نتایج جستجو برای عبارت :

چقدر دغدغه اجتماع و مردم رو داری؟؟!!

مشکلات اجتماعی چگونه حل می شود؟ چه کسی می تواند مشکلات مردم و اجتماع را حل نماید؟ 
آیا اگر متخصص ترین فرد را شناسایی کردیم، این فرد می تواند مشکلات اجتماع را حل نماید؟
آیا اگر با تجربه ترین فرد را شناسایی کردیم این فرد می توانند مشکلات اجتماعی را حل نمایند؟
مومن، عاقل، دور اندیش و ... چه کسی می تواند مشکلات اجتماع را حل نماید؟
اگر مشکلات اجتماع فقط و فقط به علت نقص در این دانش های های مرسوم بود حتما متخصص ترین افراد همان فرد مناسب بود.
اگر مشکل
چرا اکثر تحصیلکرده ها میشن آدم های بدون آرمان!
یا بی تفاوتن 
یا خودخواه
یا فقط علمی آکادمیک ذخیره کردن! که گاها به درد انسان امروز هم نمیخوره!
به شدت پیوندی محکم بین تحصیل و پول و ثروت برقرار کردن
طوری که طالب علم، "آرمان"ش شده پول!!
و بازیچه شعارهای داغ رسانه!! و یه آدم آهنی!!
تحصیل علم آیا همش همینه؟
یا باید بشینیم دوباره فکر کنیم 
چرا به دنبال گرفتن "مدارک" تحصیلی هستیم؟؟
 
به فرآیند تحصیل و محتویات آنچه که در عوض گرفتن عمر و (باز هم پای پول میا
چرا اکثر تحصیلکرده ها میشن آدم های بدون آرمان!
یا بی تفاوتن 
یا خودخواه
یا فقط علمی آکادمیک ذخیره کردن! که گاها به درد انسان امروز هم نمیخوره!
به شدت پیوندی محکم بین تحصیل و پول و ثروت برقرار کردن
طوری که طالب علم، "آرمان"ش شده پول!!
و بازیچه شعارهای داغ رسانه!! و یه آدم آهنی!!
تحصیل علم آیا همش همینه؟
یا باید بشینیم دوباره فکر کنیم 
چرا به دنبال گرفتن "مدارک" تحصیلی هستیم؟؟
 
فرآیند تحصیل و محتویات آنچه که در عوض گرفتن عمر و (باز هم پای پول میاد و
هر کسی که دغدغه مردم را دارد، باید کاری کند که مردم به ایمان، تبعیت و اطاعت قلبی کشانده شوند، مردم ایران، مردمی مؤمن، دین باور، معتقد به مبانی و برای فداکاری در این راه آماده‌اند، بنا بر این کسانی که می‌خواهند مردم یک نقش عملی و عینی داشته باشند و حکومت الهی با جنبه مردمی توأم شود، باید جاذبه‌ها و زیبایی‌های این مسأله را از نظر عقل و منطق بشری تبیین کنند و مردم را برای حضور در صحنه به شوق آورند. مردم نیز با ایفاء نقش واقعی خود، همواره ناصر
چقدر دلم می‌خواد یکی بود می‌تونستم باهاش درد و دل می‌کردم
چقدر دلم می‌خواد میشد برم بغل مامانم و چند دقیقه‌ای آروم میشدم
چقدر دلم می‌خواد راحت تصمیم‌م رو بگیرم بدون عذاب وجدان بدون حس تنها گذاشتن تو اوضاع نسبتا نامناسب
چقدر دلم می‌خواد می‌تونستم واسه چند ماه هم که شده واسه خودم زندگی کنم بدون دغدغه‌ی بقیه رو داشتن...
بزرگترین دغدغه من، ساعت 11 : چرا این پتو انقدر گرم و نرمه؟
بزرگترین دغدغه من، ساعت 11:30:چرا این کلاس عربی انقدر بدردنخوره
بزرگترین دغدغه من، ساعت 12:چرا این ساسوکه انقدر لوس و ننره؟
بزرگترین دغدغه من، ساعت 12:30:چرا گوشی تو مدرسه ممنوعه، ولی مدرسه تو گوشی نه!
بزرگترین دغدغه من، ساعت 1: چرا کرونا انقدر باکاست؟ چرا...آخه چرا استان ما باید سفید باشه؟ چرااااااااااااااا باید مجبور باشم در عرض یه هفته ناروتو شیپودن رو تموم کنم چون مدرسه ها احتمالا باز می
بالاخره بعد از اینهمه بالا پایین پریدن و به این در و اون در زدن تازه دارم به این نتیجه میرسم که 
شاید تقدیر این بود که فقط یک حرفه رو دنبال کنم..... 
کاش این نبود... یا بهتر بگم کاش این نباشه....
چه امیدها و ارزو ها داشتم، چقدر امیدوار به همه مسائل نگاه می کردم
و‌ الان باید به همه اونهایی که بهم خرده می گرفتن بابت این طرز نگاه بگم من تسلیم ام...
همه تلاشم تا به امروز در جهت این بوده که کاری رو نیمه کاره نذارم و نذاشتم جز این یکی...
جز کار و درس!
همیشه خو
پرسید: حالت خوب است؟در جواب این پرسش ماندم که چه بگویم، گفتم: همان همیشگی.بی تفاوت گفت: باز هم حالت بد است.گفتم: چه بگویم؟گفت: هرچه دلِ تنگت خواست...این جمله چقدر شبیه به تعارف بود، گفتم: دلِ تنگ من یک دریا دغدغه دارد.گفت: دل نیاز به دغدغه دارد، مثل گل که به خار نیاز دارد.می دانستم مغلطه گر خوبی ست گفتم: دغدغه ها را بگیر مال خودت، دل من نیاز به آرامش دارد.گفت: میان مشکل و دغدغه فرق است. مشکل را تو بوجود می آوری ولی دغدغه تو را بوجود می آورد.مستأصل ما
در نظام جمهوری اسلامی ایران، مردم‌سالاری یا دموکراسی از ارکان نظام سیاسی است که در قانون اساسی کشور نیز ذکرشده است.
دموکراسی یعنی حکومت مردم بر مردم و افرادی از میان مردم، بارأی و انتخاب به نمایندگی از طرف آنان، حکومت کنند و این در مقابل حکومت‌های دیکتاتوری و الیگارشی است که یک‌تن با عده‌ای اندک بدون دخالت رأی مردم، بر آنان حکومت می‌کنند. اهمیت دموکراسی در نوع حکومت مردم بر مردم است که عموم شهروندان با لحاظ قانون از حقوق مساوی در جامعه
دقیقا الان که من نشستم پشت لپتاپ و دغدغه‌م دیر کردن دلیوری فلان خرید اینترنتی‌مو و نتیجه فلان آزمونمه، کجا نشستی و دغدغه کدوم شیعه تو داری و کجا نشستی و داری برای ظهور خودت دعا می‌کنی؟ یابن الحسن. ما شعور درک نیازتو نداریم. از وقتی چشم باز کردیم با چشم سر ندیدیمت و چشم دلمون هم یواش یواش کور شده؛ بیا و با تویی رو نشونمون بده تا تازه بفهمیم بی تویی چقدر مسخره و دردناک بوده.
« آره، پارسال یکی از دغدغه‌های دم عید من همچین چیزی بود. این که تعطیلات عید تموم بشه و اون رو ببینم. امسال دغدغه‌م اینه که وقتی این تعطیلات چند هفته‌ای تموم بشه، کیا رو ممکنه دیگه نبینم؟»
+ این آخرین جمله‌ی پست قبلیمه که به دلایلی خصوصی منتشرش کردم. گرفتن رمز برای عموم آزاد است!
چقدر چقدر به خودم سخت میگیرم سر موضوعات الکی
چقدر نظرات آدما و رفتارشون برام مهمه
چقدر از اونایی که دوستشون دارم توقع دارم
چقدر منتظر آدمام
چقدر به خودم سخت میگیرم
چقدر گریه میکنم
چقدر دل بابا و مامان مهربون و نگرانم رو خون میکنم الکی
چقدر تو این زندگی اذیتم
چقدر یادم رفته لذت بردن رو
 
چقدر خوب بلدم خودم رو ناراحت کنم،الکی،الکی!
چیزی که در ادبیات کلاسیک، به خصوص در ادبیات کلاسیک روسیه، به خصوص در قصه های داستایوفسکی دوست دارم نوشتن از مواجهه انسان با اجتماع است. حتی اندیشه و فلسفه ای که در قصه وجود دارد اکثرا از اجتماع بر می آید. قصه ها آگاهی می دهند و تحلیل می کنند و اگر حرف از معنویتی باشد، به شکل فرم/محتوا در نمی آید تا به خورد مخاطب برود. کلمات در خدمت هیچ چیز به جز آگاهی و تحلیل و هرچه بهتر انتقال دادن آن ها نیستند.
این روز ها از خودم میپرسم، من در مواجهه با چه چیز م
به گزارش همشهری آنلاین بوسیله نقل از فارس، متمایز چونی هوا در حال مجهز روی مغز ۷۱ قرار گرفته و چونی هوای تهران قابل اجابت است. البته همزمان با افزایش حرارت و افزایش غلظت ازن تا ظهر، هوای تهران در تابستان کرونایی برای همه افراد اجتماع آلوده می شود. همچنین این شاخص طی ۲۴ زمانه گذشته به طور میانگین بر روی عدد ۱۱۸ صبر داشت و هوای تهران بخاطر دسته های حساس اجتماع مریض بود. تهران از ابتدای سال ۱۵ روز هوای پاک، ۸۳ روز هوای شایان قبول، ۲۷ روز هوای ن
#داستان_کوتاه
روزی اسب پیرمردی فرار کرد ، مردم گفتند: چقدر بدشانسی!پیرمرد گفت: از کجا معلوم!
فردا اسب پیرمرد با چند اسب وحشی برگشت. مردم گفتند: چقدر خوش شانسی!پیرمرد گفت: از کجا معلوم!
پسر پیرمرد از روی یکی از اسب ها افتاد و پایش شکست.مردم گفتند: چقدر بدشانسی!پیرمرد گفت: از کجا معلوم!
فردای آن روز از شهر آمدند و تمام مردهای جوان را به جنگ بردند ، به جز پسر پیرمرد که پایش شکسته بود.مردم گفتند: چقدر خوش شانسی!پیرمرد گفت: از کجا معلوم!
زندگی پر از خوش
آقا «دغدغه» از کجا می آید؟ واقعی ست؟ چقدر مال خودمان هست؟ به خصوص در این زمانه‌ی ما که بنی آدم عذاب یک‌دیگر شدند؛ چقدر برای «دیگری» دردمند یم؟ آیا دیگری واقعاً برای ما مهم است؟ گهگداری از خودم می پرسم که این بشر که آن‌ور دیگر مادر و پدر و فرزند و... نمی‌شناسد و در به در دنبال رهایی و رستگاری خودش هست، آیا این‌ور هم دلش واقعاً برای فرد دیگری می‌سوزد؟ در نگاهش جز برای خود، دیگری را هم می بیند... یا نه؟
چنان می نویسند که ”دلم برای پرستاری که س
"مردم کره جنوبی خواهان ارتباط دوباره با مردم کره شمالی هستند امّا آن را فورا نمیخواهند، بسیاری از آنها نمیخواهند که این اتفاق در طول عمرشان بیفتد، بیشتر به این دلیل که هزینه ی آن به شکل غیر قابل قبولی بالا خواهد بود"......"همچنین مردم کره جنوبی همدیگر را به چشم انتقاد و تحقیر نگاه می کنند.ارزش نهادن به خود با پذیرفته شدن در بعضی دانشگاه های ممتاز و به دست آوردن شغل های معتبر با دست مزد بالا در شرکت های بزرگی مانند سامسونگ، هیوندا و ال جی تعریف م
نمک نشناسی مثل یک بیماریِ مزمن شیوع پیدا کرده است بینِ مردم!مهم نیست تو چقدر خودت را خرجِ حالِ خوبشان کردی!حالِشان که با تو خوب شد،دلیلِ حالِ بدت می شوند!مهم نیست چقدر در گذشته کنارشان بودی!می روند و شیفته ی آدم های جدیدِ زندگیِ شان می شوند.مهم نیست تو چقدر دردشان را به جان خریدی!درد می زنند به جانَت.مهم نیست چقدر بارِ تنهایی شان را به دوش کشیدی!در نهایت تنهایَت می گذراند.لطفاً به فرزندانتان،قدر شناس بودن را یاد دهید؛اینجا زخمِ خیلی ها تازه ی
ساعت 12:13 صبح روز سوم اردیبهشت 1398
امروز بعد از یه مدت بسیار طولانی دوباره تونستم بشینم پشت این صفحه جادویی و بنویسم از حس و حال این روزام...
راستش الان چند روزه که دارم به این قضیه فکر میکنم که آیا من اجتماع گریز یا مردم گریز هستم یا نه؟؟؟
وقتی شب میشینم و با خودم به اتفاقات روزی که گذروندم فکر میکنم به این نتیجه میرسم که من خیلی هم آدم اجتماع گریزی نیستم!من خیلی وقتا سعی میکنم با آدمای دیگه ارتباط برقرار کنم اما بیشتر احساس من اینه که من مردم رو
جمعه شب است و من دوشنبه و سه شنبه دو امتحانی دارم که کم بلدمشان و میخواهم نمره ام خوب شود...
خیلی هم کم بلد نیستم.
تمام روز و شب های بی معنا و کوفتی ام در دویدن پی این خزعبلات میگذرد، از جوان تری دوستی خواندم و اصلا شرمم گرفت از این همه بی چیزی، بی قصه ای...
چقدر گفتن مفاهیم پستشان می کند، چه چیزهای عمیقی را به کلمات احمقانه ای تقلیل می دهد...چه قدر در کشاکش با زندگی ناتوان شده ام، در خواستن چیزی، در دویدن برای رسیدن...در چیزی را برای زندگی تکیه گاه ک
اکیپ های دانشگاه همش برام بی مفهوم ترین چیز بودن!
حتی قبل رفتنم به دانشگاه!
بودن با پسر و دختر هایی که فقط برای وقت گذرونی عه و اکثرا هیچ پایانی نداره و حتی خیلی وقت ها خوش هم نمیگذره و فقط جنبه ی تظاهر و فخر فروشیِ زندگی گذشته ی هر ادمو داره!
مثلا دغدغه ی این که امروز فلان مانتو با فلان رنگ رژ و فلان کیف و کفش رو بپوشم که شاید اقای xخوشش بیاد!
یا اینکه فلان پسر بهم نگاه کرد!اون یکی سلام کردم!این یکی اسمم رو بلد بود و ...
نمیخام بگم من خیلی فلانم و ای
آرامش دل تویی ... وقتی که گم می شویم لای خروار خروار روزمرگی و فکر و کارو بار
که عروسی چطور باشد،
جهیزیه چطور باشد،کنکور ارشد را کی شروع کنم، 
سالاد اِل و خورشت بِل  چطور درست می شود،
فلانی چرا آنطور گفت
خودمان را به درو دیوار بکوبیم که در چشم دیگران بهترین باشیم، 
نجیب ترین باشیم
زیبا ترین باشیم 
کدبانو ترین باشیم 
و بین ده ها دغدغه ی ریز و درشت دیگر 
 باید یک لحظه ایستاد و
به تو فکر کرد 
که این روز ها،
لای این همه دغدغه،
چقدر دغدغه ات توی د
۱/ رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با ستاد ملی مبارزه با کرونا: این جهاد عظیم مقابله با کرونا در یک عرصه متنوع و وسیعی اتفاق افتاد. در زمینه درمان و انواع خدمات پزشکی و پرستاری و سایر خدمات درمانی مجاهدتهایی اتّفاق افتاد، در زمینه مسئله پیشگیری و غربالگری و بهداشت محیط و بهداشت عمومی و ضدّعفونی کردن مسیرها و خیابانها و مراکز اجتماع مردم، در زمینه تولید لوازم و تجهیزات به وسیله شرکتهای دانش بنیان، دستگاه ها و آحاد مردم در سطح کشور؛ با این سرعت
تا حالا به این فکر کرده اید که چقدر می ارزید؟ اگر تمام دارایی و ثروت مادی تان به باد برود، شما چقدر می ارزید؟ جواب این سوال معیار واقعی ثروت شماست.
واقعیت این است که بسیاری از افراد اگر پول و دارایی مادی شان را از دست بدهند، دیگر هیچ چیز ارزشمندی ندارند. آنها کسانی هستند که فاقد ذهن خلاق هستند و هرگز برای توانمندتر کردن خود گامی برنداشته اند. 
اطراف خود را نگاه کنید؟! پر است از آدمهایی که دغدغه همه چیز دارند بجز توانمندتر کردن و ارزشمندتر کردن
گاهی اوقات بر سر راه آدمیزاد
آدم هایی قرار میگرند
که فراتر از یک دوست معمولی هستند؛
که می شود با آن ها به هر چیزی بخندی
دوست هایی هستند در زندگی
که بی دغدغه می شود بدون نقاب بر صورت با آنها معاشرت کرد؛
می شود یادت برود که میزبانی یا مهمان!
جایی که هستی خانه اوست یا خانه خودت!
حتی می شود ناگفته های دلت،
آن هایی که جرأت گفتنش به خودت هم نداری، بهشان بگویی
و …
مطمئن باشی می شنوند و نشنیده می گیرند!
چقدر خوبند این آدمها
و چقدر همه ما نیاز داریم
به حد
اُرِندای عزیزم
یکنواختی روزها کلافه کننده است. تازگی ها بیشتر از آن که برای اهدافم تلاش کنم درباره شان خیالبافی میکنم!
دیشب با قرص خوابیدم و عجب خوابی بود تا صبح آرام آرام بدون خوابهای عجیب دیدن و عمیق. خوابیدن با قرص هم چیز عجیبی ست، دارم معتادش می شوم به شکل غریبی لذتبخش است شاید گاهی حتی اگر سردرد نبودم امتحانش کردم فقط برای اینکه تا صبح کله ام از هجوم افکار و رویا دود نکند. ارگاسم هم البته اثر مشابه قرص دارد گاهی و به سمت یک خواب راحت و بی
دانلود کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها pdf
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
هنر ظریف رهایی از دغدغه ها - شهر کتاب اهوازwww.shahreketabeahvaz.com › eshop › view-16269هنر ظریف رهایی از دغدغه ها. ویژگی ها : ناشر : میلکان. مولف : مارک منسن ... افزودن به سبد خرید ... اگر بخواهیم بخشی از کتاب را انتخاب کنیم که خودش، خودش را معرفی کرده است می‌توانیم به این پاراگراف کلیدی اشاره کنیم: «حقیقت پنهان زندگی این است؛ ...معرفی کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها بیشتر از یک نفر - طاقرtoger
جمعیتِ حاضر در راه‌پیمایی یه‌جوری کمه که واسه حمل پرچم رو سر افراد به مشکل خوردند! انقدر مردم درگیر تامین نیازهای اولیه‌ی خودشون شدند که هیچ انگیزه‌ای واسه حضور در این راه‌پیمایی‌ها ندارند! اگه هدف این دولت این بوده که مردم رو از آرمان‌ و شعارهای اصلی نظام زده کنه، کاملاً موفق بوده! شایدم حاوی این پیامه که همونقدر که دغدغه‌ی حمایت از مظلومین خارج از مرزها رو دارید، دغدغه‌مند مظلومین وطنی هم باشید! که دارند لابلای فشار چرخ‌دنده‌های س
دغدغه‌های فرهنگی
.......
شرح مزجی یکی از بیانات محوری مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۳ با استفاده از دیگر بیانات معظم له است.
✨دغدغه‌های فرهنگی‌ یکی از بهترین، شیواترین و زیباترین کتاب‌هاییست که خوانده‌ام. کتابی که تک تک کلمات آن انگار با عمر ۲۱ ساله من راه رفته و قد علم کرده... 
✨دغدغه‌های فرهنگی، دغدغه‌های مردیست که در بالاترین جایگاه سیاسی عقیدتی جمهوری اسلامی ایران دغدغه‌های جامعه‌ی خود را از پایین‌ترین تا بالاترین نقطه آن می‌شناسد...
ک
مهاجرت یکی از مهمترین و شاید دشوارترین تصمیمات در زندگی هر فردی محسوب می شود. بدیهی است که زندگی در یک کشور جدید، مشکلات و دغدغه های خاص خود را به همراه خواهد داشت. جالب است بدانید که این مشکلات مربوط به تمامی مهاجرین است و مختص به فرهنگ یا جامعه ی خاصی نمی باشد. در این مقاله به بررسی موانع و دغدغه های اصلی مهاجرین و چگونگی مواجهه با آنان در کشور کانادا پرداخته خواهد شد.
ادامه مطلب
جدی،
حالت خوبه؟
 
چقدر لاغر شدی!
 
(درسته ریش و سیبیل و همه چیشو زده و به شکل نرمال خودش دراومده) ولی چقدر لاغر شدی! خیلی لاغر شدی! خیلی.
مگه چقدر به تو سخت میگذره زندگی؟
 
راستی جدی،
یه چیزی بگم؟
 
وقتی پیرهن مارک دار اونجوری میپوشی با مارکهای بزرگ، دو معنا داره اغلب:
1. عقده لباس مارک داری (شاید داری نمیدونم)
2. میخوای به مردم توی ایران پز بدی که چشمتون دربیاد لباس مارک دارم.
 
و اینکه این کار تو رو چیپ میکنه به چشم مردم.
 
بعدم پسر گل مگه تو وزنه بر
در یک معنا، حقوق مجموع مقرراتی است که بر اشخاص، از این جهت که در اجتماع هستند، حکومت می کند.
انسان موجودی است اجتماعی که باید در میان همگنان خود بسر برد. به حکم طبیعت، شخص در اجتماع کوچک پدر ومادر زاده می شود و در سایه مراقبت ها و عواطف این گروه نیازمندیهای مادی و معنوی خویش را تامین می کند. ولی، پس از دوران کودکی نیز او با دیگران بسر می برد و با همکاری آنان خواسته ها و نیازهای خود را بر می آورد.
از سوی دیگر، خواسته های آدمیان به حکم فطرت با هم شب
سلام دوست عزیز میدونم که این روزها ، همه چیز واست شده کنکور . بخوای بری خرید ، بخوای سفر بری ، پارک بری یا مهمونی ، فرقی نداره . اون چیزی که مشخص می کنه چقدر باید براشون وقت بزاری کنکور هست.
ممکنه یه آدم با این مشکلات حال کنه و یکی هم حالش به هم بخوره...
مطمعن باش یه روزی میاد که دلت واسه همین روزا تنگ میشه ... همین روزهای که دغدغه ات فقط و فقط کتاب و درس هست..
واسه رسیدن به رویاهات تلاش کن اما خودتو محدود به کنکور نکن..
ببین دوست من 
تو تموم تلاشتو بک
 
بسم الله الرحمن الرحیم
دغدغه دین داشتن همیشه جزو مسائلی است که مورد تاکید خیل عظیم دوستداران اسلام و انقلاب بوده است
و این دغدغه به مثابه ی درد است و به همین دلیل مورد تاکید است
زیرا کسی که درد دارد به دنیال درمان آن هم خواهد رفت پس کسی که دغدغه دارد ، تلاش هم میکند ، اصلاح هم میکند و ...
اما اخیرا دغدغه ها و صاحبان آنها به سمت و سویی رفته اند که نه تنها خوب نیست ، بلکه آفت هم دارد
صاحبان دغدغه به جای پیدا کردن راه درمان و راه حل درد خویش ، گرم تع
به نام اواز اون شب هایی که کلی با مامان حرف زدم ؛ بود.
امروز صبح رسیدم خونه و نهار رو پیش مامان جون بودم با حضور مهمون های ناخوانده ی ناخوشایند!
بعدازظهر دنبال کار های تولد و شب تولدم بود با چند روز تاخیر و البته تولد مهسا.
پارسال،فردای امروز رسیده بودم تهران ک دیدم مامان اینا اونجان و جشن گرفته بودیم و بررسی مسائل علمی میکردم بعدش تنهایی در شب!
امشب ک اومدیم خونه،بابا و محمد خوابیدن و من و مامان تو اتاق نشستیم و حرف زدیم.از خودم،مشکلاتم،دغدغه
سلام به همه 
خانوم هایی که مثل من مجرد هستن و توی خونه درس دانشگاه تموم شده و کاری ندارن و قصد ازدواج دارن، معمولا توی خونه هستن و دیده نمیشن، من فکر کردم که بهترین راه کار حضور توی اجتماع هستش که دیده بشی، منظورم خیابون نیست یه اجتماع یه گروه صمیمانه مثل کوه نوردی که به شخصه من همچین گروهی پیدا نکردم، خواستم بدون نظیر همچین اجتماع هایی واسه دیده شدن و ارتباط که شانس ازدواج رو بالا میبره چی سراغ دارین؟، کلاس و امثال این که هزینه ش زیاده گزین
 دانلود کتاب هنر ظریف بیخیالی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دانلود pdf هنر ظریف بی خیالی
هنر ظریف بی خیالی pdf رایگان
خلاصه کتاب هنر ظریف بی خیالی
دانلود رایگان کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها pdf
دانلود کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها pdf
دانلود رایگان کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه های زندگی
دانلود پی دی اف کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها
کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها دانلود رایگان
دانلود کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دانلود pdf هنر ظریف بی خیالی
هنر ظریف بی خیالی pdf رایگان
دانلود رایگان کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها pdf
پی دی اف کتاب هنر ظریف بی خیالی
خلاصه کتاب هنر ظریف بی خیالی
دانلود رایگان کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه های زندگی
خرید کتاب هنر ظریف بی خیالی
کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها دانلود رایگان
دانلود رایگان کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها pdf
دانلود رایگان کتاب صوتی هنر ظریف رهایی از دغدغه ها
د
 عبارتها و جمله ها در انگلیسی پرکاربرد \
11 dollarsیازده دلار52 centsپنجاه و دو سنتA fewیک کمی(قابل شمارش)A littleیک کمی (غیر قابل شمارش)Call the policeپلیس خبر کنید/ زنگ بزنید به پلیسDid your wife like California?آیا همسر شما کالیفرنیا را دوست دارد؟Do you have any coffee?آیا (هیچ) قهوه(ایی) دارید؟Do you have anything cheaper?آیا چیزی ارزان تر دارید؟Do you take credit cards?آیا شما کارت های اعتباری می پذیرید؟How are you paying?شما چگونه پرداخت می کنید؟How many people are there in New York?چقدر مردم در نیویورک هستند/ جمعیتش چقدر است
جهت تشکیل اجتماع مردمی و نیز ایجاد پایگاه ارتباطی با مردم شریف منطقه کنار زمینه پروژه تا شروع پی ریزی ساختمان مسجد، نماز خانه ای احداث می شود.
طبق مصوبه هیئت مؤسسان در تاریخ22  خرداد 98، شروع عملیات احداث نماز خانه از شنبه 25 خرداد خواهد بود.
دموکراسی واژه ای است برگفته از واژه یونانی «demos»به معنای مردم و krato یا cratia به معنای قدرت.    «Demos»در کاربرد آنتی یا یونانی به معنای جمع روستاییان بود است و از این رو هر واحد روستایی را در آن  demoi   و ساکنان آن را demotai می نامند . در سده پنجم پیش از میلاد تغییری در معنای دموس پدید آمد و این واژه بر اجتماع همه مردم آتن اطلاق شد که برای اجرای کار های حکومتی گرد هم می آمدند . در سال 509 میلادی در نتیجه اصلاحات گلیستن ، قانونگذار آتن، اداره جامعه به دست ر
چقدر خوبه که با تو رفیقم:) 
چقدر خوبه صاحب کللل دنیاااا عاشق منه :)
چقدر خوبه که همه چیز این دنیا برای رسیدن من به بهترین ها خلق شده:)
چقدر خوبه همه اتفاقات دنیا طوری رقم میخورند که قوی بشم برای اهداف و آرژوهام:))
چقدر  خوبه ادمای اطرافم مهربونن و دوستم دارن:)
چقدر خوبه که قدرت بخشیدن و گذشت کردن رو دارم:)
چقدر خوبه که تورو دارم ،تویی که همیشه بهترین ها رو برای من میخوای:) 
 
خدایا شکرت برای همههه چیززززاییییی که درکشون میکنم و درکشون نمیکنم:))
حکایت این روزامون خیلی جالبه...
یه ویروس کوچیک شد معلم مون، خیلی چیزا رو بهمون یادآوری کرد،یادمون اومد که ...نظافت چقدر مهمهتدبیر چقدر لازمهسلامتی چقدر با ارزشهاطرافیانمون چقدر برامون عزیزندر کنار عزیزانمون بودن، چقدر لذت بخشهتک تک ثانیه های عمرمون چقدر ارزش دارنانسان چقدر ناتوانهمرگ چقدر میتونه نزدیک باشهاین ویروس یادمون انداخت که سلامتی، امنیت و آرامش چه نعمت های بزرگی بودن و حواسمون بهشون نبودو مهمترین چیزی که یادمون انداخت، آره مهم
چقدر بزرگن ...
چقدر کوچیک ، من !
چقدر لطیفن ...
چقدر سنگی ، من !
چقدر از من دور ...
چقدر نزدیکن !
چقدر بی پروا ...
چقدر ترسو ، من !
جلو پاتو نگاه کن تو ماه رمضون ... حداقل به خودت که راست بگو . به اون چیزی که باور داری که عمل کن د لامصب !
چه خوبه ماه رمضون . یه حس دیگه دارم توش . خاطره زنده میکنه . اینکه یه عده ی زیادی هم توش یه کار یکسان مثل روزه گرفتن میکنن هم تو این حس خوب بی تاثیر نیس . مثل رنگ کردن یه خونه ی قدیمی ، اونم دست جمعی . فارغ از هر حس و حال و اعتقادی ن
بازار ایران جای فوق‌العاده جذابیه. آقای لطیف مرد دلنشینی بود، دلنشین‌تر بود اگر کتاب زیر و رو بهمون نمی‌داد. معاشرت جالبی بود.
در لحظه‌ای که احساس می‌کردم چه قدر مردمان بی‌منطقن و دغدغه‌های سطحی دارن، خدا زد پس کله‌م و دغدغه‌ی سطحی‌دار شدم و هم بی‌منطق.
عرض دیگری ندارم. جز تلگرافی‌نوشتنم هم نمی‌آد.
 
 
اگه میخوای بدونی مردم یه کشور چه طور زندگی می کنند و چقدر ثروتمندند، یه نگاه به آشغالایی که سرکوچه هاشون میذارن بنداز.
+از منطقه ی بالا تا پایین شهر اگر یه نگاه بندازیم می بینیم که هر روز چقدر غذا دور ریخته میشه، تو زمان همین خونه تکونی برای عید،باید می دید که چه وسایلی دور ریخته میشه.ما شاید سرسری همیشه گذر کردیم ولی اگه دقت کنیم از همین زباله هایی که دور می ریزیم می شه فهمید که مردم ثروتمندی هستیم اونقدر که بعضی از هم وطنامون از لابه لای همی
تاوانِ تاوانِ تاوان
وقتی یه سری چیزارو میگم ، بدش میاد مامان ، اما حقیقتِ ...
 چقدر بی خود مثل دلقک باشم که فکر میکنه هیچی حالیم نیست
هیچ دغدغه ای ندارم
هیچ غصه ای ندارم
حتی یه هم صحبت تو خونه هم ندارم ... ... 
گاهی وقتا باید مُرد تا یکم به خودشون بیان... 
چشمِ من اروم ببار..‌
کجاست انقطاع از امید به نماز های با حال در اتاق های نیمه تاریکِ خلوت و ساکت و اشک های سر قنوت روز های بیکار و بی دل مشغولی و بی دغدغه که تازه نوبت خدا شود... این امید افیونی کی قرار است خاموش شود و وسط روزهای شلوغ و با لباس های کار و ساعت های پر کار و پر دغدغه خدا پرستیم و خودخواهانه دنبال حال خوب و اشک سر قنوت نباشیم...
تو زندگی واقعی مجبوری با بعضی از آدمها معاشرت کنی که هر چقدر هم که مناعت طبع داشته باشی، آخرش هم بخاطر دغدغه های کوچیکشون اونقدر بهت فشار میارن که تو هم سطح دغدغه هات به همون اندازه پایین بیاد. یهو به خودت میای و میبینی که داری با هزار فکر بزرگ که توی سرت هست، درباره ی چیزهای کوچیک غصه می خوری...
این جور وقتها خیلی انرژی صرف خوم میکنم تا دوباره خودمو از این پستو بالا بکشم.
این جور وقتها خیلی به اخلاق گند شرلوک غبطه میخورم.
کاش میشد به همون راحتی
«مردم با فقر اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند؛ اما دغدغه‌های جناحی
و توجه به مسائل دیگر سبب شده مشکلات مردم شنیده نشود یعنی خود ما هم از شرایط سخت
زندگی مردم آن طور که باید و شاید مطلع نیستیم.» شاید باورپذیر نباشد، اما این
جملات متعلق به یک نماینده مجلس است! «پروانه سلحشوری»!
ادامه مطلب
باسمه تعالىپیوست نامه: صلواتاى مردم همه ى ما مسئولیمچقدر به فرهنگ سازى ازدواج آسان پرداخته ایم؟یا به رشد جمعیت؟یا به مشکلات بانکدارى موجود و ترغیب مردم به بانکدارى اسلامى؟یا اصلاح آسیب هاى اجتماعى مثل: توهین، فضاى مجازى، حقوق؟
بیا وقتی برای عشق هورا می کشد احساسبه روی اجتماع بغض حسرت گاز اشک آور بیندازیمبیا با خود بیندیشیماگر یک روز تمام جاده های عشق را بستنداگر یک سال چندین فصل برف بی کسی باریداگر یک روز نرگس در کنار چشمه غیبش زداگر یک شب شقایق مردتکلیف دل ما چیست؟و من احساس سرخی می کنم چندیستو من از چند شبنم پیشتر خواب نزول عشق را دیدمچرا بعضی برای عشق دلهاشان نمی لرزدچرا بعضی نمیدانند که این دنیا به تار موی یک عاشق نمی ارزد!
ادامه مطلب
امشب پاییز فصل آخر سال است، اولین کتاب نسیم مرعشی رو خوندم. چقدر خوش‌خوان و جذاب و درست نوشته شده بود. از اون متن‌ها بود که خیلی دوست دارم ورژن مردونه/پسرونه‌ش رو بنویسم.در مورد مهاجرت خیلی توی تولیدات فرهنگی و هنری کم کار کردیم. در حالی که دغدغه بزرگی‌ه و نسل ما خیلی زیاد باهاش درگیره. کم نیستند دوستان و همکاران و هم‌کلاسی‌ها و آشناها و فامیل‌هامون که ذره ذره وجودشون رو برداشتن و رفتن و تبدیل شدن به کاراکترهای مجازیِ پشت خطِ تماس‌های
 روزی، سنگتراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگـانی رد می شد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد.در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است، تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان.
چرا چیزایی که نمیخوام ببینم و بشنوم دقیقا می‌بینم و می‌شنوم؟
چرا وقتی که نمیخوام جایی حضور داشته باشم دقیقا اونجام؟!
دیگه چیکار باید بکنم؟؟
چقدر دیگه باید فرار کنم تا دست از سرم بردارید؟!!
چقدر دیگه باید دور بشم..
چقدر دیگه باید خودمو به نشنیدن بزنم ، چقدر خفه بشم و به روی خودم نیارم.
پیشگیری از اعتیاد در محله ها
در مقاله‏ی حاضر که پژوهشی در پیشگیری از اعتیاد در محلات است، به ابعاد استراتژی‏‌‌های پیشگیری از اعتیاد بوسیله‏ی اجتماعات مردمی نهاد، اهداف و فرایند مشارکت در گروه‏‌‌های محلی و توانمندی‏‌‌های سازمان مردمی نهاد ارایه طرح CB( اجتماع محور) در محلات و نیز اهداف CB و فعالیت‏‌‌های CB در محلات و پیگیری و پایداری طرح‏‌ها پرداخته شده است و به منظور پیشگیری از اعتیاد راهکارها و نتایج زیر ارایه شده است: ١- نهادهای ب
بسم الله الرحمن الرحیم
 
طوری میگویند چرا زن پیامبر نداریم انگار زن مخلوقی دیگر است!!!! این عین زن ستیزی است، زن و مرد عین هم اند تنها وظایفشان فرق دارد. پیامبری یک شغل کاملاً اجتماعی است و این با وظایفی که خداوند برای زن مشخص کرده مغایرت دارد چنانچه وظایف فردی چون فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با پیامبران و امام علی (علیه السلام) و … تفاوت داشت.زن با اجتماع باشد، در اجتماع باشد اما در آن نــــبـــاید حل بشود، ولی پیامبر باید در اجتماع حل شده ( ک
دوستی تماس گرفت و گفت از طرف من بنویس:
ما مثل زمان جنگ، همه سختی ها را تحمل می کنیم. اگر شرایط کشور شرایط جنگی است ایرادی ندارد، می ایستیم؛ اما صبر ما منوط به این است که مسئولین هم مثل زمان جنگ شبیه مردم زندگی کنند.
چقدر از گردن کلفت ها هستند که مالیات نمی دهند؟
چقدر از مسئولان هستند که حقوق های نجومی می گیرند؟
چقدر ویلا و امتیاز و وام کلان و ... نصیب از ما بهتران می شود؟
مسئولین اگر شبیه مردم زندگی کنند کسی از سختی هراسی ندارد اما اگر قرار است فش
بنام خدا
موضوعی که مطرح میکنم ممکنه دغدغه یه عده ی دیگه ای هم باشه؛ 
واقعیت اینه که من با تمام وجودم عاشق خدا هستم، از وقتی یادمه دختر مذهبی بودم و سعی میکردم توی هر کاری بهترین راهی رو که خدا بهم نشون داده بود رو انتخاب کنم، نه راهی که بقیه فکر میکنن تنها راه درسته و خدا فقط همون یه راه رو نشون داده و هر کسی به غیر از اون راهی رو بره توی گمراهیه محضه. 
توی دنیای من دخترها میتونن چادری باشن و در عین حال کارهای بزرگی انجام بدن، میتونن دختر باشن ا
بسم الله الرحمن الرحیم
نمیدانم چقدر واقعی دارد ...شاید
از بی بی سی با او تماس گرفتند و گفتند از پخش بی بی سی فارسی هستیم برای برنامه .... میخواهیم با شما گفتگو داشته باشیم
در پاسخ گفت
بد بخت مردم کشورم که بخواهد صدای .... خودش را از لندن بشنود 
چقدر به شیعه نزدیک است این پاسخ
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر والغلبه
 توجه ، در کنار تمرکز مساله مهمی است ، این که آدم انتخاب کند به فلان موضوع باید توجه کند . 
و سخت است ، یعنی خب نه اینکه همیشه سخت باشد ، گاهی اوقات اینطور است که تعداد محدودی دغدغه در اطراف ذهن پرسه می زند و خب با معیار های بدیهی و ابتدایی هم میتوان لایق ترینشان جهت توجه نشان دادن را برگزید . گاهی اوقات اما مساله طور دیگری است ، آدم در یک بلبشو قرار می گیرد که تشخیص معیار ها و اهمیتشان برای آدم دشوار می شود ، حتی دیگر دغدغه ها از یک جنس نیستند ، ب
 
انتخاب مهندس مهدی بازرگان به نخست‌وزیری دولت موقت از سوی امام‌خمینی‌(س)
ده‌ها خبرنگار داخلی و خارجی، گروه‌های مختلف مردم و جمعی از نزدیکان امام در سالن مدرسه‌ی علوی اجتماع کرده‌اند. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی حکم نخست‌وزیری مهندس مهدی بازرگان را قرائت می‌کند. در حالی که مردم هر لحظه به پیروزی نزدیکشان امیدوارتر می‌شوند، جمعی از تیمساران ارتش در حال فراهم کردن مقدمات اجرای طرحی با حمایت مستقیم آمریکا برای دستگیری امام و کشتن مردم ه
گاهی هم اینجوری میشود. نشسته ایم در ملکوت خودمان و حس می کنیم چقدر خوب بوده ایم... چقدر جفا رفته به ما. چقدر سخت گذشته.
در
چنین حالی با خودم بودم. پرسیدم خدا جان! جایی که ایستاده ام صحیح هست؟
گفت: وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ
مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ.
 
+ و از مردم [به نخوت] رخ برمتاب و در زمین خرامان راه مرو که خدا خودپسند لافزن را دوست نمى دارد.
+
خیلی جاها فکر کرده ایم خوبیم...
هیچوقت به درستی نمی توانی بفهمی پشت خنده های کسی چقدر بغض جمع شده
پشت بیخیال گفتنش چقدر حرف نگفته،
و پشت بی تفاوتی هایش چقدر دلتنگی...
تو هرگز متوجه نخواهی شد که پشت آرایش غلیظ یک زن چقدر عشق، دلشوره، تنهایی و اشک خوابیده؛
پشت سکوت سنگین یک مرد چقدر غرور و ترس و بی کسی...!
بسم الله الرحمن الرحیم
نمیدانم چقدر واقعیت دارد ...شاید
از بی بی سی با او تماس گرفتند و گفتند از پخش بی بی سی فارسی هستیم برای برنامه .... میخواهیم با شما گفتگو داشته باشیم
در پاسخ گفت
بد بخت مردم کشورم که بخواهند صدای .... خودشان را از لندن بشنود 
چقدر به شیعه نزدیک است این پاسخ
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر والغلبه
همه چیز دقیقا اونطوری شد که مامانم می‌گفت‌. می‌گفت فلان کارو نکنیا آخرش فلان طور میشه. می‌گفت اعتماد نکن. می‌گفت تو اصلا چقدر می‌شناسی. چقدر اعتماد داری. چقدر مطمینی که فلان طوره و فلان فکر رو داره. چقدر بهش دروغ گفتم. چقدر فهمید که دروغ میگم و چیزی نگفت. همیشه با اطمینان جلوش وایمیستادم. که من مطمینم. چه اطمینان بیهوده‌ای. زهی خیال باطل.
سرِ صبح رفته بودم ازمایش خون بدم که ببینم وضعیت چطوره و اینا و داشتم به این فکر میکردم که چقدر سلامت روح و جسم مهمه که اگه ما این دوتا رو نداشته باشیم و هرچیزی داشته باشیم انگار هیچی نداریم و تصمیم گرفتم بیشتر مراقب خودم باشم .
میدونین توی بدن ما میلیون ها سلول وجود دارن که تنها دغدغه شون ماییم روا نیست که ازشون غافل بشیم 
قبل از نوشته ی قبلی اینجا را هشت ماه پیش به روز کرده بودم...
رفتم نوشته ها را خواندم.
هیچ هشت ماهی در زندگی ام این قدر تغییر نکرده ام، بزرگ نشده ام، چیزهای جدیدی که قبلا نمی فهمیده ام را نفهمیده ام.
چقدر چقدر چقدر شبیه آن روزها نیستم.
چقدر کلماتم نپخته و خام اند و مال کس دیگری.
خیلی حرفها هست که میخواهم بنویسم ولی توانش را در خودم نمی یابم.
شاید روزی دیگر.
هو/دچار - به زعم بنده - بیش از آن که فیلسوف، باهوش و حتی بلاگر و فیش نگار باشد، یک آدم دغدغه مند است. دغدغه، اعم از دغدغه های فردی یا اجتماعی.نقطه ی قوتش این است که نمی نشیند تا دغدغه هاش رفع شوند؛ بلکه در تلاش است تا قدمی در جهت رفعشان بردارد. دچار دارد خودش و اطرافیانش را وادار به تفکر، تحقیق، مباحثه، نقد و تفسیر می کند.نقطه ضعفش اما در دو چیز است:یکی فاصله ی زیادی که بین مجاز و واقعیت وضع کرده؛ که این مسئله در تعاملات، واکنش ها و حتی رفتارهای شخ
 آقای پرزیدنت سال هاست که با وعده های عوام فریب٬ ساده لوحان را گول زده اید وعده هایی جذاب که نتیجه ی هیجان انگیزی در ظاهر داشته ولی زندگی و معیشت مردم را سالهاست که دارد به تباهی می کشاند٬ مردمی که حداقل خوراکشان در سخت ترین شرایط تخم مرغ بود حتی قدرت خرید تخم‌مرغ را برایشان سخت کردیم البته به نظر طبیعی است کسی که در خانه ای ۸۰ میلیاردی زندگی می کند درک دغدغه‌ی یک لقمه نان برایش سخت باشد٬ ولی چه کار می‌شود کرد بصیرت که در فردی نباشد حماقت جا
مردم چقدر احساسی برخورد می کنند! چقدر احساسی انتخاب می کنند! احساسی رای میدن! آدم حرص می خوره فقط! همیشه همینجوریما حتی موقع انتخابات :/
فکر کن دیشب شروین و گروه پایتخت حذف شدن! به جاشون خانوم عروسک گردان و پرهام و سما رفتن بالا :( 
با این اوضاع هر چی عصر جدید جلوتر می ره خوبا حذف می شن و جذابیتش به شدت میاد پایین.
+ حالا تعصبی روی نظرم ندارم ولی در هر صورت نظرم اینه :/
گاهی شبیه مستند ها خودم رو تصور میکنم. از جایی که هستم هی میرم بالاتر و بالاتر. زمین چقدر کوچیکه شبیه توپ شیطونک های رنگی و ما چقدر کوچیک تر. چقدر کوچیک بدون ریزترین تاثیری توی این دنیا. اما زندگیمون و کارامون چقدر برامون بزرگن. چقدر خودمونو جدی میگیریم. چقدر زندگیمون رو محکم میچسبیم. چقدر تنها داراییمون( زندگی منظورمه) توی این دنیا کوچیکه. 
چقد دوست داریم تنها داراییمون رو خوب و مهم نشون بدیم. همه مون همینیم همگی ...
 
پ.ن: باز عنوان برگرفته ا
سلام دوستان عزیز
دنیا در حال تغییره و همون طور که مستحضرید ایران هم از اون مستثنا نیست. به این دوره ای که ما الان در اون زندگی مون رو سپری میکنیم دوره گذر میگن.
جامعه برای عبور موفق از این دوره دشوار نیاز به پیش زمینه های مناسبی متناسب با شرایط و ضوابط حاکم بر جامعه داره. متاسفانه الان دشمنان داخلی و خارجی با از بین بردن آرامش روانی جامعه قصد تخریب مردم رو دارن.
بنده حقیر مطالعات فراوانی در زمینه روانشناسی و سیاست داشتم و دارم پس وظیفه خودم دو
اجتماع عظیم جوانان عاشورایی شکوه میثاق
تجدید میثاق با بقیه الله الاعظم (عج) و لبیک به بیانیه گام دوم انقلاب در آستانه روز جوان
پیاده روی از حرم حضرت معصومه (س) به سمت مسجد مقدس جمکران
تاریخ: جمعه 23 فروردین، از ساعت 17
مراسم پایانی همراه با اولین سالگرد شهید راه نابودی اسرائیل، شهید محمدمهدی لطفی نیاسر
بعد از نماز عشا، مسجد جمکران
با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین پناهیان
امروز روز اول دانشگاهم بود،در کل خوب بود ولی خیلیی خسته کننده بوود و میدونید که ترمکها چقدر گیج میزنن روزای اول
از صبح که با دوساعت لکچر اناتومی شروع بشه اونم از ۸ صبح و کلاس پشت کلاس تا ۶ و نیم غروب،دیگه الان کاملا واضحه که خیلی خسته ام نه؟؟
بعداز کلاس تند و تند دویدم و با دوستم که قبلا باهم هماهنگ کرده بودیم،رفتیم که به مراسم محرم سفارت برسیم.
بعداز ۴ سال،اینبار تونستم بدون هیچ دغدغه ای،تو مراسم محرم شرکت کنم و نمیتونم حالِ خوبم رو توصیفش ک
کسی که بر در این خانه سر بلند نکردبه یک اشاره ی اقا به سروری برسداگرچه سائل او بی نیاز از دنیاستدر آخرت به مقامات بهتری برسد(علیرضا خاکساری)
شهادت امام باقر (علیه‌السّلام) که یک شهادت دارای پیام بود؛ لذا خود امام باقر وصیت کرد که بعد از او تا ده سال در منا به مناسبت این رحلت، یادبود برپا شود. در میان ائمه‌ی ما این بیسابقه است، بی‌نظیر است. یاد امام باقر، یعنی یاد سر برآوردن حیات دوباره‌ی جریان اصیل اسلامی در مقابله‌ی با تحریفها و مسخهائی که
دغدغه نام گذاری
در خانواده ها (حتی تمام دنیا ) یکی از دغدغه هایی که برای دختر یا پسر همیشه اتفاق می‌افتد، دغدغه نام گذاری است. این مشکل همیشه بوده پسر قبل از ازدواج همیشه به این فکر می کرده من اگه بچه دار بشم اسمش رو میذارم فلان یا دختر خانوم از عنفوان کودکی خودش داشته فلانی رو بزرگ میکرده. تازه این دغدغه بعد ازدواج زیادتر هم میشه سلایقه های مامان و بابا و عمه و خاله و مادربزرگ و بابابزرگ ها هم اضافه میشه.
اما یه ماجرایی بدتر پیش میاد واسه نامگ
شهردار آبپخش گفت: دلیل اصلی مخالفت های شورای شهر، ایستادگی اینجانب در مقابل خواسته های غیرقانونی آنها بوده است و تا روزی که سکاندار شهرداری هستم به هیچ کس باج نخواهم داد و صادقانه به مردم خدمت خواهم کرد.به گزارش اتحاد خبر؛شامگاه یک شنبه 19 آبان ماه، نشست پرسش و پاسخ شهردار آبپخش با شهروندان این شهر، در حسینیه حضرت علی اکبر(ع) محله بهرام آباد برگزار شد.مهندس اعظم صمصامی در این اجتماع باشکوه اظهار داشت:دو سال است به عنوان سکاندار شهرداری آبپخ
همیشه دغدغه سایت ها این بوده رقیب هاشون رو توی گوگل بگیرن و بشن اول گوگل توی این روز هایی که قیمت ها به شدت افزایش داشته و مردم توانایی خرید جنس ندارن تنها رقیب سر سخت شما شده نا امیدی چرا؟خیلی ها امیدشون از  دست دادن کارشون رها کردن حتی سایت های بزرگ که خودتون هم میشناسید خیلی ها انگیزه و انرژی مثل قبل ندارن این رقیب سر سخت ناامیدی الان توی گوگل ایران اول شده و گرفتنش هم سخت بازار الان توی ایران گرفتن فلان سایت توی گوگل نیست بازار الان گرفتن
شادی چیست؟ غم چیست؟
یادته همش بهم می گفتی شاد باش؟ یادته همش می گفتی بخند؟ کاش الان بودی تا بهت بگم چقدر غم و درد و رنج و ناراحتی روی سینه ام هست... کاش بودی تا برات بگم چقدر خسته ام ... نمی دونم چرا هرچی سالها می گذره همه چی سخت تر میشه... هی فکر می کنم چقدر چند سال پیش شادتر بودم... چقدر انگار همه چی بهتر بود ... غم و غصه ی اطرافیان داغونم کرده... از دست مامان و بابام حرص بخورم و غصه بخورم یا از دست خواهر و برادر؟ مگه میشه غم و غصه و مشکلشون رو دید و نارا
کسی که بر در این خانه سر بلند نکردبه یک اشاره ی اقا به سروری برسداگرچه سائل او بی نیاز از دنیاستدر آخرت به مقامات بهتری برسد(علیرضا خاکساری)
شهادت امام باقر (علیه‌السّلام) که یک شهادت دارای پیام بود؛ لذا خود امام باقر وصیت کرد که بعد از او تا ده سال در منا به مناسبت این رحلت، یادبود برپا شود. در میان ائمه‌ی ما این بیسابقه است، بی‌نظیر است. یاد امام باقر، یعنی یاد سر برآوردن حیات دوباره‌ی جریان اصیل اسلامی در مقابله‌ی با تحریفها و مسخهائی که
هرمصلی اجتماع یاوران انقلاب/در نمازجمعه باشد آرمان انقلاب/خطبه اش چون ذوالفقاری بازغوغامیکند/خوارمیسازدهمیشه دشمنان انقلاب/اوپیام نهضت مامیرساند برجهان/داده است هردم جواب پرسمان انقلاب/مردمی وباصفا و برولایت محوری است/این نماز جمعه شوق دوستان انقلاب/شدمقر هرفضیلت درنگاه رهبری/باولایت تاشهادت داستان انقلاب/میشودآدینه ما در مصلی پرخروش/زمزم آمادگی بر عاشقان انقلاب/برکتش گشته فراوان پیش چشم مردمان/مثل خورشیدی درخشدآسمان انقلاب/یاد می
یا حق الیقین عزیز
...... واقعا وقتی جمعه رئیس دولت از رادیو شنیده که بنزین گران شده تعجب کرده و کمی بعد شاخ درآورده.
.
.
.
.............. چقدر زشت می نماید وقتی رئیس دولت با خنده می گوید مثل مردم خبر گرانی بنزین را شنیده و چقدر بد است که رئیس تو چشم ملت خیره شود و با پوزخند همراه با تمسخر دروغ بگوید
آیا خودش باور کرده که مردم حرفش را باور کردند
چقدر برای خود وقت میگذارید؟چقدر از حضور عزیزانت لذت میبرید؟چقدر در روز به آسمان نگاه می‌کنید و از حضور طبیعت مسرور می‌شویدچقدر نعمتهای تان را مرور میکنید؟چقدر اخلاق شکر گزارانه خود را تقویت میکنید؟چقدر  موسیقی و فیلم ها و کتابهای عالی گوش کرده اید و دیده اید و خوانده اید؟چقدر توکل کرده اید و رها بودید؟چقدر علایق و ایده هایتان را دنبال کرده اید؟در چه کاری مهارت داری و چه کاری را عالی انجام میدهی؟در لحظه همان را انجام بده که خوشحالت میکند
 
چی میشه اگه زندگی یه فیلم باشه کارگردانش یه کات بده بگه بد بود از اول میگیریم ؟ 
چقدر خوب میشد 
چقدر دلم اینو میخواد 
چقدر دوست دارم برم از اول ...برم ببینم چی درست نبوده ،
قول میدم دیگه تکرار نکنم بلکه این سکانس خوب از آب دربیاد ...
 
این پسره کاوه مدنی چزو آدمهایی هست،
که تو وقتی نگاش میکنی
و حرفاشو گوش میکنی
باور میکنی که کچلی، قیافه، نژاد، ابروهای به هم چسبیده، نمیدونم هرچی هرچی، این ها نمایان گر شخصیت نیست.
چقدر این بچه دوست داشتنیه. چقدر خاکیه. چقدر باسواده. چقدر من راه دارم تا به این پسر برسم!!! خدایا! من اندازه نوک انگشتشم نیستم.
ده‌ها خبرنگار داخلی و خارجی، گروه‌های مختلف مردم و جمعی از نزدیکان امام در سالن مدرسه‌ی علوی اجتماع کرده‌اند. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی حکم نخست‌وزیری مهندس مهدی بازرگان را قرائت می‌کند. در حالی که مردم هر لحظه به پیروزی نزدیکشان امیدوارتر می‌شوند، جمعی از تیمساران ارتش در حال فراهم کردن مقدمات اجرای طرحی با حمایت مستقیم آمریکا برای دستگیری امام و کشتن مردم هستند.اعضای شورای انقلاب، آیت‌الله دکتر بهشتی، آیت‌الله مطهری و مهندس بازر
هیچ چیز، جای واجبات ما را نمی گیرد ، متاسفانه ما در فرار از واجبات دینی به مستحبات پناه می بریم ، فکر کردیم که 10 تا زیارت عاشورا بگذاریم ، جایگزین سکوت ما در برابر ظلم و جایگزین بی همتی ما در برابر فقر محرومین و تکاثر متکاثرین می شود ! اینجور نیست . همان قدر که دغدغه نمازها و روزه های قضا شده را داریم ، باید دغدغه نهی از منکرهای قضا شده مان را نیز داشته باشیم . چه نهی از منکر هایی که از ما قضا شد ، با توجیهات مختلف!
پی نوشت : به وقت تفکر صبحگاهی
یعنی بشر باید در اجتماع، از ناحیه سایر افراد اجتماع آزادی داشته باشد، دیگران مانعی در راه رشد و تکامل او نباشند؛ او را محبوس نکنند؛
به حالت یک زندانی در نیاورند که جلوی فعالیتش گرفته شود؛
دیگران او را استثمارنکنند؛ استخدام نکنند، استعباد نکنند،یعنی تمام قوای فکری و جسمی او را درجهت منافع خودشان به کار نگیرند؛
این را می گویند آزادی اجتماعی.
 
 
۱-کتاب آزادی انسان، انتشارات بینش مطهر.استاد مرتضی مطهری .ص 21 , 22.
چقدر منتظر بودم تا چهارراه استانبول بیاد کلوپ تا ببینمش. با چه هیجانی رفتم و نسخه اصل رو خریدم چون فکر می کردم فیلم خوبی باشه اما مزخرف در مزخرف بود! آقای کیایی داری چیکار می کنی داداش؟ چقدر این بازیگرها رو تو نقش تکراری خودشون تکرار می کنی چقدر؟ آخه چقدر؟! وا بده بابا!!! 
نمی‌دونم قراره چی بشه...اما دغدغه امروز این ایران کرونا هست..
در حالی ک قیمت طلا، دلار و.... رو ب افزایشه و مردم دیگه حواسشون نیست چون مشغول دست و پا زدن برای زنده ماندن هستن!!!!
من گیجم...گیج تر از اونی که فکر کنی
توی شناخت انسان ها تو تفاوت رفتار و گفتار
کرونا اصلی چیز دیگریست....دروغ و دغل و رانت و تک خوری یه ویروس بزرگ همه گییییر هست.............
چه حس خوبیست وقتی دفتر خاطراتت را ورق بزنی و خاطره هایت را مرور کنی
با خاطرات شیرین لبخند برلبت مینشیند و با خاطرات تلخ اخم میکنی
ولی هردوی اینها طعم شیرینی میدهند
وقتی صفحات وب رو مثل دفتر ورق میزدم،با هرپستی که برخورد میکردم یک یادش بخیری در ذهنم میگذشت...
چه روزها وساعت هایی پشت سیستم مینشستم و مطالبم را تایپ میکردم..چه ساعتهایی را به خاطر یک پست مفید وخوب دنبال مطلب بین کتابهایم میگشتم...چه با ذوق وسلیقه مطلب مینوشتم و اکثر عکسهارو متن ن
بسمه تعالی
در چندین سال گذشته رسانه های اروپایی و آمریکایی از انعکاس مراسم  میلیونی اربعین خودداری می کنند و هر چند این عملکردشان در تضاد مستقیم با شعاره های فریبنده ی غرب است،ولی چنین عملکردی سوالات زیادی را در اذهان انسانهای آزاده جهان ایجاد کرده است.که چرا و به چه علت
رسانه هایی که در چندین سال با تمام توان در انعکاس وحشی گری های داعش که به نوعی دست ساخته ی غرب و صهیونیسم بود هیچ حد و مرزی برای خود قائل نبودند.
رسانه هایی که سعی می نمایند
#اطلاعیه_مهم موسسه مصاف
اجتماع بزرگ مردمی #عید_بیعت با امام زمان علیه السلام
امروز... روز امامت امام زمان ما در پیش است؛ روزی که امام ما منتظر است تا بر اریکه قدرت تکیه بزند، یک به یک به پیشگاه او حاضر شویم و با او تجدید #بیعت کنیم...
اما... دوازده قرن از این انتظار میگذرد. دوازده قرنی که عالم در ورطه آتش و خون و خشونت دست و پا میزند... اما نجات دهنده ای نمی یابد. زیرا صدایش نمیزند
آیا... اگر دوازده قرن پیش همدل و هم صدا در تجدید بیعت با امام زمان خود اج
بسم الله الرحمن الرحیم والحمدله رب العالمین
آغاز بحث را با چند موضوع و نکته داشته باشم.
نکته اول جامعه دو مدل است. خانواده، فراخانواده
نکته دوم هر کدام یا سالم هستند یا ناسالم
نکته سوم دو مدل از خانواده که بیان شد به هم وابستگی شدید دارند
 
همانطور که در نکات بیان شد ما دو مدل اجتماع داریم یک اجتماع کوچک هست که خانواده آن را تشکیل می دهد و یک اجتماع بزرگ هست که توده ی مردم تشکیل می دهند یعنی چندین خانواده که هر کدام از آنها یا سالم هستند یا ناس
بسم الله الرحمن الرحیم
۱- دیروز فهمیدم که مداحی گوش دادن چقدر حالم را خوب می‌کند. همین مداحی‌های منتخبی که روی گوشی یا تبلت هست و هرچه گوش می‌دهم تکراری نمی‌شود. باید اضافه کنم به فهرست گوش‌دادنی‌ها دعای ابوحمزه و مناجات‌های منتخب خمس‌عشره را.
۲- چقدر از شکر بعضی نعمت‌های خدا عاجزیم. دیشب وقت خواب فکر می‌کردم چقدر دغدغه داشتم برای پیدا کردن یک هیات برای بچه‌ها و چقدر رفت‌و‌آمد و هماهنگی با برنامه علی کار سختی بود و حالا خدا آورده گذا
صبح بعد بحث کوتاهم با بابا با توپ پر رفتم پیش مشاورم و داستان رو تعریف کردم و هر آن منتظر بودم حق رو بهم بده و بگه: "آخی...چقدر تو طفلکی هستی. چقدر مورد ظلم واقع می‌شی". ولی زهی خیال باطل! بعد از یک کم صحبت آخرش حرفای منو با لحن من تکرار کرد و چقدر خجالت کشیدم.مثل یه بچه 5 ساله که عروسکشو ازش گرفتن و داره گریه می‌کنه.
چقدر غریب ومهجورند عترت وقران 
همین الان قریب به یک سال هست که فراخوانی برای حفظ قران داده ایم ولی دریغ از مراجعه یک نفر 
اگر برنامه ها ی دنیوی بود الان صف میکشیدن 
چرا دغدغه وذائقه ها عوض شده 
فقط در پیشگاه مولا عرضه میدارم که آقا جان بنده تلاشم را کردم ومیکنم  
بارها اینو شنیدیم و یا گفتیم که : خدا بزرگه
خب خدا چقدر بزرگه؟؟؟
حتما میخای بگی بزرگتر از هر چیزی
چرا؟؟؟  چون میگیم " الله اکبر"
خب خدا خیلی مهربونه
اون خیلی یعنی چقدر؟؟؟
به همین دلیل که ما عقل محدودی داریم و درک نمیکنیم
اون خیلی بزرگ یعنی چقدر
اون خیلی مهربون یعنی چقدر
اینکه خدا فرمود قسم به عزت و جلالم
اون جلال و عظمت یعنی چقدر....
برای همینه که تو نماز و اذکار میگیم :  " سبحان الله"
یعنی خداوند چیزی فارغ و به دور از تصورات ما است
#اطلاعیه_مهم موسسه مصاف
اجتماع بزرگ مردمی #عید_بیعت با امام زمان علیه السلام
امروز... روز امامت امام زمان ما در پیش است؛ روزی که امام ما منتظر است تا بر اریکه قدرت تکیه بزند، یک به یک به پیشگاه او حاضر شویم و با او تجدید #بیعت کنیم...
اما... دوازده قرن از این انتظار میگذرد. دوازده قرنی که عالم در ورطه آتش و خون و خشونت دست و پا میزند... اما نجات دهنده ای نمی یابد. زیرا صدایش نمیزند
آیا... اگر دوازده قرن پیش همدل و هم صدا در تجدید بیعت با امام زمان خود اج
بوسیله گزارش خبرگزاری مهر، محمدرضا ظفرقندی، با عنوان این مطلب که در حال مجهز دو بغرنج اساسی در حوزه پزشکی حیات دارد، گفت: مشکل نخست درونی است، متاسفانه همکارانی وجود دارند که با نحوه عملکرد نادرست خود موجب سلب اعتماد رابطه بین مردم و جامعه پزشکی می شوند که این یک صدمه است به همین برهان پالایش از داخل برای ما یک لزوم است. مهتر کل نظام پزشکیمشکل دوم را عوامل بیرونی دانست و گفت: عده ای نیز با رصد و بزرگنمایی قصور عده قلیلی از همکاران و شمول آن ب
این‌روزها بیشتر از همیشه به مردم فکر می‌کنم؛ به اینکه چقدر شرایط دشوار شده و زندگی دست گذاشته بیخ گلوی همه، اینکه چقدر دردمندیم، دردمند زندگی، عشق، تنهایی و... . حالا این وسط اگر به هر دلیلی مجبور به سکوت باشیم، همه‌چیز سخت‌تر می‌شود. پست امشب برای شماست، برای توست، برای تویی که دلت گوش می‌خواهد برای حرف‌زدن اما نداری. اینجا من هستم، ما هستیم. بگو، بنویس، دلت را سبک کن. اگر نمی‌خواهی اسمت باشد، کامنت ناشناس فعال است؛ نه اسمت می‌ماند، نه
 
درست وقتی که حبیب ابن مظاهر و عابس ابن ابی شبیب 
میگن حاضرن شمشیر بزنن و جون بدن حتا برا امامشون.
 
ـ
از وقتی این سه خطو خوندم یه چیزی تو وجودم پوزخند میزنه.
چقدر حاضری ابرو بدی؟
چقدر حاضری جون بدی؟
واقعا چقدر پای کاری؟تا کجا؟
ـ
برا ورودیای جدید از معلمی نوشته بودم
که سینه چاکی میخواد
که دغدغه مندی میخواد
که این مسیر عشق، عاشقی میخواد
 
برا بابا خوندم گف بنویس عاشقی جون و مال و ابرو حراج کردنه...
از وقتی این سه خطو خوندم 
میگم
چقدر عاشقی واقعا
فتح خرمشهرها باآن ولایت محوری است/گوهرجان افتخارش آن ولای حیدری است/جنگ مابادشمن دین عرصه هایش بیشمار/نزدمولا سالک آن اختیارش دلبری است/سختی مردم فراوان اجتماع واقتصاد/شرط رفعش دلسپاری برامام ورهبری است/از شهیدان یادفرما اشک جاری میکند/باولایت تاشهادت جلوه های سروری است/نهی ازمنکر همیشه روح استحکام دین/اسوه دنیا شدایران ملت آن گوهری است/فتح خرمشهر دارد سوی مهدی انتظار/امتی اندر رکاب آن امام آخری است/
هزینه ارتودنسی چقدر است
در درمان ارتودنسی هزینه ارتودنسی به عاملهای زیادی وابسته است.این
هزینه ها بر اساس طول درمان و روند درمان در جلسه اول مشاوره توسط متخصص
ارتودنسی تعیین می شوند. پزشکان روش های مختلفی را برای پرداخت هزینه برای
بیمار بیان می کنند تا بیمار بدون دغدغه به درمان ارتودنسی دندان خود
بپردازد.
ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود رایگان سریال ایرانی