دل ها شده دوباره پریشانِ مادرتآقا بیا به مجلسِ ما جانِ مادرتروزی فاطمیه ی ما را زیاد کندست شماست سفره ی احسان مادرتدر فاطمیه بیعت خود تازه می کنیمتا که شویم باز مسلمان مادرتتصدیق می کنیم که تطهیرمان کنیشاید شویم سائل و مهمان مادرتوقتی برای آمدنت کم گذاشتیمگشتیم شیعیانِ پشیمان مادرتاِی مردِ انتقام کتک خورده ها ببینافتاده ایست پشتِ در خانه مادرتآبادتر شدند حرم های اهل بیتغیر از مزار خاکیِ پنهان مادرتجواد حیدری
دختر عزیزم! مادرت با کمبودِ ترشحِ دوپامین و سروتونین در مغزش مواجه است و زندگی برایش بیش از پیش سخت شده. ساعت 9:30 شب تصمیم گرفتم که ورزش کنم. حالا کمی بهترم. مادرت با پلیکیستیک تخمدان هم دست و پنجه نرم میکند. اضطراب و افسردگی تاثیر مستقیم روی تخمدانهای زن دارد و افتادهام درون یک چرخهی باطل. با تمام اینها مادرت به آینده امیدوار است.
شب به خیر فرفریِ قشنگم.
مادر را باید قاب کنی و در امنترین کنج دلت روی طاقچه بگذاری
مادر اگر فقط مادرت باشد که جای خود، وای به روزی که همه کس ات مادرت باشد
وای به روزی که مادرت مادرش را از دست داده باشد و تو بخواهی برایش مادری کنی
وای به روزی که رفیق و همدم و یار روزهای سختت شود
اونوقت باید توی حساب زندگیت پساندازش کنی چون حضورش بدجوری پررنگه و اگر یه خار به پاس فرو بره میخوای دنیا نباشه
امیدوارم به پای هیچ مادری حتی خار هم نره
سلامتی همه مادرها که موجودات عجی
صبح باشه، شنبه باشه، اولای ماه باشه، مِه باشه، تاریک باشه، سرد باشه، بیدار شدن سخت باشه، بخوای بری سرکار، مادرت منعت کنه ماشین ببری. ولی ببری. جاده لغزنده باشه، سُر باشه، ترمز کنی، نگیره. پشت چراغ قرمز باشی. بزنی به ماشینِ سمندِ جلویی. اون طوریش نشه. ماشینِ مادرت، جلوپنجرهش کنده بشه، رادیاتورش سوراخ بشه. ازش دود بلند شه. بترسی. بوی بد راه بیوفته. برسی سرکار. از اونجایی که همیشه خبرای بد رو، به بدترین شیوهی ممکن میگی، امیدوار باشی مادرت این
پدربزرگمان فالی زده بود و گفته بود تو ی در راه پسرکی هستی که روزگارمان را عوض میکند اما نه فدایت شوم. سونوگرافی مادرت دقیقتر بود و خبر آمدن دخترکی را که همیشه منتظرش بودم به جهان داد
نامت ارغوان است. و من تنها خالهی تو هستم. این روزها برایت لوازم زندگی بشری را آماده میکنیم . لباس و کفش و کلاه و تخت و اسباببازی و این چیزهایت را فراهم میکنیم که چهار ماه دیگر به دنیا بیایی و عزیز دل همهی ما بشوی.
از آن چند سلول انگشتشمار به مرحله
مامانم وقتی گشنه می مونم، رو کاناپه می خوابم، از زور میگرن چنگ می زنم به رویه ی بالشت و خیلی وقت های دیگه بهم میگه :" رود بی دا"*
تو کتابخونه ی دانشگاه دو تا صندلی رو چفت کردم کنار هم، خوابیدم. مامانم اومد بالای سرم گفت:" رود"
از خواب پریدم و به اندازه نه ماه کامل و ششصد کیلومتر دلگیری ام رو ریختم لابه لای کتاب شعر قرن بیست آمریکا!
*فرزند بی مادر
پ.ن: هیچی :)
مامانم وقتی گشنه می مونم، رو کاناپه می خوابم، از زور میگرن چنگ می زنم به رویه ی بالشت و خیلی وقت های دیگه بهم میگه :" رود بی دا"*
تو کتابخونه ی دانشگاه دو تا صندلی رو چفت کردم کنار هم، خوابیدم. مامانم اومد بالای سرم گفت:" رود"
از خواب پریدم و به اندازه نه ماه کامل و ششصد کیلومتر دلگیری ام رو ریختم لابه لای کتاب شعر قرن بیست آمریکا!
*فرزند بی مادر
پ.ن: هیچی :)
ساعت خواب و بیداریات از عالی به افتضاح تغییر کرده جانکم. تا چهار صبح لگد میزنی به شکم مادرت و چهار صبح به بعد میخوابی تا دمدمای ظهر. خوابیدنت هم عجیب و غریب است . خودت را ول میکنی جلوی شکم مادرت و یکهو شکمش دوبرابر میشود. میفهمیم که ارغوان خوابیده است.
جواب سلام خاله را نمیدهی. جواب احوالپرسی خاله را هم نمیدهی. اما وقتی وحشی خطابت میکنم، تکان میخوری و سرت را میچرخانی . این را مادرت میفهمد و برای ما تعریف میکند.
جان دل خاله روز
چرک مرده شدن یه اصطلاحیه که برای لباس ها یا به طور کلی پارچه ها به کار میره وقتی که از یه لکه ای که روی یه پارچه ست مدت زیادی بگذره و اون لکه به بافت پارچه بشینه پاک کردنش سخت تر میشه .
حالا شما قلب و روح بشر رودر نظر بگیر روزانه چقدر این اتفاق براش میافته؟ هرکدوم ما چقدر زخم های قدیمی روحمون چرک مرده شدن؟
خلاصه که روحتون چرک مرده نشه عزیزانم لباس فدای سرتون .
هرچی مشکل داریم بعلت موبایل مرده شوربرده داریم.این نظرجامعه شناسان درخصوص طلاق عاطفی افرادبود.
موبایل مرده شوربرده باعث نه گفتن پسرهابه دخترهاوبالعکس بود.بشکل کامل حیابواسطه موبایل مرده شوربرده ازبین میرفت.
حتی پول هم تلف میشد.
مرده زنگ میزنه خونه، میگه عزیزم من بعداز ظهر با دوستم میام خونه…زنش میگه
خونه ریختوپاشه مرده: میدونمزنه: ظرفا کثیفهمرده: میدونم زنه: توى یخچال هم هیچی نداریم …مرده: میدونم !!!زنه: تو ک همه رو میدونی پس چرا دعوتش کردی؟
آخه هوس زن گرفتن کرده، گفتم،بیاد وضعیتمو ببینه شاید پشیمون شه ….!?
کتمان کردی
حتی کلمه ای از رابطمون، به مادرت نگفتی
من هم چیزی نگفتم و نمیگم
همین شده که مادرت نمیفهمه من چی میگم :)بعضی وقتااینقدر آدم کتمان میکنهکه کم کم باورش میشه اصل قضیه چیز دیگستدر حالی که حاضر نیست برگرده به عقب و ببینه چه چیزی رخ داده.تو باورکردیباورکردی که با من هیچکار نکردیباورکردی که تو هیچ تقصیری نداریو من . . .و من در همه حال سعی میکنمشاکر خدا باشم ...
سلام نرگسم!
سلام عزیزتر از جانم!
امشب تو پیش من نیستی. مادرت دوست داشت برود خانه ی مادربزرگ من و یک روزی را آنجا با عمه های من سر کند. دوره ی نامزدی بعد از اینکه مادرت را آورده بودم اهواز و چند روزی را اینجا گذراند، برگشتیم اردبیل و یک بار به دایی اش گفتم: این دختر شما به پدر من می گوید: پدرجون! و به مادرم: مادرجون، این مشکلی ندارد اما اینکه به عمه های من بگوید: عمه جون، این را کجای دلم بگذارم؟ دایی مادرت و مادربزرگت و مادربزرگ مادرت که همگی آنجا ب
من آخر هفته ها رو دوست دارم چون تو، این روزا پیش مادرتی و خوشحالی. من تمام طول هفته برای آخر هفته لحظه شماری می کنم چون تو بی صبرانه منتظر رسیدن این روزی. بعد از آشنایی ما بهترین روز هفته در نظرم، از یکشنبه به پنجشنبه تغییر کرد چون روزی بود که تو بدون استثنا هر هفته منو دعوت می کردی خونتون. من، تو و مادرت. فقط خودمون سه تا. خونه ی مادرت تو خوشحال بودی. می خندیدی. لبخند یک لحظه هم از صورتت پاک نمی شد. تو مادرتو بی هوا بغل می کردی. هی بهش می گفتی که دل
چند مرده حلاجی؟
ریشه این ضرب المثل برمیگردد به ماجرای حسین بن منصور حلاج که بخاطر عقایدش دو دستان او ،سپس چشمان و بعد زبان و سرش را بریدند و در آخر هم به آتش کشیدند.
امروزه وقتی از پایداری و استقامت کسی سخن می گویند گفته می شود، چند مرده حلاجی؟یعنی ببینیم تاب و توان تو چقدر است؟
فکر کنم برای حالم باید دو دقیقه سکوت کنم
برای حال و احوالی که مرده
دل مرده
اعصاب مرده
زندگی مرده
انگیزه ی مرده
همه چیز مرده
دیگه در من چه چیزی وجود داره برای زندگی؟
کاش همون سیزده سالگی که خونریزی کردم مرده بودم
کاش هیچ وقت به زندگی برنمی گشتم
مامان امروز می گفت هر دری رو که زیاد بکوبی آخرش باز میشه
لابد نذر و نیازهای همون سیزده سالگی من که زنده بمونم مثال خوبیه!
زنده موندم اما چه کیفیتی؟
هیچ کیفیتی
هیچ!
الانم در خونه ی خدا رو ب
دخترک قشنگ من..
این روزها تنها دلخوشی ام شده ای..
بعد از خدا..
تنها کسی که از عمق جان، حالم را خوب می کند.
تو تنها دلیلم برای مقاومت و تلاش هستی..
تو تنها کسی هستی که به زندگی امیدوارم می کند..
اگر نبودی مادرت این روزها را تحمل نمی کرد..
اگر نبودی مادرت آنقدر وقت اضافه داشت تا فکرهای بد مدام در سرش رژه بروند..
تو هستی تا من غم هایم را فراموش کنم!
تا با شیرین کاری هایت لبخند بر لبم بنشانی..
حتی اگر انتهای این لبخند، بغضی فروخورده باشد..
این روزها هم میگذ
زمانی که دیگر خونی به دندان نمی رسد، مرگ به سراغ آن می آید. پوسیدگی و آسیب دیدگی دندان هر دو می توانند می توانند موجب مرگ دندان شوند.دندان از سه لایه مینا، عاج و مغز تشکیل شده است. مغز دندان حاوی رگ های خونی و اعصاب است. اعصاب مرده یا در حال مرگ در مغز دندان می توانند به شکل گیری یک دندان مرده منجر شوند. همچنین، یک دندان مرده دیگر هیچ خونی دریافت نمی کند.یک عصب مرده در دندان گاهی اوقات به عنوان یک مغز دندان نکروتیک یا دندان بدون مغز نیز شناخته می
من یک سره مردهام. مرا ببوسند یا بمیرانند. من مردهام.
انگشتان و تن و ذهنم را میکِشم که چیزی بنویسم. میان زمان و مکان کش میآیم. مردی میآید و مرا میبوسد، باران میبارد، کسانی دستانم را اطرافشان میکشند و گریه میکنند، حرف میزنم، گوش میدهم، اما لامسهی من از کار افتادهست. میان کش آمدن مُردهام و نعشِ من مرا میکشاند. و کش میآیم. این حالتی ست که جسمی مرده هنوز موها و ناخنهایش رشد میکند. بوها از بین رفتهاند. صداها از بین ر
آبدارچی شرکت خانم کاف اومد توی اتاق ما میگه مدیونید مرده ام نیاید توی مراسم و گریه نکنید ؟ اما من اگه مرده ام کسی مراسم م نمیاد یعنی کسی رو ندارم ، ولی اگر دوست ندارم وقتی مرده ام کسی گریه نکنه شاد باشند من تمامم عمرم درد کشیده ام اما خوب حالا که مرده ام دیگه درد ی نمیکشم و راحت شدم از درد کشیده ام برای اولین بار بدون درد راحت خوابیده ام و بدون درد توی این دنیام ... اگه کسی اومد میخوام خوشحال باشند و شادی کنند اصلا مرحوم ( من ) فحش گذاشته هرکی گر
خبرها را چرخی زدم و امار مرگ این چند روز اخیر را دیدم، دوباره یادم آمد که چقدر مرگ نزدیک است و ترسناک. ترسناک از این جهت که وقتی اصلا فکرش را نمیکنی به سراغت می آید. وقتی خیال می کنی شب برمیگردی و بچه ات را بغل می کنی، عزیزانت را میبینی و شاید بالاخره یکی از آن هزارتا دوستت دارمی که توی قلبت جمع شده را به زبان بیاوری، به مادرت زنگ میزنی که نگران نباشد و بعد تق، یک گلوله از نمی دانم کجا می آید و دوستت دارم هایت را همان جا توی قلبت دفن میکند. بچه ات
این اولین بار نیست که برایت نامه مینویسم.و اخرین بار هم نخواهد بود.تو فعلا"سلمی" ی منی، اما خب شاید اسمت سلمی نشود و حتی شاید هیچوقت نباشی! و خب ترجیح من این است که به این "حتی" فکر هم نکنم!
آمدم تند تند از این روزهای مادرت بنویسم و بروم.
این روزها مادرت خیلی شلوغ است.در عین حال که میداند از ذره ای کوچک تر است ، اما خود را مرکز ثقل جهان میداند! تمام قوایش را روی کارهایش-که ترجیح میدهد به تفصیل نگوید- گذاشته و هرچند این را به شوخی میگوید که "من در حا
مطمئن شدم بودن کنار تو من خوشبخت که نمی کرد هیچ خیلی چیزها مقل سلامتی و
جوانی ام رو هم به پات هدر میدادم....این روزها مدام فکر میکردم به مادرت
پیام بدهم و برسم بگم چه حسی دارم و خوشحالم این کابوس تمام شد و در حین
حال بگم هرگز نمی بخشم بابت بهم اندازی و ظلم اش.مادرت یک شیطان مجسم بود
اون دقیقن همین میخواست که من جلوی تو خراب کنه در حالیکه میتوانست طبق
پیشنهاد خودم اجازه بده اگر ناراضی هست از ازدواج مان همه چیز به خوبی و
خوشی خودمان تمام کنیم ول
زامبی ها
مرده متحرک یا زامبی (در زبانهای اروپایی: zombie) به جسدهای متحرکی گفته میشود که روح ندارند. مردههای متحرک امروزه در فیلمهای ترسناک غربی زیاد دیده میشوند.
داستان مردههای متحرک از وودو یعنی جادو باوری آفریقاییتباران دریای کارائیب سرچشمه میگیرد.
بر پایهٔ داستانها، مردههای متحرک با گاز گرفتن و وارد کردن بزاق خود به بدن قربانیانشان آنها را همانند خود به یک مرده متحرک تبدیل میکنند. در نتیجه، در فیلمها تعداد زامبیها
تعبیر خواب مرده دوباره بمیرد
تعبیر خواب » tabire khab » تعبیر خواب اگر مرده دوباره بمیرد
شاید برای ما پیش بیاد که خواب ببینیم مرده دوباره می میمیرید و این سوال در ذهن ما نقش ببندد که تعبیر خواب مرده دوباره بمیرد چیست؟
پیش از این تعبیر خواب هدیه گرفتن از مرده / تعبیر خواب مرده/ تعبیر خواب غذا دادن به مرده / تعبیر خواب نان دادن به مرده بررسی شد حالا برویم سراغ تعبیر خواب مرده دوباره بمیرد.
تعبیر خواب اگر مرده دوباره بمیرد
تعبیر خواب مرده دو
بدترین نفرین این است که به آدم بگویند: « مرده شور ببردت »
نه چون آرزوی مرگ میکند، که چنین چیزی نه بد است و نه آرزو کردن میخواهد! مسیر همه ماست. بلکه چون مردنی ساده را آرزو میکند. من دوست ندارم کارم به مرده شور بکشد. مرگی به درد میخورد که جسد آدم قابل شستن نباشد.
مرگ روی تخت خواب را که میلیاردها انسان بلدند. کاش آدم میتوانست جوری زندگی کند که دست کم یک آدم ظالم دیگر به خونش تشنه باشند.
پی نوشت: میدانم این متن کمی شعار زده است. بیشتر حسرت ا
تعبیر خواب مرده دوباره بمیرد
تعبیر خواب » tabire khab » تعبیر خواب اگر مرده دوباره بمیرد
شاید برای ما پیش بیاد که خواب ببینیم مرده دوباره می میمیرید و این سوال در ذهن ما نقش ببندد که تعبیر خواب مرده دوباره بمیرد چیست؟
پیش از این تعبیر خواب هدیه گرفتن از مرده / تعبیر خواب مرده/ تعبیر خواب غذا دادن به مرده / تعبیر خواب نان دادن به مرده بررسی شد حالا برویم سراغ تعبیر خواب مرده دوباره بمیرد.
تعبیر خواب اگر مرده دوباره بمیرد
تعبیر خواب مرده
کوچه ها باریکن دکونا بستس
خونه ها تاریکن طاقا شکستس
از صدا افتاده تار و کمونچه
مرده می برن کوچه به کوچه
نگا کن مرده ها به مرده نمیرن
حتی به شمع جون سپرده نمیرن
شکل فانوسی اند که اگر خاموش شه
واسه نفت نیست هنو یه عالم نفت توشه
جماعت من دیگه حوصله ندارم
به خوب ، امید و از بد گله نداره
گرچه از دیگرون فاصله ندارم
کاری با کار این قافله ندارم
دانلود
مرا صدا بزن، فرزندم. منم پدرت. بیا و لحظه ای در کنار این فرسوده، اوقاتی را طی کن. بیا و لختی در آغوش پدرت، محبت را تصور کن. ناراحت نباش نمی خواهم هم سان پدران نصیحتت کنم اما در جیبم شکلات های خوشمزه ای دارم. می خواهم بگویم چقدر دوستت دارم. بیا، فرزندم. نمی خواهم بخاطر اشتباهاتت تنبیه ات کنم. می خواهم با همدیگر درستشون کنیم. می خواهی از این روزها برایت بگویم؟! مادرت را یافته ام، همدیگر را دوست داریم. از او دور هستم ولی او از من مراقبت می کند و می گو
داشتم فکر میکردم یکی از بزرگترین بدبختی های اجتماعی ما بازیگران زنمون هستن نوعا بی مغز بی حیا و نخود هر آش
بعد فکر کردم چرا صدا و سیما چهارتا بازیگر خوب انقلابی تربیت نمیکنه که محتاج این افریته ها نباشه،بعد دیدم کمتر زن با حیا و درست حسابی ای حاضره بازیگر بشه!والاع
البته بازیگر زن خوب هم داریم ،کلی عرض کردم
*مرده شور اشاره به داستان مرده شوری که اینهمه مرده میشست و دریغ از تذکر و باد مرگ،بازیگرا هم از این جهت که اینهمه دیالوگ اخلاقی میگن و..
تنها زندگی کردن همهاش حسن است، یک سری بدیهای کوچک دارد و یک بدی بزرگ. بدیهای کوچکش را بگذارید رازی بماند میان من و همهی کسانی که تجربهی تنها زندگی کردن را دارند اما بدی بزرگش این است که ناگهان بعد از چند سال به خودت میآیی و میبینی دیگر نمیتوانی تنها زندگی نکنی.
میبینی حتا وقتی جایی هستی که دارد به تو خوش میگذرد، چشمت مدام به ساعت است که کی تمام میشود و کی میتوانی برگردی به خانهی خلوتت و انزوایت و تنهاییات. میبینی بیشتر
به روی نیزه ها سر تو بی بدنفدای غربتت غریب بی کفننفس نفس زدی به یاد مادرتکسی پیشت نبود دمای آخرت
به روی نیزه ها سر تو بی بدنفدای غربتت غریب بی کفننفس نفس زدی به یاد مادرتکسی پیشت نبود دمای آخرتبرگرفته شده از arrahimi.blog.ir
به روی نیزه ها سر تو بی بدنفدای غربتت غریب بی کفننفس نفس زدی به یاد مادرتکسی پیشت نبود دمای آخرتبرگرفته شده از arrahimi.blog.ir
امام صادق ع فرمود مردی خدمت پیغمبر ص امد عرض کرد بکه احسان کنم فرمود به مادرت گفت سپس بکه فرمود بمادرت عرض کرد سپس بکه فرمود بمادرت عرضکرد سپس بکه فرمود بپدرت 10 و فرمود مردی خدمت رسولخدا ص امد و عرضکرد یا رسول الله منن بجهاد علاقه دارم و نسبت ان با نشاطم پیغمبرص فرمود پس در راه خدا جهاد کن گه اگر کشته شوی نزد خدا زنده خواهی بود وروزی شوی و اگر بمیری پاداشت بعهده خداباشد و اگر ازمیدان جنگ باز گردی از گناهان پاک شوی مانند روزیکه.
دیشب که رسیده ام خونه شام و بعد خواب تا ساعت 6 صبح هرچی فکر میکنم به این سوال دکتر رفسنجانی که من چی کار میتونم کنم ؟ و چه کارهای از دستم برمیاد ؟ هیچ چیزی به ذهنم نمیرسه !!!! اون شب که حرف زده این کلی به ذهنم چیز رسید و گفت اره همینه ولی خوب الان هیچ انگار مرده ای بیش نیستم
الإمام الصّادق علیه السلام :جاءَ رجُلٌ إلَى النَّبیِّ صلى الله علیه و آله فقالَ : یا رسولَ اللّه ِ ، مَن أبَرُّ ؟ قالَ : اُمَّکَ ، قالَ : ثُمّ مَن ؟ قالَ : اُمَّکَ ، قالَ : ثُمَّ مَن ؟ قالَ : اُمَّکَ ، قالَ : ثُمّ مَن ؟ قالَ : أباکَ .
امام صادق علیه السلام : مردى خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله آمد و گفت: اى پیامبر خدا! به چه کسى نیکى کنم؟ فرمود: «به مادرت». گفت: سپس به چه کسى؟ فرمود: «به مادرت». گفت: بعد از او به چه کسى؟ فرمود: «به مادرت». گفت: سپ
درد حجران دلم میکشد و زنده نگه میدارد
خدا مرده تنی را ز مرده دلی به میدارد
حضرت عشق بگفتا گر دیوانه شوی
تورا از همه عالم نگه میدارد
صد حیف اگر قلب مرا مرده فکندند ولی
عاشقان را به ابد زنده نگه میدارد
ای عشق بسوزان که نیرزد دیگر
او دم بی عشق را گنه میدارد
ظلام،گر همه عمر بماند بی عشق
میخانه عشق را خانه نگه میدارد
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
یا صاحب الزمان،یا فارس الحجاز،یاقائم آل محمد ص ،خودت نزد مادرت زهرا شهادت بده
که علما گفتند ده جلد کتاب الغدیر علامه الغدیر که با استناد به کتب اهل سقیفه غصب ولایت مولایمان امیرالمومنین علی علیه الاف السلام را اثبات میکرد و آلوده بودن دست عمر و ابابکر و مغیره و غنفض به خون فاطمه را در حکومتی که ادعای شیعه بودن دارد مفقود میشود.
خودت درین شب قدر که سحر طبق آیات قرآن ( سلام هی حتی مطلع
بغضهای نگفتهای دارد
همهشان بابت همین شهر است
هی صدا، صدا و بعد سکوت
آدمک باز با خودش قهر است
در میانِ راه نرفتهاش مرده است
این طرف، پشت گورهای سپید
چشم گرداند برای پریدنی از نو
سرخوش از درد، و باز هم نپرید
گشت دنبالِ دلیلی از بودن
در قیاسِ «خودش» و «تو» و «شما»
از میان موج خون صدا آمد:
ما همه مُردهایم، تو زود نیا!
گیر و دار جهان پر از باد است
در هیاهوی این تن مرده
چشمهاش سالهاست بسته شدند
آدمک باز هم رکب خورده.
-ف.میم.
سنگ فیروزه مرده
سنگ فیروزه از با ارزش ترین سنگ های معدنی در جهان است. بقایای به جا مانده از حفاری ها نشان می دهد که بشر از دوران باستان تا به امروز به قدرت درمانی این سنگ شفابخش پی برده است. سنگ فیروزه از کانی های زنده با خواص درمانی است. ارزش مادی و نیروی درمانی این سنگ تا زمانی که هنوز فیروزه زنده است، حفظ می شود. سنگ فیروزه مرده دیگر سنگ قدرت نیست و از نظر مادی نیز دچار افت قیمت زیادی می شود. برای اینکه این سنگ فوق العاده زیبایی و نیروی خود را
بین مزارِ رفتگان راه می رفتیم دختر خالم نشست
شروع کرد به فاتحه خوندن
ما هم فاتحه ای خوندیم
چشمم افتاد به اسم فوت شده
گفتم :مَلوس !
دختر خالم شروع کرد به خندیدن.بعد که خندیدنش تموم شد
گفت من وقتی بچه بودم خیلی حرف میزدم (پر چونه تر از من کسی نبود ) یه روز از بابام پرسیدم
اسم پدرت چی بود(پدر و مادر شوهر خالم خیلی زود فوت کرده بودن )
گفت :....
بعد گفتم :اسم مادرت چی بوده :گفت :مَلوس
منم گفتم :ملوس هم شد اسم!!! .ملوس اسم گربه ست
چرا اسم گربه برای ماد
در این روزگاری که زمان بی برکت شده و عمر به چشم برهم زدنی می گذرد، اگر در شهرهای بزرگ زندگی می کنید و هر روز بخشی از عمر گرانمایه را در ترافیک هستید، با گوش دادن به «پادکست»، لحظه های مرده ی خودتان را زنده کنید، شکر خدا این قدر پادکست ها موضوعات متنوعی دارند که یقینا موضوعی باب طبع شما پیدا خواهد شد.
نیل مُرد،
تو نمیر!
نیل بخاطر انتظارات فراتر از توانش مُرد
تو بخاطر توان فراتر از انتظاراتت نمیر...
نیل نتوانست پدرش را نزید!
نیل انتخاب کرد پدرش را.... بزید؟!
نه! هیچکدام را نزیست..
تو خودت را بزی...
تو باش!
خودت باش
نمیتوانی بقیه را زندگی کنی!!
ولی خودت را زیستن را
بخاطر سختی شرایطت،
بخاطر انتظارات زیاد،
حتی بخاطر پدر و مادرت
فراموش نکن
خودت را زیر پایت نگذار....
وقتی اصیل شدی،
همه متوجه خواهند شد
که هیچچیز ارزش میرایی تو را نداشت....
حتی خودشان!
به تصور بیا , تویی که به دل نقش می کشم همه شب را خیال خوش ز تو آ غوش می کشم در هراسم که فاتحش زند آتش به پایتخت از تو در جانم آتشی ست که چنین شعله می کشم با سرابی که تشنه ام به جنونم کشانده ای چه خوشم من که بی توام که غمت دوش می کشم در رهایی مرا بخواه که خودم بند می شوم تو نباشی به سادگی ز خودم دست می کشم بی تو شاید که مرده ام زنده ای مثل مرده هام بین این مرگ و زندگی نفسی سرد می کشم تو بلایی به جان من به خیالی که از تو ماند و به
فریاد را شکایته
نهایت بی عاطفه
زقلب شعله می زند
زخنجری ز سینه ام
مرا که مرد زخمی ام
مرا که خود مرده ام
تبر بزن به ریشه ام
خراب کن تو خانه ام
سکوت می کنم به تو عذاب من جواب کن
بسوز تو چراغ من بگیر این تو جان من
مرا که مرد زخمی ام
مرا که خود مرده ام
تبر بزن به ریشه ام
فریاد را شکایته
نهایت بی عاطفه
زقلب شعله می زند
زخنجری ز سینه ام
مرا که مرد زخمی ام
مرا که خود مرده ام
تبر بزن به ریشه ام
خراب کن تو خانه ام
سکوت می کنم به تو عذاب من جواب کن
بسوز تو چراغ من بگیر این تو جان من
مرا که مرد زخمی ام
مرا که خود مرده ام
تبر بزن به ریشه ام
هرچقدر برایت بنویسم باز هم انکارم خواهی کرد اما زیباتر از آن چشم های سیاهات، نگاه نافذت بود که هزار یادگاری بر قلب آدمی می گذارد و رویاهای مادر مرده را در آدمی زنده می کند و کابوس نبض از یاد برده را در آدمی به جریان می اندازد و با هر بار وقوعش هزاربارهتر شوق زندگی و تحمل تمام ناملایمات را در آدمی ممکن میسازد و می دانی چیست؟ در نگاه تو مردان زیادی مردهاند...
سکوت گنگ:
سکوت ام را ببین
پر است
از ناگفته های نگفته!
پرنده ی دلتنگ:
پرنده ی پر بسته ام
دلتنگ بام تو،
که بر چینم از آن
دانه های عشق را.
شمردن:
بی نهایت
دوست دارم
اما دریغ
که شمردن بلد نیستی!
مرگ کلمات:
میمیرند غریبانه
کلمات ام
در شعر نبودنت.
عشق مرده:
برای عشقی
که در قلب من مرده است
کسی هست
شمعی روشن کند؟
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
در این روزگاری که زمان بی برکت شده و عمر به چشم برهم زدنی می گذرد، اگر در شهرهای بزرگ زندگی می کنید و هر روز بخشی از عمر گرانمایه را در ترافیک هستید، با گوش دادن به «پادکست»، لحظه های مرده ی خودتان را زنده کنید، شکر خدا این قدر پادکست ها موضوعات متنوعی دارند که یقینا موضوعی باب طبع شما پیدا خواهد شد.
شما چه پیشنهادی برای مدیریت بهینه زمان دارید؟
فصل 5
احساس خفگی می کردم. نفسم در نمی آمد. دهنم را باز کردم که جاش را صدا کنم، ولی صدایی بیرون نیامد. جاش؟ کجا بود؟ به ردیف های قبر نگاه کردم، ولی نور چراغش را ندیدم. ری خودش را از زمین بالا کشید و تو هوا شناور شد. بالای سر من معلق ماند و یک جوری راه نفسم را بست، جلو چشمم را گرفت، خفه ام کرد. با خودم فکر کردم، من مرده ام. مرده. حالا من هم مرده ام. یکدفعه وسط تاریکی، نوری درخشید. نور به صورت ری افتاد، نور سفید و قوی هالوژن. جاش با صدای عصبی و زیری پرسید:
Ashvan
Bekhand
#Ashvan
اگه دلت گرفته
اگه که ناامیدی
اگه تو اوج سختی
بازم ادامه میدی
اگه دلشوره داری
نمیخوابی انقدر که بیقراری
نباید ناامید باشی
چون تو خدارو داری
تو برو زیر بارون
نگاه به این و اون نکن و
دستتو بگیر رو به روی آسمون
بخند چشاتو ببند
برو پیش مادرت
فکر کن این باره آخره
بگو که دوسش داری
همیشه تا آخرش
خندید توام بخند
کمک کن به کسی که محتاجه به نون شب
حاضره بده واسه بچش حتی جونشم
زیر نور شمع
تو آغوش هم
اگه خندیدن تو هم بخند
تو برو
دختر که باشی;
درسته که همیشه
دلت
به وجودِ یه مرد قرصه!
که اگه نباشه;
تصمیم های زندگیت با شک و شبهه پیش میره!
پدرکه نباشه
نگهبون که نباشه
یابهتربگم دلت که قرص نباشه
ممکنه اشتباه بری راهو;درست!
پدرکه نباشه امنیتِ خونه نیست;درست!
ولی همیشه خدا یه روزی یه جایی
یه مرد جاش برات جایگزین میکنه
که باز دلت قرص بمونه!
که اون مرد میتونه برادرت باشه
یا حتی همسرت!
ولی مادر که نباشه
هیچکس نیست که براش ناز کنی
و برات فدا بشه...
مادر که نباشه
هیچکس نیست که براش
امروز در خیالاتم دور میزگردی با دوستانم نشسته بودم. و در آن میز ِ گرد داشتم بهشان میگفتم چیزی که برای نینی نوشتم کمکم دارد شبیه یک رسالهی فلسفی برای نوجوانان میشود.دوستانم هم تایید کردند. بگذار کمی جدیتر حرف بزنیم. من این روزها شاید غرقترین روزهای خود در افکارم را میگذرانم. اینکه دفعهی پیش برایت نوشتم که همه چیز فانی است، یا قبلتر به تو گفته بودم که وقایع کلان جهان تاثیر کمتری روی تو دارد تا وقایع خرد آن. دخترک! اینها همه جهان از د
من این تصمیم را بارها و بارها گرفتهام و هر بار با خودم گفتهام این تو بمیری دیگر از آن تو بمیریها نیست، و باز هم عهد شکستهام، و باز هم برگشتهام به تو، و باز هم با یک کلمه گفتنت شکستهام و شکست خوردهام.
من این تصمیم را بارها و بارها گرفتهام اما این تو بمیری دیگر از آن تو بمیریها نیست. کسی همیشه میگفت: وقتی امکانی برای وصال نیست باید روی فراق خاک ریخت. حالا من میخواهم روی این فراق خاک بریزم. میخواهم تو و خیالت و غم نبودنت و غم نبود
خواب بدی دیدم. خواب خیلی بدی دیدم. هنوز هنگم. اصلا عجیب بود. دوستی داشتم که نمیشناختمش. خونه بابا بزرگم بود. یکی مرده بود اما نمیدونستم کی. خیلی شلوغ بود. دست کنده شده مردهه دست دوست ناشناسم بود ددنبالم میدوید و من فرار میکردم. یه اتوبوس بچه های دبستانم هم بودن. دوتا کامیون بزرگو عجیبم سر کوچه. من فقط از دست دوستم فرار میکردم که دست مرده رو بهم نزنه. آخرش اینجوری شد که من فرار میکردم سمت کامیون ها دوستمم دنبالم میدوید با همون دست مرده. تا بالاخره
بند نافم را میبرند، برای نخستین بار پا به وطن خویش میگذارم، حمل بار تمام میشود. این نخستین دل بریدن را توی کلهام میکنند. مرد که گریه نمیکند فراموشم میشود، پشتم درد میکند. فلک این نخستین فلک کردن را رایگانم میدهد. یک قراری با من میبندند همیشه لازم نیست نخست گناهی مرتکب شوی تا تو را بزنند، گاه تو را میزنند تا گناهی مرتکب شوی. موهای دماغم بزرگتر میشوند و من از هر آن چه بادا باد و آب و هوا عوض کردن حالم به هم میخورد، از هر آن
کرتین وال در واقع نمای ساختمان است . این نوع دیوار مشابه دیوارهای پیرامونی غیر سازهای بوده و وظیفهٔ جدایی بیرون و درون ساختمان از هم را به عهده دارد و به همین دلیل از مصالح سبک ساخته میشود تا علاوه برکاستن از بار مرده ساختمان هزینه کمتری نیز در بر داشته باشد .
در صورت استفاده نمودن از شیشه به عنوان مصالح، میتوان از نور طبیعی در تمام طبقات ساختمان به وفور استفاده نمود. نمای کرتین وال به جز وزن خود، هیچ بار مرده ایی از سازه را حمل نمی ن
باد در کوچه سخت می بردت، توده ابر سایبان می شد
ذره ذره بریدی و رفتی، مادرت داشت نصف جان می شد
تو که از روزهای رفته عمر هیچ طعم خوشی نفهمیدی
عسل زندگی اگر هم بود، به دهان تو شوکران می شد
خواستی بعد از این خودت باشی، پی آزادی دلت رفتی
حیف در چشم تونشانی ها، سمت بیراه را نشان می شد
چادرت رفت تا فراموشی، قد کشیدند کفش هایت، بعد
خوشه های بکارت بدنت، آستین آستین عیان می شد
چشمت از پشت شیشه دودی، خاطرات گذشته را تف کرد
طبع گرم دهاتیت آرام در تب
دانلود اهنگ محسن لرستانی دل بیچاره بمیر نازت خریدار نداره (لیلای جان) کیفیت 320 لینک مستقیم
دانلود محسن لرستانی دل بیچاره بمیر نازت خریدار نداره
دانلود اهنگ دل بیچاره بمیر نازت خریدار نداره
دانلود آهنگ قدیمی محسن لرستانی لیلا جان مادرت ♫ آهنگ شنیدنی و جذاب لیلا جان مادرت با صدای محسن لرستانی ... دلِ بیچاره، بمیر! نازت، خریدار نداره… دانلود آهنگ کردی با موضوع : محسن لرستانی با نام شاهزاده و گدا با دو کیفیت mp3 128 و mp3 320 برای ... حاجتم روا بشه درد د
بسم اللهمیخواهم به شمال مملکت بروم، سفیر #انگلیس اعتراض میکند؛ میخواهم به جنوب بروم، سفیر روس اعتراض میکند. ای مردهشور این سلطنت را ببرد که #شاه حق ندارد به شمال و جنوب مملکتش مسافرت نماید!ناصرالدین شاه قاجار(تاریخ سیاسی معاصر ایران، سید جلالالدین مدنی، ص۷۱ - به نقل از حدیث پیمانه، حمید پارسانیا)
پ.ن. هیچ... دم بچههای «عزیز» سپاه گرم... العزة لله و لرسوله و للمؤمنین.
مادرت نیستم
اما اینکه میگن خاله مثل مادر دومه از نظر من درسته....
تو کی انقدر بزرگ شدی عزیز من؟
انقدری ک نتونم تو بغلم بگیرمت تا بخوابی؟
اونقدری ک نتونم بی بهونه پشت هم ببوسمت؟
اونقدری ک نتونم خیلی از کاراتو خودم برات انجام بدم با عشق؟
اما ممنونم
ممنونم ک هنوز زورت ب من نمیرسه
ممنونم ک هنوز باید شبایی ک پیشمی چند بار پتو رو روت مرتب کنم
ممنونم ک هنوز مثل بچه ها تو خواب غر میزنی و چرت و پرت میبافی
ممنونم ک هنوز بچگونه خاله صدام میکنی
ک هنوز میتون
معتقدم خدا دنبال ظرافتهایمان در زندگی ست
"چه چیزی را به چه چیزی اولویت می دهیم"
به نظرم این همه ی آن چیزی است که ما را تعریف میکند
+ظرافت نیست که بری زندگیتو یه جای دیگه از این دنیا بسازی سختیا رو به جون بخری و له بشی... واسه لبخند مادرت برگردی؟
BluRay,Dead Space Downfall 2008,انیمیشن فضای مرده,بلوری,دانلود Dead Space Downfall 2008 1080p,دانلود انیمیشن Dead Space Downfall 2008,دانلود انیمیشن فضای مرده سقوط 2008,دانلود رایگان,دانلود زیرنویس فارسی انیمیشن Dead Space Downfall 2008,دانلود فیلم Dead Space Downfall 2008 720p,دانلود کارتون با دوبله فارسی,دانلود مستقیم فیلم Dead Space Downfall 2008,زبان اصلی,
ادامه مطلب
«٢٧»تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ (خداوندا!)تو شب را به روز و روز را به شب درآورى و زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون آورى و هرکه را خواهى بىشمار روزى مىدهى. نکتهها: این آیه و آیۀ قبل،دوازده مرتبه از نشانههاى قدرت خدا نام برده است تا روح توحید را در ان
1_ یکی از دوستای مامانم سه تا دختر داره. هر چهار نفرشون اومدن خونه مون عید دیدنی. اینا جوری هستن که به کسی مهلت حرف زدن نمیدن. یه ریز حرف میزنن. حتی به همدیگه هم اجازه حرف زدن نمیدن و هی میپرن تو حرف همدیگه. وقتی مقابلشون باشی نمیدونی به کدومشون گوش بدی! فکر کنید چند نفر همزمان دارن باهاتون صحبت میکنن! من همیشه تقسیم بندی میکنم که نگاهم رو کدومشون باشه! چند ثانیه که به حرف یکیشون گوش دادم نگاهم رو میچرخونم رو نفر بعدی! همیشه هم نگران اینم که نکنه
من تا الان مستی را تجربه نکرده ام اما قبلا گفته ام که خستگی با روان آدم چه میکند، اینطور نیست؟
حالا حس میکنم مستی از سرم پریده و به این فکر میکنم حرفی که زده ام را چطور جمع و جور کنم و البته که به هیچ جوابی نمیرسم
گاهی به داشتن قدرت اختیار شک میکنم
فکرمیکنم این هم بازی کائنات یا خداوند یا هرکس و چیز دیگری است_من هیچوقت درمورد این چیزها مطمئن نبوده ام_ که میخواهد تو دست و پایت را بزنی و اسمش را بگذاری تلاش و بعد تمام هرچیزی را که داشته ای از تو بگ
مادران باردار بخوانند: دلایل مردهزایی در زنان باردار چیست؟
مردهزایی یعنی پایان بارداری، پایان یک امید و انتظار شیرین. و این درد برای زوجهایی که با شادی منتظر به دنیا آمدن عضو جدید خانوادهاند، بیش از اندازه دردناکه، زیرا یکدفعه و ناگهانی اتفاق میافته و تمام شادیها و امیدهای یک خانواده را از بین میبره.
ادامه مطلب
گلِ من ک تمثیلی بود از هر آنچه ک بینمان است، مرده است و بر آن حتا گمان نمی بری. اینجا آفتاب مرده است و سایه ها بلند تر از دیوار ها شده اند و تو حتا به آن نگاه نمی کنی. مثل نقاشی، مرده و ساکن انگار تو را گوشه ای گذاشته باشندت و تو، در یک تکرارِ ابدی نگاه سردی به زمین داری و حتا پلک نمی زنی و من در کنار تو بوده ام، تمام این سالها. در حالِ سوختن، خاکستر شدن و کم شدن. ک باد مرا با خود برد، به آنکه دیگر دیده نخواهد شد. به آخرینِ غروب، به گرگ و میش های عجیب.
برای زنی تنها در سوگ فرزند مرده اش امشب که تورا در خاک سرد می نَهم زیست یکساله ام با تو دفن میشود و من در پارادوکسِ سوگِ دفن کردنِ زیستِ یکساله ی پر رنجم در خاک غلتیده ام.امشب مشت پر از خاکم را بر سری میریزم که با شال عراقیِ پیرزن های جنوب پوشانده ام و دست بر دهان کِل میکشم برای جوانی و ناکامی اش ...امشب بیست سالگی عزیزم، نهال یک ساله ی دهه ی سوم را خاک میکنم و برای مظلومیت و تباهی اش به سوگ مینشینم.اما صبر کنیدمن میخواهم نوزاد بیست یک ساله ا
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوست
.
.
.
سعدیا گر بکند سیل فنا خانه دل
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
آدمی یه گوشه ای از قصه ی زندگیش، یه نقطه ای از عالم، توی تعامل و ارتباطش .. در نهایت باید به او برسه
تا آروم بگیره
آدمی نیاز به عشق و دوست داشتن و دوست داشته شدن داره
الا بذکر الله تطمئن القلوب ..
امروز صبح ساعت7/30 نوبت دکتر برای اکو قلب داشتم...البته برای چکاپ و نه چیز دیگری
منو مامانم تو سالن نشسته بودیم که مامانم رفت سمت پذیرش و کارارو ردیف کنه
تو هم زمان یه زن و شوهری کنارم نشسته بودند،خانومه خیلی به شوهرش گیر میداد و حرف میزد
تا یک قدم ازش جدا میشد میگفت کجا؟باز داری کجا میری و مرده هم هرسری یه بهونه ای میاورد و میرفت
از رفتار وکردارشون خندم میگرفت،خانومه کاملا واضح بود که به شوهرش شک داره و مرده از قیافش
حرومزادگی میباریدااا،ح
(اشک)
دراز کشیده بودم. وارد اتاق شد. بلند شدم. گفت راحت باش. گفتم راحتم.
با بغض گفت: این همه درس بخون لیسانس بگیر فوق لیسانس بگیر حالا باید تو خونه بخوابی
دیدم که اشکاش چکیدن...
(لبخند)
کنارش نشسته بودم و قرآن تلاوت میشد. رسیدیم به آیه 15 سوره نباء: لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَ نَباتاً
دست گذاشت رو زانوم و با لبخند گفت: یادت باشه قرآن که تموم شد یه چیزی برات تعریف کنم!
بعد از پایان تلاوت قرآن گفت: زمانی که بچه بودی با مادرت میرفتیم کلاس. یه روز سر کلاس،
بسم الله الرحمن الرحیم
بعضی از علمای اسلام عمری میگویند طبق فرموده عمر کسی که بر علیه خلیفه حتی اگر فاسق و ظالم باشد قیامکند به مرگ جاهلیت مرده است
طبق این فتوی
عایشه و طلحه و زبیر و معاویه و عمروعاص و مروان حکم و بعضی دیگر از اصحاب پیامبر رحمت به مرگ جاهلیت مرده اند
چگونه علمای اسلام عمری مقام اصحاب پیامبر پایین می آورند...
بغضهای نگفتهای دارد
همهشان بابت همین شهر است
هی صدا، صدا و بعد سکوت
آدمک باز با خودش قهر است
در میانِ راه نرفتهاش مرده است
این طرف، پشت گورهای سپید
چشم گرداند برای پریدنی از نو
سرخوش از درد، و باز هم نپرید
گشت دنبالِ دلیلی از بودن
در قیاسِ «خودش» و «تو» و «شما»
از میان موج خون صدا آمد:
ما همه مُردهایم، تو زود نیا!
گیر و دار جهان پر از باد است
در هیاهوی این تن مرده
چشمهاش سالهاست بسته شدند
آدمک باز هم رکب خورده.
-ف.میم.
بغضهای نگفتهای دارد
همهشان بابت همین شهر است
هی صدا، صدا و بعد سکوت
آدمک باز با خودش قهر است
در میانِ راه نرفتهاش مرده است
این طرف، پشت گورهای سپید
چشم گرداند برای پریدنی از نو
سرخوش از درد، و باز هم نپرید
گشت دنبالِ دلیلی از بودن
در قیاسِ «خودش» و «تو» و «شما»
از میان موج خون صدا آمد:
ما همه مُردهایم، تو زود نیا!
گیر و دار جهان پر از باد است
در هیاهوی این تن مرده
چشمهاش سالهاست بسته شدند
آدمک باز هم رکب خورده.
-ف.میم.
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
زائر کرب وبلا حق شفاعت دارد
قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
مستجاب است دعا گوشهی ششگوشهی تو
حرمت عرش معلیست اباعبدالله
هر کسی دا
رابطه با ح اگرچه دوباره کلید خورده بود اما دیگه به تهش رسیده. اینجا آخر خطه. بهم گفت ابله و خب بسمه از بس از این بچه فحش و بدوبیراه شنیدم
خیلی احمقی و واقعا هم ابلهی مری
بس کن جون مادرت... بسمه بخدا اینهمه تحقیر تو زندگیم سابقه نداشته...
گور باباش.. بلاکمم کرده و خب چیزی نمیمونه جز حقارت... اما بسمه حتی تحقیرها هم
امام صادق ع راجع بقول خدای عزوجل 273 سوره 2 بهر که حکمت. دادند خیر بسیاری دادند و فرمود مراد بحکمت اطاعت خدا ومعرعت امام است 12 در باره قول خدای تبارک وتعالی 123 سوره 3 ایا کسبکه مرده بود و ما اورا زنده کردیم وباو نوری دادیم که میان مردم راه رود فرمود مرده کسی است که بچیزی معرفت نداشته باشد و نوریکه با ان میان مردم راخ رود امامی است کخ از او پیروی میکند واینکه فرماید پمانند کسی است کخ دد ظلمات باشد ونتواند از ان بدر رود کسی است که امام رانشناسد
دقیقا اون لحظه اى که از شدت دردها! به خودت میپیچى و به زمین و زمان فحش میدى، به خودت میگى خوب چشماتو باز کن! غربت اینه.. غربت اینجاست.. درست جایى که وسط اشکهات باید سرت تو بغل مادرت باشه نه لاى این بالش و پتوى سرد اونم این سر دنیا..
با سلام خدمت همه بزرگواران
من خیلی از اهمیت نیکی به پدر و مادر شنیدم، در قرآن هم خدا بلافاصله بعد از مسئله توحید (پرستش انحصاری خداوند که مسئله ی فوق العاده مهمی هست)، ما رو به نیکی به پدر و مادر امر کرده.
نقل شده که امام صادق علیه السلام در مورد اون آیه ی قرآن چیزی به این مضمون فرمودن که؛
"و بالوالدین احسانا" یعنی قبل از اینکه پدر و مادرت از تو درخواستی بکنن اون خواسته ها رو شناسایی کنی و پدر و مادرت رو در اون موارد یاری کنی.
علاوه بر این حدیث ار
داستانک :شماره 100
. . .
به خاطر بیماری مادرت
میخواستیم تو رو سقط کنیم
ولی ، فاطمه این اجازه رو نداد...
خودش رفت برای اینکه تو زندگی کنی
روزای آخر عمرش ازم قول گرفت مراقبت باشم ،
جواد!
من فقط به خاطر قولی که به مادرت دادم ،
رضایت نامه رو امضا نمیکنم
وگرنه
این همه نوجون تو جبه شهید شدن ،
تو هیچی از اونا کم نداری....
___________________
ابوالقاسم کریمی_فرزندزمین
نه معشوقه ای سیاسی بودی
نه پنجه در پنجه با سرطان
نه با مین رفته بود
پاهایت
نشسته بودی
در ایوانی سنتی
گونه هایت گناه بود
دست هایت گناه
چشم هایت گناه
نمیتوانم در پارک های تهران آرام بگیرم
دو نفر
چند نفر
چندین نفر
یک دیگر را شکل مه و دره در آغوش کشیده اند
و ما سالهاست مرده ایم
سالهاست
پشت پنجره ها
پشت سیم های رابط
صداهایمان همدیگر را در آغوش می کشند
بگذار لااقل فکر کنم
معشوقه ای سیاسی هستی
سرطان هم داری
و پاهایت با مین رفته اند.
تو تاکسی نشسته بودم یهو یه دختره گفت چیمنم گفتم هیچی!
دختر: چیمن: به ارواح خاک آقام هیچی!
دختر: چیمن: به حضرت عباس هیچی
دختر: چیمن: آقای راننده جون مادرت بزن بغل این دختره ول کن ما نیس...
راننده: خفه شو بتمرگ سرجات خانوم داره عطسه میکنه
امام على علیه السلام:
دروغگو و مرده یکسانند؛ زیرا برترى زنده بر مرده، به سبب اعتماد به اوست. پس اگر به سخن او اعتمادى نشود، زنده نیست.
(غررالحکم، حدیث ٢١٠۴)
خودسازی و نه به دروغ برای تعجیل در فرج
« برای دیدن تصویر در اندازه بزرگ، روی عکس کلیک کنید. »
منبع : واحد مهدویت موسسه مصاف ایرانیان (در شبکه های اجتماعی Mahdiaran@) ؛ موسسه مصاف masaf.ir
"تو مثل رودخانهای ترکم کردی
برای همین است
گاهی ماهیهای مرده در خود پیدا میکنم
بازگشتنات،
جوانی اَست
بازنمیگردد
تو از انتهای این خیابان بیرون رفتی
و آن انتها هنوز
بر سینهی جهان سوراخ است
چرا نمیتواند برف؟
چرا نمیتواند برف
بر گذشته ببارد؟
چرا نمیتواند برف
این خیابان را ورق بزند؟
چرا
چطور
چگونه سفر کنم
تو مردهای
و فاصلهات از تمام شهرها یکیست
ماهیها به سطح آب آمدهاند
عید به سطح آب آمده است
عمق به سطح آب آمده است
و تنها
خداوند میفرماید: ای فرزند آدم تو را در شکم مادرت قرار دادم و صورتت را پوشاندم تا از رحم متنفر نگردی!برایت متکا در سمت راست و چپ قرار دادم که در راست کبد و در سمت چپ طحال میباشد تا بیارامی!بر تو در شکم مادر نشست و برخواست را آموزش دادم! بدان که کسی جز من توانای چنین کاری نبود...وقتی مدت حمل به پایان رسید و مراحل آفرینشت تکمیل گردید، بر فرشته مامور بر ارحام امر کردم که تو را از رحم خارج کند و با نرمش بالهایش، به دنیا وارد کند!دندانی که چیزی را ریز کن
دیشب آنجا بودیم، در تشییع جنازه ی کودکی که تو بودی.
چشمان بسته ی مادرت، صدای کریه خنده ات و سرمای ساکن گورستان؛ خاطراتی که گوشت حرام مغزم را خام، خام می خورند.
چشمانم آماس کرده اند، از شدت اشک هایی که جاری نمی شوند و فریاد ناتوانی بر پرده ی گوشهایم ناخن می کشد؛
کاش آرزو می کردم که طور دیگری می شد.
نمی دانم ازکجا شروع کنم ولی ای کاش زبانم گویای حرف دلم و ای کاش قلمم گویای هدفم بود ، ای قلم ، بر طب پاک این صفحه ی سفید بنویس که نماز چیست ؟
نماز واژه ای است به رسم عشق و محبت به خداوند . نماز خلاصه عشق است و سرود معنویت. هنگامیکه صدای ملکوتی اذان از کوچه پس کوچه های شهر خالی وجودمان می گذرد و وارد پنجره های نیمه باز دلمان می شود و با دستان نوازشگر خود روح سرکش ما را نوازش می کند، نا خودآگاه از تاثیر آن برمی خیزیم و آماده می شویم، آماده برای رازو
فرزندم سلام
میدانم نوشتن این نامه کمی احمقانه به نظر میرسد چرا که هنوز نه تو زاده شدهای و نه من مقدمات زاده شدنت را فراهم کردهام.حتی ممکن هست اصلا زاده نشوی.به هر حال این نامه برای توست فرزندم:
در ابتدا فرزندم باید بگویم که فرقی نداره پسر باشی یا دختر چرا که گونه بشر سر تا پا یک کرباسن اما بدان اگر دختر باشی بهتر است و اگر پسر باشی راحتتر خواهی زیست کمی.(ولی تو گوش نده سعی کن دختر بشی!)
فرزندم،مادرت(که هنوز هویت ش مشخص نیست)را هر روز صبح،ظهر
حاوی دانه های جوجوبا و پودر بامبو است که به آرامی سلولهای مرده و آلودگی هارا پاک میکند.
محصولی فراتر از کلینزر است
در نتیجه پوست را جوان میکند.
سرشار از ویتامین های E.A.C که باعث تغذیه ی پوست میشود،و روغن حیاتی لیمو،کمک قابل توجهی به برداشتن سلول های مرده و البته وظیفه ی آبرسانی به سلول های جدید را به عهده دارد.
محتوی ۶۰میلی لیتر
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
دریافت
دستمو بگیر ، کربلا ببر
جون مادرت آبرو بخر
ادامه مطلب
آدم تو ۲۰ سالگی کم کم معنی مستقل شدن ر میفهمه.
وقتی هیچکس پشتت نیست.
و تو مجبوری واسه زنده موندن هر کسی رو آدم حساب کنی.
تا بهت کمک کنه.
دختره اومده خوابگاه گوه خوری غذا خوردن منو میکنه.
انگار این داده خرجی منو میده.
یه بار بلند شده بو من اومده دکتر.
میتواد از ۵ روش سامورایی ترتیبمو بده.
مریم نور به قبد پدر مادرت ببیاره.
چقدر تو درست فکر میکنی دختر
سالها بعد مثل برگ دیکتهی ۱۷ ما که از میان دفتر املا با خشم حذف میشد، شاید این روزها هم از تاریخ کشورت گم شود!
شاید با بسته شدن آخرین چشمهایی که امروز را به جان چشیده بود، دیگر کسی از آبان غبار آلود تا دی ماه استخوان سوز۹۸ را نشناسد.
شاید کسی یادش نماند که این روزها مادران شما و پدرانتان چطور سینهی خیابان را شکافتند تا امید بکارند، تا خوشبختی بیافرینند و آرامش خلق کنند!
صنم،سمین یا حنیف من، چند روزی از انهدام هواپیمای مسافربری ا-و-ک-ر-ا-ی-
دیشب یارو ۱۲ شب تو کوچه داشت با یه بچه کوچولو پشت تلفن بلند بلند حرف میزد:+علی جان خوبی؟-...+عمو ببعی میگه ؟!-...+علی ببعی میگه ؟!-...+به عمو بگو دیگه، ببعی میگه ؟!-...یهو یکی از همسایه ها کلشو از پنجره اورد بیرون بلند گفت: بععع بعععع، حالا بزار بخوابیم جان مادرت :)))))
خواص آسپرین برای پوست و زیبایی
ماسک آسپرین و عسل فواید زیادی برای پوستهای مختلف دارد، سلولهای مرده پوست را از بین میبرد و به شادابی و جوانسازی پوست کمک میکند، همچنین این ماسک خاصیت ضد عفونی کنندگی و ضد آکنه نیز دارد، تهیه ماسک عسل و آسپرین بسیار ساده است و موجب درخشندگی و طراوت پوست میشود.
وقتی شما آسپرین و عسل را با یکدیگر ترکیب میکنید ماسکی حاصل میشود که موجب از بین رفتن سلولهای مرده پوست، درخشش و طراوت بیشتر میشود.
Artist: DEADLIFE | Music Name: For You | Genre: Synthwave | Released: 2017 | Album: Bionic Chrysalis | DEADLIFE - For You
هنرمند: زندگی مرده | نام موزیک: برای شما | سبک: سینث ویو | تاریخ انتشار: 2017 | ملیت: انگلیس
دانلود آهنگ بی کلام گروه (زندگی مرده) DEADLIFE با نام (برای تو) For You
ادامه مطلب
نشانههای وجود تو کمکم در ظاهر مادرت آشکار میشود.این را از غذا خوردنش، اضافه وزن پیدا کردنش و لباسهایی که پشت هم به قامتش تنگ میشوند میفهمیم. آمدن تو به این جهان جدی است. ببین چقدر ساده و مسخره به دنیا میآیی. ناگهان از عدم متولد میشوی. فقط نه ماه فاصله است بین نیستی و هستی تو در این جهان.تو در کشاکش فهمیدن درستی ِ جهان با خودت و جهان اطرافت هزار بار درگیر میشوی. احتمال میدهم برایت چنین باشد. پدربزرگ و مادربزرگت متشرعاند، مادر
انیمه مدفن کرم های شب تاب را دیدم. انگار خاطرات شنیده ام را مرور میکردم.
پدرم همیشه از آن شب زهرماری پاییزی میگوید که عمه یک ساله م را روی کولش گرفته و از این اتوبوس به آن مینی بوس جنوب شهر دویده و تمام بیمارستان های شهر را با بچه ای که انگار مرده بود، التماس کرده.
پدر دهاتی من که انگار نمیداسته آمبولانسی هم در تهران وجود دارد یا میدانسته و عقل هفده ساله اش نرسیده.
پدر بیچاره من با مادری بی سواد. مادری که قلب ش به اندازه تمام مهربانی های جهان بزر
امام صادق ع فرماید پدرم بجابربن عبدالله انصاری فرمود من باتو کاری دارم چه وقت برایت اسان تراست که تنها ببینم و از تو سوال کنم حابر گفت هر وفت شما بخواهی پس روزی بااو در خلوت نسست وباو فرمود در باره لوحبکه انرا در دست مادرم فااطمه علیها السلامدختر رسولخدا صلی الله علیه واله دیزه یی و انچه مادرم بتو فرمود که دران لوح نوشته بود بمن خبر ده جابر گفت خدا را گواه میگیرم که من زمان حیات رسولخدا صلی الله علیه واله خدمت مادرت فاطمه علیها السلام
چهل هفته انتظار: روایتگر انتظاری زیبا برای هدیه ای از طرف خدا
چهل هفته انتظار: نرجس خاتون آیتی
بریده کتاب(۱):
نازنینم امروز روز بیستم زندگی جنینی تو است، مادرت تمام دیشب و امروز را با هیجان خاصی به تو فکر می کند. وقتی پدرت را دیدم با اشتیاقی عجیب گفتم از امروز قلبش می تپد، آری امروز بیستمین روز جنینی است که آغاز تپش قلب هر انسانی است. بگو ببینم تو با این قلب چه خواهی کرد؟ با قلب پاکت چه کسی را دوست خواهی داشت؟
بریده کتاب(۲):
امروز از کوه برمی گشت
حضرت صادق ع فرمود عبیسی بن مریم بقریی گذشت که اهل ان و پرندها و جاندارانش یکجا مرده بودند فرمود همانا اینها بخشم و عذاب خدا هلاک شده اندو اگر بمرگ خود بتدربچ مرده بودندهر اینه یگدیگر را بخاک سپرده بودند حواریون عرضکردند یا روح الله از خدا اینان را برای ما زنده کند تا بما بگویندکردارشان چه بوده که باین عذاب گرفتار شده اند تا مااز ان دوری کنیم عیسی ع از پروردگار خود خواست پس از فضا بدو ندا شدکه انان را صدا بزن پس شب هنگام عیسی ع شب همگام ب
عرق کرده بودی داشتی حرف میزدی....نگاه کردم به آسمان آبی.....تو کلاه ت را برداشتی و گفتی چای می خوری؟....چای زغالی را آماده کردم و گفتم بیا....دست هایت را آب زدی و گفتی اگه امسال خوب بشه میشه بیرون خونه بگیریم و از این چار دیواری خلاص شیم... خسته شدم از دست غرغرهای مادرت...تازه جامونم تنگه.....اگه بخوایم بچه بیاریم حداقل خونه یه اتاق داشته باشه....سقف بالای سر مال خودمون باشه...بتونم واسه تو چیزی بپزم که تو دوس داری نه مادرت....نگاه میکنم به زمینی که دارد با
پچپچ شبها. گشنمهها. بیرنج خواستنهای. درد پاها. قرمزی رگها. قرمزی زنها. رانها. ران پهنِ ران گرمِ ران نرمِ ران سفیدها. زنها. تفاوت جنسها. آسایشگاهها. قبرستانها. قربستانها. قرمه سبزیها. شوخیها. سایهها روی دیوارها. بیداریها. در خواب بیدارها. در بیدار خوابها. عصبانیها. زدنها. زنده به گور کردنها. مهره به مهر زدنها. مرده به زندگی کردنها. پردهها. ترسها از جای نوها. کهنهها. مردهها. زنده مردهها. صداهای متناس
شاون مرده» یک فیلم کمدی است، اما در برخی مواقع، یک فیلم نیمه ترسناک است.همچنین فیلم به سری «مرده/Dead»ی «جرج رومرو» («شب زندگی مرده/night of the living dead»،«طلوع مرده/dawn of the dead» و «روز مرده/day of the dead») ادای احترام کرده است و همانند یک گزارش اجتماعی است.در حقیقت، با انتخاب های زیادی که کارگردان فیلم «ادگار رایت» داشته، بعضی از آن ها را بهتر از بقیه به بار آورده است.اما خط پایین کاملاََ قابل فهم و کلی است: شاون مرده شاید زیاد ترسناک نباشد (در حقیقت اصلاََ ت
دل مرده خموش و افسرده است ، به کسی کاری ندارد و دوست نداردکسی کاری به کار او داشته باشد .
دل مرده با کسی ارتباط برقرار نمی کند، نمیخواهد تغییر کند ، نه خودش و نه اطرافش.
از شادی کسی شاد نمیشود.
رشد هم نمیکند .
دل مرده اهل یادگیری و اهل یاد دادن نیست .
خلاصه به قول روانشناسان امروزی ها آدم دل مرده نه تنها هوش هیجانی ندارد بلکه هوش اجتماعی و هوش ریاضی و همه ی هوشهایش تعطیل است .
سوال مهم :
چه چیز میتواند آدم دل مرده را دل زنده کند ؟
جواب :
امیدواری و آ
مردم شهر نمرده ان.
بر خلاف اصطلاح رایج امروز که "ما همه مرده های متحرکیم"...
هر کی جسماً "زنده" است، هنوز "زنده" است!
زیر پوست مرده ی شهر، آدمهای زنده هنوز هم هستن. فقط اون شمعک هسته ایشونو مخفی کردن و منتظرن.
حالا هر کی با یه لحن، یه لباس، یه جور سکوت....
اون روزی که تو توقع داری هر روز باشه، نیک، همه براش آماده ان. فقط فکر نمیکنن پیش بیاد!
درباره این سایت