نتایج جستجو برای عبارت :

یوم الحسرت

به نام خدا
اگر دقت بیشتری کرده بودم
اگر بیشتر فکر می کردم
اگر بی حوصلگی به خرج نمی دادم
اگر...
ولی این اگرها هیچ فایده ای ندارد
زمان از دست رفته و حسرت کشنده ای برایم به جای مانده
دنیا را می توان با این حسرتهای ریز و درشت سپری کرد
نشست و برای خود هزار اگر ساخت
اما امان از روزی که بزرگترین حسرت را با خود دارد
روزی که نامش با حسرت عجین شده است... 
محیط ساده و محقری است؛ شاید سرجمع قد وقواره اش یک فرش 12 متری است و یک ضریح کوچک و عاری از زینت های مرسوم زیارتی؛ با معماری قرنی و بجامانده از تهران قدیم. اینجا امام زاده هفت دختران است. محله عودلاجان همه چیز در این محفل رنگ و روی ظرافت و لطافت و ملاحت شهربانویی و ملیکه ای دارد. اما حقیقت جلوه این هفت علیا مخدره را باید در قیامی مردانه جست. اینجا زیارتگاه هفت دختر از نوادگان موسی بن جعفر است. قبل از دوران صفویه که ایرانی ها با ترکمن ها در جنگ بود
توصیف چگونگی جهنم یا بهشت، برای ما قابل درک نیست زیرا :حواس ما برای درک آن کامل نیست. ولی با توجه به شنیده ها و یا آیایت و وروایت، چند فرضیه می توان مطرح کرد: فرضیه اول تکمیل و یا افزایش حواس ما از 5گانه به بیشتر( تحول درونی انسان)  مانند: داشتن چشم برزخی! چون ما فقط سه بعد، از اشیا را درک می کنیم. یا فقط تا حد ستاره ها چیزی را می بینیم. ولی بعدا، شاید بتوانیم بعد چهارم، پنجم وششم و امثال آن را هم ببینیم. که  درخصوص صحبت یا سوال بهشتی ها از اهل جهنم،
بسم الله
وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا
برات از سالها بعد مینویسم از یه آینده ای که نمیدونم میاد یا نه ولی دارم خودمون رو اونجا میبینم...
خنکی هوای پاییز لرز انداخته به جونم و جارو تو دستم مشغول برگزار کردن یه سمفونی شاد هست . کار هر روز سپیده ام جارو زدن حیاط و آب دادن گلدونای لب حوض کوچیک پر از ماهی گلی کنار باغچه است .  نشستم لب حوض تا برگای زرد بازیگوشی که با باد همراه شدن و تو رقص و پای کوبی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها