی بدیم، با این گفتن ها برعکس یک سری علامت سوال توی ذهن طرف مقابل میکاریم، چیزی را بهتر نمیکنیم فقط پدر طرف را در میاریم. 
گاهی لازم نیست یک کارهایی را انجام بدیم؛ فقط برای اطمینان حاصل کردن. مثلا لازم نیست یک خرس قهوه ای را بغل کنیم تا مطمئن بشیم که واقعاً مثل خرس قصه جنگله یا نه میتونه کمرمونو بشکنه!
گاهی وقتها صبر و تحمل و تأمل لازمه.
______________________________
هیچوق
می‌گویند در قدیم دزد سر گردنه هم معرفت داشت....
روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسه‌ی سکه ی مردی غافل را می‌دزدد، هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه‌ها کاغذیست که بر آن نوشته است: خدایا به برکت این دعا سکه‌های مرا حفاظت بفرما..
اندکی اندیشه کرد سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند.دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد.دزدکیسه در پاسخ گفت:
صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این د
عزیزانی که ازمشکل ناباروری رنج میبرن، دیگه زمان آن رسیده که دیگربه مشکل بادیدمنفی نگاه نکنن وخودرا سرزنش نکنن بهرنحو براثر بالارفتن سن، ویابیماریهای مختلف ویامادرزادی براثر نبودن رحم و.... میتوان توکل برخدا وباپیشرفت علم براین مشکل فارق آییم.
ارتباط با ما، بابهترین دکترا، و دربهترین وتخصصی ترین بیمارستان، انجام دهیم.
 واسه رفتن همیشه وقت هستولى اگه برى شاید هیچوقت نشه برگشتو یه عمر به خاطر کار اشتباهت خودتو سرزنش میکنى..شاید تو ندونى و یه نفر از اطرافیانت حالش خوب نباشهشاید هر روزو هر شب به خودکشى فکر کنهشاید هرشب گریه کنه و نا امید باشهشاید فقط به یه آغوش نیاز داشته باشه.... شاید به یکى نیاز داشته باشه که ساپورتش کنهچقدر بهتر میشه تا وقتى آدما زندن و کنارمونن مراقبشون باشیمشما باید بفهمین.... تنها نزارین دوستاتونوشاید ارزش خودتونو براى دیگران ندونینولى..
ای نظر رو شخصی ب نام کارمند مجرد با آی دی بلاگ زیر برای پست قبلی من گذاشته
نظرش:
یک سوال: شما پوشیده بودید؟ شما چادری بودید؟ شما حجب و حیا داشتید؟
اگر نداشتید و این رفتار باهاتون شده، هیچ کسی رو جز خودتون سرزنش نکنید!
یاعلی
بلاگش:
http://fenjan.blog.ir/
......
میدونید حرفی ندارم جز اینکه
خداحافظ بیان
خداحافظ دوستای وبلاگی
مگه میشه آدم , خدا رو دوست داشته باشه 
ولی کارایی کنه که خدا دوست نداره؟!

آره میشه 
چرا نشه؟!
من یکیو میشناسم که خیلی رفیقشو دوست داره 
اما همش کارایی میکنه که رفیقش دلخور میشه 
بعدش ازش معذرت خواهی میکنه 
و به شدت هم همدیگه رو دوست دارن!
قبول دارم که 
اگه عالم و عاقل برخورد کنه 
عزیزتره 
اما مییییشه 
باور کنید.

اونم خدایی که ستارالعیوبه 
خدایی که از مادر مهربون تره
خدایی که درِ توبه رو برا همین باز گذاشته
خدایی که سرزنش خطاهارو به سر بنده اش
یه زمانی بزرگان عرفان رو به دلیل اینکه حرفی نمیزنن سرزنش میکردم
نمیگم الآن خیلی بزرگ شدم اما الآن به همه اون افراد حق میدم.
هرکه را اسرار حق آموختند /مهر کردند و دهانش دوختند
 
/شعر بالا از مولاناست(البته فکر کنم)
/باید از خودت رد بشی،چون معرفت راحت به دست نمیاد.
 
حضرت باقر ع خضرت صادق ع فرمود ند نزدیکتر چیزی که بنده بکفر دارد اینست که با مردی عقد برادری در دین بسته باشد ولغزش ها و خطاهای او را شماره کند که روزی اورا بانها سرزنش کند  2 حضرت صادق ع فرمود. رسولخد اص فرموده است ای گروهیکه بزبان اسلام اورده و بدلش ایمان نرسیده و پیوست نشده مسلمانان نکوهش نکنید واز عیوب انان جستجو نکنید  زیرا هر که عیوب انهارا جستجو کند خداوند عیوب اورا دنبال کند و هرکه خداوند عیبش را دنبال کند رسوایش کند گر چه در خانه اش با
«خودت باش» کلیشه‌ای‌ترین جمله ممکن برای نوشتن یک پست در وبلاگی تازه تاسیس! ولی احساس کردم شروع کردن دوبارۀ وبلاگ‌نویسی‌ام با این جمله می‌تونه مفید باشه. می‌دونم که خیلی از شروع کردن‌هام به این خاطر به تموم شدن ختم نشدند که خودم نبودم! این من نبودم که کار رو انجام می‌دادم، قسمتی از من بود که اصلا صلاح بقیه قسمت‌ها براش مهم نبود، منِ کمالگرایی بود که می‌خواست هرکاری رو به بهترین شکل انجام بده و اگه اینطور نمی‌شد من رو برای شروع اون کار
چند روزیه که هی به خودم بد و بیراه میگم. هی خودم رو مقایسه میکنم و شکایت از این که این چه دنیاییه. این چه وضعیه. نگاه کن فلانیو نگاه تو چقدر ضعیفی. نگاه اون یکی باهات چیکار کرد. نگاه نگاه و خلاصه خاک تو سرت. 
امروز یک لحظه به خودم اومدم و دیدم که گناه دارم بابا. این مریضیه که دارم. این که هیچ وقت راضی نیستم. این که گیر کردم تو گذشته و این همه ترس از شکست دارم. این که حالم رو به تنهایی نمیتونم خوب کنم.  هی به خوددم گفتم ببین تو همینی. بیا لااقل قبول کن
متلک انداختن به ناموس دیگران بسته به محتوای آن، تحت عنوان گناهان مختلفی می‌تواند قرار بگیرد ازجمله شوخی با نامحرم، آزار و اذیت دیگران، فحش دادن، سرزنش کردن، مسخره کردن دیگران و... که هرکدام از آن‌ها به‌تنهایی موجبات نکبت در دنیا و عذاب برزخ و قیامت را فراهم خواهد کرد.
نوشته گناه شناسی متلک انداختن به ناموس دیگران اولین بار در گناه شناسی. پدیدار شد.
دا بهم میگه تو سیاهی ، سیاه تر از سیاه ، بیشتر از هر چیزی تو این زندگی ، تویی که سیاهی ...
گفته بودم چقدر بخاطر اینکه رنگ سیاه و استفاده میکنم سرزنش‌ میشم‌؟ ولی مهم نیست ، مهم اینه که سیاه بهترین رنگیه که میتونه منو توصیف میکنه ...
شما چه رنگ اید ؟ 
بیشتر لباساتون چه رنگیه ؟
هرگاه خرد کامل شود سخن کم میشود.
خردمند کسی است که زبانش را از غیبت باز دارد.
عاقل ترین مردم از عیب خودش اگاه و از عیب دیگران نا اگاه است .
خردمند ترین مردم در انتقام از مردم نادان سکوت کند.
عاقل ترین مردم کی است که کار های جدی او بیش تر از شوخی هایش باشد
هرکس عقلش کاهش یابد شوخی هایش افزایش می یابد.
از نشانه های خردمند ان است که هرانچه را میداند نمی گوید.
و دیگران را به خاطر اشتباهات خودش سرزنش نمیکند. 
احمق ها با خشم و پرخاشگری واکنش نشان می دهند
یه زمانی بزرگان عرفان رو به دلیل اینکه حرفی نمیزنن سرزنش میکردم
نمیگم الآن خیلی بزرگ شدم اما الآن به همه اون افراد حق میدم.
هرکه را اسرار حق آموختند /مهر کردند و دهانش دوختند
 
/شعر بالا از مولاناست(البته فکر کنم)
/باید از خودت رد بشی،چون معرفت راحت به دست نمیاد.
/مشکل دوست داشتنی من! دوستت دارم...
 
شماها یادتون نمیاد. اون وقت‌ها برنامه‌ی تلویزیونی می‌ساختند از اعترافات زنانِ شطرنجی‌شده‌ای که بهشون تجاوز شده بود. اعتراف می‌کردند که چی پوشیده بودند و چی کار کرده‌‌ بودند که بهشون تجاوز شده. متجاوز را هم با صورت تارشده نشان می‌دادند. ازش می‌پرسیدند لباسش ناجور بود؟ می‌گفت آره، تنننگ... کوتااااه... . می‌پرسیدند دیگه چی تحریکت کرد به این کار؟ می‌گفت آرایش غلیظی داشت... .
همون موقع‌ها، بابا هر شب روزنامه‌هایی که تو مغازه خونده بودو با
شماها یادتون نمیاد. اون وقت‌ها برنامه‌ی تلویزیونی می‌ساختند از اعترافات زنانِ شطرنجی‌شده‌ای که بهشون تجاوز شده بود. اعتراف می‌کردند که چی پوشیده بودند و چی کار کرده‌‌ بودند که بهشون تجاوز شده. متجاوز را هم با صورت تارشده نشان می‌دادند. ازش می‌پرسیدند لباسش ناجور بود؟ می‌گفت آره، تنننگ... کوتااااه... . می‌پرسیدند دیگه چی تحریکت کرد به این کار؟ می‌گفت آرایش غلیظی داشت... .
همون موقع‌ها، بابا هر شب روزنامه‌هایی که تو مغازه خونده بودو با
دکتر شریعتی :
« کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ،
آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آورتر بود- اینکه 
در آن سن و سال، زن داشت!...
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم، آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم
در حالیکه خودم زن داشتم ، سیگار می کشیدم و کچل شده بودم . »
«پناه» میبرم «به خدا»، از عـیبی که،
«امروز» در خود می بینم، و «دیرو
⭕️زندگی واقعا بسیار ساده است.
از هر دست که بدهیم، از همان دست می گیریم.
♦️هر گونه درباره خود بیندیشیم برایمان به واقعیت در می آید.
♦️من معتقدم که هرکس از جمله خودم، صد در صد مسئول همه چیزهایی است که در زندگیش پیش می آید. هر اندیشه ای که از ذهن ما می گذرد، آینده ما را می آفریند.
♦️هر کدام از ما با اندیشه ها و احساس هایمان تجربه های خود را می آفرینیم. اندیشه هایی که به ذهن ما راه می یابد و کلماتی که به زبان می رانیم، تجربه های ما را می آفریند.
با شروع ماه رمضان فعالیت کانال‌ها، گروه‌ها و وبلاگ‌های مذهبی به شدّت کم شده. به طوری که حتّی بعضی از کانال‌های خبری کلّا تعطیل کرده‌اند!
این یعنی ما هنوز نتونستیم فضای مجازی را به گونه بسازیم که در مسیر قرب باشد نه مانع آن! به طوری که با شدّت گرفتن فضای معنوی، فضای مجازی پس زده میشود!
پ.ن1: با این شرایط علمای قدیم که گوجه فرنگی را تحریم کرده بودند سرزنش نمی‌کنم!
پ.ن2: وقتی پوست گوجه رو می جوم، تمام تنم مور مور میشه! به شخصه مصرف گوجه رو به صورت
حالا که آن فصل از زندگی که مدام و پیوسته و با پشتکاری مثال‌زدنی خودم را تخریب و سرزنش می‌کردم را ورق زده‌ام می‌بینم که وقتی خودت را دوست می‌داری، حتی آفتاب هم دو درجه روشن‌تر می‌شود. از آن‌جایی که مواد لازم برای این مدل تغییرات آگاهی و تلنگر و زمان مناسب است و اگر یکی از این‌ها نباشد نمی‌شود، انقدر برای تغییر زور نزنید. به جای هل دادن دیوار، پی آن را بکنید. یعنی دنبال این باشید که احساسات خود را بشناسید، با مشاور حرف بزنید، کتاب بخوانید
محبوب من! به خویشتن جفا کردم. این درها باز نمی شوند و من اغلب خودم را سرزنش می کنم که چرا عمر را پشت درهایی تباه کردی که هرگز باز نمی شوند.محبوب من! آیینه ها گفتند که بگویم چقدر خندیدن به شما می آید. وچقدر نگاه کردن،به چشم های شما می آید.محبوب من!همه نقاشی ها وپرتره ها می گویند به شما بگویم که لبخند مونالیزا، اقتباسی از یک تبسم نیمه کاره شماست.محبوب من! چه قدرشادی و امیدبه آینده، به شما می آید. چه قدر دست به سرکردن، روزهای سرد زمستان، به شما می آی
سلام 
من انتقاد پذیر نیستم و از اینکه مورد نقد واقع بشم خیلی میترسم. خیلی دچار استرس میشم. دوست دارم قبل از انتقاد دیگران خودم متوجه خطاهایی که دارم بشم و خودم رو سرزنش کنم.
از سرزنش دیگران شدیدا متنفرم تا جایی که سعی میکنم ارتباطاتم محدود باشه. الان فهمیدم که زیاد اجتماعی نیستم. شجاع نیستم. خیلی ترسو ام. همیشه اضطراب دارم. هیچی نیستم. شاید باورتون نشه انقدر اعتماد به نفسم هم پایینه که حتی نمیتونم فیلم خودم رو نگاه کنم. از دیدن فیلم خودم وحشت
دیگران را ببخشید…
بی عقلی، تهمت ها، خیانت و بی ادبی
نشانه عدم بلوغ روحی انسان هاست. 
انسان های نارس این موارد را زیاد دارند؛
شما انسانی رسیده باشید!
با سبکبالی و بدون اینکه قضاوت یا سرزنش کنید،
و بدون اینکه از این حرفها ناراحت شوید… 
از کنار این ها رد شوید …
اگر هوای دلتان ابری شد و چشمهایتان باریدند،
بگذارید این اشک ها باران رحمت و بخشش باشند...
برای انها که نمی دانند و زمین دلشان خشک شده است.
اینجاست که دل بخشنده شما چشمه جوشانی می شود.
که ب
شیطنت های زیرپوستیت... نگاه های زیرچشمیت به این و اون وقتی سر به سرم میذارن... و اون شب بخیر یهویی که نیم ساعت از آخرین حرفمون با هم گذشته و دیگه باهم کاری نداشتیم... اینا همش چیزاییه که هیچکس اسمشو عشق نمیذاره اما من با دنیا عوضشون نمیکنم :)
یکی میگفت فلانی یاعث شد من تصور کنم عاشقمه... در حالی که نبود. بچه ها... بیایید یاد بگیریم گاهی... این ماییم که رفتارهای ساده و بدون منظور دیگران رو که فقط از روی محبت خالصانه بوده رو جوری که دوست داشتیم تعبیر کرد
عزیزانی که ازمشکل ناباروری رنج میبرید، دیگر زمان آن رسیده که به این مشکل با دیدمنفی نگاه نکنید، و خود را سرزنش نکنید، بهر نحو براثر بالارفتن سن، و یا بیماریهای مختلف وژنتیکی و یا مادرزادی بر اثر نبودن رحم و تخمدان و.... میتوان توکل برخدا کرد، و با پیشرفت علم بر این مشکل فارق آییم.
ارتباط با ما، با بهترین دکترا، و در بهترین و تخصصی ترین بیمارستان، انجام دهیم.
-این روزها پرم از حس خوب، حال خوب و افکار خوب و میتونم بگم 80 درصدش بخاطر کتابهاییست که خوندم و روم اثر مثبت گذاشته، کاشکی همتون مثل من میبودید و این حس عالی رو تجربه میکردید، حسی عاری از سرزنش کردن و غر زدن. حسی که فقط میبردت رو به جلو جلوتر از رویاهای زیبایی که در سر داری
- پنج ترم از شروع کلاس زبانم گذشت ( از ترم 9 شروع کردم) و توی این پنج ترم غیر از یکیش که مشترکن با سیامک اول شدیم، تاپ استیودنت شدم و الان بی صبرانه منتظرم چهارشنبه بشه و برم ببین
 
- ببخشید.
+ آخر این چه کاری است که کردی؟ بخشیدم.
خدا ببخشد. ولی از تو بعید است. انتظار نداشتم. تو چرا؟ این هم کار بود که کردی؟
- شرمنده‌ام.
+ شرمندگی که نشد حرف . جوابم را بده.
چرا این کار را کردی؟
- چی بگم. ببخشید
+ گفتم که. بخشیدمت. اما نمی‌فهمم بر چه
اساسی این کار را کردی
 
در این جور مواقع، گرفتار شده‌ای؟ هر چه
عذرخواهی می‌کنی، طرفت می‌گوید بخشیدم و باز هم سرکوفت و سرزنش و چرایی‌هاست که در
کلامش می‌شنوی. یا حتی بدتر، خودت اینگونه بوده‌ای؟ که
شاهد و مهربونیاش برای شما.گوش شنونده‌ش برای شما.نگاه های پر از مهر برای شما.راه‌حل دادن ها،تایید کردن ها ، تکذیب کردن ها ،اجازه دادن ها برای شما.پررویی و راحت سوال پرسیدن ها و خجالت نکشیدن ها برای شما .استرس و تپش قلب نداشتن و پیش مشاور مدرسه  نرفتن برای شکایت از درد برای شما .شوخی کردن و به او برنخوردن برای شما.حتی‌منتظر ایستادن و مدام راه پله ها رو نگاه کردن ها هم برای شما.تا جایی که زبانتان برای پرسیدن و گفتن یاری می دهد هم کنایه بزنید و سو
از جمله آثار زیانبار تنبیه به معنای عام آن میتوان به چهار بازخورد زیر اشاره داشت که به چهار ت تنبیه معروفند. 
 
البته بسیار مهم است که ما تنبیه را حذف نمیکنیم بلکه به آن ساختار و شکل صحیح میدهیم و گفتن این مسائل به معنای نفی اقتدار و دادن بازخورد مناسب به اشتباه نیست. 
 
در ضمن در این بیان کلمه تنبیه اشاره به معنای عام آن دارد و الا در ادبیات تربیتی این مقوله با سه واژه تنبیه، مجازات و کیفر بیان میشود و توضیح این سه واژه مطلب جداگانه ای میطلبد
دوست دارم کسی رو داشته باشم که دقیقا ازم بپرسه از ده تا چند تا غمگینی؟ دوست ندارم وقتی ناراحتم بهم بگین چی‌کار کنم که ناراحت نباشم! اینو خودم بلدم.راهش فقط خوابه برای من و اگر می‌بینید بیدارم یعنی ترجیح دادم ناراحت باشم در این لحظه! دوست ندارم سرزنش بشم. دوست ندارم غصه روی غصه جمع کنم!! مهسو بهم یادآوری می‌کنه آدم شاکری نیستم. خب بله، نیستم! و ماریا بهم میگه همه این حال غر داشتنات تلقینه. بله، من امروز فهمیدم دقیقا تقصیر خودم نیست که انقدر نا
بدون هیچ نظم و ترتیب خاصی روبه‌روم نشسته بودن. زنده‌هاشون با پای خودشون اومده بودن، مرده‌هاشون رو هم من از قبر کشیده بودم بیرون. دیگه توان خوندن یه خط از نوشته‌هاشون رو نداشتم. جگر زلیخا چیه؟ تاروپود لاجونی که اسمش دل بود، از قلم این‌ها به این روز افتاده بود. اون وقت بعضی‌هاشون مبهوت داشتن اطراف رو نگاه می‌کردن، بعضی‌ها داشتن با هم پچ‌پچ می‌کردن و قشنگ معلوم بود من اصلاً جایی توی حرف‌شون ندارم، بعضی‌هاشون هم داشتن چرت می‌زدن. فکرش ر
شکستن خانواده اغلب برای کودکان مشکل است. والدین می توانند با ارائه توضیحات صادقانه و حمایت احساسی از بچه ها کمک بگیرند.
کودکان در تمام سنین طیف وسیعی از احساسات خجالت زده را در زمانی که والدین خود را جداگانه میبینند خواهند داشت.
این ممکن است غم، خشم، ترس، حسادت و ناامیدی را شامل شود.
ظرفیت فرزند خود را برای درک آنچه که در اطراف آنها اتفاق می افتد، نادیده نگیرید.
سعی کنید فرزندتان را از دست ندهید و به آنها بگویید که اتفاقاتی که اتفاق می افتد،
سلام دوستان. سال نو مبارک
التماس شدید دعا دارم از شما عزیزان
ای سرزنش کننده دنیا که گول عوامل فریبنده را خورده ای و فریفته پدیده های باطلش شدی، آیا گول دنیا را می خوری، سپس آن را توبیخ می کنی! تو درباره این دنیا مرتکب جرم شده ای، یا دنیا درباره تو؟ کی دنیا تو را به هوی و هوس انداخت یا کی بود که دنیا تو را فریفت؟ آیا با خوابگاه های خاکی پدرانت که در آن پوسیده اند یا با خوابگاه های مادرانت زیر خاک؟ 
چرا فراموش کرده ای! چه قدر بیماران را پرستاری کرد
بدون هیچ نظم و ترتیب خاصی روبه‌روم نشسته بودن. زنده‌هاشون با پای خودشون اومده بودن، مرده‌هاشون رو هم من از قبر کشیده بودم بیرون. دیگه توان خوندن یه خط از نوشته‌هاشون رو نداشتم. جگر زلیخا چیه؟ تاروپود لاجونی که اسمش دل بود، از قلم این‌ها به این روز افتاده بود. اون وقت بعضی‌هاشون مبهوت داشتن اطراف رو نگاه می‌کردن، بعضی‌ها داشتن با هم پچ‌پچ می‌کردن و قشنگ معلوم بود من اصلاً جایی توی حرف‌شون ندارم، بعضی‌هاشون هم داشتن چرت می‌زدن. فکرش ر
عزیزانی که ازمشکل ناباروری رنج میبرید، دیگر زمان آن رسیده که به این مشکل با دیدمنفی نگاه نکنید، و خود را سرزنش نکنید، بهر نحو براثر بالارفتن سن، و یا بیماریهای مختلف وژنتیکی و یا مادرزادی بر اثر نبودن رحم و تخمدان و.... میتوان توکل برخدا کرد، و با پیشرفت علم بر این مشکل فارق آییم.
ارتباط با ما، با بهترین دکترا، و در بهترین و تخصصی ترین بیمارستان، انجام دهیم.
شماره تماس مستقیم   989353303154+
پدربزرگ مادریم آدم خشن و جدی و عصبی و نامهربونی بود.هیچوقت نتونستم دوستش داشته باشم.از اون آدمهایی بود که نه به درد خودش میخورد نه به درد زن و بچه هاش.به شدت هم غریبه پرست بود.یعنی هر کسی غیر از خانواده اش براش در اولویت بود.خدابیامرز خیلی هم زن ستیز بود.
پارسال که فوت شد،اصلا ناراحت نشدم.خوشحال نشدم،ولی ناراحت و متأثر هم نشم.هیچ وقت هم فکر نمیکردم مادرم از مرگ پدرش انقدر غمگین بشه و با گذشت نزدیک به یکسال هنوز هم گاهی خودشو به خاطر یه چیزای مس
پدربزرگ مادریم آدم خشن و جدی و عصبی و نامهربونی بود.هیچوقت نتونستم دوستش داشته باشم.از اون آدمهایی بود که نه به درد خودش میخورد نه به درد زن و بچه هاش.به شدت هم غریبه پرست بود.یعنی هر کسی غیر از خانواده اش براش در اولویت بود.خدابیامرز خیلی هم زن ستیز بود.
پارسال که فوت شد،اصلا ناراحت نشدم.خوشحال نشدم،ولی ناراحت و متأثر هم نشدم.هیچ وقت هم فکر نمیکردم مادرم از مرگ پدرش انقدر غمگین بشه و با گذشت نزدیک به یکسال هنوز هم گاهی خودشو به خاطر یه چیزای م
پدربزرگ مادریم آدم خشن و جدی و عصبی و نامهربونی بود.هیچوقت نتونستم دوستش داشته باشم.از اون آدمهایی بود که نه به درد خودش میخورد نه به درد زن و بچه هاش.به شدت هم غریبه پرست بود.یعنی هر کسی غیر از خانواده اش براش در اولویت بود.خدابیامرز خیلی هم زن ستیز بود.
وقتی که فوت شد،اصلا ناراحت نشدم.خوشحال نشدم،ولی ناراحت و متأثر هم نشدم.هیچ وقت هم فکر نمیکردم مادرم از مرگ پدرش انقدر غمگین بشه و با گذشت نزدیک به یکسال هنوز هم گاهی خودشو به خاطر یه چیزای مسخ
سلام
موضوع رحمت خدا بود و تجسم این رحمت در وجود امام معصوم علیه السلام...
رسید به رحمت و مودت در دل مومنین ... ویاد کارگاهمون افتادیم که ما باید بنای جامعه رو بر اساس محبت بگذاریم...
بحث رفت بر اینکه مدل زندگی هامون به سمتی رفته که از محبت خالصانه برداشت های سوء میشه، بعضا سرزنش می کنند و حتی ممکنه در یک گروهی اون خوبی و محبت یک نفر رو برنتابند و حتی زشتی او محسوب کنند!
مثلا بگذارند به حساب فضولی، چاپلوسی، عوام بودن و عقب ماند'ی، تحجر و ...
حرف این ب
مردی برای خود خانه ای ساخت و از خانه قول گرفت که تا وقتی زنده است، به او وفادار باشد و بر سرش خراب نشود و قبل از هر اتفاقی وی را آگاه کند.مدتی گذشت. تَرَکی در دیوار ایجاد شد. مرد فوراً با گچ ترک را پوشاند.
بعد ازمدتی در جایی دیگر از دیوار تَرَکی ایجاد شد و باز هم مرد با گچ ترک را پوشاند و این اتفاق چندین بار تکرار شد .
روزی ناگهان خانه فرو ریخت. مرد با سرزنش قولی که گرفته بود را یاد آ وری کرد . خانه پاسخ داد :
هر بار خواستم هشدار بدهم و تو را آگاه کنم،
درون من موجود کمال‌طلبی وجود دارد که هر لحظه با تیزبینی آماده است از من انتقاد کند و ثابت کند دوباره کند زدم. تا الان راه فراری پیدا نکردم و از هرجایی پیدا شده و یقه‌ام را چسبیده. من هم ناچار پذیرفته‌ام و سعی می‌کنم کنار بیایم اما هر بار پروسه گوش کردن و افسردگی و ناامیدی و سرزنش درونی من را از پا می‌اندازد.
منتقد درونی‌ام حالا مدتی است به وبلاگم چسبیده. مدام سال‌های قبل را می‌کوبد توی سرم که آبلوموف هم وبلاگ نشد و تو دیگه خوب نمی‌نویسی و
«اگه با خودت صادق نباشی، باختی».هر روز، بارها و بارها این جمله رو توی گوش خودم تکرار میکنم و سعی میکنم مطمئن بشم آخرین چیزیه که قراره فراموش کنم. اینکه آدم‌ها با دیگران صادق نباشن، خیلی وقت‌ها برام موضوع سرزنش‌ برانگیزی نیست. چیز عجیبی نیست که آدم‌ها نخوان از نقاط تاریک وجودشون با دیگران حرف بزنند، وقتی توی دنیایی هستیم که اشتراکِ هرکدوم از این تاریکی‌ها میتونه به راحتی تبدیل به چماقی بشه که همه‌ی حرکت‌های بعدیت رو تحت الشعاع قرار مید

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ایران گردی