نتایج جستجو برای عبارت :

بادنمای زمانه ات را بشناس!

از سفره ی انقلاب، امسال یه روز تعطیلی وسط هفته نصیب ما شد، و یه همسایه ی دیوار به دیوار که ظاهرا از صبح کرم گوش گرفته و میخونه : آمریکا آمریکا مرگ به نیرنگ تو، خون جوانان ما میچکد از چنگ تونامبرده بانو و حدودا ۶۰ ساله میباشد -_-
میفرماد دشمن در درون توست، آمریکای درونت را بشناس، و به آن مرگ فرست، حتی میفرماد آمریکا ی زمانه ات را بشناس، آمریکای کشورت را!
تکبیر!
 
علی‌ایحال اگر نمیدانید بدانید و آگاه باشید که اسم این وسیله بادنماست. اصولا وسیله سست عنصریست و از خودش اختیاری ندارد و از اینرو روزی راستی است و روزی چپی، روزی یزیدی است روزی حسینی، روزی دم از ایرانی بودن و عرق ملی میزند و روزی روی پروفایلش عکش پرچم فلان کشور را میگذارد .
خلاصه خواستم یادآوری کنم بادنماهای دوروبرت رو بشناس و فاصله‌ی قانونی رو باهاشون رعایت کن
 
#همین
کتاب مسیحایی: مسیح زمانه ات را بشناس!
کتاب مسیحایی : علی مؤذنی
معرفی:
انسان بدون یک مسیح، امیدوارانه نمی ­تواند زندگی کند. روشنایی، پویایی، رشد و حیات با مسیح دوران را نشان می­ دهد.یکی مسیح را در آغوش می­ گیرد تا تمام حیات را در قلبش به جریان درآورد و یکی مسیح را بر دار می ­خواهد، بیابان ­نشین و تنها، تا خودش جلو برود …. تا تو خودت چه بخواهی!
خلاصه:
از تولد حضرت عیسی تا به آسمان عروج کردنشان را نوشته است. نوع برخورد مردم، کاهنین، شاگردان و …
یک عده ای هم هستند که تا دیروز همه اش در کوچه و خیابان و بازار بودند و کارهای عادیشان را انجام می دادند. ولی درست از امروز صبح، همزمان با انجام سم پاشی ضد کرونایی، بست نشسته اند در خانه و بیرون نمیروند! به نظرم اینها خودشان کرونا ویروس باشند!
یه وقتایی یه جورایی یه کسی به یه موقعیتی می رسه و حد خودش را فراموش می کنه. به این افراد چی می گید؟
 
آیا واقعا ما وقتی با این افراد برخور می کنیم بهشون میگیم که حد خودت را بشناس؟!
 
آیا واقعا درسته که بگیم؟
 
وقتی این افراد در جایگاه های مدیریتی قرار میگیرند چی؟ آیا ما بهشون گوشزد می کنیم؟ یا فقط چاپلوسی می کنیم؟
 
چرا؟ واقعا چرا؟
سلام علیکمطاعاتتون قبول
به این جمله دقت کنید:
"مسئله فلسطین، مسئله اسلام نیست مسئله انسانیت است"
دیروز در خبرها می خوندم که یه فرد جاهل گفته کاش در ایران اجازه می دادند همونطور که موافقین فلسطینی ها، راهپیمائی می کنند موافقین اسرائیل هم راهپیمائی می کردند!!!!!!
بدا بر احوالتون.....
پناه بر خدا از این میزان حماقت...
پناه بر خدا از این عاقبت....
"شمر زمان امام حسین مُرد، شمر زمانه ات را بشناس"
فتامل...
ادامه مطلب
دیروز و امروز فکرم درگیر اتفاقی بودزمانه گاهی ما رو مجبور میکنهبه کاری که دلمون نمیخوادما فکر می کردیم از اوناش نیستیم که ...مذمت می کردیم اونایی رو که فکر می کردیم از اوناشن که!زمانه به ما گفت : شما هم از اوناشین که...خداکنه زمونه ما رو بهیچ کاری مجبور نکنهخدانکنه
یکی از مصیبت‌های عمر ما این است که اشخاص کم کم دارند جانشین ارزش‌ها می‌شوند. این خطرناک است. انقلاب ما  انقلاب ارزش‌ها است. “اِعرِف الحَقَّ تَعرِف أهلَهُ” تعلیم اسلام و تعلیم مولا علی علیه‌السلام این است. تو ارزش‌ها را بشناس و اشخاص را با ارزش‌ها بسنج. مبحث‌ها باید بر محور ارزش‌ها باشد. درود باید بر ارزش‌ها باشد. درود بر شهیدان، این می‌شود درود بر ارزش. درود بر انسان‌های مخلص، این می‌شود حمایت از یک ارزش. درود بر کسانی که از بام تا شا
پسرم محمد! تو در این زمانه و این سرزمین-این زمانه تاریک و این زمانه شلوغ- اگر بخواهی کف حادثه ها نشوی و حادثه ساز باشی، باید «بینات، کتاب و میزان» را داشته باشیو با این سه وسیله، در تمامی جریان های فکری و سیاسی و اجتماعی، در برابر فریب ها و شیطان ها، قائم و بر پا باشی، آن هم قائم به قسط و بر روی ساقه ها و ریشه های محکم.نامه های بلوغ، ص 18
همان لحظاتی که آدم فکر میکند یکی از بنده های خوب خداست، ندانسته دارد سقوط می کند. نمی دانم چه حکایتی ست. نمی دانم چرا‌. فقط می دانم هر بار که ظنم به خودم خوب شد، بعد از یک بازه ی زمانی تبدیل به آدم افتضاحی شدم. مثل حالا. 
 
 
 
 
منی که لفظ شراب از کتاب می شستم
زمانه کاتب دکان می فروشم کرد ...
زمانه ی تفریق. پیش از وصل، فصل. خَلق را به خویش نهادن و بی خَلق برخاستن و خُلق را آتش زدن، بی خُلق برخاستن. غم را وانهادن و شادی را، و هر طلب پست را، و هر آرزو و امید. همه بندها بگسستن، از سست ترین تا سخت ترین. هیچ ندا را پاسخ نگفتن، به هیچ آیین و ادب سر نجنباندن، و سر به هیچ سر فرو نیاوردن، نه خدا و نه انسان. از همه چیز سر کشیدن. بی باور به قدمگاه حقیقت رفتن و سر گوش تا گوش به تیغ استاد عشق سپردن. 
طرد شدن، خاک شدن، خاکِ حقیقی، نه خاکِ خاک. خاکِ آسمان
ما مدام از این مینالیم که زمانه بد شده و آدم‌ها بد . ولی هیچکاری برای باقی‌مانده‌ی آدم‌های خوب دنیا نمی‌کنیم ، حمایتشون نمی‌کنیم ، دائما از خوبی و صداقتشون سوءاستفاده میکنیم ، دائما بهشون شلیک می‌کنیم . بعد دوباره میایم و مینالیم که زمانه‌ی بدیه و آدم‌ها بدتر ...
هیچ چیز برای دین خطرناک تر از پوشاندن لباس دین بر تن سکولاریزم نیست. سکولاریزم دینی، بریدن سر دین با خود دین است؛ دینی که قرار بود در مقابل ظلم قیام کند و نگذارد که مردم تا تحقق اقامه قسط و عدل و استقرار هدایت الهی ساکت بماند. از این جهت نفی سکولاریزم در نهادهای دینی نظیر حوزه، منبر و هیئت بسیار مهم و جدی است.

ادامه مطلب
من قارچ خیلی دوس دارم!
جایی که کار می‌کنم توی وعده‌های غذاییش قارچ آبپز (یا بخارپز؟) هم هست. بار اولی که خوردم دیدم این خیلی با تصورات و انتظارات من از قارچ فرق داره. و مثلن قارچ سوخاری یا حتا کبابی کجا و این کجا؟! اصلن ماهیتش رو زیر سوال برده بودن و یه چیز دیگه بود اصلن! خب طبیعتن من دیگه نباید قارچ این شکلی بخورم. اما هر بار که می‌بینم دامنم از دست میره و باز یه ناخنکی میزنم. به این امید که شاید با ادویه‌ای چیزی طعمش فرق کرده باشه. اما نه! همون
در سفر های گروهی لذت بیشتری وجود دارد، جمع دوستانه است و کلی سوژه برای شاد بودن وجود دارد. اما همین سفر های دوستانه هم گاهی با کدورت تمام می شوند و در آخر دلخوری به وجود می آید اما چرا؟
در اینجا چند مورد را که باعث می شود دلخوری در پایان سفر وجود داشته باشد را مرور میکنیم.
وقت نشناسی و خوش قول نبودن یکی از عمده ترین اتفاقات است که باعث کدورت می شود. وقتی همه جمع اند و یکی دو نفر خیلی دیرتر سر قرار حاظر می شوند می تواند به راحتی ایجاد کدورت کند.
شف
بعضی آدمها ،انگار چوب اند…تا عصبانی می‌شوند ،آتش می‌گیرند،و همه جا را دودآلود می‌کنند،همه جا را تیره و تار می‌کنند،اشک آدم را جاری می‌کنند...
ولی بعضی ها این طور نیستند؛مثل عودند...وقتی یک حرف میزنی که ناراحت می‌شوند ، و آتش می‌گیرند،بوی جوانمردی و انصاف می‌دهند ،و هرگز نامردی نمی‌کنند.
این است که هر کس را می‌خواهی بشناسی، در وقت عصبانیت، در وقت خشم بشناس!
 
 
آسمان را تابیدن به پیمانه‌ی عشق، و زمین را از خون سرخ انار سیراب کردن، به پیمان نور. خورشید را در خویش جستن، و از خویش برون افکندن، و خواب را دیدن و با مضراب نواختن. از رویاها جامی شایسته‌ی سرمستی بهر مردمان هدیه آوردن. از اندوه روی برگرداندن و از ترس و عذاب، و زهد را به صلّابه‌ی وجد کشیدن. 
مست کن! آرام باش! بیندیش! بنگر! بیدار باش، با چشم دل. ظرف‌ات را بشناس، خودت را بشناس. بال‌هایت را تا آنجا که میسّر است بگشا، نه کم و نه افزون. خدا با توست، م
بسم الله الرحمن الرحیمآقای مهربانم سلام...!مدتی می‌شود که بهانه‌های مختلف، پنجره ی روشنی را بر من بسته است...مثل همه ی اهل زمانه‌ام! آخر مردمان زمانه ی ما،به بهانه ی زندگی پر ز نور، در تاریکی سر می‌کنند...به بهانه ی چیدن گلی، به بوستان نقاشی شده ی تابلوی کاغذی چشم می‌دوزند...به بهانه ی سیرابی، سراب‌ها از پس هم می‌گذرانند...و به بهانه ی انتظارت، بر پشت دیوار غیبت تکیه می‌زنند...و...بهانه پشت بهانه...گویی کسی نیست تا برخیزد و بی‌بهانه، سنگی از ا
بعضی آدمها ،انگار چوبند…تا عصبانی می‌شوند آتش می‌گیرندو همه جا را دودآلود می‌کنندهمه جا را تیره و تار می‌کننداشک آدم را جاری می‌کنند...ولی بعضی ها این طور نیستندمثل عودند...وقتی یک حرف میزنی که ناراحت می‌شوند و آتش می‌گیرند بوی جوانمردی و انصاف می‌دهند و هرگز نامردی نمی‌کنند
این است که هر کس را می‌خواهی بشناسی، در وقت عصبانیت، در وقت خشم بشناس ...
الان خیلیا هستن تو اینستا هم میبینمشون در به در دنبال اون پسرین که به خیال خودشون لگد زده به پهلوی دختر چادریه
خب مومن یه ذره چشاتو واکن ببین جفت پاهای پسره رو زمینه و رنگ شلواری که داره لگد میزنه با رنگ شلوار پسره فرق داره بعد تگ بزن مغیره زمانت را بشناس و جایزه بزار برا هرکسی که اون پسره رو بهت معرفی کنه :/
روی یک موضوع خیلی مهم تمرکز کرده‌ام؛ اینکه افسار فکرم به دست خودم باشد. رنج می‌کشم از اینکه حرف‌ها و قضاوت‌های آدم‌‌ها می‌تواند روحم را خسته کند. که به آنها، ورای آنچه سزاوارش باشند، اهمیت می‌دهم. شاید کم‌فعالیتی و خلوت بیشتر این روزها هم، به این حساسیت‌ها دامن زده است. ولی نباید، نباید ضعیف باشم. 
روی یک موضوع خیلی مهم تمرکز کرده‌ام؛ اینکه افسار فکرم به دست خودم باشد. رنج می‌کشم از اینکه حرف‌ها و قضاوت‌های آدم‌‌ها می‌تواند روحم را خسته کند. که به آنها، ورای آنچه سزاوارش باشند، اهمیت می‌دهم. شاید کم‌فعالیتی و خلوت بیشتر این روزها هم، به این حساسیت‌ها دامن زده است. ولی نباید، نباید ضعیف باشم. نباید کم ظرفیت باشم.
کشتی نوح این زمانه!
حضرت نوح (ع) پس از هزار سال دعوت قوم خود به خدا پرستی از هدایت آن ها ناامید شد؛زیرا آن ها سیستم ساخته بودند.
وقتی کفر سیستم ساخت؛ هدایت مردم غیر ممکن میشود؛دیگر هیچ کس در این سیستم متولد و بزرگ نمیشد مگر اینکه او هم کافر میشد؛حتی پسر خود حضرت نوح!
هر کس سوار بر کشتی نوح شد نجات پیدا کرد؛ پسر نوح گفت به بالای کوه میروم اما آب از کوه هم فراتر رفت؛اما کشتی روی آب شناور ماند.
کشتی نوح در این دنیای متلاطم امروز امام حسین (ع) است؛سوا
دلم میخواد غر بزنم.
از اینکه یه عالمه کار دارم و هنوز حتی نتونستم از بین 5 تا تحقیقی که توی عید باید حاضر میکردم، یکی اش رو کامل کنم. از اینکه اینقدر کندم و سرعت تحلیلم پایینه. از اینکه از اول عید تاحالا، از بین 5 تا کتابی که انتخاب کرده بودم برای خوندن، فقط کم حجم ترینشون رو تونستم تموم کنم ...
سقراط به این تفکر یونیان باستان که میگفت " خودت رو بشناس" اعتقاد داشت.
خب، یعنی اینکه بعد از 25 سال زندگی کردن در این جسم و با ویژگی های موجود روحی و شخصیتی،
زخم زمانه...ز مردم تا گران جانی بدیدم؛به القائات سبوحی رسیدم...هر آن زخمی که دیدم از زمانه؛برای فیض حق بودی بهانه...ز ادبار و ز اقبال خلایق؛ندیدم جز محبت های خالق...هر آن چیزی تو را کز آن گزند است؛برای اهل دل آن دل پسند است...بَدان را هست بر ما حق بسیار؛چو حق مردم پاکیزه کردار...عارف دلسوخته، حضرت علامه حسن زاده آملی حفظه الله
جفای خلق...این جفای خلق با تو در جهان؛گر بدانی گنج زر آمد نهان؛خلق را با تو چنین بدخو کند؛تا تو را ناچار رو آن سو کند...مولوی
موتور دو زمانه پاورپوینت موتورهای دو زمانه




دسته بندی
مکانیک

فرمت فایل
pptx

حجم فایل
402 کیلو بایت

تعداد صفحات فایل
13

این محصول پاورپوینتی در مورد موتورهای دو زمانی جهت ارائه آماده شده است
به شما عزیزانی که موضوع تحقیقی مرتبط دارید این محصول پیشنهاد می شود
بعضی متخصصان معتقدند که عبارت اصلی یونانی «خود را بشناس» به معنی آن است که «بدان فقط یک انسان هستی». یعنی همان طور که ما در روان کاوی می‌گوییم، آنچه باید «پذیرفت» یا «با آن کنار آمد»، میل کودکانه‌ی ما به بازی در نقش خدا و نیاز همه‌جایی‌مان به اینکه طوری با ما رفتار کنند که انگار خداییم. (عشق و اراده، رولو می، ترجمه سپیده حبیب، نشر دانژه، چاپ اول، صفحه 203)
نگذارید بچه ها گریه کنند، زیرا باران هم غنچه را تباه می کند. (ژان پل سارتر)
قلم شهید چمران به حقیقت عالم وصل است.
احساس می‌کنی میفهمی که نگاشته‌های یک عارف را می خوانی که طعم حرفهایش را چشیده است.
مخصوصا که بعضی از نوشته ها موقعیت‌های خاص داشته است و این را میتوان از توضیحات کوتاه ابتدا متن‌ها فهمید که توسط گردآورنده یعنی مهدی چمران آورده شده است.این توضیح‌ها راهگشا است برای درک متن.
وقتی شهید چمران را مینگرم با خود میگویم اینها افسانه نیست، بوده اند، در همین خاک و در همین زمین زیسته‌اند. و چقدر آدمی دلش می خواهد
فکر نورانی
دلم می خواهد فکری نورانی داشته باشم.. فکر نورانی چیست ؟ اول فکر تاریک را بشناس .آنهـایی که هرچه برایشـان آیه و روایت بخـوانیم و مـوعظه کنیم و هرچه قـدر پنـد و انـدرز و نصـیحت کنیم، هیـچ فایـده ای برایشان نداشـته باشـد. فکر تاریک
ادامه مطلب
معلم عزیزمممنونم که بمن اموختی منطقِ  چگونه بودن را چگونه گفتن را  و چگونه  عمل کردن را    
تو بودی که آموختی چگونه تلاش کنم که برسم به آن مقصد مطمئنی که خود آنرا برایم مهیا کرده بودی .. 
تو بودی که به من درس تحملِ  محنتها ، ممارست در نیل به مقصود  و  ایمان به تواناییهایم را  کلام به کلام و  خط به خط آموختی ...
تو همان بودی که به شوقت سالیانِ عمر را چشم دوخته به لبهای درّ افشانت ، گوش جان سپردم به آنچه تو نیک می پنداری و تو قدر می دانی .  
ممنونم
چه قدر برای تبریک گفتن این روز عزیز به غیر تو، سخت معذورم... اصلا جز عرض تبریک به تو، که را بیابم تا بعد از گفتن جمله مبارک باشد؛ آرام بگیرم؟ من نیک دریافته‌ام که بعد از بازگشت از سفر کربلا، اول باید بیایم به زیارت تو... من نیک دانسته‌ام که جز در حرم تو، آرامشی از طوفان فتنه‌های زمانه برایم مهیا نمی‌شود... چگونه بگویم که: -چه قدر دیدن جای خالی جسم تو و نشنیدن صدای دنیایی تو، برای من سخت است؟... می‌دانی چه قدر دوست می‌داشتم که همانند آقا غلامعلی
بعضی آدمهاانگار چوب اند …تا عصبانی می‌شوند، آتش می‌گیرند،و همه جا را دودآلود می‌کنند ،همه جا را تیره و تار می‌کنند ،اشک آدم را جاری می کنند ...ولی بعضی‌ها این طور نیستند ؛مثل عود اند ...وقتی یک حرف میزنی که ناراحت می‌شوند،آتش می‌گیرند،ولی بوی جوانــمردی و انصاف می‌دهند ،و هرگز نامردی نمی‌کنند ...این است که می گویند :«هر کس را میخواهی بشناسی، در وقت عصبانیت، در وقت خشم بشناس.»
 
(( انشاالله که هیچ وقت اون چوبه نباشیم و قوی باشیم. مهرسازی ز
دردهای منجامه نیستندتا ز تن در آورمچامه و چکامه نیستندتا به رشته ی سخن درآورمنعره نیستندتا ز نای جان بر آورمدردهای من نگفتنیدردهای من نهفتنی استدردهای منگرچه مثل دردهای مردم زمانه نیستدرد مردم زمانه استمردمی که چین پوستینشانمردمی که رنگ روی آستینشانمردمی که نامهایشانجلد کهنه ی شناسنامه هایشاندرد می کندمن ولی تمام استخوان بودنملحظه های ساده ی سرودنمدرد می کندانحنای روح منشانه های خسته ی غرور منتکیه گاه بی پناهی دلم شکسته استکتف گریه ه
به همکارم میگویم:
آثار افسردگی رو بعد از این ایامی که خلوتم را از من گرفته در خودم احساس میکنم...
خودم رو میشناسم... یکی دو روز خلوت میخوام... به دور از همه...
گفت: میخوای خونه فامیلمون رو توی جاسب برات رزرو کنم بری اونجا؟...
گفتم: دلم میخواد چادر مسافرتی رو بردارم برم توی ارتفاعات جاسب... و شب رو توی اون ارتفاعات بیتوته کنم..
و چند ساعت توی تاریکی شب فقط صفحه محدّب نگاه من باشه و صفحه مقعر آسمان با تمام ستارگانش...
و او چه میدانست من از اتحاد آینه محدب
بسم الله الرحمن الرحیمصورتش خیس اشک بود؛ مژده ای شنیده بود که  قلبش را آرام می کرد.دیگر ترسی نداشت از اینکه خود به ملاقات مرگ رود یا مرگ او را در آغوش گیرد.دقایقی قبل، رسول خدا صلی الله علیه وآله، با او از رجعت گفته بود و از بازگشت مومنان در زمانه ظهور. آن روز سلمان محمّدی از پیامبر شنید که:«آخرین جانشین من، مهدی است.همان که زمانه ظهورش را درک خواهید کرد؛ تو، و هر که مثل تو باشد.و هر که با معرفتی راستین، او را پیروی کند». اشک شوق سلمان روی گونه
همیشه پیش خودم گفته ام که حسی هستاگر چه روی لبت من خطاب هم نشدم
نشد که باشی و باشم نشد ببینمت وبرای  فرصت عشق انتخاب هم نشدم
میان دفتر دل حاضری همیشه  و منزن غیابی یک عکس و قاب هم نشدم
درون شهر شدم کوچه گرد شعر فروشولی  به نرخ زمانه حباب هم نشدم
ببین که واژه ناکام شکل حال من استکه از لب تو لبالب به خواب هم نشدم
زمانه گفت عوض شو به قالبی تازهشنید گوش ولی من مجاب هم نشدم
تو هی عوض شدی و من ولی شبیه خودمبه قلب مثل کویرت سراب هم نشدم
مسیر ناشر مهرت ور
هوای عشقت ، به سرمنگاه توست ، در نظرمببین که آواره شدمکوی به کو ، در سفرمبده نجاتم ای صنماسیر و در بند تنمبگو چگونه پر زنمکه سر به جنت بزنمرانده مرا ، گناه منتو می شوی پناهمپس از همه جدال هاتو می شوی گواهمبه سان عشق اولین که در ازل ، شناختمبه عشق میرسم به توزمانه بی خود شدنم
 
گاهی برای خودت هم خط و نشان بکش ...رژیمِ ارزشمندی و غرور بگیر .به دلت اجازه نده هر کار که دلش خواست بکند و با منتِ هرکس را کشیدن ، تمامِ هویت و ارزشت را لگد مال کند .خودت را تحمیل نکن ، بگذار انتخابت کنند !یاد بگیر اگر کسی تو را نادیده گرفت بی هیچ حرف و سوالی ، مسیرت را جدا کنی .خودت را از دوست داشتن و احترام هایِ یک طرفه تحریم کن .آدم هایِ این زمانه ظرفیتِ بیش از حد دوست داشته شدن را ندارند .آدم هایِ این زمانه ، عجیبند ، هرچقدر متواضع تر باشی ، بیش
 
 
حواست باشه اگر در دوران بحران به چیزی یا کسی وابسته شدی، عادتش می‌تونه ویرانگر باشه. 
 گاهی یک لحن، یک احساس یا حتی پیام‌هایی که هر روز تکرار می‌شن و با خونسردی ازشون می‌گذری، وابسته‌‌َت می‌کنن.
 چنان وابسته‌َت می‌کنن که گیر می‌افتی.  
حتی در دوران رهایی از بحران، گیر می‌افتی و این همون خودفریبی‌ست. 
این که خیال می‌کنی اون‌ها نجات‌دهنده بوده‌ن. 
شاید اینطوری باشه و شاید هم نه...
 می‌دونی که من آدمِ حکم قطعی دادن نیستم، اما حواس
به اوضاع زمانه می مانداحوال رقاصه ی معروفی که مردان یک شهر خاطر خواهش هستندولیحتی یک مرد هم نمی خواهد با او دیده شودمی ستایم رقاصه رادر مقابل یک شهر می ایستدبه قیمت بی آبرویی یک رنگ استاما دیگرانش دو جا بندگی می کنندنزد آبرو و هوسالهام ملک محمدی
به اوضاع زمانه می ماند احوال رقاصه ی معروفی که مردان یک شهر خاطر خواهش هستند ولی حتی یک مرد هم نمی خواهد با او دیده شود می ستایم رقاصه را در مقابل یک شهر می ایستد به قیمت بی آبرویی یک رنگ است اما دیگرانش دو جا بندگی می کنند نزد آبرو و هوس الهام ملک محمدی
درین سیاه چال زمانه
ندیده ام دل ِ خوش
همیشه حسرت خندیدنی ز دل بوده
صدای قهقهه پر کرده گوش دنیا را
مرا سکوت غم آلوده ای به دل بوده
چنان به بودن دنیا شدیم وابسته
دمی ز رنج زمین و زمان نیاسوده
دلم پر است ز دردی که تاب ِ گفتن نیست
قلم ز دست من ناتوان . زمانه بربوده
سیاه میکنم این نقطه های خط چین را
"رسا" هر آنچه که گفتست
غم ز دل بوده
#گیتی رسائی
روزگاری که هواش ابری باشه و تنهایی هاش بهانه گیر ،فاصله ها درد بیشتری دارند ،میگن دیوونه ام. اما من  یه حالی دارم مثل رؤیا ماندنی  بودم که راهی نشانم دادند ، راهی شدم  از دوری و دیری غمی ندارم زیرا که میدانم زمانه هنری دارد بنام رسیدن . چونان رودی که پیوسته به سوی دریا روان است منم دیر زمانیست راهی منزلگاه عشقم با رهروانی همچون خودم که با هر گام نشانه ای میگذارم بر زمین .زمینی که نه آغاز و نه فرجامش معلوم است بَس که در پَسِ پرده غم و شادی ه
جناب مختا ر ثقفی وقتی شنید برخی بازاریان و تجار ، از وضعیت موجود سو استفاده کرده و دربازار التهاب ایجاد کرده اند انها را احضار و مورد سرزنش قرار داد و فرمود: اگر به گناه خود اعتراف نکرده بودید و قول جبران نمی دادید ، در مورد شما همان حکمی را اجرا می کردم که در مورد قاتلان امام حسین ع اجرا کردم !!
با تامی در این رویداد تاریخی به این نتیجه می رسیم که محتکران و گرانفروشان و ملتهبان در اقتصاد جامعه مسلمین گناهشان با قتل امام معصوم برابری می کند :

ش
روزگاری که هواش ابری باشه و تنهایی هاش بهانه گیر ،فاصله ها درد بیشتری دارند ،میگن دیوونه ام. اما من  یه حالی دارم مثل رؤیا ماندنی  بودم که راهی نشانم دادند ، راهی شدم  از دوری و دیری غمی ندارم زیرا که میدانم زمانه هنری دارد بنام رسیدن . چونان رودی که پیوسته به سوی دریا روان است منم دیر زمانیست راهی منزلگاه عشقم با رهروانی همچون خودم که با هر گام نشانه ای میگذارم بر زمین .زمینی که نه آغاز و نه فرجامش معلوم است بَس که در پَسِ پرده غم و شادی ه
((به نام خداوند مهربان))
 
((من و علی (ع) پدران این امت هستیم.))
این حدیث را
از پیام آور مهربانی ها (ص) ،
در کتابی خواندم...
 چیزی در قلبم تکان خورد؛
و مرا یاد تو انداخت!
تو هم مهربان پدر زمانه ی ما هستی...
مگر جز این است؟!
که تو صاحب این زمانه ای!  تو مهربان ترین پدری! 
----------------------------------------------------
----------------------------------------------------
 
 دریافتحجم: 3.92 مگابایتتوضیحات: ترانه زیبای صبح امید 

 
در گفت و گو با ایبنا مطرح شد:
بهترین شعرهایی که محمدعلی بهمنی در سال ۹۷ خوانده است.
(تاریخ انتشار: جمعه ۲ فروردین ۱۳۹۸)
محمدعلی بهمنی با بیان اینکه مهم‌ترین ویژگی یک شاعر این است که نشان دهد در عمق شعرش برای نسل‌های بعد چه دارد، از بهترین شعرهایی گفت که در سال ۹۷ خوانده است.
محمدعلی بهمنی در گفت‌وگو باخبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اظهار کرد:‌ پارسال بیشتر وقتم را صرف مطالعه مجموعه شعرهای مریم جعفری‌آذرمانی کردم و معتقدم که اگر کسی شعرهای او
وقتی عشق به سراغ‌ات می‌آید، رستم دستان هم که باشی زمین‌گیرت
می‌کند؛ از هر چه جز معشوق، جدا می‌شوی و بعدتر دوباره با او سر بلند می‌کنی و به اوج می‌رسی. عشق‌های
این زمانه معلوم است چه حالی دارند، تقلبی و تاریخ‌مصرف‌گذشته؛ سراغ‌ات که بیاید
مسموم می‌شوی و بعدتر بالا می‌آوری روی هر چه و هر که دم دستت است.
با این تفاوت که پس از به‌بودی‌یِ نسبی، دیگر از هرچه عشق و عاشق و معشوق است حذر
می‌کنی و دورشان را خط قرمز می‌کشی.

در این زمانه‌ی مسموم
زمان آزمایش
امام علی
فی تَقلُّبِ الأحْوالِ عُلِمَ جواهِرُ الرِّجالِ، و الأیّامُ تُوضِحُ لکَ السَّرائرَ الکامِنَةَ؛
در دگرگونیهاى احوال و زمانه است که گوهر مردان شناخته مى‏ شود، و روزگار نیّت‏هاى پنهان را براى تو آشکار مى ‏سازد
منبع
بحار الأنوار: ج77، ص286، ح1
چه میشود این ایام را بر اینه ...
ترک های فراغ و زنگارهای زمانه انچنان در این روزهای پاییز بر دستان خود را بر اینه میگشایند گویی یارای مقاومت آینه در برابرشان نیست...
شاید باید آینه دست باز کند و بگوید
ای ترک ها مرا در اغوش گیرید و این زنگار زمانه مرا در خود محو کنید که شاید شما آن گم گشته ام باشید
شاید این حسرت در این تاریکی فراغ و دلتنگی های شبانه پرده براندازد...
اما باز نه...
هیچ نشد
چه میشود آینه را خدا ... نظری و عنایتی

پدر را مست در میان یارانی ک
به نام خداوند مهربان
 
((من و علی (ع) پدران این امت هستیم.))
این حدیث را
از پیام آور مهربانی ها (ص) ،
در کتابی خواندم...
 چیزی در قلبم تکان خورد؛
و مرا یاد تو انداخت!
تو هم مهربان پدر زمانه ی ما هستی...
مگر جز این است؟!
که تو صاحب این زمانه ای! تو مهربان ترین پدری! 
دریافت فایلحجم: 3.92 مگابایتتوضیحات: ترانه ی زیبای صبح امید

 
در عصری به سر میبریم که در آن مُجرم بودن افتخار است 
و تن فروشی, شغل دست نیافتنی جز برای زیبارویان
و با مسئولینی روبرو هستیم که بخاطر آرامش روانی فرزندانِ 2 تابعیتی شان
آنچنان بی تفاوت و آرام از کنار قوانین پوشش گذر میکنند 
که نکند به دلبندشان در تعطیلاتی که به ایران می آید بد بگذرد!
با مردمی مواجهیم که فرزاندانشان را به دست زمانه سپرده اند 
و می گویند:زمانه عوض شده...سخت نگیرید!
و در این شهرِ پر آشوب
هستند زنانی که با اشکی پر حرارت با همسرانشا
 
گران باش .گاهی برای خودت هم خط و نشان بکش .رژیمِ ارزشمندی و غرور بگیر .به دلت اجازه نده هر کار که دلش خواست بکند و با منتِ هرکس را کشیدن ، تمامِ هویت و ارزشت را لگد مال کند .خودت را تحمیل نکن ، بگذار انتخابت کنند !یاد بگیر اگر کسی تو را نادیده گرفت ؛بی هیچ حرف و سوالی ، مسیرت را جدا کنی .خودت را از دوست داشتن و احترام هایِ یک طرفه تحریم کن .آدم هایِ این زمانه ظرفیتِ بیش از حد دوست داشته شدن را ندارند ،آدم هایِ این زمانه ، عجیبند ،هرچقدر متواضع تر ب
«به تو فکر کردن. خوابیدن و به رخت‌خواب رفتن.به تو فکر کردن. بیداری و از رخت‌خواب بیرون زدن.»..«من می‌تونم بیام شهر تو. زیر پنجره‌ای. پنجره‌ی اتاق تو. نشد؟ پارک محل. داخل کارتن‌ها و خرده مقواها شب را صبح کنم. بی‌ریا. به انتظار.»..«چرا تو را وسطِ روزگاری که تنها باید به آن تف انداخت، زمانه‌ای که الکی‌ است همه‌ی دَک‌وپوز آدم‌هایش، تنها گذاشته‌ام؟»
کسی که دل به هیاهوی آسمان میبست
تو را چگونه بیابد در این زمانه ی پست
در ابتدای کدامین مصیبت جانسوز
در انتهای کدامین حقیقت بن بست
به غیر شوق در آن آستانه چیزی بود
سوای اشک در این آشیانه چیزی هست؟!
صفای آنکه دلش از زبان ما خون بود
ولی به پای سخن های این و آن ننشست
منم! همان که به شوق تو بود پابرجا
منم! همین که به دست تو میرود از دست

محمد صادق امیری فر
بِسمِ رَبِّ روحُ الله(ره)
 
 
خسته شدی؟به این زودی؟ تو که نسل 3 یا 4 انقلابی...
هنوز کاری نکردی برای امام زمانت(عج) که!
میخوای جا بزنی؟
اولین توصیه امامت رو فراموش کردی؟(" اما پیش از همه چیز، نخستین توصیه من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است"  1398/11/22 )
این مسیری که واردش شدی،اتوبانی هست یک طرفه و بی انتها
یا باید مسیر را با ایمان به نصرت حق ادامه بدی یا دوربرگردانی وجود ندارد و
اگر
متوقف شوی،باخته ای
متوقف شوی،میشوی شمر زمانه ات
میشوی طلحه و ز
حال ولی زمانه چه مسکین است!
اجسادمان     چون روزنامه های مچاله      در کوچه های پرت جهان      می پوسند
روزی پیاله را سر می کشم  سر می کشم
لبخند حسن نیت ساقی      آخر مرا خواهد فریفت
 
براهنی
 
زندگی چه مسکین است که ما را از هم دور نگه داشته است.که ما را برده به جاهایی که خودش میخواهد که قدرت نمایی کند.نمیداند دلِ ما بی قرار است و بی مکان!هر جا که بخواهد ما را ببرد ما به بوی گلِ کوچکی برمیگردیم...
 
*عنوان شعری از براهنی است.
پس از چشم پوشی ۶ ماه از نمایش ی نسل مبدا سری اکتیو ساعت های هوشمند سامسونگ، شرکت زور ای از دوده دوم ساعت های هوشمند خود با شهرت گلکسی واچ اکتیو ۲ رونمایی کرد. سامسونگ داخل نسل قبلی از ساعت های هوشمند خود، حاشیه نویسی چرخان و محبوب را حذف کرد و بوسیله عارض کند افزاری کاربر را با ژست های حرکتی بیشتری آشنا کرد ولی گویا بازخورد های منفی قابل توجه بوده چرا که داخل اکتیو ۲ این توان داخل شکل حاشیه نویسی های لمسی حساس برگشته است.Galaxy Watch Active 2 ازلحاظ طرا
نباید این سحر را از دست داد؛ سحر فرصت خیلی خوبی است. مکرّر عرض کرده‌ایم که اگر ماها از سحر استفاده نکنیم، در این دنیای شلوغ، وقت دیگری نداریم برای خلوت با خودمان، با دلمان، با خدای خودمان؛ واقعاً وقتی باقی نمیماند.
•ما گرفتاریم؛ در این ۲۴ ساعت، چند ساعتش که خوابیم، آن ساعت‌هایی هم که بیدار هستیم، گرفتاریم؛ هر کسی یک مشغولیّتی دارد یا مشغولیّت‌های مختلفی دارد. آن فراغت‌هایی که وجود داشت، امروز وجود ندارد _البتّه نقص زمانه نیست، طبیعت زما
به گزارش همشهری آنلاین بوسیله نقل از ایرنا، محمدحسن باقری شکیبایی روز پنجشنبه ۲۸ فروردین افزود: بر بنیاد مطالعه داده ها و اطلس های پیش یابی هواشناسی، گردون بیشتر نقاط استان در ۲۴ شایسته کردن آینده، بی پیرایه تا قسمتی ابری و درون زمانه های بعدازظهر افزایش ابر بلافاصله پیش بینی می شود. وی با تقریر این که از عصر جمعه سامانه بارشی محلی همدان را فرامی گیرد، پیش بینی کرد: این سامانه بیشتر در جانب شمال شرق این استان فعال و بارش های آن در رزن بیشتر
 
مردی پاکتی به من  داد گفت : فردا اول صبح آن را به اداره می بری و جواب نامه را می گیری ، گفتم : چشم  . می گن سابقه خیاط جماعت بد است و همیشه در دوختن پارچه بد قولی می کند . فردا نگویی خوابم برد و دیر شد اداره باز نبود . فردا نگویی پاکت رو فراموش کردم ببرم ،  فردا نگویی دفتر دار نیومده بود . 
اصلا بیخیال ولش کن پاکتم رو پس بده !
و اما هیچ نگفتم . 
گمرک مشهد 
 
 
همیشه هروقت صحبت از بدحجابی و بی‌عفتی و بی‌حیایی در هر جایی می‌شود، من آن حدیث پیامبر اکرم(ص) را به یاد می‌آورم که مضمونش چنین است: دختران مانند میوه(یا سیب) هستند که وقتی می‌رسند باید چیده شوند و اگر چیده نشوند، تندبادهای زمانه آن‌ها را می‌چیند و خراب می‌کند.
ادامه مطلب
دلم برای تو امشب تنگ است ای گل نرگس!
ببین زمانه چه ننگ است ای گل نرگس!
غمی به گوشه قلبم کمین همی کرده است
زمانه با من بر سر جنگ است ای گل نرگس!
فسرده ام و اینک غمی به دل دارم
غمم به سختی سنگ است ای گل نرگس!
تپید این دل من در هوای دیدارت
بیا که ناز تو برای من همچو چنگ است ای گل نرگس!
اگر تو بیایی بنفشه می خندد!
بهار با تو قشنگ است ای گل نرگس!
       
سلام...
 
خیلی فکر کردم که برای پست اول چی راجع به خودم بنویسم. مثلا فکر کردم که چطور بگم غمگینم ولی امیدهای کوچیک و بزرگ دارم که مواظبمن. اما راستشو بخواید بیشتر از این، در این لحظه چیزی در سرم جمع نمیشه...میخوام بعدا برم و قسمت درباره ی من رو پر کنم. پس فعلا قلم رو می سپارم به دست های قدرتمند آلبر کامو تا در موردم خیلی کوتاه بهتون بگه...
من متوجه شدم که، در اعماق نفرت درونم، عشقی بی پایان وجود دارد.من متوجه شدم که، در انتهای گریه درونم، لبخندی بی
به نام خدای شنهای طبس



شهید آوینی:
ما اهل دنیا ، از فرمانده لشکر ، همان تصویری را داریم که در فیلم های سینمایی دیده ایم. اما فرمانده های سپاه اسلام ، امروز همه آن معیار ها را در هم ریخته اند. حاج حسـین را ببین ، او را از آسـتین خالی دست راستش بشناس . جوانی خوشرو ، مهربان و صمیمی ، با اندامی نسبتا لاغر وسخت متواضع. آنان که درباره او سخن گفته اند بر دو خصلت بیش از خصائل وی تاکید کرده اند: شجاعت و تدبیر


سخنانی از شهید حاج حسین خرازی
http://www.zamzar.ir/23322/

هممون دور همیم مثل بچگیامون ومن هر لحظه بیشتر بوی غربت رو حس میکنم بوی پاییز و بوی رفتن چهار سال پیش با دل خودم رفتم و امسال با اجبار زمانه میرم و خدا میدونه چقدر تردید دارم درباره ی همه چیز مغزم خسته اس فقط هر روز امیدوارم که فردا روز بهتری باشد و یادگرفتم سکوت کنم و صبور باشم و روی پاهای خودم بایستم .
 
نام فارسی : زمانه دیوانه
موضوع : اکشن , کمدی , درام
مدت زمان : ۱۰۴ دقیقه
بازیگران :  Jeetendra, Shatrughan Sinha, Shah Rukh Khan
کارگردان : Ramesh Sippy
نویسندگان : Robin Bhatt, Javed Siddiqui
خلاصه فیلم: لالا و سورج با هم دوست بودند که به دلایلی با هم اختلاف پیدا می‌کنند. پلیس برای حل اختلاف آنها سعی می‌کند تا با ازدواج پریا دختر لالا و لاهور پسر سورج به این اختلاف پایان دهند اما دایی ناتنی پریا…
ادامه مطلب
اگر نمی توانی مثل حافظ شعر بگویی، خطی ننویس. اگر هنوز شبیه تارکوفسکی فیلم ساختن را بلد نشده ای سمت دوربین نرو. اگر نمی توانی شبیه هایدگر تفلسف کنی، نیاندیش؛ و اگر هنوز نتوانسته ای شبیه آدریان بر صدایت مسلط بشوی، خفه شو. زمانه، آدم های متوسطی را که با علم به معمولی بودن ساکت می مانند، بیش تر از آدم هایی دوست دارد که علی‌رغم کوچک بودن می خواهند بیش از حد خود دیده شوند...
بسم رب الرفیقزلیخا را سرزنش کردند؛ ملامت شد. پس همه ایشان را دعوت بنمود و به یوسف گفت: هرگاه تو را صدا نمودم بیا و از مجلس عبور کن و هرگز توقف مکن! و به ایشان ترنج داد و گفت: ترنج را میل فرمایید و یوسف را صدا زد...چشم شان که به جمال یوسف افتاد، از خود بیخود شدند، انگشت ها بریدند و خون ها جاری شد! یوسف که خارج شد، به خود آمدند، همه چیز را فراموش کرده بودند، حتی درد را!+ما یوسفمان را ندیدیم؛ نه به چشم ظاهر،نه!پ.نیَا فُضَیْلُ اِعْرِفْ إِمَامَکَ فَإِن
یکی از بیماری هایی  که کمتر به آن توجه می شود، و خیلی ها با آن آشنایی ندارند و تنها کسانی که به این بیماری دچار هستن و یا بااشخاصی که دچار این بیماری اند سر و کله زده اند ؛ نسبت به این بیماری آگاهی و اطلاعات لازم را دارند، لابد کنجکاو شده اید که این بیماری چیست ؟  عارضم به حضور منورتان این بیماری دگر پُل بینی است. بیمار دراین حالت تمام انسانهای اطراف خود را پُلی برای عبور خود و خرش !!! می بیند تا به راحتی و سلامت از آن عبور کرده و به مقصد برس
نام فارسی : زمانه دیوانه
موضوع : اکشن , کمدی , درام
مدت زمان : ۱۰۴ دقیقه
بازیگران :  Jeetendra, Shatrughan Sinha, Shah Rukh Khan
کارگردان : Ramesh Sippy
نویسندگان : Robin Bhatt, Javed Siddiqui
خلاصه فیلم: لالا و سورج با هم دوست بودند که به دلایلی با هم اختلاف پیدا می‌کنند. پلیس برای حل اختلاف آنها سعی می‌کند تا با ازدواج پریا دختر لالا و لاهور پسر سورج به این اختلاف پایان دهند اما دایی ناتنی پریا…
ادامه مطلب
ترسم به عجز حمل نمایند وگرنه من
شرمنده میکنم ز تحمل زمانه را (صائب)
شاد میبینم 
تو و دنیای تو را 
آن زمان که خبر مرگ مرا میشنوی 
من دلم خوش به همین شادی توست (خودم )
طوقی ناخوانده  مهمان امروز صبح حیاط خانه بود 
انگاری خبری آورده بود 
آمده بود تا مرا یاد......
طوقی مهمان
خیلی ناز و دوست داشتنی بود  
شخصیت دیگر خود را بشناس
 
✍️ زندگی هرکس از گذشته خیلی دور شروع می‌شود. کودکی، دوران نافذ و مهمی است. 
به‌همین دلیل، بخش قابل توجهی از وجود ما را کودک درون کنترل می‌کند.
این کودک در جریان رشد، سرکوب می‌شود، طوری‌که در نوجوانی می‌گوییم: «وقتی بچه بودم، مثل بچه‌ها حرف می‌زدم، مسائل را مثل بچه‌ها می‌فهمیدم و مثل بچه‌ها فکر می‌کردم. اما حالا بزرگ شده‌ام و باید کارهای بچگانه را کنار بگذارم.»
اما باید گوشزد کنم که این حرف‌ها در سطح هشیاری
سلام، در حال قدم‌زدن بودم که بعد از لختی تفکر به ایده‌ای رسیدم که شاید برای شما هم جالب باشد. در متون دینی توصیه می‌شود که سعی کنید همسر خود را از کسانی که توان جسمی بیشتری دارند انتخاب کنید. با کمی تفکر به این رسیدم که شاید این معیار برای زمانه ما باید تغییر کند.
 
ادامه مطلب
این پست قرار نیست که نوشته‌ای داشته باشد، تلنگری است برایم که یادم بماند در زمانه‌ای که مثل فانوس دریایی چسبیده‌ام به " خانه‌ی دوست کجاست"، کسی از گذشته‌ها پیدایش شد با دلی شکسته و رنجی عمیق. پیدا شد که یادم بیاورد روزگاری آرزوی کسی بودم، همان روزهایی که تلاش می‌کردم برای تنهایی یک تازه مادر کاری بکنم...
مطلب قبلی را خواندید؟ لطفا بخوانیدش. چون باید به این پرسش پاسخ دهیم که چرا ما در قضاوت بزرگان تاریخ شرایط زمانه را لحاظ نمی‌کنیم؟ چرا نمی‌توانیم کار شخصی را بدون در نظر گرفتن حواشی دیگرش بسنجیم؟
چرا فلانی در صدر اسلام برده داشت؟ چرا زیگموند فروید سیگار می‌کشید؟ چرا سعدی به حقوق زنان بی‌اعتنا بود؟ چرا یوخاییم لو زیادی دستش را در دماغش می‌کند؟
خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بستگشاد کار من اندر کرشمه‌های تو بست
مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاندزمانه تا قصب نرگس قبای تو بست
ز کار ما و دل غنچه صد گره بگشودنسیم گل چو دل اندر پی هوای تو بست
مرا به بند تو دوران چرخ راضی کردولی چه سود که سررشته در رضای تو بست
چو نافه بر دل مسکین من گره مفکنکه عهد با سر زلف گره گشای تو بست
تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصالخطا نگر که دل امید در وفای تو بست
ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفتبه خنده گفت که حافظ برو که پ
برای هر کاری آدما اول فکر مکنن ... تو هم برو بشین با خودت فکر کن که این حرفا و کارات از دوی عقله ، یا اصلا کسی این حرفارو باور میکنه ... 
بعد بیا بگو من اینجوریم ....
تو هنوز خودتو  نشناختی ... خودتو باور نداری ... بعد میخوای دیگران رو قانع کنی ؟؟؟ میخوای دیگران رو ادب کنی ؟؟؟ نظر دیگران رو عوض کنی ؟؟ مگه این دیگران چه خیری به تو رسوندن که میخوای طرفو تغییر بدی تا با تو راه بیاد ...
اگه تنهایی و حس تنهایی میکنی ، چرا از بقیه فاصله میگیری و دشمنشون میشی ؟؟؟
معمولا با اسم آوینی تنها مستند روایت فتح و صدای خوش آهنگ او به ذهن متبادر میشود. با این اوصاف باید سید اهل دوربین یا صدا نام میگرفت، اما چرا سید شهیدان اهل قلم؟ مگر اوینی چه قلمی داشت؟ یا بهتر بگویم، چه تفکری؟ انسانی میتواند بنویسد که فکری پشت قلمش باشد و الا جز خزعبلات چیزی تحویل مخاطب نمیدهد. 
چیزی که در این کتاب خواندم تنها قطره ای بود از انچه آوینی در سر داشت. قلم روان و ساده و همه فهم اقای یامین پور این فرصت را به راحتی به مخاطب میدهد تا بخ
عَنْ زُرَارَةَ قَال:َ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): اعْرِفْ إِمَامَکَ فَإِنَّکَ إِذَا عَرَفْتَهُ لَمْ یَضُرَّکَ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ
الغیبة، محمّد بن إبراهیم النعمانیّ، ج1، ص 329، باب 25، ح1
امام صادق علیه السلام فرمودند: امام خودت را بشناس چرا که اگر او را شناختی پیش آمدن این امر(ظهور وبرپایی دولت اهل بیت علیهم السلام) یا به تاخیر افتادنش به تو ضرری نمی رساند.
أهنّی وأبارک لکم مولد الامام المهدی علیه السلام حجّة الله ع
هر کسی در حد توانش میتونه فرعون باشه، یعنی فرعون زمانه یا فرعون محیط خودش. به نظرم جایگاهش در آخرت با فرعون زمان حضرت موسی(ع) تفاوت زیادی نخواهد داشت. اون فرعون موقعیت و فرصت بیشتری داشت با پیامبر خدا مبارزه میکرد و تو موقعیت پایین تری داری میتونی به یک ملت ظلم کنی یا به کارمند های زیر دستت یا افراد خانواده ات و یا حتی ظلم به یک مورچه!!
همتون فرعون اید و ظالم!
جایگاه همتون یک جاست! جهنم...
دیالوگ ماندگار مختار برای این روزهاست که دیروز ضریح را لیس میزدند و امروز درب حرم حضرت معصومه را شکستند: 
دریافت
شیعه از دست فتواهای ناسنجیده امثال شما کم غرامت نداده هیچوقت ضرورت‌های زمانه خود را درک نکردید اگر بگویم خون مسلم ابن عقیل به گردن امثال شماست اغراق نکرده ام...
ادامه مطلب
نه!
کاری به کار عشق ندارم! 
من هیچ چیز و هیچ کسی را
دیگر
در این زمانه دوست ندارم 
انگار
این روزگار چشم ندارد من و تو را
یک روز
خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا
هر چیز و هر کسی را
که دوست‌تر بداری
حتی اگر که یک نخ سیگار
یا زهر مار باشد
از تو دریغ می‌کند...
پس
من با همه وجودم
خود را زدم به مُردن
تا روزگار، دیگر
کاری به من نداشته باشد
این شعر تازه را هم
ناگفته می‌گذارم...
تا روزگار بو نَبَرد...
گفتم که
کاری به کار عشق ندارم!
قیصر امین پور
نه!
کاری به کار عشق ندارم!
م
ن هیچ چیز و هیچ کسی را
دیگر
در این زمانه دوست ندارم
انگار
این روزگار چشم ندارد من و تو را
یک روز
خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا
هر چیز و هر کسی را
که دوست‌تر بداری
حتی اگر که یک نخ سیگار
یا زهر مار باشد
از تو دریغ می‌کند...
پس
من با همه وجودم
خود را زدم به مُردن
تا روزگار، دیگر
کاری به من نداشته باشد
این شعر تازه را هم
ناگفته می‌گذارم...
تا روزگار بو نَبَرد...
گفتم که
کاری به کار عشق ندارم!
قیصر امین پور
احتمالا تویی که این نامه را میخوانی زبان شناسی هستی که ممکن است حتی نامی نداشته باشیچند وقتی است که طبق معمول دوباره به انتهای مسیر آونگ رسیده ام ، آن انتهای انزوایی که قبلاً گفته بودم. (تو که میدانی ؟!)
این بار تصمیم گرفتم با تو حرف بزنم ، اما نه از خودم از دورانم، احتمالا با وضعیت کنونی دوران ما شمایی که باقی مانده اید مارا ودورانمان را قرون جهل بزرگ خواهید دانست.البته نمیدانم شاید در زمانه تو حتی معنای زندگی هم ازدست رفته باشد که در آن صورت
داستان این نیست که فقط دانایان می‌فهمند و چون دیگران نمی‌فهمند پس ایشان در رنج‌اند. داستان این نیست که ایشان در نورند و دیگران در ظلمت‌اند و پس ایشان از ظلمت دیگران در رنج‌اند. نه، رنج از این است که درک به ظرف عمل نمی‌ریزد و مست نمی‌تواند دیگران را مست کند و نوردیده نمی‌تواند نور بتاباند و موسیقی‌شنیده نمی تواند دیگران را برقصاند. 
دانایان در رنج‌اند چون دانایی‌شان حرف است و خردشان در پستوهای نهان احتکار شده است و نمی‌خواهند، پس نمی
«می
دونید رفقا، واقعش نمیدونم چه لِمیه که نسل پی نسل میاد و ما جماعت همچنان در نقطه
صفر، در مدار صفر درجه متوقف شدیم. انگار قرار نیست هیچ اتفاق تازه ای بیفته. گاه
حتی به تصور اینکه قدمی به جلو برداشتیم ذوق زده میشیم؛ اما بعدش میبینیم فقط داریم
در جا میزنیم. بنابراین من یکی با مردنم چیزی رو از دست نمیدم. اما شماها که
جوون ترید شاید توفیر داشته باشه؛ شاید زندگی چهره قشنگ تری از خودشو به شما نشون
بده. چهره ای که همیشه از امثال من و نسل من دریغ کرد...
سلام دوستان گلم در این مطلب از وبلاگ کالادونی می خوام شما را با یک لیزر خونگی و البته بسیار کاربردی به نام بیوتی‌پن آشنا کنم، حتما تا حالا کلمه بیوتی پن یا قلم زیبایی رو شنیدید. قلم زیبایی بیوتی پن که اکثرا توی آرایشگاه ها و کلینیک ها استفاده میشه یک وسیله ای هستش که به زیبایی بیشتر و جوانسازی خانم ها کمک می کنه.
بیوتی پن ۹ زمانه یا همان بیوتی پن ۹ قدرته  تعداد نه تا سوزن داره و با ۹ درجه حرارت تنظیم میشه، هر کدام از این درجه ها قدرت لیزر رو کم
چند روز پیش پیکر شهید «مجید قربانخانی» حُر مدافعان حرم هم بالاخره به زادگاهش بازگشت. اما شاید ندانید تاریخ انقلاب و دفاع مقدس، بسیاری از این قهرمانان گمنام دارد که هیچگاه مثل«طیب»، «شاهرخ ضرغام» و حالا داش‌مجید، نقل محافل نشدند.
مجله فارس پلاس؛ مریم شریفی: چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد/ چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد...
تمام ماجرا همین است؛ پرواز. کتاب تاریخ را که ورق بزنی، پر است از داستان انسان‌های راه‌گم‌کرده اما فرصت‌شن
بعضی لحظه ها در زندگی خیلی ناامیدکننده ست
اونقدر که دلت میخواد بزنی زیر هرچی مسئولیت و وظیفس
بجاش بری کوه، دشت، یه سیاره دیگه یا زیر پتو
حتی تمام دنیا رو پاز کنی و بشینی فیلم ببینی
بعضی لحظه های ناامید کننده کش میان
و من تا ۲۴ ساعت آینده محکومم به موندن در این لحظه کشدار
آخ که تنها فرار غیرممکن، فرار از زمانه
اینجور وقتا دلم میخواست این ۲۴ ساعتو موقتا میمردم
محض دلخوشیم: گاهی بی قواره نوشتن به تخلیه عاطفی می ارزه.
دانلود آهنگ موسم گل حجت اشرف زاده 
Download New Music Hojat Ashrafzadeh – Mosem Gol
دانلود آهنگ جدید حجت اشرف زاده به نام موسم گل با لینک مستقیم و کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ از تهران دانلود
بازخوانی ترانه قدیمی موسم گل
متن آهنگ موسم گل حجت اشرف زاده
موسم گل ، دوره مل
یک دوروز است در زمانه
ای به دل آرامی به عالم فسانه ، ای که ز تو مانده نکویی نشانه
خاطر عاشقان را میازار ، خوش نباشد ز معشوقه آزار
 
♥♥♥
گر بسوزد شمع و پروانه را با زبانه
چون شود روز شمع و شب را نبینی نشانه
می‌
باران ترانه دارد، ناز زنانه دارد،
شیرین فسانه دارد، ناز زنانه دارد.
خوشروست بید مجنون، چون عاشق جگرخون،
موها ره شانه دارد، ناز زنانه دارد.
دریا بود شتابان با خویش او به عصیان،
درد زمانه دارد، ناز زنانه دارد.
گاهی چو ابر خاطر، اندیشه ها شود تیر،
اشک روانه دارد، ناز زنانه دارد.
خورشید بخت خندد از صبح روی جانان،
مهر یگانه دارد، ناز زنانه دارد.
رویت چو ماه عالم، از سینه می برد غم،
شرم زنانه دارد، ناز زنانه دارد.
شبیه کشتی در گل نشسته آرامم به دست موج بلایت به میل خود رامم من آن کسم که خودم را نمی شناسم هم و بی تو پاک شد از ذهن عالمی نامم برایم ارزشی افزون تر از خودم داری به جان خریدمت ای تلخی سرانجامم اگر که رفته ای از یاد دوست یعنی مرگ به خاک سرد غریبی فرو شد اندامم ز رنگ موی سیاه تو شب پدید آمد که مثل هم شده اوقات صبح و هر شامم دریغ هر چه سرم رفته از دل خود رفت زمانه خون دل تنگ ریخت در جامم تنم سلامت و روحم هزار تکه شده ز , زهر تلخ است
«این فصل را بامن بخوان باقی فسانه ست»
دنیا برای مهر ورزیدن بهانه ست
مُهر رسالت روی دوش مردمان خورد
بار امانت عشق،ردّش روی شانه ست
پیغام عشق آرید یاران صمیمی
هر عاشقی پیغمبری در این زمانه ست
آغوش بگشا دوست تا قرآن بخوانم
ادامه مطلب
#حدیث_مهدوی 
امام محمد باقر(ع)
 
«ام هانی می گوید از خدمت امام باقر علیه‌السلام در مورد آیه ی شریفه ی «فلا اقسم بالخنس»: «سوگند به ناپدید شونده ها» [1] پرسیدم، فرمود:-«امام یخنس سنته ستین و مأتین، ثم یظهر کالشهاب یتوقد فی اللیلة الظلماء، فان ادرکت زمانه قرت عینک».- «او امامی است که در سال 260 (سال رحلت امام حسن عسگری) از دیده ها مخفی می شود و سپس چون ستاره ای فروزان ظاهر شود که در شب تاریک می درخشد. اگر زمان او را درک کنی دیدگانت روشن می شود». [2]
 
1- ت
#حدیث_مهدوی 
امام محمد باقر(ع)
«ام هانی می گوید از خدمت امام باقر علیه‌السلام در مورد آیه ی شریفه ی «فلا اقسم بالخنس»: «سوگند به ناپدید شونده ها» [1] پرسیدم، فرمود:-«امام یخنس سنته ستین و مأتین، ثم یظهر کالشهاب یتوقد فی اللیلة الظلماء، فان ادرکت زمانه قرت عینک».- «او امامی است که در سال 260 (سال رحلت امام حسن عسگری) از دیده ها مخفی می شود و سپس چون ستاره ای فروزان ظاهر شود که در شب تاریک می درخشد. اگر زمان او را درک کنی دیدگانت روشن می شود». [2]
1- تکوی
سخنان رد و بدل شده میان امام راحل و آیت‌الله حکیم به ما این را می‌فهماند که این دو بزرگوار در مباحث کلی خیلی باهم اختلافی نداشته‌اند، بلکه یکی زمانه را زمانه امام حسن و بی‌وفایی مردم و صلح و سازش با دشمن می‌داند و دیگری زمانه را زمانه مبارزه و حضور مردم می‌دانستند.
 
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ گفت‌وگوی امام راحل با آیت‌الله حکیم در نجف(روزهای اول ورودشان)
امام: خوب است برای تغییر آب و هوا به ایران بروید و اوضاع آن‏جا را از نزدیک ببینید و مشاهد
چیزهایی که باید از پیش عمیقا بدان ها آندیشید، بسیارند.
کتاب هاگاکوره ( کتاب سامورایی)، فصل دوم
نوشته شده در سال 1716 میلادی
به خودم که نگاه میکنم، می‌بینم تعداد مطالبی که واقعا نشسته ام و بهشون عمیقا فکر کرده ام، اونقدر کمه که عرق خجالت به تنم میشینه... 
عبارت  «ابتدا پیروز شو و بعد مبارزه کن» را می‌توان چنین خلاصه کرد : پیشاپیش پیروز شو. در زمانیه صلح باید خود را مهیای زمانه جنگ ساخت.
از فصل یازدهم
اما چطو ی میشه پیشاپیش پیروز شد؟... 
بهراسرائیل غاصب لحظه های آخراست/محواو ازکل دنیا درطلوع خیبراست/مسلمین باوحدت خودضربه کاری زدند/غرب وآمریکای خائن بهراو بازیگراست/باولایت تاشهادت شدشعار شیعیان/روزقدس آمد حمایت ازامام ورهبراست/در تکاپوی حقیقت اوبود شمر زمان/قوم گمراه زمانه تابه روز محشراست/عشق پیغمبروآلش مسلمین رااتحاد/محوروحدت همیشه مصطفی وحیدراست/گشته آیات فراوان خشم از آل یهود/بازتفسیر امامت درجود کوثراست/باظهورمهدویت محو اسرائیل شد/اسوه و الگوی دنیا رهبری وکشور
بعضی آدمهاانگار چوب اند …تا عصبانی می‌شوند، آتش می‌گیرند،و همه جا را دودآلود می‌کنند ،همه جا را تیره و تار می‌کنند ،اشک آدم را جاری می کنند ...ولی بعضی‌ها این طور نیستند ؛مثل عود اند ...وقتی یک حرف میزنی که ناراحت می‌شوند،آتش می‌گیرند،ولی بوی جوانــمردی و انصاف می‌دهند ،و هرگز نامردی نمی‌کنند ...این است که می گویند :«هر کس را میخواهی بشناسی، در وقت عصبانیت، در وقت خشم بشناس.»
(( امروز یه نفر امدم پیشم یه مهرژلاتینی میخواست و در ظاهر ادم ع
در انتظار مکش...
که اعتماد بسی بر زمانه نتوان کرد
#عبید_زاکانی_ـ
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
{غرب و مهدویت - شماره 2}
 
ضرورت شناخت غرب، تابع برداشت ما از مهدویت است. جریان غرب که از دوره رنسانس دین را مخالف فطرت خود دیده بود، حیات بشر را بر مبنای نفسانیت و خود محوری بنا نهاد و استعمار کردن را حق خود برشمرد.
از طرفی مهدویت به دنبال جهانی سازی معنویت، عدالت و از بین بردن ظلم از سراسر عالم است؛ که از دل آن انقلاب هایی چون انقلاب اسلامی ایران سر برمیاورد.
بنابراین طبیعی است که غرب، مهدویت را با منافع خود در تضاد ببیند، با آن دشمنی کند و با ت
امام زمانه جی غیبت ۾ ڪیئن سندس
اصحاب ٿیون؟
امام صادق علیه السلام فرمائن ٿا : عنْ أبِی عَبْدِاللهِ  علیه
السّلام  قالَ:
مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکونَ مِنْ أَصْحابِ الْقائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَلْیَعْمَلُ
بِالْوَرَعِ وَمَحاسِنِ الْأَخْلاقِ وَهُوَ مَنْتَظِرٌ فَاِنْ ماتَ وَقامَ الْقائِمُ بَعْدَهُ
کانَ لَهُ مِنَ
الْأَجْرِ مِثْلُ
أَجْرِ مَنْ
أَدْرَکهُ.
جیڪو چاهی ٿو ته امام زمانه (عج) جی دوستن ۽ اصحابن منجهان ٿئی ان کی گهرجی ته انتظار سان گڏوگڏ ور
بنام خالق هستی
پیامبر اکزم صلی الله علیه و آله میفرمایند:
دشمن ترین تو همان نفسی است که درون توست
 
متاسفانه کمتر کسی به این نکته توجه دارد که دشمنی دارد از همه دشمن ها خطرناکتر زیرکتر و قوی تر
خودی که خود میپنداریم خود واقعی نیست این نفس است
اگر نفس را نشناختیم در هر رشته و موقعیتی که برای تحصیل برآییم داریم نفس را رشد میدهیم و نه خود واقعی را
چرا اینهمه تاکید شده است که عیوب خود را بشناس؟
چرا از ارکان توبه اعتراف است؟
در روایاتی از امیرالمون
میگفت فکر کن بیان بگن همین ۱۱ تا امام رو داشتیم... امام غائبی در کار نیست. چه تغییری تو زندگیمون پیش میاد؟ 
.
 بخوام صادق باشم باید بگم هیچی... بجز اون لحظه‌هایی که ظلم زمانه نفسگیر میشه و فقط میشه زیر لب گفت اللهم انا نشکوا الیک غیبه ولینا... دیگه تو بقیه لحظه‌هام اتفاقی نمیفته...
.
باید تو خط به خط زندگیمون... تو لحظه به لحظه‌اش بذاریم جاری باشه امام زمان...
یه پایه اصلی زندگی باشه... 
خودمو میگما... فاصلم با این سبک زندگی، زمین تا آسمونه... 
.
ما رو ب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش رسانه