نتایج جستجو برای عبارت :

آینده امون چی میشه؟

دانلود آهنگ آی امون امون امون عشقم رفت پیشم نموند کامی یوسفی | دیدمش با دیگرون Kami Yousefi – Ay Amoon Amoon
دانلود آهنگ آی امون امون امون عشقم رفت پیشم نموند کامی یوسفی | دیدمش با دیگرون
آی امون امون امون عشقم رفت پیشم نموند آی امون امون امون دیدمش با دیگرون آی امون امون امون منو فروخت به اینو اون ای امون امون امون دلمو خیلی سوزوند آی امون امون امون دیدی عمرم شد حروم آی امون امون امون روزای خوبم شد تموم آی امون امون امون چقدر بهش گفتم بمون آی امون امون ام
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
دریافت
ببندم شال و میپوشم قدک رابنازم گردش چرخ فلک رابگردم آب دریا سراسربشویم هر دو دست بی نمک راامون از دل مو وای از دل موامون از دل مو وای از دل موعزیزم کاسه چشمم سرای
متن آهنگ حمید عسکری بنام رفت دلم
 
امون از اون چشمای بی همتا ببین چه کارایی دستم داد
عاشق شدم رفت دلم از دست یه لحظه که چشمم به تو افتاد
امون از اون موهای صافت دل منو میبره دریا
امون از اون احساسی که دارم شبیهش نیست تو همه دنیا
دوست دارم آی دوست دارم تو رو دوست داشتن شده کارم
چشمای سیاه تو منو داره میکشه آره من دوست دارم به همین دلم خوشه
من میترسم که یه روزی تو بری از دستم
کار از این حرفا گذشته بدجوری وابسته ام
چشمامو بخاطر تو رو همه بستم همه ی هس
متن آهنگ حمید عسکری بنام رفت دلم
 
امون از اون چشمای بی همتا ببین چه کارایی دستم داد
عاشق شدم رفت دلم از دست یه لحظه که چشمم به تو افتاد
امون از اون موهای صافت دل منو میبره دریا
امون از اون احساسی که دارم شبیهش نیست تو همه دنیا
دوست دارم آی دوست دارم تو رو دوست داشتن شده کارم
چشمای سیاه تو منو داره میکشه آره من دوست دارم به همین دلم خوشه
من میترسم که یه روزی تو بری از دستم
کار از این حرفا گذشته بدجوری وابسته ام
چشمامو بخاطر تو رو همه بستم همه ی هس
دانلود آهنگ علیرضا طلیسچی من سختگیرم ولی سخت میرم ، قلبم گیره خوبیم اینه که تو دنیا روی تو گیرم
Ahang man sakhtgiram vali sakht miram az Alireza Talischi
دانلود آهنگ من سختگیرم ولی سخت میرم ، قلبم گیره خوبیم اینه که تو دنیا روی تو گیرم
نفسم بسته به چشمات و دلم وصل بهت فکر میکردم احتیاجی نیست ولی هست بهت ...♪
وای امون از دلت آی امون از دلت ...♪
اومدم دلو یهو اول ندم از قصد به تو حالا حسم از همیشه بیشترم هست به تو ...♪
آخ که از دست از وای که از دست تو
من سختگیرم ولی سخت میرم تو
متن آهنگ علیرضا طلیسچی بنام سختگیر
رو تو گیرم رو کسی نیستم ولی هیچی تو دلم نیستتو. دلم جز تو کسی نیست نه تو دلم نیستی بفهمیرو هوا میبرنت بس که نمک داری ولی من عاشقتم خب مگه شک داریمن سختگیرم ولی سخت میرم تو نباش و ببین چجوری میمیرمقلبم گیره خوبیم اینه که تو دنیا روی تو گیرم روی تو گیرم
نفسم بسته به چشمات و دلم وصل بهتفکر میکردم احتیاجی نیست ولی هست بهتوای امون از دلت آی امون از دلتاومدم دلو یهو اول ندم از قصد به توحالا حسم از همیشه بیشترم هست ب
دانلود آهنگ کوروس به نام چایی چایی
Download Music Kouros Chai Chai
دانلود آهنگ کوروس چای چای – دانلود اهنگ چایی چایی کوروس
دانلود آهنگ چایی چایی با بوسه جون میده از آلبوم افسانه
تکست و متن آهنگ چایی چایی کوروس
تو سرنوشتم همیشه عشقتو موندگار میخوام ، واسه روزای بارونی خندتو یادگار میخوام
دل شده بیمار تو من واسه دل دوا میخوام ، برای زنده بودنم من از خدا تورو میخوام
چایی چایی با بوسه جون میده ، قنده لب تو به من امون میده
عطر چایی از این بیشتر نکن ، چایی رقیبو
طی دو هفته ی اخیر ، سه تا مرگ مغزی داشتیم...
هر سه رو برای اهدای عضو فرستادیم تهران...
برای این سومی همه امون اشک ریختیم...
http://ehda.sbmu.ac.ir
تنتون همیشه سلامت ، ولی بجنبین برای پر کردن فرم اهدای عضو  تا بعد از ۱۲۰ سال نجات بخش جون آدم های دیگه باشید... 
با احتساب امروز که هنوز شروع نشده برام، چهار روزه دارم گریه میکنم و نمی‌دونم چیکار میشه کرد. با تمام وجود می‌خوایم یه کاری بکنیم ولی ذهنمون خالیه. ما که قراره بمیریم میخوایم باارزش بمیریم. این استیصال داره خفه‌امون می‌کنه.
دانلود آهنگ علیرضا طلیسچی سخت گیر
Download New Music Alireza Talischi – Sakhtgir
پخش بزودی – تیزر تصویری آهنگ اضافه شد

علیرضا طلیسچی سخت گیر

متن آهنگ سختگیر از علیرضا طلیسچی
 
نفسم بسته به چشمات و دلم وصل بهت
فکر میکردم احتیاجی نیست ولی هست بهت
وای امون از دلت آی امون از دلت
اومدم دلو یهو اول ندم از قصد به تو
حالا حسم از همیشه بیشترم هست به تو
آخ که از دست از وای که از دست تو
من سختگیرم ولی سخت میرم تو نباش و ببین چجوری میمیرم
قلبم گیره خوبیم اینه که تو دنیا روی ت
من و بارون و خیابون و من و یه دل داغون ومن تنها و تو با اون و یه بغض نیمه کارهمن و تنهایی و جدایی و نمیدونم کجایی ونذاشتی واسم راهی و بارونم میباره
آی امون امون امون از تو یارخاطره هامونو یادت بیار
تو و یارت و قرارت و تو و دار و ندارت ومنم به انتظارت و کجا برم نباشی
من و قولات و قسم هات و من و خاطره هام با توندادم به کسی جاتو دلت اومد جدا شی
آی امون امون امون از تو یارخاطره هامونو یادت بیار
بی معرفت کی الان تو قلبته ؟!بی معرفت دست کی تو دستته ؟!رسمش
به نام خدا
"کوئوکا"
#part_1
بابا هیچ وقت قهرمان زندگی من نمی شد! اون هرگز قبول نمی کرد تا به کمپ بره! و؛ وقتی با پایِ خودش نمی رفت و به زورِ منو مامان؛ چند روزیو تو خونه اَدایِ آدم های در حال ترکو در می اورد، منو به این باور می رسوند که همه ی زندگیم، در انتظاری بیهوده برای داشتن یک قهرمان به سر بردم. من حتی راضی بودم که امیر، قهرمانِ زندگیم باشه؛ اما وقتی پاشو گذاشت جا پایِ بابا، متوجه شدم که تو خونه امون نباید دنبالِ قهرمان گشت. شایدم مشکل از خودم هس
به نام خدا
"کوئوکا"
#part_1
بابا هیچ وقت قهرمان زندگی من نمی شد! اون هرگز قبول نمی کرد تا به کمپ بره! و؛ وقتی با پایِ خودش نمی رفت و به زورِ منو مامان؛ چند روزیو تو خونه اَدایِ آدم های در حال ترکو در می اورد، منو به این باور می رسوند که همه ی زندگیم، در انتظاری بیهوده برای داشتن یک قهرمان به سر بردم. من حتی راضی بودم که امیر، قهرمانِ زندگیم باشه؛ اما وقتی پاشو گذاشت جا پایِ بابا، متوجه شدم که تو خونه امون نباید دنبالِ قهرمان گشت. شایدم مشکل از خودم هس
من چند ساله کار میکنم ولی پول یه پراید رو ندارم.پول ندارم یه آپارتمان اجاره کنم و هر چقدر پس انداز میکنم بیشتر حس بازنده بودن دارم بابت لذت هایی که با پس انداز کردن پول از دست میدم. 
با این اوضاع تا این سن که ازدواج نکردیم .بعد از این هم نمیتونیم.
من هیچوقت به رفتن فکر نمیکردم .باید بمونی و بسازی ...
اما چی رو بسازیم؟ به چه امیدی بسازیم؟
اگه فردا مث من سیاه بخت امتحان دارید براتون ارزو میکنم بترکونید و اگرم ندارید ارزو میکنم بترکید. نفرین خدایان امون بار دیگر بر شما باد اصنشم.
+ چشمام از کاسه و گوشام از لاله داره در میاد :| اهل دلاش میفهمن چی میگم -__-
+ شما رو به شنیدن دعوت میکنم: بفرمایید
از خورشت به آلو دیشب یکم تو یخچال مونده بود
درش آوردم و طبق معمول که عادت به گرم کردن غذا ندارم همونجوری چند قاشق ماست و یکم نمک قاطیش کردم و پیاز پوست کندم و با ته مونده ی نون جو م زدمش به بدن
برنجه مونده همینجور تو یخچال و احتمالا فردا باید بریزمش بره
 
یه چرتکی زدمو و بیدار شدم یه دوش و مسواکیم زدم به بدن و بعد باز شال و کلاه کردم برم بیرون خرید
باس نون جو و تخم مرغ و دستمال رو میزی و لواشک میخریدم و همینطور یه هدیه ی کوچولو واسه ا_ن که فردا میا
دانلود آهنگ عماد طالب زاده منو عاشقم کرد { دو کیفیت خوب و عالی }
موزیک جدید برای طرفداران با صدای عماد طالب زاده با آهنگی بنام منو عاشقم کرد از جاز موزیک
Exclusive Song: Emad Talebzadeh | Mano Ashegham Kard With Text And Direct Links In jazzMusic
متن آهنگ منو عاشقم کرد عماد طالب زاده
»───♫♫●|●|●♫♫───«اسیر توام بیخیال منی ، نگار منی بی قرار توام … !نگاه ـه تو دریای آرامشه ، گرفتار چشم خمار توام … !»──|♫●|──«گره خورده قلبم ، به رویای تو … !که بی تابم از ، دست چشمای توتو زیبای ع
میگفت اگه قراره وقتی حالم بده شعر بگم، حاضرم همه ی عمرم رو تو این وضعیت روحی نکبت بگذرونم.
من شاعر نیستم ولی واسه نوشتن دو خط متن هم یه حالی لازمه که تهش به اشک برسه.
اتفاقا یکی دو شب پیش داشتم به آخر قصه امون فکر میکردم، انقد تلخ واسه خودم تمومش کردم که گریه تنها چاره اش بود.
ولی فرق داره. حال نوشتن فرق داره. حال تلخ نوشتن فرق داره.
تلخ نیستم این روزا.
همین.
.
.
بماند که گاهی امیدی به این زندگی نیست..
دانلود آهنگ جدید حمید عسکری رفت دلم
دانلود آهنگ حمید عسکری به نام رفت دلم کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، با لینک مستقیم ، همراه با پخش آنلاین و متن آهنگ
دانلود آهنگ فوق العاده رفت دلم با صدای حمید عسکری از جوان ریمیکس
Download New Music Hamid Askari – Raft Delam
 
هم اکنون می توانید ساخته جدید حمید عسکری را با بالاترین کیفیت دانلود نمایید.
موزیک جدید حمید عسکری در تاریخ ۱۴ مرداد منتشر شد.
جدیدترین ساخته حمید عسکری، رفت دلم نام گرفته است.
امیدوارم شنوندگان از این موزیک لذت ب
یا ستار العیوب
 
یه دندونم درد میکنه.قبلا درستش کردم. اما دوباره خراب شده به گمانم این قبلا که میگم منظورم 8 سال پیشه. 
تو این کرونایی دندون درد چی میگه
خدایا....
 
 
پی نوشت
امون از خواب های پریشون دختر...
یک خواب هایی میبینم این مدت که قشنگ کابوس... 
خواب ها هم کفاره گناها میشه حساب بشن خدای خوبم؟
 
پی نوشت 2
در مورد ماهیت درد فکر میکنم... 
درد چیزیه که روح حسش میکنه. نه جسم... حتی درد جسمانی. 
به خاطر همین بدنی که روح ارتباطش باهاش قطع شده (بدن فرد مرد
مگه ممکنه دنیای سوفی و one strange rock اتفاقی، هم زمان و در زمان مناسبش جلوی چشمام باشن! اوووم.... فکر نمی کنم!
مستنده از اردیبهشت داشت خاک می خورد و از دو ماه پیش ریخته بودمش رو گوشی!
دنیای سوفی اصلا تو کتابخونه امون موجود نبود و اون روز به شکل اتفاقی تو قفسه ها دیدمش!
بیایید به اینم ایمان بیاریم که هر اتفاقی یک دلیلی، حکمتی، جادویی، ... پشتشه! ایمان بیاریم که گاهی فقط این ما نیستیم که چیزی رو انتخاب می کنیم ؛)
+ احساس نیاز می کنم به کلمه کلیدی «ایمان بیا
همه امون چیزایی رو در مورد بقیه میدونیم که نباید به روی خودمون بیاریم،چیزایی ک خودشونم میدونن ما میدونیم.موضوع فقط اینکه باید هردومون تظاهر کنیم به ندونستن.شاید اسمش رازه ، رازی ک همه میدونن ولی اینم میدونن ک نباید به زبون بیارنشپ.نون:بی ربط به متن:دیروز ک دواشتم با ف.پ حرف میزدم ک چقد خوب کره ای بلده و اینا از خودم بدم اومد دلیلشم رفتار غلیظم بود نباید ادما رو بینشر از جنبه اشون تحویل گرفت و نباید با ادمایی ک همیشه نادیدشون میگرفتی گرم تر ا
از جام بلند شدم 
مانتوی نازکم رو انداختم روی دوشم 
اومدم بیرون گفتم کی پایه اس بریم تو این هوای بارونی تو حیاط پیاده روی و حرف بزنیمممم ؟؟؟ 
هیچی یه متخصص اورژانس و سه تا اینترن پایه شدن و رفتیم...
زیر نم بارون نفس عمیق میکشیدیم و ریه هامون پر میشد از عطر صنوبر و کاج...
ماه کامل بود...
دکتر گفت یکی یکی بیاین برای هم آرزوهای خوب کنیم...
میگن هروقت به ماه کامل نگاه کنی آرزوت برآورده میشه... 
پویان گفت سلامتی مادر پدرهامون...
تانی گفت خلاص شدن از این زن
امروز از همون صبحش دلبرو بهاری بود. الان که هوا از این نارنجی ابریاست. من که اولش نفهمیدم گرم هوا ، لباسم گرم بود واسه بیرون رفتن ولی خب تا ظهر رسیدم خونه بابابزرگم دیگه الانام با بابا اومدیم خونه. بالاخره لباسمو خریدم. راحتم پیدا کردم ولی کفشم مونده باید یه مشکی بخرم که گذاشتم مها بیاد با هم بریم. باورم نمیشه سه روز دیگه عروسی بالاخره. روحیه امون شاد میشه یه کم چی بود همش عزا عزا. لباس مشکی تو کمدم تا دلت بخواد دارم :/ کاش زودتر بهار بیاد واقع
خلاصه که.امتحانای نهایی یکی پشت یکی دیگه دارن دو دو چی چی از روی ما رد میشن.و حسابی کیف میکنن.و با خون ما چایی میزنن.
بزرگترین کاری که از دستم برمیومد بر ضد این نظام ناموزش مداری این بود که عکس امام خمینی رو بکشم روی شماره ی کارت روی صندلیم و در حالی که لیسینینگ زبان پخش میشد،دستمو بزارم رو چشم امام خمینی تا نبینه که میخام چه جمله ی محبت امیزی رو به لب بیارم.
یه روز خوب میاد.که میزارو کنار میزنیم و به جای تنبیه از عشق میگیم(اقتباسی و گلچین شده از
آخرین باری که دیدمش سرشو تکیه داده بود به در و سعی می‌کرد آرامشش رو حفظ کنه من کجا بودم؟ اون طرف در روی صندلی نشسته بودم یا نه بذارین درست ‌تر بگم قرار بود روی صندلیا نشسته باشم اما مگه استرس امون می‌داد راه می‌رفتم از این طرف راهرو به اون طرف راهرو..پوست لبم رو کنده بودم و هیچی از ناخنام باقی نمونده بود که یه دستی سرمو آورد بالا و دستم رو گرفت و با چشماش به چشمام خیره شد..یه چیزی گذاشت تو دستام و گفت این ارزشمندترین چیزیه که من دارم و باهاش آر
،نمی‌فهمن چون اگه می‌فهمیدن بعد چند وقت نشست و
برخاست حالی‌شون می‌شد من چقدر رو کلمات حساسم،من چقد حواسم جمعه تو پیامی
که بهم دادی فعلت چیه منو چی خطاب کردی چطور خواسته اتو گفتی ولی بروز
نمی‌دم مریم راست می‌گفت ناراحتیاتو بروز نده که بعدا پشیمون نشی من از هر
حرف و گله ای که نزدم بعدا احساس رضایت کردم، مریم، مریم رو کاش می شد برای
همیشه کنار خودم نگه دارم کنار بغلم کنار گوشام
بعد خیلی تخمی
ناراحت میشم، بعد کنار میام اما به اون هیچوقت
نه بهتره که حرف بزنم. اصلا مگه چقدر به زنده‌موندن اطمینان داریم که حرف‌هامون رو بخوریم و حرف نزنیم،هان؟ 
می‌خواستم بگم هرشب کابوس می‌بینم، بعد سرچ کردم دیدم کابوس به چیزهای وحشتناک‌تری اطلاق میشه. من هرشب دارم خواب بد می‌بینم. خواب‌هایی که وقتی بیدار میشم هم کیفیت زندگی‌م رو تحت تاثیر میذاره. لابد شما هم می‌بینید. مگه میشه شما خواب بد نبینید؟ مگه میشه شماها نگران از دست دادن نباشید؟ از دست دادن خودتون و همه‌ی عزیزانتون. من می‌ترسم. ص
اخر شب یه دختر بچه ی ۷ ساله ی سرطانی اومد برای دریافت خون ...
اونقدر این بچه از محیط بیمارستان زجر کشیده بود که تمام مدت جیغ میزد ...
آخرش یه صندلی برداشتم و رفتم نشستم کنارش ...
شروع کردم...
من طوطی داشتم دیدیش ؟؟ 
عکس طوطیم رو بهش نشون دادم...
آروم شد ...
کلی با هم اینترنت رو زیر و رو کردیم تا سگ مورد علاقه امون رو پیدا کنیم تا وقتی من پولدار شدم و اون بزرگ شد بخریم... 
هر بارم که شروع میکرد نق زدن ؛ سریع مهرم رو میزدم روش :)) 
اونقدر کیف میکرد ! 
تهش گفت م
دارم به این فکر میکنم که هیچ چیز اتفاقی نیست :) 
مدتی هست برنامه ی قطعی یک سال آینده ام رو ریختم و احتمالا تو این یک سال تو این شهر خواهم موند... 
اول که پیشنهاد کار بعد از فارغ التحصیلیم از طرف اول مسئول اورژانس بیمارستان "ب" و بعد هم دیروز از طرف رییس دانشکده امون برای بیمارستان خصوصی خودمون... 
آشنا شدن با یه گروه تو کافه ی محبوبم و شرکت کردن تو جلساتشون و ملاقات آدم های متفاوت ، درست وقتی که قراره تو این شهر دیگه کسی کنارم نباشه تا چند ماه آیند
دیگه اما خسته شدم. خسته شدم از دوییدن و نرسیدن. خسته شدم بس که واسه هر چیزی دویدم و تهش دنیا بم ندادش. مگه چیز بزرگی میخواستم آخه؟ هر بار که این سوالو از خودم میپرسم گریه امون نمیده. خسته شدم اما. واسه خودتون. نمیخوام. هیچی دیگه نمیخوام. دیگه نمیخوام بلند شم و حالم خوب شه. این بار واقعا دیگه دلم نمیخواد بلند شم. بلند شم که چی؟ هی دوییدن و نرسیدن که چی؟ عصری داشتم فکر میکردم که دیگه نمیخوام که خوب بشم. اینجوری راحت تره. بعد یهو یه نشونه دیدم. خوندم ک
هر روز دارم ۱۵۰ کیلومتر میرم و میام و وقتی ظهر میرسم خونه شبیه بستنی عروسکی آب شده ام ، کولر رو روشن میکنم ، خیس عرق از گرمای وحشتناک اون جاده ی بیابونی میشینم نهاری که از شدت گرمای راه هنوز داغه داغه رو با یه لیوان دوغ آب علی میخورم و یک راست میرم تو تختم و بیهوش میشم... 
وقتی هم بیدار میشم میخوام به کلی کار برسم و نمیرسم :))) 
و البته خودم رو اصلا تحت فشار نمیذارم...
کارهایی که انجامشون برام ضروریه طی این مدت ، فقط پایان نامه ام و سه تار و کشیکهام .
من ترسیدم...
من اولین بار تو زندگیمه که خیلی ترسیدم...از فرداها...
از روزای ناگواری که‌ممکنه تو راه باشه...
من میترسم بچه ها...
امشب با یکی از دوستام که اینترن پزشکیه رفتم بیرون بلکه حال و هوام یه کم عوض بشه.‌..اونم تا ۸ شیفت بود و وقتی زنگ زدم با کله قبول کرد...
میدونین حال اونم اصلا خوب نبود‌...تو هم بود...گفتم چته تو؟تو رو خدا بخند بلکه بفهمم زندگی هنوز خنده به خودش میبینه!
گفت چی؟
امروز تو اتاق عمل ...همه با چشمای خودمون دیدیم‌ دکتر شاه رگ مریضو زد
خب من برای راه‌اندازی سناریوی تست‌امون یک ماشین دیگه با مشخصات زیر آماده کردم که به عنوان مقصد ازش استفاده کنم:
همیشه یک DBA قبل اینکه گلدن‌گیت رو راه‌اندازی بکنه باید نقشه راهش رو بکشه و قوانین نامگذاری‌های سرویسها و مسیرهاش رو هم مشخص و داکیومنت بکنه
من نقشه راه سناریوی تستمون رو با Microsoft Visio به صورت زیر کشیدم:

ادامه مطلب
پستی برای چالش صخی:
پشت بام خونه امون رو دوست دارم، همون شبی که پیشنهاد درست کردن باغچه کوچولو با گلدانهای شقایق، درختچه‌های سرو و یه عالمه سبزی که معمولا برای عصرونه های بهار و تابستون میچسبه رو برای پشت بوم مطرح کرد، عاشق خونه امون شدم. دوتایی چایی رو حاضر کردیم، خوراکی ها رو با دیزاین خوشگل تو دیس ریختیم. میره دوقلوها رو صدا کنه بیان بالا، صداش رو میشنوم که میگه: خانم این دوتا باز یه چیزیشون هست، خنده هاشون شبیه وقتاییه که آتیش میسوزنند.
شب خوابیده بودم احساس کردم یچیزی داره رو صورتم کشیده میشه دستمو پرت کردم سمتش که اگر پشه مشه بود بپره اما دستم به یه چیزی خورد که تو عالم خواب گیر کردم
گوشه چشامو وا کردم دیدم دسته :/
تو فاصله باز کردن چشمام فکر میکردم مامانم جوگیر شده و ...
اما نه، چشامو که وا کردم چیزی که میدیدمو باور نمیکردم، کوبیدم تو صورت خودم ،بیدار بودم، خندید، باورم نمیشد ،بغلش کردم ،بعداز این همه مدت لذت بخش ترین و خستگی در کن ترین کار دنیا بود
گفتم تو کجا اینجا کجا کی ا
متن آهنگ عماد طالب زاده بنام منو عاشقم کرد
اسیر توام بیخیال منی نگرا منی بی قرار توام
نگاه تو دریای آرامشه گرفتار چشم خمار توام
گره خورده قلبم به رویای تو که بی تابم از دست چشمای تو
تو زیبای عاشق کش قلبمی نمیتونه باشه کسی جای تو
دوتا چشم جادوت خم طاق ابروت پریشانی موت منو عاشقم کرد
امون از تو ای وای نگاهای گیرات همین دلبری هات منو عاشقم کرد
اگه بی قرارم برای دلت دل بی قرارم فدای دلت
تمام وجودم به نام توئه منو کاش بزاری یه جای دلت
تو داری دلم رو
دانلود آهنگ جدید حمید عسکری به نام رفت دلم
Hamid Askari - Raft Delam
ترانه : علی ایلیا ؛ موزیک : حمید عسکری ؛ تنظیم : هادی کولیوند
+ متن ترانه رفت دلم از حمید عسکری
امون از اون چشمای بی همتات / ببین چه کارایی دستم داد
عاشق شدم رفت دلم از دست / یه لحظه که چشمم به تو افتاد

ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید حمید عسکری به نام رفت دلم
Hamid Askari - Raft Delam
ترانه : علی ایلیا ؛ موزیک : حمید عسکری ؛ تنظیم : هادی کولیوند
+ متن ترانه رفت دلم از حمید عسکری
امون از اون چشمای بی همتات / ببین چه کارایی دستم داد
عاشق شدم رفت دلم از دست / یه لحظه که چشمم به تو افتاد

ادامه مطلب
متن مداحی شب های جمعه می گیرم هواتو 
شب های جمعه می گیرم هواتو
اشک غریبی می ریزم براتو
بیچاره اون که حرم رو ندیده
بیچاره تر اون که دید کربلاتو
آه امون از غریبی، صبوری
آه چه جوری بسازم با دوری
شاه کرامت کجا تو کجا من؟
این کربلایت چه ها کرده با من
اشکای زهرا تو صحرا برا تو
شب های جمعه صبوری برا من
بیچاره اون که حرم رو ندیده
بیچاره تر اون که دید کربلاتو
آه حرم باز پر از بوی سیبه
آه خدایا حسینم غریبه
دانلود مداحی شبهای جمعه میگیرم هواتو حاج امیر عبا
اوایل هفته گذشته احساس ضعف، سردرد و تب بر بدنم حاکم شد و نزدیک دوسه روز من رو از کار زندگی انداخت یعنی از سه شنبه تقریبا برگشتم به روال طبیعی ؛ در این چند روز از یک طرف با این مختصر بیماری دست و پنجه نرم میکردم و از طرف دیگه نگران این بودم نکنه کرونا باشه! اوجش شنبه هفته گذشته ساعت 1/5 تا 4/5 صبح بود که امون را بریده بود و چندبار تصمیم گرفتم که برم بیمارستان ولی تحمل میکردم و به خودم میگفتم الان خطر مراجعه به بیمارستان بیشتر از خوب شدنمه و این درد و
رکورد پرسپولیس در پشت سر هم قهرمان شدن 4 بار است و اگر امسال یعنی سال 1399 قهرمان شود به رکورد خود می رسد. پرسپولیسیک شگفتی خیلی عجیب دارد.یک روز که استقلال 2 ر 0 از پرسپولیس جلو بود و یکی از بازیکنان پرسپولیس در دقیقه ی 60 کارت قرمز گرفته بود، پرسپولیس سه گل در دقیقه های 85، 88، 92 زد و به همراه هتریک امون زاید.
بهترین گلزن پرسپولیس در کل تاریخ، فرشاد پیوس است که برای پرسپولیس 151 گل زده است.
بهترین دروازه بان پرسپولیس در کل تاریخ علیرضا بیرانوند است
دانلود آهنگ علیرضا طلیسچی سخت گیر + متن و بهترین کیفیت
ترانه زیبای من سخت گیرم با صدای خواننده علیرضا طلیسچی به همراه متن و بهترین کیفیت از جاز موزیک
تنظیم کننده : حامد برادران / تهیه کننده : میثم خلفی / شعر و آهنگسازی : علیرضا طلیسچی
Exclusive Song: Alireza Talischi | Sakhtgir With Text And Direct Links In jazzMusic
متن آهنگ سخت گیر علیرضا طلیسچی
»───♫♫●|●|●♫♫───«رو تو گیرم رو کسی نیستم … !ولی هیچی تو دلم نی … !تو دلم جز تو کسی نیست نهتو دلم نیستی بفهمی … !»──|♫●|──«رو هو
نوجوون ک بودم بهتر بودم دلم برای بلاگفا و افسران تنگ شده،دلم برای کلاس بسکتبال و پیچوندن تایم هنر و موندن تو کتابخونه وکتاب خوندن تنگ شده،دلم برای کتابخونه مدرسه امون و زنگای ناهار تنگ شده،دلم برای پیاده برگشتن از مدرسه و تو راه فلافل و نوشمک خوردن تنگ شده،دلم برای تاترهای زبان و سرودا تنگ شده دلم برای کلاس اقای نوروند و عربی پیشم تنگ شده وقتایی که بعد کلاس با اقای صفوی درمورد عرفان حرف میزدیم تنگ شده، الانم خوبه خیلی چیزا،ولی خوب اون موقع
رکورد پرسپولیس در پشت سر هم قهرمان شدن 4 بار است و اگر امسال یعنی سال 1399 قهرمان شود به رکورد خود میرسد. پرسپولیس یک شگفتی خیلی عجیب دارد.یک روز که استقلال 2 ر 0 از پرسپولیس جلو بود و یکی از بازیکنان پرسپولیس در دقیقه ی 60 کارت قرمز گرفته بود، پرسپولیس سه گل در دقیقه های 85، 88، 92 زد و به همراه هتریک امون زاید.
بهترین گلزن پرسپولیس در کل تاریخ، فرشاد پیوس است که برای پرسپولیس 151 گل زده است.
بهترین دروازه بان پرسپولیس در کل تاریخ علیرضا بیرانوند است
پسر لاکپشتی رو یادتونه ؟ 
دیروز مجبور شدن بالاخره پاش رو قطع کنن...
هممون ناراحت شدیم از قطع شدن پاش... 
بعد این همه تلاش و ...
حیف شد...
هوشیاریش خیلی پایینه...
شبیه زندگی نباتی شده که فقط گاهی چشمهاش رو باز میکنه... 
ولی من حس میکنم درکش بیشتر از این هاست... 
امروز داشتم میرفتم داخل ، دم در ، خواهرش گفت بهش بگو من اومدم بیرونم...
رفتم بالا سرش ، گفتم چطوری علی لاکپشتی ؟ (جالبه که بدونین فامیلیش هم اسم یه حیوونه ) 
چشمهاش باز بود...
دست کشیدم روی سرش گفتم
برای تولد امسال هادی تصمیم به سورپرایز گرفتم.چیزی که سالها بود سراغش نرفته بودم.ولی خب نتیجه اون چیزی که دلم می خواست نشد.عیبی نداره.همین نتیجه ها کلی به آدم درس میده.در عوض فکر می کنم که توی رابطه امون خدارو شکرگشایش های خوبی داره شکل می گیره.
مهم اینه که الان خیلی خسته ام ولی خوشحالم.کارهای پایان نامه و دفاع رو باید استارت جدی بزنم.امروز استاد ازم خواست که زمان رو از دست ندم.این هفته کار های مهم و زیادی در پیشه.
می خوام غر بزنم که کارهای خونه
دیشب دلتون نخواد برا خودم ساندویچ سفارش دادم و نشستم فیلم دیدم ...
حدود ساعت ۱۱ و نیم بود ساندویچم اومد...
حدود یک ربع بعد باز آیفونم زنگ خورد دیدم کسی جلو دوربین نیست و برداشتم دیدم کسی جوابی نمیده...
اومدم نشستم به ادامه ی فیلم که مجددا آیفون زنگ خورد ‌...
جونم براتون بگه که ۶ بار این اتفاق تا ساعت ۱ افتاد...
تو ساختمونم هیچ کس نبود ، صاحب خونه ام اینا که روستا بودن و طبقه سومیام هنوز برنگشته بودن ...
در خونه ام رو باز کردم و رفتم در اصلی ورودی رو قف
مدلین: «من کلاسای آنلاین رشته‌ی معماری رو برداشتم. هروقت که یه مدل جدید می‌سازم، توش یه عروسک فضانورد می‌ذارم. اون فضانورد نقش من رو اون میون توضیح می‌ده. احساس می‌کنم مثل فضانوردی‌ام که توی کهکشان گیر افتاده.»

+ یک بخش بانمک از فیلم بود که اولی و مدلین نشسته بودند روبه‌روی هم. با رودربایستی با هم حرف می‌زدند. کلامی که به زبان می‌آوردند و به گوش می‌رسید یک چیزی می‌گفت و بعد حرف اصلی که توی ذهنشان می‌گذشت، زیرنویس می‌شد. یک حرف کاملاً م
 
امروز سالگرد شهادت شهید حسن تهرانی مقدم است. آن سال وقتی صدای انفجار را شنیدم مطلب زیر را در فیس بوک نوشتم:
 
امروز وقتی شیشه ها از موج انفجار لرزید، حس کردم که انفجار گاز یا پمپ سی ان جی نیست.موج انفجار حجم داشت. جنسش برام آشنا بود. ناخودآگاه پرت شدم به سال شصت و پنج که فرودگاه شیراز در نزدیک مدرسه امون بمباران شد. شیشه ها خرد شد و ترکشهای بمب داخل حیاط افتاد...از جوانترها که پرسیدم متوجه شدم که هیچکدام یک چنین خاطره ای ندارند. توی دلم آرزو
 
عکاسی مفهومی دقیقا چیست؟ عکاسی مفهومی را می توان به عنوان یک ژانر از عکاسی فاین آرت در نظر گرفت که یک ایده را نشان می دهد، و قبل از هر چیز دیگری بر روی مفهوم عکس تمرکز می کند. هر تصویری می خواهد پیامی را به بیننده منتقل کند، چه یک تفسیر اجتماعی باشد، چه یک اعتراض عاطفی، و چه یک بیانیه سیاسی، که این یا از طریق عکس های خوب گرفته شده در صحنه یا تکنیک های پس پردازش به دست می آید.
«آزادی» EOS 5D Mark III, EF50mm f/1.4 USM lens, f/5, 50mm, 1/640sec, ISO250، اثر فلورنتینا امون (Flore
چند وقت پیش پدر عزیزم به رحمت خدا رفت . خدا رفتگان همه رو بیامرزه ، رفتگان ما رو هم بیامرزه . مصیبتی جانکاه هست . هنوز هم باورم نمیشه . با این که پدرم خیلی سال بود که مریض بود ، ولی هیچ وقت به ذهنم خطور نمی کرد که ی روزی بابای منم از این دنیا بره . یعنی می دونستم که بالاخره ی روزی هر آدمی از این دنیا میره ، ولی خودمو میزدم به بی محلی . همیشه پیش خدا راز و نیاز می کردم که پدرمو برام نگه داره . ولی خب جلوی تقدیر الهی رو که نمیشه گرفت .
همیشه پیش خدا دعا می
_اگه من یه زنه دیگه داشتم به نظرت سه ساله تمام بدون اینکه بهش سربزنم ولش میکردم به امون خدا؟_ازتو بعید نیس کامی،شایدمرده یاشاید طلاقش دادی!..کامی پوزخندتلخی زدوگفت:_هه،اونوقت نباید اسمش توشناسنامم باشه؟..درنابا کلافگی،موهاشوپشت گوش انداخت و دست به کمر وایساد وبه نرده ها تکیه زدوبالحن سردی خطاب به کامی گفت:_یعنی که چی؟میخوای بگی بچه ت نامشروع بوده؟حتی زن هم نداشتی؟!پس اینو دخترای خیابونی برات به دنیا اوردن؟.. کامی خیلی سعی داشت به خودش مسلط
خواهرم دانشجوی پزشکیه. 
اون روز داشت با خنده تعریف می‌کرد که:
«یه پسره هست توی کلاسمون، بعد از اینکه نمرات امتحان کلیه اعلام شد، اومده بود پیش ما و خنده میگفت کلیه رو افتادم. 
ما هم پرسیدیم مگه نمره‌ات چند شد؟
با همون خنده گفت: دو و نیم!
یعنی همه‌امون از خنده ترکیدیم!
بعد این پسره با دوستاش رفته پیش استاد. یکی از دوستای پسره گفته: استاد شما اینو انداختید. حداقل با نه و نیم بندازیدش، نه دو و نیم!
استاد هم عصبانی شده گفته: برید ببینم! همین دو نمره
چه چیزی لذتبخش تر از گوش کردن به موسیقی ای که سوپرایزت میکنه؟!
روزای عجیبی رو میگذرونم
روتین و نرمال نیستن کما فی السابق حال بدی درونشون زیاده جدای از اون بی حوصلگی ای که امون نمیده 
که البته با هزار روش باهاش میجنگم 
دوش میگیرم غذا میپزم نظافت میکنم درس میخونم راه میرم و نمیذارم خیلی گلومو فشار بده
جدیدا هر از گاهی با الف کاف حرف میزنم. پسری که با دوستش یه پادکست خوب درست میکنن
از بچه های دانشگاهه... حرف زدیم و تا جایی که حوصله بهمون رخصت میدا
زومبا! نمی دونم تصور شما از این کلمه یا ورزش یا رقص چیه اما من فکر می کردم یه چیزی در حد کلاسای ایروبیکی باشه که جوونیام توی ایران می رفتم. کلاسای ایروبیک، اون وقتا، یه چیزی بود بین نرمش و رقص و گاهی هم یه کمکی یوگا. هیچ دو تا معلمی هم نبود که یه جور درسش بده. شما که غریبه نیستید، اما تنها باری که زیر بار ورزش گروهی پر تحرک رفتم، همون موقع بود. شکر خدا همون تابستون کنکور قبول شدم و از همون روز تا همین الان، اسیرم. ورزش برای من در حد نرمش و پیاده روی
دندون درد یجوری امون برده بود ک متر میکردم خونه رو و اشکام میرخ همینجور
دهنمو باز کردم سپردم دست دکتر
سوراخ کرد عامل درد و ریخت بیرون همشو
ب خودم اومدم دیدم از ترس چادرمو مشت کردم تو دستم
تموم ک شد میخواستم سر بخورم اب بشم ...ک اخیییشششش
دیگ حس نمیکنم چیزی!
انگار صد سال خسته باشم...
 
تو گیر و دار دندون درد فرصت راهیان نور از دست رفت مثل اینکه...
منم نپرسیدم ینی تموم که تموم؟هیچی به هیچی؟
 
ینی زندگی اینجوریه؟
ک وسط یه درد عمیق برا امروز و فردا
فرص
 
دست به یکی کردند و یه جشن تولد کوچولو تو هتل برام گرفتند. کادوشونم انگشتر نقره ای بود که از لابی هتل خریده بودند. انگشترش البته اینی نیست که تو عکسه. انگشتر تک نگین زیبایی هم بود ولی برای انگشتم تنگ بود و مجبور شدیم بریم عوضش کنیم. طبقه ی همکف هتل کنار میز اطلاعات و رو به رو به آسانسور یه میز شیشه ای و دکور شیشه ای گذاشته بودند که زعفران و نخود و کشمش و عطر و انگشتر میفروختند و جالبه که فروشنده اش هم یه روحانی بسیار جوانی بود. تمام انگشترهای
سلام
دلم می خواد برای محرم کاری بکنم، اما نمی دونم چه کار؟!
اونی که تو ذهنمه خوندن زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام و دعای علقمه هستش.... بارسال حاج خانم گفتن بعد از نماز صبح زیارت عاشورات رو تا سر صد لعن بخون، بعد موقع انجام کارهای روزانه ات شروع کن لعن گفتن( اللهم العن اول ظالم ظلم...) و وقتی تمام شد صد تا سلامت رو هم همینجور بگو (السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی...)، تا ظهر یا تا غروب!
هر موقع تموم شد و فرصت داشتی بشین باقی زیارت عاشورا
بابا یه اصطلاح داره به اسم استفاده از اوقات مرده ...یعنی مثلا وقتی نمیرسی به کار خیلی بنیادین و مهم و وقت بر رو انجام بدی ...بیکار نشین!یه کار ریز تر و بی هزینه تر و البته مفید انجام بده ...
مثلا تو اتوبوس که نشستی و گوشیت تو دستته ...به جای چت کردنای حوصله سر بر بشین دو تا کلمه زبان بخون و حفظ کن!
....
چرا اینو گفتم؟خب امشب نرسیدم اصلااا درس بخونم ...به جاش تموم این دقیقه هایی که تو‌مهمونی بی سر و صدا یه گوشه نشسته بودم و به تولد گرفتن یه خانوم واسه شوهر
سلام. از آخرین باری که اینجا رو به روز کردم دقیقا 102 روز می گذره!!! ممنون از همه ی اون هایی که سر زدن، کامنت گذاشتن و به روش های مختلف جویای احوالم شدن. ببخشید که نرسیدم بنویسم یا جواب بدم.
در این صد روزی که نبودم، یا بهتره بگم علت اینکه صد روز نبودم، اینه که بسیار بسیار بسیار گرفتار بودم. از سفر ده روزه ام به بوستون که برگشتم، صبح روز بعدش با محمد اومدیم به بولینگ گرین، کنتاکی، تا دنبال خونه بگردیم. خوشبختانه تونستیم یک روزه سر و ته ماجرا رو هم بی
دانلود آهنگ جدید حمید صفت به نام شاه کش
Hamid Sefat – Shah Kosh
دانلود آهنگ با کیفیت 128
 
دانلود آهنگ با کیفیت320
 
همچنینین بخوانید:
دانلود نرم افزار عکس گرفتن از صفحه کامپیوتر
زنان روستایی در کنیا قربانی تجاوز و ختنه
متن آهنگ شاه کش حمید صفت
بگو هیشکی پشت عشقم بد نگه هرچند هرچی خاطره داریم از قبل پر پرهتوی مردادیم اما امشب از همه ی شبای زندگیم سردترهاگه تنت یخ زده این بار به جا بالا کف پایین شهرو برف زدهبابا منه تنها خوشگلم شب یلدائه بروچرا شبه صبح نم
اثرات مخربی که فضای مجازی روی مغز من گذاشته کاملا برای خودم مشهوده...
خصوصا اینستاگرام...
اینستاگرام در لحظه یک سری اطلاعات با حجم زیاد رو وارد مغز میکنه...
دیدن تصاویر و خوندن متن های کوتاه و نیمه کوتاه زیر اونها ، اون هم به تعداد زیاد و پشت سر هم ، باعث شده مغزم عادت کنه به تند گذشتن و تحلیل نکردن !
مغزم مقاومت میکنه در مقابل خوندن مطالب طولانی و منی که تندخوان بودم دیگه خوندن مطالب طولانی در یک کتاب و مقاله وقت بیشتری ازم میبره و خسته ترم میکن
متاسفانه خیلی آدم اهمال کاریم.از ترس سخت بودن چیزی سمتش نمیرم.مثل انجام کارهای فارغ التحصیلی و گرفتن مدرکم. چون میدونستم یه پروسه فرسایشیه که با یه روز دو روز دویدن تو سیستم اداری مملکت عزیزمون تموم نمیشه و این حجم دوییدن و هی رفت و آمد به یه شهر دیگه باعث میشد دنبالش نرم.اینقدر که وقتی میگم ورودی چندم و اومدم دنبال مدرکم همه چشماشون گرد میشه و میگن تا الان کجا بودی؟
چرا واقعا؟ این پروسه برای همه بوده. چرا همه اینکارو کردن و من اونیم که به خا
هوالرئوف الرحیم
شبهای عالی ای رو سپری کردیم.
دلم می خواست رضوان بهش خوش بگذره و وقتی دیشب وارد محوطه شدیم و جیغ کشید:
" آخخخخخ جوووووون"
فهمیدم، اینطور بوده.
رضا خیلی خوب همراهی کرد. خیلی خوش اخلاق. خیلی دعاش کردم.
فسقلک خیلی راحت بود و مشکلی نداشت و با همه وضعیتی می ساخت. صدا گرما مردم. به لطف خود امام حسین علیه السلام.
الحمدلله امروز هم مثل چند سال اخیر، رفتم زیارت ناحیه. مثل اولین باری که رفته بودم جمکران، البته اون موقع مجرد بودم و حالا دوتا
یه قابلمه برای فروش گذاشتم توی سایت دیوار. توی عنوان نوشتم: قابلمه تک تفلون در حد نو! خب قاعدتا وقتی اون لغت "در حد" رو استفاده کردم منظورم اینه که این قابلمه دو سه باری استفاده شده. قیمت: پنجاه هزار تومن. حالا آقایی زنگ زده و اصرار داره که قابلمه رو با نصف قیمت بهش بفروشم. امون نمیده من حرف بزنم. توضیح میده که قابلمه رو برای جهیزیه دختری می خواد که خانواده داماد به خاطر جهیزیه نمی برنش! بعد می فرمایند: براش از همین سایت دیوار یه اتو هم خریدیم که ک
دانلود آهنگ سامان جلیلی طرفدار 
Download New Music Saman Jalili – Tarafdar
دانلود آهنگ جدید سامان جلیلی به نام طرفدار با لینک مستقیم و کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ از تهران دانلود
ترانه : مرتضی مسعود   موزیک : سامان جلیلی   تنظیم : میثم اکبری
متن آهنگ طرفدار سامان جلیلی 
یکی یدونه خاصیا تو هرچی میخوامو داریا
ببین رسیده به لب جونم اگه میشه با ما راه بیا
تو که نفسی هوامیا آره میدونی چشامیا
تورو میبینه میریزه این دل یه این بارو تو کوتاه بیا
 
♥♥♥
آخ امون از این دل وقتی می
حاجی بندر سیبیلای کلفت داره و همیشه یه تسبی تو دستش حتی زمونی که با تاکسیش موسافر جابجا میکنه البته موقع کار و رانندگی کردن آرومه ها ولی امون از وقتی پیش رفقا بره حاجی اهل مسجد نی ولی اونایی که نماز میخونن و به دین و پیغمبر احترام میزارن و دوست داره هر از گاهی هم دو رکعت نماز توبه میخونه ولی اصلا اهل مشروب نی انگار از مشروب میترسه و خوب کم پیش میاد دست رفقاش ببینه او دلش مثل ماهی تو دریا کوچیکه و زود گریه ش میگیره فقط ماه رمضون و محرم نمازاشو ک
دریا کجاست گوش می دهم. روز آخر در کافه ای با مریم نشسته بودیم که یکی از آن موسیقی های خوب چارتار را پخش کرد. دلم رفت. به مریم گفتم که چار تار یاد آور روزهای خوب برای من است. مریم گفت که دوستش ندارد اما من با صدای آرمان گرشاسبی آرام تر شده بودم. یک کاسه سالاد و پاستا خوردیم و حرف زدیم و بعد قدم‌زنان به سمت خوابگاه رفتیم. دلم تنگ بود. برای اولین بار دلم نمی خواست سفرم تمام شود. دلم تنگ بود و می خواستم جایی تنها برسم و زار زار از حسهای متناقضم گریه کنم
امروز من سحر خیز شدم. آسمون حسابی دلبره و اصلا شبیه جمعه نیست. چقدر زود زمان میگذره چشم به هم زدن شد ۱۱ مرداد. دلم میخواد تابستون بگذره اما دیگه نه اینجوری. هرچند که دارم کار میکنم ولی خب نگران اینم هستم که نکنه زمان کم بیارم. با این حال هنوزم کند پیش میرم ولی سعیمو میکنم هم بفهمم هم یادم بمونه مطالب. و چقدر سخته. سرعتمم باید بیشتر کنم چون منابع زیاده و زمان نیست. من سال دیگه قبولم میشم. همه تلاشمو میکنم . 
بگذریم. رسیدم به لایب نیتس. نمیدونی چقدر
امشبم مثه همه ی شبای دیگه شیفتم. از ساعت دوازده اومده م یکی دو ساعت بخوابم و دوباره برم توی بخش، اما هزارتا فکر و خیال توی سرم چرخ میخوره. شب قدریه برای خودش ... دارم تقدیر و اندازه گیری میکنم عمر و  آینده مو ... اینکه چی میشه آخرش و تا حالا چی شده ... توی اتاق خوابم نمیبره، تختو مرتب میکنم و از بخش میزنم بیرون، 
حیاط بیمارستان هوای خنک و ارامش بخشی داره ... 
به چند مساله ی همیشگی دارم فک میکنم اما اینبار هجوم بی وقفه ی زمان و تنگی وقتو حس میکنم ...
اول
من امروز خیلی دیر بیدار شدم. دیشب دیر خوابیدم و کلی عکسای عکاسایی که میشناختمو دوباره دیدم و در موردشون از کتاب نگاهی به عکسها خوندم. امروز چون اول هفته است خودمو میبخشم که ساعت ۹-۱۰ بیدار شدم. دیگه صبحونه امو خوردمو برناممو دیدم که چه کارایی دارمو نشستم و دارم کتابمو میخونم. اریوگنا تموم شد. خدا خلق کرد تا شناخته بشه اینو استادمم گفته بود. بگذریم. داشتم فکر میکردم چقدر من و مها خوشبختیم. نه به اون معنای آبکی. از این نظر که حالا درسته پدر مادرم
ما دوباره اومدیم
نشریه ی آوا تقدیم می کند 
نشریه ی آوا 
         این بار با آوایی نو
       به توان تو
                  به توان ما 
سلام به شما دوست عزیز که آوا را انتخاب کردید
و سلام ویژه به دانشجوهای گل گلاب توانبخشی
بچه هایی که جنس دغدغه هاشون علاوه بر دغدغه های ملموس این نسل، یه چیزایی فراتری هم هست اونم از جنس *توانبخشی*.
یعنی چیزی رو می بینند و دنبال حلش هستند شاید بعضی از افراد نبینند .
دنبال درمان چیزی هستند که شاید درد عمدتا از ازش باقی نما
متن و تکست آهنگ جدید میثم ابراهیمی روشن کن
با موزیکِ تو همراه باشید با آهنگ زیبای : دانلود آهنگ روشن کن با صدای میثم ابراهیمی به همراه متن ترانه و بهترین کیفیت
تنظیم: بهتاش زرین ؛ آهنگسازی: بابک زرین ؛ ترانه: محمدرضا یار
متن آهنگ روشن کن میثم ابراهیمی
♬♬♬
ای امون از اون روزی که برسه دستای خالیمونم پر بشهدوباره باز به عشق تو باغچه خونمونم گل بدهروشن کن شمع هارو بیا برام جمع کن من خرابو بیا رومو کم کندیگه به هر حال من پررو میخوامت …تو قلبت یه
بعد از نام و یا خدا ،اولین پست از چهل پست پیش رو،رو با الهام از سریال های ایرانی شروع می کنیم:یه روز از اوایل تیر ماه امسال برادر همسایمون سکته کرد. به فرداش نصف فک و فامیل هاشون با توجه به حدس دکتر که گفته بود نزدیکه تموم کنه ریختن خونه همسایمون.توی اون دو سه روزی که خونشون خیلی پررفت و آمد و شلوغ بود. از پدرم و اون یکی همسایمون و چند نفر دیگه که بین حرف زدناسون میپرسیدن که فلانی امروز و فردا رفتنیه؟ فقط و فقط یه جواب میشنیدم:"نه حالا".چرا؟چون بر
هوپ! چرا یه کاری می کنی که از خودت بیزار بشی؟! چته؟ آره باهات همین طوری حرف می زنم: چه مرگته؟! 
مازوخیسمی چیزی هستی؟ دیوار کوتاه تر از خودِ طفلیت پیدا نکردی؟! چندمین پروپرانولول رو می خوای بندازی بالا؟
وقتش نیست که دست از آزار خودت برداری؟ هوم؟ 
میخوای به امون خدا ولت کنم و بذارم عزت نفست رو از دست بدی؟ تو رو به جون عزیزانت قسمت می دم بی خیال شو. خب؟
-خب. قول میدم. این بار واقعا قول میدم.  

* عنوان از شیخ اجل 
این روزا با تمام شلوغیش سعی میکنم تا کار کنم. حالا یه روز کم میشه و یروز زیاد. دوست دارم زودتر عروسی تموم بشه بارو بنه امو جمع کنمو برم رشت. همه چی اروم پیش بره از این همه حواشی خسته شدم ولی خب ذوقشم هست یه کم روحیه امون شاد شه. دیروز خیلی اتفاقی قرار شد که ۲۵ ام با مها برم رشت بعد اون ششم میاد تهرانو من میمونم رشت. تازه بلیط داشت اونو کنسل کردیم یکی دوتایی خریدیم. نگفتم بهت بازم اتفاقی شد مامان کشوندتم ارایشگاه موهامو رنگ کردم یعنی تیکه ای درآور
بسم الله الرحمن الرحیم
 
قصه از کجا شروع شد؟ از اونجا که روز ۱۸ مهر ۱۳۹۸ یکی از بچه ها تو گروه دوستانه مون نوشت، اتوبوس کاروان دوستامون در راه اربعین تصادف کرده و چند نفر از دوستانمون پر کشیدن همه مون شوکه شدیم دعا می کردیم خبر دروغ باشه اما چند روز بعد تو خبرگزاری ها هم نوشتن :
در این سانحه پنج نفر با اسامی احسان نوبخت ورودی ۹۳ مکانیک و نجمه هارونی ورودی ۹۳ صنایع که زن و شوهر بوده‌اند، مینا کرامتی راد ورودی ۹۱ مکانیک، حدیثه ملکی ورودی ۹۷ عمر
الان ۳ شبه مدام دارم کابوس میبینم همشم جز به جز یادمه مثلا دوشب پیش خواب دیدم با خاله کوچیکم دعوام شده زدم خونین و مالینش کردم و اونم فقط دوست داشت با حرفا رو رفتارش تحقیرم کنه عای زدمش :/ 
شب بعدی خواب دیدم بابام گفته برو ماشین جابه جا کن ماشین روشن کنار کوچع ول ورده بودم نمیدونم با کی داشتم حرف میزدم یهو دختر همسایه اومد سوار ماشینمون شد و حرکت کرد زد تو دیوار ماشین از دونقطه نابود شد واییییی اینقدر حرص خوردم مامانمم بودش بعد بابای دختره (هم
"کوئوکا"
#part_2
تو خونه ی ما، که یه خونه ی شصت و پنج متری تو یه محله ی پایین شهر هست، فقط من فکر می کنم، قهرمانی نیست. وگرنه که مامان بابا رو، وقتی که خمارو بی هوش هم، پایِ منقل افتاده یک قهرمان می دونه. کفش هامو درمیارم و داخل خونه می شم. بابا مثل همیشه تکیه داده به  دو متکای قرمز رنگی که یادگارِ دست های خان جون هست و مشغول درست کردن سوخته از شیره ی تریاک هست! یه جام مسی هم داره که مال پدربزرگش بوده و در همین خصوص مصرف می شده. پدربزرگ های دیگه اگر بر
هفته ای که گذشت به معنای واقعی کلمه خداحافظی با فعالیت های تابستونی ام بود. پنج شنبه هم آخرین جلسه ی کلاس فارسی با بچه ها بود و هم آخرین جلسه ی کلاس زومبا. نتیجه ی تقریبا این دو ماه کلاس فارسی، 15 حرف پر کاربرد الفباست که حالا بچه ها می تونن تشخیص بدن، بخونن و بنویسن. تازه داشت دستمون می اومد که باید چیکار کنم که کلاس تموم شد! کلاس زومبا هم با اینکه شروع سختی برای من بود اما به یکی از بهترین تجربیاتم تبدیل شد. خداحافظی کردن باهاش و با معلممون واقع
"کوئوکا"
#part_2
تو خونه ی ما، که یه خونه ی شصت و پنج متری تو یه محله ی پایین شهر هست، فقط من فکر می کنم، قهرمانی نیست. وگرنه که مامان بابا رو، وقتی که خمارو بی هوش هم، پایِ منقل افتاده یک قهرمان می دونه. کفش هامو درمیارم و داخل خونه می شم. بابا مثل همیشه تکیه داده به  دو متکای قرمز رنگی که یادگارِ دست های خان جون هست و مشغول درست کردن سوخته از شیره ی تریاک هست! یه جام مسی هم داره که مال پدربزرگش بوده و در همین خصوص مصرف می شده. پدربزرگ های دیگه اگر بر
من مسافر زمانمقشنگ حس میکنم روزی که حسرت این روزام رو میخورمنگاه به بابا و مامانم که میکنم...به این روزهای کارمبه داداشمبه خونه امونبه سن و سالمبه فکر و خیالمبه حالمبه حالمبه حالمنه اینکه حالم عالی و بی نقص باشهکه اگر بود این متن رو نمینوشتمکه وقتی بود این متن رو ننوشتمولی مطمینم دل تنگش میشمدلتنگ این آدمارابطه هادلتنگ محمد میشم که می‌دونم الان هروقت بهش زنگ بزنم آماده است خودش رو برسونه و به حرفام گوش بدهتا کی هست؟ تا کی اینطوری هست؟دلتن
هیچی مثل ورزش حال من را خوب نمی کنه ..........................چی بگ ی حرف هایی اعتراف اشون خیلی سخته ولی حس آدمدارم به مستقل شدن فکر میکنمخدا را به خاطر همه ی نعمت هاش و مخصوصا سلامتی شکر می کنم خانواده ام را دوست دارم و دوست دارم کمک اشون کنم ولی نزدیک دوسال خوابگاه بودم با وجود اینکه اونجا هم خیلی عالی نبود ولی بیشتر حس مستقل بودن را داشتم وبه کارهام میرسیدم این مدت هر روز خونه تکونی هر روز خونه بهم ریخته شاید هفته ای یکی دوبار دست مامانم را می بوسم و هر
مدتیه نیاز به یه همدم توی وجودم زیاد شده و این رو میدونم که بخش زیادیش طبیعیه. خودم، خودم رو میشناسم و میدونم از زمان ازدواجم گذشته اما خدا خودش شاهده همه تلاشم رو کردم اما نشد. نه شرایط فعلیم اجازه می ده و نه کسی این همه ریسک پیش روم رو قبول می کنه. حقم دارن اعتماد نکنن! کار بزرگ، ریسک بزرگ و بلا تکلیفی بزرگ یه روز تموم میشه و ثبات نسبی (که همونم پر از ریسکه!) جاش رو می گیره و اون وقت دوباره تلاش می کنم تا همسر پیدا کنم. با این تفاوت که اون هم باید
به تازگی موزیک ویدیو شاه کش از حمید صفت منتشر شده است که در ادامه می توانید این موزیک ویدیو را تماشا کنید.
 
دانلود موزیک ویدیو حمید صفت - شاه کش با کیفیت 1080
دانلود موزیک ویدیو حمید صفت - شاه کش با کیفیت 720
دانلود موزیک ویدیو حمید صفت - شاه کش با کیفیت 480
 
متن آهنگ حمید صفت به نام شاه کش (موزیک ویدیو)
بگو هیشکی پشت عشقم بد نگههرچند هرچی خاطره داریماز قبل پر پرهتوی مردادیم اما امشباز همه ی شبای زندگیم سردترهاگه تنت یخ زده اینبار به جا بالا کف پا
شاید موقت !
ماجرا رامبد جوان رو شنیدین ؟! نظرتون چیه ؟!
من اولش خیلی خیلی گارد گرفتم. راستش چند روزی بود اصلا به اینستا سر نزده بودم اما تا باز کردم دیدم مثه اینکه ترند شده! و خداییش خیلی عصبانی شدم ! خیلی! همون طور که بالغ بر 90 درصد مردم اونجور که معلومه چنین احساسی داشتن!
که آقای جوان! شما که هر شب آواز وطن پرستی تون به آسمون هفتم می رسید و امون ما رو با ایران ایرانتون بریده بودین حالا چی شده خودتون زدین زیر حرف خودتون؟! یادتون رفته چطور واسه مرد
    
      دخترکی راه راه قسمت اول . 

ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین
دارم کم کم به این واقعیت بزرگ که هرکی سرش بیشتر تو تونبون خودش باشه خوشبخت تره بیشتر ایمان میارم!
اینو میدونستم، همیشه هم میدونستم سر هرکی باید تو زندگی خودش باشه و کاری به کار کسی نداشته باشه،
ولی الان که یه برانداز کلی به زندگی آدما میکنم میبینم این آدما چقدررر موفق ترن!
یه موفقیت ثابت!
یه موفقیت از جنس رهایی!
سرت تو تونبون خودت باشه ماری!
میمیری تو هیچکدوم از کارایی که بت مربوط نیست دخالت نکنی؟؟!
واقعا هیچ اتفاقی نمیوفته اگه یکم جلوی خودتو
الان که دارم برات مینویسم که دیوانه وار عاشقتم در آرامش کاملم بدون هیچ هیجانی ...
میخوام بگم خیلی جاها هوامو داشتی و بهم فهموندی خیلی دوسم داری و من خیلی راحت ازت گذشتم ...
خیلی جاها دستمو گرفتی کمکم کردی تا از سخت ترین مراحل زندگیم رد شم و باز این من بودم که از روی همه ی خوبی هات به بی رحمانه ترین شکل ممکن گذشتم ...
خیلی وقتا با وقاحت تموم ازت کمک خواستم و تو باز به روم نیاوردی که چیکار باهات کردم ...
 فکر میکنم به اینکه روزایی که حالم خوب نبوده با ه
الان ۳ شبه مدام دارم کابوس میبینم همشم جز به جز یادمه مثلا دوشب پیش خواب دیدم با خاله کوچیکم دعوام شده زدم خونین و مالینش کردم و اونم فقط دوست داشت با حرفا رو رفتارش تحقیرم کنه عای زدمش :/ 
شب بعدی خواب دیدم بابام گفته برو ماشین جابه جا کن ماشین روشن کنار کوچع ول ورده بودم نمیدونم با کی داشتم حرف میزدم یهو دختر همسایه اومد سوار ماشینمون شد و حرکت کرد زد تو دیوار ماشین از دونقطه نابود شد واییییی اینقدر حرص خوردم مامانمم بودش بعد بابای دختره (هم
یه وانت داره که پشتش بساط فلافلی راه انداخته. یه بنر کوچیک هم زده رو در پشتی وانت به این مضمون: فلافل سعید
سعید یه جوونه تو سن و سال من.
 شاید بزرگتر شاید هم کوچیکتر.کلی شیشه نوشابه با جعبه های زرد رنگ قدیمی (که البته لیموناد با شیشه سبزرنگ هم توشون پیدا می شه)، یه دبه خیار شور، یه دبه سس خردل (از همون دبه های جای سرکه وردا) و یه جا نونی و البته دستگاه کارت خوانش محتویات انتهای وانت سعیده. 
یه گاز چهار پایه که اطرافشو برای در امون موندن از وزش باد 
    درد فراغ کم بود ، خون جگر اضافه کرد ، برای ما نه ها ،‌ کلا قانون طبیعته ،‌ تا که میبینی زندگی هنوز خوشگلی ها شو داره ، میزاره درت ، جلو پات ، که بفهمی هرچی قشنگه اما عدالت علوی ش مهم تره ، تا که والتز گوش میکنی لذت ببری ، میبینی پشت بندش صدا این خواننده مزخرف جدید ها از خونه همسایه ذوقت رو کور میکنه ، برا من نیست اینا ها ، ما اصلا به اخلاقمون والتز نمی خوره ، ما شجریان به زور گوش میدیم ، بابا ما اصلا از اون دسته ایم که صدای اذان رو هم به لطف مس
در رو باز کردم، سلام دادم و نشستم صندلی عقب، جواب سلام نشنیدم ولی متوجه شدم زیر لب جواب سلامم رو داد. پرسید دقیقا کجا میرم، گفتم: شما برید مسیر رو میگم، گفت: نه خانم حوصله دور زدن ندارم، خاطراتم با مهدیه و لبخند آوردنامون رو لب آدمای عصبی و ناراحتی که تو کوچه و خیابون میدیدیم تو ذهنم مرور شد. اینبار مظلوم تر گفت: خانم نمیگی کجا؟! جواب دادم: بلوک پنجاه و هفت. پیاده شدم و بدون اینکه توجه کنم به ردیف ها رسیدم پیش مهدیه. براش کلی حرف زدم، به تلافی همه
کلید رو که توی در چرخوندم خیلی سخت باز شد ... دو سه بار در و جلو و عقب کشیدم تا وا بده این دره لامذهب .. بقول اقاجون تبله کرده بود .. باید یکی رو میاوردم با اون دستگاها ک سرش گرد هست .. که صدای گوش خراش داره در طرفش رو صاف کنه .. پشت در پر شده بود از برگ های پاییزی .. برگ های بلوط خشک شده و برگ انجیری ۵ انگشتی .. انگار پشت درو گرفته بودن که نذارن کسی داخل بشه ..‌به هر زحمتی که شد درو باز کردم و چمدون رو از صندق عقب تاکسی برداشتم و رفتم داخل .. حیاط تاریک رود ..
من سه تا خواهرزاده دارم؛۶ساله و ۲ ساله و ۶ماهه که ۶ساله و ۶ ماهه برادرن و ۲ ساله پسر خاله اشون.
تو منطقه ی ما پیشوندهای خاله و دایی و... به صورت پسوند میاد.
۶ساله منو سعیده خاله صدا میکنه.
۲ ساله میخواست بگه سعیده خاله بلد نبود، یه بار شنید سعیده حاجی ( که همسایمونه) فک کرد به من میگن برا همین سعیده حاجی صدام میکنه.
حالا یکم از ماجراهامون بگم:
چند روز خواهرم به ج (۶ساله) میگه تنبیهت اینه بری تو اتاقت از تختت پایین نیای تا صبح.
ج میگه اگه من تنبیه بشم
معین میگه روی صفحه ی گوشیم یه خط سبز افتاده و الاناست که سکته کنممیگم یه اسکرین بده ببینممیگه"مریم تواسکرین دیده نمیشه!"بینید من با اینا چه کردم که شوخی‌مم جدی میگیرنهیشکی نمیخواد باورکنه، نه یکی بلکه دو تا اردو بردن من رو به عنوان نخبه :)))))*چیزی که‌ من میگم:بابا میشه یه ساعت ماشین دست من باشه؟چیزی که بابام میشنوه:بابا میشه یه دست و دوپات رو قرض بدی تا برم چرخشون کنم و کتلت درست کنم؟
چیزی که مامانم میشنوه:
بابا میشه ماشین رو بدی تا برم چند نف
چند روز آخر ماه رمضان رو مسافرت بودیم. یکی از مراکز مهم گردشگری تنسی رشته کوه های اسموکی (Smoky) هست که بسیار سرسبز و زیبا هستن اما بیشتر تپه های بهم پیوسته ان تا قله های سنگی سر به فلک کشیده؛ کوه هایی سرتاسر پوشیده از درخت. به این علت بهشون می گن اسموکی که صبح های زود و نزدیک غروب، کوه ها و دره ها از یه مه رقیق که تا کیلومترها قابل دیدنه، پر می شن. از وقتی اومده بودیم آمریکا، آرزوم بود که بریم این کوه ها رو ببینیم. تقریبا سه تا چهار ساعت با ما فاصله
98 جان کوله بارت را بستی ؟ چیزی را فراموش نکرده باشی ! مثلا خاطره ای ، دردی ، غمی! غم این روزها! حواست باشد همه را برداری ، درِ چمدانت را محکم ببندی! 98 جان بودنت کافی است وقتت تمام شده! دلمان پوسید از این همه غم ...پس معطل نکن پستت را تحویل بده که 99 پشتِ در است!کاش انقدر قدرتمند و زورگو نبودی که غم هایت را تحویل 99 بدهی و بروی!
اما حالا که زمستان درحال رفتن است بیا موهایش را شانه کنیم..سردی دستهایش را بسپاریم به دل های گرم مان ، بیا قطره های بارانش را به
چند سالی هست که با یکی از شرکت های دیگه ، بعضی پروژه هامو به صورت شراکتی کار می کنیم .
اون شرکتی که میگم حدودا سابقه کاری بیست ساله داره و چند تا مدیرعامل به خودش دیده . اوضاع از وقتی به هم ریخت که مدیران جدیدی که اومدن روی کار ، نه سابقه ی کار مهندسی داشتن و نه سابقه ی مدیریت درست حسابی .
هر وقت سر می زدم به اون شرکت ، با کارمندا و کارگراش صحبت می کردم ، همه داشتن از همدیگه گله و شکایت می کردند . که مثلا فلانی کارش کمتر از منه ، ولی حقوقش بیشتره . فل
سامان جلیلی طرفدار
دانلود آهنگ جدید سامان جلیلی به نام طرفدار
Saman Jalili - Tarafdar
ترانه : مرتضی مسعودی ؛ موزیک : سامان جلیلی ؛ تنظیم : میثم اکبری
+ متن ترانه طرفدار از سامان جلیلی

یکی یدونه خاصیا تو / هرچی میخوامو داریا

ببین رسیده به لب جونم / اگه میشه با ما راه بیا

 متن ترانه سامان جلیلی به نام طرفدار
یکی یدونه خاصیا تو
هرچی میخوامو داریا
ببین رسیده به لب جونم
اگه میشه با ما راه بیا
تو که نفسی هوامیا آره میدونی چشامیا
تورو میبینه میریزه این
از لحاظ روحی داغون ترینم و عجیب تر این که همه رو گذاشتم پشت یک پوسته اهنی و نشستم با بچه ها بازی کردم  و خودم رو شاد جلوه دادم....‌می خوام چی رو به کی ثابت کنم ؟؟ مقاوم بودنم رو ؟؟ نه اصلا و ابدا ....فقط می دونم تو أین رینگ لعنتی نباید باخت ، این راند و این رینگ نه ، هر وقت دیگه شد شد ولی الان نه ....به طور وحشتناک و بی سابقه ای دست و پام تقریبا رو به انجماد هستن ، طوری‌ که همه نگران شدن...و حواس پرتیم به قدری شدید شده که امروز بهم گفتن مبهم وضعیتت خرابه
هر روز صبح ک بیدار میشم 
اولش ارامشه محضه ادم کیف میکنههههه و ی هوای خنک دلنشین و همه ی اینا حاصل پنجره ی بزرگ و باز اتاق جانمه ک بیشتر ازهر جایی دوستش دارم ...
یکم که میگذره تقریبا میشه کمی حس کرد ک میخواد روشن بشه 
کمی بعد حول و هوش ساعتای ۵ و ۱۰ دقیقه هر روز یک دوچرخه رد میشه که جیر جیر صدا میده اوایل برام یجوری بود ولی الان اگه هر روز صداشو نشنوم انگار نگرانش میشم با لباسش فهمیدم ک یکی از کارکنان شهرداریه و چند وقت پیش اتفاقی دیدم ک داشت چمن ه
ا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَیْمَانَ فَکَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاکِینَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ ذَلِکَ کَفَّارَةُ أَیْمَانِکُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَیْمَانَکُمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُر
می خوام این چند پست ِ پیش ِ رو  رو  درباره ی یه موضوع که در ادامه توضیحش می دم، بنویسم.شما با پدرتون چقدر حرف می زنید؟ من خیلی کم.البته نسبت به بقیه خواهرام؛ خیلی زیاد.بابای من خیلی کم حرفه. من نمی دونم درد دلاشو به کی میگه؟ کلا چطور این حجم از حرف رو تو خودش می ریزه. با اینکه خیلی از آدما پیشنهاد دوستی و رفت و آمد بهش میدن ولی از رفت و آمد بیش از حد خوشش نمیاد و کلا کل خانواده امون به جز من :/ اهل دوست و رفیق و این چیزا نیستن.(من هی میگم بچه سر راهیم(

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها