نتایج جستجو برای عبارت :

می‌شنون

من بیشتر از اینکه صبور باشم، حسودم.
به چی یا کی، خیلی مهم نیست، من به هر اتفاقی که یه سمتش تو باشی و طرف دیگش خودم نباشم حسودم.
من ساعتای زیادی به عکسای تو خیره می‌شم و به آدمایی نگاه می‌کنم که چقدر شبیه من نیستن. به لبایی که تو رو صدا می‌زنن، به گوشایی که از تو می‌شنون،  به چشمایی که تو رو می‌بینن.
و به این فکر می‌کنم که چقدر آرزو داشتم، تا همه اونا من بودم.
آدما، مرگ مشخصی دارن که حتما ازش بی‌خبرن، اما من مطمئنم از حسادت دق می‌کنم.
میگن آدم‌ها رو از روی آهنگ‌هایی که مدام و توی خلوت خودشون می‌شنون هم میشه شناخت، با این حساب من این روزها باید یه دائم الخمر باشم! که همش داره آهنگ "سلام من به تو یار قدیمی ؛ منم همون هوادار قدیمی..." از هایده رو می‌شنوه و باز دوباره و دوباره و دوباره ...
میگن مستی گناهه به انگشت ملامت
باید مست‌ها رو حد زد به شلاق ندامت
سبوی ما شکسته درِ میکده بسته
امید همه‌ی ما به همت تو بسته ...
+ شما چی ‌می‌شنوید این‌ روزها ؟
بعضی از رنج ها و بعضی از خاطره ها
هیچوقت رهات نمی کنن
یکهو وسط یه فیلم، یه قصه، یه برش از یه کتاب و حتی یک آیه ی قرآن، میشن بغض، میشن اشک، میدوان تو صدات، دیگه باید اون لحظه ساکت بشی، نگاه کنی فقط. تا هیچکس ندونه توی دلت چه خبره.
راستی قرار شد بگذریم. قرارشد فقط آینده رو نگاه کنیم.
فردا خیلی کار دارم، امتحان،کلاس، خداروشکر دیگه هفته ی آخریه که مسئولم، جشن معارفه رو هم اجرا کنیم دیگه تمومه.
حالا دارم بدون اطلاع همسرم همه آگهی ها رو میخونم، رزومه
سه سال سردرد کشیدم و بعد یه روز فهمیدم بستن سر واقعا موثره:)) و الان، هر روز که میگذره شالی که می بندم به سرم سفت تر از قبل میشه چون درد بیشتر میشه. وقتی سرم درد میکنه، ذهنم بهم می ریزه، مثل خون آشامایی میشم که بوی خون می شنون و قاتی میکنن! یا گرگینه ها توی ماه کامل. یعنی نمی تونم تمرکز کنم، فقط درده انقدر که حتی فکمم درد میکنه و دلم میخواد یه چیزی رو محکم فشار بدم با دندونام، قبلا سرمو می کوبیدم به دیوار ولی فایده نداره، الان فقط می تونم به این فک
سریال فوق العاده
2016 West world 
 #دنیای_غرب✅زیرنویس چسبیده فارسیامتیاز فوق العاده 9.5پیشنهادیمحصول شبکه HBOآهنگساز: رامین جوادیمنتقدین این سریال را جانشین سریال بازی #تاج و #تخت میدونن
ژانر : #درام، #علمی تخیلی، #هیجانی، #اکشن، #ماجراییسازنده : جاناتان نولان، لیزا جویبازیگران : آنتونی هاپکینز، جیمز مارسدن، ایوان ریچل وود، جفری رایت، تندی نیوتون، میراندا اتو، رودریگو سانتورو، اد هریس، شنون وودوارد، اینگرید بولسو بردال، آنجلا سارافیان، سایمون ک
سریال فوق العاده
2016 West world 
 #دنیای_غرب✅زیرنویس چسبیده فارسیامتیاز فوق العاده 9.5پیشنهادیمحصول شبکه HBOآهنگساز: رامین جوادیمنتقدین این سریال را جانشین سریال بازی #تاج و #تخت میدونن
ژانر : #درام، #علمی تخیلی، #هیجانی، #اکشن، #ماجراییسازنده : جاناتان نولان، لیزا جویبازیگران : آنتونی هاپکینز، جیمز مارسدن، ایوان ریچل وود، جفری رایت، تندی نیوتون، میراندا اتو، رودریگو سانتورو، اد هریس، شنون وودوارد، اینگرید بولسو بردال، آنجلا سارافیان، سایمون ک
سریال فوق العاده
2016 West world 
 
ژانر : #درام، #علمی تخیلی، #هیجانی، #اکشن، #ماجراییامتیاز فوق العاده 9.5پیشنهادیمحصول شبکه HBOآهنگساز: رامین جوادیمنتقدین این سریال را جانشین سریال بازی #تاج و #تخت میدونن
سازنده : جاناتان نولان، لیزا جویبازیگران : آنتونی هاپکینز، جیمز مارسدن، ایوان ریچل وود، جفری رایت، تندی نیوتون، میراندا اتو، رودریگو سانتورو، اد هریس، شنون وودوارد، اینگرید بولسو بردال، آنجلا سارافیان، سایمون کوارترمنآهنگساز : رامین جوادیکشو
آهنگ sms گوشی شرلوک رو یادتونه؟؟دیدید توی فیلم وقتی همه صدای sms شرلوک رو می شنون یه قیافه ی جدی به خودشون می گیرن و می پرسن:
-این دیگه صدای چی بود؟؟!!
بعدش هم با یه قیافه ی جدی تر مسئله رو پیگیری می کنن.
ولی این جا هرکسی که صدای آهنگ sms گوشی موبایل من رو می شنوه می خنده و شاد می شه. :)
+آهنگ sms گوشی موبایل من هم همون آهنگ sms توی فیلمه. :)
پاسخ کارگردان «روزی روزگاری در هالیوود» به انتقادها
آی سینما: از نخستین روزهای اکران «روزی روزگاری در هالیوود» تصویری که کوئنتین تارانتینو از بروس لی اسطوره سینمای رزمی در یک سکانس از فیلمش به نمایش گذاشته با انتقاد خانواده و همکاران بروس لی مواجه شد. حالا تارانتینو به این انتقادها پاسخ داده است.
در سکانسی از «روزی روزگاری در هالیوود» بروس لی (با بازی مایک موه) سر صحنه سریال «زنبور سبز» لاف می‌زند که می‌تواند محمدعلی کلی را در مبارزه شکس
این روزها کارم اینه که هی به عکس پنج نفرمون نگاه کنم. زوم کنم روی تک تکشون و قربون صدقه شون برم. انقدر این عکس رو دوست دارم که  می خوام برم بدم با فوتوشاپ شاخی که برادرجان روی سرم گذاشته رو بردارن و چاپش کنن روی شاسی تا بزنم توی اتاقم. 
نکته ای که توی این عکس بارزه اینه که من درست مثل یه نقطه اتصال وسط بقیه هستم، چون به تک تکشون شباهت دارم. والدین گرامم دو طرفم نشستن و خواهر و برادرم بالای سرمون ایستادن. برادرم به پدرم شبیهه و خواهرم به مادرجان
سلام به همه ی کسایی که وبلاگ من رو می خونن،در واقع دفتر خاطرات من رو.
الان ساعت دقیق ۱:۳۰ هست که من دارم اینجا می نویسم.
چون ساعت از دوازده گذشته من می تونم بگم که امروز تولدمه و من چهارده سالم رو پر و پونزده سالگیم رو شروع کردم،وقتی به کسی اینو میگم یه راست بعدش میگم که :میدونستی من و سینا داداشم،با شش سال اختلاف سنی که اون ازم بزرگ تره ،توی یک تاریخ به دنیا اومدیم؟۰
الانم به شما گفتم.فکر کنم لازم باشه خودمو معرفی کنم:
اسمم دنیا و فامیلیم هم مشی
سلام به همه ی کسایی که وبلاگ من رو می خونن،در واقع دفتر خاطرات من رو.
الان ساعت دقیق ۱:۳۰ هست که من دارم اینجا می نویسم.
چون ساعت از دوازده گذشته من می تونم بگم که امروز تولدمه و من چهارده سالم رو پر و پونزده سالگیم رو شروع کردم،وقتی به کسی اینو میگم یه راست بعدش میگم که :میدونستی من و سینا داداشم،با شش سال اختلاف سنی که اون ازم بزرگ تره ،توی یک تاریخ به دنیا اومدیم؟۰
الانم به شما گفتم.فکر کنم لازم باشه خودمو معرفی کنم:
اسمم دنیا و فامیلیم هم مشی
توی همین زندگی کوتاه تا الان، چهار یا پنج تا تجربه به دست آوردم که خیلی کلیدیه؛ البته شاید بشه گفت به همون نسبت که ما چیزی نیستیم و کاره‌ای نیستیم توی عالم، تجربه‌هامون هم خرد و کوچولو موچولوئه و اما وقتی نگاه می‌کنم می‌بینم فلان مسئله رو خوبِ خوب می‌فهممش و قشنگ نشسته به جونم، می‌فهمم آهان این دریافت من از زندگیه.
 
حالا فکر کردید همه‌ش رو الان لیست می‌کنم؟ حاشا و کلا :)) به این ارزونی‌هام نیست.
 
یکیش اینه که برای آدم عصبانی نباید خورا
1. سلام اقا. ببخشید من جواب کامنتای پستای قبلو ندادم. من از اون دسته ادمام که موقع ناراحتی مث لاکپشت میشم میرم تو لاکم :| ( نه که چند میلیون کامنت بود برا همین گفتم طرفدارا، فن پیجا نگران نشن:)))
2. میدونید چقدددد امروز گند زدم؟ سوتی دادم؟؟
اول دیروزو بگم به "طبقه بالا" گفتم "فردا" :| #مغز_خلاق
امروز هم معلوم نیست حواسم کجا بود اصن. ظرف غذامو انداختم تو سطلللل اشغااااال :|||| بعد خودم نفهمیدم فکر کردم به دوستم دادم ببره تو کلاس. رفتم بالا بهش گفتم حاجی ظ
۱. توی مطب جای نشستن نبود. دو پسربچه حدوداً ۱۰-۱۱ ساله گوشه‌ی اتاق انتظار سرپا بودن. من و مادر کنار هم نشسته‌بودیم. مادر بلند شد که بره از منشی چیزی بپرسه. همون لحظه هر دو پسر جای مادرم و صندلی کناریِ مادرم که تازه خالی شده‌بود رو گرفتن. اخم کردم و رو به پسرکِ قرمز پوش گفتم:"ببخشید اما جای مامانمه" پسرک رنگ به رنگ شد و زود ایستاد و با لبخند هولی گفت:"فکر کردم می‌خواد بره" و من همون لحظه گره‌ی ابروهام باز شد و چند ثانیه ماتِ رفتنش به گوشه‌ی دیوا
شیر آب رو باز می‌کنم و روی ظرف‌ها می‌گیرم. برای بار nام به خودم می‌گم جوون‌ها از یه سنی به بعد دیگه نباید با والدین‌شون زندگی کنن؛ البته این اواخر غیر از خودم این جمله رو به چند نفر دیگه هم گفتم. با خودم می‌گم این جمله به‌اندازۀ کافی گویا هست که نخوام بیشتر از این توضیح بدم؛ ولی بعدش فکرم شاخ و برگ می‌گیره. یاد حرف فـ می‌افتم که می‌گفت اولویت مامانتْ باباته، اولویت بابات هم مامانته. راستش حرفش خیلی درسته. خب خدا رو شکر مامان و بابای من خی
سی و یک نما - کارلان ترومبی (کریستوفر پلامر) یک نویسنده ی متمول و موفق داستان های جنایی/ معمایی است که هشتاد و پنجمین سالروز تولدش را همراه اعضای خانواده در قصرقدیمیش جشن می گیرد و همان شب خودکشی می کند. اما یک خودکشی عجیب و بی رحمانه. او با چاقو شاهرگ گردنش را می برد و صبح روز بعد خدمتکار او، فرن ( اودی پترسن) جنازه او را با گلوی پاره، در حالی که چاقو در دستش است پیدا می کند. واقعا چه کسی جز یک نویسنده ی داستان های جنایی چنین روشی را برای خودکشی
به نام خدا
"کوئوکا"
#part_1
بابا هیچ وقت قهرمان زندگی من نمی شد! اون هرگز قبول نمی کرد تا به کمپ بره! و؛ وقتی با پایِ خودش نمی رفت و به زورِ منو مامان؛ چند روزیو تو خونه اَدایِ آدم های در حال ترکو در می اورد، منو به این باور می رسوند که همه ی زندگیم، در انتظاری بیهوده برای داشتن یک قهرمان به سر بردم. من حتی راضی بودم که امیر، قهرمانِ زندگیم باشه؛ اما وقتی پاشو گذاشت جا پایِ بابا، متوجه شدم که تو خونه امون نباید دنبالِ قهرمان گشت. شایدم مشکل از خودم هس
به نام خدا
"کوئوکا"
#part_1
بابا هیچ وقت قهرمان زندگی من نمی شد! اون هرگز قبول نمی کرد تا به کمپ بره! و؛ وقتی با پایِ خودش نمی رفت و به زورِ منو مامان؛ چند روزیو تو خونه اَدایِ آدم های در حال ترکو در می اورد، منو به این باور می رسوند که همه ی زندگیم، در انتظاری بیهوده برای داشتن یک قهرمان به سر بردم. من حتی راضی بودم که امیر، قهرمانِ زندگیم باشه؛ اما وقتی پاشو گذاشت جا پایِ بابا، متوجه شدم که تو خونه امون نباید دنبالِ قهرمان گشت. شایدم مشکل از خودم هس
قسمت اول را بخوان قسمت 99
بغض بزرگ و پهناوری در مجرای گلویم خانه کرد. درکش نمی کردم، نمی توانستم دوری اشان را تاب بیاورم. امید و محمد برایم حکم زندگی را داشتند و زندگی حالم را مدیون وجودشان بودم. اما هیچ نگفتم، حالا وقت تلافی نبود. باید می گذاشتم ماموریت مخفی شان پایان یابد و آن وقت به فکر انتقام گرفتن می افتادم. کیفم را برداشتم و رفتم؛ او نیز پشت سرم آمد. در مسیر یک کلمه حرف نزدیم و هر دو غرق افکار خود بودیم. با مادرم تماس گرفتم و گفتم برای چند ر
دانلود آهنگ مونتیگو و سپهر خلسه بنام اصن یه وضعی+متن + پخش آنلاین
♬♪♪♫♪♬
Download Music BY Sepehr Khalse Ft Kurosh,Arta  Asan Yevazi
دانلود آهنگ جدید آرتا ، کوروش و خلسه بنام اصا ی وضعی
♬♪♪♫♪♬
برای دانلود آهنگ جدید سپهر خلسه به نام اصا ی وضی لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
 
 
متن آهنگ اصن یه وضعی از آرتا کوروش و خلسه
♬♪♪♫♪♬
هر چی قرص کوک رو میز بود خط کردم با هم زدمنیاین سمتِ من الآن ردم اینجوری راحت ترمدورمون اصاً یه وضعیه ، با اون تو شهرن همه غریبهدیونم م
بازی انفجار چیست؟
اونایی که طرفدار شرط بندی و بازی های شرطی هستن اسم بازی انفجار رو شنیدن و احتمالا عاشق این بازی شدن. این بازی باعث شده که آدما یا از اون خوششون نیاد یا اگر طرفدارش شدن دیگه دست از سرش بر ندارن. چون این بازی چند سالی بیشتر نیست که وارد بازی های شرط بندی شده برای اونایی که اولین باره اسمش رو می شنون باید ساده و قابل فهم توضیحاتی بدم. اول از همه باید بگم که برای این بازی باید ریاضی ت خوب باشه چون این شرط بندی با چیزایی مثل حدس زدن

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها