نتایج جستجو برای عبارت :

سوالی با یک لبخند آهسته و ساده ی کج.

ز چشمی اشک می ریزد، اگر آهسته آهسته
بدان در سینه می سوزد، جگر آهسته آهسته
تو هم چشمان خود گریان، دَمی با او که می ترسم
ز چشمانش زند بیرون، شرر آهسته آهسته
نپرسی زو چرا گرید، نپرسی او چرا سوزد
که چشمانت دهد از او، خبر آهسته آهسته
نگاهی کن نگاهش را، صدایی کن خدایش را
تو پیغامی به دلدارش، ببر آهسته آهسته
بگو زخمی کزو خورده، چو گلدانی به پژمرده
بگو زخمش دهد حالا، ثمر آهسته آهسته
بگو مذهب اگر داری، بگو مطلب اگر خواهی
بگو آید به بالینش، سحر آهسته آه
کتاب لبخند در غربت نویسنده: بیژن کیانی انتشارات: موسسه فرهنگی پیام آزادگان
کتاب لبخند درغربت : آزاده که باشی در بند هم لبخند از لبت نمی رود…
 
کتاب لبخند در غربتنویسنده: بیژن کیانیانتشارات: موسسه فرهنگی پیام آزادگان
بریده کتاب:
حسین آهسته لب هایش را باز کرد وبه سختی گفت: پس خداحافظهر دو جور دیگری این کلمه را گفته بودند گویی این بار معنای دیگری داشت آهسته سرش را برد بیخ گوش حسین وگفت: (لبخند بزن بسیجی فکر کن صدام مرده)
 
هر روز بارها از کنار یکدیگر عبور می کنیم، چشم تو چشم می شویم و نگاه هایمان به هر دلیلی به هم گره می خورد؛ اما دریغ از یک لبخند ساده! لبخند یکی از کلیدی ترین عناصر در روابط اجتماعی ما است. یک لبخند ساده در بردارنده پیام های مثبت مختلفی در روابط اجتماعی ما می باشد که گاه اثربخشی آن از ساعت ها حرف زدن، فلسفه بافی و توضیح دادن برای مخاطبمان بیش تر است. حتما 100 درصد ما در زندگی اثرات لبخند و صورتی که ردی از لبخند روی آن وجود داشته است را دیده ایم. جلب
کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته
شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته
غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد
و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته
دل دریایی ما را به دریا می برد روزی
به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته
ازین رخوت رهایی می دهد جانهای محزون را
درونها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته
نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن
بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته
کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را
ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته
فنا می گردد ا
می آید منجی عصر و زمان آهسته
آهسته
می آید شرح و تفسیر اذان آهسته آهسته

قدم بر چشم  ما خواهد نهاد آن سرو بستان ها
می آید عاقبت آن مهربان آهسته آهسته

زداید او غبار غربت از چشمان
مشتاقان
می آید آن امید عاشقان آهسته آهسته

دل ما را دهد او عاقبت با
آسمان پیوند
می آید عاقبت از آسمان آهسته آهسته

به دریا می برد این چشمه های
اشک ما را او
رسد وقتی که او با کاروان آهسته آهسته

قلوب غمگساران بار دیگر شاد
خواهد شد
بهاران می رسد بعد از خزان آهسته آهسته

پ
یه سوال برام پیش اومده...
آیا کسایی که توی تیمارستان هستن، روزی که توی خونه شون بودن و صبح بلند میشدن موهارو شونه میکردن، صبونه میخوردن... شبم میخوابیدن (یا سعی میکردن بخوابن)؛
میدونستن یه روز برس موهاشونو تو کشوی دراور اتاق تیمارستان میذارن؟
آهسته آهسته صدای پای بهار را می شنویم . زمستان عزم رفتن دارد ؛ اگر مجالی دهی این دو صبا هم می گذرد . بهار با تمام هیاهو لباس دشت و سبزه به تن می کند . زیبا تر  از همیشه به زمین می نشیند . 
موسیقی سیال زمان ؛ هر لحظه به گوش می رسد . 
بهار من را ؛ تو را و همه کسانی که با عشق نفس می کشند را صدا می زند . کوش بسپار به آوای طبیعت ؛ بدون شک صداب بهار را می شنوی . 
نفس بکش  با عشق نفس بکش .بگذار زندگی درون ریه هایت به جریان اوفتد . انوقت به هر عاشقی که رسیدی , لبخن
انسان، آهسته آهسته عقب نشینی می‌کند.!!
هیچکس یکباره معتاد نمی‌شودیکباره سقوط نمی‌کندیکباره وا نمی‌دهدیکباره خسته نمی‌شود، رنگ عوض نمی‌کند، تبدیل نمی‌شود و از دست نمی‌رود.


زندگی بسیار آهسته از شکل می‌افتد..و تکرار خستگی بسیار موذیانه و پاورچین رخنه می‌کند.
قدم اول را، اگر به سوی حذف چیزهای خوب برداریم، شک مکن که قدم‌های بعدی را شتابان بر خواهیم داشت."
نادر_ابراهیمی
آدم های ساده را دوست دارمهمان ها که بدی هیچکس را باور ندارندهمان ها که برای همه لبخند دارندهمان ها که همیشه هستند،برای همه هستندآدم های ساده راباید مثل یک تابلوی نقاشیساعتها تماشا کردعمرشان کوتاه استبسکه هر که از راه می رسدیا ازشان سوء استفاده میکند یازمینشان میزندیا درس ساده نبودن بهشان میدهدآدم های ساده را دوست دارمبوی ناب "آدم" میدهندساده که میشویهمه چیز خوب استخودتغمتمشکلتغصه اتهوای شهرتآدم های اطرافتحتی دشمنتیک آدم ساده که باشیبر
ﺍﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼ ﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻨﺪ ...
ﺍﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻨﺪ ...
ﺍﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼ ﻪ ﺯﻣﺎﻧ ﺗﺮﺖ ﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺭﻭﺑﺮﻭﺷﺪ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺸﻤﺎﻧ ﻨﺪ ...
ﺍﺮ ﺑﺎ ﻏﺮﺒﻪ ﺍ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﻫﺪ ...
ﺍﻦ ﺭﻣﺰ ﻣﻮﻓﻘﺖ ﺗﻮﺳﺖ ...
ﻭﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﻬﺮ؛
ﺯﻧﺪ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﺧﻮﺶﻣﺤﻔﻞ ﺳﺎﺖ ﻏﻢ ﺧﻮﺭ
واقعا حس فوق العاده ای داره، وقتی که لبخند فرشته مهربون رو می بینیم. 
امروز وقتی پس از هفته ها لبخند زیباش رو دیدم، ناخودآگاه منم لبخند زدم... 
همون لحظه همه چیز رو فراموش کردم، 
تمام غم و غصه ها رو... 
کاش هرگز منو ترک نکنه 
 
آهسته آهسته حسی خوش درون قلب او پیدا شد 
آرام آرام حسی از نوع تفاخر و افتخار در او قدم زد 
در کمتر از چشم بر هم زدنی، فرصت دیدار از دست رفت ..
 
 
ما هیچ از خود نداریم، این حقیقت را با مکاشفه در حقیقت مرگ، و هم آغوشی با خاک می توان دریافت .. و سر فرود آورد .. که هستی آدمی عاریه از اوست ..
انسان، آهسته آهسته عقب نشینی می‌کند.!!
هیچکس یکباره معتاد نمی‌شودیکباره سقوط نمی‌کندیکباره وا نمی‌دهدیکباره خسته نمی‌شود، رنگ عوض نمی‌کند، تبدیل نمی‌شود و از دست نمی‌رود.


زندگی بسیار آهسته از شکل می‌افتد..و تکرار خستگی بسیار موذیانه و پاورچین رخنه می‌کند.
قدم اول را، اگر به سوی حذف چیزهای خوب برداریم، شک مکن که قدم‌های بعدی را شتابان بر خواهیم داشت."
نادر_ابراهیمی
انسان، آهسته آهسته عقب نشینی می‌کند.!!
هیچکس یکباره معتاد نمی‌شودیکباره سقوط نمی‌کندیکباره وا نمی‌دهدیکباره خسته نمی‌شود، رنگ عوض نمی‌کند، تبدیل نمی‌شود و از دست نمی‌رود.


زندگی بسیار آهسته از شکل می‌افتد..و تکرار خستگی بسیار موذیانه و پاورچین رخنه می‌کند.
قدم اول را، اگر به سوی حذف چیزهای خوب برداریم، شک مکن که قدم‌های بعدی را شتابان بر خواهیم داشت."
نادر_ابراهیمی
 
به نام خالق لبخند
خودتون فکر کنید که زیباترین لحظات زندگیتون داشته چه اتفاقی می افتاده
هرجوری که بوده یا هرجایی که بوده لبخند نمی زدید
اگه بوده سعی کنید اینجور لحظات رو بیشتر کنید
چرا وقتی با یه لبخند ساده میتونید شادتر باشید لبخند نمی‌زنید
یعنی این را هم می خواهید از خودتان دریغ کنید
تنها خواهش امشبم از تون اینه که همیشه لبخند بزنید
اگر لبخند بزنید در شرایط بد هم حالتون خوب میشه
پس نتیجه می گیریم که زیباترین لحظات زندگی وقتی اتفاق میفته
یاد بگیریم از محبت دیشب پدر نگوییمدر حضور کسی که پدرش در آغوش خاک آرمیده است
یاد بگیریم از آغوش گرم مادر نگوییم در حضور کسی که مادرش را فقط در خواب میتواند ببیند 
یاد بگیریم اگر به وصال عشقمان رسیدیم، میان انبوه جمعیت کمی دستانش را آهسته تر بفشاریم،شاید امروز صبح کسی در فراق عشقش چشم گشوده باشد 
یاد بگیریم اگر روزی از خنده فرزندمان به وجد آمدیم، شکرش را در تنهاییمان به جا آوریم نه وصف خنده اش را درجمع شاید کسی در حسرتش روزها را میگذرا
اصلاح طرح لبخند برای همگان حائز اهمیت می باشد چرا که زیبایی لبخند خواهد توانست زیبایی چهره فرد را تضمین نماید و برای زیبایی بخشیدن به دندان ها و لبخند خود راه های مختلفی پیش رو خواهید داشت که این راه ها در حالت کلی به دو نوع خانگی و کلینیکی دسته بندی می شوند. روش های کلینیکی سریعترین روش برای اصلاح کردن طرح لبخند خواهند بود.
ادامه مطلب
دلیل لبخند اطفال در سنین نوزادی چیست ؟و در چه سنی خنده و لبخند آنان واقعی ست؟ علت خندیدن آنان در خواب هم از جمله سوالات رایج مادران است. از همان هفته اول تولد، بیش‌تر مادران حس می‌کنند نوزادشان لبخند می‌زند، اما حقیقت آن است که او تلاش می‌کند تا این کار را انجام دهد. لبخند نوزاد یک‌هفته‌ای، لبخند متقارنی نیست. به گوشه‌ای از لب محدود شده و همراه با آن، چشم‌ها و گونه‌ها حرکتی انجام نمی‌دهند و به عبارت دیگر، هنوز ماهیچه‌ها برای لبخند زدن
قصد دارم قدم در راهی بگذارم که فقط خدا می تواند من را به پایانش برساند
راهی زیبا و شاید شیرین و سخت
30 سال زندگی و درجا زدن ؛ حالا من قدم در راهی جدید گذاشته ام.
میخوام شرح تلاش هام رو ثبت کنم و آهسته آهسته این مسیر زیبا را تا آخر بروم .
ان شاا...
دلیل لبخند اطفال در سنین نوزادی چیست ؟و در چه سنی خنده و لبخند آنان واقعی ست؟ علت خندیدن آنان در خواب هم از جمله سوالات رایج مادران است. از همان هفته اول تولد، بیش‌تر مادران حس می‌کنند نوزادشان لبخند می‌زند، اما حقیقت آن است که او تلاش می‌کند تا این کار را انجام دهد. لبخند نوزاد یک‌هفته‌ای، لبخند متقارنی نیست. به گوشه‌ای از لب محدود شده و همراه با آن، چشم‌ها و گونه‌ها حرکتی انجام نمی‌دهند و به عبارت دیگر، هنوز ماهیچه‌ها برای لبخند زدن
آدم های ساده را دوست دارم
همان ها که بدی هیچکس را باور ندارند
همان ها که برای همه لبخند دارند
همان ها که همیشه هستند ، برای همه هستند
آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد
عمرشان کوتاه است بس که هر کسی از راه می رسد یا ازشان سو استفاده می کند یا زمینشان میزند یا درس ساده نبودن بهشان می دهد
آدم های ساده را دوست دارم چون بوی ناب “آدم” میدهند !
۱. در کدام ساعت از روز احساس آرامش می‌کنید؟
الف- صبح
ب- عصر و غروب
ج- شب
۲. طریق راه رفتن شما چگونه است؟
الف- نسبتا سریع، با قدم‌های بلند
ب- نسبتا سریع، با قدم‌های کوتاه، ولی تند و پشت سر هم
ج _ آهسته، با سری صاف روبه جلو
د _ آهسته و سر به زیر، خیلی آهسته
۳. طریقه صحبت کردن شما با دیگران چگونه است؟
الف- می‌ایستید و دست به سینه حرف می‌زنید
ب- دست‌ها را در هم قلاب می‌کنید
ج- یک یا هر ۲ دست را در پهلو می‌گذارید
د- به شخصی که با او صحبت می‌کنید دست می‌ز
پارک در حجم انبوهی از درختان سر به زیر و خاموش مانده بود
اولین راهرو 
سومین نیمکت 
پشت به همه ی دنیا 
جامه هایی سراپا سیاه آن دو غریبه را در خود پوشانده بود .
اولی با ریش های سیاه 
دومی با مژه های سیاه و‌ تاب داده اش.
...
آهسته آهسته اما محکم منطق زندگی 
سوار واژه ها در برگ ها می وزید 
کسی در گوشم از محبت میخواند 
محبت اشک میشد 
و سیاهی مژه های تابدار دامن عشق را می گرفت...
دانلود آهنگ رضا بهرام لبخند بزن
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * لبخند بزن * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , رضا بهرام باشید.
 
دانلود آهنگ رضا بهرام به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Reza Bahram called Labkhand Bezan With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن ترانه رضا بهرام به نام لبخند بزن
دلبر جانم بی اجازه قلب ما بردی کجا بردیای عشق جانم هر نفس را بی هوا بردی کجا بردیبی منت تورا دوس دارم بی علت تورا
صدا ذهنم را خراش می دهد اصلا از صدای ترمز قطار بدم می آید، نه خوشم می آید اصلا هردو چون از یک طرف ذهنم را پاره پاره می کند و از طرف دیگر صدای رسیدن است آهسته آهسته قطار می ایستد از این لحضه که همه بلند می شوند و شلوغی هم بدم می آید انگار با سرنگ استرس را وارد بدن می کنند
ادامه مطلب
یه روز رستوران سر کار بودم
دلم خیلی گرفته بود .
با خودم زمز مه می گردم و می خوندم :
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب در گاه او
پر زلیلا شد دل پر آه او
که یهو دیدم یه دختر کوچولو ۴یا۵ ساله مثل من
پکره و داره گریه می کنه. تو چشماش زل زدم اونم
نگاهش رو قفل کرد به من بعد من یه لبخند کوچیک
زدم اونم خندید با خنده اون کوچولو دل منم باز شد
زندگی وشرایط می تونه با یه
می توانی دستت را گاز بگیری و گریه کنی اما برای لبخند زدن، نیاز به فعالیت بیشتری هست. همه انسان ها به دنبال لبخند هستند و همیشه از یکدیگر می پرسند لبخند می زنی یا خیر؟! در حالی بیشتر مواقع سعی نمی کنند علت لبخندی شوند، به راحتی می توان این جمله مرا رد کرد. اما من از انسان صحبت می کنم، شما از چی؟1 یک خانم زیبا می تواند بر لب یک مرد تنها لبخند بیاورد. اما منظور من این لبخند نیست! نوشته تحقیر آمیز در مورد یک نفر می خوانی و لبخند می زنی! این لبخند هم هد
میریم واسه اتفاقات جدید
فضای جدید
آدمای جدید
حسای جدید
همیشه همه چی اونطوری که میخایم پیش نمیره ولی...
میشه از هر پیشامدی، واسه خودت خوشی الکی درست کنی!
اولش آرزو داشتم لبخند دنیارو حفظ کنم
بعدش فهمیدم دنیا، اونقدری که فکر میکردم لبخند نمیزنه...
بعدش آرزو کردم بتونم لبخندو هدیه بدم به دنیا... :)
بهم سخت گذشت... به خودم اومدم دیدم لبخند خودمم گم کردم!
اما حالا...میشه یه جور دیگه نگاه کرد :)
میتونم بازم لبخند بزنم... :)
اول لبخند خودمو پس میگیرم و بعد...ی
گوینده خبر اعلام میکنه: آب دریاچه ارومیه 82 درصد افزایش یافته، لبخند رو صورتشه، شاید هم انتظار دارن منِ مخاطب هم لبخند گُنده به صورتم باشه، شاید باید لبخند داشته باشم، ولی این چند وقته آسیب ها و خسارت های جانی و مالی سیل ساده ترین خوشی های لحظه ای رو هم از دماغمون درآورده. وقتی از شبکه های اجتماعی جویای حال زلزله زده های کرمانشاه میشم و میبینم همچنان خونه ندارن، میترسم. 
یکی از فانتزیامم اینه که بقدری پول داشته باشم که بتونم حداقل تو محدوده ا
سلام علیکم و رحمه الله
احوال شما؟
ان شاء الله خوب و سلامت باشید
عیدتون مبارک
دُمبتون سه چارک(لبخند)
ما را نمی بینید خوش می گذره؟(لبخند)
عیدی هاتونو کجا گذاشتید؟ توی کدوم تشک و متکا جاسازی کردید؟ آدرس بدید لطفا(لبخند)
ادامه مطلب
مردمان آهسته‌آهسته به خواب می‌روند و شب آهسته‌آهسته روشن می‌شود. خاموشان آرام‌آرام حجره‌های خلوت و کار ترک می‌کنند و از راهروهای رخشان می‌گذرند و در کوچه‌های باریک شهر و در میادین نادیدنی به دیدار می‌رسند. خاموشان با مشعل‌های خرد و بیداری در دست، به رقص برمی‌خیزند. خورشیدان روز و مشعل‌داران شب، تا چرخ بچرخد و بشر نو شود.
جامها بالا می‌رود و خون طرب به جوش می‌آید، ظلمت پیراهن می‌درد و دیوان و آمال شوم و سرابهای فکر، به سردابها و سر
انسان، آهسته آهسته عقب نشینی می‌کند.!!
هیچکس یکباره معتاد نمی‌شودیکباره سقوط نمی‌کندیکباره وا نمی‌دهدیکباره خسته نمی‌شود، رنگ عوض نمی‌کند، تبدیل نمی‌شود و از دست نمی‌رود
    
زندگی بسیار آهسته از شکل می‌افتد..و تکرار خستگی بسیار موذیانه و پاورچین رخنه می‌کند.

قدم اول را، اگر به سوی حذف چیزهای خوب برداریم، شک مکن که قدم‌های بعدی را شتابان بر خواهیم داشت."

نادر_ابراهیمی
کمک فنر تالیسمان قطعه ای کوچک جهت حرکت با ثبات و جلوگیری از از تکان های شدید و کوچک است که نحوه عملکرد این قطعه جذب انرژی وارد شده از خودرو و آزاد کردن آهسته این انرژی می باشد. 
این عملکرد بدین صورت است که به محض فشار زیاد به کمک فنر ، بجای عکس العمل شدید کمک آهسته جمع می شود و آهسته شروع به باز شده می کند.
این عملکرد به صورت برعکس نیز به همین گونه عمل می کند.
اینگونه جذب و دفع انرژی باعث تکانهایی نرم و یکنواخت می شود
کیت تنظیم ارتفاع کمک فنر ا
محدثه من، لبخند بزن، لبخند بر لب های تو برایم معنی دیگری دارند. معنی از عشق زیرا هر قدر آنها را می بینم برایم عادت نمی شوند. می دانم هر کسی با لبخندت مواجه شود، عاشقت می شود و من حالش را می فهمم اما تو حق انتخاب داری که لبخندت را برای تمام عمر، ارزانی چه کسی کنی و من انتخابت را دوست دارم. حتی اگر من نباشم. محدثه من، لبخند من، دوستت دارم
---------------------
عاشق، ترک لبخند نمی کند، عسل!
لبخند، تذهیب زندگی‌ست.
و بوسه‌یی‌ست بر دست های نرم محبت.
با لبخندها
 همین حالا، نوشتن اولین نقد زندگی‌ام را تمام کردم. با دانسته‌هایی که ریزریز در طی این ترم جمع کرده بودم و بر یکی از نوشته‌های خودم. با شوق سر بلند کردم و این طرف و آن طرف را نگاه کردم که به کسی نشانش بدهم ولی کسی را پیدا نکردم. کاغذهایم را جمع کردم و ساکت و دست به سینه نشستم روی صندلی. حس طفلی را دارم که بعد از هزار مرتبه کلنجار رفتن با خودش، دستش را از میز جدا می‌کند و خودش آهسته آهسته اولین قدم‌ها را برمی‌دارد، ولی مامان و باباش نیستند که تم
لبخند هالیوودی در شیراز
آیا تا حالا دنبال لبخند هالیوودی در شیراز بوده اید؟ شما هم میتوانید لبخندی زیبا داشته باشید. ما به شما لیستی از شماره تماس و آدرس پزشکانی که لبخند هالیوودی را میتوانند برای شما انجام دهند به اشتراک میگذاریم. لبخند هالیوودی به لبخندی گفته میشود که دندان های مرتب، تمیز و صاف را نمایان میکند و بر زیبایی و ماندگاری چهره شما می‌افزاید. دندان مهمترین عضو پس از چشم‌ها در زیبایی چهره است پس دندان های نامرتب و ناسالم از زیب
عنوان گولتان نزند. نمی‌خواهم برایتان از یک قهرمان بگویم. می‌خواهم از یک گوشهٔ مسیر عشق خودم بگویم. امشب در میهمانی نشسته بودیم و یک‌نفر داشت با جملاتی از قبیل «رشته‌اش به درد هیچی نمی‌خوره» و «آخرش یه چیز مسخره انتخاب کرده» انتخاب مرا و یا شاید مرا تحقیر می‌کرد و من در سکوت فقط لبخند می‌زدم؛ لبخند می‌زدم چون به انتخاب خود و نادانی او ایمان داشتم، لبخند می‌زدم به اینکه مادر سعی می‌کرد از من دفاع کند و انگار خبر نداشت حرف آدم‌ها و نظرات
آخرین تصویری که ازش داشتم جیغ زدن و گریه کردن و فریاد بود.
آرامش نداشتم و همش این حالش جلو روم بود.
هر چی پیام می داد که آرومم و نگرانم نباش هیچ تاثیری نداشت.
می دونستم اونقدر محکم و قوی هست که خیلی زود دوباره بلند میشه و به زندگی ادامه میده و حتی زندگی دو خواهر کوچیکترش و حتی باباش رو سرو سامون میده و نمیذاره غم مادر خانواده شو از پا در بیاره ، ولی تا نمیدیدمش که بازم لبخند میزنه آروم و قرار نداشتم و کلافه و بی قرار بودم. اینکه می دونستم خوب نیست
سلام علیکم
طاعاتتون قبول...
روز اول ماه، ساعت 9 صبح، یکی از رفقا تماس گرفت و گفت: "فلانی طاعاتت قبول..."
گفتم: "آخه هنوز که به جائی نخورده که طاعاتم قبول باشه(لبخند)"
بعد دیدم نفر دوم اومد و گفت: "میگم انگار ماه رمضون افتاد تو سرازیری!...تا عید چیزی نمونده(لبخند)"
خدایا ما در پناه خودت بگیر تا کچل نشدیم از دست اینا(لبخند)
ادامه مطلب
اصلاح طرح لبخند برای همگان حائز اهمیت می باشد چرا که زیبایی لبخند خواهد توانست زیبایی چهره فرد را تضمین نماید و برای زیبایی بخشیدن به دندان ها و لبخند خود راه های مختلفی پیش رو خواهید داشت که این راه ها در حالت کلی به دو نوع خانگی و کلینیکی دسته بندی می شوند. روش های کلینیکی سریعترین روش برای اصلاح کردن طرح لبخند خواهند بود.
 
اصلاح طرح لبخند
نیاز به زیبایی امروزه در همگان مشاهده می شود و یکی از مهمترین بخش های بدن که زیبایی آن می تواند سبب زی
سلام
این شاعر بی نهایت شاعر بیشتر از شاعر بودنش  حتی یه انسان واقعیه ... حرفه ای، صمیمی، دلسوز، ... هرچی بگم کم گفتم
اینم ابراز ارادتیه به ایشون یهویی و فقط چون به شدن تحت تاثیرش قرار گرفتم :) 
چون خودشون خیلی بدشون میاد از ناز و عشوه در شعر و تمامی حقوق این شعر برای ایشان است خیلی سعی کردم ساده ی ساده بخونم 
التماس دعا برای روح بلند پدر بزرگوارشون
در محیط های مختلف افرادی هستند که همیشه با روی خوش و با لبخند با بقیه رفتار می کنند. اینکه ما عبوس باشیم مشکلی را حل نمی کند. ولی وقتی با روی باز با بقیه رفتار می کنیم، عملا تاثیر خوبی هم بر روی خودمان می گذارد. 
در این شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی با هم خوب باشیم و همدیگر را احترام بگذاریم. هر کسی مشکلاتی برای خودش دارد ولی بهتر است سعی نکنیم مشکلات خود را به بقیه منتقل کنیم. 
 
به یکدیگر لبخند بزنیم و با هم خوب باشیم
چه انبوهی در اطرافت ساخته اند. از همه رقم آمده اند به استقبالت: پیر و جوان و زن و مرد. هرکدام یک گوشی به دست دارند و به خیالشان، تو را در خویش غرق کرده اند! اما در حقیقت، خود در تو غرق شده اند، در لبخند دل ربایت. و چه ساده ای تو که بی هیچ واسطه و هیچ رمز عبوری، در اختیار مردمت هستی. پاره ای از تن شان شده ای. شاید هم آنها پاره ای از تن تو. از آن سوی، بچه ها با اوج سادگی خویش تو را می خوانند: سردار!نه حاج قاسم صدایت میزنند، نه آقای سلیمانی و نه عموجان. سرد
تفریحات، موضوعی بسیار مهم و اساسی است. خیلی ها هستند که ممکن است آن را جدی نگیرند و فکر کنند که زندگی خشک و بی‌انعطاف و بی‌لبخند، می‌تواند زندگی موفقی باشد، اما چنین نیست. اگر در زندگی تفریح سالم و لبخند طبیعی که ناشی از نشاط است نباشد، زندگی برخود انسان و اطرافیانش، جهنم خواهد شد.
۱۳71/10/1- رهبر انقلاب
عشق هر روز از یک جا سرِ آغازیدن می‌گیرد. یک روز از عطر خوش لوبیاهای سبز تازه که آهسته در تابه سرخ می‌شوند. گاهی از بوی بادمجان کبابی. یک روز از تماشای عاشقانه تابلوی خوشنویسی برادر جان، با نور ملایمی که به خطوطش تابیده. وقتی از حرارت دلچسب یک استکان چای شیرین شده با عسل. یک روز از قدم‌های سنگین و آهسته میان سبزیجات تازه و معطر چیده شده در تره‌بار. گاهی از نوازش شورانگیز برگ نوی یک گیاه در گلدان یا خنکای مطبوع صبحگاه جمعه‌ی اتوبان وقتی حاشیه
چه انبوهی در اطرافت ساخته اند. همه به پیشواز تو آمده اند: پیر و جوان و زن و مرد. در آن هیاهو، شاید گمان شان این باشد که تو را در خویش غرق ساخته اند! اما در حقیقت، خودشان در تو غرق شده اند، در آن لبخند دل ربایت. و چه ساده ای تو که بی هیچ واسطه و هیچ رمز عبوری، شانه به شانه ی مردمت ایستاده ای. پاره ای از تن شان شده ای. شاید هم آنها پاره ای از تن تو. از آن سوی، بچه ها با صفا و صمیمیتی وصف ناشدنی تو را صدا میزنند: سردار!یعنی از میان القاب گوناگون تو، «سردار
ریختن آب جوش روی پودر نسکافه؛ بلند شدن بخار محو آب؛ شنیدن صدای زنگ تلفن؛ برگشتن به اتاق؛ دیدن عکس پسر بچه‌ای سه ساله روی صفحه‌ی موبایل؛ تعجب کردن؛ کشیدن آیکون سبز رنگ به سمت راست صفحه؛ شنیدن صدای آن طرف خط؛ «یکم پیش یادم رفت بهت بگم که ...»؛ لبخند؛ لبخند؛ لبخند؛ خداحافظی کردن.
چرخه‌ی «بودن».
چشم تو چشم هم نشستیم و زل زدیم به چشم و عمق وجودمون. 
گن با تمام وجودم میگم و تو با تمام وجودت میشنوی. 
من نگاه میکنم تا ابد یادم بمونه و تو نگاه میکنی تا من نگاهتو در ذهنم حک کنم. 
نمیدونم پس نگاهت چیه ولی آدم عاشق مطمئنا همه چیو میفهمه. 
 
 
 
کم کم دو روح به هم نزدیک میشت و حس و حال همو تجربه میکنن و میفهمن که خواسته هاشون چیه و آهسته آهسته میشن یکی... 
من به خودم نگاه میکنم و تو به خودت..... یعنی ما. 
این آغازی هست که من و تو نیستیم و دو جسم با یک نگا
چشم تو چشم هم نشستیم و زل زدیم به چشم و عمق وجودمون. 
گن با تمام وجودم میگم و تو با تمام وجودت میشنوی. 
من نگاه میکنم تا ابد یادم بمونه و تو نگاه میکنی تا من نگاهتو در ذهنم حک کنم. 
نمیدونم پس نگاهت چیه ولی آدم عاشق مطمئنا همه چیو میفهمه. 
 
 
 
کم کم دو روح به هم نزدیک میشت و حس و حال همو تجربه میکنن و میفهمن که خواسته هاشون چیه و آهسته آهسته میشن یکی... 
من به خودم نگاه میکنم و تو به خودت..... یعنی ما. 
این آغازی هست که من و تو نیستیم و دو جسم با یک نگا
مژده ای دل که شب نیمه شعبان آمد
بر تن مرده و بی جان جهان جان آمد
بانگ تکبیر نگردرهمه عالم بر پاست
همه  گویند  مگر  جلوه  یزدان   آمد
اززمین نوربه بالا رود امشب زیرا
نور خورشید امامت همه  تابان  آمد
قائم آل محمد (عج)گل گلزار رسول
حجه بن الحسن (عج)آن مظهر ایمان آمد

اللهم عجل الولیک الفرج
             صبحدم پیک مسیحا دم جانان آمد             
گفت برخیز که آرام دل و جان آمد
سحر از پرده نشینان حریم خلوت               
نغمه برخاست که شاهنشه خوبا
انسان، آهسته آهسته عقب نشینی می‌کند.!!
هیچکس یکباره معتاد نمی‌شودیکباره سقوط نمی‌کندیکباره وا نمی‌دهدیکباره خسته نمی‌شود، رنگ عوض نمی‌کند، تبدیل نمی‌شود و از دست نمی‌رود.
 
                                                         
 
 
زندگی بسیار آهسته از شکل می‌افتد..و تکرار خستگی بسیار موذیانه و پاورچین رخنه می‌کند.

قدم اول را، اگر به سوی حذف چیزهای خوب برداریم، شک مکن که قدم‌های بعدی را شتابان بر خواهیم داشت."

نادر_ابراهیمی
امه محله شمه محله سامونه
امه ریکا شمه کیجا خواهونه
اگه خوانی دونی ونه نشونه
قد بلند بالا و لث لث راه شونه
 
امه محله شمه محله دیاره
امه ریکا شمه کیجای یاره
بورین و باوین ونه ننا ره
عاروس هاکنه و هاده اماره
 
ترجمه معنایی:
روستای ما به روستای شما مشرف است
پسری از روستای ما عاشق دختری از روستای شماست
اگر نشانه این پسر را میخواهید بدانید؛ قد بلندی دارد و آهسته آهسته راه میرود
 
روستای ما از روستای شما دیده میشود
پسری از روستای ما یار دختری از روس
برای زیبا و گیراتر شدن لبخند که برخی به اصطلاح به آن لبخند هالیوودی می گویند می توانید به دندانپزشک مراجعه کنید تا برای شما اصلاح طرح لبخند انجام دهد.
در اصلاح طرح لبخند تمامی معایب دندان ها و لثه ها برطرف می شود.
روش های گوناگونی برای اصلاح طرح لبخند وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می کنیم.
لامینیت سرامیکی 
کامپوزیت 
لیفت لثه 
روکش دندان 
ارتودنسی 
بلیچینگ یا سفید کردن دندان ها 

شما می توانید هر کدام از این روش ها را انتخاب کنید اما بهتر
آخ که چقدر دلم می‌خواد به اینایی که کمتر از چند ثانیه توی خیابون، تاکسی، مترو و... باهاشون چشم‌توچشم می‌شی، و می‌بینی که اخم کردن و اعصاب ندارن، لبخند بزنی... و لبخندت باعث شه حالِ اون روزشون خوب شه و تا آخر روز به لبخندِ تو فکر کنن.
آخرِ خیابانِ آخرین خیابان
آخرین خانه
آخرین دو اتاق ساده
آخرین روشنایی که از شهر به چشم میخورد
آخرین روزهای خوب و
آخرین دوستی ساده که به جا مانده بود
اولین فرار از دنیای کودکانه
اولین حرف های عاشقانه
اولین باران دوتایی
اولین شب های رویایی
اولین غروب دلگیر
اولین روزهایی که شدیم پیر...
دکور خانه ای که بهم ریخته نشد تا همیشه یادآور خاطرات روزهایی باشد که آخرین نفس های زندگیمان را میکشیدیم
و امروز
دلتنگ همان هوای صاف شدم
هوای صاف دم غروب نارنج
دیوان شمس را گذاشته بود توی دست هایم، زل زده بود به چشم هایم، با لبخند برایم از مولوی خوانده بود.سرم را انداخته بودم پایین، خواندش که تمام شده بود، لبخند هول هولکی تحویلش داده بودم، چند تا ده تومنی گذاشته بودم روی میز؛ دیوان را بغل زده بودم و پا تند کرده بودم.
تا خانه یک ریز غر زده بودم به جانم که مثلا چه می شد ؟ سرم را بلند میکردم؛ زل میزدم توی چشم هایش.لبخند میزدم.قشنگ به خواندنش گوش میدادم.من هم برایش میخواندم.حرف میزدم.تعریف و تمجید میکردم.
۱.سفرهای زیادی که امسال باعث خنده های من شد
۲. امسال بر خلاف سالهای پیش سعی کردم به علاقه های خودم رسیدگی کنم. یکی از این علاقه ها کشاورزی بود. با تمام وجودم گل کاشتم، شکوفه ها را نوازش کردم و لبخند زدم.
۳.خندیدن های زیاد با دوستانم در کتابفروشی، با کتابخوان ها
۴.چندین عروسی که امیدوارم خداوند به زندگی جوان ها برکت بدهد
۵. یاد گرفتن زبان جدید همراه با خنده زیاد و دوست های جدید
۶. ورود به دانشگاه و رشته و دانشگاهی که عمیقا دوستش داشتم و نفس راحتی
نویسنده : حسن کاشی
هر گونه کپی برداری بدون ذکر نام نویسنده شرعا حرام است.
 
فصل اول : سقوط شهر
مرد آهسته آهسته قدم بر میداشت ، صدا هوهوی باد شدیدی که می وزید او را می ترساند ؛ اصلا برای چه او به این جنگل سرد و تاریک قدم گذاشته بود ، گم شده بود ؟ دنبال چیزی یا کسی می گشت ؟ خودش نیز نمی دانست ، مثل این بود که بخشی از حافظه اش گمشده است . باران شدیدی شروع به باریدن گرفت و صاعقه هایی به درختان جنگل بر خورد کرد و جنگل آتش گرفت ، مثل اینکه اتفاقی بزرگ در شر
داستان از آن جایی شروع شد که هرکس حالمان را جویا شد و گفتیم:حالمان خوب است و گفت ثابت کن! خندیدیم و این شد تمام آنچه که پتکی شده و بر سرمان کوبیده شد،هرجا پرسیده شدحالت چطور است و لبخندی زده شد...گفتیم حالش خوب است،غافل از اینکه هستند آدم هایی مثل من که تمام زندگیشان را بر پایه ی لبخند زدن می سازند،غمگین می شوند...لبخند می زنند! شاد می شوند،لبخند می زنند! گاه حتی زیر باران با لبخند آرام اشک می ریزند...مبادا نابود کنندگان خوشی هایشان ، اشک های پنها
داستان از آن جایی شروع شد که هرکس حالمان را جویا شد و گفتیم:حالمان خوب است و گفت ثابت کن! خندیدیم و این شد تمام آنچه که پتکی شده و بر سرمان کوبیده شد،هرجا پرسیده شدحالت چطور است و لبخندی زده شد...گفتیم حالش خوب است،غافل از اینکه هستند آدم هایی مثل من که تمام زندگیشان را بر پایه ی لبخند زدن می سازند،غمگین می شوند...لبخند می زنند! شاد می شوند،لبخند می زنند! گاه حتی زیر باران با لبخند آرام اشک می ریزند...مبادا نابود کنندگان خوشی هایشان ، اشک های پنها
 
نکته جالبی که درباره لبخند وجود دارد این است که خندیدن مسری است واگر شما لبخند بزنید طرف مقابل شما نیز می خندد,حتی اگر این خندیدن واقعی نباشد. تحقیقاتی که پروفسور اولف دیمبرگ در دانشگاه اوپسالای سوئد انجام داده است نشان میدهد دهن بصورت ناخوداگاه جذب حرکات وعضلات طرف مقابل میشود. اودراین ازمایش بااستفاده از تجهیزاتی که علائم الکتریکی را دریافت میکنند میزان فعالیت عضلات صورت ۱۲۰داوطلب را در هنگام مشاهده تصویر چهره های شاد و عصبانی اندا
روز های بهتری می آید
چون اعتقاد دارم که روزگارِ آفتاب سوخته پوست می اندازد.
چون اعتقاد دارم  اگر غصه هست یواش یواش جاشو خوشحالی میگیره، اگه دلتنگی هست خیلی آهسته اما بالاخره دیدار رو میرسونه و اگه بغض هست به مرور لبخند ها واقعی تر میشه.
  اعتقاد دارم ، چون میدونم همونقدر که خوشحالی عمر داره، غم هم یه زمانی داره، میمیره، تموم میشه، میریزه و دوباره برگ های سبز ِ حال خوش جوونه میزنن.
 چون دیده بودم روزایی رو که تموم شد و روزگار، پوست تازه ای به خ
دقیقا تا یک جایی فکر می کردیم باید بهش لبخند بزنیم.هر چه گفت لبخند بزنیم،هر امر و نهی ای کرد لبخند بزنیم،هر چیزی را که جا به جا کرد لبخند بزنیم،هر اشکالی که گرفت لبخند بزنیم،هر فکری کرد و هر چیزی را که از پیش خودش گفت ممنوع است لبخند بزنیم.هر اشکی هم که از چشمانمان در آورد...نه لبخند نمی زدیم.شاید هم می زدیم و بعدش مثلا موقع راه رفتن پاهایمان را محکم تر به زمین می کوباندیم یا دفترمان را باز می کردیم و کنار مسائل ریاضی و ترجمه عربی و کارهای روزان
وقت هایی که درد به انجایم میرساند، صفحه گوگل را باز می کنم و می نویسم:«Multiple Sclerosis cure» بعد با انجایش که نوشته فعلا درمانی ندارد ناراحت و با آنجایش که نوشته احتمالا در اینده نزدیک درمان می شود لبخند میزنم؛ عمیق لبخند میزنم و باز منتظر و امیدوار می مانم.
ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﻳﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻳﻪ ﺬﻳﺮﺍﻳﻰ ﺻﺪ ﻣﺘﺮﻯ ﻭ ﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﻛﻠﻰ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺩﻳﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ...ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭ ﺩﺭک ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ»ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻬﺶ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﻳﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﻴﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺕ»ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺍﻣﻨﻴﺖ»ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﻳﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﺎﻯ ﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻛﺴﺎﻧ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻯ»ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﻓﻀﺎﻳﻰ ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺧﺸﻢ،ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺩﻭﺩ و ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺍ
دختری درون من است  با چشمانی به سیاهی فضای بیکران و موهایی به تاریکی شب. فرزند ماه است و از تنهایی در شب بیشتر از هر چیزی خوشش می آید. اکثر مواقع خیره میشود به هیچ چیز و در مورد همه چیز فکر میکند. بالاترین خوش بختیش قدم زدن زیر باران در حال گوش کردن به موسیقی است. زندگی را ساده می‌گیرد اما ساده نیست. زیاد گریه می‌کند و من به برق چشمان بارانی اش ایمان دارم.
دوستش دارم بیشتر از تمام قسمت های دیگر وجودم. بعضی اوقات تنها دلیل زنده بودنم است و تنها د
ببین یک تماس ساده...یک «چه عجب!» یک دیدن سرشار از عشق...یک"دلم برایت تنگ شده"از ته دل...یک گفت و گوی کوتاه..."یک چه خوب شد امدی موقع خداحافظی"...چقدر حال هردویمان را خوب می کند و تو تا همین امروز قبل از ظهر،ساعت ده و پنجاه و نه دقیقه،دریغش میکردی.
+ممنون که دوستم داری.شایدباورت نشه ولی من به این دوست داشتن ها محتاجم...
+بعد از پیامک زدن و گفتن حرف های بالا، حال او هم خیلی خوب است...
 
 
رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتادپر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد
دگرگون شد جهان، لرزید دنیا، زیر و رو شد خاکدمی که زینت دوش نبی روی زمین افتاد
پس از بی‌مهری دریا، قسی‌القلب شد آتشبه جان دودمان رحمة للعالمین افتاد
خدایا هیچ زخمی بدتر از دلواپسی‌ها نیستکه چشمش سوی خیمه، لحظه‌های واپسین افتاد
شکستن با غلاف تیغ را سربسته می‌گویمزبانم لال...النگوی زنان از آستین افتاد
برای من نگه دار و بیاور زخم‌هایت رااگر خواهر مسیرت سوی من
آقا گناه جهنم، مهم نیست ( البته که خیلی مهمه).اما از اون به مراتب بدتر اینه که به رعایت تقوات غره میشی و فکر میکنی خبریه و برای خودت حق گناه قائل میشی. این قائل شدن بسیار پنهانی و مرموز در اعماق روح و جانت وجود داره وتو رو به سمت هلاکت میکشونه. میگی خوب این همه تقوا رعایت کردم، حالا ی گل هم بخوریم هیچی نیست! اون دقیقا لحظه ای که تو به پروردگارت غره میشی! خداوند در جواب ادمهای گوهی مثل تو میفرماید 
 
 وَ مَنْ جاهَدَ، فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِه
اصلاح طرح لبخند و زیبایی لبخند به منظور دارا بودن دندان های زیبایی هست که در موقع لبخند زدن آشکار می شود لبخند زیبا به شما اعتماد به نفس و رضایت می دهد احساس خوشایندی که پس از هر بار لبخند زدن در جمع به شما دست می دهد باعث شادابی و طراوت شما خواهد شد.
برای اصلاح طرح لبخند ابتدا از سلامت لثه ها اطمینان حاصل می کنیم سپس به سراغ دندان های پوسیده می رویم پس از ترمیم و بازسازی و بر طرف کردن پوسیدگی دندان ها این بار نوبت به سفید کردن دندان ها می رسد.
س
 
سارا هشت ساله بود که از روی صحبت پدر و مادرش فهمید برادر کوچکش سخت مریض است و پولی هم برای مداوای او ندارند.
پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی توانست هزینه جراحی پر خرج برادرش را بپردازد. سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت : فقط معجزه می تواند پسرمان را نجات دهد. سارا با ناراحتی به اتاقش رفت و از زیر تخت قلک کوچکش را درآورد. قلک را شکست. سکه ها روی تخت ریخت و آنها را شمرد. فقط پنج دلار بود. بعد آهسته از در عقبی خارج شد و چند کوه بالاتر به د
‏یکی بود یکی نبود .ما  دو عاشق تنها،بی پناه ، زیر سقف آسمان ،به زندگی لبخند زدیم . سالها گذشت و زندگی همچنان به دیگری لبخند می زند. تبعیض یعنی تو دلت برای زندگی ضعف برود و زندگی دلش برای دیگری . این قصه پر تکراری ست .  همیشه یکی بود و یکی نه. 
«واژه» ‎#زندگی
دانلود آهنگ جدید میثم حسینی به نام ساده
Текст песни Sade Meysam Hoseini
تو بودی که غمای من با لبخند تو پنهون شدТы был тем, кто скрыл мое горе с твоей улыбкой
ولی وقتی که میرفتی جدایی هم یه قانون شدНо когда вы ушли, разделение стало правилом
نمیدونم که اینو اون تو ذهنت چی ازم ساختم

ادامه مطلب
عاشق حیوانات هستم. حتی شما بگو درنده ترین اونها باشه.
زندگی بدون حیوانات به هیچ وجه امکان پذیر نیست.
تو خیابون، کوچه یا جایی، وقتی مثلاً سگی گربه ای چیزی دیدید بهش لبخند بزنید. باور کنید اونها بهتر از ما آدم ها معنی و مفهوم لبخند رو درک میکنن.
 
عادت های بهداشتی دهان و دندان را یاد بگیرید. چهار هفته طول می کشد تا به چیزی عادت کنیم، بنابراین اگر می خواهید لبخند خود را در کمتر از ۵ هفته روشن کنید به مسواک زدن درست عادت کنید.
مسواک زدن ممکن است هیجان کمتری نسبت به سفید کردن داشته باشد و روش سریعی هم نیست، اما یک لبخند روشن فقط یک لبخند سفید نیست، بلکه یک لبخند خوب هم هست.
با مسواک زدن و ملاقات دندان پزشک خود به طور مرتب، از رشد باکتری جلوگیری خواهید کرد و دندان های سفید، تمیز و سالم خواهید
 
زمان ،چیزی عجیب تر از عجیب است .امروز این عبارت کلیشه ای ِ " چرخ دنده های زمان" یک وَنگ در سرم می کوبد. گیر کرده ام لای چرخ دهنده های زمان در گذشته، در حال و حتی در آینده ای که در آمدنش و بودنم تردید و تِلواسه ی بسیار است. صدای خرد شدن استخوان هایم را می شنوم دلم می خواهد یک دست بزرگ مثل دست غول های کارتونی از بالای فضایی که در آن هستم وارد کادر شود و مرا بردارد مرا بیرون بِکشد از همه ی آنچه پیرامونم است . ملت باز برای جشن یلدا به خودشان افتاده ان
 
زمان ،چیزی عجیب تر از عجیب است .امروز این عبارت کلیشه ای ِ " چرخ دنده های زمان" یک وَنگ در سرم می کوبد. گیر کرده ام لای چرخ دهنده های زمان در گذشته، در حال و حتی در آینده ای که در آمدنش و بودنم تردید و تِلواسه ی بسیار است. صدای خرد شدن استخوان هایم را می شنوم دلم می خواهد یک دست بزرگ مثل دست غول های کارتونی از بالای فضایی که در آن هستم وارد کادر شود و مرا بردارد مرا بیرون بِکشد از همه ی آنچه پیرامونم است . ملت باز برای جشن یلدا به خودشان افتاده ان
 
دوست داشتم که دل خوشی داشته باشم ، مثل اون آدمایی که تو برنامه‌های شبکه نسیم ، رو ردیف‌های مرتبی کنار هم مینشینند و یک لبخند رضایت روی صورتشان دارند و هی دست میزنند و هی با صدای بلند میخندند . انگار که اصلا مال این ورها نیستند . انگار از سیاره‌ی دیگری آمد‌ه اند
عشق را اینگونه شناختم که تا فاصله ای میان من و معشوق باشد عشق هم هست . فاصله که رفت عشق هم می رود و جایش را آرامش می گیرد . اما در میان این آرامش هم می توان عشق هایی را تصور کرد . دیشب قبل از رسیدن مهمان ها فهمیدم که بعضی لبخند های روشنا خیلی برایم خاص جلوه می کند . رنگ محبتش متفاوت است . یک محبتی که با اعتماد ترکیب شده و شیرینیش دوچندان است . می توانم بگویم " عاشق " این لبخند هایش هستم ...
+ همیشه با خودم می گویم این کار را بکنی خدا به تو لبخند می زند . هم
سلام
کاش یه قرصی بود به نام قرص قدرت. اینطوری که هرکس میخورد قوی و محکم میشد جسمی و روحی.
 
این روزها به این نتیجه رسیدم که در این دنیا هیچ کاری ساده نیست و هیچ هدفی سهل الوصول نیست.
 
مثلا قوی بودن کار سختیه. اینکه همیشه سعی کنی ظاهرت را حفظ کنی، لبخند بزنی، آرام و خونسرد باشی و عصبانی نشی.
باید همیشه ظاهر خوبی داشته باشی، با صدای آروم و ملایم صحبت کنی و در کمال خونسردی سعی کنی به تنهایی همه مشکلات را حل کنی و ادامه بدی.
 
حتی اگه به شدت ناراحتی
گاهی فکر می‌کنیم باید برای مهربان بودن کارهای خارق العاده و یا بزرگی انجام دهیم و یا اینکه دیگران باید کارهای خیلی مهمی برای ما انجام دهند تا معنای مهربانی داشته باشد! این دیدگاه خیلی خیلی آسیب زننده است و اثرات خوبی ندارد.
به هم مهربان باشیم، هیچ کس از آخرین خداحافظی باخبر نیست…
مهر و مهربانی ساده است خیلی ساده.
یک لبخند ساده، یک سلام پرانرژی، یک پیام و احوال پرسی ساده حتی در تلگرام، بوسیدن روی ماه پدر و مادری رنج دیده، کلامی دلگرم کننده،
متن اهنگ مسعود امامی به نام سردم شده
بی تو همیشه تک و تنهام گم توی رگبار زمستونهیزم توی شومینه بنداز منو بگیر از برف و بارونسینم پر از خش خش برگاس نپرس که چی شدم چطورمسردم شده به جای شالت دستاتو حلقه کن به دورمگم کرده بودمت عزیزم پشت روزای بی نشونمیه قهوه ی گرم و یه لبخند بسه که حس کنم تو خونمگم کرده بودمت عزیزم پشت روزای بی نشونمیه قهوه ی گرم و یه لبخند بسه که حس کنم تو خونمدستامو محکم تر نگهدار یه باد بومی ماهو بردهاز وقتی که تورو ندیدم شب ها
یادت هست آن روزها چه صفایی داشت؟! یادم هست من و تو با بچه ها می نشستیم لب حوض. ماهی های قرمز پوش می رقصیدند و ما کف می زدیم؛ هی، چه روزهایی بود! یکی گرگ می شد همه گوسفند؛ خوبی ها دیده می شد و بدیها هم اگر بود آن را در بقچه ی خاطرات محو می کردیم. دور حیاط می چرخیدیم، می پریدیم، پرواز می کردیم در آسمان بچگی. آنوقت که از حرکت فارغ می شدیم یکی داد می زد:((بچه ها، بیاین گل یا پوچ.)) ما همه عاشق گل بودیم، بوی خوش آن که به ما می رسید، قطاری می نشستیم تا گل کاغذ
این کوچه ای که می بینید مسیر قدیمیه ماهان-بم هست. این سمت کوچه یه کاروانسرا بود که درشو گل گرفته بودن. و فقط ورودی شو میشد دید؛ مثل همین باغی که عکسشو می بینید[که درشو گِل گرفتن]. خیابان اصلی الان، با فاصله حدودا 10 متری موازی با همین کوچه قرار داره. 
 
خیلی از بنا های قدیمی توی مکان های گمشده ای از ایران قرار دارن که قدمتشون زیاده و به دلیل بی توجهی بهشون و عدم رسیدگی و مرمت، همینجوری رها شدن؛ در حالی که معماری اصیل ایرانی رو به تصویر میکشن، حتی
سوپ را با قاشقم هم می‌زنم. بوی زندگی می‌دهد، شبیه غذاهای خشک و بی‌روح سلف نیست. یک قاشق پر می‌کنم. رشته‌ها از قاشق سر می‌خورند. لبخند دهانم باز می‌شود سوپ می‌رود روی زبانم. مزه زندگی می‌دهد. سوپش سیر دارد اما اصلا مهم نیست. احساس می‌کنم مریم مقدسی هستم که یک سبد میوه از بهشت دریافت کرده است.بهت و حیرت، لبخند ظریف و مزه سیر. چطور می‌شود انقدر مهربان بود؟
زینب برایم سوپ پخته و آورده است.
ما در هزاره سوم همه چیز را سریع میخواهیم، نسل های قبل از ما برای هر کاری مرحله به مرحله و با آرامش بدون عجله و سرعت کارها را به پیش میبردند تا به نتیجه برسد. اما ما همه چیز را در سریعترین زمان ممکن میخواهیم لاغری در یک ماه، یادگیری زبان در 3 روز و...
در دنیا جنبشی وجود دارد به نام زندگی آهسته 
این جنبش در سل 1986 از ایتالیا در مقابل غذای سریع (فست فود) آغاز شد با نام غذای آهسته که به محصولات و غذاهای محلی که آرامش در پختن و آرامش در خورد و بیش از همه ب
دنیا را بدون مردها می‌خواستم. حالم با دنیای خودم خوش بود و تعجب می‌کردم که چطور بعضی از دوستانم نمی‌توانند بدون حضور هیچ مردی خوشحال باشند؟! نمی‌توانستم درک کنم که دختری شادی‌اش را مشروط به حضور مردی در کنار خود کند. حالم با دنیای خودم خوش بود، مسافرت می‌رفتم، کتاب می‌خواندم و روزهایی که فرصت کافی داشتم می‌رقصیدم. به نظرم زندگی تا به‌ابد همان‌قدر زیبا ادامه پیدا می‌کرد و نیازی نبود کسی را به زندگی‌ام راه بدهم.
تو آمدی، آهسته و آرام...
متن آهنگ شب رویایی از آرون افشار
♩♪♬من در تب و تاب توام خانه خراب توام من منه دیوانه عاشقای تو سر و سامان من نیمه ی پنهان من جان تو و جان یه عاشق♩♪♬من عاشقتم تا ابد دور شود چشم بد از تو و دنیای من و توای ماه الهی فقط کم نوشد سایه ات از شب و روزای من و تو♩♪♬سوگند به لبخند تو دل من بند تو ای مهر و ماه تو جان بخواهای تو همه ی خواهشم تویی آرامشم ای مهر و ماه تو جان بخواه♩♪♬سوگند به لبخند تو دل من بند تو ای مهر و ماه تو جان بخواهای تو همه ی خواهشم ت
یارحمان 
میگم یه وقت غم هاتون رو ، روی سر کسی تلافی نکنیدا ... 
یه وقت انتقام روزای سختِ تون رو از آدم هایی که بهتون ضرری نرسوندن نگیریدا ... 
یه وقت ناراحت شدید سریع برید بهشون بگید ، نذارید غم باد بشه و بعد خفه تون کنه ها ... 
وقتی صبر کردید برای زندگی تون و جنگیدید ، انتخاب خودتون بوده ها ... 
اگه ظرفیت قبول غم رو ندارید که بگید باشه اشکالی نداره ، میگذرم ! پس قبول نکنیدا ... 
چون بعدها میشید یه آدم شکسته و عُقده ای که میخواد حرصش رو سر بقیه ی خالی ک
بنام خدا
باعرض سلام و خوش امدگویی برای ورود به این سایت،در این سایت سعی میشود،مطالب تخصصی و خوب و علمی و کاربردی در رابطه با کلیه مسائل که بدرد حل مشکلات شخص در امروز و فردا می باشد،مطرح شود

مباحث شامل الکترونیک،کامپیوتر،نجوم،فیزیک و شیمی،اخلاقی و قرانی،وسایل ساختنی کاربردی و ساده و علمی،برنامه نویسی،آشنایی با قطعات مختلف و مباحث زیاد که به مروز به سایت اضافه خواهد شد.
احتمالا به مروز بروزسانی سایت و گذاشتن مطلب به روی سایت بیشتر خواهد
بنام خدا
باعرض سلام و خوش امدگویی برای ورود به این سایت،در این سایت سعی میشود،مطالب تخصصی و خوب و علمی و کاربردی در رابطه با کلیه مسائل که بدرد حل مشکلات شخص در امروز و فردا می باشد،مطرح شود

مباحث شامل الکترونیک،کامپیوتر،نجوم،فیزیک و شیمی،اخلاقی و قرانی،وسایل ساختنی کاربردی و ساده و علمی،برنامه نویسی،آشنایی با قطعات مختلف و مباحث زیاد که به مروز به سایت اضافه خواهد شد.
احتمالا به مروز بروزسانی سایت و گذاشتن مطلب به روی سایت بیشتر خواهد
فکر میکنم همین عبارت پروتکلهای دانشوران صهیون کافی باشه تا با جدیت بیشتر به فکر آموزش نسل جوان باشیم. وقتی دشمن اینقدر روی آموزش حساسه طبیعیه که ما هم باید حساس باشیم. 
حالا بخشی از پروتکل رو بخونیم
راستی گوییم یعنی چهار پا اما صهیونیستها به کسایی که یهودی نیستن میگن گوییم. 
متن پروتکل
ما موظفیم آموزش در مدارس گوییم را به طور دقیق هدایت کنیم و این مطلب را در اذهان بیندازیم که هرگاه با مسأله ی دشواری که نیاز به کند و کاو و کوشش ذهن دارد روبه ر
​​​​​ف-ح ام گم شده، کنار دریا با سیگاری نیمه سوخته و یک گیلاس شراب منتظرم که بیاید و دست در پشتم بگذارد و با آهی بنشیند و بگوید سلام، بلاخره اومدم و لبخند بزند. منم نگاهش بکنم و با یه لبخند بگم سلام و به نوشیدن ادامه بدهم و این لحظات در این نقطه تا هزاران سال متوقف شود. 
بگذار سربسته بماند معنی عشق
دلتنگ مشو
که دلت هم بیگانه شده..
بگذار راز بماند رازی که هیچکس یادش نیست..
حلول کند
به جانت
آهسته آهسته
،بماند..
..
عشق نثار قلب نشده بود
بلکه،
قلب 
و جان
نثارِ طبعش
شُده بود
دلتنگی ات
را جا گذاشته ام
در قلبی که..
عشق در آن مزاحمِ
هیچکس نشود..
 
من مانده ام
و تنی که ثانیه به ثانیه میلرزد
از 
صِدای قلبی 
که
درون
صندوق شش قُفلِ سینه،
پنهان ست
..
تو خوب مدارا میکنی
با قلبت
جوری که باور میکنم
من عشق را خیالاتی شده ام..
دل
چیست!؟
بنام خداوند مهر و مهربانی 

سلام
عرض احترام دارم خدمت همراهان گرامی

در سالی  که گذشت  با مباحث " آرایه های ادبی "، " دستور زبان فارسی  ".، " شعر و قوالب آن " در خدمت شما بودم
در لحظات پایانی سال 1397 آخرین جلسه " شعر و قوالب آن " هم به روز  شد.  ( جلسه سیزدهم)  .  امید آن است که در سال آینده نیز در کنار ما و همراه با ما باشید.  صمیمانه از،این همراهی تشکر می کنم.  
حضورتان مایه افتخار است.  
آهسته، آهسته، صدای پایان. سال97  را می شنویم.  سالی پر از فراز و نشی
آینه را برداشته‌اند. همانکه قبل از دستشویی رفتن توی آن نگاه می‌کردی، نقاشی بالش با این خطوط درهم سیاه را نظاره می‌کردی، توی آینه می‌خندیدی و به خودت اطمینان می‌دادی چقدر با همین لبخند کوچک زیباتری. 
بعد تا دستشویی لبخند می‌زدی، با لبخند &^ $#@! و در راه برگشت برای آینه چشمک می‌زدی که "دمت گرم روزم را ساختی". 
حالا آینه را برداشته‌اند. شاید چون گوشه‌اش شکسته بود. شاید هم چون بالشتشان نقاشی‌ها را به هم میزده. 
اما می‌دانی آینه جان، قصه ای
عکس پروفایل دخترانه با عینک زیبا و جدید 2018 – 97
تصاویر دخترانه با عینک برای پروفایل,عکس فانتزی دخترانه عروسکی,عکس های دخترونه صورتی,عکس دخترونه جدید,عکس پروفایل دخترونه شیک,عکس دخترونه باحال
ادامه ی پرو فایل ها در ادامه ی مطلب
ادامه مطلب
سوار ماشین که شدم فرهاد گفت میبینم صورتمو تو آینه :) 
یه نگاه به چشمام تو آینه ی ماشین کردم
به ابروهایی که تازه مرتب و رنگ شدن به چشمای سبز تیره ای که گوشه هاش چین های ریز داره به مژه هایی که به زور ریمل یکم دیده میشدن و به یاد میارم روزی رو همکلاسی دبیرستان داشت در مورد چشم های همه نظر میداد و رسید به من و گفت : ساده!
این ساده خیلی بود! خیلی هست!
هوا بارونی بود همه خوش اخلاق و خندون بودن به خاطر هوایی که من مطمئنم اگه بهشتی باشه باید دماش اینجوری ب
تا
حالا فکرکردید چرا با دیگران حرف می زنیم. خب معلومه، می خواهیم ارتباط
برقرار کنیم، اطلاعات بگیریم و کارهایمان را انجام دهیم. لازمه زندگی
اجتماعی برقراری ارتباط است که جز با حرف زدن و برقراری ارتباط کلامی،
امکانپذیر نیست. چگونه حرف بزنیم تا بیشترین تاثیر را در
شنونده بگذاریم؟ مهمترین مسئله در حرف زدن این است که شفاف و بدون ابهام
صحبت کنید یعنی رک و صریح اللهجه باشید. هنگام صحبت کردن از موارد زیر
پرهیز کنید:
- زیر لب سخن گفتن، مسلما دیگ
من وقتی می‌گویم کسی صاف و ساده است و روح و وجودش انگار جلا داده شده است، به خاطر این است که چشمانش دریچه‌ی قلب و روحش هستند.
 یعنی هنوز زنگار روزگار لایه لایه مانعی بین روح و چشمانش نشده‌اند.
مثلا وقتی می‌خندد، تمام صورتش می‌خند و چشمانش لبخند را در خودشان منعکس می‌کنند.
این‌ها را از وقتی که از آدم‌ها عکس می‌گیرم بیشتر درک می‌‌کنم. حتی در همان عکس هم واضح است که چشمانشان مستقیم وصل است به روح و قلبشان.
کولر گازی جنرال لبخند 24000 دارای طراحی لبخندی شکل همراه با هر دو قابلیت سرمایش و گرمایش و موتور پیستونی پر قدرت و با کیفیت می باشد. این کولر گازی از متراژ 24 تا 50 متر را تحت پوشش قرار می دهد و با تولید هوایی سالم محیط ایده آلی را برایتان فراهم می سازد.
ادامه مطلب
برای ورود به ساختمان محل کار ابتدا باید از محل حراست آنجا عبور کنم، اتاقکی کوچک که خانمی جوان اما عبوس آنجا نشسته است. روز اولی که پا به اتاقکش گذاشتم و سلام کردم، زیرلبی و با اخم جوابم را داد. رفتارش ذوق آدم را می‌خشکاند  اما خب من آدمی نبودم که از رو بروم. هر روز صبح که پا به اتاقکش می‌گذاشتم بلند و پر انرژی و با لبخند سلامش می‌کردم به این امید که گره‌های پیشانیش که شاید ناشی از ناراحتی باشد باز شود و لبخند خانم حراستِ به زعم من غمگین را ببی
دیدم یکی به اسم پریناز استوریمو ریپلای کرد و نوشت : 
"سلام دوستت دارم"
تعجب کردم و موندم که کیه. جواب دادم سلام مرسی عزیزم. می شناسمت؟ 
گفت الف‌. ت !! 
یه لحظه فلاش بک خوردم. حالم خوب شد. لبخند زدم. همون دختر ساده مهربون که سخت تر از بقیه می فهمید و خیلی راحت می شد دستش انداخت. همون که خیلی می فهمید و به روی خودش نمی آورد و قلبش راحت می شکست و قلبش راحت ترمیم می شد. همون که چیزایی می دونست که خیلیا نمی دونستن 

الف. ت یه روزی بهم یاد داد که هیچ کسی اون
پسرِ شوهرخالم با یه حالت تحقیر آمیزی از توی آینه ماشین نگاه کرد و با لبخند پرسید شما از رو پرچم آمریکا هم رد میشین ها؟
پرسیدم ما؟ گفت آره. بعد من توی آینه نگاهش کردم و فقط لبخند زدم. بعدش هم مثل قبل از پنجره ماشین به بیرون خیره شدم.
اعصابم داغون شد! از اینکه فکر میکنه میتونه من رو وارد یه بحث بیخود بکنه و بعد بهم بخنده. در حالی که اونقدر کم حرف بودم که پیش خودش فکر نکنه اسکلم! چرا واقعا بقیه رو اسکل فرض میکنن؟
رنگ ها را خیلی دوست دارم. دوست دارم چیز های جدید، رنگ های جدید، دنیا های جدید، تند و تند، به زندگی ام، اضافه شوند.
دوست دارم زندگی ام رنگ به رنگ باشد. مثل یک منشور، زیر نور آفتاب زمان که می گیری اش، تمام آنچه که از رنگ در خَلق وجود دارد را، آشکار کند. هر رنگ ممکنی، هر رنگ موجودی.
دوست دارم زندگی ام، شلوغ باشد، پر از سر، صدا! پر از ماجرا، اتفاق، پر از اشک، لبخند، حسرت، پر از امید. پر از درام باشد زندگی ام.
برای همین هم، جلوی مغزم را اگر نگیرم، به خود

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها