نتایج جستجو برای عبارت :

از طرف بنده کوچکت

تقدیم به دنیل که این صحنه را به تصویر کشید:
 
می شد حدس زد،
تنها اگر لحظه ای،
فقط برای زمان گذرنده ای مثل خودت،
خود را به آغوش زمین می سپردی،
در تخت چمنش آرام می گرفتی،
و نگاهت،
همین که نگاهت در آسمان شناور می شد،
از آن بالا،
آرامشی بر دست و پای کوچکت،
که کمتر سر توقف دارند،
می بارید.
چه خوب که مزه مزه اش کردی!
سلام
یه عده جمع شدند تا بنده  مسخره کنند عین خیلی ها..بعد از نطر ایشون بنده شیعه و مشرک هستم...بنده قبول کردم(مثالا).بحث تمام شد.همین..از یه عده ای که خصوصی نظر گذاشتند توقع نداشتم(مزاحم نبودند یکی از نوجه هاشون بودند)...بنده نه ادعا دارم ..البته قبلا چرا ولی نه..ونه به کسی گفتم این طور باش یا نباش..و ادعا کردم..کاری به کاری کسی ندارم.احیانا ضرر به دین اسلام میرسونم.دعا میکنم خداوند مرگ مو برسونه تا ضرر بیشتری وارد نکنم.احیانا این مدت باعث آزار  وا
  فر مود بخدا سوگند که گداردن یک حج نزد من از اینکه یک بنده ازاد کنم تا برسد به ده بنده وهفتاد بنده محبوتر است و اگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انها را ا ز گرسنگی برهانم وپیکرشانرا بپوشانم تا ابروی انهارا نزد مردم حفط کنم نزد من ازگزاردن حجی وحجی تابرسد بده حج و هفتاد حج محبوبترتر است
 درازنای شب اندوهان را از من بپرس که در کوچه تا سحرگاه رقصیده‌ام و سنگ‌فرش‌های حوصله را به شیون عبث گام‌هایم آغشته‌ام‌. از من بپرس که همپای بادها در شهر و کوه و دشت به دنبال تو گشته‌ام و ساعت کوکی کهنه‌ام را به وقت ساحل ابدیت میزان کرده‌ام. جای پاهای کوچکت را بر ماسه‌ها دیدم. صدا زدم الکساندر... دویدی بالای صخره‌ها. مرا نگاه نکردی.
امام صادق ع فرمودبخدا سوگند که گذاردن یک حج نزد من از اینکه من از ابنکه یک بنده ازاد کنم تا برسد به. ده. بنده و هفتاد بنده محبوتر است  اگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انهارا از گرسنگی برهانم وپبکرشان بپوسانم. تا ابروی  انها را نزد مردم حفظ کنم نزد من از گزاردن حجی و حجی تا برسد بده ح وهفتاد حج محبوتر است 
خدا جونمحکمتت هرچی که هست میپذیرم و میپذیرم و ارومم با چیزی که تو میخوای، سر خم کردم و چشم میگم و میدونم که بهم قدرت میدی، ایمان دارم که اگر چیزی رو جلوی پام گذاشتی توانشو از قبل درونم قرار دادی و منو براش ساختی، ایمان دارم که هرچیم بشه میبخشیم و بغلم میکنی یه بغل گرم یه بغل مطمئن یه بغلی که پشتمو گرم میکنه و دلمو قرصوسط تمام این هول و ولا ها، آرومم و راضی چون میدونم تو هستی و درعین حالی که برای همه ای فقط برای منی انگار، توجه ت رو احساس میکنم م
با سلام
شما میتوانید با تماس با آکادمی IMQ  ( 02188529400) ، خانم مهندس آرتونیان  (داخلی شماره 3) از زمان دوره های بنده در ارتباط با مشتری ( رضایت، شکایت و..) و دیگر دوره های بنده اطلاع لازم را کسب نمایید.
در صورت تمایل می توانید دوره های درون سازمانی و یا دوره های عمومی بنده را پذیرا باشید.
هم چنین برای دوره های 
استراتژی و ارزیابی عملکرد (BSC)
و مدل تعالی EFQM می توانید با شماره مستقیم بنده در تماس باشید 
با تشکر
احمدی
09125468950
امام باقر ع فرمود بخدا سوگند که گذاردن یک حج نزد من از اینکه یک بنده اراد کنم تا برسد به ده بنده و هفتاد بنده محبوتر است واگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انها را از گرسنگی برهانم و پیکر شانرا بپوشانم تا ابروی انهارا نزد مردم حعظ کنم نزد من از گزاردن حجیو حجی تا برسد بده حج و هفتاد حج محبوتراست این لف خدای تبارک  تعالی ای حقوق بشر ااسلامی
در روایتی امام‌صادق(ع) می‌فرماید: زنی بیابانی وارد مدینه شد و با پیغمبراکرم(ص) برخورد کرد. دید پیامبر(ص) دارد غذا می‌خورد. «وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَى الْحَضِیض»؛ دید ایشان روی سنگ یا زمین نشسته و مشغول غذا خوردن است. «فَقَالَتْ یَا مُحَمَّدُ وَ اللَّهِ إِنَّکَ لَتَأْکُلُ أَکْلَ الْعَبْد»؛ تعجّب کرد و گفت: مثل بنده‌ها نشسته‌ای و سفره‌ات را پهن کرده و غذا می‌خوری؟ تو آقایی! تو مولایی! چه مولایی بالاتر از تو! «وَ تَجْلِسُ جُلُوسَه»؛ امّا به سب
این خاطره را دوستم که روحانی بود برایم تعریف کرد بنده از قول او نقل می کنم او می گفت:در مجلسی تعدادی از آشنایان دور هم نشسته بودیم یکی  از بنده سوال کرد اکنون کجا مشغولی ؛من گفتم در فلان روستا کار تبلیغی میکنم .مادر زن بنده که مثل همه ی مادر زنها رابطه ی خوبی با داماد عزیزش نداشت به من گفت آنجا هم مثل اینجا به آخوندها فحش می دهند ؟ بنده ی حقیرگفتم آخه اینم شد سوال همه جا مثل هم است  من نمی دانم پشت سرمان چه می گویند اما جلو ی رویمان فحش مادر زن می
بسم الله
با تشکر از شما
بابت دیدن وبلاگ بنده
دو نکته:
اول اینکه هرگونه کپی برداری دارای  پیگرد خواهد بود
چون تمام اشعار در سایت حفظ و مالکیت آثار هنری و ادبی و علمی ثبت شده است
دوما
در صورت اینکه به بنده لطف داشتید و قصد بازنشر اشعار بنده رو داشتید
لطفا با ذکر منبع و آدرس وبلاگ باشد 
بسیار ممنون
 
کسی که رنگ خدا بگیره، با صداش، حرفاش، حضورش و اثرش فقط و فقط اطمینان و امنیت رو به اطرافش میده .. یه جوری میشه که آدم کنار این بنده ها دوست داره بیشتر و بیشتر به خدا نزدیک بشه .. این همون بزرگترین لذت این دنیاست .. بهشت های کوچیکی که خدا روی زمین گذاشته .. هر جا که یه بنده خوب خدا باشه، هر جا که کسی باشه وصل به خدا اونجا برکت داره، بلا هم دچار بشی، باز رضایت داری و اطمینان ..
 
بنده های خوب خدا نه می ترسن و نه غمگین می شن .. 
خدایا، ای اگاه به هر لحظه از حال بنده ات
ای که بنده ای را آفریدی که گاهی بی خبریش را موجب شادمانی و ارامشش گردانیدی
آری
گاهی بنده ات انقدر ظرفیت ندارد که ببیند اتفاقی برای انجه دوستش دارد در حال رخ دادن است
و به اذن خود، انچه رخ میدهد را از چشمان و نظرشان مخفی میکنی
حتی گاهی از چشم فرشتگان مقربت
ای کاش میشد یکبار این صحنه را ببینیم و ببینیم چگونه در این حال فرشتگانت در حال پر پر شدن هستند و تو خود به اذن خود پرده ای را در برابر چشمانشان میکشانی
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر با هم صحبت میکردند؛ دو نفری که خیلی با هم فرق داشتند؛ یکی خدا بود و یکی بنده. خدا می گفت و بنده خیره خیره نگاه می کرد. ۲۸۶آیه طول کشید، چشم هایش گرم شد و چرت کوتاهی زد. بیدار که شد ابلیس با طعنه به او گفت: کجا رفتی؟
بنده اولش هاج و واج نگاه کرد. بعدش احساس کرد می تواند با همین بهانه با خدا حرف بزند و خنده خنده گریه کند...
 خدا گفت خیالت راحت من حی قیومم اون موقع که تو چرت می زنی م
 
از وقتی خواست که من مسئول عشق ورزی به بنده ی طفل معصوم ش بشم تاحالا، باورم نمی‌شه او به روسفیدی و سربلندی و خوشی بنده ش راغب که نه مشتاق نباشه،باورم نمی‌شه ...
+وقتی به دنیا اومد، بعد از اون همه سختی ها واون نه ماه سستی های یکی پس از دیگری و اون ساعات آخر و اون دردها، وقتی عالم رحم از وجود این بنده ی خدا خالی شد، وقتی ورود یک بنده ی خدا رو به دنیا، با چشم خودم دیدم، درحالیکه بخشی از عالم قبل و بعد از میلادش بودم، هنوز ادب نشده بودم، ولی حیرت کرد
از اینکه به وبلاگ من سر زدید از شما ممنونم،خوب بنده حمید دهنوی از روستای دهنو بخش ششتمد شهرستان سبزوار استان خراسان رضوی هستم و بنده توانستم امسال یعنی در سال 98 در کنکور سراسری رشته ریاضی رتبه 2400 را کسب کنم و بنده الان در دانشگاه فرهنگیان سبزوار مشغول به تحصیل هستم.
خیلی ساده ست احتمالا کسانی که اینجا رو می خونن استادن ولی سه دفه بنظرم جالب تر از پیش شد این مسائل، خلیفه ی خدا روی زمین یعنی مثلا مادر میشی، میشی نماینده ی خدا برای محبت کردن و مراقبت از یک بنده ی خدا. خود خدا نمی تونست این بنده رو در مهر پرورش بده؟ می تونست، منتهی بنا به حکمت بزرگی امانت دست بنده ی دیگه ش داد، لنبلوکم ایکم احسن عملا...
پدرمیشی، شوهر میشی، میشی نماینده ی خدا برای جاری شدن صفت رزاق خدا، خدا می تونه همه بنده هاشو بی منت شما سیر و س
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر با هم حرف می زدند،  یکی خدا بود و یکی بنده. بنده در میدان نبرد بود و خدا میان او و قلبش! بنده میخواست بداند در این معرکه چه کار باید کرد. 
ابلیس گفت به قلبت رجوع کن اگر قرار باشد زنده باشی یا زنده کنی، قلبت باید بتپد!
خدا گفت من از قلبت به تو نزدیکترم آن را سپر کن و خودت فقط شمشیر رسول باش تا زنده شوی و زنده کنی...
بنده استجابت کرد و به ایمان حقیقی زنده شد.
ابلیس و لشگریانش ترسی
با عرض سلام و تبریک این عید بزرگ
بحمدالله به برکت کرونا بیکار شدم و در این ایام کار بازچینی وبلاگ را تمام کردم.
بخش مروبط به اطلاعات شخصی بنده بروز رسانی شد. شاید این اطلاعات در نوع تعامل شما بنده مفید باشد.
از نقدهای شما سروران استقبال می‌شود.
سعی بنده بر این است که خطای خود را آسان قبول کنم.( از حدود 245 مطلب این وبلاگ، فقط 39 تا باقی مانده و بقیه حذف شدند.)
 
این متن نیز پس از انتشار اولین مطلب بعدی حذف خواهد شد.
 
 
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دونفر با هم حرف می زدند...یکی خدا و دیگری بنده. کلمات رد و بدل شده حکایت از مسلط بودن خدا و مرتبه بلند او داشت.
بنده گفت: خدایا هر چیز برای من سخت است برای تو راحت است... تو مسلطی ولی من در سلطه تو راحتم
خدا گفت: تو را برای خودم ساختم... مخلوق طاغوت شکن من... با اذن من مختصات قدرت را عوض کن.
طاغوت گفت: بی اذن من حق ایمان آوردن به خدا را نداشتی...
بنده گفت: خدا با آن همه قدرت مجبورم نکرد...تو ه
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
خدا و بنده اش با هم، هم کلام می شدند وقتی که بنده به کلام خدا توجه می کرد.
ابلیس هم همان افکار خرد کننده و تحقیر آمیزی بود که از طریق رسانه های طاغوت وسوسه می کرد.
ابلیس گفت: زن ها برده اند. می خواست از این طریق همه را برده خود کند.
خدا گفت: من رحمان و رحیمم احکام ارث را طوری قرار دادم که کسی برده نباشد.
بنده که شاهدبود همه آقایی ها برای وقتی است که انسان ها بنده خدا باشند؛ قیام کرد بر
 سلیم بن قیس گوید شنیدم علی علیه السلام میفرمود  واین هنگامی بود که مردی نزدان حضرت امده بود باو عرضکرد کمتر  چیزی که بنده بسبب ان مومن  شود چیست  وکمتر چیزی که بنده  بوسیله ان کافر گردد  چیست. حضرت باو فرمود پرسیدی پس  پاسخش  دقت کن و بفهم اما کمتر چیزیکه که بنده بدان مومن است انست که خدای تبارک وتعالی خودش را بان بنده بشناساند پس ان بنده بفرمانبرداری برای او اقرار کند و سپس پیغمبرش ص را باو بشناساند پس بفرمانبرداری او نیز اقرار کند و هم چن
هو/دچار - به زعم بنده - بیش از آن که فیلسوف، باهوش و حتی بلاگر و فیش نگار باشد، یک آدم دغدغه مند است. دغدغه، اعم از دغدغه های فردی یا اجتماعی.نقطه ی قوتش این است که نمی نشیند تا دغدغه هاش رفع شوند؛ بلکه در تلاش است تا قدمی در جهت رفعشان بردارد. دچار دارد خودش و اطرافیانش را وادار به تفکر، تحقیق، مباحثه، نقد و تفسیر می کند.نقطه ضعفش اما در دو چیز است:یکی فاصله ی زیادی که بین مجاز و واقعیت وضع کرده؛ که این مسئله در تعاملات، واکنش ها و حتی رفتارهای شخ
سلام 
دیروز که داشتم گوشی رو پاک سازی میکردیم...
خوب چندتا مطلب  نوشتم.گفتم.چه عجب..
هیچی امروز اونقدر سرم شلوغ شد .وقت نکردم دوباره بنویسم.
اون دو نفر پتی کار بودند.بنده منتطر نتیجه هستم..
اگر پای کار نیستید بنده پست پاک کنم.تشکر 
به نام خدایی که جانم در دست اوست  
همراهان دوست داشتنی من سلااااام ❣️ امیدوارم که حال جسم و روحتون خوب باشه❣️
یه روز یه مادری به بچش میگه قربون چشمای بادومیت برم و بچه لوس مامان میگه من بادوم میخوام. 
این بچه لوس مصداق ما بنده هاست. خدا به فرشته هاش دستور داد به آدم سجده کنین. همه سجده کردند جز ابلیس که از دستور خدا سرپیچی کرد. خدا در کتاب هدایتش میگه من بهت قدرت میدم که تو بشی اشرف مخلوقات من. من بهت ثروت میدم، حیات میدم، برتری میدم و.... باعث ش
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر باهم حرف می زدند؛ یکی خدا و دیگری بنده. بنده متوجه شد آیه ها ستاره اند. چشمانش را که به آنها می دوزد ارتفاع می گیرد. آنقدر بالا می رود که همه چیز و همه وقت و همه جا را می تواند یکجا ببیند.
بنده گفت: الله اکبر! از این بالا، چقدر دیوارها و بن بست ها و موانع حقیرند. خدایا همکلامی با تو قد را بلند می کند.
ابلیس گفت: طمع من به نشسته هاست...شریکشان در اموال و اولاد هستم
موانع من برای آن
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر با هم صحبت میکردند؛ دو نفری که خیلی با هم فرق داشتند؛ یکی خدا بود و یکی  بنده. وسطای صحبت، بنده نگاه به خودش کرد دید همه دار و ندارش هم کلامی با خداست؛ مالکیت خدا را احساس کرد. نگاه به دار و ندارش کرد. دید که هیچ وقت نبوده خدا از او چشم برداشته باشد؛ احساس عزت کرد. فهمید عذاب یعنی اینکه نتوانی با خدا هم کلام شوی!
ابلیس باطعنه گفت: اگر خدا می خواست همیشه با تو هم کلام باشد، عذا
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر با هم حرف می زدند یکی خدا و دیگری بنده. بنده از مسیر کلمات خدا استشمام گل محمدی می کرد...سرش را که بالا می گرفت، آسمان دشت گل بود وسیع و بی انتها 
 ابلیس باطعنه گفت: زمین  را نگاه کن ببین چقدر تنگ و سیاه است مثل قلوب مجرمین.
بنده چشمش به غنچه های روییده در زمین افتاد.
خدا گفت: همه عالم بر صراط من است
غنچه ها با هم به قدرت خدا و ضعف ابلیس خندیدند... زمین پر از آسمان شد!
لذت بخش تر از آن مکالمه در زندگی ام نداشته ام.
همه اش گلایه بودو بغض اما شیرین ترین بود...
میفهمی وقتی میگویم شیرین یعنی چه؟
یعنی همان جایی که گفتی "همرو چپکی فهمیدی!"
هیچ چیزی نمانده که بعد از گفتن این جمله ات خوشحال شوم که خب بالاخره همه چیز درست خواهد شد.
همه چیز آوار شده روی زندگیمان.
زندگی هایمان!
: )
اما راحت شدم...
بند غم را از دلم باز کردی...
می شود رفت؟.
نقطه ی بعد از علامت سوال را فقط تو میفهمی.
مثل این که فرزند کوچکت را از خودت دور کنی که بیمار
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر با هم حرف می زدند یکی خدا و دیگری بنده. خدا هر چه می گفت، بنده می دید. هر جا هم که نمی دید وقتی بود که خیره شده بود... کلام آنجا متوقف بود.
ابلیس باطعنه گفت: کو چشم؟کو چشم انداز؟  
بنده از کوری ابلیس ترسید!
خدا گفت: شهید!
بنده تکانی خورد انگار که دوباره متوجه همکلامیش با خدا شده باشد.فهمید شهید آنچه خدا نازل کرده و میکند را می بیند. چون لحظه ای چشم از رسول برنداشته است.
چشمانش ر
دوستان عزیز سلامقبل از هر چیزی باید اعلام کنم که این برنامه ای که قصد معرفی کردنش رو دارم باگ هایی داره که ره صد ساله رو میتونید یک شبه برید پس حتما حتما بعد از ثبت نام در قسمت معرف آیدی بنده رو وارد کنید تا بعد از ثبت نام شما بنده تمام ترفندها و باگ های برنامه رو از طریق چت خود برنامه برای شما ارسال کنم و دلیل دومی که پیشنهاد میکنم ایدی بنده ی حقیر رو وارد کنید این هستش در این اپلیکیشن حتما حتما برای استخراج با سرعت و عملکرد بهتر زیر مجموعه یک
جهل به همراه تعصب وحشتناک ترین سلاح کشتار جمع ..
 
 
نسل ها بعد از این دو ابزار ویرانگر، تلفات می دن .. تا نسلی اصلاح بشه ..
اینجا گاهی حضور خدا رو هم نمیشه حس کرد .. گاهی خدا بنده ای رو در ظلمات ترین نقطه زمین می ذاره .. و گاه بنده ای رو در نزدیک ترین نقطه به خودش .. تفاوت ها در چی بوده؟؟؟
بالویی 2:✅ تا میتونید بسم الله بگید:
در روایت آمده چون بنده را پای میزان حساب حاضر می کنند نامه اعمال او را در حالی که مملو از افعال و کردار زشت است به دست او میدهند، بنده در حین گرفتن نامه اعمال بنابر عادتی که در دنیا به گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» داشته آن را بر زبان جاری می‌کند و نامه اعمال را به دست می‌گیرد، چون نامه اعمال را می‌گشاید آن را سفید می‌بیند، در حالی که هیچ عمل بدی در او نوشته نشده است.
در این هنگام بنده عاصی به فرشتگانی که ح
بسم الله الرحمن الرحیماللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر با هم حرف می زدند، یک خدا بود و یکی بنده. بنده نگاهی به کلمات خودش با خدا کرد، دید در بیابان خشک درختی شده خوش قامت و پر شاخه، با میوه هایی آبدار و شیرین.خواست شکر نعمت کند. همانجا برای آن درخت خانه ای ساخت درش را هم باز گذاشت تا نسل به نسل بچه ها میوه توحید بچینند.ابلیس که این صحنه را دید روزگارش سیاه شد، شروع کرد به وعده های دروغ دادن تا خبر و نشانی این خانه به بچه ها نرسد و
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر با هم حرف می زدند یکی خدا و یکی بنده. بنده گفت:  از همه زندگیم، چه سخت باشند چه آسان، قطعه هایی هست که انگار جوری دیگرند...آنقدر شیرین و گویا هستند که می توان برای دیگران تعریف کرد. آنقدر ارزش دارند که قابل توصیه اند!
ابلیس گفت: چقدر سهم تو از این بخش از زندگی کم است...اکثر زندگی تو ارزشی ندارد...
بنده دلش گرفت.
خدا گفت: من برای تو قرآن را فرستادم وقتی به هر آیه پناه می بری زندگی
و خدا فرمود: ای بنده‌ی من، تو الوهیت و پاکی خود را حفظ کن و به من نزدیکتر شو تا اتفاقات شگرفی در مسیر زندگی‌ات قرار دهم که از شدت شگفتی سر از پا نشناسی. پس تمام امیدت متوجه من باشد و در هیچ شرایطی از من ناامید و روگردان نشو. سعی کن در همه ابعاد زندگی‌ات بنده مخلص من باشی و بس. 
امیرالمونین صلوات الله فرمود بر هر بنده یی چهل پرده کشبده تا وقتی چهل گناه. کبیره  مرتکب شود چون مرتکب چهل کبیره شد پرده ها از او برداشته. شود انگاه خدا بان فرشته ها وحی فرماید که بنده ام را با بالهای خود بپوشانید  فرشتگان اورابا بالهای. خودبپوشانند. سپس ان بنده کار زشتی را نگذارد جز انکه مرتکب شود تا انجا که با ارتکاب زشتکاری میان مردم ببالد  انگاه فرشتگان گویند پرورد گارا این بنده تو هر عملی را مرتکب میشود و ما اگر وما از کرداراو خجالت میکش
حق الناس.آیت الله نجابت نقل می کند : " وقتی که بنده مشرف شدم خدمت آسید علی آقای قاضی، فرمودند : (( هر حقی که هر کس بر گردن تو دارد باید ادا کنی . ))خدمت ایشان عرض کردم : « مدتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می خواندند ، یکی خوب درس نمی خواند . بنده ایشان را تنبیه کردم . اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت . در ضمن این جا هم نیست که از او طلب رضایت کنم . » می فرمودند : « هیچ راهی نداری ، باید پیدایش کنی . » گفتم : « آدرس ندارم . » گفتند : « باید پیدا کن
ابو بصیر گوید شنیدم از حضرتصادق ع که. میفرمود  همانامومن دعا کند واجابت دعایش تا روز جمعه یا روز قیا مت بتاخیر افتد 7 ونیز انحضرت ع  فرمود همانا بنده. ایکه دوست خدا است در پیش امدی که برای او رخ داده  دعا کند و خدا بفرشته ایکه موکل باو یابان دعا  است فرمابد حاجت بنده مرا بر اورد ولی در دادن ان شتاب مکن زیرا که میل دارم صدا و اواز اورا بشنوم. و همانا بنده ای دشمن خدابنده ای دشمن خدا بدرگاه خدای عزوجل در باره. اتفاقی که برای او پیش امده دعا کند پس ب
مادر یکی از بچه‌های دانشکده‌مون بخاطر خطای پزشکی کماست و الان بنده خدا توی قلب و ریه و مغزش تعداد زیادی لخته خون جمع شده ممنون میشم دعا کنید خوب شه بنده خدا هنوز خیلی جوونه واقعا وقتش نیست که الان بخواد بمیره یا توی زندگی نباتی بمونه... 
در حدیث صحیح از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که روزى حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم سر به جانب آسمان کردند و تبسم فرمودند. صحابه از سبب آن سئوال کردند، حضرت فرمود که تعجب کردم از دو ملک که به زمین فرود آمدند، بنده مؤمن صالحى را در جاى نمازش نیافتند. به آسمان رفتند و گفتند پروردگارا فلان بنده تو را در جاى نمازش طلب کردیم نیافتیم او را، و او در بند بیماریست. حق تعالى فرمود که بنویسید براى بنده من، مثل آنچه در حال صحت از افعال
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بینیها
دو نفر با هم حرف می زدند یکی خدا و دیگری بنده. بنده در سبزه زار با وسعتی بود که ارتفاع و پر پشتی علف ها اجازه نمی داد به ذهنش خشک شدن و برهوت را تصور کند...اما در یک آن، همه چیز خشک شد و دیگر از علفزار خبری نبود... دلش گرفت و در حیرت فرو رفت.
نیکوترین کار را همکلام شدن با خدا دید...هر کلامی، بر سرسبزی و خرمی اضافه میکرد....اینبار همه جا پر از گل و سبزه بود اما عمر گلها ابدی ...مدتی بعد خوا
 وعرمود همانا مومن برای زیارت برادرش خارج میشود خدای عزوجل فرشته ای بر او گمارد که یک بال در زمین ویک بال در اسمان نهد تا اورا سایه اندازد و چون بمنزلش در اید خدای تبارک وتعالی ندا کند که ای بنده ایکه حقم را بزرگداشتی واز اثار  پیغمبرم پیروی. کردی.بزرگداشت تو حقی است بر من از من بخواه تا بتو دهم دعاکن تا اجابت کنم خاموش باش تا من بسود تو اغاز کنم مچون برگردد همان فرشته بدرقه اشکند وبا پرش بر او سایه اندازد تا بپمنزلش وارد شود سپس خدای تبارک وت
 پیغمبر ص فرمود  فرشته. عمل. بنده یی را بالا میبرد وازان مسرور  است ولی  چون ان عمل را که بصورت حسنانست بالا برد خدای عزوجل فرماید ان اعمالرا در سجین دیوان اعمال. گنه کاران  گزاربد زیرا ان بنده این اعمالر برای من بجا نیاورده  8 امیرامومنین ع فرمود ریار  سه نشانه دارد چون مردم را ببیند  در عبادت بنشاط  اید وهر گاه تنها باشد کسل شود ودوست دارد که در کاری اورا بستاید
دست‌هایت هست، صدایت هست، گرمایت هست، لبانت را می‌شنوم که کلماتِ شعر را به زیباترین شیوه‌ای که شنیده‌ام معنا می‌کنند. می‌دانی، من شاملو را با صدای تو می‌خوانم، هربار. صدایت در کلماتت می‌پیچد، کلماتت در سرم می‌پیچد و صدایت و کلماتت دلتنگی‌ام را بیشتر می‌کند. 
نفس‌کشیدنت را دوست دارم. نفس‌هایت معنای آرامش‌اند. نمی‌دانم شب‌ها چگونه بدونِ نفس‌هایت خوابم می‌برد. لابد بی‌هوش می‌شوم، وگرنه بدونِ این‌که گرمیِ نفس‌هایت گردنم را نواز
دیروز که بیمارستان بودیمیه خانم و آقایی حدودا سی و خورده‌ای ساله رو دیدم
خانمه با واکر راه می‌رفت.
بنده خدا خیلی سخت راه می‌رفت.
یه خانم چادریه نورانی
یاد حرفم افتادم که همیشه تو دلم می‌گفتم چرا من با این سن کمم باید مامانم اینطور بشه
بعد دیدن اینا، گفتم این بنده خدا چی بگه
شوهرش دائم باید مراقبش باشه.
با سن کمش راه نمی‌تونه بره
واقعا از حرفم پشیمون شدم.
قول دادم دیگه اینطور نگم. بدتر از من هم هست.
بنده‌خدا یعنی روحی که پذیرفته است حکم حق بر فکر و خیال و قلب و بدن او جاری باشد، اختیارش را به دست حق داده است، و این غیر از این است که انسان بی‌اختیار باشد، بلکه با اختیارش حکم خدا را اختیار کرده است و لذا می‌بینیم درظاهر و باطن کاملا تسلیم حکم خدا است.به قول مولوی :
این معیت با حق است و جبر نیست / این تجلی مَه است، اَبر نیست
یکی از جا‌هایی که عموماً حرف عرفا را نمی‌فهمند همین‌جا است. آن عارف، مدام به نفس امّاره گفته: تو حرف نزن، بگذار حق فرما
چرا هر وقت این حقیقت رو که "کسی دوستم نداره و من هم متقابلا کسی رو دوست ندارم" می پذیرم و استثنائا حال دلم خوبه از این پذیرش و از هفت دولت آزادم؛ باید خبری ازش بهم برسه که منو بهم بریزه؟ 
خدایا از یه جایی شنیدم که صبر کوچکت چهل ساله، ولی من که بنده ی حقیر توام صبرم داره لبریز میشه از این همه شکستن و به روی خود نیاوردن.
میشه ازت خواهش کنم از عمرِ مقدرم کم کنی ولی بهم قول بدی دیگه هیچ وقت نه ببینمش و نه خبری ازش بهم برسه؟ 
باعرض سلام و ادب و احترام خدمت همه دوستانی که این مطلب رو می خوانند.
حدود یک هفته پیش پویشی به دست دوست عزیزم آقا محمد در نقل بلاگ شروع شد.
موضوع این پویش هم ((کمک به بیان بلاگ)) بود .
بنده حقیر هم در حد توان ، گفتم کار هایی رو که از پس انجامشون بر میام رو در چند سطر بنویسم . انشاالله که مفید واقع بشه.
 
 

ارایه قالب های متنوع در شأن وبلاگ نویسان بیان بلاگ
دعوت از وبلاگ نویسان سایر سرویس های وبلاگ دهی برای پیوستن به جمع کاربران بیان بلاگ
تولید محتو
ابو عبیده حذا ی گوبد شنیدم از حضرت با قر ع که میفرمود همانا خدای تعالی بتوبه و بازگشت بنده خود فرهناک تر است  از مردی که در شب تاری شتر و توشه خود را گم کند و انها را بیابد پس خدا بتوبه  بنده اش ازچنین مردی در انحال که راحله  گم شده را پبدا که شا دتر است شرح چزری در نهایه پس از نقل. حدیثی  گذشته گوید فرح  در اینجا و در امثال ان کنابه از خوشنودی و سرعت پذیدش. پاداش نیکو داشتن است زیرا  اطلاق  ظاهر  فرح  بر خدای تعالی جایر نیست
           
 
تنهایی هایم دستان تو را می‌طلبددستان زمخت و مردانه ات، دستانی ک رگ هایشان بیرون زده اند و در آخرین دیدارمان گفتم آخ چه مناسب رگ گیری!تنهایی هایم چشمانت را می‌طلبد، چشمان نسبتا کوچکت وقتی برق می‌زند، خلع سلاحم می‌کند.دلم را از آشوب ها تهی می‌کند.تنهایی هایم صدایت را می‌طلبد، صدای بم و گرفته ات وقتی می‌گویی نیم ساعت دیگر بیدار میشوم اگر اجازه بدهید بخوابم.تنهایی هایم قامتت را می‌طلبد روبه رویت بایستم و تو با خنده بگویی کوتوله جآن و من
امام صادق ع فرمود چون گناه بنده بسیار گردد و خدا بخواهد اورا پاک کند و چیزی از کردار نیک نداشته باشد که انرا جبران کند وکفاره انها شود اورا باندوه گرفتار سازد تا کفاره  گناهانش  گردد.  ونیز انحضرت ع فرمود که رسولخدا ص فرمود خدای عزوجل فرماید بعزت و جلالم سوگند من بنده ای که بخواهم رحمتشک کنم از دنیا بیرون نبرم  تا اینکه هر گناهی کرده است  عوضش را زا بوسیله بیماری در تنش یا در روزیش یا با ترس و هراس در دنیایش و اگر باز هم چیزی بماند مرگ را بد او
 امام صادق ع فرمود چون گناه بنده. بسیار گردد وخدا بخواهد اورا پاک کند وچیزی از کردار نبک نداشته باشد که انرا جبران  کند و کفاره. انها. شود اورا باندوه گرفتار سازد تا کفاره گناهش گردد. ونیز انحضرت ع فرمود خدای عزوجل فرماید  بعزت و جلالم  سوگند من بنده. ای بخواهم رجمتش کنم از دنیابیرون نبرم تا اینکه هر گنا هی کرده. است   عوضش رایا بوسیله ببماری در تنش یا بتنگی در روزیش یا باترس و هراس در دنیایش و اگر باز  هم چیزی بماند مرگ را بر آو سخت کنمو بعزت و
یکی از نعمت های بزرگی که خداوند به ما عطا کرده است، همین ماه مبارک رمضان است. البته امثال بنده که عالم دینی نیستیم نمی توانیم خیلی در این باره صحبت کنیم و بنده هم قصد ندارم که بحث های تخصصی دینی مطرح بکنم و این مطلب بیشتر شبیه تذکری است برای خودم.
ادامه مطلب
امروز صبح با اکراه بیدار شدم و خواستم برای ادامه کار پریروزم برم کرمانشاه 
خب خیلی زورکی بود و دقیقا دم در تصمیم گرفتم نرم و کار دو نفر از بنده های خدا رو راه بندازم و کار خودم بزارم برای روز شنبه. البته بخاطر بنده های خدا نبود بخاطر خود خودم بود واقعا حوصله  نداشتم خودم رو ماچ کردم و گفتم امروز رو بی خیال من شو عشق دلم خیلی خسته م , و عقلم گفت ایرادی نداره دختر استراحت کن چون اگه با این حال بری بعید میدونم کارت درست شه.
امتحانم می کنی بی آنکه من بدانم.....
 بی آنکه من متوجه امتحانت شوم......
و من غرق می شوم در امتحانت، آنقدر که یادم میروم کسی هم هست که تو را به اندازه ی تک تک مولکولها،سلولها نه اصلا بگذار بگویم تو را به اندازه ی تک تک قطعات وجودت دوست دارد 
همانکه تمام فرشته هایش برای آمدنت به دنیای حقیق بر تو سجده کردند
همانکه همیشه و همه وقت پیش توست اما تو.....
اما تو خوب می دانی؛
میدانی که پاهایم سست و دستانم ناتوانند در برابر امتحاناتت...
تو خوب میدانی من تمام ام
بسم ا..قالب کلی پست ها اینجوریه که اول هر پست یه حدیث از ائمه مینویسم که برکت کارمون باشه ،و همینطور که پست هارو میخونیم یه چیزی هم یادگرفته باشیم
بعد از حدیث هم متن اصلی رو مینویسم 
بعد از اون همه اگه چیزی گفته بودم که نیاز به سند داشت ،لینک سند رو قرار میدم 
راستی این هم ادرس اینیستاگرام بنده هست 
نا گفته نماند که فضای اینجا قراره با اینستاگرام بنده کلی فرق بکنه
www.instagram.com/amirali.helli2.d22
وقتی شما یک نفر را برای یک پست کاملاً تخصصی به کمیته ای برای گزینش عمومی معرفی می کنی (البته پس از گزینشی تخصصی و کاربردی و ...) و میشه با احتمال خوبی گفت که این بنده خدا  یکی از مناسبترین افراد برای جایگاه مورد نظر است؛ اما در کمال تعجب می بینی که طرف با یک سری پرسش اساسی از اون کمیته بر میگرده، براتون کلی سوال پیش میاد که "مگه چی پرسیدن از این بنده خدا؟ مگه قرار نبود که سوالات عمومی بپرسن؟ ..."
ادامه مطلب
وقتی شما یک نفر را برای یک پست کاملاً تخصصی به کمیته ای برای گزینش عمومی معرفی می کنی (البته پس از گزینشی تخصصی و کاربردی و ...) و میشه با احتمال خوبی گفت که این بنده خدا  یکی از مناسبترین افراد برای جایگاه مورد نظر است؛ اما در کمال تعجب می بینی که طرف با یک سری پرسش اساسی از اون کمیته بر میگرده، براتون کلی سوال پیش میاد که "مگه چی پرسیدن از این بنده خدا؟ مگه قرار نبود که سوالات عمومی بپرسن؟ ..."
ادامه مطلب
سلام
آیا مطالب بنده منتشر میکنم به درد نمیخورد؟؟
آیا انسجامی بین مطالب مشاهده نمیکنید؟؟
بنده نقد اصلا مشکل ندارم ولی با توهین و بی ادبی کاملا مخالفم و مشکل دارم.پس لطفا ازطریق  ناشناس  نقد های وارده بفرمتیید ..به دردمیخوره چون بیشتر دقت میکنم..
پیشاپیش تشکر میکنم..
سم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر با هم صحبت می کردند، یکی خدا بود و یکی بنده. بنده به واسطه قلبش نبود که حیات داشت؛ جنبش حیاتش اوامر خدا بود. در سینه اش باید ، نباید، باید، نباید...می¬ تپید. چون خدا را میان خود و قلبش حایل می دید. احساس کرد به هیچ بهایی حاضر به معامله بر سر تابش نور خدا نیست. 
ابلیس گفت: نمی شود! مصلحت در حفظ منافع، حرمت ها و قداست ها و پیوندهای اجتماعی، عاطفی، قبیله ای، سیاسی و اقتصادی به هر ق
سلام دوستان
امروز یه کشف علمی تازه کردم و اون هم اینکه :
اگه دنبال درمان کرونا هستید به هیچ عنوان هشدار های پزشکی رو جدی نگیرین چون توی این چند روز گفتن: دست ندین، من  دست دادم روبوسی هم کردم/گفتن:داخل اجتماع نباشین،بنده تقریبا همه شهر رو زیارت کردم/گفتن: به حیوانات نزدیک نشین ،بنده دوبار رفتم پرنده فروشی ،حالا ماچ و ناز کبوترای خودم که بماند
و با افتخار اعلام میکنم که هنوز زنده و سالم هستم اما این روش از زندگی رو به هیچکس توصیه نمیکنم(فرامو
سلام و عرض ادب!من مصطفی میزانی هستم. مهندس برق گرایش قدرت از دانشگاه سمنان.
در دوران تحصیل و البته پسا تحصیلم دغدغه‌هایی داشتم و دارم که دوست دارم بهشون بپردازم...
خیلی از دانشجوهای دور و اطراف من و صد البته خود بنده نیازهایی داشتم در زمان تحصیل که فکر می‌کنم به هیچ وجه برآورده نشد! و دلم نمی‌خواد عبث و ابتر باقی‌ بمونه. ایشالا که مسیر درستش رو طی کنه به جای خوب هم برسه.
ممنون می‌شم از دوستان عزیزی که دنبال می‌کنن بنده رو، در صورتی که کمکی از
دو پست قبل تر از این خواندیم که بنده یک عدد مورد مشکوک به کرونا هستم :دی
حالا ببنید گفتگوی پیامکی بنده رو با نماینده یکی از کلاسها در عصر چهارشنبه و صبح زود پنجشنبه:
 
 
نتیجه گیری: اساتید جوان! جوگیر نباشید عزیزانم :)) آه دانشجو گیراست :دی
اتفاقات خوب بیش از پیش برای من رخ می‌دهند. حس عجیبی است. مدت‌ها به دنبال این اتفاقات، تلنگرها، حرف‌های دلگرم‌کننده و چه و چه بودم. همیشه بودم و حالا بی‌آنکه برایش تلاش مستقیمی کنم، به آغوش من می‌شتابند و قلبم را گرم‌تر می‌کنند. بسیاری از آدم‌ها وقتی به این نقطه می‌رسند، از خودشان می‌پرسند که چرا کاری نمی‌کنند، چرا به اندازه‌ی همه‌ی این خوبی‌ها در زندگی تلاش نمی‌کنند، چرا دقیقه‌نودی‌اند، بی‌اراده‌اند و هزاران صفتِ دوست‌نداشتن
جهل به همراه تعصب وحشتناک ترین سلاح کشتار جمعی ..
 
 
بعد از کُنِش این دو ابزار ویرانگر، پی در پی تلفات سنگینی متحمل خواهیم شد .. تا نسل آدمی اصلاح بشه ..
 
اینجا گاهی حضور خدا رو هم نمیشه حس کرد .. گاهی خدا بنده ای رو در ظلمات ترین نقطه زمین می ذاره .. و گاه بنده ای رو در نزدیک ترین نقطه به خودش .. تفاوت ها در چی بوده؟؟؟ گاه شاید به ودیعه گذاشته شدن همین دو ابزار قدرتمند و ویرانگر در نسلی باشه .. که لازمه غبار این ظلمت از رخ بشویند و به نور برسن، و با ای
آخر کلاس جبر خطی بود
استاد واث..(۱) پشت میز رو صندلی گوشی بدست نشسته بود که حضور غیاب کنه. تا صفحه حضور غیاب لود بشه گفت: در ضمن اونایی که میان ترمشون پایین تر از 10 گرفتن حواسشون باشه نیفتن.
بعد با مکث کمی گفت: (با لحن حضور غیاب گونه استادای دانشگاه بخونید): خب آقای آقاجا...(۲)؟
بنده خدا رفیقم حواسش نبود یه دفعه جاخورد و گفت: ما استاد؟! ما بالاتر از 10 گرفتیم!
همه زدیم زیرخنده.
تازه بنده خدا فهمید قضیه حضور غیابه الان و‌ اون بحث نمره 10 میان ترم اینا تم
نصربن قابوس گویدامام صادق ع  اطعام دادن بیک مومن نزد من محبوبتر است اار ازاد کردن ده بنده وگزاردن ده حج  عرض کردم ده بنده  وده حج  فرمود ای نصر اگر شما طعامش ندهید میمیرد یا زبونش میسازید ،زبرا او از فشار گرسنگی  نزد ناصبی میرود از او سوال میکند  مردن برابش از سوال کردن از ناصبی بهتر است ای نصر هر که مومنی را زنده کند چنان است که همه مردم را زنده کرده و اگر با و اطعام نکنید اورا. کشته اید واگر اطعامش کنید او را زنده کرده اید 
تو مرد اجتماعی پیراهن.. من دختری خجالتی و سرد و چادری من دختری خجالتی ام در حوالی ات دارم کلافه میشوم از بی خیالی ات ترسیده ام از این همه محبوب بودنت با دختران دور و برم... با من شبیه خواهر خود حرف می زنی من خسته ام از این همه داداش ناتنی با گیره ای که روسریم را گرفته است دنیا مسیر دلبریم را گرفته است با من قدم بزن کمی از این مسیر را با خود ببر حواس من سر به زیر را عطرت رسانده تو را تا لباسهام آشفته کرده اند کمد را ، لباسهام صعب العبور ، قله خودخواه
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر باهم حرف می زدند یکی خدا و دیگری بنده. اِعراب این مکالمه اکثرا منصوب... یعنی عبودیت...جلوه گاه پیچیدن و برگشتن و تکرار  نداهای توحیدی...
بنده احساس کرد نجوایش با خدا، پسر بچه هایی پر صدایند. یکی یحیی یکی عیسی یکی ابراهیم و یکی هارون...
ابلیس از پژواک بچه ها سرش درد گرفت و شروع کرد به تهمت زدن!
خدا نگاهش نکرد و به وارثان زمین نظرِ رحمت کرد.
امام صادق ع فرمود خدواند وحی کرد بداود ع که براستی که بنده ای از بندگان من گردانم داود ع عرض کرد پروردگارا کدام است ان حسنه فرمود بر بنده مومن من سرور و خوشحالی وارد سازد سازد اگر چه بیک دانه خرما باشدداود  ع گفت خداوندا سزاوار است کسی ترا شناسد امید خود از تو بر  میگبرد 6 امام صادق ع فرمود کسی از شما چنین مپندار د که  چون مومنی را شادمان ساخت تنها وی را  مسرور بلکه بخدا سوگند مارا خوشحال کرده بلکه بخدا سوگند رسول خدا را شاد نموده
 حضرت بافر ع فرمود چون خدای عزوجل خواهد که بنده ای که دارای گناهیست اکرام کند اورابه بیماری گرفتارکند و اگر اینکار را نکند به نیازمندی مبتلایش سازد و اگر اینکار رابا او نکرد مرگ رابر او سخت کند تا بدان واسطه کناهش راجبران کندو بگناهش مکافات کند  فرمود وچون بخواهد  بنده ایرا که حسنه. ای در نزدش داردخوار کند  تنش را سالم کند  و آگر اینکاررا در باره اش نکند روزیش فراخ  گرداند واگر انراهم در بخره اش انجام ندهد مرگ را براو اسان کند  تا بدان  سبب
دانلود اهنگ نفسم بنده به نفس توئه
دانلود اهنگ من بی قرارتم بدجوری خرابتم ریمیکس
دانلود آهنگ من بی قرارتم
محسن ابراهیم زاده نفسم بنده به نفس تو

دانلود اهنگ پای ثابتم محسن ابراهیم زاده
اهنگ محسن ابراهیم زاده پای ثابتم ریمیکس
دانلود آهنگ پای ثابتم
نفسم بنده به چشمات طلیسچی
برای پول کار نکن روزی تو در آسمان هاست .
برای خودت کار کن از دیگران گدایی نکن .
به خودت خدمت کن نوکر نباش .
بنده باش اما بنده خدا .
اختیار زندگی خودت را به دست بگیر .
برای کسی خواستی پولکی خدمت بکنی اول پول حسابی را بگیر بعد کار کن 
اگه خواستی پولکی کار کنی به احدی رحم نکن ! بجر بچه خواهرت چون خواهرت دلگیر میشه .
شخص در رکاب سلطان جور که به حکمش اطمینان نیست و دستور خدا را در باره غنیمت اجرا نمی کند نباید جهاد کند هر کس بر این حال بمیرد کمک کار دشمن
 امام صادق ع فرمود چون اراده کار خبری نمودی تاخیرش مبنداز زیرا خوای عزوجل گاهی بر بنده مشرف میشود که او مشغول طاعتی است پس می فرماید بعزت وجلالم سوگند که ترا پس از این هرگز عذاب نکنم وچون اداده گناهی کردی انجام مده زیرا گاهی خدا بر بنده مشرف میشود که اومعصیتی انجام میدهد پس میفرمایدبعزت وجلالم که ترا بعد از این دبگر نخواهم امرزیدهرگاه یکی از شمااهنگ کار خیر یا رساندن نفعی بدیگری کرددو شیطان در جانب راست و چپش باشند پس بایدبشتابد که اورااز
امیرالمومنین ص فرمود بر هر بنده یی چهل پرده کشیده  شده تا وقتی چهل گناه کبیره مرتکب شود چون مرتکب چهل کبیره شد پردها از او برداشته شود وانگاه خدا بان فرشته ها وحی فرماید که بنداه ام را با بالهای خود بپوشاند فرشتگان اورا با بالهای خود بپوشاند سپس ان بنده کارزشتی را نگذارند جز انکه مرتکب شود تا انجا که با ارتکاب زشتکاری میان مردم ببالد انگاه فرشتگان گویند پروردگارا این بنده تو هر عملی را مرتکب میشودو ما از کردار او خجالت میکشیم خدای عزوجل بان
به نام خداوند لوح و قلم 
حقیقت نگار وجود و عدم
خدایی که داننده ی رازهاست
نخستین سرآغاز آغازهاست
      
یک خبر خوب برای شما عزیزان دارم،که به احتمال زیاد خیلی به درد شما می خورد.
بنده از این به بعد قالب های بلاگ بیان را در وبلاگ بنده قرار می دهم.این قالب ها با موضوع "قالب های بلاگ بیان" منتشر خواهند شد.
کسانی که نیز می خواهند قالب سفارش دهند،از طریق نظرات برای بنده ارسال کنند.
غیر از اینها امکان ویرایش قالب ها برای دوستان نیز وجود دارد.
بزودی آن ه
با سلام
بنده برنامه نویس وب هستم که به تمامی زبان های Html , Css , Javascript , Ajax , php , sql مسلط میباشم، بنده می خوام کار را شروع کنم ولی هر جایی می خوام پروژه بگیرم بهم نمیدن، حتی توی پونیشا و ... هم عضو هستم، با توجه به اینکه بنده نمونه کار آفلاین هم دارم، یعنی سایت فروشگاهی زدم، اگه ممکنه دوستان راهنمایی کنن که از کجا و چطور میتونم کار بگیرم؟
ادامه مطلب
پیامبر(صلی الله علیه وآله):آن مؤمن ایمانش کاملتراست که اخلاقش نیکوترباشد.
پیامبر(صلی الله علیه وآله):بنده هرچنددرعبادت ضعیف باشد, مسلما با اخلاق نیک خود درآخرت به درجات بزرگ ومنزلتهای والایی دست می یابد.
پیامبر(صلی الله علیه وآله):خداوندعزوجل فرماید:هرگاه دل بنده ام رابنگرم ودریابم که از روی اخلاص وبرای خشنودی من طاعتم را بجا می آورد , اصلاح وتربیت اورا خودبه عهده گیرم.
امام باقر(علیه السلام):نخستین چیزی که بنده برای آن حساب رسی میشود ,
 
 
به نام خداوند لوح و قلم 
حقیقت نگار وجود و عدم
خدایی که داننده ی رازهاست
نخستین سرآغاز آغازهاست
 

 اخیرا پویشی در بیان بلاگ به دست دوست گرامی بنده آقا محمد، در نقل بلاگ شروع شد.
میدونم شرکت بنده در این پویش هیچ چیزی رو عوض نمی کنه و چون دست به قلم خوبی ندارم فقط در حد چند خطی می نویسم ... شاید فرجی حاصل شد.
نامه بنده به شرح ذیل است :
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت مدیریت بلاگ بیان . بنده حدود یک سال است که از خدمات این سرویس وبلاگدهی استفاده م
مهندس رسول عسگریان کاندیدای مجلس: روش فعلی اجماع مورد قبول بنده نیستبسمه تعالینمی دانم کدامین جملات را برای توصیف محبتهایتان بنویسم انسانهایی از جنس بلور ، آسمانی و مهربان، چقدر زیبا واژه ها را آسمانی می کنید.ممنون بابت همه ابراز  محبتهایتان در این چند روز اخیر که روزهای سختی برای ما بود که با لطف شما مردم خونگرم و دعاهای شما ختم بخیر شد و امروز به سلامتی وارد منطقه شدیمو در باب انتخابات با توجه به تماس بسیار زیاد شما دوستان در باب اجماع ب
این روزها حتی نسبت به آدم های بزرگتر از خودم هم حس مادری دارم. مثلا همین امروز که پست وبلاگ آسیاب را می خواندم،  دلم حس مادری را داشت که فرزندش را گذاشته توی دنیا و رفته پی ادامه ی مسیر جاودانگی اش. می خواستم به فرزندم بگویم، آرام باش فرزندم، با قوت ادامه بده، عشق جاری شده بین ما تنها شمه ای از عشق بی کران خدا به مابوده و هست.
به تو از این جهت که مادری عاشقانه همه جوانب جسم و جانت را در آغوش پر مهر پرورانده تا قد و قواره ات از هیکل زنانه ی او درشت
برای زه زه عزیز که رقت قلب آموخت
سخت است برای کسی که میدانی دیگر وجود ندارد تا خیل نامه هایی که برایش و به یادش نوشته شده را بخواند بنویسی...
ژوزه مائورو ده واسکونسلوس که رویای کودکی و مسیر بزرگسالی اش را در کتابهایش جا داد تا با شریک کردن دیگران در غم بزرگش بار تحمل آنها برایش سبکتر شود
زه زه ی "درخت زیبای من"
زه زه ی عزیز
تلاش تو برای ارتباط و مهربانی بی مرزت همراه با بی رحمی دنیای برزگسالی که قادر به درک کودکی معصومانه ات نبودند در زمانی که از
"مسابقه"
سلام رفیق! چند وقتیه ذهنم رو این مسئله درگیر کرده که اسم بلاگ رو چی بزارم؟!
شما میتونین یه سری به سایت بنده بزنین www.aftartwork.ir
با انواع مطالب و روحیه مطلب گزاری بنده آشنا بشید و یه اسم پیشنهاد بدید.
منم ممکنه یجوری از خجالتتون در بیام :-)
چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را
سروبالای کمان ابرو اگر تیر زند
عاشق آنست که بر دیده نهد پیکان را
#سعدی
بنده
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
چونک جمال حسن تو اسب شکار زین کند

نیست عجب که از جنون صد چو مرا چنین کند


بال برآرد این دلم چونک غمت پرک زند

بارخدا تو حکم کن تا به ابد همین کند


چونک ستاره دلم با مه تو قران کند

اه که فلک چه لطف‌ها از تو بر این زمین کند


باده به دست ساقیت گرد جهان همی‌رود

آخر کار عاقبت جان مرا گزین کند


گر چه بسی بیاورد در دل بنده سر کند

غیرت تو بسوزدش گر نفسی جز این کند


از دل همچو آهنم دیو و پری حذر کند

چون دل همچو آب را عشق تو آهنین کند


جان چو تیر راست من در
6 حضرت صادق ع فرمودهماناخداوند ووست دارد بنده ای را که در گناه بزرگ باو توجه کند اواز او امرزش بخواهد و مبغوض دارد بنده ای که گناه اندک را خوار شمارد و بان بی اعتناباشد ودر مقام توبه وتدارک ان نلاشد 7 حضرت صادق ع فرمود امیرالمومنین ع فرمود همانا پشیمانی بر گناه وبدی انسانرا بدست کشیدن از ان وامیدارد   1 عباس غلام حضرت رضا علیهالسلام گوید شنیدم انحضرت ع مبفرمود پنهان کننده کار نبک کردارش برابر هفتاد حسنه است واشکارا کننده کاربد مخذولاست وپنه
سلام خدمت همه ی دوستان‌ 
بنده ترم آخر دانشگاه هستم . دختری رو در دانشگاه دورادور میشناختم و به صورت خیلی اتفاقی در فضای مجازی به پست همدیگه خوردیم.
رفته رفته صحبت کردن ما بیشتر شد و این رو هم بگم که بنده در صحبت کردن با ایشون خیلی صمیمی نشدم چون حد خودم رو با جنس مخالف میدونم و رعایت میکنم... این ارتباط رو برای آشنایی بیشتر ادامه دادم و خواستم اطلاعات بیشتری از ایشون کسب کنم و اگه نظرم راجع به عقاید و افکار ایشون مثبت شد پا پیش بذارم و برم جلو ...
✍️ یکبار از زنی موفق خواستم تا راز خود را با من در میان بگذارد. لبخندی زد و گفت:
موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم.
دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را می‌کردند برداشتم.
دست از جنگیدن با خانواده همسرم کشیدم.
دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم، سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم.
دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه می‌کند.
آنگاه شروع کردم به جنگیدن برا
به نام خدا
در این پست میخوام به شما یاد بدم چطور میتونید چیت مورد نظر خودتون رو انتخاب و از ما خریداری کنید
ابتدا از اینجا به فروشگاه ما برید و چیت مورد نظر خودتون رو انتخاب کنید
حالا چیت رو بخرید و در تلگرام ایدی بنده رو یعنی ancheatvip@
و یا از اینجا به من پیام بدید و از پیام واریز ایدی پی عکس بدید
لینک دانلود رو از بنده دریافت و طبق اموزش ها پیش برید
تمام .
با سلام خدمت تمامی کاربران گرامی گلشن چت
هر شروعی پایانی دارد و این پایان فعالیت من در فضای چت روم میباشد
 بنده عیسی هستم مدیر قبلی گلشن چت.گلشن چت حدودا 7سال دست بنده بوده بنا به دلایلی جوری شد که چت روم به اقا
حامد فروختم.
و امیدوارم کنار هم همیشه شاد باشید.
میخواستم از تمامی دوستانی که تو این مدت برای پیشرفت گلشن زحمت کشیدند تشکر کنم
اسم نمیبرم به هر حال از تمامی کاربران تشکر میکنم
تو این مدتی که بنده یعنی عیسی مدیر گلشن چت بودم خیلی اتفاق
سلام
به امید خدا فردا عازمیم... 
حتما هستن دوستانی که میون کلامم یا لحن نوشته هام و نظراتم  آزرده خاطرشون کرده باشم ، همش رو بگذارید به پای نادانی و جهلی که بنده ی نافرمانی مثل من دچارشه، لطفا حلالم کنید و دعا کنید به لطف و کرم امام حسین علیه السلام،این زشتی هام هم برطرف بشه....
برای هم دعا کنیم چنان بنده ای بشیم برای خدا که به قول معصوم علیه السلام زینت یارانشون بشیم و فردای محشر در محضر اولیاء حق سربلند باشیم...
الهی که این اربعین همه حاجت روا ب
جرعه نوش رمضان بنده کامل باشد/باولایت همه فیض چوحاصل باشد/آمده ماه مبارک که شویم ساقی حق/دلسپاری زبر حجت عادل باشد/وقت افطاروسحرزمزمه دلبری است/کشتی دین زعلی راهی ساحل باشد/شب قدررمضان قله اوج است وکمال/ازبصیرت به خدا بنده نائل باشد/بازکن پنجره دل همه شب بااخلاص/رحمتش موقع افطار چوشامل باشد/بهترین حالت مابندگی وترک گناه/نقشه دشمن دین صحنه باطل باشد/منتظرسوی ظهورو پسرفاطمه ایم/کاش آن روز فرج لحظه عاجل باشد/
بعضی‌ها تاریخ را تحریف می‌کنند؛ آن سالی که بنده رئیس‌جمهور بودم و رفتم سازمان ملل، یک خبرنگار معروفِ آن روزِ آمریکا، در سازمان ملل با بنده مصاحبه کرد و گفت: از وقتی که جوان‌های شما رفتند سفارت را گرفتند، بین ایران و آمریکا اختلاف شد. این تحریفِ تاریخ است. اختلاف بین ملّت ایران و آمریکا از بیست‌وهشتم مرداد، حتّی قبل از بیست‌وهشتم مرداد شروع شد.
۱۳۹۸/۸/۱۲- رهبر انقلاب
با سلام خدمت سروران عزیز
 
بنده یکی از زیان دیده هایی هستم که چندی پیش با شرکت گوهرخاک بوشهر به شماره ثبت 2691 قراردادی منعقد کردم و بعد ماه ها دوندگی و پیگیری به زحمت توانستم قسمتی از پول خودم را پس بگیرم . به نظر بنده سهامداران و مدیران این شرکت انسانهای کلاشی هستند که در این وضعیت اقتصادی سعی می کنند با فریب دیگران را ترغیب به سرمایه گذاری و معامله با این شرکت کنند و بعد از آن با وقت خریدن و پس دادن قطره چکانی قسمتی از وجه مربوطه ، بتوانند کسب
گودرزی درباره آخرین وضعیت پرونده موکلش محمدعلی نجفی توضیحاتی داد.
حمیدرضا گودرزی وکیل مدافع محمدعلی نجفی در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به موضوع اعطای مرخصی به موکل خود اظهار کرد: چندین مرتبه تقاضای مرخصی برای موکل خود را از مقامات قضایی درخواست کردیم، اما هنوز جوابی به آن داده نشده است.
 
همبندی نجفی به کرونا مبتلا شد
وی ادامه داد: موکل بنده در کنار ۱۱ نفر دیگر در زندان حضور دارد که یکی از همبندی‌های او به بیماری کرونا مبت
سلام دوستان
فقط خواستم بگویم: مطالب این صفحه صرفاً همه آن چیزی است که در طول روز در مکان ها و حالت های مختلف به ذهن بنده میرسد.
دوستان لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت عمومی بوده و برای شخص خاصی تولید نمیشود و بنده هم نیت خاصی از انتشار این محتوا ندارم.
(امید است که این مطلب برخی از دوستان را از اشتباه در آورد) 
سلام دوستان عزیز
آقا بنده خیلی دنبال یه سایت و وبلاگ می گشتم.
خارجیا که سایت ساز خوباشونو از دسترس ما خارج کردن،
مام به وبلاگ های داخلی رو آوردیم، و این شد که توی این سایت شروع به کار کردم.
 
آقا همین الان میخاستم یه عکس بزارم ولی از اونجایی که بنده با این سایت ساز خیلی آشنایی ندارم پشیمون شدمتوی سایت ساز های خارجی خیلی راحت تر میشه کارکرد
آهان پیداش کردم درج تصویرش اون پایینه
بزارین امتحان کنم
شد
به نام خداوند لوح و قلم 
حقیقت نگار وجود و عدم
خدایی که داننده ی رازهاست
نخستین سرآغاز آغازهاست
      
یک خبر خوب برای شما عزیزان دارم،که به احتمال زیاد خیلی به درد شما می خورد.
بنده از این به بعد قالب های بلاگ بیان را در وبلاگ بنده قرار می دهم.این قالب ها با موضوع "قالب های بلاگ بیان" منتشر خواهند شد.
کسانی که نیز می خواهند قالب سفارش دهند،از طریق نظرات برای بنده ارسال کنند.
غیر از اینها امکان ویرایش قالب ها برای دوستان نیز وجود دارد.
بزودی آن ه
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
طبق بیان مولایمان امام صادق علیه الاف السلام
خداوند تمام امور بنده مومنش را بخودش واگزار فرموده است تا هر طور که میخواهد عمل کند ولی م اجازه نداده است که بنده مومنش  کاری انجام دهد که باعث ذلت و خاری اوشود،شأنش حفظ نشده و تحقیر شود،
ضرب المثل (حلال کن هزار کن)برای مومن است و طبق روایات خداوند میخواهد همانطور که از حرام ها پرهیز میکنیم ازنعمت های حلال هم بهره ببریم و در واقع تمام نعمته
دچار سرگشتگی شده‌ام. دستم به رعشه افتاده و نایی برای زندگی ندارم. بنده امروز به یک شوک روحی دچار شده‌ام.
الغرض از چند روز پیش تصمیم گرفته بودیم که برای روز سیزده آبان و در محل تجمع پایانی یک میز کتاب به راه بیندازیم. میز کتاب هم چیزی شبیه نمایشگاه‌های موقت کتاب است با ابعاد خیلی خیلی کوچکتر. این هم نوعی امر خیر بود برای ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی. خب بنده فعلا در یکی از شهرهای مرزی خراسان رضوی (سرخس) ساکن هستم و با توجه به مسائل فرهنگی این شهر از
قیمت سگ پامرانین عروسکی ارزانقیمت سگ پامرانین عروسکی ارزان براساس نژاد پامر باهم دیگر متفاوت است فاکتورهای مهمی را که در قیمت سگ پامرانین عروسکی ارزان و قیمت توله پامر تاثیر گذار هستند را مد نظر داشته باشیم .در نظر داشته باشید که یکی از اصلی ترین پارامترهای افزایش یا کاهش قیمت پامر شکل ظاهری و ابعاد این سگ هاست .
قیمت سگ پامرانین عروسکی ارزان
هر چقد سگ کوچکت ر باشد و ظاهری توپولتر داشته باشد قیمت بالاتری دارد . در این بین پارامترهای دیگری م
سلام دوستان
من حدود دو سال با دختری بودم و رابطه ما فراز نشیب هایی داشت، ولی در کل خوب بودیم. ایشون در این مدت خواستگارهایی داشتن ولی همه رو رد میکردن تا اینکه خواستگار براشون اومد و پدرشون گفتن باید ازدواج کنید، با وجود مخالفت دختر پدرشون گفتن باید ازدواج کنی وگرنه قید خانواده ت رو باید بزنی ، دختر مورد علاقه بنده هم از یه مرحله ای کم آورد و گفت دیگه نمیکشم تو هم برو تا از دست من و خانوادم راحت بشی ولی هر چی گفتم بمون گفت نه دیگه نمیتونم.
ببین
من باید یاد بگیرم اجازه ندم دیگران و حرفهای محدود کننده شون بر روند مثبت زندگیم تاثیر بذاره، من برای خودم زندگی می کنم، مسئول زندگی خودم هستم، اینکه دیگران چه نظری نسبت به زندگی دارن مشکل خودشون هست. دنیای من قشنگی های خودش رو داره شاید برای بقیه خوشایند نباشه که هیچ ربطی به من نداره، اجازه نمیدم هیچ کس و هیچ چیزی منو از آرمان هام دور کنه. من بیشتر مسیر رو طی کردم چیزی تا مقصد نمونده، من یاد گرفتم موقع نزدیک قله شدن مشکلات چند برابر میشه بناب
با عرض سلام به هموطن های عزیزم که دارای خودرو های کاپرا ،مزدا وانت ، مزدا ۳۲۳ ، کارا هستند .
این وبلاگ را راه اندازی کردم تا بتوانم تجربه هایی که مشتری های بنده در مورد خودرو های خود داشتند انتشار بدهم تا شما عزیزان هم استفاده کنید تا مشکلات خود را به راحتی حل کنید همچنین بنده قطعاتی از خودرو های نامبرده موجود دارم در حقیقت قطعات یدکی نو میفروشم . 
 سعی بنده این هست تا قطعات با کیفیت قیمت مناسب در اختیار مشتریان عزیز قرار بدهم .
جهت تهیه قطعه م

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها