نتایج جستجو برای عبارت :

دست محسن که پشتم بود فشاری به پشتم وارد کرد  و نگاهم به چشمهاش گره خورد، عصبی به نظر میرسید.

چیزی نگفتم در اتاق رو باز کردم و سرم رو ازخجالت پایین انداختم.
محسن سریع در رو بست و بدون گفتن حرفی در باره‌ی اتاق، گفت:
-اگر آماده‌ای بریم؟
سرمو تکان دادنم و محسن دستم رو کشید.
خداحافظی سرسری از آقاصمد کردم و دنبال محسن کشیده شدم.
چند دقیقه‌ای فقط نفس‌های تند محسن  رو می شنیدم، که روی پله‌ها جلوم پیچید و با چشم‌های طوفانی به صورتم زل زد...
#کپی‌ممنوع⛔
مشاهده مطلب در کانال
محسن باحالتی ترسیده به سمتم برگشت و دستش رو از پشتم رد کرد و دور بازوم حلقه کرد و وسایلم رو از دستم گرفت، تمام وزنم رو روی تن محسن انداخته بودم، واقعا نمیتونستم روی پاهام بایستم، نگاه طوفانیم به صورت دو تا دختر بچه‌ی این طرف واون طرفش افتاد.
بی‌تفاوت و سرد بدون نگاه کردن به زنی‌که به بدبختی‌هام دامن زده بود، حرکت کردم.
محسن دستش رو روی کمرم گذاشته بود و درحالیکه از شدت خشم بدنش میلرزید دست دیگه‌اش رو مشت کرده بود.
منو به داخل هلم داد، بی‌ب
فیلم «له‌له اجباری» رو میبینه و هی جیغ می‌کشه:))میگم جیغ نکش آجی..
میگه الان بچهه از رو چرخ‌وفلک میفتهه!میگم نه نجاتش میدنمیگه نه ببین افتاادمیگم ببین گرفتش:))جلوی کتابُ‌دفترم دوزانو نشستم تا پاسخنامه هام رو نگاه کنم. اومده رو پشتم نشسته؛ (به عبارتی دراز کشیده) و به دیدن ادامه فیلمش می‌پردازع..مامان میگه بزن یه کارتونی چیزی این فیلما برا سنش خوب نیس!از رو پشتم میاد پایین کنترلو برمیداره فرار میکنه:))
پ.ن: باورم نمیشه تغییر روحیمو:))
اینکه تقر
فیلم «له‌له اجباری» رو میبینه و هی جیغ می‌کشه:))
میگم جیغ نکش آجی ..
میگه الان بچهه از رو چرخ‌وفلک میفتهه!میگم نه نجاتش میدنمیگه نه ببین افتاادمیگم ببین گرفتش:))جلوی کتابُ‌دفترم دوزانو نشستم تا پاسخنامه هام رو نگاه کنم. اومده رو پشتم نشسته؛ (به عبارتی دراز کشیده) و به دیدن ادامه فیلمش می‌پردازع..مامان میگه بزن یه کارتونی چیزی این فیلما برا سنش خوب نیس!از رو پشتم میاد پایین کنترلو برمیداره فرار میکنه:))
پ.ن: باورم نمیشه تغییر روحیمو:))
اینکه تق
دانلود با کیفیت 320 متن آهنگ : 
میگن بیگ حصین با شما دس داده 
میگن بیگ حصین با شما دس داده 
بگو بیگ حصین با شما دست میده
اگه ممه هاتون فقط هشتادو پنج باشه
هووووو
بازم بیگ حصین اومد  
هووووو
ببین زنده شد توپک 
بگو کو.نیا چی میگن پشتم
بگو کو.نیا چی میگن پشتم
بگو کو.نیا چی میگن پشتم
دوستا زیاد شدن کو.نه لقه دشمن
بیگ حصین یکم عصبی شده 
دیگه نمیاد از ادما عوضی خوشش
میخای دوس بشیم تا که بیای فوش بدی تش 
میام ننتو میگ ا م اگه ک.ص بگی بعد
صداتو کلفت نکن جوج
بعد از 4سال زیارت تکراری و از سر عادت، وقتی سلام آخر را دادم و برگشتم، از باب الجواد که خارج میشدم و پشت به گنبدت حرکت میکردم، یک ندایی توی قلبم گفت: پشتم به تو گرمه. حرف بزرگیه. وقتی از قلب بلند میشه نه از زبون.
چی میشه که بعد این همه سال، تازه این رو حس میکنم؟ 
واقعا اذیت میشم وفتی از غرورم میگذرم تو کار از خودم مایه میزارم ولی بعدش پشتم حرف میزنن . بهم توهین میکنن اونم پشتم یه سری چیزها هست یه حدی داره ولی بعد از این که از حدی بگذره تبدیل میشه به سرطان . متاسفانه کار کردن منم این شکلی شده . جای که بهم توهین کنن هرگز نمی مونم . این از چند هفته باقی مانده تو اون شرکت هستش . من تو کار عصبی میشم وقتی زبونم رو نمیفهمن از مهمل کاری بدم میاد چون باعث میشه خودمم این مدلی بشم دائم فرار میکنم واسه یه حقوق بخور و نم
 توی ساختمون نیمه متروک یه کارخونه قدیمی بین یه دستگاه بزرگ و دیوار پنهان شده بودم، خیس و کثیف. پاهام درد گرفته بود و پشتم به دیوار خشن کشیده می‌شد. بند انگشت‌هام درد گرفته بود اما نمی‌تونستم از فشار روی اسلحه‌ی دستم کم کنم، نمی‌تونستم ثانیه‌ای از خودم جداش کنم. سقف کارخونه بعضی‌ جاها ریخته بود و با ایرانیت و پلاستیک سوراخ ها رو پوشونده بودن. بارون محکم روی اون‌ها می‌خورد و گاهی قطره‌های درشت آب از فاصله‌ی زیاد روی فلز زنگ زده‌ی ماشی
به دیوار رو به روی بلیط فروشی ایستگاه مترو قلهک تکیه دادم و منتظرم در حالی که همه چیز داره شکل دیگه ای به خودش میگیره. گیاه بزرگ توی گلدون وسط سالن بزرگ میشه، تکون میخوره، زرد میشه و اروم اروم پودر میشه. پرچم های رنگی روی سقف با باد به جنبش میفتن، تیکه تیکه میشن و رنگ‌هاشون به صورت نقطه‌هایی رقصان در اطراف می چرخن. کاشی های قهوه ای سیاه کف مترو شروع به ترک خوردن میکنن و از پشتش شون فضایی سفید رو نشون میدن که سنگ ها رو میبلعه و به آهستگی با صدای
به دیوار رو به روی بلیط فروشی ایستگاه مترو قلهک تکیه دادم و منتظرم در حالی که همه چیز داره شکل دیگه ای به خودش میگیره. گیاه بزرگ توی گلدون وسط سالن بزرگ میشه، تکون میخوره، زرد میشه و اروم اروم پودر میشه. پرچم های رنگی روی سقف با باد به جنبش میفتن، تیکه تیکه میشن و رنگ‌هاشون به صورت نقطه‌هایی رقصان در اطراف می چرخن. کاشی های قهوه ای سیاه کف مترو شروع به ترک خوردن میکنن و از پشتش شون فضایی سفید رو نشون میدن که سنگ ها رو میبلعه و به آهستگی با صدای
​​​​​ف-ح ام گم شده، کنار دریا با سیگاری نیمه سوخته و یک گیلاس شراب منتظرم که بیاید و دست در پشتم بگذارد و با آهی بنشیند و بگوید سلام، بلاخره اومدم و لبخند بزند. منم نگاهش بکنم و با یه لبخند بگم سلام و به نوشیدن ادامه بدهم و این لحظات در این نقطه تا هزاران سال متوقف شود. 
 
متن آهنگ روزبه بمانی بنام اسمت که میاد
اسمت که میاد حالم بد میشهیه تریلی غم از روم رد میشهمادرم میگه چته بیخودی بازاسمش اومد دیوونه شدیمیگه چیه باز این حالت شده خجالت بکش چهل سالت شدهمیگه با خودش باز شد عین روح زیر لب میگه این شب میره کوهرفیقام میگن‌ بسه بیچاره بعد پشتم میگن طفلی حق دارهپشتم از تو‌ تو مهمونی میگن برمیگردم از گرونی میگناسمت که میاد همه باهام بدن انگار سر صف کتکم زدنانگار نه انگار دیگه بزرگم میرم بغل مادربزرگممیرم بغلش‌ م
بماند که اینهمه روانشناسی خوندم با دل و جون ولی پول ندارم مطب بزنم. سر همین قضیه اومدم تو یک شرکتی که کاملا بی ربقطه به رشته ام دارم کار میکنم با ماهی یکو هفتصد و پولی که میاد جمع نمیشه. و اینها.. بماند.
بماند که حالا خودمو راضی می کنم که پسر خیلیا هستن که کار ندارن. امنیت روانی که سر ماه ی حقوقی ریخته میشه براشون رو ندارن. بماند.
بماند که باز میگم عوضش کاری که می کنم نیاز به مهارت هایی داره که من اگه این رشته رو نخونده بودم بلد نبود.
بماند که با ای
ضربان قلبم تند شده بود، هول شدم سریع گفتم:
- آقــ... بخدا.. من فقـــ...ط منتظر منــ... شی بودم. یعنی.. چیزی... مــی.. خواستم.. یه آقایی اینا رو داد.. گفت اگر سرد بشه شما عصبی میشد.. مــنم آوردمشون.. قســـ... ــم میخورم.
یه دفعه داد زد:
- اینجا رو با طویله اشتباه نگرفتی؟!!
برق خشم توی اعماق چشم‌هاش موج میزد.. با دادش بند دلم  پاره شد، کل بدنم لرزید.
با لب‌های لرزان آروم لب زدم:
- شــرمـنده.. آقای رئیس نباید بدون اجازه وارد می‌شدم... معذرت مــی‌خوام.
-دفعه‌ی بع
آقا دیروز سرکلاس بودم.
یادم اومد که ابتدایی که بودم، یک کیف دارا و سارا مشکی رنگ داشتم.
بعد فک کردم گفتم ای بابا! اون رو که انداختیم دور و دیگه ندارمش!
ولی یادم اومد تو آلبومم، یک عکس با پدرم که اون موقع ناظم مدرسه (!) بود دارم که کیفه هم فک کنم یا تو دستمه یا پشتم.
حالا اینو می نویسم، ان شاءا... رفتم خونمون بعد امتحانات پایان ترم، حتما عکسشو میزارم.
هعی! یادش بخیر ... .
 
ماکان بند معرفت
دانلود آهنگ جدید ماکان بند به نام معرفت
Macan Band - Marefat
ترانه : محسن حق نظری ؛ موزیک : محمد عابدینی ؛ تنظیم : امیر میلاد نیکزاد
+ متن ترانه معرفت از ماکان بند
از همون اولشم / آدم موندن نبودی
خیلی جاها کم آوردم / ولی تو پشتم نبودی
 

ادامه مطلب
دختر بچه‌ای حدودا 8 ساله. تیشرت صورتی ملایم پوشیده و شلوارکی به رنگ صورتی پررنگ که تا روی زانوانش آمده. موهایش لَخت است و تا نزدیک آرنجش می‌رسد. چتری‌هایش او را دوست‌داشتنی‌تر کرده. آیفون را زده و منتظر ایستاده که در را باز کنند. کوله‌ی باشگاه پشتم و استخوان سرشانه‌ام به خاطر تمرین درد می‌کند. در گرمای تابستان زیر مانتو و شلوار و شال عرق می‌ریزم و با خودم فکر می‌کنم که اگر همه می‌توانستیم آزادانه لباس بپوشیم شهر چقدر زیبا می‌شد و دنیا
چند روزه اعصابم خرده ...
برای اولین بار یه بیماری شیرخوار ۲ ماهه رو تشخیص ندادم ....
Infantile spasm (اسپاسم شیرخوارگی) ... 
اعصابم خیلی خرده ...
خیلی ..‌.
تقصیر خودمه که اعتماد کردم به شرح حال مادر پدرش که پرستار بودن و به من شرح حال دادن که چشمهاش ترشح داره و چشمهاش رو ا ز دیروز تا به حال انگار سختشه باز کنه ...
معاینه اش ک کردم هرکار کردم بیدار بشه که چشمهاش رو باز کنه نشد ولی اون لحظه هیچ علامت دیگه ای نداشت ! نه اسپاسمی‌دیدم ، نه چیزی !
از اون طرف مامانش تو
پشتم خارش گرفته بود. دست از روی شانه می‌بردم، نمی رسید به نقطه ی مورد نظرِ خارش گرفته. از کمرم هم دست دراز می‌کردم تا حد کش سانی اش بازهم نمی رسید. تصورش کردم که مثل یک جریزه ی ناشناخته و دور از دسترس برای خودش زندگی‌یی دارد خاص! شاید هم موجودات ریزی در آن زندگی می‌کنند که همه با هم فامیل هستند و ازدواج‌هایشان فامیلی است. بچه هایشان عجیب و غریب است؛ یک چشم و چهار انگشتی، یا دم دارد و باله‌ای روی کمر که وقتی برگی روی دوش می‌اندازند تا از سرما
مرا صدا زد. مرد جوان، بیا جلوتر نترس. به چهره اش نگاه کردم، چهره ترسناکی نداشت. حتی لبخندی مهربانی داشت اما ناشناس بود. نمی دانم ناشناس بودن دلیلی می شود که سلام نکنم یا نه ولی من سلام کردم. لبخند خود را بیشتر کشید و گفت سلام. متوجه تردیدم از نزدیک نشدن شد و دوباره تکرارش نکرد. گفت: کسی را می شناسی شیشک برای فروش داشته باشد. گفتم: پدرم. گفت: چه خوب، کجا می توانم او را ببینم؟ نگاهم را از ناشناس بودن به خریدار ناشناس بودن تغییر دادم و گفتم: لطفا دنبا
محسن پسر باهوشیه ولی یه خورده سر به هواست و حرف تو گوشش نمیره سه ساله به باباش میگه برام دوچرخه بخر و الان 9 سالشه و باباش میگه باید معدلت بشه 19 تا برات بخرم اون که اصلا حال و حوصله ی درس خوندن نداره دیگه دید راهی براش نیست بعد از سه سال بیدار شده که باید درس بخونه معدلش طرفای 16 هست ولی باباش دید چون تلاش کرده گفت برات میخرم و محسن که از بس گریه کرده بود صداش بغض آلود و  کینه ای شده بود تو خونه خوشحال شد تابستون بود و محسن و پدرش به مغازه دوچرخه ف
کتاب سیب ها از دامنم ریختهانیه محب زادگان

می خواستم باغم هم آغوشی تبر باشدهم با تبر باشد و هم دور از خطر باشدمی خواستم خالی شوم از اجتماعی سرددنیا فقط دستان گرم یک نفر باشدبشمار خنجرهای پشتم را که می خواهمدنیای اعدادت کمی گسترده تر باشد
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 
http://www.nashreshani.com
خیلی از حرف ها و منظور ها را از جملات سربسته می توان برداشت کرد،
نمی دونم چرا آدمها هنوز حرف های خود را سربسته می زنند  و انتظار دارند که تا تهش را بخوانی و بدانی!
مسئله اصلی اینجاست : هر منظوری که داشته باشید باید متوجه این موضوع هم باشید که قرار نیست طرف مقابل تمام سلول های مغزی شما را تجزیه و تحلیل کند تا به چندین منظور برسد و در نهایت چیزی جز سردرگمی در بر نخواهد داشت!  
منظورتان هرچه که هست! به در نگویید که دیوار بشنود!  اگر توانش را دارید ب
هوالجابرسلام شهیدجابرداداشم...سلام روضه ی مجسم...چه قدردوروبرت روآدم گرفته بود...همه مشکی پوشیدنچقدرآروم خوابیده بودی...سرت رو شکستن..به پهلوت چاقوزدنتشنه کشتنت....یاصاحب الزمان...شبِ شهادتی چه دلی سوزوندی داداشاین اجرارومتوسل شده بودم به حضرت قاسم..بعید نیس چراکنارتابوتت همه روضه ایشون رو خوندن.آه فدای غیرت توقاسماذن شهادت ازمن گرفتی جان عموروموقع رفتن گرفتی،افتادی ازاسب باگونه برخاک...توروهم باصورت زدن زمین داداش جابرمچکارکردی اینطورخر
 
#هر_روز_با_شهدا 
 
❇️ شهید محسن حججی
 
بعد از آنکه محسن وارد سپاه شد، عصر ها به کتابفروشی می آمد و پولی را که از این کار به دست می آورد برای اردوهای جهادی کنار می گذاشت.
 
⚪️ رشته ی تحصیلی محسن برق ساختمان بود و کار برق کشی هم انجام می داد، پول دست مزدش را در قُلَّکی که برای این کار کنار گذاشته بود، جمع می کرد و هر دفعه که به اردوی جهادی می رفتیم، سه، چهار میلیونی که جمع کرده بود را خرج اردو می کرد.
 
* برگرفته از کتاب سرمشق
هوالرئوف الرحیم
بعد از بیش از یک یا دو سال دوباره مهمونی دادم.
افتضاح کلمه ی کمیه برای اون رخداد.
فقط بخاطر اینکه پشتم باد خورده. اگر مثل قبل پیش می رفتم الان تو اوج بودم.
حالا الانم عیبی نداره. تلاشم رو می کنم.
دارم خودمو برای تولد دخترا گرم می کنم.
خدایا
پروردگارا
من رو به فراموشی مثبت، بی خیالی و آرامش، هدایت بفرما.
 
 
 
 
آمین یا رب العالمین.
متن آهنگ یار نامرد از شهرام شکوهیوای از این شبه سرد آخ از این همه درد خنجری به پشتم زده یار نامردناقوسه و زنگ ناموسه و جنگ تا تو تمومه لعنت به نیرنگآره من دیوونم اینو خوب میدونم به تو بستس جونم وایاما من مجنونم که با نامردی هات عاشقت میمونم وای

ادامه مطلب
روی تختش نشسته بود، رفتم به اتاقش و جلوی پایش روی زمین نشستم، سرش تو گوشی بود متوجه من که شد لبخند زد، گفت به به خوش اومدی بانوی قلبم، نگاهش کردم گفتم من از نوشتن دست کشیدم تو شاعر شدی مهربانم، چشمان درشت و قهوه ای مواجش را در چشمانم خیره کرد و دستهایم را در دستانش گرفت، گفتم میدونستی تو فکرشم کارای گذرنامتو انجام بدم برای ادامه تحصیل یه کاری برات بکنم شاید بتونم بفرستمت کانادا یا یه جای خوب که بتونی برای خودت آینده جدیدی را رقم بزنی، گفت چی،
دانلود آهنگ محسن چاوشی بی نام
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * بی نام * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , محسن چاوشی باشید.
دانلود آهنگ محسن چاوشی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Mohsen Chavoshi called Bi Nam With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه بی نام محسن چاوشی
  
 
محسن چاوشی بی نام
مدیاک ››› محسن چاوشی ››› دانلود آهنگ محسن چاوشی بی نام
 
منبع : https://mediac.ir/آهنگ-محسن-چاوشی-بی-نام/
یا رب نظر تو برنگردد
تولد امسالم به خودم یه کتاب هدیه دادم. "من سر قولم هستم"
لطفا سر قول‌هات بمون.
پای آروزهات وایسا. براشون زحمت بکش. سختی‌هاشو قبول کن. کوتاه نیا. اگر ترسیدی هم پا پس نکش. اگر نمی‌تونی جلو بری حداقل عقب نرو. یک کم صبر کن. نفس بکش. شجاعتتو جمع کن و دوباره شروع کن.
فقط بدون نباید از رو بری. هر چقدر هم سخت باشه تو باید سخت‌تر باشی.
اگر دردت میاد به خاطر اینه که داری رشد می‌کنی.
اگر واسه تو پیش اومده به خاطر اینه که توانایی حلش رو دار
باخشم هلش داد، پاش پیچ خورد، نزدیک بود ازپله ها بیافته، مثل برق بازوی محسن رو گرفتم، و باچشمهای اشکی به صورتش، سرم رو به نشانه‌ی نه‌تکان دادم:
- اون ارزشش رو نداره دردت به جونم، بس کن، نمی‌خوای که بخاطر یه آدم ناچیز توی دردسر بیافتی.
محسن که تمام بدنش از شدت خشم می‌لرزید، نعره زد:
-این بی‌آبروی همه جایی به چه جراعتی پاش رو گذاشته توی این خونه ومی‌خواد اسمتو به زبون نجسش بیاره؟! هــان.
دستم رو پس زد، انگار دیونه شده بود و به جنون رسیده بود،
امروز فهمیدم پولی که قراره برای کارم بگیرم خیلی کمتر از اون چیزیه که انتظارش رو داشتم . خیلی زیاد نبود اما چون اصلا انتظارش رو نداشتم ، بد جوری خورد تو برجکم . رو حال و هوام و نمازم تاثیر گذاشت اصلا :( داشتم با خودم فکر می کردم با مرگ می خوام چیکار کنم که قراره همین طور غیر منتظره تمام دنیا رو ازم بگیرن ...
+ برام خیلی مهمه که پسرم بهم به عنوان یک تکیه گاه نگاه کنه . این که کنارم احساس امنیت کنه . این که وقتی دستش رو میگیرم انگار که دیگه هیچ چیز نمی تو
محسن لرستانی در شهر مشهد به دنیا آمد. محسن لرستانی پدرش اصلیت(کُرد)دارد و پدرش اهل مشهد است.
او از همان دوران کودکی علاقه زیادی به خوانندگی داشت که همین امر موجب شد که محسن لرستانی خواننده شود.
آثار مهم و زیبای محسن لرستانی:
*زندانی
*کارتون خواب
*بی وفایی
*و...
او در سال ۱۳۸۶به موسیقی حرفه ای شناخته شد.

مــــــــــــــــــــــحـــــــــــــــــــســــــــــــــــن لـــــــــــــرســـــــــــــــتـــــــــــــانــــــــی
باغبان شب. نوشته‌ی جاناتان آکسیِر‌. ترجمه‌ی ثمین نبی‌پور. کتابی که به‌سختی خوندمش اما نه چون متن و قصه‌ی حوصله‌سربری داشت که به‌خاطر نبود میز بود! هیچ‌وقت این ساخته‌ی دست بشر براتون مهم بوده؟ احتمالاً، ولی نه به‌اندازه‌ی من. میز، صندلی، تخت: خلاصه و سبک زندگی من که نبود هرکدوم‌شون مجموعه‌ای از دردهای وحشتناک رو به دنبال داره. همون‌طور که در دوروز گذشته فلج بودم و پاها و کمر و پشتم می‌خواستن هرچه بیشتر بهم ثابت کنن که چیزی جز یه مشت
میخوام دوتا مطلبو بگم که نباید همیشه اینجا موندگار باشه
اول اونی که مهم نیست
ممکنه برای ۴۰ام اقای شجاعی همونجور که قبلا مامان باهات هماهنگ کرده بریم برای ۴۰ ام ولی چون خطت خاموشه نمیشه
پس خودت از محل کارت بهش زنگی بزن
دومیش دارم تمام تلاشمو میکنم که ۲۰ میلیارد بدست بیارم و اون مرکز که تو رویام هست رو بسازم و به کنک نیاز دارم تمام تلاشمو میکنم
ترو خدا این یک بار پشتم باش بدون تو نمیشه
من میخوام مرکزی بسازم که تو ایران توسعه پیدا کنه پس قدرتمون
بیا مثل گذشته ها،شب که شد، چراغ های اتاق را خاموش کنیم.من روی تخت اینور اتاق دراز میکشم،تو روی تخت آن وری دراز بکش.سکوت کن!چیزی نگو!فقط مثل همان وقت ها که سراپا، بی هیچ سوالی، برای دردهایم گوش شنوا میشدی، گوش بده!آنقدر گوش بده که حرف ها و گلایه هایم ته بکشد.بعد بیا کنارم.در آغوشم بگیر.نه معمولی؛ محکم.محکم و پرمهر.مثل تمام بغل هایی که بعد از مدت ها دوری، داشتیم.انگار که اولین و آخرین باریست که هم را میبینیم.بگذار کمی، فقط کمی، وجودت را نفس بکشم،
-فقط خدای زبونی، چیه مثل این میمونا بپر بپر می‌کنی؟! هر کی ندونه فکر می کنه زخم شمشیر خوردی، حالا دیگه می‌خوای آدم بکشی؟! اصلا می‌تونی کش شلوارت رو نگه‌داری؟! من خودم جواب دندون شکنی بهش دادم، لازم نبــ...
 محسن درحالیکه صورتش از درد جمع شده بود با اخم غلیظی گفت:
-هر جا اون هرزه رو ببینم لختش می‌کنم تا درس عبرتی بشه برا بقیه.
بی‌بی صورتش رو جمع کرد و چینی کنار چشمهاش نشست و با حالت تمسخر آمیزی گفت:
- خوبه حالا، چیه انگار جو گرفتدت؟!
شاکی گفتم:
-
دلم اونقدری گرفته که برم سراغ آینه و زل بزنم به اون دو تا حفره ی معصوم و بی روح که بار غصه های عمر من و به دوش می کشن..
اون دوتا زبون بسته که مثل بقیه اعضای بدنم دلم براشون ریش ریشه
اعضایی که می تونستن مال کسی باشن که خیلی بهتر از من بهشون برسه
حیف!.. طفلکی ها به نام من سند خوردن و محکومن به تحمل
اگر زبون داشتن حتما تا حالا از من به هر کجا و هر کسی شکایت برده بودن..
 
دلم اونقدری گرفته که برم پشت پنجره ی بلند نشیمن بایستم و از ورای برج های بلند و مزاحم
ساعت از 6 صبح گذشته بود که بیدار شدم. جایم نا راحت بود. بالشت سفت بود و بابتش سردرد گرفته بودم. روز قبلش هم بد خوابیده بودم و گوش راستم درد داشت. پشتش به من و خواب بود. یه ربع بیست دقیقه‌ای را از این طرف به آن طرف شدم. فایده‌ای نداشت. همیشه با خوابیدن در جاهای تنگ مشکل داشتم. توی سفر و کمپ همیشه قیافه‌ام شبیه مُرده‌هاست چون شب‌ها خواب ندارم و مدام بیدار می‌شوم. تخت و تشک نفره که جای خوابیدن دو نفر نیست. حتی کیسه‌خواب یک نفره هم جای خوابیدن یک نف
هوالرئوف الرحیم
ماشین صافکاری بود. داداش اینها هم سر تولد مامان مدل ویروس کرونا باهامون برخورد کرده بودن. داداش رضا هم که پیچوندمون و قربون رضا برم که پشتم بود و دستم رو گرفت و رضوان و فسقل در دست با اتوبوس و مترو راهی راهپیمایی شدیم.
به جرئت می تونم بگم بهترین راهپیمایی تاهلم بود. خوش گذشت. خیلی. مخصوصا که خدا دلی بهم داد تا تکبیر بگم و دل چند نفرم شاد کردم. 
الهی شکر.
 
 
 
 
خدایا کمک پلیز که وقت وقتش ساکت نباشم و خوب حرف بزنم.
زیادی دور نشو بیا کجاهارو میکنی نگاه
انگاری غرقی توی رویا حالتو میخرم
همه میرن تو میمونی پشتم گفتی نرو لفظتو نکشتم
 
دل تو اینجاس توی مشتم این دلو میبرم
اینا حرفای منه نمیگم جلو همه
ولی صد سالم اگه خیره شم تو چشمات کمه
اینا حرفای منه نمیگم جلو همه
ولی صد سالم اگه خیره شم تو چشمات کمه
دوس دارم باشی تو دلم جا شی
نگو چشمای گیرات بگو نقاشی
خوابم یا بیدار یه جورایی خب بیمار
نگو خرمن موهات بگو گندمزار
اینا حرفای منه نمیگم جلو همه
ولی صد سالم اگه خیر
خلاصه کتاب اقتصاد کلان محسن نظری
برای دانلود این فایل اینجا کلیک کنید

خلاصه کتاب اقتصاد کلان محسن نظری
خلاصه کتاب اقتصاد کلان محسن نظری
خلاصه کتاب اقتصاد کلان محسن نظری
خلاصه کتاب اقتصاد کلان محسن نظری
خلاصه کتاب اقتصاد کلان محسن نظری
امشب شب قدر بود. من دیگه اون امین سال پیش نیستم یا بهتره بگم دیگه اون امینی که خودم میشناختم نیستم. بنظرم لحظه ی بلوغ هر آدمی نه بلوغ فکریشه نه بلوغ جسمی. بلوغ اصلی اون لحظه ایه که میخوای اون پیله ی محکم دور و برت رو بشکافی و بیای بیرون. ولی فعلا پیلمو شناختم، هنوز راهی به بیرون پیدا نکردم، به مسیر چیدم برا خودم این وسط که راه بدون کمک گرفتنیه. راهیه که جَنَم خودم برای رسیدن به اون هدف اصلیم رو میطلبه.نه پدر
نه مادر
نه برادر
نه دوست
نه همراه
خودم
از کتاب مستور یاد گرفتم بشینم و نامحسوس به دنیای مردم وارد بشم. توی  «۵گزارش کوتاه از نوید و نگار»ش نگار می‌ره تو فرودگاه و روی صندلی‌ها می‌شینه و دنیا براش توی سبزی‌ها و دلتنگی‌های خانم‌هایی که اونجا نشستن جریان پیدا می‌کنه. رفتم توی صحن نشستم و زیاد، خیلی زیاد گریه کردم. برای زوجی که پشتم نشسته بودن و شبیه داداشم اینا بودن. گریه کردم و فکر کردم چه‌طور دنیا انقدر تکراری و کوچیکه؟
یاد یکی از پست‌های سارا می‌افتم که نوشته بود ترجیح می‌
از کتاب مستور یاد گرفتم بشینم و نامحسوس به دنیای مردم وارد بشم. توی  «سه گزارش کوتاه از نوید و نگار»ش نگار می‌ره تو فرودگاه و روی صندلی‌ها می‌شینه و دنیا براش توی سبزی‌ها و دلتنگی‌های خانم‌هایی که اونجا نشستن جریان پیدا می‌کنه. رفتم توی صحن نشستم و زیاد، خیلی زیاد گریه کردم. برای زوجی که پشتم نشسته بودن و شبیه داداشم اینا بودن. گریه کردم و فکر کردم چه‌طور دنیا انقدر تکراری و کوچیکه؟
یاد یکی از پست‌های سارا می‌افتم که نوشته بود ترجیح می
یه جایی توی نوشته‌هام اینو پیدا کردم:
وقتی بهشان نگاه می‌کنم، می‌دوند می‌روند پشت سنگ‌ها؛ اما همین که رویم را برمی‌گردانم، یواشکی از مخفی‌گاهشان سرک می‌کشند تا تماشایم کنند. اگر چند لحظه بیشتر تحمل کنم و برنگردم به طرفشان، آرام‌آرام از پشت سنگ‌ها دوباره می‌آیند بیرون... 
درباره‌ی افکارم نوشته بودمش. از اون موقع تا الان هنوزم اوضاع خیلی فرقی نکرده. هنوزم فقط وقتی پشتم بهشونه، نگاهم می‌کنن. چشم تو چشم نمی‌شه شد باهاشون. درمی‌رن؛ نمی
پسر لاکپشتی رو یادتونه ؟ 
دیروز مجبور شدن بالاخره پاش رو قطع کنن...
هممون ناراحت شدیم از قطع شدن پاش... 
بعد این همه تلاش و ...
حیف شد...
هوشیاریش خیلی پایینه...
شبیه زندگی نباتی شده که فقط گاهی چشمهاش رو باز میکنه... 
ولی من حس میکنم درکش بیشتر از این هاست... 
امروز داشتم میرفتم داخل ، دم در ، خواهرش گفت بهش بگو من اومدم بیرونم...
رفتم بالا سرش ، گفتم چطوری علی لاکپشتی ؟ (جالبه که بدونین فامیلیش هم اسم یه حیوونه ) 
چشمهاش باز بود...
دست کشیدم روی سرش گفتم
بیوگرافی محسن چاوشی و عکس هایش 
امروز برای شما کاربران محترم بیوگرافی محسن چاوشی خواننده پرطرفدار پاپ ایرانی را آماده کرده ایم .
محسن چاوشی با نام اصلی محسن چاوشی حسینی زاده خرمشهر در تاریخ 8 مرداد 1358 او فعالیت های خود را از سال 1382 تا کانون آغاز کرده است فعالیت های او خوانندگی ، آهنگسازی ، تنظیم کننده و همچنین ترانه سرایی است . شیوه و فعالیت های او پاپ ، راک ، الکترونیک ، ترنس و ... می باشد . 

ادامه مطلب
کلیک کنید
5
[ T y p e h e r e ]
همسایهی پری
-صورتت که ای ....بدک نیست چرا شوهر نمیکنی آمارش رو دارم توی
محل هم کم خاطر خواه نداری....؟حداقل شوهرت واست موبایل
میخره....
با این حرف مژگان اخم هایش را درهم کشید.نمیدانست این دختر چرا
اینقدر از تحقیر کردن او لذت میبرد....مژگان که سگرمه های درهم اورا دید
با دست های بزرگش محکم به پشت او زد و گفت:
-بی خیال بابا ... خودم واست میخرم...!
پریناز از شدت درد صورتش در هم شد وزیر لب نالید:
-آخ.... پشتم ،دختر عجب دستهای بزرگ و سنگینی
تصمیم گرفتم برای اولین بار از تصمیمم دفاع کنم. با اینکه خیلی میترسم.. با اینکه نمیدونم با چه واکنش هایی رو به رو میشم که حتی خودم رو براشون آماده کنم..مامان میگفت نیاز نیست نگران باشی. من میخوام ذهنت رو روی هدفت متمرکز کنی و دائم نگران نباشی که الان چی میشه؟ باید چی بگم و چیکار کنم؟ میگفت خودش واسطه میشه و از بابت اون نگران نباشم.در واقع خیلی از مامان ممنونم. توی همه شرایط زندگیم پشتم بوده و همه جانبه ازم حمایت کرده. هیچوقت نذاشته احساس تنهایی ک
من در اینجا معنی میشوم. من در اینجا خلاصه میشوم. من اینجا زیسته و رشد کرده ام. من اینجا شاخ و برگ داده ام. لابه لای برگ برگ این کتاب هاوجود دارم. نفس میکشم. هنوز هم کتاب هایم را که باز کنی، صدای خنده هایم را میشنوی. شوک شدنم در صفحه های بخصوصی نقش بسته. کتاب هایم را که باز میکنی، رد اشک هایم را اگر هم نبینی، بودشان را که زمانی لغزیده اند حس میکنی.
رمان هایم را که باز میکنی، آوای غلط تلفظ کردن شخصیت هایم را میشنوی.
کتاب شعرهایم را که باز میکنی، صدای
بیوگرافی محسن چاوشی و عکس هایش 
امروز برای شما کاربران محترم بیوگرافی محسن چاوشی خواننده پرطرفدار پاپ ایرانی را آماده کرده ایم .
محسن چاوشی با نام اصلی محسن چاوشی حسینی زاده خرمشهر در تاریخ 8 مرداد 1358 او فعالیت های خود را از سال 1382 تا کانون آغاز کرده است فعالیت های او خوانندگی ، آهنگسازی ، تنظیم کننده و همچنین ترانه سرایی است . شیوه و فعالیت های او پاپ ، راک ، الکترونیک ، ترنس و ... می باشد . 

ادامه مطلب
من ازغم عشق تو وین  حال دگردارمعشق است وفراق تو من شوربه سردارمرفتی وبه هجرتو می سوزم ومی سازملیکن زفراق تواشکی به بصر دارمیکتا گهر نازم من دل به تو می بازمیک مرحمتی جانا چون دیده تردارممن درطلبت حیران گمگشته وسرگردانرفتی وبه راه تو من دیده به در دارمازغصه هجرانت پشتم زجفا خم شدضمنا تو بیا بنگر دستان به کمردارمشش گوشه شده قلبم ازغربت هجرانتای جان توبیا بنگر شش گوشه جگردارمروزم شب تاریک است ای مه تودرآ ازابرحالا که دراین ظلمت من میل سحردا
اولین باری که رفتم راهیانشاعر شدم...بارها و بارها...شاید عاشق هم شدمکه واژه واژهمی‌نوشتمو سکووووت...هیچ کسو هیچ جمعیخلوت منو بهم نزد...خلوت آرامش بخشیکه زندگیمو خیلی تغییر دادنگاهم رونگاهم رو...نگاهم رو عوض کرد...طلبم روخواسته هام روواقعا اون اردوی راهیان 93نقطه عطف زندگیم شد...*شعرهاواژه هاخاطره ها...
دریافت
آقا فرض کنید #غدیر اصلا نبوده که پیامبر جلوی هزاران نفر امیرالمؤمنین رو به جانشینی منصوب کنهیکی از احادیثی که در فضیلت امیرالمؤمنین هست و شیعه وسنی اونو نقل کردن، #حدیث_منزلت است. معاویه‌ای که دستور به دشنام و لعن امیرالمؤمنین داده بود، این حدیث رو نقل کرده، نمیتونست انکار کنه. چون اکثر مردم بارها از زبان پیامبر در جاهای مختلف شنیده بودن. متن حدیث اینه.(یاعلی) أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّاأنـّه لانَبیّ بَعدی.(ای علی) تو نسب
امروز به بودنِ سپی و مری و مامان بزرگ گذشت. با وجود گذشتن تولدم برام کادوهای خفن آوردن :) عکسای قدیما رو دیدیم و من چقد استرس کشیدم که سپی عکسای قبل طلاقو نبینه. تازه یه گل کوشولو هم رو کادوهاشون بود :))
آقا اومدم ادا این خارجکیا رو در آرم با آسودگی به تخت تکیه بدم فهمیدم پشتم خالیه چنان با مغز افتادم  از رو تخت زمین که هرچی نوسان خوندم پرید :))) الان خودم به نوسان افتادم هارهار :)))
گل کوچولوی جذابم رو به همراه حسابان مشاهده میکنید که هرگز توش استعد
شاید تنها نکته مثبت اتفاقای امشب این باشه که بابا با حال عصبی ای گفت :تو به درد این کار نمیخوری!برو فارسی خودتو بخون!
یا داداش پشتم در اومد که خب بدبخت این یه بارو حق داره خب...
یا ابجی گفت من میتونم قسم بخورم که تو یه جای دیگه جات بهتره...
....
+وقتی عمه ی یک کودک خردی و اعصاب نداری و دوست داری هرچی پیش اومده و پیش میاد رو از یاد ببری...
یه همچین سازه ای با انبار کنارش ...اگر دقت بفرمایید...با لگو ساختم...و به خودم که اومدم دیدم عجب محشر شد ...
در حالیکه صاح
 
 اواخر دی ماه، گردان به بچه ها مرخصی داد. وقتی به تهران رسیدیم من و  [ برادرم شهید] محسن [گلستانی] و چند تا دیگر از بچه های دسته، بعد از دو روزی ماندن در خانه، عازم مشهد شدیم. دو شب که در قطار رفت و برگشت بودیم، دو روز هم در مشهد ماندیم. در حرم امام هشتم، نگاهم که به آینه کاری صحن افتاد، به محسن گفتم: خیلی قشنگ کار کرده اند...
 
[گفت]: قشنگی اش در این است که کسی نمی تواند خودش را در آینه های شکسته ببیند. زائر وقتی وارد حرم می شود باید متواضع و دلشکسته
همه ی نوشته هام رو پیش نویس کردم. همه چیز چه خوب چه بد گذشته و من تمامش رو توی گذاشته جا میذارم و درس هایی که ازش گرفتم رو تو قلب و ذهنم نگهداری میکنم.
شاید بگید خیلی دیوونه م اما خوب شد که امسال نشد و دوباره قراره یه سال دیگه هم تلاش کنم . 
خوشحالم بابت درسایی که گرفتم و قراره بگیرم.
خوشحالم از اینکه فهمیدم برای خانواده م خیلی مهمم فارغ از نتیجه.
دلم آشوبه بابت وقت های از دست رفته و کم کاریام اما هرچه زودتر تلاش میکنم احیا بشم . الان وقت این کار ها
امشب همچی به بهترین شکل ممکن بین من و x تموم شد خیلی ام خوب من اینقدر جسمم خوشحاله ولی ناراحتم بخاطر اینکه پشت سرم حرفایی زده که واقعا جلوم چیزه دیگه میگفت !!
جلوم آیینه بودن و پشتم قیچی بودن برام مهم نیست مهم اینه که حالم خوب بشه برای خوب شدن حالم تلاش میکنم تا جایی که بتونم تا جایی که موفقیت برام رقم بخوره من کم نمیارم و دست از تلاش هم نمیکشم ...
خیلیا جلوم سنگ انداختن ولی من روی سنگا راه رفتم چون خودم خواستم وگرنه پرش کردن از روی سنگا راحت بود م
دلم میخواست کنار اون باشم بزرگ بشم رشد کنم قوی بشم پیشرفت کنم بهش تکیه کنم برا همه قوی باشم برای اون ضعیف ترین دلم میخواست حامیم باشه پشتم باشه دلم میخواست صبح که از خواب پا میشم برای اون صبحانه درست کنم دلم میخواست به اون غر بزنم بگم زندگی چقدر مزخرفه دلم میخواست با اون از ناتواناییام صحبت میکردم با اون از مشکلای تو زندگیم از چیزایی که ناراحتم میکنه با اون میتونستم رشد کنم با اون تغییر میکردم دلم میخواست شبا با اون شام میخوردم با اون میرفتم
- نگو نامرد.. نگو.. تو پشت منی تو کوه منی با تو زنده شدم، حرفای نیشدار همه رو به جون میخرم فقط تو کنارم باش، محسن این همه زجر کشیدیم تا به اینجا برسیم، دانشگاهت برام خیلی مهمه این همه بهت سخت گرفتم تادیگه طعم این بدبختی رو نچشی.
- ببینم آب دماغت رو که با لباس من پاک نکردی؟
  
باخنده‌ی ثابت روی لبم بهش خیره شدم:
-خیلی لوسی محسن، منو این کارا؟!
محسن بلند خندید وچشمکی زد:
-می‌خوام همیشه این‌طوری لبت رو خندون ببینم.
#کپی‌ممنوع⛔️
مشاهده مطلب در کانا
متن آهنگ ببینیم همو پازل بند
دوباره بارون میاد آروم میکوبه روی شیشه
دلم آروم نمیشه
ردِ پاهات ، مثلِ زخمی که میمونه تا همیشه
دلم آروم نمیشه
روت توو روم وا شد ، دوباره دعوا شد
یه نفر رفت و یکی دوباره تنها شد
اونکه عشقم بود ، پشتم بهش گرم بود
ادامه مطلب
کاش آغوشت عضوی از تنم بود 

مثلا آغوشت پاهایم بود 

که بی آن قدم از قدم برنمیداشتم 

یا دست هایم بود 

که هرجا میرفتم در آغوش تو میرفتم 

در آغوش تو به خواب میرفتم 

در آغوش تو به بیداری می آمدم... 

یا مثلا آغوشت چشم هایم بود 

که این جهان تاریک و خالی را آبی آسمانی میدیدم... 

خوب بود آغوشت پشتم بود 

که بال در می آوردم مدام 

اما کاش آغوشت قلبم بود 

نبودش... . 





حسنا میرصنم
دانلود آهنگهای محسن ابراهیم زاده از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
فول آلبوم محسن ابراهیم زاده یکجا و
دانلود هر آهنگ های محسن ابراهیم زاده فول دفتر محسن ابراهیم زاده با حال حقیقی 320و 128 پخش آنلاین با صورت تکی و کلاً فایل زیپ Mohsen. اهنگ بدون قرارم صالح ابراهیم فرزند اهنگ خوش اهنگ جدید دانلود اهنگ شبکه G O 42 نمایش اجرای موجود روش صالح ابراهیم فرزند وسیله خواننده کودک و کودک شبکه .
ادامه مطلب
دانلود آهنگ محسن چاوشی او به پی ام موزیک بپیوندید با سوپرایز ویژه این ساعت / دانلود آهنگ جدید عاشقانه و غمگین “او” با صدای محبوب محسن چاوشی با بهترین کیفیت و متن ترانه {320 و 128 mp3} Download Music: Mohsen Chavoshi | In The Name Of ♪ Ou In The | PmMusic شعر و ملودی : محسن چاوشی
متن آهنگ او محسن چاوشی
──┤♩♬♫♪●|♬|●♪♫♩♬├──
تاج گذاری کند آمده کاری کند
بت شکنت شاه ما بنده نوازی کند
ما به نوازی نیست ناز بت
بت شکن بت بنوازد هر آن
آمده با قصد خود هر چه بت قادر است
با تبرش یک نف
بیوگرافی محسن ابراهیم زاده خواننده پاپ
سلام امروز برای شما کاربران محترم بیوگرافی محسن ابراهیم زاده را آماده کرده ایم امیدواریم مفید باشد و مورد پسند شما عزیزان قرار گیرد .
محسن ابراهیم زاده خواننده پاپ ترانه سرا و آهنگساز ایرانی زاده تربت حیدریه در و متولد 17 شهریور 1366 می باشد .

ادامه مطلب
بیوگرافی محسن یگانه 
سلام امروز بیوگرافی خواننده معروف و پرطرفدار محسن یگانه را برای شما کاربران محترم اماده کرده ایم . 
خواننده معروف محسن یگانه در تاریخ 23 اردیبهشت 1364 در گنبد کاووس متولد شد 
دانشجوی انصرافی و لیسانس مهندسی صنایع که در دانشگاه ازاد ترم ششم است ، همچنین ایشان دو خواهر پزشک و ددندان پزشک دارد ، و همچنین یک برادر که نام او کمیل است ، او فرزند سوم خانواده است .

ادامه مطلب
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت تک تک دوستداران محسن یگانه عزیز
این وبلاگ توسط یکی از علاقمندان و طرفداران محسن یگانه ایجاد میشود و هدف آن کمک به دنیای وب و بیشتر وب فارسی در جهت تولید محتوای کامل پیرامون موضوع وبلاگ که همان خواننده محبوبم یعنی محسن یگانه میباشد.
امیدواریم بتوانیم مطالبی مفیدی را در این باره منتشر کنیم...
فول آهنگ محسن یگانه دانلود تمام آهنگ های محسن یگانه
دانلود فول آهنگ محسن یگانه به صورت لینک مستقیم با کیفیت 128 و 320
شما می توانید هم اکنون تمام آهنگ های محسن یگانه را با کیفیت اصلی و بصورت رایگان از رسانه شیک پلاس دریافت نمایید.
لینک مستقیم + پخش انلاین و متن تمام آهنگ های محسن یگانه
فول آهنگ محسن یگانه دانلود تمام آهنگ های محسن یگانه
دانلود فول آهنگ محسن یگانه به صورت لینک مستقیم با کیفیت 128 و 320
شما می توانید هم اکنون تمام آهنگ های محسن یگانه را با کیفیت اصلی و بصورت رایگان از رسانه شیک پلاس دریافت نمایید.
لینک مستقیم + پخش انلاین و متن تمام آهنگ های محسن یگانه
ازروانپزشک نوبت گرفتم والان توی صف انتظارم.
نمیدونم مشکل کارکجاست اماخوش نیستم
یعنی دوشه روزخوبم،دوسه روز داغون.
دوسه روز مث اسب میخونم،یهو دوسه روز هیچی نمیتونم بخونم.
خدالعنتشون کنه که اینهمه همه چیزروگرون کردن.طبق برنامه ریزیایی که داشتم مهرامسال میتونستم یک خونه عالی نزدیک دانشگاه اجاره کنم.امااونقدرگرون کردن که نمیشه تادوسه سال!
تنهاچاره ی من یک خونست که توش زندگیموعالی بسازم همونطورکه تجربه موفق قبلی هم دارم.
ازاول ترم باشگاه نر
آلبوم بی‌نام از محسن چاوشی ، با نام سابق قمارباز، نام دهمین آلبوم استودیویی محسن چاوشی است. این آلبوم که شامل ۱۱ قطعه است، با آهنگسازی، تنظیم و خوانندگی محسن چاوشی و اشعاری برگرفته از مولانا، سعدی، وحشی بافقی و فصیح الزمان شیرازی، دوم دی ۹۸ منتشر شد.
دانلود رایگان آلبوم بی نام محسن چاوشی کیفیت 128 از آپلودبوی
دانلود رایگان آلبوم بی نام محسن چاوشی کیفیت 320 از آپلودبوی
عوامل تولید
خواننده، آهنگساز و تنظیم کننده: محسن چاوشی
تهیه‌کنن
سال نو شد و هیچ چیز نو نشد. گل‌ها شکفته نشد، درخت‌ها شکوفه نکرد، زمین سبز نشد. دیگر باران بی باران! به جای آن که زیر باران بروم پشت پنجره فقط سیل نفهمی را می‌بینم که همه را با خود می‌بَرَد.فارغ از هر چیز من به هیچ چیز نرسیدم. من این سال را نیز مانند سال قبل گذراندم مانند هر سال. این صفحات این دفتر چند برگ، همه یکسان است؛ همه سیاه است!زندگی برایم قابل پیشبینی شده است، همه‌اش بدبختی و بلاست، نه چیزی دیگر. دفتر سرنوشت من بی‌برگ است، فقط وجود دارم
تو این مدتی که گذشت فهمیدم آدما راحت تر از اونی که فکرشو میکردم پشتمو خالی میکنن راحت قضاوت میکنن راحت محکوم میکنن و راحت تر از اون طلبکارن و انتظار دارن حالا دیگه اما میدونم سکوتم از خریتم نیست فقط حرفم نمیاد وقتی این رفتار هارو میبینم آدمها خودخواه ترین و منفعت طلب ترین موجوداتین که ممکن بود به وجود بیاد و اومد اره دلم پره از همه میدونم کم کم بارکردم که برم میدونم دیگه نمیخوام حتی بگم که میرم میدونم به خودشونم بیان نمیفهمن تارایی بوده مید
-چیه خانومی خیلی خسته شدی-نه بابا پاهام داغون شد تو این کفشا ،کفشا رو تو یه دستم گرفتم با یه دستمم دامنم گرفته بودم که زیر پام نرهداشتم از پله ها میرفتم بالا که کامران بغلم کردجیغ ارومی زدم و گفتم-بذارم زمین دیوونههیچی نگفت و من و روتختم گذاشت-مرسی-قابل تو خانوم گل و نداشتبعدم رفت بیرون بلند شدم لباسمم و در بیارم ولی هرکاری کردم نتونستم زیپشو باز کنم اخرم محبور شدم کامران و صدا کنم-کامرااااااااااااااااانبعد چند دقیقه اومد-چیه؟-ببین این زیپ
در پی انتشار ویدئویی از محسن افشانی و اقدام زننده او حین رانندگی، کاربران فضای مجازی، واکنش‌های منتقدانه خود را در توییتر به اشتراک گذاشتند.
 محسن افشانی بازیگر تلویزیون، شب گذشته در صفحه اینستاگرامی خود فیلمی
ادامه مطلب
دانلود اهنگ محسن لرستانی زندونی
دانلود اهنگ جدید محسن لرستانی امام رضا
دانلود آهنگ صبح فردا که بشه چوبه دار جای منه
دانلود اهنگ محسن لرستانی مادر پیرم

دانلود اهنگ محسن لرستانی به نام مادر

محسن لرستانی صبح فردا که بشه چوبه ی دار جای منه
متن آهنگ زندان محسن لرستانی
متن اهنگ زندونی محسن لرستانی
 
خاطره ای در باره  شهید منوچهر مدق:
 
  هر چه سختی بود با یک نگاهش می رفت، همین که جلوی همه بر می گشت و می گفت: «یک موی خانمم را نمی دهم به دنیا، تا آخر عمر نوکرش هستم»، خستگی هایم را می برد.
می دیدم محکم پشتم ایستاده، هیچ وقت با منوچهر بودن برایم عادت نشد، گاهی یادمان می رفت چه شرایطی داریم. بدترین روزها را با هم خوش بودیم. از خنده و شوخی اتاق را می گذاشتیم روی سرمان.
سیره شهدای دفاع مقدس، ج12،  ص 263
 
بسم‌الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
 محسن چریک با افراط گری تمام ، هنرمندان مارا خانه نشین میکند_به قول رائفی پور_
اسرائیل،انقلابیون را به افراطی گری متهم می کند
محسن چریک به اسرائیل پناهنده‌ میشود،اسرائیل که منتقد رفتار محسن چریک بود اورا تحویل می‌گیرد و به او تریبون میدهد.
محسن چریک بعد از خانه نشین کردن هنرمندان و ترسیم چهره ای خشک از ایرانیان انقلابی،به تخریب مقام معظم رهبری همت می گمارد
خیلی عجیب است
تهدید می
انگار ترانه نفست بر
گردن و لاله گوشم، در حالی که انگشتانت هنرمندانه بر ساز خیالی پشتم زخمه می‌زنند،
یکی از آن تصویرهایی‌ست که هر جا یادم
بیفتد، لبخند وسیعی بر چهره‌ام نقاشی می‌کند 
و صد ساله هم که باشم نوجوانی بی
امان و چونان اسب رم کرده در یاخته‌هایم می تازد!
امروز آخرین روز 98 هست و خب فکرکنم اکثرمون دل و دماغ وارد شدن 
به سال جدیدو نداریم اما بیایم راجب سال98 چطور گذشت حرف بزنیم
تواین سال روزای سختی رو پشت سر گذروندم با تمام خوبی و بدی هاش
گذشتت...
بیایم اصلا راجب اتفاقای ناگوار و بد حرف نزنیم و ازروزای خوبمون بگیم
قرارنیست همیشه از اتفاقاتی که باعث صدممون شده بیایم بگیم..بیایم با صحبت
راجب اتفاقای خوب و مثبت حالمون خوب و خوب تر کنیم تا سالجدید رو باخلق و خوی و حال خوب بگذرونیم
اگه بخوام از دید مثبت
بسم‌الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
 محسن چریک با افراط گری تمام ، هنرمندان مارا خانه نشین میکند_به قول رائفی پور_
اسرائیل،انقلابیون را به افراطی گری متهم می کند
محسن چریک به اسرائیل پناهنده‌ میشود،اسرائیل که منتقد رفتار محسن چریک بود اورا تحویل می‌گیرد و به او تریبون میدهد.
محسن چریک بعد از خانه نشین کردن هنرمندان و ترسیم چهره ای خشک از ایرانیان انقلابی،به تخریب مقام معظم رهبری همت می گمارد
خیلی عجیب است
تهدید می
 
وقتی استخوان های نیمه پوسیده ام را کنار پل گذاشته ای و چشمانت دریا دریا غرق آبند، به محسن فکر کن.
دست های پینه بسته اش را به خاطر بیاور که سرمای دستبند جمعشان کرد. تو می گفتی محسن شرف داشت که جلوی زور ایستاد. می گفتی بزرگ بود. دلش اقیانوسی بود برای خودش. اما به خاطر بیاور که من گفته بودم محسن درد بود. محسن بغضی بود که سالها حبسش کردند و حالا داشت زار زار زیر باران می بارید.
محسن تو بودی. محسن همین استخوان های نیمه پوسیده ام - که کنار پل گذاشتی - بو
هووووف پر از استرس و ناراحتی هستم. دلم میخواد بزنم زیر گریه ولی از اونجایی که همه فکر میکنن من بی دردم و هیچی از بالا پایین زندگی حالیم نیست و زیادی سرخوشم گریه کردنم نشونه ی بچگی و ضعفم میشه نمیدونن که کم آوردم از این همه درد، کم آوردم و باید خودم خودمو جمع کنم.
خدا کی تموم میشه این بساط؟ الآن یه حسی بهم دست داد! (همزمان با گوش دادن به صحبت های اهل خونه و شرکت تو بحثشون اینارو مینویسم) حس اینکه تو هر کار خدا حکمتی هست و وقتی به این فکر کردم یکم پ
سلام دوستان 
در این پست میخام شما رو به صورت خلاصه و کلی با محسن ابراهیم زاده اشنا کنم
 
محسن ابراهیم زاده در ۱۷ شهریور سال ۶۶ در تربت حیدریه به دنیا آمد. او خواننده، آهنگساز و ترانه سرای سبک پاپ کشور است و از چهره‌های محبوب نسل جوان در این روز‌ها به شمار می‌آید. او اولین کنسرت خود را در سال ۹۴ و در کرج برگزار کرد. دو سال پس از اولین کنسرتش، کنسرتی را در تهران برگزار نمود و در سال ۹۷ بود که در فینال لیگ قهرمانان آسیا در دیدار بین تیم‌های پرسپو
انتظار بند بندِ وجودتو درگیره یه درده ناعلاج میکنه بعدم اروم و بی سر و صدا از بین میبرتت.
تو تازه یاد گرفتیما خیلی وقته گذاشتیم کنار...
روزگاری هم اگر دیوانه ات بودم ، گذشت جانان :)
تنها جایی که پشتم وایسادن پشت چراغ قرمز بود
بامن #سرد نباش سرما میخوری
من ‌تمامم،پر از این حالته بی حوصلگیست:)
از وقتی از کسی توقع ندارم زندگی زیباتر شده!
+ موندن بهتره یا رفتن؟- بستگی به آدمش داره(:
مثه برف باش زیبا ولی سرد :)
 
باغ عروسی در شرق تهران
باغ عروسی تشریفات
 
وقتی استخوان‌های نیمه‌پوسیده‌ام را کنار پل گذاشته‌ای و چشمانت دریا دریا غرق آبند، به محسن فکر کن.
 
دست‌های پینه بسته‌اش را به خاطر بیاور که سرمای دستبند جمعشان کرد. تو می‌گفتی محسن شرف داشت که جلوی زور ایستاد. می‌گفتی بزرگ بود؛ دلش اقیانوسی بود برای خودش. اما به خاطر بیاور که من گفته بودم محسن درد بود. محسن بغضی بود که سالها حبسش کردند و حالا داشت زار زار زیر باران می‌بارید.
 
محسن تو بودی. محسن همین استخوان‌های نیمه‌پوسیده‌ام - که ک
هووووف پر از استرس و ناراحتی هستم. دلم میخواد بزنم زیر گریه ولی از اونجایی که همه فکر میکنن من بی دردم و هیچی از بالا پایین زندگی حالیم نیست و زیادی سرخوشم گریه کردنم نشونه ی بچگی و ضعفم میشه نمیدونن که کم آوردم از این همه درد، کم آوردم و باید خودم خودمو جمع کنم.
خدا کی تموم میشه این بساط؟ الآن یه حسی بهم دست داد! (همزمان با گوش دادن به صحبت های اهل خونه و شرکت تو بحثشون اینارو مینویسم) حس اینکه تو هر کار خدا حکمتی هست و وقتی به این فکر کردم یکم پ
ترمی یکی دو مدرسِ نا مدرّس نصیبمان می شود... نقد بکنی، سوال بپرسی، کلاسش نروی یا هر چه، تلافی می کنند. تنها انتظاری که از دانشجو دارند گوسفند بودن است.
از این طرف هم صبرِ بی صبر من، بخوان زبان سرخم، سر جایش نمی نشیند و در حد توان از خجالتشان رد می آیم... آخر ترم که می شود با نمره هایشان از خجالتم در می آیند و بعد از ترم هم ماه ها موقع سبزی پاک کردن پشتم صفحه می گذارند و غیبت می کنند و تهمت می زنند و...
استاد الف به استاد ب گفته بود فلانی بی مقدمه سوال
دانلود آهنگ دل زارم فریدون فرخزاد mp3
دل زارم فغان کم کن فریدون فرخزاد دانلود
دانلود موزیک ویدیو دل زارم از محسن نامجو
دل زارم نامجو mp3

دانلود آهنگ ای دل ای دل محسن نامجو
دانلود اهنگ محسن نامجو
محسن نامجو ای دل ای دل
دانلود آهنگ نامه محسن نامجو با کیفیت بالا
بسم الله الرحمن الرحیم
(شهید مدافع حرم محسن حججی)
دوستان شهید محسن حججی تعریف می کردند:
دو بار برای رفتن به سوریه، اسم نوشت.
یک بار را هم ما را مهمان کرد به صرف آش!
بچه ها دست اش می انداختند و می گفتند: راستی محسن اگه جور
نشه که بری، با ما چکار می کنی که آش خوریم؟
ادامه مطلب
سلام
چند روز پیش دوباره برای تافل ثبت نام کردم. دسامبر. چون تافلم اکسپایر میشه. 
این دفعه دیگه از شریف ویزا نگرفتم. خود سایت سنجش ووچر میفروخت 2.750 (فک کنم 96 900 تومن بود) که حدود 200 تومان ارزونتر از شریف ویزا بود. ولی یوزر پس رو میگرفت.
تا حالا شروع نکردم به خوندن چون واقعاً حوصله اش رو ندارم. حقیقتش وقتش رو هم ندارم.
واییییییی. به این فک میکنم دوباره باید این فرایند طاقت فرسا رو برم پشتم میلرزه. ولی چیکار میشه کرد.
 
راستی سفارت آلمان هم ثبت نام کرد
دانلود آهنگ جدید پرپر از محسن ابراهیم زاده به همراه متن از رسانه رز موزیک با بالاترین سرعت و قابلیت پخش آنلاین در قالب mp3.
از بخش آهنگ های محسن ابراهیم زاده بازدید کنید.
Download Music Mohsen Ebrahimzadeh–ParPar + Lyrics
بزودی..

متن آهنگ محسن ابراهیم زاده پرپر
منبع: دانلود آهنگ محسن ابراهیم زاده پرپر
....
برگای زرد ...
منو یاد تو میندازن...
چه زود رسید پاییز بازم..
....
نیستی ...
روزا دارن...
آروم آروم سرد میشن ...
غروبا دلگیرترن....
همه دنیا بهم میگن ..
نیستی!
....
این آهنگ رو میخونم...
مامان میگه :کی نیست؟
....
ترم از فردا شروع میشه ...البته که مشخصه هیچ کس از فردا نمیره ...اما پس فردا ...تجارت ۴ با یه استاد که روز اول لیست داره و حضور غیاب میکنه و دو نمره به حضور کامل میده ...!نتیجه اینکه عملا ترم از ۸ صبح یکشنبه شروع میشه !و میییره تا یکشنبه هفته بعد!تا ۷ مهر که حذ
حدود ۲۰ روز دیگ مونده و واقعن تنبلی بسه دیگ:)) میخام کل وجودمو بزارم براش. میخام اگ خسته شدم هم اهمیت ندم و ادامه بدم. کلی چیز میخام و کلی کار باید بکنم ولی وقتی ب عمل میرسه چی میشه؟هیچکی جز خود خدا نمیتونه کمکم بکنه. کاش پشتم باشه. کاش جواب ی سری کارای بدم رو تو این قضیه نده بهم. کاش خعلی بیشتر از همیشه باهام مهربون باشه. و واقعن همه چیز دست خودشه. اگ اون بخاد بدون خوندن رتبه یک میشی و با کشتن خودت ۵۰۰۰۰! کاش خیر تو چیزی باشه ک دوست داریم.
دیروز ک از
دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی ملکا
همین حالا از موزیک من  دانلود کنید ♫ اهنگ فوق العاده زیبای ملکا ذکر تو گویم با صدای هنرمند محسن چاوشی به همراه تکست و بهترین کیفیت ♫
ملودی ، تنظیم قطعه ، میکس و مستر : محسن چاوشی
Download New Music BY : Mohsen Chavoshi | Maleka With Text And 2 Quality 320 And 128 On Music-fa
 
متن آهنگ ملکا محسن چاوشی
ادامه مطلب
همون اولشم آدم موندن نبودی خیلی جا کم آوردم ولی تو پشتم نبودیاز همون اولشم چشات برام فرق میکرد برو اما اگه رفتی سمت من برنگردمعرفت داشتی تنهام نمیذاشتی هی قهر و هی آشتی دیگه شورش در اومدتو دلت چی هست آینمون چی پس یهو بهم زدی از قصد آخه دلت میومد
 
…♫♪♫… تیک موزیک …♫♪♫…
 
اعتمادی که شکست مثل روز اول نمیشه دلی که بشکنه خب دیگه برات دل نمیشهولی باز با این همه دلم برات تنگ میشه تو چجور آدمی هستی دل مگه از سنگ میشهمعرفت داشتی تنهام نمیذاشتی 
«سربلند» زندگی‌نامه شهید بلندمرتبه، محسن حججی است که به همت انتشارات شهید کاظمی و به قلم محمدعلی جعفری گردآوری و نوشته شده است.
در این کتاب روایت زندگی زمینی یک جوان ۲۷ ساله آسمانی را می‌خوانید.
«سربلند» روایتی است از انتخاب‌های محسن در زندگی زمینی‌اش که او را به آنچه می‌خواست، رساند. روایتی به زبان دوستان و نزدیکان و آنهایی که چندصباحی را با محسن بوده‌اند و در کنار محسن زیسته‌اند و با اشک‌ها و لبخندهایش گریسته یا خندیده‌اند. 
ادامه
«سربلند» زندگی‌نامه شهید بلندمرتبه، محسن حججی است که به همت انتشارات شهید کاظمی و به قلم محمدعلی جعفری گردآوری و نوشته شده است.
در این کتاب روایت زندگی زمینی یک جوان ۲۷ ساله آسمانی را می‌خوانید.
«سربلند» روایتی است از انتخاب‌های محسن در زندگی زمینی‌اش که او را به آنچه می‌خواست، رساند. روایتی به زبان دوستان و نزدیکان و آنهایی که چندصباحی را با محسن بوده‌اند و در کنار محسن زیسته‌اند و با اشک‌ها و لبخندهایش گریسته یا خندیده‌اند. 
ادامه
«سربلند» زندگی‌نامه شهید بلندمرتبه، محسن حججی است که به همت انتشارات شهید کاظمی و به قلم محمدعلی جعفری گردآوری و نوشته شده است.
در این کتاب روایت زندگی زمینی یک جوان ۲۷ ساله آسمانی را می‌خوانید.
«سربلند» روایتی است از انتخاب‌های محسن در زندگی زمینی‌اش که او را به آنچه می‌خواست، رساند. روایتی به زبان دوستان و نزدیکان و آنهایی که چندصباحی را با محسن بوده‌اند و در کنار محسن زیسته‌اند و با اشک‌ها و لبخندهایش گریسته یا خندیده‌اند. 
ادامه
اوه خدا، همین چند ساعت پیش بود که از زنگ زدنش شوق و دلتنگی و شادی دلمو پر کرده بود و واقعا از این همه توجه به دختری که دچار اندوه تابستانی شده بود خوشحال بودم...
من نباید زود رنج باشم..این خیلی موضوع احمقانه ایه..نه من خیلی دختر احمقیم که به خاطر همچنین چیزی ناراحت شدم..واقعا همینطوره
ولی خب..میدونی میتونست بهم بگه، می گفتم نه، ولی میتونست بگه
و حالا اونا توی یه عکس سه نفره میدرخشن..در حالی که من نیستم..ما دیگه ما نیستیم..شدیم آن ها و من
خیلی وقته ا
خدای امروزِ من ، همون خدای دیروزمه . همون که به من گفت ازدواج کن ، غمت نباشه ، من هواتو دارم . گفت ببین بنده ی من ! حتی اگه فقیر باشی ، من ، خدای قدرتمندِ تو ، بی نیازت می کنم ... خودش به من گفت که از فقر نترسم و بچه دار شم . خودش بود که به من این اطمینان رو داد که بچه روزیشو با خودش میاره .
خدای مهربونم دروغ گو نیست . به خودش قسم که تا همین امروز ، تا همین لحطه زیر قولش نزده ... همیشه هوامو داشته ، هوامونو ... می دونم روزی میرسه ، یقین دارم . چون خدا گفته ...
دانلود آهنگ قدیمی محسن یگانه اسکله ناز چشات
هم اکنون به درخواست شما ♫ دانلود اهنگ اسکله ی ناز چشات حریم امن قایقم با صدای محسن یگانه به همراه تکست و بهترین کیفیت در سایت قرار داده شد ♫
شعر و ملودی : محسن یگانه
Download Old Music BY : Mohsen Yeganeh | Eskeleye Naze Cheshat  With Text And 2 Quality 320 And 128 On Music-fa
متن آهنگ اسکله ناز چشات محسن یگانه
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
اسکله ی نازِ چشات… ●♪♫حریمِ امنِ قایقم ●♪♫توو ساعتِ یه ربع به عشق ●♪♫عقربه ی دقایقم… ●♪♫
شعر و ملودی : مح
وااای پشتم باد خورده مگه میشه بشینم یه دقیقه هی حواسم پرت میشه نمیدونم چجوری باید بخونم:/ نوبرم واقعا نباید استراحت میدادم به خودم وقتی جنبه اشو ندارم. حالا خوبه یه کتاب داستانی میخوندم بی هیچیم نبود. حالا چیکار کنم؟ باید سخت بگیرم مائده تو میتونی دختر تلاشتو کن. از اول اول شروع کن و اصلا کار نداشته باش که تکرارین. انجامش بده حتی اگه سخته. خب وقت درست یادگرفتن کنکورو که قشنگ امسال خوشگل کردی اومدی سال دیگه نباید از این داستانا باشه ها وگرنه ک

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها