نتایج جستجو برای عبارت :

★★شعر مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه★★

خونه بی تو خونه نیست. قهر کن؛ دل دارم که دلبریها و جفات رو بخرم و ببرم.
اصلا چه اهمیت داره حق با کی هست وقتی اهل یه خونه ایم و بلدیم همدیگه رو تاب بیاریم. من که خدا نیستم حق فقط با من باشه. حقی اگر هست با همه ی ماست. یکی کمتر یکی بیشتر. حق کوچک من تحقه ی درویشی آستان شما. من و خونه شما رو مشتاقیم. مقصود شمایی اقا. کعبه و بتخانه بهانه ست. بیا باز هم چای بخوریم...کلیدت باید باز هم در قفل بچرخه که خونه بعد از بارون گرم بشه. همه ی اجزای خونه دلتنگت هستن؛ ر
 
تاکی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد

در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار

من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او
خواجه عبدالله انصاری :
بدان که خدای تعالی در ظاهر، کعبه ای بنا کرده که او از سنگ و گل است و
 در باطن کعبه ای ساخته که از جان و دل است. آن کعبه ساخته ابراهیم خلیل است و این کعبه بنا کرده ربّ جلیل است. آن کعبه منظور نظر مؤمنان است و این کعبه نظرگاه خداوند منان . آنجا چاه زمزم است و اینجا آه دمادم. آنجا مروه و عرفات است و اینجا محل نور ذات.
تاکی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه؟ ای تیر غمت را دل عشاق نشانه                  جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه رفتم به در صومعه‌ی عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد در میکده رهبانم و در صومعه عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد                یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار من یار طلب کردم و او جلوه‌گه
نقل است که شیخ گفت: وقتی در بادیه می‌رفتم مجرد پیرزنی دیدم که می‌آمد. عصابه‌ای بر سر بسته و عصایی در دست گرفته. گفتم مگر از قافله باز مانده است! دست به جیب بردم و چیزی به وی دادم که: «ساختگی کن تا از مقصود بازنمانی.»
پیرزن انگشت تعجب در دندان گرفت و دست در هوا کرد و مشتی زر بگرفت و گفت: «تو از جیب می‌گیری؟ من از غیب می‌گیرم.»
این بگفت و ناپدید شد. من در حیرت آن می‌رفتم تا به عرفات رسیدم. چون به طواف گاه شدم، کعبه را دیدم گرد یکی طواف می‌کرد. آنجا
تصمیم دارم تا زمانی که نظر جدیدی دریافت نکنم پست جدیدی نگذارم. امیدوارم این زمان به درازا نکشد. :-)
352-
تاکی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
ز
تصمیم دارم تا زمانی که نظر جدیدی دریافت نکنم پست جدیدی نخواهم گذاشت. امیدوارم این زمان به درازا نکشد. :-)
352-
تاکی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی ه
تاکی به تمنای وصال تویگانه
                                  اشکم شود ازهرمژه،چون سیل روانه
خواهد که سراید غم هجران تو یا نه
                                 ای تیر غمت رادل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول وتوغائب زمیانه
                               رفتم به در صومعه عابدو زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع وساجد
                             در میکده رهبانم ودرصمعه عابد
گه معتکف دیدم وگه ساکن مسجد
                             یعنی که
شکاف آیا دلیلش چیست وقتی خانه در داردکسی باید که از این راز کعبه پرده بردارد
.
به دنبال چه می گردند گرد کعبه حاجی هابه غیر از آن شکاف حیدری چیزی مگر دارد ؟
.
علی را هر کسی دیده است گویا کعبه را دیدهشکافی کعبه دارد که علی بر تیغ و سر دارد
.
لباس کعبه را هر سال گیرم نو کنند امالباس نو به زخم کهنه ی او کی اثر دارد ؟
.
دهان کعبه را با نقره پر کردند ، می دانندکه از اسرار صاحبخانه و مهمان خبر دارد
.
من از جهل عرب حیران که شق الکعبه را دیدهو از پیغمبر خود خوا
امیرالمومنین علیه السلام
 
ﺷﺄﻥ تو در اندیشه ما جا شدنی نیست
درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست
هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست
تو لطف کنی ناشدنی ناشدنی نیست
طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد
بر خاک نوشتند علی ؛ در نجف شد
 
ماییم و دلی مست در ایوان طلایی
احسنت ! چه معماری انگشت نمایی
تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی
دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی...
هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد
در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد
 
در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان ش
بسم الله الرحمن الرحیماز جنون این عالم بیگانه را گم کرده امآسمان سیرم، زمین خانه را گم کرده امنه من از خود، نه کسی از حال من دارد خبردل مرا و من دل دیوانه را گم کرده امچون سلیمانم که از کف داده ام تاج و نگینتا ز مستی شیشه و پیمانه را گم کرده اماز من بی عاقبت، آغاز هستی را مپرسکز گرانخوابی سر افسانه را گم کرده امطفل می گرید چون راه خانه را گم می کندچون نگریم من که صاحب خانه را گم کرده ام؟به که در دنبال دل باشم به هر جا می رودمن که صائب کعبه و بتخان
میگویند کعبه هم تعطیل شد و خدا معجزه‌ای نکردآری در طول تاریخ اتفاقات ناگواری برای کعبه افتاد، ولی خدا کاری نکردبنی‌امیه با منجنیق کعبه را به آتش کشاند، ولی خدا کاری نکردبارها سیل آمد و خانه کعبه ویران شد، ولی بازهم خدا کاری نکردحجاج‌‌یوسف خانه خدارا ویران کرد، ولی معجزه‌ای نشداصلا اینطور بگویم، خدا بنا ندارد معجزه‌اش را برای هراتفاقی خرج کند و دائم معجزه کند. اصلا دائم معجزه کردن که دیگر اسمش معجزه نیست.
یکبار در طول تاریخ اتفاق افتاد
اعترافات علمای اهل سنت عمری به ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه (۴)
۴- خنجی اصفهانی
فضل الله بن روزبهان خنجی اصفهانی شافعی یکی از علمای متعصب اهل سنت عمری و دشمنان تشیع در مورد ولادت حضرت امیر المومنین علیه السلام در کعبه چنین می‌نویسد:
آن حضرت زائیده از مادر در حرم در اندرون محلی که آن را حطیم گویند و آن میان حجر الاسود و در کعبه است، و رکن رکین که حجرالاسود است. و این اشارت است به ولادت آن حضرت در حرم کعبه؛ چنانچه در اخبار آمده است از
من مسلمانمقبله ام ،یک گل سرخجانمازم ،چشمه
مُهرم نوردشت ،سجاده منمن وضو با تپش پنجره‌ها می‌گیرمدر نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیفسنگ از پشت نمازم پیداستهمه ذرات نمازم، متبلور شده است
من نمازم را وقتی می‌خوانم که اذانش را باد، گفته باشد سر گلدسته سرومن نمازم را پی "تکبیره الاحرام" علف می‌خوانمپی "قد قامت" موجکعبه ام بر لب آبکعبه ام زیر اقاقی هاستکعبه ام مثل نسیم، می‌رود باغ به باغ، می‌رود شهر به شهر"حجر الاسود" من، روشنی باغچه است
از وقتی کعبه تعطیل شد و پادشاهی مُرد، هوایی شده ایم. مولودی در راه است؟
هر روز یک حرم جوری قرق می شود و امن، که گویی مردی مدام از حرمی به حرمی می رود و آخرالزمان خود را با ستونهای سپاه اسلام هماهنگ می کند. منزل به منزل.. حرم به حرم.. شهر به شهر.. فرمانده دارد نقشه عملیات ظهور را مرور می کند.
می گویند حساسیت بهاری بهانه است؛ آدم عاشق باران که می بیند بیمار می شود..
دنیایمان را ببین... به سرفه افتاده است، سینه اش احساس تنگی دارد، تب فراقت بالا گرفته، ب
آیین دادرسی مدنی 3 دکتر مقصودپور
 
 
 
 
 
دانلودفایل
 
 
 
 
 
Search ResultsWeb results
آئین دادرسی مدنی 3 دکتر مقصود پور - alfa - پوشهalfabetafile.poshe.ir › product › آئین-دادرسی-مدنی-...Translate this pageدانلود فایل جزوه کامل آیین دادرسی مدنی 3 مقصود پور در قالب pdf و متشکل از 102 صفحه این جزوه تایپ شده بهترین منبع برای مقطع کارشناسی ، آزمون وکالت و قضاوت که ...
آئین دادرسی مدنی 3 دکتر مقصود پور | loud | 2540loud.kafsabiazadi.ir › loud › htmlTranslate this pageآئین دادرسی مدنی 3 دکتر مقصود پور. دانلود فایل جز
امروز بیستم ذی الحجه است.
من و تو الان در شهر مکه کنار کعبه هستیم . بیست روز دیگر تا ظهور باقی مانده است . امام زمان روز دهم محرم کنار کعبه ظهور میکند.
نگاه کن ! ببین که کعبه چقدر زیبا ، جلوه نمایی می کند !
آیا موافقی با هم گرد کعبه بنماییم؟
به راستی چرا مسجد الحرام این قدر خلوت است ؟!
شنیده بودم خانه خدا بسیار شلوغ است و هیچ وقت دور خانه خدا خلوت نمیشود.
چرا امروز این جا اینقدر خلوت است ؟
آیا عشق و علاقه مردم به کعبه کم شده است ؟
مکه محرم حرم امن خدا
اعترافات علمای اهل سنت عمری به ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه (۵)
۵- ابراهیم بن محمد جوینی
جوینی از علمای اهل سنت عمری پیرامون ولادت حضرت امیر المومنین علیه السلام در کعبه می‌نویسد:
۳۵۴- روی أنها لما ضربها المخاض اشتد وجعها فأدخلها أبوطالب الکعبة بعد العتمة فولدت فیها علی وقیل لم یولد فی الکعبة إلا علی.
و روایت شده هنگامی که وقت وضع حمل او رسید و دردش شدت یافت، ابو طالب او را اول شب وارد بر کعبه کرد و علی در آن خانه به دنیا آمد. و گفته
من مسلمانمقبله ام ،یک گل سرخجانمازم ،چشمه
مُهرم نوردشت ،سجاده منمن وضو با تپش پنجره‌ها می‌گیرمدر نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیفسنگ از پشت نمازم پیداستهمه ذرات نمازم، متبلور شده است
من نمازم را وقتی می‌خوانم که اذانش را باد، گفته باشد سر گلدسته سرومن نمازم را پی "تکبیره الاحرام" علف می‌خوانمپی "قد قامت" موجکعبه ام بر لب آبکعبه ام زیر اقاقی هاستکعبه ام مثل نسیم، می‌رود باغ به باغ، می‌رود شهر به شهر"حجر الاسود" من، روشنی باغچه است
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیرم دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
تو دریایی ! نه، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم مورِ آیات عظام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر الاوصیا، عالی اعلایی
«امامُ الانْسِ و الجِنَّه»، امامی
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیرم دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
تو دریایی ! نه، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم مورِ آیات عظام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر الاوصیا، عالی اعلایی
«امامُ الانْسِ و الجِنَّه»، امامی
نماز باید به سوی قبله باشد . قبله ی ما کعبه ی مقدس است . گر چه خدا در طرف خاصی نیست که به او رو کنیم چرا که در هر طرف رو کنیم خدا انجاست . اما برای گرامیداشت خاطره ی ابراهیم , بنیانگذار خانه ی توحید . هم برای هماهنگی و نظم عبادت کنندگان , و اسرار دیگر , ماموریم که قبله ی نمازمان را کعبه قرار دهیم 
از این رو امت اسلام.نماز و دعا و ذبح حیوان و خواب و خوراک را به سوی قبله انجام می دهد . 
 
۱۰۲-بهانهرفتی و یک بهانه برای تو جور شدغوغای بی کرانه برای تو جور شدتو پشت پا زدی به همه خاطرات تایک خود زنی عاشقانه برای تو جور شدهی پشت هم  به پشت که شلاق می زنیجلاد من بیا که تازیانه برای تو جور شد(از هرچه بگذری سخن دوست خوشتر است)شعر وسماع ورقص و ترانه برای تو جور شدناظم به  کنج عزلت خود می نشین  که بازیک حس شاعرانه برای تو جور شد
بسم الله النور
خواستم اولین پست رو تو یه زمان خاص آپلود کنم و نزدیکترین زمان خاص بامداد فردا بود ولی یادم اومد که قول دادم از بند این منتظر موندن ها و به شکل واضح تر بهانه ها دست بکشم
پس با چشم پوشی از فقره ی شروع در زمان خاص توکل میکنم و می سپرمش به حضرت پروردگار... 
چند ساعت التزام بیشتر برای شبیه شدن به مقصود شما هم غنیمته حتما
به رهبری شما می ریم که داشته باشیم آقای ولی نعمت
توکلت علی الله 
اعترافات علمای اهل سنت عمری به ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه (۱)
اعتراف حاکم نیشابوری به تواتر روایات ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه
حاکم نیشابوری از بزرگ‌ترین علما و محدثین اهل سنت عمری می‌نویسد:
فَقَدْ تَوَاتَرَتِ الْأَخْبَارِ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ وَلَدَتْ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ كَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ فِی جَوْفِ الْكَعْبَةِ.
به تواتر رسیده است که فاطمه بنت اسد، امیر المومن
راهی برای تنفس کعبهبه مناسبت تولد قهرمانان کربلا1. عن النبی (صلی الله علیه و آله): #«حُسَیْنٌ‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْ‏ حُسَیْن»‏   حسین از من است و من از حسین۲. صحبت از مردی بود که بیشتر عمرش را در زندان گذارنده بود بطوری که از بدو تولد تا سن پنجاه سالگی 30 درصد بیرون از زندان و 70درصد بقیه در زندان بسر برده بود، حال به چه دلیل کاری ندارم.این داستان شبیه داستان خانه کعبه است، چنانکه با بررسی احوال این خانه از موقعی که به دست حضرت آدم علیه السلام
باسمه تعالی
اماکن مقدس
مسجد الحرام
غزل۳
مسجد الاعظم که باشد قبله گاه مسلمین
پس بود بالاترین خشکی عالم در زمین
آن بود واقع درون شهر مکه در حجاز
نیست آسیب و خطر بر مردم و هم زائرین
کعبه باشد در میان مسجد و بین قلوب
می درخشد خانه ی الله مانند نگین
مشرکان محروم باشند از زیارت در حرم
اولین مسجد بود بیت خدا روی زمین
کعبه بنیانش ز آدم بود از روز نخست
می کند ترمیم آنرا ، صاحب نور مبین
خانه را از نو بنا کردند ابراهیم و پور
قبل بعثت می کند ترمیم احمد همچن
#شعر_مهدوی

عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه
در مقابل کودک بهانه گیر چه رفتاری باید از خود نشان دهیم؟ این سوالی است که بسیاری از والدین در جلسات مشاوره خانواده آن را مطرح می کنند. آن ها می گویند کودک دلبندی که ماه‌ها و شاید سال‌ها منتظر تولدش بوده‌ایم، امروز جانمان را به لبمان رسانده! خنده از روی لب‌هایش رفته، مدام یا در حال جیغ کشیدن و گریه کردن و یا قهر کردن و حرف نزدن است. اما به راستی چرا کودک دچار چنین بهانه ‌گیری می‌شود؟ مشاوره روانشناسی از ابعاد مختلفی به این سؤالات پرداخته
خدا، خدای بهانه ها است.مدتی است ذهنم درگیر این عبارت من درآوردی، خود ساخته است.خدا، خدای بهانه هاست.از بزرگی و کرم او همین بس که به هر بهانه ای به دنبال لطف به بندگانش است. اربابی است که هوای رعیت را خیلی خوب دارد.با کوچکترین کارها و اذکار، فاصله بندگانش را از مصائب زندگی و آتش دوزخ دور می کند. سلام دادن و جواب سلام گرفتن شاید دم دستی ترین مثال برای این عبارت است. همه ما روزانه به دهها نفر، سلام یا جواب سلام می دهیم. به ازای هر سلام، ۷۰ ثواب و به
مولود کعبه عشق   در کعبه  به پا  گشت ، خدا می داندمولِد   شیر  خدا   گشت ، خدا  می دانددر شب حادثه  در جای پیمبر  خوابیدهجرت  دوست  روا  گشت ، خدا می داندفاطمه کفو علی بود ، چنان  دسته گلیاز چه  قبرش  به خفا گشت  ،خدا می داندیُطعمون است سه شب خاطره ی افطارشسفره   لبریز  صفا   گشت ، خدا می دانددست پرورده ی دامان رسول است علیراه  او  جمله ،  وفا  گشت ،  خدا  می داندعلم در سینه ی  دریایی او مخفی  ماندنکته  در  نکته  چها  گشت،   خدا می داندبار ها
دکتر شریعتی در ص ۴۶۲ در توضیح ایمان پدران رسول گرامی اسلام (ص) این گونه توضیح می‌دهد:
 
ابراهیم، بت شکن تاریخ بشر، تربیت یافته‌ی آذر، بت تراش جامعه خویش، است… محمد در دامان بت پرستی رشد می‌کند. درست است که مورخین اسلام همه می‌کوشند تا دامان عبدالمطلب و ابوطالب را از شرک پاک سازند و این یک تمایل عمومی است که انسان دوست دارد قهرمان گرامی و مورد احترامش از خاندانی پاک، شریف و محترم باشد. همه قهرمانان ملی و اساطیری یا از خدایانند یا لااقل از خا
 امام صادق ع فرمودخدای تبارک وتعالی  ملایم است و ملایمت  را دوست دارد از ملایمت او نسبت به بندگانش  بیرون ساختن کینها و مخالفت هوسهاودلهایشانست و نیز از ملایمت او نسبت  به بندگان اینستکه امری که میخواهد مردم را ان برکنار کند برای ملایمت بانها ایشان رابا ا ن امر وامیگذارد که طبق عادت رفتار کنند و از بتدا بر انها سخت نمیگیرد تا سنگینی امر ایمان یکباره بر انها نیفتد که ناتوان گردند وچون اراده بر کناری انها کند ان امر را با مرد دیگری نسخ فرمای
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیری دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
نمی گویم کرامت را تویی معنا
کرامت از تو دارد آبرویش را
تو دریایی ! نه ، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم گوشه ای از احتشام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر
شهروز مقصود طالقانی أو یک تکواندو کار است که در خردسالان عناوین زیادی کسب کرد أو توانست:٣بار قهرمان استان مازندران شود در انفرادی در مسابقات تیمی هم در تیّم شهاب نور دوم شد و در مسابقات کشوری تیمی مقام دوم را کسب کرد
او در أوزان های ٢٨ ٣٠ ٣٢ بیشتر کسب مقام کرد و أین مبارز چالوسی یکی إز مدعی های مسابقات بوده و هست أو هم اکنون در نونهالان مبارزه میکند و أو درحال گذر إز مصدومیت هاست و تعویض باشگاه خود به اماتور به سطح حرفه ای.  امید برأی موفقیت ا
خاک من را ز کَرَم بر در میخانه ببر 
یا سبو گیر و بیا در ره جانانه ببر 
جان بی طاقت من را بده از بند رها 
بهر آن شمع شب افروز، چو پروانه ببر
ساقی از، باده نابی که جهان بر هم زد 
جرعه ای آر مرا، لیک چو دیوانه ببر
بر سرائی که مرا خاک درش سرمه ی چشم 
تا به قربانگه دل، سرخوش و مستانه ببر 
رهروا خون دلم را، ز وفایت تو بگیر 
بر در میکده ها، ساغر و پیمانه ببر
اشک خونین که من از، درد فراقش ریزم 
گر به کعبه نخریدند، به بتخانه ببر 
ساقیا فتنه مکن، بر دل خونین
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیری دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
نمی گویم کرامت را تویی معنا
کرامت از تو دارد آبرویش را
تو دریایی ! نه ، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم گوشه ای از احتشام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر
روزگارم بد نیست.
تکه نانی دارم...خرده هوشی...سر سوزن ذوقی.
مادری دارم بهتر از برگ درخت.
دوستانی بهتر از آب روان
وخدایی که در این نزدیکیست:
لای این شب بو ها...پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب...روی قانون گیاه
من مسلمانم .قبله ام یک گل سرخ.
جانمازم جشمه. مهرم نور
دشت سجاده من
من وضو با تپش پنجره ها میگیرم
در نمازم جریان دارد ماه .جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست
همه ذرات نمازم متبلور شده است.
من نمازم را وقتی می خوانم
که اذانش را باد.گفته باشد سر گلدست
بده ساقی دمی جامی از آن مخمور مستانهاز آن جامی که می سازد مرا از خویش بیگانهبده کامی مرا آخر از آن مجنون نما افیونکه می سوزد دلم از غم زهجر روی پروانهبیا جانم بگیر آخر که من شرمنده وعاصیشدم از هجر روی گل چو بلبل مست و دیوانهطریق دیگرم بنما که یابم گنج پنهانیروم راهی که امیدی بیابم اندر این خانهبنوشم جرعه ای زآن می ،همان جام سعادت پیکه امید شب و روزم شده محبوب بتخانهسعادت یافتی آخر چو این پیک سروش آمدتبسم کن براین (ناظم)شدی واصل به جانانه
آغوش کعبه برولایت بازگشته/ازسوی حق آن موسم اعجاز گشته/حیدر رسیده شیعیان شادی نمایید/فصل عنایت درجهان آغازگشته/مولاعلی آمد قدوم اومبارک/بر عاشقانش موعد پروازگشته/الگوی خوب آفرینش ازره آمد/ایمان وارزش باولایت نازگشته/باشدولی الله و آن قرآن ناطق/اوج فضیلتهای او یک رازگشته/شدساقی کوثر به دنیا جاودانه/دربین رهپویان حق تکتازگشته/صاحب زمان خشنودمیلاد شریفش/حب ولایت شیعه رادمسازگشته/
❇️همیشه کلمات مترادف(synonyms) هم معنی هم نیستند.
دو کلمه goals و purpose را در نظر بگیرید هر دوی این ها هدف ترجمه شده است.
✅اما ترجمه درست این که purpose را مقصود و منظور بدانیم و goals را هدف بخوانیم.
مثالبرای اینکه به منظورت برسی باید هدف داشته باشی. هدف ها قابلیت اندازه گیری دارند.
✳️هدف من مطالعه روزی نیم ساعت زبان انگلیسی اما منظور و مقصود من تسلط بر زبان انگلیسیه تا بتونم مثل آب خوردن انگلیسی صحبت کنم
@financialdictionary
«لَقَدْ صَدَقَ اللّهُ رَسُوْلَهُ الرُؤْیَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلَنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ اِنْ شَاءَ اللّه.» همه می‌گویند که: «در کعبه درآییم.» و بعضی می‌گویند که: «ان شاءاللهّ درآییم.» این‌ها که استثنا می‌کنند، عاشقان‌اند. زیرا که عاشق خود را بر کار و مختار نبیند. بر کار معشوق را داند. پس می‌گوید که اگر معشوق خواهد در آییم. اکنون مسجدالحرام پیش اهل ظاهر آن کعبه است که خلق می‌روند، و پیش عاشقان و خاصان مسجدالحرام وصال حق‌ است. پس می
بسم الله الرحمن الرحیمآقای مهربانم سلام...!مدتی می‌شود که بهانه‌های مختلف، پنجره ی روشنی را بر من بسته است...مثل همه ی اهل زمانه‌ام! آخر مردمان زمانه ی ما،به بهانه ی زندگی پر ز نور، در تاریکی سر می‌کنند...به بهانه ی چیدن گلی، به بوستان نقاشی شده ی تابلوی کاغذی چشم می‌دوزند...به بهانه ی سیرابی، سراب‌ها از پس هم می‌گذرانند...و به بهانه ی انتظارت، بر پشت دیوار غیبت تکیه می‌زنند...و...بهانه پشت بهانه...گویی کسی نیست تا برخیزد و بی‌بهانه، سنگی از ا
بهرمیلادولایت کعبه رویش وا شده/شادمان درمقدم اوحضرت یکتاشده/فاطمه بنت اسدرا میزبانی کرده است/باعلی این خانه حق بازهم زیباشده/بهر ایزد بندگی را هست استادی بزرگ/اسوه خوب پرستش حضرت مولا شده/مصطفی را جانفشان و جانشینش حیدراست/همسرو همراه مولاحضرت زهراشده/اوپدر بهرامامت تاظهور مهدی است/شیعه تاروزقیامت عاشق آقا شده/مرتضی مشکل گشای اهل عالم میشود/عشق شیعه قطره قطره وصل بردریاشده/حضرتش آتشفشان خیروخوبی درجهان/رحمت مولافراوان ازبردنیاشده/سا
خستگی بهانه ی جدیدی است ....
دلم کمی دوری می خواهد ،کمی رهایی....
احساساتم کور  شدند ، عقلم کر ....
صم و بکم به تغییرات دنیا می نگرم بدون آن که هیچ گونه تغییری در حالت نشستن تفکرم ایجاد شود....
زندگی مانند رودی روان می رود و من همچنان کنارش نشسته و پا در آب منتظر ....
تغییرات همت می خواهد ولی بهانه ی جدید نمی گذارد....
کمی طغیان نوجوانی می خواهم....تا همچون نوجوانی شوم که برای چیدن پازل هویت خود به هر ریسمانی چنگ میزند....
خستگی بهانه ی خوبی است ،زندگی را ما
چشم زوارحسینی درحرم ترمیشود/کربلاآتشفشان عشق سرورمیشود/از تمام اهل عالم زائربر کربلاست/یک شکوهی عاشقانه بهررهبرمیشود/یادمان کربلاو روز عاشورارسد/اشک چشمان بهاری مثل گوهرمیشود/بارگاه نینوایی کعبه مقصود دین/زائرکوی ولایت عشق حیدرمیشود/باتوسل باتوجه وصل کوی انتظار/درمیان اهل عالم شیعه دلبرمیشود/اربعین تمرین زائر برولایت محوری/نقشه دشمن همیشه بازابترمیشود/درحریم پاک زینب شیعه درآماده باش/اونشان جاودانه سوی کوثر میشود/کربلاگرددتجلی به
مراسم تکریم و معارفه مدیریت حوزه علمیه مولود کعبه شهرستان جاسک با حضور حجت الاسلام والمسلمین حقیقی مدیر کل حوزه های علمیه استان و همچنین امام جمعه شهرستان و جمعی از مسئولان شهرستانی انجام شد.
 
در این مراسم از خدمات سه ساله حجت الاسلام والمسلمین عباس ذاکری تشکر و حجت الاسلام والمسلمین موسی شمس الدینی به عنوان مدیر جدید حوزه علمیه مولود کعبه شهرستان جاسک آنجام شد.
 
آیا مشاهده نمى کنید که همانا خداوند سبحان، انسان هاى پیشین از آدم علیه السّلام تا آیندگان این جهان را با سنگ هایى در مکّه آزمایش کرد که نه زیان مى رسانند، و نه نفعى دارند، نه مى بینند، و نه مى شنوند این سنگ ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایدارى مردم گردانید.سپس کعبه را در سنگلاخ ترین مکان ها، بى گیاه ترین زمین ها، و کم فاصله ترین درّه ها، در میان کوه هاى خشن، سنگریزه هاى فراوان، و چشمه هاى کم آب، و آبادى هاى از هم دور قرار داد، که ن
چقدر خوب بهانه جور میکنی تا ردم کنی
خوب تر از آن که فکرش رابکنم!!!
ما چه میخواستیم و شما چه؟!
چقدر تفاوت!!!
چقدر دل های الکی خوش!!!!
خیلی وقت است که فقط انتظار میکشم
تا من هم به هر بهانه ای 
فایل های روضه ی حاج مهدی راتکرار کنم
همان ها که هربار جدیدتر میشوند
دل مرده ها را عیسا مسیح ها واجب!
چقدر دلم شبیهِ روزهایی شده
که تنها آرزویش کربلای شما بود
حتی در خواب!
هرچه می خواهی بامن کن
تنها همین اشک را نگاه دار برایم
من بی گریه بر شما دق می کنم حسین جان...
                                                          خواندن سوره قدر باعث برکت می شود((167)) .
بسم الله الرحمن الرحیم
الله قریش را بر قبائل دیگر به هفت چیز تفضیل داده 1. سید عالم را ایشان گردانید.2. نبوت را در میان
ایشان وضع کرد .3.ایشان را نگهبان کعبه ساخت.4.نصرت و سقایت ( جای آب دادن ) حاجیان را به
ایشان واگذارد .5. آنان را بر اصحاب فیل ظفر داد .6. سوره قریش رابه ایشان داد که دیگران را در آن
شریک نکرد
هرکه این سوره را بخواد حقتعالی اورا در روز
ابراهیم ادهم «رحمة اللهّ علیه» در وقت پادشاهی به شکار رفته بود. در پی آهویی تاخت تا چندان که از لشکر به کلّی جدا گشت و دور افتاد. اسب در عَرَق غَرق شده بود از خستگی. او هنوز می‌تاخت در آن بیابان. چون از حد گذشت، آهو به سخن درآمد و روی بازپس کرد که:« مَا خُلِقْتَ لِهذا،  تو را برای این نیافریده‌اند و از عدم جهت این موجود نگردانیده‌اند که مرا شکار کنی. خود مرا صید کرده گیر، تا چه شود؟» 
ابراهیم چون این را بشنید نعره‌ای زد و خود را از اسب درانداخت
اگر شما با مخاطب خاص سر و کار دارید که خوب مقصود این مطلب نیستید
مقصود اینجا دسته ای از افراد هستند که هنوز با فرد مورد نظر خود آشنا نشده اند بله تأکید می کنم بر روی کلمه ی آشنا_
وقتی در ذهن خود مخاطبی دارید واقعا چگونه با او برخورد می کنید و خواهید کرد من میخواهم توجه شما را جلب کنم به این نکته که تنها زمانی ملاک ارتباط طرفین است که آنها با هم روبه رو می شوند و مهم نیست که از هم آشنایی قبلی داشته باشند یا نه اما معیار آن زمان است
اضافه می کنم که
 نخستین پناهگاهی که آفریدگار جهان ، پیش از آفرینش جهانیان ، برای انسانها ، به عنوان کانون هدایت و منبع کرامت قرار داده کعبه مکرمه در مکه معظمه است ، چنانکه منطق وحی به صراحت بر آن دلالت دارد :
ان اَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ ، لَلَّذی بِبَکَّهَ مُبارَکاً وَ هُدًی لِلْعالَمینَ
نخستین خانه ای که برای انسانها وضع شده ، همانا خانه ایست در مکّه ، که مبارک و هدایت است برای جهانیان 
ارکان کعبه به دست آدم صفیّ الله , نوح نبیّ الله و ابراهیم خلیل ا
بیست و چهار)
ابراهیم وار زندگی کن،و در عصر خویش،معمار کعبهء ایمان باش،قوم خویش را از
مرداب زندگی راکد و حیات مرده و آرام خواب و ذلت جور و ظلمت جهل،به حرکت
آر،جهت بخش،به حج خوان،به طواف آر.
بیست و پنج) طواف،انسان است،خودباختهء حقیقت؛و سعی،بشر است،خودساختهء واقعیت؛طواف،انسان متعال؛و سعی،انسان مقتدر.
بیست و شش)
و حج،جمع ضدین!حل تضادی که بشریت را در طول تاریخ گرفتار کرده
است:ماتریالیسم یا ایده آلیسم؟عقل یا اشراق؟دنیا یا آخرت؟برخورداری ی
تا مرا در گناه دید حسین(ع)زودتر از همه دوید حسین(ع)
 
باید از او فقط شنید خداباید از ما فقط شنید حسین(ع)
 
گل مردم به ما چه مربوط استگل ما را که آفرید حسین(ع)
 
در ازای دو قطره خون گلوشاز خدا خلق را خرید حسین(ع)
 
حج نرفتیم کربلا رفتیمکعبه را سمت ما کشید حسین(ع)
 
کعبه هم در طواف می گویدلک لبیک یا شهید حسین(ع)
 
آنقدر داد زد ته گودالتا به داد همه رسید حسین(ع)
 
نیزه‌ها هر کدام طعمی داشتهمه را یک به یک چشید حسین(ع)
اعترافات علمای اهل سنت عمری به ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه (۲-۳)
۳-۲- آلوسی و عبد الباقی عمری افندی
آلوسی عالم بزرگ اهل سنت عمری در شرح اشعار عینیة عبد الباقی عمری افندی شاعر بزرگ اهل سنت عمری و از نوادگان عمر بن خطاب غاصب دوم، شرحی نوشته است که نام کتاب او سرح الخریدة الغیبیة فی شرح القصیدة العینیة نام دارد که شعر افندی را در آن چنین نقل می‌کند:
أنت العلیُ اَلّذی فَوقَ الْعُلَی رُفِعا
تو آن علی بلند مرتبه‌ای هستی که جایگاه تو از
ایا حسین بن علی علیه السلام برای فسق حاکم (یزید) سر و سرباز و سردار خود را فدا کرد؟
پس چرا امام سجاد و امام باقر دربرابر ظلم امویان سکوت کردند مگر نبود عبدالملک مروان که سوگند میخورد من شراب میخورم وهرکس مرا به تقوا دعوت کند او را گردن میزنم؟مگر نبود که هشام اموی کعبه را قرق میکرد و با کنیزکان خود روی سقف کعبه گناه میکرد؟
و مگر نبود مهدی عباسی که گاهی به زبان شعر میگفت:یعقوب وسخنان او را رها کن و با شراب گوارا دمساز باش(منظور یعقوب بن داود وزیر
بحثی که امروزه به‌عنوان حجاب اختیاری مطرح است و برخی از سلبریتی ها و منورالفکرهای غرب‌زده از آن دم می‌زنند و رسانه‌های خارجی هم به آن دامن می‌زنند، بهانه‌ای بیش نیست و درواقع آن‌ها به دنبال برهنگی و بی‌بندوباری هستند. چرا که در کشور ما و در مسئله حجاب اجبار به معنای واقعی وجود ندارد […]
نوشته حجاب اختیاری بهانه است، آنان به دنبال برهنگی هستند! اولین بار در گناه شناسی. پدیدار شد.
و سکنت الی قدیم ذکرک لی و منک علی...
 
خدایا جهنم بردن من کاری نداره... بهانه برای جهنم بردن من خیلی زیاده....
اگر مردی بهانه برای بهشت بردن م پیدا کن....
 
 
 
+
خدایا روی تک تک اون لحظه هایی که قدرتش رو داشتی آبروم رو ببری و نبردی حساب کردم... روی همه لحظه هایی که می تونستی سیلی بزنی و نزدی ... روی همه آغوش هایی که به هر بهانه ای به رویم باز کردی ...
از بایزید بسطامی نقل است که : 
مردی در راه پیش من آمد و گفت : 
کجا می روی ؟ 
گفتم : 
به حج می روم 
گفت : 
چه داری ؟ 
گفتم : 
دویست درهم دارم 
گفت : 
بیا و این دویست درهم را به من بده که صاحب عیالم و هفت بار گرد من در گرد که حج من این است . من نیز چنان کردم و باز گشتم .
- طواف به دور کعبه یعنی چه ؟ 
خداوند می خواهد که مردم را با دستور خود به طواف دور کعبه بیازماید .یعنی در آن ها حالت آمادگی روحی به اعتلائی را که ناشی از گرایش به خدا بوسیله انجام دستور خدا اس
امیر المومنین علیه السلام به منزله کعبه است !!! (به روایت اهل تسنن)
ابن اثیر جزری از علمای بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
أَنْبَأَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ الْقَاهِرِ، أَنْبَأَنا أَبُو غَالِبٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْبَاقِلانِیُّ، إِجَازَةً أَنْبَأَنَا أَبُو عَلِیِّ بْنُ شَاذَانَ، أَنْبَأَنَا عَبْدُ الْبَاقِی بْنُ قَانِعٍ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِیَّا الْغِلابِیُّ حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ بَكَّار
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی
دراسلام عمری
کعبه بدستور امیراهل سقیفه یزید
به آتش کشیده شد
و ناموس اصحاب پیامبر در مدینه بر سپاهیان یزید حلال شد و نطفه های زنا بسته شد در کنار مرقد پیامبر،با بی ایمانی تمام  اسب بستند
هیچ گروهی مانند مسلمانان عمری به اصحاب پیامبر رحمت بی احترامی نکردند و آنها را به شهادت نرساندند
سرگذشت اصحاب پیامبر را در حکومت ابابکر و عمر و عثمان بخوانید
 
دوست داشتم دوست دارم چرا باهام این کارارو کردی ....
 
چرا عادتم دادی الان اینجوری شدی ‌‌‌‌‌.....
 
باورم نمیشه عذاب این روزا واقعیه . من با عشق تو دارم لحظه هامو میسازم تو با حرفات دل منو اتیش میزنی . 
اخه این همه کینه چرا تمومی نداری. این چجور کینه ایه. این کینه نیست . این بهانه است. یه بهانه  زیر پوستِ یه کینه ساختگیِ . 
 
 
 
رفتی و یک بهانه برای تو جور شدغوغای بی کرانه برای تو جور شدتو پشت پا زدی به همه خاطرات تایک خود زنی عاشقانه برای تو جور شدهی پشت هم  به پشت که شلاق می زنیجلاد من بیا که تازیانه برای تو جور شد(از هرچه بگذری سخن دوست خوشتر است)شعر وسماع ورقص و ترانه برای تو جور شدناظم به  کنج عزلت خود می نشین  که بازیک حس شاعرانه برای تو جور شد
راز ولادت علی علیه السلام در درون کعبه
در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل، حادثه بس عجیبی رخ داد که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است، و آن حادثه، به دنیا آمدن نوزادی است در درون خانه کعبه که به نام علی علیه السلام اسم گذاری شد.

ادامه مطلب
#شعر_مهدوی

عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه
#شعر_مهدوی

عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه
#شعر_مهدوی

عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه
29. سورۀ قریش
شناسة سوره
این سوره به مناسبت کلمات آغاز سوره، "لایلاف القریش"، "القریش"، و "لایلاف" نامیده شده است.
سورۀ قریش به اتفاق اکثر دانشمندان تفسیر و علوم قرآنی مکی و بیست و نهمین سورۀ نازل شده پس از تین و پیش از قارعه بر پیامبر9 است. تمام جدول‌های ترتیب نزول این مطلب را تأیید می‌کنند.
سورۀ ایلاف در ترتیب مصحف رسمی با چهار آیه در جزء سی‌ام قرآن، ردیف صد و ششم، بعد از سورۀ فیل و قبل از سورة ماعون قرار دارد.
مقصود سوره
ترغیب اهالی مکه و مردم
برگزاری آزمون و مصاحبه از طلاب جدید الورود حوزه علمیه مولود کعبه شهرستان جاسک دیروز دوشنبه 3 تبرماه ماه سال 98 برگزار شد.
در این دوره پیش از 30 نفر شرکت کردند، اکثر داوطلبان شرکت کننده از روستای های شهرستان بشاگرد هستند قرار است طلاب پذیرش شده بعد از شرکت در دوره تثبیتی  از 2 شهریور با آغاز سال تحصیلی حوزه علمیه مولود کعبه مشغول به تحصیل شوند.
امشب عالم غرق در شور و ضیایی باشدامشب احمد بانی ما، عین الیقینی باشدامشب از عرش الهی، از همان کعبه نورعلی «ع» آمد که بهشت مژده نامش باشدبهترین خلق خلایق، امشب از نزد خداروح عرفان و صفا و مهر و ایمان باشدروز، روز پدر است و شب شده ماه و عسلعشق آن است که علی «ع» الگوی عالم باشدامشب هر آیه ی قران بوی ﷲ داردامشب هر آینه در مهر علی«ع» جا داردامشب و هر شب دیگر، گویم از نزد رسولعلی «ع» آمد که علی«ع»، نغمه ی ایمان داردمن که هستم که زنم بوسه بر آن شیر خد
بیست و چهار) ابراهیم وار زندگی کن،و در عصر خویش،معمار کعبهء ایمان باش،قوم خویش را از مرداب زندگی راکد و حیات مرده و آرام خواب و ذلت جور و ظلمت جهل،به حرکت آر،جهت بخش،به حج خوان،به طواف آر.
بیست و پنج) طواف،انسان است،خودباختهء حقیقت؛و سعی،بشر است،خودساختهء واقعیت؛طواف،انسان متعال؛و سعی،انسان مقتدر.
بیست و شش) و حج،جمع ضدین!حل تضادی که بشریت را در طول تاریخ گرفتار کرده است:ماتریالیسم یا ایده آلیسم؟عقل یا اشراق؟دنیا یا آخرت؟برخورداری یا زه
به کعبه ای که خلیل خُدا بُدش بانی
همان خدا زعلی کرده است مهمانی

ز بس که بت بنهادند در دل کعبه
نهاد مرکز توحید روبه ویرانی

چو خواست مرکز توحید را کند آباد
نمود مولد آن بت شکن که می‌دانی

به پای کعبه دعا کرد چون که بنت اسد
که وضع حمل کند او به خیر و آسانی

شکاف خورد به دیوار کعبه خانه حق
که میهمان خدا داخلش شود آنی

چو دید فاطمه این امر غیر عادی را
یقین نمود که درّ اوست سرّ پنهانی

چو بود عارفه آن فاطمه به خود گفتا
که دعوتی است ز من از خدای رحمانی

چ
کرده ام بند زنجیر توان شیون رابسته ام با لب خود روزنه گُلخن‌ رامژده مرغان گلستان که زچشم تَر مَنکرده ام کُلشن فردوس بَرین دامن راگفته ام نام دلش آهن وخوش می دانمکرده ام جُرم که تهمت زده ام آهن راتَن نرمش بُوَد آزرده ز دیبا و پَرندمُژه حور نیاید نخ پیراهن رارستگاری است نصیب دل مَسرور سکوتلازم است قطع زبان ناحیه سوسن رامی کشد هر نفسم دوست به نحوی که نَکُشتدشمنی با همه خصمی نُکُشَد دشمن رافتنه چشم تو صَد خرمن و تاب دل منخوشه خوار خوشه کجا حوصل
تو برای من شبیه ادبیات بودی. 
معشوقی که بی‌دلیل و بی‌بهانه رها کردم. رها کردن بی‌دلیل وجه اشتراکتان بود. آن‌قدر آرام اتفاق افتاد که حتی درست به خاطر نمی‌آورم چطور و چه زمانی به انتهای مسیر خود رسید و آن‌قدر بی‌دلیل که هنوز بعد از تمام روزها و ماه‌ها دلم نمی‌خواهد از خودم بپرسم که چرا. 
 
- پیاده رفتن قسمتی از مسیرم که به ناچار از کوچه‌ی قدیمی‌تان گذشت وقتی که تمام مدت باران می‌بارید، بهانه نوشتن این جملات بی‌معنا..
زن سینی چای را بهانه کرد و کنار مرد نشست ، مرد اخبار را بهانه کرد و از زن فاصله گرفت . زن نزدیک شد و آرام دست مرد را گرفت ، مرد بی حوصله دست از دست زن کشید . زن حرف زد ، مرد سکوت کرد . زن خندید ، مرد سرد بود . زن مادر شد ، مرد عاشق . زن تنها شد ، مرد نفهمید . زن پیر شد در آینه ، مرد نبود .  زن رفت ، مرد سرش را بر گرداند ، تنها مانده بود میان یک قبرستان بزرگ ، و عکس زن که به او لبخند می زد‌ . مرد گریه کرد ، دیر شده بود ؛ زن خندید ، تنهایی تمام شد . مرد فریاد زد
 ❆ بهانه:نارنگی بهانه استبوی عشق می‌دهنددستان توپوست بگیر این فاصله ها رامن به فصل فصل آغوش تو محتاجم. ❆ مرهم:تمامِ خیابان های شهر را هم که قدم بزنم،باز به بازوان تو محتاجم...به آغوشت،که دردم را تسکین می‌دهد!مرا بی تو بودن راهیچ کاری نیست! ❆ راه:کدامین راهتو را به کلبهٔ قلبم می رساند؟ من، کلبه ای متروکم منتظر آمدنتاز پای در آورده مراانتظار. #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_کوتاه┏━━━━━━━━━━•┓@ZanaKORDistani63@mikhanehkolop3https://www.instagram.com/zanakordis
احمد فرخی حاجی آباد, [۱۱.۰۸.۱۹ ۲۳:۲۱]بنام خدا
عید قربان عید بندگی خداست , قربانی شدن و قربانی کردن استعاره ای است نمادین .
سربریدن نفس بود نه گوسفند و سالها گوسفندان را سر بردیم و در اطاعت از نفس گوسفند ماندیم .  
و سر بریده شدیم تا حاجیان از سر نفس بگذرند و بر سر بریدن گوسفندان شادمان باشند .  
حاجیا برو طواف کعبه دل کن که کعبه خود سنگ است                           که این خلیل بنا نهاد و آن خدای خلیل  .                   
عید قربان بر تمامی جها
خدایا!
در روزگارِ بی شهادتی 
دلم شهـــــادت می‌خواهد...
مُردن را همه بلدند...!
اما ...
شهادت را به بها دهند ... نه بهانه ...
شهادت اجر کسانی است که ...
#اَللّهُمَّ‌ارْزُقْنا‌تَوْفِیقَ‌الشَّهادَةِ‌فِی‌سَبِیلِکَ
#التماس_دعای_عاقبت_بخیری
#التماس_دعای_شهادت
شهید راه نابودی اسرائیل
شهید محمد مهدی لطفی نیاسر
خدایا!
در روزگارِ بی شهادتی 
دلم شهـــــادت می‌خواهد...
مُردن را همه بلدند...!
اما ...
شهادت را به بها دهند ... نه بهانه ...
شهادت اجر کسانی است که ...
#اَللّهُمَّ‌ارْزُقْنا‌تَوْفِیقَ‌الشَّهادَةِ‌فِی‌سَبِیلِکَ
#التماس_دعای_عاقبت_بخیری
#التماس_دعای_شهادت
شهید محمد مهدی لطفی نیاسر
شهید راه نابودی اسرائیل
#عطارد
مجموعه غزل
#کاظم_بهمنی
من که دائم پای خود دل را به دریا می زنم
پیش تو پایش بیفتد قید خود را می زنم
در وجودم کعبه ای دارم که زایشگاه توست
از شکاف کعبه گاهی پرده بالا می زنم
این غبار روی لب هام از فراق بوسه نیست!
_در خیالم بوسه بر پای تو مولا می زنم!_
از درِ مسجد به جُرم کفر هم بیرون شوم
در رکوع ات می رسم، خود را گدا جا می زنم
این که روزی با تو می سنجند اعمال مرا
سخت می ترساندم، لبخند اما می زنم
من زنی را میشناسم در قیامت...بگذریم!
حرف هایی هست که
مودب باشید
خوب حرف بزنید
دقیق گوش کنید
خوب مشاهده کنید
اهل مشورت باشید
گناه را ترک کنید
عبادات خاشعانه ومتواضعانه داشته باشید
عشق به کار داشته باشید
روحیات خودرا بشناسید.
بی بهانه بخندید
بی بهانه ببخشید
با صمیمیت برخورد کنید
خیرخواه وعاشق مردم باشید.
استدلالی باشید
رقابت وحسادت نکنید
تمام این کارهارا فقط برای خدا انجام دهید
هیچ کس برای من نبود و نموند. هر کسی تا خودش خواست بود و موند. چون خودش خواست بود و موند. من این وسط یه بهانه بودم و این بودن و موندن موقت هم چیزی بود برا بریدن بهانه های من. 
دیگه هیچ کس رو راه نمیدم. هیچ کس رو... 
قلبم از شدت غصه درد میکنه. خیلی دل خونم. خیلی از همه آدما ناراحتم. همه ی همشون. بدون استثناء... 
حالم بده و اینجا موقتا تعطیله. این موقتا شاید یه ساعت بشه شاید یک سال شاید یک عمر...
+ دلم برای دلم میسوزه... :(
دل به شکل غریبی در تنگنای حوادث دست و پا می زند .از تو چه پنهان حال و هوای دل  مثال ابر تیره است . گرفته و در بند کشیده  .نکند تردید  به رگ و پی زده است .    آفت  تردید ، وقتی به بافت افکارت رسوخ می کند، بند بند وجودت را می سوزاند . از یک طرف تصویر یک لبخند، از فرسنگ ها فاصله سو سو می زند و از سوی دیگر تردیدِ بود و نبود ی که جزء اثباتِ نیستی نبود . 
اکنون دل برای بودنش برای پذیرفتنش ، بهانه می خواهد .شوق زیستن کجاست ؟ 
چشم ها وقتی به دنبال یک نگاه می
عید = باز گشت
فطر = طبیعت؛ خلقت اولیه
عید فطر = بازگشت به طبیعت اولیه = بازگشت به تنظیمات کارخانه
امام علی علیه السلام:
«انّ ادنی ما للصائمین و الصائمات ان ینادیهم ملک فی آخر یوم من شهر رمضان ابشروا عباداللَّه فقد غفرلکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تکونون فی ما تستأنفون»
براستی کمترین پاداش مردان و زنان روزه‌دار این است که فرشته‌ای در آخرین روز ماه رمضان آنها را ندا دهد: بشارت باد بر شما ای بندگان خدا! که گناهان سابق شما به تحقیق آمرزیده شد،
 ابن فضال در حدیثی مرفوعی که سند انرابمعصوم رسانده حدیث کند که خدابوعزوجل بعیسی ع فرمود ای عیسی مرا در خاطرخود یاد کن تا من نیز تورا بیاد ارم ومرا در میان مردمان یاد کنگتا من نیز تو را در میان جمعی بهتر از جمع ادمیان یعنی فرشتگان یاد کنم ای عیسی دلت را برایمن نرم کن ودر تنهاییها بسیار مرا یاد کن وبدان که شادیمن باینستکه برای من تواضع کنی ودر بارهزنده دل باش و مرده دل و افسرده مباش  شرح مجلسی ره در اینکه نفس در این حدیث معنای ان جیست  وجوهی نقل
نه رسم دیر و نه آئین کعبه میدانی
ندانمت چه کسی ، کافری ، مسلمانی
بمال و جاه چه نازی ، که شخص نمرودی
بخورد و خواب چه سازی که نفس حیوانی
تمیز نیک و بد از هم نکردنت سهل است
بلاست اینکه تو بد نیک و نیک بد دانی
درین جهان ز تو حیوان بجٰان خود مانده
که ره بسی است ز تو تا جهٰان انسانی
بغیر انسان هر چیز گویمت شادی
بغیر آدم هر چیز خوانمت آنی
چه جانور کنمت نام مانده‌ام حیران
بهیچ جانوری غیر خود نمیمانی
چه لازم است مدارا د گر به دشمن و دوست
کنون که گشت رضی کش
درست وسط مکالمه ای که با دوستم داشتم 
و می گفتم که من برای پیاده روی  دوست دارم یکسره برم و همون مسیر رو برگردم
نه اینکه تو پارک هی چند دور بزنم یه مسیری رو. اصلا به خاطر همینه که چند وقتی
بی بهانه و با بهانه دوست دارم برم جاده سلامتی توچال، ذهنم من رو نگه داشت رو 
حرفی که زدم.
ترس از تکرار در من من رو از همه ی پارک های اطراف خونه تا جاده سلامتی وامی رهاند.
تکرارگریزی انرژی بیشتر از اونی که باید، ازم نگیره؟!!!
 
مزار (به معنی زیارتگاه) ریشه در اعتقادات دینی ما ایرانیان دارد که در ایران پیش از اسلام نیز به نامهای دیگری وجود داشته است. بجز حرم امامان معصوم علیهم السلام، که کعبه عشق و ارادت شیعیان است، مکان های دیگری نیز به عنوان مزار شناخته می شود که محل دفن امامزادگان و دیگر بزرگان دین است و یا ممکن است نشانه ای از آنان داشته باشد، مانند قدمگاه حضرت امام رضا (ع) در نیشابور که نشان حضور و استقرار ایشان در آن مکان است. در مجموع مزارها بهانه ای است برای عش
شفای درد بی درمانمان باش
صفای عزم سرگردانمان باش
خدا ای شوق بی پایان هستی
صدای نظم بر ایمانمان باش
 
همی در دل خدایی هست با عزت
همی حاصل چرایی نیست با محنت
که محنت های امریکاست شیطانی
همی شر خو مرامی هست با خفت
 
 
خداوند شفای هر درد است،از بزرگترین درد ها نا آگاهی و تحویل گرفتن شرایط از تحمیل و مکر است.خداوند در قرآن با همه سخن می گوید:هدایت از گمراهی مشخص شده.قد تبین الرشد من الغی فقد استمسک بالعروۀ الوثقی.....
نا آگاهی سبب شده برخی شیعه را مته
شفای درد بی درمانمان باش
       صفای عزم سرگردانمان باش
خدا ای شوق بی پایان هستی
      صدای نظم بر ایمانمان باش
 
همی در دل خدایی هست با عزت
      همی حاصل چرایی نیست با محنت
که محنت های امریکاست شیطانی
      همی شر خو مرامی هست با خفت
 
 
خداوند شفای هر درد است،از بزرگترین درد ها نا آگاهی و تحویل گرفتن شرایط از تحمیل و مکر است.خداوند در قرآن با همه سخن می گوید:هدایت از گمراهی مشخص شده.قد تبین الرشد من الغی فقد استمسک بالعروۀ الوثقی.....
نا آگاه
این مطلب را از دست ندهید: با این ذکر از آتش جهنم در امان بمانید!

آیا مقصود از در‌های دوزخ، همان طبقات جهنم است؟
ممکن است درهاى جهنم به معناى درهایى باشد که بر حسب اعمال انسان‌ها تنظیم شده است و هر گروهى را به تناسب عمل خود به دوزخ می‌برند، همان‌گونه که درهاى بهشت نیز چنین است؛ لذا یکى از درهاى آن «باب المجاهدین» نام دارد، و در کلام امام على (ع) نیز آمده است: «إِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّة»؛ جهاد درى از درهاى بهشت است.
دربا
﷽، کرونا؛ رسوایی دین یا علم؟
 ✍ به قلم حجت‌الاسلام دکتر قربانی مقدم @shobhe_shenasiشیوع ویروس کرونا در این روزها بهانه‌ای شده تا دین ستیزان نهادها و نمادهای دینی را مورد هجمه قرار دهند، چرا؟ نمی دانم! بله عده‌ای همواره دنبال بهانه می‌گردند تا عقده گشایی کنند اما این حد از هجمه و حمله و آن هم به بهانه‌ی یک بیماری وارداتی کمی بیش از "یه کم عجیب" به نظر می‌رسد. 
درست است که یکی از نقاط آغازین شیوع این بیماری در ایران قم بوده است و درست است که به همی
 
 ولنتاین بهانه ای ست برای کسانی که دنیایشان خالی از شاملو و فروغ است
  نه برای من که هر روز خدا بهانه می تراشم تا از حادثه ی چشمانت شعر بگویم
  نه برای من که مُهر دوست داشتن ات درتمام صفحات تقویم ام حک شده است
 
 
 
  علی سلطانی
عاطفه طیّه (مصاحبه کننده) این بیت ه ا سایه (هوشنگ ابتهاج) را می خواند :
من اندُه خویش را ندانم
این گریۀ بی بهانه از تست
استاد گریۀ بی بهانه چه حالیه؟
ه ا سایه ( سکوتی عمیق می کند...) یه وقتهایی هست که آدم نمی دونه چه مرگشه واقعا. خیلی چیز عجیب و غریبیه . یه زمانی شما علت مشخصی برای گریه دارین ؛ از یکی جدا افتادین، مصیبتی بهتون رو کرده، ولی یه وقتی شما ظاهرا چیزتون نیست ولی در واقع هست ولی شما نمی دونین چیه. گریۀ بی بهانه ایم حالت گمیه که آدم گاهی وقته
برای تمام شب‌ها.
این را دیشب توی نوشته‌هام نوشتم و زیرش همه چیز خالی ماند. دیدی بعضی بغض‌ها چنان در گلویت می‌ماند که هیچ حرفی را نمی‌توانی بزنی و این‌ همه‌ هم نداشتنت را بهانه می‌آوری؟ این من بودم و این چند روز.
در این میان، یخ زده و منتظر و پاییز زده به تمام این چند روز فکر می‌کنم و به لحظه‌هایی که پاییز بودند و گذاشتم محو شوند. این گذاشتن چه‌قدر ملال‌انگیز است. فراموش کردن. فراموش. بهانه کردن. بهانه.
لحظه‌‌هایی‌ش یادم ههستست. دستت. نق
آسمان وعده رنگین کمان داد اما امروز بعدازظهر که زمان وفا به وعده رسیده، نباریدن ابرهای سیاه را بهانه می کند! پنجره چند روز پیش زمزمه کرد برایم اگر مقابلش به ایستم خواهم یافت دوست های زیادی اما چند روز از وعده اش می گذرد، با لبخند نگاه نمی کنم بهانه می کند! مدام وعده و سپس بهانه، خسته کننده است...
خسته ام از انتظار های که در پایان نرسیدن است. خسته ام از امیدهای که در آخر سقوط است. پس تصمیم را گرفتم. یک شب که خورشید در حال بلعیدن تاریکی بود. کیفی که
اخذ سود 12% برای وام یک میلیونی که برای معیشت مردم پرداخت می شود شائبه های جدی "ربا" را در پی دارد. 
قرآن کریم: "ربا جنگ با خداست.
رسول خدا(ص): یا على ربا هفتاد جزء است آسان‌ترین جزءاش مانند آن است که کسى با مادر خودش در خانه کعبه عمل جنسى انجام دهد یا على یک درهم ربا از هفتاد زنا که شخص با محرم خود در بیت‌اللَّه الحرام (خانه کعبه) بجا آورد بزرگ‌تر است.(الخصال جلد 2 صفحه 705)
امام صادق علیه السلام: یک درهم ربا نزد خداوند سنگین‌تر است از هفتاد بار زنا ک
مختصری از زندگانى‌ حضرت‌ على‌ ( ع‌ )



حضرت‌على‌ ( ع‌ ) نخستین‌ فرزند خانواده‌ هاشمى‌ است‌
که‌ پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم‌اند . پدرش‌ ابوطالب‌ فرزند
عبدالمطلب‌ فرزند هاشم‌ بن‌ عبدمناف‌ است‌ و مادر او فاطمه‌ دختر اسد فرزند
هاشم‌ بن‌ عبدمناف‌ مى‌باشد . خاندان‌ هاشمى‌ از لحاخ‌ فضائل‌ اخلاقى‌ و
صفات‌ عالیه‌ انسانى‌ در قبیله‌ قریش‌ و این‌ طایفه‌ در طوایف‌ عرب‌ ،
زبانزد خاص‌ و عام‌ بوده‌است‌ . فتوت‌ ، مروت
«١٤١»تِلْکَ‌ أُمَّةٌ‌ قَدْ خَلَتْ‌ لَها ما کَسَبَتْ‌ وَ لَکُمْ‌ ما کَسَبْتُمْ‌ وَ لا تُسْئَلُونَ‌ عَمّا کانُوا یَعْمَلُونَ‌ 
(به هر حال)آن امّت بگذشت،آنچه آنان بدست آوردند براى خودشان است و آنچه شما بدست آوردید براى خودتان است و شما از آنچه آنان کرده‌اند،سؤال نخواهید شد. 
پیام‌ها: 
١-در کسب خوشبختى،تکیه به گذشتگان و تاریخ پدران،چاره‌ساز نیست. «لَها ما کَسَبَتْ‌ وَ لَکُمْ‌ ما کَسَبْتُمْ‌» 
گیرم پدر تو بود فاضل  از فضل پدر،تو را
به جهت درخواست طلاب و اساتید محترم شرکت کننده در کارگاه های مهارت بیان تفسیر، ان شاء الله در تابستان امسال، مطالبی را پیرامون مهارتهای بیان تفسیر خدمتتان ارائه خواهیم کرد.
مطالبی پیرامون
ـ شناسه سوره ها شامل:
       ـ نام سوره و وجه تسمیه
       ـ مکی ومدنی بودن سوره
      ـ جایگاه سوره در ترتیب نزول
      ـ جایگاه سوره در مصحف
     ـ تعداد آیات سوره
ـ توصیف  سوره
    ـ مقصود (غرض) سوره
    ـ محتوای اجمالی سوره
    ـ ارتباط سوره ها
    ـ گام های تحول
عارفان بیشتر از آنکه به شریعت بپردازند با طریقت سر و کار دارند. یعنی معتقدند برای رسیدن به وصال حضرت حق حتما نیاز نیست تا مسلمانی خشک و بدون انعطاف باشی، همین که طریقت زندگی را بدانی برای معشوق یا همان حضرت حق کافی است. نیاز نیست تا تمام واجبات و‌مستحبات را بجا بیاوری،‌همین که واجبات را سبک‌نشماری و بجای ادای مستحبات به خدمت خلق بپردازی، جامعه ای که در آن زندگی میکنی را اصلاح کنی برای قرابت به خدای متعال راه زیادی را پیموده ای. 
به قولی: 
ع
همان اول که بعضی ها فهمیدند می خواهم در حمایت از ابراهیم این تیتر را انتخاب کنم از در نصیحت وارد شدند که بت و بتخانه، بت شکنی را در پی دارد و این گونه سخن گفتن شاید معنای تهدید برای تابوهای قدرت را به همراه داشته باشد، بد می شود برای ابراهیم برارپور و به حضرات بَر می خورد، شاید خوششان نیاید و ...
اما
ابراهیم آمده است که بت بشکند و آتشی که برایش به پا کنند گلستان خواهد شد به اذن الله.
به هر کس که می خواهد بر بخورد، به خودش یا دامادش یا خواهرزاده و س
پیغمبر صلالله علیه واله فرمود هر که را خوش اید که چون من زندگی  کند و چون من بمیرد ودر بهشتی که خدا مرا وعده داده در آید و شبا خه ایکه پروردگارم بدست قدرت خودکاشته دست آویز د باید علی بن ابیطالب  وجانسینانش را اطاعت کند زیرا آنها شما را آنها شما را بهیچ در گمراهی در نیاورد واز هیچ در هدایت خارج نکنند شما بایشان یاد ندهید که آنها از شما داناترند من از پروردگارم خواستم که میان آنها و قرآن جدایی نیندازد تا سر حوض بر من وارد شوید اینچنین دو انگشت 
به جهت درخواست طلاب و اساتید محترم شرکت کننده در کارگاه های مهارت بیان تفسیر، ان شاء الله به مرور مطالبی را پیرامون مهارتهای بیان تفسیر خدمتتان ارائه خواهیم کرد. این مطالب را در موضوع مهارت های بیان تفسیر ملاحظه بفرمایید.
مطالبی پیرامون
ـ شناسه سوره ها شامل:
       ـ نام سوره و وجه تسمیه
       ـ مکی ومدنی بودن سوره
      ـ جایگاه سوره در ترتیب نزول
      ـ جایگاه سوره در مصحف
     ـ تعداد آیات سوره
ـ توصیف  سوره
    ـ مقصود (غرض) سوره
    ـ محتوای

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها