نتایج جستجو برای عبارت :

تحریف معنا

انسان برای زندگی کردن نیاز دارد تا معنایی برای زندگی بیابد ، معنایی برای بودن ، معنایی برای وجود داشتن و ادامه دادن .
آنچه که به زندگی معنا می دهد همان چیزی است که در آن امید ادامه دادن را ایجاد می کند .
چیزی که امید را می سازد یک هدف است ، یک آرمان ، یک ارزش معنادار .
 
اگر میخواهید معنای زندگی خود را بیابید توصیه میکنم حتما کتاب انسان در جستوجوی معنا نوشته ویکتور فرانکل را بخوانید .
همچنین برای شناخت بیشتر خودتان به عنوان یک انسان از کتاب مثنو
سکولاریسم از این نقطه آغاز می‌شود که ماده و معنا، دو امر بی‌نسبت و ازهم‌گسیخته و بلکه رقیب یکدیگر دیده شوند.با هم نگری معنویت و مادیت از مبانی نظری اسلام است و این با " سکولاریسم معنوی شرق" یا " سکولاریسم مادی غرب"     سازگار نیست.
حسن رحیم پور ازغدی. هنر و تجربه شوریدگی
 
سلام
امروز خیلی حالم بد بود
رفتم زیارت شهدا و امامزاده..
بعدم هیات داخل امامزاده...
خیلی خوب بود...فاطمیه انگار شروع شده برام
راحت گریه کردم راحت اشک هامو پاک کردم راحت یادت کردم
بابت حس و حال بدت نمیدونم چی بگم ولی یادمه قبلا بااین حرفم اروم میشی 
ان الله معنا
 
و چه قدر خسته ام از «چرا؟»از «چه گونه!»خسته ام از سؤال های سختپاسخ های پیچیدهاز کلمات سنگینفکرهای عمیقپیچ های تندنشانه های با معنا، بی معنا...دلم تنگ می شود گاهی،برای یک «دوستت دارم» سادهدو «فنجان قهوه ی داغ»سه «روز» تعطیلی در زمستانچهار «خنده ی» بلندو پنج «انگشت» دوست داشتنی...
+مصطفی مستور
☝️ پاسخ رهبر انقلاب به کسانی که کلمه مستضعفین را بد معنا می‌کنند
️ رهبر انقلاب: #مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیراً -یعنی این چند سال اخیر باب شده- اقشار آسیب‌پذیر [معنا میکنند]، یعنی آسیب‌پذیران؛ نه، قرآن مستضعف را این نمیداند، قرآن میگوید: وَنُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ وَنَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُمُ الوٰرِثین؛ مستضعفین یعنی ائمّه و پیشوایان بالقوّه‌ی عالَم بش
مرگ اختراع و کاتالیزور رشد و شناخت هستی است تصور کن اگه مرگ نبود و صرفا تولد جاودانه انسان بود کره زمین چه جور جایی می شد مرزهای رشد و تحول و اخلاق و دانایی و کشف و علم و اقتصاد و تاریخ همه چیز جابجا می شد و چه بلوایی بپا می شد بسیاری از دست و پا زدن ها در هستی بخاطر مرگ هست.مرگ آمده است تا هستی را تمام و کمال به ما معنا کند.در بسیاری از کتاب هایی که درباره فلسفه و معنای هستی نوشته اند مرگ را گرانیگاه معنا کردن هستی دانسته اند. اروین یالوم روانپزش
«هیچی» یعنی «همه‌چیز». روزی که برسی به هیچی یعنی رسیدی به همه‌چیز. آن وقت است که می‌توانی همه‌ی آن نیروهای به سایه رفته‌ی درونت را بشناسی و به کار بگیری. می‌توانی حتی خودت اتفاق جالب خودت باشی. «خلاقیّت» همان‌جا شکل می‌گیرد. همه‌ی این‌ها مثل پازل از قبل در آدم تعبیه شده‌است که به آن نقطه برسیم. به قول علی‌اکبر بقایی «نیاز ماست که نیاز ماست. نداشتن داریم و قدرش را نداریم».
یک حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمودند: «الصَّوْمُ‏ لِی‏ وَ أَنَا أجْزِی‏ بِهِ»
اگر فعل «اجزی» را معلوم بخوانیم یک معنا و اگر مجهول بخوانیم معنایی دیگر به دست می آید.
اگر اجزی را معلوم بخوانیم معنی این می شود: 
خداوند فرمود: روزه مال من است و من پاداش آن را می دهم
اما اگر اجزی را مجهول بخوانیم معنا این می شود: 
روزه مال من است و من به روزه جزا داده می شوم
(یعنی من پاداش روزه ی روزه دار می شوم)
که معنای دوم یک معنای عر
احساس گناه می‌کنم به خاطر انفعال.ارزششو داره من برای بهتر کردن کشورم تلاش کنم؟!دلم میخواد داشته باشه،زندگی آزادانه دوست دارم،زندگی مرفه دوست دارم ولی بدون ایران انگار برام معنایی نداره.قبلا فکر می‌کردم برم خارج خیلی همه چیز زندگیم بهتر میشه و این حال بدم درست میشه..ولی از وقتی حال خوب رو بیشتر پیدا کردم،از وقتی فهمیدم منبعش بیش از خارج در درون خود ما آدماست زرق و برق خارج از ایران برام خیلی کم شده...حس می‌کنم یکی از بزرگترین دلبستگی‌های ز
زندگی همین است که میبینی . به دنبال معنا و مفهوم بودن مشغله یا بهتر است بگویم مفری است که خودمان برای خودمان درست کرده ایم تا از حس پوچی فرار کنیم .
حس پوچی هم ناشی از همین نگرش است که به دی ان ای ما نفوذ کرده و ما را با این پیش شرط به دنیای خاکی فرستاده . بیایید اسمش را بگذاریم بدگشت در مقابل فرگشت !
تناقض کلیشه ی ذهنی ما با حس غریزی مان هیچ دستاوردی ندارد به جز همین حس پوچی .
حالا بیایید فرض کنیم که زندگی فقط زندگیست . و معنا و مفهوم هیچ محل اعرابی
احساس گناه می‌کنم به خاطر انفعال.ارزششو داره من برای بهتر کردن کشورم تلاش کنم؟!دلم میخواد داشته باشه،زندگی آزادانه دوست دارم،زندگی مرفه دوست دارم ولی بدون ایران انگار برام معنایی نداره.قبلا فکر می‌کردم برم خارج خیلی همه چیز زندگیم بهتر میشه و این حال بدم درست میشه..ولی از وقتی حال خوب رو بیشتر پیدا کردم،از وقتی فهمیدم منبعش بیش از خارج در درون خود ما آدماست زرق و برق خارج از ایران برام خیلی کم شده...حس می‌کنم یکی از بزرگترین دلبستگی‌های ز
گلدون های گل عوض کردم...یکی از گلدون ها سفالی با طرح اشک بود که استاد نون برای من طراحی کرده بود،خیلی دوستش داشتم اما سرم گیج رفت و دوتا از گلدون ها از دستم افتاد و شکستن...صداش تو سرم پیچید چند دقیقه بعد که به خودم آمدم هیچ اثری از گلدون های طرح دارم نبود .صحنه که باهاش روبه رو بودم مثل یک ویرانه بود.خداروشکر ریشه گل ها آسیب جدی ندیده بود اما تقزیبا برگ ها و اشک هاشون ریخته بود،خیلی ناراحت شدمشاید اشک هم ناراحت شد از اینکه حالا گلدونش شکسته...گل
ای عزیز، روزها بر من گذشته اند و اکنون، ۲۶ سال ِ تمام، از تو عمر گرفته ام. با فهمی پخته تر از قبل، با سری بدون کلاه و با احترام بیشتری به جهان آفرینش، وارد ۲۷ سالگی می شوم. با تمام وجود تورا شاکرم. قدر می شناسم این نعمت های نقد ِ این دنیاییت را، پدر و مادر را، خانواده ی جدیدم را. اگر یک چیز فهمیده باشم - و بیش تر از پیش فهمیده باشم - در لطیف و عزیز بودن خانواده است. یک مجموعه ی گرم صمیمی ِ امن، محبت به تمام معنا. دوستشان می دارم و تک تکشان که می خندن
دانلود کتاب صوتی انسان در جستجوی معنا (پژوهشی در معنادرمانی) اثر ویکتور فرانکل + pdf    
دانلود کتاب صوتی انسان در جستجوی معنا (پژوهشی در معنادرمانی) اثر ویکتور فرانکل + pdf
مشخصات کتاب: فرمت فایل های صوتی: mp3 تعداد فایل ها: 15 کیفیت فایل ها: عالی حجم کل فایل ها: 109 مگابایت مدت زمان پخش: 7 ساعت و 11 دقیقه نویسنده: ویکتور فرانکل مترجمان: دکتر صالحیان و مهین میلانی زبان ترجمه: فارسی ناشر: مترجم درباره کتاب: این کتاب در بر دارنده ی خاطرات ...
دریافت فایل
دان
اگر گاهی می بینیم که پاره ای به اموری بسیار تاکید دارند و یا اصرار می ورند و بسیار با تو سخن و برای تو بسیار غصه می خورند، بدین معنا نیست که چقدر خود را برای این ها پیله یا سریش هستند و یا به تو نیازمندند بلکه گاهی بدین معنا است که بسیار دلسوز شما هستند به طوری که گویی در حال هلاک کردن خود هستند.
ادامه مطلب
پرسیدمش اینهمه شعر و فغان بهر کیست گفت دلبرم!
چشمانش با خط معنا تضاد داشت...
عالم معنا دیدم توهمی در دل بسته و سیال به دوش میکشد!
این همه وصف و حرف کتابت نمیشود ...
فقط خواندم که ما همه درگیر اوصاف خیالاتیم...
ادمهایی که نیستند و ما همواره زندگی میکنیم بودنشان را!


آدنا
فکر میکنم که فرق خیلی از اونهایی که موفق میشن،
با اونهایی که اصلا موفق نمیشن یا یه زندگی سگ دو زنی معمولی دارن،
اینه که
یه عده ریسک میکنن
و از کامفورت زون خودشون بیرون میان.
 
کامفورت زون ممکنه توی کشور ما بی معنا باشه،
 
ولی توی کانادا و اروچا و استرالیا که دولت خیلی از مینیمم ها رو به شهروندها میده، خیلی معنا پیدا میکنه.
چون میتونن مسیر زندگی رو عوض کنن و بستر فراهمه.
و در کمال تعجب اینها نه تنها از جاشون تکون نمیخورن بلکه توی سن بالای پنجاه ت
توضیحات فایل:
دانلود مبانی نظری معنا درمانی با فرمت ورد
دانش پژوهان گرامی،این فایل حاوی مطالعه مبانی نظری و پیشینه تحقیق معنا درمانی میباشد که با فرمت ورد قابل ویرایش در ۳۵ صفحه نگارش شده است.در صورت تمایل می توانید این محصول را از وبسایت خریداری و دانلود نمایید.
توضیحات کامل :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق معنا درمانی در ۳۵ صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docفصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همراه با منبع نویسی درون متنی
معنا گرایی

معنا گرایی
مفهومی در نقطه مقابل ظاهر گرایی ، سطحی نگری یا حس گرایی می باشد ، معناگرایی با
درون نگری ، ژرف نگری و عمق گرایی هم افق است ، معنا گرا ، به دنبال یافتن هدف ،
علت و حکمت پدیده های مختلف می باشد
معنا گرایی می
تواند عاملی برای حرکت و انگیزش انسان به سوی آرمان ها و اهداف زندگی باشد
معنا گرایی
جهت و مسیر انسان را در زندگی  تعیین
نموده  و در ارتباط نزدیک با مقوله
"معنویت" است ، معناگرایی می تواند زمینه ساز انسان برای جهت گیری های
_ برخی عشق را چنگکی می‌دانند که نیازهای تنشان را به آن بیاویزند. لحظه‌ای را که نیاز غلیان می‌کند حادثه‌ی عشق می‌نامند و آن را با تمنا می‌جویند و‌آن گاه که نیاز فروکش کرد، عشق را از یاد می‌برند. عشق محصول انس است و بعد از نیاز تن و در غیاب آن آغاز می‌شود. غیر از این تعریف را برای حضرت عشق، توهین‌آمیز می‌دانم.
_ جایگاه تن کجاست؟ آن را نادیده می‌گیری و به حساب نمی‌آوری؟
_ تن و لامسه واقعیتی انکارناپذیر است. ولی عشق نه با آن آغاز می‌شود و نه ب
ویکتور فرانکل سی‌وهفت ساله، توسط نیروهای آلمانی اسیر شده و بعد منتقل شده به اردوگاه آشویتس. اردوگاه آشویتسی که در آن مرگ یک رویداد تکراری و پیش‌ پا افتاده است. اردوگاهی که ساده‌ترین راه فرار از آن، خودکشی با برق سه فاز حصارهاست.
ویکتور فرانکل آدمی است که تا دیروز مطب خودش را داشته؛ جایگاه اجتماعی و احترام اجتماعی خودش را داشته؛ خانوادۀ خودش را داشته؛ دوست و آشنای خودش را داشته؛ زندگی خودش را داشته و حالا، حالا  به یک‌باره، همۀ چیزی را که
زندگی همین است که میبینی . به دنبال معنا و مفهوم بودن مشغله ایست که خودمان برای خودمان درست کرده ایم تا از حس پوچی فرار کنیم .
حس پوچی هم ناشی از این نگرش است که به دی ان ای ما نفوذ کرده و ما را با این پیش شرط به دنیای خاکی فرستاده . 
تناقض کلیشه ی ذهنی ما و حس غریزی مان هیچ دستاوردی ندارد به جز همین حس پوچی .
حالا بیایید فرض کنیم که زندگی فقط زندگیست . و معنا و مفهوم هیچ محل اعرابی در این وادی ندارد .
کلا ذهنمان را از شرطی شدگی ها در مورد زندگی رها کن
باورم نمیشه بدنم با دمای ۲۱.۸ خانه خو گرفته باشه! که از متوسط دمای خانه‌های اینجا دو تا سه درجه بالاتره هنوز. باورم نمیشه بدون حمایت فیزیکی خانواده درجه یک (که دو تا کوچه بالاتر بودند) دو سالگی رو رسوندیم به دو سال و نیم! باورم نمیشه نزدیک به شش ماه است کار نکردم، اونم تو حوزه کاریِ من که اگه الان هم برگردم انگار باید دوباره از صفر استارت بزنم! چند روز پیش فکر کردم حالا استفاده نکنم، آیا نباید لپ تاپ را بزنم به شارژ؟ باتری‌اش خراب نمیشه یعنی؟
بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی وقتها آدمها به شوخی یا جدی از دعواهاشون میگن؛ 
من با خودم فکر میکنم ما تو این ١٥ سال یکبار هم دعوامون نشده؛ دعوا به این معنا که یکی اون بگه، یکی من. به این معنا که صدامون بالا بره، که درگیری لفظی پیش بیاد. شده که من دلخور شدم، ناراحت شدم، با سردی برخورد کردم ولی دعوا نشده.
می دونی چرا؟ 
چون او انقدر منیت نداره، انقدر سِلمه، انقدر بی توقعه که هرچقدر هم در مقابلش قرار بگیری، دعوایی رخ نمیده!
انقدر خوبه، که بعضی وقتها
آمده عیدغدیرخم به گلبانگ سرور/میدهدبرشیعیان عشق علی شورو شعور/نردبان آسمان شدهجده ذیحجه نصب/باولایت گشته معنا آن تجلی حضور/مصطفی درجحفه آمد بهرحیدرباهدف/آسمان بندگی را مرتضی دریای نور/اسوه قرآن وعترت شدعلی اندرجهان/این ولایت تاقیامت هست یک برگ عبور/زمزم دلدادگی را شیعه معنا کرده است/باولایت تاشهادت خصلتی مملوزشور/افتخارات زیادی کسب کرده است مرتضی/بهرعشاق ولایت میرسدحس غرور/دررکاب رهبرخود کربلایی مسلکیم/اوبود موسای دوران درتجلیگاه طو
در آیه ۷ سوره مبارکه نبأ آمده است:
 
«وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا»
«وکوهها را (چون) میخ‌هایى نگذاشتیم؟»
 
«اوْتَاد» جمع «وتد» به معنای میخ است.
خدای سبحان در زمین ظاهری کوه‌ها را به عنوان میخ قرار داده تا از تزلزل زمین (مواد مذاب و زمین لرزه) جلوگیری کند با توجه به اینکه بین خلقت کوه و قطره آب برای حضرت حق تفاوتی نیست مفسرین می‌گویند: جزییات و کلیاتی که در زندگی افراد وجود دارد همه و همه کار خداست و همان‌گونه که زمین ظاهری را با کوه‌ها حفظ کرده
به قلم دامنه : به نام خدا.  فهم، علم، معنا. در «مشتاقی و مهجوری» اثر آقای مصطفی ملڪیان (ڪه سال ۱۳۸۵ مطالعه و یادداشت‌برداری ڪردم) می‌توان از این سه مفهوم: فهم، علم، معنا  بیشتر سر درآوُرد. فشرده‌ی برداشتم این است:
 
فهم و علم: هر دو پدیده‌اند. پدیده‌‌ی علم محلِ بحث معرفت‌شناسی است، اما پدیده‌‌ی فهم محلِ بحث هرمنوتیڪ. مثلاً خواننده و شنونده، نوشته و گفته‌ی دیگران را فهم می‌ڪند. اما نسبت به «بشقاب»، «سیگار»، «لِنت ترمز» علم دارد. چه برای ن
"در زندگی نیازی به جست و جوی معنا نیست
زندگی نه بی‌معناست نه با معنا
معنا یک چیز ذهنی است
زندگی یک طعم است
آیا تا به حال فکر کرده‌ای طعم چه معنایی دارد؟
به هنگام خوردن اسپاگتی، آیا میپرسی که طعم آن چه معنایی دارد؟ 
به هنگام نگاه کردن به غروب آفتاب، با رنگ‌های بسیار زیادش که در تمام افق پخش شده است، آیا پرسیده ای که غروب آفتاب چه معنایی دارد؟
سوال اشتباه بپرس تا به جواب اشتباه برسی."
اوشو
از یه قسمت از شخصیتم به شدت متنفرم... اینکه وقتی با آدمای
سخت نگیریم. با خودمان و دیگران دوست و رفیق باشیم و بدانیم «تفاوت‌ها ارزشمند هستند». زیباییِ دنیا به تفاوت‌هاست.
یکی قدبلند و یکی کوتاه، یکی چاق و یکی لاغر، یکی سبزه و یکی سفید. این تفاوت‌هاست که زیبایی ایجاد می‌کند. اگر تاریکی نباشد، روشنایی معنا پیدا نمی‌کند. اگر زرد نباشد قرمز معنا پیدا نمی‌کند. نخواهیم که همه مثل هم بشویم.
نخواهیم همه از یک راه برویم یا مثلِ هم بپوشیم یا مثل هم بخوریم یا مثل هم فکر کنیم.
خلق تفاوتها حکمتی دارد
تفاوت‌ها
بعضی وقتاهم ذهنم خالی از هر نوع ایده ی خاصی واسه نوشتنه ولی دلم میخواد یه چیزی بنویسم.
اولین تیتری که به ذهنم رسید رو میچسبونم بالا و شروع میکنم به تایپ کردن. 
دیگه نمیدونم کلمات و جملات چطور سر هم میشن، فقط میدونم که خودشون راهشونو پیدا میکنن. 
هر روز زندگی ما آدما پر از اتفاقات متفاوته اما چیزی که حداکثر تاثیر رو روی زندگیمون میگذاره انتخابای کوچیک و بزرگ و خواسته و ناخواستمونه. 
دیدین توی این فیلما، وقتی میخوان به گذشته سفر کنن چقد حواسشو
خانم امیلی اصفهانی در کتاب "قدرت معنا" می خواهد به این سوال جواب دهد خوشبختی مهمتر است یا داشتن معنا؟ و با بررسی موئلفه های خوشبختی و روانشناسی مثبت گرای مارتین سلیگمن و سایر یافته های روانشناسی در این کشف از "چهار ستون معنا" سر در می آورد: 
تعلق داشتن(Belonging)،هدف(Purpose)،تعالی(Transcendence) و داستان سرایی(Storytelling)
خانم امیلی در یک سخنرانی تد می گوید:
در گذشته فکر می‌کردم که تمام هدف از زندگی پیدا کردن خوشبختی است. همه می‌گفتند موفقیت، راه رسیدن به خوشب
mahdialmasi313 | من گدایی درت را دوست می‌‌دارم حسینسائلان محضرت را دوست می‌‌دارم حسین.دست‌بوس نوکرت‌بودن برای من بس استنوکری نوکرت را دوست می‌‌دارم حسین.«بارالها، گریه‌کن‌های حسینم را ببخش!»این دعای مادرت را دوست می‌‌دارم حسینپ.ن : #خستگی برای حسین (ع) معنا ندارد #صلی_الله_علیک_یا_سیدنا_المظلوم #غریب_مادر #حب_الحسین_یجمعنا
September 22, 2019
به خاطر باور داشتن به «معنا» فکر می کردم روحی مؤمنانه تر از جعفر دارم. تا این که دیدم جعفر وقتی جسمِ قرآنش را دست می گیرد چه حس آرامشی دارد. دیدم که مفاتیح چه عزیز است برایش. دیدم که راحت تر از من می رود سراغ روضه ها و سخنرانی ها. حتی راحت تر سینه می زد، پس جعفر برای چه گریه می کرد؟ برای چه سینه می زد؟ جعفر می گفت حادثۀ کربلا جوری طراحی شده که هر کدام از اجزای حادثه به تنهایی تکانت دهد.
 
+ رست خیز (کآشوب 2) - دبیر مجموعه: نفیسه مرشدزاده
دانلود
پاورپوینت خلاصه کتاب اندیشه اسلامی2، در قالب ppt و در 210 اسلاید، قابل
ویرایش، شامل بخش یکم: وحی و پیامبری، تعریف و ضرورت نبوت، الف) معنا و
مفهوم پیامبر، ب) معنا و مفهوم وحی، معنای لغوی وحی، 2- ب) وحی در قرآن،
تعریف وحی
 
 
هی می گفتم، همه آدمهای شهر زیبایند و انگار من وصله ای ناجور برای این جمع هستم. 
هی می گفتم من کافرم، قرآن این چنین می گوید. بازش کردم همین را گفت.
مادروپدر صدایم کردند. ساعتی نشستیم و صحبت کردیم. متوجه شدم دیدم به دنیا پشت طلق سیاه تفکرم، تاریک شده بود.
 
عزیزم چه بد است وقتی همه آشنایان فکر می کنند که نگاه مثبتی به زندگی دارم، که حتی خودم را نیز با این خیال فریب داده ام. ولی در چنین موقعیت هایی می بینم که چه نگاه خودتخریبگری دارم. چه قدر خود ر
#معرفی_کتاب ..«انسان در جستجوی معنا» روایت تجربیات او در دوران فاجعه‌باری است که به عنوان یک یهودی در اردوگاه‌های کار اجباری آلمان نازی حضور داشت و در خلال آن، به اهمیت معنای زندگی برای انسان در سخت‌ترین شرایط می‌پردازد.___________با ۵ درصد تخفیف اعضا و ارسال رایگانسفارش ازطریق #سایتwww.amirabook.irسفارش به صورت تلفنی۰۷۱_۳۲۳۲۱۴۳۲۰۷۱_۳۲۳۲۰۸۸۱_۳سفارش ازطریق تلگرام
باامیراکتاب در پیام رسان #ایتا،#سروش وو#تلگرام همراه باشید.@amirabook___________________
#امیرا_کتا
مفهوم بسیج در غدیر امامت معنا گرفت
وقتی پیمبر دست علی بالا به پهنا گرفت
مفهوم بسیج با حضرت آدم در اول خلقت
وقتی ز نور اهل بیت آدم تن رعنا گرفت
مفهوم بسیج را فاطمه خوب تفسیر کرد
در دفاع از ولایت میخ و در جان آنا گرفت
مفهوم بسیج با امام حسن گرامی تر شد
برای حفظ دین از معاویه صلح بینا گرفت
مفهوم بسیج خون ثارلله است تا بینهایت
دین زنده از آن و بسیج از آن مبنا گرفت
مبنای بسیج حضرت عباس بن علی است
 مشق ما داد و هماره لشکر توانا گرفت
مفهوم بسیج 
بزرگ‌ترین چالش زندگی هر انسانی، مواجهه با مسئله‌ی معناست؛ جست‌وجو و یافتن پاسخی برای این پرسش سهم‌گین: «که چی؟». خیلی از آدم‌ها، تا جایی که من دیده‌ام، اساساً با این مسئله مواجه نمی‌شوند؛ دغدغه‌ی‌شان نیست و شاید متوجه نمی‌شوند که هر کاری را برای چه‌غایتی انجام می‌دهند. در مقابل، برخی دیگر از آدم‌ها به‌این جمع‌بندی می‌رسند که اصولاً زندگی چنان تصادفی و بی‌معناست که جست‌وجوی غایت برای آن بی‌هوده است؛ این‌ها از آغاز تکلیف‌شان ر
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند..  /\   /\
 
 
#حدیث_مهدوی#نرم_افزار_جامع_مهدویت
کلام امام زمان
ان الله معنا ولا فاقة لنا إلی غیره والحق معنا فلا یوحشنا من قعد عنّا فنحن صنائع ربّنا والخلق بعد صنائعنا
ای شیعه ما خداوند با ماست، و به جز ذات پروردگار به چیزى نیاز نداریم، و حق با ماست. اگر کسانى
 
هدف اصلی فلسفه
فلسفه قرار بود خود چیزها را نشان دهد. مثلا خود عدالت را. فیلسوف هم قرار بود حکیمِ  حاکمی باشد تا جامعه را به خود عدالت برساند. 
 
فاصله ی نخست 
مشکل از زمانی آغاز شد که معلوم شد برای رسیدن به خود عدالت ، نخست باید تعریف عدالت را دانست. تلاش برای تعریف عدالت اولین فاصله از فلسفه بود. دو هزار سال است که نظریه های عدالت به دنبال تعریف این مفهوم هستند و هنوز تعریفی از عدالت نداریم تا به هدف اصلی فلسفه برگردیم و خود عدالت را پیدا ک
یک تیم خوب همیشه از جمعی از افراد آن تیم بهتر است.
( به این معنا که اعضای یک تیم خوب در کنار هم علاوه بر توانایی هریک از اعضا، شامل نکات مثبت و استعدادهایی هم خواهد بود که نه متعلق به یک شخص بلکه متعلق به کل تیم است.)
ادامه مطلب
گریان تو هر ذره دنیاست ، حسین(ع)عالم به تمنای تو مولاست ، حسین(ع)
بی عشق تو عشقی نشود با معنادلداری تو مرهم دلهاست ، حسین(ع)
پروانگی ام را تو ببین ، سوخته امای شمع که در واقعه تنهاست ، حسین(ع)
آن ساغر وحدت که توباشی ساقییک جرعه مرا اوج تعالی ست ، حسین(ع)
اصل فازی بیان می دارد که همه چیز نسبی است.
حالت فازی نامی رسمی در علوم دارد که عبارت است از حالت چند ارزشی. مخالف
حالت فازی، حالت دو ارزشی یا دو مقداری است که در آن برای هر سوالی دو
پاسخ می تواند وجود داشته باشد: درست یا نادرست، یک یا صفر.

فازی بودن به معنای چند ارزشی بودن است. این بدان معنا است که در پاسخ به هر سوال سه انتخاب یا بیشتر وجود دارد، و شاید طیف نامحدودی از انتخاب ها به جای فقط دو انتخاب نهایی وجود داشته باشد. این بدان معنا است که ما
معنا شناسی - انسان چیست؟
13- ولی آیا انسان چیست؟ من خودم چیستم؟ زن و مرد، زشت و زیبا، کافر و مومن، فقیر و پولدار، خوشبخت و بدبخت، سالم و بیمار، جوان و پیر وو ... آیا انسان بدین وسیله معنا می یابد و برای خودش وجود می یابد و از عدم می رهد؟ برای مدت کوتاهی چنین است. ولی در بلند مدت هیچیک از این معانی و مجموعه ای از این معانی هم برای انسان در نزد خودش معنائی کافی نیست و به او هستی نمی بخشد.
14- معنای انسان چیست؟ معنای معنا چیست؟
15- انسان، معناگر و معنای جه
دربارۀ اهمیت فارسی گفتن و آفریدن معنا در زبان فارسی
خلاصه - زبان، نشانه‌های آشنای یک ملت از مفاهیمی است که از معانی حاضر در وجودشان برخاسته. دشوار هنگامی است که اهل یک زبان با معنایی در زبان دیگر مواجه شوند و بخواهند آن را در زبان خود بازگویند. اگر همان معنا را با واژگان آشنای اهل زبان خود بازنساختیم، ناچار در به تطابق مفهومی بسنده می‌کنیم یا بدتر، نعل‌به‌نعل صرفاً برمی‌گردانیم. زبان اینگونه ضعیف می‌شود؛ عامه، مثل ناادیبانشان، با معانی
علم اقتصاد درباره‌ی اشیاء و دارایی‌های مادی محسوس نیست، بلکه علم اقتصاد درباره‌ی انسان ها، درک آن‌ها و کنش‌های آنهاست. کالاها، محصولات، ثروت و دیگر وجوہ کرداری، عناصر طبیعت نیستند: آن‌ها مؤلفه‌های کردار و درک انسان اند. (وجود کردار انسان است که به آن‌ها معنا می‌دهد.) کسی که می‌خواهد به بررسی آن‌ها بپردازد، نباید به دنیای خارجی توجه کند، بلکه آن‌ها را باید در معنا، مفهوم و شناخت افراد کنشگر جست‌وجو کند.
مفهوم بسیج در غدیر امامت معنا گرفت
وقتی پیمبر دست علی بالا به پهنا گرفت
مفهوم بسیج با حضرت آدم در اول خلقت
وقتی ز نور اهل بیت آدم تن رعنا گرفت
مفهوم بسیج را فاطمه خوب تفسیر کرد
در دفاع از ولایت میخ و در جان آنا گرفت
مفهوم بسیج با امام حسن گرامی تر شد
برای حفظ دین از معاویه صلح بینا گرفت
مفهوم بسیج خون ثارلله است تا بینهایت
دین زنده از آن و بسیج از آن مبنا گرفت
مبنای بسیج حضرت عباس بن علی است
 مشق ما داد و هماره لشکر توانا گرفت
مفهوم بسیج 
بسته شد بازهم کمر از ما
تا بگیریم یقه از آمریکا
دامب دامب ترامپ شر شده است
ضرب شصتی نخورده تا حالا
نیستیم اهل جنگ و خونریزی
دور باشد خدا کند از ما
وقت تحمیل آن دگر ساکت
ننشینیم مثل پشمک ها
دودمان خراب آل سعود
میرود جمعشان به روی هوا
جنگ جنگ است و عزت و شرف است
یک کتاب است بحث این معنا.
احمد_یزدانی
ارتباطات فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده به شرط همسان بودن معانی بین آن‌ها است. معنا در علم ارتباط شامل مفاهیم ذهنی و احساسات هر دو می‌شود. ارتباطات فرایندی ست که در آن معنا بین موجودات زنده تعریف و به اشتراک گذاشته می‌شود. ارتباط به یک فرستنده، پیام و گیرنده درنظرگرفته شده نیاز دارد، هرچند گیرنده نیاز ندارد حضور داشته باشد یا از منظور فرستنده برای برقراری ارتباط در زمان ارتباط آگاه باشد‍؛ بنابراین ارتباطات می‌تواند در سرتاسر
تق تق زینگ زینگ واق واق شپ شپ میو میو این ها فقط برخی از حرف هایی هستند که ما در زندگی مان به کار میبریم که در واقع خیلی شباهتی به صدای اصلی شان نیستد اصلا انگار کلمات ناتوان اند اونقدر ناتوان که حتی قادر به ساختن صدا ها هم نیستند پس چطور میتوانند احساسات را بیان کنند مثل همین الان که انگار نمیتوانم احساساتم را بیان کنم  احساسات زندانی کلمات شده اند نه شاید هم بالا تر آدم ها اسیر کلمات شده اند ما یک سلام داریم ولی کلی سلام داریم یه دوست دارم دا
شب یلدا یا شب چله یکی از جشن‌های باستانی در ایران است که با بلندترین شب سال مصادف می‌باشد. ازاین شب به عنوان انقلاب زمستان، شب تولد خورشید، میلاد اکبر یا میلاد خورشید نیز یاد می‌شود. در شب چله که با حضور گرم و پرشور خانواده و فامیل همراه می‌شود، برپا داشتن آداب و رسوم مخصوص این شب مانند روشن کردن آتش، قصه گویی، شعر خوانی، فال حافظ و شاهنامه خوانی می‌تواند مزین کننده مجلس باشد. همه ساله در نقاط مختلف کشور جشن‌ها و شب نشینی‌هایی به منظور ز
تق تق زینگ زینگ واق واق شپ شپ میو میو این ها فقط برخی از حرف هایی هستند که ما در زندگی مان به کار میبریم که در واقع خیلی شباهتی به صدای اصلی شان ندارند  اصلا انگار کلمات ناتوان اند اونقدر ناتوان که حتی قادر به ساختن صدا ها هم نیستند پس چطور میتوانند احساسات را بیان کنند مثل همین الان که انگار نمیتوانم احساساتم را بیان کنم  احساسات زندانی کلمات شده اند نه شاید هم بالا تر آدم ها اسیر کلمات شده اند ما یک سلام داریم ولی کلی سلام داریم یه دوست دارم
چیزی که در ادبیات کلاسیک، به خصوص در ادبیات کلاسیک روسیه، به خصوص در قصه های داستایوفسکی دوست دارم نوشتن از مواجهه انسان با اجتماع است. حتی اندیشه و فلسفه ای که در قصه وجود دارد اکثرا از اجتماع بر می آید. قصه ها آگاهی می دهند و تحلیل می کنند و اگر حرف از معنویتی باشد، به شکل فرم/محتوا در نمی آید تا به خورد مخاطب برود. کلمات در خدمت هیچ چیز به جز آگاهی و تحلیل و هرچه بهتر انتقال دادن آن ها نیستند.
این روز ها از خودم میپرسم، من در مواجهه با چه چیز م
آیت الله جوادی آملی: خطبه‌ای است که وجود مبارک حضرت امیر دُرفشانی می‌کند برزخ را معنا می‌کند، ساهره قیامت را معنا می‌کند. ابن ابی الحدید در شرح این خطبه می‌گوید: اگر ادیبان و بلاغت‌شناسان را یکجا جمع بکنند و این خطبه را بر آنها بخوانند آنها می‌فهمند که این سجده دارد. همان طوری که بعضی از آیات قرآن سجده دارد. ما این مطلب را به عرض استاد علامه طباطبایی رساندیم که این اغراق نیست؟ ما آنچه شنیدیم سجده بر آیات قرآن کریم است، در غیر قرآن سجده نی
{آخرالزمان - شماره 1}
 
آخرالزمان کلمه ای عربی، به معنای دوره پایانی جهان است که در همه ادیان الهی به آن اشاره شده است. جریان مهدویت و آخرالزمان، دو موضوع به هم وابسته هستند. بنابراین در ابتدا باید معانیِ آخرالزمان در روایات را بررسی کنیم:
معنای عام: در این معنا، آخرالزمان از بعثت پیامبر خاتم و پا به عرصه‌ی وجود گذاشتنِ کامل ترین دین آغاز می شود و ما امّت آخرالزمان به معنای عام هستیم.
معنای خاص: در این معنا، آخرالزمان از شهادت امام حسن عسکری(ع)
در وادی عشق اصل و مبنا هستند
آنها که ز باده های معنا مستند
از ساغر وحدت ار تورا هم بدهند
در چشم خدا بین همه اجزاء جهان او هستند
آن منتظرانی که ز آیین هایند
گویید بیایند که اینجا همگی یک دستند
ادراک شبانگاهی ما درسی بود
تا باز شود چشم و بگویم همه در پیوستند
این پست حاوی مقادیری یادآوری گذشته است. و من از نوشتن درباره ی شان ابایی ندارم. یکشنبه استاد سر کلاس یک کلمه گفت و من زیر و رو شدم. ذهنم شروع به فرضیه سازی کرد و انگار جواب سوال مهمی را پیدا کرده باشد، ناگهان حس رهایی را به تمام بدنم مخابره کرد. معمای رفتنت را حل کرده بودم. فهمیدم چرا از همان روز اول آن سه ماه، شوق زندگی در من بیداد می کرد. "معنا". من معنایی برای زندگیم پیدا کرده بودم. او معنای زندگیم شده بود . به راستی، چه حسی ست که یک آدم، معنای زن
هوا تاریک میشود و پشت پنجره ی خیال مینشینم 
نگاهم به انتهای خیابان دوخته میشود...
خالی!
پوچ!
همانند وجودم!
سکوت عمیقی بر همه جا حاکم است...
اما صدای کلاغ های پارک رو به رو... 
چقدر همه چیز بی معنا...
چقدر همه چیز غم‌انگیز...
سردرد امانم را برید...
در عمق این تاریکی گم شدم... 
صدایی در من گفت: «...»
#انسان_در_جستجوی_معنا#ویکتور_ای_فرانکل#صوفی_فتیده
این منحصر به فرد بودن و بی همتایی است که افراد را از یکدیگر متمایز می کند و به وجود هر فردی معنای ویژه ای می بخشد...هنگامی که بپذیریم که هیچ شخصی نمی تواند جای شخص دیگری را بگیرد، مسئولیت هایی را که  در زندگی به ما واگذار شده می پذیریم و آن را ادامه می دهیم تا همه ی عظمتش را درک کنیم.شخصی که از مسئولیت خود در قبال بشریت آگاه است و می داند انسان هایی وجود دارند که از صمیم دل و از ژرفای وجود در انتظا
سجاد- دربارۀ اهمیت فارسی گفتن و آفریدن معنا در زبان فارسی
*خلاصه* - زبان، نشانه‌های آشنای یک ملت از مفاهیمی است که از معانی حاضر در وجودشان برخاسته. دشوار هنگامی است که اهل یک زبان با معنایی در زبان دیگر مواجه شوند و بخواهند آن را در زبان خود بازگویند. اگر همان معنا را با واژگان آشنای اهل زبان خود بازنساختیم، ناچار در به تطابق مفهومی بسنده می‌کنیم یا بدتر، نعل‌به‌نعل صرفاً برمی‌گردانیم. زبان اینگونه ضعیف می‌شود؛ عامه، مثل ناادیبانشان، ب
سجاد- دربارۀ اهمیت فارسی گفتن و آفریدن معنا در زبان فارسی
*خلاصه* - زبان، نشانه‌های آشنای یک ملت از مفاهیمی است که از معانی حاضر در وجودشان برخاسته. دشوار هنگامی است که اهل یک زبان با معنایی در زبان دیگر مواجه شوند و بخواهند آن را در زبان خود بازگویند. اگر همان معنا را با واژگان آشنای اهل زبان خود بازنساختیم، ناچار در به تطابق مفهومی بسنده می‌کنیم یا بدتر، نعل‌به‌نعل صرفاً برمی‌گردانیم. زبان اینگونه ضعیف می‌شود؛ عامه، مثل ناادیبانشان، ب
                                                                             
نگاهی متفاوت به ورود مدیرانی که تحصیلات ورزشی و سابقه ورزشی ندارند ولی کلمه مدیریت در ورزش را واقعا معنا کرده اند و از خیلی خاک خورده های این رشته بهتر مدیریت را آموخته اند:
ادامه مطلب
روح بشر به یک صفحه ی خط خطی شده می ماند. زشتی این نقشها در کمبود زیبایی و معنا نیست،نه! این نقشها زشتند چون هیچوقت نمی فهمی طرح زیرشان کریه بود یا زیبا؟ یا شاید هم هیچ نبود؟ هیچوقت نمی فهمی سیاه بود یا سفید؟ فقط می دانی خط خطی شده ای و راه برگشتی نیست.
معنویت و زندگی روزانه
شاید سرراست ترین معنا برای معنویت، معناداری زندگی باشد. از این منظر زندگانی دارای معنا و هدف، معنوی است و زندگی روزمره و سردرگم فاقد معنا و معنویت است.
هرگز معنویت را نمی توان تنها در محدوده نماز و عبادت محصور ساخت؛ بلکه معنویت روحی ماورایی و نامریی حاکم بر کل هستی است.
اگر قرار باشد که روزگار آدمی تنها در پی خوستن، داشتن و انجام دادن خلاصه شود، به سادگی روی سکون و آرامش را نخواهد دید. بلکه در بی قراری مدام گرفتار می شود.
آنکس که خود دنیاست دنیا به چه کارش بادآنکس که خود عقباست عقبا به چه کارش باد
آن یار که خود حق است از خیر و شرش بالاستجانی که خود حلواست حلوا به چه کارش باد 
درویش زبان‌آتش با کیش سخن گوید؟معنا چو ز او جوشد معنا به چه کارش باد
من آمدم و امّا تو هیچ ندیدی هانآنکس که نمی‌بیند آوا به چه کارش باد
او آمد و من بودم، من هیچ نه من بودماو را که سراسر اوست من‌ها به چه کارش باد
این چه‌چه تحریری آواز شیاطین استآن صیقلِ صیقل‌زن هاها به چه کارش باد
آن صوت شع
سجاد- دربارۀ اهمیت فارسی گفتن و آفریدن معنا در زبان فارسی
*خلاصه* - زبان، نشانه‌های آشنای یک ملت از مفاهیمی است که از معانی حاضر در وجودشان برخاسته. دشوار هنگامی است که اهل یک زبان با معنایی در زبان دیگر مواجه شوند و بخواهند آن را در زبان خود بازگویند. اگر همان معنا را با واژگان آشنای اهل زبان خود بازنساختیم، ناچار در به تطابق مفهومی بسنده می‌کنیم یا بدتر، نعل‌به‌نعل صرفاً برمی‌گردانیم. زبان اینگونه ضعیف می‌شود؛ عامه، مثل ناادیبانشان، ب
سجاد- دربارۀ اهمیت فارسی گفتن و آفریدن معنا در زبان فارسی
*خلاصه* - زبان، نشانه‌های آشنای یک ملت از مفاهیمی است که از معانی حاضر در وجودشان برخاسته. دشوار هنگامی است که اهل یک زبان با معنایی در زبان دیگر مواجه شوند و بخواهند آن را در زبان خود بازگویند. اگر همان معنا را با واژگان آشنای اهل زبان خود بازنساختیم، ناچار در به تطابق مفهومی بسنده می‌کنیم یا بدتر، نعل‌به‌نعل صرفاً برمی‌گردانیم. زبان اینگونه ضعیف می‌شود؛ عامه، مثل ناادیبانشان، ب
به نقل از سایت حقوق کیفری دینا رانندگی در حال مستی به تنهایی هم تخلف رانندگی و هم یک جرم مجزا در قوانین جزایی است . به این معنا که مستی و مصرف مسکر خودش به تنهایی مجازات دارد . رانندگی در حالت مستی نیز یک تخلف محسوب شده و مجازات دیگری در پی دارد . به این معنا که مجازات تشدید می شود و هم برای شرب خمر و هم برای رانندگی در حال مستی مجازات در نظر گرفته می شود . لازم به ذکر است که در صورت وقوع تصادف یا سرعت غیر مجاز و مواردی از این دست مجازات راننده مست
 که هراکلیتوس پایداری و ثبات در عنصرهای جهان را رد می‌کرد و معتقد بود همه چیز در جهان در سیلان است؛ تا آنجا که وی گفته‌است: "هیچکس نمی‌تواند در یک رودخانه دوبار گام بنهد".
... که طبق باور اگزیستانسیالیست‌ها زندگی بی‌معناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد؛ این بدین معناست که ما خود را در زندگی می‌یابیم، آنگاه تصمیم می‌گیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم.
... که نظریه فلسفی سهروردی (شیخ اشراق ) این بود که هستی غیر از نور چیزی نیست و هر چه در جهان
{وظایف منتظران - شماره 40}
 
تجدید بیعت با امام زمان
 
این تجدید بیعت که از تکالیف مومنان است بهتر است بعد از هر نماز واجب یا دست کم یکبار در هر روز یا هر هفته انجام شود. به این معنا که فرد بیعت کننده عهد کند پیمان محکم ببندد که یاری خود را از امام زمان دریغ نکند و او را با جان و مال خود تا میتواند، یاری کند. پیامبر نیز در خطبه غدیر، به تمام امّت امر فرموده تا با ائمه اینگونه، بیعت شود.
در این نوع بیعت چند چیز شرط است:
۱-شخص بیعت کننده در قلب، تصمیمش م
حداقل ویژگی های مجلس شورای اسلامی
1: ولایت مدار باشد: به این معنا که همه ی ساز وکارهای لازم رو برای اجرایی‌ شدن سیاست های ابلاغی مقام‌ معظم رهبری در عرصههای اقصادی ،فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی فراهم بکند.
2: بصیر، شجاع و
ادامه مطلب
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
ای عزیزی که عزت و ذلت بندگان به اراده حضرتت معنا پیدا می‌کند، روحی که جسم را جان داده و آن‌را ارزش و معنا بخشیده، از سوی توست. اگرچه این نعمت گرانقدر را آلودم و آن‌را به معصیت، تیره و تار کردم؛ اما تردید ندارم که مرا رها نکرده‌ای. تو همان قادر متعالی که می‌تواند به گوشهٔ چشمی، شقی را سعید و بدبخت را نیکوسرانجام سازد. پس بر حال نزار من ترحم فرما و با پردهٔ سترت بپوشان آنچه را که زیبندهٔ آشکارشدن نیست و مرا در سایه
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
ای عزیزی که عزت و ذلت بندگان به اراده حضرتت معنا پیدا می‌کند، روحی که جسم را جان داده و آن‌را ارزش و معنا بخشیده، از سوی توست. اگرچه این نعمت گرانقدر را آلودم و آن‌را به معصیت، تیره و تار کردم؛ اما تردید ندارم که مرا رها نکرده‌ای. تو همان قادر متعالی که می‌تواند به گوشهٔ چشمی، شقی را سعید و بدبخت را نیکوسرانجام سازد. پس بر حال نزار من ترحم فرما و با پردهٔ سترت بپوشان آنچه را که زیبندهٔ آشکارشدن نیست و مرا در سایه
«روزی یکی از زنان اصفهانی کفن خود را آورد تا بانو امین آن را امضاء کند و او به فکر خود از شفاعت این سیده جلیله در برزخ و روز قیامت استفاده کند. بانو با نگاهی پر معنا به او نگریسته و می گوید:خانم من! این ها را به دلت بنویس نه به کفن!»
با سلام خدمت اولیای عزیز
فارسی: با کلمات ع-ص-ل-م-ت-ح-ی-و-ا ، ۱۰ کلمه ی معنا دار بنویسند و کلمات هم خانواده را در گروه های جدا قرار دهند.
تکالیف موجود در کانال (آزمون های جامع) رابا دقت ، پاسخ دهند.
با توجه به نزدیک بودن امتحانات دی، با برنامه ریزی دقیق درس بخوانند تا موفق شوند.
دلم می خواست فدایت شوم دلم خیلی چیز ها می خواست ... مثلا یک لحظه دیدنت یک آرزوهایی هستند که نه به آنها می رسی و نه فراموش ات می شوند یعنی همان دق مرگ شدن کاش می شد بعضی واژه ها را معکوس معنا کرد همانگونه که تو وقتی خوشحالم ناگهان به فکرم می آیی و حالم را می گیری نامت هر چه هست اکتشاف منی از جهتی شبیه ماری کوری ام او رادیو اکتیو را کشف کرد کشفی که باعث مرگش شد و من تو را #الهام_ملک_محمدی
وقتی خبر شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی منتشر شد همه جهان اسلام شروع کردند به فرستادن پیام تبریک وتسلیت .درمیان این همه بیانیه ها متن یک پیام حق سردار سلیمانی را ادا کرد.
سید حسن نصرالله عنوان سیدالشهدای محور مقاومت رابه سردار عزیز داد.
الحق والانصاف این عنوان تراز سردار است 
کربلایی تصور کنید که حضرت ابا عبدالله الحسین  دران نباشد به نظر شما ایا ان هفتاد ودو تن شهید کربلا معنا پیدا می کند؟! ایا ان فداکاری های حضرت ابالفضل،فداکاری های ز
وقتی خبر شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی منتشر شد همه جهان اسلام شروع کردند به فرستادن پیام تبریک وتسلیت .درمیان این همه بیانیه ها متن یک پیام حق سردار سلیمانی را ادا کرد.
سید حسن نصرالله عنوان سیدالشهدای محور مقاومت رابه سردار عزیز داد.
الحق والانصاف این عنوان تراز سردار است 
کربلایی تصور کنید که حضرت ابا عبدالله الحسین  دران نباشد به نظر شما ایا ان هفتاد ودو تن شهید کربلا معنا پیدا می کند؟! ایا ان فداکاری های حضرت ابالفضل،فداکاری های ز
مرگ تعادلی در زندگی ایجاد می کند تا زندگی نمیرد بدون مرگ جمعیت بیش تر و بیش تر می شود و زندگی سخت تر اکثر آدم ها از مرگ می ترسند ولی تا حالا فکر کرده اید بدون مرگ چه برسر زندگی و انسان ها می آید بدون مرگ زندگی اجباری است آدم گزینه ای ندارد پایانی ندارد و مجبور است زندگی کند بدون مرگ زندگی معنا ندارد جپچون هست و نمی رود همیشه هست اما بدون زندگی نیز مرگ معنا ندارد وقتی شروعی نیست پایان وجود ندارد اگر زندگی را تشبیه به شلوغی و سروصدا کنیم میتوانیم
من هزار باره باید به تو، خودم، و تمام کسانی که می‌شناسم یادآوری کنم که زندگی هستی یافتن از عدم است. ارغوانم، خبری از حضور تو تا ده ماه پیش در زندگی ما بود؟نه. خبری از حضور من در این جهان تا سال‌‌‌‌‌‌‌های قبل از هزار و سیصد و هفتاد بود؟ نه جانکم.
زندگی همینقدر ناگهانی و نابهنگام است. و حضور افراد زندگی دیگران را دست‌خوش تغییر می‌کند. زندگی آمیختگی هرلحظه‌ی نیستی و هستی، غم و شادی، لبخند و گریه، ترس و شجاعت،سکوت و صدا،پوچی و معنا، و شکست و
دلشکسته که باشی
ساده ترین حرف ها , اشکت را در می آورند..
دلشکستگی پیچیده نیست
یک دل , یک آسمان , یک بغض آرزو های ترک خورده ...
به همین سادگی
حالم خوب است...اما , دلتنگ روز هایی هستم , که میتوانستم از ته دل بخندم
دل شکسته هایم را زیر دوش حمام میبرم... ,
بغض هایم را زیر شرشر آب داغ میترکانم... ,
تا همه فکر کنند , قرمزی چشمانم از دم کردن حمام است ... 
دل شکستگی درد دارد معنا ندارد 
همین الان، و دقیقا همین الان این پست آیلار رو خوندم. و به پهنای صورت اشک ریختم و فکر میکنم دقیق ترین توصیفی از احساس من نسبت به وضع موجوده. 
من، در آستانه ی جوانی، و به عنوان انسانی به شکل افراطی معناگرا، و درست در خاورمیانه ی آشوب زده، این کشور زخمی ، این کشور همیشه غمگین رو دوست دارم. کشوری که برایم آرامش مطلق، زندگی راحت، خیالی آسوده را، فراهم نکرد. کشوری که از آینده ام تصویری تماما مبهم، کمی تاریک و دشوار ساخت. کشوری که از هموطنانم مقلدان
قید دوستی هایی که حالت رو بد میکنن رو باید بزنی..
جمله ی زیبا و سنگینیه.
از دوستی با ف لذت میبردم،اما تحمل ف۲ برام سخته.رابطه ی ما سه نفره شکل گرفته!و انگار سه نفره معنا پیدا میکنه!اعتقادات،رفتار و عقایدش اصلا اونی نیست که با من مچ بشه!
با اینکه برام سخته،اما،قیدش رو زدم!قید هر دوشون رو با هم.
پ.ن:سخته برام.
معنویات- می‌دانیم که ادیان به زندگی پیروان خود معنا می‌بخشند. دین می‌تواند به نحوه‌ی زیستن آدمیان سمت و سو بدهد و مسیر حرکت آنها را عوض کند. من همیشه با خود اندیشده‌ام که اگر از جامعه‌ی ما این معنا‌بخشی‌های دینی کم شود، چه باقی می‌ماند؟! رک و راست بگویم که با چنین اقدامِ بازیگوشانه‌ای تمام جوامع دینی و خاصه جامعه‌ی خودمان بسیار نابهنجار و غیرمعمولی جلوه خواهند کرد و حتی قضاوت‌های‌مان بعضاً تا صدوهشتاد درجه تغییر جهت خواهند داد. در ا
 
❗️سوال : شیوه بلاغی یعنی چه ؟
 
✅ پاسخ #شیوه_بیان_جمله_در_زبان_فارسی
گروه‌های سازنده‌ی جمله به دو صورت در پی هم قرار می‌گیرند :
الف) شیوه ی عادی :کاربرد این شیوه در نوشته های « خبری ، اداری ، آموزشی» به روش زیر معمول است:
 
نهاد همه ی جمله ها در ابتدای جمله می اید.
فعل همه جمله ها درپایان جمله می آید.
ترتیب سایر جمله ها نیز به این صورت است :
1) نهاد + مفعول +  فعل 
 مجید  او  را دوست دارد
 
2) نهاد + مسند +  فعل
 من  خوشحال  بودم
 
3) نهاد + متمم + فعل
م
جهان از کجا شروع می شود؟
این سوال یه نکته غلط و پنهان دارد و مانند تقسیم یک عدد بر صفر! پی پاسخ و مبهم می ماند.
نکته آن است که جا و مکان هم در محدوده ی جهان است و هر نقطه که جا و مکان معنی دارد، جهان هم معنا دارد. بنابراین مکانی که «جهان» نباشد وجود ندارد.
ادامه مطلب
سلام 
خب، دیروز با ساجده رفتیم تحلیل و حقیقتا فکرمیکردم بهتر پیش بره! یعنی فکرمیکردم چیزای زیادی برای یادگرفتن از هم وجود داشته باشه و اصلا دوست نداشتم درحد چرا تراز فلان درس اون شد تقلیل پیدا کنه ولی بهرحال...
راستش من به این خلوت های شخصی م شدیدا خو گرفته م. اینکه برای خودم برنامه بچینم، کارکنم، با خودم حرف بزنم، خودمو دلداری بدم، خودمو تفریح ببرم، برای خودم کتاب بخونم، با خودم فیلم ببینم و مجموعه ای از کارهای دونفره با خودم.
راستش برای کس
بعد از چند سال دلم تنگ شد برای فضای نوشتن در وبلاگ. به این فکر می کردم که چقدر فضاهای مجازی دیگر که دقیقا منظورم اینستاگرام و تلگرام است، هیچ کدام از چیزهایی که می خواستیم را بهمان نداد و همین چیزهای خوبی هم که وبلاگ داشت ازمان گرفت.
داشتم دو دو تا چهار تا می کردم که دارم با گذاشتن وقت زیاد در فضای اینستاگرام چه چیزی می دهم و چه چیزی می گیرم.
_ دوست دارم تاثیرگذار باشم؟ نمی توانم. چون به خاطر انبوه اطلاعات و داده ها، حجم کوچک محتوایی که من تولید
«اگر زندگی ما معنایی داشته باشد، این معنا همان چیزی است که ما به آن داده‌ایم، نه چیزی که حاضر و آماده در اختیار ما قرار گرفته باشد.» تری ایگلتون
کتاب "فلسفه و معنای زندگی" از محمد آزاده از دیدگاه چند فیلسوف معنای زندگی را با زبان شیرین و ساده روایت می کند. این کتاب هم لذت بخش و هم آگاهی بخش است و  ما را به اندیشیدن درباره معنای زندگی فرا می خواند.
 چاپ دوم ین کتاب خواندنی دارای سیزده فصل می باشد.
 بخش اول کتاب دربردانده مقاله ای است برگرفته از
گرما چیست؟
برای ما،پر واضح است که گرما شکلی از انواع انرژی است.مثلا ممکن است انرژی الکتریکی در لامپِ رشته ای،بر اثر مقاومت الکتریکی لامپ،به گرما تبدیل شود.
اما فیزیکدانان از ابتدا نمیدانستند که گرما نوعی از انرژی است.آنان گرما را چیز دیگری می دانستند.بعنوان مثال در قرن هیجدهم میلادی،نظریه کالریک برای توضیح گرما به کار برده میشد.و نظریه کالریک به این معنا بود که هر جسمِ گرم،مقداری از یک سیال نامرئی را در خود دارد که باعث گرمایَش میشود و برا
گرما چیست؟
برای ما،پر واضح است که گرما شکلی از انواع انرژی است.مثلا ممکن است انرژی الکتریکی در لامپِ رشته ای،بر اثر مقاومت الکتریکی لامپ،به گرما تبدیل شود.
اما فیزیکدانان از ابتدا نمیدانستند که گرما نوعی از انرژی است.آنان گرما را چیز دیگری می دانستند.بعنوان مثال در قرن هیجدهم میلادی،نظریه کالریک برای توضیح گرما به کار برده میشد.و نظریه کالریک به این معنا بود که هر جسمِ گرم،مقداری از یک سیال نامرئی را در خود دارد که باعث گرمایَش میشود و برا
عنوان کتاب : انسان در جستجوی معنا
"خواننده این کتاب مطالب بسیاری فرا می گیرد و می آموزد وقتی انسان ناگهان احساس کرد که دیگر چیزی برای ازدست دادن به جز جان و بدن عریان خود ندارد چه می کند .
شرحی که دکتر فرانکل از آمیختن احساسات و هیجان به ما می دهد ، واقعا تسخیر کننده است و روح را تسخیر می کند . "
نویسنده : ویکتور فرانکل
مترجم : امیر لاهوتی
 
مرگ تعادلی در زندگی ایجاد می کند تا زندگی نمیرد بدون مرگ جمعیت بیش تر و بیش تر می شود و زندگی سخت تر اکثر آدم ها از مرگ می ترسند ولی تا حالا فکر کرده اید بدون مرگ چه برسر زندگی و انسان ها می آید بدون مرگ زندگی اجباری است آدم گزینه ای ندارد پایانی ندارد و مجبور است زندگی کند بدون مرگ زندگی معنا ندارد جپچون هست و نمی رود همیشه هست اما بدون زندگی نیز مرگ معنا ندارد وقتی شروعی نیست پایان وجود ندارد اگر زندگی را تشبیه به شلوغی و سروصدا کنیم میتوانیم
اخذ مواعید مع احسن اطباء نحن نضمن ان نعالج مرضانا بافضل الطرق العلاجیه
 الخدمات اللتی نوفرها ارشاد طبی / حجز فندق /حجز تذاکر / تنسیق اعمال المریض فی ایران / ترانسفر و مترجم طوال الفتره العلاج 
 
موقعنا فی اینستغرام
https://www.instagram.com/hossein_shiraz0098
 
او الاتصال معنا علی واتس 
https://wa.me/989164566218https://wa.me/989332962912
چشمانت در یاد مانده 
همان چشمانی که خنده هایت را معنا میبخشید 
همان چشمانی که سال ها من را بیتاب تو گردانده
همان چشمانی که آرامش من را گرفته است  
همان چشمانی که آرزوی دیدنش را دارم 
همان چشمانی که با آن ها حرف دارم 
چرا حسرت دیدن دوباره ات به دلم مانده است 
دلم برای نگاهت تنگ شده است 
دگر تا کِی باید با خودم درد و دل کنم 
زبان اشاره
نظام قراردادیِ خاص منظم وپیشرفتهٔ زبانی است که برای انتقال معنا،به‌جای الگوهای صوتی یا نوشتاری در زبان، از الگوهای علائم دیداری (ترکیب هم‌زمانِ شکل، جهتوحرکت دستان، بازوها یا بدن و حالات صورت برای بیان سلیس افکار گوینده) در یک کلمه اشاره استفاده می‌کند.این نوع زبان اشاره ممکن است متنوع باشد؛ اما امروزه یک زبان اشارهٔ بین‌المللی در سطح جهان قرارداد شده‌است که البته در هر منطقه، عناصر بومیِ زبان نیز به آن افزوده می‌شود.
قتل طلبه همدانی اتفاق تکان دهنده و تلخیست که کاملا به نهیلیسم بر میگردد.
قاتل نمی دانسته دهانش را آسفالت می کنند؟ چرا!اما برای زندگی خودش اینقدر ارزش و
لذت و معنا قائل نبوده است که به این راحتی آن را از دست ندهد! اصلا این نسل  مدرنیته ی
متاخر اگر اهل جنب و جوش و گاها هزینه دادن های بسیار اند نه اینکه معنا و هدف
دارند و برای تحقق آن هدفی که از درونشان می جوشد می جنگند ! نه! نهیلیسم نیچه ای همه جا سایه افکنده به خصوص در
عوام مردم (کسانی که به این موض
گاهی فکر می‌کنم شاید مسلم بود که باعث شد هزاره‌ای بگذرد و هنوز زمین در اغما به سر ببرد
و اهل آن بگویند طبیب دوار بطبه سخن از گذشته‌هاست و در عصر ما جایی ندارد
وقتی کسی که همه قلبت عاشق اوست در آخرین نجوایش بخواند
اگر خودم به تو گفتم بیا، نیا برگرد
 و گمان کنی که ذره‌ای از حس شرمش کوه‌ها را آب می‌کند
شاید حق داشته باشی که نخواهی مسلمی دیگر، چنین زخمی بردارد
 
پ ن:
یک‌بار دیگر بیا و بگو فلیرحل معنا...
 
 
 
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



دریافتحجم: 1.26 مگابایتمدت زمان: 15 ثانیه#معجزه
باور به "معجزات" تأثیرِ واقعی در زندگی انسان دارد و به زندگی معنا می‌بخشد.
Believing in miracles gives meaning to life; especially when life is threatened. We should not be so inclined as to mistake this fa
چگونه باور کنم نبودنت را در کنارم..آنگاه ک دلهره هایم را با قطره اشکی  تسکین میبخشی و خودت را نشانم میدهی..مگر میشود امشب رااحیا گرفت و یاد خطاهای تا همیشه توامان با خود نکرد....
دیگر لحظه ها هم از پس مکث های طولانی خوشبختی در وجودم به این مصیبت تن داده اند..
نه....کمی صبر کن یا صبار...
 
خوشبختی را چیزهای دیگری معنا میبخشد..چیزهایی از جنس تو  و داشتنت...
ای بی نهایت..تا منتها الیه بودنم را در کنار خودت رقم بزن...
لوگرتراپی یا معنا درمانی چیست؟
 
 

داستان پیدایش لوگوتراپی

دکتر فرانکل مدت زیادی در اردوگاه کار اجباری اسیر بود. پدر، مادر، برادر و همسرش یا در اردوگاه جان باختند یا به کوره های آدم سوزی سپرده شدند. همه ارزش هایش نادیده گرفته شده بود؛ از گرسنگی، سرما و بی رحمی رنج می برد و هر لحظه در انتظار مگر بود، اما زنده ماند و معنادرمانی ای که او به جهانیان معرفی کرد، امروزه یکی از پرکاربردترین روش ها در درمان بیماران است و کلینیک های «لوگوتراپی» که ام
ملت ایران در یک بخش دیگری هم درخشید و آن متانت و سراسیمه نشدن بود. وقتی چنین حادثه ای پیش می آید نگرانی هایی برای مصارف زندگی پیش می آید/ در کشورهای دیگر خالی کردن فروشگاه ها و پرکردن انبار منازل بود. در کشور ما مطلقاً این معنا دیده نشد و مردم صبر و حوصله به خرج دادند/ ضمناً در این دوران خانه نشینی نقش خانواده هم مشخص شد. در کشورهایی که خانواده پایه درستی ندارد، این خانه نشینی ها به این شکل اتفاق نمی افتد.
آزادگی و شجاعت، حق طلبی و زلالی روح در حرکت زیبای حسین به اوج می رسد. اشک بر حسین لجن روزمرگی را از قلبت می شوید تا روحت از اسارت پلیدی ها آزاد گردد و دست در دست مولای خوبی ها در آسمان جاودانگی حقیقت به پرواز درآید.اگر عزاداریت از این معنا خالی است،سرگرمی ای بیش نیست.
مَن,ما, اِن,اِذا,اَینما,مَهما:ادات,شرط هستند که اولین فعل را به شکل مضارع التزامیو دومین فعل را مضارع اخباری معنا میکنیم.
قبل جواب شرط (و) عطف کاربرد ندارد.
جواب شرط گاهی یک جمله ی اسمیه است.
فعل شرط می تواند ماضی باشد در حالیکه جواب شرط مضارع باشد.
ادوات شرط،فعل و جواب شرط را مجزوم می کنند.
بعد از ادوات شرط بلافاصله یک فعل به عناون فعل شرط قرار می گیرد و جواب شرط نیز یک فعل و یا یک جمله است.
 
فیل اسپنسر سرپرست بخش ایکس باکس مایکروسافت،گفته که امسال بدون سونی E3 معنا ندارد.
ایشان از سونی به عنوان بزرگترین رقیب مایکروسافت یادکرده است هر چند که مایکروسافت یکی از طولانی ترین و بهترین کنفرانس را به نام خود ثبت کرد اما E3 امسال به نوعی کم سر و صدا بود.
ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دکتر مجتبی مقصودی