نتایج جستجو برای عبارت :

جینِ خوشگلم

تا سن هجده سالگی
تمام عروسها و جنس مونث فامیل (با جنس مذکر زیاد ارتباطی نداشتم) بهم میگفتن من خیلی زشتم.
وقتی رفتم خوابگاه
بچه ها بعضیاشون میگفتن که من یه دختر چشم درشت و سفید و خوشگلم.
اصلا باورم نمیشد که خوشگل باشم
دوست پسرمم میگفت زشتم
سالها گذشت
جوونیم سپری شد
و الان یکی دو ساله که باور کردم که منم خوشگلم.
حال خوب یعنی ...
دوست و رفیق شفیق دبیرستانت که پیش دانشگاهی ازدواج کرد ...
همین الان بهت پیام داده باشه و گفته باشه؛
"خاله شدنت مبارک عشقم "
....
و من به هواااااا پرواز میکنم واسه نی نی کوچولوت ...خواهر خوشگلم ...مامان کوچولوی جذاااااااب ...
حالَ م گل و بلبل نیست ولی خوبم !حداقلش الان قریب به ۲۴ساعت از اون فشار های مرگبار عصبی میگذره !همینقدر که بد بود همینقدرم خوب بود !میدونی خوبیش چی بود اینکه یه نفر رو که به به چه چه میزد برام و دختر خوشگلم دختر خوشگلم میگفت رو شناختَ م ! آدمها خودشون رو تو روزای سخت بهت نشون میدن اینو مطمئن باش همیشه :) 
از چند ساعت پیش همش از این بابت خداروشکر میکنم که من مثل اطرافیانم خودمو در بند ننداختم به این زودی وگرنه علاوه بر خودم یه نفر دیگه رو هم میسوزون
و این رو ببیننننننننن: 
البته مهم ترین ویژگی شغل دلخواه من اینه که بشه توی خونه و درحالی که پشت میز کار خوشگلم که با سلیقه ی خودم مژگانیزه (!) شده نشسته ام انجامش بدم.که فعلا تحقیقی راجع به طراحی وب نکردم و نمیدونم از این جهت چه جوریاس.+اینو ۱۴ تیر ۹۶ نوشتم و از اول امسال که ۹۸ هست چنین شغلی رو دارم :)))) وای که فقط میتونم بگم شکر. شکر. شکر . شکر که هرچی من میخوام و به نفعمه رو بهم میدی خدای عزیزم. شکر شکر شکر شکر :) البته طراحی وب نیست اما مدل مورد علاق
شکوه از عمرم ندارم، شکو ه از آب و گلم،
مشکل است آن، که نپرسی تو گهی از مشکلم.
روح توفانی من در بحر قلبم آرمید،
مد و جذر حادثاتش بگذرد از ساحلم.
شهر من آباد هست و شهر دل آباد نه،
از خراباتی خزانبادی وزد بر منزلم.
خرمن مه در گرفت از آه سوزان دلم،
مشت خاکستر بشد این خرمن بی حاصلم.
هم طبیب و هم حبیب از درد من نادیده رفت،
هم رفیق و هم عدو همدست شد با قاتلم.
خوشدلم، از خوشگلم بار ملامتها کشم
، خوشگلا حرف خوشی گو بر مراد این دلم.
صبح بیدار بشی و این پیام و ببینی :))))))))))))))
مخصوصا اون مبداءش :)))))))))))))))))
 
 
درسته از دستت زیاد عصبیم و حرص میخورم و باهات کارها خواهم داشت [ایموجی چپ چپ نگاه کردن] ولی ذوق مرگ ترینم :))))))))))))))))))))) یعنی خیلییییییییااااااااا :))))))))))))
مرسی خوشگلم :)))))))))  (نیاز نیست که یاداوری کنم خوشگل معادل چیه ؟! [ایموجی چشم]  )
هیچ دقت کردین، الان بچه های این دوره که گریه میکنن مامانشون براشون میخونه:گریه نکن جان دلم، ️بچه خوب و خوشگلم،️ گریه کنی چشمای تو پف میکنه میاد جلو، ️قرمز و بد نما میشه،️ نم نمی تا به تا میشه،️ به جای گریه خنده کن،️صورت خود تابنده کن
- اما زمان ما، وقتی که گریه میکردیم مامانمون میخوند:گریه نکن زار زار، میبرمت بازار(یا لاله زار) میفروشمت چهارهزار(قیمتها متفاوت بود)، چهار هزار قدیمی خاک بر سر رحیمی
یعنی اولا که میفرختنموندوما که فحش یادمون
اهنگ این دو سه روزه از wantons

متن اهنگ این دو سه روزه وانتونز
دانلود اهنگ ریجکت وانتونز
دانلود اهنگ دو روزه دنیا از وانتونز

دانلود اهنگ گفتم میدونی خوشگلم خودت
اهنگ وانتونز دو صبح
دانلود اهنگ وانتونز چشم بهم بزنی
دانلود آهنگ وانتونز فدای سرت
وقتی رفتم تو مامان جون چند ثانیه با یه اخم عمیقی نگام کرد، یه لحظه ترسیدم ،بعد یهو لبخند زد:
 عه سارا تویی؟ نشناختمت...یه لحظه فک کردم غریبه ست :) 
--------------------------------------------------------------------
+بد شدم؟! 
مامان جون:نه خوشگلم، نه عزیزم..
باباجون:نه:) همه چی بهت میاد:)
عمه: خوشگلا هرچی بپوشن خوب میشن
------------------------------------------------------------------
نفس راحت.....
1. این شما و این نتیجه ی دستکاری من تو رسپی شیرینی قبلیه که پخته بودم؛)) 

2. امروز اولین جلسه زبان رو رفتم و خیلی خوب بود:)) اصلا انگار نه انگار که سه ساعت طول کشید. حمعیت قشنگ نصف کانونه و خیلی خیلی بهتره کلا. بیشتر حرف میزنن و این دقیقا چیزیه که من میخوام:)) تازه یه دختر خیلی خوشگلم هست تو کلاس که قابلیت کراش زدن دارم روش بطور جدی:)) واقعا ناز و جذابه. خیلی خوبه کلا. دعا کنید آرزو به دل نمونم:))
3. فردا بالاخره بعد تقریبا یه سال به آفرید رو می بینم^__^ گو
قیمتِ سیگار؛ حالم را گرفتداغیِ سشوار؛ حالم را گرفت
تنگیِ تیشرت؛ قلبم را شکستچسبیِ شلوار؛ حالم را گرفت
جنگ، بی آبی، تورّم، قطع برقمجریِ اخبار حالم را گرفت
فکر می‌کردم که خیلی خوشگلم!!دیدن « گلزار » حالم را گرفت
آدمِ بی کار؛ وقتم را ربودآدمِ پرکار حالم را گرفت
گرچه بابا داد پولش را ولیقیمتِ تالار حالم را گرفت
هی خدا بخشید جرمم را ولیوقتِ استغفار حالم را گرفت!
زیر میزی، نرخِ دارو، آمبولانسغصه‌ی بیمار حالم را گرفت
گُل مرتّب کرد احوالِ مرادر ک
نمیدونم بازم میتونم به کسى اعتماد کنم یا نه. کسى میتونه مثل تو باشه یا نه. مگه میشه کسى مثل تو منو بفهمه؟ معلومه که نه. من انقدر غرق تو شده بودم که خودمو فراموش کرده بودم. الان که رفتى الان که نیستى تبدیل شدم به هیچى. یعنى هیچى تو وجودم نبود بجز تو. همه ى منو پر کرده بودى. الان خالیم. قلبم تیکه تیکه شده. روحم زخمیه. ولى هنوز خوشگلم. هنوز همون چشمایى رو دارم که میگفتى چقد درشتن. هنوز موهامو رنگ میکنم. هنوز میخندم. ولى هیچى نیستم. میدونى اینکه هیچى نب
من از اون دسته از شکموهایی هستم که وقتی روزه میگیرم وقتی اذان مغرب رو میگن انگار بهم دنیا رو دادن عید فطر هم نگم براتون اصلا خود بهشت به روم باز میشه! حالا این یک بخش از داستان عید بخش دیگه اینکه چون عید میشه میرم سراغ کارهایی که من بهشون میگم بکش و خوشگلم کن ولی خب اکثر زن‌ها و دخترها راحت انجام میدن اما اگه به من باشه همین مناسبتی هم انجامش نمیدم و اون هم چیزی نیست جز برداشتن ابرو! یعنی برای من واقعا شکنجه است...
امروز به مناسبت عید هم با هر کس
بسم الله الرحمن الرحیم
همه سبزی های عزیز دلم همه فلفل ها و گوجه ها و بادمجونا و بامیه های خوشگلم درخت هلوی گوگولم گل شمعدونی و یاس و رز نازم
همشون نابود شدند:((
خدایا خودت اینا رو به من دادی خودتم گرفتی پس غمی نیست...
                       
                                           
                       
ببینید کل باغچه پربرگ و هلو های ناکام شده به درختا اصلا برگ نمونده:((هرچی سعی میکنم غصه نخورم نمیشه
                       
الان سبزی های عزیزم زیر
کتاب سنگی بر گوری ، نوشتهٔ جلال آل احمد
 
ما سنگ هارا با خودمان واکنده ایم و تن به قضا داده ایم و سرمان را به کارمان گرم کرده ایم.
 
کدام ایده آل است که ارزش یک تن آدمی را داشته باشد تا بتوانی خودت را فدایش کنی.
 
 
جلال آل احمد اومده با طنز خیلی چیزا گفته. خب این کتاب درمورد بچه دار شدن جلال و سیمین هست. ولی خیلی جدیه. به قول استادم کسایی که طنازن جدیترین آدم هان. ییه همچین چیزایی. ولی کتاب قبلی که دست یکی از بچه ها بود اون سانسور داشت. ولی این یکی م
#خانومها_بخوانند
سرد و بی روح نباشین بد نیست گاهأ شما شروع کننده رابطه  جنسی باشین.
خوبه که گاهی با روشن کردن یه شمع معطر وپخش موسیقی آرام فضای دلنشینی برای یه رابطه بیاد موندنی ایجاد کنین
لباس قرمز شما رو جذاب تر میکنه.
گاهی ماساژ شونه ها و پشت با روغنمعطر بهش آرامش هدیه میدین
وقت خواب حتما حتما لباس خواب نازک بپوشین
در هنگام شب کرم و ماسک صورت هم بمونه برای فرصتای دیگه ، وسواس رو کنار بذارین، بدترین کار اینه که منتظرش بذارین
توی رابطتون دس
من از پوشیدن لباس‌هایی که مد نیستند لذت می‌برم. به نظرم هر کسی باید مدل لباس پوشیدن خودش را داشته باشد. این علاقه به «شبیه دیگران نبودن» را در دست‌سازه‌هایم هم رعایت می‌کنم و هیچ‌کدام از کارهایم مثل دیگری نیستند. از هر کدام فقط یک عدد در دنیا وجود دارد، آن هم برای صاحبش. پوشیدن شلوار دمپاگشاد به همراه کلاه جدیدم این حس را در من ایجاد می‌کند که در دهکده زندگی می‌کنم و روزها در مزرعه مشغول کاشتن و رسیدگی به محصولاتم هستم. شلوار دمپاگشاد مر
قبل از شروع دوباره پایان نامه و آخرین تلاش ها برای ارائه مقاله باید کوه می رفتم
نصفشو تنها رفتم بعدش منتظر موندم تا دوستم اومد باهم ادامه دادیم
فوق العاده زیبا و تمیز، بهترین چیزا رو هر هفته توی این کوه دیدم
آرامش، مهربانی، صمیمیت، دوستی، رفاقت، هوا و محیط تمیز(کاش همه ایران مثل اینجا  مردمش با طبیعت دوست و مهربان باشند)
 
و عکس و  عکس و  عکس
و عکس و عکس و عکس
و عکس و عکس
اینم یونی خوشگلم
 
متن آهنگ Murat Boz - Oldur Beni Sevgilim
Senin hünerli gönlüne düşmem suç mu
افتادنم به قلب هنرمندت جرمه؟
bir düşün bu gözlerim ıslak mı kuru mu
فک کن یکم، این چشام خیسه یا خشک؟
ufalanır canım hasatı acıydı bu aşkın
جانم داره متلاشی میشه ، میوه این عشق تلخ بود
toz dumanda yürüdüm doyulmazdı kumsalın
در گرد و غبار راه رفتم، سیر شدنی نبود ساحل تو
laf aramızda özleniyorsun buralarda
حرف بمونه بینمون، اینورا خیلی هواتو میکنم
siyahtan da siyahtı dalgaların
از سیاه هم سیاه‌تر بود امواجت
canım yanıyor senden ne haber orada
داره میسوزه جانم، اونجا از تو چه خ
روز پنجشنبه بود بعد از ظهر نوبت ارایشگاه داشتمکامران که من و رسوند خودشم رفت به کاراش برسهکارم خیلی طول کشید تمام موهای صورتمو برداشت؛موهام به صورت حلقه حلقه دورم انداخته بود و یه ارایش خوشگلم رو صورتم کرده بود-پاشو عزیزم که ماه شدی البته ماه بودیلبخندی زدم و ازش تشکر کردمگوشیمو و برداشتم و به کامران زنگ زدمبعد چند دقیه اس داد که پایین منتظرمه وقتی رفتم پایین میخواستم بپرم بغلش و بوسش کنمموهاش و رفته بود کوتاه کرده بود طوری که بغلاش کوتاه
کلبه ی خوشگلم رو دیشب حسابی تمیز کردم...
همه جا برق میزنه و بوی تمیزی میده...
صبح کلی تو تختم جا به جا شدم...
کتاب شازده کوچولو رو برای بار n ام تموم کردم و کلی حرف دارم راجع بهش که باید بنویسم و برای یکشنبه آماده کنم ...
تو دورهمی فیلم ثبت نام کردم و ظهر باید برم ، فیلم ببینیم و نقدش کنیم .... 
پاشدم رفتم جمعه بازار...
میوه خریدم...
سیر خریدم...
ذرت خریدم...
آلو خورشتی خریدم (تصمیم به پختن مرغ و آلو دارم)...
آلو نمکی خریدم...
انبه خریدم (عشق سومم بعد از موز و نا
متن آهنگ رضا شیری بنام دلی میخوامت
من با دیگران رق دارم من دلی میخوامت
من تو رو فقط واسه خودت میخوام عادت دارم بهت
اونا تو رو دوست ندارن اونا لب و دهنن
شک نکن یه لحظه به دلم دلت رو بدش به من دلت رو بدش به من
دلتو نده دستشون اونا بده رسمشون بازی میکنن با احساست
دلتو نده دستشون اونا بده رسمشون آخه دل تو هم مثل دل من با احساسه
دلتو نده دستشون اونا بده رسمشون بازی میکنن با احساست
دلتو نده دستشون اونا بده رسمشون آخه دل تو هم مثل دل من با احساسه
آرومه
قسمتی از رمان
عسل ازروی پله ها سرخوردم باخنده که صدای مامان با تشر-دخترمگه پانداری؟نرده رو داغون کردیغش غش خندیدم وپریدم و تو آخرین لحظه با خنده گفتم :-بانو گیر نده چطور شد مگهحرفی نشنیدم سمت آشپزخونه رفتم مامان کنار خدمت کار «شوکت»ایستاده بود ونظاره گار کارش بودجلو رفتم ولپ مامانیمو یه ماچ خیس گنده کردم ودر حالی کهلپشو میکشیدم باخنده گفتم :-فدای مامان خوشگلم برم من«مامان انصافا زن زیبایی بود با اینکه پنجاه سال داشت اما هنوز رد پای زیبایی
دقیقا تا همین پنج دقیقه ی پیش ، پر از جمله و کلمه بودم . نمیدانستم حتی کدامشان را بنویسم . وقتی پرتقالم را پوست میگرفتم با خودم گفتم این پست آنقدر طولانی میشود که کسی حوصله ی خواندنش را ندارد ! اما حالا تقریبا بدون هیچ فکر و زمینه ای دارم تایپ میکنم . 
دیشب ، با عموها و عمه جان پایین خانه ی مادرجان بودیم ... سال را باهم تحویل کردیم :) لبخند روی لب همه مان بود . فکر میکردم انگیزه ای برای سال جدید ندارم اما دیشب خوشحال تر از هر وقتی بودم . 
حتی وقتی عمو
دانلود آهنگ جدید حمید صفت شاه کش
Download New Music Hamid Sefat – Shah Kosh
” تیتراژ فیلم سینمایی شاه کش “
 
حمید صفت شاه کش
 
بگو هیچکی پشت عشقم بد نگههرچند هرچی خاطره داریم از قبل پرپرهتوی مردادیم اما امشب از همه ی شبای زندگیم سردترهاگه تنت یخ زده این بار به جا بالا کف پایین شهرو برف زدهبابا من تنها خوشگلم شب یلدامه برو چرا شبه صبح نمیشهچرا هرچی بهت میگم تو دلت قرص نمیشهتهش اینه که تو رفتی آره رسیدم به تهش ته ته تلخیسلامتی خود تلخی سلامتی بغض بعد بدمستی
 
دا
Reza Shiri
Deli Mikhamet
#RezaShiri
من با دیگران فرق دارم 
من دلی میخوامت
من تورو فقط واسه خودت میخوام
عادت دارم بهت
اونا تورو دوست ندارن 
اونا لب و دهنن 
شک نکن یه لحظه به من 
دلت رو بدش به من 
دلت رو بدش به من
دلتو نده دستشون اونا بده رسمشون 
بازی میکنن با احساست
دلتو نده دستشون اونا بده رسمشون 
آخه دل توام مث دل من با احساسه
دلتو نده دستشون اونا بده رسمشون 
بازی میکنن با احساست
دلتو نده دستشون اونا بده رسمشون 
آخه دل توام مث دل من با احساسه
آروم دلم عشق خو
سلام
این روزا همش یاد این قضیه می افتم و میخندم! ازون خنده ها که از گریه غم انگیزتر است.
واقعا موندم ایران با این همه آدم باهوش و بااستعداد، چه گناهی کرده که یه همچین ادم اح..ی باید بشه رئیس جمهورش! که همه کشور و منافعش رو حاضره فدای خودش و حزبش کنه
حالا ماجرای خنده دار این روزا چیه؟
یکی از دستااااااااااااوردهای خفن برجام این بود که ما میتونیم یه سری مواد هسته ای(مثه اورانیوم غنی شده و آب سنگین و...) رو تو بازارای جهانی بفروشیم! کلی هم بخاطر فروش
با کلی ذوق و شوق میرم لوازم تحریری سر کوچه مون...
یه عالمه وقت میذارم که کدوم دفتر از همه 
قشنگ تره ...
بعد از اینکه انتخاب کردم و اوردمش خونه با یه عالمه
ذوق درشو باز میکنم تا بتونم افکارمو بریزم توش...
هر فکری...
چه خوب چه بد...
اخه بعضی وقت ها افکار خوب هم فکر ادم رو اشفته میکنند :))
ولی خودکار توی دستم خشک میشه... تمام انگیزه م یه دفعه 
تباه میشه :))
و بعد دفتر رنگی رنگی خوشگلم تغییر کاربری ( :)) ) میده 
و میره جزء دفتر های عادی و معمولی...
و این چرخه بار ها
حس میکنم خیلی دارم عاشقت میشم...
نمیدونم شاید بعد از خوندن پست های دندون پزشکه شایدم نه. ولی واقعا دلم میخوادت خیلی زیاد. دوست نداشتم از رابطه دندون پزشک و ام اچ بخونم. انقدر دلبری کنن مثلا
من از ام اچ خوشم میاد بخاطر آدم جالب بودنش، و خب خوشگلم هست:)) دندون پزشک ام خوشگله، نیس؟
من خیلی ذوق کردم گفتی ما سه تا رفیقیم،
خیلی ذوق کردم گفتی منم با تو...
دیشب باز هم منو جلو خودت لال کردی. من میترسم. از آینده م خیلی میترسم. از الطیبون لطیبات... من طیب نیستم
این روزا یه دنیا حرف دارم برای گفتن اما انقد همه چی تو ذهنم رسوب کرده که باید با کلنگ به جونشون بیفتم و تیکه تیکه جداشون کنم 
اول از چیزی می نویسم که خیلی آزرده خاطرم کرد، می نویسم شاید کمک کنه حتی برای یک نفر ، برای یک لحظه، اثرگذار باشه ...
رفته بودم مسجد، مسجد روبروی خونه مادرِ همسرم، یه خانومی که سعی میکرد با مثلا زبون خوش همه رو به خودش جلب کنه و انگار پای ثابت مسجد بود، همینطور که داشت شکلات پخش میکرد، اومد سمت من، حواسم به گوشی بود، سریع ی
در فصل بارش سرد همچو آیینه بمان

بر جان دشت تشنه بنویس از عطر بهاران

در انتظار فردا شب را سحر کن

با کوله باری از نور از شب گذر کن

سرمست و عاشقانه در خود نظر کن

بشکن در قفس را از تن رها شو

درمان درد دردمندان را دوا شو

از خود دمی برون آ محو خدا شو

خورشیدی در جان تو پنهان است

دریا از یاد تو پریشان است

عاشق شو زیرا عاشق انسان است

دنیا در چشم عاشق نفسیست

بی عشق عالم قفسیست

آزاد از بند و دام قفس شو

با عشق هم نفس شو

در انتظا
_توی یکی از کتابای درن شان ( نویسنده ی کتابای تخیلی تین ایجری) یه شخصیتی هست به اسم کرنلیوس، که این قدرت رو داره که اگر چیزی رو بخواد یه پنجره ی جادویی براش باز میشه نزدیک اون چیزی که می خواد. بعد آشنا شد با یه سلاح جادویی قدیمی. هر وقت که اون سلاح رو می خواست هیچ دریچه ای باز نمیشد. تا اینکه یه جادوگری بهش گفت: تنها دلیلش اینه که تو خودت اون سلاح جادویی قدیمی هستی.
 
_اون موقعی که میشینی پیش خدا و های های گریه می کنی که من از دوری خسته م، از نبودن خس
به نام خدانامه اول سلام دختر خوشگلم آن روزها که تازه ازدواج کرده بودم( سال ۱۳۷۹) خواب دیدم که سه فرزند دارم. نمیدونم چطور خوابی بوده .الان دو تا فرزند دارم: زینب جان خواهرت و محمدجوادجان برادرت تو هم که بیایی سومین فرزندم میشی نمیدونم ولی کی میخوای بیای با خودت شاید بگی که از کجا می دونستی من دختر میشم،نمیدونستم اما در تجربه ۲فرزندم به این نتیجه رسیدم که دختر دار شدن رابیشتردوست دارم .عزیزم در دنیایی که ما زندگی می کنیم،همه آن طور که باید به
حس میکنم خیلی دارم عاشقت میشم...
نمیدونم شاید بعد از خوندن پست های دندون پزشکه شایدم نه. ولی واقعا دلم میخوادت خیلی زیاد. دوست نداشتم از رابطه دندون پزشک و ام اچ بخونم. انقدر دلبری کنن مثلا
من از ام اچ خوشم میاد بخاطر آدم جالب بودنش، و خب خوشگلم هست:)) دندون پزشک ام خوشگله، نیس؟
من خیلی ذوق کردم گفتی ما سه تا رفیقیم،
خیلی ذوق کردم گفتی منم با تو...
دیشب باز هم منو جلو خودت لال کردی. من میترسم. از آینده م خیلی میترسم. از الطیبون لطیبات... من طیب نیستم
سلام 
میخواستم در مورد کنار هم نشستن خانم و آقای غریبه توی تاکسی صحبت کنم؛
من آدم مذهبی به اون معنا نیستم، ولی به این معنی نیست که مشکلی نداشته باشم تو تاکسی با یه مرد غریبه تماس بدنی پیدا کنم، مسئله ای که هست اینه که من به کرات این تجربه رو داشتم که تو تاکسی وقتی یه آقا کنارم میشینه خیلی باز و راحت میشینه، یعنی زیادی باز میشینه انگار با آدم رقابت دارن سر اینکه کی بیشتر جا بگیره! 
این وسط من مجبور میشدم خودم رو خیلی جمع کنم جوری که میچسبیدم ب
جناب داداش بالاخره "برای اولین بار" موفق به اخذ اجازه ی والدین برای رفتن به یه اردوی خارج از شهر اما درون استانی (به مدت یک شب) از طرف مسجد شد
: )  وقتی فهمیدم پدرومادر بهش اجازه دادن واقعا تو شُک بودم ×_×
جویای قضیه که شدم دیدم بنده خدا طبق تجربه ، انتظار داشته والدین گرام بهش اجازه ندن اما درکمال ناباوری ، بعداز یسری صحبت محرمانه ی دونفره مجوز رفتنش صادر شد : )  از مامان خانوم که جریانو پرسیدم دیدم از اردوی مذکور بررسی های گسترده ای داشتن ×_×
دی
از صیح که بیدار شدم از کمردرد نمیتونستم از تخت پاشم همینطوری اینور اونور وول میخوردم که بتونم تکون بخورم که البته اگه به جناب همسر بگم اینطوری شدممم پوست از کلم میکنه بابت اینکه نمیذاشت تنهایی خونه تکونی کنم چون همش سرکار بود و وقت نمیکرد کمکم کنه و من تنها دو روز کامل خونه موندم و بلخره کارم تموم شد ..برقی که توی خونه خوشگلم افتاده همممه خستگی رو از تنم در میاره اما باز طاقت نیوردم و یه بار دیگه دستمال و جارو کشیدم که برااااق تر شه همه چی ..ال
سلام دوستای خوشگلم
منافذ پوست که دریچه های ریزی در محل فولیکول های مو هستندبرای خارج شدن سموم و چربی که ممکنه ارثی باشن یا در اثر عوامل محیطی به وجود بیان.
ازجمله دلایلش می تونه قرار گرفتن در معرض اشعه خورشید باشه یا استفاده طولانی مدت از کرم دارای چربی زیاد و همچنین بالا رفتن سن .
این منافد هیچوقت کامل از بین نمیرن ولی ما می تونیم با یک سری راهکار ها قطرشون رو کم کنیم تا جایی که به چشم نیان
راهکارها
شستشوی صورت با شوینده مناسب پوست 
استفاده م
جناب داداش بالاخره "برای اولین بار" موفق به اخذ اجازه ی والدین برای رفتن به یه اردوی خارج از شهر اما درون استانی (به مدت یک شب) از طرف مسجد شد
: )  وقتی فهمیدم مامان بابام بهش اجازه دادن واقعا تو شُک بودم ×_×
جویای قضیه که شدم دیدم بنده خدا طبق تجربه ، انتظار داشته والدین گرام بهش اجازه ندن اما درکمال ناباوری ، بعداز یسری صحبت محرمانه ی دونفره مجوز رفتنش صادر شد : )  از مامان خانوم که جریانو پرسیدم دیدم از اردوی مذکور بررسی های گسترده ای داشتن ×_×
اصالت با عکس توی آینه است یا تصویری که دوربین‌ها به ما نشون می‌دن؟جالبه که من تقریبا هیچ‌وقت با دیدن عکسی که از چهرهٔ واقعی خودم بهتر شده باشه احساس «وای چقدر من خوشگلم» بهم دست نمی‌ده؛ چون می‌دونم اون عکس «واقعی» نیست. اگر احیانا کسی که تا حالا ندیدمش ازم یه عکس بخواد که چهره‌م رو ببینه، برام مهمه یه تصویر «واقعی» از من پیدا کنه. واسه همین، حتما دو سه تا عکس براش می‌فرستم و حتما سعی می‌کنم بین عکسا، هم عکسی باشه که به نظرم خوب افتادم و ه
برام جالبه که من از سال ۹۵ وبلاگ دارم و اینجا بودم! از همون اوایل با کسایی آشنا شدم و با یسریا هنوز در ارتباطم و با یسریا نه! 
میخوام براتون اولین کامنت هامو برای کسایی که هنوز وبشون فعاله بگم!!! 
نگاه کردم دیدم اولین کامنت من تو وبلاگ و اینا ، برای وبلاگ آقا رامین بوده! 
۸ بهمن ۹۵
کامنت بعدیم برای میرزا بود که الان مدت هاااااست هیچ خبری نیست ازشون!!
۱۰ بهمن ۹۵
از همون موقع که اومدم وبلاگ تقریبا سناتور تد رو میشناسم!! و خب اگه دقت کنین تو پیوند ها
جلوی آینه تند تند موهامو با یه دست کردم تو و با اون دستم سعی کردم کلاسورم رو زیر بغلم نگه دارم ... از زور هیجان داشتم خفه می شدم ... موهای بلوطی رنگم مدام از زیر دستم فرار می کردن و باز می افتادن بیرون ... با حرص گفتم:- مثل موی گربه! آخرم همین روز اولی اخطار می گیرم ...داشت دیرم می شد ... زدم از خونه بیرون ... خدا رو شکر که مامی رفته بود با دوستاش باغ پاپا هم نبود ... تکلیف وارنا هم که مشخص بود دیگه ... همیشه خونه خودش بود ... ما رو آدم هم حساب نمی کرد ... مانتوی ب
دانلود آهنگ جدید حمید صفت به نام شاه کش
Hamid Sefat – Shah Kosh
دانلود آهنگ با کیفیت 128
 
دانلود آهنگ با کیفیت320
 
همچنینین بخوانید:
دانلود نرم افزار عکس گرفتن از صفحه کامپیوتر
زنان روستایی در کنیا قربانی تجاوز و ختنه
متن آهنگ شاه کش حمید صفت
بگو هیشکی پشت عشقم بد نگه هرچند هرچی خاطره داریم از قبل پر پرهتوی مردادیم اما امشب از همه ی شبای زندگیم سردترهاگه تنت یخ زده این بار به جا بالا کف پایین شهرو برف زدهبابا منه تنها خوشگلم شب یلدائه بروچرا شبه صبح نم
به تازگی آهنگ جدید حمید صفت به نام شاه کش منتشر شده است. در ادامه می توانید این آهنگ را دانلود کنید.
 
دانلود آهنگ جدید حمید صفت به نام شاه کش 320
دانلود آهنگ جدید حمید صفت به نام شاه کش 128
 
متن آهنگ حمید صفت به نام شاه کش
بگو هیچکی پشت عشقم بد نگههرچند هرچی خاطره داریم أ قبل پرپرهتووی مردادیم اما امشباز همه ی شبای زندگیم سردترهاگه تنت یخ زده اینباربه جا بالا کف پایین شهرو برف زدهبابا منِ تنها خوشگلم شبِ یلدامه بروچرا شبِ صبح نمیشهچرا هرچی بهت م
آهنگ مازیار فلاحی هوای شیراز
دانلود آهنگ جدید مازیار فلاحی به نام هوای شیراز
Download music Mazyar Fallahi – Havaye Shiraz
دانلود با دو کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ و لینک مستقیم به همراه متن آهنگ
ترانه و موزیک: مازیار فلاحی | تنظیم: هیربد حسینی | گیتار: فیروز
دلم میخواد هی بهت بگم عاشق توام از ته دلم
ساقی گلم یار خوشگلم ساقی گلم
 
ادامه مطلب
امروز رفتم مراسم اعتراف به گناه و عذرخواهی رو اجرا کردم در اولین فرصت.
با اینکه بعدش اولش یه عااالمه باز دعوا و سرزنش کرد و بعد بخشید ولی واقعاً واجب بود زود آشتی کنم، تو این اوضاع اعصاب خورد کن قرنطینه اصلا طاقت ندارم نتونم باهاش حرف بزنم و قهر باشیم:(
امشب ساعت ده گفت دختر خوشگلم، شب بخیر بگیم بریم بخوابیم؟
گفتم ده؟ یازده دیگه...کلاسهای من ساعت نه شروع میشه آخه...
گفت زندگی خیلی تکراری و یکنواخت نشده؟میخوای یه تغییر اساسی بدیم به برنامه مون ی
گفته بود هفت صبح بیدارم می کنه، منم دیگه آماده بودم صدام کرد سریع پاشم پیشگیری کنم از بلایا:))
ولی با نوازش موهام بیدار شدم،وقتی فهمیدم کنارم دراز کشیده، یعنی چنان جهشی کردم که ازش دَر برم از اونور تخت افتادم پایین -_- 
گفت 
-یوااااش چرا اینجوری می‌کنی؟
سرم درد گرفته بود یه کم، گفتم:
+ شما چرا اینجوری میکنید خب ترسیدم.
-نترس بابا بیا بخواب کاریت ندارم...
+خب بیدار شدم دیگه کجا بیام؟
- آفرین بیا بیا بخواب خوابت‌ میپره ها
اصلا خیلی مشکوک بودم‌ می ت
سارا:مامی بریم سینما ؟

شادی خانم:نه دخترم کلی کار دارم خودت بادوستات
برین

سارا:مثل بچه ها دهانش آویزان کردو گفت نوموخوام
نوموخوام باید بیای .

شادی خانم:نه دخمل خوشگلم نمیتونم کلی کار دارم
که باید انجام بدم .

سارا:باچه

ورفت گونه های مادرشو بوسید رفت تو اتاقش .

شرکت نخ ریسی گرجی پور

آقای گرجی پور درحالی که سمت پنجره بودمشغول
صحبت باتلفن بود که آبدارچی شرکت با شربتی تگری وخنک وارد شد وگفت جناب رئیس شربت
خنک 

آوردم براتون بفرمایید میل کنید
سارا:مامی بریم سینما ؟

شادی خانم:نه دخترم کلی کار دارم خودت بادوستات
برین

سارا:مثل بچه ها دهانش آویزان کردو گفت نوموخوام
نوموخوام باید بیای .

شادی خانم:نه دخمل خوشگلم نمیتونم کلی کار دارم
که باید انجام بدم .

سارا:باچه

ورفت گونه های مادرشو بوسید رفت تو اتاقش .

شرکت نخ ریسی گرجی پور

آقای گرجی پور درحالی که سمت پنجره بودمشغول
صحبت باتلفن بود که آبدارچی شرکت با شربتی تگری وخنک وارد شد وگفت جناب رئیس شربت
خنک 

آوردم براتون بفرمایید میل کنید
سلام گلم!
امشب نمیدونم چرا به یاد گذر زمان افتادم،زمان مثل برق و باد می گذره. کاش میشد زمان را نگه داشت یابه عقب برگردوند.گذر زمان از من سریع رد میشه و من نمی فهمم چطور آبان ماه آذر رسید و آذرماه داره تموم میشه کم کم.  خدا کمکمون کنه عزیزم که درست از لحظاتمون استفاده کنیم
بریم سراغ خاطره معروف امشب:
از چند قدم جلوتر دیدم خانمی محجبه میاد به سمتم 
 بهتر از من حجاب داشتن
و اما ماجرای این خانوم 
بهشون گفتم سلام می تونم چیزی بگم؟
دیدم انقدر خوب رو
دانلود آهنگ رضا شیری دلی میخوامت { متن و بهترین کیفیت }
همین الان دانلود کنید و گوش دهید به ترانه دلی میخوامت با صدای رضا شیری رسانه جاز موزیک
Exclusive Song: Reza Shiri | Deli Mikhamet With Text And Direct Links In jazzMusic
متن آهنگ دلی میخوامت رضا شیری
»───♫♫●|●|●♫♫───«من با دیگران فرق دارم ، من دلی می خوامت … !من تورو فقط واسه خودت می خوام … !عادت دارم بهت … !»──|♫●|──«اونا تورو دوست ندارن ، اونا لب و دهنن … !شک نکن یه لحظه به دلمدلت رو بدش به من ، دلت رو بدش به من … !
به تازگی موزیک ویدیو شاه کش از حمید صفت منتشر شده است که در ادامه می توانید این موزیک ویدیو را تماشا کنید.
 
دانلود موزیک ویدیو حمید صفت - شاه کش با کیفیت 1080
دانلود موزیک ویدیو حمید صفت - شاه کش با کیفیت 720
دانلود موزیک ویدیو حمید صفت - شاه کش با کیفیت 480
 
متن آهنگ حمید صفت به نام شاه کش (موزیک ویدیو)
بگو هیشکی پشت عشقم بد نگههرچند هرچی خاطره داریماز قبل پر پرهتوی مردادیم اما امشباز همه ی شبای زندگیم سردترهاگه تنت یخ زده اینبار به جا بالا کف پا
اتاق دردونه دوساعت بعد:

گرجی پور:سارا بلندشو ساعت 10شده.

سارا:یه غلتی زدو همین که چشمش به ساعت افتاد با
عجله بلند شدو دهنشو با آستین لباسش پاک کردو
گفت چرا ....

که جناب گرچی پور نذاشت حرفشو کامل بزنه وبا عصبانیت گفت بادستمال پاک
کن نه با آستینت نگاش کن دختر
گنده انگار بچه های سه ماهه (باحرص بخونید)

دردونه که از حرف پدرش دلش شکسته بود سریع اشک
گلوله گلوله از چشماش سرازیر شد وبغضی گلوشو
گرفت و گفت پاپا .

گرجی پور که حسابی از دست دردونش حرصش گرفت
رمان آنتی عشقدانلود رمان آنتی عشق اثر خورشید و سامان شهریور با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان زندگی دختر (میشا) و پسری (هامین) که دوازده سال است خارج از ایران زندگی کرده و قصد برگشت به وطن را دارد و شبیه هم هستن و تمایل دارن آزاد و مستقل باشند با این تفاوت که …
خلاصه رمان آنتی عشق
داشتم تو پیاده رو میرفتم که دیدم بند کتونیم بازه … خم شدم تا بند و دور مچ پام ببندم که صدای بوق بوق یه ماشین باعث شد تا هفت هشتا
باورت میشه که من امروز تا دوازده ظهر خواب بودم؟ از دوران جهالتم به اینور واقعا اینقدر نخوابیدم یعنی از وقتی جهالت رو پشت سر گذاشتم. باید یجوری جبرانش میکردم به خاطر همین تا شیش داشتم کتابمو میخوندممو کلی جلو بردمش الانم تازه میخوام شروع کنم به انجام کارهای دیگه ام. شیشم خوابم برد تا هفت. و این که حالا باید خوابمو تنظیم کنم در نتیجه اگر بتونم باید تا فردا شب بیدار بمونم تا تنظیم بشه خوابم. درنتیجه هستم در خدمتتون حالا حالاها. خیلی وقت این همه
نوه ی عمه جان یه دختر۵ ساله ی ناز ، خوشگل ، فوق شیطون و با سر زبونه که همه ی بچه ها ازش فرارین : )
شما میخونید شیطون اما گاهی یه جمعیت از کنترلش درمونده میشن : ))) این ناز بودن و حاضرجوابیش هم براش یه امتیاز بزرگ شده که اکثر بزرگا هم از دستش حسابی عصبانی میشن هم دوستش دارن :|
خلاصه
فرشته وار داشتم با ایشون حرف میزدم و احساس شوق میکردم ازاینکه آروم‌ نگهش داشتم و متعاقبا بقیه هم در آرامشن...تا اینکه:
در پایین توجه شما را به قسمتی از گفت و گوی ما جلب می
۱.  دارم برای مهدی (۷ ساله) املا می گویم. با خودش پاک کن نیاورده است و یک کلمه را اشتباه می نویسد. با ناراحتی می گوید: "خاله پاکنتو میدی؟" میگویم: "نمی دونم کجا گذاشتمش. خودت برو تو اتاقم پیداش کن بیار." با لحن جدی و طلبکار می گوید: "خاله مگه من نوکرتم برم پاکنت رو برات پیدا کنم؟!"
۲. مامان دوست سارا (۷ ساله)، دوست سارا را به خاطر کار بدی که انجام می داده دعوا کرده است. سارا خیلی جدی و با اعتماد به نفس گفته: «به نظر من بهتره ببریدش پیش خانوم دکتر امیریان
۱.  دارم برای مهدی (۷ ساله) املا می گویم. با خودش پاک کن نیاورده است و یک کلمه را اشتباه می نویسد. با ناراحتی می گوید: "خاله پاکنتو میدی؟" میگویم: "نمی دونم کجا گذاشتمش. خودت برو تو اتاقم پیداش کن بیار." با لحن جدی و طلبکار می گوید: "خاله مگه من نوکرتم برم پاکنت رو برات پیدا کنم؟!"

۲. مامان دوست سارا (۷ ساله)، دوست سارا را به خاطر کار بدی که انجام می داده دعوا کرده است. سارا خیلی جدی و با اعتماد به نفس گفته: «به نظر من بهتره ببریدش پیش خانوم دکتر امیریان
...
آخر نتوانستم در برابر ضعفم دوام بیاورم و زدم زیر گریه.جلف دستش را گذاشت روی شانه ام:خیلی خب...گریه نکن...درکت میکنم...تو مقصر نیستی
باران همینجور یکریز میبارید و سر تا پایم خیس شده بود.یکم که سبکتر شدم چشمهایم را پاک کردم و به دور و برم نگاه کردم.حالا روی نیمکتی نشسته بودم که روی یک صخره قرار داشت.روبه رویمان دریا بود و دور و برمان پر بود از گلهای کوچک سفید.جلف دستمال پارچه ای خودش را بهم داد و گفت:ما بخشی از وجود تو هستیم.مثل سایه ای که هر جا بری
دیشب خیلی دلم گرفته بود ....
از اون دلتنگی هایی که هر چی صدا می زنی هیچ جوابی نمیشنوی...
هر چی خودتو به درو دیوار میزنی که فرجی حاصل بشه ولی انگار نه انگار...
دیشب به خدا گفتم این رسم مهمون نوازی نیست .....
اینکه ما رو دعوت کردی توی مهمونی خودت ولی جز اشک و آه و ناراحتی برامون نمونده
گفتم میدونم خیلی بدم ولی من که توبه کردم ، از همه خطاهای جوونی، از همه کم گذاشتن ها از همه کج رفتن ها...
گفتم خدایا با چه اسمی صدات بزنم که روتو به سمتم برگردونی و بگی چته؟ چ
نشستم پشت میز ومحو خوندن کتابم که دیدم اومده بالای سرم وایساده اونم با لبای آویزون بهم نگاه میکنه آخ که نگاش وچشاش چه معصومانست
با اون چشماش انگار با یه حالتی کودکانه چیزی از من میخواست انگشتای دستش رو در هم قفل کرده بود موهاشو با یا حالتی خوشگل به صورت کج
حالت داده بود چه محشر شده بود حالت موهاش به صورتش یه حالت بچه گانه داده بود و دوست داشتنی .چشماش حالت یه دختر بچه ی کوچولو
که با التماس چیزی رو میخواد بود . گفتم جون دلم عزیزم چی شده چیزی میخ
محبوبا!
دیشب از فرط هیجان خوابم نمی‌برد.
شنیده‌ای که می‌گویند "تموم شهر خوابیدن، من از فکر تو بیدارم؟"
فکر قرار امروزمان، دیداری که بالاخره قرار بود محقق شود، آرزویی که قرار بود به دستم برسد و اشتیاقی که پس از این هجران طولانی می‌رفت که وصال برسد...
سنگین بودم از فکرت و زور خواب نمی‌رسید که مرا ببرد!
اما همزمان پر بودم از تشویش و دلهره و ترس!
دنیا که خالی نشده. که فقط تو بمانی و من. گیر و گورها همچنان کنارمان هستند.
دیروز با مامان و آقای صحبت ک
ناهار را قرمه سبزی دست پخت مادرم خوردیم با پیاز آبلیمو زده...قرمه سبزی هایی که درست کرده تا فریزر پانسیون طرحی من را پر کنه.به اضافه ی قیمه بادجون و حتی مواد ماکارونی...برادرم میگفت موقع پوست کندن بادمجون ها سادات را دیده که ریز ریز اشک میریخته...عوارض بیست و شش سال زندگی در این خونه و وابستگی بیش از حد آدمهاش به من و من به آدم هاش...
نشستم پشت لپ تاپ که اپیزودی از سریال مورد علاقه ام را ببینم و پیامکی که دلم نمیخواست بیاد اومد...بالاخره یک روز وقتش
قسمت اول را بخوان https://t.me/peyk_dastan/14892
قسمت 99
تقه ای به در خورد و دستگیره اش بالا و پایین شد.
- در و بازکن کژال، چرا در رو قفل کردی؟
 رویا بود، به بودنش نیاز داشتم مثل همیشه. سریع بلند شدم و کلید را چرخاندم به محض باز شدن در گریه از سر گرفتم و با بی قراری پشت پنجره رفتم، دنبالم آمد.
- کژال آروم باش. این چه حالیه که شما دارید؟! فرهان پایین داغونه تو بالا! خوب بگید چی شده؟
لذت بوسه ی نرم ولی پر عطشش در وجودم پیچید و هق هقم شدت گرفت. دستهایم را روی صورتم گذا
♦ ۸ صبح: تو رخت خواب…..
♦ 9
صبح: یکم وول میخوره یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون کفش های مارک
دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نکشیده….
♦۱۰
صبح: مامان در و باز میکنه میبینه پسرش خوابه(الهی مادر فدات شه بچه ام تا
صبح خونه دوستش کارای پایان نامه اش رو میدیده گناه داره صداش نکنم یکم
دیگه بخوابه!)(اه اه حالم به هم خورد)
♦۱۱ صبح: از جا میپره سمت دستشویی………….(اگه نه که باز خوابه)
♦ ۱۲
صبح یا ظهر: موبایلشو میبینه ۹۹ تا میس کا
من مشغول تماشای سریال ، دخترم بدو بدو اومد و پرسید .دخترم : مامان تو زنی یا مردی ؟من : زنم دیگه پس چی ام ؟دخترم : بابا ، چی اونم زنه ؟من : نه مامانی بابا مرد .دخترم : راست میگی مامان ؟من : اره چطور مگه ؟
 
دخترم : هیچی مامان ! دیگه کی زنه ؟من : خاله بتی ، خاله مریم ، خاله آرزو ، مامان بزرگدخترم : دایی سعید هم زنه ؟من : نه اون مرده !دخترم : از کجا فهمیدی زنی ؟من : فهمیدم دیگه مامان، از قیافه ام .دخترم : یعنی از چی ؟ از قیافه ات
 
من : از اینکه خوشگلم ،دخترم : یعن
سال 97 هم با تمام فراز و نشیب هاش داره طی میشه و سال 98 فرا میرسه ..
امسال هم بزرگتر- با تجربه تر- تا حدودی پخته تر و یه جاهایی هم بچه تر تر شدم ...
اهداف دینی ام خیلی هاشون به سرانجام نرسیده و دارم تلاش میکنم .. یه وقت هایی نا امیدم و یه وقت هایی امیدوار ...
اکثرا امسال خسته بودم ... هم روحی و هم جسمی ... انگار توانم خیلی کم شده ... گاهی انقدر انرژی دارم که تا دیروقت به کارهای خونه میرسم و خییییییییییییییییییییییلی مهربونم و همه چی سر جاشه و یه وقت هایی به ش
صبح بیدار شدم که قبل ناشتا برم ی ازمایش بدم بخاطر مصرف قرصای راکوتانم کبی تو دلم دعا کردم مثل همیشه مشکلی نباشه که بتونم درمانو سریع پیش ببرم چون واقعا نتیجه ش عالی و پوست عاری از جوشه:) 
+لطفا فقط با تجویز متخصص مصرف شود:)
برگشنتی اماده شدم که برم دانشگاه حسابی خودمو پوشوندم و رژ لبم زدم و رفتم سوار ماشین بشم ..کفشام واکس زده جلو پام بود بابا واکس زده بود*_* توی ماشین ضد افتابمو زدم:/ من همیشه دقیقه نودی م:|
بعد از استاد سر کلاس رسیدم.. خداروشکر او
هرروز که میگذره، بیشتر می فهمم که قبلا چقدر نادون بودم، حتی الانم خیلی چیزا رو نمی دونم، خیلی چیزها مونده که باید کم کم یاد بگیرم. ولی امسال چیز های خوبی فهمیدم که دونستنش برا شما شاید خالی از لطف نباشه.
هر آدمی که چند روز با تو مهربون بود، اسمش دوست نیست، شاید خیلی طول بکشه ولی بالاخره وقتی که توی موقعیت بدی هستی، یا ترکت میکنه و میره، یا یه ضربه میزنه و میره، این آدما فقط باعث شدن که من دیرتر اعتماد کنم. 
می دونی چیه؟ یه سری آدمها ظرفیت جنس مخ
جام پنجم : عذاب 
من هستم پس هستم
من پول دارم پس هستم، من خوشگلم پس هستم، من شغل دارم پس هستم، من هنری دارم پس هستم، من زور بازو دارم پس هستم، من هوادار و رعیت دارم پس هستم، من مدرک دارم پس هستم، من فامیل دارم پس هستم، من همسر و فرزند دارم پس هستم، من اتومبیل دارم پس هستم، من آرمان دارم پس هستم، من سواد دارم پس هستم و ... اینها هستی های دوزخی و عاریه ای و فیزیکی و مشروط است و لذا برای حفظ و ابقای آن شبانه روز بایستی زور زد و دیگران را از خود راضی نمود
چند جوک خنده دار لاین و تلگرام که یکی جالب تر از دیگری و با تنوع زیاد در فضای مجازی به اشتراک گذاشته می شود را در این بخش از سرگرمی سایت لیس گپ ببینید.

جوکهای جدید خنده دار لاین و وایبر
یه سلامی هم بکنیم به اون عزیزانی که مثل دوربین مدار بسته گروه را کنترل میکنن
.
.
سلام پهلوان خدا قوت خسته نباشی
چشم درد نگیری عزیز
 
جوکهای جدید خنده دار لاین و وایبر
 
دختراااااااااا دخترااااااااااااا
ازسر کوچه یه پسر اوردم زن نداره گوشیشم نوکیا سادس لاین و
توی همین حال و هوای ، یاد جمله طنز کرونا (کرونا طنز) افتادم که می گفت : کرونا رد کنیم مرحله بعدی اژدهاست.
کرونای آتیش پاره
کرونای آتیش پاره
شب شده پر ستاره
چشمک بزن دوباره
بیا با هم برقصیم
کرونای آتیش پاره 
کرونای آتیش پاره
آتیش زدی به جونم
میدونی باهات میمونم
از عشق دیدن تو
شب تا سحر میخونم
دستو بده به دستم
میخوام باهات برقصم
بذار همه بدونن
که عاشق تو هستم
من عاشق تو هستم
کرونای آتیش پاره
کرونای آتیش پاره
از اون روز که تو رو
تو کوچه دیدم
توی خو
سلام
این چند روز یه اتفاقایی افتاد که هی می‌خواستم بنویسم ازشون ولی فرصت نمی‌شد. (از مزایای خونه نیاوردن لپ‌تاپه!)‌
از اینجا شروع کنم که من اول مهر تا خواستم باشگاه رو تمدید کنم گفتن مربیه رفته و آخرای مهر برمی‌گرده. یه مدت بیخیال شدم تا اتفاقی فهمیدم اون باشگاه کوچولوی تو خود محوطه‌ی دانشگاه دوباره راه افتاده. (بعدا فهمیدم هیچ‌وقت تعطیل نشده بوده و ما اشتباه کرده بودیم!) خلاصه دیدم کلا یه کلاس ایروبیک داره که آخرشم پیلاتس کار می‌کنه. دو
قسمت اول را بخوان https://t.me/peyk_dastan/14991
قسمت 65
اکنون نگرانی های مادر را درک می کنم.
هیچ کس تا مادر نشود درک نمی کند.
یاد این سخن از سیمین بهبهانی افتادم.
«در عالم کودکی به مادرم قول دادم که تا همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم ، مادرم مرا بوسید و گفت : نمی توانی عزیزم !
گفتم می توانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.
مادر گفت یکی می آید که نمی توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی..
نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ،ولی خوب که
دانلود آهنگ جدید حمید صفت با نام شاه کش
رسانه نیو موزیک تقدیم می کند
   دانلود اهنگ سلامتی خود تلخی -سلامتی بغض بعد بدمستی- به نام شاه کش با صدای حمید صفت به همراه متن و بهترین کیفیت ♫
« این موزیک زیبا؛ تیتراژ فیلم شاه کش با مجوز فرهنگ و ارشاد می باشد »
Download Music Hamid Sefat | Shah Kosh - 2 Quality 320 And 128 On New_Music
 
بگو هیچکی پشت عشقم بد نگه!!!هرچند هرچه خاطره داریم از قبل پرپره ♬♫توی مردادیم اما امشب از همه ی شبای زندگیم سردتره!!!اگه تنت یخ زده این بار به جا بالا
من یه روزی
به دلیل بی جا و مکانی
و به دلیل بسیاری از اتفاقات که یه دلیلش ایجاد ان ها توسط دوست پسرم توی ایران بود،
مجبور شدم برم خونه دوست خواهرم
یه شب به عنوان مهمان ماندم
روم نشد بیشتر بمونم
بهشون گفتم پول میدم برای هر شب
و مدت خیلی کمی رو مهمان میشم
و چون من خانم وسواسیم پس خانه رو مثل دسته گل تمیز میکنم
و غذا میپزم
و وسط هال یا هرجا انها بخوان میخوابم
دم در هر جا
فقط اجازه بدن بخوابم
حتی مواد غذایی و... براشون میخریدم و غذا میپشختم. یعنی اون شب
میخواهید ازدواج کنید ولی چرا خواستگار ندارید؟ پیشنهادات دوستی زیادی داشته اید ولی کسی برای خواستگاری نمی آید؟ با اینکه خوشگل هستید هنوز خواستگار ندارید؟ آیا بخت شما بسته شده است؟ در این مقاله به این سوال بزرگ “چرا خواستگار ندارم” می پردازیم.
چرا خواستگار ندارم؟ مقصر کیست؟
دامنه مقصران این اتفاق بسیار گسترده است. برخی افراد نابرابری درآمد و ثروت را سرزنش می کنند، برخی دیگر انگشت خود را به سمت کاهش اعتقادات مذهبی می دانند و برخی دیگر شغ
#استاد_مغرور_من_پارت3
برای بابام غذا درست کردم و داروهاش و دادم و رفتم توی اتاقم
روی تخته زوار در رفته ام نشستم و به این فکر کردم اگه بابام تا یه ماه دیگه عمل نشه اونو از دست میدم و تک و تنها میمونم .
فکرای بدی تو سرم بود .
میتونستم تحمل کنم؟ دخترونگی امو پیش کش آدمای هوس باز کنم تا بهم پول بدن؟
جز این راه دیگه ای به ذهنم نمی رسید.
همه ی راه ها رو امتحان کردم اما جواب نداد.
سرنوشت منم این بود ، اینکه تا آخر عمرم تنها بمونم.
با این فکر بلند شدم و رفت
دانلود آهنگ جدید حمید صفت با نام شاه کش
رسانه نیو موزیک تقدیم می کند
   دانلود اهنگ سلامتی خود تلخی -سلامتی بغض بعد بدمستی- به نام شاه کش با صدای حمید صفت به همراه متن و بهترین کیفیت ♫
« این موزیک زیبا؛ تیتراژ فیلم شاه کش با مجوز فرهنگ و ارشاد می باشد »
Download Music Hamid Sefat | Shah Kosh - 2 Quality 320 And 128 On New_Music
 
بگو هیچکی پشت عشقم بد نگه!!!هرچند هرچه خاطره داریم از قبل پرپره ♬♫توی مردادیم اما امشب از همه ی شبای زندگیم سردتره!!!اگه تنت یخ زده این بار به جا بالا
نگاهش طوری بود که از چشم هام می گذشت و رسوخ می کرد تو تک تک سلول های بدنم.یهو وسط لرز کردن، آتیش گرفتم.لب هاش بلاتکلیف از هم فاصله گرفتند و تا خواستند کلمه ای تحویلم بدند، از ورای شونه اش نیما و نسترن رو دیدم که با دو به سمت ساختمون می اومدند.لب هاش رو بست و نگاهم رو دنبال کرد و برگشت!نیما و نسترن از کنارمون گذشتند و متوجهمون نشدند. صورت پناهی مجددا چرخید به سمتم و من چرخیدم سمت ساختمون و با قدم هایی تند، به سمت اعضای خانواده ام حرکت کردم.وقتی به
این موضوع، به تازگی ایجاد شده است، اگر خاطره ایی از پوشک شدن خودتان دارید برای ما بفرستید تا در همین صفحه آن را بگذاریم راه ارتباطی هم این است maskale98@gmail.com
 
این خاطره، توسط مخاطبان برای ما ارسال شده، ممکن است برای همه مناسب نباشد
 
من و کودکی از درون
وقتی 14 ساله بودم، برادرم به دنیا آمد و پدر و مادرم حسابی سرشان شلوغ شد تا بتوانند به این بچه تازه متولد رسیدگی کنند.من خیلی برادرم را دوست داشتم و از تولدش حسابی ذوق کرده بودم ولی با مرور زمان ، سعی
 
 
دم غروبی دست "خود" را گرفتم تا با هم به بالای پشت‌بام برویم. دیدم آخر سال است و من هم که اهل قهر و این حرف‌ها نیستم؛ بهترین فرصت است تا از دلش دربیاورم. فکر کردم شاید ناز و ادا دربیاورد، اما نه خوشبختانه پُرروتر از این حرف‌هاست و به محض اینکه گفتم قصد دارم همین یک‌بار به غار تنهایی‌ام -که همان پشت‌بام است- راهت دهم مثل دیوانه‌ها از جایش جهید و در کسری از ثانیه آماده شد و با نیش بازش که البته این‌بار کمی بانمکش کرده بود، پشت سرم راه افتاد.
من اینجا نوشتم خوبم، از اونور باز حالم بد شد....یعنی جوری شده از کنار میوه های تابستونه با رعایت فاصله ی مطمئنه رد میشم....آقا خیلی بده میوه ببینی و نتونی بخوری....قدر بدونین سلامتی رو....
کلا خیلی غذام ساده شده این مدت و روی وزن کم کردن افتادم....البته به پیشنهاد خاله جان دو روز و نیم هست دمنوش بومادران درست میکنم و بعد از صبحونه و نهار و شام میخورم.... اینقدر تلخ هست که از زهر بدتره!!!! ولی خب خاله گفت یه هفته بخور اگه معده و روده ت میکروبی شده باشه هم
 
 
                                                                                                                 
 
 
خب ! سلام
 
تازه امروز تونستم بعد از کربلا یه کم وقت بزارم و بیام و
 
یه عکسی که خودم انداختم رو ویرایش کنم و در خدمتتون باشم .
 
 جاتون خالی کربلا خیلی خوش گذشت .
 
سفر سبکی بود .
 
با اینکه خانوادگی رفته بودیم و دو تا بچه ها رو هم برده بودیم ،
 
ولی سختی زیادی نداشت .
 
نظر امام حسین علیه السلام باهامون بود خداروشکر .
 
سال اول
بالاخره بعد از چند روز پرکار اومدم که بنویسم..خب گفتم که صب من دیگه باز عالی بودم..اونام بیدار شدن..باز هم کش دادنِ شوخیها از خروپفو ما نتونستیم بخوابیمو...که همسری گفت حالا دیگه تا ظهر خوابیدید..خب همسر من بسیار آرومه،خیلیی به ندرت بهش برمیخوره،درون محکمی داره،ولی رکه و کاملا خودش و خونسرد..منم خوب بودم و صبحِ خوشگلم خوشگل مونده بود،لحظه شماری میکردم صبحانه بخوریمو بریم وسط درختا و خونه ها توی فصل مورد علاقه م..منتظر بودم گلی بیادو صبحانه رو
  عمه زری اجازه م م می میدی ک که ب برم توی ک کو کوچه ب بازی کنم؟  
زری؛ توی کوچه خبری نیست که . کجا میخوای بری؟ لابد. مخوای بری باز. یواشکی و طوطی کاسگکو مادام پیره رو دید بزنی !.. درست میگم ؟ 
ادوین : آ ا اخه از وق وقت وقتی منو برده بودن پر پرشگاه تا حالا. دلم تنگ ش ش شده واسش 
زری؛ پرپرشگاه چیه؟ منظورت پرورشگاهه؟ نبآید این حرف‌و جلوی کسی بگی ، به همه بگو مسافرت بودی این دو هفته. رو . پس برؤ ولئ زود برگرد خونه . 
ادوین که در عالم کودکی هایش از دنیای پلی
♠♣♥♦صفحه۸ خط هفتم داستان حقیقی جالب 
______________________________________________
  عمه زری اجازه م م می میدی ک که ب برم توی ک کو کوچه ب بازی کنم؟  
زری؛ توی کوچه خبری نیست که . کجا میخوای بری؟ لابد. مخوای بری باز. یواشکی و طوطی کاسگکو مادام پیره رو دید بزنی !.. درست میگم ؟ 
ادوین : آ ا اخه از وق وقت وقتی منو برده بودن پر پرشگاه تا حالا. دلم تنگ ش ش شده واسش 
زری؛ پرپرشگاه چیه؟ منظورت پرورشگاهه؟ نبآید این حرف‌و جلوی کسی بگی ، به همه بگو مسافرت بودی این دو هفته. رو . پ
    د     دا       دت             
  عمه زری اجازه م م می میدی ک که ب برم توی ک کو کوچه ب بازی کنم؟  
زری؛ توی کوچه خبری نیست که . کجا میخوای بری؟ لابد. مخوای بری باز. یواشکی و طوطی کاسگکو مادام پیره رو دید بزنی !.. درست میگم ؟ 
ادوین : آ ا اخه از وق وقت وقتی منو برده بودن پر پرشگاه تا حالا. دلم تنگ ش ش شده واسش 
زری؛ پرپرشگاه چیه؟ منظورت پرورشگاهه؟ نبآید این حرف‌و جلوی کسی بگی ، به همه بگو مسافرت بودی این دو هفته. رو . پس برؤ ولئ زود برگرد خونه . 
ادوین که
♠♣♥♦صفحه۸ خط هفتم داستان حقیقی جالب __________ ______________ _______
  عمه زری اجازه م م می میدی ک که ب برم توی ک کو کوچه ب بازی کنم؟  
زری؛ توی کوچه خبری نیست که . کجا میخوای بری؟ لابد. مخوای بری باز. یواشکی و طوطی کاسگکو مادام پیره رو دید بزنی !.. درست میگم ؟ 
ادوین : آ ا اخه از وق وقت وقتی منو برده بودن پر پرشگاه تا حالا. دلم تنگ ش ش شده واسش 
زری؛ پرپرشگاه چیه؟ منظورت پرورشگاهه؟ نبآید این حرف‌و جلوی کسی بگی ، به همه بگو مسافرت بودی این دو هفته. رو . پس برؤ ول
 داستان  کوتاه      راز یک تقدیر  تلخ   
♠♣♥♦صفحه۸ خط  هفتم    داستان حقیقی  جالب ______________________________________________  عمه زری  اجازه م م می میدی  ک که ب برم  توی ک کو کوچه  ب بازی کنم؟  زری؛  توی کوچه خبری نیست که  .  کجا میخوای بری؟    لابد. مخوای بری باز. یواشکی و طوطی کاسگکو مادام پیره  رو دید بزنی !..  درست میگم ؟ ادوین :  آ ا اخه  از وق وقت وقتی  منو برده بودن  پر پرشگاه   تا حالا. دلم تنگ ش ش شده  واسش زری؛   پرپرشگاه چیه؟ منظورت پرورشگاهه؟   نبآی
ماهی سیاه کوچولو یکی از داستان‌های کودکان، نوشته صمد بهرنگی معلم و نویسندهٔ ایرانی است. او این داستان را در زمستان سال ۱۳۴۶ نوشت و انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را در سال ۱۳۴۷ با تصویرگری فرشید مثقالی منتشر کرد. قصه ماهی سیاه کوچولو در مورد ماهی کوچکی است که به عشق دیدن دریا خطر می‌کند و سفری دور و دراز را با تجربه‌های متفاوت برای رسیدن به رهایی آغاز می‌کند. ماهی سیاه کوچولو کتاب برگزیده کودک در سال ۱۳۴۷ شد. همچنی
  روایتی مستند از زندگی عجیب یک کودک که در شب  سرنوشته و گرم تابستان از سر شیطنت و بازیگوشی به باغ همسایه میرود تا با طوطی کاسکو آنان بازی کند اما دست برقضا شاهد. وقوع یک. قتل. میشود. و. نهایتن قاتل. ناچار. بین دو راهی. گیر میکند. اینکه. او. را هم بقتل برساند یا....؟    عاقبت. کودک را. ربوده. و فرار میکند. و نهایتن. برایش برایش. در نقش یک مادر. برایش غمخوار و پشتیبان میشود و او را بزرگ میکند که.... 
 
 
 خاداان  کوتاه      راز یک تقدیر  تلخ   
♠♣♥♦صفح

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها