نتایج جستجو برای عبارت :

سوژه داغ این روزها: میترا استاد

آقا این روزها هر جا میرم صحبت از نجفی و میترا استاد است. جامعه عوام زده و نیازمند هیجان و سوژه برای کنجکاوی دقیقا به خواسته اش رسیده و خبر داغ همین است: قتل یکی توسط اون یکی.
چه خبرها و رویدادهای مهمی که در پس این خبر داغ سوختند. در همین روزها چند کولبر در غرب کشور کشته شدند، سیل در چند نقطه کشور خسارت به بار آورد و ...
مین استریم لزوما حقیقت را نمی گوید
Main Streem
به ضرص قاطع خدمتتون می‌گم که سخت‌ترین قسمت پانتومیم بازی کردن پیدا کردن سوژه‌ست   بعنوان مثال شما برو توی گوگل سرچ کن: سوژه‌ی جدید، دوتا پیشنهاد اول "سوژه‌ی جدید پانتومیم" هستن! اوایل فکر می‌کردم فقط من توی پیدا کردن سوژه‌های این بازی مشکل دارم ولی حالا فهمیدم که نه بابا جهانیه...
استاد داستان پیام داده انتظار میره امسال به جای چیزهای دیگه ...برای هم کتاب ارسال کنیم به عنوان عیدی تا هم مطالعه کنیم و هم این روزها مفید باشه برای همه...
منم جواب دادم...واقعاااا انتظار میره استاد!بی زحمت امضا هم بکنید کتابو برام!
و استاد فقط سکوت...فقط نگاه...
 
➖ آتلیه سوژه
دارای مجوز رسمی از اتحادیه
➖ تشریفات ازدواج آسان طلوع
کاملترین پکیج ازدواج با کمترین قیمت و بالاترین کیفیت خدمات
هدیه آتلیه سوژه به زوجهای جوان
➊ موزیک دی جی و زنده همراه با سیستم نورپردازی پیشرفته
➋ فیلمبرداری توسط بانو با دو دوربین و کرین با کیفیت فول اچ دی
➌ عکسبرداری در آتلیه مجهز و باغ + عکس سرمجلسی + آلبوم ژورنال
➍ سفره عقد + دیزاین میز شام و کیک
➎ گل آرایی ماشین عروس
➏ لباس عروس + تاج و تور
➐ دسته گل عروس
➑ آرایشگاه
➒ ت
لیست حضور غیاب رو بیرون آوردم داشتم حضور غیاب میکردم یهو رسیدم به اسم شمس تبریزی خوندن نام شمس تبریزی کافی بود تا  صدای قهقه خنده توی کلاس بلند بشه 
سرم رو چرخوندم طرف بچه ها تا شمس رو پیدا کنم  یه پسر تپل که از اول کلاس مزه پرونیاش رو مخم  بود خودشم داشت میخندید یهوو گفتم فیلمتم که نذاشتن ساخته بشه خیلی شیرین زد توی پیشونیش گفت هعی استاد دیشب اگه بدونی مولانا چه داغون بود سه شبه با دیازپام خوابش میکنم صدای خنده ها بلند تر شد 
بعد گفتم خب چرا
شهرستان بم- عکاس کتایون پایوَر
 
ضد نور یا سایه‌نما یا سیلوئت (Silhouette) تکنیکی در عکاسی است که در آن، منبع نور در پشت سوژه قرار دارد و در قوی‌ترین حالت به دلیل تندی نور، سایه‌ای از سوژه بر روی عکس ایجاد می‌شود. زیباترین حالت زمانی پیش می‌آید که خورشید در حال طلوع یا غروب است و پس‌زمینه به رنگ نارنجی یا زرد مشخص می‌شود .
 در عکاسی ضد نور به دلیل استفاده از شدت نور پس زمینه، سوژه‌ها در شکل محیطی خود و در تضاد یا کنتراست با نور دیده می‌شوند و هم
معرفی سایت به موتورهای جستجو
تا مدتها سایت و خدمات بود که مدعی ثبت سایت با سرعت و دقت بیشتر در گوگل بودند. حتی خود گوگل چنین صفحه ای داشت اما این روزها نوعا خود گوگل سایتها را می یابد
صفحه 404 چیست و چرا طراحی می‏شود؟
این مفهوم هم این روزها برای کاربران عادی شده است و همان مطلب پیدا نشد خودمان است
وب 2 موجی زودگذر یا آینده وب؟
زمانی هر کاری در وب ارایه میشد یک برچسپ وب 2 هم می چسپوندد در کونش تا باورپذیرتر بشه. همون کاری که احتملا این روزها با کلم
استاد یکی از دروس آز عوض شده بعد انقدر کوچولو و بامزه است که من عمرا به ذهنم می‌رسید استاد باشه تهش میگفتم دانشجوی ترم ۶ باشه خلاصه که خیلی گوگولیه بعد این گوگولی جان امروز گفت وقتی کارشناسی بوده استادش همین استاد استندآپ کمدی بوده و خب باعث شد تصمیم بگیرم هفته دیگه دوشنبه برم از اوشون بابت تربیت چنین استاد گوگولی‌ای تشکر کنم!
تور نوروز ۹۹ حتما برای سفر در عید امسال به تعقیب یک تجربه بی همتا در عین حال مقرون به صرفه و به یادماندنی در کنار خانوادتان هستید، مژده بدهیم که در همین امتداد گردآور ما با در عقیده دریافت سلیقه های متنوع و متنوع شما مسافران عزیز در نظر دارد که با برگزاری تور نوروز 99 در پکیج های عالی و پسندیده با بیشترین تنوع و بالاترین کیفیت در گویه ارائه خدمات مسافرتی برای شما " تجربه سفری خاطره انگیز" را در این روزها را بسازد، همانطور که می دانید تعطیلات سا
 کتاب فیزیولوژی ورزشی 5 استاد
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اگر امکان دارد آن را به فارسی ایمیل کنیدنتایج وب
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش ۵ استاد - علم ورزشwww.elmevarzesh.com › exercise-physiology-book-download۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش 5 استاد | کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی که با عنوان فیزیولوژی ورزش 5 استاد شناخته می شود،یکی از کتب ...
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی 5 استاد pdf - ...tamasha.com › list › دانلود-کتاب-فیزیولوژی-ورزش-و-فعا
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزشی 5 استاد
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اگر امکان دارد آن را به فارسی ایمیل کنیدنتایج وب
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش ۵ استاد - علم ورزشwww.elmevarzesh.com › exercise-physiology-book-download۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش 5 استاد | کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی که با عنوان فیزیولوژی ورزش 5 استاد شناخته می شود،یکی از کتب ...
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی 5 استاد pdf - ...tamasha.com › list › دانلود-کتاب-فیزیولوژی-ورزش-و-ف
فکرش را نمیکردم دوشنبه های دوست داشتنی ام اینقدر نازیبا شوند. دو هفته بیشتر است دست به مهراز نزده ام. چقدر این روزها جانکاه و طاقت فرساست. می دانم تنها کسی که حالم را خوب میکند مهراز است ولی دوست دارم با آرامش در آغوشش گیرم. آرامشی که این روزها از همه امان سلب شده است. 
جلسه ی آخری که با استاد عیسی کلاس داشتم سه درس را تحویل دادم. به همان اندازه که خسروانی ردیف ماهور را عالی نواختم چهارمضراب دلکش را گند زدم. پایه ی چهارمضراب ام از ریشه و بن غلط ب
یادداشتی از گذشته ای نه چندان دور(بیست فروردین ۱۳۹۲)
چگونه درباره ی مسایل پیچیده...ساده بیندیشم؟
برای من یکی از پیچیده ترین و سختترین کارها تدوین یک فیلم مستنده. معمولا با حجم عظیمی از تصویر و صدا رو به رو میشی که باید از بینشون یه فیلم بکشی بیرون. بر خلاف فیلم داستانی در اغلب موارد فیلمنامه یا حتا طرح مشخصی هم وجود نداره.چند سال پیش یکی از دوستانم در مسترکلاس یک تدوینگر فرانسوی شرکت کرده بود. اون آقا گفته بود که من برای خودم اصطلاحی دارم به نا
هنگام بازگشت به منزل متوجه شد که دزدی از منزل ایشان فرشی برداشته و در حال بردن آن است!استاد، دزد را تا سرای بوعلی بازار تهران که مشغول فروختن قالی شد، تعقیب کرد.لحظه‌ای در مقابل فرش درنگ کرده، سپس پیش رفت و با پیش‌نهاد منفعت به طرفین، قالی را خریداری کرد. البته به شرط آن که تا منزلش حمل کند.وقتی دزد به منزل استاد رسید، تازه متوجه اصل قضیه شد!!این‌جا بود که از استاد عذرخواهی کرد و ...استاد بدون آن‌که به روی خود بیاورد فرمود: «من که ندیدم تو از خ
با دخترهای دوران ارشد توی کافه دور هم جمع شده بودیم. وسط خبر گرفتن از حال و روز آدم‌های آن‌روزها، صحبت از الف شد و ز به شنیدن قصه‌اش مشتاق. به زور ماجرای آن‌روزها و خط و ربط اتفاقاتش را به یاد آوردم و به شوخی و خنده برایش تعریف کردم. به آخرهای قصه که رسیده بودیم، آن‌قدر خندیده بودیم که چشم‌هایمان خیس اشک بود. فکر کردم زمان چه مرهم خوبی‌ست. الف را برده و گذاشته آن‌سر دنیا و کابوس آن‌روزها را به اسباب خنده و تفریح این‌روزها بدل کرده. چه خوب ک
امروز برای کلاسی با آموزش دانشکده و استادمون هماهنگ کردم و همه را خبر کردم که کلاس را بردارند. برای همه پیام گذاشتم و کارهای ثبتنام یک نفر که نتوانست بیاید را انجام دادم. کلاس برگزاری را هم تلگرام کردم و خلاصه. بعد چند دقیقه تاخیر استاد آن کلاس وارد شد و اولین کاری که کرد ما را بیرون کرد! خیلی محترمانه و گفت شما طبق برنامه آموزشی ترم بعد دارید. ببینید چقدر شلوغ شده..
باید از دور افراد متمسخر بیرون میامدیم. همه ی آدم هایی که آن جا نشسته اند دلشا
این روزها که باید آشوب باشم آرامم به بودنت 
آرامم به وعده هاى خدا
آرامم به اینکه او همه چیز است و دیگران هیچ 
آرامم که فقط محتاج اویم و از غیر بى نیاز 
این روزها دلم گرم است به سلام هاى صبحت و شب بخیر هاى شبانه ات 
این روزها سر خوشم از اینکه سراغم را راس ساعت هاى جفت مى گیرى 
این روزها حالم معمولى است دلم روشن است و چشمانم امیدوار به روزنه اى که از 
دور دست ها سو سو مى زند
این روزها مى گذرد اما ...
چیزى که باقى مى ماند مهربانى توست به مهربانویت 
چی
استاد فقط استاد امروز 
ک مراقبم بود اومد راحت در کلاسو بست بچه ها همه ازاد همه سوالارو قشنگ توضیح داد جواب رو هم غیر مستقیم گفت حواسشم پرت میکرد هر کی هر کار میخاس میکرد تازه یک سوال ازش پرسیدم نصف جواب رو بهم گفت گفت حالا فعلا اینارو بنویس بقیرم اگه یادت میاد بنویس اگه هم یادت نمیاد اشکال نداره خودتو ناراحت نکن نمرتونو میدم ^___^
استادی از بهشت
الهی ک خیر ببینی استاد جان
با سلام خدمت همه اعضای محترم انجمن داستان
این هفته علاوه بر نقد داستان قرار گرفته روی وبلاگ، سوژه طبق تمرین طبق صحبت ها به این شرح است:
شخصی که یک حفره روی جسم خود دارد. مثلا محل قلب او خالی است (به شکلی که در ظاهر هم دیده می شود)
انتخاب راوی، زاویه دید و دیگر عناصر آزاد خواهد بود.
دانلود رمان جدید عروس استاد
دانلود زیبا و جذاب رمان عروس استاد
دانلود رمان عروس استاد دارند جام طرفدار
دانلود جدیدترین رمان عروس استاد با نسخه pdf
دانلود رمان باحال و عاشقانه عروس استاد با نسخه pdf
دانلود پارت اول رمان عروس استاد با نسخه apk
ادامه مطلب
کودکی ده ساله را که دست چپش در یک حادثه ی رانندگی از بازو قطع شده بود ، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپردند . پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد . استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد میتواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه ها ببیند . در طول شش ماه ، استاد فقط روی بدنسازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو به او تعلیم نداد 


ادامه مطلب
خدا می دونه چقدر بعضی وقتها حس های مختلف قاتی پاتی دارم... چقدر ذهنم شلوغ میشه... سرعت زندگی هم که زیاده... روزها تند تند می گذرند ... همش وقت کم میارم... گاهی خسته میشم، دلم می خواد هیچ کاری نکنم... دو تا کتاب دارم می خونم... برای نوشتن داستان به سوژه های مختلف فکر می کنم...
ذلم آزادی و رهایی می خواد ... دلم تنگ میشه ... ذهنم همش درگیر هزار موضوع و مسئله متفاوته...
خوشحالم که توی زندگی تجربه های متفاوتی داشتم ... ولی گاهی هم افسوس می خورم که چرا بعضی از سالها
استاد سر کلاس راهم نداد چون پنج دقیقه دیر رسیده بودم. خدایا! این ریاضی کوفتی با هشت صبح شنبه اش! گریه ام را تا رسیدن به خوابگاه غورت دادم. توی راه به محبوب پیام دادم که اگر کلاس بعدی را هم نیامدم خوابیده ام. تهوع شدید دارم و تمام تنم داغ کرده. انقدر داغ که به محض زدن عینک بخار میگرفت! لباس هایم را در اوردم و شلوارک پوشیدم. عطر زدم و امدم روی تخت. 
محبوب جواب داد:میشه بس کنی!!!    خودتو جم کن سژمان!  قبل ده پاشو راه بیوفت ساغرم میاد.
ادمها عجیب شده ان
خصوصیات یک استاد آیلتس مناسب
یکی از دغدغه های زبان آموزان و کاندیداهای آیلتس انتخاب استاد مناسب بوده است. به این دلیل که این آزمون دقیقا یک آزمون سرنوشت ساز است. بر اثر شکست در این آزمون هر فردی ممکن است هزینه های زیادی متحمل شود لذا انتخاب یک استاد مناسب و کاربلد واقعا کار سختی است. اگر شما هم با این مشکل مواجه شده اید لطفا به لینک زیر سر بزنید تا با خصوصیات یک استاد آیلتس خوب آشنا شوید: 
 
انتخاب استاد مناسب آیلتس...
 
 
معرفی دبیران محترم دبیرستان نمونه ملاصدرا درس سال 99-98
 
کار و فناوری
استاد علی ربیع زاده(لیسانس برق_دبیر تخصصی در حوزه برق و سازه های الکترونیکی و کار های عملی) 
 
عربی
استاد ایوب شکاریان (دکترای عربی، دبیر تخصصی) 
استاد عباس مومن (لیسانس عربی"دبیر تخصصی) 
 
ریاضی
استاد ابراهیم بشیریان (فوق لیسانس ریاضی'دبیر تخصصی) 
آقای.... (اطلاعات بعدا اصلاح میگردد) 
 
فارسی
استاد حسن فراتی (لیسانس فارسی' دبیر تخصصی) 
آقای حاجی پروانه (لیسانس فارسی ') 
 
علو
نگاه میکنم
به روزها
به لحظه ها
به زندگی ها
به تک تک اشیا اتاق
به پنکه سقفی نداشته ام و بادی که روی صورتم است
به صدای پرنده از دوردست
نگاه میکنم
به جای خالی ات
اما جایت خالی نیست...
گلدان گذاشته ام و دورشان را با صدف هایی که چند سال پیش از دریا آورده بودم، تزئین کرده ام
پرده کشیده ام به پنجره ام، سفید با گل های نارنجی
تیره نیست، توری است و نور از آن رد میشود
اتاقم را روشن کرده ام
من
این روزها بیشتر از هر روز دیگری کار میکنم و درآمد دارم
اما دلم خوش ن
‏اعصابم از این خورده چرا بهت دادم وقتی لذتی نداشت برام مگر لذت سرکشی؟شاید برای همینش می‌ارزید!استاد گفت تو بازی دست نبر.
دیگر میلی به ح ندارم. دلش می.خواست به خانه‌اش بروم که رفتم و او رفت و گرم زندگی شد و من این روزها گوش شیطان کر ...
هیچ میلی و عشقی نیست، منم در جزیره‌ای ساکت و متروک فقط باید جدی‌تر بشوم.
خب گاهی با بعضی آدمها به مشکل میخوری، نمیدونم چرا با این استاد به مشکل خوردم. واقعا هنوز برام سوال هست. وقتم شریف تر از این بود که به غیبت از ایشون بگذره. خسته ام کرد.اینها رو میگم که خالی بشم چون جایی برای گفتن ندارم و مثل شما استاد عزیز، پیش همه یک سری واقعیت نصفه و نیمه را بیان نمیکنم!!!
ادامه مطلب
گویند که معلّمی از بینوایی در فصل زمستان درّاعۀ(1) کتانِ یک‌تا(2) پوشیده بود. مگر خرسی را سیل از کوهستان در ربوده بود می‌گذرانید، و سرش در آب پنهان.(3)
کودکان پشتش را دیدند و گفتند: «استاد، اینک پوستینی در جوی افتاده است، و تو را سرماست، آن را بگیر.» 
استاد از غایت احتیاج و سرما در جَست که پوستین را بگیرد، خرس تیز(4) چنگال در وی زد. استاد در آب گرفتار خرس شد. کودکان بانگ می‌داشتند که: «ای استاد، یا پوستین را بیاور و اگر نمی‌توانی رها کن، تو بیا.»
گ
چند ماه پیش در کلاس اتفاق عجیبی افتاد که مانند یک  راز بود. یکی از همان راز های استاد.
تلفن آقای نوری زنگ خورد و با حالتی پریشان کلاس را ترک کرد. ما همه جا خورده بودیم.وقتی استاد کلاس را ترک کرد مدیر دوره ها آمد و کلاس را تعطیل کرد. همه ی ما نگران استاد بودیم که مبادا اتفاقی برای او بیفتد.
چند روز گذشت اما خبری از استاد نبود و یک مربی تند مزاج سرپرستی کلاس ما را به عهده داشت. 
چند هفته گذشت و در نهایت استاد آمد ولی رفتارش آن استاد قبلی را نشان نمی د
اولین بار مریم این کتاب رو معرفی کرد
با مریم کلاس استاد جان آشنا شدم
رشته و گرایش خیلی متفاوتی داره با زمینه کار من و استاد جان
استاد مریم گفته بود کلاس استاد جان رو بیاد شاید بتونه در مورد ی موضوعی
اطلاعات کسب کنه
و مریم پارسال برای دومین سال می اومد کلاس استاد جان
خوب براش خیلی سنگین بود و میشه گفت هیچی نمی فهمید
از من در مورد استاد جان و دیدگاهش و نگرشش پرسید
و این بین یکمی از دیدگاه استاد خودش گفت
و این شد که من با استاد مریم از دور آشنا شدم
ارتباط چشمی در عکاسی کودک
در مقاله ی امروز میخواهیم به سه نوع ارتباط چشمی در عکاسی کودک و دیگر انواع عکاسی اشاره کنیم و تا حدودی به شما بیاموزیم که چگونه آن ها را اجرا کنید و هنگام عکاسی کودک از آن ها بتوانید استفاده کنید .
به اضافه موقعیت های مختلفی که هر یک از این سه مورد ممکن است به طور خاص مورد نیاز شما واقع شود و شما از آن استفاده کنید .
این مطلب ارزش توجه بالایی دارد ، حال چه برای یک پرتره ی رسمی و چه برای یک عکس یهویی !
پس مطالعه ی این مطلب ر
امروز استاد عیسی پیام داد که به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس کرونا و حفظ سلامتی همگانی کلاسهای موسیقی غیرحضوری تا پایان سال برگزار میشود. به این صورت که هر هنرجو باید اجرای درس خودش را فیلم بگیرد و برای استاد ارسال کند و سپس استاد ایرادات احتمالی اجرا رو بگوید و درس جدید را هم بدهد. تجربه ی شیرین و منحصربفردی خواهد بود
بدم اومد ک وقتی استاد داشت chondromalacia رو درس میداد به من نگاه کرد فقط چون که میدونست من زانوم درد میگیره://بعدشم پرسید استاد درمانش چیه استاد گفت وزن کم کنن، گفتش که اگه وزنشون کم باشه چی؟ استاد گفت هیچی و باز به من نگاه کرد:/الان که داشتم این مبحثو میخوندم یادم اومد و خورد تو حالم:/اینم یادم اومد که سر قلب استاده به من گفتش که برم دستگاه فشار بیارم خیلی بدم اومد:(((((شاید چون نصفه و شبه و دارم درس میخونم، ولی نه خوب ناراحت میشه آدم بخاطر چیزای کوچیک:(
رفتیم مریض رو معاینه کنیم ، مریض آخوند بود با عمامه و بند و بساطش نشسته بود روی تخت ؛ استاد گفت میشه کلاهتون رو بر دارین من معاینه کنم ؟؟ (سرش رو بخیه زده بود باید سرش رو میدید استاد) 
یعنی اووونقدر خودم رو نگه داشتم اون وسط نخندم که داشتم غش میکردم :)) 
بعد از اینم که اومدیم بیرون خود استاد از سوتی ای که داده بود غش کرد رسما...
یکماه پیش فایل پروژه را فرستادم برای استاد، قرار بود کامنت های خودش را بذاره و بعد فایل را بفرسته برای خانم دکتر که ایشون هم کاملش کنه و بخشی که مربوط به تخصصش هست را بذاره. چند روز پیش نهایتا به استاد پیام دادم که استاد تغییرات را انجام دادید فایل را بفرستید که من موارد شکلی و ... را هم نهایی کنم. اونوقت تازه میگه از خانم دکتر پیگیر بشوید که فایلشون را ارسال کنند! خب من تا اون موقع فکر میکردم استاد کامنت های خودش را گذاشته روی فایل، تا اینکه زن
به امید خدا فعلا کار رو با بارگذاری صوتهای تدریسی که ضبط شدن و برخی جزوات که تقریر خودم هست شروع می کنم؛ تا ببینیم در ادامه خدا چی بخواد...
محتواهایی که فعلا آماده در اختیارم هست و ان شاء الله به تدریج بارگذاری میشه ، عبارتند از:
ادبیات:
جزوه نحو 4 استاد شامیری (حفظه الله)
صوت های تدریس و جزوه تجزیه ترکیب استاد شامیری (حفظه الله)
فقه:
صوت های تدریس فقه 3 ( کتاب المتاجر، کتاب البیع و کتاب الدین) استاد مفتخر (حفظه الله)
صوت های تدریس فقه 2 (کتاب الصوم
بعد از اولین جلسه ای که با استاد کاف داشتیم،حس پرواز روی ابرها را داشتم که چنین استاد باسواد و خفن نصیبمان شده!
اما این احساس شعف در جلسات بعد تبدیل به حس سرخوردگی شد!همچنان خوشحالم که  در این ترم دو درس با استاد کاف دارم اما تاب سرزنش های هرجلسه اش را ندارم.جلسه ی اول حرف هایش را گذاشتم به حسابِ استادی دلسوز که بچه هایش را نصیحت میکند و در پی ایجاد انگیزه در بچه های سرخوش است اما با تکرار حرف ها در قالب دیگر در جلسات بعدی حس یک دانشجوی خنگ و با
فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت ، استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم
 
شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد ، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد
 
استاد به او گفت :
آ
شهرستان بم- عکاس کتایون پایوَر
 
ضد نور یا سایه‌نما یا سیلوئت (Silhouette) تکنیکی در عکاسی است که در آن، منبع نور در پشت سوژه قرار دارد و در قوی‌ترین حالت به دلیل تندی نور، سایه‌ای از سوژه بر روی عکس ایجاد می‌شود. زیباترین حالت زمانی پیش می‌آید که خورشید در حال طلوع یا غروب است و پس‌زمینه به رنگ نارنجی یا زرد مشخص می‌شود . در عکاسی ضد نور به دلیل استفاده از شدت نور پس زمینه، سوژه‌ها در شکل محیطی خود و در تضاد یا کنتراست با نور دیده می‌شوند و هم
چند ماه پیش در کلاس اتفاق عجیبی افتاد که مانند یک  راز بود. یکی از همان راز های استاد.
تلفن آقای نوری زنگ خورد و با حالتی پریشان کلاس را ترک کرد. ما همه جا خورده بودیم.وقتی استاد کلاس را ترک کرد مدیر دوره ها آمد و کلاس را تعطیل کرد. همه ی ما نگران استاد بودیم که مبادا اتفاقی برای او بیفتد.
چند روز گذشت اما خبری از استاد نبود و یک مربی تند مزاج سرپرستی کلاس ما را به عهده داشت. 
چند هفته گذشت و در نهایت استاد آمد ولی رفتارش آن استاد قبلی را نشان نمی د
از کلاس های انلاینمون همینقدر براتون بگم که از کل یک ساعتونیم کلاس یک ساعتو ربعش صدای استاد قطعه و ما صدای استادو نداریم و اون یک ربع دیگه هم که وسطا هر چند ثانیه وصل میشه استاد داره سرفه میکنهو صداشو صاف میکنه یا صدای زیبای قورت قورت آب یا چای خوردن استاد میاد
منکه خیلی دارم استفاده میکنم از کلاسا شمارو نمیدونم:) 
بسم‌الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
استاد دیگر نمی‌خواند
تازه مسئولین متوجه شده اند که چقدر جایش خالی است؟؟؟؟
چقدر دیر!!!
ولی باز هم تشکر 
براستی استاد محمدرضا شجریان لیاقتشان بیش از یک خیابان است
فرهنگ ایران زمین پس تا ابد تا همیشه زیر دین استاد شجریان است همانطور که به حافظ مدیون است
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر و الغلبه
امروز صبح رفتم پیش استاد منو جلو آقای ملکی شست گذاشت هر چی تو دهنش بود بهم گفت :|
هی میگفت من اینقد مقاله اتو تصحیح کردم تاحالا than رو اونجا گذاشتم ؟!! 
بعد از ظهر نشسته بودم دیدم استاد اس ام اس داد گفت ساعت سه بیا اتاقم 
نگو استاد فک کرده بود صبح به اندازه کافی فوش نداده بهم گفته بود برم باز منو بشوره  دوباره یه دورم ساعت سه منو شست پهن کرد... فردا زنگ نزنه بگه بیا فوشت بدم صلوات 
+ یه زمانی زندگی ما هم اینجوری بود ولی الان رابطه مون بر اساس احترام
قرائت کلام الله مجید توسط استاد بین المللی ، قاری جهانی استاد کاظمی
 
در آستانه ی ولادت با سعادت امام حسن (ع) ، و در جشن مجازی ولادت کریم اهل بیت ، با دعوت آستان امامزاده عماد الدین (ع) قاری بین المللی استاد کاظمی به قرائت قرآن و نورانی کردن و برکت بخشیدن به محفل نمودند .
 
مشاهده ی کلیپ قرائت زیبای قرآن کریم توسط استاد کاظمی : مشاهده ی کلیپ
انگار هرسال که میگذره، سرعت گذر روزها بیشتر میشه!!
یادمه بچه که بودم خیلی روزها بیشتر طول می کشید، ماهها زمانشون بیشتر بود و وقتی باید مثلا به جای ۱۳۷٠ می نوشتم ۱۳۷۱ خیلی طول می کشید تا عادت کنم. باور اینکه یکسال گذشته برام سخت و دور از ذهن بود. اما حالا... اصلا احساس نمیکنم عمرم داره میگذره.
همین دیروز استرس شعبان داشتم. نگرانی ازینکه نتونم آماده بشم برای بهره بردن از ماه رمضان و امشب اولین شب قدره ظاهرا...
میتونم ازین ماجرا یه نظریه استخراج کن
بسم الله الرحمن الرحیم
نکاتی راجع به درس خارج
در انتخاب استاد باید به شرایط ذیل توجه شود:
1.       استاد منظم باشد. لذا در سال اول و حتی الامکان در کل دوره درس خارج از شرکت در درس اساتیدی که تعطیلی مکرر دارند  ، پرهیز شود.
2.       در کنار استادی که طلبه از آن درس می گیرد یک استاد راهنما وجود داشته باشد تا از نکاتی که طلبه سرکلاس خوب متوجه نشده یا تتمیم آن را نمیداند(و دیگر راهنمایی ها) بهره مند گردد.
3.       استاد بیان رسا داشته باشد . لذا شرکت د
یکم. می‌نویسم و پاک می‌کنم. می‌نویسم و پاک می‌کنم. می‌نویسم و پاک می‌کنم. تمام سوژه‌ها به‌نظرم مسخره‌اند، تمام واژه‌ها به‌نظرم نارسا و بی‌معنی‌اند. حس می‌کنم برای نوشتن ناتوانم، حس می‌کنم فلج شده‌ام، حس می‌کنم ذهن قصه‌پردازم مرا گذاشته و رفته تعطیلات. و همهٔ این‌ها باعث آزردگی روحم می‌شود. ناگهان در خودم فرو می‌روم و در دل می‌گویم: «نکنه نمی‌تونم؟ نکنه از دست رفتم؟» مادر می‌گوید: «حالا که فرصتش پیش اومده، داری از دستش می‌دی.»
نجمهههههههههههههه
چرا استاد این همه گیجی را برایمان آورد؟
درست میشه کم کم
آخه من پر از سوال و منگی هستم.پر از توهم درباره نوشته ها  و مشق هایم
میخوای این جلسه به استاد پیشنهاد یک جلسه پرسش و پاسخ بدهیم؟
ااااررررررررررررررره موافقم.خیلی باحالی نجمه..
روز اول کلاس کنار دستم نشسته بود.با هم هیچ حرفی نزدیم  فقط فهمیدم اسمش نجمه سادات هست و هم سن و سال.
جلسه دوم جای کلاس عوض شد اما من و نجمه  کنار هم بودیم..کنار هم نشستیم تا یک روز توی مترو دیدمش و
این روزها را هیچ وقت به فراموشی نخواهم سپرداز سخت ترین دوران های زندگی ستاین قدر که حتی از شرح وقایع اش هم عاجزممحل کار یک جور و منزل طوری دیگرتنها امیدم این روزها به آیات الهی خداست که وعده داده به مجازات سخت تهمت زنندگانتنها امیدم به خداست که وعده داده به تمام شدن این دورانثبت می کنم برای یک عمر در این تاریخ23/06/1398 
 
 
گویند گویند گویند که روزی مهر یه دلبری به دل یکی افتادای کاش نمی افتادگویند که هرشب توویِ دستش یه پیاله با من آن نیستاصاً عین خیالش چرا استاد آخه چه کاریه استادگویند که کشته مرده میدادتار مژگونشو من، من به قربونشو ای وایافتاد افتاد افتاد به دلم مهر تو ای کاش نمی افتاد نمی افتاداسفند و دی و خرداد و مرداد
♫   ♫   ♫   ♫
♫   ♫  NITROMUSIC.IR  ♫   ♫
♫   ♫   ♫   ♫
که همش مهمونی آخه چه کاریه استاد استــاددلا دلا دلا دلا استادچرا چرا چرا چراگویم گو
روزها مظلوم نیستند؟ به نظر من چرا. بیشترشان فراموش می‌شوند. چند روز
تکراری و عین هم باید بگذرد تا یکی در این میان، بشود روزی که درش دانشگاه
قبول شدی، عاشق شدی یا عزادار شدی؟ اصلا در مجموع، چند روز از یک زندگیِ
شصت‌ساله یاد آدم می‌ماند؟ هرچند اگر عمر به شصت برسد سال‌ها و دهه‌ها هم
احتمالا گم می‌شوند. من فعلا دلم به حال روزهایم می‌سوزد که چطور تلف
می‌شوند و از یادم می‌روند. از طرفی هم خوش به حال ما، که هر فکر کوتاه و
هر خواب ناخوشی را
٦. در روز هم از فلاش استفاده کنیدیکی از روش‌های جالب برای عکاسی از چهره در نور روز، استفاده از فلش است. با روشن کردن فلاش، دوربین نور پشت ‌زمینه را می‌سنجد و به اندازه لازم نور به صورت سوژه می‌تاباند. به این ترتیب چهره فرد روشن‌تر خواهد شد. حتی می‌توان سوژه را در سایه قرار داد تا نور خورشید باعث جمع و نیمه بسته شدن چشم نشود و پرتره، زیبایی بیشتری را به نمایش بگذارد.خوب است بدانید که فلاش‌های داخلی دوربین‌ها تا فاصله ۳ متر را بیشتر تحت پوشش
پس از اعلام راه اندازی وبسایت شخصی «استاد محمود مهرمحمدی» همزمان با مراسم نکوداشت ایشان در 13 مهر 1397، اکنون با تکمیل بارگذاری محتوا، این سایت به طور کامل فعال شده است. علاقمندان می توانند از طریق لینک زیر به وبسایت استاد دسترسی داشته باشند.
استاد محمود مهرمحمدی
پس از اعلام راه اندازی وبسایت شخصی «استاد محمود مهرمحمدی» همزمان با مراسم نکوداشت ایشان در 13 بهمن 1397، اکنون با تکمیل بارگذاری محتوا، این سایت به طور کامل فعال شده است. علاقمندان می توانند از طریق لینک زیر به وبسایت استاد دسترسی داشته باشند.
استاد محمود مهرمحمدی
یا مهربان ❤️سلام عزیزان❤️❤️این روزها حال دلتان چطور است ؟این روزها خیلی ها تراز امیدشان یک طرفی شده است .این روزها دروغ زیاد می شنویم .دروغ تلویزیونی ،دروغ تلگرامی اینستا گرامی ،دروغ های کوچه بازاری و..ذهن باید راست باشد تا دروغ در آن اثر نکند .اگر ذهن ما کاغذی و سبک باشد در گردباد دروغ به فنا می رود و حتی بدتر این که خودش اعتیاد پیدا می کند به شنیدن دروغ های بیشتر .گمشده همه ما یک کلمه است و آن" ایمان" است .در این فرصت مغتنم ماه رمضان به حبل
شاید عکاسی از مردمان غریبه ای که هیچ شناختی از رفتار، فرهنگ و آداب و رسوم آن ها ندارید، کاری سخت و وحشتناک جلوه کند، اما اینطور نیست!
در اینجا به شما خواهیم گفت که چطور باید از جوامع محلی و قومیت های مختلف بدون اینکه مشکلی پیش بیاید عکاسی کنید و خاطرات خوش را به ثبت برسانید. آنهایی که اهل سفر و شرکت در تورهای مسافرتی هستند بخوانند!
با سوژه ارتباط برقرار کنید و به او نزدیک شوید
اولین نکته در میان نکات عکاسی در سفر، ارتباط برقرار کردن با سوژه اس
عکاسی کودک در زیر نور خورشید
اولین چیزی که شما هنگام عکاسی کودک در زیر نور خورشید باید بدانید این است که باید نور را پشت سر خودتان قرار دهید یعنی به گونه ای بایستید که پشتتان به نور و نور خورشید به سوژه ی شما بتابد . اینگونه باعث ایجاد نور پس زمینه نیز نمیشوید . ولی این کار هم مشکلاتی در پی دارد و مهم ترین آن این است که چون سوژه ی شما انسان است در نور شدید چشمانش نیمه بسته میشود و اگر کودک باشد غالبا نمیتوان او را مجبور به نگاه کردن به لنز دوربین
 
من استاد دست رو دست گذاشتن و هیچکاری نکردنم . میتونم ساعت‌ها و روزها و هفته ها و حتی ماه ها رو بدون اینکه کار خاصی انجام بدم یه گوشه بشینم و وقتمو صرف کارای بدرد نخوری مثه چرخیدن تو اینترنت، و از واتس آپ به تلگرام و از تلگرام به واتس‌آپ منتقل شم . و هرشب تصمیم بگیرم که از فردا دیگه یه ادم دیگه میشم و همه ی کارها وبرنامه هام رو عملی میکنم ، از فردا اما باز همون دور باطلی رو شروع کنم که روز قبل. 

  علامه حسن‌زاده:
«برای طالب کمال، استاد خیلی دخیل است. آن مفاتیحی که از استاد عاید شاگرد می‌شود، آن کدهایی که از استاد استفاده می‌گردند، آن اصول و امهاتی که از استاد بدست می‌آید، اهمیت به سزا دارند.
انسان از جمع کتب عالم نمی‌شود، وگرنه کتاب‌فروش‌ها می‌بایست اعلم من فی الارض بوده باشند.»
انسان کامل/صفحه ۱۴
*به خاطر کمبود وقت مطالب کم و خلاصه شدن
انگار همین دیروز بود که فصل دوم اومد و مارینت با استاد فو نگهبان میراکلس ها آشنا شد.همون طور که همه یادمون هست استاد فو همیشه خدا داشت راجب اشتباهاتش عذاب میکشید و ما رو یه فصل منتظر گذاشت و بلاخره فرصت رو خوب دونست که این راز رو برامون باز کنه وبگه کار اشتباه اون چی بوده؟؟
ادامه مطلب
دومین مطلب و جزوه ای که در اختیارتون قرار میگیره، جزوه نحو 4 یا همون بخش اول مغنی الأدیب هست.
 
این جزوه مشتمل بر متن کتاب، حواشی استاد و بعضا اضافاتی از خودم هست.
متن کتاب بدون رنگ زمینه بوده و حواشی استاد و اضافات خودم با هایلات آبی به نگارش در اومدن.
حواشی خودم هم با علامت خودکار از بیانات استاد تفکیک شده.
نکته دیگه هم اینکه نکاتی که در حاشیه سمت چپ جزوه وجود داره، معمولا نکاتی بوده که کلّیت داشته و صرفا توضیح متن کتاب نبوده؛ به همین دلیل او
این پاوپوینت  در 14 اسلاید به شکل زیبا و منحصر به فرد طراحی و اسلاید بندی شده است د راین پاورپوینت مطالبی از تولد،سفر به کشور ها،مساجئدی که میزبان استاد بودند،فلسطین و استاد عبدالباسط،فیلم از تشییع پیکر استاد عبدالباسط و سایر مطالب مفید و ارزنده در مورد استاد عبدالباسط در این پاورپوینت درج شده است که امید واریم رضایت شما عزیزان را جلب نماید
 
 
 
جهت دانلود فایل کلیک کنید
بیان سوژه با تکیه به موضوعات روز



یکی
از تکنیک های بیان سوژه در روزنامه نگاری است که بسیاری از روزنامه نگاران از این روش
برای بیشتر دیده شدن مطالب و سوژه های خود استفاده می کنند.
اتفاقات  و رویدادهای سیاسی، ورزشی، هنری، اجتماعی و ادبی
می تواند بهانه ی برای طرح سوژه و موضوع نگارنده باشد.در این روش بصورت کلید واژه از
پرکاربردترین واژه مرتبط با موضوعات پربازدید در متن استفاده می شود به گونه ای که
سوژه مورد نظر نگارنده با موضوع پر تب و تاب جامع
بیان سوژه با تکیه به موضوعات روز



یکی
از تکنیک های بیان سوژه در روزنامه نگاری است که بسیاری از روزنامه نگاران از این روش
برای بیشتر دیده شدن مطالب و سوژه های خود استفاده می کنند.
اتفاقات  و رویدادهای سیاسی، ورزشی، هنری، اجتماعی و ادبی
می تواند بهانه ی برای طرح سوژه و موضوع نگارنده باشد.در این روش بصورت کلید واژه از
پرکاربردترین واژه مرتبط با موضوعات پربازدید در متن استفاده می شود به گونه ای که
سوژه مورد نظر نگارنده با موضوع پر تب و تاب جامع
در دل خویش مجموعه ای از نفرت دارم. یک بوته ی عظیم تنفر در قلبم روییده است، منی که همیشه جز محبت مرام دیگری نمی دانستم. چه بر من رفته ای استاد؟ چه بر من اورده ای استاد؟‌این حجم از تنفر در من ای استاد ... 
و منی که کهیر می زنم از حرف زدن با تو. و تویی که هیچ چیز برایت مهم نیست. و تویی که لم می دهی و نان سنگک گنده را از ان زیر میز در می اوری و فرو می کنی توی ارده -جلوی لپتاپت -. و تویی که دو لوپی می خوری و هیچ چیز این جهان برایت مهم نیست. 
و منی که در تنفر مست
امروز بالاخره بعد یک ماه رفتم مطب استاد!آخراش بود که یه خانم و آقایی اومدن و شرح حال گرفتم و منتظر بودم استاد بیاد! خانمه بعد کلی خوش صحبتی پرسید دانشجویی؟ سال چندی!؟ قصد نداری از ایران بری؟!
گفتم سال پنج و چرا اتفاقا قصد دارم! داشتم با خودم میگفتم "کی قصد نداره آخه تو این اوضاع" که یهویی گفت شمارتو به من بده...! ما یکی از آشناهامون تازه از امریکا اومده! سیتیزنه و استاد دانشگاه! دنبال یه دانشجوی پزشکی میگرده (عَجَب!) که باهم برن! قسمت بود شمارو دید
کلاسای مجازی قرار بود تا ۱۶ فروردین تشکیل نشن البته از ۵ فروردین به بعد دست استاد بود و خب امروز استاد ایمنی شناسی کلاس رو تشکیل دادن و از اون باحال‌تر استاد آیین زندگی‌مون با اینکه گیر نیستن کلاس رو تشکیل دادن و تازه فهمیدیم که بله هفته پیشم تشکیل داده بودن... بعد من طفلک رو حساب گیر نبودن با این استاد وصایا هم گرفتم و الان تایم بین دو کلاس اومدم بگم هیچ وقت گول نخورید!
سال نوی همگی هم امیدوارم تا اینجا خوب بوده باشه و در ادامه بهتر هم باشه و
بسم الله الرحمن الرحیم
نکته ای را لازم به تذکر میدانم, قدردانی و قدرشناسی از استاد فاطمی نیا می باشد.خبر کسالت و بیماری ایشان بسیار ناراحت کننده وخسارت بزرگی است برای جهان شیعه.درتمام ساعات شبانه روز باید برای سلامتی این استاد بزرگ که به حق آبرو و افتخار جهان شیعه و مدافع بزرگی برای قرآن و اهل بیت دربرابر دشمنان دین و در برابر خرافات هستند،دعا کنیم.تا هرچه زودتر سلامتی خود را بازیافته و به تحقیقات وتالیفات خویش مانندگذشته مشغول شوند.
آنچه
ساعت 8 صبح ماه رمضان کلاس جبرانی گذاشته بودند با یک استاد حساس به همه چی!
خیلی ها این اواخر دیگر فقط به نیت حذف نشدن می آمدند. بچه ها بدو بدو خودشان را به کلاس استاد حساس می‌رساندند. هرکسی وارد می‌شد، به عنوان اولین حرکت، سر می‌چرخاند به سمت فنکوئل خاموش و با دیدن چهره پوکر استاد و کتی که در آن گرما به تن کرده بود، بدون هیچ اعتراضی می‌نشست سر جایش. تا اینکه استاد ترمومتر را درآورد و شروع کرد به لحاظ علمی اثبات کردن اینکه الان هوا خوب است و آدم
خب روزها می گذره و من هنوز نمی دونم به سمت تغییرات مثبت پیش میرم یا دارم خنثی پیش میرم؟!
البته این چند روز سعی کردم ورزش رو حتما انجام بدم...از ده دقیقه تا بیست و چند دقیقه...
یعنی بیشتر فایلهای استاد رو می گذارم و همینطور که بهشون گوش می کنم ،نرمش می کنم و دور تا دور خونه پیاده روی سریع می کنم و نفس عمیق می کشم که بنظرم خیلی خوبه⁦^_^⁩
به پیشنهاد ملکه بانو کتاب خرده عادتها رو هم از کتابراه خریدم و ان شاء الله امروز شروع می کنم به خوندنش.
نمازهای قضا
بسم‌الله...
سلام!
+
این موقعیت را تصور کنید:
استادی هست که فقط یک درس دو واحدی ارائه داده است و ظرفیت کلاس ۳۵ نفر است. بعد از کلی چانه زدن ظرفیت کلاس به ۴۰ نفر افزایش یافته است. در کنار این استاد، استاد دیگری همین واحد را ارائه کرده است.( یعنی انتخاب‌های دیگری هم وجود دارد.)
کلاس استاد اول که از این به بعد ایشان را استاد الف می‌نامیم متقاضی بسیاری دارد. 
درس برای یک ورودی دیگر ارائه شده و نمی‌توان از طریق سامانه‌ی دانش‌گاه گرفت‌ش.
گروهی از بچه
ساعت 8 صبح ماه رمضان کلاس جبرانی گذاشته بودند با یک استاد حساس به همه چی!
خیلی ها این اواخر دیگر فقط به نیت حذف نشدن می آمدند. بچه ها بدو بدو خودشان را به کلاس استاد حساس می‌رساندند. هرکسی وارد می‌شد، به عنوان اولین حرکت، سر می‌چرخاند به سمت فنکوئل خاموش و با دیدن چهره پوکر استاد و کتی که در آن گرما به تن کرده بود، بدون هیچ اعتراضی می‌نشست سر جایش. تا اینکه استاد ترمومتر را درآورد و شروع کرد به لحاظ علمی اثبات کردن اینکه الان هوا خوب است و فیز
رمان استاد خلاف کار
قسمتی از رمان:
رمانهای استاد و دانشجو
چند تقه به در کلاس زدم و وارد شدم.با ورودم همه ی نگاه ها به سمتم برگشت و رشته ی کلام استاد از دستش در رفت.فوری شروع به آنالیز صورتش کردم.چشمای سبز،صورت شش تیغ… خودش بود.امیر کیان فرهمند.
خیلی سریع دست و پام و جمع کردم و در غالب یه دانشجوی سال اولی فرو رفتم و گفتم_می تونم بشینم؟می دونست قراره امروز یه دانشجوی انتقالی داشته باشه برای همین پرسید :_لیلا سماوات؟سری تکون دادم که گفت
ادامه مطلب
 
دانلود آهنگ جدید ساسی به نام استاد با کیفیت 128
گویند گویند گویند که روزی مهر یه دلبری به دل یکی افتادای کاش نمی افتادگویند که هرشب توویِ دستش یه پیاله با من آن نیستاصاً عین خیالش چرا استاد آخه چه کاریه استادگویند که کشته مرده میدادتار مژگونشو من، من به قربونشو ای وایافتاد افتاد افتاد به دلم مهر تو ای کاش نمی افتاد نمی افتاداسفند و دی و خرداد و مرداد
که همش مهمونی آخه چه کاریه استاد استــاددلا دلا دلا دلا استادچرا چرا چرا چراگویم گویم گویم
دعانویس تضمینی استاد انوشه ۰۹۳۳۱۵۲۱۷۴۴ استاد برتر رمل وجفر از هندوستان۰۹۳۳۱۵۲۱۷۴۴ توسط استاد رمل ودستیابی به خواسته ها وامیال توسط استاد علم جفر وعلم رمل توسط انواع طلسمات که بر اساس علم جفر 100درصد تضمینی ارایه میگردد انواع طلسمات رزق و روزی رسید ن به معشوق ودرموارد خاص طلسم جدایی تضمینی انجام میپذیرد رمل تنها وسیله ایست که حقایق را در تمامی امور اشکار میسازد وجفر تنها علمی است که انواع طلسمات را با استفاده از علم ریاضیات وستاره شناسی و
 
دعانویس تضمینی استاد انوشه ۰۹۳۰۵۶۹۶۹۷۹ استاد برتر رمل وجفر از هندوستان۰۹۳۰۵۶۹۶۹۷۹ توسط استاد رمل ودستیابی به خواسته ها وامیال توسط استاد علم جفر وعلم رمل توسط انواع طلسمات که بر اساس علم جفر 100درصد تضمینی ارایه میگردد انواع طلسمات رزق و روزی رسید ن به معشوق ودرموارد خاص طلسم جدایی تضمینی انجام میپذیرد رمل تنها وسیله ایست که حقایق را در تمامی امور اشکار میسازد وجفر تنها علمی است که انواع طلسمات را با استفاده از علم ریاضیات وستاره شناسی
شاگرد به استاد : راز خوشبختی در چیست ؟
 
استاد : هرگز همنشین احمق ها نشو و با آنها بحث نکن !
 شاگرد : فکر نکنم این راز خوشبختی باشه!
 
استاد : بله , حق با شماست !!
 
اگر به گفتگوی کوتاه  استاد و شاگرد که در بالا ذکر شد توجه کنید و رعایت شود
 
سریعتر به یک برنامه نویس حرفه ای و کار بلد تبدیل میشوید
 
 کاری به کسی نداشته باشید به راهتان با قدرت ادامه بدید
 
حتما سریعتر از آنچه فکر میکنید موفق میشوید و به اهداف تان میرسید و
 
صاحب این تخصص جذاب میشوید .
 
(
عکاسی پرتره در آتلیه کودک
 این مقاله به اصول پرتره در آتلیه کودک می پردازد.
در ابتدا باید بدانید که اصلا عکاسی پرتره چی است ؟
عکاسی پرتره یکی از شاخه های هنر عکاسی است که در آن عکاس اغلب اوقات تنها از صورت سوژه عکس میگیرد .
این شاخه از عکاسی از معروف ترین و رایج ترین شاخه های عکاسی در سراسر دنیا است که تمامی عکاسان محبوب و به نام با سوژه های مختلف اعم از زن و مرد و بچه از آن استفاده میکنند .
اگر یک عکاس حرفه ای باشید به خوبی میدانید که چگونه با اس
با عرض سلام و احترام خدمت همه اعضای محترم
جلسه این هفته حلقه داستانی کویر در محل همیشگی، کتابخانه حاج ملاهادی و ساعت 17 برگزار خواهد شد.
با توجه تمرین هفته گذشته، قرار شد اعضایی که مایل هستند از برنامه آموزشی بهره ببرند، یک تمرین داستانی با این ویژگی ها بنویسند (نیاز نیست حتما داستان به صورت کامل و با عناصر کامل نوشته شود. در این تمرین تمرکز بر روی سه محورِ راوی، سوژه و نثر خواهد بود.)
1) سوژه داستان خارج از کلیشه ها باشد. در واقع ازدواج، عشق، جد
بسم الله مهربون :)
 
در حالی که شما در خواب ناز به سر میبرید، یا در کنار خانواده صبحانه نوش جان میکنید یا خوشحال و شاد و خندان میرید سر کار و دانشگاه، بنده یک ربع مورد شست و شوی استاد واقع شدم ^.^
حالا چرا؟ اول صبحی مریض نبود، به یکی از پسرای کلاسمون گفت بیاد به عنوان مریض آماده شه معاینه ش کنیم. اونم ریلکس پیرهنش رو درآورد دراز کشید روی تخت. استاد هم به من گفت بیا معاینه کن =||||||
گیج و ویج مونده بود چکار کنم. بهش گفتم معذبم استاد. گفت چی؟ معذبی؟ و د
 
طراحی از چهره موضوعی که مورد علاقه همه طراحان بوده و هست، مبحث طراحی از چهره است. بسیاری از افراد حتی پیش از آغاز به طراحی، تلاشهای فراوانی در این زمینه داشته و فعالیتها و تمرینات مربوط به طراحی را منحصر به موفقیت در ترسیم چهره می دانند.
 
برای طراحی از چهره لازم است که مدل مناسبی داشته باشید. شما می توانید از اشخاص اطراف خودتان درخواست کنید تا به عنوان سوژه با شما همکاری کنند، در غیر این صورت به کمک آینه ای به اندازه متوسط (که از چهره خودتان
بسم الله الرحمن الرحیم ./
و اما بعد ...لبخندت نم ِ باران دارد !« خداوندا مرا بپذیر ِ »دم آخر را در سینه کاشته ایم
به شوق همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نمود !که رگبار ، لحظه ایستگل آلود و بی ثمر !آرام می باریم به شوق جوانه ای ...خداوندا مرا پاکیزه بپذیر ...بسان لبخندی ... این روزها که میگذرد سخت !این روزها که میگذرددرد !این روزها که میگذردبغض !این روزها که میگذردنه !این روزها که نمیگذرد ...بودنت امن نبودنت ایمان و میان این دو یق
استاد اگه استاد باشه و کارشو خوب بلد باشه کلاسش مجازی و فجازی و هرچی که باشه از دستش نمیدی
امروز سر این کلاس مجازی و بعدش همه خوب بودن
برعکس اون استاد بی حال و حوصله مون که هم تو کلاس همه چرت میزدن هم بعدش همه گیج میزدن
اون یکیم که اومده میگه ترمی 4تومن شهریه چیزی نیست که اینقد میگین :/
بله خب برای شما که شبی 500-6-- حداقل درامدتونه جناب ترمی 4تومن هیچی نیست -_-
هر کی از این جا رد شد 4 تا اهنگ جدید و خوب معرفی کنین لطفا
 
یه زمانی تا مطلبی در وب می نوشتی و برای چندتا دوست می فرستادی معروف میشدی. به سرعت لیستهایی مانند این ساخته میشد و همه کپی می کردند. دلیلش هم نبود سایتها و محتوای خصوصا آموزشی بود. هر کی هر ایده ای رو می چسپید می شد استاد مسلم همان ایده و بعدها شاید به نوایی هم می رسید.
رقابت در روزهای اول بر سر این بود که کی چی داره؟ این روزها اما رقابت بر سر اینه که کی بهتر داره و اون دوره اولیه رو گذروندیم
یه دوره میانی هم این وسط بود: دوره ای برای آنها که هبتر ا
برند تامرون تواسنته به خوبی در سال های اخیر جمع زیادی از عکاسان را طرفدار خود کند ان هم به خاطر ارزان تر بودن محصولاتش در قبال کیفیتی باور نرکدنی که ارائه می دهند.  یکی از ان ها  لنز تامرون SP 150-600mm F/5-6.3 Di VC USD است . 
 
شما با این لنز دید تازه ای نسبت به عککاسی پیدا می کنید فاصله کانونی 150 تا 600 میلیمتر سوژه های دوردست ها را به جلوی چشمانتان می آورد و این به معنای این است که لنز برای عکاسی ورزشی و حیات وحش ایده آل است. در کنار این ها به خاطر طولانی ود
چند سالی می شه که به واسطه پسر عموم ، با استاد رائفی پور آشنا شدم و تقریبا اکثر سخنرانی هاش رو دنبال می کنم .. دو سه روز پیش دیدم توی کانال مصاف ، اطلاع رسانی شده بود که قراره تشریف بیاره شیراز برای سخنرانی ، خیلی خوشحال شدم و امروز ساعت 4 مرخصی گرفتم و رفتم سمت سالن فرهنگیان ! تا رسیدم شد ساعت چهار و نیم که تا استاد اومد برای سخنرانی یه نیم ساعت چهل دقیقه ای منتظر شدیم .. البته ساعت شروع سخنرانی هم 5 بود .
ادامه مطلب
درود - احوال استاد علی آبادی را گرفتم که 4 شنبه به دیدنشان برویم .متاسفانه باخبر شدم ایشان 10 روزی است که در بخش icu بیمارستان امام سجاد خ بهار بین طالقانی و 7 تیر بستری هستند و حالشان مساعد نیست.برایشان دعا کنید.ملاقات همه روزه 3 تا 4
_______________________________________________
امروز به ملاقات استاد علی آبادی رفتم -- در بخش ای سی یو هستند و متاسفانه سطح هشیاری ایشان مناسب نیست - ریه های ایشان مشگل دارد .برای ایشان دعا بفرمائید.
چند سالی می شه که به واسطه پسر عموم ، با استاد رائفی پور آشنا شدم و تقریبا اکثر سخنرانی هاش رو دنبال می کنم .. دو سه روز پیش دیدم توی کانال مصاف ، اطلاع رسانی شده بود که قراره تشریف بیاره شیراز برای سخنرانی ، خیلی خوشحال شدم و امروز ساعت 4 مرخصی گرفتم و رفتم سمت سالن فرهنگیان ! تا رسیدم شد ساعت چهار و نیم که تا استاد اومد برای سخنرانی یه نیم ساعت چهل دقیقه ای منتظر شدیم .. البته ساعت شروع سخنرانی هم 5 بود .
ادامه مطلب
 
آتلیه عکاسی کودک ( شکار عکس کودک )
 
من یک شکارچی هستم .. اما طعمه من با طعمه های دیگر شکارچی ها متفاوت است .
طعمه من در جنگل در حال حرکت یا در حال پرواز در آسمان نیست .
طعمه من لحظات استثنائی ای از کودکان است که هر کسی قادر به دیدن آنها نیست .
من شکارچی ای هستم که هر لحظه به دنبال آن یک ثانیه هستم تا حرکت صورت یا صحنه ای که عکس کودک را بهتر نشان دهد پیدا کنم . 
شکار میتواند خسته کننده و کمی شبیه جنگ باشد .
اما نکته جالب ماجرا این است که لحظات هیجان ان
دخترک قشنگ من..
این روزها تنها دلخوشی ام شده ای..
بعد از خدا..
تنها کسی که از عمق جان، حالم را خوب می کند.
تو تنها دلیلم برای مقاومت و تلاش هستی..
تو تنها کسی هستی که به زندگی امیدوارم می کند..
اگر نبودی مادرت این روزها را تحمل نمی کرد..
اگر نبودی مادرت آنقدر وقت اضافه داشت تا فکرهای بد مدام در سرش رژه بروند..
تو هستی تا من غم هایم را فراموش کنم!
تا با شیرین کاری هایت لبخند بر لبم بنشانی..
حتی اگر انتهای این لبخند، بغضی فروخورده باشد..
این روزها هم میگذ
پاس کردن درس های سخت دانشگاه معمولا یکی از نکاتی هست که باید یاد بگیرید.
تو این نوشته میخوام بهتون بگم چجوری اونا رو پاس کنید .
رشته ی من کامپیوتر بود و متنفر بودم از طراحی الگوریتم و نظریه و ... .
خلاصه با هر سختی که بود بعد از 12 ترم همشو پاس کردم و فقط مونده بود طراحی و نظریه . این دو تا رو هم ارائه به استاد کردم.
خواستم بگم اگه یه درسی رو دوس ندارید تا میتونید اونو بیفتید بعدش بار آخر استاد دلش میسوزه و پاستون میکنه .
اگه هم نشد بذارید واسه ارائه ب
درود - روحش شاد و یاد الطاف و از خودگذشتگی هایش همیشه در خاطرمان پایدار.در مراسم خاک سپاری استاد علی آبادی با حضور جناب دکتر فانی و جمعی از دوستان {مهندس برزگر- جنابان فیض خانی - داودی - برخ - دکتر خبازان و بنده و سروری که کنار دکتر فانی در عکس بالا نشسته اند و از خیرین منطقه هستند و در جلسات بازسازی دبیرستان اکثرا حضور دارند}با شکوه منعقد گردید.از جناب دکتر فانی خواستیم در مراسم صحبتی در تقدیر از استاد علی آبادی داشته باشند و ایشان پذیرفتند - هم
این روزها فکر می‌کنم که چقدر سبک‌ترم و چقدر انگار باری از شانه‌هایم برداشته شده.
کم‌کم چیزها دارد در ذهن و روحم سر جای خودشان قرار می‌گیرند، همان‌طور که خانه به لطف مامان مرتب شد. اولویت‌های زندگی کمابیش دارند برمی‌گردند سر جای اول‌شان. 
دانشجویی داشتم که تقریبا تمام درس‌هایش را افتاده بود. من استاد راهنمایش شدم. کار آسانی نبود. چند روز پیش بالاخره کارش را تمام کرد. بیشتر از ساعات موظفم برایش وقت گذاشتم. اما خوشحالم. انگیزه‌اش برای اد
استاد عشق : داستان پرپیچ و خم زندگی نابغه ایرانی، پرفسور حسابی
 
استاد عشق ، ایرج حسابی
معرفی:پدرشان آنها را از ایران برد لبنان بعد هم رهایشان کرد. فقیر شدند و غریب، اما عجیب اینجاست که با هزاران بیچارگی دست و پنجه نرم کردند ولی اینقدر موفق بودند که همه ی ما را خجالت می دهند…فوق العاده جذاب است این کتاب!
دیروز سر کلاس خوشنویسی آخرین  نفر بودم که  رفتم واسه نشون دادن تمرین.وقتی تمرینهامو نشون دادم استاد هیچی نگفت و فقط نگاه کرد به تمرین.حرف نزدو بچه ها شروع کردن به اذیت من،استاد بگین پورابراهیم خراب کرده،نوشته هاشو اصلا خوب نمی نویسه و استاد لبخند میزد و هیچی نمیگفت،همه مشغول کارشون شده بودن چند دقیقه ای و استاد دو برگه تمرین منو هی زیرو رو میکرد در اوج سکوت..‌.
خیلی جدی پرسید خودت نوشتی؟گفتم بله استاد.
میشه؟!ماشاالله ماشاالله چه قلمی،من ان
<link rel="stylesheet" href="http://farfile.ir/css/affcss.css" /><div class="affsbt"><div class="contnr"><h5><a href="http://file30t.farfile.ir/file/32741/جزوه-حفر-چاه-و-تونل-_دانشگاه-صنعتی-امیرکبیر-–استاد" target="_blank">جزوه  حفر چاه و تونل _دانشگاه صنعتی امیرکبیر –استاد</a></h5><p><a href="http://file30t.farfile.ir/file/32741/جزوه-حفر-چاه-و-تونل-_دانشگاه-صنعتی-امیرکبیر-–استاد" target="_blank" class="affsbtpic"><img src="http://farfile.ir/HPicturer.ashx?img=0db0cd66-7513-41ee-a80e-c7e99bf0db23.jpg&w=150&h=150&path=~/content/productpic/" alt="جزوه-حفر-چاه-و-تونل-_دانشگاه-ص
<link rel="stylesheet" href="http://farfile.ir/css/affcss.css" /><div class="affsbt"><div class="contnr"><h5><a href="http://filepeyk.farfile.ir/file/32741/جزوه-حفر-چاه-و-تونل-_دانشگاه-صنعتی-امیرکبیر-–استاد" target="_blank">جزوه  حفر چاه و تونل _دانشگاه صنعتی امیرکبیر –استاد</a></h5><p><a href="http://filepeyk.farfile.ir/file/32741/جزوه-حفر-چاه-و-تونل-_دانشگاه-صنعتی-امیرکبیر-–استاد" target="_blank" class="affsbtpic"><img src="http://farfile.ir/HPicturer.ashx?img=0db0cd66-7513-41ee-a80e-c7e99bf0db23.jpg&w=150&h=150&path=~/content/productpic/" alt="جزوه-حفر-چاه-و-تونل-_دانشگاه-
   این روزها که باید «درخانه بمانیم»، با بسیاریِ غمها، سخت می توانم کنار بیایم. قبل‌تر غم را می‌شد فریاد زد، حتی اگر صداها بالا نیامده کوتاه می شدند! می شد عزیزان را در آغوش گرفت و از بار غمشان کاست. قبل از کرونا، آسانتر «می توانستیم» بار از دوش هم برداریم، اما این روزها با اندکی سهل انگاری حتی ساده تر از قبل، بار روی دوش یکدیگر می گذاریم. این روزها غم هست، دلتنگی هست و حسرت اتفاق‌های به ظاهر ساده ای که در دوران قرنطینه نشانم دادند که چقدر ب
از گورخر پرسیدم 
آیا تو سیاه هستی با خط های سفید .... 
یا که سفیدی با خط های سیاه ؟؟
و گورخر از من پرسید 
آیا تو خوبی با عادت های بد 
یا بدی با عادت های خوب ؟؟
آیا آرامی اما بعضی وقتها شلوغ می کنی 
یا شلوغی بعضی وقتها آرام می شوی ؟؟
آیا شادی بعضی روزها غمگین می شوی 
یا غمگینی بعضی روزها شادی ؟؟
آیا مرتبی بعضی روزها نامرتب 
یا نامرتبی بعضی روزها مرتب ؟؟
و همچنان پرسید و پرسید و پرسید... 
دیگر هیچوقت 
از گورخری درباره ی خط روی پوستش 
نخواهم پرسید...
امروز هدیه ی استاد عیسی را در پیج اینستای چرم چمان سفارش دادم. یک کیف مضراب تار سماقی رنگ و بسیار زیبا. تا آخر هفته به دستش میرسد. آدرس خانه ی استاد را از دختر عمه گرفتم و کلی سفارشش کردم استاد متوجه نشود. دختر عمه همان روز گفت بیا با هم بریم خانه ی استاد و روز معلم سورپرایزش کنیم. کمی که فکر کردم دیدم اصلا جایز نیست و ممکنه استاد عیسی دوست نداشته باشد هنرجویانش وارد حریم خانه اش بشوند. وای که چقدر دلم برای استاد عیسی و کلاس نادری تنگ شده است. با
دو تا همکلاسی داشتم خیلی درس میخوندن ولی درس خوندن احمقانه
مثلا یه سری یکیشون جزوه تایپ کرده بود برلی بچه های کلاس اونجاهایی رو هم که استاد گفته بود نخونید رو هم نوشته بود
یا قرار بود کنفرانس بدن،کنفرانسی که نهایت وقتش بیست دقیقه بود،بعد بیست دقیقه استاد به یکیشون گفت تمومش کنید دیگه که اون یکی گفت استاد یه ساعت هم من باید کنفرانس بدم
 
دانش آموزان و اولیای گرامی،  همکاران و اساتید محترم  با سلام و ارادت  همانطور که همگی میدانیم در کنکور ایران اساتید برتر زیادی در هر درس وجود دارند و ما در این سایت (فروم دبیران منتخب ایران)    ضمن احترام به افرادی که نامشان در سایت ذکر نشده است، با بررسی اطلاعات موجود در اینترنت (سایت های معتبر کنکوری از قبیل قلمچی- دکتر ایکیو(گاج) -وسایت کنکور ایران-انجمن نخبگان ایران)  و نیز بررسی فیلمها و ویدیو ها و تالیفات اساتید کنکوری را از تمامی سای
یا من هو بعد کل شیء
 
 
باید حالم رو توی این روزها، تو یه نامه سربسته، با توصیف های حدودا دقیق برای بعدهای خودم بنویسم.
و نخونمش تا وقتی که برسم به بحرانی که فکر میکنم نمیشه تحملش کرد
بعد ها، اگه این قضیه تموم شده باشه ( که دنیا اصلا همینطوریه! تموم میشه... ) میگم تموم شد! نگاه کن! اینو گذروندی. این یکی ها رو هم میگذرونی.
 
 
+دیشب کلی از خدا سعه صدر خواستم به خاطر قضایایی.
با استاد کاف داشتیم صحبت میکردیم امروز، کنارش تو دفتر نشسته بودم... گفت " دلت ش
این روزها که باید آشوب باشم آرامم به بودنت 
آرامم به وعده هاى خدا
آرامم به اینکه او همه چیز است و دیگران هیچ 
آرامم که فقط محتاج اویم و از غیر بى نیاز 
این روزها دلم گرم است به سلام هاى صبحت و شب بخیر هاى شبانه ات 
این روزها سر خوشم از اینکه سراغم را راس ساعت هاى جفت مى گیرى 
این روزها حالم معمولى است دلم روشن است و چشمانم امیدوار به روزنه اى که از 
دور دست ها سو سو مى زند
این روزها مى گذرد اما ...
چیزى که باقى مى ماند مهربانى توست به مهربانویت 
چی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها