روی پیشانی بختم خط به خط چین دیده ام
بسکه خودرا در دل آیینه غمگین دیده ام
مو سپیدم مو سپیدم موسپیدم مو سپید
گرگ باران دیده هستم، برف سنگین دیده ام
آه یک چشمم زلیخا آن یکی یعقوب شد
حال یوسف راببینم با کدامین دیده ام؟
آشناهستی به چشمم صبرکن،قدری بخند
یادم آمد، من تورا روز نخستین دیده ام
بیستون دیشب به چشمم جاده ای هموار بود
ابن سیرین را خبر کن، خواب شیرین دیده ام
حمیدرضا برقعی
گفت : هیچ وقت نمی تونم ولت کنم چون پیش تو خود واقعیم هستم
گفت : مسیر پر پیچ و خمی هست ولی جذابه
منظورمو فهمید و می خواست که برگرده و باشه مثل قبل
خوشحالم برمی گردی ستاره
نبودی زندگی زیادی بی رنگ و رو بود
زیادی جدی و زیادی سخت
خودش فکر می کرد من تصورم بهش عوض شده و از نظر من یه دختر بیهوده و سطحیه
بهش گفتم نظرم درباره ش عوض نشده گرچه واقعا تغییراتی کرده
10 دی
صبر کردم که ننویسم این روزهارو شاید تموم بشهامروز تا عصر 3 بار دعوا کردیمداد زدمهلش دادمگریه میکرد اشک میریخت رفت زیر میز نهارخوری قایم شدی کم بعد خودش اومد بیرون اومد بغلم کنه. گفتم از جلو چشمم دور شوگفت میخاد پیشت باشمگفتم فقط برورفت پشت اپن ک هم نزدیک باشه هم جلوی چشمم نباشه. نشست همونجاحس میکنم وظیفمه یه کارایی رو بکنم. از رو وظیفه نه اینکه با عشق باشه.گفت تو بهترین مامان دنیایی ولی داد هم میزنییه حس بدیه ادم حس کنه بچه خودشو دوست ن
دانلود آهنگ بابک مافی قلبم مال خود خودته عشقم میزارمت رو دوتا چشمم
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * قلبم مال خود خودته عشقم میزارمت رو دوتا چشمم * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , شهاب مظفری باشید.
دانلود آهنگ بابک مافی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Shahab Mozaffari called Ghalbam Male Khode.. With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ بابک مافی به نام نفسم
ساده میگی عشق منی بهم زل میزنی خود عاشقیه عز
تنم و بیشتر از آن روحم تب کرده است. آتش از سر و صورتم بیرون میریزد. روی تخت دراز میکشم. چشمم به صفحه گوشی که می افتد یادم میآید برگشته ام به همان نقطه اول
همان غربتی که روحم را چنگ میزند
غربتی که نه فقط جغرافیای زمین، بلکه جغرافیای ادمها برایم ساخته است
اشکی که از گوشه چشمم لغزیده را پاک میکنم
با خودم فکر می کنم چرا انقدر سریع البکاء شده ام
ترجیح میدهم چشم هایم را ببندم
امشبی که خانهی موسی بن جعفر روشن است
آسمان عرش هم چندین برابر روشن است
بضعهی طاهاست این مولود شیرین و ملیح
که به یُمنِ مَقدمش چشم پیمبر روشن است
جلوه فرموده علی دوم از آل علی
بیگمان امشب دل اولادِ حیدر روشن است
چشم ظاهر را ببند و چشم باطن باز کن
تا ببینی پهنهی گیتی سراسر روشن است
نورباران است صحن از همت خدام او
اینحرم اینروزها یک جور دیگر روشن است
چشمهای زائران را خوش نوازش میکند
چونچراغ گنبدش با نور کوثر روشن است
در قیاس
باید به بعضی ها گفت که لطفا و خواهشا کارها و رفتارهای خودتون رو به روشن فکری نسبت ندید.باید به این بعضی ها گفت که ارزش این کلمه رو پایین نیارید لطفا.اول یاد بگیر روشن فکر یعنی چی،یاد بگیر چه طور باید روشن فکر بود بعد بگو من روشن فکرم.بعد این صفت ارزشمند رو به خودت نسبت بده.
رفته بویدم دستشویی با دخترک تو دستشویی فشار اب زیاد شد ناراحت شد منو زد دستش خورد تو چشمم
منم برا اینکه بفهمه نباید این کارو بکنه چشممو گرفتم و دیگه باهاش حرف نزدم
از دستشویی اومدیم بیردن یه دستمال کاغذی و چسب برداشتم و روی چشمم زدم
مامانم پرسید چی شده
دخترک گفت نمیتونه حرف بزنه
مامانم پرسید چرا رفتید دستشویی چی شده چرا مامانت چشمش رو بسته
دخترک: مامانم حواسش نبود چشماش ندید رفت خورد تو دیوار حالا چشمش درد میکنه روش رو بسته
ما:
کنسرت استاد شهرام ناظری!
هنوز تو اوجم!
خدایا این آدم چققققققدر هنرمنده
ماشاءالله
عطار :) عطططار ^____^
الان قلبی قلبی ام
الان احساس می کنم خودم وسط قعسه سینه ام وایستاوم و دارم می رقصم .
آخه دو آهنگ آخری که اجرا کرد نوستالژی کودکی های من بود
فکر کن! اشک تو چشمم جمع شد! که من تو سالن نشسته بودم و از خشکی چشم داشتم بیچاره میشدم! :)
بچه بودیم و رادیو روشن بود و صدای تو می اومد
خدا حفظتون کنه
یه سره می گفتم ماشاءالله
ماشاءالله ♡♡
به به
چه شب
تقدیم به ساحت انسان کامل ...
شاهدان گر دلبری زین سان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند
هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
گلرخانش دیده نرگسدان کنند
ای جوان سروقد گویی ببر
پیش از آن کز قامتت چوگان کنند
عاشقان را بر سر خود حکم نیست
هر چه فرمان تو باشد آن کنند
پیش چشمم کمتر است از قطرهای
این حکایتها که از طوفان کنند
یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند
مردم چشمم به خون آغشته شد
در کجا این ظلم بر انسان کنند
خوش برآ با غصه ای دل ک اهل راز
ع
سرم رو تکیه میدم به پشتی صندلی و چشمم رو میبندم. سعی میکنم به اون بخش ذهنم برسم که خوابای خوب رو میسازه، که دستور خندههای سرخوشانه رو میده؛ جایی که نه طنزی داره نه کنایهای، هرچی هست سادگی و خوشدلیه.
دستم رو روی چشمم فشار میدم. یه تصویر محو میآد، شبیه یه تابلوی سرمهایرنگ خطاطی عربی به سبکی که نمیدونم اسمش چیه. هرچی سعی میکنم نمیتونم بخونمش؛ مثل دری که توی این چند سال نتونستم بازش کنم.
زیر چشمم رو پاک میکنم. خبری از این
1- مشکل روشن نشدن گوشی.
1- اگر گوشی با (نگه داشتن دکمه روشن خاموش روشن نشد).
2- باید (دکمه روشن و خاموش و دو دکمه ی کم و زیاد کردن صدا) را باید باهم نگه داشته تا گوشی روشن شود.
2- چگونه بر روی گوشی رمز بزاریم.1- اول میرویم به (تنظیمات گوشی).2- بعد به (صفحه ی قفل) گوشی میرویم.3- سپس وارد نوع (قفل صفحه گوشی) میشویم.4- (نوع رمز )خود را انتخاب میکنیم.
نقّاش شعر باشم، با خامه خیالم،
سیمای دلکش تو در لوح جان کشیدم.
با آب و رنگ تازه چشمان آبیت را
در چشمه های صاف شعر روان کشیدم.
از مژّه های چشمم یک موقلم بسازم،
با صد خیال رنگین سازم رخت منقّش.
در عقل من نگنجد سیمای دلکش تو،
با خون دل کشیدم عکس ترا چه دلکش.
رخسار صبح سایت همرنگ صبح صادق،
در برگ گل کشیدم لبهای لاله رنگت.
رنگین کمان خورشید همرنگ کرتة تو،
نازکتر از نهال است این قامت قشنگت.
عکس رخت بجویم از چشم اختر شام،
دزدم ترا ز چشم هر سفله رو و بدنام
بعد از پنج ماه، هنوز تو محیط کار باید عینک بزنم
رنگ شیشه های عینکم عملا فرق کردن و برای این کار هزینه دادم :(
مدام قطره می ریزم و از یه طرف مجبورم این کار رو بکنم از اون طرف این کار باعث وابستگی چشمم میشه
یا هم باید تو محیط کار عینک بزنم تا چشمم خشک نشه
هی خدا
اوایل با خشکی میساختم و می گفتم طبیعیه و به همه پیشنهاد می دادم
اما الان همه ش به همه میگم عمل نکنین و سر بی درد رو دستمال نبندین
هرررررر کاری انجام میدم همینه
هی شکر
مثل ازدواجم که
.
( چلّه نشین )
.
منزل کنم بعد ار تو در ویرانه هامجنون شوم همراه با دیوانه ها
.
آتش به جان افتاده از دوریِ توخود را کُنم رسوایِ در میخانه ها
.
در انتظارم باز آیی از سفروانگه رها گردم از این بیگانه ها
.
گمراه گشتم در مسیرِ عاشقیباز آی باطل گردد این اَفسانه ها
.
تا کی خمارِ دیدن رویت شوَمچشمم به ره درحسرتِ پیمانه ها
.
شهرِ مرا روشن نما با نورِ خودچون مانده درظلمت همه کاشانه ها
.
عمری به دیدارِ(حبیبم) زنده امآیی اگر بوسه زَنم برشانه ها
.
امّا کنا
به قول اون فیلم کوتاه معروف که دوربین صد ثانیه سقف رو نشون میداد و آخرش معلوم میشد که فیلم فقط چند لحظه از زندگی یه جانباز قطع نخاعیه، این عکس رو گذاشتم که بگم این فقط یک فریم از زندگی منه. ( مظلوم نمایی)امروز برای اولین بار رفتم چشم پزشکی. هم معاینه مجدد چشمِ بابا بعد از عمل آب مروارید بود، هم بررسی وضعیت چشم مادر بعد از عمل پارگی شبکیه. (نمیدونم چرا یهو از ناحیه چشمدچار مشکل شدیم!)نمره چشمم «دو» بود. دکتر گفت جاداره همینجا گواهینامه
شب های روشن ... در دنیا صورت پدیده ای است فیزیکی، که تابستان در نواحی شمالی کره ی خاکی پیش می آید و علت آن زیادی عرض جغرافیایی این مرزهاست و باعث می شود که شب تا صبح هوا مثل آغاز غروب روشن بماند. این پدیده را در بعضی زبان های اروپایی « شب سفید» می خوانند و منظور از آن، به تعبیری دیگر ـ البته در این زبانها ـ شب بی خوابی هم هست.
سخن مترجم(سروش حبیبی) در شروع داستان کوتاه شبهای روشن، داستایفسکی
یکی از تفریحاتی که باهاش شبای خوابگاه رو سر میکنیمبحث در مورد ترقوه هامونه
یکی از بچه هامون خیلی در این زمینه ادعاش میشه و اونقدر این ترقوه شو کرده تو چشمم مون که اسمش رو گذاشتیم کلاویکلو(کلاویکل یعنی همون ترقوه)
الان که چو اومده بود تا منو دید گفت چه لاغر شدی و منم طبق معمول بعد از شنیدن این حرف رفتم جلو آینه یکم برا خودم ذوق کردم
الان بازم به مامان گفت نارنج چه لاغر شده و من بازم یواشکی پریدم جلو آینه
آمااااا
این دفعه یهو چشمم افتاد به ترقوه
از چشمهسار چشمم از بس که نم برآید
ترسم که رفته رفته طوفان غم برآید
از اتحاد چشمم با پای، در ره عشق
مالم چو دیده بر خاک، نقش قدم برآید
گر دست شام هجران گیرد گلوی شب را
مشکل که تا قیامت، از صبح، دم برآید
در موجخیز دریا هر لحظه نیست طوفان
کز رشک آب چشمم دریا به هم برآید
از بار محنت دل فرسود جسم قدسی
یک مشت استخوان چند با کوه غم برآید؟
قدسی مشهدی
نمی فهمم چرا تمام اشتباهات متن هایی که توی وبلاگم می گذارم درست بعد از انتشار به چشمم می آد
مثل آخرین نوشته ام خیلی لذت بخش است نظاره گر تماشای تازش آب :/ ینی اگه هزار بار هم پیش از انتشار اون متن رو بخونم محال اشتباهاتم به چشمم بیان شما رو نمی دونم من که این جوری ام می نویسم و انتشار و ذخیره و می نویسم بعد میام دوباره می خونمش و می زنم تو سرم...:/
گاهی وقتا این قدر اشتباه داره که کلا پاکش می کنم ،متنرو ویرایش می کنم بعد می گذارمش چون من یه جای دیگ
دانلود آهنگ میثم ابراهیمی روشن کن
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * روشن کن * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , میثم ابراهیمی باشید.
دانلود آهنگ میثم ابراهیمی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Meysam Ebrahimi called Roshan Kon With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه میثم ابراهیمی به نام روشن کن
روشن کن شمع هارو بیا برام جمع کن من خرابو بیا رومو کم کندیگه به هر حال من پررو میخوامتتو قلبت یه ریزه برا
همره خلوت شب آمده ای باز
در دیده دارم شعر باران
ابر بهاران یاد یاران
یاد رخسار تو خورشید دلم شد
مهمان چشمم رویای تو
در باغ جانم آوای تو
از نگاه تو صبا مژده ها دهد
بر زلال آب چمن بوسه ها زند
مرغ سپیده خوش می سراید
نرم و سبک بال پر بگشاید
مثل نسیمی بر موج آ
مثل پریدن پرواز خواب
همه جا رنگ سحر چهره نموده
آبی و دریا در جان هم
ابر و سپیده پنهان هم
به تماشای تو گل سینه گشوده
در دفتر عشق طرحی دارم
رنگ زمان را شرحی دارم
همره خلوت شب آمده ای باز
در دیده دار
سالهای زیادی گذشته از اونروزایی که بهم میگفتن بچه و هنوز، چشمم به عکس بعضی جاها که میفته، خیلی غیرارادی بهش خیره میشم و به رویا فرو میرم و قصه میبافم و ناگهان وقتی به خودم میام، متوجه میشم که مدتها گذشته و من نفهمیدم. مثل وقتی که چشمم به این عکس افتاد.
روایت اول:
خودم را دیدم که بالای اون برج نشستم. ناگهان شب میرسه و من فانوس را روشن میکنم تا شاید در دل سیاهی برای سرنشین یه قایق گمشده یهذره امید به نجات باقی بمونه...
روایت دوم:
هی
این غزل در تاریخ 31/4/1377 و در زمان دانشجویی آقای حسن سعیدی خادم خالدی ، در گوهر دشت کرج سروده شده و در روزنامه ی رایزن جوان کرج منتشر شده است .
چشمم نشسته در خون ای ماهرو کجایی صیدی اسیر بندم ، به دیدنم نیایی ؟
از خون شراب سازم گر عزم مِی نمایی جانم فدات سازم در خانه ام گر آیی
چشمم به در سیه شد ، شاید ز در درآیی حالی ز ما بپرسی ، مهری به ما نمایی
عمری در انتظارت ، سر کرده ام که شاید با تو به سر نمایم ، ایام بینوایی
خوار و زبون ز عشقت ، گردیده ام
پشت درب خانه ات بر خاک، صورت می کشمتا که تحویلم بگیری، از تو منت می کشمبندگان مخلصت آماده ی مهمانی اندآن قدر خالی است دستانم، خجالت می کشمغفلتم باعث شد از چشمت بیافتم با گناههر چه خواری می کشم از دست غفلت می کشمکور خوانده نفسِ اماره، دلم دست علی استهرچه هم باشم مگر دست از ولایت می کشم؟!با ولای مرتضی آقای این عالم شدمبی علی یک لحظه هم باشم، حقارت می کشمدور ماندم از وطن، از صحن ایوان نجفیاد انگور ضریحش، آهِ حسرت می کشمتا که چشمم تر شود یاد لب خ
روح الله حجازی دانلود فیلم روشن محصول 1399, دانلود فیلم روشن روح الله حجازی با لینک مستقیم رایگان کامل کم حجم کیفیت بالا عالی بلوری 4k, دانلود فیلم سینمایی ایرانی روشن روح الله حجازی جدید بدون تگ آرم تبلیغاتی و نیاز به خرید اشتراک ویژه روح الله حجازی
ادامه مطلب
دوست داشتم وقتی نور گنبدت صورتم را روشن میکند و چشمم به پرچمت می افتد، روبه رویت زانو بزنم. دست هایم را به کف حرمت متبرک کنم. چفیه ام را بیندازم روی صورتم و از دست خودم و زندگی که تباه کردم، هق هق گریه کنم و بگویم: ببخش. خوب نیستم که مرا ببینی و حظ کنی. خراب آمدم درستم کنی. شبیه حرف هایی که در خلوت هایم میزدم و تو از افلاک می آمدی پایین. کنارم مینشستی و گوش میدادی.
اما نشد. تقصیر کاروان بود یا قلب من قسی شده بود یا شما غصه ها را از قلبم برداشته بو
هوا سرده . سوز نداره ولی سرده آسمون آبیه آبی نفتی ؟ تیره نیست ابر ها سفید اند مثل وقت هایی که قراره برف بیاد و شب روشن تر میشه . شب روشن میشه . شب روشن میشه . یک هواپیما همین الان رد شد . ستاره ها بین ابر ها می درخشند فرهاد مهراد می خواند ، از آنکه خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صد چندان بر زشتی آنها می افزاید .
هیأت خلوتی داشتند. خیلی خیلی خلوت. یک اتاقکی بود، یک پارچه ی سیاه، یک دستگاه صوتی و دو سه تا دلسوخته. یکی که چهارزانو هم نشسته بود، چشم هایی بادامی داشت؛ مانند افغانی ها. صلابت خاصی در چشم هایش موج می زد. حدس می زدم رئیس هیأت، او باشد. یک دلسوخته ی دیگر که ریش پرپشتی داشت، آمد دستگاه را روشن کرد، دو زانو نشست و شروع کرد به خواندن زیارت عاشورا. «سین» را توک زبانی ادا می کرد. سوز عجیبی در صدایش بود که شعله اش، دل مرا به آتش می کشید. اخلاص، از حنجره ا
اون چشمم که خودخواهه، که به همین حالا فکر میکنه و تنهاست، دائما تر میشه! یه گوشه تو خودش فرو میره و اگه بتونه گاهی یه اشکی میریزه.
اون یکی چشمم که نگاهش به گذشته و آیندهست - همون که به همه چیز فکر میکنه از عمیقترین مسائل جهانی گرفته تا سطحی ترین مباحث روزانه مثل انتخاب رنگ لباسی که باید بپوشم - خون میباره. بهم اخطار میده که دارم همه چیز رو کم کم از دست میدم! همه اون چیزایی که از گذشته با خودم آوردم و همه چیزایی که قراره با خودم به آینده ببرم
در این مقاله به مطالبی از جمله لیزر سفید کننده پوست به چه صورت است؟ روشن سازی پوست ، لیزر روشن کننده پوست ، تاثیر لیزر در روشن شدن پوست و موارد دیگر می پردازیم. داشتن پوستی سالم ، بی عیب و نقص و رویایی از زمان های قدیم آرزوی زنان و حتی مردان در سراسر جهان است و امرزه این رویا با کمک و توانایی لیزر محقق شده است.
ادامه مطلب
Salar Aghili
Leylaye Man
#SalarAghili
عشقم که رفته بر باد، هرگز وفا ندارد
این قصه با که گویم ، دردی که سینه دارد
لیلای من کجایی ...
از من خبر نداری ...
چشمم به گریه نسپار ، در کوی بیقراری
دست نسیم دادی ، گیسوی خود شبانه
تا دیدهام کشاند ، بر دار این زمانه
چشم تو شهره آواز ، زیباترین بهانه
آواره ساز من بود ، در سوز این ترانه
قلبم که در بیابان ، حاجت به ناله میداد
از داغ این جدایی ، آواره گشته در باد
لیلای من کجایی ...
از من خبر نداری ...
چشمم به گریه نس
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- روشن کردن فندک –گاز فندک-2 اگر با چوب کبریت درداخل کردن - فندک گازی لوله بلند روشن نشود که قبلا گفته شده است – بشرط ان که گاز کاوی داشته باشد بایک شعله کبریت که داخل لوله کنید ویا با شعله فندک دیگر چند ثانیه نگه دارید انهم روشن میشود-
هیأت خلوتی داشتند. خیلی خیلی خلوت. یک اتاقکی بود، یک پارچه ی سیاه، یک دستگاه صوتی و دو سه تا دلسوخته. یکی که چهارزانو هم نشسته بود، چشم هایی بادامی داشت؛ مانند افغانی ها. صلابت خاصی در چشم هایش موج می زد. حدس می زدم رئیس هیأت فاطمیون، او باشد. یک دلسوخته ی دیگر که ریش پرپشتی داشت، آمد دستگاه را روشن کرد، دو زانو نشست و شروع کرد به خواندن زیارت عاشورا. «سین» را توک زبانی ادا می کرد. سوز عجیبی در صدایش بود که شعله اش، دل مرا به آتش می کشید. اخلاص، از
معرفی سنگ های روشن طلایی و زرد از گروه سیل استون silestone
معرفی سنگ های روشن طلایی و زرد از گروه سیل استون silestone با توجه به فروش گسترده آنها اهمیت بالایی دارد.
همگی میدانیم که ما ایرانی ها چقدر به رنگ های گرم علاقه داریم.
از طرفی هم رنگ های روشن سنگ آشپزخانه به روشن شدن فضای داخلی و بزرگتر نشان دادن آشپزخانه کمک میکند.
استفاده از سنگ های سیل استون silestone طلایی و زرد بسیار پرکاربرد و پرطرفدار است.
از اونجایی که سیزده به در امسال وسط هفته بود و آخر هفته ی قبل هم هوا سرد و غیرقابل اعتماد، تصمیم گرفتیم امروز بعد از ظهر که همه از سر کار برگشتن، بریم یه پارکی قدم بزنیم و بعد شام بخوریم تا فعلا سیزدهمون به در بشه تا آخر هفته که ببینیم هوا چطوره. محمد که تازه 5 رسید خونه و خسته تر از اونی بود که بیاد. چون قرارمون ساعت پنج و نیم توی پارک بود و درست وسط اوج ترافیک بودیم، من فقط کلید رو از محمد گرفتم و سر پریدم توی ماشین تا فاطمه رو بردارم که دیرمون ن
نکاتی بسیار مهم درباره نگهداری خودرو ۱-ماهی یک بار کولر خودرو را به مدت چند دقیقه جهت مخلوط شدن گاز با روغن مخصوص آن و جلوگیری از فاسد شدن آن روشن نمایید.
۲-در هنگام روشن بودن خودرو از باز کردن کابل باتری خودداری کنید.
۳-با روشن شدن چراغ استپ،خودرو را متوقف نموده با نمایندگی تماس بگیرید.
۴-با روشن شدن چراغ انژکتور،خودرو را خاموش نموده و بسط باتری را چند ثانیه جدا نموده و سپس اتصال دهید اگر چراغ خاموش.....
ادامه در
http://ravankaransanat.ir/category/we
بسم الله الرحمن الرحیم
تا ب حال ب غاسق اذا وقب فکر کردی؟؟
روزی ک مردم درحال یادگیری بودن افکار داشت روشن روشن ترمیشد عده ای فکرشان روشن شد اما همه نه!
افکار خاموش بودند و بعضی نیمه روشن!
آن ۲ گروه غافل از این که خطر در کمین هست عده ای در حال خوش گذرانی پ عده ای دیگه درحال تفکر و عمل بودند تنها روشن فکران بودند که از این خطر با خبر بودند اما چجوری باید به بقیه میگفتن !
کسایی که نه دل میداند نه گوش!
یکی از آنها گفت: وای برآنها که غافلند از خطر پیش رو
یک.تنها تفریحم این روزها حمام کردن یک شب در میونه که از صبح براش لحظه شماری میکنم...امشب حوله به تن چرخی توی خونه میزدم،چشمم افتاد به مهمان خانه...سرکی کشیدم و یادم افتاد چندماهه نیومدم توی این اتاق...
دو.چند روز قبل به بهانه ی خرید مداد و پاک کن برای آزمون،با برادرم زدیم بیرون...پرسید از کدوم مسیر برم?گفتم شلوغ ترینش،میخوام آدمها رو ببینم...
سه.تشنه ی حرف زدن با آدمهام و شنیدن قصه هاشون.اینجا همه خسیس شدن و قصه هاشون رو توی مشت شون قایم کردن و
میان همه تاریکی و غم انگیزی این روزها، همه ی گله و شکایت های نگفته و نشنیده، سکوت اجباری، ترس از فریاد، رضایت به کم ترین ها و نفسی که فرو رفتنش عذاب جان و بر آمدنش عذاب وجدانه، ستاره ی وبلاگ هاتون یک به یک و زود به زود روشن میشه. نور ضعیفی که گرچه شب غم انگیزمون رو روشن نمیکنه ولی نشونه ی همصدایی و همدلی ای میشه که باور وجود نور رو درونمون زنده نگه میداره.
در اینبخش بیوگرافی نفیسه روشن بازیگر مشهور سینما و تلویزیون را مرور میکنیم. نفیسه روشن از جمله بازیگران کم حاشیه ایرانی اسـت، او یکی از پرطرفدارترین ها میباشد و صفحه اینستاگرامی بـه زودی از مرز 2 میلیون فالوور عبور میکند. امروز از 0 تا 100 با نفیسه روشن و سبک زندگی او آشنا میشویم و همچنین گفتوگو ای خواندنی با وی را نیز مرور میکنیم، با بیوگرافی همراه باشید.
ادامه مطلب
گر میروی بی حاصلی
گر می برندت واصلی
رفتن کجا؟ بردن کجا...؟
رکاب ۱۶(آقا)
حالا که فکرش را می کنم، الکی نگران بودم که از رفتنم ناراحت شود. او که خودش این کاره است، بار اولش هم نیست و عادت دارد. شاید نگرانی ام بخاطر بچه بود.انگارنه انگار که مامور امنیتی ست و جوانی اش را در آموزش نظامی و عملیات صرف کرده. مثل زن هایی که یک عمر فقط خانه داری کرده اند، با انبساط خاطر تمام مشغول آماده کردن سحری ست. به گمانم بادمجان سرخ می کند؛ می داند
بوی خون میآید... بوی باروت.. با هول میدوم در ناکجاآباد، میان ویرانهها... صدای انفجار .. پیش چشمم دانهدانه به زمین میافتند... میلرزند.. جان میدهند.. بچهها گریه میکنند. از میان آژیر و انفجار فریاد میکشم.. از وحشت اشک میریزم و شوری مینشیند به صورت دودگرفته و خاکیام. بچهها را میکِشم.. میاندازمشان جلو. با وحشت میان خرابهها میدوم.. باید سرپناهی پیدا کنم. باید سوراخ امنی پیدا کنم. بچهها را باید زنده نگه دارم. میایستم سرک می
متن آهنگ فریدون اسرایی بنام شب روشن
منم و یه قلب عاشق تو شبای بی قراری وقتی دلگیرم و دلتنگ تو هوای منو داری تویی یه چراغ روشن منم و یه شهر تاریک تویی یه عشق بی مرز منم و یه قلب کوچیک نفس من شب روشن کجایی سخته از تو دل بریدن کجایی تو که دوری نفسی نیست کجایی من امیدم به کسی نیست کجایی به هوای نفس تو زنده موندم خسته بودم خودمو تا تو رسوندم من به حرف این جماعت دل نبستم تو به دادم برس امشب که شکستم نفس من شب روشن کجایی سخته از تو دل بریدن کجایی تو که دو
دانلود آهنگ اینکه میگم حقیقته حقیقت سوزان روشن
اهنگ این که میگم حقیقته حقیقت خیال نکن یه صحبته یه صحبت
دانلود اهنگ قیامت از سوزان روشن
دانلود آهنگ حقیقت سوزان روشن
موزیک ویدیو این که میگم حقیقته
دانلود اهنگ سوزان روشن
دانلود آهنگ دل دیوونه سوزان روشن
دانلود آهنگ های شاد سوزان روشن
من خیلی کم خواب میبینم (منظورم در حالت عادیه چون چند ماه پیش هر شبش چند مدل خواب میدیدم که علتش اون قرص بی مصرف بود...) ولی همین معدود خواب هام گاها (درسته گاها غلطه ولی خوشم اومد لزش استفاده کنم :| ) چنان نزدیک به واقعیته که مو به تن آدم سیخ میشه! (یاد بوف کور افتادم، خنده ی پیرمرده!)
دیشب خواب دیدم توی یه سیاهی مطلقم. همه چی سیاه بود. حس میکنم روی یه مبل نشسته بودم و داشتم درس میخوندم اما تاریک تاریک بود. (این چه جور درس خوندنیه! :/ ) بعد خسته شدم کتاب
بالاخره اومد. اینو میگم
بعد از بیشتر از یک ماه چشم انتظاری، درحالی که دیدگانم به آیفون خشک شد تا بلکه پستچی در رو بزنه و چشمم به جمالش روشن بشه، و درحالیکه حضرت آقا تصمیم گرفته بود بره اداره ی راهنمایی رانندگی و یکی بخوابونه تو گوش افسر، بالاخره گواهینامه اومد و همه فتنه ها رو خوابوند...مبارکم باشه ایشالله
پ.ن1: عکسم یه جوری شده که انگار فقط زیرش یه «بازگشت همه به سوی اوست» کم داره!
پ.ن2: بنظرتون چطور میتونم مخ حضرت آقا رو بزنم و ازش ماشین بگیرم؟
خدایا شکرت ده دقیقه پیش گفتم نمیشه رو بهارخواب خوابید خیلی گرمه
بابا رفت تو اتاق و پنکه رو برد!
هر شب تو هال می خوابه و پنکه قدیمیو میزنه (همین کوتاه ها) امشب گفتم منم میرم تو هال جلو پنکه
رفت تو اتاق گفتم خوب تو اتاق رو تخت بخوابه پنکه قد بلنده رو می بره به درد من نمیخوره
کوتاهه رو هم که اگه روشن کردم و فیلم و میتینگ شد که دو تا پنکه روشن نباشه و ما الان رو بهارخوابیم مشکل نداریم و... اصلا اگه پسر اول خواست تو اتاق خودش روشن کنه چی؟
خوب باد ب
دانلود آهنگ اینکه میگم حقیقته حقیقت سوزان روشن
اهنگ این که میگم حقیقته حقیقت خیال نکن یه صحبته یه صحبت
دانلود اهنگ قیامت از سوزان روشن
دانلود آهنگ حقیقت سوزان روشن
موزیک ویدیو این که میگم حقیقته
دانلود اهنگ سوزان روشن
دانلود آهنگ دل دیوونه سوزان روشن
دانلوداهنگ سوزان روشن اینکه میگم حقیقته
گلبرگهای خشک شدهی گلی که بهم داده بود رو ریختم کشو آخری. هر وقت بازش میکنم که تخته نقاشیم رو بردارم چشمم میفته بهش و یاد اون صبح قشنگی میفتم که دل تو دلم نبود برای دیدنش و قلبم تند تند میزد. چشمهاش داشت میخندید و روی کیفش گل قرمزی دلبری میکرد..
۵ ساله بودم که تصمیم گرفتم بهترین چیزهای دنیا را پیدا کنم.
با خودم گفتم : شاید بهترین چیزهای دنیا در طبیعت پیدا شود. چون طبیعت همه اش سبزی و سرزندگی است و چیز های خوب بیشتری در آنجا یافت می شود.سری به باغچه زدم . طبیعتی که پدرم خودش ساخته بود.
چشمم به بوته های گل افتاد . از خودم پرسیدم : آیا گل ها بهترین چیزهای دنیا هستند؟
ولی دیدم که گل همچین عمری هم ندارد و ظرف چند روز پژمرده می شود.
رفتم سراغ خاک و چون با لمس آن دستم کثیف شد از بقیه ماجرا منصرف و
اینو ثبت کنم فقط. که امشب چه روشن شدنی اتفاق افتاد و تا چه حد همه چیز ریخت واسم. که باورم نمیشه. و در بهت مطلق به سر میبرم. هیج چیز نمیتونست ور غدمو تا این حد بالا بیاره که امشب و این روشنگری ها. حاجی پشمام. حس اصحاب کهف داشتم. پشمام. پشم فاکینگ مام.
بلغم خروس در فصل جفت گیری روشن تر می شود ، در حالی که پوست که معمولاً به رنگ آبی روشن است ، روی منقار ، پیشانی و اطراف چشم ها قرمز (مایل به قرمز) روشن می شود و مقیاس پا و انگشتان پا صورتی می شود.در فصل تولید که تخم وجوجه تولید می شودفصلی بسیار مهم است تشخیص جوجه هاد نر و ماده در این فصل کار بسیار سختی است چون جوجه های نر و ماده از نظر ظاهری بسیار شبیه به هم هستند دکتر اکبر زمانی شماره تماس:09132098516
چشمه چشمه ز چشمه ی چشمم، چشمه و چشمه سار می ریزداشک از چشمه سار چشمانم مثل ابر بهار می ریزد
خون دل از دو چشم من جاری، دامن از اشک چشم چون دریااین همه اشک چشم و خونابه در فراق نگار می ریزد
سوختم مثل شمع و آب شدم،ای عجب پس چرا کباب شدممثل اشک کباب از چشمم، اشک بی اختیار می ریزد
باغ و گلزار بی رخش گلخن، زندگی هم بدون او مردنباغبانا ببین که از چشمم، اشک بر جویبار می ریزد
همه ی هستی ام به قربانش، همه عالم فدای چشمانشذوالفقارعلی(ع) به دستانش، عشق از ذو
صبح به این امید چشمم را باز کردم که صبح جمعه اس و حالا حالا می تونم بخوابمحس بد و وحشتناکی بود که متوجه شدم امروز روز غیر تعطیلیه و باید به چشمای خسته و پر از خواب اهمیت ندمبلههههه باید از رختخوابم دل بکنم و پیش به سوی کار
خدایا روزی سرشار از خبرای خوب برامون رقم بزن
درکار عشق حاجت هیچ استخاره نیستمن عاشقم ودرد مرا هیچ چاره نیستسیارا ببین که عمر چه کوتاه واندک استلذت ببر که عمر تو عمر دوباره نیستدستت به دست من بده وعاشقی بکنآذر بزن به دل که غمی از شراره نیستدر آسمان عشق تو بی عشق روی توجانا بدان که بی تو به چشمم ستاره نیست
آخرش پس از سالها بیکاری و افسردگی و خودکشی، از سه شنبه هفته پیش رفتم سر کار.
خشکشویی هست. کارش سخت هست ولی خوب مگه کار راحت به کسی میدن؟
صاحب کار خوبی دارم و همکارانی خوبتر.
همین که خونه نیستم بشینم غصه بخورم یا شب تا صبح خواب به چشمم نیاد، بهتر هست.
شب ها عین جنازه میفتم میخوابم تا صبح.
آلرژی دوران بچگیم اومده سراغمچی شده؟ کور شدم ! همین
یه چیزی مثل تبخال روی چشمم هست و امروز دیگه بیناییم هم از دست دادم
و انقدر از تسلیم بیماری شدن متنفرم که دلم میخواد فعالیتهای سابقم رو ادامه بدم
میخاره .. میسوزه .. درد داره
نیم ساعته دارم سعی میکم پست بنویسم و نمیذاره لعنتی :/
دانلود آهنگ سهیل مهرزادگان بی عشق
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * بی عشق * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , سهیل مهرزادگان باشید.
دانلود آهنگ سهیل مهرزادگان به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Soheil Mehrzadegan called Bi Eshgh With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ بی عشق سهیل مهرزادگان
حیف از نگاهم حیف از تویی که رفتی و من چشم به راهمحیف از غروری که دگر در دل ندارم حیف از منو حیف از تو و آن روزگار
متن آهنگ میثم ابراهیمی روشن کن
روشن کن شمع هارو بیا برام جمع کن من خرابو بیا رومو کم کن
دیگه به هر حال من پررو میخوامت …
تو قلبت یه ریزه برام جا وا کن همون گوشه کنارا یه نگاه کن
تهش این دیوونه یه جوری میاد بهت
برای دانلود آهنگ اینجا کلیک کنید
ای بابا، هی میم میاد جلو چشمم. دروغ ها دربارهش. و دروغهای دیگر. و شک میکنم. نکنه صنم واقعی اون بوده؟ اوکیه ها. ولی الان نباید اینو میفهمیدم. واقعیترین واقعیِ اون وقتی بود که فکر میکرد من میمم. مرور مجدد مکالمهها.
چقدر زخمیم.
خودمو جمع و جور میکنم.
دانلود آهنگ اینکه میگم حقیقته حقیقت سوزان روشن
اهنگ این که میگم حقیقته حقیقت خیال نکن یه صحبته یه صحبت
دانلود اهنگ قیامت از سوزان روشن
موزیک ویدیو این که میگم حقیقته
دانلود اهنگ سوزان روشن
دانلود آهنگ دل دیوونه سوزان روشن
دانلوداهنگ سوزان روشن اینکه میگم حقیقته
این دو ماه که خوابگاه بودم، همه اش که چشمم از پنجره ی آشپزخونه به بیرون می افتاد، میدیدم آسمون چه تمیز و آبیه و ناخودآگاه یه نفس عمیق می کشیدم. امروز رفتم جلوتر که از پنجره بیرون رو نگاه کنم، متوجه شدم که دیوار ساختمون جلویی رنگش آبی آسمونیه و من این مدت، توی توهم دیدن آسمون آبی بودم؛ جالبه که حتی شبا هم متوجه نمیشدم که اون آسمون نیست، چون خیلی بیرون تاریک بود معلوم نمیشد. دیگه مثل قبل نفس عمیق نمی کشم :|
توهم دیدن آسمون خیلی بهتر از این واق
خلاصه کتاب شب های روشن
سروش حبیبی – مترجم کتاب – مینویسد: شبهای روشن دو فریاد اشتیاق است که طی چند شب در هم بافته شده است. پژواک نالهی دو جان مهرجوست که در کنار هم روی نیمکتی به ناله درآمدهاند و راهی بهسوی هم میجویند و درِ گشودهی بهشت خدا را به خود نزدیکتر مییابند.
داستان کتاب شب های روشن در مورد جوان رویاپردازی است که تنهایی را به خوبی درک میکند. کسی که سالهاست تنها زندگی میکند و مانند دیگر شخصیتهای اصلی داستایفسکی با م
یکی از مشکلات رایجی که در بسیاری از پکیج های دیواری و یا زمینی، بدون توجه به مدل و برند پکیج رخ می دهد، روشن نشدن پکیج است. علت روشن نشدن پکیج می تواند موارد متعددی باشد که تنها پس از عیب یابی کامل و دقیق توسط تعمیرکار پکیج دیواری حرفه ای، امکان رفع مشکل بصورت کاملا اصولی و بدون بازگشت وجود دارد.
در این مطلب از کاراباما، به کمک متخصصین مجرب پکیج دیواری که سالها سابقه و تجربه فنی در زمینه نصب، سرویس و تعمیرات پکیج دیواری دارند، دلیل روشن نشد
به جای آخرین جرعه، آخرین حرفت را قورت دادی. استکان را روی میز و مرا روی صندلی رها کردی و رفتی.
استکان را برداشتم و یک نفس سرکشیدم. و از تهِ استکان دیدم که دور شدی. دور....
حالا سالها گذشته. چشمم دور بین شده. عینکم ته استکانی شده. نفس تنگی دارم و هنوز منتظرم حرف آخرت را بگویی.
یک روز که منتظر بودم ، حس کردم «غروب» کمی دیرتر از موعد رسیده ؛ فکر کردم بیخوابی به سرم زده یا اشتباه کرده ام . همان شب شروع کردم تپشهای قلبم را شمردن . صد تا طول کشید ، و روز بعدش هم صد تا . اما ساعت نداشتم که بفهمم یک دقیقه چقدر طول میکشد . یکی از مسافرها که قبلا راهش به این طرف ها افتاده بود و ساعتی داشت ، لطف کرده و گفته بود طول روز در اخترک من ، یک دقیقه است و حالا مدتها از سر زدن آخرین رهگذر میگذرد .
بعد از چندین بار روشن و خاموش کردن فا
به لطف یکی از دوستانم به تلگرم دسترسی دارم. فقط میتوانم با خودش چت کنم. هیچکس آنلاین نیست. خیلی اتفاقی رسیدم به کانال توییتر فارسی. این کانال و امثال آن تا مدتها برایم نفرتانگیز بودند. توییتهای ما را بدون اجازه کپی میکردند. گاهی حتی متن را سانسور میکردند. و از این راه کسب درآمد میکنند! خلاصه. خبرها را خواندم. ایرانیهای مقیم خارج، نگران و غمگین هستند. از خانوادههایشان بیخبرند. یکی نوشته بود «شما که نمیتونید وصل بشید چقدر جات
وقتی شادم بیشتر جای خالی ت حس میشه؛ کنار همه ی لبخند ها و صدای خنده ها هستی. شاید برای همین تا میخندم یه چیزهایی از صورتم چکه میکنه... مامان صبح ها بیدار شدن خیلی سخته. دلتنگی مثل دستم، مثل چشمم یه تیکه از من شده. یه تیکه از من که درد میکنه.
اگر قصد دارید که پوست خودتون رو داخل منزل روشن کنید این مطلب رو بخونید چون می تونید چند ماسک روشن کننده پوست صورت در خانه تهیه کنید
بعضی وقتها احساس میکنیم پوستمان تیره و کدر شده ،آن هم نه با نور خورشید و یا خستگی بلکه به حالت جرمی که بر روی پوست سنگینی می کند. زمانی که چنین احساسی نسبت به پوست خود پیدا می کنیم بهتر است از ماسکهایی که حالت چسبندگی بیشتری داشته واین جرم ها را جذب خود کرده و لایه ای از روی پوست بر میدارد استفاده کنیم و شفاف
آخه یک ساعت و نیم طول کشید!
منم که عرقو! یعنی چنان عرق می کنم که هر کی ندونه زیر آفتاب بیل میزدم! عرق رفت تو چشمم و سوززززوند عرق رفت تو دهنم و رسما مزه نمک اومد! :|
هیچی دیگه رفتم حموم بعدش
آهان لازم که نیست بگم که مامان نبود که تونستم جاروبرقی بکشم هوم؟
خیییییییییییییلی آشغال داشت خیلی زیاد :/
اذانه
شیخ را دیدم با صورتی نورانی، با دایره ای به رنگ قهوه ای روشن در وسط پیشانی. پرسیدم: "مولانا! این چه حالت است که می بینم؟ مگر همیشه نفرموده اید از ریا اجتناب کنیم؟". گفت: "چرا! فرموده ام و باز هم می فرمایم!". گفتم: "پس این گودی جبین بر آن روی روشن چیست که مثال دهانه های موجود بر روی ماه(!)، عقل و دین از مریدان به یغما می برد؟!". گفت: "خاموش باش! تظاهری در کار نیست. این نورانیّتی که تو می بینی، اثر کرم سفیدکننده است؛ لیکن چون سجده با آن صحیح نبود، دایره ای ر
دور تا دور جنگل را می چرخم. جنگل به این بزرگی، دریغ از یک روشنایی. روشنایی جز نور ماه و ستارگان نیست. پیدا نمیکنم. همه جا تاریک است، خیلی تاریک. دلم میگیرید. اما چاره ای نیست. باید دنبال روشنایی بگردم.
از بین شاخ و برگ درختان می گذرم، به امید یک روشنایی. چون همه جا تاریک است چیزی را واضح نمی بینم و به درختان و برگ هایشان برخورد می کنم و بال های ظریفم درد می گیرد. لحظه ای صبر میکنم و دوباره به راه میافتم. به یاد دیشب که این موقع کنار مادرم بودم میاف
رهگذر. بیمقصد. مسیر همیشگی. درختان لخت. سراسر مه. آدمهای بیچهره. غریبانگی. چای. زیرزمین. شیش تا چای هزارتومنی. انباشت نیکوتین. یک نخ دیگر. یاد او. اوی غایب. اوی ناموجود. اوی از یاد برده. گرانی مادر قحبه. بیپولی مادر قحبهتر. هندزفری. " غمم را ز چشمم نمیخوانی". مه. برف. بی نام. بی نشان. بی صدا. گم. محو. تیره. تار. کمی هم سرد. رهگذر...
تحت تاثیر حرفای بچه ها که میگفتن نون تو اینه که گل بکاری توخونه و
بعد بفروشی،چون خالصه قیمت بالایی ازت میخرن وفلان،برگشتم به بابام
گفتم بابا ی کارپردرآمد بگم پرورش گل تو خونه ! گفت چه گلی دخترم؟
گفتم گل دیگه،ماری جوانا واینا گف از کار تو فتا ب پرورش گل رسیدی
همین مونده بری ساقی گل بشی چشمم روشن
+ولی خب جدای از شوخی ی چندتا کارهست خیلی خوشم میاد ازشون
یکیش گلخونه داشتن پر از گلای رنگارنگ بعد سقفشم چترای رنگی رنگی باشه
یکیش کتابفروشی پر از کت
عامر با یه دوربین در سطح بابازنبوری بیا وارد اتاقم شو، ببین وقتی دارم از اتاقم میگم، بتونی تصور کنی. دوستام بهم میگن، تو چرا اینقدر کم میای بیرون؟ حال و انرژی این یه تیکه از جهان رو اینقدر دوس دارم که از خدا میخوام هرجا میرم، با خودم ببرمش. یه دوره خریدم هنوز گوش ندادم. نمیدونم چرا به سمتش کشش پیدا نمیکنم؟ خب الآن یاد میگیریم بعدا ایشالا به کارمون میاد. آخ گفتی مثل گواهینامه، دردم تازه شد. گواهینامه دارم اما ماشین نه، تازهشم من
پایان نامه را تحویل دادم رفت. از وقتی که با یک پایان نامه زیر بغل رفتم توی اتاق استاد و بدون آن بیرون امدم، انسان خوشحال تری هستم.
یکی از ارزوهای دور و دراز قدیمی ام را گذاشته ام جلوی چشمم، نگاهش می کنم و برایش برنامه می چینم. پیش بسوی اولین قدم ...
امیر خانی نجوای روشن
متن آهنگ نجوای روشن از امیر خانی
♫
منو میکشه سمت دنیای تو یه حسی که هم عطر دمنوش مه
نمیزاره از فکر تو بگذرم صدایی که هر لحظه تو گوشمه
یه نجوای روشن که هرشب منو داره از تو قلبم صدا میزنه
منو تا ته آسمونا ببر که چشمای تو کهکشون منه
ادامه مطلب
هی روزمه پر و پیمونش رو نگاه میکنم و هی تصویرش تو اتاق معاینه میاد جلو چشمم ... چه طور ممکنه یعنی؟ با اون همه عنوان و کارگاه و سمت و کهنه کاری، چطور میشه که یه ویزیت رو انقدر مبتدیانه و غیر حرفه ای انجام بدی ؟
انقدر سرد شدم دیگه دستم به خوندن نمیره ...
+کامنتهای پست قبل رو جواب میدم ... فعلا ولی خالی شده ام!
نگاهی درخشان و جذاب، پیش از آرایش چشمان، به تعادل خط ابروها و آرایش هماهنگ با چشمانتان وابسته است. به فرم چشمانتان دقت داشته باشید. با توجه به هر فرم و شکلی که چشمانتان دارد، می توانید برای اینکه اصول زیبایی را یاد بگیرید استفاده نمایید. پلک متحرک باید کمتر دیده شود و استفاده از رنگهای روشن تر در جهت وسعت بخشیدن به نگاه شما از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. با استفاده از یک قلم مو بین دو سایه تیره و روشن را محو نمایید. در ادامه این که از چه رنگی
گفته بودم نمیخونم، پیگیری نمیکنم. و اون موقعی که اینو به خودم میگفتم فکر میکردم کار راحتیه. وقتی افراد متعددی هی اومدن جلوی چشمم گذاشتنش، درگیری هام شروع شد...
یه وَرِ ذهنم هی میگفت خب چه اشکالی داره؟ بد که نیست، بخون! مگه قبلا چه اتفاقی می افتاد؟
اون وَرِ ذهنم میگفت خودتم میدونی فقط یه خوندن ساده نیست.این اسمش پیگیری اه. این یعنی خودت میخوای فضا رو حفظ کنی. و این یعنی همون جایی که نباید باشی...
آره خودمم میدونم خوندن، فقط یه روزنه اس، که هر چ
تو حال و هوای اینروزای خودم بودم یهو چشمم خورد به تاریخ گوشه صفحه راست موبایل ، امروز یازدهمِ ...
امروز تولدشه ،تولد فرشته آسمونی من ،امروز میدونم قلب مادرانه اش دلتنگ اون چشمهای آبی میشه. نمیدونم چکاری کنم که دلتنگی امروز اذیتش نکنه؟!
+یادداشت شماره ۴۵
کی اینهمه عاشقت شدم که با دیدن اولین دستخطت روی در یخچال از اشک تر شوم؟ مرد خوب همهٔ این سالها، شاید هیچ وقت نفهمی ولی من تکه کاغذ حاویِ پیامِ سادهٔ «میوههایی که برات توی یخچال گذاشتم، نشُسته است» را بارها با شوق بوسیدم و روی چشمم گذاشتم. کی اینهمه...؟
روشن شدن پوست صورت با این ماسک های قوی خانگیرنگ پوست به هیچ وجه ، معیار مناسبی برای اندازه گیری زیبایی نیست. اما هنگامی که به مرز 20 سالگی میرسید، متوجه میشوید که پوستتان در حال تغییراتی است.رنگ دانه ها ، لکه های تیره ولک ها شروع به ظاهر شدن میکند. و به نظر میرسد که قصد ماندن دارد. در چنین مواردی هر چه زودتر اقدام کنید بهتر است. در ادامه این بخش از سلامت پوست و موی نمناک تعدادی ماسک برای شما معرفی کرده ایم که باعث پاک شدن لکه های پوستی و روشن شدن
رله استارت برای رساندن برق از باتری به آهنربای استارت به کار می رود. اگر این رله فعال شود، استارت شروع به چرخیدن کرده و موتور روشن می شود.
علائم خرابی این قطعه:
روشن نشدن خودرو
واضح ترین علامت خرابی رله، روشن نشدن خودرو پس از استارت زدن است.
اگر دکمه استارت را فشار دهید یا کلید سوئیچ را بچرخانید و خودرو روشن نشود، ممکن است اشکال از رله ی استارت باشد.
این مشکل به یک ایراد در مدار الکتریکی بر می گردد و به تعداد دفعاتی که استارت می زنید، ارتباطی ن
سلام من کرم ضد لک و روشن کننده بسیار قوی گیاهی دارم دست سازه گیاهی اسم نداره
از بین برنده لک کک و مک جوش جای جوش تیرگی دور چشم آفتاب سوختگی
آبرسان و جوان کننده هست
قیمت ۱۱۵
مواد سوزاندن خال هم دارم قیمت ۵۰
تماس ۰۹۱۹۸۸۰۰۶۹۸ موسوی
تحمل آدم ها رو ندارم. اصلا دوست ندارم توی منظره ی جلوی چشمم آدمی باشه. میخوام تا جایی که چشم کار میکنه فقط درخت و خاک و آسمون ببینم. حتی قارقار کلاغ رو هم به همصحبتی با بشر دوپا ترجیح میدم. کاش فردا چشم باز می کردم و می دیدم توی یک جزیره ی دورافتاده ی نامکشوف هستم.
کلمه هایم در مرز خواب و بیداری معلق مانده اند. مثل زمان هایی که کابوس می بینیم و همه چیز به حالت عجیبی در می آید، احساس می کنم حروف این کلمات از هم جدا می شوند، پراکنده می شوند و دور می شوند. شاید حتی به اندازه ی سال های نوری از من فاصله بگیرند. تازگی ها بود که خودم را دست تماشای آسمان شب سپرده بودم. همه جا تاریک بود. حتی تصویری از حضور خودم نداشتم. بالای سرم اما روشن روشن بود. شهاب ها از این سوی گنبد آسمان به آن سو کشیده می شدند و از خودم می پرسیدم:
به نام او
وقتی به دلم میفته که اجاق گاز روشن مونده، برمیگردم و میبینم آره، روشن مونده؛وقتی به دلم میفته که کلید خونه توی جیب پالتوم جامونده و ممکنه پشت در بمونم، میروم توی جیبمو نگاه میکنم و میبینم کلیدم اونجاست؛
ادامه مطلب
به هنگام گفتن دوست داشتنت، از مردمک چشمم خبر نداشتم. مثل اینک که مینویسم و میدانم نانوشته بهتر است باز از مردمک چشمم بیخبرم. تو مردمک چشم منی. اگر از تو بخواهم بگویم از ایستگاه باید بنویسم. ایستگاه انتظار تا بیایی، ایستگاه خوشبختی تا بنشینی و آن لحظه من از خزیدن نرم نرمکت در آغوشم بی انتها شوم. ایستگاه برای یکی رفتن است برای دیگری آمدن. برای من پیش و پس از تو یک خیابان بود که صبورانه انتظار اتوبوس را میکشید.من اما بیصبرانه منتظر تو بو
دیشب که داشتم عکسای گالری رو پاک میکردم چشمم خورد به اسکرین شات اولین عزیزمی که بهم گفته بود. برای دوست صمیمیم فرستاده بودم و ذوق کرده بودیم و لحن این پیام پنج حرفی رو تحلیل کرده بودیم. از آخرین عزیزمی که ازت شنیدم چند وقتی میگذره. میخوام خوابتو یه بار دیگه ببینم.
دیروز داشتم روزنامه میخواندم که چشمم افتاد به قسمت شگفتی ها. تیتر این بود: "تولد پیرترین مرد جهان". جذاب بود با دقت خواندم .یک قسمت از متن مصاحبه با پیرمرد این بود.+ آقا شما چطوری 113 سال عمر کردید؟اصلا مگر می شود!
- 113 سال عمر کردم چون با هیچ کسی یکه به دو نکردم.
+ دروغ میگی! اصلا امکان نداره!
- آره، دروغ میگم.
اینجا گفتم یه چیزایی،
یه مورد دیگه از اون حالتا امروز برام تداعی شد:
یادمه اون موقعا، مرداد و شهریور حدودا، حدود ۵ و نیم، ۶ صبح، وقتی همه خواب بودن، کم انرژی و خسته و نگران، اما امیدوار، صبحونمو میخوردم، لپتابو روشن میکردم، تا مدتی که منتظر روشن شدنش بودم یه آب یخی درست میکردم و یه لیوان ازش میخوردم و یه لیوان میریختم و همراه خودم میآوردم میشستم پای لپتاب. داشتم یه بازی مینوشتم و همزمان کولر هم روشن بود و آب یخ بود و سردم بود و یه
اگه مودم ADSL تون دچار قطعی شد، بهتره اول از روشن بودن و اتصال صحیح اون به خط تلفن و کامپیوتر اطمینان حاصل کنین. حالا باید از فعال بودن سرویس اینترنتتون مطمئن بشین. علامت اصلی فعال بودن خط ADSL، روشن چراغی به همین اسم روی مودم هست. اگه این چراغ روشن میشه ولی شما به اینترنت دسترسی ندارین، ممکنه اشتراکتون تموم شده باشه. یه کار دیگه هم که باید بکنین اینه که با یه تعمیر مودم دیگه هم اتصال رو چک کنین؛ چون ممکنه اتصال قطع باشه و چراغ به خاطر خرابی روشن ب
تمام دیروز چشمم به دوختن بلوزهای قرمز عروسک ها بود و تمام پریروز به مقواهای قرمز جعبه های جدید. دیشب دیگه رسما از هر چه قرمز فراری بودم. گوشیم هم که نبود تا به قول آقای بابا توش ولگردی کنم. میخواستم سریال مردان سایه رو ببینم دیدم جو عمومی رو به سمت خواب میره پس بی خیالش شدم. پشت سیستم نشستن هم جذابیتی نداشت برام و دنبال یه سرگرمی جدید میگشتم که چشمم خورد به چند تا کتابی که چند ماه پیش برای آبجی کوچیکه خریده بودم و چند روز پیش که کمدش رو مرتب میک
دم نونوایی، چند قدم دورتر از اون و دیگران ایستادم.
اون رو میبینم که داره ... رو مرتب میکنه.
نگاهش میکنم. چند لحظه ای به اون خیره میشم.
یاد چیزهایی در گذشته میفتم. گوشه ی چشمم خیس میشه.
با خودم میگم: هنوز در پر کردن و پوشوندن این باگ موفقیت کامل بدست نیاوردم.
هرچند دیگه عادت کردم به ... ولی بازم باید رو خودم کار کنم.
معرفی برترین روشن کننده های صورت اصلکرم های ضد لک و روشن کننده با یک تیر دو نشان را برای شما به هدف می زنند. شما علاوه بر اینکه شاهد محو شدن لکه های پوستی صورت خود هستید پوستتان یک درجه روشن تر نیز می شود. خاصیت این کرم ها به گونه ای است که علاوه بر محو کردن لکه ها سبب می شود پوست شما شاداب تر و روشن تر جلوه کند. کرم های استاندارد سبب می شوند هر گونه لک های هورمونی، لکه های بارداری، لکه های ناشی از آفتاب سوختگی و لکه های جا مانده از جوش صورت از روی
دانلود اهنگ همینجوری نمیمونه از معین از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
دانلود آهنگ جدید معین
روشن دانلود روش همینجوری نمیمونه دانلود روش اخیر روشن به نام همینجوری نمیمونه روشن دانلود اهنگ اخیر گلستون میشه این خونه همینجوری نمیمونه سیل بارونه New. دانلود آهنگ اخیر معین با نام همینجوری نمیمونه همراه با متن آهنگ خودم این بر بی همراه که همخواب بدن دردم Moein Called Haminjoori.
ادامه مطلب
همه چیز رمان های روسی رو دوست دارم...
همه چیز ادبیات روسیه واسم شگفت انگیزه...
جز ...
اسم شخصیتا...
انقددددد خوندن اسم شخصیتا واسم سخته و چشمم روشون گیر میکنه که اول از همه خودم روشون اسم میذارم...
الان نصف شخصیتای رمانای داستایوفسکی تو ذهنم اسمشون فرامرز و فریبرز و خسروئه...چه معنی میده من کف کنم تا اسم اینا رو بخوووونم...اف اف اف...
....
سلام حتما آگاه هستید که رنگ روشن چه ضرراتی به چشم میرساند اکثر سایت های اینترنت از رنک های روشن استفاده میکنند. از جمله گوگل :دی
خب خوشبختانه افزونه های مختلفی برای تیره کردن رنک سایت ها موجوده که بهترینش Dark Reader میباشد.
ادامه مطلب
.
چند روز بعد از مراسم عقد، توی پارک نشسته بودیم بلال میخوردیم خیلی احساساتی شده بودم به خانومم گفتم «خیلی خوب شد به هم رسیدیم! دیگه به جای اینکه غصهی نداشتن همو بخوریم همش غصهی داشتن همو میخوریم.» نمیدونم چرا بلال رو فرو کرد تو چشمم. زمونه بدی شده. ابراز احساساتم نمیشه کرد.
بلغم خروس در فصل جفت گیری روشن تر می شود ، در حالی که پوست که معمولاً به رنگ آبی روشن است ، روی منقار ، پیشانی و اطراف چشم ها قرمز (مایل به قرمز) روشن می شود و مقیاس پا و انگشتان پا صورتی می شود.در فصل تولید که تخم وجوجه تولید می شودفصلی بسیار مهم است تشخیص جوجه هاد نر و ماده در این فصل کار بسیار سختی است چون جوجه های نر و ماده از نظر ظاهری بسیار شبیه به هم هستند.
دکتر اکبر زمانی شماره تماس:09132098516
فرشید خواب بود. رفتم بالای سرش نشستم. از خواب پرید منو دید ترسید.
گفت اینجا چیکار میکنی؟ گفتم شبیه فرشته هایی وقتی میخوابی؛ خیلی قشنگی. دروغ نگفتم؛ زیبایی در چشمم نیست. دوست داشتن آدمها رو برای ما زیبا میکنه و من فکر میکنم فرشید خیلی زیباست
نمیتونم بنویسم، نشستم تلاش میکنم برای نوشتن ادبی برای گفتن حرف هام و تشبیه های زیبا و استفاده از شعر های زیبا اما نمیتونم. علی رغم این که میدونم نباید اینجور باشه مدام سخت گیری هام میاد جلوی چشمم. این نوشته ات رو اگه فلانی بخونه چی؟ یک جوری بنویس که وقتی اون میخونه به هخودش شک کنه جای این که یک عمر ماهار و زیر سوال برده. یاد هزاران چیز دیگه.
اه
کلمه هایم در مرز خواب و بیداری معلق مانده اند. مثل زمان هایی که کابوس می بینیم و همه چیز به حالت عجیبی در می آید، احساس می کنم حروف این کلمات از هم جدا می شوند، پراکنده می شوند و دور می شوند. شاید حتی به اندازه ی سال های نوری از من فاصله بگیرند. تازگی ها بود که خودم را دست تماشای آسمان شب سپرده بودم. همه جا تاریک بود. حتی تصویری از حضور خودم نداشتم. بالای سرم اما روشن روشن بود. شهاب ها از این سوی گنبد آسمان به آن سو کشیده می شدند و از خودم می پرسیدم:
درباره این سایت