نتایج جستجو برای عبارت :

خودنوشت (۱۰)

اقسام وصیت نامه  
وصیت نامه
١.وصیت نامه خودنوشت یا عادی
٢ـوصیت نامه رسمی
٣.وصیت نامه. سری
وصیت نامه عادی یا خودنوشت که به صورت عادی در صورتی معتبر است که تمام آن به خط موصی(وصیت کننده) نوشته شده و دارای تاریخ(روز و ماه و سال) بوده و به امضای او رسیده باشد.
وصیت نامه رسمی باید در دفاتر اسناد رسمی تنظیم شود.
افراد بی سواد می توانند به صورت رسمی وصیت نامه تنظیم کنند.
وصیت نامه سری ممکن است به خط موصی (وصیت کننده) یا به خط دیگری باشد ولی در هر صورت بای
بالاخره کتابی را که دستم بود، تمام کردم.
کتاب صوتی «آن بیست و سه نفر» خودنوشت احمد یوسف زاده به گویندگی احمد گنجی
موضوع کتاب: دفاع مقدس
معرفی کتاب:بعدا اضافه میکنم
*این دومین تجربه شنیدن کتاب صوتیم بود برخلاف قبلی که گوینده از متن کتاب میخوند این بار صداگذاری و تغییر صدای گوینده و صوت های متفرقه مثل صدای گنجشک ها و طبیعت و حتی صدای ماشین و تانک و موسیقی های بی کلام و مرتبط با حال و هوای کتاب به جذابیت کتاب صوتی افزوده بود.
*صدای آقای احمد گنجی
((به نام خداوند مهربان))
 
آخر شدم در این راه ، عاشق تر از زلیخا
پر دردتر ز شیرین... مجنون ترم ز لیــلا
پنهان شدم ز چشمت ، تا راز دل ندانی!
دردا که راز پنهان ، خواهد شد آشکارا...
 
*مصرع آخر تضمین از حافظ است.*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 
 

 
((به نام خداوند مهربان))
 
جاری است هوایت به رگم چون باران
مهر تو چنان رود ، به دل هست روان
 
از روز ازل ، بر لب من نام تو هست
آگاهی و این عشق ، ز تو نیست نهان
 
من شهر به شهر ، در به در رد و نشانت بودم
این در به دری ، جز به لقای تو نیابد پایان!
 
گویند که این راه ، پر از تشویش است!
دانم که پریشان دل من با تو می یابد سامان
 
ای دوست! دلم ، گرچه پر از تاریکی ست...
راز دل من را تو بپوشان و مگو با دگران!
 
گویند خطاپوشی و دریاست دلت ای دلبر!
در عشق خودت غرقم کن! م
((به نام خداوند مهربان))
 
جاری است هوایت به رگم چون باران
مهر تو چنان رود ، به دل هست روان
 
از روز ازل ، بر لب من نام تو هست
آگاهی و این عشق ، ز تو نیست نهان
 
من شهر به شهر ، در به در رد و نشانت بودم
این در به دری ، جز به لقای تو نیابد پایان!
 
گویند که این راه ، پر از تشویش است!
دانم که پریشان دل من با تو می یابد سامان
 
ای دوست! دلم ، گرچه پر از تاریکی ست...
راز دل من را تو بپوشان و مگو با دگران!
 
گویند خطاپوشی و دریاست دلت ای دلبر!
در عشق خودت غرقم کن! م
((به نام خداوند مهربان))
 
سکوتم پر ز فریاده
دلم از غصه لبریزه
چشای عاشقم هرشب
به یادش اشک می ریزه
 
آهای ای ابر بارونی
تو از حالم چه می دونی؟
تو این پاییز یخ بسته
تو مهمونی و می مونی
 
چه عطر یاسی پیچیده
شاید شعر منو دیده
بهش سر می زنم هرشب
گمونم باز فهمیده
 
چقدر چه و چرا مونده!
برات چه حرف ها مونده
چقدر غریبه ای امشب
با اونکه آشنا مونده...
 
 

 
((به نام خداوند مهربان))
 
نترس، ترکم کن! ولی با فکر آسوده
جوری برو یادم بره اینجا کسی بوده
 
جوری برو یادم بره رنگ نگاهت رو
یادم بره اون تیله های سرد و ساکت رو
 
رفتی برو! اما... یه روز یادم میفتی
یاد تموم حرف هایی که نگفتی!
 
برو! ولی وقتی که بارونی نباره
بارون هنوزم ، عطرتو یادم میاره
 
وقتی برو که آسمون پربغض و ابری نیست!
گفتم تموم دردمو ، پس دیگه حرفی نیست!
 
 

 
((به نام خداوند مهربان))
 
من در طواف عشقم ، حول وجود صیّاد
وای از تو و نگاهت! هر دم امان و فریاد!
 
جز نقش روی ماهت چیزی نمانده در یاد
وای از تو و نگاهت! هر دم امان و فریاد!
 
دار و ندار ِ دل را ، چشم ِ تو داده بر باد
وای از تو و نگاهت! هر دم امان و فریاد!
 
هرگز مباد ای عشق ، دل بی تو گردد آباد
وای از تو و نگاهت! هر دم امان و فریاد!
 
در سرزمین ِ احساس ، یاد تو کرده بیداد
وای از تو و نگاهت! هر دم امان و فریاد!
 
 

 
((به نام خداوند مهربان))
 
شیرین در درونش ، شوری به پاست امشب
فرهاد ، کوه کن شد! سوری به پاست امشب
 
شاید صدای این دل از عشق پرده برداشت
فرهاد شرمگین شد! شیرین که تیشه برداشت
 
گویند در ره عشق ، باید ز سر گذر کرد!
باید گذشت و رد شد تا کوی او سفر کرد!
 
جان است گرچه شیرین ، عمر است گرچه زیبا
باید ز مرگ نوشید!  چون شربتی گوارا
 
در راه عشق و ایثار ، فرهاد ها زیادند!
کز جانشان گذشتند...  سر را به باد دادند!
 
 

 
یک زن چینی مبتلا به بیماری ALS به تازگی موفق شده است که خودنوشت یا اتوبیوگرافی‌اش را بنویسد.
از آنجا که در این بیماری، عضلات به تدریج فلج می‌شوند، این زن نمی‌توانست به صورت معمول کتاب خود را بنویسد، به همین خاطر او از ماشینی استفاده کرد که متوجه حرکت کره چشم می‌شد و پلک زدن‌های هدفمند او را به او کاراکترهای زبان چینی، تبدیل می‌کرد.
از آنجا که در این بیماری، عضلات به تدریج فلج می‌شوند، این زن نمی‌توانست به صورت معمول کتاب خود را بنویسد، ب
نیویورکر درموردش نوشت:
«خاطراتی هولناک و ویرانگر از دوران اسارت به دست داعش … او تجربیاتش را با زبانی صریح و روحی مصمم بازگو می‌کند و هم‌دستی شاهدانی را که در جرم و رنج دیگران شریک شدند، به پرسش می‌کشد.»
واشنگتن پست می‌نویسد:
«نویسنده از جنایاتی که خانواده‌اش را ویران و جامعه‌ی آسیب پذیرش را به نابودی کشاند، پرده برمی‌دارد. خاطراتش بسیار شجاعانه و گامی مهم در محاکمه‌ی آنانی است که آن جنایات هولناک را مرتکب شدند.»
«آخرین دختر»، نوشته
 
 
معرفی کتاب؛حاج قاسم (جستاری در خاطرات حاج قاسم سلیمانی)
کتاب «حاج قاسم» هفدهمین اثر از مجموعه کتاب‌های «یاران ناب» است که توسط انتشارات «یا زهرا(س)» و به کوشش علی اکبر مزدآبادی نوشته شده است.
 
کتابی ۱۶۷ صفحه‌ای در ارتباط با برخی از خاطرات و سخنرانی‌های سردار سلیمانی در دوران دفاع مقدس که به وسیله این نویسنده جمع‌آوری شده است و در این کتاب براساس توالی زمانی چیده شده است.
 
در قسمت ابتدایی این کتاب یک زندگینامه خودنوشت از سردار سلیمان
آیا زن ملزم به آوردن جهیزیه در منزل شوهر است؟
 
برخلاف تصور مردم و رسومات معمول در جامعه دختر و خانواده وی ملزم به تهیه و آوردن جهیزیه یا تخصیص آن در منزل شوهر نبوده و الزامی قانونی در این مورد وجود ندارد.زوجه (زن) می‌تواند ضمن درخواست از زوج (مرد) و ابلاغ رسمی مراتب به وی به موجب اظهارنامه از وی درخواست تهیه مسکن با اسباب تمکین (اطاعت) و لوازم منزل مشترک نماید و تعهدی به آوردن جهیزیه به منزل مشترک از جهت حقوقی و قانونی نخواهد داشت.
بدین ترتیب،
 
کتاب «حدیث فیض» رونمایی شد
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، کتاب «حدیث فیض» اثر حجت الاسلام حمید سبحانی صدر با حضور علیرضا مختار پور دبیرکل نهاد، مدیران و مسئولان فرهنگی استان تهران و شاعران برجسته کشور در مراسم آغاز فعالیت محفل ادبی فیض و آیین بزرگداشت علامه فیض کاشانی رونمایی شد. 
گفتنی است حدیث فیض عنوان کتابی است به قلم حمید سبحانی‌صدر که به بیان تاریخ زندگانی و سیرۀ اخلاقی و علمی محدث حکیم ملا محسن فیض ک
 
کتاب «حدیث فیض» رونمایی شد
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، کتاب «حدیث فیض» اثر حجت الاسلام حمید سبحانی صدر با حضور علیرضا مختار پور دبیرکل نهاد، مدیران و مسئولان فرهنگی استان تهران و شاعران برجسته کشور در مراسم آغاز فعالیت محفل ادبی فیض و آیین بزرگداشت علامه فیض کاشانی رونمایی شد. 
گفتنی است حدیث فیض عنوان کتابی است به قلم حمید سبحانی‌صدر که به بیان تاریخ زندگانی و سیرۀ اخلاقی و علمی محدث حکیم ملا محسن فیض ک
سید محمد حسین طباطبایى معروف به علامه طباطبایى مفسر بزرگ و مشهور دوران معاصر است. شرح حال خودنوشت ایشان چنین است: در سال 1281 شمسى در تبریز در میان یک خانواده عالِم متولد شدم. در پنج سالگى مادر و نُه سالگى پدر را از دست دادم. پس از درگذشت پدر به مکتب و پس از چندى به مدرسه فرستاده شدم و تقریباً مدت شش سال مشغول فراگرفتن فارسى و تعلیمات ابتدایى بودم.
اساتید
سال 1297 وارد علوم دینى و عربى شدم و به سال 1304 براى تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمى نجف گردیدم
1.  آن قدر یک گوشه ننشینید و کتاب‌های عهد عتیق
بخوانید. اگر خاطر مبارکتان باشد عبارت «نسجت علیه عناکب النسیان» را 2
جور خوانده و معنا کردم.
 یکی معلوم؛ یعنی آن قدر در یک گوشه مانده که
عنکبوت‌های فراموشی بر آن تار تنیده‌اند.
دوم به صورت مجهول؛ یعنی سال‌ها
به‌مراتب بیشتر در یک گوشه مانده، آن قدر که عنکبوت‌های فراموشی خودشان هم مرده و
بر روی آن در تارها تنیده‌ شده‌اند. (تصویر زیبایی است با همان ذهنیت گذشتگان که
لابد نمی‌دانستند عنکبوت پوست
 

ماجرا از نوزده سالگی و اولین خواستگار شلینا(شخصیت اول داستان) دختری انگلیسی-آسیایی و مسلمان، آغاز می شود. تکلیف او با خودش مشخص است. او می خواهد ازدواج کند. اما همه چیز به سادگی همین جمله نیست. تشکیل خانواده هدفی که شلینا خیلی دیرتر از آنچه انتظارش را داشت ،به آن می رسد. 
خواستگارها یکی بعد از دیگری می آیند و می روند. اما هیچ یک مناسب او نیستند. او می خواهد به سنتها پایبند باشد و البته به دنبال عشق است. آیا این دو با هم جمع می شود؟ شاید شلینا مل
نیویورکر درموردش نوشت:
«خاطراتی هولناک و ویرانگر از دوران اسارت به دست داعش … او تجربیاتش را با زبانی صریح و روحی مصمم بازگو می‌کند و هم‌دستی شاهدانی را که در جرم و رنج دیگران شریک شدند، به پرسش می‌کشد.»
واشنگتن پست می‌نویسد:
«نویسنده از جنایاتی که خانواده‌اش را ویران و جامعه‌ی آسیب پذیرش را به نابودی کشاند، پرده برمی‌دارد. خاطراتش بسیار شجاعانه و گامی مهم در محاکمه‌ی آنانی است که آن جنایات هولناک را مرتکب شدند.»
«آخرین دختر»، نوشته
نیویورکر درموردش نوشت:
«خاطراتی هولناک و ویرانگر از دوران اسارت به دست داعش … او تجربیاتش را با زبانی صریح و روحی مصمم بازگو می‌کند و هم‌دستی شاهدانی را که در جرم و رنج دیگران شریک شدند، به پرسش می‌کشد.»
واشنگتن پست می‌نویسد:
«نویسنده از جنایاتی که خانواده‌اش را ویران و جامعه‌ی آسیب پذیرش را به نابودی کشاند، پرده برمی‌دارد. خاطراتش بسیار شجاعانه و گامی مهم در محاکمه‌ی آنانی است که آن جنایات هولناک را مرتکب شدند.»
«آخرین دختر»، نوشته
زندگینامه یا سرگذشت نامه یا بیوگرافی سبکی در ادبیات و دیگر رسانه‌ها از جمله فیلم‌های مستند است که مربوط می‌شود به شرح و توصیف رخدادها و روند زندگی یک یا چند نفر. آسمونی در این بخش به معرفی بیوگرافی یا زندگینامه می پردازد.
معرفی بیوگرافی یا زندگینامه
بیشتر زندگینامه‌ها بر پایه یادداشت‌های شخصی افراد ترتیب داده می‌شوند و داستان‌هایی واقعی هستند و نه تخیلی. یک زندگی‌نامه به فهرست کردن اطلاعات در مورد یک شخص مانند زادگاه و زادروز و تاری
زندگی نامه عبدالرحمان شرفکندی (هه ژار)
نویسنده. مترجم. شاعر. اسلام شناس. مفسر . فرهنگ نویس

عبدالرحمان شرفکندی (به کردی: عه‌بدولڕه‌حمان شه‌ره‌فکه‌ندی) (زاده ۲۵ فروردین ۱۳۰۰در مهاباد – درگذشته ۲ اسفند ۱۳۶۹ در کرج)، متخلص به هژار (به کردی:هه‌ژار) شاعر، نویسنده، مترجم، فرهنگ‌نویس، واژه‌شناس، محقق، اسلام‌شناس، مفسر و فرهنگ‌نویس کُرد ایرانی بود.  بسیاری از اساتید او را از برجسته ترین اساتید زمان خود می دانند. برخی منابع محل تولد شرفک
بعضی‌وقت‌ها چاره‌ای نیست! اتفاقی می‌افتد که سکوت و غم همه‌جا را فرا می‌گیرد، کاری را می‌کنی که دوست نداری و جایی می‌نشینی به غصه خوردن که نباید. این‌جور وقت‌ها حوصله‌ای هم نیست برای کارهای عقب‌مانده و برنامه‌ریزی‌های جدید و چه و چه. از روزهای قرنطینه حرف می‌زنیم؛ روزهایی تلخ که گرچه می‌دانیم می‌گذرند، شوخی‌بردار نیستند و در این روزها از هیچ احتیاطی برای درگیر نکردن جان خود و دیگران نباید فروگذار کرد.با این وجود گاهی اگر خودت به

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها