نتایج جستجو برای عبارت :

موضوع انشا من فصل پاییز را دوست دارم

تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم فرهاد

انشا در مورد تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم
معنی بیت تو را ای کهن بوم وبر دوست دارم
دانلود کتاب تو را ای کهن بوم وبر دوست دارم

معنی شعر ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم
دانلود آهنگ تو را ای کهن بوم وبر دوست دارم
انشا درمورد تورا ای کهن بوم و بر دوست دارم
ترجمه شعر کهن بوم و بر
انشای جانشین سازی برف انشا جانشین سازی برف انشا جانشین سازی برگ انشا جانشین سازی برگ درخت انشای جانشین سازی درمورد برف انشای جانشین سازی با موضوع برف انشا در مورد جانشین سازی برف انشا جانشین سازی با موضوع برف انشا جانشین سازی از زبان برف
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
انشا درباره ی روز معلم انشا ادبی در مورد معلم انشا در مورد معلم خوب و بد انشا در مورد معلم با مقدمه انشا در مورد شخصیت معلم انشا در مورد شغل معلمی انشا در مورد معلم نگارش انشا درمورد معلم با مقدمه و نتیجه
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
انشا کوتاه درباره برف انشا درمورد زمستان پایه هفتم انشا در مورد برف با مقدمه انشای ذهنی درباره برف انشا در مورد زمستان با مقدمه و نتیجه انشا درباره روستا در زمستان انشا در مورد کوهستان برفی انشا در مورد یک روز سرد زمستانی
ادامه مطلب
انشا ریشه هایش در ابر فرو رفته است انشا ص 96 پایه نهم انشا در مورد درختی که شاخه هایش روی زمین گسترده شده است انشا در مورد درختی که پا در هواست انشا صفحه ۹۶ نگارش نهم انشا صفحه 93 نهم انشایی درمورد درختی که پادرهواست انشا تخیلی درباره درخت
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
انشا در مورد برف و زمستان انشا در مورد یک روز سرد زمستانی یک روز سرد زمستانی را توصیف کنید انشا در مورد برف با مقدمه انشا در مورد زمستان با مقدمه و نتیجه انشا کوتاه درباره برف انشا زمستان در روستا انشا در مورد یک روز سرد زمستانی را توصیف کنید
ادامه مطلب
انشاء درخت انشا تخیلی درخت انشا از زبان یک درخت تنها در بیابان انشا در مورد درخت علم انشا درباره اگر درخت نبود چه میشد انشا در مورد فواید درخت و درختکاری انشا درمورد درخت تشنه و جویبار انشا جانشین سازی درخت ذهنی
 
انشا درباره درخت – انشا از زبان یک درخت به زبان ساده و کودکانه برای پایه تحصیلی : کودکان -ساده موضوع انشا : انشا از زبان درخت – من یک درخت هستم .مقدمه :من میخواهم خودم را به جای یک درخت بگذارم
و از زبان او حرف بزنم و درد و دل کنم
تا به
1- ابتدا یک نقشه ذهنی تهیه کنید:یعنی برای اینکه بتونید راحت تر و بهتر انشا بنویسید باید اون رو به 4 بخش تقسیم کنید :
موضوع : یکی از مهم ترین اجزاء یه انشا هستش که باید در مورد اون بنویسید ( موضوع باید کوتاه و کلی باشه)
مقدمه : قبل از شروع انشا باید در مورد اون مقداری توضیح بدید مثلاً اگه موضوع شما باشه روستا می تونید بگید : روستا یک مکان هستش که در هر شهر و استان وجود داره و .... .
تنه و یا بدنه : در این بخش باید توضیح هاتتون رو مجمع تر کنید یعنی سعی کنید
انشا ادبی در مورد یک روز برفی انشا در مورد برف با مقدمه انشا در مورد یک روز سرد زمستانی را توصیف کنید انشا ادبی در مورد یک صبح برفی زمستان انشا کوتاه درباره برف انشا در مورد خاطره یک روز برفی انشای ذهنی درباره برف انشا در مورد کوهستان برفی
برای دیدن انشا به ادامه مطلب بروید
ادامه مطلب
انشا درباره پاییز انشا درباره پاییز کلاس هشتم انشا در مورد پاییز هفتم با مقدمه بدنه و نتیجه انشا درباره پاییز کلاس هفتم با مقدمه و نتیجه گیری انشا درباره پاییز کلاس هفتم با مقدمه بدنه نتیجه انشا در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه انشا در مورد حیاط مدرسه هفتم انشا در مورد پاییز با مقدمه و نتیجه
 
مقدمه :به نام خداوند مهربانی که این همه زیبایی برای آفریده است ، انشای خود را آغاز میکنم .
متن انشا:من خیلی فصل پاییز را دوست دارم .
هم چون مدرسه ها د
انشا فیل و فنجان طنز انشا طنز درباره ی فیل و فنجان معنی فیل و فنجان داستان کوتاه درباره فیل و فنجان انشا درباره فیل و فنجان به کمک راههای پرورش فکر انشا فیل و فنجان جدید تفسیر ضرب المثل فیل و فنجان انشا درمورد فیل و فنجان با مقدمه و نتیجه
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
خاطره از یک روز برفی انشا کوتاه درباره برف انشا در مورد یک روز سرد زمستانی انشا در مورد برف با مقدمه داستان کوتاه در مورد یک روز برفی یک روز سرد زمستانی را توصیف کنید انشای ذهنی درباره برف انشا در مورد یک روز سرد زمستانی را توصیف کنید
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
انشای ادبی در مورد پاییز انشا در مورد پاییز هفتم انشا پاییز فصل هزار رنگ مقدمه انشا پاییز انشا در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه انشا درباره پاییز در روستا انشا درمورد پاییز با مقدمه بدنه نتیجه متن عادی درباره پاییز
ادامه مطلب
انشا در مورد یک روز سرد زمستانی انشا درباره یک روز برفی انشا در مورد یک روز سرد زمستانی را توصیف کنید انشا کوتاه درباره برف انشا در مورد برف با مقدمه خاطره از یک روز برفی انشای ذهنی درباره برف داستان کوتاه در مورد یک روز برفی
ادامه مطلب
انشا درمورد مادر با مقدمه بدنه و نتیجه انشا در مورد مادر با مقدمه بدنه نتیجه انشا درباره مادر کلاس هفتم انشا مادر ابتدایی انشا عادی درمورد مادر انشا در مورد مادر پایه هفتم مقدمه در مورد مادر انشا در مورد مادر به زبان ساده
ادامه مطلب
انشا در مورد امام زمان کلاس هفتم انشا در مورد امام زمان کلاس پنجم انشایی درباره ی ظهور امام زمان انشا احساسی در مورد امام زمان انشا در مورد امام زمان به زبان عادی و ادبی انشا در مورد امام زمان عج الله انشا در مورد نیمه شعبان کلاس چهارم انشاء درباره امام زمان (عج)
ادامه مطلب
داستان کوتاه درباره نیمه شعبان انشا در مورد امام زمان برای کودکان انشا در مورد نیمه شعبان کلاس چهارم انشا احساسی در مورد امام زمان شعر در مورد نیمه شعبان انشا در مورد امام زمان کلاس پنجم انشا در مورد امامت امام زمان انشا در مورد امام زمان به زبان عادی و ادبی
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
درد دل موش ازمایشگاهی طنز
انشا طنز وغیر طنز درد دل یک موش آزمایشگاهی
درد دل یک موش ازمایشگاهی غیر طنز
درد دل موش آزمایشگاهی

انشا غیر طنز از درد دل یک موش آزمایشگاهی
انشا درباره سایه ادم
انشا در مورد موش
انشا طنز درباره تلفن همراه
انشا درمورد ماهی در حوض قالی غیر طنز
ماهی در حوض قالی یعنی چه
انشا درباره ی ماهی در حوض قالی طنز وغیر طنز

معنی ماهی در حوض قالی

انشا طنز درمورد سایه ی آدم
انشا در مورد سایه ادم
انشا ایستادن توی صف
انشا در مورد انتقال خون
انشا در مورد ویژگی کتاب خوب انشا در مورد کتاب یار مهربان یک انشای زیبا در مورد کتاب انشا در مورد کتاب از نگاه نویسنده انشا از زبان کتاب انشا در مورد کتاب از نگاه تصویرگر انشا در مورد کتاب از نگاه کتابفروش انشا در مورد کتاب از نگاه ناشر
انشا کامل در ادامه
ادامه مطلب
انشا در مورد نسیم بهاری متن در مورد فصل بهار انشا در مورد بهار کلاس ششم جملات زیبا در مورد بهار انشا درباره بهار با رعایت مراحل نوشتن توصیف شکوفه های بهاری انشا درمورد بهار مقدمه بدنه نتیجه متن عادی درمورد بهار
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
موضوع انشا: آسمان شب
تاریک شدن زودتر از حد معمول تو زمستون اخرش کار دستمون میده ، اینو من به دوستم گفتم یکم همدیگرو نگاه کردیم شونه هاش رو بالا انداخت گفت:حالا که چى! ما که هر روز اومدیم و تا اخراى شب موندیم چیزیمون نشد ..
ادامه مطلب
 انشاء درباره ی کتاب خوب دوست خوب
انشا در مورد ویژگی کتاب خوب انشا در مورد کتاب از نگاه نویسنده یک انشای زیبا در مورد کتاب یک بند در مورد کتاب انشا از زبان کتاب مقدمه درباره کتاب انشا کتاب خوب دوست خوب انشا در مورد کتاب از نگاه کتابفروش
انشا کامل در ادامه مطلب
ادامه مطلب
۵ انشا با موضوع شانس
                                  

اولین انشا
مقدمه انشا شانس
شانس اقبال یا فرصت همان بخت است چه بد باشد یا خوب.
آنچه بعنوان شانس رخ می‌دهد خارج از کنترل فرد است و بدون توجه به اراده، قصد، یا نتیجه مورد نظر است.
دیدگاه فرهنگ‌ها نسبت به شانس از احتمال و تصادف تا ایمان و خرافه متفاوت است. برای نمونه رومیان برای تجسم شانس به الهه
ادامه مطلب
دوست ندارم دیگه مانتوهای رسمی بپوشم و مقنعه سر کنم 
دوست ندارم 
دوست دارم رنگی باشم دقیقا شبیه اون زنی که توی رویاهای دختربچگیم بود
دوست دارم بخندم و کاری که دوست دارم انجام بدم 
دوست دارم کار های قشنگم دیگرانو خوشحال کنه 
دوست دارم ... دوست دارم 
دوست دارم قلبم زنده باشه ... پیروز باشم 
دوست دارم آسمونو ببینم 
دوست دارم ستاره ها رو بشمرم 
دوست دارم دور از هیاهو بقیه عمرمو زندگی کنم ...

+ البته نه اون رنگی رنگی شکل اینفلوئنسرهای خز و بی معنی ای
درون یک فضاپیماراکه روی کره ماه فرود امده تصورکنیدوتصویرذهنی خودرابنویسید انشا کوتاه درباره فضاپیما روی کره ماه انشا درون یک فضاپیما روی کره ماه درون یک فضاپیما را که روی کره فرود امده است تصور کنید و تصور ذهنی خود را بنویسید انشا تصور کنید درون یک فضاپیما هستید که روی کره ماه توقف کرده اید انشا فضاپیما که روی کره ماه فرود امده انشا درون یک فضاپیماراکه روی کره ماه فرود آمده انشا درباره تصویر ذهنی از کره ماه
ادامه مطلب
معلم ، ارزش معلم ، بزرگداشت شغل معلمی ، خصوصیات یک معلم خوب و …را گرد آوری کرده ایم که تقدیم دانش آموزان عزیزی میکنیم که از سن ۷ سالگی تا سن جوانی و گاهی میان سالی شاهد زحمات و فداکاری هایی معلمانی هستند که معلمی را شغل انبیا میدانند و برای تعلیم و تربیت کودکان ، نوجوانان و جوانان از جان و دل خود مایه میگذارند. امیدوارم این نوشته برای شما مفید باشد.
۱۰ انشا در مورد معلم و معلمی  
******************************************************************
انشا در مورد معلم شماره یک
انشا نویسی از پر استرس ترین کار هاست زیرا بدلیل عدم اعتماد به نفس و باور به اینکه خود لعنتیت میتونی انشا بنویسی باعث شده اکثر دانش آموزان انشا هاشون رو از سایت های مختلف کپی پیست کنن که در بیشتر مواقع معلم مچشون رو گرفته . حالا چه غلطی باید کرد ؟
مهم ترین اصل انشا نویسی باور به خوده اگه به خودت باور نداشته باشی که میتونی بنویسی هیچوقت نمیتونی بنویسی حتی تو فضای مجازی.
خودت رو باور کن و بدون نوشته های یه نویسنده نه دیر میاد نه زود میاد بلکه هر و
انشا می نویسیم تا ....۱- بتوانیم آنچه را که در اندیشه داریم به زبانی رسا وشیوا به دیگران انتقال دهیم
۲- بتوانیم قوه ی تخیل و استدلال را پرورش دهیم و استعدادهای خود را کشف و هدایت نماییم
۳- بتوانیم دنیا را ازدریچه ای نو حس کنیم ودرک بهتری از زندگی داشته باشیم
متن در مورد خانه مادربزرگ توصیف مادر بزرگ انشا در مورد صندوقچه مادربزرگ انشا در مورد مادربزرگ مهربان متن در مورد خانه قدیمی مادربزرگ انشا در مورد خانه های قدیمی توصیف حیاط خانه مادربزرگ انشا در مورد خانه های قدیمی در پاییز
ادامه مطلب
 
 بر گر فته از کانال انشا 21 برای
پیدا کردن انشا با هر موضوعی به کانال ما سر بزنید  
۴سالگی پدرم به دیار باقی رفت. تصاویر پراکنده‌ و محدودی از او دارم. شاید به ده‌تا نرسد. مادرم نقش پدر را هم به عهده گرفت. با قالیبافی چند پسر و یک دختر را بزرگ کرد. از خودش کاست و بر ما افزود.تصویری که از او دارم قالی‌بافی است و قرآن‌ و دعا و نماز. سکوتش بیش‌تر از کلامش بود. استخاره‌گیر محل بود. در جلسات قرآن غلط‌گیر قرآن‌خوانان بود.با همان شعار که اگر دختر سوا
تورا دوست دارم شاملو

متن تورا دوست دارم
دانلود اهنگ من از عهد آدم تورا دوست دارم
من از روز ازل تو را دوست دارم

تورا دوست دارم چون نان و نمک

من از عهد آدم تورا دوست دارم علیرضا قربانی

دکلمه تو را دوست میدارم

دوستت دارم
من از عهد آدم تو را دوست دارم
من از عهد آدم، تو را دوست دارم از آغاز عالم، تو را دوست دارم
چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی من ای حس مبهم، تو را دوست دارم
سلامی صمیمی‌تر
مسابقات انشای نماز کشوری انشای نماز برگزیده در مسابقات موضوعات انشای نماز برای مسابقات مقدمه ای زیبا برای انشای نماز نمونه سوالات انشای نماز انشا نماز زیباترین نیایش مقدمه زیبا برای شروع انشا نماز نمونه انشای نماز
ادامه مطلب
تو را به جای همه کسانی که نشناخته‌ام دوست می دارمتو را به خاطر عطر نان گرمبرای برفی که آب می‌شود دوست می‌دارمتو را به جای همه کسانی که دوست نداشته‌ام دوست می‌دارمتو را به خاطر دوست داشتن دوست می‌دارمبرای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریختلبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می‌دارم
تو را به خاطر خاطره‌ها دوست می‌دارمبرای پشت کردن به آرزوهای محالبه خاطر نابودی توهم و خیال دوست می‌دارمتو را برای دوست داشتن دوست می‌دارمتو را به خاطر بوی لا
حالا میرویم سراغ ۵ انشا با موضوع « انشا یک روز برفی » امیدوارم برای معلمین ، دانش آموزان و اولیا آنها مفید باشد.
در این نوشته از دلبرانه به سراغ موضوعات انشا در رابطه با برف رفته ایم ، موضوعاتی مثل :
موضوعات پیشنهادی انشا در مورد یک روز برفی
یک روز برفی را توصیف کنید
یک متن ادبی در مورد برف بنویسید.
 یک خاطره از زبان یک دانه برف بنویسید.
باراش برف زمستانی را در یک متن ادبی شرح دهید .
 

انشا در مورد بارش برف و بران در پاییز و زمستان 
قبلا هم چند
انشا درمورد ماه مهر ( دوره ابتدایی)
از خیلی ها پرسیدم ماه مهر یعنی چی؟ گفتند:(( یعنی بوی لبخند، بوی درس و مدرسه و مشق های ناتمام، بیدار شدن از خواب تابستونی و آغاز جنب و جوش مدرسه و تلاش و کوشش))
این ماه یه سی روزه ی جالبه که بچه ها را از خوش گذرونی های تابستونی جدا میکنه و اون هارو به درس و مشق و کتاب مشغول میکنه.
ادامه مطلب
انشا در مورد بهترین دوست
بهترین دوست رفیق روز های سخت و روز های خوش بهترین دوست دوستی است که همیشه و در هر حالتی کنار ما باشد و یا به عبارتی همانگونه که ما برای او خوب هستیم او هم جواب خوبی های مارا بدهد.بهترین دوست کسی است که چه در روز های خوبی و خوشحالی و چه در روز های سخت و دشوار زندگی همیشه مانند تکیه گاهی برایمان باشد تا با او درد و دل بکنیم و از مشکلات همدیگر برای هم بگوییم و همدیگر را راهنمایی کنیم و با این اوصاف ما هم باید برای او همین کا
جواب نگارش دهم صفحه 119 انشا صفحه 119 دهم انشا صفحه 119 نگارش دهم انسانی انشا صفحه ۱۱۹ نگارش دهم نوشته داستان گونه نگارش دهم نوشته داستان گونه پایه دهم مثل نویسی صفحه 122 نگارش دهم نوشته ای داستان گونه بنویسیدپیش ازنوشتن عناصر آن را مشخص کنید
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
نمیدانم از کجا شروع کنم. چندساعت پیش عصبی و ناراحت بودم و الان حس خوبی دارم. زندگی را دوست دارم. خانه ام را دوست دارم و این تنها چیز خوبی است که قرنطینه کردن برایم داشت. خانه ام را با تمام جزییاتش دوست دارم. البته هیچوقت متوجه این زیبایی ها نشده بودم تا اینکه دوستم از همه ی زیبایی های خانه ام استوری گذاشت. دیوارهای خانه ام را دوست دارم. نقاشی های روی دیوار را دوست دارم. اینه ی سورریالم را دوست دارم. بخاری را دوست دارم. قوری و کتری و پوست پرتقال رو
دوستت دارم...
به سان یک دیوانه، به سان یک سرباز 
به سان یک ستاره سینما 
دوستت دارم، به سان یک گرگ، به سان یک پادشاه 
به سان انسانی که من نیستم 
میدانی من اینگونه دوستت دارم
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخند
انشا پاییز فصل هزار رنگ انشا درباره ی فصل پاییز انشا درباره پاییز کلاس هفتم با مقدمه انشا در مورد پاییز هفتم انشا در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه انشا درمورد فصل پاییز همراه با بند مقدمه بندهای بدنه بدنه نتیجه انشا درباره پاییز در روستا انشای ادبی در مورد پاییز
 
پاییز جلوه ای از زیبایی آفرینش است،
وقتی پرندگان در حال کوچ در آسمان تابلوی شگفت انگیزی را می‌سازند،نقاش پاییز با ترسیم نقش نگاری به زمین، کار و تلاش خود را آغاز می‌کند. به در
 
● موضوع انشاء به پسرها :  فکر کن ۲۵ سالته.
پی نوشت ها:▪ اوکیا نام یکی از شخصیت های سریال های ترکی است...
▪ تصویر اصل انشا به نظرم جالب تر بود تا اینکه متنش رو بنویسم.
▪ به نظر درک اینکه در بازیهای کبدی قهرمانی زنان آسیا در گرگان، مربی تیم دختران تایلند که مرد بوده ، را برای اینکه تو سالن راهش بدن روسری سرش میکنن سخت تر از این انشاست .
 
دوست دارم رهبرم رادلبر پیغمبر است/دوست دارم رهبرم را وارث برحیدراست/ازتباراهل بیت و آیت خوب خداست/دوست دارم رهبرم راجلوه ای ازکوثراست/اوپیام کربلا را میدهدبرمسلمین/دوست دارم رهبرم راآسمان رااختراست/میرود راه امام وهرشهیدی باهدف/دوست دارم رهبرم راشیعیان راسروراست/دشمنان دین ماراباز رسوامیکند/دوست دارم رهبرم رادشمن اوابتر است/اسوه والگوی خوبی گشته آقا درجهان/دوست دارم رهبرم رابهر عالم گوهراست/شیعه باشدجانفدای حضرت سیدعلی/دوست دارم ره
کتاب مهارت های نوشتاری پایه نهم  درس ۶ صفحه ۸۱ با موضوع عاقبت فرار از مدرسه
انشا با موضوع عاقبت فرار از مدرسه
در دوران مدرسه ام به یاد دارم زمانی که در کلاس نهم درس می خواندیم یک روز آن سه درس سخت را در یک روز و در سه زنگ داشتیم که آن درس ها شامل علوم ، زبان انگلیسی و سخت ترین آن ها ریاضی می شدند .
ادامه مطلب
گذر رودخانه انشا
انشا در مورد گذر رودخانه پایه ی نهم
انشا درمورد گذر رودخانه با مقدمه ونتیجه وبدنه
انشا در مورد رود از زبان خودش

انشا در مورد رود کلاس پنجم
انشا از زبان رودخانه
توصیف رودخانه
انشا در مورد گذر رودخانه با روش پرورش ذهن

انشا درباره گذر رودخانه پایه نهم ۹۷-۹۸ توصیف خواندنی و جذاب
انشا درباره توصیف گذر رودخانه برای کلاس نهم انشا درباره گذر رودخانه با مقدمه، توصیف و نتیجه گیری
مقدمه : طبیعت
جای زیبایی است و آسمان و جنگل و دریا و ز
بر گر فته از کانال انشا 21 برای

پیدا کردن انشا با هر موضوعی به کانال ما سر بزنید  
ایران من سلام. سلامی به گرمای خون ارزشمند شهیدانت. سلامی به زیبایی رخ مقدس فداکاری آن‌ها. سلامی به توانمندی غیرتشان. می‌دانم این روزها گله داری، شکایت داری. می‌دانم که فرزندانت سخت تو را عذاب داده‌اند.من دیدم که چگونه می‌لرزیدی؛ اما نه طبیبی به بالینت آمد و نه کسی گوشی شنوا شد برای شنیدن دردِدل‌هایت. دیدم که چگونه البرزت بغض کرده بود و کسی آغوشش را برایش نگش
موضوع انشا امرو ما این بود(خداییش خیلی بچه گونه اس)
من یه حدودیش که یادمه نوشتم:
باران وقتی می بارد دلتنگی هایت را می شوید و با خود می برد،حس عجیبی دارم وقتی باران می بارد،،،احساس سبکی و آرامش میکنم،این بهترین حسی است که من تجربه کرده ام
دوست دارم باران باشم و ببارم بی آنکه بدانم و بپرسم این کاسه های خالی از آن کیست،باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست

+تو کلاسم نوشتم فک نکنید رفتم از گوگل کمک گرفتم
ولی  خداییش خیلی چرت نوشتم
البته
 
ما چند دوست صمیمی داریم؟ من در موبایلم مخاطبین بسیار زیادی دارم اما تعداد کمی از این افراد هستند که می توانم به عنوان دوست واقعی از آن ها یاد کنم. آن ها همان کسانی هستند که وقتی من همه چیزم را از دست دادم و یا در شرایط سخت زندگی ام، رابطه شان را با من قطع کردند.
ادامه مطلب
آزمون‌های پایان‌ترم مدتی است که شروع شده. تابحال سه آزمون داده‌ایم. آخرین‌شان همین امروز بود. درس -نه چندان برای من- به یاد ماندنیِ انشا. البته انشا در نظام جدید، جایش را به «نگارش» داده است و کتاب هم دارد. کتابی که نحوه‌ی نوشتن را درس می‌دهد و آزمون پایانی‌اش صرفاً یک انشای بیست نمره‌ای نیست. گمان می‌کنم فقط ده نمره به انشای اصلی اختصاص دارد.به هرصورت، امروز که انشایم را نوشتم و البته با استرسِ کم‌ آمدن وقت و تند تند پاک‌نویس کردن برگه
انشا درباره عاقبت فرار از مدرسه صفحه 81 پایه نهم
انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه انشا درباره عاقبت فرار از مدرسه انشا درباره ی عاقبت فرار از مدرسه انشا کوتاه در مورد عاقبت فرار از مدرسه انشا عاقبت فرار از مدرسه انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه در قالب خاطره انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه طنز انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه پایه نهم انشا درمورد عاقبت فرار از مدرسه با قالب داستان انشای عاقبت فرار از مدرسه
 
دیروز با بابام نشسته بودم و صحبت ا
سلام...
امروز امتحان انشا داشتیم...
موضوعش در باره ی:"دوست من کتاب"بود:)
 
انشا م رو دوست دارم...:)
 
+ورزشی که کلا زنگ آزاد بود..^...^
با "ز.ع"تو زنگ ورزش کلی والیبال و بدمینتون بازی کردیم^...^
 
پ.ن:زنگ ریاضی ادقام شدیم با یه کلاس دیگه و میز ما کنار شوفاژ بود...تا آخر زنگ پخخخختمممم از گرما...:///
 
رو و شبتون پر از خاطرات خوب و به یاد موندنی...
 
یاعلی...
انشا پاییز صفحه 20 نگارش هفتم
انشا با مقدمه و نتیجه پاییز انشا با مقدمه و نتیجه درمورد انشا با مقدمه و نتیجه پاییز انشا پاییز انشا 7 پاییز انشا صفحه 20 انشا صفحه 20 پاییز هفتم انشا جدید پاییز انشا غیرتکراری پاییز انشا هفتم صفحه 20 درباره پاییز انشاهای صفحه 20 هفتم مهارت های نوشتاری هفتم مهارت های نوشتاری هفتم صفحه 20 مهارت های نوشتاری هفتم درباره پاییز تحقیق پاییز متن ادبی درباره پاییز متن ادبی پاییز صفحه 20 هفتم انشا هفتم درس 1 انشا درس 1 پایه 7 پای
بر گر فته از کانال انشا 21 برای
پیدا کردن انشا با هر موضوعی به کانال ما سر بزنید   
روزهای بارانی همیشه یک طور خاص‌اند. اصلاً همین که از خواب بیدار شوی و پرده را برای دعوت نور خورشید به خانه کنار بزنی و باران را ببینی، برای شروع یک روز پر از دل‌تنگی کافی‌ست!همین که ببینی آسمان گریه می‌کند و حسابی دلش گرفته یاد بغض کهنه‌ات می‌افتی؛ خصوصاً اگر اول بهار هم باشد. بهار و باران دو یار جداناشدنی‌اند و از ازل پیوندی مقدس با آسمان داشته‌اند. همین ک
زنگ
درس
فعالیت های انجام شده (تدریس)
فعالیت های خواسته شده (تکلیف)

اول
ریاضی
حل تمرین از نامگذاری زوایا
سوال 5 تا 10 صفحه 59 و 60 کتاب تکمیلی در کتاب ، صفحه 62 سوال 13

دوم
سبک زندگی
تدریس تا صفحه 70
حل تا صفحه 75 ، تشکیل گروه برای پژوهش

سوم
شیمی
تدریس مقداری از درس 4
دانلود جزوه فصل 4 ارز سایت همگام و نوشتن ان در جزوه (یا پرینت)

چهارم
فارسی
تدریس تا صفحه 54 کتاب تکمیلی
انشا از یکی از سه موضوع نوبت-صندلی-اگر شاعر بودم در دفتر انشا نوسته شود ، چهار درس دوم ام
سلام دوستان
 یه موضوع انشا دارم برای رفقای خفن و اهل قلم، با موضوعات کلاسیک‌طور:
- به یاد موندنی‌ترین کمکی که انجام دادین.- موردی که خودتون چیزی رو دوست داشتید، ولی به کسی بخشیدینش. - روایت داستانی که کسی به نیازمندی کمک کرده و شما در جریان بودین.- اگر جایی واسطۀ کمک شدین و به نتیجه رسیده. 
فقط اینکه متن خیلی بلند نباشه، لحنش ترجیحاً محاوره باشه و اگر دوست دارید عکسی براش در نظر بگیرید و بفرستید، یا تو وبلاگ خودتون بنویسید و لینک بذارید برام.
کانال انشا تلگرام                  http://t.me/davazdahumi

برای دانلود انشا های بیشتر روی لینک زیر بزنید 
https://t.me/joinchat/AAAAAFlmaACSR3WLtXQOhA
کانال انشا با موضوعات متنوع        http://telegram.me/davazdahumi
برای رفتن به بزرگتزین کانال انشا روی لینک زیر بزنید 
https://t.me/joinchat/AAAAAFlmaACSR3WLtXQOhA
کانال انشا تلگرام                  http://t.me/davazdahumi

برای دانلود انشا های بیشتر روی لینک زیر بزنید 
https://t.me/joinchat/AAAAAFlmaACSR3WLtXQOhA
کانال انشا با موضوعات متنوع        http://telegram.me/davazdahumi
برای رفتن به بزرگتزین کانال انشا روی لینک زیر بزنید 
https://t.me/joinchat/AAAAAFlmaACSR3WLtXQOhA
سلام دوستان
 یه موضوع انشا دارم برای رفقای خفن و اهل قلم، با موضوعات کلاسیک‌طور:
- به یاد موندنی‌ترین کمکی که انجام دادین.- موردی که خودتون چیزی رو دوست داشتید، ولی به کسی بخشیدینش. - روایت داستانی که کسی به نیازمندی کمک کرده و شما در جریان بودین.- اگر جایی واسطۀ کمک شدین و به نتیجه رسیده. 
فقط اینکه متن خیلی بلند نباشه (حدود 15 خط) ، لحنش ترجیحاً محاوره باشه و اگر دوست دارید عکسی براش در نظر بگیرید و بفرستید، یا تو وبلاگ خودتون بنویسید و لینک ب
چگونه درمورد طبیعت انشا بنویسیم؟
همه ی ما تا به حال به طبیعت سفر کرده ایم و جنگل و دشت و درختان را از نزدیک دیده ام، ما طبیعت را شنیده ام و بوییده ایم برای نوشتن یک توصیف زیبا از طبیعت کافیست از تجارب زیبای خودتان در مواجه با طبیعت بنویسید.
ادامه مطلب
من هومانم چیز هایی را دوست دارم که هیچ کس دیگر دوست ندارد یا افراد کمی دوست دارند و از چیز هایی بدم می آید که همه دوست دارند تنها چیزی که هم من دوست دارم و هم شما ها ادبیات است پس اکثرا راجع به ادبیات حرف میزنم ولی درباره ی چیز های دیگری هم که دوست دارم هم مینویسم
نکته :من نه نردم نه گیگ نه آدم معمولی 
بر گر فته از کانال انشا 21 برای
پیدا کردن انشا با هر موضوعی به کانال ما سر بزنید      زرد شدن درختان،سرد شدن هوا،بوی خاک، صدای خش خش،همه و همه خبر از آمدن فصلی رنگارنگ می دهند.فصلی که غروب هایش بغض آلود و دم صبح هایش گرفته است؛انگار همه ی روز ها جمعه است. جمعه ای که چه زیبا خورشیدش طلوع و چه غم انگیز غروب می کند. غروب های جمعه،عجیب بوی پاییز می دهد. اما چند سالی است که غروب های جمعه اش با جگرسوز ترین اتفاق بشری گره خورده است.پاییزی که تاسوعا می شو
دیگر از باریدن خبری نیست. دیگر از خندیدن اثری نیست زیرا دیگر دوست داشتن در کلبه دلم اقامت نمی کند! مثل همیشه کلمه معروف را بازگو می کنم: پشیمانم...
اما بی تاثیر هست زمانی که ابرها دیگر از این آسمان گذشته اند و از انسانیت به دور است باد را دشنام بگویم!
دوست دارم عصبانی نشوم و دوست دارم بی اختیار گریه کنم. 
 دوست دارم در مقابل آینه به ایستم و رخ در رخ چهره رو به رو بگویم: دوستت دارم...
دوست داشتن چرا اینقد زیبایی؟ 
دوستم داری، دوست داشتن؟
 چه کسیست ک
میخوام بدونی عزیز دلم 
تو رو دوست دارم، بیشتر از هر کس و هر چیزی که دوست داشتم 
جوری که هیچ چیز و هیچ کس رو اینجوری دوست نداشتم تا الان 
عشق من
دوست دارم 
اونقدر که میتونم چیزی یا کسی رو دوست داشته باشم، شاید هم بیشتر
اونقدری که کسی مثل من میتونه عشق چیزی بشه، حتی بیشتر 
دوست دارم 
 چقدر دوست داشتن تو خوب است. دوست داشتن تو  ماهی قرمز هیچ سفره هفت سینی نیست. دوست داشتن تو عین ساعت تحویل سال است. ــ همیشه منتظرش مانده ایم. ــ دوست داشتن تو  عیدی اول فروردین است. کاش همیشه عید بود. کاش همیشه تو را عیدی می گرفتم. تو را دوست دارم زمین از چرخیدن می ماند. و خورشید فراموش می کند که باید غروب کند. تو را دوست دارم. سیب ها  همه ی فصل ها به شکوفه می نشینند. چلچله ها کوچ نمی کنند. وقتی تو را دوست دارم دختر کوچک آسمانم هنوز.
اولین پست ۹۸مون
پایه ی هفتم-درس اول-صفحه ی ۲۰-روزی را که دوست دارم تکرار شود
انشا پایه هفتم صفحه ۲۰ در مورد روزی را که دوست دارید تکرار شود
مقدمه:همیشه وقتی تویه یه شرایط خاص قرار می گیریم ،اولین حسی که به ما دست می دهد حس نا اشنایی و ترس است اما رفته رفته با درک موضوع و اتفاق می توان حس خود را به حسی زیبا و لذت بخش تعقیر داد.
تنه انشا :حدود دو سال پیش در خانه ی ما همه در حال تکاپو و جنب و جوش بند.مادربزرگ و خاله و عمه  در خانه مشغول بودند،و هرکدام کاری را پیش می بر
یکی را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نمیداند
نگاهش میکنم شاید
بخواند از نگاه من
که او را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نمیداند
به برگ گل نوشتم من
که او را دوست می دارم
ولی افسوس او گل را
به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند
به مهتاب گفتم ای مه تاب
سر راهت به کوی او
سلام من رسان و گو
تو را من دوست می دارم
ولی افسوس چون مهتاب به روی بسترش لغزید
یکی ابر سیه آمد که روی ماه تابان را بپوشانید
صبا را دیدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو ر
مداح با صدایی که نایی برایش نمانده و از عمق دلش می‌آید می‌خواند.‌..
تو این دنیا
من تو رو دارم...
بهت خیلی
خیلییی بدهکارم...
بذار عالم همه بدونن من... دوست دارم...
کمم اما
عاشقت هستم...بهت خیلیی خیلییی وابستم...
به غیر از تو، من کی رو دارم
دوست دارم...
.
قبلا هم پرسیده بودم آیا ما را هم با همه خطاهایمان به اندازه علی اکبرتان دوست دارید؟
انشا در مورد یک تصویر ذهنی انشا ذهنی در مورد طبیعت انشا در مورد عکس انشا ذهنی در مورد قاب عکس انشا تصویر نویسی ذهنی پایه هشتم عکس انشا انشا صفحه ٩٢ هشتم تصویر سازی پایه هشتم پیمایش صفحه
 
انشا درباره تصویر نویسی صفحه 84 نگارش هشتمتصویر اول : تابستان سوزان فرا رسیده است و باری دیگر عشایر مجبور به کوچ به ییلاق شده اند. این گرما برای افراد قبیله غیر قابل تحمل است و همه را کسل کرده است. اسب ها تشنه اند و دیگر نای راه رفتن را ندارند. بز ها و حیوانات دی
انشا در مورد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی
 انشا اول درباره سردار قاسم سلیمانی
 مقدمه : افسانه ها ، تا زمانی افسانه می مانند ، که اتفاقی مانند آن در عصر ما نیفتد ، اخیرا یکی دیگر از افسانه ها به وقوع پیوست و تبدیل به خاطره ای تلخ برای تمامی آزادگان این کره ی خاکی شد؛شاید بگویید کدام افسانه؟! افسانه ی جاودانی پهلوان هایی مانند رستم و پیدا شدن فردی همتای مالک اشتر و دوباره تکرار شدن ضایعه ی تلخ حضرت ابوالفضل (ع).  بند : مالک اشتری دیگر معروف به س
دم فضایی-پایه ی نهم-صفحه ی ۲۱-درس یکم
انشا آزاد با موضوع آدم فضایی
مقدمه:همه ی ما بچه ها همیشه در کودکی آرزوی دیدن ادم فضایی را داشته ایم و شاید هم چنان داریم.گاهی انقد مشتاق این موضوع هستیم که در خواب و رویا آن ذا می بینیم…
تنه ی انشا:من همیشه در آرزوهایم دیدن ادم فضایی بوده و شب ها لب پنجره ی اتاق می نشستم و به آسمان سیاه و ستاره های چشمک زن نگاه می کردم و از همان جا با آدم فضایی ها صحبت می کردم.همیشه می گفتم که چرا من را به پیش خود نمی برید؟!
همی
  بر گر فته از کانال انشا 21 برای
پیدا کردن انشا با هر موضوعی به کانال ما سر بزنید        
زرد شدن درختان،سرد شدن هوا،بوی خاک، صدای خش خش،همه و همه خبر از آمدن فصلی رنگارنگ می دهند.فصلی که غروب هایش بغض آلود و دم صبح هایش گرفته است؛انگار همه ی روز ها جمعه است. جمعه ای که چه زیبا خورشیدش طلوع و چه غم انگیز غروب می کند. غروب های جمعه،عجیب بوی پاییز می دهد. اما چند سالی است که غروب های جمعه اش با جگرسوز ترین اتفاق بشری گره خورده است.پاییزی که تاسوعا
انشا از زبان یک درخت کوتاه انشا از زبان یک درخت تنها در بیابان انشا تخیلی درخت انشا در مورد تک درختی در بیابان انشا در مورد درخت علم انشا درمورد درخت تشنه و جویبار انشا در مورد درختکاری سوم ابتدایی جملاتی از زبان درخت
 
انشای خودم را از زبان یک درخت تنومند و بزرگ که تبدیل به نیمکت شد آغاز میکنم . 
من یک درخت تنومند بودم با شاخه‌ای درشت و برگ‌های سبزرنگ.
من کنار دوستان و همسایگانم به‌خوبی زندگی می‌کردیم
و در روزها چندنفری زیر سایه‌ی ما استر
دستام خواب رفته‌.
ذره‌ای می‌دونم چی درسته؟ نه.
ذره‌ای تلاش می‌کنم در جهت فهمیدن؟ نه.
حال دارم؟ نه.
خوش‌حالم؟ نه.
ناراحتم؟ نه.
مهمه برام چیزی؟ نه.
با خودم روراستم؟ نه.
حوصله‌ی چیزی رو دارم؟ نه.
اصلا ایده‌ای دارم چی کار دارم می‌کنم؟ نه.
اصلا کاری می‌کنم؟ نه.
این جا رو دوست دارم؟ نه.
جای دیگه‌ای رو دوست دارم؟ نه.
todo: add more useless q&a
آه... الکی سخت می‌گیرم. :)
ما دوست معمولی ایم، اون عاشق یکی دیگستما دوست معمولی ایم، به روی هم نمیاریم احساسمون رو
ما دوست معمولی ایم، از دلتنگیش دارم دق میکنم
ما دوست معمولی ایم، هیچ گزینه ی دیگه ای نیس
شب تا صبح تو بغل هم میخوابیم، ما دوست معمولی ایم
بهم میگه تب داری؟ ما دوست معمولی ایم
دستم رو میپیچم دور گردنش، ما دوست معمولی ایم
واسه دیدنش لحظه شماری میکنم، ما دوست معمولی ایم
دوسش دارم، ما دوست معمولی ایم
ما دوست معمولی ایم، من عاشقش نیستم
متنفرم از بی نتی!
همین الان فیلم جوکرو دیدم و‌ دوست دارم برم نقدهاشو بخونم دوست دارم برم تو اینستا انقدر توی هشتگ جوکر غرق بشم که بمیرم دوست دارم‌ انقدر برم‌ توی اینستاگرام نظرات زیر پست های جوکرو بخونم که مغزم بپاچه روی گوشی.
دوست دارم بتونم برم خود فیلمو دانلود کنم و هزاردفعه ببینمش نه فقط یبار با برنامه ی لنز رو صفحه ی کوچیک موبایل!دوست دارم برم تو سینما جوکرو ببینم.دوست دارم برم هزار تا فیلم دیگه از خواکین فینکس دانلود کنم ببینم دوست دا
انشا تخیلی درخت تحقیق کودکانه در مورد درخت انشا از زبان یک درخت تنها در بیابان انشا درباره اگر من به جای درخت بودم فواید درختکاری انشا درباره جانشین سازی درخت انشا در مورد درخت وارونه نقاشی در مورد درختکاری
 
انشا درباره درخت – اهمیت درخت و درختکاری در دین برای پایه تحصیلی :  نوجوانانموضوع انشا : اهمیت درخت و درختکاری و مراقبت از درختان در دین اسلام و احادیث انشا درمورد درختکاری درخت یکی از زیباترین مظاهر خلقت و جلوه ای از تجلیات آفریدگا
ساعت هشت بیخیال حال دلم
 همینجوری ک وایسادی...یهو چشاتو ببندم..
بگم
دوست دارم
دوست دارم
دوست دارم
با تموم بی قراریام دوست دارم
با تموم نفسام دوست دارم
با تموم من دوست دارم
دستمو بردارم از رو چشمات
بوسشون کنم
آروم زل بزنم بهت بگم
دارمت.......
زیباترین انشاهای ادبی و ساده درباره مادران دوست داشتنیانشای زیبا و ساده درباره مادران مهربانزیباترین انشاهای ساده و ادبی کوتاه درباره مقام مادران مهربان و دوست داشتنی که لایق بهترین ها هستند.
انشا ساده و عادی در مورد مادر
کلمه “مادر” فقط یک کلمه نیست، مادر که می گویی می توانی مزه عشق و مهربانی را روی زبانت احساس کنی، انگار خداوند دنیایی از دلسوزی و زیبایی و فداکاری را در یک کلمه خلاصه کرده و آن مادر است!
مادر یگانه همراه پس از خداوند ا
عشقش داشت میخندید بهش بلند بلند قهقه میزد 
مرد از جاش بلند شد اروم گف بسه!
زن ادامه داد بلندتر و بیشتر خندید مرد سمتش اومد و فریاد زد ایوی بسه! 
مرد گلوی زنش فشرد گریه کرد و فریاد زد بسه! 
اونقدر فشار داد که از بی جان تو بغل مرد افتاد.
گریه‌ی مرد شدت گرفت سر زن توی سینه اش فشرد و محکم بغلش کرد و بین هق هق های مردانش مدام میگف "دوست دارم" ...."دوست دارم"..."دوست دارم"
داستان در مورد شاهنامه اخرش خوشه موضوع انشا شاهنامه اخرش خوشه مثل نویسی جایی که نمک خوردی نمکدان مشکن مثل نویسی با ماه نشینی ماه شوی با دیگ نشینی سیاه شوی مثل نویسی تهی پای رفتن به از کفش تنگ مثل نویسی فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه مثل نویسی فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه ریزه شاهنامه آخرش خوشه
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
سر کلاس به بچه ها گفتم انشا بنویسید با این موضوع:"اگر مدیر عامل بودید چه میکردید؟"همه تند و تند و با هیجان شروع کردند به نوشتن به جز یک نفر که نشسته و داره از پنچره بیرون رو تماشا میکنه.ازش پرسیدم چرا تو هیچی نمی نویسی؟گفت منتظرم تا منشی بیاد تایپ کنه.یعنی قوه تخیلش نابودم کرد.
سر کلاس به بچه ها گفتم انشا بنویسید با این موضوع:"اگر مدیر عامل بودید چه میکردید؟"همه تند و تند و با هیجان شروع کردند به نوشتن به جز یک نفر که نشسته و داره از پنچره بیرون رو تماشا میکنه.ازش پرسیدم چرا تو هیچی نمی نویسی؟گفت منتظرم تا منشی بیاد تایپ کنه.یعنی قوه تخیلش نابودم کرد.
 
کتاب مهارت های نوشتاری پایه نهم  درس ۶ صفحه ۸۱ با موضوع عاقبت فرار از مدرسه
انشا با موضوع عاقبت فرار از مدرسه
در دوران مدرسه ام به یاد دارم زمانی که در کلاس نهم درس می خواندیم یک روز آن سه درس سخت را در یک روز و در سه زنگ داشتیم که آن درس ها شامل علوم ، زبان انگلیسی و سخت ترین آن ها ریاضی می شدند .
در آن روز پس از گذشت زنگ اول که درس علوم داشتیم نوبت به زنگ ریاضی رسید و قرار بود که از ما امتحان گرفته شود و نیز زنگ بعد از آن هم املای زبان انگلیسی داشت
بسم الله الرحمن الرحیمخودم را دوست دارم!همه جا همراهم بوده؛ همه جا☺️یکبار نگفت حاضر نیستم با تو بیایمآمد و هیچ نگفتحرف نزدگفتم و او شنیدرنجش دادم و تحمل کرد.خودم را سخت دوست دارم!خودم را آنقدر دوست دارم که میخواهم برای حال خوبش تلاش کنم...خودم را آنقدر دوست دارم که میخواهم فقط برای او زندگی کنم...هرچندهراز گاهی دلم را میشکند اما باز هم دوستش دارم و میبخشمش تا بایستد و اشتباهش را جبران کند☺️خودم را آتقدر دوست دارم که هرروز در آغوشش میگیرمش..
داشتن یه دوست خوب و مهربون ، یه نفر هم عقیده با تو ، یه نفر از جنس تو ، یه نفر که درکت میکنه چون مثل خودته خیلی خوبه . یه همچین دوستی دارم . با اینکه مجازیه ، با اینکه تا الآن ندیدمش ، صداشو نشنیدم ولی بهترین دوستمه . از مرز اینترنت و وای فای فراتر رفتیم و واقعی شدیم . دو تا دوست حقیقی . دوست دارم دوست خوبم ....نیلو
۱- انشا باید با موضوع تناسب داشته باشد و به حاشیه نرود.
۲- مانند یک روان شناس عمل کنیم و ببینیم چه نوع سبک نوشتاری برای موضوع مناسب و برای مستمع جالب است.
۳- سعی شود علمی محض ننویسیم زیرا ادبیات بیشتر تخیل و غیر واقعی است
۴- رو نویسی از مقالاتی که بعضا خودمان درکی از آن نداریم نکنیم.
۵- استفاده از کلماتی که کمتراستفاده شده مطلب ما را زیباتر می نماید و گنجینه ی کلمات ما را بالا می برد
۶- استفاده از علائم نگارشی جهت بهتر خواندن لازم و ضروری است
۷- با
انشا در مورد خداانشا درباره خدای مهربان 
سعی می کنم یادم بماند که همیشه و همه جا کارهایم را با نام خدا شروع کنم، وقتی نام خدا را قبل از شروع هر کاری می گویم احساس می کنم خداوند یارم شده و اینگونه کارهایم درست پیش می رود.
مادرم همیشه با خدا حرف می زند، او می گوید بهترین دوست ما خداست، او در وقت نماز در تاریکی شب و صبح های زود می گوید:”خدایا ما را ببخش”.
او هر روز صدها بار می گوید:”خدایا ما را ببخش.” وقتی فکر کردم فهمیدم با این همه نعمتی که خدا به
می‌خواستم امشب یه پست طولانی درباره کشفیات جدیدم از مدرسه بنویسم، درباره تولد خواهر جان و انیمه ای که دارم تماشا می کنم، از کشفیاتم درباره سه تا دوست و کلی چیز دیگر...
ولی بدبختانه حالم به قدر مرگ خراب است. سرمای وحشتناکی خورده ام و فقط به قدر همین چند خط انرژی دارم. همه کارهایم و کتاباهایم عقب افتاد و این یکی هم .... پس...گومنه میناسان.(ببخشید همگی)
فقط خواستم این هفته هم ستاره ای آن بالا روشن کرده باشم.
لطفا برایم دعاع کنید که یا امروز خوب بشوم ی
انشا کوتاه درباره زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
انشا کوتاه در مورد زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
بازافرینی زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
باز افرینی زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد

انشایی کوتاه در مورد ضرب المثل زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
حکایتی کوتاه درباره زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
انشا در مورد ضرب المثل زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
داستان زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
الهــی . . .
إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ
أَعْلَمْتُ أَهلَهــَا أَنِّی أُحِبُّڪَ
خدایا
اگر در آتشم افڪنی
بہ دوزخیان خواهم گفت :
ڪہ تو را دوست دارم
 #فرازی_از_مناجات_شعبانیہ
پ ن:
آن شاالله خدا هم ما ها رو دوست داشته باشه
با این که خیلی گناهکاریم
الهی امید به عفو تو دارم....خیلیییی
داشتن یه دوست خوب و مهربون ، یه نفر هم عقیده با تو ، یه نفر از جنس تو ، یه نفر که درکت میکنه چون مثل خودته خیلی خوبه . یه همچین دوستی دارم . با اینکه مجازیه ، با اینکه تا الآن ندیدمش ، صداشو نشنیدم ولی بهترین دوستمه . از مرز اینترنت و وای فای فراتر رفتیم و واقعی شدیم . دو تا دوست حقیقی . دوست دارم دوست خوبم ....نیلو
موضوع انشا:قرنطینه را چگونه میگذارنید؟بسمه تعالیقلم در دست میگیرم و در دریای خروشان کلمات غرق می شوم...۱-خواب۲- کتاب۳- کباباین بود انشای من...اعتراف می کنم که این قرنطینه خوب داره بهم می سازه...اصلا حاضرم حبس خانگی رو قبول کنم...خانم های خانه دار چرا قدر نمیدانند در خانه ماندن را...اصلا صفاسیتی...
دوست دارم در جمع باشم.دوست دارم در تمام این جمع‌ها باشم.دوست دارم که دوست‌هایی داشته باشم و تنها نباشم.
تلاش می کنم.تلاش می کنم و باز هم تلاش می کنم.
در نهایت روزی موفق خواهم شد.روزی مثل این‌ها می شوم و در آن روز من تنها کسی خواهم بود که می‌دانم رنگم اینجا ناشناخته‌ست.
 
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
 
"حافظ"
 
در آخرین نامه ‌ات از من پرسیده بودیکه چه سان تو را دوست دارم؟عزیزکم،
همچون بهارکه آسمان کبود را دوست دارد.همچون پروانه ‌ای در دل کویریا زنبوری کوچک در عمق جنگلکه به گل سرخی دل داده استو به آن شهد شیرین ‌اش.آری، من این‌گونه تو را دوست دارم.همچون برفی بر بلندای کوهیا چشمه‌ای روان در دل جنگلکه تراوش ماهتاب را دوست داردعزیزکم،آنگونه که خودت را دوست داری،آنگونه
پایه ی هفتم  صفحه۵۲   محل زندگی ما
انشا درباره محل زندگی ما انشا پایه هفتم
مقدمه: زادگاه هر کس نشانه ی محل تولد و رشد و نموی او می باشد که بسیار برای همه مهم و با ارزش است و همیشه به آن افتخار می کنند.
تنه انشا: ما ایرانی هستیم و هر ایرانی غیوری به کشور و وطن خود افتخار می کند. اما این ایران عزیزمان دارای شهرها و روستاهای زیادی است که زیر مجموعه های آن را تشکیل می دهد. شهرها و روستاهایی که هر کدام به تنهایی زبان و لهجه و گویش خاص منطقه ی خود را دار
یه دوستی دارم اسم وبلاگشو گذاشته "پیدای پنهان". 
یه دوستی دارم هر وقت نیاز دارم، هست. وقت گریه برام شانه می شه. وقت خنده باهام همراه میشه. تو خوشیام اولین تبریکا از اونه. وقت ناراحتی، اولین تسلیت. 
وقتی کاری داشته باشم، دریغ نمی کنه. از خواهر نداشته بهم نزدیک تره. دوستی که هر وقت صفحه ی وبلاگمو باز می کنم با خودم فکر میکنم شاید تنها کسی باشه که اینقدر دقیق متنامو می خونه. باهام همدلی می کنه. منو آروم میکنه. 
دوستی دارم که چندین ساله با همیم. نه بر
باسلام خدمت همگی چند روز بود نبودم دلیلش این است که داشتم امتحانات مستمر خرداد رو می دادم. خیلی خوشحالم چون امتحانات مستمر خرداد رو به خوبی پشت سر هم گذارندم اما اگر توجه کرده باشید در پست قبلی گفتم که 90 درصد امتحانات از سایت قلم چی است یعنی همه مدرسه می دونستند و می رفتند دانلود می کردند ولی من هیچ وقت این کار رو نکردم چون همه این ها در خرداد با مشکل مواجه می شوند و نمی توانند همه درس ها رو بخونن اتفاقا من هم در کلاس و هم در زنگ های تفریح کتاب ت
هنگام غروب که می شود روی ماسه های نرم ساحل می نشینم و لحظات پایانی روز را با انگشت می شمارم . غروب دل انگیز دریا آرامم می کند ، روحم را صفا می بخشد و مرا در دنیای خیال فرو می برد.
نور خورشید روی آینه ی موج دار دریا می افتد و آن را همچون زر ناب جلوه می دهد.هیچ تکه ابری در آسمان وسیع دلم نیست.خانم خورشید به آرامی جایش را به ستارگان درخشان و آقای ماه می دهد و به نقطه ی دیگری از جهان می رود. چه زیبا خداحافظی اش را در فضایی شاعرانه می کند و می رود.
صحنه ی ز
                                                                                             
                                                      
   بر گر فته از کانال انشا 21 برای
پیدا کردن انشا با هر موضوعی به کانال ما سر بزنید     
یا رب نگاه کس به کسی آشنا مکن گر میکنی کرم کن و از هم جدا مکن
همه غرق سکوت بودند ،و منتظر آمدنش ، همه چشم ها خیره به در کلاس بود، کلاسش با همه کلاس ها متفاوت بود چه از نظر ظاهر و چه از نظر رفتار بچ
من آخر هفته ها رو دوست دارم چون تو، این روزا پیش مادرتی و خوشحالی. من تمام طول هفته برای آخر هفته لحظه شماری می کنم چون تو بی صبرانه منتظر رسیدن این روزی. بعد از آشنایی ما بهترین روز هفته در نظرم، از یکشنبه به پنجشنبه تغییر کرد چون روزی بود که تو بدون استثنا هر هفته منو دعوت می کردی خونتون. من، تو و مادرت. فقط خودمون سه تا. خونه ی مادرت تو خوشحال بودی. می خندیدی. لبخند یک لحظه هم از صورتت پاک نمی شد. تو مادرتو بی هوا بغل می کردی. هی بهش می گفتی که دل
هوا هنوز سرد بود و کمتر گنجشکی در آن هوا هوس پرواز می کرد. در آن هوا وقتی از خیابان ها، وقتی از درخت های که در خواب بودن رد می شدم فقط از زنده بودن یک چیز مطمعن بودم. قلبم، قلبی که برای تو می تپید. در فکر تو قدم بر می داشت و در کنار تو به خیال می رفت. می دانم قلبم مرا به فراموشی سپرده و حتی اگر با رفتن از سینه من هنوز می تپید، سینه ام را می شکافت و به سمت تو می آمد. من از این موضوع ناراحت نیستم و حتی برایش خوشحالم که قلبی دارم که اینقد زیبایی را دوست دا
دوست دارم پولامو جمع کنم یه زمین کشاورزی بخرم به نسبت چیزای دیگه ای که تو این مملکته قیمتش خیلی خوبه و چون من عاشق کشاورزیم بهمم خوش میگذره ....
----------------------
دوست دارم جمعه ها که سر کار نمیرم غروبش برم تو یه جای شلوغ غذای خیابونی بفروشم تو بندر عباس دیده بودم مرد پشت شیشه درست میکرد همه روندشو میدیدم خیلی هم خوشمزه بود و البته که منظورم از غذای خیابونی فلافل نیست :|
----------------------
دوست دارم یه ۱۸ چرخ داشته باشم از اینا که مال کارخونه ی ماموت یه ماه
ادم های زیادی هستند که بسیار دوستم دارند
ادم های زیادی هستند که دوستم دارند
ادم های زیادی هستند که از من بدشون که نه، فقط خوششون نمی آید
ادم های زیادی هستند که بسیار دوستشان دارم
ادم های زیادی هستند که دوستشان دارم
ادم های زیادی هستند که حسی بهشون ندارم
تا به حال نسبت به هیچ کس حس تنفر نداشته ام
 فقط نسبت به بعضی که لایق دوست داشتن نیستند حسی ندارم
مگرنه من آن پیرمرد عطار که همیشه کتاب حافظ دستش هست با آن عینک ته استکانی را از صمیم قلب دوست دا
احساس شادی و خوشحالی دارم. احساس تشکز از جان لایتناهی:) من از زندگیم و از همین الانم راضی ام. بی نهایت خودم رو دوست دارم و به اطرافیانم عشق میورزم.زندگی رو دوست دارم و بی نهایت بهش عشق میورزم.
تمرکز خوبی دارم و راحت از پس درسام بر میام.
در کل همه چی خوبه و من راضی ام.
من دوست زیاد دارم.
هم از اون دسته از دوست‌ها که از کنارشون رد می‌شم و فقط سلام می‌کنیم بهم و تمام! (شاید اسم دوست زیاد باشه براشون!)
هم از اون دسته از دوست‌ها که کم دیدنشون هیچ تاثیری نمی‌ذاره و هردفعه که می‌بینیشون انگار از قبل، دوست ترن.
از اون‌هایی که فقط گاهی یادم می‌کنند که کارشون رو راه بندازم هم دارم! هممون داریم و اصلا شاید خودمون یه همچنین دوستی واسه بعضیا باشیم!
از اون‌هایی که توی ذهنم فقط باهاشون دوستم و تو واقعیت خجالت یا هرچیز

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رادین آروند آریو