نتایج جستجو برای عبارت :

100. صد البته که تضمینی نیست

نهی از اعتماد بیجا حتی به نزدیک‌ترین افراد
ثقة الاسلام کلینی و ابن شعبه حرانی رضوان الله علیهما روایت کرده‌اند:
محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد، عن علی بن إسماعیل، عن عبد الله بن واصل، عن عبد الله بن سنان قال: قال أبو عبد الله علیه السلام: لا تثق بأخیك كل الثقة فإن صرعة الاسترسال لن تستقال.
امام صادق علیه السلام فرمودند: حتی به برادرت اعتماد كامل و تمام (بدون ملاحضه) مكن؛ زیرا زمین خوردن ناشی از اطمینان كردن، قابل جبران نیست.
الکافی، تالیف ثقة
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
تاکید رسول خدا صلی الله علیه و آله بر خلافت امیر المومنین پس از خود (به روایت اهل تسنن)
ابن ابی عاصم شیبانی از علمای اهل تسنن روایت کرده است:
۱۱۸۸- ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّی، حَدَّثَنَا یَحْیَی بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِی عَوَانَةَ، عَنْ یَحْیَی بْنِ سُلَیْمٍ أَبِی بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَیْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم لِعَلِیٍّ: " أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی، إِ
هفت برتری امیر المومنین علیه السلام در کلام حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله (به روایت اهل تسنن)
حافظ ابی نعیم محدث و عالم بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی حُصَیْنٍ، ثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الْحَضْرَمِیُّ، ثَنَا خَلَفُ بْنُ خَالِدٍ الْعَبْدِیُّ الْبَصْرِیُّ، ثَنَا بِشْرُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْأَنْصَارِیُّ، عَنْ ثَوْرِ بْنِ یَزِیدَ، عَنْ خَالِدِ بْنِ مَعْدَانَ، عَنْ مُعَاذِ بْنِ
+امروز روم دوم رژیمم بود.
+روغن نارگیل واسه مو فوق‌العااااده اس. یه شی باتر هم واسه قبل حمام میگیرم و البته حیف تمام پولایی که واسه سرم مو داذم! هیچ کدوم به پای روغن نارنگیل نمیرسن، با دو بار زدن موهام خیلییی نرم شده. ماسک موم البته تموم شده که به زودی یه گارنیه میگیرم.+چقدددر حال و هوای عید دارم! البته اینم بگم که امشب  حسابی سرده اما صبحا حس عید دارم!
+دیگه برم یه ویدیو واسه پیجم ادیت کنم. فعلا :)
خب میبینی که ساعت چهاره و منم بیدار شدم. امروز قطعا حتما میرم عکاسی. تا چهار عصر وقت دارم کارو ریلکس انجام بدم کتابمو بخونم زبانمو جلو ببرم. درسته هنوز یه خورده گرفتم اما راه میفتم. البته بعد عکاسیم زمان دارم. امشب خونه بابابزرگمم مراسم. اما من نمیرم. مهام البته. پس تو خونه تنهاییم. البته این چند وقت که کلا تنهاییم :/ خب میشه هم ازش استفاده کرد. بیخیال بهتره برم. ببین امروزو چه میکنم. کاش خوب باشم. 
جسارت و توهین زشت و بی‌شرمانه ابن عثیمین وهابی به حضرت زهرا سلام الله علیها
ابن عثیمین لعنت الله علیه از بزرگان وهابیت در تعلیقات خود بر صحیح مسلم می‌نویسد: 
اللهم اعف عنها، والا فان ابا بكر [...] ما استند الى رای، وانما استند الى نص، و كان علیها ان تقبل قول النبی علیه الصلاة و السلام : " لا نورث، ما تركنا صدقة "، ولكن عند المخاصمة لا یبقی للانسان عقل یدرك به ما یقول او ما یفعل او ما یتصرف فیه، فنسال الله ان یعفو عنها عن هجرتها خلیفة رسول الله صل
بکیهون ای خشگلم چقده این دل برات تنگه و هر روز تنگتر میشود تا کره راهی نیست وقتی تو در قلب منی ای عشق هر دختر و پسر ای جذاب من این دنیا که نشد کاش آن دنیا به خدمت برسیم بکیهون جذاب من این روزها قلب دختر ان سرزمین من برای تو میکوبد و اگر نکوبد پس برای کی بکوبد ما حاظریم پدر و مادرمان را فراموش کنیم تا یک روز هم که شده در کنار تو بگذرانیم و البته البته البته خدمت کنیم یعنی نوکریتو بکنیم دسشویی چیزی خاستی بشوریم به امید آن زمان جاوید باد بکیهون
احتمالا دیگه ننویسم.اگه بنویسم هم فقط برای خودم مینویسم.فقط کسی اطلاع داره چجوری کلا واسه وبم رمز بذارم؟
+اینستا هستم البته.اگه دوست داشتید آی دیتونو بدین فالوتون کنم.البته با عرض شرمندگی آی دی های فیک طور و بدون پروفایل یا پروفایل گل و بلبل رو نمیشه.مرسی
اگر برای ابد      هوای دیدن تو
نیفتد از سر من چه کنم.....؟
هزار و یک نفری    به جنگ با دل من
برای کشته شدن چه کنم؟!
منم و قراری که به سر انجام نرسید
و البته که قول داده بودم بعد اون نیام ولی حالا انجام نشده
و صد البته منم عهدی که شکستم
منم و ذهن مریضم
با خاطرات خاک خورده
با توهم
تخیل
منم و یه امید بی معنی که حتا نمیدونم چرا هست
منم و منم و من
و اینهمه چه کنم تو سرم
سلام به همگیخواستم بگم چوکاهههههههههصد روزه شدمممممم
 
نمیدونم چی بگم..۱۰۰ روووووز اینجا بود دلم
پیش شما خواهریای گل و البته عشقم و البته ویستا که تازگیا خیلی دعوا کردم باهاش..
مانی و هانی و ویستا و جیگول و نفس و ددی و بقیه اش اسمشون یادم رفته به بزرگی خودتون میانه..
خیلی دوستون دارمممم
بابت حمایتم ممنونم ازتووووووون
بابت روز های خوشی که باهم داشتیم هم خیلی گوماوووووووووو
.
.
.
برای جبران هم شاید بتونم دو پارت از داستانمو آپ کنم براتوووون
الب
چقدرررر این وضعیت بی نتی بده! واقعا افتضاحه یعنی. البته من کتاب شنل رو میخوندم و حسابی لذت بردم . اصلا فکر نمیکردم که انقدر سختی کشیده باشه. هنوز تمومش نکردم اما تحت تاثیر قرار گرفتم. هرچند نمیتونم این فکر رو از سرم بیرون کنم که اگر اون مردا بهش کمک نمیکردین بازم این همه موفق میشد یا نه؟ البته با این وجود قطعا ادمی با این استعداد راه خودشو پیدا میکرد به هرحال. اما خب سواله دیگه. 
به جز این قسمت که کتاب خوندم حسابی، بی نتی خیلییییی بده. و البته ام
خب ظاهرا دوران دیوار اشعار هم داره به پایان میرسه. البته این به معنی تعطیلی دیوار اشعار نیست به معنی ساده تر شدن سبک دیوار ه این طور که من شعر یا داستان نمیارم و فقط طرح بحث میکنم و بقیه اش با خودتون البته طرح بحث هم با شما باشه بهتره. 
امروز اول تیر هست و دوباره دارم رژیمم رو شروع می کنم.وزنم امروز صبح 79.2 بود.
تا آخر هفته باید برسونمش به 78.6
فعلا که دارم سعی می کنم
البته به موازاتش خیلی جدی دارم سعی می کنم روزی حداقل 8 لیوان آب رو بخورم
باید برنامه غذای هم ردیف کنم
البته اگه این خنجری بذاره و هی برام چیزای بدبد نخره....
و گاهی هم البته با خودم میگویم خوش به حال شما که پدرانتان مکلایند... بعضا جوری مردم نگاه میکنند گویا ارث پدری‌شان خورده شده است و پدرکشتگی دارند.. بماند که از بعضی جهات به خاطر همین شرایط و نگاهها و تصورات و حاکمیت... و البته حفظ شان لباس و الزامات این زندگی از بعضی امکانات و همراهی‌های پدرانه هم محروم بوده‌ایم.. به هر حال این هم یک نوعی است...
البته قبلا هم گفته بودم
ولی با توجه به واکنش ها باز هم میگم
در تمام مدت نبودن اینجا
البته صورت پست گذاشتن
من در اینستا بودم
با این آیدی dasttanak
اونجا نوشتم و پست کردم
شاید از تنبلی بود که همشو اینجا منتقل نکردم
خلاصه میخواستم بگم گذرتون اگر اونجا میفته
هست اون اکانت
فکر کنم چشم خوردن وجود داره 
پریروز وسط خیابون یهو مچ دوتا پام به حدی درد گرفت که دیگه نتونستم راه برم و به واقع خیلی شدید می لنگیدم و با تاکسی برگشتم ...
جالب اینجاست یه لبنیات خور قهارم خوراک کثیفم سرشیر و کره و پنیر و ماست هست و خود شیر البته و نمی‌ تونم این استخون درد از کجا ظاهر شد البته مامانم رماتیسم داشته و بعید نیست منم دچار بشم بهش 
بهر حال الان قفل شدم تو خونه ، تا فردا خوب نشم میرم دکتر 
1. یک حالتی امشب آمد سراغم که یک ماهی بود پیدایش نبود
کمی بعدش فکر کردم که موضعم چه باید باشد، یاد مواضعم افتادم :)
2. حرف تلخی شنیدم که پشت سرم گفته شده. شاید دو ساعت نشده باشد از شنیدنش. البته پیش رویم پیش از این شنیده بودم و این خصوصیت حرفهای تلخ است که زهرشان گرفته نمی شود. الان البته حالم بهتر است. آنقدر تلخ و وحشتناک به نظر نمی آید
همین که زمان میگذرد و حال دوران ثابت نیست خودش کلی حرف است. به هر حال تصمیمم این است که از این قبیل مسائل نرنجم.
3.
    
      دخترکی راه راه قسمت اول . 

ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین
سلام. از اونجایی که نوشته های شما برام معنای زندگی میده و با خوندنشون حس خوب زندگی رو برام منتقل میکنه ، تصمیم گرفتم ( البته با توصیه های شما) نوشتن رو همین جا بعد از مدتها شروع کنم و خواستم همین جا ازتون تشکر کنم. :)
البته میدونم که به خوبی نوشته های شما نمیشه ولی تا جایی که میتونم سعی میکنم بهتر بنویسم. 
خب طبق معمول همیشگی قرار ها تقریبا البته زود رسیدم این بار رو هم. نشستم تنها تو کافه تا بچه ها بیان. یه خورده هم گرمه. کاش زودتر بیان هیجان زدم تا بعد از مدتها ببینمشون. و انتظار چه سخته زمان واقعا کند میکذره. با این که حتی ابی داره میخونه :))) البته اهنگ های قدیمیشو ترجیه میدم. 
از ده سالگی شاید هم قبل تر، خیلی رویا پردازی میکردم. البته فکر میکنم خیلی از بچه های هم سن و سال من در آن دوران مثل من به رویاپردازی میپرداختند.
آن زمان ها این رویاپردازی ها بیشتر بر اساس کارتون ها و فیلم هایی که می دیدم بود. فیلم هایی مثل مگامن،جادوی درون، آکویلا، ساعت برناردو ... .
هر چه بزرگتر شدم نه تنها این رویاپردازی ها کمتر نشد، بلکه بیشتر هم شد. 
غرق شدن در این رویاها یک عادت شده بود. اما در طول زمان خود ماهیت رویاها تغییر کردند که البته ا
لبم ۵ تا تبخال ردیفی کنار هم‌ زده 
دو روزه تو حالت تزریق ژل لب ، سوزن سوزن میشه .‌.‌
یه داستان غمگین تو اینستا خوندم بچهه مرد ...اشکم دم مشکمه
از شما چ پنهون تازگی ها به بچه دار شدن در آینده هم فکر می کنم 
به این که یه سفید معمولی میشه مث من یا یه بور بلند بالا مث بنی 
حتی به اسمش 
به اینکه چقدر حرف دارم براش...
دوست دارم دختر باشه از جنس خودم 
نمی خوام پزشک مهندس بشه تا دیپلم بخونه دوسش دارم فقط یاد بگیره شاد شاد زندگی کنه...البته میدونم به من و بنی
توی این چند وقت درگیر راه اندازی یک وبلاگ و کانال و گروه تلگرامی برای آموزش مباحث نظام مهندسی (رشته تأسیسات مکانیکی) بودم. و البته به آن قضیه جزوه نویسی که قبلا گفتم را پیش می‌برم. تا حالا هفتجزوه نوشتم که جهارتایش منتشر شده. این جزوه‌ای که الان درگیرش هستم(سایکرومتری و تبرید) دارد خیلی خوب و مفصل از آب در می‌آید. 
درآمد؟ بعید می‌دانم اگردرآمدی هم داشته باشد قابل توجه باشد. شاید بعدا منجر به تدریس شود. آن هم البته کسب درآمد از آن هم سخت است ه
یاهو
دو شب پیش به نازنینی میگفتم احساس میکنم مرگ و زندگی توامان درونم جریان داره. زندگی با غلظت کمتر. مرگ با قدرت بیشتر. 
مرگ یا دقیق تر، تصور نیستی، ارزشها و آرزوها رو درونش می بلعه. زندگی باز میخواد توی این عرصه تاریک رخ بنمایانه. در برابر بی نهایت نیستی، البته که سوسویی بیشتر نیست. البته که زندگی فریباست. اما آری گفتن به زندگی دشواره.
این روزها که بیماری اپیدمی باعث شده همه توی خونه بمونند البته اگر لطف
کنند و بمونند ؛ آدم واقعا دلش می گیرد ، البته دقیق نمی دونم دل آدم می
گیرد یا قلوه اش یا ... به هر حال ، احوالات غریبی بهمون دست می دهد
گاهی چنان مضطرب می شویم که یقین می کنیم که اخلاقا ، عرفا ، علما
و هرچه عن یا ان داریم حق نداریم از خونه بیرون شویم.
ادامه مطلب
و این رو ببیننننننننن: 
البته مهم ترین ویژگی شغل دلخواه من اینه که بشه توی خونه و درحالی که پشت میز کار خوشگلم که با سلیقه ی خودم مژگانیزه (!) شده نشسته ام انجامش بدم.که فعلا تحقیقی راجع به طراحی وب نکردم و نمیدونم از این جهت چه جوریاس.+اینو ۱۴ تیر ۹۶ نوشتم و از اول امسال که ۹۸ هست چنین شغلی رو دارم :)))) وای که فقط میتونم بگم شکر. شکر. شکر . شکر که هرچی من میخوام و به نفعمه رو بهم میدی خدای عزیزم. شکر شکر شکر شکر :) البته طراحی وب نیست اما مدل مورد علاق
امروز به استاد بانک اطلاعاتی گفتم پروژه‌تون ترم قبل سخت بود؛ گفتش شما سر امتحان اشتباهات منو میگی، بعد با این استعدادت میگی امتحان سخت بود؟ تعجب میکنم :) 
بعدم اخر سر گفت دختر خوب و دانشجوی خوبی هستی :) 
اصلا کیف کردم، البته اینم بگم که با این اوصاف تصور میکنم اون روزی که کفت یه سریا که تو این کلاسم داریم من برگشونو میبینم میدونم درست نوشتن، منظورش به من بود، البته مطمئن نیستما. اما خب همین هم ما را بس :)
بسم الله
 
تقریبا یکی دو هفته ای شده که مشغول نوشتن در تلگرام شدم.شاید خیلی وقت بود که در مقابل این نوع کانال داشتن مقاومت میکردم و البته دلایل خودم رو هم داشتم.به نظرم حرف ها گم میشه توی شلوغی و سرعت تلگرام و البته مثل بلاگ نوشتن درگیر فضای باز و جریان اطلاعات نیست.ولی دسترسی راحت تر بهش شاید یکم تشویقم کرد که فعالش کنم!اینجا هم البته لینکش رو میذارم کسی خواست بیاد مطالعه کنه!
روزهایی که اینطوری احساس خورد شدن زیر سیستم رو میکنم سعی میکنم برا
امروز کلاس زبان مثل باقی روزها بود. بعد از خرید کردن حدودهای ساعت سه نیم چهار خونه بودیمو نهار تخم مرغ خوردیم ://// بی هیچ میلی البته من خوردم چون فقط گشنم بود. از اون موقع هم نشستم دارم کتاب میخونم. ما عکس را از جنبه ی زیبایی شناسی مصرف میکنیم نه جنبه ی سیاسی... یسری جاهاش خب فهمیدنش هنوز سخته یعنی سوال بر انگیزه که منظورش چیه. البته که متن ساده است فقط از همون سادگی شاید سختش میکنه. البته زیادم ساده نیست. نمیدونم. بگذریم شاید چرت گفتم. خلاصه که ی
کناب وفور کاترین‌ها تموم شد. تمش مثل فیلمهای دبیرستانی و نوجوونی خارجی بود و خیلی ماجراجویی و اینا داشت. البته که چیز باحالیه اما بیشتر به نظر میرسید نویسنده دنبال اینه که از روی کتاب فیلم بسازن یا حداقل برداشت من این بود. کلا به نظرم نحسی ستاره های بخت ما خیلی بهتر از این بود. اما خب این کتاب هم حرفایی واسه گفتن داشت. و البته مثل هر کتاب دیگه‌ای چیزهایی یاد میداد به ادم.
 
آنا کارنینا جلد یکش چند روز پیش تموم شد که البته من ترجمه خوبی رو انتخا
خستگی و کسلی این روزا خیلی اذیتم میکنه البته یکمم تنبلی شاید ولی باهاش مقابله میکنم خیلی سخت 
انگار دقیقا وقتی میخوای کار بزرگ انجام بدی و تا وسط راه پیش میری یهو یه تنبلی و بی حالی میاد سراغت که میخواد به هر راهی شدی سد راهت بشه و اتفاقا بعضی وقتام موفق میشه متاسفانه
فقط کاری باید بکنی اینه که خیلی قاطعانه و محکم در برابرش بایستی 
از این که صبح ها دیر پا میشم خیلی بهم میریزم البته نه ساعت ۱۰ و ۱۱ دیرتر از اون موقعی که باید پاشم بیدار میشم 
ال
من از اونایی ام که همیشه خودم رو تصور می کنم دارم برای یه نوجوون درد و دل می کنم...مطمئنم اگه روزی به اون بچه  بگم اینترنت رو از ما قطع کردن و دلایلش رو شرح بدم وحشت می کنم...البته قول میدم هیچ وقت تو این خراب شده هیچ موجود زنده ای رو به دنیا نیارم و اگر خدایی نکرده موفق به رفتن نشدم حتما یه بچه از یتیم خونه  واسه خودم میارم،  شایدم از خانه سالمندان یه پیرزن غرغرو برای پر کردن تنهایی خودم البته اگر‌ وضعیت مالیم پیشرفت کنه و اون آدم بتونه کنارم زن
کتاب "کوچولوی اضافی" یه داستان واقعی و البته جالب...
وقتی این کتاب را می خوندم یادم اومد که برای خاله گرامی ما هم، چنین اتفاقی افتاده بود و البته خدا را شکر به خیر گذشت...امان از این دکترهای صرفاً آمپول زن!(لبخند)
کتاب خوبیه...پیشنهاد می کنم بخونید...
نصف روزه تموه...
خصوصا برای کسانی که اهل خاطره نویسی هستند، خواندنش خالی از لطف نیست...

از اینجا می تونید دانلود کنید
شاید کمی دیر
اما ما هم به تلگرام مهاجرت خواهیم کرد.
اینجا البته شاید، گاهی، مثل حالا، باز هم آپ بشه. اما اونجا احتمالا بیشتر مزخرفات من رو بتونید بخونید.

محل زیست جدید ما:
این آدرس رو توی تلگرام بزنید و روش کلیک کنید:
 @FaeziFard
البته ات‌ساین طبعا اولین حرفه، اینجا افتاده اون طرف :)
مثل کابوس میمونه. وضعیت این روزای کشور و البته جهان. کورونا اومده و درمانی براش نیست و واکسنی هم نیست.  همه ماسک زده و دستکش پوشیده و البته بعضیا بدون ماسک و دستکش که خیلی نگرانشونم. مردم کشور ما که سیل و زلزله و تحریم و گرونی رو هم دارن! واقعا وضعیت بدی شده. نگرانم و ناراحت. به خصوص که دم عیده! از کلی وقت پیش فکر میکردم که میرم سبزه میگیرم، چیزای هفت سین، لباس خونه برای توی عید که تازه و نو باشه. البته تمام لباسای عیدم رو خریدم و دو تا قلم رو هم سف
خوب این چند مدت اخیر خیلی کم حرف شده بودم ( البته یعنی کمتر مطلب میزاشتم) و برای همین گفتم که یه مطلب بزارم البته بهتره اسمش رو بزارین هرزنامه ولی خوب به هر حال مطلبه. الان که دارم اینو با گوشی 5 اینچی مینویسم و جای/ گ/ رو با /و/ قاتی میکنم خواهرم که تازه کنکور تموم شده و منتظر نتیجه ها هست زل زده به صفحه گوشیم و داره از فضولی میمیره دوستم که رفته شهرستان زنگ میزنه و میگه که مشق های زبان رو بگو و بعد من میام و ادامه مطلب رو مینویسم و همه این ها در 5 دق
سلام کاربران گرامی همانطور که میدانید این قالب رو خودم طراحی کردم البته از آقای محمد صالح و محمد فاضل گل محمدی هم راهنمایی میگرفتم این قالب استودیو پارادوکس بود ولی به دلایلی هک شد و روی قالب دیفیس بودمنم از قالب یدونه ریکاوری ازقبل داشتم البته بازی که میساختم رو هم از عصبانیت حذف کردمو گفتم اگه وبلاگم هک نمیشد منتشرش میکردم البته اون بازی هم یدونه باگ اساسی داشت که تو انجمن هم نتونستن حلش کنن البته قبلا نداشت من بازی رو یکم دستکاری کردم ک
شاید در این سال های اخیر با نام رپورتاژ خبری و یا رپورتاژ آگهی زیاد برخورد کرده باشید اما آیا با این نوع تبلیغات آشنائی دارید؟ اگر آشنائی ندارید بد نیست که ادامه این مطلب را مطالعه فرمائید.
رپورتاژ خبری نوعی از تبلیغات برای سایت شما که همان کسب کار شما ادمین های عزیز است می باشد با این تفاوت که پر محتوا تر و البته مانگار تر و قابل درک تر نیز است
در این نوع تبلیغات شما از چندین عکس و البته محتوایی با جزئیات کامل از کسب و کار خود را به صورت یک مقا
در دیدار رمضانی دانشجویان: یکی از دانشجویان درباره خصوصی سازی سؤال کرد و خواستار توقف آن بود/ البته در خصوصی سازی خطاهای بزرگی صورت گرفته که بنده هم مکررا تذکراتی داده ام. اشکالاتی هست. منتها اصل خصوصی سازی نیاز مبرم اقتصاد است؛ این از جمله اشکالات ساختار بود که اصلاح شده است/ البته در عمل اشکالاتی وجود دارد؛ خطاها و بی توجهی ها و لغزشهایی صورت گرفته که باید جلوی لغزشها را گرفت.
در دیدار اساتید: امسال راهپیمایی روز قدس مهمتر است بخاطر این کارهای خیانت باری که بعضی از دنباله های آمریکا دارند در منطقه انجام میدهند برای جا انداختن معامله قرن؛ که البته جا نخواهد افتاد و هرگز تحقق هم پیدا نخواهد کرد و حتما در این قضیه هم شکست خواهند خورد. منتها فرقش با گذشته ها این است که حالا صریحا میگویند میخواهیم مسئله فلسطین را از مسائل مطرح دنیا حذف کنیم؛ البته چنین کاری را نخواهند توانست و ناکام خواهند ماند.
یه عشق عجیبی دارم که البته می دونم زیاده و اصلا هم خوب نیست ، اما چه کنم که وبلاگ نویسی رو خیلی دوست دارم .
دیروز
اتفاقی دو تا از وبلاگ های مربوط به سال 91-92 رو دیدم که خیلی برام جالب
بود .. نظر الانم نسبت به اون موقعم اینه که خیلی خنک بازی در میاوردم !
اصلا احساس می کنم که دیدگاهم نسبت به مطالب وبلاگ های قبلی خیلی متفاوت تر
و البته پخته تر شده .. بهرحال جای شکر داره و حداقل می دونم که از نظر
شخصیت و دیدگاهی یه تغییرات مثبتی کردم .
ولی این بار تصمیم
سلام و عرض ادب!من مصطفی میزانی هستم. مهندس برق گرایش قدرت از دانشگاه سمنان.
در دوران تحصیل و البته پسا تحصیلم دغدغه‌هایی داشتم و دارم که دوست دارم بهشون بپردازم...
خیلی از دانشجوهای دور و اطراف من و صد البته خود بنده نیازهایی داشتم در زمان تحصیل که فکر می‌کنم به هیچ وجه برآورده نشد! و دلم نمی‌خواد عبث و ابتر باقی‌ بمونه. ایشالا که مسیر درستش رو طی کنه به جای خوب هم برسه.
ممنون می‌شم از دوستان عزیزی که دنبال می‌کنن بنده رو، در صورتی که کمکی از
و من خدا خدا میکنم عروسی پسرعموجان بیوفته بعد کنکور نه قبلش که کل برنامه هام میریزه بهم! :( (عروسی بعد از تموم شدن قضیه ی کروناست) البته ناگفته نماند تاریخ کنکورمونم تغییر کرده و اصلا نمیدونیم کی قراره کنکور بدیم! 
یکی نیست بهشون بگه این همه مدت صبر کردین عد باید بیاین وسط کرونا مزدوج بشین؟! مگه دختره داشت فرار میکرد؟! البته هیچ مراسمی واسشون گرفته نشده فقط صیغه کردن تا بعد که همه چی به روال عادیش برگرده ...
دیگه وقتشه pinterest رو شخم بزنم واسه مدل
ترابزون شهری جالب در ترکیه است که به تازگی برای سفر در بین ایرانی ها محبوب شده، من تور ترابزون رو خریدم و امیدوارم شهر جالبی برای سفر باشه من دی ماه راهی این شهر می شم لطفا اگر شما به ترابزون رفتید منو راهنمایی کنید البته به مطلب جالب خوندم که اطلاعات خوبی بهم داد و البته اطلاعاتم در همین حده الان مطلبش این بود: معرفی ترابزون
لطفا راهنماییم کنید.
قیمت تورهای استانبول ارزان در فصل های گوناگون کلی تفاوت می کند ، برای نمونه در فصل بهار بها کمی بالاتر می رود که البته این فرمایش به سبب استقبال بسیاری از افراد از تور استانبول نوروز ninety eight است که اتفاق می افتد ، ولی برای این که بتوانید استانبول در فروردین را متفاوت تر از سال های پیش تجربه کنید و البته از کل مهم تر ارزان تر از سال های پیش در هنگام ایام عید به این شهر سفر کنید می بایست از تورهایی که در میانه ها بهمن ماه در اخیتار شما قرار می دهد
خی امروز اولین کلاس دانشگاه بود دانشگاه فرهنگیان 
ساعت 7/30شروع رفتیم سر کلاس استاد اقای وردی بود کلا استاد خوبی بود؛
از این که ما بهترین انتخاب رو کردیم که امدیم فرهنگیان و از این که الان فارغ التحصیل ها بیکارند و کار نیس صحبت کرد تا درس که مبانی فلسفه بودو ما جزوه نوشتیم البته تا جایی که تونستم ادامشو از روی صوتی که صادق گرفت ؛
الان میخوام گوش کنم و بنویسم ؛بعد از ظهر هم که کلاس دارم ساعت 16/30 به امید خدا البته دنبال کار های کتابخونه ام که بتون
نمی دونم چرا...یهو هوس کردم روزنامه اش کنم!!!یادگذشته ها...گذشته هایی که بابام برام کتابها رو جلد می کرد. البته جلد نایلونی...یه روز سرم زد، کتابام رو روزنامه کنم. روزنامه و نوار چسب دم دستم بود. شروع کرده بودم که از راه رسید...از دستم قاپید. نذاشت خودم جلد کنم. جلدشون کرد. با روزنامه. بدون چسب زدن. بهم توضیح داد که جلد کردن کتاب با روزنامه نیازی به چسب نداره... البته به شرطی که روزنامه خوب تا بخوره...#یادش_بخیر #بابا
فردا میشه دقیقااااا یکماه که هرهفته امتحان داشتم 
دقیقا یکماهی که همه کارا بدو بدو انجام شدن
و البته فردا تموم میشه و انشالله گوش شیطون کر تا10روز اتی امتحانی نداریم(البته همچی لش هم نمیشیم و یه امتحان عملی سخت درپیش دارم)ولی جای شکرش هست دوتا شنبه فعلا امتحان ندارم
برنامم واسه این ده روز فارغ از خوندن برای امتحانم و البته اون یکی امتحانم ،کتابایی خریدمو میخونم:///خیلی دوست داشتم به مامانبزرگم سربزنم ولی حقیقتا نمیصرفه:( خلاصه اینکه اصلاااا
قول و وعده های امروز برا من مشکوکه، شما که سود سهام عدالت رو میخواستی قبل عید بدی ندادی، مناطق سیل زده رو میخوای با این روبراه کنی؟ من که راضی نیستم، حالا بگو که من ضدانقلاب هستم ولی بدون که من خود انقلاب هستم، من یکی از مستضعفین پابرهنه در راه امام روح الله هستم، البته بودم و خواهم بود، تو کی هستی؟! این بارندگی ها و سیل فعلا قصد تمام شدن نداره، کامپیوتر من هم زیر آب رفت و قص الی هذا، البته واس خودم چیزی نمیخوام، کارت بسیج ندارم، کارمند جایی ه
دریافت
حجم:3مگ
سلام به دلیل یه روز عقب موندن ازتون عذر میخوام  برای شرکت در این بخش اول باید این پیش نیاز هارو داشته باشید:
1 کشیدن نقاشی البته باید قطعه قطعه بکشید یعنی دست و پا و سر به بدن متصل نباشد چون در آینده انیمیت نمی شود
2داشتن گوشی دوربین دار و عکس گرفتن از نقاشی
خوب اول باید با ابزار های خطی پینت از روی خط های نقاشی برید مثل آموزش البته یادم رفته در ویدیو نشانگر موس رو روشن کنم 
آموزش بعدی کار با فوتوشاپ:)
۱- بازی‌هامون توی پاویون و خنده‌هامون از ته دل۲- سودهای خوب توی سالِ خوبِ بورس۳- اولین اینتوبه‌کردن‌های موفقِ نسبتاً تنهایی و حس خوبش۴- حسِ خوبِ این که یه نفر واقعاً اینقدر دوستت داره، و از همه جهت قبولت داره...۵- پیامکِ یهوییِ اولین حقوق اکسترنی (عملاً اولین پولی که تو این مسیر گیرمون اومده) به مبلغ ۳ میلیون و چهارصد. البته حقوق چار ماه رو یه باره دادن :))
۶- نوشتنِ کلمه‌ی «دکتر» برای اولین بار، پشتِ اسم‌مون روی کارت...۷- گروه‌بندی با بچه‌ها
حال ندارم بنویسم
فقط اینکه حس میکنم خیلی دارم سخت میگیرم بش
خیلی دارم میکشم عقب خودمو.
میدونی من تمامِ روز رو بهش فکر میکنم و تمامِ شب.
و همه ی لحظه هایی که دارم کاری انجام نمیدم یا میدم.
واسه همین وقتی پیام میده، خیلی کوتاه جواب میدم، چون درواقع دارم باهاش زندگی میکنم.
البته که اون نمیدونه.. ولی خب.
و البته که طرز برخوردِ خودش باعث شده انقد کوتاه و سرد جواب بدم.. ولی خب.
.
.
.
از عشق سخن باید گفت
همیشه، از عشق سخن باید گفت..
این روزا زندگی خیلی جالب شده برام . البته خود زندگی نه ، بلکه رفتارای آدما ، عکس العملاشون ، یا به قول نا معروف لایف استایل آدما و نحوه بر خورداشون با مشکلات.از بس جالبه که به طرز مسخره ای دلم می خواد بزنم زیر گریه. خیلی دلم می خواد برم ازونی که همیشه فاز مثبت اندیشی داشت و ادعا می کرد زندگی خیلی خوبه و می گفت همیشه باید شاد بود و از حال لذت برد ، بپرسم :چطوری ایرانی؟! :)البته شاید کرونا گرفته ; مرده :)زمان : یازده و پنجاه و نه دقیقه قبل از ظهرمکان : م
همین چند دقیقه پیش داشتم تو سایت https://www.gsmarena.com میگشتم و گوشی های جدید رو نگاه میکردم.
دیدم برای گوشی Samsung Galaxy Note Plus (البته نسخه ای که 5G نداره) قیمت زده هزار و صد یورو.
حساب کردم با پول ما تقریباً میشه پانزده میلیون تومان! البته این قیمت برای کشورهایی هست که به صورت قانونی و مستقیم عرضه میشه و وقتی وارد ابران بشه بس که دلال بازی در میاد و دست به دست میچرخه تا به دست مشتری برسه، قیمتش خیلی بالاتر میره.
یعنی ارزش داره تو ایران این پول رو بدی این گوشی
بسمه الحکیم
با تقدیم سلام 
این وبلاگ را  حدود سالهای 1395 راه انداختم برای ارتباط بهتر با دانش جویان عزیز 
که بدلیل رواج فضای مجازی و البته مشغله های کاری، رهایش کرده بودم 
اکنون قصد دارم به حول و قوه الهی آنرا مجدد راه اندازی کنم
 
هدف کنونی ام، ترویج اندیشه هایم است 
و البته ارتباط با دانشجویانم، در ادامه رَوند گذشته 
 
پیشاپیش از همفکری تمامی مخاطبانم سپاسگزارم
و مشتاق خواندن و شنیدن نظرات ارزشمندتان هستم 
 
والحمد لله اولا و آخرا 
شستا در مقام بازوی سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی در دو سال اخیر تاکید دارد سیاست واگذاری بنگاه‌ها را در پیش‌رو دارد و البته در یک سال اخیر نیز تاکنون دو لیست واگذاری را اعلام کرده است. در تازه‌ترین لیست واگذاری‌ها این شرکت اقدام به انتشار لیست واگذاری 41 شرکت زیرمجموعه خود است که از این تعداد 15 شرکت بورسی به چشم میآید. البته نکته حائز اهمیت آن است که این لیست نسبت به لیست قبلی که توسط شرک
ادامه مطلب
آزمایش خون دادم و از دیشب که جوابشو گرفتم غمگینم.
اینجانب با ۲۵سال سن و ورزش مداوم قند خونم ۸۷ بود!!!
البته دلیلشم هله هوله هاییه که این چند ماه بی رویه خوردم.دیگه لب نمیزنم به هیچکدوم.
حالا اینا همه به کنار.با TSH چه کنم که عدد ۱۰.۸۲رو نشون میده(تیرویید که میگن نرمالش بین ۰.۴تا ۴ هست) فکر کنم تیروییدم به شدت کم کاره.
میگم چرا یه مدت ریزش مو دارم و پوست دستم معمولا خیلی خشک میشه.شاید دلیلش همین کم کاری تیرویید باشه.خیلی هم زود خسته و بی حال میشم.
 
ال
فکر می کنم در حق خودم کوتاهی کردم 
چون بازم دارم دچار افسردگی میشم 
البته بی دلیل نیست شاید چون کارام زیاد شدن و پولام کم ..
پول در آوردن خیلی سخته 
میشه به بنی بگم واریز کنه اما زشته ...
و دلیل دیگه ش دفاع نکردن از حق خودمه 
به خودم قول دادم دفاع کنم ...ولی مث احمقا سکوت کردم.
وقتی دروغ و دورویی و یکیو میبینم همش از خودش تعریف میکنه حالم بهم می خوره و امان از سکوت....
البته تغییر فصل هم بی تاثیر نیست گاها با اومدن بهار دلم میگیره
خلاصه نمی دونم چه مر
https://www.isna.ir/news/99022115286/%D8%AA%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DA%AF%D9%88-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C
«تو دروغ‌گو هستی!» این کنایه و توهینی است که از سوی دو مدیرعامل سابق و البته تا حدودی محبوب پرسپولیس روی آنتن زنده تلویزیون مطرح شد؛ دو مدیرعاملی که در دوران خود، روزهای خوبی را برای هواداران پرسپولیس رقم زدند و البته نکات منفی بسیاری را نیز از لحاظ مالی به باشگاه تحمیل کردند.
مشاهده مطلب در کانال
دو الی سه روز دیگه قراره برم برای مصاحبه و در حال آماده شدن و انتخاب لباس ها و این موارد هستم.
 
موهام رو هم کوتاه نکردم . عکس هم نگرفتم و دیپلمم رو هم باید بگیرم از مدرسه.
 
فقط نمیدونم وقتی بپرسه آخرین کتابی که خوندی چی بود ؟ بگم شازده کوچولو که مربوط به 5 سال پیش هست اشکال داره یا نه .
البته کتاب الکترونیکی هم حساب کنیم یک رمان دو سال پیش خوندم که البته قشنگ بود ولی خب باز هم خیلی قدیمی هست .
 
خیلی میترسم
من اطلاعاتم خیلی کمه . خصوصا شرایط اجتماع
درد کلمه ‌ایست که همیشه ناپسند به نظر می‌رسد و با شنیدنش حس ناخوشایندی به ذهن متبادر می شود. البته بحق هم باید چنین باشد اما دردها همیشه بد نیستند و گاهی نتایج خوبی می‌توانند داشته باشند. بعضی دردها آثاری از خود بر انسان برجا می‌گذارند که بعدها می‌فهمیم که آنقدر هم بد نبوده‌اند. به طوری که انسان درد کشیده در جامعه امروز بشر انسان متعالی‌تری به نظر می آید. انسانی که بی‌تفاوت از کنار درد‌های دیگران نمی‌گذرد، انسانی که سعی می‌کند بر دیگر
ارتباط با خویشان که از آن به صله رحم تعبیر می شود، در نوروز بسیار جلوه می نماید که دین بسیار بر آن تاکید دارد؛ و البته موجب اندک جدایی از شبکه های اجتماعی و ارتباط با دیگران و البته اجتماع خواهد بود که در اخبار اسلامی به پاره ای از آثار آن اشاره شده است.
ادامه مطلب
خب فیلمشم رفتم دیدم. من فک میکردم کل سه جلد تو همین فیلمه بعد فهمیدم نه هر کتابش یه فیلم جداست. که البته خیلی خوشحال شدم؛ چون تقریباً همه‌ی اتفاقات کتاب توی فیلم هم بود و حتی فیلم خیلی جذاب تر بود به نظر من. اابته فیلمش هم دوساعت و خورده‌ای بود. خشونتش کمتر بود و ( اسپویل )  واقعاً اونجایی که چاقو زد تو دست ژنین خییییلی با حرکتش حال کردم. خیلی D: 
 
اولش گفتم این چه بازیگریه برا نقش تریس انتخاب کردن. این یه چوب خشک واقعیه :)))))) من یه چهره‌ای شبیه
اخه تو شعور داری؟ تو چیزی حالیت میشه؟
دریغ از سر سوزنی که یاد بگیری به علایق بچه ت احترام بذاری! درررریغ!!!
مگه خونه جای کارای مزخرف توعه؟ که ما باید ساکت بشینیم هیچ کسم باهات حرفی نزنه تا جنابعالی به کارات برسی؟ #پررو_جماعت!
برگشتی به محمد میگی (البته گفتن که نه، با اون حالت مسخره ی همیشگیت ) که عکس اینارو به من نشون نده، البته گفتی عکس این سگا رو به من نشون نده ! 
قبلشم اومده بود با یه دبه تنبک بزنه که گفتی برو یعنی چی این کارا...
الهی که بمیری و د
خب این مرگ خیلی چیز هاست و شروع خیلی چیز های دیگه؛ چون از شروع برگشت علاقم به زبان فرانسوی شروع شد و پایان یه چیزی که اسمی براش ندارم. قاصدکی که فوت شد هیچ وقت دونه هاش بر نمی گرده پراکنده میشه و بذر سفیدش جاهای دیگه کاشته میشه؛ رابطه ی ما همون قاصدک بود که چندین سال مراقبش بودیم و حالا فوت شده . برگشتی در کار نیست 
البته که تو نور آبی دوست داشتنی ای بودی و البته که قلب من شیشه ای بود ؛ ولی همین طور که گفتم 
همه چی تموم شده :)
 
 
15 روزه که نیستی
15 روز
هر روز و هر ساعت، دقایقم را به انتظار تو نشستم
می دانم باور نمی کنی و تصورت اینه که دارم حرفهای قشنگ و عاشقانه می زنم
 
گفته بودم بهت که یه ارتباط یه طرفه از تو به من همیشه وجود داره
همیشه
می تونستی هر از گاهی پیامی بفرستی "حتی یک طرفه" و مثلا از من بخواهی که جواب ندهم
این جوری حال من هم خوب می شد
مثل حال تو که البته همیشه خوبه خدا را شکر
 
اون ارتباط
همیشه برقراره
البته تا روزی که من زنده باشم
یادم کن، نه توی دلت
جوری یادم کن
بسم رب‌ المهدی(عج)شروع دوباره برای این وبلاگ که تقریباً پس از 4 سال تصمیم گرفتم مطالب و یادداشت ها و البته مطالب مهم قدیمی خود را در آن قرار بدهم البته این «مصیر» در فضای مجازی هم راه افتاده بود که دیدم بهتر است در این وبلاگ هم مسیر «مصیر» ادامه پیدا کند.باشد که قابل استفاده باشد.

t.me/masir_m
➡️ https://www.instagram.com/matinmontazami
➡️ https://twitter.com/matin_montazami
دونکته در بحث جنجالی قبلی جاموند که به زبونم نیومد بگویم یک امر به معروف دو موکل و وکیل دیگه تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل که اولا وقتی حرف از دلسوزان میشه باید فورا یاد امر به معروف و نهی از منکر بیافتیم که همیشه در جامعه ما سست و کنده متناسب با آرمان ها نه الگوی غربی ویا همراه با مشکلاتی همچون افراط و تفریط و حسادته البته جامعه پیشرفته شده دیگه باید امر به معروف یک سیاست و گروهی باشه یعنی پول بدن به فلان نهاد که کار کنه و یه نفر به تنهایی
وقتی بیکاری قدر فرصتی که داری رو نمیدونی و وقتی میری سر کار حسرت یک ساعت بیکاری رو میخوری...
الان به خودم میگم که اگه وقت داشتم واقعا می‌تونستم بخونم و یه آزمون رو قبول بشم.ایشالله یکی دو سال دیگه که این پروژه که تموم شد و پتروشیمی ساخته شد ، میرم سفت میچسبم هم ارشدمو میگیرم و هم به صورت بسیار جدی واسه آزمون های استخدامی میخونم.
آزمون های استخدامی زیادی شرکت کردم ولی خوب جز یه مورد ، هیچ کدوم به مصاحبه دعوت نشدم.آخرین آزمونی که شرکت کردم نیروگ
جنگیدن برای زندگی رو شاید بشه از همین بچه ماهی یاد گرفت ... که یک هفته ای میشه خودشو با استتار زنده نگه داشته ... چند روز دیگه هم تحمل کن قول میدم میارمت بیرون...
البته که من هم روحیه جنگجو دارم، فقط گاهی خسته و قفل میشم!
و صد البته که قوی هستم، فقط گاهی نیاز دارم یک دل سیر گریه بکنم برای همه نشدن ها یا دیر شدن ها...
کی  از دل اون بچه ماهی خبر داره؟!
 
*امروز تولد شهید عباس دانشگر هست!  :-)
من دارای اضطراب اجتماعی هستم از ان ادم های اعصاب خورد کن کسل کننده ای که هیچ وقت نمی دانند چگونه باید ارتباط برقرار کنند و روی هر حرفی دو قرن فکر میکنند اخرش هم حرف ها و کارهایشان نا بجا و نادرست از اب در می اید که گاهی هم بی احترامی یا گستاخی و البته غرور برداشت میشود و بدون شک از تمامش  بردلشت میشود که چه انسان احمقی هستم که البته نمی توانم منکرش شوم ...حتی ممکن است چند بار پیام هایم را ویرایش کنم ...مسخره این است که برای جواب یک حالت چطور است س
روی گوشی هوشمند راننده اسنپ یک نرم افزار هست که مدام تقاضاهای سفرهای درون شهری را اعلام میکند.
درخواستهای متعدد و البته متنوعی می آید که البته بستگی دارد ماشینش را کجا پارک کرده باشد و
رمز اول و آخر موفقیت در رانندگی اسنپ این است که خوددار باشد ، یعنی هر درخواستی را قبول نکند و دقیق تصمیم بگیرد آن هم ظرف 10 ثانیه .
برخی درخواستها کوتاه مسیر هستند و کم قیمت و برخی طولانی و البته قیمت دار ، منتها ممکن است سر از برهوت در بیاورد.
خلاصه راننده اسنپ ب
سلام
قرار بود من هر روز یه نوشته داشته باشم ولی ظاهرا توفیق نبود که سعادت نصیبتون بشه و مطالبم رو بخونین
 
خب داشتم میگفتم امروز از اون روزا بود. صبح باید میرفتم دندون پزشکی اونم کجا؟ شهرستان
 
بعد که تموم شد گفتم چه کاریه منم میرم یه دوری توی بازار میزنم یه کم دلم واشه.
شما هم میدونین یه خانم که توی بازار دور بزنه یعنی چی؟
البته همیشه اینطوری نیستا یه وقتهایی عنایات خاص خدا شامل حالمون میشه و رزقمون رو از توی بازار با خودمون میاریم خونهکه الب
پارسال این موقع تازه از استرالیا برگشته بودم شاید...
خوشحال از موندن توی اتاق قشنگم....سالی پر از ارامش و ثبات و اشپزی و رفیق بازی رو گذروندم...
و البته سالی که با اطمینان فکر میکردم هم یه انسان دوست داشتنی پیدا کردم و هم میدونم نقشه ام برای اینده چیه...
امسال...این روزها خسته از سفر برگشتم و خونه نداشتم...
با رفیقام خداحافظی کردم و میرم جایی که طول میکشه تا به ثبات برسم...
هیچ کسی رو ندارم که با اطمینان بگم میخوام همه عمرمو باهاش بگذرونم و البته هیچ
همیشه از این می‌گفتم که برخلاف برخی از افراد عشقِ خاصی به رشته و شغلی ندارم. هنوزم شاید درمورد کلمه عشق، نظرم همون باشه! ولی خب الآن  بیشتر از هر وقتی می‌دونم که دلم چی می‌خواد بخونم کل عمرم: فلسفه.
FINALLY FOUND IT
البته در واقعیت روان‌شناسی می‌خونم! چون علاقه‌مندیِ شماره‌ی دوم منه و البته آینده‌ی شغلی بهتری داره نسبت به فلسفه. به هرحال دقت کنیم که یک فیلسوف آزاداندیش بدون استقلال مالی کلاس نداره :)))
اون دختر سال پایینی بود اومد جزوه رو گرفت؟گف دوهفته ایی میارم بعد دیگه پیداش نشد...البته که پیداش میشد صاف صاف گستاخانه توی چشمام نگاه میکرد
چیزخانم الان پیام داده مرسی بابت جزوت برات میارمش فردا هستی؟؟؟
بهش گفتم ممنون میشم بندازیش سطل اشغال البته اگه بعد6ماه هنوز باهاش کار داری باشه:)لطفا هم دیگه بابت جزوه پیام نده
لحنم؟به خودم مربوطه
به گزارش دورتموند ایران ، طبق شنیده ها ماریو مانژوکیچ مهاجم 33 ساله یوونتوس ایتالیا در سید خرید دورتموند قرار دارد.
مانژوکیچ کروات که در سال 2015 از اتلتیکو مادرید به یوونتوس پیوست، مد نظر دورتموند قرار گرفته است.
او البته سابقه بازی در بایرن مونیخ را نیز دارد و با جو بوندسلیگا و تیم های آلمانی تا حدودی آشناست.
او البته با وجود گذشت 13 هفته از سری آ در سال 2020-2019 حتی یک دقیقه هم برای این تیم بازی نکرده و پیشنهاد این تیم آلمانی می تواند او را وسوسه ب
سلام
من موشمو میخوام... منظورم همون موسه
امروز موقع صحبت کردن با یه آدم مغرور و از خودراضی که داخل همین وبلاگ بود، موس لپ تاپم کلیک چپش خوب کار نمیکرد که اول فکر کردم از سایته، بعد متوجه شدم که از موس خوشکلمه، خیلی موسمو دوست داشتم و دارم، خیلی موس خوبی بود، موس فابریک ایسوس بود...
خدایا هم لازم دارم موس و هم پول ندارم... از کجااااااااااااااا آآآآآآآآآآآآآآخههههههههه؟؟؟؟؟؟؟
منم بازش کردم اما کاری نشد... البته اگه دستگاه لحیم داشتم شاید درست می
گوشی جدید:)) از لحاظ  رنگ و به قول سروش کد گذاری  شده:)) ^__^
بهترین قسمتش اینه که اینستا و توییتر و واتس آپ و تد  تاک و پینترست  و همه رو با هم میتونم داشته باشم و از جا نداشتنش  کفری نمی  شم:)) البته هنوز بخش یادداشت های گوشی قبلیم، محبوب ترینه^__^
پ.ن: امروزم که زبان دارم و به به:)))
پ.ن۲: خدایی به چی پست قبل دیسلایک دادید آخه -__- فدا سرتون  البته:)) همینکه فحش نمی دید سپاسگزارم ))
در این مقاله قصد دارم شما را با ایده های کسب درآمد از اینترنت آشنا کنم که بتوانید کسب و کار اینترنتی خودتان را راه اندازی کنید
۱. استارتاپ راه‌اندازی کنید
فرصت‌های زیادی وجود دارند و اگر بتوانید سرویس یا ابزار آنلاینی راه‌اندازی کنید که بتواند نیازی پرتقاضا را برطرف کند، قادر خواهید بود تا کسب‌و‌کاری باارزش ایجاد کنید. البته راه اندازی کسب و کار نیازمند توجه، تلاش و البته منابع مالی است.
ادامه مطلب
البته اینکه زندگی زیباست باعث نمی‌شود گاهی آه نکشید و از ته دل‌تان نگویید وای ‌که چقدر زندگی سخت است. درک اینکه سختی می‌تواند زیبا باشد هنوز هم برای خودم سخت است! یک نفر را برای قدم زدن و رها حرف زدن می‌خواهم، چیزهای کافی برای اشک ریختن و رفع بغض، یک روز الی بی‌نهایت زمان برای هرکاری می‌خواهد دل تنگت بکن و نهایتا احساس آرامش. البته آن قبلی‌ها هم برای این آخری بود.   نریانی باید، تند و تیز و قوی، سر و دُم گیر، قهوه‌ای تیره با یال‌های بلند
سلام.
امروز میخوام چندتا از لذتهام را تووبلاگم بنویس فقط چندتاشا
شاید بااین کاربتونم به لذتهای زندگیت اضافه کنم
البته ازسعی میکنم هرهفته تعدادبهش اضافه کنم البته اون لذتهایی که قابله نوشتن باشه
نگاه کردن به بچه هام وقتی به خواب عمیق فرورفتن
نگاه به چشمها ودستهای همسرم
نگاه به عکسهای یادگاری 
نگاه به تلاش وپشتکار مورچه ها
نگاه به دریا
نگاه به ماه روزاولش وچهاردهم
نگاه به طلوع وغروب خورشید
نگاه به دریا 
نگاه به حرم ایمه
وخیلی نگاههای دیگه.
کتاب حرمسرای قذافی رو خوندم، خیلی غمگین بود. یعنی اگر رمان بود میگفتم چقدر مسخره و چقدر اغراق امیز و مگه میشه یه ادم انقدر بد باشه. ولی متاسفانه واقعی بود. و خیلی بد و غمگین و بد . البته خوندنش کمکم کرد دید بهتری از گذشته لیبی داشته باشم و کلا دید بهتری از لیبی. 
الان هم کتاب رنج های ورتر جوان رو شروع کردم. ینی چن دیروز پیش و خیلی خوب و اموزنده اس. 
 
+امروز اسلایدای پیج اینستا کارم رو درست کردم و به نظرم خوب شد. البته طرح کلیش و یه پستا رو. و الانم
کتاب"در باب حکمت زندگی" از مسیر رسیدن به سعادت میگه البته معتقد هستند که کدام سعادت پسر خوب؟!  بهترین زندگی آنی است که بتوانی خودت از رنج  دور نگه داری و همچنین زیاد به خوشی ها و زیبایی های ظاهری دل نبندی....
در میان آنچه داریم، آنچه می نماییم و آنچه شخصیت ماست، این شخصیت است که می تواند ما را به راه درستی رهنمون کند و البته داشتن زندگی فکری و همچنین حدی از ثروت برای رسیدن به زندگی میانه مسیر را برایمان پذیرشش را آسان می کند... 
 
باید در حال زندگ
هم اکنون که صدای خسته ترین عضو این بلاگستان بزرگ را از این تریبون میشنوید(البته اگر بشنوید)فرد مذکور دارد به ریش زمین و زمان الفاظ رکیک میبندد.‌ البته گفتنی ست که خود فرد مذکور پی برده که همه این قضایا مسببی نداردجز خودش. ما بلاگیا هرچی که بریم دور دنیارم بزنیم آخرش برمیگردیم سر خونه اولمون ، همین جا! اصن یه آرامش خاصی داره لعنتی که نه هیچوقت توی اینستا گرام پیداش کردم نه تلگرامی که الان فیلتر شده دو کلام حرف نا حساب و درهم برهم تحویل حضور گر
اول آذر 1398
یک بامداد پاییزی با چاشنی تماشای بارش دانه های برف از پشت شیشه های قاب گرفته ی پنجره...
الان که این متن را مینویسم نه اینترنت دارم و نه وبلاگ!
روزهاست که توفیق اجباری نصیبمان شده و در ترک اینستاگرام و واتساپ و تلگرام به سر میبریم و به دنبال آن توفیق آشنایی با فضای وبلاگ نویسی.
و بازگشتم به سوی دوستی با قلم و کاغذ و نوشتن و البته دیدار با کتابهای نخوانده...
و سوق یافتم به سوی ایجاد یک وبلاگ! (البته به محض برقراری اینترنت!)
امید دارم که زو
در خطبه های نماز جمعه: ملت ایران نشان داد که خط مجاهدت شجاعانه دفاع میکند، طرفدار مقاومت است و طرفدار تسلیم نیست. ملت طرفدار ایستادگی در برابر زورگویی دشمنان است/ آن چند صد نفری که به عکس سردار شهید و با افتخار ما اهانت میکنند، آنها مردم ایران اند؟ یا این جمعیت میلیونی عظیمی که به خیابان ها آمدند؟ البته سخنگویان دولت شریر آمریکا هی تکرار میکنند که ما در کنار مردم هستیم دروغ میگویید اگر در کنار مردم ایران هم باشید برای این است که تیر زهر آلود
خیلی وقت هست ننوشتم. 
 
زمان با سرعت در حال حرکت هست. امروز آخرین روز تعطیلات ایستر هست. یک زمانی کلی وقت گذاشته بودیم و برای این تعطیلات برنامه ریزی کرده بودیم! کارهایی که ولی این مدت انجام دادم شنبه رفتم خونه نون و با هم ناهار خوردیم. اینقدر بهم خوش گذشت و حالم رو خوب کرد که خودم باورم نمی شد :) برگشتن هم پیاده اومدم و کلی عکس خوشکل گرفتم. دیشب هم مهرسا اومد و گلدوناش رو برد و یک نیم ساعتی هم موندن و گپ زدیم. البته شنبه جنی هم یه سر اومد خونه و او
انواع کفپوش برای آشپزخانه
احتمالاً یکی از مهمترین اتاقهای خانه شما هنگام بهداشت و غذا می تواند آشپزخانه باشد.این مکان برای تهیه وعده های غذایی ، تمیز کردن ظروف ، نگه داشتن کارد و چنگال و سایر ابزارهای لازم برای باز کردن و درست کردن کباب گوشتی و همچنین غذا خوردن است ، البته در صورت داشتن یک میز به اندازه کافی ، البته. به همین دلیل تمیز نگه داشتن آشپزخانه شما به عنوان سوت از اهمیت بالایی برای سلامتی و رفاه خانواده برخوردار است.
ادامه مطلب
سلام :)
خوش اومدید به وبلاگ ...
 
خب قالب عوض شد. خوبه ؟؟؟ با رنگ و فونت و ایناش مشکلی ندارید ؟
اسم وبلاگ چطور ؟؟؟ بعدا یه اعتراف راجع بهش میکنم ()
و البته من :)
خب منو خیلی هاتون میشناسید.
یک عدد دهه هشتادی ملقب به کیوت پیکاچو (مدیونید فک کنید تا حالا یه نفرم بهم نگفته) -دخترم- دیگه کسایی که منو میشناسن اسمم رو هم میدونن :)
لطفا اینجا منو با اسم اصلی م صدا نزنید. البته اسممو بگید سان میشه :) مرسی
 
انتظار نداشته باشید ادبی بنویسم چون اهلش نیستم.
این یک
یه چنتا آیکون به منو اضافه کردیم و دیگه منو رو از حالت دینامیک درآوردیم و به منو یه سایه ی قرمز هم اضافه کردیم که بیشتر روی کامپیوتر راحت تر اجرا میشه تو قسمت فوتر هم یه چنتا ایده داشتم پیاده سازیشون کردم:) البته میخواستم پایین پست ها یه جایی برای مطالب مرتبط ایجاد کنم ولی نتونستم اینکارو بکنم اگه روشی برا اینکار دارید بفرمایید :) البته باید با استفاده از tag ها ( منظورم تگ html نیست همون برچسبه پسته) اینکارو کنیم ولی هر چند منتظر روش برای اینکار
سلام علیکمطاعاتتون قبول
به اولین روز از خرداد ماه 1398، خوش اومدید...
خردادی ها، تولدتون مبارک
به قول شاعر:
ماه خرداد بر تو فرخ بادآفرین باد بر مه خرداد
ماه خرداد سالها برای همه ما ماه استرس زائی بوده اما الان دیگه نه...تازه می بینم ماه قشنگیه(لبخند) البته به پای اردیبهشت که نمی رسه و البته هیچ ماهی، اردیبهشت نیست(لبخند)
ادامه مطلب
یه مشکل بزرگ
403 frobidden
البته بستگی داره که شما چه نوع کاربری باشیدو و توی اینترنت به دنبال چی هستید.
اگه یه کاربر ساده هستید ممکنه توی هرماه یکی دو باری اونم به صورت تصادفی به این کد بر خورده باشید
اما اگه این طور نیست پس ممکنه شما یه برنامه نویس و یا شاید هم مهندس یا فیزیک دان باشید.
البته داشتن دانش به این معنی نیست که حتما این کد رو میبینبن...
خیلی ها برنامه نویسی میکنن ولی به سمت منابع درست نمیرن ...
در ادامه با ما باشد تا راه حل عبور رو به شما مع
در سرمای زمستان یک نوشیدنی داغ بسیار دلپذیر است مثل شکلات داغ یا کاکائو داغ.
برای تهیه کاکائو داغ شما نیاز دارید به 
2 ق.غ پر کاکائو 
2 ق.غ شکر که در 3 لیوان شیر پرچرب حل کنید و بگذارید روی حرارت داغ بشه و اطراف ظرف حباب های ریز که دیدید خاموش کنید. 
اگر شیر شما کم چربه می تونید برای هر لیوان شیر 1 ق. غ خامه بزنید. البته به نظر من با شیر کم چرب هم هنوز خوشمزه است.
حالا 1/2 قاشق چایخوری اسانس وانیل و یک قطره اسانس بادام بزنید و سروکنید.
من خودم اسانس باد
دیشب جشن یلدا رو خونه مامان بزرگم گرفتیم و همه هم بودن. حسابی خوش گذشت خداروشکر و البته جای پدربزرگم حسابی خالی بود. امروز هم کیک خامه ای پختم واسه اولین بار، برخلاف تصورم خامه کشی اصلاااا خوب نشد. خامه شل شد و یه وضعی اصن. اما خب به هرحال خوشمزه بود. 
این روزا خیلی کار میکنم خداروشکر. حوصله درس هم ندارم. مینویسم که بدونم درس بده و من نمیخوامش و بعدا واسه دانشگاه دلم تنگ نشه! البته بگم بازم خوبه ادم تحصیلات دانشگاهی داشته باشه، خوش میگذره دانشگ
ما از بچگی تو شهرمون هرشب ماه رمضون می رفتیم مسجد. (خود این شبا خیلی خاطره داره ها!)
هر شب یه جزء قرآن رو می خوندیم. البته تو همه شهرهای ایران هست این رسم.
این چند سالی که دانشگاه اومدیم و ماه رمضون خوابگاه هستیم خب بازم دلم می خواست یه جایی چیزی برم شرکت کنم برا ختم قرآن.
خداروشکر داخل خوابگاه و دانشگاه امسال این مسئله حل بود.
ظهرها ساعت 12 داخل دانشگاه البته نیم جزء به دلیل کمبود زمان.
داخل خوابگاه هم (حافظ) ، هرشب یه ساعت مونده به اذون مغرب.
البت
اگر جدیدا به میدان انقلاب رفته باشید حتما با کتابهایی با چاپهای بی کیفیت و ارزان قیمت که اکثرا در کنار خیابان به فروش می رسند مواجه شده اید. جنس کاغذ این کتابها بسیار بی کیفیت است و البته قیمت بسیار پایینتری هم نسبت به کتابهای با کیفیت دارند. ولی نکته جالب اینه که قیمت پشت جلد بالایی درج شده است. مثلا پشت جلد زده اند هشتاد هزار تومان ولی می گویند که با پنجاه درصد تخفیف چهل هزار تومان می دهند.
 
البته اینکه قیمت مناسبتر شده است شاید برای خوانند
یاحکیم
بچه هاااا
طاقچه طرح گردونه گذاشته
اگ نرم افزار طاقچه رو دارید که هیچی، اگ ندارید نصب کنین
خیلی خوبه
اینطوریه که یه گردونه رو میچرخونیم، بهمون میگه اون روز چی برنده شدیم
روز اول بوف کور رو بهم هدیه داد (البته ای بوکش رو دیگه)
روز دوم (امروز) سه ماه اشتراک کتابخونه همگانی شو:))

باز هم برای کسانی که ایبوک میخونن البته:)
کتابخونه همگانی طاقچه:
این مدلیه که مثلا ماهی 10 تومن میدید، کتابهایی که تو کتابخونه گذاشتن و میتونین دانلود کنین، بعد از
سلام دوستان نرم افزار افتر افکت نرم افزاری جلوه های ویژه است. جلوه های ویژه حرفه ای این نرم افزار خیلی پیچیده است باید سال ها روش کار گذاشت تابه خوبی آن نرم افزار را یاد بگیرد.دوستان نرم افزار افتر افکت رو ما به صورت مقدماتی البته البته پلاگین ها و ابزار های جانبیش رو توضیح دادیم اگه دوست دارید.این آموزش ها را ببینید.
به این لینک برید.
 
https://www.aparat.com/mostanad1398/%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%B4%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C
 
 
با تشکر       مدیر سایت و انجمن : امیررضا شبانی
ما در این مطلب سعی کرده ایم از خواص خرمالو برای پوست که در نتیجه هضم مناسب غذا رخ می دهد برای شما صحبت کنیم و البته این میوه هم برای مردان و هم برای کودکان بسیار مناسب است و سعی کنید مصرف آن را در رژیم غذایی تان بگنجانید. خوردن خورمالو و در واقع مصرف خرمالو دارای روشهای مختلفی است از جمله طبخ آن است، البته به صورت خام هم می توان آن را خورد که در این صورت از فواید پوست خرمالو هم بهره مند می شوید.
ادامه مطلب
دلم گرفته برای اوناییکه واسه ابراز عشقشون ؛ 
ماههاست فقط حساب کتاب میکنند دریغ از یه ارزن دلیری! 
ابتهاج میگفت “باید عاشق شد و رفت” و خوب چیزی گفته
البته که عشق یکسره موجب دردسره، 
البته که حساب عاشقی و ازدواج را باید با هم کمی تفکیک کرد
البته که عاشق یه پفیوز نباید شد
البته که عاشقی شیرجه زدنه و وای به حال شیرجه زنی که شنا بلد نباشه
ولی؛
بی عشقی، “نداشتنِ” تلخیست. 
یکی باید باشه غیر خودمون که به خاطرش حسودی کنیم و واسش یقه پاره کنیم ؛
به به
محیط کاری جدید:
من هم یک بنده خدا هستم که ممکنه اخلاق و روحیات بد هم درونم باشه پس هیچگاه یک طرفه به همه نگاه نمیکنم
 
تو یک چند ماهه خیلی تحقیق و البته زیرابی رفتم که ببینم اطرافم چی میگذره. گاهی انقدر پیش رفتم که با عرض پوزش تا خصوصی ترین چیزهای همکارام مطلعم( میدونم کارم اصلا درست نبوده) اما بگذارید که بگم چرا تا این حد پیش رفتم.
من از لحاظ سن از همه کارمند های شرکت کوچکتر و قطعا کم تجربه تر و به همین خاطر همیشه یک سری میان و منو نصیحت میکنم و خ
سلام
من سامان هستم ، خیلی دوست داشتم ازدواج کنم ولی تا حالا که نشده، البته سه خواستگاری خواستم برم ولی نوبت به من نرسید که برم خونه دختره، یعنی نرفته اونا گفتن "نه"، همون بهانه درس دانشگاه، دو تا از دخترها رو خودم انتخاب کرده بودم که مامانم رفت برای صحبت ولی حتی فرصت ندادن من یک بار بیام و جواب شون نه بود، یکی از دخترها آشنا و یکی دیگه فامیل نسبتا نزدیک بود، یکی از این سه تا خواستگاری رو هم، مامانم انتخاب کرده بود که چون خانواده خوبی بودن منم گ
وای به حال و روز سیل زدگان بیچاره ای که کمک کردن به اونها رنگ و بوی سیاسی بگیره.
البته آمـریکـا یا دیگر کشورها کس و کار من نیستن یا کسی رو اونجا ندارم که بخوام از اونها دفاع کنم ولی اینکه میگن آمـریکا مانع وارد شدن کمک ها به ایران برای سیل زدگان هست به نظرم حرف مفتی بیش نیست.
از قصد کمک نمیکنن. البته هیچی هم ندارن که کمک کنن.
وقتی که بودجه ی فلان موسسه یا ارگان که آنچنان نقشی نداره چندین برابر بودجه موسسه ای هست که با جون و مال مردم دست و پنجه نرم

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها