نتایج جستجو برای عبارت :

اگر مدیر طرح و برنامه بودم

پیشنهادهایی برای مدیر طرح و برنامه در شبکه های تلویزیونی
جستجوی نام برنامه پیشنهاد شده در فضای مجازی و بررسی سایتها و مطالب مرتبط
اخذ دامین مرتبط
ثبت نام برنامه در شبکه های اجتماعی بدلیل احتمال برند شدن برنامه و نیز جلوگیری از سوء استفاده
تعیین هشتگ مناسب برای برنامه
پیگیری پیوست فضای مجازی برای برنامه
دو قسمت کردن جلسه طرح و برنامه در جلسه اول کلیات و قالب که منجر به صدور مجوز شود و جلسه دوم به محتوا
آخ مهتاب!کاش یکی از آجرهای خانه‌ات بودم.یا یک مشت خاکِ باغچه‌ات.کاش دستگیره‌ی اتاقت بودم تا روزی هزار بار مرا لمس کنی.کاش چادرت بودم.نه کاش دستهایت بودم..کاش چشمهایت بودم .کاش دلت بودم نه..کاش ریه هایت بودم تا نفسهایت را در من فرو ببری و از من بیرون بیاوری.کاش من تو بودمکاش تو من بودیکاش ما یکی بودیمیک نفر دوتایی..!روی ماه خداوند را ببوسمصطفی مستور@khablog
یه زمانی برنامه ی کاریم یه مقدار دیر تر شروع می شد . برنامه ریخته بودم صبح بعد نماز یه تعقیبی ، دعایی ، مناجاتی انجام بدم . و این که بشینم و "تفکر" کنم و گاهی توی وبلاگ بنویسمش . اون موقع ها وضعم خیلی بهتر بود . اما حالا که برنامه هام تغییر کرده و صبح باید زودتر برم بیرون . از اون طرف شب ها هم که نمیشه به این زودی خوابید ، عملا این برنامه ی بعد از نماز صبحم منتفی شده . و احساس می کنم ریشه ی این سلوکِ مرده از همین جاست ...
این که فراموش کردم چی مهمه ، چی م
پیشنهادهایی برای مدیر طرح و برنامه در شبکه های رادیویی یا تلویزیونی :
جستجوی نام برنامه پیشنهاد شده در فضای مجازی و بررسی سایت‌ها و مطالب مرتبط
اخذ دامین مرتبط
ایجاد کانال به نام طرح ارائه شده در شبکههای اجتماعی به دو دلیل یکی احتمال برند شدن برنامه و دیگری جلوگیری از سوء استفاده
تعیین هشتگ مناسب برای برنامه
پیگیری پیوست فضای مجازی برای برنامه
دو قسمت کردن جلسه طرح و برنامه در جلسه اول کلیات و قالب که منجر به صدور مجوز شود و جلسه دوم به مح
منی که بار سفر بسته بودم از آغازنگاه خویش به در بسته بودم از آغازبرای سرخی صورت به روی هر انگشتحنای خون جگر بسته بودم از آغازمنم شبیه ولیعهد شاه مغلوبی که دل به مال پدر بسته بودم از آغازهنوز در عجبم که امیدوار چرابه هندوانه ی دربسته بودم از آغازبه دوستان خود آنقدر مطمئن بودمکه روی سینه سپر بسته بودم از آغازبه خاطر نپریدن ملامتم نکنیدکه من کبوتر پربسته بودم از آغازعجیب نیست که با مرگ زندگی کردمبه قتل عمر کمر بسته بودم از آغازاگر چه آخر این ق
دوست داشتم الان که سی سالم شده قد بلند و لاغر بودم که تنها زندگی میکردم صبح ها زود می دویدم، انگلیسی و فرانسه بلد بودم، کتاب میخوندم، با شورت توی خونه لخت می‌گشتم سیگار گوشی لب م، برنامه نویسی مدرک مو گرفته بودم و از زندگی م لذت می‌بردم! اما الان هیچی به خواست دیگران و پای چلاق م تغییرش نه داد
واقعا بیست و چهار ساعت که ده ساعتشو خوابم کمه :(
ینی من چهارده ساعت رسما بیدارم :|
سه ساعتشم که خوردن و اینا
میشه ۱۱ ساعت
پنج ساعتشو پا گوشیم 
میشه شش ساعت
سه ساعتش رو که ولو شدم رو تخت زل زدم به سقف 
میمونه ۳ ساعت دیگه
که اونم معلوم نی چیکار دارم میکنم :|
.
.
.
باید شروع کنم به برنامه ریختن اینطوری نمیشه
سال کنکور با تمام مزخرفیش خوبیش این بود که ادم شده بودم و اومده بودم رو برنامه و وقت زیادم میوردم ...
( بدترین فوشی که بلدید ) نثارِ این احوالِ من ...
شامگاه پنجشنبه 21 اردیبهشت 96 برنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری ساعت 21 روی آنتن شبکه نسیم رفت. مهران مدیری برنامه را با موضوع بهداشت و سلامت آغاز کرد.
 
رویا تیموریان بازیگر خوب کشورمان مهمان برنامه دورهمی بود. رویا تیموریان بعد از سلام و احوال پرسی از مهران مدیری و برنامه دورهمی تقدیر و تشکر کرد.
مهران مدیری اولین سوالش اینگونه مطرح کرد ، در بچگی شیطون بودید و الان خیلی آروم شده اید؟ رویا تیموریان گفت :بله در بچگی خیلی شیطون بودم و کارها
امروز کلاس زبان بودم
با استاد زبانم صحبت کردم
قرار شد کار ویرایش کتابم رو انجام بده
کتابی که هنوز حتی یک صفحه هم نوشته نشده!!
فکر بدی نیست خودم سعی کنم ترجمه کنم و استادم ویرایش
شاید حدود یک سال نوشتن .. ترجمه و ویرایش کتاب طول بکشه
اما اتفاق خوب اینه که امروز اولین جملات کتاب نوشته شدن
شاید این دست نوشته ها هیچ وقت کتاب نشن
ولی ارزش امتحان کردنش رو داره
سال قبل گفته بودم که استاد زبانم از برنامه های سال جدیدم پرسید
امسال کلی برنامه داشتم
نگم ب
جرات راه رفتن توی تاریکی رو داشته باش ...
 
× به آسمون نگاه کردم چه قدر رنگش مبهم بود 
انگار رنگی نبود 
چراغ ها بودن 
خیابون ها بودن 
همه چیز بود و منم بودم 
فقط بودم 
بدون هیچ فکری 
خالی 
بودم 
بودم و نباید از بودنم می ترسیدم 
اون من بودم! 
 
× هر آااادمی هررر آدمیی یه نقطه ضعف عجیب و مهلک داره که می تونه کله پاش کنه. 
منم همینطور! 
امروز این خبر رو دیدم. گویا ناسا برنامه داره که تا سال ۲۰۲۴ دوباره انسان رو به ماه بفرسته.
من قبلا جایی خوند بودم که این برنامه وجود داره که اول یه پایگاهی روی ماه ساخته بشه و از اونجا آدم ها رو سمت مریخ بفرستن.
به نظرم زمین دیگه زیادی کهنه شده، چند هزار سال هست که ما آدم ها روی زمینیم باید کم کم ترکش کنیم.
میگن سفر به مریخ یک طرفه خواهد بود یعنی افرادی که میرن دیگه امکان بازگشت ندارن، ولی به نظرم به هیجانش میارزه. من که کاملا راضیم برم، فقط مشکل
من؟ دختر بی اراده ی این داستانم. اگر پاک شوم، مرا می بخشی؟ فقط لازم است این را بدانم که خیالم راحت باشد که راهی هست. وقت هایی که از کلاس بچه ها دارم می روم سمت دفتر، وقت هایی که در جلسه وقت نماز می شود، وقت هایی که منتظر اسنپ جلوی در خانه ایستاده ام، شب ها که می خواهم بخوابم، از تو می پرسم: آیا هنوز هم می شود کاری برای زندگی ام کرد؟ من؟ من دختر نشانه ها بودم! من دختر آیه ها بودم! من دختر مشهد آذر 97 بودم! من دختر باور داشتن بودم. دختر دانستن اینکه کسی
شامگاه پنجشنبه 21 اردیبهشت 96 برنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری ساعت 21 روی آنتن شبکه نسیم رفت. مهران مدیری برنامه را با موضوع بهداشت و سلامت آغاز کرد.
رویا تیموریان بازیگر خوب کشورمان مهمان برنامه دورهمی بود. رویا تیموریان بعد از سلام و احوال پرسی از مهران مدیری و برنامه دورهمی تقدیر و تشکر کرد.
مهران مدیری اولین سوالش اینگونه مطرح کرد ، در بچگی شیطون بودید و الان خیلی آروم شده اید؟ رویا تیموریان گفت :بله در بچگی خیلی شیطون بودم و کارهایی
من؟ دختر بی اراده ی این داستانم. اگر پاک شوم، مرا می بخشی؟ فقط لازم است این را بدانم که خیالم راحت باشد که راهی هست. وقت هایی که از کلاس بچه ها دارم می روم سمت دفتر، وقت هایی که در جلسه وقت نماز می شود، وقت هایی که منتظر اسنپ جلوی در خانه ایستاده ام، شب ها که می خواهم بخوابم، از تو می پرسم: آیا هنوز هم می شود کاری برای زندگی ام کرد؟ من؟ من دختر نشانه ها بودم! من دختر آیه ها بودم! من دختر مشهد آذر 97 بودم! من دختر باور داشتن بودم. دختر دانستن اینکه کسی
یا مالک
 
بچه ها
تصمیم گرفتم ازین به بعد فقط دو تا کتاب همزمان بخونم. بیشتر از دو تا نگیرم دستم. لیست کتابایی که تصمیم دارم بخونم رو هم نوشتم که در حقشون اجحاف نشه :))
میخوام یه برنامه بچینم، برای به مرور خوندن کتاب هایی که خوندنشون خیلی طول میکشه. مثلا یه جدولی تنظیم کنم. 
یادمه وقتی میخواستم "خدمتگذار تخت طاووس" رو بخونم به عنوان نشان بین کتاب یه برگه سفید گذاشته بودم. تاریخ زده بودم. خودمو ملزم کرده بودم روزی حداقل 20_30 صفحه بخونم (دقیق یادم نیس
همون طور که گفته بودم باید ۳۰ روز به یه برنامه روزانه عمل کنم.به عنوان شروع امروز خیلی خوب بودم.شاید اگه قبلا در کل عمرم ، ۶ ماه رو دقیقا همینجوری بودم ، الان اینقدر محتاج کار و پول نبودم.
به هر حال فرصت ها سوختن و من با بی توجهی از دستشون دادم.اما مطمئنم باز هم از این فرصت ها نصیبم خواهد شد.مهم اینه که با کمال آمادگی به سراغشون برم.
بازی تاتنهام و آرسنال رو هم از دست دادم.الان خلاصش رو دیدم ، عجب بازی ای بوده!
پتروشیمی سبلان هم که یه مدت پیش آزمو
با خودم قرار گذاشته بودم اگر سر موقع به برنامه ام برسم یک اپیزود از سیزن جدید peaky blinders را به خودم را به خودم جایزه بدم.
 
زودتر از موعد به برنامه ام رسیدم...
 
+یک فاتحه هم برای روح*** بخونیم که روش کراش داشتم ولی سوراخ سوراخش کردن نامردا!
 
بعدا نوشت:کُشته ی عمّه پالی ام...لعنتی خفن خوش استایل باکلاس:)
 
 
با سلام خدمت کاربران نواتیم با برنامه جدید و کاربردی خدمت شما هستیم.
با این برنامه میتونید نوتیفیکیشن پیامایی که برا شما ارسال میشه رو ذخیره کنید.
تا وقتی کسی پیامشو پاک کرد شما بفهمید.
این برنامه تمامی پیام های ارسال شده از برنامه را در خود نمایش و ذخیره می کند.
برنامه های کاربردی از جماه تلگرام ، واتساپ، اینستاگرام و...
برای دانلود برنامه روی دانلود کلیک کنید:
دانلود برنامه
دیوان شمس را گذاشته بود توی دست هایم، زل زده بود به چشم هایم، با لبخند برایم از مولوی خوانده بود.سرم را انداخته بودم پایین، خواندش که تمام شده بود، لبخند هول هولکی تحویلش داده بودم، چند تا ده تومنی گذاشته بودم روی میز؛ دیوان را بغل زده بودم و پا تند کرده بودم.
تا خانه یک ریز غر زده بودم به جانم که مثلا چه می شد ؟ سرم را بلند میکردم؛ زل میزدم توی چشم هایش.لبخند میزدم.قشنگ به خواندنش گوش میدادم.من هم برایش میخواندم.حرف میزدم.تعریف و تمجید میکردم.
دلم برای دهه فجرای دوره ابتدایی تنگ شده. 
اون شور و شوقی که بچه‌ها داشتن برای سرود و دکلمه و از همه بیشتر برای نمایش. چنان پدیده جذابی بود برامون که الان که بهش فکر می‌کنم مسخره به نظر میاد. این‌که یه نفر کت‌شلوار داداششو بپوشه و موهاشو جمع کنه زیر کلاه و برای خودش سبیل بکشه، اون یکی کت‌دامن تنش کنه و آرایش کنه و... 
خیلی هم چرت بودن. یعنی الان که بهشون فکر می‌کنم و یه سری دیالوگ یادم میاد، از خودم می‌پرسم که "واقعا چه‌طور این چیزا به نظرت خن
خدا وکیلی سوغات هر شهری فقط مال همون شهره حتی مال مرکز استانشم نیست ، آقا من ارده رو همیشه از یه فروشگاهی میخریدم که روش آدرس یزد زده بود ، خوب و تمیز بود ولی همش می گفتم آیا من تو دانشگاه عاشق این ارده بودم؟؟؟؟؟ (من سال ۸۹ دانشجوی اردکان بودم) و رفتم تو برنامه باسلام یه ارده اردکان سفارش دادم ، جاتون خالی اصلا آسمان و زمین اختلاف مزه داره و حلالشون باشه ۶ هزار تومن هم ارزون تر گرفتم نسبت به اونی که اینجا می گرفتم‌
سلاام یادتونه تو یکی از پستای قبلی دنبال یه برنامه بودم برای قفل کردن گوشی که اعتیادم به این دستگاه فلفل نبین چه ریزه(-___-) رو کم کنم؟ پیداش کردم 
اسمش Detox هست طرز کارش هم اینطوریه که تایمی رو که میخواید گوشی قفل شه رو انتخاب میکنید و وقتی قفل میشه دیگ به هیچ صراطی مستقیم نیست و باید صبر کنید تا زمانش بگذره  البته میتونید یه چند تا برنامه رو در وایت لیست قرار بدین که بتونید اونارو استفاده کنید (قسمت تماس گرفتن هم هست جزوشون) 
من برنامه رو از فار
سلام من چند شغل را دوست دارم مثلا خانندگی یا یک موزیسین یا یک نقاش یا یک برنامه نویس آره برنامه نویس .برنامه نویسی چیست سوال خوبیست برنامه نویسی یک جور کد هست توی برنامه نویسی کد نویسی می کنند. وقتی کد نویسی می کنند هی کد می نویسند هی کد می نویسند تا یک برنامه بوجود می آید که اون موقع دیگه یک برنامه ی کامپیوتری هست. اگر شما دوست داشتید کد نویسی کنید مخصوص برای کودکان برنامه ی اسکرچ بهترین گزینه است.
یکی از مشاغل پر درآمد و البته بسیار پر طرفدار در میان فارغ التحصیلان رشته های مرتبط با فناوری و البته سایر رشته ها، برنامه نویسی هست. تمام این فراد قبل از ورود به دنیای برنامه نویسی، سوالات زیادی در ذهن خود دارند، سوالاتی مانند اینکه برنامه نویسی رو از کجا شروع کنم؟ بهترین زبان برنامه نویسی چه زبانی هست؟ چقدر باید برای یادگیری برنامه نویسی زمان بزاریم و سوالاتی از این قبیل. خیلی از دوستان و اطرافیان این سوال رو از من میپرسن که کار تو دقیقاً
تولد ۱۸ سالگیمو فراموش نمی کنم. نه بخاطر اینکه خانوادم سورپرایزم کردن و کلی کادو و کیک و فلان داشتم. چون اون روز توی کتابخونه ی سرد محل کار مامانم نشسته بودم، ۱۲ ساعت برنامه داشتم و چندین ساعتشو به کتاب تاریخ شناسی نگاه می کردم و بیشتر متنفر می شدم و نمی تونستم کلمه ای رو توی مغزم فرو کنم. چون دانشجویی کنارم نشسته بود که با تمام قوا داشت حال منو با صداهایی که از خودش در میاورد بهم می زد. چون من از محیط سرد و سفید ساختمون محل کار مامانم بیزارم و ت
تمامِ راه
فکر اتصال اندیشه ی آب به آینه بودم.
صحبتِ تو
نشناختنِ سر از پا بود،
من فکرِ فردای هنوز نیامده بودم!
قرار بود لباس های زمستانی ام
دست های تو باشند؛
باران زد و باد ریخت بر سرم خاکِ حنجره ها را،
قرار عاشقانه ی آب و آینه را،
من بهم زده بودم!چقدر به سنگ ها اعتماد هست؟
آیا هست؟!
کِنار هم، من هفت - سنگ را چیده بودم!
 
/.///-/
 
 
 
 
بعد از نزدیک 10 روز بالاخره از جام بلند شدم .
نه اینکه تا الان مریض بوده باشم ( که شاید از نظر WHO بوده باشم ) ولی منظورم اینه که از اون رخوت کَندم خودم رو .
اوایل هفته اول اسفند  بود که خبر ها منتشر شد که به خاطر کرونا خیلی چیزا فعلا لغو هست و خوب مهم ترین برنامه ای که یک ماه تمام و کمال براش زحمت کشیده بودم فعلا رو هواست . چند روز اول به خاطر تمام خستگی های تلنبار شده فقط خوابیدم . دیر خوابیدم دیر بیدار شدم عصر خوابیدیم وسط روز خوابیدم و خلاصه
بسم‌الله...
سلام!
+
حدود یک ماهِ پیش ایمیلی از طرف بنیاد آمد.
ثبت‌نام کردم.
و واقعاً توقعی نداشتم از شرکت در برنامه‌.
یک‌شنبه ساعت ۱۰ صبح پیامک بنیاد آمد که تشریف بیاور و کارت‌ت را تحویل بگیر!
(این بار، از آن دفعاتی بود که لذت یک چیز این قدر می‌چسبید به جان‌م. کارت را با هیچ توصیه‌ و واسطه‌ای نگرفته بودم.)
+
چهارشنبه، ۱ خرداد رفتم حسینیه‌ی امام خمینی(ره).
زود رفته بودم و برای نشستن حق انتخاب نسبتاً گسترده‌ای داشتم؛ روی صندلی، کنار ستون و...
نش
خب، بالاخره امروز نتایج کنکور اومد.
تابستان پارسال خیلی به کنکور فکر میکردم، به حدی که میرفتم تو نرم افزار گزینه دو و آخرین قبولی ها و تراز ها و درصدها رو آنالیز میکردم.
همون تابستون خیلی طوفانی شروع کردم و با برنامه راه اوفتادم سمت هدفم، ولی نمیدونم چرا وسطای راه زدم جاده خاکی و از هدفم دور شدم.
همه میگفتند: "تو که اینقدر خوب شروع کردی بخون بزار بری یک دانشگاه خوب."
ولی نمیدونم چرا کاملا بی انگیزه شده بودم.
رسید روز کنکور، با خودم میگفتم که ای
مدت زیادیه که حس می‌کنم تبدیل به یک تماشاچی صرف شدم ، میشینم به تماشای پیشرفت دیگران،موفقیت‌های دیگران، توانستن‌های دیگران ، خوش گذرانی‌های دیگران ، و توی ذهنم برای خودم برنامه‌ای میچینم که به زودی از این منفعل و بهر تماشا بودنم درمیام و دست به کاری می‌زنم که غصه سربیاد .و این سیکل مدام تکرار میشه، تماشا کردن و برنامه چیدن ، تماشا کردن و برنامه چیدن ، تماشا کردن و برنامه چیدن و چه نیازی به گفتن که این برنامه‌ها تبدیل به عمل نمیشه . به خو
بهترین عید برام اون عیدی بود که دوم راهنمایی بودم، تلویزیون رنگی جدید خریده بودیم، و با برادرم فیلم های سینمایی که ویژه برنامه ی شبکه ی دو بود رو نگاه می کردیم. تقویم فیلم ها رو یادداشت کرده بودیم و با شوق منتظر پایان شب می موندم.
 
بهترین ماه رمضان برام ماه رمضان سال 88 در تابستان بود که منتظر جواب نهایی کنکور بودم و هر شب بعد از سحر یه عالمه دعا می خوندم. اون حس های خوب هیچ وقت دوباره تکرار نشد.
 
بهترین زمستان برام زمستانی بود که تازه امتحان ه
کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پاییز بودم کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد آفتاب دیدگانم سرد میشد آسمان سینه ام پر درد می شد ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ میزد اشکهایم همچو باران دامنم را رنگ می زد وه ... چه زیبا بود اگر پاییز بودم وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم شاعری در چشم من می خواند ...شعری آسمانی در کنار قلب عاشق شعله میزد در شرار آتش دردی نهانی نغمه من ... همچو آوای نسیم پر شکسته عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
سلام
من امسال برای سیزده بده جایی نرفتم.
کلا من آدم باحالی نیستم و اهل این جور برنامه ها نیستم. خونه موندم پای تیوی.
هوا ولی خیلی خوب شده. امیدوارم بارنگی تموم بشه و هموطنان سیل زدمون  برگردن سر خونه و زندگیشون.
کاش میتونستم براشون کاری کنم.
کاش مثل هدیه تهرانی بودم. کاش مثل نرگس کلباسی بودم. مبرفتم اونجا و فقط کمک میکردم. والی واقعا کاری از دستم ساخته نیست.
فقز تونستم رقم ناچیزی کمک مالی کنم.
خدا به همه ما کمک کنه که بیشتر به داد هم برسیم و بیش
برنامه ای بعنوان نمونه  که برای یک خانواده اسلامی ایرانی طراحی شده شامل : 
برنامه بلند مدت ( ۲۰ ساله)، 
میان مدت (۵ ساله)،
 کوتاه مدت (سالانه)، 
برنامه هفتگی،
شاخصهای ارزیابی
چشم انداز ، بیانیه ماموریت، منشور اخلاقی، راهبردها و ...
از روزهای رفتنت پاییزتر بودم
از شمس های دیگرت تبریزتر بودم
باران اگر آنسوی شیشه داشت می بارید
این سوی شیشه بی هوا من نیز، تر بودم
یک شب اگر دستت به تار موی من می خورد
از نغمه ی داوود شورانگیزتر بودم
شاید اگر یوسف به قلبم فرصتی می داد…
از تیغ چاقوی زلیخا تیزتر بودم
شاید تمام چشم ها را کور می کردم
شاید که از قوم مغول چنگیزتر بودم…
یک مزرعه اندوه در من مانده… حقم نیست
من با تو از هر دشت حاصلخیزتر بودم
رسم بزرگی را به جا هرگز نیاوردی!
از هر کس و نا
هرچقدر بیشتر می گذرد میفهمم برای این حجم از دلتنگی برنامه ریزی نکرده بودم ، تسکینی کنار نگذاشته بودم، حسابش را نمیکردم اینقدر بیش از توقع ام ظاهر شود. به گمانم آدم از تنها چیزی که در خودش خبر ندارد همین است....زور بازوی دوست داشتنش....
-مریم قهرمانلو-
تعطیلی برنامه «فرمول یک» تکذیب شد،شریعت پناهی مدیر گروه اجتماعی شبکه یک: برنامه «فرمول یک» این هفته تکرار قسمت‌های گذشته و هفته آینده دو یا سه برنامه زنده خواهد داشتگروه تهیه «فرمول یک» همان ابتدای پخش نیز اعلام کرده بودند که تا اول بهمن ماه برنامه خواهند داشت«فرمول یک» نیمه دوم اسفند ماه با ویژه‌برنامه‌های نوروزی آماده پخش می‌شودگفتنی است اخباری منتشر شده مبنی بر اینکه به دلیل انتقادهای علی ضیا، برنامه «فرمول یک» تعطیل شده است
یکی از استادهای دانشگاه تعریف می‌کرد…چندین سال پیش برای تحصیل در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ایالات متحده شده بودم.سه چهار ماه از آغاز سال تحصیلی گذشته بود که یک کار گروهی برای دانشجویان تعیین شد که در گروه‌های پنج شش نفری با برنامه زمانی مشخصی باید انجام می‌شد.دقیقا یادمه از دختر آمریکایی که درست روی نیمکت کناری می‌نشست و نامش کاترینا بود پرسیدم که برای این کار گروهی تصمیمش چیه؟گفت اول باید برنامه زمانی رو به ببینه، ظاهراً بر
شما اهل برنامه ریزی هستین؟!
مثلا برای رسیدن به اهدافتون یا انجام کارهاتون برنامه ریزی میکنین؟!
آیا دفتر برنامه ریزی دارین؟
که مثلا اهدف سالیانه و ماهانه و روزانه رو بنویسین؟
چقدر به برنامه تون عمل می کنین؟؟
تاثیری تو موفقیتتون داشته؟!
.
این عکسی که براتون میذارم ، عکس دفتر برنامه ریزیه! 
عکس رو خودم گرفتم...
یادمه چند سال پیش، شاید وقتی اول راهنمایی بودم و تازه یاد گرفته بودم برم تو اینترنت بچرخم، یه سری جوک و اینا بود راجع به ساقه طلایی. و این که دانشجوها چون باید برنامه‌ی زندگیشونو اقتصادی ببندن، از بیسکوییت ساقه طلایی به عنوان وعده‌ی غذایی استفاده می‌کنن.
امروز یه کلاس داشتیم ساعت یک تا سه. باید یازده راه می‌افتادم تا دوازده و نیم برسم دانشگاه. وقت برای ناهار خوردن نبود و غذا هم رزرو نکرده بودم.
تصمیم گرفتم رو بیارم به ساقه طلایی که تو ذهنم
علم جویان عزیز؛؛؛
pdfتمامی کتاب های برترین زبان های برنامه نویسی و وب نویسی درقسمت ((هک و نفوذ+برنامه نویسی)) از قبل قرار داده شده و میتوانید استفاده کنید
لازمه یادگیری برنامه نویسی یا کتاب های آموزشی 
حداقل تسلط داشتن به یکی از زبان ها مخصوصا جاوا که زبان برنامه نویسی مادر هست.
دانلود برنامه اینستا دانلودر از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
نصب برنامه اندروید
دانلودرایگان جدیدترین نسخه برنامه اینستا دانلودر Insta Downloader با هدف اندروید بهترین برنامه با هدف دانلود تصاویر و ویدیو های. Video Downloader for Instagram یک برنامه سریع و سلامت با منظور دانلود عکس ها و فیلم های اینستاگرام می با منظور استفاده از این نرم افزار نیازی با رسید با .
ادامه مطلب
یه برنامه بردیم پیش رئیسمون که باید ال کنیم بل کنیم و ...
تو محیط کارم پر از برگه بود که روشون یه سری اطلاعات رو نوشته بودم تصمیم گرفتم اونها رو وارد ورد کنم و برگه ها رو بریزم دور شروع کردم به این کار تا اینکه به همون برنامه رسیدم بعد دیدم ما رو جو گرفته بود چه پیشنهاداتی که نداده بودیم هیچی دیگه وردش رو حذف کردم و برگه مذکور رو هم به چند قسمت تقسیم کردم
برای اینکه بتونید یه برنامه نویس خوب بشید نیاز به استاد ندارید فقط گوگل و کمی صبر و حوصله نیاز دارید بعدش شما بهترین برنامه نویس می شوید.
البته کمی هم زبان باید بلد باشید.
توانایی حل مسئله بزرگترین کمکیه برنامه نویسی با شما می کنه
 
سلام
دیروز یکی از فالورهای اینستام چند تا استوری گذاشته بود از بولت ژورنالی که درست کرده. (من فعلا تو تیر بیخیالش شدم.) از صفحه‌ی جدول دنبال کردن عادت‌هاش هم عکس گرفته بود و یکی از مواردش «سعه‌ی صدر» بود. رفتم باهاش صحبت کردم که خود من مثلا کتاب و زبان خوندن رو مثل شما داشتم چون می‌شد یه معیار دقیق گذاشت برای انجام شدنش. ولی شما یه همچین عادت رفتاری رو چطور می‌خوای بگی توی یه روز انجام دادی که علامتش بزنی؟ [اینو چی میگی؟ :دی]
جوابی که بهم داد
برنامه ی بعدی شرکت G.M.P به نام بدن سازی در خانه است لطفا با دانلود کردن برنامه ما را حمایت کنید و اگر نظر درباره برنامه ی ما داشتید به ما بدهید و اگر پیشنهادی برای ساخت برنامه ای که شما دوست دارید را ما برای شما می سازیم فقط کافی به یکی از راه های ارتباط باما سر بزنید هم می توانید از اینجا به ما پیام بدید و هم در قسمت ارتباط با ما در خود برنامه ممنون می شیم که ما را حمایت کنید باتشکر    G.M.P
معرفی زبان برنامه نویسی سی شارپ –  C Sharp یا C#
زبان برنامه نویسی سی شارپ (زبان برنامه نویسی C# یا C Sharp) یک زبان برنامه نویسی چند شیوه ای است که شامل اصول وابستگی زیاد به نوع (Strong Typing)، دستوری، اعلانی، تابعی، جنریک یا جامع، شی گرا (مبتنی بر کلاس) و مبتنی بر کامپوننت است. زبان برنامه نویسی سی شارپ توسط شرکت مایکروسافت در پروژه .NET توسعه یافت و بعدها توسط استانداردهای Ecma و ISO به عنوان یک زبان برنامه نویسی استاندارد مورد تایید قرار گرفت. سی شارپ یکی از
اجرای برنامه Quantum ESPRESSO با 14 هسته و 28 گیگا بایت حافظه بر روی 5 نود
اجرای برنامه OpenFoam با 24 هسته و 5 گیگا بایت حافظه بر روی 4  نود

عکس‌ها، اسم پروسس‌های برنامه مرتبط را نشان می‌دهند‌. به عنوان مثال، نام پروسس برنامه کوانتوم اسپرسو، pw.x است و عکس تعداد پروسس‌های این برنامه روی هر نود را نشان می‌دهد.نود compute-0-0 با ۳ پروسسنود compute-0-1 با ۶ پروسسنود compute-0-2 پروسسی از این برنامه اجرا نمیکندنود conpute-0-3 با ۳ پروسسنود compute-0-4 با ۱ پروسسنود rocks7 با ۱ پروسسدر نتی
اجرای برنامه Quantum ESPRESSO با 14 هسته و 28 گیگا بایت حافظه بر روی 5 نود
اجرای برنامه OpenFoam با 24 هسته و 5 گیگا بایت حافظه بر روی 4  نود

عکس‌ها، اسم پروسس‌های برنامه مرتبط را نشان می‌دهند‌. به عنوان مثال، نام پروسس برنامه کوانتوم اسپرسو، pw.x است و عکس تعداد پروسس‌های این برنامه روی هر نود را نشان می‌دهد.
نود compute-0-0 با ۳ پروسس
نود compute-0-1 با ۶ پروسس
نود compute-0-2 پروسسی از این برنامه اجرا نمیکند
نود conpute-0-3 با ۳ پروسس
نود compute-0-4 با ۱ پروسس
نود rocks7 با ۱ پروسس

د
نقدی بر کتاب تحلیلی بر entity framework core2
کتاب تحلیلی بر entity framework core2 نوشته محمد قربانی یکی از کتابهای کاربردی است که در زمینه برنامه نویسی نوشته شده. من قبلا کتابی با عنوان اصول پایه ای asp.net core  در یک پروژه عملی رو از اقای محمد قربانی خونده بودم .نوع نکارش متون بسیار تخصصی و خوب انتخاب شده مثالهای زده شده توی کتاب به صورت سلسله مراتب بالا رفته و باید دقیقا از اول کتاب رو به دقت بخونید تا بتونید در آخر هر فصل نتیجه گیری هایی که باید رو بگیرید . من بخش
صبح ساعت ۹ از خواب پریدم دیدم واسه کلاس ۸ صبح خواب موندم لعنت فرستادم به دنیا و با عصبانیت وحرص دوباره گرفتم خوابیدم.
یک ساعت بعد بیدار شدم. نیم ساعت یا بیشتر نشسته بودم روی تختم و به رو به روم خیره شده بودم داشتم به بدبختیام فکر میکردم. که با خودم گفتم اصلا چرا سفر برنامه ریزی شده رو جلو نندازم. مثل کسی که پاش که رفت توی گل دیگه براش مهم نیست اگه تا خرخره هم فرو بره.
در این فکر بودم که آیا سفر کنم... آیا سفر نکنم... اگر سفر کنم کارای های عقب افتاده ر
Crack  نرم افزاری 
 کرک فایلی هست که به شما اجازه میده از برنامه ای که در اختیار دارین به طور کامل استفاده کنین. هر شرکتی یا شخصی که برنامه ای رو میسازه و می خواد از راه فروش اون برنامه پول در بیاره معمولاً محدودیت هایی رو در نسخه رایگان برنامه قرار   میده(مثل محدودیت زمانی و ...) که اگه شما بخواین از اون برنامه به طور کامل استفاده کنین باید برای اون برنامه پول بدین تا (مثلاً با استفاده از   شماره سریالی که به شما داده میشه) محدودیت ها رو از روی ا
میفرستم به تو پیغام پس از هر پیغام!پاسخت مثل نجات پسری از اعدام !
مثل یک‌ طفل زمین خورده‌ء بازی بودم!قبل تو خسته و با عشق موازی بودم!
مثل سیگار خطرناک ترینت بودم!خودکشی بودم و هولناک ترینت بودم!
مثل حالِ بَده " ماه دل من بیداری؟"مثل زوری شدنِ "بنده وکیلم؟ آری!"
مثل مردی که شبی در تو وطن میگیرد!یک شب آخر منِ تو در تنِ من میمیرد!
نکند موی مرا دست کسی شانه کند؟خاطره جان مرا خسته و دیوانه کند؟
نکند جان مرا باد به یغما ببرد؟نکند بوی تو را باد به هر جا ب
اینم برگه‌ی چک لیست دو هفته آخر اسفند. کلیک (+)
پایین هر روز توضیحات در خصوص هر روز رو نوشتم. مثل اینکه مهمون بودیم یا نه. 
رنگ صورتی در بخش (ناهار و شام) یعنی غذا رو خودم درست کردم.
رنگ صورتی در میان‌وعده‌ها به معنای خوردن میان وعده است.
برای بعضی از کارها مثل مطالعه‌ها خودم یک سقفی رو برای هر روز تعیین کردم که اگر به حد نصاب می‌رسید، صورتی رنگ میشد. که این حد نصاب رو ننوشتم. فقط در مورد قرآن رو نوشتم که حداقل ۷ صفحه بود.
در مورد نماز‌ها، ملاک ه
چگونه برنامه نویسی را شروع کنیم؟
 
چگونه برنامه نویسی را شروع کنیم؟ از کجا باید شروع کنیم و چطور باید برنامه نویسی رو یاد بگیریم؟ این ها سوال هایی هستند که دانشجویان کامپیوتر و یا کسانی که به برنامه نویسی علاقه مند شده اند زیاد از خود میپرسند. ما در این مقاله قصد داریم به زبان ساده به تمام سوال های شما برای شروع برنامه نویسی جواب دهیم.این پست برای کسانی که میخواهند تازه وارد دنیای برنامه نویسی شوند بسیار مفید خواهد بود، بنابراین اگر شما یک ب
دانلود برنامه سایه برای اندروید و دانلود برنامه های نیمه نهایی عصر جدید با لینک مستقیم و دانلود رایگان
دانلود اپلیکشن معرفی شده در عصر جدید و دانلود رایگان برنامه عصر جدید و دانلود برنامه سایه
دانلود برنامه سایه برای اندروید و دانلود رایگان اپلیکشن های برنامه های مختلف و برنامه سایه برای اندروید
زیبا ترین و باحال ترین برنامه های بازار و دانلود رایگان برنامه های کمک به خیریه و دانلود برنامه سایه
دانلود جدید ترین و بهترین و جالب ترین برنام
بولت ژورنال به زبان ساده یک دفتر نقطه ای هست(خط دار نیست،خالی هم نیست) که برای برنامه ریزی و مکتوب کردن و ردیابی حالت ها و برنامه ها و اهداف و عادت ها به کار میره(و هرچیز دیگه ای هم میتونید داخلش بذارید) [لینک برای اطلاعات بیشتر رو ان شاالله هرموقع اینترنت درست شد میذارم]
من تا قبل از کنکور اصلا اهل برنامه ریزی مکتوب نبودم،دوران کنکور برنامه ی درسی رو مینوشتم که خوب بود بنظرم بعدتر ولی رهاش کردم  و به زندگی قبلی بازگشتم.سال دوم دانشگاه بطور کا
پربازده ترین عیدی که داشتم مربوط میشه به زمانی که سوم راهنمایی بودم. با پاس شدن pre3 رسما وارد تعطیلات شدم. یک روزه تمام خریدهام رو انجام دادم و وقتی خیالم از بابت لباس هام راحت شد، یه برنامه برای خودم نوشتم. اون زمان از معدل ترم اولم راضی نبودم و میدونستم که یه سری از دروس ترم دوم بین مدارس سمپاد هماهنگ برگزار میشه که قطعا سخت تره! از تاریخ و دفاعی گرفته تا فیزیک و شیمی همه رو توی برنامه ام گذاشتم. وقت برای حل تست هم درنظر گرفتم چون المپیاد مرحله
چگونه برنامه نویسی را شروع کنیم؟ از کجا باید شروع کنیم و چطور باید برنامه نویسی رو یاد بگیریم؟ این ها سوال هایی هستند که دانشجویان کامپیوتر و یا کسانی که به برنامه نویسی علاقه مند شده اند زیاد از خود میپرسند. ما در این مقاله قصد داریم به زبان ساده به تمام سوال های شما برای شروع برنامه نویسی جواب دهیم.این پست برای کسانی که میخواهند تازه وارد دنیای برنامه نویسی شوند بسیار مفید خواهد بود، بنابراین اگر شما یک برنامه نویس هستید و میخواهید حرفه ا
حس می کنم روابط اجتماعیم خیلی افت کرده :))
احتمالا بابت خونه بودن زیادیه؟
بابت همین در جهت ارتقای خودم، امروز که رفته بودم بانک و یه همکلاسی دوران دبیرستان رو دیدم، سعی کردم برم جلو و معاشرت کنم! کاری که از من بعیده :)) بلکه شاید حرف و سخن جدیدی داره من بی خبرم...
وقتی میرم شهر به آدما یه جوری نگاه میکنم، که فک کنم اگه دقیق بشن متوجه میشن که عجیب نگاشون میکنم!
کلا هم حالتای خاصی بهم دست میده.
مثلا یهو میرم تو فاز یه چیز خاص. مثلا درسی. بعد اون وسط اگه
یا حکیم
 
 
سلاااام
وای که چقد دلتنگتون بودم بچه ها
اولا سال نو مبارک
ثانیا همه اعیاد دیگه ای ک گذروندیم و پیش روست هم مبارک
 
کامپیوترمون خراب شده☹️ من با کامپیوتر پست میذاشتم همیشه
دیگه الان گفتم نمیشه که. معلوم نیست کِی درست شه. بیام براتون بنویسم یکم. 
الان با گوشی اومدم :)
 
 
دختر پارسال من برنامه ریزی سالانه کردم. که طی سال میخوام چه کارهایی انجام بدم، چقد کتاب بخونم و.... 
برنامه امسالم رو با توجه به توانی که از دو سال برنامه ریزی 97 و 98 ان
package com.company;
import java.util.Scanner;
public class Main {
public static void main(String[] args) {
// write your code here
System.out.println("enter your number: ");
int inputNumber = 0, saveNumber = 0 ;
for (int i = 1; i <= 10; ++i) {
Scanner input = new Scanner(System.in);
inputNumber = input.nextInt();
saveNumber = saveNumber + inputNumber ;
}
saveNumber = saveNumber / 10;
System.out.println("output=>"+ saveNumber);
}
}
سلام امروز موفق شدم بعد از نصب جاوا در سیستمم اولین برنامه ی خودمو با زبان جاوا بنویسم، برنامه میانگین ده عدد هست که این ده عدد رو از کاربر داریافت
بنظر ِ من ، برنامه ریزی جز اصل های مهم زندگیه،نه اینکه در لحظه ذهن  متوقف بشه به این موضوع که  ،برنامه ریزی فقط برای در س خوندنه ها ،نه...
هر هدف و کاری میتونه برنامه داشته باشه، اصلا باید برای هر روز  برنامه  حتی شده در ذهن ترسیم کرد،اینکه از صبح تا آخر شب چه کارهایی قرار انجام بدیم،داشتن یه پیش زمینه و برنامه باعث میشه   روز مرگی محو  بشه از هر روز ِ زندگی .
خوبیه برنامه میدونید چیه؟برنامه به زندگی هدف میده و هدف هم به زندگی امید و امید هم تل
سی شارپ یک زبان برنامه نویسی سطح بالا و شی گرا هست که توی خیلی از برنامه های حسابداری و بانکداری و... از این زبان برنامه نویسی استفاده میشه امروز هم من در این پست برای شما دوستان پکیج آموزش برنامه نویسی به زبات سی شارپ رو قرار دادم
ادامه مطلب
من می‌دانستم که عوض شده‌ام. می‌دانستم که تغییراتی در من ایجاد شده که مرا تبدیل به انسانی جدید کرده‌است. و می‌دانستم که این تغییرات پایانی‌ام نیست. هر روز با مواجهه با هر مسئله‌ی کوچک و بزرگی، کارایی مغزم را می‌سنجیدم و خودم را در شرایط گوناگون امتحان می‌کردم.من عوض شده بودم و از این بابت خوشحال بودم. کنترل زندگی‌ام را در دست داشتم و در حال ساخت دنیایی مطابق میلم بودم. معرکه بود.
امروز زنگ زدم به مدیر ساختمان‌مون تا برای اجاره‌ نامه‌ی جدید ازش تخفیف بگیرم اما نهایتا موفق نشدم. نیم ساعتی با طرف کلنجار رفتم و هر چه در چنته داشتم رو کردم اما نتوانستم که قانعش کنم تا کمی بیشتر به ما تخفیف بدهد. پر از حس بد بودم. تلاش مذبوحانه‌ای که کرده بودم و بعد هم وسط صحبت‌هام این و آن را مثال زده بودم که پس چرا به فلانی تخفیف دادید و این کار بشتر حالم را بد کرده بود. انگار تمام مدت داشتم ادای کسانی را در میاوردم که دور و برم زندگی میکن
روز برنامه‌نویسانروز ۲۵۶ام هر سال (معادل عدد ۱۰۰ در مبنای شانزده) مطابق با 22 شهریور و ۱۳ سپتامبر (۱۲ سپتامبر در سال‌های کبیسه) به عنوان روز برنامه‌نویسان نام گرفته‌است. روسیه اولین کشوری بود که این روز را به عنوان روز برنامه‌نویس به رسمیت شناخت و پس از آن کشورهای آلمان، کانادا، چین، کرواسی، فرانسه، گوآتمالا، هند، بلژیک، استرالیا، نیوزیلند، لهستان، اسلوونی، بریتانیا، و ایالات متحده آمریکا نیز این روز را به عنوان روز برنامه‌نویس به رسم
دوستان از سالها پیش اسم غذایی بنام خورش ترشی قرمه که یک غذای اردبیلی هست رو شنیده بودم ولی تا حالا درست نکرده بودم شب قبل داشتم برای فردا ناهارفکر و برنامه ریزی میکردم که ناهار چی درست کنم یه لحظه یادم افتاد که خورش ترشی قرمه درست کنم .بالاخررره دست به کار شدم و این خورش مثل قیمه هستش فقط تفاوتش اینه که بجای لپه لوبیا چشم بلبلی استفاده میشه فکر نمیکردم اینقدر خوشمزه باشه

ادامه مطلب
اسپانسر برنامه برنده باش کیست از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
وقتی اسپانسر برنده باش احساس خطر کرده و وارد عمل می شود
سر این گزارش جزییات کاملی از مسابقه تند باش از مدت پخش برنامه تا اسباب شرکت دراین جوایزش چیست و چطور میتوان از ساخت اپ ساخت کرد؟. حتماً در برنامه‌های مشارکتی با راهنما بود اسپانسر علاوه بر مبلغی که با عنوان سهمبری در امر برنامه سازی با صداوسیما پرداخت می‌کند گاهی.
ادامه مطلب
درست از لحظه‌ ای که دلم خواست یک وبلاگ باز کنم و بنویسم از دل نوشته هام و روز نوشته هام ، اونقدر دلزده و افسرده بودم که باز تصمیم به حذف همین وبلاگ هم گرفتم . تحقیقی که برای دانشگاه نوشته بودم به اتمام رسیده و فایل پی دی افش رو به همراه اسلاید ها و همه فایل‌ هاش به استاد ایمیل شده و منتظرم ببینم کی وقت ارایه میده که چهار نمره ارایه رو بگیرم . اما واقعا حال و حوصله این وضع زندگی رو ندارم . مدتیه که بیکار شدم و در خانه نشستم . 
امروز با یکی از دوستان
روز به روز حالم بهتر میشه و وقتی دارم کار میکنم، به شدت امید دارم.
تمام زندگیم دنبال هدف بودم، از بیهوده بودن بیزار بودم و مدتها افسرده بودم و داشتم فرسوده میشدم... حالا اما هر روز مطمئن تر میشم که چیزی رو که میخواستم پیدا کردم بالأخره.
هر لحظه کار کردن برام شده لذت، امید، انگیزه، اشتیاق، علاقه...
اینجا دقیقا اوایل ترم اولم توی رشته‌ی جدیدم بودم...
تازه کتابای کت و کلفت این ترممو خریده بودم و درگیر انتخاب بین چندتا پیش‌نهاد کار جدی و جذاب (هرکدومشون از جنبه‌ای) بودم...
خلاصه که هنوز نتونسته بودم تعادلی بین زندگی و کار و درس پیدا کنم!
 
خب، این احساسا و فکرا چیز جدیدی برام نبودن، توی لیسانس زیاد تجربه‌شون کرده بودم و بلد بودم با حضورشون به زندگیم ادامه بدم.. -هرچند به سختی-
ولی این بار خیلی زودتر از چیزی که فکرشو می‌کردم تونستم از پسشون
یکی از دغدغه های کاربرانی که میخواهند به ویندوز 10 مهاجرت کنند سختی نصب ویندوز 10 است. نصب ویندوز 10 کمی دشوار از نصب نسخه های 7 و 8 ویندوز است . شما میتوانید با نصب برنامه "اموزش نصب ویندوز 10" به راحتی این نسخه از ویندوز را روی سیستم خود نصب کنید .
 
نام برنامه : اموزش نصب ویندوز 10
نسخه : 1.1
دسته بندی : اموزش
نصب فعال + 200
حجم برنامه : 2 مگابایت
سیستم عامل : اندروید
برای دانلود برنامه اینجا کلیک کنید
 
 
 
هفتاد و دو ساعت بی‌خوابی، کار پیوسته و درگیری بدون توقف؛ چند سالی بود تجربه‌ش نکرده بودم. درگیر چی بودم؟ عرض می‌کنم خدمتتون...از اول این هفته همون‌طور که در پست قبلی گفتم، محیا باید برای حضور در رادیو پنج صبح بیدار می‌شد، منم برای همراهیش و به خاطر علاقه شخصیم به صبح زود بیدار شدن(!) ساعت پنج بیدار می‌شدم.در کنار زود بیدار شدن، از دوشنبه که برنامه طبیب یک‌هفته موقتاً تعطیل شد تا ویژه‌برنامه اعیاد شعبانیه رو تهیه کنیم، شبها تا حدود دوازد
سلام
_ حاج خانمِ مسجد، گفته بودن فردا عیده، مولودی داریم. لباس خوشگلاتون رو امروز بپوشین و بیاین مسجد! روسری مشکی سر نکنید هااااا....
فکر کنم من از همشون ندید بدیدتر بودم با اون مانتوی شیری و روسری صورتی یاسیم! بقیه هم رنگی پوشیده بودنا، اما نه به تابلویی من! به نظرم همش تقصیر خاله محدثه است، مسئول هیات دخترا، که ما رو این مدلی بار آورده :)
_ یکی دو ماه قبل از ماه مبارک، وقتی خواهرم و مادرم اینا حرف  مشهد رو زدن، با نا امیدی تموم از ذهنم بیرونش کرد
هفت سالم بود.بار اولی بود که میخواستم به یک استخر بروم.هیجان زده بودم.از شب قبلش هزار جور خیال بافی می‌کردم.هیچ ذهنیتی از شنا کردن نداشتم.شاید فقط آن را در کارتون ها دیده بودم.ولی با این حال عاشق شنا بودم.قرار بود از طرف مدرسه به استخر برویم.یک اردوی بینظیر.به خصوص برای منی که تا به حال استخری از نزدیک ندیده بودم.پدرم معاون مدرسه بود.قرار بود او نیز همراه ما بیاید.
ادامه مطلب
با خودم فکر میکنم که اگه من، دو سال و نیم پیش، ازدواج نکرده بودم و همچنان مجرد بودم، الان داشتم چیکار میکردم؟ برای زندگیم چه برنامه ای داشتم؟ یعنی هنوز داشتم توی یکی از خوابگاه های شهر تهران، به زندگی دانشجوییم ادامه میدادم؟ از شرایطم راضی بودم؟ هنوز به ادامه تحصیل خارج از ایران فکر میکردم؟ از اینکه هنوز مجرد بودم رضایت داشتم؟
واقعیتش اینه که دلم برای تهران و زندگی خوابگاهیم توی تهران تنگ شده، مدام توی ذهنم از اون دوران یاد میکنم ولی مطمئن
چند روزه دلشکسته هستم 
دلم میخواد برم پیش یک مشاور ولی از هزینه هاش میترسم کاش یه آدم منصف پیدا بشه بتونه راهنماییم کنه. 
من و همسرم با عشق ازدواج کردیم ولی الان نسبت به هم سرد شدیم .دیشب حتی دوست نداشتم بغلم کنه . چقدر بده چرا من نمی تونم دوسش داشته باشم . کاش بتونم دوباره پر از عشق باشم بتونم با عشق برای همسرم و بچه هام غذا درست کنم برنامه تفریح بذارم برنامه سفر و گردش بذارم . فکر میکنم اینکه مربی پسرم گفت فعلا برای آزمون سنجش آماده نیست در روح
عذری نعمتی را شوهرش دیشب بعد از مستی کتک زده بود، صورتش سیاه و کبود بود و حال و حوصله حرف زدن هم نداشت . هی مینوشت و کاغذ ها را مچاله میکرد. کاغذ های مچاله را آرام باز کرده بودم، پیچیده بودم دور مریم ها و از دفتر زده بودم بیرون. بوی مریم ها توی آسانسور پیچیده بود و صدای عذری توی سرم.
تو تلگرام یه کانالی دیده بودم که محتواش اعلام روزای هفته بود:
امروز چهارشنبه س. 
امروز پنجشنبه س. 
اونموقع مثل خیلی ها گفتم چه مسخره خب، ولی ته ذهنم یه چیزی بهم میگفت نه یه چیزی داره توش، 
امروز که تمام روز منتظر ساعت چهار بودم تا برم کلاس فلسفه و از دست درسا خلاص کنم خودمو(چه خلاصی ای، ملت میرن یه بغلی، یه قدمی، یه سلامی، یه علیکی، منم منتظرم از چاه دربیام برم تو اقیانوس)، وقتی رسیدم اونجا منشی یه نگاه عجیبی بهم انداخت و مجبور شدم خودمو معرفی
اگــــرچه نزد شما تشنه ی سخن بودم
 
آنکه حرف دلـــــــش را نگفت ، من بودم
 
دلــــــم برای خـودم تنگ می شود ، آری
 
همیشه بی خبر از حــال خویشتن بودم
 
نشد جــــواب بگـــــــیرم ســلام هایم را
 
هــــر آنچــــه شیفته تر از پی اش بودم
 
چگونه شرح دهم عمق خستگی ها را؟
 
اشاره کنم انگار کـــــــــــــــوه کن بودم
کافه پازار از سال 1385 در زمینه طراحی برنامه های آندروید در قالب کتابخانه ای شروع به فعالیت کرده است.
شما می توانید برنامه دلخواهتان را بدون محدودیت (در قالب کتابخانه ای) و قوانین چهارچوب کشور ایران از ما بخواهید
از مزایای برنامه می توانید از پنل تبلیغاتی نیز برای برنامه خودتان برخوردار شوید تا به کاربرانی که برنامه شما نصب نموده اند آگهی ارسال نمایید


جهت اطاعات بیشتر کلیک کنید
به خاطر این امتحان چند روز بود که درست و حسابی نخوابیده بودم و نفس نکشیده بودم و نشسته بودم فرق شتر بنت مخاص و بنت لبون و...را برای اولین بار تو زندگیم حفظ کرده بودم  ......وقتی به خونه برگشتم چراغ ها خاموش بود ...دوش گرفتم و موهای خیسم  را کنار شوفاژ رها کردم و خوابیدم .چشم هایم را بستم ...مادرم پیام داد ..خوب شد امتحانت ..پدر برایم شیرینی خریده بود...فکر کردم برای همیشه با تمام ناراحتی هایی که از هردو دارم ...هنوز  و برای همیشه دوست شون خواهم داشت بدون
در حالی که بییندگان شبکه سه تلویزیون طبق عادت ۱۹سال گذشته دوشنبه شبها منتظر پخش آخرین برنامه ۹۰ با حضور عادل فردوسی پور بودند، شبکه ۳ با حذف رسمی ۹۰ فیلم سینمایی «موج انفجار» را جایگزین آن کرده است. /عصرایران #رسانه#برنامه 90
چند وقت پیش داشتم در حال استفاده از هالولنز( هدست واقعیت افزوده مایکروسافت ) از خودم توی آینه فیلم می گرفتم. قرار بود فیلم برای یه ارائه کلاسی استفاده بشه و بابتش لباس خوب پوشیده بودم، موهامو آب شونه کرده بودم، اینه قدیمون رو برده بودم یه نقطه تمیز و خالیِ راهروی خونه و نشسته بودم با اپلیکیشنمون ور می رفتم. 
چون ارائه مهمی بود بعد از ذخیره فیلم نشستم دو سه دور بازبینیش کردم که همه چیز تو کادر باشه و چیزی از قلم نیفتاده باشه و سوتی موتی نداده
نمیدونم چرا اصلا حس و حال وبلاگ نیست دیگه
انگار حوصله حرف زدن هم ندارم
دلم میخواد یه پست بلند بالا بنویسم از ادم های مذهبی گله کنم
اما حسش نیست، فقط تو یه جمله بگم خلاصه همه حرص هام و!!!
اگر جامعه شما رو بعنوان یه ادم مذهبی میشناسه، کاری کنید که زینت دین باشید! کارهای شمارو پای دین میذارن ملت!!!
اعصابم یکم خورده این روزها!!!!
از روز عرفه یه بغض سنگین مونده تو گلوم
صبحِ روز عرفه دوسانس استخر بودم(مجبور بودم) از 9و نیم تا 1تو اب بودم بعد هم نیم ساعت جک
درک ما از برنامه نویسی چیست؟
اصلا برنامه نویسی چیست؟
به زبان خیلی ساده،‌ برنامه نویسی عبارت است از نوشتن دستوراتی که یک سیستم -مثل کامپیوتر- آن‌ها را متوجه شده و دستورات ما را یکی پس از دیگری اجرا می کند. حال، یک زبان برنامه نویسی لغات، دستورات و قوانینی را در اختیار ما به عنوان یک برنامه نویس قرار می‌دهد که از آن طریق می‌توانیم با کامپیوترها و سیستم‌های کامپیوتری صحبت کنیم (دقیقاً به همان صورت که ما از واژگان زبان شیرین فارسی برای ارتباط
کمی تا اندکی تنبل شناخته میشم
حالا وای به روزی که دعوا باشه یا اینکه حال روحیم خوب نباشه
از این سر اپن تا اون سرش از ظرف پوشیده شده
سینک که بدتر از اپن
و در کل همه کارها رو هم انباشته میشه
برنامه ریزی که دیگه هیچی
حدود 10 روز انگار از زندگیم بی خبر بودمولی امروز بالاخره نشستم یه برنامه ای برا روزهام چیدم
این برنامه دارای بعدهای زیادیس که باید خودمو ملزم به اجرا کردنش کنم.
البته اگه بتونم قید فضای مجازی رو کمی بزنم.
کلا تغییر کردن سخته ، ولی امان
بسم الله الرحمن الرحیم
اصلاحیه برنامه های نوروزی
برنامه عاشورا واقعیتی بی پایان از پنج شنبه ۲۲اسفند آغاز می گردد. 
این برنامه از شنبه تا پنج شنبه ساعت ۹یا ۱۱صبح
برنامه پنج شنبه ۲۲اسفند:
۱.معرفی عبد الله بن مسلم بن عقیل  پسر مسلم
۲.معرفی عون بن جعفر طیار همسر ام کلثوم کبری 
برنامه شنبه در کانال اصلاع رسانی می گردد
این آخرین نسخه از برنامه محبوب “Frontline Registry Cleaner” است – پاک کننده رجیستری که توسط شرکت نرم افزاری “Frontline PC Utilities” در انگلیس ایجاد شده است. اگرچه ابزارهای تعمیر رجیستری زیادی در دسترس است ، اما Frontline Registry Cleaner یکی از معدود برنامه های طراحی شده حرفه ای است که به نظر می رسد آنچه را که در واقع ادعا می کنند انجام می دهد (یعنی پیدا کردن خطاها در رایانه شما ، سپس آنها را برای شما رفع کند).این نسخه جدید Frontline Cleaner 2.0 این برنامه با رابط کاربری برنامه و همچ
بهترین اجرا های برنامه عصر جدید و دانلود شب چهاردهم عصر جدید و دانلود برنامه عصر جدید شب چهاردهم
دانلود اعلام نتایج شب های عصر جدید و دانلود برنامه عصر جدید و دانلود برنامه عصر جدید شب چهاردهم
دانلود جدید ترین و هیجان انگیز ترین برنامه های عصر جدید و دانلود برنامه عصر جدید شب چهاردهم
جدید ترین و بهترین و زیبا ترین شب های عصر جدید و دانلود برنامه عصر جدید شب چهاردهم با کیفیت عالی
دانلود برنامه عصر جدید شب چهاردهم با کیفیت های عالی و خوب و دان
shirazart.blog.ir 
* برنامه ریزی کنکور کارشناسی هنر به صورت هر هفته یک برنامه از شنبه تا پنجشنبه صبح و پنجشنبه ها بعدالظهر آزمون 
* برنامه و آزمون به صورت اینترنتی و غیر حضوری است و هر یک ماه و نیم آزمون حضوری ( جهت کمتر گرفته شده وقت دانش آموزان کنکوری )
* هر هفته تصاویر و سوالهایی را همراه با برنامه داده می شود که در آزمونهای آخر هفته از آنها هم استفاده می شود .
* برنامه ریزی توسط زهرا جوکار : مدرس دانشگاههای هنر ، کنکور و دیباگران انجام می شود .با سابقه
پارسال این تایم توی واحد قبلی بودم دقیقا روزای آخر و داشتم از دستشون دیونه میشدم آدم هایی که موقع ورود بهم سلام نمیکردن و موقع خداحافظی .خداحافظی ...
آدم هایی که نادیده میگرفتن منو و چقدر عذاب آوره که اینجوری نادیده بشی.
آدم هایی که پشت سرم گفته بودن چقدر دوست دارن منو با ماشین زیر بگیرن یا چقدر ازم بیزارن و من تو اوج درگیری با طرحواره ام بودم و چقدر این طرحواره اذیتم کرد و حتی هنوز میکنه...
و بالاخره اعتراض کردم. به مدیرم گفتم که اذیتم میکنن به
درک ما از برنامه نویسی چیست؟
اصلا برنامه نویسی چیست؟
به زبان خیلی ساده،‌ برنامه نویسی عبارت است از نوشتن دستوراتی که یک سیستم -مثل کامپیوتر- آن‌ها را متوجه شده و دستورات ما را یکی پس از دیگری اجرا می کند. حال، یک زبان برنامه نویسی لغات، دستورات و قوانینی را در اختیار ما به عنوان یک برنامه نویس قرار می‌دهد که از آن طریق می‌توانیم با کامپیوترها و سیستم‌های کامپیوتری صحبت کنیم (دقیقاً به همان صورت که ما از واژگان زبان شیرین فارسی برای ارتباط
شاید الان که دارم به یه موزیک زیبا از بهرام به اسم: "جالبه" رو گوش میدم بهترین موقع باشه که این متنو بنویسم. 6 روز دیگه 19 سالم میشه و کلی آرزو و هدف دارم تقریبا از سال های سختی عبور کردم سال پیش برای من یه سال خیلی مزخرف و سخت بود، تو یه شرایطی بودم که از لحاظ روحی و فکری کاملا بهم ریخته بودم در حال حاظر خیلی بهتر از اون موقع ام چون اون موقع فقط دوست داشتم زمانو سپری کنم و هیچ برنامه یا هدفی نداشتم. تو پست های آیندم به دلایل بهم ریختگیم تو سن 17 و 18 اش
این پست برای ایده هاید برنامه نویسی هست که به هر زبانی میتوان نوشت
هرکس ایده ای داره بگه تا بزارم:

سطح:مبتدی
برنامه ای که اعداد اول بین ۱ تا ۱۰۰ رو توی خروجی نمایش بده(غیر گرافیکی)
برنامه ماشین حساب(غیر گرافیکی)
برنامه چاپ اعداد اول بین دو عددی که از کاربر گرفته شده(غیر گرافیکی)
برنامه چاپ اعدادی که توانی از دو هستند(غیر گرافیکی)

سطح:متوسط
ادامه مطلب
پارسال تابستون مدیر آموزشگاه زبانم بهم میگفت بیا و به حرفم گوش بده بزن تربیت معلم و میبرمت اون یکی شعبه آموزشگاهم هم بهت کار میدم و بیمه ات میکنم و فلان
روزهای اخری که خوابگاه بودم و مشغول درس خوندن واسه امتحان ها ، مامانم بهم خبر داد که همین استاد عزیز زبانم ازش پرسیده که لیمو میاد واسه تدریس کلاس های تابستون یا نه
من هم که تو فکر پیدا کردن کار واسه تابستونم بودم گفتم اگه چندتا کلاس باشه که ارزش وقت گذاشتن و رفتن داشته باشه میام
شنبه صبح خوا
سلام دوستان من علیرضا سجده ای هستم و حدود 1 ساله وارد دنیای برنامه نویسی شدم.
و چند زبان برنامه نویسی رو تا الان باهاش کار کردم و در نهایت تصمیم گرفتم با زبان برنامه نویسی سی شارپ که توسط شرکت مایکرو سافت ارایه شده برنامه نویسی رو ادامه بدم.
من توی این وبلاگ تجربیات شخصی خودم و کار هایی که انجام دادم  میزارم تا شما هم استفاده کنید .
امیدوارم پست های من براتون مفید باشه و به شما کمک کنه.
بچه که بودم فکر کنم دوم سوم ابتدایی بودم. یه بار یادمه با داداشم دعوا کردیم و از اونجایی که تو دعواهای شدیدمون کتک کاری هم داشتیم:))) در نتیجه حرصمون خالی میشد و بعدش سریعا آشتی میکردیم و دوباره بگو بخند
ولی اون روز نمیدونم چطور شد که کتک کاری رخ نداد و جالب اینجاست که بعدشم آروم بودم ولی انگاری یه نفر منو به سمت این کار میکشوند،چه کاری؟این کار:
ادامه مطلب
باورم نمیشه دارم چیکار با خودم میکنم
باورم نمیشه با خودم چیکار کردم
بخدا من خیلی خوب بودم
من یه فرشته بودم
 
*******
 
الان باد خنک از پنجره خورد بهمو منو برد به اون گذشته های نه خیلی دور که من خیلی خوب بودم
بخدا بخدا یه فرشته بودم
 
باورم نمیشه
چی شد واقعا
شب بود و کنار جوی تنهایی ها
من خسته ترین آدم دنیا بودم
در سیل عظیم خاطره غرق شدم
وابسته ترین آدم دنیا بودم
شب ، پر زد و در خط افق روز آمد
من بودم و تنهایی و چشمِ خوابم
خورشید کنار من نشست و من باز
ماندم چه بگویم تز دل بی تابم
روزم به سر  آمد و دوباره شب شد
اما من آزرده به نور آغشته
هرشب که دوباره آمد و روز شده
داغ و غم من مثل خودش یخ بسته
تو مترو داره بو کباب میادخدایا ینی چه اتفاقی داره میفته ؟.اذیت نکن خودتو فقط یکم خستمه.من اگه یه صحنه از زندگی بودممیشدم اون دختری که ...پلان اول :خسته و کوفته تو زمستون زیر برف و بارون داره میره خونش ( تیپش : شلوار لی با کفش آل استارِ سرمه ای و چادر عربی و شال بنفش و تونیکِ چهارخونه ) و دستش یه فوم برد و کاغد طراحی هاشه و رو دوشش یه کوله سفید مشکیه و اون یکی دستش هم یه کیفِ دوربین و تو گوشش داره صدای دلارام پلی میشه و یه مسیر طولانی رو داره پیاده می
بعد از مدتها به این فک کردم که بدشانسم. 
امروزم رفتیم جایی که باید میرفتیم و همه جلسه بودن. این امریه ریشه‌ی منو خشک میکنه آخر.
پریروز رفتیم و مدیرعامل نبود و گفتن چهارشنبه میاد. 
امروز رفتیم و مدیرعامل جلسه بود و هر چی وایسادم نیومد و گفتن شنبه بیا. یعنی نه فردا و نه پس فردا. شنبه.
عجب.
البته تو اون سه ساعتی که منتظر بودم نشستم و نزدیک 80 صفحه از جزوه ای که واسه برنامه نویسی VBA نوشته بودم رو خوندم. باز خدا رو شکر که دفترمو برده بودم. وگرنه امروزم
من خیلی گریه کرده بودم،سرمم بالا گرفتمو گریه کرده بودم،به زمین زمان فحش داده بودم و بی قرار شده بودم،برای از دست دادنای بی معنی برای درجا زدنای تکراری برای حسای مزخرفی که بی وقت به سراغم اومده بودن،برای تکه های جدای روحم برای خلا های طولانی،برای یه دختر تنها بودن(عجیبه آدم تنها بودن با دختر تنها بودن فرق داره حس بی پناهیش بیشتره) اما اگه همه ی اون مچاله شدن ها لازم بود تا منِ الان ساخته بشه میتونم کم کم دوسشون داشه باشم
برای تهیه برنامه زمانبندی چند شرط ذیل در تهیه آن دخیل هستند1-  ساختار شکست2- وارد کردن منابع3-اپدیت کردن های برنامه و تهیه گزارشات پیشرفت4-  درصد پیشرفت فیزیکی از کدام روش مورد استفاده قرار داده شوداین عوامل بر تعین قیمت تهیه یک برنامه زمانبندی تاثیر گذار هستند

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Sorena