نتایج جستجو برای عبارت :

تصادف

در
تصادف عصر چهارشنبه (۲۹ خرداد) در روستای زاغه همدان راننده خوردوی کشنده ماک با سرعت از
کوچه‌های این روستا در حرکت بود که با یک پسر بچه ۱۲ ساله که مشغول
بازی با دوستانش بود برخورد کرد.
پسر بچه در دم فوت کرد و علت این تصادف بی توجهی راننده خودرو و سرعت غیر مجاز بود.
سرهنگ عزیزی رییس پلیس راه استان همدان با اعلام این خبر گفت: از ابتدای امسال در این روستا ۲ مورد تصادف منجر به فوت و ۴ مورد تصادف جرحی داشته ایم که در همه آن‌ها رعایت نکردن سرعت مجا
خواب دیدن یک تصادف ، دلالت بر گناه توهین آمیز دارد که در آن به طور ناخودآگاه خود را مجازات می کنید. شاید شما به کاری که انجام داده اید افتخار نکنید. از طرف دیگر ، حادثه ممکن است نمادی از خطایی یا اشتباهی باشد که شما مرتکب شده اید. رویاهای تصادف همچنین نمایانگر ترس شما از بودن در یک تصادف جسمی واقعی است. ممکن است به سادگی از گرفتن پشت فرمان عصبی شوید. یا رویا در تلاش است تا شما را از برخی حادثه هشدار دهد.
ادامه مطلب
اگر در حالی که گراهینامه ندارید تصادف کنید و این تصادف منجر به فوت طرف مثابل شود علاوه بر پرداخت دیه به حداکثر دو سال حبس محکوم خواهید شد.
در این تصادفات حتی اگر گواهینامه داشته باشید علاوه بر دیه 6 ماه تا 2 سال حبس را در پی خواهد داشت.
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی
از برنامه سازان شبکه من و تو در خواست میکنم مستندهایی ساخته و درآن به این پرسشها پاسخ دهند
چرا ده دوربین مداربسته محل تصادف پرنسس دایانا هنگام تصادف خاموش بودند؟؟
چرا راننده فیات که با پرنسس دایانا تصادف کرد از ماموران اطلاعاتی انگلستان بود؟
 
امروز بعد تصادف تمام چیز‌هایی که تو این مدت تلاش کردم یادم بره باز یادم اومد، من بعد تصادف تمام صحنه های تصادف اومد جلو چشمام تمام صدا ها، صدای شکستن شیشه، صدای له شدن ماشین، روزهایی که بیمارستان بودم همشون یادم اومد
وقتی افسر رفت و نشستم تو ماشین برای چند لحظه همه چیزو فراموش کردم هیچ چیز یادم نمیومد خیلی حال بدی بود خیلی شرایط روحی ترسناکی داشتم، قبل این که برسم خونه اینقد صدای له شدن ماشین و شیشه و تصادف تو سرم پیچید که بالا اوردم
پنج شنب
شکستگی بر اثر تصادف 
شکستگی شدید ساق پا باز بر اثر تصادف که یک جوان موتور سوار که آسیب شدیدی دیده بود با تکنیک الیزاروف درمان شد، تیم جراحی ما نادرترین جراحی هارا انجام می‌دهد، با متخصصین و کارشناسان آموزش دیده در روسیه و اتریش_ آدرس مطب تهرانسر بلوار اصلی مجتمع سهند طبقه4 واحد 410 _ تلفنهای تماس 09382624034 و 02144563178 _ سایت Www.baharteb.blog.ir 
اینستاگرام _@bahartebkaran 
داشتم فکر میکردم که چه تعطیلات خوب و کم حاشیه ای بود و همزمان یک سایت خبری رو باز کردم. تیتر یکش این بود:  هشت عضو خانواده در یک تصادف کشته شدند.
ظاهرا من بی خبر بودم یا مسیری که آمدم، نرمال بود
ظاهرا زیاد سفر می رویم همه ما هموطنان، فرهنگ سفر و گردشگری هم امیدوارم بیاد
زمانی که خودرو در یک نقطه متمرکز دچار تصادف شدید شود (مثل برخورد با دکلهای مخابرات).
تغییر شکلهایی که تدریجی هستند ( مثل برخورد از پشت به کامیون در حال حرکت).
در تصادفاتی که ضربه و تغییر شکل خودرو در نواحی متعدد و پس از برخوردهای مکرر صورت می گیرد.
 اگر خودرو چند بار پی در پی تصادف کند و کیسه هوا فعال شود، در تصادفات بعدی کیسه هوا عمل نمی کند. کیسه های هوایی پس از هر بار عمل کردن، خالی شده و منقبض می شوند
خسارت تصادف‌های جاده‌ای ایران "معادل پنج درصد تولید ناخالص ملی (GNP) است".
تیمور حسینی، رئیس پلیس راه کشور می‌گوید: "معادل پنج درصد از تولید ناخالص ملی، سالانه در تصادف‌ها از بین می رود."
این به معنای سالانه ٢٢ میلیارد دلار خسارت است.
در سال گذشته بیش از ١٧ هزار نفر در تصادفات رانندگی ایران کشته شدند.
رئیس پلیس راه کشور گفته ۹۰ درصد از تصادف‌ها به دلیل "عامل انسانی" رخ داده‌اند. اما آیا سزا و تاوان یک اشتباه راننده مانند خستگی و خواب آلودگی، ب
شکستگی شدید فمور بر اثر تصادف در مرد 38ساله از تهران که در محل شکستگی قبلی و قدیمی این اتفاق افتاد که با تکنیک الیزاروف درمان شد.
آدرس مطب _تهرانسر بلوار اصلی مجتمع سهند طبقه4 واحد 410
⚪تلفنهای تماس 09382624034 و 02144563178
سایت Www.baharteb.blog.ir
⚫⚪ Instagram @bahartebkaran
 
✅ @bahartebkaran
 
اینک در تقاطع های روستای محمدآباد و قشلاق داودآباد قرچک، روستاهای باغخواص، قلعه بلند و محمدآباد عرب های ورامین و نیز تقاطع روستای اسلام آباد به پیشوا ایستگاه سوزن بانی نصب شده که هنگام عبور قطار در مسیر عبور خودروها مانع قرار می‌دهد تا قطار بدون برخورد با خودروهای عبوری به مسیر خود ادامه دهد.
 
به‌گزارش اقتصادنیوز، تصادف در محل سوزن‌بانی ورامین در جنوب شرق پایتخت به روستای باغخواص رخ داد؛ سوزن‌بانی را گذاشته‌اند برای جلوگیری از تص
اصلا کلاسش به اینه که آدم یا تصادف نکنه یا وقتی‌ام می‌کنه با اتوبوس کنه. مزه‌شم به اینه که مقصر خودت باشی. حالا ببینید واکنش اعضای خانواده رو:
همسر: فدایِ سرت؛ خودت که چیزیت نشده؟
معصومه سادات: واقعا که! چرا ماشینِ مامانو از ریخت و قیافه انداختی بابا؟
مهدیار: خخخخخ بابا رانندگی بلد نیست؛ دیگه نمی‌زارم رانندگی کنی
✍ پ.ن: انقدام بد نیست رانندگی‌م! ولی کلا وقتی آدم حالش ناخوشه نباید لجبازی کنه و پشت فرمون بشینه. در نهایت اتوبوس هیچ‌چیش نش
به گزارش خبرهای فوری پلدشت، سرهنگ علیرضا اسماعیل نژاد گفت: این در حالی است که در مدت مشابه سال گذشته تنها سه نفر در این جاده ها جان باخته بودند.
وی از کاهش ۲۳ درصدی آمار تصادف های جرحی در جاده‌های ماکو خبر داد و افزود: سال گذشته ۱۷ نفر در جاده های این شهرستان مجروح شده بود که امسال به ۱۳ نفر کاهش یافت. 
وی ادامه داد: خودداری از سرعت و سبقت غیرمجاز یکی از مهمترین راهکارهای کاهش تصادف در جاده هاست که باید بیش از پیش مورد توجه رانندگان قرار گیرد ت
امدادونجات هلال‌احمر:
ساعت ٠١:٥٨ بامداد امروز ‎تصادف زنجیره‌ای (اتوبوس - تریلی - خاور - ایسوزو - پراید - پژو٤٠٥) در کیلومتر ۵۲ اتوبان قزوین - زنجان، لاین جنوبی (٣ کلیومتر مانده به سه راه ضیاآباد) ٣٠ نفر را دچار حادثه کرد.
در این حادثه ۳ نفر جان خود را از دست دادند، ۱۴ نفر سرپایی مداوا و ١٠ نفر هم به بیمارستان منتقل شدند.
سه شنبه ، ۱۲ آذر ۹۸@IrNews_24
مشاهده مطلب در کانال
از اولین پستی ک تو این وبلاگ گذاشتم من همش ی هدف داشتمکه بفهمم از این دنیا چی میخوام
شاید قرار نیست چیزی بخوام
شاید قراره فقط زندگی کنم
ب اینکه صدسال دیگه هیچ اثری ازم نیست راضیم
واقعا خسته شدم از اینکه انقدر فکر کنم ک دقیقا باید برای زندگیم چی کار کنم
قسمت داغون ماجرا اینکه این همه درس خوندم ولی تو هیچ کدوم از اون واحدهای کوفتی درسی یاد ندادن درست تصمیم گیری رو
اشکان از رو شکم سیری ی پلن مسخره برام کشید ک هرچی سر و تهش رو از بقیه میپرسم به بن ب
تست تصادف




تحقیق در مورد تست تصادف یا کرش تست




دسته بندی


فنی و مهندسی




فرمت فایل


doc




حجم فایل


121 کیلو بایت




دیشب از یه تصادف برگشتمقرار نبود ببینمشرفته بودم دیدن فردی دیگه..یه دوستاونم دوستم بود اما قرار نبود اینطوری مثل صاعقه ببینمشیا اون طور که اومد حلو و گفت: میشه یه لحظه بیای؟ ..که یعنی باهام حرف بزنهحرف که میزد ارزو کردم پرنده بودم تا پر بزنمیا قطره ابی که به زمین فرو برمشنیدم که بیکران آسمون و قعر زمین، صدایی نمیاد..چیزی شنیده نمیشه..مثلا صداها خیلی گنگهارزو کردم صداشو نشنوماما شنیدمتک تک کلمات دردناکش روبعد یکهو انگار صدایی دست انداخت دور
ان شاء الله در رانندگی کسی دچار سانحه نشه ولی در برخوار اگر کسی در جاده های برون شهری دچار سانحه تصادف بشه دو تا دردسر داره .یکی تصادف وسانحه و یکی هم دردسر آمدن پلیس و رفتن به پلیس راه .بله ..برخوار پلیس راه نداره و این گشت هم که داره از پلیس راه شاهین شهر میاد .یعنی کسی اگر مثلا یک کیلومتری کمشچه تصادف جرحی  کرد باید برای کارهاش به پلیس راه مورچه خورت بره ..یعنی نیروی انتظامی شهرستان توانایی راه اندازی پلیس راه نداره ؟ باوجود اتوبان اردستان و
 
 
​​​​​​خواستم زرنگی کنم و زود دور زدم و پا رو کلاچ یکهو شد اسب بی افشار به یه ماشین کوبیدم پرید تو پیاده رو، فقط میخواستم زیر کامیون بغل دستیم نرم و باز کوبیدم به یه ماشین که تصادف زنجیره ماشین های ایستاده را ایجاد کرد و نصف همه ماشینها رفتن تو.جوب و اخرین کوبشم انقدر قوی بود که نمیدانم پرایده چطور آن همه رفته بود توی جوب و چطور روی چرخ هایش مانده بود . برای همه ماشینها نامه فدایت شوم و شماره تماس گذاشتم بعد فهمیدم همه ماشینها مال پرسنل ک
یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوری می کنه. بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه. ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن.
وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان، رانندهء خانم بر میگرده میگه:
- آه چه جالب شما مرد هستید!…. ببینید چه به روز ماشینامون اومده! همه چیز داغون شده ولی ما سالم هستیم! این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینطوری با هم ملاقات کنیم و ارتباط مشترکی رو با صلح و صفا آغاز کنیم!
م
اجاره ماشین امروزه با استقبال عموم مواجه شده است.
اجاره ماشین مراحل و قوانین خود را به همراه دارد. در موسسات مختلف اجاره خودرو معمولا مراحل و قوانین، مشخص و مشترک است. موسسه اجاره خودرو رنتینال نیز یکی از این موسسات قدیمی فعال در تهران می باشد که سابقه درخشانی در اجاره خودرو به مشتریان خود دارد.
یکی از مواردی که ممکن است برای خودروها پیش بیاید تصادف کردن خودرو است که بسیاری از مردم از آن می ترسند و به همین دلیل از اجاره کردن خودرو صرف نظر می ک
آقا من تو پست قبلی نوشتم دادگاه :))) ببخشید شورای حل اختلاف...
خلاصه اینکه ما رفتیم..ولی خواهان بیشعور نیومد..در واقع من ی بار وقت دادرسی رو تغییر داده بودم چون باباهه نبود...اونا اومده بودن..ی درخواست تاخیر و تادییه هم داده بودن...سه شنبه ام ما رفتیم اظهاراتمونو نوشتیم ..وقت بعدیمون افتاد 26 ام...
1 تومن پول نقاشی و صافکاری میخواد درحالی ک کاملا از بیمه ما استفاده کرده..300تومن اجرت المثل ماشینش..من واقعا نمیدونم این چ کاری داشته ک واسه چند روز تعمیر 300
 
لحظه مرگ
 
لحظه مرگ بسیار حساس و خطرناک است حتی خوبان و نیکان از آن دلهره و وحشت دارند،در این عکس لحظه ی وحشتناک خارج شدن روح از بدن فرد کشته شده در تصادف را مشاهده می کنید،این تصویر جنجالی در فیس بوک ده ها هزار بار دیده شده و بحث های زیادی پیرامون آن صورت گرفته است.
 
آیا  روح به این شکل از بدن خارج میشود؟
 
براستی بعد از مرگ چه اتفاقاتی در انتظار هر شخصی است.در این تصویر ادعا شده در تصادف روح از بدن حارج میشود این در حالی است که روح جسم نیست و
وقتی که تعدادی از سربازان وطن، در رزمایش نظامی کنارک دچار سانحه شدند، دهان دشمنان نیز برای تمجید از این سربازان باز شد، اما به خاطر نفهمی، آن را در قالب دلسوزی مطرح کردند: و مقصودشان این بود که بگویند: این حادثه عمدی بوده و با مقصر جلوه دادن: حادثه ساز ان را محصول بی تدبیری مسئولین بدانند. خودشان هم می دانند که این حوادث، نه قابل پیش بینی است و نه قابل پیشگیری. همانطور که از نامش پیداست تصادف است. مثل تصادف یک ماشین. اگر صدها نفر هم کشته بدهد، ب
این چند روز بیشتر از این که در گیر زندگی باشم درگیر مرگ بودم. مرگهای زیادیا برای خودم به تصویرکشیدم اما بیشتر درگیر این دوتا شدم تصادف با اتوموبیل، سرطان. همیشه فکر میکنم نمیتونم مرگ بدون درد داشته باشم  ترجیح میدم موقع تصادف با اتوموبیل دوماه برم توکما بعدم اعضای بدنم اهدا بشه، درمورد سرطانم همینطور دوست دارم دیر تشخیص داده بشه وفقط دوماه فرصت داشته باشم، بعد ازهمه ی اینها نشستم و اروم اروم برا خودم اشک ریختم.امروز وقتی داشتم دراین مورد ح
بیمه بدنه بیمه‌ای است که در گذشته توجه زیادی به آن نمی‌شده اما امروزه طرفداران بیشتری پیدا کرده است و عده قابل‌توجهی نسبت به مزایای آن آگاه شده‌اند. پوشش‌ها و شرایط بیمه بدنه به این صورت است که این بیمه در صورت سرقت خودرو، تصادف‌هایی که فرد مقصر باشد، تصادف‌هایی که فرد مقصر متواری شود و... جبران خسارت می‌کند. بنابراین با وجود بیمه بدنه می‌توان مطمئن بود که با بروز هر خسارتی، بیمه هزینه جبران آن را می‌پردازد. با توجه به این موضوع باید ب
طرح یک کوبش!
فیلم Babel، آخرین فیلم از سه‌گانه‌ی ایناریتو، جنسی از تصادف را انگشت‌نما می‌کند که همه به آن نیاز داریم!
یک زوج آمریکایی -که از قضا دو بازیگر خوشگل و معروف هالیوودی هم هستند(!)- برای حل کردن اختلافاتی که بعد از مرگ نوزادشان ایجاد شده است، سفری زیارتی سیاحتی (!) به مقصد مراکش را ترتیب می‌دهند تا در آرامش طبیعت کویری و وحشی و کم‌متمدنِ آنجا توریست‌بازی کنند.
داستان از آنجا اوج می‌گیرد که دو برادر چوپان بومی،‌ از سر بازیگوشی و رقا
عصر امروز دو شنبه ۱۶ اردیبهشت یک کودک ۱۱ ساله در تصادف با یک کامیون در خیابان جهان نما همدان کشته شد.





 سرهنگ علی فکری رئیس راهنمایی و رانندگی استان همدان با اعلام این خبر گفت:ساعت ۱۷:۵۰ دقیقه امروز گزارشی مبنی بر تصادف 
یک دستگاه کامیون 
بنز
 
با
 عابر پیاده به پلیس راهنمایی و رانندگی داده شد.

پس از اعلام گزارش، پلیس برای بررسی موضوع به محل حادثه که در خیابان جهان نما اتفاق افتاده بود اعزام شد.



دستهامو گرفت ، اصرار داشت برم خونشون ، مامان مخالف بود ، دلش میخواست زودتر برگردیم ، به قدم زدن ادامه دادیم ، هچی میگذشت هوا ابری تر میشد ، اما حالِ دلم خوب بود ! صدا مردم بلند شد ، هر کی از یه سمت میدوید تا خودش رو به 2 تا کوچه بالاتر برسونه ، یک تصادف کرده بود ، فقط شرح ماجرا رو شنیدم ،دلم لرزید ... یکی از انتهای خیابان اومد سمتمون اسم کسی رو که تصادف کرده بود رو گفت ، بی اختیار گریه کردم من اون آدم رو فقط یک بار تو زندگیم دیده بودم اما این خبر باع
باسمه تعالىاگر مال مسلمان مثل جانش محترم است چرا غصب؟ چرا دزدى؟اگر مواد مخدر خانمان برانداز است چرا اعتیاد؟اگر حجاب مصونیت است نه محدودیت چرا بىحجابى؟و اگر... چرا تصادف؟و کم فروشى؟و طلاق؟و ننوشتن دین و ترک عمل به بزرگترین آیه؟و
آن بالا که بودم، فقط سه پیشنهاد بود:
اول گفتند زنی از اهالیِ جورجیا، همسرم باشد. خوشگل و پولدار. قرار بود خانه ای در سواحلِ فلوریدا داشته باشیم. با یک کوروتِ کروکیِ جگری. تنها اشکال‌اش این بود که زنم در چهل و سه سالگی سرطانِ سینه می‌گرفت. قبول نکردم. راست اش تحمل‌اش را نداشتم. 
بعد، موقعیتِ دیگری پیشنهاد کردند: پاریس، خودم هنرپیشه می‌شدم و زنم مدلِ لباس. قرار بود دو دخترِ دو قلو داشته باشیم. اما وقتی گفتند یکی از آنها در نه سالگی در تصادفی کش
برای دومین بار تو زندگیم تصادف کردم. اولین بار زمستون سال 91 بود تو بزرگراه چمران بود. تنها بودم. از ماشین پیاده نشدم. طرف با وجود این که خسارت زیادی ندیده بود وقتی دید من یه دختر تنهام، شروع کرد به داد و بیداد... خیلی ترسیده بودم... دیشب بعد کلاس رفتم سیتی سنتر خرید کنم. موقع برگشت دوباره تصادف کردم. این بار بیشتر ترسیده بودم. ضربه شدیدتر از بار قبل بود. باز هم از ماشین پیاده نشدم. اما طرف داد و بیداد نکرد. فقط صداشو میشنیدم که میپرسید: خانم خوبی؟ ح
حرف زیاد هست و گله ها و دردها و اشک ها و سوزِ دل ها و آه که در سینه نهفته اما بی هیچ کدومشون و بی هیچ مقدمه ای میدونم هرچند که رهگذری هستی و شاید به تصادف پنجره ی کلبه ی مجازآبادی من به روت باز شده اما تمنا دارم برای خوب شدن حال یک مادر دعا کن.+مادر تکه سهم زمینی فرزند آدم است از خدا.
پای پدرش روی فرش خونه سر خورده بود و تا پدر از بیمارستان مرخص بشه به هم ریخته و آشفته بود.
دیروز که با آرامش گفت میفهممت میخواستم بگم پای آقا رضا از زندگی سُر نخورده؛ قطع شده. 
نمیتونم تنها برم بهشت زهرا...چند بار تلاشم رو کردم برم. یا تصادف میکنم یا گم میشم.
احساس وقتهایی رو دارم که گم میشدم. خجالت میکشیدم به بقیه بگم گم شدم.
خلاصه فیلم :
جلال مرادی در طی یک تصادف، خانواده‌ای را به قتل می‌رساند، اما تصادف در
دادگاه غیرعمد شناخته می‌شود. او پس از گذراندن دوران زندان، همسر و
فرزندانش را ترک کرده و به شهری دیگر می‌رود، پس از دو سال به شهرش
بازمی‌گردد زیرا که زنش دچار مرگ مغزی شده‌است…

بازیگران :حامد بهداد، ژیلا شاهی، آزاده نوبهاری، نیوشا علیپور، یونا تدین و…

برای دانلود فیلم سینمایی قصر شیرین کلیک کنید
یکی از اقوام دور که یه آقای جوان سی و چند ساله متخصص قلب و ساکن امریکاست، چند روز پیش برای دیدن خانواده ش اومده ایران. حالا دو روز پیش تصادف کرده رفته توو کما!
شانسه تقدیره بی احتیاطیه هرچی که هست یعنی بخواد اتفاق بیفته میفته. از اون سر دنیا دنبالت میاد تا یه جا گیرت بندازه :/
خلاصه داستان:
داستان از آن قرار است که لیدا به همراه همسرش به یک مهمانی دعوت می شوند. کیوان دوست این دو نفر،
با فرد جدیدی به اسم رها آشنا می شود و او را هم به مهمانی می آورد. این
چهار نفر در راه بازگشت به منزل با یک چیز یا کسی تصادف  می کنند و فرا
ادامه مطلب
وقتی رسیدم خونه گوشیم زنگ خورد: 
خانوم سروری ببخشید دیروقت هست. شماره شما رو از بابام گرفتم.
اتفاقی افتاده تماس گرفتی؟
یه پرشیای سفید تصادف کرده بود، داشت میسوخت. ما نگران شدیم ... خانوم خدا رو شکر...خدا رو شکر سالمید. 
گفت خداحافظ و بی اینکه منتظر بمونه من جواب بدم قطع کرد.
دیشب جلوی خانه تصادف کوچکی داشتم. دستپاچه شده بودم. ماشین را کج پارک کردم و پریشان و آشفته به خانه آمدم و از مامان خواستم برود و ببیند اتفاق خاصی هم افتاده است یا نه؟ اضطراب هم داشتم. مامان آمد؛ گفت اتفاقی نیفتاده و نگران نباشم. من هنوز ناراحت بودم. فکر می کردم مامان به خاطر من چیزی نمی گوید. به اتاق رفتم. مامان بعد از لحظاتی آمد دنبالم و خواست که بروم کنارش بنشینم. برایم چای سبز دم کرده بود و مداوم از همه چیز با من حرف می زد تا من بهتر شوم. تا ساع
بزرگِ خاندان، همانی که پای چپش را پانزده سال پیش تصادف ناکار کرد، همانی که سیاست داشت، ابهت داشت، تدبیر داشت و کلی ترسناک بود، همانی که بودنش با نبودنش فرق داشت، همانی که دلیل دور هم جمع شدن‌مان بود در اولین روز از سال جدید تنهایمان گذاشت و رفت. دلم با رفتنش رفت.
نام کتاب: #کوری | نویسنده: #ژوزه_ساراماگو | مترجم: #زهره_روشنفکر | #انتشارات_مجید ، #نشریه_سخن | ۳۹۲ صفحه.تنها وضعیت وحشتناک‌تر از کوری، این است که تنها فردِ بینایِ جمع باشی!.کوری از یک تصادف شروع می شود، مردی که با مراجعه به پزشک ادعا می کند هم تصادف کرده هم کور شده. کوری همه گیر می شود و تمام بیماران این پزشک دچارش می شوند و حتی خودش! روانه ی آسایشگاه می شوند و غذاها جیره بندی و نگهبانی سفت و سخت. ساراماگو عشق را اینگونه وارد داستان کرده که زن پزشک
بدون تردید یکی از مهم ترین اسنادی که هنگام وقوع حادثه و تصادفات رانندگی به آن نیاز است، گزارش پلیس از صحنه تصادف و یا همان کروکی خواهد بود. این گزارش، برای پرداخت بخش بزرگی از خسارت های بیمه شخص ثالث، ضروری به شمار می رود. البته جزئیات جدید بیمه شخص ثالث هم می تواند برای شما مفید باشد. با ما همراه باشید تا همه چیز درباره کروکی را مرور کنیم.

ادامه مطلب
آیا انسان در زندگی بصورت پیوسته و مستمر آزمایش میشود؟
آیه ۱۵۵سوره بقره چنین می گوید:ولَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَو البته شما را به پاره‌ای از سختی‌ها چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم و صابران را بشارت بده.
ظاهر آیه گویای یک امتحان دائمی و پیوسته هست اما آیا حقیقتا اینگونه هست؟اگر تصور ما این باشد که م
================
مرکز مشاوره : چه نوع کامپیوتری دارید ؟
مشتری : یک کامپیوتر سفید…
  ================
مشتری : سلام، من «سلین» هستم. نمی تونم دیسکتم رو دربیارم
مرکز : سعی کردین دکمه رو فشار بدین ؟
مشتری : آره، ولی اون واقعاً گیر کرده
مرکز : این خوب نیست، من یک یادداشت آماده می کنم…
مشتری : نه … صبر کن … من هنوز نذاشتمش تو درایو … هنوز روی میزمه .. ببخشید …
================
مرکز : روی آیکن My Computer در سمت چپ صفحه کلیک کن.
مشتری : سمت چپ شما یا سمت چپ من؟
================
مرکز : روز خوش
به دنیا فکر میکنم . به آدم ها. به داشتن ها و نداشتن هایشان. دیروز روز عجیبی بود . از همان اول بامدادش. با م حرف میزنم . یک سال پشت کنکور ماند تا دکتر شود. دکتر شد. چند سالی بیخبر بودم و او هم ساکت. مطمئن بودم خداروشکر خوشبخت است چون توی عکس هایش ، هم لباس سفید دکتری تنش بود و هم لبخندهای کنار معشوقش به راه بود. بعد از چنددد سال، واقعا چند سال، چند سالی که برای نوع رابطه ما در دبیرستان عجیب بود، یک طوری سر صحبت را باز کرد، گفتم "به سلامتی عروسی کردین ی
دیشب سپیده اومد اینجا، علی که رفت خودمو شل کردم و پخش شدم، به سپید گفتم آی گردنم آی شونم آی سرم!! همون یه ذره آخ و اوخی که کرده بودم هی علی رو بغضی و ناراحت میکرد، مجبور بودم همش بگم خوب شدم چیزی نیست. علی که رفت وا دادم
اون روز یکی ساعت حدودا بعد از اینکه علی اومد بود، من کمی بیحال بودم، ملتحمه م رو نگاه کرد و گفت سفیدِ سفیده. یکم یخ بود دستام. یکم چشام میسوخت و تار بود. نمیفهمیدم تاری واقعیه یا واسه اینه که از موقع تصادف عینکم نفهمیدم کجا پرت شد و
خب الان که دارم براتون قلم فرسایی میکنم دانشگاه تشریف دارم و در انتظار کلاس بعدی و مغزم پر از اصطلاحات خارجکیه!
راجع به دوتا موضوع میخواستم بگم اگر یادم نره تا پایان نوشته!
اولی؛
به دلایلی هفته گذشته شدیدا بهم ریخته فکری و روحی و عصبی بودم و خودتونم دیدید وقتی یکیش پیش بیاد دیگه پشت سرهم میاد...
نتیجش اینکه فراموش کردم ساعت ۷شب باید استخر باشم و کلاس دارم
پای سیستم نشسته و با اخمای درهم مشغول فعالیت بودم ک اسم مدیرو روی تلفنم دیدم! بازم یادم ن
دختر جوانی بر اثر سانحه تصادف زیبایی خود را از دست داد .چند ماه بعد ناباورانه نامزدش هم کور شدموعد عروسی فرا رسیدمردم میگفتند؛چه خوبعروس نازیبا همان بهتر که شوهرش هم نابینا باشد۲۰ سال بعد از ازدواج ؛زن از دنیا رفت،مرد عصایش را کنار گذاشتو چشمانش را باز کرد
مرد هیچ‌وقت نابینا نبود...!
او فقط مَــرد بود
شک نکن " دنیا همین است:.مرد بودن " دَرد " دارد ..... نامرد بودن " کـِـیـــف " !!
در طولانی‌ترین پروژه‌ای که داشتم با هومن هم‌گروهی شده بودم. دو سال از من بزرگ‌تر بود. مدال طلای المپیاد کامپیوتر داشت و در دانشگاه هم سرش در درس بود. در طول پروژه با هم با تپسی از پژوهشکده رویان راه طولانی‌ای را برمی‌گشتیم. آن جا هم چند بار شطرنج زده بودیم. اصولاً وسط بازی رها می‌کرد و می‌گفت «خیلی awkward شده!».
یادم است مدام استرس رفتن را داشت. این که چرا این پروژه انقدر طول کشیده و ممکن است دچار مشکل بشود. از اپلای برایم گفته بود، از این که چ
داشتم براش از صب میگفتم که چجوری بیدار شدم و خودمو رسوندم به مورنینگ. نمیدونم به کجا رسیدم که فرمون رو چرخوند که به ماشین جلویی که زده بود رو ترمز نخوره. سه دقیقه بعد، ما کمی جلوتر زده بودیم بغل بزرگراه. من محکم خورده بودم به شیشه سمت شاگرد و سرم چنتا حرکت رفت و برگشتی انجام داده بود. درد بدی گوشه راست پیشونیم حس میکردم و یه درد منتشر با شدت کمتر تو کل سرم. سرمو گرفته بودم و به علی که نگران و وحشت زده مدام حالم رو میپرسید میگفتم خوبم. شیشه عقب خرد
حق تقدم در رانندگی از نکات بسیار مهمی
است که حتما باید نکات آن را به خوبی دانسته و به موقع رعایت کنیم. حق تقدم در
رانندگی در چهار راه ها و سه راه ها اهمیت می یابد و در صورت رخ دادن تصادف، مقصر
کسی است که حق تقدم را رعایت نکرده باشد.

حق تقدم در رانندگی چیست؟

حق تقدم در رانندگی به معنای آن است که
یک وسیله نقلیه در مسیر نسبت به سایر وسایل نقلیه در مسیرهای متقاطع با آن، اولویت
عبور داشته باشد. همین طور حق تقدم را می توانیم در عبور میان وسیله نقلیه و
بیمه ی عمر
در بیمه ی عمر اصل سرمایه ی فوت است که ما معمولا در هنگام قرارداد ۲۰ برابر را انتخاب می کنیم.
یعنی سرمایه ی سال اول اگر 1,200,000 تومان باشد درصورتی که فوت کند به ذینفعان وی که در قرارداد ذکر کرده است 24,000,000 تومان به عنوان سرمایه ی فوت تعلق می گیرد‌.
در قسمت قبل پوشش سرمایه گذاری صحبت شد در این قسمت دو پوشش دیگر بررسی می شود.
بیمه ی عمر و پس انداز
۲. فوت حادثی
این پوشش را میتوان انتخاب کرد و 1 الی 3 برابر سرمایه ی فوت انتخاب کرد.
اگر شخص ب
کارگردان: رضا میرکریمی | ژانر: اجتماعی، خانوادگی | سال تولید: 1397 | تاریخ انتشار: 1398
مدت زمان: 89 دقیقه | نوع: سینمایی | مخاطب: خانواده | کیفیت ویدئو: WEB-DL
فرمت: MP4 | حجم: متفاوت با هر کیفیت | تهیه کننده: رضا میرکریمی
خلاصه داستان:جلال مرادی در طی یک تصادف، خانواده‌ای را به قتل می‌رساند، اما تصادف در دادگاه غیرعمد شناخته می‌شود. او پس از گذراندن دوران زندان، همسر و فرزندانش را ترک کرده و به شهری دیگر می‌رود، پس از دو سال به شهرش بازمی‌گردد زیرا که زنش
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه این سوره را بخواند الله به عدد هر تصدیق کننده نوح و هود و صالح و شعیب و لوط و ابراهیم وموسی و هر تکذیب کنند ه آنها ده حسنه برایش نویسد و روز قیامت از سعیدان باشد و در زمره پیامبران محشور شود و حسابش آسان رسیدگی شود و هیچ کس در آن روز به گناهش عارف نشود اگر این سوره را برای هر حاجتی 13 بار بخواند بر آورده شود واگر آیه 11 تا 43 را بر تخته نوشته در کشتی یا ماشین یا هواپیما قرار دهد این وسیله از غرق و تصادف ایمن شود و مرکب حفظ
البته می دونم کسی دلش برام تنگ نشده بود.ولی خب نگران نباشید من زنده ام :)))
یعنی زنده موندم :))
چند روز پیش تو راه مدرسه تصادف کردم :/ چند روزی بیمارستان بودم. 
امروز مرخص شدم و الان خونه باباجونیم.
یعنی هر بلایی که سر خودم اومد یه طرف،عذابی که بابام کشید یه طرف دیگه:(( روز اول تو بیمارستان که نیمه هوشیار بودم فقط میدیم که بابا خیلی باهام حرف نمیزنه و همش از اتاق میره بیرون.بیشتر بقیه رو یادم میاد که باهام حرف میزدن ولی الان که تمررکز میکنم میفهمم ن
زمین، زمان و زمینه
خداوند برای همه زمین و زمان و زمینه مرگ را مخفی کرد:
1_ کسی نمیدونه در کدام سر زمین از دنیا خواهد رفت
2_ کسی نمیدونه در چه زمانی از دنیا میره 
3_ کسی نمیدونه چه چیزی زمینه مرگش میشه: مریضی، تصادف و یا ...
تا همگان در همه حال خودشون را برای مرگ آماده کنند. 
بیمارستان که بودم روز دوم سوم که دیگه حالم سرجاش اومده بود بابا گوشی هوشمندمو واسم آورد که به مامان زنگ بزنم...
پرسیدم بهشون نگفتید چی شده؟
گفت نه میخواستم وقتی بفهمه که خودت بتونی باهاش حرف بزنی...از راه دور بیخود نگران میشد.
ساعتی نبود که بتونم زنگ بزنم بهش ولی رفتم تو اسکایپم که ببینم تو این مدت اصلا زنگ زده یا  نه...دیدم یه بار زنگ زده، فرداییشم پیام داده و کلی توش منو مورد لطف قرار داده :/// بعدم هیچی :|
نمی دونم آخه مگه من چندبار شده زنگ بزنه و
توی جمعی با دوستان داشتیم درباره ی مرگ صحبت می کردیم. چی شد به این بحث رسیدیم؟ یادم نیست. یکی گفت: من از تصادف می ترسم، مطمئنم یه روزی از تصادف رانندگی میمیرم. یکی گفت: بعد از سرطان مادر بزرگ و خاله م من از سرطان میترسم. احتمالا اینجوری بمیرم. یکی دیگه با شوخی گفت: من رو گروگان میگیرن، از اونجایی که هیشکی حاضر نمیشه در ازای آزادیم پول بده، کله خراب ترین گروگان‌گیر یه گلوله توی سرم خالی میکنه. من خیلی جدی گفتم: من از غرق شدن توی باتلاق می ترسم. خدا
گفت: به نظر تو ارزش آده بیشتره یا گوسفند؟
گفتم: این چه سوالیه؟ خُب معلومه آدم, چون ...
گفت: صب کن صب کن, اگه راس میگی چرا اگه ماشین به آدم بزنه باهاش کاری ندارن ولی اگه به گوسفند بزنه میبرنش پاسگاه؟
دیدم راس میگه, یاد رئیس اسبق بقه قوه قضائیه افتادم که با افتخار میگف اگه کسی تصادف جرحی بکنه, بیمه نامه خودرو خودش وثیقس!
من شما را...
منظورم این است...
بگذارید این طوری بگویم، تا حالا...
من هرگز هرگز هرگز...
می‌خواهم بگویم شما را...
نمی‌دانید چقدر برای...
لعنت به کلمات...
آخ!
لعنت به کلمات...
 
مصطفی مستور
 
شاید کسی که اولین بار کلمات را اختراع کرد، خیلی ازاختراع خود خوشحال و راضی بود. و حتما استقبال خوبی از اول شد. چراکه جهان بدون کلمه، خیلی سخت‌تر از این حرف‌ها است.
اما کاش این کلمات در مواقعی که باید هم درست کار می‌کردند. چرا گاهی نمی‌آیند؟ چرا وقتی که این زبان باید
دیروز روز پرستار بود
از صبحش حالم همش بد بود دلم میخواست گریه کنم
یه لحظه چشمای شاد و لب پر خنده نجمه تو اون رپوش سفید پرستاری از جلو چشمام دور نمیشد.
همش خدا خدا میکردم مامانم خونه نباشه بتونم راحت براش گریه کنم باهاش تو دلم حرف بزنم 
که خدا رو شکر زن داداشم زنگ زد و مامانم تا شب رفت خونه اونا. نجمه برام فقط یه دوست معمولی نبود رفیقی بود که از وقتی چشم باز کردم کنارم بود با هم مسافرت میرفتیم تو اکثر مهمونیای فامیلی با هم بودیم و به خاطر نسبت فا
من دیشب راه افتادم با اتوبوس اومدم تهران از شهرمون. و من همیشه از بس استرس مسیر دارم، هیچ وقت خوابم نمیبره و تا صبح جاده رو نگاه میکنم. میترسم راننده یه وقت خوابش بگیره، یا حتی میترسم راننده سکته کنه. از کنار این نفت‌کشا هم که رد میشیم فقط به دقت نگاه می‌کنم و نفسم در نمیاد. بدترین قسمت جاییه که یه ماشین سنگین تو جاده هست، یه کامیون داره ازش سبقت میگیره و در همون حین اتوبوس هم وارد سبقت میشه، من همش میگم خب الان اگه خدای نکرده یک ثانیه این کامی
چند روز پیش داشتم از کلاس برمیگشتم خونه.سوار تاکسی ای بودم که خطی همونجا بود و چون من تقریبا کل روزای هفته رو صبح ها بیرونم عادیه که همو بشناسیم.راننده هه گفت:خوبه با این همه خطر آقاتون میذارن هر روز بیایین بیرون!من در کسری از ثانیه تو مغزم:آقاتون؟( یاد شباهنگ افتادم که نمیدونست منظور طرف باباشه یا همسرش)خطر؟اجازه میدن؟؟؟؟-" چه خطری؟من همیشه با شماها میام." بهش فهموندم تو به عنوان یه راننده ی مرد نمیتونی هیچ غلطی بکنی.چون هزار جا ثبتی.
+"منظورم
شکستگی شدید فمور بر اثر تصادف در مرد 38ساله از تهران که در محل شکستگی قبلی و قدیمی این اتفاق افتاد که با تکنیک الیزاروف درمان شد.
آدرس مطب _تهرانسر بلوار اصلی مجتمع سهند طبقه4 واحد 410
⚪تلفنهای تماس 09382624034 و 02144563178
سایت Www.baharteb.blog.ir
⚫⚪ Instagram @bahartebkaran
 
✅ @bahartebkaran
رییس مرکز اورژانس و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی کاشان از مصدوم شدن 16 نفر بر اثر تصادف اتوبوس با کامیون در اتوبان نطنز به کاشان خبر داد. حسین ریاحی اظهار کرد: در ساعت ۲۱:۵۷ دقیقه شامگاه یکشنبه نهم تیرماه تماس مردمی با مرکز ارتباطات اورژانس مبنی بر برخورد یک دستگاه اتوبوس با کامیون در حوالی عوارضی قمصر کاشان دریافت شد.
ادامه مطلب
نقد فیلم من می ترسم؛
بهنام بهزادی را قبل‌تر با فیلم روان و بی‌ادعای «قاعده تصادف» می‌شناختیم که در زمان خودش گامی رو به جلو در سینمای ایران بود. «وارونگی» هم، علی رغم تلاش فراوانش برای روشنفکر جلوه کردن، اثری ساده و متوسط بود که یکی دو حرف مهم را با ژستی متفرعنانه بیان می‌کرد.
اکنون اما، پس از چهار سال، «من می‌ترسم» به وضوح نشان می‌دهد که بهزادی در یک سراشیبی خطرناک افتاده و ایده‌هایی را شخم می‌زند که کفه ترازو را به سمت منتقدان تندرو ک
من شما را...
منظورم این است...
بگذارید این طوری بگویم، تا حالا...
من هرگز هرگز هرگز...
می‌خواهم بگویم شما را...
نمی‌دانید چقدر برای...
لعنت به کلمات...
آخ!
لعنت به کلمات...
 
مصطفی مستور
 
شاید کسی که اولین بار کلمات را اختراع کرد، خیلی ازاختراع خود خوشحال و راضی بود. و حتما استقبال خوبی از او شد. چراکه جهان بدون کلمه، خیلی سخت‌تر از این حرف‌ها است.
اما کاش این کلمات در مواقعی که باید هم درست کار می‌کردند. چرا گاهی نمی‌آیند؟ چرا وقتی که این زبان باید
در مطلب قبل درباره اهمیت بیمه خودرو صحبت کردیم، حال انواع بیمه خودرو را معرفی می‌کنیم. انواع بیمه خودرو شامل بیمه بدنه خودرو و بیمه شخص ثالث می‌باشد. بیمه بدنه خودرو تنها می‌تواند بدنه خودرو را در برابر خسارت های کلی و جزئی بیمه کند. در حالی که بیمه شخص ثالث خسارات وارد شده به سرنشینان خودرو یا اشخاص عابر را هم جبران می‌کند. به دلیل اهمیت این بیمه و خسارت‌های جبران ناپذیری که ممکن است ایجاد کند؛ طبق ماده قانونی ۴۲ داشتن بیمه شخص ثالث اجبا
سلام سلام ، نماز روزه هاتون قبوله قبول 
اقااا من قراره  پیج اینستا بزنم و خدماتی( فالور ، لایک و...) برای اینستا ارائه بدم ، بیایید کاری کنیم فتلو یاری کنیم برا انتخاب اسم پیج ، پیش پیش مرسی
۱- من که همیشه عشق موتور بودم یهو حس کردم همه چی به کاممون شده دیدیم نه ولی پروژه اینه تا شهریور موتورو بخرم امیدوارم پولش جور بشه ، بابا که مجدد تاکید کرده من پول موتورو نمیدم بت ولی خو شاید کمکم کنه برا خریدش ! 
خیلی ساله موتور دارما ولی اونی که می خوام نی
امروز، همکارم داشت از خانواده همسرش می‌گفت. اینکه تو دوران عقد‌شون مادر شوهرش تصادف می‌کنه و فوت می‌کنه و خانواده داغون می‌شه. اینکه پدر شوهر و مادرشوهرش دختر خاله پسرخاله بودن و بعد فوت ناگهانی زن، مرد دست از زندگی می‌کشه و می‌شینه تو خونه و روزی صد بار به نوه بزرگش که هشت سالشه و از طبقه بالا میاد پایین تا پیش بابابزرگش باشه می‌گه: دیگه وقتشه بمیرم.اینکه به عنوان تازه عروس وقتی همون روز تصادف میره خونه خانواده همسر، با قابلمه مربا توت
سال هشتاد و هفت اولین تجربه ماشین سواری رو داشتم. با یه پیکان مدل 77؛ که مهم‌ترین نکته‌ای که ازش توی ذهنم مونده اینه که دنده پنج نداشت. من با پراید آموزش دیده بودم و فکر می‌کردم همه‌ی ماشین‌ها باید دنده عقب و پنج دنده داشته باشن! باهاش دو بار تصادف کردم... هیچکدوم جدی نبودن و خسارتِ خاصی ندید.سال هشتاد و نه اولین پراید رو گرفتیم، مدلش هشتاد و دو بود؛ شیشه‌هاش برقی بود و دنده پنج داشت و مهم‌تر از همه کولر! بله... اینها اون موقع برای من آپشن بزرگ
سلام 
من یک پسر ۲۲ ساله هستم که پنج شش ساله با رسیدن به سن بلوغ ذهنم درگیر مسایل و حوادث خاص زندگیم شده، تو زندگی من از بچگی شاهد خودکشی، مرگ، دعوا، درگیری، اعتیاد و تنهایی های زیادی در اطرافم بودم.
وقتی که دو سالم بود خالم که چهره ش رو تقریبا یادم رفته جلوی من با بنزین بخاطر بیماری روانی و فشار پدرش خودکشی کرد.
در شش سالگی داییم در جاده خارج از شهر تصادف کرد و فوت کرد اون موقع ارتباط نسبتا نزدیکی باهاش داشتم و چون بچه بودم زیاد یادم نمیاد.
در د
۵ انشا با موضوع شانس
                                  

اولین انشا
مقدمه انشا شانس
شانس اقبال یا فرصت همان بخت است چه بد باشد یا خوب.
آنچه بعنوان شانس رخ می‌دهد خارج از کنترل فرد است و بدون توجه به اراده، قصد، یا نتیجه مورد نظر است.
دیدگاه فرهنگ‌ها نسبت به شانس از احتمال و تصادف تا ایمان و خرافه متفاوت است. برای نمونه رومیان برای تجسم شانس به الهه
ادامه مطلب
کیسهٔ هوا یک وسیلهٔ ایمنی مدرن در برخی از خودروهاست که در زمان تصادف خودرو پر از باد شده و به شکل بالش بین سرنشین و بدنه خودرو در نقش حفاظی نرم قرار می‌گیرد. برخی از پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اگر کمربند ایمنی بسته شود کیسهٔ هوا تا ۸ درصد امکان مرگ سرنشین را می‌کاهد. کیسه‌های هوا هر ساله در حال ارتقا کارایی می‌باشد. امروزه کیسه‌های هوا بعد از برخورد خودرو با موانع سخت در کسری از ثانیه باد شده و بین سر و بدن سرنشینان با اجزاء داخل خودرو حائل م
دختر راننده پورشه اصفهان کیست؟ به همراه تصاویر
در اردیبهشت ماه 1398 در خیابان کارگر اصفهان یک خواهر و برادر با پورشه لوکس خود اقدام به دور دور کردن در خیابان ها با سرعت زیاد میشود. طبق گزارش اهدان این حادثه سرعت خودروی پورشه به حدی زیاد بوده که چندین خودرو را داغون کرده و راننده پراید که جوانی 20 ساله بود در این تصادف کشته میشود.
ادامه مطلب
این سفر هم یکی از همون اتفاقای عجیبی بود که حتما باید به گنج تجربه هام اضافه می شد.
نمی دونم الان توی ایران چی در انتظارمه.نمی دونم خدا چه برنامه ای برام در نظر داره.اما چیزی که خوب می دونم اینه که این سفر و این دیدار عجیب با اباعبدالله یکی از دلچسب ترین های زندگیم بود و قراره هیچوقت فراموشش نکنم.
خیلی همه چیز داره عجیب تر از اونی میشه که برنامه اش رو داشتم یا انتظارشو می کشیدم.فقط ممنونم از خدا که گذاشت من ببینم حرم آقا امام حسین رو و توفیق زیار
توی جمعی با دوستان داشتیم درباره ی مرگ صحبت می کردیم. چی شد به این بحث رسیدیم؟ یادم نیست. یکی گفت: من از تصادف می ترسم، مطمئنم یه روزی از تصادف رانندگی میمیرم. یکی گفت: بعد از سرطان مادر بزرگ و خاله م من از سرطان میترسم. احتمالا اینجوری بمیرم. یکی دیگه با شوخی گفت: من رو گروگان میگیرن، از اونجایی که هیشکی حاضر نمیشه در ازای آزادیم پول بده، کله خراب ترین گروگان‌گیر یه گلوله توی سرم خالی میکنه. من خیلی جدی گفتم: من از غرق شدن توی باتلاق می ترسم. خدا
یک شعر از افشین یداللهی و آواز علیرضا قربانی گوش میکنم.فکر میکنم همه چیز چه قدر میتواند بر هم بریزد و من از درست کردنش ناتوان باشم.همین موقع ها بود که پارسال افشین یداللهی در کرج تصادف کرد و رفت.نیمه شب بوده و لحظه ای بعد دیگر در بین ما نبوده.چه قدر همه چیز را مرگ وحشیانه به هم میریزد و چه قدر قدرتمند است.نمیدانم.همیشه فکر میکردم که واقعا مرگ زندگی را بی ارزش میکند یا به زندگی معنا میدهد.نمیدانم.بیشتر روزها از فکر مرگ فرار میکنم تا به زندگی برس
 
پس از تصادف تاریخی در ماه مارس و بازیابی جزئی ، مشکل معدنکاری بیت کوین (BTC) بزرگترین پرش از اواسط سپتامبر سال گذشته است که تهدید می کند تعداد بیشتری از معدنچیان را کمتر از سه هفته قبل از قطع پاداش معدن BTC از بازار خارج کند.
ادامه مطلب
 
  این روزها در خصوص داستان و داستان نویسی بیشتر از روزهای قبل می خوانم . سعی می کنم گوشه هایی از خوانده ها و شنیده ها و دیده هایم را اینجا به اشتراک بگذارم .شاید مقبول افتد :)
 اگرنویسنده ای بخواهد از تصادف ( چرخش ناگهانی وقایع داستان، بی آنکه قهرمان داستان در آن تغییر دخیل باشد ) قابل قبول در داستان خود استفاده کند، باید حادثه ای تصادفی را علیه قهرمان داستان به کار گیرد .
 استفاده از واقعه تصادفی علیه قهرمان داستان اگرچه بدشانسی غافل گیر کنن
قصر شیرین ، فیلمی اجتماعی و خانوادگی محصول سال ۱۳۹۷ به کارگردانی رضا میرکریمی می‌باشد. داتان این فیلم درباره‌ی مردی به نام جلال مرادی است که در طی تصادفی خانواده‌ای را به قتل می‌رساند ، اما تصادف در دادگاه غیرعمد شناخته می‌شود. او پس از گذراندن دوران زندان ، همسر و فرزندانش را ترک کرده و به شهری دیگر می‌رود ، پس از دو سال به شهرش بازمی‌گردد زیرا که زنش دچار مرگ مغزی شده است و…
 
منبع : فیلم قصر شیرین
لینک تماشای فیلم های 2020 : تماشای آنلاین
هو الرئوف الرحیم
رفتیم.
رسیدیم خدمت آقا. به همره مامان اینها و ریحانه که کمکی تو ماشین ما نشست.
گرما بیداد می کرد. رضوان روز اول تو اون گرما تو تب م سوخت. بچم خیلی مریض بود. ولی فسقلک خانم و آروم کنار ریحانه می نشست و بازی می کرد و شیر می خورد و می خوابید.
روز اول سه ماهگیش راه افتادیم. 
تا رسیدیم مشهد تصادف کردیم. اعصاب رضا برای دو روز تامین شد. و گرفتار بابت کارهای بیمه و ... که حالا که اومده تهران پشیمونه. که کاش تهران دنبالش کرده بودم.
امروز لیلا به دیدنم آمد. با یک پسر جوان که شاید ۲۴ یا ۲۵ سال سن داشت ، با شیشه آبی که در دست داشت سنگ قبر را شست و لیلا آرام کنار قبر نشست چشمهایش کم نور و بی تفاوت به سنگ خیره بود . به نظرم آن پسر جوان مجتبی بود ، از وقتی که ۵ یا نمی دانم شاید ۶ سال سن داشت ، ندیدمش جوان رو به لیلا کرد و گفت : این قبر دایی محموده . لیلا همچنان ساکت و خیره بود ، پسر جوان فاتحه ای خواند . اشک هایش بی اراده بر سنگ قبر می چکید مطمئن شدم که او خود مجتبی است ، چقدر بزرگ شده !
دامادمون داشته دیشب رانندگی میکرده ، یهو یه موتوری بی هوا میاد تو جاده برا اینکه نزنه بهش ماشینو منحرف میکنه ،چپ میکنه
ماشینش کاااملا داغون شده ، له له له شده اما بطرز معجزه اسایی حتی دستشم زخم نشده خداروشکر ، سالم سالمه❤
دارم فکر میکنم توی دنیایی که حتی نمیدونیم چند دقه دیگه چه اتفاقی میخواد برامون بیوفته ، چرا اینقدر دل میشکنیم؟ چرا اینقدر ناراضی ایم از همه چی ، چرا از زندگیمون لذت نمیبریم؟
تورو خدا موقعی میخواید وارد جاده ی اصلی بشید ،
 
صندوق تامین خسارت های بدنی در موارد زیر اقدام به پرداخت خسارت بدنی به اشخاص ثالث زیان­ دیده در حوادث رانندگی می‌نماید:
گم شدن یا تمام شدن اعتبار بیمه نامه مقصر حادثهباطل شدن قرارداد بیمهتعلیق تأمین بیمه گرفرار کردن مقصر حادثهشناخته نشدن مقصر حادثه (مسئول تصادف)ورشکستگی بیمه گر (ورشکستگی شرکتهای بیمه )خسارت‌های بدنی خارج از شرایط بیمه نامه (مواردی که تحت پوشش بیمه نامه ثالث نباشد)
ادامه مطلب
نام فارسی : شادی شیطانینام انگلیسی : Devilish Joyهانگول : 마성의 기쁨ژانر : #کمدی , #عاشقانهشبکه پخش : MBNروز های پخش : چهارشنبه , پنجشنبهتعداد قسمت ها : ۱۶زمان هر قسمت : ۶۰ Minکشور سازنده : کره جنوبیکارگردان : Kim Ga Ramنویسنده : Choi Ji Yun
| خلاصه داستان |گونگ ما سونگ (چوی جین هیوک) جانشین شرکت سان وو هست که در زمینه مغز و اعصاب فعالیت میکنه. یک روز با ماشین تصادف میکنه و بعد از اون از فراموشی حافظه کوتاه مدت رنج میبره به طوری که خاطراتش فقط برای یک روز در ذهنش میمونه. ا
من چند سال پیش یه تصادف کوچیک داشتم . یک دوچرخه ابو قراضه که از عموم به من رسیده بود مدل 26 ، بدون ترمز که من هم همچنان تلاشی برای تعمیرش نداشتم فقط سرعت برام مهم بود همین . چند باری هم باهاش زمین خوردم . آخرین دوچرخه سواریم با اون ابو قراضه به اون روز تصادفم برمیگرده ...
خورشید غروب کرده بود هوا تاریک شده بود ، نمیدونم چرا با دوچرخه انتهای کوچه بودم که یه دفعه رفیقم از کوچه روبره ای من صدا کرد: رضا بیا اینجا کارت دارم بدو 
منم تند سوار دوچرخه شدم ب
ژانر:عاشقانه
نویسنده:ساحل شعبانی
خلاصه:آوینا دختر تاجر بزرگ و پولداری بوده که از بچگی نشون کرده ی پسر عموی خود بوده با اینکه علاقه ای بهش نداشته ولی به ناچار قبول می کنه که وصلت کنه و درست چند روز مونده به ازدواجش در شب بارونی تصادف می کنه تصادفی که باعث میشه زندگیش دچار تحول و تغییر بشه...
دانلود رمان باران عشق با فرمت pdf 
گروه دانشگاه:
۱. چرا دانشگاه‌ها رو تعطیل نمی‌کنن؟
۲. خب نکنن خودمون نریم
۳. نمیشه
۲. چرا نمیشه؟
۴. (این منم) چون بچه‌ها هماهنگ نیستن و یکسری میرن نمونه‌اش خود من
ادامه حرفا هم بیخیال فقط میتونم بگم که از کرونا منفورتر توی ورودی ما بنده هستم چون تحت هر شرایطی معقتدم باید دانشگاه رو رفت!...
+ واقعا ترس از کرونا مسخره است به لحاظ آماری این که من بر اثر تصادف بمیرم احتمالش به مراتب بیشتر از ابتلا و مرگ بر اثر کروناست!
 
  این روزها در خصوص داستان و داستان نویسی بیشتر از روزهای قبل می خوانم . سعی می کنم گوشه هایی از خوانده ها و شنیده ها و دیده هایم را اینجا به اشتراک بگذارم .شاید مقبول افتد :)
 اگرنویسنده ای بخواهد از تصادف ( چرخش ناگهانی وقایع داستان، بی آنکه قهرمان داستان در آن تغییر دخیل باشد ) قابل قبول در داستان خود استفاده کند، باید حادثه ای تصادفی را علیه قهرمان داستان به کار گیرد .
 استفاده از واقعه تصادفی علیه قهرمان داستان اگرچه بدشانسی غافل گیر کنن
دیده ام در یک شب تاریک راز
گور بود و من در آن بودم دراز
فرق بسیاری میان من و من
مثل فرق بانماز و بی نماز
بندگی میکردم از روی ریا
بوده ام از ذلّت خود سرفراز
هر بدی را مرتکب در خلوتم
باطنی مسموم ، ظاهر سروناز
هرچه گفتم هرچه کردم با نظر
از حقیقت دور ، در بند مجاز
چون اسیری که شدم گُم در خودم
کفر و ایمان کار و کسبم ، یک نیاز
یک تصادف روشنی شد در دلم
عبرتی آورد با خود کارساز
بندگی از سر گرفتم ، بنده ام
میکنم از نفس و شیطان احتراز
باقیش را من نمیدانم دگر
باز هم به رسم ادب و محبت در چنین روزی در سال نود و یک با دوستی بسیار عزیز و گرامی که یاد و نامش برایمان جاودانه است تصادف هولناکی داشتیم که متاسفانه به رفتن مهدی از پیش ما شد و آسمانی شد  هفتسال گذشت اما یک انسان عاشق یک شاعر و نویسنده یک عارف یک کوهنورد با دیگران فرق دارد و هیچگاه رسم ادب و محبت و معرفت را فراموش نمی کند 
باشد که بقای طول عمر بازماندگان ایشان باشد و از آنجا که بسیار انسان مودب و وارسته ای بودند بهشت برین جایگاهشان است و نزد پرو
موجودی خبری پلیس نوشت: زمانه یک و ۱۷ دقیقه بامداد روز پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه سال جاری مأموران نماینده هدایت و رانندگی از سرگذشت یک خودروی پورشه با چند خودرو در خیابان "مفید" شهر اصفهان مطلع و موقت به سرود بررسی صحنه تو محل حاضر شدند. در این حادثه خودروی پورشه با یک سواری پراید تلاقی کرده بود که راننده خودروی پراید براثر شدت جراحات وارده پس از احاله به بیمارستان جان خود را از مشت عدالت. راننده خودروی پورشه تو امتداد پس از اصابت با یک خودروی
یادش بخیر پارسال این موقع ها آخرین ترم دانشگاه بودم و یه شب که از دانشگاه برمیگشتم خونه تا رسیدم کرج بارون گرفت و تا رسیدم سر خیابون که سوار تاکسی شم شدت گرفت و تو این مواقع هم تاکسی ها غیب میشن و (حقم دارن انقدر ترافیک و خطر تصادف بالا میشه که میرن خونه هاشون) منم کلی کنار خیابون وایستادم و منتظر ولی دریغ از یه تاکسی از اونجایی هم که اهل سوار ماشین شخصی ها شدن نیستم دیگه بیخیال شدم و پیاده تا خونه رفتم بماند که هرکی از کنارم رد میشد هرچی سوره و
نام فیلم : نبات
ژانر : اجتماعی
زبان : فارسی
تاریخ اکران در سینما : ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸
مخاطب : بزرگسالان
پخش : نیکان فیلم – آپ مدیا
 کارگردان : پگاه ارضی
بازیگران : شهاب حسینی ، نازنین فراهانی ، ستایش محمودی ، معصومه رحمتی و تینا اسدی
خلاصه داستان : در فیلم نبات ، شخصیت مردی را به نمایش میگذارد که همسرش را در تصادف از دست داده و به همراه دخترش نبات با مشکلات رو به رو است ، حضور زنی در زندگی آنها اتفاقات دیگری را رخ میدهد و…
برای دانلود قانونی ف
خیلی چیزها یاد گرفتم از فیلم "اسب سفید پادشاه"
برید زن بگیرید، بعد با وجود اینکه زنتون عاشقانه عاسقتونه واسه مال و جمال بهتر ولش کنید، دوباره برید زن بگیرید، بعد آه زن اول دامنتونو بگیره و زن دوم شب عروسی تو تصادف بمیره و شمام فلج بشید، بعد برگردید، زن اول دوباره عاشقانه می‌پذیردتون.
عاشق زن دوستتون بشید، بعد هی بهش کمک کنید، هی نامردی‌های دوستتون رو (که زنش رو ول کرده و دوباره زن گرفته) جمع و جور کنید، با دوستتون بهم بزنید به خاطر این کارش،
   داییه از بعد از تصادف از ضعف اعصاب شدید رنج میبره. به طوری که اشتهای خاصی به گرفتن پاچه ی بچه ها پیدا کرده (البته فقط و فقط شفاهی). این قضیه به قدری جدی شده بزرگترا نشستن باهاش حرف زدن و گفتن که فقط از ساعت 6 بعد از ظهر به بعد میتونه به بچه ها گیر بده و داییه هم قبول کرده. عصری توی محوطه ی جافرگوسنی نشستیم که پسرِ دخترخاله شروع میکنه شن و ماسه ها رو مثل نقل و نبات ریختن توی هوا. مامانش داره تهدیدش میکنه که جلوش رو بگیره ولی داییه نتونست جلوی خودش
دانلود فیلم Blank 2019 با کیفیت 720p
 
 
 
ژانر فیلم : اکشن , جنایی ,هیجانی
امتیاز فیلم :
رده سنی :
کارگردان : Behzad Khambata
نویسنده :
بازیگران : Sunny Deol, Karan Kapadia, Karanvir Sharma, Ishita Dutta
محصول کشور :
تاریخ اکران :
زمان فیلم : 
زبان فیلم :
 
خلاصه داستان : داستان این فیلم درباره‌ی یک بمب‌گذار می‌باشد که طی یک تصادف حافظه‌اش را از دست می‌دهد و وقتی به هوش می‌آید یک بمب متصل شده به قلبش را مشاهده می‌کند ، در این میان یک مامور پلیس وظیفه دارد تا این مرد را دستگیر کند. ام
مرگ پسر جوان بعد از جراحی صورت
پسر جوان که در تصادف رانندگی صورتش آسیب دیده بود وقتی برای ترمیم چهره اش خود را به تیغ جراح سپرد بر اثر سهل انگاری کادر درمان جان خود را از دست داد. جراحی صورت
حدود سه سال قبل «میثم» در سانحه رانندگی از ناحیه صورت بشدت مجروح شد. جراحات وارده به صورت پسر جوان به حدی شدید بود که به تشخیص پزشکان نیاز به جراحی سنگین ترمیمی داشت.
جراحی با حضور تیم متخصص فک و صورت و زیبایی انجام شد و «میثم» به بخش مراقبت های ویژه انتقال
سخنران پول را مچاله کرد. بعد دوباره پرسید :«چه کسی این را می‌خواهد؟» باز هم دستها بالا رفت.
سخنران اسکناس را روی زمین انداخت و آنرا لگد کرد. دوباره سوالش را تکرار کرد و بازهم همه‌ی دستها بالا رفت.
سخنران گفت:
بارها در زندگی پیش آمده است که به دلیل تصمیماتی که می‌گیریم یا بر حسب تصادف احساس کنیم که مچاله و کثیف شده‌ایم اما این را بدانید که هیچگاه ارزش خود را از دست نخواهید داد
Add a commentمشاهده مطلب در کانال
به عنوان مثال اتومبیلی با اتومبیل شما تصادف کرده و خسارت وارد شده است و طرف شما حاضر به پرداخت خسارت نیست . در این موقع می‌خواهید از ماشین تان استفاده کنید  و مجبور به تعمیر آن می باشید اما مکان خسارت دیده برطرف می شود و در حال حاضر می خواهید خسارت وارده برآورد شود تا اگر خواستید بعداً از طریق طرح دعوا ، خسارت را وصول کنید در موقع محاکمه ،خسارت‏ معلوم باشد و یا اینکه مثلاً شما مستاجر ملکی هستید و پس از انقضاء مدت اجاره جهت عدم تعلق خسارت و اج
موقعی که می‌خواستیم اسم برای لیلی انتخاب کنیم رو یادتون هست؟ من اون موقع‌ها ایده‌ام این بود که یه اسمی انتخاب کنم که اگه بعدتر بزرگ شد و به نظرش لیلی کلاسیک اومد و خواست که مثلاْ صدایش کنند lily مشکلی نباشه، یعنی املای فارسی‌اش یکی باشه :دی ولی بعد سر گرفتن پاسپورت هر چی با خودم کلنجار رفتم دلم راضی نشد که بنویسم Lily و همون Leili رو گذاشتم تو پاسپورت :)
حالا چی شده؟ فهمیدم که این‌جا به گل لیلیوم که همان Lily (به انگلیسی) باشه میگن Lelie و این رو مثل لیل
 
تو کم کم بزرگ میشی و یاد میگیری که با دیدن امید زنی که شوهرش چهار روز پیش وقتی میرفته سرکار تصادف کرده و قطع نخاع شده و فکر میکنه که قطع کامل نخاع درمانی داره ، نابود نشی و تو خودت فرو نری  
یاد میگیری که عشق ، شاید فرزندیه که مادر پیرشو که چند ساعت به زندگیش مونده رو برمیگردونه تا زخم عمیق بسترشو پانسمان کنی ، که بهش میرسه و خوشبو کننده به بدنش میزنه باشه
یاد میگیری که به بیماری که یه هفته پیش باهات حرف میزد پروپوفول بزنی و لوله تراشه رو بدی
دیروز گفتم به دانشکده میروم اما کاش نمیرفتم!
خب همیشه این را بمن گفته اند که روز یکشنبه برای ما خوب نیست، روز نحسی است، کاری رو در روز یکشنبه شروع نکنیم و...تا آنجاکه داییم که شغل آزادی دارد یکشنبه هارا برای خودش روز تعطیل کرده و هیچوقت کار نمیکند.همیشه به این چیزها گارد گرفته ام که آخر که چی؟  همه روزهای خدا عین هم هستن و نمیشود که روزی را نحس عنوان کرد. اما طبق چندین سال جمع بندی ام به این نتیجه رسیده ام که واقعا روز یکشنبه برای ماها شانس نمیا
غمگین و آرومم مثل ماه شب چهارده پشت ساختمونای بلند و نور های خیره کننده شهرغمگین و گنگم مثل لحظه اول تصادف که نمیدونی از کجا خوردیغمگین و خسته م مثل وقتی کل اتوبان رو با اهنگ رولت روسی میری و میری و دنبال دوربرگردونیغمگین و راضیم مثل وقتی که یه قدرت ماورایی رو احساس میکنی که حواسش بهت هستغمگین و منتظرم مثل وقتی هی نوار اعلانات گوشیتو میکشی پایین و خالیهغمگین و سنگینم مثل وقتی که از ترس سرما لحاف میندازی روی خودت اما نفست بالا نمیادغمگین و ب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها