نتایج جستجو برای عبارت :

شکفتن گلی از شکوفه های استعداد دخترک . ای جان

آینه  در این هفته شاهد شکفتنی بود و مواج و خروشان از این شکفتن
چون اینه دارد خود شوق وصل و  تماشا
چگونه برون اید تا در آغوش گیرد لیلی را
شکفتنی در راستای گل زندگی
که خود جای بسی مجال است
که خواهم گفت در ادامه
و ترس از ان دارم که بیان عین انچه دیده است موجبات افشای راز اینه باشد و فراهم اور شاید ملالتی برای دخترش
چه کند 
پس میگوید در هاله ای از تفکر که بداند میبیند اینه و این شوق انقدر زیاد هست که نادیده بگیر برخی ملاحضات انرا
راه همنشینی با ملائک:
بهاره و فصل شکفتن گلها ، وقتی درختان شکوفه می کنند پروانه ها و زنبور های عسل و پرندگان نغمه خوان رو میارن طرف شکوفه های درختان. برای همنشینی با ملائک و همچنین محبوب قلب ها شدن باید سخاوتمند بود و از خود بینی به در آمد. باید از زمین فاصله گرفت و به آسمان اوج برداشت باید شکفت و خوشبو شد تا خود به خود ، فرشتگان زیبای الهی به قلبت نازل شوند. تا خشک باشی و بی حرکت پروانه های رحمت خدا به سراغت نخواهد آمد.
http://ziarani1.blog.ir/
پره از نداشته هاش
پره از تجربه هایی که باید جلوشو میگرفت
اون پره از هم اتاقی ای که پیشنهاد میده 
پره از دوستی که پشتشو خالی کرده 
پره از دویدن و نرسیدن به ارامشی که مدتها دنبالش گشته
اون پر شده از حساسیت هایی که هربار سعی کرد بهش اهمیت نده بدتر شد 
دخترک پره از حس تنهایی تو جمع
پره از مسخره شدن
پره از درک نشدن فهمیده نشدن
اون یه بغض بزرگ داره خفش میکنه 
دخترک خستست از نقش بازی کردن 
گاهی دلش میخواد نقش قوی هارو بازی نکنه 
بی تفاوت از کنار گرگا
به نام خالق بی‌همتا
بانو لابه‌لای برگ‌های بهاری به انتظار شکفتن مانده و انتظار را زمانی طولانی به دوش 
کشیده بود. انتظاری جان‌فرسا اما در عین حال شیرین، شیرینی که زمان به نتیجه نشستنش 
در فراسوی ذهنش به شکل رویایی بکر به تصویر درمیامد.
باد بهاری موهای شبق رنگش را به رقص درآورده بود و حسی لذت‌بخش وجودش را در 
عین انتظاری بی‌صبرانه پر کرده بود. 
انتظار برای شکفتن و متولد شدن موجود دوست‌داشتنی وجودش، موجودی که مانند شکوفه
پربار و عطر
روزی "فرانتس کافکا" نویسنده مشهور چک تبار، در حال قدم زدن در پارک ، چشمش به دختر بچه‌ای افتاد که داشت گریه می کرد. کافکا جلو می‌رود و علت گریه ی دخترک را جویا می شود .دخترک همانطور که گریه می کرد پاسخ می‌دهد : " عروسکم گم شده ... "کافکا با حالتی کلافه پاسخ می‌دهد : " امان از این حواس پرت ... گم نشده ، رفته مسافرت ! "دخترک دست از گریه می‌کشد و بهت زده می‌پرسد : " از کجا می‌دونی ؟! "کافکا هم می گوید : " برات نامه نوشته و اون نامه پیش منه ... "دخترک ذوق زده از
رفته بویدم دستشویی با دخترک تو دستشویی فشار اب زیاد شد ناراحت شد منو زد دستش خورد تو چشمم
منم برا اینکه بفهمه نباید این کارو بکنه چشممو گرفتم و دیگه باهاش حرف نزدم
از دستشویی اومدیم بیردن یه دستمال کاغذی و چسب برداشتم و روی چشمم زدم
مامانم پرسید چی شده
دخترک گفت نمیتونه حرف بزنه
مامانم پرسید چرا رفتید دستشویی چی شده چرا مامانت چشمش رو بسته
دخترک: مامانم حواسش نبود چشماش ندید رفت خورد تو دیوار حالا چشمش درد میکنه روش رو بسته
ما:
دانلود آهنگ رضا شیری دخترک
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * دخترک * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , رضا شیری باشید.
دانلود آهنگ رضا شیری به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Reza Shiri called Dokhtarak With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه رضا شیری به نام دخترک
شب شده بازم تا صبح به فکرتمدیوونم یکم که نمیشه بهت بگم بدون شک میخوامتشب به سر رسید سر ایستگاه جدیدقلبم باز تپید ولی دلت بازم ندید دخت
منو دخترک توی اتاق خوابیده بودیم ؛ در واقع دخترک خواب بود من دراز کشیده بودم اما بیدار بودم . باز هم زمین لرزید، من ترسیدم و دامادک رو صدا کردم . بیدار شد و گفت آماده شو من میرم ماشین رو ببرم بیرون . زلزله که تموم شده بود اما من مثل بید میلرزیدم. تند تند چند تا وسیله برای دخترک برداشتم پیچیدمش توی پتو و پریدم بیرون ...حقیقتا این سری به نسبت سری پیش کمتر لرزیدیم منتها من خیلی ترسیدم . ترسیدم از اینکه نکنه سر دخترک بلایی بیاد و وقتی برگشتیم خونه حسا
خیلی شاکی بود
میگفت این برف وقت نشناس، شکوفه های گیلاسمو ازم گرفت، حالا باید یه سال دیگه وایسم تا ببینم درختم گیلاساش چه شکلی هستن!
درکش میکنم
آخه یه سالم تگرگ شکوفه های خرمالوی منو ازم گرفت
شکوفه های صورتیِ جوندارِ خرمالومو
همه رو ریخت رو زمین تو باغچه
تگرگِ وقت نشناس
 
بهار را خوش است شکوفه ارغوان را خوش است  به یاد یار در ان شکوه سرخوشت دل دیار دردمند که کودکی گره به پای رنج خود ز رنگ رخ پریده شور کودکان کار را نشسته پیر مادری ز بهر لقمه نان خود  ز ان  سکوت دختران لال و لب دل شکسته را چگونه وا شود  به من بگو ...      شکوفه ،  ارغوان      در این جهان دردمند   چگونه خوش کنم  
   بهار را خوش است     شکوفه ارغوان را خوش است      خالقی (عرفان)
 
 
وقتی که دستهای دخترک را گرفت اندامش را به لرزه واداشت. لحظه ای با دودلی سرش را بالا گرفت و به او خیره شد. و آنطور خیره خیره نگاه کردن، با آن چشمهای درشت و اشک آلود. اما دوباره سرش را پایین انداخت.
پسرک میخواست رگهای دختر را به دندان بکشد و خون درونش را مزه کند. میخواست تمام استخوان های دخترک را در آغوشش خرد کند. 
بعد هم دخترک همانطور که سرش را پایین گرفته بود گفت: خداروشکر که مسواک میزنه. حداقل دندون هاش سالمه...
وقتی صحبت از شکوفه های گیلاس می‌شه همه به ژاپن فکر می‌کنن، اما شهر بُن برای خودش فستیوال بهاری شکوفه ‏های گیلاس داره که معمولا در ماه آوریل برگزار می‌شه. خیابان ‏Heerstrasse‏ که به خیابان شکوفه های گیلاس مشهوره، ‏تو این فصل پر از شکوفه های صورتی و زیبا می‌شه که صحنه ای شگفت انگیز رو تو این خیابون خلق می‌کنه.
‏ ‏ ‏‏ 
شما کدوم رو ترجیح می‌دید؟ آلمان یا ژاپن؟
اخذ ویزای شینگن و اقامت آلمان، تضمینی و قانونی با ما، توسط تیمی مجرب و حرفه ای، با ب
پیام نوروز این است دوست داشته باشید و زندگی کنید ، زمان همیشه از آن شما نیست . . .
اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می آورد پس نوروزتان مبارک که سالتان را سرشار از عشق کند . . .
سلام به قاصدکهای خبر رسان که محکوم به خبرند و سلام به شقایقهایی که محکوم به عشقند و سلام به شکوفه هایی که با شکفتن خود خبر از بهار میدهند
نوروزتان مبارک و آرزوی سلامتی برای شما و خانواده محترمتان دارم.
پیروز و
فصل مهر فصل شکوفه ریزان گلبرگهای گل سرخ زندگی عالمانه و فرهیختگی برای همه جویندگان علم و دانش است فصل مهر فصل تندیس استمرار پایداری و استقامت برای جویندگی است.
چه شعف انگیز است نم نم بارش قطرات علم و دانش و طراوت نسیم روح انگیز  آن برای شکفتن غنچه های اندیشه ی انسانهای به انتظار نشسته در پگاه میلاد فصل علم و دانش چه زیباست فرارسیدن این فصل نورانی و حیات بخش که از گذشته های دور ، نیاکان ما با آمدنش ردای مباهات به تن می کردند و با نگاهی سرشار از
سلام دلم برات خیلی تنگ شده بود…
پسرک از شادی در پوست خود نمی‌گنجید …راست می‌گفت …خیلی وقت بود که ندیده بودش … دلش واسش یه ذره شده بود …تو چشای سیاهش زل زد همون چشهایی که وقتی ۱۵ سال بیشتر نداشت باعث شد تا پسرک عاشق شود و با تهدید و داد و عربده بالاخره کاری کرد که با هم دوست شدن …

دخترک نگاهی به ساعتش کرد و میون حر ف‌های پسرک پرید و گفت : من دیرم شده زودی باید برم خونه … همیشه همین جور بوده هر وقت دخترک پسرک رامی‌دید زود باید بر می‌گشت…
پ
دخترک پای چشم هایش سیاه برگشته بود، پلک هایش را به زحمت باز نگه داشته بود.
از من پرسید: رمان های روسی کجاست؟
راهنمایی اش کردم.
جنایت و مکافات را برداشت و گفت: هر کس جای من باشد، خودش را هم نمیتواند تحمل کند. بله! هر کس جای من بود همین کار را میکرد...
 
خیلی برایم عجیب بود. از مغازه که بیرون رفت، پسری به دنبالش دوید و شروع کرد قربان صدقه برود. سر دخترک را گرفت و روی شانه اش چنان محکم فشار داد که دخترک با تحکم فریاد زد: ولم کن بی ناموس بی پدر مادر!
 
میخ
دیشب که از خونه مامان با عصبانیت تمام برگشتم و داشتم حساب میکردم گذاشتن دخترک پیش مامان چه فایده ای میتونه داشته باشه و هر چی فکر می کردم به نتیجه ای نمیرسیدم و از طرفی فکر میکردم چطور به شوهر بگم این قضیه رو وارد خونه شدم که دیدم رو تخته وایت برد دخترک با ماژیک یه متن برامون نوشته به این مضمون که من و دخترک گل های بغ زندگیش هستیم و دوستمون داره و دورمون میگرده و فلان و آره و اینا
عصبانیت رو دادم پس ذهنم و شادی کل قلب و ذهنم  رو پر کرد 
ایده ش قر
قاضی حکم رو اعلام کرد: اعدام !!!!حضار اعتراض میکردن! اما دخترک که سرتا پا پر از ترس و لرز شده بود نمیتونست حرفی بزنه و حتی صدای دیگرانم نمیشنید!دخترک رو دستبند به دست بردن! داشت گریه میکرد! نمیخواست که شوهرشو بکشه اما ...هر شب کابوس میدید تا اینکه ...مسئول بند: بیا بیرون کتی! وقتشه!ترسی که وجود دخترک رو گرفته بود پاهاشو قفل کرده بود!جائی رو نمیدید! افکارش پر بود از صداهای مختلف!چشماشو باز کرد. دید که روی سکو ایستاده.قاضی: حرفی نداری اما دخترک حرفی ند
شکوفه‌های هلو رسته روی پیرهنت
دوباره صورتیِ صورتی‌ست باغ تنت
دوباره خواب مرا می‌برد که تا برسم
به روز صورتی‌ات ـ رنگ مهربان‌شدنت ـ
چه روزی آه چه روزی! که هر نسیم وزید
گلی سپرد به من پیش رنگ پیرهنت
چه روزی آه چه روزی! که هر پرنده رسید
نکی به پنجره زد پیشباز درزدنت
تو آمدی و بهار آمد و درخت هلو
شکوفه کرد دوباره به شوق آمدنت
درخت شکل تو بود و تو مثل آینه‌اش
شکوفه‌های هلو رسته روی پیرهنت
و از بهشت‌ترین شاخه روی گونه‌ی چپ
شکوفه‌ای زده بودی به
رو به روی آینه ایستاده بود و موهای بلندش را شانه میزد...خورشید از گوشه ی پنجره ی اتاق دستش را لای موهایش می کشید و نوازشش می کرد ... 
دخترک معصومانه می خندید ... 
انگار که عشقِ مادرانه ی خورشید در قلبش نفوذ کرده بود...
دخترک در آینه به چشمانش لبخند زد ...
هوا ابری شد ... 
طوفان شد ... 
بادِ وحشی زوزه کشان خودش را به شیشه ی پنجره ی اتاق می کوبید ... 
دخترک ترسید ... 
از جلوی آینه کنار رفت ... 
هنوز دستش به دستان ِ پنجره نرسیده بود که پرده های سفید اتاق به رقص د
مدرسه ی من تو مرکز استانه و محل زندگی من توی یکی از شهرهای استان در نتیجه من هرروز یه مسیر نیم ساعت چهل دقیقه ای رو برای رسیدن به مدرسه باید طی کنم 
توی مسیر همیشه ما از یه باغی رد میشیم که سه چهار متر جلو تر از اون باغ یه تک درختی وجود داره که همیشه اولین درختیه که شکوفه میده 
یجورایی میتونم بگم پیام اور بهاره 
امروز نگاهم بهش افتاد و دیدم که پر از شکوفه شده شکوفه های صورتی کمرنگ 
یهویی دیدم که نه جدی جدی داره بهار میشه 
چقدر زود میگذره !
دخترکی در تاریکی اتاق سرش را توی زانوهایش فرو برده بود و گریه می‌کرد. دخترک دیگری از در وارد شد. هاله‌های نور از شکاف باز شده در روی موهای مشکی کوتاه دخترک گریان ریختند. دخترک کوچک عروسکش را دوست داشت، دلش می‌خواست خودش مامان عروسکش باشد. دستش را روی موهای مشکی دخترک گریان کشید و عروسک کچلِ چاق را کنار دخترک گذاشت و گفت: «برای تو »
17 سال بعد ...
دخترک مو مشکی به دخترک کوچک پیام داد: «آقای ایکس چند ماهی است زن و بچه‌اش را رها کرده و رفته. نزدیک ع
دخترکی دو سیب در دست داشت مادرش گفت : یکی از سیب هاتو به من میدی ؟ 
دخترک یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید !سیمایش داد می زد که چقدر از دخترکش نا امید شدهاما دخترک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت : بیا مامان!این یکی شیرین تره!!!!!!
مادر خشکش زد ...چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود ...! 
هر قدر هم که با تجربه باشید ، قضاوت خود را به تاخیر بیاندازید و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد .....
هوا به شدت آفتابی بود، علی رغم علاقه م به هوای بارونی، متاسفانه تنها هوای ممکن و خوب واسه پیک نیک رفتنه. خب مشخصه که کل روز رو بیرون بودیم، کنار یه مزرعه گندم، کنار درخت پر از شکوفه سیب و زیر درخت بسک:/ (نمی دونم این چه اسمیه و واقعیه یا نه، برادری گفت ولی به شدت زیباست شکوفه هاش) 
یه گروه شش نفره بسیار بیمزه و نمکدون که فقط هرهر خندیدیم، برنامه ادابازی دانلود کردیم و برای هر اجرا کلی جیغ و داد زدیم، فکر می کردم تو پانتومیم هیچ استعدادی ندارم ول
 
عطر شکوفه سنجد 
طبع گرم و تند✅ بدون مواد نگهدارنده✅ خلوص بالا
✅ خواص: ▫️ کاهنده فشار روانی▫️ افزایش شادابی▫️ نشاط▫️ آرامش روانی▫️ افزایش قوه باه بانوان
گل اعجاب انگیز سنجد اولین گیاه کشف شده ای است که دارای ژن جذابیت می باشد.افزایش و تحریک فوق العاده قوه باه (اشتهای جنسی) در بانواناستعمال این عطر برای بانوان مجرد توصیه نمیشود (عطر شکوفه سنجد)
 
 لینک کانال محصولات فروشگاه رمان در پیام رسان ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/277479424C02bb116a12
برنامه ماه گرفت
گوشیم را دادم دستش بهش گفتم ازم عکس بگیر حرف نزن و جلو هم نیا وقتی دارم سخنرانی میکنم، گفت کاش منم میتونستم سخنرانی کنم کنم گفتم بزرگ بشی میکنی
این عکس گرفتن و حرف نزدن و.... چندبار تکرار کردم ک حتما عمل کنه
رفتم برا سخنرانی ... تمام شد. برگشتیم خونه
خودش و باباش تعریف کردند ک دوتا دختر نشسته بودند پشت دخترک و داشتند حرف میزدند، دخترک برمیگرده بهشون میگه ببینید این مامان منه داره سخنرانی میکنه، وقتی داره سخنرانی میکنه حرف نزنید
دارم موهاشو میبندم میگه شبیه پسرا شدم میگم نه بعدم تو خب موهات کوتاهخودشو لووس میکنه میگه ماماااان اگر میخای من خوشحال بشم برو موهای بچه ی مائده رو بکن بیا بده به منمیپرسم بچش کیهمیخام ببینم درست میگه یا نهمیگه حلما دیگه همون ک موهاش اونجوریه (مدتهاست حرفی از ایشون زده نشده)
 
حرف داشتیم میزدیم ک مامانم گفت من دو تا بچه دارمدخترک با بغض رومیکنه ب من میگه : مامااان مامان جون میگه دوتا بچه دارهمن: خب چیشدهدخترک : مامان جون؛ تورو حساب نکردههههه
دو سال پیش، عید غدیر از درب یک مسجدی داشتیم می آمدیم بیرون، که مامانم با همکار قدیمیش روبرو شد. من و مامانم بودیم و اون خانوم و دخترش.
من زیرکانه رفتم جلو و گوش وایستادم.
مادرم شروع کرد احوال پرسی کردن، دخترک گفت رتبه کنکورش شده زیر دویست و می خواد بره دانشگاه فرهنگیان.
مامانم همونجا دعواش کرد، گفت برو حقوق بخون و بشو به خانوم وکیل خوب، حیف تو نیست با این رتبه می خوای معلم بشی؟
من همون جا تو دلم مامانم رو دعوا کردم، گفتم اجازه بده دخترک کارشو ب
عروسک دختر کوچک به مهمان گفت:میخوای عروسکهامو ببینی؟مهمان با مهربانی جواب داد:بله.دخترک دوید و همه ی عروسکهاشو آورد،بعضی از انها خیلی بانمک بودن دربین انها...یک عروسک باربی هم بود.مهمان از دخترک پرسید:کدومشونو بیشتر از همه دوست داری؟... و پیش خودش فکر کرد:حتما” باربی.اما خیلی تعجب کرد وقتی که دید.دخترک به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم.نداشت اشاره کرد و گفت:اینو بیشتر از همه دوست دارم.مهمان با کنجکاوی،پرسید:این که زیاد خوشگل نیست!دخترک جواب د
دخترک در بهترین دانشگاه کشور پزشکی میخونه...جایی که خیلیا آرزوش رو دارن و منم یک زمانی داشتم...عکسی گذاشته بود از دست بیماری که بخیه اش زده و نوشته بود با این دستها میتونستم نقاشی بکشم اما دست هام رو هدر دادم...
دخترک به زودی فارغ التحصیل میشه و غریبه و آشنا بهش غبطه میخورن اما معتقده دست هاش رو هدر داده...چه توصیف قشنگی کرده...تمام این مدت به حرفش فکر میکردم...
 
مواظب باشید دست هاتون رو هدر ندید...
وظیفه دانش‌آموزان، تنها فراگیری معلومات کتاب‌ها و محتوای علمی درس‌ها نیست، بلکه توجه به رشد شخصیت، شکوفا ساختن استعدادهای نهفته، تقویت روحیه خودباوری از وظایف آنان است.
 
دانش‌آموزان ایران اسلامی می‌توانند هم زمان با تحصیل، بذر باور را در زمین بارور دل‌ها بیافشانند و نهال ایمان را در بوستان جان خود بنشانند تا پس از فراغت از تحصیل شاهد شکفتن شکوفه صداقت بر شاخسار وجودشان باشند.
اگرچه دانش‌آموزان قسمت کوچکی از عظمت و اقتدار کشور ایرا
دختربا ناز به خداگفت:
چطور زیبا می آفرینی ام و انتظار داری خود را برای همگان نکنم؟
خدا گفت:زیبای من!تو را فقط برای خودم آفریدم
دخترک،پشت چشمی نازک کرد و گفت:خدا که بخل نمی ورزد،بگذار آزاد باشم
*خدا چادر را به دخترک هدیه داد*
دخترک با بغض گفت:با این؟اینطور که محدودترم.اصلا می خواهی زندانی ام کنی؟یعنی اسیر این چادر مشکی شوم ؟؟؟؟
خدا قاطع جواب داد:بدون چادر،اسیر نگاه های آلوده خواهی شد...هر چیز قیمتی را که در دسترس همه نمی گذارند.تو جواهری
دخترک ب
دختربا ناز به خداگفت:
چطور زیبا می آفرینی ام و انتظار داری خود را برای همگان نمایان نکنم؟
خدا گفت:زیبای من!تو را فقط برای خودم آفریدم
دخترک،پشت چشمی نازک کرد و گفت:خدا که بخل نمی ورزد،بگذار آزاد باشم
*خدا چادر را به دخترک هدیه داد*
دخترک با بغض گفت:با این؟اینطور که محدودترم.اصلا می خواهی زندانی ام کنی؟یعنی اسیر این چادر مشکی شوم ؟؟؟؟
خدا قاطع جواب داد:بدون چادر،اسیر نگاه های آلوده خواهی شد...هر چیز قیمتی را که در دسترس همه نمی گذارند.تو جواهری
در دلم انتظار گشایشی است
از جنس انتظاری که دخترک توی گور برای رسول آخرالزمان میکشید
دخترک نه نفسش گرمتر از خاک سرد است
و نه عقل انتظار دارد
فقط میخواهد زندگی کند
و عاشق شود
و زندگی کند
و عاشق باشد
در دلم انتظار گشایشی است
همینقدر معصوم 
همانقدر تاریک..
چشمان وق زده و مرغوارش را به دیوار دوخته بود...درحالی که با انگشتانش روی میز ضرب گرفته بود مدام تکرار میکرد :برای چی بود!؟همه ی این کارا واسه چی بود؟؟!...غروب آفتاب بود...دقیقا همان زمانی که تیغ تاریکی سر خورشید را از تنش جدا می کرد...ایستاد و صندلی را عقب کشید...داشت در نور خون آلود خورشید ذوب میشد...برق ساتن آبی رنگ و مشمئز کننده لباس آن زنک چشمش را سوراخ کرده بود...دیگر در اتاقش نبود...و چقدر از آبی متنفر بود...دخترک میرقصید و کف پاهایش از سیاهی ذاتش
دختربا نازبه خداگفت:
چطور زیبا می آفرینی ام و انتظار داری خود را برای همگان نکنم؟
خدا گفت:زیبای من!تو را فقط برای خودم آفریدم
دخترک،پشت چشمی نازک کرد و گفت:خدا که بخل نمی ورزد،بگذار آزاد باشم
*خدا چادر را به دخترک هدیه داد*
دخترک با بغض گفت:با این؟اینطور که محدودترم.اصلا می خواهی زندانی ام کنی؟یعنی اسیر این چادر مشکی شوم ؟؟؟؟
خدا قاطع جواب داد:بدون چادر،اسیر نگاه های آلوده خواهی شد...هر چیز قیمتی را که در دسترس همه نمی گذارند.تو جواهری
دخترک ب
بوریس جانسون برای جذب استعداد های برتر و نخبگان جهان اعم از دانشمندان محققان و ریاضی دانان از راه اندازی نظام جدید مهاجرتی در دوره پسا برگزیت با عنوان ویزا استعداد های جهانی با هدف تسهیل صدور ویزا برای نخبگان جهان و کشاندن آنها به انگلیس خبر داد .گروه خدمات مسافرتی و جهانگردی اورانوس
در میان نوشته هایم دخترکی پیداست، با انبوهی از درد و گلایه ها.
دخترکی که آنگونه هم که فکر میکند ،زندگی سخت نیست، فقط تحمل و صبر میخواهد،تلاش و جان کندن میخواهد رسیدن به هدف.
به خصوص هدفی که والا و بزرگ باشد.........
دلم برای دخترک میسوزد،دخترکی که هنوز اول راه است و از بدی ها و سختی های دنیا چیزی ندیده ،این گونه غمگین و ناامید است.وای به حال................
 
دخترک اومد از جوب بپره، خورد زمین
زدم بغل ببینم کمک نمی‌خواد که بلند شد و راه افتاد
یه وانت هم که این صحنه رو دید، زد بغل و پیاده شد
اما راننده‌ی سرویسش که خانوم هم بود از جاش تکون نخورد
بعد اینکه راه افتاد متوجه شدم ماشینه سرنشین داره
وگرنه یه چیزی بهش می‌گفتم که هم نونش بشه، هم آبش
بی‌انصاف سنگ‌دل!
خلاصه صبح اول صبحی یه ضد حال خوردم
حاج منصور راست می‌گفت:
تمام بچه‌ها حاضر بودن شهید بشن، اما یه دختربچه زمین نخوره
صلی‌الله علیک یا اباعبدا
قطره های باران ، آرام ، خود را به شیشه پنجره می کوبند و محکم به زمین می نشینند . صدای هیاهو و خنده قطره ها ، فضای حیاط کوچکمان را پر کرده . دوست دارم بهار را با تمامی زیبایی هایش ، اردیبهشت خیال انگیز و پر شور ، درختان پر شکوفه...........
چه بویی دارد شکوفه های درخت به .
بهار همیشه خاطره درخت کوچک بادامی که سال ها پیش در مسیر دبستانمان  بود را در خاطرم تداعی می کند . شکوفه که می داد ، دوان دوان از شیب تند کوچه ای ، که درخت بادام در انتهای آن قرار داشت بال
دنبال عکسای اتلیه ای دخترک میگردم از یکسالگی به بعدشهرچی میگردم  تو پوشه ها نیستسرچ کلی میکنم .jpgعکس سالهای قبل از سال تقریبا 91 هست سفرها عیدها عروسی هاهمه عکسی هست غیر عکس دخترک خندم میگیره "عههه اینارم اورد خخخ"ازش میگذرم. دنبال عکسای دخترکمهارد رو سرچ میکنم. بازهم "عههه اینا" رو میارهعکس دخترک نیستلب تاب سرچ میکنم بازهم "عهههه اینا" رو میارهبازهم عکس دخترک نیست و پیدا نشدوسوسه میشم شانسی چندتایی از "اینا" رو باز میکنمیه حس عجیبیه نمیتونم
دختربا نازبه خداگفت:
چطور زیبا می آفرینی ام و انتظار داری خود را برای همگان نکنم؟
خدا گفت:زیبای من!تو را فقط برای خودم آفریدم
دخترک،پشت چشمی نازک کرد و گفت:خدا که بخل نمی ورزد،بگذار آزاد باشم
*خدا چادر را به دخترک هدیه داد*
دخترک با بغض گفت:با این؟اینطور که محدودترم.اصلا می خواهی زندانی ام کنی؟یعنی اسیر این چادر مشکی شوم ؟؟؟؟
خدا قاطع جواب داد:بدون چادر،اسیر نگاه های آلوده خواهی شد...هر چیز قیمتی را که در دسترس همه نمی گذارند.تو جواهری
دخترک ب
عشق هم راز غریبی ست در این  ظلمت شب
مرگ غمناک شکوفهز تگرگ،
خواهش کاهن یک معبد دوراز  کلیسای همان نزدیکی!
دزد راوحشت از بیداری!
بیمِ  ماریاز آلودگی طعمه به سم
روزِ وارونه که شب را ماند !
به کجا می رسدمخواب و خیال؟ 
به کجا می بردم دزد دریایی وجدان هرشب؟!
به کجا می کِشدم ؟!خوابِ آلودهِ به سنگینی سرب
آفرین  باد  به گلدسته مسجد که مرا کرد بیدارزخواب غم دوشین غریب
     #پروین_اسحاقی
جهت خواندن اشعارم به این آدرس سر بزنید parvin58.blog.ir
#مجالس+
#دیوارنوشتهای من
#قیصر امین پور
 
چشم ها پرسش بی پاسخ حیرانی‌ها
دستها تشنه‌ی تقسیم فراوانی‌ها
با گل زخم سر راه تو آذین بستیم
داغهای دل ما ، جای چراغانی‌ها
حالیا دست کریم تو برای دل ماسرپناهی است در این بی سر و سامانی‌ها
وقت آن شد که به گل حکم شکفتن بدهیای سرانگشت تو آغاز گل افشانی‌ها
فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسیدفصل تقسیم غزل ها و غزلخوانی‌ها
سایه‌ی امن کسای تو مرا بر سر بستا پناهم دهد از وحشت عریانی‌ها
چشم تو لایحه‌ی روشن آغا
دانلود آهنگ بهزاد پکس به نام دخترک گریه کن
Download Music From Behzad Pax - Dokhtarak Gerye Kon
 
دانلود آهنگ بهزاد پکس به نام دخترک گریه کن
دانلود آهنگ بهزاد پکس به نام دخترک گریه کن با دو کیفیت 128 و 320
برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه کنید...
ادامه مطلب
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری نهم *
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس کلیک فرمایید.










 
کانال مکتب ساعی





لطفا جهت درج نظر روی عکس زیر کیلک فرمایید. 




مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۹ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری هشتم *
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس کلیک فرمایید.










 
کانال مکتب ساعی





لطفا جهت درج نظر روی عکس زیر کیلک فرمایید. 




مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۹ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری هفتم *
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس کلیک فرمایید.








 
کانال مکتب ساعی





لطفا جهت درج نظر روی عکس زیر کیلک فرمایید. 




مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۹ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری ششم *
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس کلیک فرمایید.









 
کانال مکتب ساعی





لطفا جهت درج نظر روی عکس زیر کیلک فرمایید. 





مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۹ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری پنجم *
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس کلیک فرمایید.








 
کانال مکتب ساعی





لطفا جهت درج نظر روی عکس زیر کیلک فرمایید. 





مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۹ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری چهارم*
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس کلیک فرمایید.








 
کانال مکتب ساعی





لطفا جهت درج نظر روی لینک زیر کیلک فرمایید. 



مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۹ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش
۱۵ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری دوم *
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس کلیک فرمایید.


لطفا جهت درج نظر روی لینک زیر کیلک فرمایید. 




 







کانال مکتب ساعی




مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۹ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش
۱۵ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری سوم*
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس کلیک فرمایید.










 
کانال مکتب ساعی





لطفا جهت درج نظر روی لینک زیر کیلک فرمایید. 



مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۹ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری دهم *
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس زیر کلیک فرمایید.








 
کانال مکتب ساعی





لطفا جهت درج نظر روی عکس زیر کیلک فرمایید. 




مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۹ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
ه
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان 1399-1400
ششم به هفتم
نهم به دهم
 
* سری پانزدهم*
 
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس زیر کلیک فرمایید.
 
 
 
 
 
 

لطفا جهت دریافت پاسخنامه به کانال مکتب ساعی مراجعه فرمایید.
 
 
کانال مکتب ساعی
 
 
 
 
 
 
 
لطفا جهت درج نظر روی عکس زیر کیلک فرمایید. 
 
 

 
 
 
 
 
 
مطالب مشابه به این پست :
 
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تس
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری دوازدهم *
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس زیر کلیک فرمایید.





لطفا جهت دریافت پاسخنامه به کانال مکتب ساعی مراجعه فرمایید.
 
کانال مکتب ساعی





لطفا جهت درج نظر روی عکس زیر کیلک فرمایید. 




مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ (
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری یازدهم *
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس زیر کلیک فرمایید.





لطفا جهت دریافت پاسخنامه به کانال مکتب ساعی مراجعه فرمایید.
 
کانال مکتب ساعی





لطفا جهت درج نظر روی عکس زیر کیلک فرمایید. 




مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ ( ۱
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری چهاردهم *
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس زیر کلیک فرمایید.





لطفا جهت دریافت پاسخنامه به کانال مکتب ساعی مراجعه فرمایید.
 
کانال مکتب ساعی





لطفا جهت درج نظر روی عکس زیر کیلک فرمایید. 






مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ (
داستان جشن تولد دخترک ما از اینجا شروع می‌شود که وقتی برای درمان دندان درد خود به درمانگاه ارتش مراجعه می‌کند آن قدر مورد سیل محبت دکتر قرار می‌گیرد که او را به جشن تولد ساده‌ای که مادرش، تنها پناهگاهش، برایش تدارک دیده بود دعوت می‌کند. دکتر هم برایش سنگ تمام می‌گذارد و با هماهنگی فرماندهش و همکاری رفقایش جشن تولد مفصلی در سالن تئاتر شهرستان پلدختر‌[١] برگزار می‌کند و دل و جان دخترک را صفا می‌دهد.١. قسمت شرقی شهرستان #پلدختر از سیل در ا
بسم الله الرحمن الرحیم
کودکان باغچه هایی از امیدندکـه از شکوفه های انار لبریز اسـتهر کودک گلدانی اسـت کـهاز زیباترین گل های خوشبومنازل رابه نزدیک ترین بهارها گره زده اسـت ****** اگر کودک نبودنه پدر معنا داشتنه هیچ مادری بهشتی می شداگر کودکان نبودندشکوفه های زندگی بـه بهار نمی رسیدندو خانواده بی مفهوم ترین واژه ای می شدکـه در لغت نامه ها می شد پیدا کنی
بعد از سه روز چنبره زدن در اتاق،به اصرار ماه بانو از خانه بیرون زدم.رسیده بودم به چهارراهی که زمانی بچه بودم در آنجا حمامی بود به نام شکوفه،برای همین به چهارراه شکوفه معروف بود،الان که حمام تخریب شده نمیدانم اسم چهارراه چی شد،در هرحال چهارراه شکوفه منتظر سبز شدنِ چراغ عابر بودم و به محض اینکه سبز شد قدم در خیابان گذاشتم و پرایدی مثل میگ میگ از جلوی من رد شد،درست در چند قدمی ام با تیبای نگون بخت تصادف کرد و جیغ بنفش من در خیابان طنین انداز شد.
شکوفه های بهارنارنج رو سه بار بجوشونید،هر بار هفت تا هشت دقیقه بعداز هربار جوشوندن آبکش کنید وبلافاصله توآب سردبریزید(این آب سرد باعث میشه بعدا درحین پخت مربا، شکوفه ها جمع نشه و صاف بمونه) و در هربار جوشوندن،دو ق آبلیمو هم بهش اضافه کنید.

ادامه مطلب
۱۵ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری اول *
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس کلیک فرمایید.


لطفا جهت درج نظر روی لینک زیر کیلک فرمایید. 



لطفا جهت دریافت پاسخنامه به کانال مکتب ساعی مراجعه فرمایید.
 
کانال مکتب ساعی




مطالب مشابه به این پست :
هوش و استعداد ۱۳ ( تجسم فضایی گسترده ی مکعب ها )
هوش و استعداد ۱۲ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۱ ( ۱۰ تست استعداد تحلیلی )
هوش و استعداد ۱۰ ( ۱۰ تست استعداد تح
دخترکِ نوپا با پدرش آمده بودند پارک. بابای پُرحوصله‌اش، بی هیچ حرفی، پشتِ سَرِ «پنگوئن خانم» راه می‌رفت و هوایش را داشت. دخترک قدم که تند کرد، یکهو تِلِپ، خورد زمین! همان مدلی، چهار دست و پا که افتاده بود، مانده بود! بابا سریع آمد، بلندش کرد، تابی بهش داد و آرام گذاشتش زمین، روی پاهایش. کوچولو، تعادلش را که به دست آورد، لبخندی زد و راه افتاد! همین قضیه سه-چهار بار دیگر هم تکرار شد، که یک باره دخترک خودش را پرت کرد روی زمین!! بابا که فهمیده بود
 
مربای بهار نارنج یکی از لطیف‌ترین و مطبوع‌ترین مرباهاست که باید در پخت آن دقت بیشتری به کار برد تا نتیجه مطلوب بدست آورید.
مواد لازم
250 گرم شکوفه بهار نارنج
500 گرم شکر
2 پیمانه آب برای تهیه شهد
¼ قاشق چایخوری آبلیمو
دستور العمل‌
شکوفه‌های بهار نارنج را چندین مرتبه با آب سرد بشویید تا گرد و خاک آن گرفته شود.
شکوفه‌ها را در ظرف مناسبی بریزید و به همراه آب به مدت 0 تا 15 دقیقه بجوشانید تا تلخی آن از بین برود.
پس از جوشیدن، آن‌ها را آبکش کرده
«سکانس اول»یک روز دو رفیق دانشجو، توی سالن دانشگاه نشسته بودند که دختری از کنارشان گذشت. پسرک اولی رو به رفیقش کرد و گفت مدتی است که دل به آن دخترک چادرپوش بسته است. پسرک دومی سرش را برگرداند و دخترک را سر تا به پا پایید و چیز زیادی نگفت. انگار آدم دیگری شده بود. انگار آفتاب ته دلش خاموش می‌شد و شیطان تنش را پر می‌کرد. دیگر صدای رفیقش را نمی‌شنید. چیزی در تمام ذهنش تکرار می‌شد: « عشق اگر عشق است، چرا برای من نباشد؟». پسرک برخواست و از رفیقش دور
پاورپوینت (اسلاید) مدیریت استعداد
دانلود پاورپوینت ارائه کلاسی کارشناسی ارشد رشته مدیریت با موضوع مدیریت استعداد، در حجم 23 اسلاید، مدیریت استعداد شامل مجموعه کاملی از فرایندها برای شناسایی ، به کارگیری و مدیریت افراد به منظور اجرای موفقیت آمیز استراتژی کسب و کار مورد نیاز است.
رمان : توله گرگژانر : تخیلی، تراژدی، عاشقانهنویسنده : *SHAKIBAgh*لحن : ادبیاز زبان: سوم شخص و اول شخصخلاصه :باید گشت به دنبال کسی که، بتواند عمرش را جاودانه سازد...تا دخترک بتواند با عشق او، با گرگینه‌های هم‌خونش مبارزه کند!باید گشت...دنبال مردی خون‌خوار... خون‌آشامی که با او یکی شود.هرچند که دشمن‌اند!رازی سر به مُهر که زندگی دخترک را احاطه کرده!آیا می‌توان چشم به روی تمام دشمنی‌ها بست و عاشق شد؟با ما همراه باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم
دور زندگی می کنیم، از همه ی خانواده
دیشب وقتی پدربزرگ و مامان جون و خاله هات داشتن با دخترک خداحافظی می کردن.
می گفت منم میخوام بیام گچساران
بهش می گفتن مامان نمیاد ها!
می گفت چرا میاد
شب که توی گهواره تکونش می ئادم باهام اتمام حجت می کرد که من فردا می خوام با پدر بزرگ و مامان جون و مامان ع برم گچساران
صبح بعد از نماز صبح راه افتادن همه و رفتن
دخترک توی گهواره خواااب...
چقدر ئل مامان جون و پدربزرگ نرفته براش تنگ شده بود
چقد
بسم الله الرحمن الرحیم
دور زندگی می کنیم، از همه ی خانواده
دیشب وقتی پدربزرگ و مامان جون و خاله هات داشتن با دخترک خداحافظی می کردن.
می گفت منم میخوام بیام گچساران
بهش می گفتن مامان نمیاد ها!
می گفت چرا میاد
شب که توی گهواره تکونش می ئادم باهام اتمام حجت می کرد که من فردا می خوام با پدر بزرگ و مامان جون و مامان ع برم گچساران
صبح بعد از نماز صبح راه افتادن همه و رفتن
دخترک توی گهواره خواااب...
چقدر ئل مامان جون و پدربزرگ نرفته براش تنگ شده بود
چقد
 
مردی که همسرش را از دست داده بود، دختر سه ساله اش را بسیار دوست میداشت. دخترک به بیماری سختی مبتلا شد، پدر به هر دری زد تا کودک سلامتی‌اش را دوباره به دست آورد هرچه پول داشت برای درمان او خرج کرد ولی بیماری جان دخترک را گرفت و او مرد. پدر در خانه‌اش را بست و گوشه گیر شد. با هیچکس صحبت نمی‌کرد و سرکار نمیرفت. دوستان و آشنایانش خیلی سعی کردند تا او را به زندگی عادی برگردانند ولی موفق نشدند.شبی پدر رویای عجیبی دید. دید که در بهشت است و صف منظمی از
دخترکِ نوپا با پدرش آمده بودند پارک. بابای پُرحوصله‌اش، بی هیچ حرفی، پشتِ سَرِ «پنگوئن خانم» راه می‌رفت و هوایش را داشت. دخترک قدم که تند کرد، یکهو تِلِپ، خورد زمین! همان مدلی، چهار دست و پا که افتاده بود، مانده بود! بابا سریع آمد، بلندش کرد، تابی بهش داد و آرام گذاشتش زمین، روی پاهایش. کوچولو، تعادلش را که به دست آورد، لبخندی زد و راه افتاد! همین قضیه سه-چهار بار دیگر هم تکرار شد، که یک باره دخترک خودش را پرت کرد روی زمین!! بابا که فهمیده بود
بالاخره دخترک اینترن ارتوپدی شد و شبها دلم میخواد گوش باشم و چشم باشم و هوش و حواس،او از اُرتوپدی حرف بزنه و من بشنوم...
 
*کاش فاصله ی ما تا رویاهامون کوتاهتر بود...قلبم صبور نیست...
 
*آزمون اطفال دادم و توی یک جامعه ی آماری حدودا 300نفره،اولی را نفر هفدهم و دومی را چهل و دوم شدم...غُر میزدم از اینکه میتونستم بهتر بشم...دخترک رزیدنت رادیولوژی گفت درصدهات شبیه درصدهای اون موقع های من هستن....هاج و واج نگاهش کردم...یعنی چی میشه پایان این داستان?
 
*برای
چند روز پیش توی مترو نشسته بودم. این مکالمه را بین دخترک فال‌فروش و یک مسافر شنیدم:
- عمو! ببین من چی‌ میگم...
- من فال نمیخام...
- حالا ببین. با اون من مسابقه دارم. هر کی زودتر به یه فروشی برسه، باید ده تومن از اون یکی جایزه بگیره. من یه دونه دیگه باید بفروشم، وگرنه مجبورم ده تومن بهش بدم.
برگشتم و دخترک را نگاه کردم. پسرکی هم که داشت فال‌ و آدامس می‌فروخت، به نظر برادرش می‌رسید. 
با خودم فکر کردم چه ایده جالبی،
گاهی با رفقای همفکر و هم‌ایده و هم‌
مجمع خیرین فرهنگ فاطمی(شورای تعالی خانواده )  با همکاری سیمرغ طلایی برگزار می نماید :
*استعدادیابی کودک و نوجوان*
قابل توجه والدین عزیزی که دغدغه ی کشف استعداد و شناخت دقیق از فرزند خودشون رو دارند و دنبال راهکار هستند که بتونن بهترین مسیر رو برای پیشرفت بچه ها انتخاب کنند،
مزایای دوره:کشف استعداد و هوشمندی ارائه راهکارهای خلاقانه برای پرورش استعدادآموزش تکنیک های نوین برای پرورش استعداد آموزش به خانواده ایجاد بستر مناسب جهت انجام فعا
چند وقتیه که با معضل "من چرا هیچ استعدادی ندارم؟" رو به رو شدم. حس خیلی آزار دهنده ایه که فکر کنی در هیچ چیز استعداد نداری.
از وقتی که یادم میاد همینجوری بودم. یه دانش آموز شیطون و سر به هوا و درس نخون، اما بیست بگیر! که همه فکر میکنن خیلی خرخونه و دائم میپرسن "روزی چند ساعت درس میخونی؟ فلان درس رو چجوری میخونی که متوجه میشی؟" حالا بیا و ثابت کن که من درس نمیخونم. فلان درس رو هم خیلی معمولی میخونم! نمیدونم میشه اسم این آپشن (کم خون و بالا بگیر!) رو اس
دخترک با موهای ژولی پولی در را باز میکند و ارام آرام سمت تخت خواب برادرش حرکت میکند ...برادرش که یک پایش از پتو بیرون افتاده و با دهان باز خرناس های عجیب و غریب میکشد با تکان های دست های کوچک خواهرش آب دهانش را جمع میکند و منگ میپرسد...ها؟!؟چیه؟!
دخترک که سعی میکند بغضش را پنهان کند ... تن صدایش را در پایین ترین حد ممکن نگه میدارد :داداشی...و آهسته پیک نوروزی اش را از لای لباسش بیرون میکشد و تحویل برادرش میدهد...برادر که دارد دوباره به خواب میرود خو
پایه هفتمی ها و دهمی هاقابل توجه دانش آموزان متقاضی مدارس استعداد درخشان ثبت نام در آزمون ورودی پایه های هفتم و دهم مدارس استعدادهای درخشان آغاز شد‌. ⏳مهلت ثبت نام:از شنبه ۲۶ بهمن لغایت شنبه ۳ اسفند 98جهت دریافت اطلاعات بیشتر به اینستاگرام ما بروید @cofenet_itnet_pv
 
 
ی پسره خیلی خوشگل و خوش تیپ تو شبکه پویا دیدهمیگه مامانم من دلم میخاد با این ازدواج کنم
 
تلوزیون داشت ی کارتون نشون میداد من فقط صداشو میشنیدمیهو ی صدای بامزه اومد برگشتم نگاه کردم ی مار خیلی بزرگ بود با تهجب گفتم عه این مارهگفت اره ینی تو نمیفهمی تو ک بزرگی تو ک درس میخ نی ینی نمیفهمی این ماره منم میفهمم تو ک بزرگتری از منخودتو بیارتوی من تو جونم پوستم نامدمدندتدکدکلیپ های رقص میذاشتیم با هم میرقصیدیم ب ی کلیپی رسیدیم زن و شوهر باهم میر
مثل پنجره دلتنگ ، در انتظار باران
مثل آوای شباهنگ ، در باد های نالان
امشب دلم چه تنها در جنگ نور و تاریک
صبح امیدواری ، آید به سوی ایوان
فکرم بسی شکسته در سایه سار ظلمت
آیینه ی شکفتن ، پرواز وقت باران
دیوانگی چه زیباست در یاس های عاشق
در فکر این جنونم ، تا بوی وصل یاران
کسی اگر که آمد به کلبه ی خرابات 
به او بگو که عینک ، در یاد باد و باران 
 
شاعر:عینک
دخترک رویای پرواز داره
همش میگه میخام پرواز کنم برم تو آسمون بالا برم
دیروز اومده با صدای ناراحت و بغضی ک اجبارا میده تو صداش و قیافه ی ناراحت مظلوم میگه: دارم به علاقه مندی هام فکر میکنم
میگم علاقه مندی هات؟؟ یعنی چی
میگه: یعنی یاد اون روزی افتادم ک دستم در رفت و خیلی درد میگرفت؛ یاد اون روزی افتادم ک ساعت از بالای شومینه افتاد پایین خورد تو سرم
بعد همینجوری قیافه اش مظلومه
میگم آها اینا یعنی علاقه مندی هات میگه آره و منتظره بغلش کنم و ببوسمش
مثل پنجره دلتنگ ، در انتظار باران
مثل آوای شباهنگ ، در باد های نالان
امشب دلم چه تنها در جنگ نور و تاریک
صبح امیدواری ، آید به سوی ایوان
فکرم بسی شکسته در سایه سار ظلمت
آیینه ی شکفتن ، پرواز وقت باران
دیوانگی چه زیباست در یاس های عاشق
در فکر این جنونم ، تا بوی وصل یاران
کسی اگر که آمد به کلبه ی خرابات 
به او بگو که عیسی ، در یاد باد و باران 
 
شاعر:عیسی کیانی
  
حیاط خیس شده بود و کفی. اب و کف ی کمی ریخت روی پله هاما تو سالن نشسته بودیم ک دخترک موقع پایین اومدن از پله پاهاش لیز خورد و 3  4 تا پله لیز خورد پایین. سریع بلند شد و گریه دوید بالاولی دلش طاقت نیاورد و دوست داشت پیش من باشه برا همین سریع برگشت پایینباباش دعواش کرد ک چرا افتاده زمینچند دقیقه ای گذشت و اروم شداول بهم گفت مامان من ی کمی اب رو تاید ریختم روی موکت ک موکت رو بشورم ک کمک شما بکنم و تاید توی پله ها نریختم اصلا من نمیدونم چجور اب و کف او
مردی که همسرش را از دست داده بود، دختر سه ساله اش را بسیار دوست میداشت . دخترک به بیماری سختی مبتلا شد ، پدر به هر دری زد تا کودک سلامتی‌اش را دوباره به دست آورد هرچه پول داشت برای درمان او خرج کرد ولی بیماری جان دخترک را گرفت و او مرد. پدر در خانه‌اش را بست و گوشه گیر شد. با هیچکس صحبت نمی‌کرد و سرکار نمیرفj.
برای مشاهده و خواندن ادامه این داستان لطفا کلیک کنید:
 
کلیک کنید
  دریای بزرگ خواب وحشتناکی دید و با عصبانیت از خواب پرید آن روز زیاد سرحال نبود و مدام با موج‌هایش به  کشتی‌ها می‌کوبید . دلش می‌خواست فریاد بلندی سر بدهد پس دهانش را باز کرد تا فریاد بکشد که ناگهان یک کشتی که همان موقع از جلوی دهان دریا می‌گذشت افتاد در شکم دریا و کشتی های دیگر هم ترسیدند و به سرعت ازمسیر دهانه دریا دور شدند و به ساحل رفتند در ساحل دختر کوچولو منتظر پدرش بود وقتی همه کشتی‌ها برگشتند و پدرش نیامد خبر غرق شدن کشتی که پدرش م
آسمان به طرز عجیبی سفید و طلایی بود.اشعه های طلایی خورشید اخرین نفس هاى خودش را میکشیدند که به خانه برگشتیم.
تغییرات از زمان رفتنمان،محسوس بود و به غایت دلبر.
درخت بهِ باغچه،شکوفه های سفید داده بود.میوه ى نارنجی کامکوات و آلوچه های سبزِ کوچک از روی درخت هایشان،به من چشمک میزدند.
غنچه های رنگى و بسته ى باغچه باز شده بودند.
مشغول بلیعدن اینهمه لطافت با چشمانم بودم که گربه کوچکِ حیاط به استقبالم امد و خودش را زیر پایم لوس کرد و میومیو سر داد..
شک
مردی دو دختر داشت یکی را به یک کشاورز ودیگری را به یک کوزه گر شوهر داد. چندی بعد همسرش به او گفت : ای مرد سری به دخترانت بزن واحوال آنها را جویا بشو.
مرد نیز اول به خانه کشاوز رفت وجویای احوال شد، دخترک گفت که زمین را شخم کرده وبذر پاشیده ایم اگر باران ببارد خیلی خوبست اما اگر نبارد بدبختیم.
مرد به خانه کوزه گر رفت ، دخترک گفت کوزها را ساخته ایم ودر آفتاب چیده ایم اگر باران ببارد بدبختیم و اگر نبارد خوبست.
مرد به خانه خود برگشت همسرش از اوضاع پرسی
از بهار نارنج عرق تهیه می‌شود که طبیعتی گرم دارد. این عرق اشتهاآوری قوی بوده و برای رفع ضعف اعصاب، غم و افسردگی مفید است؛ همچنین نشاط آور است و در تسکین ناراحتی‌های سینه و تپش قلب نیز موثر است.
مداومت در مصرف بهار نارنج برای رفع بزرگی طحال مفید است و چنانچه به همراه آب کرفس مصرف شود برای استخراج سنگ‌های کلیه و مثانه و خرد کردن آن‌ها بسیار موثر است. مصرف این عرق هنگام بروز ناراحتی به افراد مبتلا به بیماری غش توصیه می‌شود.
 
مواد لازم
250 گر
#برای_ابد
دیروز
روز خوشی بود
از شکوفه ها، 
ترانه بر می خواست
نسیم مدام می وزید
و بالای صخره ها،
باران، نم نم در گوش ردیفی از نرگس های نو رس آواز می خواند...
با آخرین روزهای سرد،
خبر دیدار،
بر قلب های خسته ما،
پیام های عاشقانه بهار را،
صدای رودخانه  می آورد!
دیروز،
روز خوشی بود
از شکوفه ها، 
ترانه بر می خواست
نسیم مدام می وزید
من بی خیال حرف های سرد مردمان بیهوده،
انگار گل سکوت را می توانستم بچینم از دامن کوه!
مثل یک اتفاق ساده 
کاش می شد درون قلب
مشخصات و قیمت مانتو دو تیکه زنانه طرح شکوفه
مانتو دو تیکه زنانه طرح شکوفه متشکل از 1 عدد پیراهن طرح دار آستین حلقه ای قابل پوشیدن از زیر و یک عدد رویه ی نسبتا نازک از روی آن می باشد که اندازه قد آستین های آن سه ربع است.
این لباس زنانه با داشتن جنس نخی سبک بسیار مناسب استفاده در فصل های بهار و تابستان خواهد بود و به عنوان یک لباس مجلسی شیک زنانه برای استفاده در انواع مجالس و مراسم خاص نیز بسیار پرکاربرد می باشد و با سبک منحصر بفرد خود جلوه ی زیب
دخترک اومد از جوب بپره، خورد زمین
زدم بغل ببینم کمک نمی‌خواد که بلند شد و راه افتاد
یه وانت هم که این صحنه رو دید، زد بغل و پیاده شد
اما راننده‌ی سرویسش که خانوم هم بود از جاش تکون نخورد
بعد اینکه راه افتاد متوجه شدم ماشینه سرنشین داره
وگرنه یه چیزی بهش می‌گفتم که هم نونش بشه، هم آبش
بی‌انصاف سنگ‌دل!
خلاصه صبح اول صبحی یه ضد حال خوردم
حاج منصور راست می‌گفت:
«تمام بچه‌ها حاضر بودن شهید بشن، اما یه دختربچه زمین نخوره»
صلی‌الله علیک یا اباعب
 
نحوه استعداد یابی و شکوفایی آن
اگر به دنبال مقالات آموزشی به روز میگردید قبل از همه با بگوییم که مقالات به‌روز و کاربردی برای افزایش سطح دانش شما ارائه میشوند.همواره فرصت های شغلی پیش رویمان قرار میگیرند و ما هیچ اطلاعاتی اولیه ای در مورد کار نداریم آموزش مقدمه هر چیزیی است هرجا که فکر کنید به آموزش نیازی ندارید همان جا نقطه شکست و ایست شما است.هرکسی استعدادی در زمینه های مختلف امکان است داشته باشید بستگی به گرایش دارد،استعداد ها زمانی
یک:
دنیا پر از رنج است
با این حال
درختان گیلاس شکوفه می‌دهند
ایسا
دو)
غمگینم. برای گلستان زیبا که چند تا دوست عزیز دارم اونجا... برای شیراز که شهر دوم منه و از آزرده شدن در و دیوارش آزرده میشم... برای لرستان که نه دوستی دارم اونجا و نه تعلقی... برای خوزستان... دزفول... آذربایجان... برای وطنم غمگینم...
وقتی یه بلای طبیعی یا مشکل برای هموطن‌ها رخ میده عمیقن ناراحت میشم. بخشیش به‌خاطر خود اون مشکل و غم هموطن‌ها و بخش دیگرش به‌خاطر اینکه کاری ازم برنمی
 که پاش شکسته بود و توی خونه مونده بود.از اینکه خونه نشین شده بود ونمی تونست راه بره کلافه شده بود .تصمیم گرفت به پارک بره تاحال وهواش عوض بشه .
 
وقتی روی نیمکت پارک نشست ،چشمش به دختری که د و پاش فلج بود وروی نیمکت روبرو نشسته بود افتاد .از مادرش که اونو به پارک برده بود خواست تا روی اون نیمکت کنار اون دختر بشینه.
 
وقتی نشست سلام کرد وسر صحبت رو با اون باز کرد.با حالتی اندهناک وگلایه مند گفت، خیلی سخته که دیگران راه می رن وما نمی تونیم. دختری که
غنچه با دل گرفته گفت:
"زندگی،
لب ز خنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است."
 
گل به خنده گفت:
"زندگی شکفتن است
با زبان سبز، راز گفتن است."
گفت و گوی غنچه و گل از درون باغچه
باز هم به گوش می رسد...
تو چه فکر می کنی؟
راستی کدام یک درست گفته اند؟
 
قیصر امین پور
من را دوست داشته باش؛در امتدادِ زمان،از شکوفه بارانِ درخت هاتا عرق ریزانِ گل هااز خش خشِ زرد و نارنجی ها زیرِ قدم هایِ دخترکان عاشقتا نفس هایِ گرم پسرک رویِ دستهایِ از سرما قرمز شده معشوقش...من را دوست داشته باش؛اندک و فراوانش مهم نیست،من را در گذران فصل هاهمچون روزِ اول دوست داشته باش...با هر بوسه ؛حسی شبیه اولین بوسه را تویِ رگهایت حس کنو با هر بار دیدنمبازفکر کنکه معشوقت حتمااز جایی جز زمین آمده...من را دوست داشته باش؛در امتدادِ شبهایِ طول
حلقه سفارش داده!!!!
میفهمین چی میگم?حلقهههه!!!
به دخترک گفته خودم از این یکی خوشم میاد ولی کسی که میخواد اینو دستش کنه جراحه و باید مدام از دستش در بیاره واسه عمل ممکنه اذیت بشه بخاطر همین اون رینگ ساده منطقی تره حالا بنظر تو که خودت دختری کدوم بهتره?
دخترک از همه جا بی خبر بهم میگفت سهیل هم پرید و دختره جراحه و فلان و گفته کریسمس امسال هم میام ایران و حتما دختره هم با خودش میاره!!....من?نشستم فقط تو سر خودم میزنم...
بهش پیام دادم که هروقت تونستی زنگ
هنوز نوشتنم نمیاد..نمیدونم قراره چی بنویسم اما گاهی صفحه وبلاگ رو باز میکنم که به رفقا سر بزنم و میبینم که چقدر دور افتادم از فضای نوشتن...
راستش توی این اوضاع شیر تو شیر مملکتمون و تنهایی های روز و شب من با دخترک، اومدن یه مهمون که چنتا وجه اشتراک باهاش داشته باشی از نعمتای بزرگیه که نمیشه وسعتش رو ذکر کرد...
بعد مدتها دیوان حافظ و اشعار فاضل رو تورقی کردیم با حضرت دوست... و چه بغضی در گلو خفه میشد از یادآوری دوران شیرین نوجوانی ام...
 دورانی که د
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری دوازدهم *
 
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس زیر کلیک فرمایید.
 
 
 
 
 
 

لطفا جهت دریافت پاسخنامه به کانال مکتب ساعی مراجعه فرمایید.
 
 
کانال مکتب ساعی
 
 
 
 
 
 
 
لطفا جهت درج نظر روی عکس زیر کیلک فرمایید. 
 
 

 

 
 
مکتب ساعی برگزار می کند:
 
آزمون آنلاین شبیه سازی شده ی آزمون تیزهوشان ششم به هفتم (شماره 1) در روز یکشنبه 11 اسفند برگزار خواهد شد.
این آزمون شام
۱۰ تست استعداد تحلیلی 
جهت آمادگی در آزمون تیزهوشان ۹۸ -۹۹
ششم به هفتم
نهم به دهم
* سری یازدهم *
 
لطفا جهت دانلود فایل روی عکس زیر کلیک فرمایید.
 
 
 
 
 
 

لطفا جهت دریافت پاسخنامه به کانال مکتب ساعی مراجعه فرمایید.
 
 
کانال مکتب ساعی
 
 
 
 

 
 
مکتب ساعی برگزار می کند:
 
آزمون آنلاین شبیه سازی شده ی آزمون تیزهوشان ششم به هفتم (شماره 1) در روز یکشنبه 11 اسفند برگزار خواهد شد.
این آزمون شامل سوالات هوش با محتوای زیر می باشد:
هوش کلامی
هوش تصوی
The
little girl doll told the guest, "Do you want to see your bride?" The
guest replied kindly, "Yes. Lady ran and brought all his dolls, some of
them very cute among them ..."There
was a Barbie doll. She asked the girl what they loved most of all ...
and thought to herself: Barbie, sure. But she was very surprised when
she saw. Grabbing a piece of doll that was a hand. He
said: "I love it most of all." Curiously, he asked: "It's not too
beautiful!" The little girl replied: "If I do not like her, I do not
have any other icons to play with her and love her, Breaking down ...
قرار گاه مردمی آتش به اختیار زاوه هم زمان با ایام الله دهه فجر و پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی جشن شکوفه های انقلاب را در دومرحله دبستان ابتدایی دوره اول و دوم با همکاری اداره آموزش و پرورش زاوه و پرسنل آموزشگاه ها برگزار کرد.
اندوهی که از اعماق تفکر سرچشمه نگیرد، اندوه نیست، عزای باطل و بی اعتباری به خاطر سرکوب شدن امیال فردی است؛ و انسان متفکری که گهگاه گرفتار اندوه نشود، علیل و ناقص است؛ دور از دریا، دور از توفان، دور از پرواز، دور از "شکفتن روح" است....
اما تفکر، همان گونه که اندوه می آفریند، در دوام مثبت خویش، پلی خواهد ساخت میان جزیره و جماعت، میان فرد و خلق، میان امروز و فردا؛ پلی به سوی شادمانی روح....
اندوهی که از اعماق تفکر سرچشمه نگیرد، اندوه نیست، عزای باطل و بی اعتباری به خاطر سرکوب شدن امیال فردی است؛ و انسان متفکری که گهگاه گرفتار اندوه نشود، علیل و ناقص است؛ دور از دریا، دور از توفان، دور از پرواز، دور از "شکفتن روح" است....
اما تفکر، همان گونه که اندوه می آفریند، در دوام مثبت خویش، پلی خواهد ساخت میان جزیره و جماعت، میان فرد و خلق، میان امروز و فردا؛ پلی به سوی شادمانی روح....
 
« خانوم بودن » خوب است اما گاهی « دخترک » درونت را زنده کن .گاهی اوقات بلند بلند بخند .اصلا دوچرخه سواری کن .چه عیبی دارد ؛ اگر دلت خواست لی لی بازی کنی ، آواز بخوانی .عروسکت را بغل کن موهایش را بباف .این قدر ما را در بند و زنجیر سن و سال مان نکنید .هر گاه دلمان صورتی خواست چه عیبی دارد در هر سنی صورتی بپوشیم ؟
مردم عزیز من ، می شود لطفا کمی کمتر قضاوت کنید ؟این دل خوشی ها خیلی ساده اند .با قضاوت های مان ، ساده ترین دل خوشی ها را از هم دریغ نکنیم .ما

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها