نتایج جستجو برای عبارت :

همدم

مه همدم چن تا کرکا چینکاعه وشونه ونگ و وا مه دلبخاعهنا یار دارمه ، نا مار دارمه ، نا خاخروشون نَوِن مه روزا ماه سیاعه
 
 
ترجمه: همدم من چند تا مرغ و جوجه است
سر و صدای انها برای من عزیز است
نه یاری دارم، نه مادری و نه خواهری
اگر اینها نباشند روزگار من سیاه میشود
پرسشنامه همدم طلبی - دوری گزینی
دانلود پرسشنامه همدم طلبی - دوری گزینی، در قالب فایل word، شامل 80 گویه همراه با راهنمای نحوه نمره گذاری و تفسیر، روایی و پایایی و منابع مورد استفاده شده. این پرسشنامه 80 سوالی برای اندازه گیری سازه همدم طلبی و دوری گزینی در روابط بین اشخاص است. طرز پاسخ دادن به این مقیاس، علامت زدن بله ...
متن ترانه ماهور به نام های زنید

های زنید هوی کشید یار بر این خانه شوداین من مغرورو ببین واله و دیوانه شودازقدمش نفس نفس هوای دل تازه شودمژده ز ناز قدمش عشق به اندازه شودهای زنید هوی کشید که رقص جانانه شودآنشه بی نام و نشان همدم پیمانه شودهای زنید هوی کشید که رقص جانانه شودعاشق بی نام و نشان همدم پیمانه شودکام تمام عاشقان عسل شود شکر شودگل بدهید شهر را که غصه بی ثمر شودحال خراب دل ما بر همگان عیان شوداین دل پیر ما دگر جوان شود جوان شودهای زنید
پیرمردی ته همدم پیر زنا
 
ناله سر دوره شنی بیه میشکا
ته سرپیش بیبو تلای ونگه وا
ته دست بزوئه پینه پیر مردی
ته سرنوشت همینه پیرمردی
با هیچکس ناینی کینه پیرمردی
 
استغفار و صلوات ورد زبون
 
علی و ممد و حسن وچه نوم
شمه اعتقاد دور پیر مردی
ناشتنی سواد دور پیرمردی
ته وون غریب جا پیرمردی
پسر زن ورنه سوا پیرمردی
ته رفق پیرزنا پیرمردی
 
بخاری ره تش هاکن با لله وا
مهمون کلسی تا صواش گوگزا
نهار نفت کاکه نیم دونه پلا
پیر ادم نوونه سرد پیرمردی
وچه تا بووش
شیعه داردافتخاری باولایت همدم است/دیده اش درکوی مهدی چشمه های زمزم است/نیمه شبهادر پرستش بازغوغامیکند/قله وصل و کمالش بابصیرت محرم است/عاشق قرآن وعترت مومن اندر تراز/مثل عمار وابوذر برولایت مرهم است/کوچه های مهدویت مملو از یاوران/دردل هریک نگار وآیه های محکم است/اوج ظلم دشمنان راچشم باور میکند/دوره آخرزمان و قلبهاپرماتم است/دریمن ایران وبحرین درعراق وسوریه/چشمها سوی ظهورآن ولی عالم است/نائب صاحب زمان را لشکری از افتخار/دشمنان از ترس آقا
فاطمه یعنی زقرآن معنی کوثرشدن/نورچشمان محمد دخت پیغمبرشدن/فاطمه یعنی کمال بندگی کردگار/جانفشانی برولایت همدم حیدرشدن/فاطمه یعنی که حجت برتمام اهل بیت/برحسین ومجتبی وزینبش مادرشدن/فاطمه یعنی همان الگوی بردلدادگی/حامی خوبی برای شیعه ورهبرشدن/فاطمه یعنی زنسلش آمده آن مقتدا/انقلابش شدجهانی سیدو سرور شدن/فاطمه یعنی که الگو بهرمهدی وظهور/همدم برگریه های حجت آخرشدن/
نقش دو نهاد خانواده و آموزش و پرورش در تعلیم و تربیت دانش آموزان
خانواده، نخستین نهاد اجتماعی است که فرد در آن پا به عرصۀ زندگی می گذارد و اولین پایه های تربیت و تعلیم در آن گذارده می شود. آموزش و پرورش هر کشور، مهم ترین و مؤثرترین نظام پرورش و رشد شخصیت نوجوانان و جوانان است.
ادامه مطلب
دانلود اهنگ شاد مینا یار خوشگل مینا رهزن دل
مینا یار خوشگل مینا همدم دل

اهنگ مینا یار خوشگل مینا همدم دل
دانلود آهنگ صوتی مینا از حسین بدیعی

آهنگ مینا یار خوشگل مینا رهزن دل

متن آهنگ مینا یار خوشگل مینا رهزن دل
اهنگ تو گفتی میایی که رخ به من بنمایی
دانلود اهنگ مینا جان از امید جهان
سلام 
صحبتم بیشتر رنگ و بوی درد دل داره؛
ترسم از اینه که با بدون همدم دوران جوانیم تموم بشه، بعد از اون هم برام مهم نیست کسی بیاد یا نه، جوونی مگه بر می گرده؟، یه پسر با این سن و سال که حتی یک دوست دختر نداشته را شاید بگین خوبه. اما اون روی قضیه را نمی بینید که شاید ناتوان بوده از انجام این کار. خستگی روحی را نمی بینید. نیازهای سرکوب شده را نمی بینید. توان نداشتن برای ادامه هم نمی بینید. 
درد دل می کنم چون چاره ی دیگری نیست. زندگی بدون عشق برای من ی
بسم الله الرحمن الرحیم
امیرالمومنین علی(ع):
مردم در خوابند،وقتی مردندبیدار میشوند.
زندگی دفتری از خاطره هاست؛یک نفر در دل شب، یک نفر در دل خاک،یک نفر همدم خوشبختی هاستیک نفر همسفر سختی هاست، چشم تا باز کنیمعمرمان می گذرد، ما همه رهگذریم؛آنچه باقیست فقط خوبیهاست ...
خدا با بلاتکلیفی هیچ کیو امتحان نمیکنه به نظرم.
بلاتکلیفی مشکل توعه.خدا کمک میکنه تو بلاتکلیفی ها.
کو؟؟؟
از وقتی خودمون رو شناختیم بلاتکلیفیم.
میدونم امتحان نیستم.چون امتحان با صبر درست میشه.ولی وقتی ندونی چاره صبره یا نه چی؟نمیدونی باید دست رو دست بزاری یا نه.
این خیلی بده
 
از آسمان مینویسم که آسمان، تنها همدم من است... تنها آسمان است که مرا میخواهد...و آسمان...مرا فرا میخواند...من از آسمان نمی‌نویسم...آسمان در دستان من جریان دارد...مغز آشفته با ندای آسمان آرامش پیدا میکند...مرا بخوان...در پی ابرهای تیره...من نور را میبینم...در پی ابرهای تیره... در پی غرش رعد و برق...من نور را می یابم...
 بازم کاکتوس:/
همیشه تصمیمات مهم زندگی تنها گرفتم،بعد که از انتخاب خودم راضی بودم یک هدیه واسه تشکر از بودن خودم برای خودم فرستادم....از یک یادداشت که آخر شب گذاشتم روی موبایل که صبح ببینم تا نامه فدایت شوم و دسته گل(خودشیفته نیستم فقط یاد گرفتم تنهایی هام با خودم پر کنم همین)
    تنها همدم غصه هام گل های داخل گلدون اتاقم هستن....تمام حرف هام میشنون خیلی خوبن خیییییییلی وسط حرفم نمیبرن و بگن تمومش کن کلافه ام کردی چقدر غصه چیزهای کوچیک میخوری!! ق
گمان مکن دل شبها دو چشم تر دارم/**/شبیه شمعم و در سینه ام شرر دارم
تو می‌روی و مرا هم نمی بری آری/**/پس از تو همدم چاهم خودم خبر دارم
تنت سبک شده اما غم تو سنگین است/**/چگونه اینهمه غم را به شانه بردارم
چطور داغ تو را روی سینه بگذارم/**/مگر به وسعت هفت آسمان جگر دارم
سحر نیامده از خانه ام سفر کردی/**/تو فکر میکنی اینجا دگر سحر دارم
چقدر مثل توام من خودت تماشا کن/**/اگرچه خیبری ام دست بر کمر دارم
برترین مخلوق ایزدمصطفی در عالم است/افتخارآفرینش آن نبی خاتم است/شدمحمدجلوه گاه رحمت و بربندگی/حضرتش پیغمبرمابا ولایت همدم است/درسپهرکل خلقت اشرف مخلوق رب/چشمها ازعشق وصلش اشتیاق زمزم است/اهل بیت مصطفی را لطفهای ایزدی/بهرایمان مسلمان ایتی بس محکم است/شیعه بادلدادگی ها عاشق آل نبی/روزمیلادپیمبر انتهای هرغم است/همزمان بامصطفی هم صادق آل نبی/این دومیلادمبارک قلب مارا مرهم است/حضرت صاحب زمان را هست تبریک وشعف/درظهور مهدویت دست مولاپرچم است/
مادر را باید قاب کنی و در امن‌ترین کنج دلت روی طاقچه بگذاری
مادر اگر فقط مادرت باشد که جای خود، وای به روزی که همه کس ات مادرت باشد 
وای به روزی که مادرت مادرش را از دست داده باشد و تو بخواهی برایش مادری کنی 
وای به روزی که رفیق و همدم و یار روزهای سختت شود 
اونوقت باید توی حساب زندگیت پس‌اندازش کنی چون حضورش بدجوری پررنگه و اگر یه خار به پاس فرو بره میخوای دنیا نباشه 
امیدوارم به پای هیچ مادری حتی خار هم نره 
سلامتی همه مادرها که موجودات عجی
بسم الله 
صدای تیک تاک ساعت پاورچین از روی بالشت داخل گوشم پا می‌گذاشت، صدایی آزار دهنده که تو اون لحظه از همه چیز بیشتر اذیتم می‌کرد. چشمم رو باز کردم و نگاهی به ساعت انداختم، روز جمعه بود و جز خوابیدن برنامه ای نداشتم ، حوصله ام سر رفته بود نیاز به یه برنامه ای داشتم که حالم رو خوب کنه مثلا کافه، سینما، پارک، مهمونی یا همدمی که کنارش گذر زمان رو حس نکنم از اون همدم هایی که کنارشون دلت گرم و قهوه ات سرد بشه .
پتو رو محکم بغل گرفتم و به پهلوی را
تاکربلارسیده گام حسین وزینب/مهمان نینوایی نام حسین وزینب/یک کاروان عاشق همراه سرورآمد/جام شهادت آیدبام حسین ورینب/اندرکنار رودی تشنه لبی چه سخت است/خشک است درمحرم کام حسین وزینب/یاران حضرت او ایثارآفریدند/وقت فراق آیدشام حسین وزینب/الگوی کل عالم این خواهروبرادر/هرجلوه ای زدنیا رام حسین وزینب/شیعه زحق پرستی باکربلاست همدم/چون قلبهاگرفته فام حسین وزینب/این عشق کربلایی شدافتخارشیعه/مملوتمام دنیااسلام حسین وزینب/یک روز در محرم مهدی ظهور د
دلتنگی:
دلت برای کسی تنگ بشه و بدونی که نمیتونی ببینیش!
اینکه رفع دلتنگی هات خلاصه بشه تو دیدن یواشکی عکس ها و فیلم های قدیمیت...
دلتنگی هارو باید با در آغوش کشیدن رفع کردبا بوسیدنبا بو کردننگاه کردن تو چشم ها...دلتنگی با دیدن عکس ها و فیلم های قدیمی بیشتر میشهبدتر میشه...غصه َش بیشترم میشه انگار...
"ای همدم روزگار‌؛چونی بی من..."
 
نمیدونم‌چجوری لینک آهنگو بذارم!
"اهنگ چونی بی من؛ همایون شجریان"
قشنگه:)
همدم یار سایتی برای مشاوره آنلاین
سایت تخصصی همدم یار برترین سامانه مشاوره ای می باشد که با تاکید بر تجارب مدیران موفق این مجموعه بر آن شده که از شما دعوت کند .
در این سامانه ثبت نام کرده و از تخصص خود به صورت آنلاین و تلفنی در زمان و مکان دلخواه
خود استفاده کنید
برترین مشاوران را در این سایت پیدا کنید فرقی نداره شما کجای ایران هستید با مشاوران
این سایت به صورت آنلاین در هر موقع از شبانه روز مشاوره بگیرید.

فرقی نداره کجای ایران باشید با  دسته
♫ دانلود آهنگ مادرم حرفی بزن که تشنه لالایی ام من که جان میدم برایت همدم تنهایی ام به نام مادر با صدای آرون افشار به همراه متن ترانه و بهترین کیفیت
Download New Music BY : Ali Aron Afshar | Madar With Text And 2 Quality 320 And 128 On Musiceto
متن آهنگ مادر آرون افشار
♬♬♬
مادرم حرفی بزن که تشنه لالایی ام من که جان میدم برایت همدم تنهایی اممن همیشه کودکم آغوش تو جای من است من اگر خوبم دعایت پشت دنیای من استبوسه بر دستان گرمت میزنم شاه دلم با حضورت خانه روشن میشود ماه دلمهرچه میخواهد
همدم یار سایتی برای مشاوره آنلاین
سایت تخصصی همدم یار برترین سامانه مشاوره ای می باشد که با تاکید بر تجارب مدیران موفق این مجموعه بر آن شده که از شما دعوت کند .
در این سامانه ثبت نام کرده و از تخصص خود به صورت آنلاین و تلفنی در زمان و مکان دلخواه
خود استفاده کنید
برترین مشاوران را در این سایت پیدا کنید فرقی نداره شما کجای ایران هستید با مشاوران
این سایت به صورت آنلاین در هر موقع از شبانه روز مشاوره بگیرید.

فرقی نداره کجای ایران باشید با  دسته
فرزاد فرخ دیوانه جان
دانلود آهنگ جدید فرزاد فرخ به نام دیوانه جان
Download New Music Farzad Farokh - Divane Jaan
​​​​​​​
چشمان تو در قلب من فرمانروایی میکند این نبض تندم خبر از بد ماجرایی میکندآتش زنی بر جان من در هر نفس با هر نگاه من که گرفتار توام دیوانه جان با من چرادیوانه جان با من بمان ابرمو گرفته بی تو آسمانم قایقم غمت شکسته بادبانمدیوانه جان با من بمان بی تو همدم خزانم ...به تو علاقه ام یه لحظه کم نشد خیال تو یه ثانیه ام جدا ازم نشدبه جان سپردمت تو جا
فرزاد فرخ دیوانه جان
دانلود آهنگ جدید فرزاد فرخ به نام دیوانه جان
Download New Music Farzad Farokh - Divane Jaan
​​​​​​​
چشمان تو در قلب من فرمانروایی میکند این نبض تندم خبر از بد ماجرایی میکندآتش زنی بر جان من در هر نفس با هر نگاه من که گرفتار توام دیوانه جان با من چرادیوانه جان با من بمان ابرمو گرفته بی تو آسمانم قایقم غمت شکسته بادبانمدیوانه جان با من بمان بی تو همدم خزانم ...به تو علاقه ام یه لحظه کم نشد خیال تو یه ثانیه ام جدا ازم نشدبه جان سپردمت تو جا
به نام خدای جهان مبین                                                                          خداوند خورشید و ماه نگین 
خدای غنی و خدای علیم 
                          خدای کریم و هو رب المبین 
به نام خدای خزان و زمین 
                          که دارنده مور جان  قرین 
خدای حمید و خدای مجید 
                           که ملک الزمین سما و الامین 
خداوند احسان و فرزانگی 
                           ز جود کرم فخر مجد برین 
خدای رحیم و خدای عظیم 
                           خدای م
سلام به جنون دوباره ی شبانه ام
بلای حیات چه بود که دچار ما شد
چه بود که طناب دارش را از روز اغاز به گردن ما انداختند و محکم کردند
کاش مادرم ان روز مرا به این کره ی خاکی نیاورده بود
کاش مرا به این بلا مبتلا نکرده بود
این جنون تمام شدنی نیست 
هرچقدر هم دست و پا بزنم تا طبیعی زندگی کنم سر اخر در تاریک ترین لحظه ی شب خیره به دیوار مقابلم این جنون لعنتی برمیخیزد و گلوی بی جان مرا می فشارد
ای جنون شبانه 
دیگر نمیخواهمت 
ارامش میخواهم
به جای سرمای جان
برایت می سرایم شیونی با ساز افغانی 
که آتش را برقصی از خط دامن به پیشانی 
برایت یک بغل می آورم غلتیده از شهرم 
که گیری سخت در آغوش و گردی خواجه غلتانی 
برایت کاسه ای می آورم از شربت کابل 
که از دستم بگیری مست و در جانت بریزانی 
برایت سوسنی می آورم از دره ی پغمان 
که آن را در نظر بینی و در وصفش فرو مانی 
برایت لحظه ای می آورم از صبح لوگر تا 
خودت را با خیال تازه ای در آن بپیچانی 
برایت جرعه ای می آورم از آتش غزنه 
که بر انگشتر مردانه ات یاقوت بنشا
جشن میلادعلی مشکل گشای عالم است/شادمان چون خالق اوبا نبی خاتم است/حضرت او افتخار اهل بیت مصطفی/بهراوجوشان به مکه چشمه های زمزم است/بازشد آغوش کعبه مادر حیدررسید/مرتضی آن حجت حق باولایت همدم است/آمده قرآن ناطق سیزده ماه رجب/اسوه ناب پرستش سوی دلهامرهم است/باطلوع روزگارش میرودشر و بدی/بهرشیطان ستمگر روز درد و ماتم است/آسمانهانورباران گشته میلاد علی/برهدایت عشق مولا آیه های محکم است/افتخارهرمسلمان در ولایت محوری است/دست حیدر روز محشرپر عطا
چشم پاک مصطفی بارانی اشک وغم است/فاطمه ازداغ مادر اشکبارماتم است/تا ده ماه مبارک سال عام الحزن شد/سوگواری پیمبر همره این عالم است/همسرمظلومه او اهل ایثار وگذشت/بهرسختی محمد همسراو مرهم است/یادمان حضرت او هم حراءو مکه بود/دخترش با داغ بابا هرکجایی همدم است/یاور قرآن واحمد ناگهانی پرکشید/دیده زهراواحمد درفراقش زمزم است/نسل اوزهراومهدی باتمام اهل بیت/مزدایزدبر خدیجه آن بهشت اعظم است/
سه تا پست تا دیروز نوشتم ، پست کردم و... پاک کردم
الان ... 
سایه هام اینروزا باهام حرف می زنن ، سایه من همدم تنهایی و سکوتم شده "سکوت سایه"
این زندگی اجباری ، این فکر بسته ، این دل غبار گرفته ، این اعصاب داغون ، این انسان مچاله شده
خوشــــحال نیست از این زنده بودن از این نفــس کشیدن
از این ...

....

پ.ن1: هیچ چیز تو دنیا به خوبی بوی کسی که دوستش داری نبود.
پ.ن2: 
برس به زندگیت به فکر من نباش ، یکی دوتا نیست آخه درد این  دلم چیزی نمیگه خیلی مــــرد این دلم
فاطمیه میرسدباشوروحال دیگری/حضرتش مزدرسالت ازبرپیغمبری/درره حق بابصیرت جانفشانی میکند/باولایت تاشهادت جلوه گاه حیدری/نام زهراتاقیامت شورش در سینه هاست/میدهدازبهرشیعه نغمه های کوثری/کربلاازراه بانو درس هم عهدی گرفت/یادعاشوراسراسرحس وحال برتری/انقلاب ماهمیشه راه ورسم فاطمی است/باولایت در جهانی مینماید سروری/اسوه گشته باخمینی باشهیدان وطن/از بصیرتهای ایران شیعه باشدگوهری/هرشهیدش باولایت همدم خورشید شد/چون سلیمانی که بوده دررکاب رهبر
دل شده مهمان عشق ، معجزه آغاز شد 
در شب پایان درد ، سوز دلم ساز شد 
از لب یارم رسید ، باز نویدی  
دگر 
کلبه ی احزان دل ، خانه ی دلباز 
شد 
از شب تارم گذشت ، ماه جهانتاب 
من 
نور به من هدیه داد ، مه رخ طناز 
شد 
بوی شقایق رسید ، باد صبا از 
کجا ؟!
از تن دلدار بود ، غنچه ی دل باز 
شد .
فصل خزانم تمام ، فصل جدایی 
ز غم ،
همدم شبهای من ، اله ای ناز
شد 
تا به فلک پر کشید ، عرصه ی سیمرغ دید،
بال خیالم کبود ، او پر پرواز  
شد 
میکده ها بسته بود ، ساغر من پر
عطش
به نام خدای جهان مبین                                                                          خداوند خورشید و ماه نگین 
خدای غنی و خدای علیم 
                          خدای کریم و شفیع  مبین 
به نام خدای خزان و زمین 
                          که دارنده مور جان  قرین 
خدای حمید و خدای مجید 
                           که ملک  زمین سما و امین 
خداوند احسان و فرزانگی 
                           ز جود کرم فخر مجد برین 
خدای رحیم و خدای عظیم 
                           خدای متین و
شوق دیدار ولایت زمزم چشمان شود/باعث آرامش و دلداری انسان شود/برمسلمان حضرت او وارث پیغمبراست/یادمان ازعلی و همدم ایمان شود/دیده هابرنا شود تامحو رخسارولی است/محض نام حضرت اوشیعه را احسان شود/اوپیام کربلا رانصب دلهامیکند/دررکاب او مسلمان حامی قرآن شود/برنگار چشم مولاعشق معناگشته است/قلبها بایادمولا بازهم درمان شود/میرودراه خمینی جاودانه رهبری/اسوه خوبی ولایت ازبرایران شود/درجوارحضرت اوهست احساس صفا/بهردیدارنگارش چشمها گریان شود/نائب ص
داغ توچون مُحرم است گریه امان نمیدهد/دیده مثال زمزم است گریه امان نمیدهد/شورش دل برای تو وصل به کربلاشده/قلب سرای ماتم است گریه امان نمیدهد/نام شریف قاسمت یاد زنینوادهد/چون به شهید همدم است گریه امان نمیدهد/سوی نبرددشمنان اسوه ی بر حماسه ای/نام توشورومَحرم است گریه امان نمیدهد/لشکررهبری زتو عشق ولاگرفته است/یاری حق فراهم است گریه امان نمیدهد/لحظه وصل جمعه ات درسحرش فراق شد/عشق ولی چومرهم است گریه امان نمیدهد/نورامید شیعیان همچو سلیمانی اس
 
 
 
گرچه پیری چو جوانانِ قوی شادی توسایه سارِ خنکِ ظهرِ اَمُردادی توچشمه ی جاریِ در مزرعه ی خندابیخاطراتِ سفر و هجرتِ اجدادی تواز جوانی تو وَ سجده دو رفیقِ همدمشده مسجد بتو شیرین و چو فرهادی توتاجر خوش عمل و سالم و با ایمانیمردِ زحمتکشِ از ریشه وَ بنیادی توجای پای تو به هر نقطه ی کشور ماندهسبزیِ جنگلی و ماسه ی شهدادی توخستگی از تو شده خسته و تو برپائیبه غمِ مانده ی درمانده چو امدادی تواز جوانی ره و رسم تو جوانمردی بودقاصد خیری و بر شر تشر و
آتش بزن وجود مرا با غم حسینتازنده گردد این دل من محرم حسینخاکسترم چو اشک رخم جاری از دل استهرچه که بوده و بود از ماتم حسینمن کیستم به محضر ارباب بی کفنجز ذره ای که گشته کنون همدم حسینگویا وسیله ایست غم او برای جانتا پای دل گذر کند از این یم حسینبرجان ما ز صبح ازل دست کردگارآورده گوشه ای زغم و نم و نم حسین
ماییم ویاد خیل شهیدان زنده دلآتش بزن وجود مرا با غم حسین
☆روز فرزند اَوَلی هایخانواده مبارک ☆
هر چند فرزند اول خانواده نیستم ولی حسود هم نیستم و به فرزند اولی ها تبریک میگم روز شون رو .
و یه تشکری هم کنم ازشون که پشتیبان و همدم و یار بقیه اعضای خانواده هستن و تو روزای سخت کنار پدر و مادر که نزارن کمبودی رو بقیه اعضای خانواده حس کنن
 
  سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی، دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی... در این بیت چهارکلمه اصلی وجود دارد: درد/ مرهم، تنهایی/ همدم؛ امّا چو خوب بنگری تنها یک کلمه است که وجود دارد: درد و بدی درد می‌دانی چیست؟! آنکه نمیتوان گفتش. از دستی که دراز شده و جوابی نشنیده و سرمای پاسخ را دیده، از چشمانی که گشوده شده ولی چیزی برای شنیدن ندیده چه می‌دانی؟!... هی... مساله درد نیست، مساله کرختی‌ای است که در پی درد، آفت جان شده... از حرف بگذریم که هر چه می
ازنجف تاکربلابیعت فراهم میشود/درصفریادآوری چون ازمحرم میشود/آمده سجادوزینب شام را کرده خراب/کربلاصدچشمه گریه مثل زمزم میشود/شدحسین و یاورانش جاودان نینوا/اربعین پیمان شیعه بازمحکم میشود/گریه واشک وتوسل هم قدم بازائرین/باولایت مومنین راعشق همدم میشود/چشم زائرتا بیفتد بارگاه کربلا/قلب اوباشورمولا کاسه غم میشود/دلسپاری برولایت بابصیرت حاصل است/برلب عشاق آقاذکر مرهم میشود/این شکوه خالصانه برفرج آمادگی است/بهرمهدی و ظهورش چشم شبنم میشود/
آن رفیق برسعادت جمعه هاست/زمزم خوب عنایت جمعه هاست/اهل بیت مصطفی را یادمان/گلشن نیک امامت جمعه هاست/لذت دیدار دارد بندگی/وقت شیرین عبادت جمعه هاست/گریه دارد شیعه برصاحب زمان/ندبه خوانش برصداقت جمعه هاست/درنمازجمعه وحدت گل کند/همدم نور وهدایت جمعه هاست/شورهم عهدی مابا رهبری است/یاورناب ولایت جمعه هاست/ازامام وازشهیدان یادکن/یادمان برشهادت جمعه هاست/هر غروب جمعه ای دلگیرشد/بهرزهرا هم ارادت جمعه هاست/کن دعا بهر ظهور مهدوی/لطف مولابا رضایت ج
 
 
هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد
عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
دهان تنگ شیرینش مگر ملک سلیمان است
که نقش خاتم لعلش جهان زیر نگین دارد
لب لعل و خط مشکین چو آنش هست و اینش هست
بنازم دلبر خود را که حسنش آن و این دارد
حرم پاک رضا عشق فراهم دارد/بهرزوار نگر چشمه زمزم دارد/گنبد زرد طلایی رضاچون خورشید/حرمش خاک بهشتی که چه همدم دارد/نورگلدسته وگنبد همه جا پیدا هست/این حرم دردل ما آیت محکم دارد/هررواقش بروی فیض دعا جاری هست/اشک چشمان، همه از شوق چه مرهم دارد/آن حریم ملکوتی شده است عرش خدا/هردلی بهرعنایت رخ محرم دارد/میشود وصل خدا قلب پراز آرامش/شادمانی همه جا بعدچنین غم دارد/حضرتش شمس شموس وهمه جا سلطان است/این حرم زائر عاشق همه باهم دارد/زائرویژه او یوسف زهر
هست آهنگ ولایت یاعلی/زمزم عشق وارادت یاعلی/روز میلادش توسل میزنیم/رهنمای برسعادت یاعلی/آن همای معرفت بردوش اوست/شیعه راداردعنایت یاعلی/ذکرخوب مومنان عالم است/گشته گلبانگ امامت یاعلی/دشمنان راخوار سازد مرتضی/همدم ویاررسالت یاعلی/ساقی کوثرگل ایزدنما/شیعه رابخشدکرامت یاعلی/اسوه براهل بیت مصطفی/میدهدگنج رضایت یاعلی/برظهورمهدیش داده نوید/هست پیغام شفاعت یاعلی/
بخشش ماه مبارک هرشبی را آرزوست/بنده مومن سحرها معرفت راجستجوست/در تکاپوی عبادت روضه رضوان طلب/وقت اخلاص وپرستش لحظه ای درکوی دوست/عشق پاک آل احمد دروصال ایزدی/رحمتی داردفراوان تامقیم کوی اوست/زمزم اشک بصیرت فتح راهی تابهشت/قلب انسان باولایت دائما درشستشوست/انس باقرآن نماید پاکی اعمال را/شیعه با آیات ایزدلحظه هادر گفتگوست/اوج این ماه مبارک همدم مهدی شدن/دل سپردن برولایت بهرشیعه آبروست/
شریک شدن غم با افراد نزدیک خوب است. اول کلی به جانشان غر میزنی بعد در آن لا به لا میتوانی یک هو مشکلاتت را باز گو کنی و زار زار گریه کنی بعد آن آدم هم چون تو را خیلی دوست دارد از تو حتی غمگین تر بشود و پا به پای تو اشک بریزد.
 
دقیقا آن زمان بود که فهمیدم چقدر ارزشمند است داشتن انسانی نزدیک که واقعا دلسوز تو باشد. آنقدر دلسوز که دقیقا بفهمد که چه حسی را تجربه میکنی و از خودت حتی نگران تر شود. آنجا بود که فهمیدم چقدر داشتن همدم موثر است در سبک شدن با
شریک شدن غم با افراد نزدیک خوب است. اول کلی به جانشان غر میزنی بعد در آن لا به لا میتوانی یک هو مشکلاتت را باز گو کنی و زار زار گریه کنی بعد آن آدم هم چون تو را خیلی دوست دارد از تو حتی غمگین تر بشود و پا به پای تو اشک بریزد.
 
دقیقا آن زمان بود که فهمیدم چقدر ارزشمند است داشتن انسانی نزدیک که واقعا دلسوز تو باشد. آنقدر دلسوز که دقیقا بفهمد که چه حسی را تجربه میکنی و از خودت حتی نگران تر شود. آنجا بود که فهمیدم چقدر داشتن همدم موثر است در سبک شدن با
درحریم پاک قرآن کن دعای انتظار/شیعه دائم برولایت می نمایدافتخار/وقت هم عهدی ماوحضرت مهدی رسید/درترازوی عدالت میرسد با ذوالفقار/یادگاران نبی هم اهل بیت وهم کتاب/همدم شیعه همیشه این دوشددرروزگار/ماه زیبای مبارک بادعاتکمیل شد/درسحرمانوس باشدقلبهابا کردگار/گوهراخلاص بنده رهگشای مشکلات/میشود روزقیامت جلوه هایش آشکار/هست تفسیرولایت درشب قدرعلی/پیروان ناب آقادر جهان شدبیشمار/برظهوریوسف حق کعبه بیتابی کند/میرسداز آل احمد یک ولیی تک سوار/
شب می بارد چای را دم کردم
گوشه ای از این اتاق کم نور کز کردم
طعم یک لذت سرد را می نوشم با چای
تکیه دادم به دیواری سرد تر
می زنم نقشی درون سر ز ماه
با دست می چینم از آسمان 
ماه را می گیرم در آغوش 
با خود می گویم
حتما این ماه می دهد گوش
آخربن جرعه را می نوشم
با خود می گویم
آه از فرق میان من و دوست
آه از فرق میان و من و ماه
می زند احساس ، پتکی بر اندیشه ی یک کام از دور
پیرمردی فرتوت و عاشق
گاه گاهی هم خرفت و بی فکر
گوشه ای از ذهن بازی می کند با خود
و زنی جل
زمزم افلاکیان است این سپاه قهرمان/اسوه ای برخاکیان است این سپاه قهرمان/آرزویش کربلاو قدس در روی زمین/همدم معراجیان است این سپاه قهرمان/پاسداربابصیرت خارچشم صهیونیست/ریشه کن بردشمنان است این سپاه قهرمان/حامی خوب ولایت دررکابش جانفشان/عزت اسلامیان است این سپاه قهرمان/عرصه خدمت برایش هرکجای این جهان/نورچشم شیعیان است این سپاه قهرمان/میرود راه امام وهرشهید باصفا/دلبربر دوستان است این سپاه قهرمان/هست آماده برای آن ظهورمهدوی/لشکر صاحب زمان
بخوان قرآن کتاب آسمانی است/براو همدم شدن هم جاودانی است/تدبرکن به آیات شریفش/قوانین خدابر زندگانی است/الفبای بصیرت بهر انسان/تمام معنی آن آرمانی است/به هرمسجد به هرمحفل دهد نور/بر وصف ولایت صدنشانی است/شفیع شیعیان گردد به محشر/کتاب حق پیام آن جهانی است/بخوان قرآن دراین ماه مبارک/برای عاملین خود امانی است/شده نازل به قلب پاک احمد/به نشردین اوهم گفتمانی است/درآن آیات زیبای ظهور است/مبلغ از برصاحب زمانی است/
پژوهشگران این سیاهچاله را پس از پیدا کردن ستاره ای که مدارش تنها با یک «همدم تاریک» قابل توصیف بوده، کشف کرده اند. این همدم (بخوانید سیاهچاله) جرمی 70 برابر خورشید دارد و «LB-1» نامگذاری شده است.
محققان رصدخانه ملی نجوم آکادمی علوم چین (NAOC) به رهبری «لیو جیفنگ» (Liu Jifeng)، از مدت ها پیش به دنبال شناسایی 100 میلیون سیاهچاله ستاره‌وار (stellar black hole) بوده اند که به عقیده آنها در کهکشان خانگی ما ساکنند.
محققان به کمک تلسکوپ LAMOST ستاره ای را در فاصله 15 هزار
شده از چشم کسی سست شود دستانت؟
یا که از دیدن او لزره بیفتد جانت؟
شده در شهر خودت مثل غریبی باشی!
به تمنّا برسد قسمتِ آبت ؟نانت؟
شده با درد شبی همدم گریه بشوی؟
یا که یک زخم قدیمی بکند گریانت؟
شده یک خاطره ات زخم جدایی باشد
که به ذهن آوری و رود شود چشمانت؟
روز و شب مُردم و در خاطره ها در حبسم!
شده یک خاطره عمری بشود زندانت!؟
پارمیدا مقیسه
اربعین حاج قاسم گلفشان ماتم است/داغ جانسوزش زدیده چشمه های زمزم است/برسیلمانی ایران تا قیامت آفرین/برولایت محوری او یک نشان محکم است/باشهادت جاودان شداسوه انسانیت/ازفراقش کل عالم درعزاودرغم است/حامی اسلام وقرآن عاشق براهل بیت/رهروراه خمینی باشهیدان همدم است/استقامت درس اوشدازبرای شیعیان/سوی نابودی دشمن اسوه ای درعالم است/دردفاع ازولایت گشته سربازعلی/ازبرای رهبرما درجهانی مرهم است/رفته تاشام وعراق ومرزغزه آن عزیز/دشمنش غرب ویهودی مثل
پدرم تنها مردیست که یک نگاهش کافیست تا تمام غم و غصه هایم بروند و دیگر پشت سرشان را نگاه نکنند...پدرم از همان آدم هایست که قلبش به وسعت بهشتی است که زیر پای یک مادر است...پدرم در کلمات نمیگنجد...
سرم را روی قلبش میگذارم و با هر تپش جان میگیرم...
پدرم عنوان رفیق و دوست و همدم را گذرانده برای من...اسطوره است...فرشته است...تنها دلیل نفس کشیدن است...ای کاش کفر نبود و میگفتم خدای من است پدر...
هرچند هرکس خدا را با یک چیز میشناسد و باور میکند و من با دیدن پدرم ب
( حسرت دیدار )
گوزلریم نن یاش آخور  ئوز سر و سامانیم نن
جانا گلدی ئورگیم  حالی پریشانیم نن
ای منیم طالعی آشفته  سنه واردی گله م
چوخلو گوردیم آجی لیق  همدم جانانیم نن
ئورگیم تنگه گلوب   سینه ده زندانی اولوب
درد، چوخدور کی دیم  غصه ی پنهانیم نن
یارادوبور نجه آلله  آلا گوزلی صنمی
بیر باخیش آیری سالار  مکتب و ایمانیم نن
یولمی؟ گر چی خطا  گئتمیشم امّا بیر عـمور
قاپوون سائلی یم  دیده ی بارانیم نن
لاله گون اولسادا دریا  گوزومون یاشی لن
انتظارون چک
گربه موکوتاه بریتانیایی
 
بریتیش شورت هیر یا گربه موکوتاه بریتانیایی هم با ظاهر فوق‌العاده زیبا و خاصی که داره یکی از بهترین نژاد گربه در ایران و دنیاست. گفته می‌شه که اولین بار در قرن اول میلادی این نژاد گربه رو به انگلستان آوردن و از اون موقع گربه بریتیش همدم و دوست آدم‌ها بوده.
در طول سال‌ها و بر اثر ترکیب نژادی گربه بریتیش با گربه پرشین، تغییرات مطلوبی در ظاهر این گربه به وجود اومده و باعث پشمالوتر شدن و زیباتر شدن این نژاد شده.
گربه بر
رل موزیک » دانلود آهنگ جدید » دانلود آهنگ سالار عقیلی همدم همراه با موزیک ویدئو
 
دانلود آهنگ سالار عقیلی همدم همراه با موزیک ویدئو
241
دانلود آهنگ جدید،دانلود آهنگ های سنتی

دانلود آهنگ جدید سالار عقیلی به نام همدم همراه با متن موسیقی موزیک ویدئو
Download Music And Music Video By : Salar Aghili – Hamdam With Text And 2 Quality 128 And 320 On Rellmusic
هم اکنون شنونده موزیک ویژه این لحظه * دانلود آهنگ سنتی همدم با صدای سالار عقیلی به همراه تکست و بهترین کیفیت از رسانه آنلاین ر
 
 
 
بهش می گن قناری
خوش صداست
می تونه همدم خوبی باشه
گاهی اوقات حسِّ مزخرفِ تنهایی رو از بین می بره
گونه های مصنوعیِ اونو می تونی بگذاری توی کمد
و هر وقت دوست داشتی بیاری بیرون و کلیدشو بزنی تا برات آواز بخونه
الحق و والانصاف هم نغمه های خوبی رو توی حافظه ی اون ذخیره کردند
احساس می کنی توی جنگلهای گیلان سیر می کنی
خوبیش اینه که هر وقت خواستی می تونی صداش رو در بیاری
نه آبی
نه دونی
نه مراقبتی
بگذارش توی کمد و هر وقت خواستی برو سراغش
 
 
 
 
 
 
 
دردما درمان ندارد تارخش پیداشود/غصه هاپایان ندارد تاجهان زیباشود/حضرتش مرهم نشین خانه های انتظار/سوی یاری ولایت عاشقی معناشود/حضرت مهدی همیشه نام اوآرامش است/سیل اشک در فراقش راهی دریاشود/اهل بیت مصطفی هم مژده وصلش دهند/این همه احساس زیبا همدم مولاشود/دشمنان وهر ستم راریشه کن خواهدنمود/لشکری بهرش فراهم همره آقاشود/آفرینش انتظارش آن ولی ایزداست/عاقبت روز ظهور یوسف زهراشود/
من چلچراغ خانه‌ی پیراهنت باشمروزی کنارت همدمت عشقت زنت باشم
ای وای فکرش را بکن بین همه خوبانآخر ببینی من فقط وصل تنت باشم
شب‌های سرد زندگی حتی اگر آیدمن همدم دردت چراغ روشنت باشم
می‌خواهم اینجا باشی و هرشب کنار تودر حال عشق و مستی و بوسیدنت باشم
من آرزویم بود جای شانه‌ات بودمیا اینکه جای دکمه‌ی پیراهنت باشم
ای کاش من حس لطیف شعر تو بودمیا کاش می‌شد بوسه‌ای بر گردنت باشم 
چیز زیادی از حضور تو نمی‌خواهممن قانعم باشی و غرق دیدنت باشم
با ا
گمان مکن دل شبها دو چشم تر دارم/**/شبیه شمعم و در سینه ام شرر دارم
تو می‌روی و مرا هم نمی بری آری/**/پس از تو همدم چاهم خودم خبر دارم
تنت سبک شده اما غم تو سنگین است/**/چگونه اینهمه غم را به شانه بردارم
چطور داغ تو را روی سینه بگذارم/**/مگر به وسعت هفت آسمان جگر دارم
سحر نیامده از خانه ام سفر کردی/**/تو فکر میکنی اینجا دگر سحر دارم
چقدر مثل توام من خودت تماشا کن/**/اگرچه خیبری ام دست بر کمر دارم
باولایت تاشهادت نقش درجانها شده/شیعه تاروزقیامت همدم مولاشده/گشته ایران ولایی اسوه روی زمین/مقتدااز نسل کوثر سیدوآقاشده/راه ورسم کربلارا درس داده دروطن/حضرت سیدعلی بین مرهم دلهاشده/ملت مااز سپهرش بابصیرت گشته است/اسوه خوبی برای شیعه دردنیاشده/بعد روح الله باشد رهبراین سرزمین/دشمنان ملت ما درجهان رسواشده/این ولایت شدطلیعه برظهورمهدوی/چون جهان آماده بهر یوسف زهراشده/
بالشتها هم داستان خودشان را دارند. 
آنها همدم انسانن.
گاهی اشکی میشوند، اشک یک غم جانکاه ،یک شکست عشقی ،دعوای عاطفی و شاید هم اشک شور و گرم یک ذوق عالی یک شادی وجد آور. بالشتها به هر حال اشکی میشوند. 
آنها نرمی گیسوان مشکی و بلند گرم دختران صاحب خود را نوازش میکنند.
آنها گوشهای خوبی دارند. صدای خفه و زمزمه گونه را بخوبی در دل نگه میدارند.زبانی هم ندارند که رازها را فاش کنند.
بالشتها تنها تر از ما هستند.آنها فقط ما را دارند.صاحبشان را.نه جایی میر
امشب زمین وآسمان تسبیح رحمان میکند/میلادمهدی آمده آهنگ باران میکند/شیعه بگشته شادمان درنیمه شعبان او/در مقدم فرخنده اش دل راچراغان میکند/صدمژده داده مصطفی واهل بیت حضرتش/معنی تمام بندگی ونام انسان میکند/برکت ورحمت همدم موعودآخرگشته است/درعیدمیلادش نگربرشیعه احسان میکند/ظلم وستم با دشمنی دیگر به پایان میرسد/مرهم برای کربلا درقلب جانان میکند/ای شیعه تاروز فرج آن گام آخرمانده است/اندررکاب نائبش مجموع یاران میکند/
زندگی مشتاق الیه؛ آلوده به «فوت موقت»...
 
و برای تو، عزیزدلم! آنچنان تو را در خودم ریخته ام که اگر مرا در آغوش بگیری تمام استخوان تنم خرد میشود. من این روزها جز نوشتن کاری ندارم. در اصفهان مانده ام و هوا اینجا گاهی ابری و گاهی آفتابی است. به جز نوشتن میتوانم راه بروم، آب بنوشم، حمام بروم و خلاصه زندگی کنم. شاید هم دلم بخواهد برایت نامه بنویسم و حال این روزهایم را شرح بدهم. برای تو که دلت هوایم را نکرده است، شرح این احوال در هر صورت بیهوده جلوه می
تاکربلارسیده گام حسین وزینب/مهمان نینوایی نام حسین وزینب/یک کاروان عاشق همراه سرورآمد/جام شهادت آیدبام حسین ورینب/اندرکنار رودی تشنه لبی چه سخت است/خشک است درمحرم کام حسین وزینب/یاران حضرت او ایثارآفریدند/وقت فراق آیدشام حسین وزینب/الگوی کل عالم این خواهروبرادر/هرجلوه ای زدنیا رام حسین وزینب/شیعه زحق پرستی باکربلاست همدم/چون قلبهاگرفته فام حسین وزینب/این عشق کربلایی شدافتخارشیعه/مملوتمام دنیااسلام حسین وزینب/یک روز در محرم مهدی ظهور د
انقلاب ماشکوه وافتخارعالم است/مژده بسیارسویش ازنبی خاتم است/برخمینی وشهیدان ده سلامی جاودان/شیعیان مرتضی راجلوه هایی محکم است/نردبان آسمان را وصل کرده برزمین/نهضت اسلامی ماباولایت همدم است/عرصه بین الملل رافتح کرده انقلاب/سوی مستضعف همیشه امت مامرهم است/نسل کوثررایگانه حضرت سیدعلی/مقتدای کل عالم آن نگار زمزم است/لشکری اندررکابش جانفشان مهدوی/موقع تحویل مهدی آن لوای پرچم است/گوهر آمادگیها هست تاروزظهور/از بصیرت کشور مامملو از رستم است/
روزعاشورامصیبت بردل جانان رسید/غم فراوان برگلاب دیده ایمان رسید/صحنه ای ازروز محشر شدنمایان بشر/ازبرآل پیمبرلحظه ای گریان رسید/اوج بیشرمی دشمن در زمین کربلاست/تشنه کامان سر بریدن بالب عطشان رسید/زمزم دلدادگیها برحسین تشنه لب/جانفشانی برولایت ازبریاران رسید/وقت هم عهدی اصحاب حسینی در زمین/اسوه خوب نیایش همدم انسان رسید/طفل شش ماهه درآنجا پیش بابایش شهید/داغ سخت اکبر او زینبش نالان رسید/درکنار نهرآبی حضرت عباس بود/هردودستش تا بهشت خالق ر
خدایا ممنونم ازت بابت احساساتم
بابت حس لامسه ام
خدایا ممنونم بابت حس بینایی و چشایی ام
خدایا ازت هزاران بار ممنونم
بابت حس دلتنگی و حس شادی ام
 
خدایا ازت خیلی ممنونم بابت حس شنوایی ام
ازت ممنونم بابت حس تنهایی و حس ِ همدم بودن
 
بارالها ازت ممنونم که وعده هایت همه صادق است
ممنونم که گفتی بخوانید تا اجابت کنم شما را
ممنونم که برای اجابت دعاها و ارزوهامون اما و اگر نیاوردی و فیلتر نذاشتی
 
بارخدایا
میخاستم بگم بهم عطا کن درآمدی با میزان هفته ا
این نمازجمعه ها آرامش برمومنین/گوهروحدت سراسرمنتشرروی زمین/زمزم احساس امت دردفاع ازولی/هرمصلی روزجمعه پایگاه مسلمین/سنت پاک نبی ویادگار از امام/خطبه های بابصیرت افتخار و دلنشین/رهبرفرزانه ما قدردان برکتش/ مسلمین وشیعیان را میشودنورمبین/شدچراغ روشنایی سوی هرشهرودیار/برشکوه مردمانش درمصلی آفرین/گوهرتقوابرایش جمعه هاگل میکند/باولایت تا شهادت مومنین را همنشین/یادمان برشهیدان جمعه های انتظار/درتکاپوی عدالت خطبه های آن نگین/همدم آدینه ه
سفره رحمت ایزدپهن درعالم شده/برکت وبخشش فراوان بهرآن همدم شده/درتکاپوی فضیلت روزه داری گوهراست/شادی افطارمومن جانشین غم شده/مسجدوبیت ومصلی بوی ایمان میدهد/آیه های ناب قرآن بهردل مرهم شده/بادعانزدیک گردد عرش حق بربندگان/عشق زیبای ولایت آیتی محکم شده/درنمازو درسحرها گوهراخلاص جوی/چشم شیعه از بصیرت دیده زمزم شده/درغل وزنجیر شیطان بهر مومن گشته است/قلب ابلیس ستمگرمملو ماتم شده/لطف مهدی بهرشیعه با ولایت میرسد/دیدگان درمقدم اواشکها شبنم شده/
سپیده سحرم، زنده ای دوباره منم
عصاره خطرم ، رهروئی هماره منم
رفیق ره خبر از غربت دلم دارد
شراره از دل آتش ، چو یک ستاره منم
اگر نگفته ام هرگز ، یقین بگوید دوست
که بوده ام و که هستم ؟کنون چکاره منم؟
تصوّرم نتوان کرد آن که همدم نیست
پیاده از خودم امّا بخود سواره منم
کنون که نیمه شب است و ترانه می گویم
از عمق جان بنویسم که چون شراره منم
لهیب آتش سوزان نفس خود شده ام
چو شعله سرکشم و مانده در کناره منم .
خب یه وب خوشگل زدم با یکی از رفیقای قشنگ^^ بیانیم... دلتون گرفت بیاین دلتون وا شه
دو تا باحال دور هم جمع شدیم دیگه چی میشه(خودشیفته خودتونین)
اینم وب
 
 
و اینجا هم وب یکی از دوستامه که دلنوشته هاشو میذاره یجورایی همدم تنهاییام و خلاصه به اینجوریش نگاه نکنین خیلی آدم باحالیه... هیچوقت پشتمو خالی نکرده
 
 
اولین پست تبلیغاتیمه دیگه هم فکر نکنم تکرارش کنمD;
بلوچستان تو ای زیبا دیارم ، تو را از جان و دل من دوست دارمتو را ای سرزمین پاک بازی ، همیشه همدم و همراه و یارمتو را در لوح دل با جوهر خون ، به رسم الخط زیبا می نگارمتو را ای بی کران دریای عشقم ، چو موجی پر خروش و بی قرارمبود هر سنگ تو مانند گوهر ، بود خاک تو چون باغ بهارمحیاء و غیرت فرزند این خاک ، بود گنج گران و افتخارمبلوچستان ما هویت ماست ، من این نعره ز جان و دل بر آرمبلوچستان نامی ماندگار است ، صدای مردمش باشد عیارمبلوچستان بلوچستان بمانداگر
دل شده مهمان عشق ، معجزه آغاز شد 
در شب پایان درد ، سوز دلم ساز شد 
از لب یارم رسید ، باز نویدی  
دگر 
کلبه ی احزان دل ، خانه ی دلباز 
شد 
از شب تارم گذشت ، ماه جهانتاب 
من 
نور به من هدیه داد ، مه رخ طناز 
شد 
بوی شقایق رسید ، باد صبا از 
کجا ؟!
از تن دلدار بود ، غنچه ی دل باز 
شد .
فصل خزانم تمام ، فصل جدایی 
ز غم ،
همدم شبهای من ، اله ای ناز
شد 
تا به فلک پر کشید ، عرصه ی سیمرغ دید،
بال خیالم کبود ، او پر پرواز  
شد 
میکده ها بسته بود ، ساغر من پر
عطش
جگریه کردم همره بابا برای کربلا/زمزم چشمان ماجاری است بهر نینوا/پنجمین حجت برای شیعیان حیدرم/ازتبارمصطفی و فاطمی ومرتضی/همدم قرآن وعترت برولایت همنشین/باقرم خلوت نشین دربقیع باصفا/اشک من جاری همیشه ازبرعباس شد/همره خیل اسیران میروم شام ازجفا/دانش من شیعیان راسرفرازی داده است/اسوه گشتم مومنین رابهردنیا ازولا/گریه کردم بهرزینب عمه مظلومه ام/میکندجبران تمام این حوادث راخدا/نام عاشوراهمیشه بردل من آتشین/میرسد یک روز مهدی انتقامی آشنا/منتط
سلام مادر جانم...بهترین همدم و مرهمکه مقامت بلند استاما برای ما بنده های سیاه سوخته همارزش قائلی...اصلا گاهی خودت پا پیش میگذاریو دست دل لجبازم را می‌گیریمی‌کشی تا آغوشت...و من یکباره غرق نور می‌شوم...آن لحظه هایی که تنهای تنها میشومو دوست دارم هیچکس صدای قلبم را نشنود...مادراز شما چه پنهاندیشببه اندازه تمام روزهایی که گریه نکرده بودمآرام شدم.دیشبحال همان دختر بچه ی ساده ای را داشتم که هرگاه دلش میگرفت، هیچکس را نمیخواستمی‌رفت توی کمدزانوه
داشتم گالری موبایلم رو نگاه میکردم. ضروری ها رو انتقال میدادم به حساب گوگل و بقیه رو حذف میکردم... رو بعضی عکسا مکث شیرینی میکردم، طولانی :))
یکیش این بود
12 آذر پارسال،  شب تولدم... که دوستهای عزیزم پیشم بودند، مادر و پدرم که محبتشون از دوتا کیکی که هر کدوم جداگونه تدارک دیده بودن مشخصه
و زنگهای هیجان آور آیفون که پستیچی دم در بود... کتاب میرسید برام، از راه دور. از دوستای عزیز دیده و ندیده ام... همدم مهربونم که از همینجا با هم آشنا شدیم و من چه قدر
سلام دوستان وفتتون بخیر . 
من ارشیا دوستی 20 ساله ودانشجوی مهندسی کامپیوتر هستم ، اما در اینجا دلنوشته های خودم رو در سینما تلوزیون منتشر کنم . امیدوارم بتونیم فضای خوبی رو برای همدیگه ایجاد کنیم و ازش لذت ببریم .
دراوقات بیکاریم فیلم و سریال همدم من هستش . بعضی وقت ها سریال و بعضی وقت ها بیشتر رو فیلم قفل میکنم اما اگر در حالت کلی با سریال بیشتر ارتباظط برقرار میکنم . بعد از فیلم و سریال هم بیشتر خودم رو با گیم مشغول میکنم و The last of us , the evil within ا
دلم به طریق انبساط گشته
انبساط در لغات قدیم به معنای صمیمیت می آید
و این جمله ایهام دارد
دلم به طریق انبساط گشته
هم صمیمیت یافته و هم منبسط میشود
زیرا محتوای چیز عجیبیست
که سرشار از آن است
و آن هر آن فزونی یابد
پس دلم به طریق انبساط میشود تا متحمل شود
بر افزایش سرشاری جودش
همانند انبساط حهانمان
دقیقا برابر آن
درخود مزید آید
جهان من محتوای دلم است
و آن محتوی در عین اشباع دلم
هر دم در دلم متعالی میگردد و عزیزوار افزایش می یابد
عزیز به معنای شکست
دلم به طریق انبساط گشته
انبساط در لغات قدیم به معنای صمیمیت می آید
و این جمله ایهام دارد
دلم به طریق انبساط گشته
هم صمیمیت یافته و هم منبسط میشود
زیرا محتوای چیز عجیبیست
که سرشار از آن است
و آن هر آن فزونی یابد
پس دلم به طریق انبساط میشود تا متحمل شود
بر افزایش سرشاری جودش
همانند انبساط حهانمان
دقیقا برابر آن
درخود مزید آید
جهان من محتوای دلم است
و آن محتوی در عین اشباع دلم
هر دم در دلم متعالی میگردد و عزیزوار افزایش می یابد
عزیز به معنای شکست
دیگه عادتت شده هر شب چند جرعه از روح خستت رو به کف خیابونای سرد و بی روح این شهر می چشونی. انگار هوای بازدمت توی این سرما خاطراتت رو باهاش زنده می کنه ؛ مگه نه ؟!
یاد مالبرو می افتی، لایتش !! با یه فندک ، همدم بی کلک ، که سوخت تا بسوزونی ذره ذره از وجودتو. چه فایده ای داره وجود وجودت، وقتی اونی که باید کنارت وجود داشته باشه دیگه وجود نداره ؟!
دستت می ره توو کاپشنت تا پیدا کنی یارتو اما انگار یادت رفته که تو اصلا سیگاری نیستی!! متاسفم برات که فقط توی
دیگه عادتت شده هر شب چند جرعه از روح خستت رو به کف خیابونای سرد و بی روح این شهر می چشونی. انگار هوای بازدمت توی این سرما خاطراتت رو باهاش زنده می کنه ؛ مگه نه ؟!
یاد مالبرو می افتی، لایتش !! با یه فندک ، همدم بی کلک ، که سوخت تا بسوزونی ذره ذره از وجودتو. چه فایده ای داره وجود وجودت، وقتی اونی که باید کنارت وجود داشته باشه دیگه وجود نداره ؟!
دستت می ره توو کاپشنت تا پیدا کنی یارتو اما انگار یادت رفته که تو اصلا سیگاری نیستی!! متاسفم برات که فقط توی
باسمه تعالیحضرت فاطمه (س)قصیده اولمرغ دل پر می زند سوی مزار فاطمه       گشته روز عاشقان چون شام تار فاطمه چند بیت این قصیده گفته ام اندر بقیعگریه و شیون کنم چون چشم زار فاطمهروزها سر می برم بر پشت دیوار بقیعبلکه جویم تربت و خاک مزار فاطمههر کجا دل میرود مستانه اندر جستجوکی بجوید بی نوا ، آن لاله زار فاطمهمن ندانم در کنار احمدی یا مجتبیحضرت احمد شدی خود هم جوار فاطمه؟مرگ زهرا شد سبب ، از ضرب در بر پهلویشچون ستم شد باعث آن احتضار فاطمهگریه و شی
آن تک‌ شاخه که بر تک درخت این دشت روییده را ببین. آرام آواز می‌خواند و نغمه‌هایش همراهِ نسیم به گوش رود می‌رسد. رود آرامش می‌گیرد و آن را بر پهنه آبی بیکران اقیانوس طنین‌انداز می‌کند. لایه‌ای از آب بر فراز آسمان اوج می‌گیرد و می‌بارد و می‌نشیند بر جان تک درختِ تک‌شاخه. دل‌درخت سبز و سبز‌تر می‌شود. برگ‌ها و سپس گل‌ها می‌شکفد و سمفونی رنگارنگی از روح درخت می‌روید. پروانه‌ها گرد درخت می‌رقصند و پرندگان هم‌آوا می‌شوند با آواز درخت.
خدایا ازت ممنونم که دوستم داری
و کمکم کن که دوستت داشته باشم
 
خدایا ازت ممنونم
بابت اینکه وقتی خسته ام میتونم بخوابم
و وقتی میخابم پلک هام روی چشامو میگیره
خدایا ازت ممنونم
بابت اینکه بدن سالمی دارم
 
خدایا ازت ممنونم بابت اینکه میتونم ازت تشکر کنم
 
بارالها
میگن اینقدر دوستم داری که هر لحظه منتظری باهات حرف بزنم
و با اینکه بزرگتر از هر بزرگی هستی
و آنقدر بزرگی که در فکر و عقل و حتی تخیل منم جا نمیشه
اما باز بخاطر محبت و عشقی که داری میشی مون
عالم و آدم چپ و تو راست باشآنچنان حق سیره‌ات آراست باش
راه پنهانی رو خود را سِیر کنوانگهی آنگونه جان پیداست باش
مشت گِل وا کن عبور روح بینهمچو آن خویشی که بی‌پرواست باش
همره بادی که از بی‌سوست رو همچو آن جانی که بی‌همتاست باش
عقل گوید مرگ و دیگر هیچ نیستهمچو آن هیچی که از خود خاست باش
عشق گوید هیچ هست و هیچ مستآنچنان هستی که از خود کاست باش
مست باش و راه بین و روح شوهمدم آن «او» که نامیراست باش
حلمیا بی‌گاه شد پرواز کندر دمی آن خانه که بی‌ج
وقتی دیگه تحمل کردن سخت میشهوقتی دبگه بلد نیستم خودمو آروم کنم
یهو میگم پاشم بیام اینجا
چهارکلمه حرف برنم، شاید سبک بشم
خیلی احساس تنهایی میکنم
قبلا هم تنها بودم، یعنی شدم
ولی اینجوری که الان غمگینم، غمگین نبودم
دلم گرفته
دلم یه همدم میخواد
یه همنفس
ولی حوصله ندارم
یه نفر میخوام که کنارم باشه
ولی نمیخوام
خودم که به این تناقض فکرمیکنم
به یه چیز میرسم
هروقت میخوام به خصوصیات یه نفر فکرکنم
فقط اون میاد جلو چشمام
به هر آینده ای که فکر میکنم
فقط
آنکه با عشق حسینی گشته همدم زینب است 
آنکه بر سّر شهادت بوده مَحرم زینب است 
 
آنکه شور افکنده با شور حسینی بر جهان 
از ازل خو کرده با صد محنت و غم زینب است 
 
آنکه نامش زین اَب خوانده رسول کردگار 
چون نگویم من صفای اسم اعظم زینب است 
 
آنکه بر خوانَد حدیث اُمّ ایمن بر امام 
من به جرأت گویم آن زن هم حسین هم زینب است 
 
آنکه کاخ ظلم و استبداد را با یک خطاب 
کند و افکند از پی و بن ریخت بر هم زینب است 
 
دامن شیر خدا بین، شیر زن میپرورد 
در شهامت برتر
"یا رفیق من لا رفیق له"
چندی پیش فیلمی سینمایی ، داستانِ زوجی را روایت می کرد که در آستانه ی جدایی بودند و در همین هنگام شخصیت مرد ماجرا گرفتار مشکلاتی می شد و همسرش جای اینکه پیگیر طلاق باشد ، برای نجات همسرش از آن گرفتاری به آب و آتش می زد و در نهایت پس از حل و فصل گرفتاری ها زوجی که حالا رابطه شان محکم تر از پیش شده بود از جدایی منصرف می شدند . 
و اینگونه می شد که مشکل کوچک تر موجب گشایش در مشکل بزرگ تر (رابطهٔ در آستانه ی ویرانی زوجین و طلاق) می
روزعاشورامصیبت بردل جانان رسید/غم فراوان برگلاب دیده ایمان رسید/صحنه ای ازروز محشر شدنمایان بشر/ازبرآل پیمبرلحظه ای گریان رسید/اوج بیشرمی دشمن در زمین کربلاست/تشنه کامان سر بریدن بالب عطشان رسید/زمزم دلدادگیها برحسین تشنه لب/جانفشانی برولایت ازبریاران رسید/وقت هم عهدی اصحاب حسینی در زمین/اسوه خوب نیایش همدم انسان رسید/طفل شش ماهه درآنجا پیش بابایش شهید/داغ سخت اکبر او زینبش نالان رسید/درکنار نهرآبی حضرت عباس بود/هردودستش تا بهشت خالق ر
من در شهرک غمکده ی
بی پایان درپی پابرهنگان، سوته دلان همدم شدن را بارها آزموده ام . با آه و فغان
شب و روزم را باهم پیوند زده ام . دل ربایان هوس انگیز در نظرم تداعی شده اما خویش
را در میان آنان بی نام و نشان یافته ام . نه رخصتی برای برخاستن  و نه فرصتی برای رهایی از تیره بختی داشته ام
تا زمانیکه همای رحمت جانم را بستاند و از این تاریکی و فلاکت نجاتم بخشد.
واقعا دیگه نمی دونم معنی امید و ناامیدی چیه و چه حرفی امیدوار کننده است و چه حرفی ناامید کننده !
به هر چی نگاه میکنم یک موضوع بارز میاد جلوی چشم ام . یک شیب تند به سمت پایین . اونقدر اوضاع را نابسامان میبینم که دیگه کمال گرایی من و تفکر نقادم را هم لازم نداره تا بگن اوهوی چرا اینجاش اینجوره و اونجاش اونجور !
انگار همه چیز و همه کس در رالی سقوط شرکت کردند .
خب شاید بشه گفت : اوضاع ما آدما بدجور ناامید کننده است !
اما هنوز یک اتفاقاتی هم میافته که حوا
از بزرگان سلاطین با فضیل بن عیاض گفت:
سخت (یعنی شدیدا) زاهدی و خوب از دنیا بگذشتی!
گفت زهادت (یعنی زهد) تو از من افزون است،
چه من از دنیای فانی بگذشتم، و تو از سرای باقی


پ.ن: این فیش نیز از کتاب مستجمع الاجوبة الحاضره برداشت شده است.

دو. همدم الملوک توی پستش نوشته
بود: منو هزار غول ریز و درشت احاطه کرده که اگه بخوام بنویسم نوبتی نیشم میزنن و از
دردش خوابم نمیبره. منم کامنت
دادم: غولا مگه میخونن اینجا رو؟ پاسخ داده: فعلا که فقط شومایید. به نظرتون
برای زه زه عزیز که رقت قلب آموخت
سخت است برای کسی که میدانی دیگر وجود ندارد تا خیل نامه هایی که برایش و به یادش نوشته شده را بخواند بنویسی...
ژوزه مائورو ده واسکونسلوس که رویای کودکی و مسیر بزرگسالی اش را در کتابهایش جا داد تا با شریک کردن دیگران در غم بزرگش بار تحمل آنها برایش سبکتر شود
زه زه ی "درخت زیبای من"
زه زه ی عزیز
تلاش تو برای ارتباط و مهربانی بی مرزت همراه با بی رحمی دنیای برزگسالی که قادر به درک کودکی معصومانه ات نبودند در زمانی که از
متن آهنگ جدید از یادها رفته با صدای حجت اشرف زاده

روز و شب به یاد عشقت ای یار همدم صدای گریه و بارانم 
 رفتم از یادت اما ای عشق تا ابد بیاد تو میمانم 
 عشقت را رها نکردم دست از پا خطا نکردم جز اسمت صدا نکردم 
 تا ناز تو را خریدم دل از هر کسی بریدم عشق دیگری ندیدم 
 خورشیدی شدی در هر روز من دور سرت بگردم 
 زیبایی این جهان را در چشمت خلاصه کردم
 جانا به تمام دنیا از عشق تو گفته بودم
 افسوس عاشقم نبودی از یاد تو رفته بودم 
 عشقت را رها نکردم دست از
چگونه
می توان تو را وصف کرد
زیرا که صفات بی وصف صاحب حق بر وصالت دامن خورده است.

ای زیبا
سیرت ای که کردگار از برای تو و فرزندانت آدم را آفرید. سخت است برایم پذیرش چنین
آفریده ای ، وجودی که زمان برایش زانو می زد و آسمان برایش اشک می ریخت. به راستی
که تو تنها برگزیده ی نبوت بودی .

مثالی
آشکار بودی برای مردمی تنها ، مردمی که از وجود همدم راستین غافل بودند و به همدم دروغین شیطان روی می آوردند. در آن دنیای سخت با
دشمنان رستگاری جنگیدی  و پیروز شدی مرا
چگونه
می توان تو را وصف کرد
زیرا که صفات بی وصف صاحب حق بر وصالت دامن خورده است.
ای زیبا
سیرت ای که کردگار از برای تو و فرزندانت آدم را آفرید. سخت است برایم پذیرش چنین
آفریده ای ، وجودی که زمان برایش زانو می زد و آسمان برایش اشک می ریخت. به راستی
که تو تنها برگزیده ی نبوت بودی .
مثالی
آشکار بودی برای مردمی تنها ، مردمی که از وجود همدم راستین غافل بودند و به همدم دروغین شیطان روی می آوردند. در آن دنیای سخت با
دشمنان رستگاری جنگیدی  و پیروز شدی مرا
....و بعد از گشت و گذار های فراوان به این نتیجه رسیدم که من اگر ننویسم 
می پوسم..
میشوم حجمی از جملات سردرگم 
میشوم باری از لغات سنگین و بی هدف....
دردل ها فراوان می شود و طاقت کم .....
 
نوشتن مسکن است ..مثل داروست ...مثل یک همدم خوب است ...راحت می شوی از قیل و قال درون...
 
راستش کمی هم دلم شکسته ..کمی که چه عرض کنم ..یک کمی از کمی  بیشتر ....
آن هم از سمت کسانی که ادعای پیروی از شهدا داشتند....
داستانش زیاد هم مفصل نیست فقط حوصله ی شرح قصه نیست....
 
و باز دوری از
با ع میریم خونه میم . ما سه تا همدم شادی و غم و غرغر و ذوق کردن های همیم. حداقل روزی یک ساعت رو توی گروه واتس اپ حرف میزنیم و خودمون رو خالی میکنیم. از چند ساعتی که کنار هم بودیم حداقل یک سومش رو در مورد خونواده همسر و غصه هایی که داشتیم حرف زدیم. در مورد چیزایی که توی دلمون دفن شده بود و رسوب کرده بود. در مورد چیزایی که نتونسته بودیم با کسی درمیون بذاریمش. توی خلال صحبتامون من به حرفای صهبا یه گریزی زدم . اینکه بیایم فکر کنیم اونا خانواده خودمونن
سلام!خب من ترجیح میدم ناشناس بمونم.ناشناس باقی بمونم ولی چون به داستان نوشتن به صورت حواضی علاقه دارم این وب رو ساختم تا برای تمام هم سن های خودم جای جالب و ایده الی رو فراهم کنم.جایی که بتونن جدید ترین و جالب ترین اخبار رو اونجا ببینن.و همدم بیکاری هاشون باشه.داستان ها و فیک های باحال بخونن و به اونجا وفادار باشن.خب شاید اوپودو بتونه تمام اینهارو فراهم کنه.پس اوپودویی شو.
ساعت نزدیک سه بعد از ظهره و من دوباره down شدم:( خوندن جستاری که برای استادم نوشته بودم رسیده به موضوع تله پورت کوانتومی !خیلی مبحث جالبیه ..اما برای خوندنش باید تمرکز کافی داشته باشم که الان ندارم متا سفانه ..فکر کردم چاره کار مثل همیشه یه قهوه غلیظه☕️تا حالم جا بیاد. دوست دارم هر چه سریعتر نسخه اول پروپوزالم رو به دست استادم برسونم..خیلی ذوق دارم..آخه حدود نه ساله که از فضای آکادمیک دورمبا خودم میگم شاید ادامه ندادن بهتر بود ... اما آخه روح من جز
متن ترانه عبدالله زینلی به نام فرشته

قصر عشقمون رو دست به دست هم روی آب ساختیمتوی بازی دل رفتی و ما بازی نکرده بازی رو باختیمتوی تاریکی موندم ، همه عالم سیاههتوی دستم یه گیتار ، همدم بغض شبامهفرشته مال تو قلبم ، من اون پاییز تن زردمدرخت عشقمون مرده ، ریشه هاشو از دلم کندمفرشته فکر پروازی ، بال و پر داری و آزادیپر کشیدی رفتی و اینجا ، قفس شد بی تو تنهاییتو رفتی و هنوز اینجا هستی تو هر نت گیتارمتو رفتی و هنوز هر شب به عشق تو بیدارممن اون ققنوس ش
ابهام 0 از 4
پسر پشتِ میز تحریرش نشسته بود و نامه‌ای می‌نوشت
ولی تا به پایانِ نامه می‌رسید مجبور می‌شد کاغذ نامه‌اش را دور بیاندازد و عوض کند
نه به این خاطر که کلمات را اشتباه می‌نوشت
مشکل کاغذش بود که از اشک خیس می‌شد
یک دفعه دستانش قفل شد
قلم از دستش افتاد روی کاغذ
سرش را عمود به سمتِ سقف گرفت
دهانش باز شد و دودی از دهانش بیرون آمد و هالۀ سیاه رنگ بزرگ و بزرگ‌تر شد
دست و پا در آورد و شبیهِ شبحِ انسانی سر افکنده را درست کرد
پسر برگشت و از بی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آسیه سلطانی مدیریت و مشاوره ارتباطات, روابط عمومی و رسانه