نتایج جستجو برای عبارت :

چوپان دروغگو

چوپان دروغگو : داستانی قدیمی اما ماندنی و همه پسند
چوپان دروغگو
معرفی:سلام همکلاسی قدیمی! قصه ی چوپان دروغگو رو یادته؟ یادته چقدر دلنشین و قشنگ بود؟!میدونی دیگه بچه ها تو کتاباشون این قصه قشنگ رو ندارن؟ خیلی حیف شد !!!اما….یه خبر خوب! این کتاب میتونه کوچولوتو ببره به همون دنیای رنگارنگ کودکی تو،میتونه زیبایی راستی و درستی رو با زبان کودکانه تو گوشش زمزمه کنه…
بریده ای از کتاب:مردم ده که صدای داد و فریاد حسنی رو شنیدند به سرعت دست از کار کشیدن
روزی روزگاری پسرک چوپانی در ده ای زندگی می کرد. او هر روز صبح گوسفندان مردم دهات را از ده به تپه های سبز و خرم نزدیک ده می برد تا گوسفندها علف های تازه بخورند.او تقریبا تمام روز را تنها بود.
 
 
قصه چوپان دروغگو
 
 
 
یک روز حوصله او خیلی سر رفت . روز جمعه بود و او مجبور بود باز هم در کنار گوسفندان باشد. از بالای تپه ، چشمش به مردم ده افتاد که در کنار هم در وسط ده جمع شده بودند. یکدفعه قکری به ذهنش رسید و تصمیم گرفت کاری جالب بکند تا کمی تفریح کرده با
داستان چوپان دروغ گو رو که هممون شنیدیم . کسی که انقدر دروغ می گفت که از یه جایی به بعد مردم فکر می کنن تمام حرفاش دروغه . من یه ویژگی ای دارم که زود آدما رو چوپان دروغ گو می کنم . فقط کافیه یک بار بهم دروغ بگه دیگه از اون به بعد در مورد تمام حرفاش سوء ظن دارم . غافل از این که آدما ممکنه گاهی اشتباه کنن . نباید به یک اشتباهشون تماما قضاوتشون کرد . 
+ چند روزه بچه ی همسایه مون مریض شده . همون که همبازی محمد حسینِ ماست . ما هم چون می ترسیم محمد حسین هم مری
چوپان
شخصی با ماشین شخصی اش به مسافرت رفته بود موقع اذان ظهر در یکی از جاده های بیرون شهر روی تپه ای مشاهده کرد چوپانی مشغول خواندن نماز است و گوسفندانش مشغول چرا. از دیدن این صحنه لذت برد وخودش را به چوپان رساند چه چیز موجب شده تا نمازت را به موقع ادا کنی ؟ چوپان جواب داد : وقتی من برای گوسفندانم نی میزنم آنها گرد من جمع میشوند. وقتی خدا من را صدا میزند اگر به سمتش نروم از گوسفند هم کمترم
روزى زنبور و مار با هم بحثشون شد.مار میگفت: آدما از ترسِ ظاهر ترسناک من می میرند؛ نه بخاطر نیش زدنم!اما زنبور قبول نمى کرد.مار هم برای اثبات حرفش، به چوپانى که زیر درختى خوابیده بود؛ نزدیک شد و رو به زنبور گفت:من چوپان را نیش مى زنم و مخفى می شوم ؛ تو بالاى سرش سر و صدا و خودنمایى کن!.مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع کرد به پرواز بالاى سر چوپان.چوپان از خواب پرید و گفت: اى زنبور لعنتى! و شروع به مکیدن جاى نیش و تخلیه زهر کرد.مقدارى دارو بر روى زخمش
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضی
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضی - مرجع دانلود ...hasrace22.4kia.ir › info › کتاب-صوتی-زارا-عشق-چوپان-اثر-محمد-قاضی۲۰ شهریور ۱۳۹۸ - زارا عشق چوپان به نویسندگی محمد قاضی نویسنده و مترجم معاصر کرد است که برای اولین‌بار در ۱۳۱۹ شمسی به چاپ رسیده است. در دیگر چاپ‌های.
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضیsarmashg.ir › خانه › آموزشکتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضیشامل 6 فایل
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضی
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضی - مرجع دانلود ...hasrace22.4kia.ir › info › کتاب-صوتی-زارا-عشق-چوپان-اثر-محمد-قاضی۲۰ شهریور ۱۳۹۸ - زارا عشق چوپان به نویسندگی محمد قاضی نویسنده و مترجم معاصر کرد است که برای اولین‌بار در ۱۳۱۹ شمسی به چاپ رسیده است. در دیگر چاپ‌های.
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضیsarmashg.ir › خانه › آموزشکتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضیشامل 6 فای
چوپان بیچاره خودش را کشت که آن بز چالاک از آن جوی آب بپرد نشد که نشد. او می‌دانست پریدن این بز از جوی آب همان و پریدن یک گله گوسفند و بز به دنبال آن همان...عرض جوی آب قدری نبود که حیوانی چون نتواند از آن بگذرد… نه چوبی که بر تن و بدنش می‌زد سودی بخشید و نه فریادهای چوپان بخت برگشته!پیرمرد دنیا دیده‌ای از آن جا می‌گذشت وقتی ماجرا را دید پیش آمد و گفت من چاره کار را می‌دانم. آنگاه چوب دستی خود را در جوی آب فرو برد و آب زلال جوی را گل آلود کرد.بز به
من هنوزم باور دارم که دروغگو دشمن خداست . چون دروغگو اعتماد آدم ها رو به بازی میگیره ، سر آدم ها شیره میماله و عین خیالش هم نیست . آدم ها هم که به خدا پناه میرن همیشه . به خدا اعتماد میکنن و از خدا کمک میخوان . خدا هم که نمیتونه کمکشون کنه مستقیم . فقط میتونه آدم های دروغگو رو رسوا کنه . اونوقت آدم هایی که دروغ شنیدن از خدا ناراحت میشن . چون به اون پناه برده بودن . به اون اعتماد کرده بودن و از اون کمک خواسته بودن . بعد آدم ها با خدا دعواشون میشه . از خدا
دانلود کتاب صوتی زارا اثر محمد قاضی MP3
 
دانلود فایل
 
 
 
 
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضی :: دانلود کتابketab9.blog.ir › post › کتاب-صوتی-زارا-عشق-چوپان-ا...کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضیشامل 6 فایل mp3 حجم:43 مگابایت زارا عشق چوپان به نویسندگی محمد قاضی نویسنده و مترجم معاصر کرد است که برای .
دانلود رایگان کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضی :: ...ketab9.blog.ir › tag › دانلود رایگان کتاب صوتی زارا ع...کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضیشامل 6
بهترین شیوه برخورد با همسر دروغگو چگونه است؟ دروغ در روابط بین فردی، بخصوص در روابط نزدیک مثل رابطه زناشویی می‌تواند آسیب‌های فراوانی را به همراه بیاورد. بیش از هر چیز دروغگویی منجر به احساس بی‌اعتمادی، خشم و آزردگی در میان زوجین می‌شود. افراد با قرار گرفتن در این موقعیت احساس سردرگمی زیادی می‌کنند و نمی‌دانند باید چه رفتاری با همسر دروغگو خود داشته باشند. اگر شما هم با این معضل
ادامه مطلب
دانلود آهنگ لری میلاد بیرانوند چوپان
Download Music Lori Milad Beyranvand Chopan
دانلود اهنگ لکی چوپان از میلاد بیرانوند با متن شعر و ترانه از سایت پلی نیو موزیک
دانلود آهنگ محلی با صدای میلادبیرانوند به اسم چوپان
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
متن آهنگ میلاد بیرانوند چوپان
ای نیرنگ باز!
ای حقه باز!
ای قناری رنگ کن و جای گنجشک بفروش!
ای چوپان دروغگو...
با کیم؟
خوب معلومه با چی توز
از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون یا حداقل از همه پنهون از خدا چه پنهون( اه...یکی پیدا نشد درست اینو به ما بگه که بالاخره از کی پنهون؟) ما خانوادتا سوپر چیپس مزمز رو دوست میداریم. البته هنوز عاشقش نشدیم! مزه اش یکم متفاوته و بذائقه ما جور در میاد!
حتی الان که گرون شده ما باز ولش نکردیم
دیروز دیدم چی توز هم سوپر چیپس داره و تخفیفشم خوبه
گفتیم
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
مولایمان امام امیرالمومنین علی علیه الاف السلام میفرمایند
(با تغافل کردن در امور پست و کوچک به بر قدر و منزلت خودتان افزون کنید)
در کتاب المستطرف داستانی در خصوص پادشاهی بهرام چنین میخوانیم
(بطور خلاصه نوشته ام)
روزی بهرام به عزم شکار با گروهی از رجال بخارج شهررفت از دور شکاری دید،و تنها به دنبال آن رفت . در راه چوپانی دید افسار اسبش را به او داد و گفت نگه دار اسب باش تا ... استراحت کنم
چ
چوپان و گله دار .درروزگاران قدیم چوپانی دردهکده ای زندگی می کرد که گله دار مردی ثروتمند ومتقلب بود. گوسفندهای این مرد خوب شیر می دادند و چوپان هر روز آنها را میدوشید و تغار(کاسه ) سنگی را پر می کردو صاحب گله وقتی شیر را از چوپان می گرفت داخل شیر آب می ریخت تا مقدارش زیاد شود وبه مردم بیشتری بفروشد ودر نتیجه پول زیادی به چنگ آورد. چوپان که از کار او خبر داشت همیشه اورا نصیحت می کرد ومی گفت :ای مرد از خدا بترس و اینقدر در شیر آب نریز این کار خیانت به
باشه من دروغگو و تو خوب.
ولی اونی که مخفیانه اومد و هی به دروغ میگفت روستام ولی برای یچیز خاص اومده بود تو بودی. 
چون بهت نمیگم یادت رفته؟؟
بس کن دیگه. یه عکس دیدی و واست توضیح دادم جریانش چی بوده. 
تو توضیح بده چرا اومدی و نگفتی؟؟ و انکااار میکردی و هرچی به دهنت می اومد بهم میگفتی؟؟
پس بقیه چیزهایی هم که پرسیدم و هیچ جوابی بهشون ندادی توضیح بده، نه اینکه کاملا سکوت کنی.
بهترین شیوه برخورد با همسر دروغگو چگونه است؟ دروغ در روابط بین فردی، بخصوص در روابط نزدیک مثل رابطه زناشویی می‌تواند آسیب‌های فراوانی را به همراه بیاورد. بیش از هر چیز دروغگویی منجر به احساس بی‌اعتمادی، خشم و آزردگی در میان زوجین می‌شود. افراد با قرار گرفتن در این موقعیت احساس سردرگمی زیادی می‌کنند و نمی‌دانند باید چه رفتاری با همسر دروغگو خود داشته باشند. اگر شما هم با این معضل مواجه هستید برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوه برخورد
وای از مسئولین غلومی
روایت زیبا با لهجه اصفهانی شیخ مهدی دانشمند از مسئولین دروغگو
#غلومی
#روایت
#لهجه
#اصفهانی
#لهجه_اصفهانی
#شیخ_دانشمند
#دانشمند
#دانشمند_اصفهانی
#مسئولین
#دروغگو
#دروغ
#هادی_حسامی
#hadihessami
[ویدئو ۰:۵۳]
مشاهده مطلب در کانال
گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی چیست؟ برای همین کار وزیرش را مامور می کند که برود و این نجس ترین را پیدا کند و درصورتی که آن را پیدا کند و یا هر کسی که بداند تمام تخت و تاجش را به او بدهد.
وزیر عازم دیار خود می شود در نزدیکی های شهر چوپانی را می بیند و به خود می گوید بگذار از او هم سؤال کنم، شاید جواب تازه ای داشت. بعد از صحبت با چوپان، او به وزیر می گوید من جواب را می دانم اما یک شرط دارد.
مردی ساده چوپان شخصی ثروتمندی بود و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت می کرد.یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت:می خواهم گوسفندانم را بفروشم چون می خواهم به مسافرت بروم و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و می خواهم مزدت را نیز بپردازم.پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت می کرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد.چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان
چوپان بیچاره خودش را کشت که آن بز چالاک از آن جوی آب بپرد نشد که نشد. او می‌دانست پریدن این بز از جوی آب همان و پریدن یک گله گوسفند و بز به دنبال آن همان...عرض جوی آب قدری نبود که حیوانی چون نتواند از آن بگذرد… نه چوبی که بر تن و بدنش می‌زد سودی بخشید و نه فریادهای چوپان بخت برگشته!پیرمرد دنیا دیده‌ای از آن جا می‌گذشت وقتی ماجرا را دید پیش آمد و گفت من چاره کار را می‌دانم. آنگاه چوب دستی خود را در جوی آب فرو برد و آب زلال جوی را گل آلود کرد.بز به
یعنی میشه که یه روزی این گله بیدار بشن؟
چوپان بی خیال احوال گله 
مراتع اطراف همگی یا سوخته و یا به تاراج همسایه ها رفته
همه حتی از داشتن امید نیز میترسن!
سالها پیش عده ای از همین گله تصمیم گرفتن تعدادی از بین خویش را برای ترمیم دردهایشان که نه ! بلکه برای رساندن صدای آه و ناله های حاصل از دردهایشان به گوش چوپان انتخاب کنند. این حرکت کور سوی امیدی در دل همه گله انداخت، و همه تا مدتها بخاطر رخ دادن همین حرکت به یکدیگر دلخوشی میدادند و...
اما ای دل غ
روزی مار به زنبور گفت: انسان ها از ترس "ظاهر خوفناک" من می میرند نه به خاطر نیش زدنم. اما زنبور قبول نکرد!
مار برای اثبات حرفش با زنبور قراری گذاشت: آنها رفتند و رفتند تا رسیدند به چوپانی که در کنار درختی خوابیده بود. مار رو به زنبور کرد و گفت من او را میگزم و مخفی می شوم و تو در بالای سرش سر و صدا ایجاد کن و خودنمایی کن. مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع به پرواز کردن در بالای سر چوپان کرد. چوپان فورا از خواب پرید و گفت"ای زنبور لعنتی"و شروع به تخلیه ز
یسری ادم هستن تو زندگیامون همش دروغ میگن بعد خیال
میکنن ما نمیفهمیم اخه نفهم چلمنگ بیشعور اسکول فکر میکنی فللان کارو بکنی من نمیفهمم 
مثل خودت نفهمم بدبخت من خیلی وقته هبر دارم 
بعد از هرچی ادما بدت بیاد عینهو دم وصلن بهت که بفهمنن 
چ غلطی میکنی 
بابا کسافط برو سرت تو زندگی خودت باشه اه 
بدم ازت میاد متظاهر نمای دروغگو و سواستفاده گر.
#دورشوازم #دروغگو
یکی از تصنیف های زیبای مردمان سرزمین باران مازندران است، در مایه شور نواخته می شود و همانند منظومه طالبا دارای تم داستانی است که ریشه در داستانی عاشقانه و مضمونی افسانه ای دارد و بصورت تصنیف اجرا می شود.
 
 
و داستان آن از این قرار است:در یکی از روستا های مازندران جوانی فقیر زندگی می کرد که چوپان قراری (روزمزد) گوسفندان اهالی محل بود. این جوان عموی ثروتمندی داشت که بیشتر گوسفندان نزد او برای عمویش بود.عمو برای اینکه هم برادر زاده فقیر را کمک ک
گمان نکنید همین که گوسفند نباشید کافیست و یا در آرزوی آن نباشید که با رای‌گیری گوسفندان، شما چوپان شوید. زندگی با گوسفندان هم شما را گوسفند خواهد کرد و نخستین نشانه آن است که بوی گوسفند می‌دهید، نخستین خوف از چوب چوپان و نخستین رجا به علوفه‌ای بیشتر، از به دنیا آوردن یک گوسفند خبر می‌دهد. پاره شدن پیرهن خویش و خویش بدون پیرهن را دلیل بر شکافتن سقف فلک و طرحی نو انداختن نپندارید. اصلا همیشه پیرهن یوسف را برادران گرگ نمی‌درند، گاه درهای بست
بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش
وین سوخته را محرم اسرار نهان باش...
خدایا، ای خدای دوری ها، نزدیکی ها، خدای جوانه های تازه روییده در گلدان، خدای گرسنگی ها، تشنگی ها...
خدای آدمهای پاکدل، آدمهای دروغگو، قاچاقچی مواد مخدر... خدای دزدی که وقتی گیر می افته دعا میکنه: خدایا کمکم کن، خدا، خدا...
آره خدا. همه صدایت میکنند. دروغگو و راستگو، صالح و بدکار. خدایا، صدا کردنت کافی نیست. باید توانست از عمق روح و جان به تو پیوسته بود تا به حقیقت رسید. از دست ما چه
سلام
"دروغگو و مرده یکسان اند، زیرا برتری زنده بر مرده به اعتماد بر اوست. پس اگر به سخن او اعتمادی نشود، زنده نیست"
امیر المومنین علی (ع)
امیر المونین عجب سخن قشنگی فرمودند اصلا برای تمام زمان‌ها کاربرد داره و هیچوقت قدیمی نمیشه.
ماهیتش اینه یعنی دروغگو برو بمیر دیگه وقتی هیچ خیری نداری :)
ادامه مطلب
Madredeus - O Pastor
https://www.aparat.com/v/FhUjP
ترانۀ چوپان از "مادرِدیوس"
آه هیچ کس بازنمی گردد
به آنچه که رها کرده است
هیچ کس چرخ بزرگ را متوقف نمی کند
هیچ کس نمی داند که کجا رفته است
آه هیچ کس به خاطر نمی آورد
درباره ی چه رویا دیده است
و آن پسربچّه به شیرینی می خواند
ترانه ی چوپان را
در آنجا هنوز می سوزد
قایق خیال
و رویای من دیر می پاید
روح را گوش به زنگ نگاه می دارد
در آنجا هنوز می سوزد
قایق خیال
و رویای من دیر به پایان می رسد
بیداری چیزیست که من نمی خواهم
در آنجا
چوپان

ﺷﺨﺼ ﺑﺎ ماشین ﺷﺨﺼ‌ﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ‌ﻫﺎ بیرون ﺷﻬﺮ، ﺭﻭ ﺗﻪ‌ﺍ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺮﺩ ﻮﺎﻧ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺮﺍ. ﺍﺯ ﺩﺪﻥ ﺍﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻮﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ. ﺍﺯ ﺍﻭ پرسید ﻪ چیز ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﻨ؟
ادامه مطلب
از کجا می‌فهمید کسی دروغ می‌گوید؟
اولین مشارکت جمعی در پژوهش ریچارد، آزمون حقیقت‌سنجی مگا لب بود. رابین دی، روزنامه‌نگار کهنه‌کار دو بار از فیلم مورد علاقه‌اش حرف می‌زند.
او یک بار حقیقت را می‌گوید، اما بار دیگر دروغ می‌گوید. هر دوی این فیلم‌ها در برنامهٔ زنده پخش شد و از تماشاگران خواسته شد که تماس بگیرند و حدس بزنند در کدامیک از این فیلم‌ها رابین حقیقت را می‌گوید. این امر به ریچارد و گروه پژوهش اجازه داد تا به نشانه‌هایی که بیشتر آ
رستاخیز حزب رستاخیز شده است و چوپان دروغگو سرانجام با گرگ‌ها تنها مانده است. این عاقبت کسیست که مردم او را انتخاب کردند و او آقا بالا سر مردم را انتخاب کرد، تا از بالا به مردم بگوید من را چه به مردم آینده‌نگر و دوربین؟ انسان عاقل گزیده شدن از یک سوراخ را دو بار تکرار نمی‌کند‌. منِ روحانی را همان دوربین‌های خیابان بس است، برای تهدید مردم. و تو چه دانی که بزرگ‌تر از تو تاوان تمام پشت دوربین‌های دهه‌ی شصت را در استخری بدون دوربین دید؟ و آقای
 
امام على علیه السلام:
 
دروغگو و مرده یکسانند؛ زیرا برترى زنده بر مرده، به سبب اعتماد به اوست. پس اگر به سخن او اعتمادى نشود، زنده نیست.
(غررالحکم، حدیث ٢١٠۴)
 
خودسازی و نه به دروغ برای تعجیل در فرج
 
 
« برای دیدن تصویر در اندازه بزرگ، روی عکس کلیک کنید. »
 
منبع : واحد مهدویت موسسه مصاف ایرانیان (در شبکه های اجتماعی Mahdiaran@)  ؛ موسسه مصاف masaf.ir
خشکسالی و قحطی باعث مرگ سربازان شده بود و به همین خاطر گرشاسپ پادشاه ایران جنگ را پایان داد و زال سردار متفکر ایرانی نیز در زابل اقامت کرد. بعد از مرگ گرشاسب، افراسیاب دوباره به فکر افتاد به ایران حمله کند. زال به پسرش رستم گفت: جنگی در پیش است می‌دانم که تو هنوز جوانی و می‌خواهی جوانی کنی اما چه باید کرد که دشمن درراه است. آیا حاضری بروی؟
 
رستم اعلام آمادگی کرد و اسبی خواست که بتواند او و گرزش را که از سام به ارث برده حمل کند. زال هرچه گله اسب
با اینکه قضیه سانچی هیچوقت دقیق مشخص نشد، اما در جریان کم کاری مسئولان و اشتباهات عجیب در روال امداد و نجات بودم و خیلی هم ناراحت از پیگیری نشدن ماجرا و تقاص پس ندادن عوامل!امروز اما بحث فرق میکنه! من با اینکه کاملا به چوپان دروغگو بودن مسئولان (اصلا نمیشه کلمه درخوری براشون پیدا کرد) مطمئن بودم، اما در مورد سقوط هواپیمای اوکراینی گفتم خییلیی بعیده کار خودشون باشه! مگه میشه آدم اینقدر احمق؟!!! مگه میشه سه چهار روز سرپوش؟! با اینکه قبلا بهم ثا
ازتاریخ 1398/5/9 شروع ودر تاریخ 1398/5/11تمام میشود.

1-یک خروس در بام خانه ای که شیب دو طرف دارد، تخم میگذارد.این تخم از کدام طرف می افتد؟

2-کاسه چینی، ابش دورنگه، رو اتش میذاری، یخش میبنده.

3-شخصی میخواهدبه روستایی برود.برسر راهش دوقبیله هستند که یکی از انهاافرادش راستگو،ودیگری افرادش دروغگو هستند. ان شخصدر راه به یک نفر میرسد ومیخواهد راه درست ده را از او بپرسد.ولی نمی داند که او جز قبیله راستگو هاست یا دروغگو! چه چیزی بایدازاوبپرسد،تا با توجه به پ
۴۱- آیه، سایه، سیاه ( قدیمی : سنگر، رنگ، سگ، سرنگ )۴۲- چوپان، پانچ، چاپ، پوچ ( قدیمی : لحاف، فال، لاف )۴۳- مه، کمد، دکمه، دکه ( قدیمی : یاس، سیر، یاسر، ساری، یار )۴۴- خمیر، مریخ، میخ، خیر ( قدیمی : شیراز، رازی، ریش، شیر )۴۵- بشر، شتر، ترش، شربت ( قدیمی : پتو، توپ )
ادامه مطلب
دوغ با طعم نعنا چوپان حجم 1.5 لیتر 
 
برند : Choopan
برای خرید و مشاهده محصول کلیک نمایید.
 
 
 
لبنیات چوپان
برند چوپان نامی آشنا و خاطره‌انگیز است که سال‌های زیادی از آن استفاده می‌کنیم. این کارخانه‌ از سال 1376 شروع به کار کرد. درابتدا این کارخانه فقط شیر و ماست تولید می‌کرد. امروزه تنوع بسیار زیادی در محصولات این شرکت دیده می‌شود که تقریباً تمام انواع لبنیات را در برمی‌گیرد. شعار این کمپانی "همیشه تازه، همیشه سلامت" است که در راستای آن محصولا
ﺷﺨﺼ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﻦ ﺷﺨﺼ ﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ . 
 
ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ ﻫﺎ ﺑﺮﻭﻥ ﺷﻬﺮ، ﺭﻭ ﺗﻪ ﺍ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺮﺩ ﻮﺎﻧ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺮﺍ . 
ﺍﺯ ﺩﺪﻥ ﺍﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻮﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ. 
 
ﺍﺯ ﺍﻭ ﺮﺳﺪ ﻪ ﺰ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﻨ.
ﻮﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:
 
ﻭﻗﺘ ﻣﻦ ﺑﺮﺍ ﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻧﻢ ﻧ ﻣﺰﻧﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﺮﺩ ﻣﻦ ﺟﻤﻊ ﻣﺸﻮﻧﺪ.
 ﺣﺎﻝ ﻭ
صندلی عقب ماشین مرکز نشستم.راننده با سرعت بالا حرکت گاز میده،هایده میخونه و طبیعت بیرون به غایت زیباست...دشت ها تا چشم کار میکنه سرسبز و زن های چوپان و گله هاشون رو پشت سر هم رد می کنیم.روی کوه ها انگار پارچه ی سبز کشیدن...بارون دیروز هم مزید برعلت شده که صبح قشنگی باشه و نمیخوام به اون اداره ی کوفتی که قراره توش بدو بدوکنم فکر کنم...
گروه سلامت خبرگزاری فارس: زیبا عراکی پژوهشگر حوزه کودکان در یادداشتی پیرامون موضوع دروغ‌گویی کودکان و نوجوانان و راهکارهای پیشگیری از آن نوشت: همه پدر و مادرها دوست دارند فرزندانی داشته باشند که دروغگو نباشند،صادق باشند و گاهی از دروغ گفتن فرزندان شان نگران می‌شوند، توجه داشته باشید که اگر فرزندتان زیر چهارسال دارد از دروغ گفتن او نگران نباشید این کار جنبه اخلاقی ندارد؛ چرا که او تعمدا دروغ نمی‌گوید و بنا به دلایلی این گونه صحبت می کن
یادتونه قبلا از ماجراهای شاهنامه گفته بودم؟
امروز پیشنهاد می‌کنم ماجرای آشنایی رستم با اسب معروف خود را بخوانید:
خشکسالی و قحطی باعث مرگ سربازان شده بود و به همین خاطر گرشاسپ پادشاه ایران جنگ را پایان داد و زال سردار متفکر ایرانی نیز در زابل اقامت کرد. بعد از مرگ گرشاسب، افراسیاب دوباره به فکر افتاد به ایران حمله کند. زال به پسرش رستم گفت: جنگی در پیش است می‌دانم که تو هنوز جوانی و می‌خواهی جوانی کنی اما چه باید کرد که دشمن درراه است. آیا ح
یادتونه قبلا از ماجراهای شاهنامه گفته بودم؟
امروز پیشنهاد می‌کنم ماجرای آشنایی رستم با اسب معروف خود که به رخش معروف است را بخوانید:
 
 
خشکسالی و قحطی باعث مرگ سربازان شده بود و به همین خاطر گرشاسپ پادشاه ایران جنگ را پایان داد و زال سردار متفکر ایرانی نیز در زابل اقامت کرد. بعد از مرگ گرشاسب، افراسیاب دوباره به فکر افتاد به ایران حمله کند. زال به پسرش رستم گفت: جنگی در پیش است می‌دانم که تو هنوز جوانی و می‌خواهی جوانی کنی اما چه باید کرد ک
ابزارآلات بخشی زاده
عرضه کننده انواع 
شیرآلات/سینک/هود/گازصحفه ای ابزارآلات/بورس قفل و یراق/چسب/رنگ/تصفیه آب/
اتصلات لوله کشی/انواع دستگاه جوش/پمپ اتومات و...
آدرس:صالح شهر خیابان اصلی امام خمینی.خیبان عظیم چوپان گماری
تبلیغات صالح شهر                                                             علیرضا بساک
فکرها متولد می‌شوند و ما با رسیدگی به آنها و دادن خوراک فکری مناسب حالشان، تر و خشک‌شان می‌کنیم. بزرگ می‌شوند. بعد از یک مدت دیگر به ما نیازی ندارند و خود به خود زنده هستند و برای خود توی سرمان می‌لولند. تصور می‌کنید در شبانه روز چند فکر داریم که توی سرمان مدام می‌چرخند! بعضی‌ها زیر دست و پای تازه واردها، کورها، بدجنس‌ها و بی‌توجهی‌های قصدی یا غیر عمدی له می‌شوند. چرا بلند نمی شویم این جنازه های بو گرفته و مفسد فی الکله را بیرون بریزیم.
«قریش به بنی هاشم حسادت می کردند و از پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» که از بنی هاشم بود، بیزار بودند. همان ها با نقشه ای حساب شده نگذاشتند حکومت به علی «علیه السلام» برسد که هم از بنی هاشم بود و هم بزرگان آن ها را در جنگ ها کشته بود. علی «علیه السلام» فرمود: «قریش همان کینه و دشمنی را که با پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» داشتند به من نشان دادند و به فرزندانم نیز نشان خواهند داد.» مخالفان به ما می گویند: «پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» ج
ای کاش  باران نبارد.باران هم می شود سیل و روی سر کدام بدبخت هایی می ریزد ؟ نمی شود از کسی هم خواست این را. چون آن بالا هیچ کس نیست. الکی هم نه خودمان را نه هیچ کس دیگر را با این ارجیف خسته نکنیم. حالا بنشین و از ان بالایی چیزی بخواه. مثل گدای در خیابان که به حمد و قوه الهی خودش کم نیستند و روز به روز بیشترند و کم کم شاید ماها هم به صنفشان در بیاییم. یعنی کشور یک گداخانه بزرگ شود. مثل کره شمالی یا شوروی سابق یا رومانی سابق یا اصلا چرا راه دور؟ همین ای
دخترزیبای‌چوپان چوپانى دختر زیبائى داشت. پسر پادشاه خواستگار دختر بود. اما هر چه به خواستگارى مى‌رفت دختر مى‌گفت که باید صنعت و حرفه‌اى یاد بگیرد. پسر پادشاه رفت و حرفهٔ فرش‌بافى یاد گرفت. بعد دختر زن او شد. بعد از چند روز دختر و پسر رفتند گردش کنند. سر راه‌شان به قهوه‌خانه‌اى رسیدند، رفتند آنجا غذا بخورند. جلوى در قهوه‌خانه یک فرش انداخته بودند، پسر و دختر تا پایشان را روى فرش گذاشتند افتادند توى یک زیرزمین. نگاه کردند دیدند گوش تا گوش
هر بارررررررر که بابک میگه
تو هم که کلا یه دونه دوست داشتی توی کانادا
اون هم هر بار باهات یه دعوا راه انداخت قبل دیدنت و هیچوقت توی اون دو سال و نیم ندیدیش
و زیر همه قولهاش هم زد
هررررر بار که این رو میگه
من از خجالت آب میشم
و میخوام زمین دهن باز کنه و برم توش
کاش هیچوقت همچین دوستی نداشتم که بدقول و دروغگو باشه و من بابتش اینقدر خجالت بکشم.
یا مریم مقدس
------------------------
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
 
پیامبر اکرم عبا بر دوش گرفته است و علی بن ابی‌طالب(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسین(علیهما السلام) را زیر آن عبا گرد آورده است و در همان حال این جملات از سوی خداوند تعالی بر او نازل گشته است.این واقعه در روز بیست و چهارم ذی الحجه اتفاق افتاده است. روزی که بنا شده بود، پس از مذاکرات بسیار پیامبر با مسیحیان نجران، بنا شده بود در مکانی با آنان گرد آید و مباهله کند.
مسیحی
زبان بدن و نشانه های آدم دروغگو آنقدر معروف اند که به فرهنگ عامه نیز راه پیدا کرده است؛ مثلاً اینکه پینوکیو موقع دروغ گفتن دماغش دراز می‌شد و رسوای عالم بود! یا اینکه مردم می‌گویند «از چشات معلومه داری دروغ میگی!» اگر شخصی به شما دروغ بگوید آیا می توانید دروغ او را تشخیص دهید؟ یا گمان می‌کنید که حرف های وی درست است و به او اعتماد می‌کنید؟ اهمیت صداقت در زندگی به قدری است که سعی می کنیم افراد دروغگو را بشناسیم. براساس تحقیقات انسان ها به ص
به پرت و پلاهایی که نوشته ام فکر می کنم، گاهی هم می خوانمشان. همه شکل نامه گرفته اند. اگر نامه هم نباشند، گفت و گویی هستند با یک آدم که بیشتر دروغ می شنود تا راست. یک بار از او پرسیدم من یک دروغگو هستم؟
گفت: دروغگو که هستی، خیالپرداز هم هستی، توهم هم می زنی. اما تقصیر تو نیس.
گفتم: چرا دوست داری هر چه دلت خواست بگویی و آخر ِ کار همیشه به من می گویی تقصیر تو نیست. خب لامصّب! یه دفعه هم راحت بگو همش تقصیر خود ِ عوضی و احمقته. اگه اینجور بگی چطور میشه؟
 
صحبت های  علی الهادی برادر شهید احمد مشلب:
ای برادرم عهدی بر گردن ماست که ما ادامه دهنده راه جهادی که تو رفتی باشیم، راه مقاومت و پیروزی تا ظهور امام زمان(عج). ای کسی که امانت دار خون و ارواح شهدایی، ای سرور من، ای امین العام تجدید عهد و وفا می کنیم احمد شهید آخر نخواهد بود، و هرگز تورا میان میدان رزم تنها نخواهیم گذاشت و هیچ چیز مانع ما نخواهد بود و همچنان این راه را ادامه خواهیم داد و درسخت ترین شرایط هم با تو خواهیم ماند و سخن ترسوهای دروغگ
خواستم تمام دروغهاتو به مادرت بگم و چیزهای که بهش نگفتی ولی نگفتم. نه چون دلم برای تو سوخت نه، برای مادرت سوخت. روزی خواهد فهمید فقط امیدوارم دیر نباشه.
محدثه، خانم دروغگو....
و پایان این تراژدی تجربه بود، که باز خانواده ام تنها درکنارم بودن.
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خ
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
دانلود آهنگ دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید همای
دانلود آهنگ دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید دانلود اهنگ دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید با عنوان چوپان کند می گریم با صدای پرواز همای.
ادامه مطلب
دخترزیبای‌چوپان چوپانى دختر زیبائى داشت. پسر پادشاه خواستگار دختر بود. اما هر چه به خواستگارى مى‌رفت دختر مى‌گفت که باید صنعت و حرفه‌اى یاد بگیرد. پسر پادشاه رفت و حرفهٔ فرش‌بافى یاد گرفت. بعد دختر زن او شد. بعد از چند روز دختر و پسر رفتند گردش کنند. سر راه‌شان به قهوه‌خانه‌اى رسیدند، رفتند آنجا غذا بخورند. جلوى در قهوه‌خانه یک فرش انداخته بودند، پسر و دختر تا پایشان را روى فرش گذاشتند افتادند توى یک زیرزمین. نگاه کردند دیدند گوش تا گوش
بـا من بـرنـو به دوش یـاغی مشروطه خواه
عشق کاری کرده که تبریز می سوزد در آه
 
بعدها تاریخ می گوید که چشمانت چه کرد؟
بــا مـن تـنـهـا تـر از سـتـارخـان بـی سـپـاه
 
موی من مانند یال اسب مغرورم سپید
روزگـار من شـبـیـه کـتـری چوپان سیاه
 
هرکسی بعد از تو من را دید گفت از رعد و برق
کـنـده ی پـیـر بـلـوطی سوخت نه یک مشت کاه
 
کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود
یـک نـفـر بـایـد زلیخا را بیاندازد به چاه
 
آدمـیـزادست و عشق و دل به هر کاری زدن
آدم ست و سی
یک آهنگ حماسی، از آن ها که بر تصویرهای فیلم های تاریخی طبل و بوق می زنند و دروغ ها را زورچپان می کنند در مغز ما، یکی از این آهنگ ها می گذارم و می روم سراغ ِ نوشتن یک داستان کوتاه که هزار تا پنج هزار کلمه پهنا و درازا و بلندا داشته باشد. ناسلامتی قرار است یک دروغ بزرگ و چاق در این سه هفته بزرگ کنم و بدهم دست هیئت ِ داوران ِ جشنواره ی فلان. اسم جشنواره را نمی برم، نیازی نیست . 
یعنی گاهی به این فکر میکنم کار ِ هنر، اگر هنر باشد دروغ است. تعارف که ندارم
ژانر : انیمیشن , کوتاه , خانوادگی
مدت زمان : ۶ دقیقه زبان : صامت کیفیت : BluRay 720p فرمت : MKV انکودر : F2M حجم : ۲۳ مگابایت محصول : فرانسه ستارگان : Adrien Maggiacomo, Celine Bernard, Marion Robert کارگردان : Héloïse Berthelier لینک‌های مرتبط : جستجوی زیرنویس – کیفیت‌های دیگر
خلاصه داستان :
چوپان ستارگان ، فیلمی انیمیشنی محصول سال ۲۰۱۸ به کارگردانی هیلویس برتایلر می‌باشد. داستان این انیمیشن درباره‌ی یک چوپان می‌باشد که وظیفه دارد تا از ستارگان آسمان نگهداری کند ، او در این کار د
صد گرگ به گله زد، ولی چوپان، ماندچندیست به کار و حاصلش، دل بسته
هی ماه به دور این زمین می گردد
عمریست به دور باطلش، دل بسته
صد صخره که باشد، بخدا خواهد رفت
چون موج به عشق ساحِلش دل بسته
دانی که چرا زمین ما پا برجاست؟
چون ایزدِ ما به پازلش، دل بسته
منطق که در این زمین به جایی نرسید
شاعر به همین دلایلش، دل بسته
گفتی که تو را می کُشم اخر، بانو
مقتولِ شما به قاتلش دل بسته
#حمید_رفایی
در یک صحبت دوستانه احساس می کنید که طرف مقابل با شما صادق نیست و این موضوع به شدت شما را عصبی کرده است؛ راهکارتان چیست؟
توانایی تشخیص دروغ و فرد دروغگو یک مهارت اجتماعی منحصر به فرد است که معمولا افراد زیادی به دنبال کسب آن هستند.
ادامه مطلب
#رویای_یک_دیدار#سید_ناصر_هاشم_زاده
برای یک لحظه حس کرد شیطان را دیده. از میان جمعیت او را تشخیص داد. چشمانی نافذ و چهره ای عبوس که به او گفت:- هیچ حقیقتی وجود ندارد، تو انسانی ساده ای و خود را به ایمانی سپرده ای که اساس و بنیاد ندارد.صدای او را شنید. یقین کرد که او شیطان است.- من ایمان خود را به خداوند و‌ مسیح حفظ خواهم کرد و از وسوسه ی تو ای موجود پلید، به خداوند پناه خواهم برد.- پولس، زاده ی ایمانی بود که مسیح به جهان عرضه کرد؟- دور شو ای پلید وسوسه
من از نوشتن اسم واقعی ادمها اینجا هیچ ابایی ندارم.
ولی فکر میکنم اوج بی شخصیتی، عجول بودن در حین تصمیم گیری، چیپ بودن، بی عقل بودن، و لاشی بودن من و مشابهات من هست،
که بخوایم برای بالا بردن خودمون، از اسم بقیه استفاده کنیم.
برای اینکه خودت رو بکشی بالا یا نشون بدی که با ادم حسابیا سر و کار داشتی یا با ادمای دروغگو و بدقول و ناحسابی تعامل داشتی، نیازی نیست اونها رو معرفی کنی. همین که خود اون ادمها بخونن و بفهمن کارشون زشت بوده کافیه.
بنویس “آب”، جار بزن: “نان” تمام شد !آن واژه های تلخ دبستان تمام شد !بابا، درخت، داس، کبوتر، قفس، سکوتآقا اجازه! دیکته هامان تمام شدبنویس: گرگ آمد و خط خورد خنده هادیگر دروغگویی “چوپان” تمام شد !آقا اجازه! خون شهیدان چه می شود؟آموزگار: هیس ! پسر جان ! تمام شد !دیروزمان به دغدغه آب و …
نوشته شهدا شرمنده ایم … اولین بار در شهید محمد مهدی لطفی نیاسر. پدیدار شد.
با استفاده از چریدن گوسفندان انرژی مورد نیاز برای بقا و ادامه زندگی خود را دریافت می کنند.
چرا در فضای باز می تواند برای پرورش دهنده جنبه اقتصادی داشته باشد . البته نکته مهم این است که دامدار یا چوپان از شیوه صحیح استفاده از چراگاه اطلاع داشته باشد .
انواع مختلف مرتع :
- مرتع پر درخت 
- مرتع بدون درخت 
- چرای باز 
- چرای بسته 
مجموعه گوسفند زنده چندین سال است که فعالیت خود را آغاز کرده است و تمامی دام ها سالم و بهداشتی اند .
https://www.isna.ir/news/99022115286/%D8%AA%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DA%AF%D9%88-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C
«تو دروغ‌گو هستی!» این کنایه و توهینی است که از سوی دو مدیرعامل سابق و البته تا حدودی محبوب پرسپولیس روی آنتن زنده تلویزیون مطرح شد؛ دو مدیرعاملی که در دوران خود، روزهای خوبی را برای هواداران پرسپولیس رقم زدند و البته نکات منفی بسیاری را نیز از لحاظ مالی به باشگاه تحمیل کردند.
مشاهده مطلب در کانال
صدبار بهت گفتم برو
بلاکت کردم 
از همه جا
ول کن نیستی پا شدی اومدی ارومیه؟ خجالت نمیکشی میفتی دنبالم؟شاید این من نبودم که یذره جرعت و جنم داشتم رفتم به مسئول سینما گفتم،شاید یه دختر ضعیف طرف حسابت بود،بازم میخواستی بیفتی دنبالش؟
ببین منو،هرچی میگذره میفهمم هرچقدر بیشتر ازت متنفر باشم بازم کمه،کاری نکن بردارم اسم و شمارتو تحویل پلیس بدم،خودت راتو بگیر و برو
میدونی که هرکاری ازم سر میزنه،پس دنبال دردسر نه برا خودت نه برا من نباش
ازت متنفرمم
ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد
شعر، کوتاه ولی حرف به اندازه ی کوه
باید این غائله را "آه" به پایان ببرد
#حامد_عسگری
سلام شبتون بخیر
پایان
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
well
 
من این قدرت رو دارم، که به عنوان یه دختر، و یه انسان! 
که یه کاری کردم با این جدی بدبخت
که بچه هم همه عکساشو دیلیت کرد، هم وضعیت خودش رو به last seen recently تغییر داده.
 
میدونین،
بهش اهمیت میدم،
چون وقتی من هیچی نبودم اون به من اهمیت داد.
از طرف آدم مزخرفیه و شخصیت مزخرفی داره، و بدقولو دروغگو و خالی بند و بهروز پیرپکاچکی هست،
ولی اینها دلیل نمیشه که من ازش غافل شم.
 
میدونم تنهاست
 
میدونم ب کمک نیاز داره.
 
ولی خب بنده، به عنوان یه خنگول، این قدر
انسانهای صادق به صداقت حرف هیچکس شک نمی کنند و حرفِ همه را باور دارند،
انسانهای دروغگو تقریبا حرف هیچکس را باور ندارند و معتقدند که همه دروغ می گویند.
انسانهای امیدوار همواره در حال امیدوار کردن دیگرانند، انسانهاینا امید همیشه آیه یاس می خوانند.
انسانهای حسود همیشه فکر می کنند که همه به آنها حسادت می کنند.
انسانهای حیله گر معتقدند که همه مشغول توطئه هستند،
انسانهای شریف همه را شرافتمند می دانند.انسانهای بزرگواربیشترین کلامشان، تشکر
❤️کسانی هستند که می گویند ما عاشق همسرمان هستیم و کلی مهر و محبت نثار طرف مقابل می کنند اما در عمل به وظایف و تکالیفی که به عهدشان هست عمل نمی کنند اینان دروغگو هستند.
❤️عاشق واقعی کسی است که به تعهدی که در روز ازدواج به همسرش داده است وفا کند.
عمیقا باور دارم آدمی که دائم در حال دروغ گفتنه، بعد از مدتی این دروغ‌ها تو شخصیتش نفوذ می‌کنه و اون رو تبدیل به یه آدم متناقض مریض می‌کنه. جوری که اصلا دیگه نمی‌تونه راست بگه. نمی‌تونه مسئولیت حرفی که زده رو قبول کنه. و این خیلی درد بزرگیه. دردی که شاید رو خود اون آدم تاثیری نداشته باشه، اما رو اطرافیانش چرا. حتی اطرافیان سابق.
+ یه آدم چقدر می‌تونه مریض باشه که بعد از دو سال باز هم دست از تهدید و تهمت برنداره؟
+ کاش می‌تونستم به بابام هم بگم
یاد قدیما ...
 
کارتون پلنگ صورتی چوپان میشه مخصوص گروه سنی کودک 
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



 
دریافتحجم: 19.5 مگابایتکیفیت اصلی
 
سپاهیان سفیانی با دقت همه راها های ورودی شهر را کنترل می کنند.
آماده شو !
ما باید به بیرون شهر برویم همان جایی که قرار است جوانی ماه رو وارد شود.
آنجا را نگاه کن!
آیا آن جوان سی ساله را می بینی که به شکل و شمایل یک چوپان است ؟
او در دست خود یک چوب دستی دارد و آرام آرام از میان سپاه سفیانی عبور میکند. خیلی عجیب است !
سپاه سفیانی که نمی گذارند هیچ کس وارد شهر شود چرا مانع ورود این جوان نمی شوند ؟
نمی دانم او را شناختی یا نه ؟
جان من فدای او!
این جوان هم
آقای محترم! ما نیامده‌ایم که بود و نبودمان هیچ تأثیری بر جامعه، بر تاریخ، بر زندگی و بر آینده نداشته باشد؛ ما آمده‌ایم که با دشمنان آزادی دشمنی کنیم و برنجانیمشان، و همدوش مردان باایمان تفنگ برداریم و سنگر بسازیم، و همپای آدم‌های عاشق، به خاطر اصالت و صداقتِ عشق بجنگیم.
ما آمده‌ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم؛ نیامده‌ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کِرم خاکی هم بی‌آزارتر بود و از گاو مظلوم‌تر، ما باید وجودمان و نفس کشیدنمان، و را
امروزه بعضی از گروه ها معتقد هستند که این قرآن ما میخوانیم قرآن واقعه ای نیست بلکه آیات بیشتر بوده که بعداً دستکاری شدند.
               دو نظریه متضاد راجع به قرآن
‌‌《کلینی》در《اصول کافی》با آوردن این روایت عقیده شیعه را راجع به قرآن اظهار میدارد:
عن هشام بن سالم عن ابی عبدالله ان القرآن الّذی جاءَ به جبریل الی محمد سبعه عشر ألف آیاتٍ.((هشام از سالم و او از ابو عبدالله روایت می کند:قرآنی که جبریل (ع) برای محمد (ص) آورده هفده هزار آیه بود )). 
حا
امشب ویدئویی پخش شد از دختری به نام گرتا که در سازمان ملل از محیط زیست گفت و از کشتار مردم توسط ثروتمندان و سیاست مداران جهان. اولین بار سخنرانیش را در یکی از همین شبکه های اجتماعی دیدم. قبل از لود شدن فکر می کردم که این همه تحصیل کرده محیط زیست این همه آدم دغدغه مندی که در این راه کشته شدند زجر کشیدند زندگیشان نابود شد چرا از آن ها یک سخنرانی در این باب نمی شنویم. چرا یک بچه ؟ به این نتیجه رسیدم شانتاژ خبری است نه بیشتر و چون کودکان معصوم تراند
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا کاسه‌ی کسانی که شش سال پیش طرح قبلی سوخت را بی‌هوده خواندند و آن را صرفا به جهت حرف‌های انتخاباتی که زده بودند، برداشتند
و دو نرخی بودن آن را عامل فساد دانستند
 
و کسانی که خالصا لوجه الله و برای مردم کار می‌کنند و به غرب و شرقی که منهدم شده، متمایل نیستند، یکسان است؟
***
یک جریان، جریان انقلابی که به نفع مردم کار کرده‌اند و همیشه در صحنه بوده‌اند.
 
در مقابل شبه جریانات مختلفی حضور دارند:
یکی از آن‌ها شبه جریانی
دوست دارم زمان برگرده عقب
دوباره تصمیم بگیرم
هیچ وقت این راه را نروم
از این روزام بدم میاد 
از تو بدم میاد 
از تویی که کم کم وارد زندگیم شدی 
دروغ گفتی دروغ گفتی دروغ گفتی 
همون روزا بین دروغهات میفهمیدم 
ولی خودمو زدم به ندیدن 
از چشمات همه چیز پیدا بود 
نخواستم ببینم 
من اشتباه کردم 
دوست دارم زندگی برگرده عقب و مثل الان هیچ وقت تحویلت نگیرم
حتی یه بار هم جوابت را ندم
تو بمانی و دلواپسی های دروغت 
دانلود فیلم مغزهای کوچک زنگ زده


منتشر کننده فایل : روبیکسفا
 
نام فارسی فیلم : مغزهای کوچک زنگ زده
زبان : فارسی
کیفیت : BluRay 720p / BluRay 1080p
ژانر : اجتماعی
حجم : 800 مگابایت
کارگردان : هومن سیدی

ستارگان : نوید محمدزاده , فرید سجادی حسینی , فرهاد اصلانی , علی علایی ,
نازنین بیاتی , نوید پورفرج , مرجان اتفاقیان , هامون سیدی , لادن ژاوه
وند , مهیار راحت طلب , مهرداد بهاالدینی , اشکان حسن پور , پیمان پازوکی ,
امید شیری , آرمین بهجت , منصوره ایلخانی , مهرا
چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. هر بار که او آتشی میان سنگها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگها مادامی که آتش روشن است سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست.چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد سرد ب
مسئولان آمریکایی ، دروغگو هستند، پشت هم انداز هستند، وقیحند ، طماعند  شارلاتانند ، ظالمند ، سنگدلند ، به شدت بی رحمند ، تروریستند یعنی این جور دشمنی در مقابل ما امروز وجود دارد. خداوند برای مقابله با دشمنی ها ، خطاب به پیامبر امر به صبرر کرده است (مدثر  مزمل ، هود ، شوری)
صبر به معنای نشستن و دست روی دست گذاشتن و انتظار نتایج و حوادث را کشیدن نیست. صبر یعنی ایستادگی کردون ، مقاومت کردن ، محاسبات درست خود را و محاسبات خود را با خدعه گری دشمن تغی
دانلود فیلم مغزهای کوچک زنگ زده


منتشر کننده فایل : روبیکسفا
 
نام فارسی فیلم : مغزهای کوچک زنگ زده
زبان : فارسی
کیفیت : BluRay 720p / BluRay 1080p
ژانر : اجتماعی
حجم : 800 مگابایت
کارگردان : هومن سیدی

ستارگان : نوید محمدزاده , فرید سجادی حسینی , فرهاد اصلانی , علی علایی ,
نازنین بیاتی , نوید پورفرج , مرجان اتفاقیان , هامون سیدی , لادن ژاوه
وند , مهیار راحت طلب , مهرداد بهاالدینی , اشکان حسن پور , پیمان پازوکی ,
امید شیری , آرمین بهجت , منصوره ایلخانی , مهرا
"به دعوت آقا رهام و آقا گل"
سلام پینوکیو! خوبی مرد چوبی؟امیدوارم حالت خوب باشهپینوکیو جان! دلم برای دروغ های کودکیت تنگ شدهبرای دروغ های مصلحتی ات ، با اینکه هر بار دروغ میگفتی دماغت دراز میشد ، ولی تو مجبور بودی!پینوکیو یادت میاد روباه مکار تمام غم های روزگار را برایت به ارمغان می آورد؟ یادته یکبار همه ی پول هاتو از چنگت درآورد؟ ولی تو همش منتظر خوشبختی پدر ژپتو بودی!تو خیلی سختی کشیده ای! خیلی عذاب دیده ای! آن هم بخاطر هیچی! بخاطر چند تا دروغ
 
  جسد را با خود به انبار بردند. برادر کوچک که خشم خود را فرو می خورد ابتدا خواست روی میزکار وسط انباری جسد را دراز کند، اما کار جدا کردن گوشت ها از استخوان برایش سخت می شد . می خواست همه گوشت تن جسد را سگ خور کند . طناب قطوری از جعبه ای چوبی بیرون آورد و به دست های جسد بست و آن را از تیرک چوبی سقف بالا کشید. گوشت چندانی به بدن جسد نبود. باید هرچه زودتر اندام بی استفاده را جدا می کرد و درون سطل بزرگی که کنار دستش بود می ریخت . لگن بزرگی را که زیر لاشه
متن و ترجمه فارسی آهنگ جدید ابرو گوندش Ebru Gundes به نام Kim Bu Gozlerindeki Yabanci
متن و ترجمه آهنگ:

Söndü içimin ateşi bitti, bıktım yalanlarından
خاموش شد، آتش درونم تموم شد، به ستوه آمدم از دروغ هات
Zorla ele avuca sığmaz aşk kop gel günahlarından
با زور عشق تو دست و مشت نمیاد، از گاناهات دست بردار
Nazın sitemin belli değil, ben senin neyinim anlayamadım
ناز و ستمت معلوم نیست، من چیه تو هستم متوجه نشدم
Sevda ateşin aynı değil ilk defa üşüyorum kollarında
آتش عشقت همان (مثل قبل) نیست، برای اولین بار بین بازوانت (آغوشت) سردم میشه
Kim bu g
سلام به همگی
دختر خاله ی من از مادر بزرگم و مادرم فشار خون به ارث برده. یک بازه ی زمانی ای رو یادمه که دختر خالم همش غش می کرد و یک جا یک دفعه پس می افتاد. من راستش با دختر خالم بزرگ شدم چون مامانم و خالم هر روز پیش هم بودن. دختر خالم خیلی اهل مسخره بازی در آوردن بود. یک بار یادمه که خونه مادر بزرگم، طبقه بالا خونشون بودیم که یک دفعه دختر خالم افتاد روی زمین. منم سریع داد زدم تا از پایین مامانم و خالم بیان بالا. مامانمو خالم داشتن داد می زدن: چی شده چ
باید یادت بمونه کسی که فکر میکردی عشقته چی گفت بهت.
یادت بمونه از نظر عشقت یه آشغالی 
هزاران بار گفت آشغال . به تو گفت
تا حرف زدی گفت آشغال خفه شو 
ببند دهنتو
دیدی چیا بهت میگفت الان چیا میگه 
به جای اینکه اون چیزهای مشترک باهاش و مقدس بدونی باید فقط به خودت کمک کنی که فراموششون کنی. 
فراموش کن چیا بهت گذشت. 
فراموش کن 
همه چی 
خودشو 
خوبیاشو 
چشماشو 
یادشون افتادی به اینکه براش آشغالی فکر کن و تحمل کن. 
تو براش فقط یه آشغالی
یه دروغگو
میگه بهش
پدر بغض کرده و ناراحت دست های مادر را لای انگشتانش گرفته بود و می گفت: ای کاش من جای تو بودم ... بر خلاف پدر، مادر تبسم کرد و گفت: این حرفها چیه مرد؟ دکترها گاهی وقتها اشتباه می کنند ... مطمئن باش من، بر خلاف تشخیص دکترها که گفتند فقط شش ماه زنده ای، تا شصت سال دیگه می مانم. پدر با لحنی غمگین گفت: اگر برای تو اتفاقی بیفته، من یک ثانیه هم زنده نمی مانم. پسر یازده ساله که اینها را می شنید، اگر چه برای مادرش ناراحت بود، اما از با وفا بودن پدرش شادمان بود
درکوچه های خاکیدربین خاک و کاه گلباپای لخت وبی کفشمی گشت بی سرودلآن کودکان سرخوشبی فکرغصه ی نانپرشوروپرهیاهوسردرهواورقصانزیردرخت سیبیدرحال چرت نیمروزچشمی به آسمان داشتمردی به فکر دیروزدرخانه های روستاپیچیده عطر نانکگرم است تنورخانهزن درکنارش آنکیک سرمیان آغلپستان گاو بدوشددستی میان خانهدررفت وروب بکوشدمردان میان جالیزیادرمیان شالیبرپاکنندزندگیازیک زمین خالینقش شقایق آنجاستدردشت سبزصحراآوازسینه سرخ استآوای عشق روستادرکوچه با
آورده اند که خواجه نظام الملک وزیر ملکشاه سلجوقی به علتی به زندان افتاد . بعد از مدتی نظام حکومت دچار آشفتگی شد و مجددا از او خواستند به شغل سابق خود برگردد.
خواجه فرمان را قبول نکرد و زندان و گوشه گیری را به وزارت ترجیح داد!
دربار ملکشاه دنبال چاره ای بودند تا خواجه را راضی به قبول شغل سابقش کنند . در این بین شخصی گفت خواجه دانشمند است و هیچ چیز برای او بدتر از همنشینی با انسان نادان نیست . 
پس فکری کردند و چوپانی که گله ای را به سبب سهل انگاری و
کاری سخت و لذت بخش درس خواندن .
با خودم میگم چه کاری بود اینم شد راه زندگی اینم شد روش زندگی بعد دوباره با خودم میگم تو توی همین راه به خیلی از ارزوهات رسیدی ولی فعلا دوست دارم گریه کنم و بگم خدایا سخته من هر کاری کردم امسال راه راحت تر رو برم نشد که نشد اخر افتادم تو دور کنکور دادن هرچی دعا کردم تلاشم کردم راه دیگه ای پیدا کنم انگار حس کمال گراییم نذاشت که نذاشت .
یه پسری توی کتابخونه دانشگاه هست اونم مثل من درس میخونه انگار داره پایان نامه مینو
هر چی با خودم فکر می کنم بیشتر به این نتیجه میرسم :اون هیچ وقت منو دوست نداشت
چون تنها بود و کاری نداشت سرشو با من گرم میکرد .ولی الان سر کار میره و وقت سرخاروندن نداره
هعییییییییییی باشه تو دروغ گفتی و من احمق باور کردم 
یه تلگرام و واتساپ دیگه نصب کردم. می خوام هیچ جا نباشم.می خوام همه فکر کنن من مردم
واقعا من مردم
نمی خوام کسی به من فکر کنه نمی خوام کسی نگرانم بشه.همه دروغ میگن حتی دوستام فک و فامیل
همه دروغگو هستن
حوصله هیشکیو ندارم من قطع را
اوایل آشناییم با بابک، بعضی شبا از خواب بیدار میشدم و بدون اینکه خودم متوجه بشم عصبی میشدم و داد میزدم یا گریه میکردم.
یواشکی بلند میشد از دسترس من خارج میشد و بغلم میکرد و میگفت بیا بغل من.
میگفت دلیل این همه عصبی بودن اینه که زندگی پرتنشی همیشه داشتم.
تا که به مرور حالم خوب شد.
الان احساس نرمال بودن دارم.
حدود نه ماهی میشه که حس میکنم نرمال هستم و سالم. خیلی سالم تر از آدمای زیادی که در زندگیم دیدم.
پسر خیلی خوبیه. 
منی که از پسرا هیچوقت خیر ندی
من موندم!!!
چرا مردم فرانسه که از حقشون دفاع می کنن ، دولتشون به عنوان دیکتاتور معرفی میشه. اما توی ایران مردم که اعتراض میکنن ، میشن اشوب گر؟؟؟؟
اوضاع این روزهای ایران ، تاریخ قبل از انقلاب رو مرور می کنه.
.................
قبل از به اصلاح انقلاب اقابون در زمان پهلوی! وقتی مردم در مورد چیزی اعتراض میکردن ، یکی از حربه های حکومتی این بود که فردی به نام شعبان بی مخ که از گنده لات های تهران بود ، میزاشتن جلوی مردم تا از مردم بر علیه مردم ! استفاده کنن و ای
دن پائولو می گوید: شنیده ام که در این کوه معدن هست.
بونیفاتسیو جواب می دهد: خدا نکند که معدن باشد.دن پائولو نمی فهمد که چرا. چوپان توضیح می دهد:مادام که کوه فقیر است از آن ماست؛ اما همین که معلوم شد غنی است، دولت آن را تصاحب خواهد کرد. دولت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه. دست دراز به همه جا می رسد و برای گرفتن است و دست کوتاه برای دادن است و فقط به کسانی می رسد که خیلی نزدیکند...!
#نانوشراب✍ #اینیاتسیو_سیلونه
_________________________________________________
سفارش ازطریق
رسولم میبینم که آن ها تو را دروغگو خطاب می کنند. می دانم که به تو می گویند چرا مثل فرشتگان نیستی و چون آدمیان در بازار قدم میزنی. رسولم می دانم که غصه ی مهجوری قرآن در میان قومت  را می خوری. رسولم گمان نکن که آن ها خواهند شنید یا چیزی درک خواهند کرد. نه هرگز! آنها مانند چهارپایان می مانند، حتی از آن هم بدتر. رسولم غصه نخور، من همه چیز را می دانم، تو را و قلبت که محل هبوط قرآن است، خود در آغوش خواهم گرفت.



+برگرفته از تمام سوره فرقان که گویی خداوند
ناگهان خورشید دریک صبح زود 
شعر شادی را برای دشت خواند 
یک نفر چوپان شبیه شاعری 
 شعر گل را موقع برگشت خواند 
با ترنم های صبح و زندگی 
دشت پر شد از گل و نور و امید 
ابر کوچک از دل این آسمان 
 بر زمین با سایه نقاشی کشید 
بره ها با سایه ها بازی کنان 
می روند این سو و آن سو بی صدا 
خنده دل بر بچه های روستا 
شکر می گویند بر کار خدا 
به نام خداسلام علیکم و رحمة الله و برکاتهمتاسفانه عده ای مدام دم از انقلابی بودن و پیروی از مقام معظم رهبری (حفظه الله ظله) می زنند ، ولی موضع گیری شان در مورد فساد در ایران ، همان موضع گیری دشمنان مقام معظم رهبری است.چرا قبل از سخن گفتن اندکی فکر نمی کنند؟چرا خود را انقلابی می نامند ولی نمی روند تا سخنان رهبر انقلاب را بیاموزند و فقط همان را ترویج دهند؟نظر رهبر انقلاب در مورد فساد این است :" البتّه نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسل

حضرت امام مهدی(علیه‌السلام) :
سیأتی إلی شیعتی من یدّعی المشاهدة. ألا فمن ادعی المشاهدة قبلَ خروج السُّفیانی والصیحة فهو کذابٌ مُفترٍ، ولا قوّةَ إلا بالله العلی العظیم
ای شیعه ما 
به زودى کسانى نزد شما می‌آیند و ادعاى مشاهده کنند، آگاه باشید هر کس قبل از خروج سفیانى و شنیدن صیحه‌ی آسمانى، ادعاى مشاهده‌ی مرا کند دروغگو و افترا زننده است و نیرویى جز به (برای) خداى بزرگ نیست.
الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) / ج 2 / 478 
#حدیث_مهدوی
#اللهم_عجل_
یک روایت قشنگ شنیدم که گفتم برای شما هم بگم
یک روز مردم مصر پیش فرعون آمدند و گفتند که : آهای فرعون ببین چند وقتی هست که باران نیامده و خشکسالی شده، تویی  که ادعای
خدایی میکنی خب یک دعایی یا کاری انجام بده که باران بیاید.وقتی یاران حضرت موسی این حرف ها را شنیدن ته دلشان گفتند: خب دیگه
وقتی فردا باران نیامد این مردم هم می فهمند که فرعون یک دروغگو هست. فردا شد و باران آمد.اصحاب تعجب کردند و حضرت موسی هم 
دلیل را از خدا پرسید. خدا گفت: دیشب فرعون روی
هدف های‌کلی: تقویت قدرت جستجوگری، تغییر زاویه ی دید، و مشارکت آن ها در بازآفرینی قصه ها و به واسطه ی آن ایجاد تعامل بین قصه گو و مخاطب، ایجاد فضاهای خیالی متعدد برای مخاطبان که در آن آزادی عمل زیادی برای مواجهه با آنچه خود در خلق آن دست داشته اند وجود دارد.
مقدمهقصه های خوب معمولاٌ از ساختاری قوی برخوردارند. ساختار عمومی قصه ها معمولاٌ شامل سه بخشِ زمینه چینی، بدنه ی اصلی قصه و پایان بندی است. این ساختار در مجموع چارچوبی برای سیر منطقی سلسله
چوپانیان (آل چوپان) دودمانی بودند که طی سده هشتم (۷۳۸–۷۵۸ق) در قسمتی از ایران حکومت کردند.
این دودمان سلسله‌ای از امرا بود که پس از درگذشت ابوسعید بهادرخان آخرین ایلخان مغول در قسمتی از ایران حکومت کرد. مؤسس آن امیر شیخ حسن چوپانی پسر بزرگ‌تر امیر تیمورتاش بن امیر چوپان سلدوز است و پس از او برادر کوچک‌ترش امیر ملک اشرف چوپانی حکومت کرد. پادشاهان خاندان چوپانی منحصر به همین دو تن است.
چوپانیان از خانواده مغول بودند که در قرن ۱۴ میلادی به شهر
زندگینامه کوروش کبیر از تولد تا مرگ + تصاویر

کوروش کبیر یکی از بزرگترین پادشاهان هخامنشی است که حدود ۵۵۰ سال قبل از میلاد زندگی میکرده. سخنان کوروش بزرگ سال‌هاست که در بین مردم رواج دارد.
 
خلاصه ای از زندگینامه کوروش کبیر
پیش ازکمبوجیه دوم
پس ازکمبوجیه یکم
همسر: کاساندان
کاخ: پاسارگاد
دودمان: هخامنشیان
پدر: کمبوجیه یکم
مادر: ماندانا
فرزندان: کمبوجیه
بردیا
آتوسا
آرتیستون
رکسانا
 
زندگی نامه کوروش کبیر
بنا به گفتهٔ هرودوت، آستیاگ (پدربزرگ
از شما چه پنهون
من احساس میکنم به عوض همه این سالهایی که دکتر نرفتم
نیاز دارم برم تراپی
و توش از زندگیم
مخصوصا از بخش ویژه ده سال گذشته و درباره محمد حرف بزنم.
چون این ادم با تمام کمکها و کارهایی که برام کرد
با وجود خوب و مهربان بودنش
با وجود بااستعداد و باعرضه بودنش
خراش های بسیاری زیادی رو در کنارش به روحم کشیدم یا کشیده شد به روحم یا هرچی.
و نیاز دارم درباره ش حرف بزنم. 
و به تدریج از خودم پاکش کنم. چون روانیم خواهد کرد.
باورتون نمیشه ولی ماهه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها