نتایج جستجو برای عبارت :

دلنوشتـــــہ دخترشهیــد

مدافـــــع حـــــرم 
شهید جلیــــل خادمــــی
پدرم! وقتی رفتی، دلم گرفت، آخر با تو می‌شد به پیشباز صنوبرها رفت و پرستوها را تا دیار نور بدرقه کرد. با تو می‌شد تا آن سوی پرچین دلها رفت و عشق خدائی را زیباتر دید. با تو دلم چه آرامش غریبی داشت. 
◽️بگو ای مسافر نازنینم! بگو برای دیدن تو باید از کدام کوچه گذشت؟! آری! تو شهادت را بر ماندن ترجیح دادی، چرا که روح بلند تو نمی‌توانست در این دنیای خاکی بماند. 
◽️خوشا به حالت ای بابای عزیزم که به قافله ح

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها