نتایج جستجو برای عبارت :

و سلاحه البکاء

میدونم زرد نورانی این رنگی نیست! ولی چرا تا من میام یه کاری رو بکنم برعکسش میشه؟ مثلا الان تا میام حال خودمو خوب کنم و خوب نگه‌دارم، می‌بینم عع اونی که داره میره همون دلخوشی منه! :|
امروز روز نورانی ای نبود چون خدا باهام قهر کرده هی من بهش میگم بابا با مرام! با معرفت! لوتی! اینکارا چیه؟ به تو نمیاد... بیابغلم کن... بیا بهم بگو داری نگام می‌کنی...
خدا هم در همون لحظه لطف جدیدی رو بهم رو می‌کنه تا بفهمم حتا لایق قهر بودنش عم نیستم!
بهش می‌گم باشه هرک
پارت۱
ناراحتم؟
اره
دلخورم؟
اره
دل گرفته ام؟
اره. حتی دل شکسته
چند میخری دل شکستمو؟
پارت ۲
استرس داری؟
نه
هیجان چی؟
ن
اصن حسی داری؟
ن
اصلا برات مهمه؟
ن!!
برام مهم نیست!

+ خدایا. وقتی تو منو میبینی، چه شکایتی کنم؟
وقتی حالمو میدونی، چی از حالم برات بگم؟
وقتی میدونی تو ذهنم تو قلبم چه خبره
وقتی میدونی ازت چه چیزایی میخوام
وقتی فقط و فقط تویی که میتونی منو به عرش یا فرش برسونی
وقتی قدرت مطلق عالم تویی
چه نیازی دارم ب کسی ک باهاش درد و دل کنم؟
چه نیاز
تنم و بیشتر از آن روحم تب کرده است. آتش از سر و صورتم بیرون میریزد. روی تخت دراز میکشم. چشمم به صفحه گوشی که می افتد یادم می‌آید برگشته ام به همان نقطه اول 
همان غربتی که روحم را چنگ می‌زند 
غربتی که نه فقط جغرافیای زمین، بلکه جغرافیای ادم‌ها برایم ساخته است
اشکی که از گوشه چشمم لغزیده را پاک میکنم
با خودم فکر می کنم چرا انقدر سریع البکاء شده ام 
ترجیح می‌دهم چشم هایم را ببندم
نمیتوانم بگویم از وصل شدن اینترنت خوشحال نیستم. از پاتولوژی خوشم نمیاد، فارما رو شروع نکردم و تصمیم گرفتم جزوه بخوانم و کمال گرای درونم میگوید کل ترم دست به جزوه نزدی حالا هم نزن! ولی منطقی درونم میگوید هر چه از رفرنس باید برمیبستی بستی و این اطلاعات  اصلا به دردت هم نخواهد خورد و جزوه بخون نمره بگیر و به حرف های احمقانه اون گوش نکن. بله در من انگار منی در پی انکار من است.
--
آمده ام سالن مطالعه. از اینجا متنفرم. شارژ لپ تاپم تمام شد و میزم را عوض
نیّت اگـر سـوختن به پای حسین استطالب این اشک ها خُـدای حسین است
به مقدار بال مگس
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ‏ وَ مَنْ ذُکِرَ الْحُسَیْنُ عِنْدَهُ فَخَرَجَ مِنْ عَیْنِهِ مِنَ الدُّمُوعِ‏ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ‏ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ وَ لَمْ یَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّةِ.
امام صادق علیه السلام فرمود: کسى که نزدش یادى از حضرت حسین بن على علیه السلام بشود و از چشمش به اندازه بال مگسی اشک خارج شود، ثوابش با خداست و
ماه محرم در کلام امام رضا علیه السلام
 
شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است:
 
✍ حدثنا جعفر بن محمد بن مسرور رحمه الله ، قال: حدثنا الحسین بن محمد بن عامر ، عن عمه عبد الله بن عامر ، عن إبراهیم بن أبی محمود ، قال : قال الرضا علیه السلام : إن المحرم شهر کان أهل الجاهلیة یحرمون فیه القتال ، فاستحلت فیه دماؤنا ، وهتکت فیه حرمتنا ، وسبی فیه ذرارینا ونساؤنا ، وأضرمت النیران فی مضاربنا ، وانتهب ما فیها من ثقلنا ، ولم ترع لرسول الله صلى الله علیه و
گاهی  این تصویر رو برای خودم خلق میکردم که اگه روزی در یک پرواز که با مشکل فنی روبرو شده و مسافرا از ترس فریاد میزنن من  چه عکس العملی رو از خودم نشون میدم ! اینکه منم مثل بقیه میترسم و داد میزنم یا به استقبال مرگ میرم !  
همیشه تو این تصویر سازی من خودم رو مشغول کتاب خوندن میبینم یا لپتاب به دست که داره کارای پروژش رو انجام میده و  آرامشِ خودش رو حفظ کرده و داد و فریادهای دیگران به هیجاش نیست و تو اون سقوط من بیخیال ترین موجود زنده ی اون پروازم!
میلاد امام سجّاد علیه السلام
در یکی از روزهای سخت و در عین حال با برکت حکومت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام ، در منزل فرزندش امام حسین علیه السلام کودکی دیده به جهان گشود که سال ها پیش رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم مژده تولّد او را داده و در توصیف او فرموده بودند: «خداوند متعال او را سید عابدان و زینت دوستان خدا خوانده است. گویی هم اینک او را می بینم که در روز قیامت در بین صف ها شاد و سربلند و خرامان در رفت و آمد است». امام علی علیه
 
از اسید بن صفوان، یکی از صحابه رسول خدا (ص)، گوید: چون روزی رسید که امیر المؤمنین (ع) وفات کرد، گریه، شهر را به لرزه 
درآورد و مردم چون روزی که پیغمبر (ص) وفات کرده بود در هراس افتادند، مردی گریان و شتابان و إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ گویان آمد و می گفت: امروز خلافت نبوت بریده شد تا بر در خانه ای که امیر المؤمنین (ع) در آن بود ایستاد و گفت:
ای ابو الحسن، خدایت رحمت کند، تو در اسلام بر این مردم پیش تر و در ایمان از آنها خالص تر و در
سیمای امام سجاد علیه السلام
نویسنده: محمد میانجی
بی‌گمان شرط اول پیشوا قرار دادن اهل‌بیت علیهم السلام، شناخت ویژگیهای آنان و تاسی به آنهاست; صفات برتری که پیروان را به سوی قله کمال راه می‌نماید، وجود انسان را با انوار الهی، طاهر می‌سازد و شایستگی هدایت‌پذیری و وصول به قرب الهی را فراهم می‌آورد . بر این اساس، اینک که در آستانه شهادت امام زین‌العالدین علیه السلام قرار گرفته‌ایم، از چشمه سار ویژگیها و شخصیت آسمانی آن حضرت جرعه‌هایی می‌

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها