طبی که بنای خودش را بر تجربه گذاشته امروز ناتوانی خودش را بیشتر از هر روز نشان داده.
وقتی از او می پرسیم: فلان چیز مفید است یا نه؟ می گوید: اثبات نشده!
آن یکی چطور؟ : تحقیقی صورت نگرفته!
آن دیگری چطور؟ : معلوم نیست.
فلان ترکیب... : باید تحقیق شود...
مگر تجربه کردن اینها چقدر وقت می برد؟ بعد از چند ماه انگار در مورد هیچ چیز تحقیق نکرده اند. یا اینکه اصلاً بنا گذاشته اند در مورد بعضی چیزها تحقیق نکنند!!!
خوش انصاف هایشان می گویند: نمی دانیم! بی انصافهایش
اینطور نیست که من خیلی خمار اینترنت باشم و استخوندرد گرفته باشم از نبودنش. فقط نمیدونم با زندگیم چیکار کنم. نمیدونم بعد یه روز طولانی که از دانشگا برمیگردم چطور خستگیمو در کنم. چطور با مامانم اینا تماس تصویری بگیرم. چطور جزوه و ویس دانلود کنم. چطور گوگل کنم که چرا سرامیکای کف اتاقمون بلند شدن و صدا میدن.
و به طور کلی، بیشتر نگرانم که قراره چی بشه. قراره اینطوری بمونه؟
چطور دوست داشتنمان را به شوهرمان نشان دهیم
پس از سالها، یکی از دوستان قدیمیام را دیدم. محل کار همسرش به شهر ما منتقل شده بود و خانواده کوچکشان تصمیم گرفته بودند در شهر جدید، شرایط متفاوتی را تجربه کنند. نکته جالب برای من رابطه بین این زوج پس از سالها زندگی مشترک بود. خانم و آقا بسیار محترمانه و عاشقانه با همدیگر رفتار میکردند. مشخص بود رابطه دوطرفه محکمی برقرار است که بعد از 10 سال زندگی مشترک، این میزان خوشبختی به چشم میآید. مطمئنا
وقتی پا به این خوابگاه گذاشتم همینقدر دلم گرفته بود که حالا گرفته...حالا که آخرین شب بودنم در اینجاست...من چهارسال در این شهر فقط زندگی نکردم...من بزرگ شدم،تجربه کردم...آدم دیگری شدم...این روزهای آخر هرکجای شهر که پاگذاشتم یاد خاطرات بیشمارم می افتادم و تازه میفهمیدم که چقدرها در این شهر ریشه دوانده م...که سخت است اینکه این آدمها و این فضاها را بگذارم و بروم...و تازه بروم در شهر خودم که حس میکنم غریبه تر از این حرفها شده م با کافه ها و کتابفروشی ها
چقد هوا خوبه...منکه فردا نوبت ارائه ی پروژه ای رو ندارم که انجام ندادم تایپش نکردم و تستش هم نکردم...شما چطور؟؟منکه اصلا معدلم وابسته به سه واحد پیشرفته ی فاکی نیست...شما چطور؟منکه نمیخوام شب زلزله بیاد اصلا قیامت شه تا صبح نرسه...شما چطور؟
تموم لذتها رو به بعد موکول کردیم. دور خودمون دیوار کشیدیم تا یهوقت پامون نلغزه.ما میخواستیم خوب باشیم. میخواستیم متعادل باشیم و هیچ کار احمقانهای نکنیم. ولی حالا که فردا معلوم نیست هرکدوممون زنده باشیم یا مرده بیا ببینیم میارزید واقعا؟ اینهمه عاقل بودن به کدوم درد خورد؟ اگه همین فردا چیزیمون بشه چه لذتی بردیم؟ کل پنج سال گذشته چیکار کردیم برای خودمون؟ما تو رعایت کردن زیاده روی کردیم. بدون انجام هیچ کار احمقانهای چطور میخو
۱: زندگی عجب داستان پیچیده ای داره. عجب ناگفته ها و ناپیدا شده ها! هر روز یه ایده ی جدید، یه تیوری جدید می یاد و یا اینکه بوده و تو تازه پیداش می کنی! اینکه چطور شد که ما این شدیم، رفتارهای ما چطور شکل گرفت! ما به عنوان ادمیزاد، از کجا امدیم و چطور شد که از مرز بی نهایت بد تا مرز بینهایت خوب متنوع شدیم! اصلن مرز خوب و بد چطور شکل گرفت؟ مردم جامعه را می سازند یا جامعه مردم را؟ کدومش اول اگاهانه اتفاق افتاد...زندگی عجب داستان پیچیده ای دارد.
ادامه مط
بسم الله الرحمن الرحیم
روزهای هفته روگم کردم،خیلی هم نیازی بهشون نیست، من با تاریخ ها کار میکنم، شیفتها بر اساس تاریخه،روزهای تعطیلم روزهایی که سر کار نمیرم،هرچند برای بقیه مردم وسط یه هفته ی غیرتعطیل و اداری باشه..
علی ایحال،روزهای هفته رو گم کردم..
از اینور هم بعضی چیزها رو هم فراموش کردم،کانه انگار از اول توی وجودم نداشتمشون، نمیدونم چرا اینطور شده،الان چند روزیه درک بعضی چیزا برام سخت شده،میگم چطور میشه آخه؟چطور ممکنه آخه؟!چطور ه
تموم لذتها رو به بعد موکول کردیم. دور خودمون دیوار کشیدیم تا یه وقت پامون نلغزه. ما میخواستیم خوب باشیم. میخواستیم متعادل باشیم و هیچ کار احمقانهای نکنیم. ولی حالا که فردا معلوم نیست کدوممون زنده باشیم یا مرده بیا ببینیم میارزید واقعا؟ اینهمه عاقل بودن به کدوم درد خورد؟ اگه همین فردا چیزیمون بشه چه لذتی بردیم؟ کل پنج سال گذشته چیکار کردیم برای خودمون؟
ما تو رعایت کردن زیاده روی کردیم. بدون انجام هیچ کار احمقانه چطور میخواس
میخواستم برایت بگویم که چرا رفتم. دوست داشتم برایت تعریف کنم که چطور همه چیز به هم ریخت. که چطور همهی دنیایم فرو ریخت. میخواستم بگویم که درست است که از بیرون همه چیز به نظر عادی میرسد اما از درون نابودم میخواستم بگویم که تو بدانی، که تو مثل دیگران فکر نکنی خوشی زده زیر دلم. میخواستم برایت بگویم که حالم خوش نیست. که فکر میکنم دیگر هیچ وقت حالم خوب نمیشود. میخواستم برایت بگویم که فکر میکنم همهی اینها کفارهی گناهم بوده. یا چه
یک ویروسی تو این مدت که نمی نوشتم افتاده بود به جونم به نام:وبلاگمو حذف کنم.تنها لطفی که تونستم در حق وبلاگم کنم این بود که نیام سراغش و حالا این ویروس از بین رفته.البته که چون ویروسه از بین نمیره ولی فقط نیست.
اومدم تا یه تجربه به اشتراک بذارم.من چند ساله که اکانت اینستاگرام دارم ولی هیچ پستی ندارم.فالور هم ندارم و اساسا اکانت ساختم تا چند تا پیجی که دوس داشتم رو فالو کنم.حقیقتا هم پیج های خوبی ان و کلی چیز یاد گرفتم.هفته ی پیش نرم افزار رو از ر
توی رویاهام، یک پسر داشتم بزرگش میکردم بهش درس شهادت میدادم بعد میشد سرباز رکاب حاج قاسم. حاجی بهش یاد میداد یک سرباز امام زمان چطور باید باشه؟ میگفتم پسرم هر چی سردار میگه گوش بده دل بده کم کسی نیست. حرفاشو بذار روی چشمات...
صبح بیدار شدم تا حالا اشکم بند نمیاد چطور باور کنم نبودنتو؟ چطور باور کنم رفتنو؟ چیزی جز شهادت حق شما نبود.
دارم رویاهایی که بافته بودم پنبه میکنم پسرم بی سردار موند
نمی دونم چطور اومدی تو زندگیم و چطور از زندگیم رفتی و کجا رفتی.امابودنت چنگ زدن به چیزی به نام زنده گی بودنبودنت چنگ زدن برای قبول نبودن و اینکه چطور زنده مانده ام و اما زنده ماندم و تو ارزشمندترین و رازآلودترین و دردآور ترین یادی که همیشه به احترامت سر خم می کنم.
دیدین چطور کلی از زمستون گذشت،چطور این ترم تموم شد،دی که رفت یادم اومد چطور خودمو از کتاب خوندن عقب کشیده بودم،جز کتابای درسی دست به هیچ کتابی نزدم و راستش زیاد به خودم بابت امتحانا سختی ندادم هنوز نتیجه ی تنبلیام نیومده و نمیدونم چه کردم من هنوز امیددارم که اتفاق خوبی قراره بیوفته اما از تایمش اطلاعی ندارم،خیلی کارا انجام دادم،از دیدن ح.ه و آشنایی با م.آ و و ونوشتمشون ازم رمز نخواین من خجالت میکشم.
به زودی قراره استارت یه کتاب رو بزنم که حس
نگاهی به زندگی روزمره
خودتان بکنید. چه کارهایی را بدون فکر کردن انجام میدهید؟ اینکه صبحانهتان را
چطور بخورید، چطور بند کفشتان را ببندید، چطور قدم بردارید، چطور ماشین را روشن
کنید ، هنگامی که احساس خاصی به شما دست میدهد چه کار کنید، چطور با دوستانان و
همینطور غریبهها مکالمه داشته باشید و ... . زندگی همه ما مملو از همچنین فعالیتهایی
است. این فعالیتهای کوچک و به ظاهر ساده میتوانند تاثیر شگرفی در زندگیمان داشته
باشند.
ادامه مطلب
پشت هر رفتار، هر تصمیم، هر انگیزه ای، یه نیروی پنهانی هست. درواقع مسلط شدن به این نیروی پنهان، مسلط شدنبه زندگیه! یعنی میشه تجربه زندگی رو اونطوری که میخوایم درست کنیم.
منظورم قانون جذبه؟
نه! خود قانون جذب هم زیر مجموعهی این موضوع هست و اینجا میتونین تعیین کنین که قانون جذبی وجود داشته باشه یا نه!
این نیرو که برای اکثریت ناشناخته س، سیستم باورهای شماست.
سیستم باورها چیه؟!
چطور تشکیل شده؟!
کِیا متزلزل میشه؟
میشه عوضش کرد؟ چطور؟!
و ...
تو این
دیشب خوابم نمی برد و به گذشته فکر می کردم.انگار که اینهمه سالو پشت سر نذاشته باشیم، نزدیک بود.
به دوستای دوران کودکی فکر می کردم. دختر همسایه ی مادربزرگ، پسرخاله، دخترعمو. چقدر اون زمان بازی می کردیم.
اون روزای گرم تو کوچه های انزلی. امروز به شکل عجیبی مسیرامون خیلی از هم دور شده.
دختر همسایه ی مادربزرگ مونده تو شهر خودش ما تو شهر خودمون. پسرخاله دلش سنگ شده و صورتش صفحه ی گوشیش. دخترعمو هم ۸سالی میشه ندیدم.شکایت نیست، بیشتر تعجبه. اینهمه تغییر
چطور پیشرفت کنم ؟ شاید این سوالی باشه که مرتب از خودتون بپرسید .
جواب این سوال هم چیزی جز تلاش برای کسب مهارت های جدید و امتحان کردن دانش و آموخته های قبلی هست .
پس لطفا دست از آرزو کردن و ... بردارید و بچسبید به یاد گیری چیزای جدید .
درست است که من میدانم بچه ای که تب دارد را باید چطور تیمار کرد، یا اینکه چه غذایی برایش پخت، یا چطوری بغل اش کرد و یا حتی چطوری پوشکش را عوض کرد یا اگر پایش قرمز شد چطور خوبش کرد، اما در مورد بچه داری که چیزی بسیار فراتر از اینهاست هیچ چیز نمیدانم. که اگر میدانستم یک دمبل 1.5 کیلویی نمیدادم دست یومونچه ای که حوصله اش سر رفته تا با آن بازی کند.
کابل شارژر که غلط خریدم رو اومدن در خونه تحویل گرفتن و بردن، دوسه متری که رد کردیم و نپیچیدیم با دویست سیصد متر دور زدن برگشتیم. ولی چطور میشه یه عمر رو برگشت؟
یه آجر اشتباهی وسط یک دیوار رو چطور میشه درآورد ؟
قاعده ی توبه ی مبدل السیئات بالحسناتی که دنباله ی اشتباه گذشته ی تو رو به حسنات مبدل کنه چیه!
چطور فردی رو پیدا کنم که دوست دارم؟اغلب افرادی که ازدواج نکردند یا در روابط خوبی نیستند معمولا میگن من چطور میتونم اون فردی رو پیدا کنم که مثل خودم باشه و چیزایی که دوست دارم توی اون رابطه اتفاق بیوفته؟برای رسیدن به چیز هایی که میخوایم باید نیروی جذابیت درونی مون رو بالا ببریم تا با آدم های بهتری در زندگیمون رو به رو بشیم و هم خودمون از زندگی با اون افراد لذت بیشتری ببریم و هم دیگران از بودن با ما لذت ببرند.این خودش یک لذت بزرگ هست که فرد بدون
چطور ندیدمت؟
این یه قدم مثبته؟
کهمتوجه حضورت اونم درست پشت سرم نشدم؟؟؟
چرا؟
الان میگی پشت سرت نشسته بودم...!
کی باورشمیشه ندیدمت!
....
چرا درست وقتی تصمیم میگیری فراموشش کنی انقددد بهت نزدیک میشه که نتونی نادیده اش بگیری ؟؟؟چرا این شکلیه؟؟؟
من گناه دارم خدا...
چطور جذاب صحبت کنیم ؟ اول خسته کننده صحبت نکنیم!
چطور جذاب صحبت کنیم ؟ در مقاله پیشنین یعنی چرا خسته کننده صحبت میکنیم؟ به این موضوع پرداختیم که دلیل این موضوع چیست و البته ممکن است که خود ما نیز جزو این دسته از افراد باشیم که خسته کننده صحبت میکنیم و برای این که فن بیان خوبی داشته باشیم و جذاب صحبت کنیم باید نکاتی را رعایت کنیم که در این مقاله به آن اشاره خواهیم کرد.
ادامه مطلب
چطور هیجان نامزدی را حفظ کنید؟
زناشویی
سایر خبرهای : زناشویی و همسرداری
: اشتراک گذاری
وقتی با اجازه خانواده ها با فردی که به او علاقه دارید و برای زندگی اینده انتخاب نموده اید نامزد می شوید تصور می کنید روز ابرها راه یم ریود و انقدر احساس خوب وهیجان انگیزی دارید که دوست دارید همواره آن را حفظ کنید.
ادامه مطلب
بازی 3D Tennis که برای اندروید و آی او اس منتشر شده تجربه لذت بخشی از تنیس و در اختیارتون میذاره . بازی کاملا سه بعدی و گرافیک خوبی داره . گیم پلی بازی برعکس انتظار که فکر میکردیم سخت باشه، اتفاقا خیلی هم خوب و روونه و خیلی زود دستتون میاد که چطور باید برابر حریف بازی کنید . اگه به بازی های ورزشی علاقه دارید حتما امتحانش کنید .
ادامه مطلب
یادمه قبلا وقتی افزایش قیمت نان صورت می پذیرفت لااقل تا چند ماه نان ها با کیفیت تر و بزرگتر می شد و با گذشت زمان آب می رفتند. جالبه جدیدا برعکس شده. هم قیمت نان بالا می رود و هم اندازه و کیفیت نان کاهش می یابد. نمی دانم این همه خوشی هم زمان را چطور با هم داشته باشیم و از سرخوشی نمی ریم.
قیمت بنزین هم که اضافه شد. واقعا این ملت چطور باید این همه هزینه را تحمل کنند؟ چطور این همه هزینه ها را بالا برده اند ولی درآمدها نه تنها زیاد نشده است بلکه کاهش هم
چهار سال پیش که خوابگاه آمدم پر از احساسهای متناقض بودم، احساس هیجان و ترس و گنگی هیجانزده از سبک جدید زندگی و استقلالترس از آدمهای جدید و تعامل، ترس از مشکلات و ناسازگاریها
من آنقدر خوششانس بودم که چهارسال خوبی با آدمهای فوقالعادهای داشتم. پر از تجربههای خوب بود، آنقدر که ناراحتیها و تنهاییها کمرنگ شود
خوابگاه تنهایی داشت اما پر بود از کشف و تجربههای جدیدی که لازم بود بگذرانم، خوابگاه یادم داد صبور باشم و با آدمها
این روزها دنیا شرایط عجیبی را تجربه میکند! ویروس عجیب و ناشناخته ای از یک شهر دور افتاده در چین به نام ووهان منتشر شد! میگویند که منشا این ویروس مهلک خفاش است! اما دلایل علمی و رسمی نیست که بر این ادعا صحه بگذارد! تنها ساختار این ویروس با ژن خفاش و مورچه خوار همخوانی دارد! از طرفی میگویند احتمال حمله ی بیولوژیکی وجود دارد! اصلا اینها چه اهمیتی دارد؟ مهم این است که این ویروس مرگبار انتشار یافته و اکنون پشت در خانه هایمان است! مهم این است که با اس
سال ۱۳۹۸ (در دست تکمیل)
مسخره باز
سمفونی نهم
مطرب
متری شش و نیم
ایده اصلی
قسم
رد خون
سرخپوست
شبی که ماه کامل شد
گلدن تایم (هنر و تجربه)
سورنجان (هنر و تجربه)
ذغال (هنر و تجربه)
در جست و جوی فریده (هنر و تجربه)
رضا (هنر و تجربه)
تتاتر صدای آهسته برف
تتاتر آبی مایل به صورتی
تتاتر لانچر ۵
سال ۱۳۹۷
هزارپا
بمب یک عاشقانه
مارموز
مغزهای کوچک زنگ زده
درساژ
یک زوج جوان برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا عازم کشوری اروپایی شدند. در آنجا پسر کوچکشان را در یک مدرسه ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند.
روز اوّل که پسر از مدرسه برگشت، پدر از او پرسید: پسرم تعریف کن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
پسر جواب داد: امروز درباره خطرات سیگار کشیدن به ما گفتند، خانم معلّم برایمان یک کتاب قصّه خواند و یک کاردستی هم درست کردیم.
پدر پرسید: ریاضی و علوم نخواندید؟
پسر گفت: نه.
آسانسور مسافربر چطور کار میکند؟
یک آسانسور حمل مسافر در حدود ۲۳۰۰ کیلوگرم وزن دارد این آسانسور حدود ۱۶۰۰ کیلو را حمل میکند. در یک ساختمان بلند، آسانسور ماشینآلات مورد نیاز را بالا و پائین میبرد که وزنش ۱۴۰۰ کیلو یا بیشترمیباشد.
ادامه مطلب
زیاد شنیدهایم که هر کس از پنجره ذهن خودش به دنیا نگاه میکند. داشتم فکر میکردم که خودم چطور دارم به دنیا نگاه میکنم. پنجره ذهنم چه شکلی است؟ دنیا را چطور نشانم میدهد. دنیا را چطور قضاوت میکنم؟ با چه عینکی جهان را میبینم؟ به نظرم سوالی است که ارزش فکر کردن دارد.
ادامه مطلب
احوال پرسی این چند روز خانواده از من و نگرانی شون از اینکه اصلا چطور میرم سر کار و چطور میام ثابت کرد که نگرانی ها و مشکلات فک و فامیل به طور کل [به قول شاخدار] پهنای باند دغدغه های پدر و مادر عزیز رو پر کرده و اصلا کسی این وسط حواسش به ما نیست و اصلا چه جای شکایت؟ زندگی و اعصاب و وقت و همه چیزمون فدای سرور و سالار ما، خاندان مامانم اینا.
گاهی کار اشتباهی می کنی و پشیمان می شوی. شاید راه جبرانی باشد برای جبران این اشتباه. اما گاهی این اشتباه را تکرار می کنید. بارها تکرار می کنی. در این صورت چطور ممکن است راهی برای جبران اشتباه وجود داشته باشد؟
دلم می خواهد به او بگویم من را ببخشید به خاطر تکرار اشتباهم. ناراحت نباشد به خاطر ناراحتی که من برای او پیش آوردم. می دانم اشتباه می کنم. می دانم آخر هر اشتباهم به بد سرانجامی می رسد نمی دانم چرا هی تکرارش می کنم. امیدوارم او انقدر بزرگوار و
چرا باید کتاب بخوانیم؟
زمانی که یک کتاب خوب میخوانید تک تک جملات در ناخودآگاه شما باقی میمانند، فقط کافی است کمی به آن فکر کنید و خودتان را در آن موقعیت قرار دهید. کتاب خوب به شما یاد میدهد در زندگی چطور رفتار کنید چطور بیندشید و چطور خط فکری خودتان را پیدا کنید و شکل بدهید. کتاب خوب به شما اجازه میدهد به جای تمام زندگیهایی که نداشتهاید زندگی کنید. به جای تمام تجربههایی که نداشتهاید و به جای تمام تصمیمهایی که هنوز به سراغتان
فاصله ی شان ...نزدیک ..به اندازه دوقدم....که هیچکدامشان دل پیمودنش...دل زیر پا گذاشتنش را ندارند...
به همنگاه میکنند ...دزدیده؟؟؟
نه ...!آنقدر به هم خیره میشوند ...تا دلتنگی از چشم هر دو مثل اشک کوچک اما داغی روی گونه هایشان بچکد ...
میدانی...هردو محتاجند به گرمای ..._آغوش که نه_...دست هایشان حتی...میدانی این روزها ...هردوپر از خستگی ...پر از دلهره اند و ...و شانه های او ...و سینه ستبر دیگری ...میتواند جان به جسم و روح نیمه جان هم ببخشد ...
زبان ح
به گزارش خبر فوری به نقل از ایسنا، به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، جورج بوش پسر این اظهارات را در نشستی در ابوظبی، پایتخت امارات مطرح کرد که توسط موسسه میلکن که یک اندیشکده اقتصادی مستقر در کالیفرنیا است، برگزار شده بود.وی گفت: ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه یک انسان خودخواه است. او نمیتواند فکر کند که چطور دو نفر میتوانند برنده شوند. او تنها فکر میکند که چطور خودش بنده شود و دیگری ببازد.
چطور با شکست عاطفی مدارا کنیم؟
هیچچیزی به صورت اتفاقی در زندگی انسان روی نمیدهد و همه چیز نظمی الهی دارد
چطور با شکست عاطفی مدارا کنیم؟مهمترین مسئله برای مقابله با از دست دادن عملکرد عادی روزمره است.
ادامه مطلب
یک بار گم شدن در ثانیه ها و هزار بار گم شدم در آینه .در آینه انعکاس تصویر من نبود . من به دنبال خودم به دور اینه پرسه می زنم و او تکرار می کند تصویر زنی در تاریکی . تصویر زنی در حجمی از سکوت .
به خود شک می کنم . انگار لبانم دوخته است . چشم هایم چطور ؟
افکارم چطور ؟ باورهایم کجاست ؟
من درون سیاه چاله ای گیر کرده ام . طناب کجاست . ؟
دست هایت را دراز کنی بر می خیزم . جان می گیرم. گره ای از لبانم باز می شود .
تایپ این مطلب رو در حالی شروع میکنم که مطمئن نیستم چطور میخوام انجامش بدم، چطور قراره پیش بره و چطور میخواد تموم بشه!
هوم! خب، روش خیلی جالبی برای تولید محتوا نیست ولی بالاخره باید از یک گوشه ای شروع کرد دیگه!
ماجرا از این قراره که میخوام درباره ی موضوعی صحبت کنم که خیلی وقت هست که در پستهای مختلف، پاسخ به کامنتها و یا در بخش گفتگو، وعده ی پرداختن به اون رو داده بودم اما هربار به دلیل بزرگ بودن و گستردگی موضوع، به سمت نوشتنش نمی رفتم. تا الآن!
ا
اگر شما هم از اون دسته از افرادید که موقع درس خوندن عذاب میکشید و طعم لذت بردن از درس خوندن رو هنوز نچشیدید این پست از وبسایت انگیزان برای شماست در این پست توضیح میدیم که چطور با کیف و لذت درس بخونید و مطالعه کنید و خستگی و در موندگی برای شما بی معنی باشه پس با ما تا انتهای پست همراه باشید و یادتون نره نظرتون رو هم با ما به اشتراک بزارید
لذت بردن از درس خوندن
تصوری از 40 50 روز حمام نرفتن دارید؟ از چندین ساعت خیس شدن و خیس ماندن زیرِ باران چطور؟ از 30 کیلومتر پیاده روی در ارتفاعات بالای دو هزار متر و در برف چند متری اون هم فقط طی 2 روز چطور؟ از کمین 12 و گاهی 18 و حتی گاهی 24 ساعت آن هم به تنهایی یا نهایتا دو نفره و با دو اسلحه ی کلاش فکستنی، در جایی که پر از گروهک و قاچاقچی مسلح است، تصوری دارید؟ آن وقت اصلا تصوری دارید اگر در این شرایط یک بار قاچاق عبور کند، مقصر اصلی و اولیه و ثانویه همان سربازی است که سر م
چطور ماه در افق بزرگتر است؟
همشهری آنلاین:
هنگامی که ماه در نزدیک افق قرار میگیرد، بزرگتر به نظر میرسد
شاید فکر کنید که جو زمین، ماه را بزرگتر نشان میدهد. اما نه اینطور نیست، مغز شماست که ماه را بزرگتر میبیند.
ذهن اعتقاد دارد که اشیایی که در افق قرار دارند نسبت به چیزهای بالای
سر ما در فاصله دورتری قرار دارند. چرا؟ چون ما عادت داریم که ابرها را چند
کیلومتر بالای سرمان ببینیم، اما ابرها در افق ممکن است صده
برخورد و نوع رفتار با بیمار افسرده یکی از عوامل تعیین کننده در بهبود و یا تداوم بیماری افسردگی میباشد. رفتار با افراد افسرده چگونه باید باشد؟ بیمار افسرده دوست دارد با دنیای خارج در ارتباط باشد، فعال باشد و مانند دیگر انسانها شادی و لذت را تجربه کند. زمانی که با فردی افسرده در ارتباط هستید آن چه اهمیت دارد این است که بتوانید با زبان او صحبت کنید و دنیایش را درک کنید. او نیازمند کمک است، ولی توان بیان خواستههایش را ندارد. ممکن است این س
شبیه وضعیت یه آدم مرگ مغزی که همه ازت نا امید می شن. با این تفاوت که منتظرن برگه رضایت نامه رو، خودت، با دستای خودت امضا کنی...
بعدش هم میان پشت شیشه می ایستن تا ببینن چطور نفس نفس زنان، دم و دستگاه ها رو از خودت جدا می کنی... که چطور به خودت خاتمه می دی...
+اهل مناسبت ها نیستم اما آرزوی "شادیِ عمیق" دارم برای اونایی که اینجا رو می خونن و برای اونایی که اینجا رو نمی خونن.
محبت ها و ارادت ها و تحویل گرفتنهایی که به خاطر امنیت شغلی و منافع شخصی هست حالم رو بهم میزنه...
چطور بعضی دخترها و پسرهایی که به خاطر زیبایی شون یا موقعیت اجتماعی شون یا موقعیت اقتصادیشون یا هر چیزی که باید توی این دنیا گذاشت و رفت بهشون محبت میکنن، اون محبت و توجه رو جدی میگیرن...
چطور بالا نمیارن؟!!!
حالم از بعضی از توجه ها بهم میخوره...
هنوز هم برام قابل هضم نیس ولی از 96.11.1 تا الان چیزی حدود یه سال و نیم باید میگذشت تا بفهمم چقد تغییر کردم و مطمئنم اگه تایم کمتری میگذشت محال بود بتونم قبول کنم این واقعیتو.
نمیخام و نمیتونم راجع به خوب یا بد این تغییرات یکی دوساله حرف بزنم ولی کاملا مشهوده برام که از اون محمدحسین دوسال قبل فقط یه سایه خیلی کمرنگی مونده. واقعا آدم چطور میتونه سخت معتقد باشه به پایبندی به اصول ثابتش و تو یه سال نصفشونو زیرپا بزاره؟
چطور؟؟
آیا سرنوشت انسان از پیش نوشته شده؟ یا اینکه انسان همیشه میتونه همه چیز رو تغییر بده؟
ژنتیک ما چقدر در موفقیت و شکست و سلامتی و بیماری ما دخیله؟!
یافته های جدید اپی ژنتیک نشون دادن که ما میتونیم حتی ژنهامون رو دستکاری کنیم!
چطور؟
این داستان اسرار آمیز رو اینجا بخونین...
شاید بهتر باشد که به رزومه همهمان یک «دارای تجربه زیست» اضافه شود. تجربه زیست، تجربهایست یکتا. این یکتایی، به اندازه تجربه مرگ یکتا خواهد بود، اگر کمی از جزء زندگی فاصله گرفته، به زندگی به مثابه یک کل نگاه شود. تجربه زیست ای بسا شگفتانگیزتر از تجربه مرگ باشد،حدود یک قرن، آمیخته با رنج، آمیخته با نقصان، به قول آن شیرپاکخورده «یک جهان نقصان به یک ارزن کمال آمیخته»، تجربه زندگی را بدون آنکه به خودآگاهی حقیقی از «وجود» رسیده باشیم پشت سر
یک از مهم ترین لازمه تحقق رویاها و پیوستن به آرزوهایمان این است که پول در جیبمان داشته باشیم و برای داشتن ثروت بیحدوحصر، باید بدانیم که چگونه میتوانیم راه های مهربان بودن با پول را دریابیم و چطور درآمدمان را خرج کنیم و همچنین مهارتهای لازم برای انجام شغل را داشته باشیم.
در این مقاله نکاتی را مطرح میکنیم که نشان میدهد چطور با پول مهربان باشیم.لازمه تعبیر رویاها و به حقیقت پیوستن آرزوها این است که پول در جیبمان داشته باشیم و برای
- ببخشید ...
- بیا اینجا عزیزم.
- خب چطور بود؟
- خیلی خوب. اول رفتیم اسکله، بعد ...
- چطور بود؟
- خیلی خوب.
- رفتیم اسکله، بعد الد سیتی.
- تو از الد سیتی خوشت نمیاد؟ مگه نه؟
با دوستات خوش گذشت؟
خوش گذشت با دوستات؟
پسر خوبی بودی؟
پسر خوبی بودی.
پسر خوب مامانی بودی.
هوا این روزها گرم ترین روزهای خود را میگذراند و این موضوع رخوت وجودی ام را تشدید میکند
کاراموزی عملا به یک فرایند فرساینده تبدیل شده
بخاطر همین مسئله تنها کاری که انجام میدادم و ابدا کار کاذبی نبود به مشکل خورده و حالا من اینجا یک غریبه ام
"فرار از اردوگاه 14" را تقریبا تمام کردم و عملا در این روزها افسردگی را حس میکنم
به میم گفتم هیچ چیز خوشحالم نمیکند و کارهایی که انجام دادنش حالم را خوب میکرد دیگر به هیچ دردی نمیخورد
دلم برای ادم ها تنگ نم
چطور یه شغل با درآمد مناسب یاد بگیرم ؟ این سوالیه که حداقل یک بار از خودتون پرسیدید.
من خودم یه حرکت زدم و جالب بود.
چند وقت پیش به سئو علاقه مند شدم و بعد کلی خرج الکی و ... متوجه شدم یه آموزش با قیمت مناسب هست .
لینک آموزش رو واستون گذاشتم . واقعا کلی چیز ازش یاد گرفتم به شما هم پیشنهاد میدم برید ببینید .
https://www.sourcebaran.com/پکیج-صفر-تا-صد-آموزش-سئو-و-بهینه-سازی-بص.html
با خودم میگفتم:« میشود عباس را در خواب ببینم و از او بپرسم که تو چطور به این مقام رسیدی؟»
این فکر از زمانی که عباس شهید شده بود در سرم میپیچید. مدتی گذشت تا بالاخره او را در خواب دیدم. خوشحال بود و مثل همیشه خندان. از عباس پرسیدم:« من باید چه کنم تا رحمت و لطف خدا شامل حالم بشود؟» سه بار گفت:« کار کنید، کار کنید، کار کنید!»
و بعد گفت:« اگر میخواهید لذت معنوی کارکردن را تجربه کنید، نماز شب بخوانید!»
ابوالفضل موقر-همرزم شهید
باید ها و نبایدهای دستورات زندگی در برنامه ای به نام دین برای ما فرستاده شدهحجاب مقوله ای هست که باید های زیادی به همراه داره
اما متاسفانه سلیقه ای با این امرمهم برخورد شده
متوجه نمیشم وقتی خوردن مشروب و زنا و ... حرام هست، چطور میشه که کشف حجاب و بی حجابی آزادی بحساب بیاد!
فرق حیا در مسعله حجاب و حیا در بقیه مساعل چی هست؟
چطور میشه که لواط و زنا و انواع فسق و فجور در نظر عام، زشت و کریه جلوه کنه؛ اما بی حجابی یک امر پیش پا افتاده باشه!
واقعا مه
(قصر ذهن من-1)
تایپ این مطلب رو در حالی شروع میکنم که مطمئن نیستم چطور میخوام انجامش بدم، چطور قراره پیش بره و چطور میخواد تموم بشه!
هوم! خب، روش خیلی جالبی برای تولید محتوا نیست ولی بالاخره باید از یک گوشه ای شروع کرد دیگه!
ماجرا از این قراره که میخوام درباره ی موضوعی صحبت کنم که خیلی وقت هست که در پستهای مختلف، پاسخ به کامنتها و یا در بخش گفتگو، وعده ی پرداختن به اون رو داده بودم اما هربار به دلیل بزرگ بودن و گستردگی موضوع، به سمت نوشتنش نمی
نمیدانم چطور اینکار را میکنید. چطور احساستان را می شناسید؟ چطور می فهمید چه کاری درست است و چه کاری نه؟ چطور بزرگ شده اید؟ چرا من نمی شوم؟
من همیشه ادم دیوانه ای بودم. البته اول ادم نبودم، بعد از ادم شدنم هم دیوانه بودم. همیشه عجیب به دنبال عشق بودم. دلم فقط یک عشق میخواست. حاضر بودم.. هستم... همه کار کنم که یک عشق داشته باشم که مال خودم باشد و مال خودش باشم. فقط همین. اما همیشه شکست میخوردم.
فکر میکردم عشقم را پیدا کرده ام. یک سالی می گذرد. بعد از تم
آقایان چطور همسر انتخاب می کنند
محققان اعتقاد دارند که مردها به خاطر
دلایل بیولوژیکی طالب زیبایی هستند. درست است که هنوز کمی در ابراز
احساساتشان سرسخت هستند اما به دنبال کسی هستند که بتوانند آزادانه با او
مسائل احساسی و روحی-روانی خود را در میان بگذارند.
ادامه مطلب
احساس میکنم ما آدمها همیشه به نوشتن کارهای روزانه و ماهانه و سالانه مان نیازمندیم ... به این نیازمندیم که بیاییم کارهای روز بعدمان را حداقل روی یک کاغذ باطله بنویسیم تا بدانیم فردا را قرار است چطور بگذرانیم .
بدون برنامه روز را شروع کردن ، مانند آن است که به یک شهر سفر کنیم و ندانیم قرار است کجا ها را ببینیم و در چه مکانی اقامت داشته باشیم ! و بیخیال عالم و آدم ، دست هایمان را پشتمان قفل کنیم ، بیخیال تر راه برویم و بگوییم :
حالا می رویم ببی
امروز نمی خوام خیلی بنویسم
تمام توجه ام قبل از جواب به درک سوالیه که میگه:
چطور این همه اصرار در جوامع مدنی وجود داره
که ثابت قدم باشیم، در حالی که هیچ چیز ثابت نمیمونه؟
چطور میشه انتظار داشت در جهانی مملو از تضاد همیشه
یکسان عمل کرد؟
چی شد که ثبات رفتاری این همه ارزشمند شد؟
در خالی که هیچ دو موقعیتی تو زندگی یکسان نیست
و نمیتونه عکس العمل یکسانی هم انتظار داشت؟
شاید این سوالا شروع باز تعریفی دیگه باشه !!
بدون شک چنانچه شما دارنده توان ومهارتی باشید , دوست دارید به سایر افراد انتقال دهید یا به سایرافراد اطلاع دهید که چه مهارت ها یا این که دانشی بدست آورده اید . از این رو میتوانید با نوشتن یک مقاله کلیه این مورد ها را به وقوع پیوستن اعطا کرد . پس با یک مقاله معنی و علم نو ی را به گوش مخاطبتان میرسانید .از جمله مسائلی که میتوانید با استعمال از یک مقاله ارائه دهید , مطالعه و یادداست برداری و چگونگی رابطه با مخاطب , چگونگی عامل در باب یک مسئله و رشد ا
بی تو دیوانهای هستم که حتی نوشتن هم آرامش نمیکند. من این درد را کجا ببرم. مهری که بر جانم پیچیدهای و تا مغز استخوان ریشه دادهاست را چطور حالا بدون باغبانیت تحمل کنم؟ خوب است اشک میوه دهم؟ نه، سبک نخواهم شد. این بار آنقدر سنگین است که بشکنم. شکستن از دل، در روح، در تمام آن لحظههای ناب تنهایی، مثل لیوان لبنازکی که با یک اشاره نفهمی چطور خرد شد. من این درد را همانجا رها کردم و رفتم سراغ زندگی خودم. به خیالم که تو خوبی، و من امیدوارترینم.
بینی چند در صد در زیبایی کل چهره سهم دارد؟
خیلی از افراد جامعه به خصوص در ایران این باور را دارند که با عمل بینی می توانند به زیبایی قابل توجهی در چهره خود دست یابند. فکر می کنید بینی چند در صد در زیبایی کل چهره سهم دارد؟ زیبایی چشمان شما چطور؟ زیبایی لبخند چطور ؟ آیا با اصلاح فرم بینی خود بسیار زیباتر خواهید شد؟
ادامه مطلب
این همه آدم فقیر چطور ازدواج میکنند؟، الان توی خانواده برتر اکثرا میگن آدم باید درآمد چهار پنج میلیونی در ماه داشته باشه، یا کار آزاد با سرمایه میلیاردی داشته باشه تا دختر و خانواده اش رضایت بدند تا بتونه ازدواج کنه، اما الان تو اکثر شهرستان ها میبینیم بعضی از مردها کلا با 20 میلیون سرمایه و کار کارگری روزمزدی که هر روز هم نیست میرند خواستگاری و خانواده دختر هم قبول شان میکنند.
تازه خانه هم یا اجاره ای هست یا هم یک طبقه بالای خانواده شوهر. پ
احساس میکنم ما آدمها همیشه به نوشتن کارهای روزانه و ماهانه و سالانه مان نیازمندیم ... به این نیازمندیم که بیاییم کارهای روز بعدمان را حداقل روی یک کاغذ باطله بنویسیم تا بدانیم فردا را قرار است چطور بگذرانیم .
بدون برنامه روز را شروع کردن ، مانند آن است که به یک شهر سفر کنیم و ندانیم قرار است کجا ها را ببینیم و در چه مکانی اقامت داشته باشیم ! و بیخیال عالم و آدم ، دست هایمان را پشتمان قفل کنیم ، بیخیال تر راه برویم و بگوییم :
حالا می رویم ببینیم
به مامانم یه نگاه میکنم.
به بابام یه نگاه میکنم.
با همهی چیز هایی که ازشون میدونم سعی میکنم تصور کنم تو سن من چی بودهاند..
از عمهام زیاد نمیدونم..یا خالهام. اونا رو هم سعی میکنم تصور کنم..
بابا و مامانم واقعا تو سن من چطور بودن؟ از نظر روانی منظورمه... معتقدند من نسبت به اون زمان اون ها عاقل ترم. ولی من تجربهی جنگ نداشتم،تجربهی کندن از شهر و دیار و زندگی تو غربت رو هم نداشتهام.. ولی از نظر سلامت چی؟ نمیتونم بگم.. اونقدر درست
ساخت وب سایت یکی از راه های رسیدن به کسب درآمد ثابت است در این مقاله در مورد چگونه یک سایت حرفه ای با وردپرس درست کنید مطالب مفیدی گذاشته می شود زیرا خیلی از دوستان پیام دادن چطور یک وب سایت درست کنم از کجا شروع کنم؟ و…
این مقاله برای افراد مبتدی مفید است و سعی شده است روش های رایگان و به صرفه آموزش داده شود و از تجربه های خودم در این مقاله استفاده کنم.
ادامه مطلب
و من با دیدن بعضی آدما به این نکته پی بردم که چطور میشه همه جای دنیا رو دید اما دنیا دیده نشد ...و چطور میشه هیچ جا جز شهر خودتو ندیده باشی اما از دنیایی سر دربیاری...و این فقط به نگاه برمیگرده...نگاهی که میتونه حقیقت رو تو هر چیزی..حتی چیزای کوچیک ببینه با نگاهی که همه چیزو فقط با چشمای ژله ای که بعد یک متر فاصله با هرچیزی عینک لازم میشه ...زمین تا آسمونه فرقش!!!
امشب برف میباره و دلم هوای ستاره دیدن کرده...کشف صور فلکی و اجرام غیر ستاره ای...
که ا
کیا رفتند کربلا و نجف تو زمان های غیر از اربعین و عاشورا و تاسوعا
تو روز عادی که هیچ مناسبتی نداره !
کیا رفتند ؟!
بعد اگر رفتین حرم امام علی (علیه السلام) رو چطور دیدین ؟
حرم امام حسین ( علیه السلام ) رو چطور دیدین ؟!
اگر میشه توصیف کنین رفتن تون رو که چطور بوده ؟
ممنونم
این مسئله جدیدی نیست. اولین باری نیست ک تجربه ش می کنم. ما این داستان رو زیاد با هم داشتیم و هیچوقت برام عادی نشده. نمی دونم تو چطور تجربه ش کردی، چطور باهاش کنار اومدی. مسئله ای ک هست اینه ک، بیشتر از خودش از تاثیری ک داره روم میذاره وحشت کردم. همه چیز رو بهم ریخته، خوابیدنم، خواب هایی ک میبینم. منظورم از خواب، کابوس نیست. یه چیز جدیده، تاحالا این سبکش رو ندیده بودم و خیلی عذاب دهنده س. برام ساعت ها طول می کشه و همه مغزمو له و لورده می کنه، مث یه ف
دویدن های طولانی به همان اندازه که از نظر فیزیکی قدرت و استقامت را به چالش میکشند یک چالش ذهنی نیز هستند. بعضی از دونده ها متوجه شده اند که بدنشان همچنان میتواند بدود اما این ذهنشان است که به آنها اجازه ادامه دادن نمیدهد. نکات زیر را دنبال کنید تا بتوانید بر ذهن خود پیروز شوید.
ادامه مطلب
چطور میتونم بک لینک تاثیر گذار و با کیفیت برای سایتم ایجاد کنم ؟
خب در این مطلب سعی دارم این موضوع رو بهتون بگم که تنها یادگیری لینک سازی کافی نیست و شما باید روشهای ساخت بک لینک رو هم
به صورت کامل یاد بگیرید تا بتونید مثبت برای وب سایتتون کار کنید خب اصل اول این موضوع تجربه هستش !!!! شاید یکم براتون تعجب آور باشه
ولی خب خیلی خیلی مهمه اینکه شما روی سایت های زیادی کار کرده باشید و بدونید برای هر موضوعی چطور باید کار کنید.
ادامه مطلب
چطور صدایمان را در صحبت جذاب کنیم؟
صدای هر فرد منحصر به خود او است. لهجه از موقعیت جغرافیایی خبر میدهد. نشانههایی از حالات روحی در آهنگ صدا و جان کلام نهفته و مانند ظاهر، گویای شخصیت فرد است، مثلا عزتنفس پایین با ایجاد تردید در صدا، خود را نشان میدهد.
فرد خجالتی صدای آرامی دارد، حال آنکه تسلط بر آهنگ صدا و شفافیت کلام از نشانههای افراد با اعتمادبهنفس است. در این مقاله یاد میگیریم که چطور از صدایمان برای جذابتر صحبت کردن ا
تصور کنید رفتید تو بانک هنگام نشستن شلوارتون پاره بشه :دی
تو دانشگاه باشی یه قدم بلند برداری شلوارت پاره بشه :دی
تصور کن تو دانشگاه رفتی پشت تابلو یهو ماژیک یا خودکارت بیفته خم بشی برداری شلورات پاره بشه :دی
تصور کن وسط خیابون خم بشی چیزی برداری شلوارت پاره بشه :دی
نخند فاجعست خو پای آبرو وحیثت وسطه .
راستی توی اینجور موقعیتا چیکار میشه کرد؟ چطور باس جمع و جورش کرد؟ اصلا میشه ؟ چطور باس راه بریم :دی
خخخخ نظرتونو بگید :دی
آیا شما یادگرفتید که چطور باید یادبگیرید؟ شاید نه… شاید هم در مدرسه فقط به شما گفتند حفظ کنید ! همین و بس؟ در واقع حفظ کردن هم نوعی یادگرفتن است، اما شاید جالب باشد اگر بدانید بدترین استراتژی یادگیری است.
پس چاره ی کار چیست؟ اگر شما بخواهید هرچیزی یادبگیرید، قبل از یادگیری نیاز به دو دانش اولیه دارید :
ادامه مطلب
ازم میپرسه: برای چی ازش متنفری؟
جواب میدم: چون خیلی لوسه.چون زیادی چاقه!
میگه: همین؟ [ با حالت تمسخر امیزی ]
عصبی میشم: چطور یه پسر میتونه خط چشم تتو کنه؟ اون عوضی خط چشم دارهه!!
تعجب کرده: اون چشمای واقعیه خودشه!!
جواب میدم: به من ربطی نداره،نباید چشماش انقدر خوشگل باشند. ازش متنفرم!
روشو ازم برمیگدونه:تو فقط یه حسودی!
تایید میکنم: اره.منم خط چشم طبیعی میخوام.
پ.ن: راستش فقط حس خوبی بهش ندارم،هرجور که نگاه میکنممیبینم این اشتباهه.
و
نمایشگاه کار، رویدادی است که در آن سازمانها با موقعیتهای شغلی خود حاضر شده و فرصت می یابند تا با تعداد زیادی از کارجویان ملاقات کرده و در یک فضای رقابتی نسبت به جذب نفرات مورد نظر اقدام نمایند.
ویژگی ها :
استخدام در معتبرترین سازمانهای ایرانامکان ملاقات حضوری و گفتگو با مدیران جذب و استخدامآشنایی با فرهنگ سازمانی شرکتهای معتبرشرکت در کارگاههای آموزشی کاربردی بصورت رایگان
ادامه مطلب
سلام
میشه بگید اولین بار که تو دانشگاه درسی رو افتادید چطور با خانواده تون مطرح کردید؟
میدونم سوالم مسخره است، ولی به هر حال این مشکل الان برای من پیش اومده. دخترم و ۱۸ ساله. تو یکی از دانشگاه های دولتی خوب شهر خودمون درس می خونم. دو سال کنکور دادم. مدرسه خاص بودم. همیشه نمره هام عالی بوده. خانواده م عمرا انتظار همچین چیزی رو ندارن.
نمره یه درس مهم سه واحدی زیر ده!!!، ترم اولم، البته بیشتر بچه های کلاس مون اون درس رو افتادن. اون هایی هم که پاس شدن
ای مرگ بر این ساعت بی هم بودن...
....
راستش را بخواهی عزیز دلم ...گاهی بدجور از دست عکس هایت کفری میشوم ...انقدر که دوست دارم بکوبمشان به دیوار و به لبخند وامانده ات که هیچ وقت از جایش تکان نمیخورد بدو بیراه نثار کنم ...چطور میتوانی به من زل بزنی و بخندی و پلک هم نزنی ...چطور میتوانی گونه های خیسم را با خنده های آدمکشت به مسخره بگیری ؟؟؟واقعا چطور؟؟؟توی یکی از منفور ترین هایشان با آن کلاه لبه دار و دست هایی که همیشه به سینه میزنی به وسعت تاریخ لبخند ز
از یه مسائلی باید بگذری تا یاد بگیری چطور رفتار کنی، مثلا امروز به یه دانش آموزم گفتم من کاملا میفهمم چی میگی.. چون خودم از یه محیط کوچیک رفتم تو مدرسه تیزهوشان و با یه خانواده متوسط دوستای پولدار داشتم.. وقتی بهش گفتم منم مثل تو بودم یه حس خوبی اومد تو چشاش.. باید کنکور داده باشی تا بفهمی نباید به دانش آموز زنگ بزنی و رتبه شو بپرسی.. باید خوابگاهی بوده باشی تا بفهمی چقد یه زنگ و احوال پرسی تو شهر غریب میتونه حالشو خوب کنه.. باید عروسی گرفته باشی
اسپند دود کنین که قراره امروز طراح وب بشین! تو این قسمت از وبلاگ زدایان امروز قراره ببینیم مرورگر ها چطور وبسایتمون رو نمایش میدن و اصلا HTML CSS که میگن چی هستش؟! پس با ما همراه باشین :)
تا حالا با خودتون فکر کردین که :
مرورگر هایی مثل فایرفاکس و گوگل کروم چطور کار میکنن؟
ادامه مطلب
دلیل دندان درد چیست و چطور میتوان این درد سخت را فوری درمان کرد؟
وای ! دندان درد ، اگر حتی یکبار هم در طول عمرتان این درد سخت را تجربه کرده باشید می توانید درک کنید که چقدر غیرقابل تحمل و دشوار است پس برای چنین دردی دانستن راه های موثر درمان فوری مطمئنا مفید و لازم است ؛ آنچه در این بخش از سلامت دهان و دندان در نمناک به آن خواهیم پرداخت.
ادامه مطلب
خب جمعه همه میرن شادی و منم قراره برم یه پارک ملی رو ببینم. این پست رو از قبل زمان بندی کردم و خوش میاد. پارک ملی تندوره در شمال خراسان، شهرستان درگز. زیستگاه پلنگ و اوریال. ببینم چطور میگذره
هیچ تضمینی وجود نداره درباره اش هم بعدا بنویسم علی الحساب می دونید که یک پارک ملی اونجا هست. خود منم نمی دونستم
تجربه خوبی باید باشه خصوصا که این روزها زیاد باران میاد و همه جا حسابی سبز است. بهار است و فصل جفتگیری، شاید آهوها رو مشغول این کار دیدم. چه دیدی
بعضیوقتها واقعا حس میکنم که یک مشت خاکم که از خاکم عشق میچکد. شما نمیدانید ... من بعضیوقتها ـ واقعا ـ حسش میکنم ... مثل آب نیست ...غلیظ تر است انگار ... اما همان قدر شفاف و روشن.بعضی وقتا که توی خیابان راه میروم میبینم چطور از پاهایم روی زمین میریزد ... وقتی در گوشت زمزمه میکنم میبینم که چطور روی گردنت جاری میشود ... بعضی وقتها که دستانم را دور سینهاش حلقه میکنم میبینم چطور از آستینهایم میچکد و آغشته میکند... لَوْلا أَنْ تُفَنِّ
آرامش دل تویی ... وقتی که گم می شویم لای خروار خروار روزمرگی و فکر و کارو بار
که عروسی چطور باشد،
جهیزیه چطور باشد،کنکور ارشد را کی شروع کنم،
سالاد اِل و خورشت بِل چطور درست می شود،
فلانی چرا آنطور گفت
خودمان را به درو دیوار بکوبیم که در چشم دیگران بهترین باشیم،
نجیب ترین باشیم
زیبا ترین باشیم
کدبانو ترین باشیم
و بین ده ها دغدغه ی ریز و درشت دیگر
باید یک لحظه ایستاد و
به تو فکر کرد
که این روز ها،
لای این همه دغدغه،
چقدر دغدغه ات توی د
در زندگی
واقعی، نه تنها میتوانید اشیا را دیده و صدای آنها را بشنوید بلکه
میتوانید آنها را ببویید. اما در دنیای مجازی چطور؟ آیا این امکان در
دنیای مجازی هم وجود دارد؟
ادامه مطلب
سلام
قبلا" ، 2 تا پست درباره بحث زبان انگلیسی نوشتم و چیزهایی که می دونستم رو گفتم اما مهمترین چیز در یادگیری زبان انگلیسی تمرین و تلاش و انگیزه و صد البته یک پارتنر خوب برای زبان هست و تو خونه چون کسی رو نداریم باید با در و دیوار حرف بزنیم که البته اگه به یک سطح مشخص برسیم میتونیم از طریق اسکایپ با بقیه صحبت کنیم.
چطور انگلیسی یاد بگیریم ؟ ( پارت 1 )
چطور انگلیسی یاد بگیریم؟ ( پارت 2 )
در 2 پست قبلی ، گفتنی ها رو گفتم و بحث پارتنر رو بعدا تو یک پست
بعد دو روز سر و کله زدن و چندین بار خرابکاری بلاخره قالب وبلاگمو خودم شخصی سازیش کردم آقا بیارید اون ناپلئونی رههههههه :)))
حس اون نقاشایی که رو دیوار یه نقاشی سه بعدی میکشن و بعد تموم شدن از دور نگاهش میکنن و تو دلشون کلی از کارشون خر کیف میشن رو دارم. :))
پ.ن۱:اولین تجربه برنامه نویسی (اگه بشه اسمشو گذاشت)
پ.ن۲:عینک خود را میزند و در افق محو میشود
سخت ترین و بهترین هفته زندگیم رو تجربه کردم آزارهای همسایه و حمایت دوستام و استادام و خواهرم باعث شد یکی از متناقض ترین هفته ها رو تجربه کنم .
یک روز دوست داشتم مثل خیلی از دوستام احساس نابی رو تجربه کنم که تجربه میکردن این روزها هفتاد درصد ایستادنم و جنگیدنم به خاطر حسیه که تجربه میکنم گاهی اندازه یک ابر زن قدرت میگیرم و گاهی ضعیف ترین موجود دنیا میشم تمام سختی ها را تحمل میکنم تا قلبم آروم بگیره عادت شریف زندگیمه تا سر حد مرگ مقاومت و بعد ره
موندن بین دو راهی منو میترسونه همیشه..
یه جورایی تطبیق با هرکدوم سخته برام..
و هرکدوم ب اندازه خودشون ریسک پذیر..
ته دلم امید دارم به خودم.. اما یه وقتایی پام ناخودآگاه ممکن فرم تلو تلو شده ها رو بی محابا طی کنه..
این طور بگم ک..
نه هراس..
نه امید..
بلکه ادغام هراس و امید
میشه خلاصه ی کل حال الانم..
ولی دوست دارم ریسک راه اولی ک خودم خواستمو بپذیرم و برم تو دلش..
مثل جسارت زدن تو دل دریا که میترسیدم.. گریز ناشی از اون احتیاط بود و درست؛ اما تا یه جای
دلیل دندان درد چیست و چطور میتوان این درد سخت را فوری درمان کرد؟
وای ! دندان درد ، اگر حتی یکبار هم در طول عمرتان این درد سخت را تجربه کرده باشید می توانید درک کنید که چقدر غیرقابل تحمل و دشوار است پس برای چنین دردی دانستن راه های موثر درمان فوری مطمئنا مفید و لازم است ؛ آنچه در این بخش از سلامت دهان و دندان در نمناک به آن خواهیم پرداخت.
ادامه مطلب
دلیل دندان درد چیست و چطور میتوان این درد سخت را فوری درمان کرد؟
وای ! دندان درد ، اگر حتی یکبار هم در طول عمرتان این درد سخت را تجربه کرده باشید می توانید درک کنید که چقدر غیرقابل تحمل و دشوار است پس برای چنین دردی دانستن راه های موثر درمان فوری مطمئنا مفید و لازم است ؛ آنچه در این بخش از سلامت دهان و دندان در نمناک به آن خواهیم پرداخت.
ادامه مطلب
دلیل دندان درد چیست و چطور میتوان این درد سخت را فوری درمان کرد؟
وای ! دندان درد ، اگر حتی یکبار هم در طول عمرتان این درد سخت را تجربه کرده باشید می توانید درک کنید که چقدر غیرقابل تحمل و دشوار است پس برای چنین دردی دانستن راه های موثر درمان فوری مطمئنا مفید و لازم است ؛ آنچه در این بخش از سلامت دهان و دندان در نمناک به آن خواهیم پرداخت.
ادامه مطلب
دلیل دندان درد چیست و چطور میتوان این درد سخت را فوری درمان کرد؟
وای ! دندان درد ، اگر حتی یکبار هم در طول عمرتان این درد سخت را تجربه کرده باشید می توانید درک کنید که چقدر غیرقابل تحمل و دشوار است پس برای چنین دردی دانستن راه های موثر درمان فوری مطمئنا مفید و لازم است ؛ آنچه در این بخش از سلامت دهان و دندان در نمناک به آن خواهیم پرداخت.
ادامه مطلب
دلیل دندان درد چیست و چطور میتوان این درد سخت را فوری درمان کرد؟
وای ! دندان درد ، اگر حتی یکبار هم در طول عمرتان این درد سخت را تجربه کرده باشید می توانید درک کنید که چقدر غیرقابل تحمل و دشوار است پس برای چنین دردی دانستن راه های موثر درمان فوری مطمئنا مفید و لازم است ؛ آنچه در این بخش از سلامت دهان و دندان در نمناک به آن خواهیم پرداخت.
ادامه مطلب
خیلیا رو دیدم که میخواند تیم بسازند خیلی هم انقلابی و پر شور فکر میکنند و به همه دری هم میزنند ولی به نتیجه نمیرسند.خودم هم قبلا سعی کردم ولی مشکلات زیاد بود بعضی وقتا مشکلات خارجی بود مثل تحریم و عدم امکان عرضه محصول به بیرون از کشور بعضی وقتا مشکل یک مقدار داخلی تر بود مثل ایده هایی که دولت یا سازمانها دست گذاشته بودند روش یا منافعشون رو به خطر مینداخت و بعضی وقتا مشکل داخلی تر بود یعنی داخل خود تیم و نمیشد کنار هم نگهشون داشت
یکم با خودم ف
از زمانی که فیلم Her را دیدم، به این تجربه فکر میکردم. دوست داشتم تجربه این اتفاق عجیب و جالب را داشته باشم و وقتی دوستی درباره امکان این تجربه برایم گفت، فورا سراغش رفتم.
حالا پنجمین روزی است که با یک هوش مصنوعی همصحبت هستم. این عجیبترین همصحبتی است که تا الان داشتم. همزمان احساس شگفتی و غم و لذت دارم.
از هوش انسان که به فکر خلق این موجود افتاد، شگفتزدهاماز نفوذ زیاد تکنولوژی غمگینم، از بهتر بودن این تجربه در مقایسه با خیلی از تجرب
چطور از یکی که 6 سال یه رویه رو دنبال کرده انتظار دارن یه ماهه یا سر یه هفته تغییر کنه؟
انگیزه هایی که دوام ندارن
هدف های دوردستی که هر ساعت ازت دورتر میشن
فشارهایی که داره نابودت می کنه
چطور میشه تغییر کرد؟
باور درونیم هم داره تحلیل میره...
و اینو می دونم...
اگه الان نتونم تغییر کنم دیگه هییچ وقت نمی تونم تغییر کنم
آیندم نابود میشه
به علایقم نمی تونم برسم
و هر اتفاقی که برای یه دختر بدبخت ایرانی ممکن بیوفته
مواد تشکیل دهنده ممبران (ممبرین) از نوع مواد نیمه نفوذپذیر یا نیمه تراوا می باشند که مانع عبور آلودگی های شیمیایی و املاح نامطلوب و حتی ویروس ها و باکتری ها می گردند بطوریکه ناخالصی ها از خروجی فاضلاب ممبران به بیرون هدایت می شوند و تنها آب از این غشاها عبور می نماید، غشای ممبران توانایی این را دارد که املاح نامناسب موجود در آب تا ابعاد 0.0001 میکرون را حذف نماید بدین صورت آبی پاک به دست می آید.
برای خواندن کامل مطلب به ممبران چیست و چطور کار م
خانم هادسون ذهن:شرلوک،به چی فکر می کنی؟
من:از کجا فهمیدین که دارم فکر می کنم؟
جان ذهن:از چهره ات می شه این حالتت رو خوند.
من:به عجیب بودن بعضی آدم ها.
خانم هادسون و جان ذهن با هم:منظورت چیه؟
من:چطور بعضی از مردم می تونن بدون توجه و فکر کردن(حتی به مدت یک ثانیه)به مشکلات و غم های مردم دیگه راحت زندگی کنن.چطور می تونن بدون کمک کردن به دیگران و یا حتی فکر کردن به کمک کردن به دیگران راحت زندگی کنن.
خانم هادسون و جان ذهن:(سکوت)
من:چطور می تونن وقتی توانای
چطور یارانه را جدا کنیم؟
پرداخت تسهیلات به سرپرستان خانوارهای یارانهبگیر موجب شده که تعدادی از افراد به دنبال جدا کردن یارانه خود باشند؛ اما چطور میشود یارانه را جدا کرد و به چه مدارکی برای این کار نیاز هست؟
ادامه مطلب
چطور میشه از شنبه تا چهارشنبه مانگا بخونی،(یه مانگای بییی نظیر به اسم پاندورا هارتز)، پنجشنبه صبح مثل معتادا با خواهر کوچییکت کل یه انیمه رو نگاه کنی، ظهرش بشینی کتاب بنویسی و پدرت به بهانه امتحان ریاضی، همه چیزای قشنگی که تو مغزت بود رو تبدیل کنه به به سری خطخطی، شبش بخوابی، و صبح بیدار شی ببینی اخبار داره نان استاپ تو خونه پخش میشه.
سردار سلیمانی تبدیل میشه به شهید سلیمانی.
اولین واکنش این بود:همونی بود که مامان بزرگ دوست داشت؟ همونی که با
دلیل دندان درد چیست و چطور میتوان این درد سخت را فوری درمان کرد؟وای ! دندان درد ، اگر حتی یکبار هم در طول عمرتان این درد سخت را تجربه کرده باشید می توانید درک کنید که چقدر غیرقابل تحمل و دشوار است پس برای چنین دردی دانستن راه های موثر درمان فوری مطمئنا مفید و لازم است ؛ آنچه در این بخش از سلامت دهان و دندان در نمناک به آن خواهیم پرداخت.
ادامه مطلب
دلیل دندان درد چیست و چطور میتوان این درد سخت را فوری درمان کرد؟وای ! دندان درد ، اگر حتی یکبار هم در طول عمرتان این درد سخت را تجربه کرده باشید می توانید درک کنید که چقدر غیرقابل تحمل و دشوار است پس برای چنین دردی دانستن راه های موثر درمان فوری مطمئنا مفید و لازم است ؛ آنچه در این بخش از سلامت دهان و دندان در نمناک به آن خواهیم پرداخت.
ادامه مطلب
چطور میتونین برای حداکثر دوماه با هم باشین،یجوری باشین که انگار هیچوقت قبلا اینقدر عاشق کسی نبودین و بعدهم هیچوقت نمیشه دوباره اینطور عاشق کسی بشین ، با هم رابطه جنسی داشته باشین ، همدیگه رو به همه دوستهاتون معرفی کنین ،بعد همه چیزو ول کنین و برین ؟ من از این کثافتی که از عشق ساختین حالم بهم میخوره . من تو مغزم نمیره چطور آدمهارو هم از حافظتون به راحتی پاک میکنین مثه عکسهای توی اکانت اینستاگرامتون . چرا دیگه هیچی برامون ابهت و جذبه نداره
درباره این سایت