نتایج جستجو برای عبارت :

بهترین تولیدی پلاستیک کجاس؟09125774932

نوین پلاستیک
 
در شرکت نوین پلاستیک هرنوع قطعه پلاستیکی با هر شکل هندسی ساخته
 
وتولید میشود این شرکت به دلیل کیفیت بالا و سرعت در امر پاسخگویی دارای
 
سه شعبه می باشد و جزو یکی از بهترین ها در صنعت پلاستیک به شمار می آیند.
 
تجهیزات آموزشی و اداری هنرجو
وایت برد شیشه ای هنرجو
شرکت هنرجو تولید کننده انواع تابلوهای نوشتاری می باشد که در این میان تنها تولید کننده وایت برد شیشه ای ایرانی با بالاترین کیفیت ومناسبترین قیمت می باشد .
این نوع وایت برد شیشه ای دارای خاصیت مغناطیسی بوده و در هر رنگ و اندازه قابل سفارش می باشدهمچنین شیشه ها سکوریت (نشکن) می باشد .
برعکس برخی از تولید کننده ها که از لیبل جهت رنگ شیشه استفاده میشود شرکت هنرجو از رنگ استفاده میکند که تحت شستشو
دانلود آهنگ جدید یاشار مینایی به نام حواست کجاس
Текст песни Havaset Kojas Yashar Minaei
داری میری و حال من بدتره یکی دیگه نازتو میخرهТы уезжаешь, и теперь мне хуже покупать другую
بگو عطری که داده بودن بهت داره از تن عاشقت میپرهСкажите, что аромат, который вам дан, заставляет вас влюбиться
داری میری آوار میشه تنم به هرکی واسه موندنت رو زدم

ادامه مطلب
بارون...
خیس شدم...
نگید چتر ...
چتر بردم...اما این بار بازش نکردم...
هندزفیری هم نداشتم...
سوار اتوبوسم نشدم...
اومدم...راه اومدم...
با همه چی...با خودم...که نمیدونه هنوز جاش کجاش !
نمیدونه قراره کجا بره...
نمیدونه استعدادش کجاس ...
ضعفش کجاس...
نمیدونه...هیچی نمیدونه!هییییچی!
با هر متر و معیاری خودمو نگاه کردم هیچی نبوووود!اول خط هزار راه ناتموم!
....
حرف زدنمم نمیاد...ینی نمیومد...
اما بارون...آتیش چن روز و شبی که توی مغزم بود و خاموش کرد...
سکوت خونه آزارم میده ...
 که همیشه ازش استفاده
میکردم.اخرین بار برای زمانگیری پخت کیک دستم بود.حالا کجاس خدا میدونه.به
همسر بگم به پیریم ایمان میاره.جدیدا دارم خیلی خنگ و حواس پرت میشم.اگه
پیر بشم و زنده باشم چقدر خنگ و اعصاب خورد کن میشما.همین یه دونه بچه ام
هم نگه نمیداره منو!
داشتم پست یکی از دوستان میخوندم اتفاق دیروز یادم اومد 
واقعا کار کردن با مردا سخته البته اگه همه مردا مث بابای من باشن دیروز داشتم برنج و خورشت کرفس درست میکردم بابام گف خب حالا منم فالوده گرمک درست میکنم گفتم باشه و به خیال خودم گفتم ایول به این همکاری! 
چون یادم نبود طبق معمول قراره چی بشه. بابا شروع کرد: گرمک کجاس؟
_یخچال
+بشورش
_باشه
+مخلوط کن کجاس؟
_توی کابینت پایینی
+چجوری کار میکنه؟
_(نشونش دادم)
+قاشق بده :| 
_بفرما
آخرشم ته مخلوط کن کندن خ
خوردمش؛
امروز...
گفتم بیام بهداری نشون بدم،
تو دلم باشه خیالم راحته!
هرجا میرم هست دیگه...
دلبرو...
خیالت جمع! درد نمیکنه!
فقط دیگه نمیشه دیدش...
آخه دانی که چیست دولت؟!
دیدارِ یار دیدن...!
ولی ندیدن بهتره از نبودنش.........

سیگار داری؟!

#چهرازی
#اپیزود_هجده
هی میخواستم بیام و اونچه این مدت به حالم گذشته رو بنویسم دست و دلم نمیرفت.دلتنگی کجاس؟پیش من.
میخوام کوتاه بنویسم کوتاه و مختصر،اما همونم نمیتونم.
 م.آ و ا.م،"متری شیش و نیم" و "چهار انگشت".
تعطیلات تموم شد و تباه.
دروغ اول اپریل چیه؟چی میشد به بهونه ی همون میومدی بگی دوسم داری و مسخرم کنی.
خدمات رنگ کاری پودری وکوره ای تکنوفام
رنگ کاری انواع قطعات در شرکت تکنوفام
شرکت تکنوفام یک مجموعه کامل میباشد به این دلیل که این شرکت هم قطعات پلاستیکی وهم قطعات فلزی را بالاترین کیفیت ومناسبترین قیمت رنگ آمیزی می کند .
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت تکنوفامwww.technofamco.irمراجعه نمایید .
وایت برد مغناطیسی هنرجو
شرکت هنرجو تولید کننده انواع تابلوهای نوشتاری جهت استفاده مدارس،دانشگاه ها ،مراکز اداری،مراکز آموزشی و ... می باشد.
این شرکت دارای روزمه بسیار عالی در زمینه ی تولید وایت برد های با کیفیت بالا و فوق العاده می باشد .
با یکبار خرید از محصولات هنرجو برای همیشه در ذهن خریدار به دلیل کیفیت بالا باقی خواهد ماند .
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت www.honarjooco.irمراجعه نمایید .
فواید زیست محیطی رنگ پودری الکترواستاتیک
فواید زیست محیطی رنگ پودری الکترواستاتیک
رنگ در لغت نامه های مختلف فارسی به معنی پرنده ،بوی غذا،نشانه ،مایه،آهنگ و پر شمار معانی خاص دیگر آمده است هرچه هست در تمامی این معانی وجه غالب ،طبیعت ومناظر زیست طبیعی انسانی است.
در میان صنایع وتولیدات مخرب و مهلک  که سهم زیادی در تخریب وآسیب زدن به این طبیعت ومناظر زیست انسانی دارند ،جای خوشحالی است که بدانیم صنعت رنگ پودری به اتکا دانش پیشرفته روز به یار
  پلاستیک  سازی کاوش بهترین خدمات تزریق پلاستیک در تهران
شرکت کاوش مفتخر است که با داشتن چندین سال سابقه و دانش فنی توانسته است در تولید
هرنوع قطعه پلاستیکی در هر صنعتی را با بالاترین کیفیت تولید کند.
تزریق مواد صنعتی آکرولیک،پلی اورتان،ای بی اس،پلی کربنات،پلی آمید و.... با استفاده از مرغوبترین مواد اولیه
 
 
رفتم اداره با آقای فلانی کار داشتم، نبودش، پرسیدم: کجاس؟
یکی سر صندلی نشسته بود، گفت:عموش رحمت خدا رفته!
پرسیدم  آقای بهمانی؟
گفت : داییش فوت کرده!
گفتم جناب فلانی کجان؟
گفت:داداشش فوت کرده!
گفتم خانم فلانی چه؟
گفت : باباش فوت کرده!
گفتم استاد فلانی کو؟
گفت : دومادش فوت کرده!
 سرتون رو درد نیارم، سراغ هرکسی که گرفتم ، یکی شون فوت کرده بود !!آخرش فهمیدم همه با هم فامیلن و فقط یکی به رحمت خدا رفته!
تجهیزات اداری و آموزشی هنرجو
هنرجو در کنار تولید تجهیزات اموزشی و اداری بنا بر حسب نیاز جامعه به ورق وایت برد و گچی ،رنگ کاری ورق وایت برد وگرین برد(گچی) را با بالاترین کیفیت در حد وایت برد سرامیکی انجام می دهد.
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت www.honarjooco.ir مراجعه نمایید.
تجهیزات آموشی واداری هنرجو
بهترین وایت برد شیشه ای در تهران
اگر به دنبال یک وایت برد شیشه ای که دارا ی تنوع رنگ و اندازه باشد و دارای خاصیت مغناطیسی باشد قطعا تجهیزات آموزشی و اداری هنرجو را به شما معرفی خواهند کرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت www.honarjooco.irمراجعه نمایید.
برد یادداشت هنرجو
آیا از تعداد زیاد برنامه های عقب‌مانده ی خود ناراحت هستید؟
هر فرد موفقی برای اینکه به خواسته وهدف خود برسد باید برنامه ی روزانه،ماهانه،سالیانه داشته باشد تا به هدف مطلوب برسیم .
و برای اینکه تمامی فکر خود را جهت استفاده ی راحت و اینکه فراموش نشود و به راحتی قابل دید باشد از وایت برد شیشه ای هنرجو جهت یاد آوری میتوان استفاده نمود.
یه نوه عمو دارم...که یه دختر تقریبا ۳و نیم ساله اس...
نیم سال یا بیشتره که واسه همه عروسکاش اسم گذاشته و عروسکاش شدن دخترا و پسراش ...زهرا‌خانوم...آقا نیما...آنا و السا ...و هر موقع بهش میگی اسم بابای این بچه ها چیه ...میگه اسمش" کیلی کته رررررر" است ...با فتحه روی کاف دومی و ر های آخری را به لهجه ایتالیایی بخوانید .هر موقع بهش میگی کجاس بابای بچه ها میگه سرکار !خلاصه از شمال که برگشتن گوشی مامانشو خواسته ...مامانش گفته واسه چیته گوشی؟گفته یه زنگ بزنم‌ "ک
پلاستیک سازی توسط گروه صنعتی کاوش
خدمات تزریق پلاستیک کاوش
 
شرکت کاوش یک مجموعه ی کامل می باشد به این دلیل که هرنوع قطعه با هر شکل هندسی از ساخت قالب تزریق پلاستیک تا ساخته شدن قطعه ی مورد نظر همگی در یک جا انجام میشود وتمامی محصولات تولید شده دارای
بالاترین کیفیت ومناسبترین قیمت می باشد .
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت کاوشwww.kavoshplastic.ir مراجعه نمایید.
 
 
بچه‌های محل ما با وجود سردی هوا هم دست از بازی توی کوچه برنمی‌دارن. کافیه از مدرسه بیان بیرون ناهار خورده و نخورده، دارن بازی می‌کنن تا آفتاب که غروب کرد و اذون که شد بعضیا‌شون به‌زور پدر و مادر و بعضیا به‌خاطر تاریکی هوا می‌رن خونه.
اصلا خسته نمی‌شن، از اول ظهر که شروع می‌کنن تا غروب صدای جیغ و دادشون میاد اکثرا هم فوتبال می‌زنن. نمی‌دونم این همه انرژی از کجاس! البته اینکه محله پایین شهر هستیم هم بی‌تاثیر نیست.
توی محله شما هم هنوز بچه
.من دارم ناپدید میشم. دارم عقلمو از دست میدم. دارم ذوب میشم. دارم از بین میرم. میدونم. من ... من دیگه نمیدونم چجوری باید قوی باشم. چجوری باید تصور خوبی ک بقیه دارن ازمو حفظ کنم. تلاشم بی فایدس. من جسمم اینجاس اما روحم جای دیگه ایه یه جایی ک خودمم نمیدونم کجاس.ی وقتایی ب اتفاقایی ک هرروز میوفته فک میکنم و unreal unreal unreal. توقعتو از ادما بیار پایین. از خودت. بیار پایین توقعتو. ول کن. ب درگ که هیچی پرفکت نیست. خب نیست. اگه پرفکت بود همه چی شاید بی معناتر میشد.
تجهیزات آموزشی و اداری هنرجو
تولید وایت برد مغناطیسی در شرکت هنرجو
شرکت هنرجو تنها تولید کننده وایت برد مغناطیسی با ورق های فولاد مبارکه
می باشد برخلاف وایت برد هایی که از ورق ها ی چینی و بدون کیفیت
استفاده میشود وایت برد های هنرجو دارای کیفیتی در حد وایت برد سرامیکی می باشد .
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت هنرجو
www.honarjooco.irمراجعه نمایید.
خدمات رنگ کاری پودری ومایع تکنوفام
 رنگ کاری مایع (کوره ای ) در شرکت تکنوفام 
شرکت تکنوفام مفتخر است که به دلیل داشتن چندین سال سابقه در امر خدمات رنگ کاری انجام هرگونه خدمات رنگ با هرنوع قطعه پلاستیکی ویا فلزی به صورت پودری الکترواستاتیک ویا کوره ای (مایع) با بالاترین کیفیت واستفاده از مرغوبترین مواد اولیه انجام میشود ومراجعه مجدد مشتریان حاکی از کیفیت خوب این شرکت می باشد.
خدمات تزریق پلاستیک کاوش
 
ساخت انواع قطعات پلاستیک در شرکت کاوش
 
در شرکت کاوش هرنوع قطعه پلاستیکی در هر صنعتی با بالاترین کیفیت ساخته وتولید می گردد .
شرکت کاوش به دلیل دستگاه های مجهز و مدرن ،سرعت در امر پاسخگویی،کادری
مجرب،جزو بهترین ها در صنعت تزریق پلاستیک به شمار می آید .
 
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت www.kavoshplastic.irمراجعه نمایید.
چیزی که آدم رو پیر می‌کنه، گذر زمان نیست، حرف نزدنه. مگه آدم چقدر می‌تونه حرف رو حرف بذاره و بریزه توی خودش؟ کلمه روی کلمه بچینه و شهر و کوچه‌هاش رو بالا پایین کنه؟ آدم هر چقدر صبور، هر چقدر توو دار، یه جایی بالاخره کم میاره. یه جایی می‌بینی خسته‌ای از این خودت و خودت بودن، از این بی‌شنونده بودن. مثل آدم در حال سقوط، دست می‌ندازی که فقط پیداش کنی. در حد دو کلمه. در حد یه سلام و خداحافظی ساده، در حد اینکه فقط به خودت قوت قلب بدی که آروم باش، یک
تجهیزات آموزشی و اداری هنرجو
پایه تخته وایت برد هنرجو
هنرجو در کنار تولید  انواع تابلوهای نوشتاری اعم از وایت برد مغناطیسی،وایت
برد شیشه ای مگنتی،گرین برد (تخته گچی مغناطیسی)،تابلو اعلانات ساده و
قابدار ،تخته های دو رو،وایت برد لولایی وکشویی و... توانسته است پایه های
تخته وایت برد را نیز با بالاترین کیفیت ومناسبترین قیمت تولید کند.
پایه های تخته وایت برد  هنرجو دارای ضخامتی میباشد به صورتیکه وزن تخته
را کنترل می کند و تاب بر نمی دارد .ه
صبح ساعت 6:5 دقیقه برام پیامک اومده:
"در داخل شهرک شهید بروجردی واقع در بزرگراه بعثت که رزمندگان و جانبازان در آن سکونت دارند دو باب مغازه مکانیکی تا پاسی از شب آسایش برای ساکنین باقی نگذاشته‌اند. از مسئولین شهرک درخواست رسیدگی داریم. "فلانی- از قائن"
براش نوشتم:
همشهریِ عزیز پیام شما دریافت شد. منتظریم حسن روحانی از فرنگ برگرده، بهش بگیم. به مسئولانِ ذی‌ربط بگه بیان رسیدگی کنن و اگه حرفت راست بود ، بزنن شَل و پَلت کنن تا دیگه راپورت ندی.  فضول
امیر المومنین علیه السلام تیر خداوند
ابن حمزه طوسی رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه روایت کرده است:
١١٧ / ٦ ـ ویصدق ذلك ما رواه جابر بن عبد الله ، قال : قال رسول الله صلى الله علیه وآله : « ما اعتصى علیّ أهل مملكة قط إلاّ رمیتهم بسهم الله » قلنا : یا رسول الله ، وما سهم الله ؟ قال : « علیّ بن أبی طالب ، ما بعثته فی سریة قط إلاّ رأیت جبریل عن یمینه ، ومیكائیل عن یساره وملك الموت أمامه فی سحابة تظله ، حتّى یعطی الله لحبیبی النصر والظفر ».
رسول خدا صلى ال
برتری حضرت امیر المومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما بر همه‌ی مردم (به روایت اهل تسنن)
از جمله فضائل حضرت علی بن ابی طالب سلام الله علیه و حضرت زهرا سلام الله علیها، محبوبیت ایشان نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌باشد چنانچه نسائی از علمای بزرگ اهل تسنن در خصائص چنین روایت کرده است:
۱۱۰- أخبرنی احمد بن شعیب ، قال : اخبرنی زكریا بن یحیى ، قال : اخبرنا ابراهیم بن سعد قال : حدثنا شاذان ، عن جعفر الاحمر ، عن عبد الله ابن عطاء عن ابن بریدة ، قال :
تو که نیستی از خودم بی‌خبرم
کی بیاد و کی بشه همسفرم
دل من از تو جدا نیست
این هوا بی تو هوا نیست
چی بگم از کی بگم وای
دیگه غم یکی دوتا نیست
**
تو که نیستی از خودم بی‌خبرم
کی بیاد و کی بشه همسفرم
دستم از دست تو دور
این شروع ماجراست
روز و شب، هفته و ماه
قصه های غصه هاست
بودن اینجا که منم
مرگ بی چون و چراست
همه چی از بد و خوب 
قصه رنگ و ریاست
**
تو که نیستی از خودم بی‌خبرم
کی بیاد و کی بشه همسفرم
عشق و مستی پیش تو
پشت دیوار سیاس
غم غربت نداره
اونجا که خونه
قالب سازی رنجبر
در شرکت رنجبر هرنوع قالب با هر شکل هندسی ساخته وتولید میشود وهمچنین شما می توانید هرنوع قطعه پلاستیکی را توسط گروه صنعتی رنجبر با دستگاه های تزریق پلاستیک مدرن ومجهز ساخته وتولید شود .
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت www.plasticranjbar.com مراجعه نمایید.
میگم جدا از این تراس پر از گل سرخم ، باید یه فکری هم به حال باغ زردآلوم بکنم...باغ زردآلو کجاس؟ باغ زردآلو قراره یه گوشه دنجی از این جهان باشه ، که من بتونم زیر سایه سار درختاش ، میون عطر زردآلوهای رسیده اش ، برای خودم کنجی بسازم و شب تا صبح خلوت کنم با خودم و زمین و زمان . و شاید این باغ زردآلو ، همون حیاط آغشته به رفاقتی باشه که می خوام در هر نیمه شب ، اونجا آروم بگیرم؟
اون امتحان سختی رو که ازش می ترسیدم (و بخاطر قبول شدن در اون نذر کرده بودم) قبو
میگم جدا از این تراس پر از گل سرخم ، باید یه فکری هم به حال باغ زردآلوم بکنم...باغ زردآلو کجاس؟ باغ زردآلو قراره یه گوشه دنجی از این جهان باشه ، که من بتونم زیر سایه سار درختاش ، میون عطر زردآلوهای رسیده اش ، برای خودم کنجی بسازم و شب تا صبح خلوت کنم با خودم و زمین و زمان . و شاید این باغ زردآلو ، همون حیاط آغشته به رفاقتی باشه که می خوام در هر نیمه شب ، اونجا آروم بگیرم؟
اون امتحان سختی رو که ازش می ترسیدم (و بخاطر قبول شدن در اون نذر کرده بودم) قبو
رفتم تو مغازه "شامپو" میخواستم...
گفتم من فلان شامپو رو میخوام ! 
شامپپو رو گذاشت جلوم گفت مدلهای دیگه هم داره ، و برام چند مدل دیگه اورد ! 
داشتم مدل ها رو نگاه میکردم و روشون رو میخوندم که دیدم همینجوری داره لوازم ارایشیم میاره ! تند تند هم یه چیزایی میگه! 
عین منگ ها نگاه میکردم که اینا چیه! 
واسه کجاس ! 
من ی رژلب و سایه و رژگونه و ریمل بلدم خدایی ! 
این همه چیز چیه اومده دیگه !!!! 
کانتور :/ 
پرایمر :/ 
هایلایت ! 
انصافا هایلایتا خیلی خوش رنگ بودن
اونجا که حالت از خودت و آدمی که شدی بهم بخوره...
از اینهمه تجربه و حال بدت...
از اینکه فهمیدی دنیا چقدر میتونه مزخرف باشه..
از اینکه فهمیدی آدما تا چه حد میتونن حال بهم زن باشن...
حال بده جهان اونجاس که حالت تهوع داشته باشی ولی نتونی بالا بیاری...
بدم میاد از این نقطه جهانم که چند وقتیه توش گیر کردم...
 
 
صبحی تلفن خونه زنگ خورد و منم که عمرا تلفن جواب بدم. تلفنو جواب دادم و یکی گفت: خانیم مهرنیا آدرست کجاس برات قهوه آوردم.من: ااااااا
یه ده دقیقه وسط کوچه ایستادم تا آقاهه اومد و دیدم تو دست و بالش هیچی نیست یکهو بلند شد و یه نایلون داد دستم و گفت بابک فرستاده .بعلی و اینگونه بود که ما اول صبحی سورپرایز شدیم با یه بسته ماسالا البت نبات تو دلمون حل شد از داشتن آقامون که از یه کشور دیگه فکر حال خوب کنی ماست.بابی تو محشرییییییییییییییییییی 
 
مروز داشتم منطقی و صادقانه با خودم حساب میکردم.متوجه شدم درصد اینکه کرونا بگیرم خیلی بیشتر از اینه که کادوی ولنتاین بگیرم!
 
‏یه شب یه دختری اومد پیش من و گفت من عاشق تو شدمگفتم نه لیاقت تو برادر من است که از من زیباتر است و پشت سرت ایستاده.گفت احمق برادر تو که پشت سر خودتهگفتم پس اونی که پشت سرتوعه کیه؟داد زد جنه فرار کن 
اولین‌ بار که از توالت‌فرنگی استفاده کردم واقعا کثیف شدم و همش به این فکر می‌کردم این خارجیا خیلی نجس و کثیفنبعدا فهمید
دیگه اینجا هم راحت نیستم،اینگار وسط خیابون چهارزانو زده باشم!هرلحظه ممکنه یه خودرو بزنه بهم و بمیرم.ولی مردن قشنگ تره تا خورد شدن غرور.مهرت داره از دلم میره و خودم خوووب میفهمم،نمیتونم بگم چه آسون مهرت رفت،چون آسون نبود،برای من آسون نبود اما برای تو فکر کنم از هرکاری توی دنیا آسون تر و بی اهمیت تر بود،مثل در اوردن جوراب از پات و پرت کردنش یه جایی که مهم نیست کجاس.همون روزی که میوت نوتیفیکیشن ت کردم فهمیدم تموم شدی برام،کی باورش میشه من همون
من یک عدد مادربزرگ دارم که نه تنها تو آزربایجان متولد شده بلکه 99.9 درصد از زندگی ش رو اون جا گذرونده
حالا چند روزی مهمون ماست تو تهران..این مادربزرگ من سواد نداره و یه کلمه هم فارسی بلد نیست.
 
این چند روزی رو که خونه ماست رو شب ها میشینه با مادرم سریال ستایش رو می بینه....کسی تا حالا سیر داستان فیلم رو براش توضیح نداده اصلا فصل های قبلش رو هم ندیده و مهم تر ازهمه فیلم رو هم کسی براش ترجمه نمیکنه اصلا ولی..
 
تمام جزئیات فیلم رو میدونه همه چی رو کامل
سلام
حال دلتون چطوره؟!
یکی از جاهای سخت زندگی کجاس بنظرتون؟
بنظرم یکی از سخت ترین مراحل زندگی وقتیه و از اطرافیانت یچیزایی میشنوی ک توقعشو نداری...
اره...از زخم زبون صبت میکنم
داشتم فکر میکردم وقتی از این حرفا میشنویم باید چیکار کنیم؟
درسته میگن نباید به حرفای مردم اهمیت داد و این حرفا
درسته
ولی واقعا یچیزایی دیگ از حد انصاف خارجه
تحملش سخته
به نتیجه ای که رسیدم اینه
تو اگ مسیرت حق باشه
کارت درست باشه 
خودت و خدات از کاری ک میکنی راضی باشین
پس
مثل ماهی میمونم که از کنج تنگ نقلیش درش میارن و میندازنش تو دریا،نمیدونه کجاس، واسه چی اینجاس ؟اصن قراره چی بشه !از کدوم طرف باید بره؟این روزا ذهنم پر از سواله،یعنی من اشتباه انتخاب کردم؟ نکنه به خودم ضربه بزنم آیندم چی میشه؟قراره چکار کنم من.دورم پر از آدماییه که با تجربه ای که خودشوندارن میگن بلید چکار کنم ،میگن داری راه اشتباهی رو میری ،این راه تهش هیچی نداره برات فقط عمرت و هدر میدی.راستش و بگم من از اولش مطمئن بودم به انتخاب رشته ام،.یع
امیر المومنین علیه السلام تیر خداوند
محمد بن ابراهیم جوینی از علمای اهل سنت عمری روایت کرده است:
۱۷۳- أخبرنی شیخنا الإمام نجم الدین عثمان بن الموفق [الأذكانی] بقراءتی علیه، قلت له: أخبرك والدی شیخ الإسلام سعد الحق و الدین محمد بن المؤیّد الحموئی قدس اللّه روحه إجازة،قال:أنبأنا شیخ الإسلام نجم الدین أبو الجناب أحمد بن عمر الخیّوقی رضی اللّه عنه إجازة قال:أنبأنا محمد بن عمر بن علی الطوسی بقراءتی علیه بنیسابور، أنبأنا أبو العباس أحمد ابن أبی
وقتی به این فکر بیوفتی که دویدن بدون فکر ...گاهی میتونه فقط به بدتر شدن اوضاع دامن بزنه...وایمیستی!
نفس نفس میزنی...
دست به زانو میگیری ...
عقب سر و جلو روت رو نگاه میکنی...
و هیچی تو رو به اونجایی که هستی پیوند نمیده...
هیچی به قلبت و عقلت مربوط نیست...هیچی تو رو واسه به جلو رفتن یا برگشتن ترغیب نمیکنه...
یه لحظه فکر میکنی!من کجام؟
چطور از اینجا سر درآوردم؟
من فقط دنبال آدمایی دویدم که میگفتن این راه آخرش درسته...اخرش خوبه!موفقیت ینی این که به ته این مسی
یه سایت هست مخصوص کنکوریا!
میرم مرورش میکنم..
یه نوع مرضِ بی درمانه شاید.. :|
مرور میشه واسم تمام خاطرات 4 سال دبیرستان و حتی قبل تر ها
اونجایی که ذوق کرده بودم ک معدلم شده بالای19.70
بعد یادم میفته نهایی ها چه ذوقی کردن خانوادم..
یادم میفته روزایی ک از نهایی ها ک میومدم میشستم اهنگ میزاشتم و سیب زمینی سرخ کرده میخوردم و کیف میکردم و افتخاز میکردم به خودم..
تابستان سال پیش سال بدی بود .
چه قدر گریه کردم..
و چه بد گذشت..
و الان ک اومدم دانشگاه فک میکنم او
سلام
دیروز با سه تا از دوستای دانشگاه رفتیم کلکچال. هر بار یکی هست که خیلی وقته کوه نیومده و زود خسته می‌شه و بقیه اونو بهونه می‌کنن برا خستگی در کردن :دی این دوست شماره یک یه جا داشت می‌گفت دکمه‌ی غلط کردمش کجاس؟ که یهو یه خانومه برگشت گفت بگو دکمه‌ی ما می‌توانیمش کجاس! تو می‌تونی! و یه عالمه جملات انگیزشی از این دست. تهش من گفتم تازه ما خیلیم نمی‌خوایم بالا بریم، تا ایستگاه یک می‌ریم برا نیمرو! که خانومه گفت بوفه‌ی ایستگاه یک بسته‌س و ص
به بدترین شکل ممکن خسته شدیم!دیروز با ف.ح همزمان رسیدیم دور میدون سرِ قرارمون یکم منتظر شدیم م.ش هم اومد راه افتادیم به طرف مقصدی که دقیق نمیدونستیم کجاس!اولین بارمون نبود که خربازی در میاوردیم اما این دفعه خیلی فرق داشت 12397 تا قدم :| نمیدونم از کجا تو مغزمون ثبت شده بود که نمایشگاه خیابون مدرس 46،درصورتی که تو این شهر اصلا مدرس تا 22 بیشتر نیست.
از میدونِ قرارمون تا اونجایی که پیاده رفتیم از سرما لرزیدم|ف.ح به زور سوییشرتم در آورد گفت روی مانتو
مریم به صورت طفلش چشم دوخته بود. از خوشحالی اشک درون چشمانش جمع شد. با خودش گفت: نیومدی نیومدی حالام که اومدی تو چه اوضاعی اومدی؟!خاطره سال گذشته از جلو چشمانش گذشت. سوار اتوبوس بود. به حرف مسافران روبرویش گوش می داد. روبرویی می گفت: داشتن بچه واجبه؟کناری با صورتی بی حالت جواب داد: بالاخره برای بستن دهن خونواده شور لازمه.روبرویی صورتش را در هم برد و گفت:گور پدر خونواده شورمریم لبخندی زد و گفت: بچه داشتن واجب نیس مستحبهخانم روبرویی چشم هایش را د
دانلود آهنگ سهیل مهرزادگان حواس
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * حواس * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , سهیل مهرزادگان باشید.
دانلود آهنگ سهیل مهرزادگان به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Soheil Mehrzadegan called Havaas With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ سهیل مهرزادگان به نام حواس (اجرا شده در برنامه دورهمی 4 مهران مدیری سال 99)
تو دیگه حواس نمیذاری واسه دلی که رو هواس ساده میگه دوست داره و ب
عیب یابی قطعات پلاستیک
عیب یابی قطعات پلاستیک
هم ردیف نبودن
وضعیتی است که جفت نشدن نیمه های قالب یا اجزایی که می بایست در هم فرو روند را وصف می کند.
الف: ضعف در طراحی یا ساخت قالب
ب: فرسودگی بوش میله های راهنما یا قفل قالب
پ: مونتاژ غلط قالب
ت: نیمه های قالب  ممکن است در ماسین سر بخورند.
فوران
گاهی اوقات به فوران رد پای کرمی نیز می گویند . این پدیده عبارت است از جریان مذاب از نقطه ورود رزین وپاشش فواره وار ونامنظم آن به اطراف
راه حل ها عبارتند از:
نمیدونم ...
واقعا شاید ابجی داره درست میگه و دچار بحران ۲۲ سالگی شدم...
دغدغه شغل ودرس و خونواده و غیره...باعث شده خودمو فراموش کنم...
امروز از مامان میپرسم من کیم؟
میگه دیوونه شدی؟اول صبح؟
میگم ...نه...بگو کیم؟ویژگی هام چیاس؟
میگه...اما میفهمم نیستم...ینی شایدم باشم...ولی وقتی مثلا میگه دلسوز  یاد این میوفتم که گربه جلو چشمام رفت زیر ماشین و من حتی پلکم نزدم...
وقتی میگه استرسی ...یاد تمام روزایی میوفتم که امتحان داشتم و هرکاری میکردم جز درس خوندن...وق
خدمات تزریق پلاستیک کاوش
 
خدمات تزریق پلاستیک کاوش  ساخت و تولید انواع قطعات پزشکی-
هواپیمایی-خودرویی-کشتی سازی –کفش پلی کربنات زنانه و... با
استفاده از مرغوبترین مواد اولیه و بالاترین کیفیت میباشد.
خدمات تزریق پلاستیک کاوش  دارای تزریق  مواد صنعتی
آکرولیک-پلی اورتان-پلی کربنات-پلی آمید و.... میباشد.            -ABS
بهترین و باکیفیت ترین خدمات را از خدمات تزریق پلاستیک کاوش بخواهید .
 
دانلود آهنگ باختم مرتضی اشرفی
بسیار احساسی و غمگین با کیفیت 320

Morteza Ashrafi, Bakhtam
تا هر حرفی بهت زدم گرفتی دست پیش تا هرجایی که تونستی زدی هی نیش صدام در نیومد قلبمو زدی آتیش واست چی کم گذاشتم اینجا رو نخواستیش آخه بعد تو من چجوری وایسم یه جایی که همه جاش تویی واسم اصلا نفهمیدم کجاس حواسم اگه برنگردی تا صبح خلاصم باختم که تو ببری بمونی جایی نری یه جوری پر زدی انگار که میخوای عذابم بدی انقدر که با من بدی مثلا تو آدمی که یه کاری کردی اینجوری بشم بد عا
دانلود آهنگ جدید سهیل مهرزادگان حواس
Download New Music Soheil Mehrzadegan – Havas
پخش شنبه ساعت 18 – تیزر آهنگ اضافه شد
 
دانلود آهنگ جدید سهیل مهرزادگان حواس با لینک مستقیم
 
متن آهنگ حواس از سهیل مهرزادگان
 
تو دیگه حواس نمیزاری واسه دلی که رو هواسساده میگه دوست داره و بی اداسدلی که عاشق میشه بی سرو صداسحواست کجاس با منه دلت …
»───♫♫●|●|●♫♫───«
سهیل مهرزادگان حواس
 
چند روزه بشدت احساس تنهایی میکنم
چند روزه همش دلم میخواد بزنم زیر گریه و دنبال بهانه م
ولی هی میگم الان ن الان ن و انقدر خودمو گول میزنم تا از ذهنم بره
اما نمیره و هی روهم تلنبار میشه
با خودم فکر میکنم چرا هیچ دوستی ندارم؟
و البته جوابش همون لحظه میاد ب ذهنم.چون خودم خواستم!
تنها دوستی ک چند هفته اخیر بشدت باهاش وقت گذروندم رو هم دارم از دست دادم!
شایدم اونی ک دلم میخواد داشتن ی دوست نیس
دلم خودمو میخواد
زندگی خودمو میخواد
دوست دارم اونجور ک می
دانلود آهنگ باختم مرتضی اشرفی
بسیار احساسی و غمگین با کیفیت 320

Morteza Ashrafi, Bakhtam
تا هر حرفی بهت زدم گرفتی دست پیش تا هرجایی که تونستی زدی هی نیش صدام در نیومد قلبمو زدی آتیش واست چی کم گذاشتم اینجا رو نخواستیش آخه بعد تو من چجوری وایسم یه جایی که همه جاش تویی واسم اصلا نفهمیدم کجاس حواسم اگه برنگردی تا صبح خلاصم باختم که تو ببری بمونی جایی نری یه جوری پر زدی انگار که میخوای عذابم بدی انقدر که با من بدی مثلا تو آدمی که یه کاری کردی اینجوری بشم بد عا
دانلود آهنگ جدید سهیل مهرزادگان حواس
Download New Music Soheil Mehrzadegan Havaas
آهنگ جدید سهیل مهرزادگان بنام حواس
تو دیگه حواس نمیذاری واسه دلی که رو هواس ساده میگه دوست داره و بی اداس
دلی که عاشق میشه بی سر وصداس حواست کجاس …
 
ادامه مطلب
دندون درد یجوری امون برده بود ک متر میکردم خونه رو و اشکام میرخ همینجور
دهنمو باز کردم سپردم دست دکتر
سوراخ کرد عامل درد و ریخت بیرون همشو
ب خودم اومدم دیدم از ترس چادرمو مشت کردم تو دستم
تموم ک شد میخواستم سر بخورم اب بشم ...ک اخیییشششش
دیگ حس نمیکنم چیزی!
انگار صد سال خسته باشم...
 
تو گیر و دار دندون درد فرصت راهیان نور از دست رفت مثل اینکه...
منم نپرسیدم ینی تموم که تموم؟هیچی به هیچی؟
 
ینی زندگی اینجوریه؟
ک وسط یه درد عمیق برا امروز و فردا
فرص
صبح از خواب پاشدم و طبق معمول ایتا رو باز کردم.
از گروه رفیقام آخرین پیامی که اومده بود این بود: "منم میام" 
به خودم گفتم باز این ددری ها یه جا قرار گذاشتن برن خوش بگذرونن. ببینم کجاس منم برم یه کم از این حال و هوای فسردگی پاییز بیام بیرون
پیاما رو رفتم بالا، تا به اولین پیام رسیدم:
"بچه ها! شوهر مرضیه سادات تصادف کرده. براش دعا کنید." 
چندتا پیام اومدم پایین تر: 
"انا لله و انا الیه راجعون... بچه ها شوهر مرضیه سادات فوت شده. برای تسلی دل خودش و بچه ها
بنظر من آدم ها تو یه وقتایی از زندگیشون به یه نقطه های عجیبی میرسن!
اون نقطه عجیبس که انگار تمام اراده ای که تو خودشون سراغ دارن میاد رو و بوووم میتونن!
هر چی بیشتر جلو میرم و بیشتر میفهمم میبینم انگار همه چیز انرژیه!و این انرژی خواستن و تونستن چیز عجیبیه!
میدونی تو اوج سیاهی تو اوج نا امیدی یهو تموم اراده ات جمع میشه و تو کارایی رو میبینی میتونی بکنی که شاید روز قبلش کلی تلاش کرده بودی و نشده بود!
فکر میکنم بیشتر از اینکه همه چیز خواستن باشه ان
چند روزه بشدت احساس تنهایی میکنم
چند روزه همش دلم میخواد بزنم زیر گریه و دنبال بهانه م
ولی هی میگم الان ن الان ن و انقدر خودمو گول میزنم تا از ذهنم بره
اما نمیره و هی روهم تلنبار میشه
با خودم فکر میکنم چرا هیچ دوستی ندارم؟
و البته جوابش همون لحظه میاد ب ذهنم.چون خودم خواستم!
تنها دوستی ک چند هفته اخیر بشدت باهاش وقت گذروندم رو هم از دست دادم!
شایدم اونی ک دلم میخواد داشتن ی دوست نیس
دلم خودمو میخواد
زندگی خودمو میخواد
دوست دارم اونجور ک میخوام
چند روزه بشدت احساس تنهایی میکنم
چند روزه همش دلم میخواد بزنم زیر گریه و دنبال بهانه م
ولی هی میگم الان ن الان ن و انقدر خودمو گول میزنم تا از ذهنم بره
اما نمیره و هی روهم تلنبار میشه
با خودم فکر میکنم چرا هیچ دوستی ندارم؟
و البته جوابش همون لحظه میاد ب ذهنم.چون خودم خواستم!
تنها دوستی ک چند هفته اخیر بشدت باهاش وقت گذروندم رو هم از دست دادم!
شایدم اونی ک دلم میخواد داشتن ی دوست نیس
دلم خودمو میخواد
زندگی خودمو میخواد
دوست دارم اونجور ک میخوام
خیلی سخته اینه ک تو یه جمعی تو تنها باشی
کسایی ک همیشه کنارت بودن یواش یواش میرن
هیچکی نمیمونه
تو میمونیو غمایی ک همیشه پنهانش کردی
تنها چیزی ک از بقیه بشنوی اینه که تو چرا اینجوریی؟بقیه رو ببین فلانن و فلان و تو ب خاطر اینکه اینجوریی تنها موندی...
نمیدونم به چی نیاز دارم
شاید به یه مسافرت
به یه مسافرت طولانی به یه جای تاریک
خیلی تاریک 
بدون قدرت گرانش زمین
معلق
چشمامو ببندم دستامو باز کنم و به این فکر نکنم که دیگه باید چیکارکنم که بقیه ازم خو
یادتونه از یه بحران بد حرف زدم؟؟ گفتم امیدوارم پیش نیاد؟
جریان از این قرار بود که همکار همسر باید برای یه دوره‌ای یه سال از اینجا میرفت، و اگه سمت اون آقا رو به همسر میدادن کارای همسر به شدت زیاد میشد و کلا دیگه ما باید پروسه چوبکی رو بی‌خیال میشدیم...
از این طرف همسر یه نامه زد به اون بالاها که آقا، این رفیقمون که بره من خیلی دست تنها میشم، حتما باید یکی دو نفر رو بفرستید و نمیشه من هم کارای خودمو انجام بدم و هم کارای اینو و...
اون آقا هم که می
خواهرشوهرِ گرامی مدتیه که بطور جدی، وارد فضای توییتر شده و داره برای مجموعه ی انقلابیشون، عضو جمع میکنه، یه مدت زوم کرد رو ما و به انحاء مختلف خواست من و حضرت آقا رو هم جذب کنه، آنقدر گفت و واگفت و اثر ندید، که دیگه از ما خسته و ملول و ناامید گشت و الان از روی مخِ ما دوتا، شیفت داده رو مخ عروس خاله بتول! 
کاملا قبول دارم که الان جنگ، جنگ رسانه س...
که میدون مبارزه، از خاکریز تبدیل شده به توییتر و اینستاگرام...
و همچنین قبول دارم که برای دفاع کردن ت
قراره امروز علی بعد سه ماه بیاد خونه.
مامان که میدونه علی چقدر آش دوست داره از صبح حسابی تو زحمت افتاده.
زنگ مدرسه رو که زدن سعید فی الفور وسایلشو ریخت توی کیفشو  با ذوق اومد طرف خونه به علی بگه امروز معلم یه مُهر صد آفرین بهش داده چون نمره نقاشیش ۲۰ شده وقتی رسید؛ خونه رو گذاشت رو سرش:«داداش علی داداش علی!» صدایی نشنید کیفشو انداخت کنار اتاقو دوید طرف آشپزخونه.
علی کجاس مامان
میخام بهش بگم چه داداش هنرمندی داره
مادر که داشت سبزی رو داخل آش میر
مثل بُز نشسته ام و به نقطه ای نا معلوم خیره ام.ناگهان عین عقاب شیرجه می زنم روی اعصاب خودم که؛ چه مرگته؟ قوز کردی یه گوشه و رفتی در عالم هپروت.آخه اوزگل قاز قولنگ ، پاشو محض رضای خدا، یه بارم که شده، این آقا داییتو تکون بِدِه و گِلی به سرت بگیر. منم که وقتی به خودم گیر میدم ، روی هرچی سیریشه  سپید می کنم.و ادامه میدم: خاک دو عالم برسرت که گند زدی به جوونی و میون سالیت. آخه گوسفند، این همه فرصتی که خدا حیف کرد و به تو داد، به گربه سیاهه داده بود، الا
یه روزایی هست که فکر می کنی اول راهی و شروع میکنی هدفهاتو رویاهاتو خواسته ها تو ردیف میکنی و هزاااار مدل فکر و خیال و حال خوب.برنامه هاتم دقیق میچینی و تهه تهش خودتو میبینی که تو 26-27سالگیت به حداقل خواسته هات رسیدی باقیشو باید فقط ادامه بدی و ببینی و تجربه کنی و از همه مهم تر، زندگی کنی.رسیده باشی به جایی که وقتی به پشت سرت نگاه میکنی گیج و هاج و واج جایی که روش واستادی نباشی.
قضیه چی بود که اون روزایی که فکر می کردیم اول راهیمم،اصلا هنوز به اول
سلام در حالی که از کیبرد مزخرف لپ تاپم به تنگ اومدم و خیلی خسته ی تمیز کردن انباریه اتاق نامم هستم،تایپ میکنم و به این فکر میکنم چیشد که اول پستای اخیرم نوشتم سلام.
نسبت به سال پیش این موقع ها خیلی عوض شدم.
الان که تایپ میکنم دور و برم جم و جور و تمیزه و کتابای درسی رو سروسامون دادم،جزوه ها و برگه های امتحانی که این سه سال نگه داشتم بین کتاب مختص خودشون گذاشتم و دلم آروم گرفت از خودم.
تقریبا یکی دو روز دیگه عروسی م.ع،کاش بتونه خوب زندگی کنه و لذت
دانلود آهنگ علی بهراد دوست دارم | کیفیت عالی
ترانه جدید و زیبای بنام دوست دارم با صدای علی بهراد از رسانه جاز موزیک
Exclusive Song: Ali Behrad | Dooset Daram With Text And Direct Links In jazzmusic.blog.ir
متن آهنگ علی بهراد دوست دارم
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
نمیدونی چقد تو دل من آشوبه
برات نمیدونی دلم چجوری میکوبه براتنمیدونی چه احساسی دارم ♬♫♪داره میره دلم واسه ی خندیدن ♬♫♪
تو داره میره دلم واسه ی کم دیدن تو ♬♫♪نمیدونی چقد بی قرارم نمیدونی چه حسی به تو دارمکاش الان بودی باز
مرد میانسالی در محله ی ما زندگی میکند که من از بچگی اورا میشناسم
آدم تو دار و خنده روییست...
همیشه صورتش سه تیغ و پیراهن شاد میپوشد...
او حتی محرم هم پیرهن سفید میپوشه...
من هرگز اونو توی هیأت و مسجد و امامزاده ها ندیدم..
به قول بابام اصلا شاید کافر باشه...
ولی هیچوقت کسی ازش بدی ندیده سرش تو کار خودشه...

زنش هم تقریبا حجاب آنچنانی نداره خیلی عادی میپوشه...
همیشه دوست داشتم بدونم که چرا اهل مسجد و هیأت نیست...
تا اینکه یه روز دل و به دریا زدم و توی یه مس
وایت برد شیشه ای برنامه ریزی هفتگی
برد برنامه ریزی
یا از تعداد زیاد برنامه های
عقب‌ مانده ی خود ناراحت هستید؟

در این صورت تنها وسیله‌ای که می‌تواند
شما را از این وضعیت بغرنج خارج کند، مهارت مدیریت زمان است. شما زمان
محدودی دارید، که باید در آن همه مسئولیت‌های شخصی و حرفه ای خود را انجام
دهید پس لازم است که تعادل مناسبی بین کار، خانواده، و زندگی اجتماعی خود
برقرار کنید، بدون این که بخواهید بر روی یک مورد تمرکز کرده و موارد دیگر
را به ط
امروز روز عجیبی بود!
روزی بس شلوغ که تو اوج شلوغیش گم میشم!
امروز یه لحظه هم تنها نبودم همش پیشم ادم بود!ولی عجیب دلتنگ بودم!
به طرز عجیبی دلم برا میلاد تنگ شده بود و به یادش بودم!برخلاف تصورش که همیشه فکر میکرد من وقتایی که دورم شلوغ باشه بهش فکر نمیکنم!
دارم این مدت زیاد مینویسم دلیلشم میدونم!بخاطر اصرار های ارشیا و کامنت های رضاس!بم انگیزه میده که بنویسم!
قراره فردا با نگین یه جایی برم که حتی نمیدونن دقیقا کجاس و با کیا
جدیدا دچار یه مسئله ای
یه زمانی بود که توی مراسمی مامان شخصی رو بهم نشون میداد و میگفت فلانی رو یادت نگه دار چیزی میگم راجع بهش، منم نگاه میکردم و میگفتم اوکی، حله، دو ساعت بعدش همون شخص رو جایی می دیدیم و میگفت شناختی؟ میگفتم نه کیه؟! میگفت چقد خنگی الان تو مراسم بود دیگه... خلاصه این اتفاق بارها و بارها می افتاد و این شناسایی افراد شده بود واسه من معضل! یه سریال کره ای نگاه میکردم، پسره نخبه ای بود واسه خودش ولی چهره ها رو نمی تونست تشخیص بده، میگفتم بابا اینم خنگه
بعد از ۱۲ ساعت پای کتاب بودن به همراه استراحت های کوتاه دارم مینویسم!
از پنجشنبه ای بگم که سه نفر بهم پیشنهاد دادن که بیا بریم بیرون و انصافا با هر کدومشون میرفتم خیلی بهم خوش میگذشت اما نرفتم چون درس داشتم!
کلی امروز برا اینده برنامه ریختم!
کلی نوشتم!
ته شبم کلی دل تنگی داشتم!دیدی انگاری زخمت هنوز خوب نشده میخوره به یه جایی و دوباره سوزشش سر میزنه؟!این دقیقا حال منه!
وسط تحلیلی خوندن!یهو سوزش شروع شد!از چشمام سر ریز شد!
فاطمه که داشت راجب تحلیل
=این دیگه چیه؟
-مسواک؟
=این چیه؟
-صابون
=نداشتیم؟
-اگه داشتیم میخریدم؟
=یه هفته پیش یه بسته خریدم
-این مالِ صورته
=این برا چیه؟ (اشاره میزنم به یه چی که شبیه کاکائوئه)
-برو اونور بذار خریدمو بکنم
=مسواکت چی شد؟
-برا تو خریدم
=دارم که
-اونی که شما داری شده فرچه‌ی توالــ...... استغفرالله. برو اونور؟
=جواب میده هنوزا. دیگه لازم نیست بالا پایین کنی همین که میره تو دهن همه جا رو پوشش میده. (میخندم. نمیخنده)
-برو اونور
=کرانچی میخوری یا چیپس؟
-نگفتم برو اونور
پاسبان، همراهمان راه می‌افتد

-اون یکی‌تون کجاس؟

همت می‌گوید

-رفته ترکمون بزنه

                           بریده‌ای از رمان جاودانه‌ی
 همسایه ها از زنده‌یاد احمد محمود

می‌گویند ماهی را
هروقت از آب بگیری تازه است؛ رمان همسایه‌های زنده‌یاد احمد محمود، از طراوات و تازگی نمی‌افتد
و  از آن‌دست رمان‌های آفریده‌شده‌ای است
که قرار نیست گردگیر زمان شود.







داشت یادم می‌رفت، دیروز
رفته بودم زادگاهم خلیفه‌محله‌. 
ساحل شلمان‌رود، ش
سه تا مقدمه میخوام بگم که شاید بی ربط بنظر بیان ولی اصل مطلبی رو که اخر سر میخوام بگم رو فقط وقتی متوجه میشین که مقدمه ها رو بدونین! (نخواین بدونین باید منو ببینین همین ) 
مقدمه اول: توی دوران راهنمایی و دبیرستان یکی از منفورترین چهره ها بودم... تُرک ها معمولا از کسی که تُرک باشه اما به هر دلیلی فارسی حرف بزنه بدشون میاد که خب این شامل منم میشد... از طرفی چون همیشه شاگرد اول کلاس بودم و رفیق های صمیمیم ضعیف ترین و تنبل ترین شاگردا بودن، بچه درس خون
حال عجیبی دارم. احساس می کنم از خودم بیخبرم بیشتر. تا وقتی پیدا می کنم میرم سرچ کنم ببینم چی باید بخریم تا فلان مهلت نشده تا فلان اتفاق نیفتاده و غیره.
احساس می کنم کودک درونم یه گوشه افتاده یا حتی آویزون من، تا من به کارام برسم و واسه همین تا به خودم میام شاکی و غمگین هستم.
این کارم مونده، وای اونجا رو ببین چی شده، چرا کم توجه کردم به برنا، چرا داد زدم، چرا بداخلاقی کردم، چرا این خراب شده، چرا اینجا بیشتر مطالعه نکردیم، چرا اشتباه کردیم، چرا غم
این پست حاوی کمی آه و ناله مریضی است.... دوست ندارید و ... نخونید...
تا حالا شده وقتی مریض شدین مثلا گلوتون خلط میاره کلیییییییییییی خوشحال شین؟!!!
من الان توی این مرحله ام!
راستش سه روز پیش بود که مستر اچ بلیط رفت و برگشتش هم خرید و خوشحال و خندون از اومدنش بودم که حس کردم سمت راست قفسه ی سینه م کمی درد داره.... توی ذهنم نشستم دو دو تا چهارتا کردم که این یکی از نشونه های کروناس! چه خاکی به سرم بریزم؟!!! بعد هی گفتم: نه سمت راست قفسه ی سینه م هست کل قفسه ی
ب رو میشناسید؟ ب همون دختر خاله امه که یه کمی مشکل ذهنی داره و دقیقا همسن منه.
مادر ب یک ماه قبل خونه کلنگی رو سپرد به بساز و بفروش که براشون بسازه .وقتی کل اسباب کشی تموم شد و مستقر شدن بابای من تو خیابون دیده بودشون که دارن خرده ریز میبرن بالاخره گفته بودن آره یهویی شد دادیم خونه رو بساز بفروش بسازه برامون! 
خواهر ب ما رو عروسیش دعوت نکرد.خواهر ب ما رو برای جشن سیسمونی و جهازش دعوت نکرد. ب وقتی تازه رفته بود سر کار هر وقت سراغش رو میگرفتیم ماما
حالم اصلا خوب نیست
و میدونم چقد دارم با هممممه ی ادم های اطرافم بد حرف میزنم...از خانواده تا دوستام...
دست خودم نیست از دزفول و از توی این خونه بودن نفرت دارم...از طعنه ها و تیکه هایی که بهم میندازن...دوست دارم از دستشون فرار کنم برم جایی که هیچکسو نبینم!
دوست ندارم اصن بیام این شهر لعنتی...با ادمای لعنتی ترش!
دارم به این فکر میکنم اصن برم امریکا با ویزای سینگل که اگه بخوامم نتونم برگردم! :/
وحشی شدم...به شدت اخلاقم بده!
دندون پزشکی و عادتای دخترونه هم
چطور زیرنویس فارسی روی فیلم قرار بدیم
آسان ترین روش چسباندن زیرنویس فارسی به فیلم
یکی از دغدغه های همیشگی کاربران خوره فیلم تنظیم زیرنویس فارسی با فیلم هست، مواقعی که بخوایم فیلم رو با کامپیوتر نگاه کنیم مشکلی نیست و با اجرای فیلم زیرنویس همزمان با اون اجرا میشه، ولی گاهی وقتا میخواییم فیلم رو روی گوشی یا روی تلویزیون تماشا کنیم. و خوب اینجا شروع داستانه که چطور میشه زیرنویس فیلم رو کاری که که همزمان با فیلم استارت بخوره.
برای اینکار یکی ا
 
شاکی بودها! میگه جلسه دفاع پروپوزال شاگردام نذاشتن برم. بابا اینا تخصصشون نیست ایراد هم گرفتن! اینا نمیدونن چیه این حوزه که!
دیدم پایه س ها! چیزایی که تا حالا نگفته بودم بهش گفتم.
یعنی هر بار منو بیشتر شگفت زده میکنه!
میگم ببین چنتا منبع اصلی مو نتونستم پیدا کنم، گفت بده من برات میگیرم!
من
میگم میدونی تا حالا هیچ کس این کارو برای من نکرده؟!
دوباره حرف هزینه ها شد گفت من میدم!
من
گفتم نه دیگه! اینو نه! گفت خب نصف نصف!
حرف این شد که اینا هر کدوم هیأ
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
* تازه از امتحان زیست برگشتم و دارم از وسط نصف میشم-_- الان حتی فکر اینکه بخوام برم فیزیک بخونم آزاردهندنست چون واقعا دارم از وسط نصصصف میشم-_- اقا دارم از وسط نصف میشم ینی وااااقعا دارم از وسط نصف میشمممم:/ 
* این ستاره‌ی اولو، ظهر که از امتحان اومدم نوشتمش ولی خب الان تازه اومدم ادامه حرفامو بنویسم و دلم نیومد این حس زیبای از وسط نصف شدنو پاک کنم :دی
* رفته بودیم لوازم تحریر، بعد برا مُطی کتاب‌رنگامیزی و مدادرنگی گرفتیم. بعد یه طرف لوازم تحر
موضوع هوای آلوده در جهان که بیش تر در شهرهای بزرگ نمود پیدا کرده است، امروزه به بحث اصلی حوزه صنعت و محیط زیست تبدیل شده است، به طوری که برای مثال، چند دوره اخیر نمایشگاه‌های بزرگ خودرو در جهان با محوریت و زمینه اصلی «هوای پاک» و «محیط زیست» برگزار می‌شوند. در این میان، شرکت‌های خودروساز داخلی نیز بنا بر وظیفه اجتماعی خود و مقررات حاکم، در صددند تا حد امکان محصولات خود را به تجهیزات و استانداردهای کنترل آلایندگی مجهز سازند تا در کاهش مضرا
پس از روز ها میخوام بنویسم :)
الان ک مینویسم انقد خستم که حال ندارم لپتابو روشن کنم هات اسپات کنم و...
و با گوشی مینویسم.
اومدم دزفول!شهری که بار ها میگم ازش متنفرم!
نه از خوده شهرش!از ادماش!
نه از همه ی ادماش!از فامیلام!
از حاشیه های فامیلی!
از دعوا!
از حرفِ مفت!از ننه من قریب انبازی (حتی بلد نیستم درست بنویسمش!)
از دو رویی!
از میش بودن تو لباس گرگ!و تظاهر!
وقتی میام دزفول فقد منتظرم از شهر بزنم بیرون تا از این قالب لعنتی که برای خودم ساختم رها شم!
من غ
    
      دخترکی راه راه قسمت اول . 

ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین
HTML و CSS با مخلفات
سلااااام دوستان، جایی نرید،
خبری نیس، هر چی هس اینجاس!
توی یه دوره آموزشی خوشمزه (!)
یا بهتر بگم باحال میخوایم با هم
Html و Css رو همراه با توضیحات اضافه
یاد بگیریم، این دوره محدودیت سنی
نداره و فاقد رنگ مصنوعیه (!)
ببخشید منظورم این بود که
هیچ پیش نیازی هم نداره
(جالبه ربطی هم نداش) 
با جهش همراه شو ...
این دوره در حال تکمیل شدنه ....
  در ادامــه مطـلـب  
 
لینک :   مشـاهـده دوره در آپـارات  
و یا می‌تونید اینجا همشو مـشـاهـده کنید
اوووو چه طولانی شد ، حالا که خودم دیدمش گفتم کی می خونتش تازه کلی جاهاشو حذف کردم که طولانی نشه ، پیش پیش ببخشید
تا خبر شدم واسه پای صندق رفتن ثبت نام میکنن یه زنگ زدم پدر گفتم میشه منو هم ثبت نام کنی ! که گفت حله . حالا دلیلم چی بود ! گفتم برم یه تجربه جدید داشته باشیم و از نزدیک روند رو ببینیم ، بعدم اقا پول میدادن و این روزا من اونجایی ام که پول باشه بعدم رفیقم بم نگفته بود تا باهم ثبت نام کنیم پس منم جدا ثبت نام کردم .
حداقل از یک ماه قبل( هنوز هی
وقتی یه مدت ننویسی دیگه واقعا نمیدونی چی بنویسی همه چیز درهم میشه حالا تا جایی که یادم بیاد مینویسم
+یه شب با شوهر دخملی رو بردیم پارک روی سرسره بچه ها برعکس میرفتن پای یکیشون خورد به صورت دخملی بعد شوهر به مسئولش گفت بهشون تذکر بده گفت من نمیگم به من ربطی نداره
شوهرم که عصبانی بشه فقط دهانش باز میشه هی حرف زد و من خجالت کشیدم البته فحش نمیداد ولی انتظار نداشتم 
اومدیم با دخملی بره ماشین بازی هی گفت تو برو گفتم نمیرم باهاش سرسنگین بودم یه گوش
اگه پارسال ازم میپرسیدن به نظرت سال دیگه کجایی، احتمالا جواب میدادم ته دنیام. یه بچه هم تو بغلمه!!! ولی یهو سه ماه بعدش تصمیم گرفتم زندگیم یه جور دیگه ای باشه!! پس شاید شمام یه روزی به همین نتیجه برسید و بخواید همه چی رو یه جور دیگه بسازید... پس تجربه هامو براتون مینویسم :) احتمالا به اندازه پستای آبجی کوچیکه ازش لذت نبرید ولی امیدوارم یه جایی به دردتون بخوره.
بذارید با این خاطره شروع کنم:
آقایی به اسم احسان میخواست یه نمایشگاه صنایع دستی راه بند
از وقتی یادم میاد از جمعه ها و از تابستونا متنفر بودم!
امروز صبح کلی فکر کردم با خودم!
تهران عجیبه!
جمعه هاش از الان به بعد میشه از کوچه پس کوچه های پایینش تا اون بالا شهر و پولدار نشیناش!
 از خیابونای پهن و پور نور بالا شهر و پر از شیبش تا خیابونای سنگ فرش شده ی اون پایین سمت بهارستان...
از ادمای مارک پوشی که میرن ایونت و تمام وجودشون خلاصه شده تو اپل واچشونو لپ تاب جلوشون ، که بین همین مارک پوشاشم ادمای نابی هست!ادمای مرام و معرفتی! تا عبدالصمد ب
هنوز دکمه ذخیره و انتشار پست قبلی خشک نشده که باز دارم مینویسم...
و امروز صبح جدیدی بود برام... با هزار تا برنامه ی جدید... هزار تا تصمیم جدید... هزار تا اتفاق جدید که شاید نوید دهنده ی روزای بهتری هستن...
.....................................................................
دیشبی تا 5 صبح عین جغد بیدار بودم....تقصیر خودم بود کاپوچینو رو قاطی شیر کردم و خوردم!!!!! همچین هم بد حال بودم و هوا هم سرد... میخواستم کمی بدنم گرم شه....
8:30 صبح موبایلم زنگ خورد برا یه کار قدیمی که پاشو بیا فلان جا
HTML و CSS با مخلفات
سلااااام دوستان، جایی نرید،
خبری نیس، هر چی هس اینجاس!
توی یه دوره آموزشی خوشمزه (!)
یا بهتر بگم باحال میخوایم با هم
Html و Css رو همراه با توضیحات اضافه
یاد بگیریم، این دوره محدودیت سنی
نداره و فاقد رنگ مصنوعیه (!)
ببخشید منظورم این بود که
هیچ پیش نیازی هم نداره
(جالبه ربطی هم نداش) 
با جهش همراه شو ...
این دوره در حال تکمیل شدنه ....
  در ادامــه مطـلـب  
 
نقشه راه این دوره:
 
لینک :   مشـاهـده دوره در آپـارات  
و یا می‌تونید اینجا 
آسان ترین روش چسباندن زیرنویس فارسی به فیلم
یکی از دغدغه های همیشگی کاربران خوره فیلم تنظیم زیرنویس فارسی با فیلم هست، مواقعی که بخوایم فیلم رو با کامپیوتر نگاه کنیم مشکلی نیست و با اجرای فیلم زیرنویس همزمان با اون اجرا میشه، ولی گاهی وقتا میخواییم فیلم رو روی گوشی یا روی تلویزیون تماشا کنیم. و خوب اینجا شروع داستانه که چطور میشه زیرنویس فیلم رو کاری که که همزمان با فیلم استارت بخوره.
برای اینکار یکی از ساده ترین روش ها، اینکه که زیرنویس
خب با سلام خدمت دوستان
خاسم قبل اینک رزیدنت ایول 4 رو تعریف کنم
یه چن تا شخصیت های رزیدنت ایولو معرفی کنم
بعد ایشالا سر فرصت میریم سر وقت ریز به ریز اتفاقای ایول 4
 
خب اول از همه شخصیتیو میگم که شخصا از همه بیشتر دوسش دارم
ایدا وانگ
ایدا وانگ کیست ؟؟نام مستعارش زن قرمز پوشه
شخصیت خیلی مثبتی نیست ولی خیلی محبوبه واسه طرفدارا
وتو رزیدنت ایول های 2 . 4 و 6 حضور داره
تو رزیدنت ایول 1 هم یه اسمی ازش میبرنایدا به هیچی پایدار نی و خیلی مبهمهحتی هویتش
   
 منو وارد یه اتاق کوچکی کردن داخل اتاق یه میز و دوتا صندلی بود حامد روی یکی از صندلیا نشسته بود منو روبروی حامد نشوندن ایندفعه صورتشو بهتر تونستم ببینم چقدر تغییر کرده موهای کنار شقیقش سفید شده نسبت به قبل پیرتر به نظر می رسید با صداش به خودم اومدم
-خب تعریف کن چه جوری تونستی زن این بشی؟
انگار که داره حرص می خوره چون با حرص حرفشو زد
-اون موقع که زن شدم من حافظمو از دست داده بودم. با تمسخر گفت:
-تو گفتی و من باور کردم. -چی دارم که دروغ بگم. با دا
همیشه با این شروع نوشتنه مشکل دارم!که از کجا بگم!
صدای منو میشنوید از تهران!از خانه!
داشتم به این فکر میکردم که این بلاگ قراره جایی باشه برای تجربه های من!برای اینکه توی 25 سالگی بدونم دغدغه ها و روزمرگی های مبینای 20 ساله چی بود!
پس میگم!از دغده های این روزام!از چیز هایی که باهاشون درگیرم.از احساسم.از اطرافیانم ، و از شریطم :)
امروز یازدهم مرداد ماه یکهزارو سیصد و نود و هشت خورشیدی هست :)
مبینا 21 سال داره. رشته ی تحصیلیش فیزیک و دانشگاهی که توش بزرگ
از خاننده های عزیز بابت وقفه طولانی خیلییییی معذرت میخوام ازین به بعد هر شب یک پارت انتشار داده میشه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چشمای سرخ به خون نشسته وحشتناک بود خیلی زیاد یه جورایی اینگار از قاب میخواست بزنه بیرون شیدا که با هین من ترسیده بود نگاهش دور خونه میچرخید که یه جا ثابت موند....نمیدونم چی دید که با قدرت دستمو فشار داد و دوباره من فریادی از درد کشیدم که شیدا به خودش اومد ...دستمو اروم گرفت تو دستشو معذرت
یادگرفتن بهینه سازی وب سایتاول این نصیب از فراگیری سری بهینه سازی وب سایت بخون بعدش برو جاهای دیگه- > اولیه اینو بخون :طبیعتا میدونی در صورتیکه طلا و جواهرات تحت خاک دفع شده باشه ارزشی مانند سنگ‌های اطراف رو خواهد داشت به این دلیل که طلا جواهرات درین دنیای پهناور قابل روءیت نیست تا بشه از اون بهره برداری کرد . شرایط فعلی پایین‌تر میگم منظورم چیه!- > درحال حاضر مقداری بزرگ‌تر :دنیای حقیقی و واقعی حد و مرزی داره اما دنی
 
پوست شما پنجره بدن شماست که داستان زندگی شما را فاش می کند. از بریدگی آکنه در سالهای نوجوانی تا تابش درخشان بارداری و لکه های آفتاب پیری ، هم سن و هم سلامت شما در پوست شما منعکس می شود.
با چند تغییر ساده در کارهای روزمره پوست خود ، می توانید همیشه پوستی سالم و درخشان و زیبایی داشته باشید.
 
پوست عملکردهای زیادی دارد و آن را به عنوان مهم ترین عضو بدن تبدیل می کند. مهمترین نقش آن ایجاد اولین خط دفاعی بین بدن و جهان خارج ، محافظت از ما در برابر با
باورم نمیشد زجه میزدو اینارو میگفت حتی مرد راننده هم دیگه داشت گریش میگرفت ...پا به پای شیدا اشک میریختم...شیدا بدترین شکنجه رو کشیده بود..لحضه مرگ عزیزاشو دیده بود هیچ جوره هم اروم نمیشد...
-وای چه کنم ملیکا مامانم اسممو صدا میزد هنوز بهم میگفت عروسک مامان نمیگفت شیدا میگفت عروسکم تنها میشه فقط فکر من بودو کمک میخواست داداشم..داداش عزیزم ...شروین من اخ که الهی میمردمو نمیدیدم ..شاهد زجری که کشیدن نمیشدم اخ که وقتی میگفت شیدا چه حس قشنگی بهم میدا
از دیروز هی میخواستم درس بخونم و نمیشد!
امروز صبی پاشدم یکم درس خوندم...بعد شروع کردم فرندز دیدن!
اصن فاز درس نداشتم!
این وسط رفتم یه سر به یوتیوب بزنم دنبال یه کلیپ بودم!
سه سال پیش بود!که روزخوش یه کلیپ برام فرستاده بود که اسمش life بود!اون شده بود انگیزه من واسه درس خوندن و کنکور!
به قول خودش معجونی که صب به صب مصرف میکردم!خلاصه پیداش نکردم!
تصمیم گرفتم یه سر به بلاگش بزنم!
خب یه ماهه که دیگه هیچی نمینویسه!و عنوان اخرین پستش اینه خشم و قهر!
بازم رن
hi hoes
بالاخره اومدم وب و ....سوپرایز سوپرایز!
قرار نیس مطلب جالب توجهی بزارم
اومدم فقط شرح حالی بدم و برم و یکم وباتونو چک کنم
و این چن وقت اخیری ک نبودم...چ اتفاقاتی افتاد؟
اولا...یاسی کجاس:/؟؟چرا رف دوبارهههه...چرا هی میرین شما-ـ-بخدا جو اینجاهم داره عین توییتر ب گوه کشیده میشه
گایز واقا اگ با حرفای یکی حال نمی کنین زورتون نکردن بیاین وبش و کامنت بزارین و نقدش کنین...درصورتی این حقو دارین ک خود طرف ب شما گفته باشه"نظرتو راجبم بگو" و این داستانا!
گفت
طراحی لوگو چگونه انجام می شود؟
از آنجا که یک آرم موجودیت تصویری است که یک سازمان را نشان می دهد ، طراحی لوگو یک بخش مهم از طراحی گرافیک نیز است. یک آرم یا سمبل اصلی یک سیستم شناسایی پیچیده است که باید بطور عملکردی در کلیه ارتباطات یک سازمان گسترش یابد. بنابراین ،طراحی آرم ها و ترکیب آنها در یک سیستم هویت بصری یکی از دشوارترین و مهمترین زمینه های طراحی گرافیک است. آرم ها در سه طبقه بندی قرار می گیرند (که می توانند ترکیب شوند). ایده های تصویری ، ا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بزرگترین بیزینس من و مشاور برندهای بزرگ دنیا