شوپنهاور: هر نفسی که فرو میبریم، مرگی را که مدام به ما دستاندازی میکند، پسمیزند… . در نهایت این مرگ است که باید پیروز شود زیرا از هنگام تولد، بخشی از سرنوشت ما شده و فقط مدت کوتاهی پیش از بلعیدن طعمهاش، با آن بازی میکند.بااینهمه، ما تا آنجا که ممکن است، با علاقهی فراوان و دلواپسی زیاد به زندگی ادامه میدهیم، همان جور که تا آنجا که ممکن است طولانیتر در یک حباب میدمیم تا بزرگتر شود، گرچه با قطعیتی تمام میدانیم که خواهد تر
یوهان گوته، از دوستان خانوادگی شوپنهاور بود؛ اما با خودش ارتباط نزدیکی نتوانست برقرار کند. نقل شده که گوته به نشانۀ احترام و ابراز علاقهاش به شوپنهاور، بیت زیر را برایش میسراید:
اگر میخواهی از زندگی لذت ببری / باید برای جهان ارزش قائل شوی
اما شوپنهاور تحت تاثیر این سروده قرار نمیگیرد و احساسش را اینگونه با سخنی از شانفور نشان می دهد:
بهتر است انسان ها را همانطوری که هستند بپذریم؛ به جای اینکه تصویری خیالی از آن ها ترسیم کنیم.
نظر شما
رفتم باهاش فیلم ″خانه پدری″ رو دیدم. میخواستم ببینم این همه جار و جنجال برای چیه. کشتن دخترها تو مغزهای کوچک زنگزده هم بود و نمیدونستم چرا سر این یکی بیشتر شلوغ کردن.
وقتی دیدمش فهمیدم. از یه جایی به بعد میلرزیدم و دستهام یخ کرده بود و گریه میکردم. خیلی خوب بود، اما با اعصاب آدم بازی میکرد. فیلم چیزی که میخواست بگه رو از چند جانب گفت، تک تک دیالوگهاش معنادار بود. حتی همون لحظه آخر که یکیشون گفت؛ یه مرد لازم نیست باشه؟
چند وقت پی
کتاب «هنر حفظ آبرو » اثر آرتور شوپنهاور با ترجمه علی عبداللهی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب ششمین عنوان از مجموعه هنرهای شوپنهاور است که مرکز ترجمه آن را چاپ میکند.اینکتاب با ۸۲ صفحه، شمارگان هزار و ۴۰۰ نسخه و قیمت ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.
آرتور شوپنهاور فیلسوف مهم و شکاک آلمانی متولد ۱۷۸۸ و درگذشته به سال ۱۸۶۰ است. اندیشههای این اندیشمند موجب دگرگونیهای مهمی در تاریخ فلسفه شده و او را بهعنوان فی
معرفی کتاب «درمان شوپنهاور»
همه ما زمانی ممکن است، به این فکر بیفتیم که در مواجهه به مرگ چه کار خواهیم کرد.ژولیوس که یک روان درمانگر است، پس از یک معاینه پزشکی، از سرطان درمان ناپذیر خود آگاه می گردد. مواجهه با مرگ، ژولیوس را به فکر بازنگری در زندگی و کار خود می اندازد. آیا او تغییر قابل تاملی در زندگی بیماران خود ایجاد کرده است؟ در مورد بیمارانی که در درمان آنها شکست خورده است چطور؟ چه اتفاقی برای آنها افتاده است؟ آیا اکنون آنقدر خردمند و
گاهی وقتها که احساس اندوه می کردم، به این علت بود که خود را غیر از آنچه بودم می پنداشتم و سپس برای بدبختی و دردمندی آن اشخاص احساس تاسف می کردم. به طور مثال، خود را مدرس دانشگاهی می پنداشتم که به مقام استادی نرسیده و کسی حاضر نیست به سخنرانی های او گوش بدهد؛ یا کسی که فلان نافرهیخته درباره اش بدگویی می کند، یا فلان شایعه پراکن درباره اش دروغ و شایعه می سازد؛ یا عاشقی که شیفته دختری است که به او توجه نمی کند؛ یا بیماری که به واسطه بیماری خانه نش
« ما می خواهیم ، می خواهیم ، می خواهیم و می خواهیم . هر کس که به آگاهی می رسد ، در گوشه ی صحنه ی ناخودآگاه ، ده نیاز را در انتظار خود می بیند . اراده ما را بی امان به جلو می راند زیرا وقتی یک نیاز برآورده شد ، نیاز دیگری جایش را می گیرد و بعدی و بعدی و این وضع سراسر زندگی مان ادامه دارد .
شوپنهاور گاهی دست به دامان اسطوره ی چرخ ایکسیون یا افسانه ی تانتالوس می شود تا معضل هستی انسان را بازگوید . ایکسیون پادشاهی بود که به زئوس خیانت کرد و به عنوان تنبی
« ما می خواهیم ، می خواهیم ، می خواهیم و می خواهیم . هر کس که به آگاهی می رسد ، در گوشه ی صحنه ی ناخودآگاه ، ده نیاز را در انتظار خود می بیند . اراده ما را بی امان به جلو می راند زیرا وقتی یک نیاز برآورده شد ، نیاز دیگری جایش را می گیرد و بعدی و بعدی و این وضع سراسر زندگی مان ادامه دارد .
شوپنهاور گاهی دست به دامان اسطوره ی چرخ ایکسیون یا افسانه ی تانتالوس می شود تا معضل هستی انسان را بازگوید . ایکسیون پادشاهی بود که به زئوس خیانت کرد و به عنوان تنبی
کتابی از یالوم دوباره و درباره روانپزشکی و فلسفه...بیماری که سالها روان درمانی تاثیری روی شهوت حیوانیش به روابط جنسی نداشته وحالا با فلسفه سعی در درمان خودش داره...توصیفات جالبی از گروه درمانی داره که من چیزی ازش نمیدونستم...از و نیچه گریست سخت تر بود ولی با همون جذابیت و حتی بیشتر
سهلام دوستای گلم، امیدوارم حال دلتون، خوب باشه❤️میخوام یه عالمه درمورد آقایی که عکسشو مشاهده میکنید صحبت کنم بنابراین اگر وسطاش اخمالو وعصبانی به نظررسیدم، (خشم پریناز) بدونید اون اخمم متوجه جمله های اون ،شخصیت اون وذهنیت اونه ،
ونه شماهادوستای گلم : )
یکی از بزرگترین آرزوهام اینه که درآینده کتابی بنویسم وبااین عنوان که ( نیچه فاقد شعور بود! ) منتشرش کنم!
چون درباطن شخصیت بسیار زن ستیز، عجیب غریب وترسناکی داره... وبسیاربیشعوره. ای
کتابی از یالوم دوباره و درباره روانپزشکی و فلسفه...بیماری که سالها روان درمانی تاثیری روی شهوت حیوانیش به روابط جنسی نداشته وحالا با فلسفه سعی در درمان خودش داره...توصیفات جالبی از گروه درمانی داره که من چیزی ازش نمیدونستم...از و نیچه گریست سخت تر بود ولی با همون جذابیت و حتی بیشتر
بدون تعریف کردن داستان سر اصل مطلب میروم
انقدر پرکشش بود که گاهی اوقات میخواستم از دنیای خودم جدا شوم و به درون داستان بروم، در بحث های فیلیپ شرکت کنم، نقدش کنم و چاهایی از نزدیک چشمانش را ببینم. دوست داشتم به کتابخانه مجلل ژولیوس میرفتم و به باغ ژاپنی اش نگاه کنم و میان اب روان و پل قرمزش قدم بزنم.
به هر حال...
ادامه مطلب
بدون تعریف کردن داستان سر اصل مطلب میروم
انقدر پرکشش بود که گاهی اوقات میخواستم از دنیای خودم جدا شوم و به درون داستان بروم، در بحث های فیلیپ شرکت کنم، نقدش کنم و چاهایی از نزدیک چشمانش را ببینم. دوست داشتم به کتابخانه مجلل ژولیوس میرفتم و به باغ ژاپنی اش نگاه کنم و میان اب روان و پل قرمزش قدم بزنم.
به هر حال...
ادامه مطلب
تفاوت میان خودپسندی و غرور در این است که غرور، اعتقاد راسخ به ارزش فوقالعادهی خویش در زمینهای خاص است، اما خودپسندی، خواستِ ایجاد چنین اعتقادی در دیگران است و معمولاً با این آرزوی نهان همراه است که در نهایت، خود نیز بتوانیم به همان اعتقاد برسیم.
بنابراین، غرور از درون انسان نشأت میگیرد و در نتیجه، قدردانی مستقیم از خویشتن است. اما خودپسندی کوششی است برای جلب قدردانی از بیرون، یعنی دستیابی غیرمستقیم به قدردانی است. از این رو خودپسند
اکثر مردم هنگامی که به پایانِ کار میرسند و نظری بر گذشته میافکنند، درمییابنند که سرتاسرِ زندگی را چون چیزی گذرا زیستهاند و با حیرت مشاهده میکنند که آنچه بیاعتنا از کنارش گذشتهاند و لذّتی از آن نبردهاند، همان زندگیشان بوده است؛ یعنی همان چیزی که به خاطرش زندگی کردهاند. انسان فریاد بر میآورد که امید و آرزو او را فریفتهاند تا اینکه عاقبت در آغوش مرگ به رقص درآید! آه چه مخلوق حریصِ سیری ناپذیری است این انسان!
جهان و تامل
شوپنهاور میگه: «بهتر است هرگاه شادی دق الباب می کند، به جای اینکه مکرر شک کنیم، که آیا ورودش جایز است یا نه، همه ی درها را به سویش بگشاییم. زیرا شادی هیچ گاه بی موقع نمی آید. شکِ ما در این مورد به این دلیل است که می خواهیم بدانیم آیا از هر نظر موجبی برای خشنودی داریم یا نه، مبادا شادی، افکارِ جدی و نگرانی های مهم ما را مختل کند. اما معلوم نیست که با این افکار و نگرانی ها، چه چیز را می توان بهتر کرد؛ درحالی که شادی، سودی بلافاصله دارد.»
توی این مت
«نیمی از نگرانی ها و اضطراب های ما مربوط به نظر دیگران است... ما باید این خار را از بدن خود بیرون بکشیم».نظر دیگران تصوری خام یا یک وهم است که هر لحظه میتواند تغییر کند.نظر دیگران به نخی بند است و ما را برده آنان می کند. برده نظراتشان و بدتر، برده آنچه وانمود می کنند به نظرشان می رسد. درمان شوپنهاور#اروین_د_یالوم
که آشیانه ی خود را بر فراز
قله های بلند تنهایی می سازند
#شوپنهاور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
[عکس 750×750]
مشاهده مطلب در کانال
نام کتاب: #تسلی_بخشی_های_فلسفه | نویسنده: #آلن_دوباتن | مترجم: #عرفان_ثابتی | #انتشارات_ققنوس | ۲۸۹ صفحه.این کتاب می کوشد تا با استناد به آثار شش فیلسوف بزرگ راه حل هایی برای مشکلات روزمره ی ما ارائه کند. با خواندن این کتاب از #سقراط می آموزیم که عدم محبوبیت را نادیده انگاریم؛ #سنکا به ما کمک می کند تا بر احساس یاس و ناامیدی غلبه کنیم، #اپیکور بی پولی ما را چاره می کند. #مونتنی راهنمای مناسبی برای درمان ناکارآیی ماست، عشّاق دلشکسته می توانند با خوان
کتاب"در باب حکمت زندگی" از مسیر رسیدن به سعادت میگه البته معتقد هستند که کدام سعادت پسر خوب؟! بهترین زندگی آنی است که بتوانی خودت از رنج دور نگه داری و همچنین زیاد به خوشی ها و زیبایی های ظاهری دل نبندی....
در میان آنچه داریم، آنچه می نماییم و آنچه شخصیت ماست، این شخصیت است که می تواند ما را به راه درستی رهنمون کند و البته داشتن زندگی فکری و همچنین حدی از ثروت برای رسیدن به زندگی میانه مسیر را برایمان پذیرشش را آسان می کند...
باید در حال زندگ
این سرنوشتی است که اغلب بر آن تأسف میخورند؛
من باید بگویم که از سرنوشتهای دیگر تاسف انگیزتر نیست...
#شوپنهاور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
[عکس 640×640]
مشاهده مطلب در کانال
من ترسیدهام!
از این مواجههی صریح با "کلاری زاخاریان" درونم! از فکر اینکه من آدمم و به قول شوپنهاور از هیچ یک از مناسبات مختص آدمیان مبرا نیستم.
من ترسیدهام از آن شبی که آنقدر ساده و روشن فهمیدم: "پس منم یه کلاری زاخاریانم." بانویی با ظاهری متین، موقر و شکیل با باطنی که هیچوقت رام گردش دنیا و تقدیر و دست تاثیر کردار آدمها روی زندگیاش نشد که نشد... اما به جای این، یک عقدهی گندهی کنارنَیا با صلح درون خود و خطای بیرون بقیه شد.
کانال ما در سروش
تنها که باشی راحتتر با زندگی کنار میآیی. خیالت گرم کسی نیست که با نبودنش سر کنیمیشود ساعتها روی سنگ فرشهای خیابان لخت قدم بزنی چه باران ببارد یا نبارد، فصل میخواهد پاییز باشد یا تابستان... تنهایی که کهنه میشود، شبها هم سرت را با همین کهنگی گرم میکنی... هوای دو نفره هم دیگر در کتت نمیرود جانم. جان میگیری با تکه کلامی از شوپنهاور، سکانسی از براندو، دیالوگی از قیصر خودمان، گوشت عادت میکند به ترانههای قدیمیام
در مرکز پادگان، مدت ده هفته تعلیمات نظامی دیدیم. چه ده هفتهای که بیش از ده سال مدرسه رفتن روی ما اثر گذاشت. کمکم متوجه شدیم که یک دگمهی براق نظامی، اهمیتش از چهار کتاب فلسفهی شوپنهاور بیشتر است. اول حیرت کردیم، بعد خونمان به جوش آمد و بالاخره خونسرد و لاقید شدیم؛ فهمیدیم که دور، دورِ واکس پوتین است، نه تفکر و اندیشه. دورِ نظم و دیسیپلین است، نه هوش و ابتکار؛ و دورِ تمرین و مشق است، نه دورِ آزادی. ما با شور و شوق فروان سرباز شده بودیم اما
[«با
استعداد»، همچون تیراندازیست که هدفی را میزند که دیگران قادر به زدنش
نیستند؛ «نابغه»، همچون تیراندازیست که هدفی را میزند که دیگران قادر به
دیدنش نیستند] - آرتور شوپنهاور
چه آرامشی توی این عکسه :))) دلم می خواد یه هفته بدور از هرچیزی توی اون کلبه فقط به خودم فکر کنم و چراهای توی ذهنم :)
+ یکم حالم گرفته است :/ حین مرور فن، سرِ کول انداز ناقصی که روی کتف حسین ملکی زدم؛ کتفش به فنا رفت :( بدون شک یکی از گزینه ها مسابقات استانی حسینه. خد
ترجمه کتابش خوب نبود ولی به قدری مطالبش برام جالب بود که اصلا خستم نکرد ؛ این کتاب 38مورد رو ذکر میکنه که با اتکا بهش میتونید تو بحث ها نتیجه رو به سود خودتون تموم کنید (من از مورد 31 استفاده کردم در مورد کسی که همیشه وقتی تو بحث کردن کم میاورد ؛حرفش رو باممنونم تموم میکرد و اجازه نمیداد بحث به نتیجه برسه ؛درکمال ناباوری این بار مجبور به عذر خواهی شد) حالا سوالی که پیش میاد اینه چرا باید از این حقه های به ظاهر شیطانی استفاده کنیم؟پاسخی که شوپن
ویژگی افراد باملاحظه
۷
اشتراکگذاری
به قول آرتور شوپنهاور، فیلسوف شهیر، «کاری که ادب با طبیعت انسان
میکند، همان است که گرما با موم انجام میدهد.» این مسئله حقیقت دارد.
مهربان و باملاحظه بودن دیگران را نرم میکند و آنها را نسبت به شیوهی
تفکر شما انعطافپذیر میسازد. اما من معنی دیگری را نیز از این جمله
برداشت میکنم. به عقیدهی من شوپنهاور همچنین اشاره دارد که ملاحظهی
دانلود رایگان کتاب جهان همچون اراده و تصور pdf
معرفی کتاب:(جهان همچون اراده و تصور) نویسنده:آرتور شوپنهاور تعداد صفحات:635 حجم فایل:57مگابایت فرمت کتاب:پی دی افpdf(کیفیت عالی) زبان کتاب:انگلیسی سفارش کتاب(pdf,چاپی)و پشتیبانی تلگرام:09103894814 ...
دریافت فایل
"می گویند، در این جهان اندازه ی خوشی بر میزان درد چربش دارد، یا دست کم توازنی بین این دو برقرار است. باشد، اگر خواننده مایل است به اِجمال از صحت و سقم این عقیده آگاه شود بگذار تا بین حالِ دو حیوان که یکی در حالِ دریدن و خوردنِ دیگری است قضاوت کند. در بدبختی و مصیبت از هر قماش، بهترین کار این خواهد بود که در اندیشه ی آنان باشیم که در مقایسه با ما باز هم در شرایطی دشوارتر گرفتارند؛ و این هم ملجأ و تسلی خاطری است که درش بر روی همه کس گشوده است. با ای
در بین بچههای دانشگاه و دوستان دانشگاهیم همیشه وقتی میخواستیم و میخواهیم از یک رشته خاص حرف بزنیم پای فلسفه به میان میآید. فلسفه یادآور جنگ دوستان مذهبی و فلسفی است. یادآور زمانهایی که دوستان متعصب مذهبی به مقابله با دوستان رشته فلسفه رفتهاند و عقاید و بزرگان آن حوزه را زیر سوال بردهاند و گاهی فاتح و گاهی به تاراج رفته برگشتهاند. یادم هست به شوخی همیشه میگفتیم امیدی به آینده وجود ندارد تا زمانی که کسی را ببینیم که فلسفه میخ
در زمان نمایشگاه کتاب بود که مطلبی با عنوان کتاب و کتابخوانی و هنر کتاب نخواندن منتشر کردم که مورد استقبال قرار گرفت و حال تصمیم گرفتم متن کاملتری از آن را منتشر کنم. این متن متعلق به کتاب جهان و تأملات یک فیلسوف شوپنهاور است. او در باب مطالعه کتاب و هنر نخواندن کتاب چنین میگوید:
به دست گرفتن کتاب برای دور کردن افکار شخصی مثل صرف نظر کردن از طبیعت برای تماشای موزه گیاهان خشکیده یا تماشای منظرهای حکاکی شده بر بشقابی مسی است.
هنگامی که مطا
1
دیشب داشتم به این فکر می کردم که استریوتایپ واقعن اجتناب ناپذیره و ما هم نماینده های کامیونیتی هایی هستیم که توش خواسته یا ناخواسته عضو هستیم. نماینده به این معنا که وقتی رفتار های غلطی از خودمون نشون می دیم، ممکنه روی وجهه ی اون کامیونیتی که عضوشیم هم تاثیر بزاریم. مثلن یه نفری که مسلمونه و رفتارهای نادرستی از خودش نشون میده، باعث می شه آدمای دیگه مبتنی بر همون تجربه محدود بگن، ببین همه مسلمونا این جورین! یا همه پسرا این جورین! خیلی یه جور
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
"خدا بیامرز هیچی حالیش نبود"!
قطعا از این مدل آدما زیاد اطرافمون پیدا میشن!
اینکه تا چه حد باید برای اثبات حرف یا عقیدمون پافشاری کنیم بستگی داره به طرف مقابلمون!
به قول شوپنهاور(فیلسوف آلمانی)
واژه اَبَر انسان، اولین بار توسط ((نیچه)) فیلسوف مشهور آلمانی بیان شد. اما مفهوم ابر انسان پیش از او در آثار افرادی همچون هگل، شوپنهاور ، داستایوفسکی و بعضی بزرگان دیگر مطرح شده بود. داستایوفسکی در رمان ((جنایت و مکافات))، ابر انسانی را مطرح می کند که در واقع وام گرفته از اندیشه هگل است.
فردی همچون نیوتن، که می دانیم در پیشرفت
بیشریت نقش بسیار مهمی داشته، اگر هزاران انسان مانع از پیشرفت او بدین
صورت امروزی که می بینم، می شدند، پس او مجاز بود تم
تنها که باشی راحتتر با زندگی کنار میآیی .
خیالت گرم کسی نیست که با نبودنش سر کنی .میشود ساعتها روی سنگ فرشهای خیابان لخت قدم بزنی چه باران ببارد یا نبارد .
فصل میخواهد پاییز باشد یا تابستان ...
تنهایی که کهنه میشود ، شبها هم سرت را با همین کهنگی گرم میکنی ...
هوای دو نفره هم دیگر در کتت نمیرود جانم .
جان میگیری با تکه کلامی از شوپنهاور ، سکانسی از براندو ، دیالوگی از قیصر خودمان ، گوشت عادت میکند به ترانههای قدیمی .اما چقدر خو
1
دیشب داشتم به این فکر می کردم که استریوتایپ واقعن اجتناب ناپذیره و ما هم نماینده های کامیونیتی هایی هستیم که توش خواسته یا ناخواسته عضو هستیم. نماینده به این معنا که وقتی رفتار های غلطی از خودمون نشون می دیم، ممکنه روی وجهه ی اون کامیونیتی که عضوشیم هم تاثیر بزاریم. مثلن یه نفری که مسلمونه و رفتارهای نادرستی از خودش نشون میده، باعث می شه آدمای دیگه مبتنی بر همون تجربه محدود بگن، ببین همه مسلمونا این جورین! یا همه پسرا این جورین! خیلی یه جور
دانلود رایگان کتاب جهان همچون اراده و تصور pdf
معرفی کتاب:(جهان همچون اراده و تصور) نویسنده:آرتور شوپنهاور تعداد صفحات:635 حجم فایل:57مگابایت فرمت کتاب:پی دی افpdf(کیفیت عالی) زبان کتاب:انگلیسی سفارش کتاب(pdf,چاپی)و پشتیبانی تلگرام:09103894814...
دریافت فایل
اتفاقهایی هست که باید ثبتشون کنم، که وقتی زمان مناسبی ازشون گذشت دوباره بتونم بهشون برگردم و امکان سنجش دوبارهشون رو داشته باشم. من مینویسم، پس هستم! به تازگی "درمان شوپنهاور" رو خوندم، اما قرار نیست راجع به خودِ کتاب حرف بزنم. با این حال، ادامهی متن ممکنه کمی اسپویلر داشته باشه؛ پس اگر براتون مهمه که چیزی از داستان افشا نشه، این متن رو رها کنید.
معاینات پزشکیِ سالانه. ژولیوس طی معایناتش بود که فهمید دچار سرطان شده، و این برای
سهلام دوستای گلم، امیدوارم حال دلتون، خوب باشه❤️
میخوام یه عالمه درمورد آقایی که عکسشو مشاهده
میکنید صحبت کنم.
بنابراین اگر وسطاش اخمالو وعصبانی به نظررسیدم،
بدونید اخمم ،متوجه
جمله های او ،
شخصیت او
وذهنیت ایشونه!
ونه شماهادوستای گلم : )
یکی از بزرگترین آرزوهام اینه که درآینده کتابی بنویسم
وبااین عنوان که ( نیچه فاقد شعور بود! ) منتشرش کنم!
چون درباطن شخصیت بسیار زن ستیز، عجیب غریب
وترسناکی داره...
راستش مدتی است دچار وسواس نوشتن شدهام، چندین بار آمدهام بنویسم، چند خطی هم نوشتهام اما انگار توانایی نوشتنِ مطلوب آنچه در ذهنم میگذرد را ندارم؛ و صفحه را بستهام. انگار واژههای خوبی در دایرهی لغات حافظهام برای بیانشان پیدا نمیکنم.
چون تحمل چشم انتظاری برایم سخت است مثل همیشه رفته بودم ادارهی پست تا چند ساعتی زودتر بستهی پستیام را تحویل بگیرم. فیلم یاد هندوستان میکند و شغل مورد علاقهام، همیشه دوست داشتهام پستچی شوم
دانلود رایگان کتاب جهان همچون اراده و تصور
دانلود رایگان کتاب جهان همچون اراده و تصور pdf
معرفی کتاب:(جهان همچون اراده و تصور) نویسنده:آرتور شوپنهاور تعداد صفحات:635 حجم فایل:57مگابایت فرمت کتاب:پی دی افpdf(کیفیت عالی) زبان کتاب:انگلیسی سفارش کتاب(pdf,چاپی)و پشتیبانی تلگرام:09103894814 ...
دریافت فایل
اگر امکان دارد آن را به فارسی ایمیل کنید نتایج وب دانلود کتاب جهان همچون اراده و تصور | کتاب - Ketab.io https://ketab.io › book › جهان-همچون-اراده-و-تصور دانلود کتاب Мир
دانشگاه گوتینگن در سال 1737 میلادی تاسیس شد. این دانشگاه یکی از معتبرترین دانشگاه آلمان می باشد که در شهر گوتینگن قرار دارد. در این دانشگاه حدود 26000 هزار نفر تحصیل می کنند که 11 درصد از آنها دانشجویان بین المللی هستند. 40 نفر از دانشجویان این دانشگاه برنده جایزه نوبل شده اند. از جمله این افراد میتوان به مکس بنتن، ورنر هاسنبرگ، ماکس پلانک و اتو استرن اشاره کرد.
افراد مشهور دیگر مانند آرتور شوپنهاور، هینریش هین و ماکس وبر در این دانشگاه تحصیل کرده
در بخش دوم «بریدههایی از کتابهای برگزیده» باهم ده بخش از ده کتاب مختلف و زیبا را مطالعه خواهیم نمود، که اگر خوشمان آمد، کتاب را دانلود یا خریداری کرده و از خواندنش لذت ببریم.
جهت مشاهده بخش اول کلیک کنید.
هیچوقت امیدت را از دست نده، شاید آن زمان که امیدت را از دست میدهی دو ثانیه قبل از خوشبختی باشد...اثر؛ کمی قبل از خوشبختینویسنده؛ انیس لودیگنو
نمیتواند هنرمند بشود.کسی که در عمرش گرسنگی نکشیده،کسی که از سرما نلرزیده،کسی که شب تا سحر
اسمش احتمالا اسماء نباشد.هرچند باید اسماء باشد.
پایبند به دین و غیره هم نیست اما شاید اِسماً مسیحی محسوب شود.
اهل فرانسه است.
بنفش دوست دارد.خیلی زیاد.و آل استار هم.در حدی که تقریبا همیشه آل استار میپوشد.بیشتر اوقات هم سرهمیِ جین میپوشد و موهاش کوتاه و آشفته است.یک دیوار پر از کلاه هم دارد.
یک کمپر ون بنفش دارد.و یک رفیق ِ همیشه پایه.تابستان ها با هم این ور و آن ور میروند و عشق میکنند.رفیقش از او آرام تر است و هرروز از اتفاقات روز جهان میگوید.اما
اسمش احتمالا اسماء نباشد.هرچند باید اسماء باشد.
پایبند به دین و غیره هم نیست اما شاید اِسماً مسیحی محسوب شود.
اهل فرانسه است.
بنفش دوست دارد.خیلی زیاد.و آل استار هم.در حدی که تقریبا همیشه آل استار میپوشد.بیشتر اوقات هم سرهمیِ جین میپوشد و موهاش کوتاه و آشفته است.یک دیوار پر از کلاه هم دارد.
یک کمپر ون بنفش دارد.و یک رفیق ِ همیشه پایه.تابستان ها با هم این ور و آن ور میروند و عشق میکنند.رفیقش از او آرام تر است و هرروز از اتفاقات روز جهان میگوید.اما
در بخش دوم «بریدههایی از کتابهای برگزیده» باهم ده بخش از ده کتاب مختلف و زیبا را مطالعه خواهیم نمود، که اگر خوشمان آمد، کتاب را دانلود یا خریداری کرده و از خواندنش لذت ببریم.
جهت مشاهده بخش اول کلیک کنید.
هیچوقت امیدت را از دست نده، شاید آن زمان که امیدت را از دست میدهی دو ثانیه قبل از خوشبختی باشد...اثر؛ کمی قبل از خوشبختینویسنده؛ انیس لودیگنو
نمیتواند هنرمند بشود.کسی که در عمرش گرسنگی نکشیده،کسی که از سرما نلرزیده،کسی که شب تا سحر
اس ام اس و پیامک فلسفی جدید؛
تنها خوشبخت بودن!اما چه رنجی است لذتها را تنها بردن،و چه زشت است زیباییها را تنها دیدن،و چه بدبختی آزاردهندهای است، تنها خوشبخت بودن!در بهشت تنها بودن، سختتر از کویر است …
(علی شریعتی)
•
اسرار ازل را نه تو دانی و نه منوین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتوگوی من و توچون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من(عمر خیام)
•
•
دوست بدارید کسانی را که به شما پند می دهند
نه مردمی که شما را ستایش می کنند
(دو
تا دلتان بخواهد داستان هست که شروع اش مبتکرانه و نو است. اما این یکی از آن ها نیست. فکر کنم تنها راهی که می شود داستانی درباره زندگی معاصر در کالیفرنیا را شروع کرد، همان کاری است که جک لندن در شروع گرگ دریا کرده است.
سال 1904 که جواب داده، بعید نیست سال 1969 هم جواب بدهد. فکر می کنم این شروعی است که می تواند دهه ها را پشت سر بگذارد و کار داستان ما را راه بیندازد، چون که این جا کالیفرنیاست، هر کاری عشقمان بکشد می کنیم، و منتقد ادبی جوان مایه داری هم دا
کتاب تسلی بخشی های فلسفه
آلن دوباتن در ۶ بخش این کتاب تسلی بخشی های فلسفه که بخشی از داستان زندگی و عقاید پرباری که ۶ فیلسوف معروف تا به امروز کسب کرده اند را در رابطه با دغدغه ها و چالش های زندگیمان،بیان کرده است.در اکثر مواقع ما انسان ها چاره ی درمان درد های زندگیمان را پس از چند شکست و تجربه های تلخ میابیم که این تجارب بسیار ارزشمند میباشند.
اما به شرطی که راجب نحوه ی استفاده از آنها آگاهی کسب کنیم و در کنار تجربه ی خود از تجربه ی افراد بزرگ
سوم فروردین هزار و سیصد و نود و هشت است.در آغازین روز های سال ایستاده ام و به آن چه که برای این سال می خواهم می اندیشم. به گمانم برایم سال سختی خواهد شد. پر از تنش، اضطراب و ترس. ترس ِ نشدن، ترسِ نرسیدن. پر از حرف های دیگران ... پر از چرا هایی که میلی به پاسخ دادن ِ به آن ها نخواهم داشت. 98 سالی خواهد شد که نزدیک ترین افراد ِ زندگی ام هم ، در نقاطی قدرت درکم را نخواهند داشت. و بدین ترتیب 98، تنهایی را برایم عمیق تر خواهد کرد ...
98 را سال ِ توقف نامگذاری
«ساختن
فیلم های جدی و عمیق، آسان تر از فیلم های تجاری قراردادی است. آگاهی من
وادارم می کند که تجاری کار کنم... در سینما، کارگردان باید با بهای گزافی
خود را بیان کند.این بها، سرگرمی است.»
هیچکاک
هیچکاک همچون هر هنرمند راستین و دلمشغول،
خود را با آثارش بیان می کند اما بسیار غیر مستقیم و نامرئی؛ در پس سرگرمی.
او تنها کسی است در سینما که می تواند میلیونها نفر را در سراسر جهان
سرگرم کند و تکان دهد. تماشگر او را تجسم خود می داند. هیچ فیلمسازی مانن
اسوالد هنفلینگ
نشر کرگدن
خب این کتابو از اول عید دارم میخونم و خیلی طول کشید تا تمومش کنم با اینکه کتاب پرحجمی نبود. برا من خیلی سختخوان بود چون این کتاب اومده بود یه جمعبندی و نقد بر نظر سایر فیلسوفان نوشته بود و من اصلاً با اونا آشنا نبودم که بخوام حالا نقد بر اونها رو درک کنم. هنوزم حس میکنم شاید دریافتم از کل کتاب ده درصد یا کمتر بوده. چندتا از جملاتی که خطکشیده بودم رو در ادامه آوردهم. البته اینا خیلیاش نقل قوله، نظر خود نویسنده نیس
زندگی همواره و همواره یک تداوم است. هیچ مقصد نهایی برای رفتن و رسیدن وجود ندارد . صرفا خود سفر یعنی زندگی ، نه رسیدن به نقطه ایی یا هدفی خاص ، صرفا رقصیدن و در حرکت بودن شادمانه بدون نگرانی راجع به هیچ مقصدی .
وقتی به مقصد رسیدی چکار خواهی کرد ؟ هیچکس این سوال را نکرده ، زیرا همه سعی می کنند به مقصد زندگی برسند . اما فکر کن اگر به مقصد زندگی برسی ، آن وقت چه ؟ آن وقت خیلی نگران و دستپاچه خواهی بود .حالا هیچ جایی دیگر برای رفتن نیست ... به مقصد نهایی
اگر چند وقتیست که نوشتههای
شخصیتان دوم شخص جمع شدهاند و به خاطرش احساس حماقت میکنید و بعد به جای درست
کردن ضمایرتان وبلاگ میسازید و آدرسش را به هیچ کس نمیدهید، متاسفم؛ این تنها
زندگیای است که گیرتان میآید. اگر گاهی تمام مسیر دانشگاه تا خانه را پیاده برمیگردید
و بلند بلند با عزیزان مردهتان حرف میزنید و گاهی غریبهها بغلتان میکنند و میگویند
که درست خواهد شد، متاسفم؛ این تنها زندگیای است که گیرتان میآید. اگر خطر آس
جلال الدین مولوی و لئون تولستوی :
تاریخ ولادت لئون تولستوی 28 اوت سال 1828 در ده کوچکی بنام " یاسنا یا پولیانا " در جنوب مسکو و وفات وی در سال 1910 میلادی و مدت زندگی پر افتخارش 82 سال بوده است .رومن رولان ، این 82 سال را اینگونه توصیف می کند :
. منتخاباتی از کتاب اعتراف ، تولستوی :
شوپنهاور گفته بود که " حیات بی معنی است و چیزی جز شر نیست . "
تولستوی : باری من ملاحظه کردم که بر طریق که سوال خویش را طرح کنم نسبت مذکور فقط در جواب هائی که ایمان میدهد ظاهر و
از ابتدا که بدنبال فهم ضمیرناخودآگاه بودم، فرض رو بر این گرفتم که حالا یه چیزایی بقیه نوشتن و میخونیم و تموم ولی انگار نه خیلی چیزا هست که بقیه ننوشتن و اتفاقا شگفت آوره که در یک نوشته میارم.یکی از بحث های فرعی در ضمیرناخودآگاه به عنوان جایگاه بسیاری از فرایندهای ذهنی و روانی، بحث عقده های روانی هست که با پیشنهاد محمد علی شروع به بررسی تعریف و وضعیت این مفهوم نسبت به سایر مفاهیم کردیم. وقتی بخواهیم از منظر یونگ مبحث عقده های روانی را بررسی ک
آلن دو باتن نویسنده سویسی که غالب زندگی خود را
در انگلیس سپری کرده است. وی دانش آموخته تاریخ و فلسفه می باشد که تحصیل خود در
دوره دکتری فلسفه دانشگاه هاروارد را نیمه تمام گذاشت تا وقت خود را برای نوشتن
کتاب های فلسفی به زبان ساده وقف کند تا ایده هایی برای بهبود کیفیت زندگی از طریق
اندیشیدن فلسفی ارائه دهد.
اخیراً شروع به خواندن کتاب تسلی بخش های فلسفه از این نویسنده با ترجمه عرفان ثابتی را شروع
کردم. کتابی که در سال 2000 منتشر شده است. آلن دوبات
مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقش و اهمیت هنر
مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقش و اهمیت هنر
دسته بندی
هنر و گرافیک
فرمت فایل
docx
حجم فایل
58 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل
36
مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقش و اهمیت هنر
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامهتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرف
پیشنوشت: یکی از چیزهایی که آدمها شدیداً سعی میکنند از آن دور بمانند، مواجهۀ عریان با حقیقت است. و در اغلبِ این موارد دلیلی وجود ندارد جز رهیدن از زیرِ بارِ مسئولیتی که حقیقت روی شانههایشان میگذارد ـ جز ترس از پذیرشِ مسئولیت. آدمها پُرند از ترسهای درونیشدهای که مانندِ زنجیر دستوپایشان را محکم بسته است. و جالب اینجاست که اغلب، کسی تلاشی نمیکند برای پارهکردنِ این زنجیرها؛ چرا که در میانِ آنها احساسِ امنیت میکند؛ و آزاد
مجموعه کتاب های تجربه و هنر زندگی کتاب هایی از انتشارات گمان
هستند که تحت سرپرستی و سرویراستاری آقای خشایار دیهمی انجام می شوند و کتاب هایی هستند که با دیدی فلسفی به جنبه
های مختلف زندگی می پردازند.
فلسفه کار هم یکی از
این مجموعه کتاب هاست که نگاهی فلسفی به کار و اهمیت کار در زندگی انسان می
پردازد. بهتر است که در ابتدا اشاره ای به معرفی خشایار دیهمی از این کتاب، داشته
باشم و بعد به خود کتاب بپردازم:
« فلسفه در همه
کشورها و فرهنگ ها واژه ای پر
۱.
اول یه کم درمورد وضعیت تو هلند بگم. اینجا از اول اصلا بیماری رو جدی نگرفتن و اصرار داشتن که آنفلوانزای معمولی خیلی بدتره و این بیخودی سر و صدا ایجاد کرده و جهان الکی دچار پنیک شده. متاسفانه این اعتقاد رو اونقدر حفظ کردن تا دیگه دیر شد. از طرفی هم شستن دست چندان بینشون متداول نیست و عادت پیشفرضشون این نیست که هی دستشون رو بشورن. و خب یه مقدار زیادی اینکه ما از روزهای اول رسیدن بیماری به هلند شروع به مراقبتهای اولیه و استفاده از ژل دست کردیم
افراد بسیار با هوش همیشه افرادی نیستند که
بهترین تصمیمات را می گیرند. و نیز فاکتور هوش بالا ضامن شادی و موفقیت نیست. در
بسیاری از موارد، این افراد جز کسانی بشمار می روند که زندانی مشکلات خود هستند و در نا امیدی و در
ورطه تشویشهای هستی تنها ذخیره های امید
را مصرف می کند.
اغلب ما تمایل داریم همه نوابغ هنر، ریاضیات، و
علم را مانند افرادی ساکت، افرادی خاص و
افرادی که بسیار وابسته به نبوغشان هستند، ببینیم. در میان این افراد، به عنوان
مثال ا
افراد بسیار با هوش همیشه افرادی نیستند که
بهترین تصمیمات را می گیرند. و نیز فاکتور هوش بالا ضامن شادی و موفقیت نیست. در
بسیاری از موارد، این افراد جز کسانی بشمار می روند که زندانی مشکلات خود هستند و در نا امیدی و در
ورطه تشویشهای هستی تنها ذخیره های امید
را مصرف می کند.
اغلب ما تمایل داریم همه نوابغ هنر، ریاضیات، و
علم را مانند افرادی ساکت، افرادی خاص و
افرادی که بسیار وابسته به نبوغشان هستند، ببینیم. در میان این افراد، به عنوان
مثال افر
هیچ محوطه اسکله ای هیچ وقت نمی تواند کاملا معمولی
به نظر برسد، چون مردم از اقیانوس ها ریزترند و بنابراین اشاره به بندرهای دوردست همیشه
وعده مبهمی است از زندگی هایی که در آنجا جریان دارد و ممکن است زنده تر از چیزی باشد
که ما اینجا می شناسیم، باری رمانتیک که با نام هایی چون یوکوهاما، اسکندریه و تونس
گره خورده است. مکان هایی که در عالم واقعیت عاری از یکنواختی و سازش نیستند، اما آن
قدر دورند که برای مدتی کفاف خیال پردازی هایی آشفته را می دهند در
درباره این سایت