نتایج جستجو برای عبارت :

بالاخره راحت شدم:))

ما به اشتباه اینگونه می‌اندیشیم:
- درسم تمام شود راحت شوم- غذایم را بپزم راحت شوم- اتاقم را تمیز کنم راحت شوم- بالاخره رسیدم، راحت شدم- اوه چه پروژه‌ای، تمام شود راحت شوم
تمام شود که چه شود؟مادامی که زنده هستیم و زندگی میکنیم هیچ فعالیتی تمام شدنی نیست بلکه آغاز فعالیتی دیگر است 
پس چه بهتر که در حین انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنیم نه مانند یک ربات فقط به انجام دادن بپردازیم به تمام شدن و فارغ شدن... لذت باعث قدرتمند شدن میشود و
ما به اشتباه اینگونه می‌اندیشیم:
- درسم تمام شود راحت شوم- غذایم را بپزم راحت شوم- اتاقم را تمیز کنم راحت شوم- بالاخره رسیدم، راحت شدم- اوه چه پروژه‌ای، تمام شود راحت شوم
تمام شود که چه شود؟مادامی که زنده هستیم و زندگی میکنیم هیچ فعالیتی تمام شدنی نیست بلکه آغاز فعالیتی دیگر است 
پس چه بهتر که در حین انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنیم نه مانند یک ربات فقط به انجام دادن بپردازیم به تمام شدن و فارغ شدن... لذت باعث قدرتمند شدن میشود و به
سیل اشک امان‌م نمید‌هد...
از این دور بودن... از این دویدن و نرسیدن...از این انتظار ها که خون آدم را توی شیشه می‌کند...
قرآن را بازش می‌کنم
می‌آید:
وَ نَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِیمِ...
‌می‌فهمم بالاخره یک روز در این دنیا کرب عظیم ما تمام می‌شود...یک روز شما می‌آیی و خاتمه می‌دهی به دل تنگی ها...یک روز شما می‌آیی و ما بالاخره طعم لبخند واقعیِ از ته دل را می‌فهمیم...
یک روز که خیلی نزدیک است... از رگ گردن هم نزدیک تر...
این وعده ی خ
اگر کار اشتباهی کردی،قبل از اینکه از یه جای دیگه گندش در بیاد،خودت موضوع رو روشن کن.
آره،تبعات داره،اونم خیلی،اما لااقل با خودت میگی:خودم گفتم.
حقیقت تلخه،اگر خودت حقیقت اشتباهت رو بگی سخته،تبعات اشتباهاتت خیلی خیلی سخت تره،اما لااقل تقاص کاراتو دادی،درس گرفتی و تنبیه شدی.
بالاخره حقیقت روشن میشه،غیر ممکنه نشه،حداقل اگر خودت روشنش کنی،برای خودت راحت تره.برای وجدانت.
سعی نکن از حقیقت فرار کنی،تقاص حقیقت رو،بالاخره،یه روزی،همه میدن،مط
واقعا فکر می‌کردم وقتی بالاخره بتونم بعد از این همه وقت لپ‌تاپ بخرم، تو کانالم درموردش می‌نویسم، ولی بازم نشد. خب بالاخره لپ‌تاپ محبوبمو خریدم! یکشنبه می‌رسه دستم... به امید این که کتاب‌های بیشتر و بهتری برای ترجمه بهم سپرده بشه و با همین لپ‌تاپ کاراشونو پیش ببرم.
خب بالاخره منم دعوت شدم، چه مصیبتی برای کسی که با وبلاگ اصلن آشنا نیست، حتی واسه یه آپلود عکس ساده یا لینک کردن هم انقدر به مشکل می خوره که رهاش می کنه :/
به هر حال ممنونم از آقای حمید آبان که منو دعوت کردند. با توجه به بقیه پست ها یه تعداد پیشنهاد برای توسعه وبلاگ رو اینجا میارم:
1. فعال کردن امکان تهیه ی نسخه پشتیبان
2. امکان منشن کردن بقیه وبلاگ ها در پست ها و کامنت ها
3.طراحی اپلیکیشن موبایل با تمام قابلیت های وبلاگ
4. تنوع بیشتر قالب ها و طراحی ق
سلام دوستان.....یهو دلم خواست از چیزی بنویسم که بالاخره دریک فرصت مناسب عملی شد....یادتون این پست( امان از دست تو....امان از دست من ) رو؟
خب بالاخره بخت بامن یار بود و شب تولدش یهو تو ذهنم پااااپ،این فکر دراومد که تبریک بگو و سوتفاهم هارو با خرف زدن برطرف کن که خیالت راحت بشه....
و همینکارو کردم....اولش یکم تودلم خالی شد ولی بعدش گفتم با اراده و انجام بده اینکارو...شاید فردا دیگه چشمهات رو به سقف باز نشه...والااا...کی از فردای خودش خبر داره؟....
خلاصه گفت
بالاخره بیدار شدم. بیدارم کردی. میدونی، درست قبل این خواب زمستونی سرد به خودم، به این دنیا قول داده بودم که بالاخره یه شب از این خواب  بیدار می‌شم. که یه شب دوباره ماه کامل میشه توی آسمون تاریک و پر از دل‌تنگی زندگیم. و اون شب سر رسید.
ادامه مطلب
بالاخره با مقابله با تموم انرژی منفی های دیگران و مشکلات دوری من تونستم برم دانشگاه..اونم چه رشته ای..ادبیات..بجای ادبیات میشه گفت:فرهنگ،آرامش،ادب،عشق،عشق و عشق...من عاشقشم..الان دو ماه و بیست روز میگذره و من هر روز عاشق تر میشم..درسا برام سخت نیست و چقد خوبه که دنبال علاقت بری..بعد چهار سال..❤
این صندلی راک ها هست؟
من عااااشقشووووونم
چند روز پیش به پسرجان گفتم اگر یک روز به آخر عمرم مونده باشه بالاخره یکی از اینا میخرم و حالشو میبرم
دیروز که از سر کار برگشتم 
همسر و پسر منو بردند سمت اتاق پسرجان با چشمای بسته
و وقتی چشامو باز کردم ی دونه خوشگلش اونجا منتظرم بود :)
بالاخره به یکی از آرزوهای مهم زندگیم رسیدم :)))
خیلیییی باحاله 
بعد از دو هفته بالاخره اینترنت وصل شد ... 
چقدر این دو هفته بهمون سخت گذشت 
ب خصوص فری لنسرها ...
وضعیت بدی رو تجربه کردیم 
امیدوارم که از این روزها تجربه گرفته باشیم 
تا بتونیم مقاوم تر باشیم 
 
امیدوارم زندگی واستون به بهترین شکل پیش بره ♥ 
 
از بهترین حس های دنیا این است که خیالت راحت باشد. از چیزی، از جایی، از کسی، یا از ماجرایی. اینکه خیالت راحت باشد مثل یک لیوان شربت خنک در دل تابستان، زیر پوستت حرکت میکند و لذتی می بخشد که چشیدن ست، نه گفتنی. خیال آدم که راحت باشد، دگر تمام است. مخصوصاً اگر خیالت از خدا راحت باشد. مخصوصاًتر اگر خیال او هم از تو راحت باشد. «راضیةٌ مرضیة».
داشتم فیلم می‌دیدیم و به این نتیجه رسیدم خارجی‌ها خیلی راحت‌تر از ما مدل زندگی‌شونو تغییر می‌دن. شب می‌خوابن و صبح جمع می‌کنن می‌رن یه شهر دیگه، یه کشور دیگه، یه کار دیگه...
از بحث اقتصادی و گذرنامه و ایناش که بگذریم ما چسبیدیم به خانواده. هر کاری بخوای بکنی حتی اگر قرار نباشه سوال کنن و توجیهشون کنی، باید خودتو راضی کنی اگه من نباشم هم می‌تونن فلان کار رو خودشون انجام بدن و قرار نیست زندگیشون فلج شه.
ذهنم خیلی آشفته‌ست این روزا. قصد می
سلام .
بالاخره تموم شد. اولین مرحله جدی زندگیم تموم شد .
 این تموم شد واسه کنکور فنی نظام جدید هست که میگم به خوبی تموم شد و توی دانشگاه ارم شیراز برگزار شد و ایشالا نتیجه خوبی هم داره.
و یه عذر خواهی میکنم برای اینکه این مدت نبودم . با عرض پوزش.در خدمت تون هستم ممنون میشم همراهی کنید .
فکر کنم بالاخره دارم تبدیل می‌شم به تصویری که همیشه می‌خواستم باشم؛ تو وزنی‌ام که نزدیک هفت، هشت ساله نبودم و از نظم داشتن و تلاش کردن براش یک ذره هم ناراحت نیستم. پنج‌شنبه بدون این‌که به کسی بگم صبح ساعت هشت باهاش رفتم یه شهر دیگه. تا ظهر بالای کوه بودیم و برگشتنی اسنپ پیدا نکردیم و داشتیم پیاده می‌اومدیم پایین، ولی پنج دقیقه بعد سوار ماشین یه پیرمرد ارمنی شدیم. شروع کرد به صحبت کردن و یه جایی وسط صحبت‌هاش گفت این‌جا جزء این شهر محسوب ن
بالاخره بدترین مربی تاریخ فوتبال ایران رفت. یک مربی صد در صد دفاعی!!! هیچ وقت جلوی هیچ تیم بزرگی نتونست با افتخار بازی کنه. فقط و فقط دفاع محض. امیدوارم تیم رو بدن دست برانکو تا یه سر و سامانی به این کشتی به گل نشسته کی روش بده. قبلا اینجا در مورد مقایسه کیروش و برانکو نوشته بودم.
باورم نمی‌شود. از زمانی که به یاد دارم همیشه تنها کاری که می‌دانستم قرار است انجام دهم درس خواندن بود. ۱۲ سال مدرسه و ۶ سال دانشگاه بالاخره تمام شد، البته با اغماض. هنوز قول آخر و پایان‌نامه مانده.
قسمت سخت ماجرا اینجاست که بعد از این نمی‌دانم قرار است چه بکنم. بعد از این تصمیم با من است و من هم که آدم فرار کردن از تصمیم‌های بزرگ
پ.ن: انتخاب عنوان را هم باید به چالش ها اضافه کنم
هفته دیگه قراره بالاخره زانوم رو عمل کنم. پس از 5 سال!
بیمه یکم گیر داده بود که باید حتما گزارش حادثه داشته باشید که تایید کنیم! رفتم یکی از ورزشگاه های آشنا که مسئولش یه برگ گزارش حادثه سوری بهم بده که فهمیدم که امکانش نیست چون اصولا اونا برای کسی که بیمه ورزشی بوده باشه همچین کاری میکنند و ناامید شدم.
راه حل دوم این بود که برم از شورای محل بخوام که بریم کلانتری و یه استشهاد بدیم!
اعصابم خورد بود که دیگه امروز حضوری با حضرت دوست رفتیم بیمارستان
چشمام بالاخره همراه با اسمون بارونی رشت بارید...
خیلی وقت بود توی گلوم یه بغض سنگین گیر کرده بود 
نمی ترکید و هی بزرگتر میشد و به قلبم فشار میاورد ...
ترکید...بالاخره ترکید...
دوست ندارم اشکم بند بیاد...
دوست دارم همین طور ادامه پیدا کنه تا همه چی رو بشوره ببره.
...
+وقتی دلم میگیره صدای گیتارم خیلی دلنواز میشه برام...
نمی دانم درون من کجای این عالم خاکی است که همیشه جایگاه توست ... دوستت دارم هر چند که دوری هر چند که خاطرم آزرده است و خیالم راحت نیست که تو در خیال راحت جای نمی گیری آشفته می کنی مرا , از خویش می کنی مرا ... #الهام_ملک_محمدی
بهم نخندید ولی بالاخره فردا میخوام برم سراغ اداره ثبت شرکتها
یعنی همه اون انتخاب اسم و ... قبل ازهرگونه اقدام لازم بود
جو گیر شده بودم :دی
و خبر خوب این که امروز بالاخره بعد از ماهها انتظار حق الزحمه طرح پژوهشی ام واریز شد (حالا انگار چقدر هست)
و مهمترین امتیازش همینه که فردا که برم پیگیر بشم احتمالا باید برای ده تا جا فیش واریز کنم
و حداقل خیالم راحته که ی مبلغی تو حسابم هست برای این کارها
آه
باورم نمیشه..
من اینجا، حرم حضرت علی..
چه سناریویی باید طی می شد که من بالاخره برسم به دیدار پدر...
چقدر حال و هوای اینجا خوبه
دلم نمیخواد برم.دلم میخواد تا ابد همین گوشه ی خنکی که پیدا کردم بشینم و خیره بشم به ایوان طلا...
تا به حال انقدر احساس خوب نداشتم.هرچند اوضاع اصلا خوب نیست اما اینجا همونقدر حس خوب داره که آغوش گرم پدر...
کاش مجبور نبودم تا چند دقیقه دیگه برم...
کاش همین جا می مردم :) ..
 
 
نجف اشرف-حرم علی ابن ابی طالب-ساعت 12 ظهر ...
خواب راحت با دوش آب گرم
دستور العمل هایی وجود دارد که کسانی که میخواهند یک خواب راحت در طول شب را داشته باشند.به عنوان مثال : میدانیم که ورزش منظم ، اتاق خواب خنک راهکارهای خوبی برای استراحت شبانه است.
حمام یا دوش گرفتن قبل از خواب نیز یک درمان شناخته شده برای یک خواب راحت میباشد. زیرا بعد از حمام کردن دمای بدن کاهش میابد که میتواند به خواب راحت ما کمک کند.

ادامه مطلب
زمان که میگذره و بالاخره به روزی که ازش می ترسم میرسم و باهاش مواجه میشم پس چرا نباید از زمانی که الان دارم استفاده کنم شاید خیلی چیزا تغییر کرد.
از مریضی که دارم متنفرم باعث شده به خیلی از کارایی که دلم میخواد نرسم نتونم انجامشون بدم باعث شده که نتونم به خیلی از ارزوهام برسم دلم میخواد خودمو بکشم ولی از طرفی هم دلم نمیخواد که بمیرم و میترسم ولی خسته شدم از وضعیتی که دارم!فکر میکنم نباید اصلا متولد میشدم اگه میشد همون موقع که قرار بود سقط بشم
دانلود آهنگ کامل راحت رفت رضا صادقی
دانلود آهنگ قبل رفتنت رضا صادقی
متن اهنگ راحت رفت رضا صادقی
دانلود آهنگ راحت رفت بدون دلهره از رضا صادقی

دانلود موزیک ویدیو راحت رفت رضا صادقی
راحت رفت رضا صادقی با کیفیت 320
متن راحت رفت رضا صادقی
دانلود آلبوم زندگی کن رضا صادقی
خب الان نزدیک به یک ساله که اینستاگرام و توییترم و پاک کردم و عملا یکسال از همه عالم و آدم دور بودم.میدونین واقعیتش این خونه موندنا و نزدیک به یکسال ننوشتن و خونده نشدن بالاخره یه جایی خفت میکنه و دیگه نمیتونی تحمل کنی .بالاخره حرفای توی دلت که نزدیک به یکسال تلمبارشون کردی سرباز میکنن و اونوقته که دیگه نمیشه کاریش کرد.
اونوقته که دیگه به خودت میگی دیگه بسه.
از دوران دبستان دقیقش میشه از پنجم دبستان تا به امروز دوستامو می‌دیدم که از بچگی میرن کلاس زبان و فکر میکردم خوش به حالشون حیف من نرفتم و دیگه دیر شده و خجالت می‌کشیدم برم ولی بالاخره رفتم و تعیین سطح دادم و ثبت نام کردم برای شروع زبان باشد که از حالت افتضاح و مسخره‌ی آی ام ا ویندو در بیام!
ولی ناموساً فکر نمیکردم هر سطح هفت ماه و نیم طول بکشه پیر میشم که!
+ شاید یه مدت خیلی خیلی خیلی کم پیدا و شاید ناپیدا بشم خیالتون راحت باشه خوبم و زنده منته
بالاخره بعد چند ساعت پر خوابی بیدار شدم. بیرون رفتنم با دوستام کنسل شد چون دوستم باید میرفت جایی که براش پیش اومده بود. احتمالا به رسم قدیمم پاشم اتاقو جمع کنم مغزمم مرتب بشه بعدش بشینم به کار کردن. هرچند که تو اتاق کار نمیکنم ولی خب این کار کمک میکنه اروم تر شم. همین هیچ حرف دیگه ای ندارم. و راستش ناراحتم نیستم که این همه خوابیدم. انگار لازم بود. که شاید بعدش حالم خوب بشه. خیلی خنثی ام الان. هیچ حسی ندارم. هیچی
هروقت باران بیاید، بالاخره بند خواهد آمد. هروقت ضربه می‌خورید
 بالاخره خوب می‌شوید. بعد از تاریکی همیشه روشنایی ست.
 هر روز صبح طلوع خورشید می‌خواهد همین را بگوید اما شما یادتان می ‌رود و درعوض فکر می ‌کنید که شب همیشه باقی میماند.
اما اینطور نیست. هیچ ‌چیز همیشگی نیست. پس اگر اوضاع زندگی خوب است از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست.
 اگر اوضاع بد است، نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمی ‌ماند.
لحظه شماری کردم تا آخر هفته تموم شد و بالاخره تونستم زنگ بزنم و اجازه دیدنت رو بگیرم 
هرچند
که به این راحتی ها نبود ... شایدم بود ولی چون لحظه ها برای من به کند
ترین نحوی که می‌شد میگذشت اون سه روز برام خیلی زجر اور بودن تا بالاخره
مجوز صادر شد 
با دلی پریشون و زجر کشیده زنگ زدم تا وقت ملاقات رو بگیرم ولی گفتن اولین نوبتی که میتونن بدن برای ۱۶ روز بعد بود ...
چیکار میتونستم کنم ؟ چه کاری از دستم برمیومد جز پذیرفتن ؟ 
و باز شمردن ثانیه ها شروع شد
دو روز هست که اینجا ننوشتم. خب میدونم عجیب بود چون سابقه نداشت. اما دلیل داشت با خودم درگیر بودم درگیر کارهایی که باید و میخوام انجام بدم. جدااز اون خونه برنامه بود همش در حال کمک کردن. یه خورده که نه خیلی کسل کننده فقط دعا میکردم بگذره و تموم بشه که بالاخره امروز رسید و راحت شدم حالا میتونم با خیال راحت کار کنم.  
نشستم نقاط قوت و ضعفم رو توی دفترم نوشتم. دفتری که مها یک هفته پیش برام خرید تا توش هرچی که نمیتونم اینجا بگم رو بنویسم. که البته من ک
از این لحظه به بعد میم تنها طلای شهرمون نیست و با تشکر فراوان از دال که طلا شد، دیگه کوچکترین حسادتی به این کصخل روانی پاچه خوار ندارم
باشد که سال بعد بهمن هم طلا بگیره و انحصار طلا از چنگ پسرا بیرون بیاد
پ.ن: الان هم دارم ۱۳ reasons why رو می بینم و شرم بر من که دو فصل کلویی قشنگ رو مورد توجه قرار نداده بودم شما فقط مقدار shit بودن بانو رو ملاحظه بکنید
سلام
بحث من درباره خانم ها نیست. بالاخره خودم خانمم و همجنسان خودم رو تا حدودی میشناسم. خوبه این سوال رو آقایون جواب بدن راستی حسینی، و انتظار دارم ازشون صادقانه جواب بدن ولی استقبال میکنم از نظرات خانم های محترم همچنین. بالاخره بعضی هاشون ممکنه مردها رو از خودشون بهتر بشناسن. هیچی بعید نیست واقعا. میرم سر اصل مطلب. 
سوالم رو با یه موضوع کلی میپرسم، اما مثال پاراگراف آخر سوالم رو هم بخونید لطفا دوستان. شاید بهتر کمک کنه توی نظراتی که میدید.
و
بالاخره امشب جرئت کردم و از گروه هایی که رفیق قدیم بود خارج شدم. شماره ش رو هم پاک کردم. تولدشو تبریک گفتم خیلی ساده و بی تکلف و اونم گفت ممنون! 
چندبار دیگه هم تلاش کردم و راستش دیگه جای تلاشی نمی بینم
فقط هربار با دیدن اثر و آثارش اذیت میشدم و غمگین! 
خودش میگفت قدرتشو داره آدما رو دیلیت کنه و برای همیشه فراموش. منم نمیخوام آزارش بدم وقتی به اندازه کافی آدم توی زندگیش داره! 
نمی دونم دیگه هیچ وقت رفیق نزدیکی خواهم داشت یا نه. خیلی هم مهم نیست.
I'm lying on the moon
My dear, I'll be there soon
It's a quiet and starry place
Time's we're swallowed up
In space we're here a million miles away

اگه به جای نگاه کردن به کل، به جزء نگاه کنیم راحت‌تره مگه نه؟ حالا فعلا بگذریم از این که هر چیز راحت‌تری بهتر نیست. این آهنگه رو روی ریپیت گذاشتم تا نوشتن این پست رو تموم کنم. خیلی عجیبه. این که در عین کند گذشتن زود می‌گذره. این که در عین ساده بودن پیچیده‌ست. این که هم درسته هم غلط. این که هم خوش‌حالم هم ناراحت. و و و. تناقض رو دوست داشتم همیشه. این که کمی آزارده
 
من فضا رو دوست دارم. آدم فضایی‌ها رو هم. اصلا هرچی از فضا بیاد...
بعد از اون سیگنال‌ها یه خبر اومد که قراره یه شهاب‌سنگ بخوره زمین و همه چیز رو به فنا بده. خبر اینقد هیجانی و بدون بازتاب بود که اصلا نیاز نداشت پیگیری کنم واقعیه یا نه؟! خب معلوم بود این خبر اگه واقعی باشه مثه بمب میترکید نه اینکه فقط ما ایرانی‌ها با میانگین ضریب هوشی ۸۴ بهش توجه کنیم!
اما کاش واقعی بود. چه لذتی داشت خبر اینکه قراره همه باهم نابود شیم. خیالمون راحت باشه دیگه هیچ
بعد از مدت‌ها انتظار، بالاخره موعد مقرر از راه رسیدن فصل نخست سال پنجم Rainbow Six Siege مشخص شد؛ بعد از آنکه با مسیر سال پنجم و تمام مشخصات و ویژگی‌های تازه این قسمت آشنا شدیم، بالاخره یوبیسافت تاریخ و ساعت دقیق انتشار این بسته گسترش‌دهنده را اعلام کرد.
ادامه مطلب
دلم میخواست این صفحه رو پراز کلمات محبت آمیز کنم ، از دنیای زیبای آزادی که من و انیس برای خودمون ساختیم ، از اینکه امروز چقدر خوش گذشت با تو دخترکم و من چقدر درکنارت خودمم و راحت و آزادم ، از لاک قشنگی بگم که برام خریدی یا از پیکسلای E=mc^2یه Rick و موهای قرمز و زیبای Anne. 
اما من بی نهایت خسته م و سرم به شدت درد میکنه.
من بالاخره تورو وبلاگ نویس میکنم!
+دومین passage از آزمون امروز درمورد zodiac sign بود! :) آقای مهدی فکر کنم شما توانایی پیش بینی Readingهای کنکور م
در طول این سال ها  وقتی مامان بعد از نبرد یک تنه با کار خانه کم می آورد و در رخت خواب می افتاد و ما هم گیج و سرگردان دنبال زودپز و هاون و ادویه و گوشت خورشتی و سبزی سوپ و آش و... می گشتیم و هر ثانیه دعا می کردیم مامان زودتر خوب شود تا از این اوضاع داغان و شلم شوربا نجات پیدا کنیم.دقیقا همان لحظه ها با هم تصمیم می گرفتیم که از این به بعد هر کدام گوشه ی کاری را بگیریم تا به آن اوضاع نیفتیم.دو سه روز اول خوب پیش می رفت و بعد دوباره و دوباره  از زیر کار در
سال پیش این موقع‌ها چه آرزوها که در سر می‌پروراندم و دریغ و حسرت که از تکاپو در مرزهای علم رسیده‌ام به دوره‌گردی و فروشندگی! از کار در پروژه‌های بزرگ نفتی رسیده‌ام به ویزیتوری آبکی!افق‌های روشن و آینده‌ی درخشان و از تو حرکت از من برکت و مزد تلاش و این حرفها هم یک مشت شایعه است.
این سال‌ها هرچه کردم خودم را اینطور توجیه کردم که این هم بالاخره یک‌جور تجربه است! یا اینکه مثلاً بالاخره باید از یک‌جایی شروع کرد! کاش می‌دانستم آخر تا کی...
امروز ۲۵ شهریور ۹۸
ساعت یک بامداد
جیییییییییییییییییییغ 
مامان:یا خدا مهسا حالت خوبه
بابا: مهسا مهساااااااا 
یک دفعه در اتاقم با شدت باز شد و با چهره ترسیده و رنگ پریده پدر و مادرم مواجه شدم در حالی که قهقه میزنم بغلشون میکنم 
وای مامان بالاخره شد بابا یادته میگفتی نمیشه بیخیالش شو میگفتی این سماجتت بی فایده هست دیدین از پسش بر اومدم، دیدین تونستم
بالاخره به ارزوم رسیدم همونی که میخواستم شد ، خدا جواب این چند سال تلاشمو داد
نیلوفر جونم ،ال
خب این پست میزارم هرکی به کارش اومد ۵ صلوات بفرسته.
دوستانی که با ویرایشگر متن بلاگ بیان مشکل دارن و میخوان همون قبلی باشه که راحت اهنگ بزارن و راحت تر متنشو تصحیح کنن فقط کافیه به بخش تنظیمات >تنطیمات مرکز مدیریت > ویرایشگر پیش فرض تیک بزنید و در اخر گزینه ذخیره سبز بزنید.‌حالا مثل سابق راحت کارتون انجام بدین :) 
تکلیف تاریخ کنکور هنوز مشخص نیست ولی اگه عقب بیوفته معلومه که به نفع همه است
.
.

امروز شروع کردم به انجام دادن یکسری از کارایی که صد سال پیش قرار بود انجام بدم ی+کارایی که نصف و نیمه رهاشون کرده بودم!!!!
دلم کلی انرژی و جسم خستگی ناپذیر میخواد که بتونم همه ی کارامو انجام بدم ولی خب چه کنم که من همیشه خسته ام  و حالم خوب نیست ولی با این حال تلاشم رو میکنم 
.
.
.
احتمال میدم تا اخر هفته ی دیگه همه چی نظم خاص خودشو میگیره تو زندگیم و منم راحت میشم از ا
دفاع این بنده خداست، یاد دفاع خودم افتادم.
خب یه سه چهار ماهی دیر شده بود، همین طوری که عمه هام الان می گن دیر شده پس کی زن می گیری، اون موقع ها هم می گفتن دیر شده، پس کی دفاع می کنی. کلا دیفالتشون همینه: دیر شده پس کی...!
بگذریم، روز دفاعم همه استادا اومده بودن، همه حضار هم نشسته بودن، من اومده بودم تو سالن زنگ بزنم به استاد راهنمام. بالاخره جناب پروفسور با بیست دقیقه تاخیر رسید و با هم رفتیم داخل و من یکهو رفتم پشت تریبون. انگار همه استرس های عال
چشما رو باز میکنم و بعد کمی مکث بلند میشم  
اطرافو نگاه میکنم..
یکی شبیه خودمو میبینه که راحت و بی دغدغه خوابیده
این همه شباهتش به من بخاطر چیه!!!
بیشتر دو رو برم و نگاه میکنم...
همه مغموم و خسته ن..و حتی گریون!
این منم!
این لحظه س که همه ی کنجکاویم برای اینکه تو چه سنی و چطوری میمیرم برطرف میشه!
ترس همه وجودمو میگیره...
برای از اینجا به بعدش نظری ندارم!
که میگن خانم خوبی بود خدا بیامرزتش یا بگن خوبه رفت راحتمون کرد و خودشم راحت شد!!!
یا حتی تر بگن خیلی
دانلود آهنگ بنیامین بهادری راحت
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * راحت * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , بنیامین بهادری باشید.
دانلود آهنگ بنیامین بهادری به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Benyamin called Rahat With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه بنیامین بهادری به نام راحت
نمیدونی چقد آسونه مردن براتو نمیدونی چقد آرومه حسم باهاتوتو اومدی همه قانون دنیام عوض شد تو اومدی یهو دیوونه دیوو
توجه توجه 
سلام دوستان عزیز ما بالاخره فعالیتمون رو در شبکه های اجتماعی شروع کردیم و امیدواریم که همانطور که در سایت ما را همراهی میکنید، همانطور در شبکه های اجتماعی ما را همراهی کنید و نقاط نظرات خود راحت تر برای ما بازگو کنید.
ما در اینستاگرام فعالیت خود را آغاز کردیم و برای همراهی کردن ما می توانید به قسمت شبکه های اجتماعی در منو سایت بروید.
سلام
امروز خیلی حالم بد بود
رفتم زیارت شهدا و امامزاده..
بعدم هیات داخل امامزاده...
خیلی خوب بود...فاطمیه انگار شروع شده برام
راحت گریه کردم راحت اشک هامو پاک کردم راحت یادت کردم
بابت حس و حال بدت نمیدونم چی بگم ولی یادمه قبلا بااین حرفم اروم میشی 
ان الله معنا
 
توجه توجه 
سلام دوستان عزیز ما بالاخره فعالیتمون رو در شبکه های اجتماعی شروع کردیم و امیدواریم که همانطور که در سایت ما را همراهی میکنید، همانطور در شبکه های اجتماعی ما را همراهی کنید و نقاط نظرات خود راحت تر برای ما بازگو کنید.
ما در تلگرام و اینستاگرام فعالیت خود را آغاز کردیم و برای همراهی کردن ما می توانید به قسمت شبکه های اجتماعی در منو سایت بروید.
فردا جلسه دفاعم است...
البته نیم ساعت یک ساعتی با خبرهای ضدونقیضی که منتشر می شد معلوم نبود جلسه دفاعم برگزار می شود یا نه که خداروشکر دانشگاه های تهران تعطیل نشد و من فردا دفاع می کنم ان شاالله.
 
و بعد رها می شوم:)
 
منتظر زندگی هیجان انگیز پس از دفاع هستم. خانه و زندگی قرار است بالاخره از شلختگی در بیاید و از نیمرو و کنسرو نجات پیدا کنیم، مامان از دست تلپ شدن های گاه و بیگاهمان برای شام و ناهار راحت شود، کاری که باز  نزدیک یک ماه تعطیلش کردم من
 
شلوغی خیابون و آفتاب مرداد ماه کلافه اش کرده بود؛
خیلی وقت بود از خونه نزده بود بیرون؛
خیابون ها و آدمها براش غریبه بودند؛
خوشحال نبود ناراحت هم نبود یه احساس مسخره و کسل آور همه وجودش رو گرفته بود؛
بالاخره به ساختمون مورد نظر رسید از پله ها بالا رفت  و نشست تو نوبت؛
مثل همیشه بارم کلی هم صحبت پیدا کرد؛
از دختربچه سه ساله بانمک گرفته تا پیرمرد شصت ساله؛
همه باهاش حرف می زدند و اونم خوب گوش میداد.کارش تو ساختمون یه کم طول کشید ولی بالاخره تمو
هوووراااا بالاخره  بخش دومم تموم شذ این  فصل رو یه خورده تند خوندم یعنی تا آخر کتاب تصمیم دارم تند بخونم. فردا تمومش میکنم بالاخره و خدایی نشستم پاش چیزی که این چند وقته اصلا نداشتم. زبانم خوندم دیگه بقیه کارام مونده که الان برم حموم بعدش اگه وقت شذ چون پسر دایی بابام دعوتمون کرد خونشون یهویی شد نمیدونم چرا. اهان برای این که اون شب که رفتیم خونه دایی بابام اینا نبودن واسه همین بود. بگذریم خبر دست اول دیگه ای ندارم و همچنانم نمیتونم عکس بذارم
بالاخره اون قالبی رو که می خواستم درست کردم. :) دو روز وقتم رو برای ساختن قالب مخصوص خودم گذاشتم تا این که بالاخره امروز قالبی رو درست کردم که باب دلم هست. :)
به نظرتون چطوره؟متن ها رو خوب و واضح نشون می ده؟؟؟؟؟؟؟
ستاره های صفحه ی زمینه قالب باید چشمک بزنن.چشمک می زنن؟؟؟؟؟؟؟
توی پست نکاتی در باب دوره کاراموزی قرار شد یه پست هم در مورد مصاحبه های استخدامی بزارم و چند تا از نکات مهمی که باید توی مصاحبه های استخدامی رعایت کنیمو بگم.بالاخره وقتش شد و این پست رو هم نوشتم البته چون یه کمی کار داشتم نوشتنش یه کمی طول کشید ولی بالاخره منتشر شد :/
ادامه مطلب
لذت بخش تر از آن مکالمه در زندگی ام نداشته ام.
همه اش گلایه بودو بغض اما شیرین ترین بود...
میفهمی وقتی میگویم شیرین یعنی چه؟
یعنی همان جایی که گفتی "همرو چپکی فهمیدی!"
هیچ چیزی نمانده که بعد از گفتن این جمله ات خوشحال شوم که خب بالاخره همه چیز درست خواهد شد.
همه چیز آوار شده روی زندگیمان.
زندگی هایمان!
: )
اما راحت شدم...
بند غم را از دلم باز کردی...
می شود رفت؟.
نقطه ی بعد از علامت سوال را فقط تو میفهمی.
مثل این که فرزند کوچکت را از خودت دور کنی که بیمار
شاید شما هم شنیده باشید که قبل از خواب نباید نوشابه انرژی‌زا، غذاهایی چرب و شکلات و نوشیدنی های کافئین دار خورد به این دلیل که خواب راحت را از ما می‌گیرند؛ اما اگر این نکات را رعایت کردیم اما باز هم خواب‌مان راحت و به موقع نبود چه کار باید بکنیم؟ برای شما دستور پخت چند غذای ساده را می‌ دهیم که می‌توانید با خوردن آنها راحت به خواب روید و صبح با نشاط بیدار شوید و به کارهایتان برسید.
برای مشاهده دستور ها غذایی به ادامه مطلب توجه فرمایید.
ادامه
اگه خودتو دوست داشته باشی با کسی روبرو میشی که عاشقته و دوست داره
من با خودم روبرو شدم اون آدم خودم بود در شکلی دیگر در شکل یک مرد که به من حس خوب میداد دوستم داشت 
وقتی اینجور دوستیها تموم میشه ما باید همچنانبه دوست داشتن خودمون ادامه بدیم چون همه ما دوست داشتنی هستیم وقتی ینفر پیدا میشه که میتونه دوستمون داشته باشه یعنی ما دوست داشتنی هستیم ولی خب همه آدمها کنار ما همسفر های ما هستند بالاخره یجایی مسیرمون از هم جدا میشه در کنار هم رشد میکنی
سامسونگ بالاخره بعد از گذشت چند ماه، سکوت خود را در مورد گوشی تاشو گلکسی فولد
شکست. این گوشی بعد از اینکه با مشکلات متعددی مواجه شد، تاریخ عرضه آن به
تعویق افتاد تا سامسونگ بتواند مشکلات موردنظر را حل و فصل کنید. حالا
بالاخره این شرکت اعلام کرده که گوشی مذکور در ماه سپتامبر روانه‌ی بازار
می‌شود. این شرکت همچنین تغییرات اعمال شده بر روی این گوشی را هم اعلام
کرده است.
ادامه مطلب
 
بالاخره مستند بیگانه های آشنا بعد از 8 ماه تلاش و پیگیری، امشب بعد خبر شبانگاهی ساعت 22 از شبکه 3 سیما پخش میشه.
 
فروردین و اردیبهشت ماه امسال که رفتیم لرستان و خوزستان فکر نمی کردم ساخت این مستند انقدر انرژی و زمان ببره اما خدا رو شکر بالاخره تلاش ها نتیجه داد و امیدوارم کار خوبی از آب در اومده باشه و مخاطب خوشش بیاد.
 
مستند روایت متفاوتی از سیل ابتدای امسال هست و ارتباطی هم با شهادت حاج قاسم سلیمانی داره.
 
اگر این مستند رو امشب نتونستین بب
بیت کوین در ایران بالاخره قانونی شد!

بعد از گرد و خاکی که استخراج رمزارزها، مخصوصا بیت کوین و شفاف نبودن قانون در این حوزه در چند ماه اخیر در کشور به پا کرد، بالاخره نرخ برق و شرایط استخراج رمزارز مشخص شده و فعالیت در این حوزه رنگ قانونی به خود گرفت.
به گزارش ایسنا، با ورود کشور به بازه پیک مصرف برق، اخبار استخراج ارز دیجیتال و بیت کوین بیش از پیش داغ و تأثیر این فرآیند بر میزان مصرف برق از اهمیت خاصی برخوردار شد. در حالی که وزارت نیرو مدام از
اقا یادتون چقدر رفتم اومدم هی گشتم دنبال لباس.بالاخره خریدم.بالاخره.بقیه که هیچی خودمم باورم نمیشد بخرم خخخخخخخخخخ 
خلاصه فکر نمیکنم مغازه ای نرفته باشم خخخ.کلللللل شهر وجب به وجب گشتم.تو عروسی میدونم هر کی لباسشو از کجا و چند خریده خخخخ 
راستی فال هم گرفتم 
اینم عکسش 
فکر میکنید کیه؟
واقعا بده ک خونشون دقیقا رو ب روی خونه ی ماست و پنجره منم رو ب پنجره اون:| ... حرصم میگیره از کاراش ... مخصوصا نمیدونم اینکه چکار میکنه ک معمولا اینموقع شب میاد خونه ... اینکه الان رسید و انقد بدبخت هول هول شامشو میخوره پنجره اونا بازه پنجره منم باز شد برخورد قاشقش با بشقاب تا اینجا میاد ...سه قاشق بود لعنتی:)) 
اینکه میدونم چه ادمیه ولی بعد از برگشتنشون از تهران هر وقت چش تو چش میشیم رسما فرار میکنه با اینکه میدونم چجور ادمیه ولی تا منو میبینه سرش پا
یعنی میشه یه روز با خیال راحت بخوابم ، با خیال راحت برم سر کار و با خیال راحت زندگیمو بکنم؟
میشه با خیال راحت گیتار بزنم ، با خیال راحت مسافرت برم ، با خیال راحت به مامان و بابام بگم دوستت دارم ، با خیال راحت چاییم رو بخورم و با آرامش به پیشرفتم ادامه بدم؟!
یا تا آخرش باید همینجوری بدوم؟!!!!!
امروز یکی از دوستام زنگ زد و متوجه شدم چند تا از هم کلاسی های قدیمیم یه شرکت خیلی خیلی خوب توی عسلویه مشغول به کار شدن و تونستن توی آزمون های استخدامی سربلند
به نام خدا
==========
راحت نشین
خرید صندلی های راحت نشین هومپک
دارای کیفیت صادراتی
اگر خواستار صندلی راحت نشینی هستید که بعد از چندسال شکسته نشود و اگر هم بدنه اش شکست، بتوانید آن را مرجوع نمایید ، 
پس صندلی راحت نشین هومپک را خریداری نمایید.
Email:  HomePack98@Gmail.com
Phone:  0933.4444.724
امروز بالاخره بعد از هیجده روز رسیدیم به حروف فرانسوی. زیادم سخت نیست باید تمرین کنم خوندنشو. خیلی ذوق کردم براش این که بالاخره حروفو یاد گرفتمو میتونم بخونمشون. خب تمرین میخواد البته برای فهمیدن معنیشون باید به فکر یه دیکشنری هم باشم. چقدر ذوق دارم براش. نمیتونی فکر کنی چقدر هیجان زده ام. باید حسابی تمرین کنم. یه کتاب داستان دارم فرانسوی، میخوام اونو متناسب با چیزی که یاد گرفتم بخونم سی دی هم داره گوشم بدم. خوب نیست خوندنمم قوی بشه؟ یعنی می
یک چیزی ته دلم میگه راحت باش و هر چی توی ذهنت هست بنویس چه عیبی داره وقتی این همه بلاگر هستند که از ریز جزئیات زندگیشون میذارن و کلی دنبال کننده جمع می‌کنند و از این دنبال کننده ها پول درمیارن هر چی تعدادشون بیشتر شه هزینه ی تبلیغشونو بیشتر می‌کنند!
یک چیزی میگه راحت باش ولی من نمیتونم راحت باشم چون نمیدونم چند جفت چشم این مطلب رو میخونن و چقدر ممکنه منظور منو بد برداشت نکنند!  من نمیتونم خیلی راحت عکس دسته گل نرگس بذارم و بگم "مرسی عشقم که به
یه جاهایی انقدر کم میارم که دلم میخواد بگم "باشه! تو بردی. تسلیم! " ولی نه. من دیگه بیشتر از این ظرفیت شکستن ندارم. این روزا بیشتر گارد میگیرم به کسی که بخواد دلش برام بسوزه یا نگرانم باشه. خستم از خیلی چیزا.  اما اینبار خستگیه رو وسیله ش کردم که بتونم خودمو بکشم بیرون ازین قضایا. اینبار جای جا زدن اونقدر زمین میخورم تا بالاخره یه جایی از مسیر بتونم جلوتر از بقیه هم مسیرا، یکم با خیال راحت نفس بگیرم برا چاله های بعدی. من خوب یاد گرفتم که این مسیر د
رفتم شمال! بالاخره!
از بعد از کنکور هم واقعا نیاز داشتم به یه سفر شمال، هم نمی‌خواستم تنها برم (هرچی درونگرایی بود رو تو دوران کنکور کرده بودم دیگه.. جا نداشتم براش!) و هم جور نمیشد که با هیچکدوم از گروه‌های دوستام بریم :|
یه سری درگیر امتحانای پایان‌ترمشون بودن، یه سری درگیر کار و زندگی، یه سری هم درگیر سفرهای خودشون!! :))) این آخریه تو حالت عادی دردناکه ولی به جاییم نبود خیلی :))
خلاصه که هی نشد و هی نشد تا بالاخره آخر همین هفته‌ای که گذشت با کلی
سلام بر همه ی عزیزان.
من بعد از مدت ها بالاخره به بیان برگشتم وقتی وارد فضای مدیریت وب شدم خوشحال بودم ولی...
-خودتو تا راحت نکن.
+چی جوری خودمو ناراحت نکنم همه ی دوستام رفتن اکثرا یا دیگه نیستن یا کلا وبشون از بین رفته.
-جدا؟
+پس نیم ساعت دلداری چیو میدی؟
_بابا تو که خیلی آدم قوی بودی!یادته؟دو سه بار همون اوایل که وبت خوب نبود میخواستی پاکش کنی.ولی دیدی بعد از یک مدت عااالی شد.اصلا شد یک وب دوست داشتنی.
+بابا الان بیان هم عقب کشیده ندیدی؟دیگه نه پس
شده تابحال یه بغض و هزار گریه در وجودت پنهان شده باشه و به سادگی نباره؟ 
فقط دنبال و منتظر یه لحظه و یه جایی و با یه اتفاق خیلی کوچک، انبوه اشک‌ها و گریه هات رو بیرون بریزی. من دوساله که اینطور شدم. و بالاخره امشب این اتفاق افتاد.
رفتم شمال! بالاخره!
از بعد از کنکور هم واقعا نیاز داشتم به یه سفر شمال، هم نمی‌خواستم تنها برم (هرچی درونگرایی بود رو تو دوران کنکور کرده بودم دیگه.. جا نداشتم براش!) و هم جور نمیشد که با هیچکدوم از گروه‌های دوستام بریم :|
یه سری درگیر امتحانای پایان‌ترمشون بودن، یه سری درگیر کار و زندگی، یه سری هم درگیر سفرهای خودشون!! :))) این آخریه تو حالت عادی دردناکه ولی به جاییم نبود خیلی :))
خلاصه که هی نشد و هی نشد تا بالاخره آخر همین هفته‌ای که گذشت با کلی
یادگیری گرامر انگلیسی مثل یه بازیه. بعضی ها استعداد خوبی تو یادگیری
زبان دارن و راحت تر به یه زبان دیگه مسلط میشن، ولی خیلی از ما باید با
فعل و ضمیر و جمله و …کلی سر و کله بزنیم تا بالاخره تو ذهنمون بمونه که چی
به چی شد! تو این مقاله چندتا از روش هایی که بهتون کمک میکنه تو یادگیری
گرامر انگلیسی پیشرفت کنین رو بهتون معرفی میکنیم.
ادامه مطلب
بالاخره اخرین امتحانات نهم استان اصفهان تمام شد. واقعا خیلی من خوشحال هستم از اینکه نمره هایم عالی هستند. بالاخره باید دیگه از کلاس نهم خداحافظی کرد و به کلاس دهم سلام گفت.  دیگه یک نفسی راحت می کشم از اینکه دیگر امتحانی ندارم. از اینکه در فصل امتحانات نمی توانستم ازاوقات و فراغتم به خوبی استفاده کنم.راستی دلم برای همه بیانی ها تنگ شده از اینکه بعضی وقت ها به سایتم سر می زدم و زود دوباره می رفتم درس هایم را می خواندم واقعا خیلی خوشحال هستم و ب
بالاخره اخرین امتحانات نهم استان اصفهان تمام شد. واقعا خیلی من خوشحال هستم از اینکه نمره هایم عالی هستند. بالاخره باید دیگه از کلاس نهم خداحافظی کرد و به کلاس دهم سلام گفت.  دیگه یک نفسی راحت می کشم از اینکه دیگر امتحانی ندارم. از اینکه در فصل امتحانات نمی توانستم ازاوقات و فراغتم به خوبی استفاده کنم.راستی دلم برای همه بیانی ها تنگ شده از اینکه بعضی وقت ها به سایتم سر می زدم و زود دوباره می رفتم درس هایم را می خواندم واقعا خیلی خوشحال هستم و ب
صندلی راحت نشین اصفهان ,خرید اینترنتی صندلی راحت نشین ,صندلی راحت نشین ارزان ,صندلی راحت نشین هوم پک ,تولیدی صندلی راحت نشین ,خرید صندلی تکیه گاه ,صندلی راحتی بدون پایه , قیمت صندلی بدون پایه ,صندلی تکیه گاهی بدون پایه
 
** جهت خرید عمده یا تکی با شماره 09104444732 یا 09334444732 تماس بگیرید ** با تشکر
زمانی همه از روغن جامد استفاده می‌کردند اما روغن‌های مایع که وارد بازار شد خیلی زود عمومیت پیدا کرد. مخصوصا این‌که گفته می‌شد روغن‌های مایع مضرات روغن جامد را ندارند اما بعد از مدتی این بحث مطرح شد که روغن‌های مایع نیز ضررهای زیادی دارند و حتی برخی توصیه کردند مردم دوباره سراغ روغن جامد بروند اما بالاخره روغن جامد ضرر کمتری دارد یا مایع؟

ادامه مطلب
بعد از 50 روز از دزدی ماشین بالاخره در 26 دی ماه ماشین پیدا شد... 
دزد محترم چهار قلم اساسی را خیلی تمیز باز کرده بود و بابت اینکه بیش از نیازش به ماشین صدمه نزده بود و چیزی را خراب نکرده بود خدا را شاکرم.
امروز با جرثقیل ماشین را به درب منزل آوردم و در پی تهیه اقلام نایاب از این سو به آن سو میرفتم و جواب "رد" میشنیدم. 
تا بالاخره یکی پیدا شد و قطعات را برایمان از تهران سفارش داد. 
یک کلاس خصوصی طراحی سایت داشتم که به خاطر مشکل دانشجو کنسل شد. 
اخبار ر
از چهار و نیم صبح چیزی نخورده بودم. هشت شب که شد، با خودم قرار گذاشتم که تا غروب فردا هم چیزی نخورم. اگه لازم شد تمدیدش هم بکنم. می‌خواستم ببینم بالاخره غش می‌کنم یا نه. به نظرم زیباست که یهو وسط خونه پخش زمین بشی یا صبح بیان صدات بزنن برای نماز، ولی بلند نشی.
خب، نشد. ماراکانی عوضی‌ای که پخته بودم، به قدری چشمک می‌زد که یکی زدم پس کله‌ی غش‌خواه وجودم و گفتم این چه مسخره‌بازی‌ایه که در میاری؟ زود واسه منم ماکارانی بکش.
تازه شانس هم که ندارم.
تازه فهمیدم چطوری باید بخونم! انصافا بیخودی از خودم توقع بیجا داشتم سری قبل. یکی نبود به من بگه اخه دختر خوب تو کلا ۲ ماه هم وقت نذاشتی اونم خیلی خیلی نصفه نیمه. یه روزایی که ایل و تبار میومدن دنبال خونه گشتن و خونه دیدن که مجبور بودی باهاشون باشی اون روزای دیگه رو هم یا در افسردگی ناشی از بیکاری به سر می بردی یا میترسیدی از آینده. الان شکر خدا دیگه ترس از کار رو حداقل نداری و این خودش یه گام مثبته. 
غیر از اون هم خب بالاخره بیکار هم نبودی. همین ک
من خیلی حرف دارم به خودم بزنم، به منی که توی این پنج سال گذشته باعث شد الان این‌جا باشم. پشت کنکور نمون؛ زودتر به فکر «خودت» باش و این‌قدر رهاش نکن؛ زودتر برو اون‌جا و درخواست کار بده؛ نترس، نترس، نترس، هر جا که نترسیدی باعث شدی بهترین خاطره‌ها رو داشته باشم ازش، فقط اون‌ها شبیه زندگی بودن؛ نه بقیه روزهایی که ترسو بودی و کز کردی گوشه اتاقت. این‌ها و هزار تا چیز دیگه رو براش می‌نوشتم. ولی ته‌ش یه پاراگراف اضافه می‌کردم و می‌گفتم لطفا راه
باید یه تغییری توی وضعم ایجاد میکردم. یه تغییری که باعث بشه راحت‌تر بخندم. شایدم منظورم اینه که یه تغییری که باعث بشه راحت‌تر نادیده بگیرم و رد شم.من نیاز داشتم که فکر کنم، نیاز داشتم که خوب و کامل راجع به خودم فکر کنم و نقاط قوت و ضعفمو بشناسم. اونطوری شاید راحت‌تر میتونستم راهم رو انتخاب کنم.من نیاز داشتم یه راه داشته باشم که برنامه‌ریزی شده باشه. یه راه کامل که تمام جوانبش سنجیده شده. من نیاز به انرژی اکتیواسیون داشتم.اینا رو نوشتم و دفتر
امروز دندون پزشکی بودم و جناب دکتر بعد نیم ساعت وزوزوز و....جیییز جیییز . و خش خش
بالاخره یکی از دندون هام رو عصب کشی کرد!!
 
بعدش کلی تاکید که( بچه جون!!!):///
نه آخه بچه جون؟؟بی تربیت تو ریش های من رو نمیبینی؟؟بچه؟؟نه ناموسا بچه؟؟ استغفرالله آدم یاد جواب های دندان شکن و 100در 100 بی ادبانه ی دوران دبیرستان میفته هااااا!!!
 
خلاصه گفت تا دو ساعت به باد هم اجازه نمیدی دندونت رو لمس کنه تا 24ساعت هم باهاش غذا نمیخوری!!
 
حالا نکته ی بامزه ماجرا کجاست؟
بعد د
دانلود آهنگ جدید غمگین مهدی مقدم به نام بگذر از من اره بهتر اصلا ( آره سخته ولی بالاخره میوفتی از سر ) با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
دانلود آهنگ بگذر از من آره بهتر اصلا ( اره سخته ولی بالاخره میوفتی از سر)
اهنگ زیبا را گوش کنید و لذت ببرید
دانلود اهنگ بگذر از من آره بهتر اصلا ( اره سخته ولی بالاخره میوفتی از سر)
لینک دانلود آهنگ
دانلود آهنگ رضا صادقی راحت رفت + متن و کیفیت عالی
ترانه زیبا و بسیار شنیدنی رضا صادقی بنام راحت رفت همراه با متن و دو کیفیت 320 و 128 از جاز موزیک
Exclusive Song: Reza Sadeghi – Rahat Raft With Text And Direct Links In jazzMusic.blog.ir
متن آهنگ رضا صادقی راحت رفت
───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── 
توو سادگی کسی نمیرسه بهت
دلش نخواست دلیلشو بگه بهت
یه روز یه جا نگاش میوفته باز به چشمت
بگیر بخواب دلِ دیوونه یِ خودم
ببین که آب گذشته از سرِ تو هم
بگیر بخواب ، نبینی سختی های عشقو
راحت رفت ، بدونِ دله
کتاب باهات راحت یه هفته حرف دارممهدی رحیم زاده

از این روزایی که دور از تو رد شداز این شبهای رفته حرف دارمیه دریا حرف ماسیده تو سینه مباهات راحت یه هفته حرف دارم
 
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 
http://www.nashreshani.com
صندلی راحت نشین اصفهان ,خرید اینترنتی صندلی راحت نشین ,صندلی راحت نشین ارزان ,صندلی راحت نشین هوم پک ,تولیدی صندلی راحت نشین ,خرید صندلی تکیه گاه ,صندلی راحتی بدون پایه , قیمت صندلی بدون پایه ,صندلی تکیه گاهی بدون پایه
 
** جهت خرید عمده یا تکی با شماره 09104444732 یا 09334444732 تماس بگیرید ** با تشکر
صندلی راحت نشین اصفهان ,خرید اینترنتی صندلی راحت نشین ,صندلی راحت نشین ارزان ,صندلی راحت نشین هوم پک ,تولیدی صندلی راحت نشین ,خرید صندلی تکیه گاه ,صندلی راحتی بدون پایه , قیمت صندلی بدون پایه ,صندلی تکیه گاهی بدون پایه
 
** جهت خرید عمده یا تکی با شماره 09104444732 یا 09334444732 تماس بگیرید ** با تشکر
صندلی راحت نشین اصفهان ,خرید اینترنتی صندلی راحت نشین ,صندلی راحت نشین ارزان ,صندلی راحت نشین هوم پک ,تولیدی صندلی راحت نشین ,خرید صندلی تکیه گاه ,صندلی راحتی بدون پایه , قیمت صندلی بدون پایه ,صندلی تکیه گاهی بدون پایه
 
** جهت خرید عمده یا تکی با شماره 09104444732 یا 09334444732 تماس بگیرید ** با تشکر
صندلی راحت نشین اصفهان ,خرید اینترنتی صندلی راحت نشین ,صندلی راحت نشین ارزان ,صندلی راحت نشین هوم پک ,تولیدی صندلی راحت نشین ,خرید صندلی تکیه گاه ,صندلی راحتی بدون پایه , قیمت صندلی بدون پایه ,صندلی تکیه گاهی بدون پایه
 
 
جهت خرید با شمارهای 09104444732 یا 09334444732 تماس بگیرید با تشکر
صندلی راحت نشین اصفهان ,خرید اینترنتی صندلی راحت نشین ,صندلی راحت نشین ارزان ,صندلی راحت نشین هوم پک ,تولیدی صندلی راحت نشین ,خرید صندلی تکیه گاه ,صندلی راحتی بدون پایه , قیمت صندلی بدون پایه ,صندلی تکیه گاهی بدون پایه
 
 
جهت خرید با شمارهای 09104444732 یا 09334444732 تماس بگیرید با تشکر
بالاخره اون قالبی رو که می خواستم درست کردم. :) دو روز وقتم رو برای ساختن قالب مخصوص خودم گذاشتم تا این که بالاخره امروز قالبی رو درست کردم که باب دلم هست. :)
به نظرتون چطوره؟متن ها رو خوب و واضح نشون می ده؟؟؟؟؟؟؟
ستاره های صفحه ی زمینه قالب باید چشمک بزنن.چشمک می زنن؟؟؟؟؟؟؟
قالب کل صفحه ی وبلاگ رو گرفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟منظورم اینه که کل تصویر زمینه ی قالب ستاره هست؟؟؟؟؟؟؟؟
صندلی راحت نشین اصفهان ,خرید اینترنتی صندلی راحت نشین ,صندلی راحت نشین ارزان ,صندلی راحت نشین هوم پک ,تولیدی صندلی راحت نشین ,خرید صندلی تکیه گاه ,صندلی راحتی بدون پایه , قیمت صندلی بدون پایه ,صندلی تکیه گاهی بدون پایه
 
** جهت خرید عمده یا تکی با شماره 09104444732 یا 09334444732 تماس بگیرید ** با تشکر
یک استادی در دانشگاهمون داریم که نحوه‌ی تدریسش خیلی باحاله و به میزانی که سرکلاس فعالیت میکنی یا توی گروهش که توی تلگرامه میتونی در ترم نمره بگیری اونقدر که آخر ترم از دادن امتحان معاف بشی.بنا به دلایلی من ترم پیش برای چندتا از بچه‌ها تحقیقاشون رو برای این درس درست کردم. و همشون از امتحان معاف شدن. برای همون من با این استادمون کلاس برداشتم. گفتم من که راحت میتونم ازش معافیت رو بگیرم. 
الان باید بشینم برای امتحانش بخونم چون من رو معاف نکرده.
امشب و در همین لحظه عمیقا دلم میخواد دوستی رو داشتم که راحت و بدون فکر میرفتم تو صفحه چتش و مینوشتم...از هرچی که تو ذهنم میاد...متن آهنگایی که گوش میدم رو تیکه تیکه بنویسم براش و خیالم راحت باشه صبح که میبینه لبخند میزنه با دیدن اون همه پیام.
استوری گذاشته بودم :
Playing Final Fantasy VII : Crisis Core is both a curse and a blessing ...
واسه رد کردن یکی از باس بتلا باید با جنسیس بجنگی ... بعد از سه روز بالاخره این باس بتل رو گذروندم، نمیدونم واقعا سخت بود یا خودم لفتش میدادم اما بالاخره کشتمش خیلی حس بدی بووود ...
I killed the love of my life with my own hands ...
هر ضربه ای میزدم بهش دردشو خودم حس میکردم
صحنه دلخراشی بود، نصفی از وجودم فریاد میزد :
Kill him, finish him 
نصفی دیگه با اشک فریاد میزد :
Nooo, don't hurt hiiiiiim
*I know I'm a psycho XD*
کلا مجموعه اف اف همی
دانلود آهنگ جدید مهراد جم خیالت راحت
هم اکنون شنونده سوپرایز ویژه رسانه وبها ♫ دانلود اهنگ خیالت راحت با صدای مهراد جم به همراه تکست و بهترین کیفیت باشید ♫
ملودی : مهراد جم |  تنظیم قطعه ، میکس و مستر : مسعود جهانی
Download New Music BY : Mehrad Jam | Khialet Rahat With Text And 2 Quality 320 And 128 On Webha

ادامه مطلب
این اولین باره که همچین روزهایی رو تجربه می کنم 
حیف نیست که ننویسم ؟ 
معمولا توی این مواقع آدم ترجیح میده هیچی نگه تا موقعی که قایقشو به ساحل نرسونده 
چون همش با خودت فکر می کنی راهی نمونده به این ساحل و اگه قایقم چپه شی؟ 
اما واقعیت اینجاست که ما همیشه مسافریم از ساحلی به ساحلی دیگه
البته من همیشه به این باور داشتم که ما این سفرها رو از سر می گذرونیم تا راحت تر و بهتر زندگی کنیم
اما خب کیه که بتونه این واقعیتو انکار کنه دریا دریاست بالاخره! و
صندلی راحت نشین اصفهان ,خرید اینترنتی صندلی راحت نشین ,صندلی راحت نشین ارزان ,صندلی راحت نشین هوم پک ,تولیدی صندلی راحت نشین ,خرید صندلی تکیه گاه ,صندلی راحتی بدون پایه , قیمت صندلی بدون پایه ,صندلی تکیه گاهی بدون پایه
 
 
جهت خرید با شمارهای 09104444732 یا 09334444732 تماس بگیرید با تشکر
صندلی راحت نشین اصفهان ,خرید اینترنتی صندلی راحت نشین ,صندلی راحت نشین ارزان ,صندلی راحت نشین هوم پک ,تولیدی صندلی راحت نشین ,خرید صندلی تکیه گاه ,صندلی راحتی بدون پایه , قیمت صندلی بدون پایه ,صندلی تکیه گاهی بدون پایه
 
 
جهت خرید با شمارهای 09104444732 یا 09334444732 تماس بگیرید با تشکر
صندلی راحت نشین اصفهان ,خرید اینترنتی صندلی راحت نشین ,صندلی راحت نشین ارزان ,صندلی راحت نشین هوم پک ,تولیدی صندلی راحت نشین ,خرید صندلی تکیه گاه ,صندلی راحتی بدون پایه , قیمت صندلی بدون پایه ,صندلی تکیه گاهی بدون پایه
 
 
جهت خرید با شمارهای 09104444732 یا 09334444732 تماس بگیرید با تشکر
بالاخره با فشار فیفا و خطر حذف از بازیهای جام جهانی فوتبال زنان ایران در این زمینه به توفیقاتی اجباری رسیدند و در این میون تنهایی و بدون استرس و...
 
می آیند و به تماشای بازی فوتبال می پردازند.به نظر من این یک حسن خوبی هم داره وان هم یکی از برکات حضور بانوان است که دیگر فحش و دشنام های رکیک رد وبدل نمیشه و اگر هم عده ای بی شعور بودند و شعارهایی زننده بر زبان آوردند این دیگه نوبت ماست که خودمان برخورد بکنیم تا محیط دارای آرامشی زیبا و دلپذیر بشه ا
صندلی راحت نشین اصفهان ,خرید اینترنتی صندلی راحت نشین ,صندلی راحت نشین ارزان ,صندلی راحت نشین هوم پک ,تولیدی صندلی راحت نشین ,خرید صندلی تکیه گاه ,صندلی راحتی بدون پایه , قیمت صندلی بدون پایه ,صندلی تکیه گاهی بدون پایه
 
 
جهت خرید با شمارهای 09104444732 یا 09334444732 تماس بگیرید با تشکر
باد سردی می وزید.سرمای هوا تا مغز استخوان آدم پیش می رفت.بالاخره به خاطر سردی هوا تصمیم گرفتم که یک پالتو بخرم.همین طور که مغازه ها رو می گشتم و پالتوهای مختلف رو می دیدم،چشمم به یک پالتو افتاد.یک پالتو که همیشه دنبالش بودم.پالتویی شبیه پالتوی شرلوک. ^_^ البته فقط به خاطر این که شبیه پالتوی شرلوکه نخریدمش.برای این خریدمش چون به نظرم قشنگ اومد.شکل و رنگش با سلیقه ی من جور بود.خلاصه این که بعد از چند روز جستجو برای پیدا کردن پالتویی مطابق سلیقه
حالا که سازمان سنجش اطلاعیه زده که نتایج رو چهارشنبه اعلام میکنه (که البته هم خودشون و هم ما میدونیم که سه شنبه شب نتایج رو سایته دی: ) ، بیاید حداقل خسرو رو بهتون معرفی کنم.
من بالاخره برای کارهای ویترایم پیج زدم و بذارین همینجا اعتراف کنم سخت تر از اون چیزیه که فکر میکردم. اسمش هم از نم نم تغییر پیدا کرد به خسرو دی: متاسفانه هر اسم دیگه ای که پیدا میکردم، یکی قبل از من اشغال کرده بود و این شد که بالاخره از بین هوشنگ، خسرو، جمشید و اسکندر، خسرو ر
سلاااااام بر دوستان عزیز دلم. حالتون چطوره؟
متاسفانه بازگشت پر افتخار کوآلای خسته ی بیان رو اعلام می کنم. تو این وضع اقتصادی ازتون انتظار گاو و گوسفند سر بریدم ندارم. خودم یه مورچه ای چیزی پیدا می کنم می کشم...
تو این مدت کمتر از دو ماه انگار تو غار زندگی می کردم. از هیچی و هیچ کس خبر نداشتم...
بعدش قضیه ی عمل لیزر پیش اومد و مادر من دوتا گزینه پیش روم گذاشت: 1) عمل چشم و راحت شدن از شر یه عینک مزاحم 2) خرید گوشی
خب منم گزینه اول رو انتخاب کردم و چون هن

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها