نتایج جستجو برای عبارت :

رفتگان

یهو دلم از زمین و زمان گرفت . احساس دلتنگی همه وجودمو گرفت . خدایا به حق همین ساعت همه عزیزای ما رو حفظ کن . 
به حق همین ساعت همه رفتگان ما رو بیامرز . 
به حق همین ثانیه ها و لحظه ها ما رو از شر ادم های بد حفظ کن . 
خدایا اگر کسی بدخواه ما بود از ما دور کن 
خدایا به همه عزیزای ما سلامتی بده . دل خوش و شادی بده . 
قسمت میدم به حق همین لحظه همه ی عزیزان ما به ارزو های خوبشون برسند . 
شبم از بی ستارگی ،شب گور
در دلم پرتو ستاره دور
آذرخشم گهی نشانه گرفت 
گه تگرگم به تازیانه گرفت
بر سرم آشیانه بست کلاغ
آسمان تیره گشت همچو پر زاغ
مرغ شب خوان که با دلم می خواند 
رفت و این آشیانه خالی ماند
آهوان گم شدند در شب دشت 
#آه از آن رفتگان بی برگشت...
شبم از بی ستارگی ،شب گور
در دلم پرتو ستاره دور
آذرخشم گهی نشانه گرفت 
گه تگرگم به تازیانه گرفت
بر سرم آشیانه بست کلاغ
آسمان تیره گشت همچو پر زاغ
مرغ شب خوان که با دلم می خواند 
رفت و این آشیانه خالی ماند
آهوان گم شدند در شب دشت 
آه از آن رفتگان بی برگشت...
امشب خیلی آروم عاشقی می‌کنم. علیرضا قربانی تو گوشم میگه: چو من در این سکوت شب/ تویی ز شب نخفتگان. دارم عباس معروفی می‌خونم و همه چیز آروم‌ه و به طور یکنواخت و دوست‌داشتنی‌ای غم‌گین‌. وقتی انقدر آرومم فقط دلم برا نگاه‌های مهربون و اطمینان‌بخش و بغل های آرامش‌بخش تنگ میشه. برای اطمینان از اینکه حالش خوبه.
 
+ ددلاین ۶ تا از تکلیف ها فردا و پسفرداست. و هیچ‌کدومش رو انجام ندادم:| دقیقه ۹۰ ای ترین موجود عالمم.
++ امشب به طرز آرامش‌بخشی عاشقم.
+++
یک شب جمعه ی دگر باشد
رفتگان را به ما نظر باشد
هرکه باشی ، تو را سرانجامت
خاک گورت به زیر سر باشد
خواندن فاتحه و قرآنی
بهترین لطف یک نفر باشد
رزق خود را فرستد از قبلش
آنکه را حاصلی به بر باشد
رفتنی ، هرکه آمد اینجا چون ،
می رود هرکه رهگذر باشد.
یه زمانی بود.بچه بودم.تازه اینترنت گیرم اومده بود.بدوبدو میرفتم پای کامپیوتر بازی میکردم.طرفای 89 بود.بعدش گذرم خورد به وبسایتای مختلف.چت روما.یاهو.اواکس.نیم باز.بیتالک.تلگرام.فارومای داستان نویسی.و الان!وبلاگ خودم.
خدا میدونه اونروزی که وبلاگ ارنورو خیلی اتفاقی دیدم و تاریخ اخرین پستش که مال 31 اردیبهشت بود روخوندم چقدررررررررررررررر خوشحال شدم.خیلی!خیلی!چون دیدم که زندس.یک عدد وبلاگ زنده.
الانم به فاصله ی کمتر از یه هفته "جان سپاریم در راه
 
در پنج‌شنبه آخر سال به بهشت زهرا (س) نرویدرئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران از مردم خواست که در پنج‌شنبه آخر سال برای زیارت اهل قبور به بهشت زهرا (س) مراجعه نکنند.
 
خداکرمی در پایان اظهارکرد: سازمان بهشت زهرا (س) در این چند روز مدام از مردم درخواست کرده است که به زیارت اهل قبور نیایند اما از آنجایی که زیارت رفتگان یکی از آیین‌های مرسوم ایرانیان است، نگران هستیم که مبادا تعداد افراد مراجعه‌کننده در روزهای پایانی سال به‌ویژه پنج‌شنبه و جمع
مدتی است که جشن پاییزی مردگان وارد فرهنگ مکزیک شده است که این جشن برای ادای احترام به رفتگان برگزار می شود.تاریخ برگزاری این مراسم از ۲۵ اکتبر تا ۲ نوامبر است. اکثر مردم آمریکایی برای تماشای ای جشن به مکزیک می آیند.در قسمت زیر تصاویر جالب از جشن مردگان در مکزیک را قرار داده ایم.برای دیدن این تصاویر ما را در سایت نیک صالحی دنبال کنید.

ادامه مطلب
شعر وصدای استاد
#هوشنگ_ابتهاج
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
[ویدئو ۰:۵۷]
مشاهده مطلب در کانال
زن جوان غزلی با ردیف "آمد" بودکه بر صحیفه‌ی تقدیر من مسوّد بود
زنی که مثل غزل‌های عاشقانه‌ی منبه حسن مطلع و حسن طلب زبانزد بود
مرا ز قید زمان و مکان رها می‌کرداگر چه خود به زمان و مکان مقید بود
به جلوه و جذبه در ضیافت غزلممیان آمده و رفتگان سرآمد بود
زنی که آمدنش مثل "آ"ی آمدنشرهایی نفس از حبس های ممتد بود
به جمله دل من مسندالیه "آن‌زن"و "است" رابطه و "باشکوه" مسند بود
زن جوان نه همین فرصت جوانی منکه از جوانی من رخصت مجدد بود
میان جامه‌ی عریانی
وضعیت اینترنت کشور بهم ریخته است و برای ما که کل کارمون روی اینترنت هست این از جنگ هم بدتره
یعنی اگر آمریکا حمله میکرد من به شخصه احساس امنیت بیشتری میکردم تا الان
پیازداغ زیاد نمکنم
بخشیش اینترنت به فنا رفته است
بخشیش صحنه هایی که در خیابون ها میبینیم
نه از مردم
نه از به اصطلاح اغتشاشگرها...
 
ضمن ارسال لعنت به روح زنده و مرده تمام عوامل نامحترم اعم از مستقیم و غیرمستقیم...
چشم به گیت وی اینترنت دوختیم تا درهای زندان باز بشه
 
به امید روزی که د
داشتم خاطرات بابامو مرور میکردم که یهو لبخند نشست رو لبم:) خاطرات شیرین هم تلخه وقتی نیستی...میگفت بیشتر عشقم راه مدرسه بود تا خود مدرسه، راه مدرسه یعنی درخت میوه گنجشکا دویدن وشیطنت...وقت پرسش بود،معلم جدی ای داشتیم،منم سر کلاس چون آروم نبودم جواب سؤالای بقیه رو از من می پرسید، یهو صدا زد پورابراهیم؟ گفتم بله آقا، پرسید تو بگو گله داری با کیست؟منم سریع گفتم:شاه آقا.اونم که شنید شاه باعصبانیت اومد سمتم و گفت: که گله داری با شاه است آره،شاه!اله
غزلی مولوی‌وار از امیر_هوشنگ_ابتهاج ( ه ا سایه)(همراه با توضیحاتی درباره‌ی این غزل برگرفته از کتاب پیر پرنیان اندیش: در صحبت #سایه)1- سایه: تو همین دیوان‌های شمس که اینجاست نگاه کنین. اون چیزهایی که من زیرش خط کشیدم چیزهای فوق‌العاده شاعرانه و فکرهای فوق‌العاده باریکه. از این دیدگاه با دقت تک‌تک بیت‌ها رو خوندم و خوندم. سی چهــــل بار این کتابو خوندم. به شیوه‌ی خودم هم خوندم. تأثیر هم داشت؛ «نامدگان و رفتگان» از کجا اومده؟... هر چی بیشتر می
گفت:من اگر زبانم آتش / من اگر ترانه هایم همه شعله های سرکش / چه کنم؟ که یک دل است و همه درد های یاران...گفتم:به رو به رو که نگاه می کنم تعدادی ظاهر می بینم.چند عدد "چشم چشم دو ابرو" بدون جزئیات بیش تر.سیاهه ی پیش رویم هیچ دخلی به سیاهی پشت رویم ندارد.درد های یاران چیست؟نمی دانم...
گفت:همراه شو عزیز کاین درد مشترک / هرگز جدا جدا درمان نمی شود.
گفتم:درد مشترک چیست؟مگر ما درد مشترک هم داریم؟
گفت:آمدگان و رفتگان از دو کرانه ی زمان / سوی تو می دوند هان! ای تو
بوی گل سوسن ویاسمن آید                عطر بهاران کنون از سفر آید
جان زتن رفتگان سوی تن آید                رهبر محبوب خلق از سفر آید
دیو چو بیرون رود فرشته در آید                دیو چو بیرون رود فرشته در آید
بگذر د این روزگار سختر از قبل                بار دگر روزگار چون شکر آید
هر چه مجاهد ز بند و حبس در آید               عصر زوال وستم دگر به یر آید
چشم یزید زمان زحلقه در آید                   رهبر محبوب خلق از سفر آید
دیو چو بیرون رود فرشت
بین مزارِ رفتگان راه می رفتیم دختر خالم نشست 
شروع کرد به فاتحه خوندن 
ما هم فاتحه ای خوندیم 
چشمم افتاد به اسم فوت شده 
گفتم :مَلوس !
دختر خالم شروع کرد به خندیدن.بعد که خندیدنش تموم شد 
گفت من وقتی بچه بودم خیلی حرف میزدم (پر چونه تر از من کسی نبود ) یه روز از بابام پرسیدم 
اسم پدرت چی بود(پدر و مادر شوهر خالم خیلی زود فوت کرده بودن )
گفت :....
بعد گفتم :اسم مادرت چی بوده  :گفت :مَلوس 
منم گفتم :ملوس هم شد اسم!!! .ملوس اسم گربه ست
چرا اسم گربه برای ماد
آمار لحظه‌ای ویروس کرونا
+ آمـار و ارقـام کـل جـهـان
 
  آمار به صورت زنده در سایت :  
 
 مشاهده آمار ویروس کرونا
 مشاهده آمار مردم و وقایع جهان
 

آمــار رسـمـی جـهـان 
تعداد مبتلایان :۸۲,۷۵۸از دست رفتگان :۲,۸۱۷بهبود یافتگان :
۳۳,۳۵۰
 
پنجشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۸، ۲۳:۰۰

آمــار رسـمـی ایــران 
تعداد مبتلایان :۲۴۵از دست رفتگان :۲۶بهبود یافتگان :
۵۴
 
پنجشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۸، ۲۳:۰۰

سفارشات حاج شیخ جعفر ناصری برای کرونا
نام بهار که به میان میاید، ناخودآگاه به
یاد شکوفه های تازه بر شاخه های درختان میفتم و صدای خنده کودکان هنگام
گرفتن عیدی از بزرگتر ها در گوشم پخش میشود. ترکیب چمن های دوباره سبز شده و
درختان بیدار و رستاخیر طبیعت که شادی را در قلب همه تماشاگران این مناظر
جاری میکند ، افسوس ! در
این میان خنده ملتمان در غم از دست رفتگانمان در طی سیل که  جغرافیای
زیادی از
کشورمان را در هم نوردید، محو شد. در میان تکاپوی ملت عزیزمان برای
مهار سیل و
جبران خسارت ه
آمار لحظه‌ای ویروس کرونا
+ آمـار و ارقـام کـل جـهـان
 
  آمار به صورت زنده در سایت :  
 
 مشاهده آمار ویروس کرونا
 مشاهده آمار مردم و وقایع جهان
 

آمــار رسـمـی جـهـان 
تعداد مبتلایان :۹۲,۸۳۵از دست رفتگان :۳,۱۶۸بهبود یافتگان :
۴۸,۴۶۹
چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۱۵ ق.ظ

آمــار رسـمـی ایــران 
تعداد مبتلایان :۲,۳۳۶از دست رفتگان :۷۷بهبود یافتگان :
۴۳۵
چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۱۵ ق.ظ
 
 
سفارشات مقام معظم رهبری برای ویروس کرونا
سفارشات حاج شی
اگه یکدفعه بهت بگن:
جایی هست که آرزوی رفتنش رو داری ،برو...
کار ناتموم داری انجام بده...
از کسی طلب حلالیت میخوای، عجله کن که چند روز بیشتر فرصت نداری...
چه حالی پیدا می کنی؟؟؟
اینکه بدونی کتاب زندگیت داره به انتها میرسه و صفحات آخرشه،
چه حسی بهت دست میده؟
اینکه بدونی آرزوهایی که در فکر رسیدن بهشون بودی،باید ببوسی بزاری کنار...
باز هم غصه نداشته هات رو میخوری؟
باز هم به فکر آزار دیگران هستی؟
باز هم...
نه ... دیگه این چیزها اصلا برات خنده داره
شاید ام
آمار لحظه‌ای ویروس کرونا
+ آمـار و ارقـام کـل جـهـان
 
  آمار به صورت زنده در سایت :  
 
 مشاهده آمار ویروس کرونا
 مشاهده آمار مردم و وقایع جهان
 

آمــار رسـمـی جـهـان 
تعداد مبتلایان :۱۸۳,۱۰۹از دست رفتگان :۷,۱۷۵بهبود یافتگان :
۷۹,۸۹۷
 
سه شنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۴۷ ق.ظ

آمــار رسـمـی ایــران 
تعداد مبتلایان :۱۴,۹۹۱از دست رفتگان :۸۵۳بهبود یافتگان :
۴,۹۹۶
 
سه شنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۴۷ ق.ظ

 
سفارشات مقام معظم رهبری برای ویروس کرونا
سفارشات حا
آمار لحظه‌ای ویروس کرونا
+ آمـار و ارقـام کـل جـهـان
 
  آمار به صورت زنده در سایت :  
 
 مشاهده آمار ویروس کرونا
 مشاهده آمار مردم و وقایع جهان
 

آمــار رسـمـی جـهـان 
تعداد مبتلایان :۱۰۶,۴۹۰از دست رفتگان :۳,۶۰۰بهبود یافتگان :
۶۰,۴۴۰
 
یکشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۴:۳۰ ب.ظ

آمــار رسـمـی ایــران 
تعداد مبتلایان :۶,۵۶۶از دست رفتگان :۱۹۴بهبود یافتگان :
۲,۱۳۴
 
یکشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۴:۳۰ ب.ظ

 
سفارشات مقام معظم رهبری برای ویروس کرونا
سفارشات حاج
سلام  
طاعاتتون مورد قبول درگاه حق تعالی  
پس از پایان ختم جزءهای قرآن تصمیم گرفتم که همانند سال های پیش ختم سوره های قرآن هم بگذارم 
نیت ختم : هدیه به اموات مدنظرتون هست 
تعداد قرائت : ۱ بار
زمان قرائت : زمان تعیین نکردم هر موقع تونستین در یکی از روزهای ماه رمضان
برای دیدن فهرست سوره های قرآن کلیک بفرمایید 
ادامه مطلب
گمان نکنید که شما خودتان می‌توانید یک کاری انجام بدهید. شما آن هستید که اگر یک مگس بیاید آزارتان بدهد شب نمی‌توانید بخوابید، یا روز نمی‌توانید آرام بگیرید، اگر یک پشه در شب بیاید نمی‌گذارد شما آرام بگیرید. شما آن‌کس هستید که اگر یک عنکبوت بیاید حمله به شما بکند می‌ترسید. شما آن‌کس هستید که اگر یک گنجشک از شما یک چیزی بردارد برود قدرت ندارید از او پس بگیرید.
همه عجز است، همه فقر است، هرچه هست از اوست، از خداست. 

+اتفاقات تلخ و جانکاه سیل د
بهترین دعا برای اموات
پنجشنبه است
همان روزی که دل میگیرد
برای عزیزانی که دیگر در کنار ما نیستند
“روحشون شاد و یادشون گرامی”
با ذکر صلوات و فاتحه
خیرات برای اموات
پنج شنبه است و یاد درگذشتگان 
اَللّهُمَّ
اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ
اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم
بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ
الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ
امیرالمؤمنین‌علی(علیه‌السلام)«الدّین یعصم‏»(1)دین نگاه می‌دارد(مصونیّت می‌بخشد)دین مصونیت می‌بخشد یعنی برنامه‌ها و دستورات دین انسان را حفظ می‌کند، ایمنی می‌بخشد، محافظت می‌کند از هر برنامه و آئینی  که بر خلاف شاکله و فطرت انسان توسط منحرفان و کج‌فهمان برای او تعریف می‌شود و سرمایه انسانی و کمال‌جوی او را به بیراهه‌ می‌کشاند و در کنار و همزمان با محافظت، دست‌گیری می‌کند از شکسته بالان پشیمان و کج‌راهه رفتگان خسته و در نهایت ه
چند وقت پیش پدر عزیزم به رحمت خدا رفت . خدا رفتگان همه رو بیامرزه ، رفتگان ما رو هم بیامرزه . مصیبتی جانکاه هست . هنوز هم باورم نمیشه . با این که پدرم خیلی سال بود که مریض بود ، ولی هیچ وقت به ذهنم خطور نمی کرد که ی روزی بابای منم از این دنیا بره . یعنی می دونستم که بالاخره ی روزی هر آدمی از این دنیا میره ، ولی خودمو میزدم به بی محلی . همیشه پیش خدا راز و نیاز می کردم که پدرمو برام نگه داره . ولی خب جلوی تقدیر الهی رو که نمیشه گرفت .
همیشه پیش خدا دعا می
دو سه سالی هست که ساکن دنیای مجازی ها هستم...از وقتی که آمدم خیلی ها آمدند و رفتند...بعضی ها آمدند آنچه به دنبالش بودند را یافتند و رفتند و بعضی ها هم به این نتیجه رسیدند که آنچه را که می خواهند اینجا نمی توانند پیدا کنند...آدم هایی با هدف های مختلف!یکی می گفت ما در عصر جنگ نرم هستیم باید در این دنیای مجازی هم سنگر داشته باشیم...یکی می گفت از دلتنگی و تنهایی به اینجا پناه آورده ام...یکی از خدا می نوشت...یکی به دنبال امام زمانش بود...یکی آمده بود تا از ا
حقیقتش شیراز از شهرهای مورد علاقه منه و دیدنش توی این وضعیت، دوبرابر ناراحتم میکنه .
گوشه و کنار مازندران و گلستان قبل از این دچار سیل شده بود و حداقل من تنها جایی که اخبارش و دیدم همین شبکه های اجتماعی که بلای جان مسئولان شده، بود .
خیلی با تفکر سازمانی و پروتکل هاشون آشنایی ندارم ولی بعید میدونم ستاد بحران جایی برای غافلگیر شدن داشته باشه و بنظر وجود این سازمان دلیلیه تا جلوی غافلگیری و بگیره .
درباره دو استان شمالی خیلی نظری ندارم و صرفا م
به نام خدای مسافرها:)
   به برکت روضه های خانگی، به برکت سالیان سال گریه کردن برای والاترین غم عالم، وقتی مصیبتی بر ما وارد میشود و عزیزی از دست می دهیم، غم های کوچک و سنگین مان را لابلای غم بزرگ و آرامشبخش صاحبانمان حل می کنیم.
     از ما بزرگتری به رحمت خدا رفت، نه به جنگ و دشمنی! در آرامش، و به اذن خدا...
و به ما با احترام و تسلی دادن اجازه ی عزاداری و گریه داده شد.
سیاه پوشیدیم و عزیزمان را به خاک سپردیم.
نه دشنامی بود، نه نمکی بر زخم، نه اسارت و
《اگر به نیت اموات که از دنیا رفته‌­اند به نیازمندان کمک شود، خداوند هفتصد برابر آن را به ایشان بر می‌­گرداند. لذا هم برای اموات و هم برای فرد خیرات دهنده آثار گرانبهایی دارد》
( پیامبر اکرم ص)
اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ 
ضمن عرض تبریک پیشاپیش ولادت حضرت ولیعصر (عج) و آرزوی صحت و سلامت برای همه شما خوبان ، به اطلاع و استحضارتان می رسانیم با عنایت به رسم و آیین چراغ برات در بی
 
خود واژه جمعه، از جمع و اجتماع می آید. اصل دور هم نشینی و با هم بودن و از حال هم با خبر بودن و صله رحم و اتحاد، یک رویه مطلوب و سبک خاص تربیتی و اجتماعی اسلام است.
روز جمعه را گفته اند از کار و فعالیت معمول، بهتر است که دست بکشید، عبادت کنید، به خود برسید و به دیگران سر بزنید.
شب جمعه را هم گفته اند که قرآن بخوانید و یاد اموات و از دست رفتگان را زنده کنید.
هر شبی مقدمه یک روز است. شب جمعه را اگر به یاد درگذشتگان باشیم، روز جمعه، در دید و بازدیدها و
ساعت پنج صبح است. تمام روز تعطیلی که گذشت را صرف پیدا کردن خوشی‌های کوچک زندگی از جیب لباس‌های داخل کمدم کردم که بی‌حاصل بود. دانه‌ای در من جوانه زده که ترس نیست، افسردگی، وسواس، تاریکی، تنبلی، ناامیدی، هیچ کدامش نیست. نمی‌شناسمش. قبلا ندیدمش. هر روز من را وادار به نگاه کردن در آینه و یادآوری باورها و تناقض‌هایم می‌کند. مامان می‌گوید تو دختر سرسختی هستی. شرط می‌بندم که همیشه من را در حال پریدن از روی موانع و بالا رفتن از پله‌های ترقی تص
بعد از یک ماه نیامده ام اینجا که از روزمرگی هایم بنالم و به کنکور فحش بدهم و یادآوری کنم که من هرروز صبح قبل از اینکه آفتاب بزند بیدار می شوم و عصر ها بعد از غروب بر میگردم خانه...نه نه.یک فرد جدید در خانواده از دنیا رفته است(بله.خدا رفتگان شما را هم بیامرزد).من هیچ خاطره واضح و روشنی از فرد متوفی ندارم.هر چه که زور میزنم و به حافظه ام فشار می آورم فقط همین را به یاد می آورم که هر وقت فرد متوفی می آمد خانۀ مادر من ورودش را با جملۀ:خانوم جان اومد. اعل
همین طوری که یاد بگیری با این قضیه کنار بیای که رفتنگان رو باید به رفتگان سپرد روز به روز می تونی شاهد بازگشت انرژی مثبت به زندگیت باشی. 
و بعد از چند روز کاملا متوجه می شی که انرژی مثبت چطور می تونه حالت رو خوب کنه. دیگه خودت رو وابسته و نیازمند یه احساس مرده نمی دونی. یاد می گیری که مثل قبل آزاد باشی و آزادانه فکر کنی و واسه زندگیت تصمیم بگیری. دقیقا حس و حالش مثل وقتی می مونه که زندانی بودی و حالا آزاد شدی. شاید اولش سردرگم باشی و ندونی باید چی
بود محال تو را، داشتن امید محال
به عالمی که نباشد همیشه بر یک حال
از آن زمان که جهان بود حال زینسان بود
جهان بگردد، لیکن نگرددش احوال
دگر شدی تو ولیکن همان بود شب و روز
دگر شدی تو ولیکن همان بود مه و سال
نبود شهر در آفاق خوشتر از تبریز
به ایمنی و مال و به نیکوی و جمال
زناز و نوش همه خلق بود نوشانوش
زخلق و مال همه شهر بود مالامال
در او به کام دل خویش هر کسی مشغول
امیر و بنده و سالار و فاضل و مفضال
یکی به طاعت ایزد، یکی به خدمت خلق
یکی به جستن نام و یک
سلام دوستان عزیز 
می خواستم  یه خاطره براتون بگم 
یه روزی پیش پدر بزرگ خدا بیامرزم نشسته بودم .(خدا رفتگان شما را بیامرزه )
داشتم میگفتم ما داشتیم خیلی داغ از این موضوعاتیکه مردا اصولا حرف میزنن داخل مهمونیا صحبت میکردیم
که فلانی باری خودشا بسسا چقدر از رانت استفاده کردسا 
چقدر رشوه گرفتسا خونه خریده و ویلا خریده و میلیاردر شده و 
پدربزرگمم داشتند گوش میدادن بعد گفتن حالا بیبینین من چی میخوام براتون بگم
یه روز یه دزده داش با پسرش میرفت که
من هیچ کدوم از پدربزرگ هام رو ندیدم. پدرِ پدرم که 9 سالگی بابام از دنیا رفته بود و بابام خیلی سختی و دردسر کشیده بود تا بزرگ بشه. البته مادربزرگم خیلی شیرزن بوده و این رو از حرف های مردمی که اون رو دیده بودند، می گم. مثل یک مرد از دو دختر و یک پسرش حمایت کرده بود و اون ها رو بزرگ کرده بود. مادرِ پدرم هم یک سال پیش از تولد من از دنیا رفته بود. خدا رحمتشون کنه!
پدرِ مادرم یک حکیم بوده که ظاهرا کارش خیلی درست بوده و از شهرستان می اومدند دنبالش و برای در
دو سه سالی هست که ساکن دنیای مجازی ها هستم...از وقتی که آمدم خیلی ها آمدند و رفتند...بعضی ها آمدند آنچه به دنبالش بودند را یافتند و رفتند و بعضی ها هم به این نتیجه رسیدند که آنچه را که می خواهند اینجا نمی توانند پیدا کنند...آدم هایی با هدف های مختلف!یکی می گفت ما در عصر جنگ نرم هستیم باید در این دنیای مجازی هم سنگر داشته باشیم...یکی می گفت از دلتنگی و تنهایی به اینجا پناه آورده ام...یکی از خدا می نوشت...یکی به دنبال امام زمانش بود...یکی آمده بود تا از ا
قسمتی از خطبه غدیرخم
بلند کردن امیرالمومنین علیه السلام بدست رسول خداصلی الله علیه و آله
 
مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی أخی وَ وَصیی وَ واعی عِلْمی، وَ خَلیفَتی فی اُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَعَلی تَفْسیرِ کِتابِ الله عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعی إِلَیْهِ وَالْعامِلُ بِمایَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ. إِنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ الله وَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَالْإمامُ الْهادی مِ
+ دیشب که زلزله اومد، بدون شک نامتعادل ترین آدم این منطقه بودم! چون چهارپایه نبود و ما توی انباری قفسه زده بودیم، برای مرتب کردن وسایل بالای بالا، یه چارپایه پلاستیکی گذاشته بودیم و روش یه تخته چوبی و روی اون یه صندلی چوبی. منم رفته بودم روی اون صندلی و چون خیلی نامتعادل بود، همسر از پایین ، این سازه لرزان رو نگه داشته بود. دقیقا عین ژانگولرهای عصرجدید . توی همچین وضعیتی زلزله اومد و... :-))
+ یاد آخرین عکس العملم در برابر زلزله افتادم. زمستون ۹۷ س
 
پیش رفتگان برگردند و بازماندگان برسند، که صراط مستقیم همینجاست.
همانجا که شأن نزول آیه پیدا شد
«یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِم»
تا یقین کنیم دست حق بالاست
حتی به امروز...
وقتی برای بیعت نه دست در کاسه که تن به آب میدهیم و از ندیده هایمان والفجری برای اقرار به عهدمان میسازیم
 
هنوز هم عهد جدیدی لازم است و دعای جدیدی، تا پیشکشی شود خدمت امام غایبمان
به امید آنکه این دست ها و عهد ها پلی باشد به عرش و مستجاب کند ظهورشان را...
اِنَّهُمْ یَرَوْنَ
دانلود فیلم ایرانی بمب یک عاشقانه با لینک مستقیم
دانلود فیلم بمب یک عاشقانه
کارگردانی و نویسندگی فیلم بمب یک عاشقانه پیمان معادی در موضوع درام  تهیه‌کنندگی احسان رسول‌اف ، پیمان معادی و مانی حقیقی در سال 1396 تولید شده است.فیلمنامه فیلم بسیار زیبا و دیدنی بمب، یک عاشقانه جایزه بهترین فیلمنامه را از جشنواره آسیا پاسیفیک از آن خود کرد است.النی کارایندرو موسیقی ساز مطرح سینمای جهان با حضور در فیلم سینمایی بمب، یک عاشقانه برای اولین بار مو
بنام خدا
(قصیده ای با تاسّی از دعای هفتم صحیفه سجّادیه)
خدائی که کنی سختی به آسانی بدل
مارا تماشا کن
وطن بیمار شد خالق
برایش چاره ای ای ربّ دانا کن
به ما راه برون رفتی نمایان کن
در این سختی کمک فرما
به دردی ما گرفتاریم خالق
چاره کن ، مارا شکیبا کن
لوازم از تو میگردد مهیّا
جز تو هرگز نیست درمانی
برای بندگان ناسپاس خود
لوازم را مهیّا کن
میان مشکلاتیم و توئی تنها پناه ما
در این اوضاع
بدام مشکلات افتادگان را
با توانائی توانا کن
خداوندا بلائی آمده
د
 
یک عادت خوب و ارزنده را بسیاری از مومنان رعایت می کنند که بعد از انجام یک کار خیر مثلا اطعام به مردم و ... ثواب آن را هدیه می کنند به روح درگذشتگان و حق داران خود و جمع حاضر و ...
این اخلاق را باید نیک و قابل تقدیر دانست. در وهله نخست از این بابت که به یاد رفتگان خود بوده ایم و برای آنها که دستشان از عالم حیات خالی است و دیگر فرصتی برای عمل ندارند، کار خیری را هدیه فرستاده ایم. خوبی دیگر ماجرا این است که چه بسا کسانی که به طور مستقیم و غیر مستقیم به
شاید دوست داشتیم آسمان بودیم، تا بخاطر وسعتمان خبرهای بد دیر به دستمان برسد یا در میان بادها اسیر شوند. و در پایین هر روز مردمانی را نگرگویی می کردیم که بخاطر آبی‌مان غبطه می خوردند. شاید دوست داشتیم دریا بودیم و در زلالیتی که از طرف خالقمان نصیبمان شده است، غروب های دلگیر خورشید را نظاره گر می کردیم. شب ها خودمان را به خواب می زدیم که چه خونهای در درونمان جاری می شود و فقط برای رفتگان دعای آمرزش سر می دادیم. شاید دوست داشتیم کوه بودیم، تا در
بعضیها عشق را قبول ندارند؛ بعضی عشق را حرام می دانند؛ هرکسی از ظنّ خود تعبیری می کند و حکمی صادر می کند و فتوایی می دهد. براستی حقیقت چیست؟
عشق چیست؟ و اینکه آنرا مجازی و حقیقی می نامند بر چه اساسی است؟
اصلا مگر نه اینکه این عالم همه و همه مجاز است و حقیقت چیز دیگری است؟ پس بهتر است بگوییم در این عالم همه چیز مجازی است و اگر می گویند فضای مجازی، بدان ک مجاز اندر مجاز است و اگر می گویند عشق مجازی، مجاز اندر مجاز است. پس وای بر ما ک همه چیزمان مجازی
- امیر... امیر کبیر... بله، فامیلم کبیره. واسه شما جالبه، واسه من خیلی هم مسخره‌ست.
- حتماً یکی از اجدادم خیلی آدم گنده‌ای بوده واسه همین به ما می‌گن کبیر... مسخره چیه مومن، راست میگم. پدر و پدربزرگم همیشه چشماشونو درشت می‌کردن و یه طوری حرف می‌زدن انگار من رعیت بودم و اونا شاه، حالا بماند که از مال دنیا آه در بساط نداشتن. بعد یه بار از پدربزرگم پرسیدم که چرا به ما می‌گن کبیر؟
- ببخشید من یکم گلوم خشک شده بود. شما آب نمی‌خورید براتون بیارم؟... خب
افسوس که نامه جوانی طی شد 
و آن تازه بهار زندگانی دی شد
وآن مرغطرب که نام او بود شباب 
فریاد ندانم کی آمدوکی شد خیام
 
یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم خیام
 
در کارگه کوزه گری بودم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
هر یک به زبان حال با من گفتند
کو کوزه گر و کوزه خرو کوزه فروش خیام
 
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو دانی و نه من
هست از پس پرده گفتگ
گاهی وقت ها خسته ای ، خیلی! روح و جسمت یک نوازش درست و حسابی طلب می کند ، یک حال خوب ، یک هوای پر نسیم ، یک چشم انداز زیبا تا افق ، یک تکیه گاه محکم ، یک چشم امیدوار یک کسی که مثل همه نباشد. همیشه باشد  این موقع ها آدم دلش پر نیست ، عقده ها و حرفای زیادی دیگران اعصابش را بهم نریخته است ، چون دل پر از عقده برای آدم های ضعیف است. این عقده ها ، کینه و نفرت و نفرین می آورد ، این دل را نمیگویم که ب درد زباله می خورد. دل خسته را می گویم که همه ی زار و نزار دن
از طرف افسر گردان والتر نامه ای به دستشان رسید که در آن نوشته بود والتر در یکی ازعملیات های کورسلت با اصابت یک گلوله کشته شده است. همان روز نامه ی دیگری از خود والتر به دست ریلا رسید. ریلا پیش از باز کردن نامه به دره ی رنگین کمان دوید و جایی  که برای آخرین بار با والتر حرف زده بود ، نشست و گرم خواندن شد. خواندن نامه ای بعد از مرگ نویسنده اش حس و حال عجیبی داشت. نخستین بار بود که ریلا احساس می کرد والتر باآن روح بزرگ و عقاید با شکوهش هنوز زنده است و
 
 ایلاهی هیچ دُهانی بی دُندان نُمانهِ وُ هیچ بنی بشری دُندان درد نَکُشَه. ایلاهی آمین.
ایمشُو که مُن این داستانَ می نویسُم از سی و دو تا دُندان، سه چهار تا بُماندی و بِقیه دی از مابین بشینَه... گُمانُم دو سه تا شان هنوز اون دُندان کِشی کاسه ی میان دَرُن. عقلانَ چند سالی هَسته از دست بُدامِه وُ آسیاهان دی خیلی ساله کار دَ بَکِتی. این دو سه تا دی چَن روزِ مهمان هستُن و به جمع رفتگان می پیوندُن. دی باید کلاً فاتحه شانَ بُخوانم.
 
 
بیشیم اصل داستان
بمب یک عاشقانه
بمب یک عاشقانه
تهیه کننده: رسول اف وپیمان معادی و مانی حقیقی
 
داستان فیلم
درمیانه سال‌های جنگ و در اوج بمباران‌های تهران، روزگار با بیم و ترس می‌گذرد. اما عشق و دل‌دادگی و زندگی و امید، هراس ملموس مرگ را به فراموشی می‌سپارد؛ رفتگان در کلماتِ زندگان تکرار می‌شوند. مرگ، سؤال مطلق است و عشق، ابهام مکرر. «بمب؛ یک عاشقانه» با کورسوی امیدبخش زندگی کار دارد نه با سیاهی مطلق مرگ...
 

دانلود با کیفیت :
480
720
1080
HQ-1080

حجم :
593.71 MB
936.63 MB
1.
همانطور که "ایست قلبی" موجب مرگ قطعی انسان می شود، از نظر روحی نیز "مرحله ختم قلبی" مفهوم زوالِ قابلیت تغییر را دارد. اهل لغت، ختم قلب را مهر زده شدن آن معنا می کنند. در روزگاری که هنوز امضای پای مدارک و اسناد معمول نشده بود، مردم از "مهر" استفاده می کردند و به این وسیله نامه و نوشته خود را خاتمه می دادند، گاهی نیز از خاتم (انگشتر) به جای مهر استفاده می کردند. قرآن تصریح می کند:بقره ۷ – اِنَّ َلَذینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیهِم نذَرتهم اَم لَم تُنذِ
ماموریت برای کووید  19
من از تلخی کرونایی که به آن مبتلاشده ام نمی ترسم ونمی رنجم
اول از همه درس خوبی  برای من و مردم متوهم ما است.
دوم از همه تنبیه خوبی   برای بخواب زدگان وبخواب رفتگان است.
سوم از همه تسویه حساب مهمی را برای کشف آدم از زامبی  رقم زده است.
دور از توسعه خواهی مدنی در جامعه ی نیازمند و کم برخوردارمان ؛
 ما درمیان جامعه ی خود مردمانی بس بی تربیت داریم که از گرفتاری وفقر و بی سوادی و نداشتی مردم کاسبی می کنند.
از بیماری مردم منفعت ط
17-  و من کلام له (علیه السلام)
> فی صفة من یتصدی للحکم بین الأمة و لیس لذلک بأهل <
>و فیها أبغض الخلائق إلی اللّه صنفان <
>الصنف الأول:<
إنَّ أَبْغَضَ الْخَلَائِقِ إِلَی اللَّهِ رَجُلَانِ رَجُلٌ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَی نَفْسِهِ فَهُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ السَّبِیلِ مَشْغُوفٌ بِکَلَامِ بِدْعَةٍ وَ دُعَاءِ ضَلَالَةٍ فَهُوَ فِتْنَةٌ لِمَنِ افْتَتَنَ بِهِ ضَالٌّ عَنْ هَدْیِ مَنْ کَانَ قَبْلَهُ مُضِلٌّ لِمَنِ اقْتَدَی بِهِ فِی حَی
دل به دنیا در نبندد هوشیار
ای که دستت می‌رسد کاری بکن
پیش از آن کاز تو نیاید هیچ کار

اینکه در شهنامه‌ها آورده‌اند
رستم و رویینه‌تن اسفندیار

تا بدانند این خداوندان ملک
کز بسی خلق است دنیا یادگار

این همه رفتند و مای شوخ چشم
هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار

ای که وقتی نطفه بودی بی‌خبر
وقت دیگر طفل بودی شیرخوار

مدتی بالا گرفتی تا بلوغ
سرو بالایی شدی سیمین عذار

همچنین تا مرد نام‌آور شدی
فارس میدان و صید و کارزار

آنچه دیدی بر قرار خود نماند
واین
نیویورکر درموردش نوشت:
«خاطراتی هولناک و ویرانگر از دوران اسارت به دست داعش … او تجربیاتش را با زبانی صریح و روحی مصمم بازگو می‌کند و هم‌دستی شاهدانی را که در جرم و رنج دیگران شریک شدند، به پرسش می‌کشد.»
واشنگتن پست می‌نویسد:
«نویسنده از جنایاتی که خانواده‌اش را ویران و جامعه‌ی آسیب پذیرش را به نابودی کشاند، پرده برمی‌دارد. خاطراتش بسیار شجاعانه و گامی مهم در محاکمه‌ی آنانی است که آن جنایات هولناک را مرتکب شدند.»
«آخرین دختر»، نوشته
پرسش:
اگر
بخواهیم که اموات را در خواب ببینیم این باعث اذیت شدن اموات نمی شود؟ اگر
از مردگان بخواهیم از جایگاه خودشان اطلاعاتی بدهند اجازه اینکار را دارند
یا خیر؟
پاسخ:
در
ابتدا باید اشاره شود که این کار سبب اذیت آنها نمی شود . در باره فراز
دوم باید گفت ممکن است انسان از طریق خواب از وضع مردگان اگاه شود ولی برای
همگان این مسله رخ نمی دهد .، اطلاع از امور برخ برای کسی غیر از انبیا و
اولیا (ع) میسور نیست . از همین رو در آموزه های عرفانی از برزخی ک
نیویورکر درموردش نوشت:
«خاطراتی هولناک و ویرانگر از دوران اسارت به دست داعش … او تجربیاتش را با زبانی صریح و روحی مصمم بازگو می‌کند و هم‌دستی شاهدانی را که در جرم و رنج دیگران شریک شدند، به پرسش می‌کشد.»
واشنگتن پست می‌نویسد:
«نویسنده از جنایاتی که خانواده‌اش را ویران و جامعه‌ی آسیب پذیرش را به نابودی کشاند، پرده برمی‌دارد. خاطراتش بسیار شجاعانه و گامی مهم در محاکمه‌ی آنانی است که آن جنایات هولناک را مرتکب شدند.»
«آخرین دختر»، نوشته
با سلام خدمت همکاران محترم
به احترام ارزش به کانون گرم خانواده ها به کلیه سوالات که از 27 اسفند تا 16 فروردین مطرح شود پاسخی داده نخواهد شد و هیچ مطلبی در این بازه زمانی منتشر نخواهد گشت و پاسخ و سوال و انتشار مطالب آموزشی از 17 فروردین شروع خواهد شد
 
 به تقویم ها اعتمادی نیست اگر تحولی در دل و زندگیتان روی داد مبارک است
همیشه اگر بین شاد بودن و برنده شدن مجبور به انتخاب یکی شدید همیشه شادی را انتخاب کنید چون انسانهای شاد بزرگترین برندگان زندگ
برنامه
گروه معارف و مناسبتهای رادیو ایران تقدیم میکند.
**********************************************
به افق آفتاب
***********************************************
به نام خدایی که زنده کننده دلهاست و سلام
***********************************************
در نیم روز ِ زمستونی ِ 7 دیماه با امید ِ به بهترینها در خدمت ِ شما هستیم و آرزو میکنیم که با دلی زنده و شاد شنوای ِ برنامه امروز ِ ما باشید.
***********************************************
گفتم دل ِ زنده و یاد ِ یه جمله ای افتادم. یکی میگفت : بعضی آدما زنده نیستن و فقط زندگی میکن
 
انسان کیست؟ آیا انسانی وجود دارد؟
 
- پیدا نکردم. آه­! یافت نمی­ شود.
- چرا؟
- گشتم، نبود، نگرد، نیست! انسان را می­ گویم. تمام کوچه­ پس­ کوچه­ ها را گشتم، به خدا سوگند که نبود.
البته من او را از زمان تولد تاکنون ندیده­ ام اما با صفاتی که برای او ذکر کرده­ اند، گشتم. حتی نشانی­ های او را گفتم. همه می­ گفتند چنین موجودی با این صفات تا کنون ندیده ایم.
آخر مگر می­ شود چنین چیزی؟ انسان! کسی ندیده باشد؟ البته تا دلت بخواهد انسان ارسطویی می ­دیدم و می ­­ب
221-  و من کلام له (علیه السلام)> قاله بعد تلاوته < أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ یَا لَهُ مَرَاماً مَا أَبْعَدَهُ وَ زَوْراً مَا أَغْفَلَهُ وَ خَطَراً مَا أَفْظَعَهُ لَقَدِ اسْتَخْلَوْا مِنْهُمْ أَیَّ مُدَّکِرٍ وَ تَنَاوَشُوهُمْ مِنْ مَکَانٍ بَعِیدٍ أَ فَبِمَصَارِعِ آبَائِهِمْ یَفْخَرُونَ أَمْ بِعَدِیدِ الْهَلْکَی یَتَکَاثَرُونَ یَرْتَجِعُونَ مِنْهُمْ أَجْسَاداً خَوَتْ وَ حَرَکَاتٍ سَکَنَتْ وَ لَأَنْ ی
"چیزی عزیزتر زتمام دلم نبود ...ای پاره ی دلم که بریزم به پای تو ..."
معنی شعر تیتر
یک:
دستت رو شد از درون چشم ات عشق ...
خزید لابه لای مژگانت و ... اشک شد!
دو:
فروختمت انگار طلا بودی و با قیمت بالا ...
وقتی جای خالی تو ...روی دست من " هیچ" شد!
سه:
پرسیدمت و توی آمار ... کسی نبودی !
وهیچ جا ... روح!آدم نیست!
نه خارج ... نه ایران!
دهانم را بستم ... تا کسی نداند که من ...
روح را آدم حساب می کنم و ... می عشقمش !
 
چهار:
روی صندلی من!تو آه بودی ... سال ها ...
یاسی!
دلت نمی خواست من بنش
83-  و من خطبة له (علیه السلام)
> و هی الخطبة العجیبة تسمی "الغراء" ، و فیها نعوت اللّه جل شأنه ، ثم الوصیة بتقواه ثم التنفیر من الدنیا ، ثم ما یلحق من دخول القیامة ، ثم تنبیه الخلق إلی ما هم فیه من الأعراض ، ثم فضله (علیه السلام) فی التذکیر <
>صفته جل شأنه<
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَلَا بِحَوْلِهِ وَ دَنَا بِطَوْلِهِ مَانِحِ کُلِّ غَنِیمَةٍ وَ فَضْلٍ وَ کَاشِفِ کُلِّ عَظِیمَةٍ وَ أَزْلٍ أَحْمَدُهُ عَلَی عَوَاطِفِ کَرَمِهِ وَ سَوَابِ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها