نتایج جستجو برای عبارت :

متن شعر اهل کاشانم روزگارم بد نیست

در این مطلب از سری مطالب اشعار شعرای مختلف پرتال دلبرانه یک شعر زیبا از سهراب سپهری را منتشر خواهیم کرد.
شعر معروف سهراب سپهری با نام اهل کاشانم روزگارم بد نیست که یکی از اشعار طولانی این شاعر به حساب می آید.
در ادامه متن کامل این شعر زیبا از این سهراب سپهری را برای شما عزیزان درج نموده ایم.
امیدواریم لذت کافی را ببرید
با ما همراه باشید…..
برای مشاهده ادامه متن به لینک زیر مراجع کنید
شعر سهراب سپهری اهل کاشانم روزگارم بد نیست
شعر اهل کاشانم سهراب سپهری
 
 
 
 
اهل کاشانم
روزگارم بد نیست‌.
 
 
 
 
تکه نانی دارم ، خرده هوشی‌، سر سوزن ذوقی‌.
مادری دارم ، بهتر از برگ درخت‌.
دوستانی ، بهتر از آب روان‌.
و خدایی که در این نزدیکی است‌:
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند.
روی آگاهی آب‌، روی قانون گیاه‌.
 
 
من مسلمانم‌.
ادامه مطلب
شصت سالِ پیش، سهرابِ خدابیامرز، یه خبطی کرده، گفته اهل کاشانم!
بعد از اون، یه شیرِ پاک خورده ای اومده، یه کانال خبری زده تو تلگرام، به اقتباس از سهراب، اسمشو گذاشته اهل کاشانم!
و سپس بعد از اون شیر‍ِ پاک خورده، یه سری بیل به کمر خورده، از روستاها و شهرهای اطراف کاشان، هی میان کانال میسازن: 
«اهل آرانم!» 
«اهل نیاسرم» 
«اهل قمصرم»
« اهل کله ام»
«اهل محله عربام»
«اهل فلکه چه کنمم!!!» 
بابا بسه دیگه! شورشو درآوردید! 
اسم قحطیه؟! 
اححح

پ.ن: «کلّه»
روزگارم بد نیست.
تکه نانی دارم...خرده هوشی...سر سوزن ذوقی.
مادری دارم بهتر از برگ درخت.
دوستانی بهتر از آب روان
وخدایی که در این نزدیکیست:
لای این شب بو ها...پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب...روی قانون گیاه
من مسلمانم .قبله ام یک گل سرخ.
جانمازم جشمه. مهرم نور
دشت سجاده من
من وضو با تپش پنجره ها میگیرم
در نمازم جریان دارد ماه .جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست
همه ذرات نمازم متبلور شده است.
من نمازم را وقتی می خوانم
که اذانش را باد.گفته باشد سر گلدست
پشت دریاها
قایقی خواهم ساخت،
خواهم انداخت به آب...
پشت دریاها شهری است
که در آن پنجره‌ها رو به تجلی باز است
بام‌ها جای کبوترهایی است، که به فواره هوش بشری می‌نگرند
دست هر کودک ده ساله شهر، شاخه معرفتی است
مردم شهر به یک چینه چنان می‌نگرند
که به یک شعله، به یک خواب لطیف
خاک، موسیقی احساس تو را می‌شنود
و صدای پر مرغان اساطیر می‌آید در باد
پشت دریا شهری است
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
شاعران وارث آب و خرد و روشنی‌اند.
پشت
دانلود آهنگ گرشا رضایی دریا نمیرم
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * دریا نمیرم * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , گرشا رضایی باشید.
دانلود آهنگ گرشا رضایی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Garsha Rezaei called Darya Nemiram With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه گرشا رضایی به نام دریا نمیرم
پای تو گیرم من یه چند وقته که بعد رفتنت دریا نمیرممیترسم آخه بی هوا بارون بیاد دست کیو باید بگیرمهر شب تو ر
هر سری پیش خودم میگم همه چی رو روالی که میخوام و ایول به این موقعیت
یهو از یه جا و یطوری میخورم که حدود نیم ساعت میگم چی شد چطو شد؟؟
کلا این روزگارم بازیش گرفته با من
انگار هرچی میخوام ازش دور بشم بیشتر میاد سراغم ‍♀️
بعد مدت ها سلام
وسط بل بشو روزگارم برام عجیب است که پس پدرم کجاست؟ و همیشه بوده اند ادم های کثافتی که نشسته اند زیرپایش و گفته اند: اولاد به چه دردت میخورد؟ ولشان کن! 
ادم های عوضی همیشه بوده اند نگار و من بغضم گرفته. چه قدر زندگی بی رحم است. با من یکی که تا سر حد مرگ! 
عرض سلام و ادب دارم به محضر همه خانم‌ها و آقایان، و خیلی خوشحالم از اینکه در سالی که شهر بسیار سابقه‌دار و عمیقاً فرهنگی کاشان به عنوان پایتخت کتاب شناسانده شده در حضور دوستان اهل کاشانم، و واقعاً حضور در جمع دوستان کاشانی را مغتنم می‌دانم و امیدوارم با مطالبی که خدمتتان خواهم گفت وقت دوستان را ضایع نکنم.
ادامه مطلب
تو را من
.چشم در راهم 
بی آنکه زمان 
غباری بنشاند بر دیده ی انتظارم
حال دلم 
حال تنم
حال روزگارم خوب نیست
گفته بودم که بند است جانم
به جان تو
هر چند قطره ای
از دریای بودن ات
خورشید دلم
رو به غروب است
رمقی ندارد دیگر دلم 
نفس هایم به شماره 
نه آرام افتاده اند
نفس هایم دونده ای را مانند
در پی آب  ...

روح وحشی
+ دل = قلب
نوشتن حال بدم را بدتر میکنه .
یک مدت فقط به مباحث اجتماعی و روانشناسی و فلسفی خواهم پرداخت . 
منهای احساس ...
متن آهنگ بارون میلاد قاسمی
خیس تنه خیابون از قدمای بارون هوا هوای عشقه برای هردوتامون
مسیر روبرومون یه تیکه از بهشته کی گفته آینده مون تو دست سرنوشته
بخند و خندیدنو رفیق راهمون کن بخند و با خنده هات زمینو آسمون کن
برای راهی شدن بسمت پر کشیدن دیوونگی تنت کن(فاصله هارو بشکن)2
قدم بزن کنارم که با تو کوله بارم غمو بریزه بیرون عوض شه روزگارم
قدم بزن کنارم که بی تو کم نیارم که بی تو توی دنیا(یه سایه تو غبارم)2
چشاتو وا که کردی غمامو ساده کردی با چشمات
سلام
گوشی ای ک خیلی ازش تعرف میکردن بالاخره سوخت
انگار دیروز بود ک خریدمش
توی بدترین شرایط سوخت و دستمو توی پوست گردو گذاشت
ولی بهرحال
یه مدت نبودم چون روزهای خوبی نبود
الانم روزگارم خیلی بده
قشنگ بدو بدتر میشع هر روز
امروز روز عرفه بود
فردا هم عید قربان
کاش من هم بتونم خیلی چیزهارو قربانی کنم..
دعام کن
نهی از اعتماد بیجا حتی به نزدیک‌ترین افراد
ثقة الاسلام کلینی و ابن شعبه حرانی رضوان الله علیهما روایت کرده‌اند:
محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد، عن علی بن إسماعیل، عن عبد الله بن واصل، عن عبد الله بن سنان قال: قال أبو عبد الله علیه السلام: لا تثق بأخیك كل الثقة فإن صرعة الاسترسال لن تستقال.
امام صادق علیه السلام فرمودند: حتی به برادرت اعتماد كامل و تمام (بدون ملاحضه) مكن؛ زیرا زمین خوردن ناشی از اطمینان كردن، قابل جبران نیست.
الکافی، تالیف ثقة
بلوریست آبی رنگ و درخشان.مسحور کننده و هم رنگ چشمهایت.مسموم میکند...میخواهم تو شوم...در خونم حل میشود.منجمد میشوم و آبی تر از همیشه خودم را در حال دست و پا زدن درچشمهایت می یابم.
بگو چگونه میتوان فراموش کرد لحظه درخشیدن مرواریدهای غلطان از گوشه ی چشمت را...که مرا از چشمت ب گوشه ای از این دوزخ انداخت...
آه ای اهریمن ترین اهریمن روزگارم.دوزخ همان جاست که تویی وجود نداشته باشد...
گاهی در آماج تیرهای زهرآگین روزگار قرار میگیری و ناگهان دخل خودت و بابای بابای بابای جدت در میاد .
اوهوم ...
اما در مورد من کلا این کلمه" گاهی " جای خودش را به  "اکثریت مواقع تا حدودی همواره "داده !
یعنی اوضاع من قمر در عقرب اعلام شده از لحظه ی بسته شدن نطفه ی بسیار تصادفی ام در زهدان مادر بسیار تصادفی ترم که خیلی اتفاقی سر سفره ی عقد شوهرش و بابای خیلی تصادفی ام نشست ...
یعنی این قوز بالاقوز بودن روزگارم فابیرک توی دی ان ای من بوده !
کور خوندی اگر فک
خبرم اگر گرفتی
هنوز هم آنجایم
در کنار کلبه ی تنها،لای جنگل های پیر
وکمی بی ذوقم
فقط اندک هنری دارم در جذب نگاهی 
واحساس لطیفی دارم گاه به گاهی
من یک هنرمندم
می سرایم شعری آمیخته با عشق
تا که از ذوق لطیفی که در آن پنهان است
گریه ی کودکی کهنه شود
راستی
روزگارم می دانی که چه دلتنگ است!
من یک هنرمندم 
درد من تنهایی است
وکمی دلتنگم
به بلندای درختان همیشه سبز سوگند
درد من گمشده است
در هر نفس عشق که از پنجره بیرون می رفت!
شاعر : عینک
خبرم اگر گرفتی
هنوز هم آنجایم
در کنار کلبه ی تنها،لای جنگل های پیر
وکمی بی ذوقم
فقط اندک هنری دارم در جذب نگاهی 
واحساس لطیفی دارم گاه به گاهی
من یک هنرمندم
می سرایم شعری آمیخته با عشق
تا که از ذوق لطیفی که در آن پنهان است
گریه ی کودکی کهنه شود
راستی
روزگارم می دانی که چه دلتنگ است!
من یک هنرمندم 
درد من تنهایی است
وکمی دلتنگم
به بلندای درختان همیشه سبز سوگند
درد من گمشده است
در هر نفس عشق که از پنجره بیرون می رفت!
شاعر : عیسی کیانی کری
امروز سرکلاس داشتم فک میکردم چرا دیگه نمینویسم؟! چی شد ک اینطوری شد؟!
ولی بازم خوبه ک اینجا هست. برا خودم. از 4 سال پیش میتونم تغییراتم رو حس کنم. روند تغییر مسیر فکریم حداقل برای خودم مشخصه. و خوبه ک از همه این تغییرات راضیم. هرچند از «من» قبلیم خیلی خوشم نمیاد اما میدونم اگه اون نبود، الان، این «من» هم نبود. 
همه کارها و افکار ریز و درشت زندگی گذشته م الانم رو ساخته و دیدن روند تغییرات کلیم تو این چهارسال، با آرشیو اینجا، بهم یاد میده چقدر همیش
خبرم اگر گرفتی
هنوز هم آنجایم
در کنار کلبه ی تنها،لای جنگل های پیر
وکمی بی ذوقم
فقط اندک هنری دارم در جذب نگاهی 
واحساس لطیفی دارم گاه به گاهی
من یک هنرمندم
می سرایم شعری آمیخته با عشق
تا که از ذوق لطیفی که در آن پنهان است
گریه ی کودکی کهنه شود
راستی
روزگارم می دانی که چه دلتنگ است!
من یک هنرمندم 
درد من تنهایی است
وکمی دلتنگم
به بلندای درختان همیشه سبز سوگند
درد من گمشده است
در هر نفس عشق که از پنجره بیرون می رفت!
 
 
شاعر : عیسی کیانی کری ملقب ب
درست مثل اثر انگشت، تعریف ها هم آدم به آدم فرق می کنن. وقتى من می گم «عشق»، دارم راجع به تجربه اى حرف می زنم که شاید تو تا آخر عمرتم مزه اش نکنى. و وقتى تو بگی «درد»، حتما به چیزى اشاره می کنى که شاید من هیچوقت بهش نزدیک هم نشم. .مدتیه به رخ نمی کشم. هیچکس شبیه من صبور نبوده؟ هیچکس مثل من عاشق نشده؟ هیچکس مثل من نارو نخورده؟ هیچکس اندازه من سختی نکشیده ؟ مدتیه تماشا می کنم و ساکت، منتظر دستِ جدیدِ بازى روزگارم. بازى خوبش، یا شاید بدش. که حتما قراره
☑️ #روز:
روزگارم را
اگر نیایی
روزمرّگی خواهد کشت

☑️ #گونه
هنوز گونه ام تَر است
از گونه ای که رفته ای

☑️ #خیال:
خیس از خیال تو ام
برگرد  روزی
من و این خانه
مدتهاست که آمدنت را
خیال می بافیم

☑️ #آب:
آب از سر من گذشته است 
و دستهایم
در غمی بزرگی غرق شده اند
باران خیس کرده
تمام روزهای آفتابی ام را 
و آرزوهایم را آب برده

☑️ # جان:
جان ام را
اینهمه درد گرفته
که مداوا نمی شود 
نمی دانم 
غم نان را بخورم 
یا 
غم جان را

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_
☑️ #روز:
روزگارم را
اگر نیایی
روزمرّگی خواهد کشت

☑️ #گونه
هنوز گونه ام تَر است
از گونه ای که رفته ای

☑️ #خیال:
خیس از خیال تو ام
برگرد  روزی
من و این خانه
مدتهاست که آمدنت را
خیال می بافیم

☑️ #آب:
آب از سر من گذشته است 
و دستهایم
در غمی بزرگی غرق شده اند
باران خیس کرده
تمام روزهای آفتابی ام را 
و آرزوهایم را آب برده

☑️ # جان:
جان ام را
اینهمه درد گرفته
که مداوا نمی شود 
نمی دانم 
غم نان را بخورم 
یا 
غم جان را

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
در شبی مهتابی کوچه ی تنگ بهار
      چشمانم را یادت بیار
          در روزگاران گذشت روزگارم
              تو ای مرغ آمین بهارانم
                  بی تو نمیدانم کجاست اشیانم
                       جز چشمان تو نباشد درمانی برای عشق بی کرانم...
 
نوشته ی:sanshy
کپی فقط با ذکر منبع
پای تو گیرم من یه چند وقته که بعد رفتنت دریا نمیرممیترسم آخه بی هوا بارون بیاد دست کیو باید بگیرمهر شب تو رویام من تو رو میبینمت میگی کنارم خوبه حالتمیخندی و باز من گلای صورتی میذارم عشقم روی شالتبزن بیرون از تنهایی برگرد کنارمهمونم که برای دیدن تو بیقرارمنرو از روزگارم که من طاقت ندارممنم مثل تو به تنها شدن عادت ندارم
.
.
دوستت دارم
خیلی وقته عمر من شدی نفسم به نفست بند شده
نمیتونم بدون حس حضورت تو زندگیم زندگی کنم
یک روز شادم
یک روز غمگین
ح
لم داده ام روی مبل و در سالن را باز گذاشتم و هوای خنک بهم میخوره و یکم حالت رخوتی ام را با خودش میبره. تقریبا شلختگی دور و برم را مرتب کرده ام و در تدارک پختن ناهارم ولی ذهنم پر از بحث و جدل با خدا و روزگارم هستدوست داشتم توی خونه ای باشم که تک تک وسایلش به سلیقه و انتخاب من و تو* باشه و آرامش سهم من از تک تک لحظات زندگیم باشه. دوست داشتم اونجا پیش تو* باشم و پر از حس زندگی و شادی و خوشبختی و امید به زندگی و پر از هدف و شوق زندگی باشم. مدتهاست خودم را
آهنگ منم سرگشته حیرانت ای دوست
برای دانلود آهنگ منم سرگشته حیرانت ای دوست از حسین کشتکار به ادامه مطلب گلسار موزیک مراجعه کنید
منم سرگشته حیرانت؛ ای دوستکنم یک باره جان؛ قربانت، ای دوستخلیل آسا؛ زِ شوقِ وصلِ کویتدهم سر؛ بر سرِ پیمانت، ای دوستدلی دارم؛ در آتش، خانه کردهمیانِ شعله‌ ها؛ کاشانه کردهدلی دارم؛ که از شوقِ وصالتوجودم را زِ غم؛ ویرانه کردهوجودم را زِ غم؛ ویرانه کردهمن؛ آن آواره ی بشکسته بالمزِ هجرانت بُتا؛ رو بر زوالممنم آن؛ مرغ
گوشه دنج اتاقم بی قراری میکشم
تکه های خاطراتم راکنارم چیده ام
پشت عکس یادگاری،یادگاری میکشم
روزگارم را اگر یک روز #نقاشی کنم
یک قفس با خاطرات یک قناری میکشم
شهریار
#نقاشی
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
دانلود آهنگ جدید ای جان از تیک بند با بهترین کیفیت + پخش آنلاین
ای جان عزیزم که تویی کنارم با تو قشنگه این روز و روزگارمبا تو میمونم با تو برقرارم بی تو نمیرم چه دلیلی دارم
Tik Band – Ey Jan
دانلود آهنگ تیک بند به نام ای جان با دو کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
متن و ترانه آهنگ ای جان – تیک بند
چه احساس قشنگی به تو دارمتو رو خیلی میخوام آخ تویی دار و ندارمای جانه جان بی امان باهات میمونمبیا ببین فقط من واست چه دیوونمای جان عزیزم که تویی کنارم با تو قشنگه این روز
بلوچستان تو ای زیبا دیارم ، تو را از جان و دل من دوست دارمتو را ای سرزمین پاک بازی ، همیشه همدم و همراه و یارمتو را در لوح دل با جوهر خون ، به رسم الخط زیبا می نگارمتو را ای بی کران دریای عشقم ، چو موجی پر خروش و بی قرارمبود هر سنگ تو مانند گوهر ، بود خاک تو چون باغ بهارمحیاء و غیرت فرزند این خاک ، بود گنج گران و افتخارمبلوچستان ما هویت ماست ، من این نعره ز جان و دل بر آرمبلوچستان نامی ماندگار است ، صدای مردمش باشد عیارمبلوچستان بلوچستان بمانداگر
سلام دوستای گلم
خوبین خوشین
منم خوبم ساعت بیست دقه به هفت صبحه 
خداروشکر از ی بحران بزرگ عبور کردم و روزگارم با همسر بروفق پاشا س خخخخخخخخخ
خدا خیلی کمکم کرد که آروم بگیرم
داشتم الکی الکی به خودکشی و طلاق فکر میکردم
میدونین ی چیزی مث ی حمله بهم دست داده بود و فک میکردم همه بر علیه من هستن دوست داشتم تمومش کنم
ولی خب لطف خدا شامل حالم شد 
آروم شدم و خوبم خداروشکر
دوروز خیلی عالی با پاشا داشتم
تربیت بدون داد و فریاد
و چقدر بهم چسبید که همسر اول ا
Mazyar Fallahi
Nazanin
#MazyarFallahi
ای جان من جانان من تو جان جانی
من سرخوشم من دلخوشم چون تو بمانی
من بی تو اینجام خسته جانم بی قرارم
من مانده ام با خاطرت در روزگارم
بیا بیا نازنین ببین ببین با منی 
چو شد فدا جان من فدای جان تو
بیا بیا دلبرا تو در برم جان بخواه 
چو شد فدا جان من فدای جان تو
بیا بیا بی تو من خسته جانانم 
ببین ببین بی تو من جان پریشانم 
بی تو من بی قرارم
بیا ببین از غمت ناله سر دادم 
ببین مرا بی کسم دلبرم جانم 
بی تو من بی قرارم
بیا بیا نازنین ببی
تو روزای آخر سال دلم بدجوری شکست و بدجوری هم دل شکوندم:`(
دعا کنید برام،که خوب باشم، درست باشم.صبور‌ باشم.
چند ساعت بیشتر به سال نو نمونده و من به اندازه همه دنیا،بغض دارم تو گلوم هنوز..... روزگارم با ما همراهی کرده که امشب شده شهادت...می تونیم هرقدر خواستیم گریه کنیم.
خدایا بازم شکرت،شکر به خاطر همه چیزایی که داریم، چه میبینیم و میفهمیم چه نمی بینیم و نمی فهمیم.
+فک می کردم آخرین پست سال ۹۸ پست بهتری باشه ولی‌‌...نشد..نشد...
++سال نو پیشاپیش مبارک
دانلود آهنگ محسن چاوشی شبی که ماه کامل شد 320 و 128 + متن
امروز شما جاز موزیکی ها میتوانید دانلود کنید و لذت ببرید از آهنگ شبی که ماه کامل شد با صدای محسن چاوشی
{ آهنگ تیتراژ فیلم شبی که ماه کامل شد }
Exclusive Song: Mohsen Chavoshi – Shabi Ke Mah Kamel Shod With Text And Direct Links In jazzMusic
متن آهنگ شبی که ماه کامل شد محسن چاوشیبباف مویت را مگر مرا آن مو طناب دار شودمرا بکش بالا چونان که عاطفه ات جریحه دار شودمرا بخندان ای مرا بگریان ای که مرده ایست قلیلکسی که حاضر نیست نه شادمان شود
این روزا خیلی آشفته م آشفته و پریشون،از چهرم میباره غم رخنه کرده تو سلول سلولم تو وجودم تصور کنین کلی از وقتی که زیر چشمام چاله ایجاد شده بود میگذره و خوب شده بودم بازم برگشت. من دوسِت دارم درسته که این مِهر به این سادگیا ولم نمیکنه و بیشتر از این حرفا دمار از روزگارم در میاره اما مطمئنم این غما اگر نکُشَتَم آدمم میکنه ارزش آدما اندازه تایمیه که بهشون فکر میکنی خیلی با ارزشی‌،با ارزش بودن جذابه نه؟تو چی میفهمی از اینا =)چند بار بهتون گفتم به
دانلود آهنگ محسن چاوشی شبی که ماه کامل شد 320 و 128 + متن
امروز شما جاز موزیکی ها میتوانید دانلود کنید و لذت ببرید از آهنگ شبی که ماه کامل شد با صدای محسن چاوشی
{ آهنگ تیتراژ فیلم شبی که ماه کامل شد }
Exclusive Song: Mohsen Chavoshi – Shabi Ke Mah Kamel Shod With Text And Direct Links In jazzMusic
متن آهنگ شبی که ماه کامل شد محسن چاوشیبباف مویت را مگر مرا آن مو طناب دار شودمرا بکش بالا چونان که عاطفه ات جریحه دار شودمرا بخندان ای مرا بگریان ای که مرده ایست قلیلکسی که حاضر نیست نه شادمان شود
#ترانهدارم از دست تو میرم ، من به جایی نرسیدمچشماتو قبله ی من کنبه خدایی نرسیدم
چه گناهی کرده قلبم که دلم شبیه دریاستتو که میری از کنارم یه کویر سرد و تنهاست
دلم آشوبه عزیزم، روزگارم تیره و تاربیا دستامو بگیر و در بیار از زیر آوار
بغض چند سالمو بشکن روزگار من سیاههمن فقط نگاتو میخوامنکنه اینم گناهه
پا به پای من بمون و قصه‌مونو تازه‌تر کناین روزا کنار من باشیه جهان و دس به سر کن
این هوا هوای درده، زنده باشی یا بمیریبایدم وقتی که رفتیواسه
دانلود آهنگ محسن چاوشی شبی که ماه کامل شد 320 و 128 + متن
امروز شما جاز موزیکی ها میتوانید دانلود کنید و لذت ببرید از آهنگ شبی که ماه کامل شد با صدای محسن چاوشی
{ آهنگ تیتراژ فیلم شبی که ماه کامل شد }
Exclusive Song: Mohsen Chavoshi – Shabi Ke Mah Kamel Shod With Text And Direct Links In jazzMusic
متن آهنگ شبی که ماه کامل شد محسن چاوشیبباف مویت را مگر مرا آن مو طناب دار شودمرا بکش بالا چونان که عاطفه ات جریحه دار شودمرا بخندان ای مرا بگریان ای که مرده ایست قلیلکسی که حاضر نیست نه شادمان شود
تاکید رسول خدا صلی الله علیه و آله بر خلافت امیر المومنین پس از خود (به روایت اهل تسنن)
ابن ابی عاصم شیبانی از علمای اهل تسنن روایت کرده است:
۱۱۸۸- ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّی، حَدَّثَنَا یَحْیَی بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِی عَوَانَةَ، عَنْ یَحْیَی بْنِ سُلَیْمٍ أَبِی بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَیْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم لِعَلِیٍّ: " أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی، إِ
دلم یک دوست جانی می‌خواهد که مهاجرت نکرده باشد،
جلسه‌ی مهم با فلان کله گنده نداشته باشد،
کشیک نباشد،
باردار نباشد،
شوهرش به ابرقوی سفلی منتقل نشده باشد،
بچه‌اش تب نداشته باشد،
همین پس‌فردا دفاع تز دکترایش نباشد،
کلنگ از آسمانش نباریده باشد.
یک همچنین وقتی که من چند روز مانده به تولدم اینهمه طبقه‌بندی‌نشده و درهم‌ریخته و درنطفه‌خفه‌شدهام،
بیاید برویم کنجی، دور از هیاهو ...
و من حرف بزنم و بغض کنم و پلک بزنم که اشک‌هایم نریزد 
و چانه
به جایی رسیده‌ایم که «ایرانی بودن» معادل «تاوان دادن» شده است.
امید به آینده؟ اندک؛اعتماد اجتماعی؟ ضعیف؛عدالت اجتماعی؟ بر باد رفته؛آزادی اجتماعی؟ لنگ لنگان؛شکاف طبقاتی؟ عمیق؛آسیب‌های اجتماعی؟ فزاینده؛سلامت روانی مردم؟ پریشان؛سیاست و حکمرانی؟ دروغ؛اقتصاد و اشتغال؟ ویران‌شده؛
و حال می‌توان اندوهگین و عاجزانه اعتراف کرد؛ اهل ایرانم، روزگارم خوب نیست...
مسعود زمانی مقدم
«بسم الله الرحمن الرحیم»
از امروز میخوام توی این وبلاگ درباره ی  دنیام بگم...
از آرزوهام،اهدافم،موفقیت ها و شکست هام
مینویسم که یادم نره روزهایی رو که میگذرن
تلخ و شیرین روزگارم رو مینویسم و بعدها برمیگردم عقب میخونمشون
نمیدونم وبلاگم میشه روزانه نویسی یا هر چیز دیگه
فقط دوست دارم ذهنم رو خالی کنم و با تمرکز مسیرم رو ادامه بدم.
پس یاعلـــی....
هفت برتری امیر المومنین علیه السلام در کلام حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله (به روایت اهل تسنن)
حافظ ابی نعیم محدث و عالم بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی حُصَیْنٍ، ثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الْحَضْرَمِیُّ، ثَنَا خَلَفُ بْنُ خَالِدٍ الْعَبْدِیُّ الْبَصْرِیُّ، ثَنَا بِشْرُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْأَنْصَارِیُّ، عَنْ ثَوْرِ بْنِ یَزِیدَ، عَنْ خَالِدِ بْنِ مَعْدَانَ، عَنْ مُعَاذِ بْنِ
زمان کودکی هرگز به دوران بزرگسالی فکر نکردم، چه برسه به اینکه حسرتش را بخورم. تا جایی که می‌دونم فکر می‌کردم همین کودکی که هستم تا ابد همین است. 
حالا بعد گذشت سالیان سال که به اجبار دوران بزرگسالی را طی می‌کنم، دلم بدجوری هوای دوران کودکی کرده. در نظر من بزرگسالی یعنی سیاست را در اعمال و رفتار پیاده کردن. به عبارتی دقیق یعنی فیلم بازی کردن. چیزی که به شدت از آن متنفرم. و از آدمهای‌ اینچنینی به دور و در نتیجه از جمع منزوی.
( بعد از مدتها بی‌ح
عید فطر به همه ی شما مبارک!
قرار بود امروز به صرف یک آهنگ پر انرژی مهمونتون کنم. بفرمایید. اینم دانلود آهنگ قصه با صدای سعید سکاکی
ترانه سرا، آهنگساز و تنظیم کننده: سعید سکاکی
تهیه شده در استودیو لگاتو
امیدوارم از شنیدنش سیر نشید و باهاش خاطره بسازید.
خوشتون اومد واسه دوستاتونم بفرستیدش تا لبخند رو بهشون هدیه کنید.
متن آهنگ قصه از سعید سکاکی:
یه مرغِ عشق تنها یه روز پراشو وا کرد
رو بوم ما نشست و زیر چشمی نگا کرد
دون پاشیدم براش و پرسه زدم کنارش
اهل کاشانم.
نسبم شاید برسد
به گیاهی در هند، به سفالینه‌ای از خاک «سیلک».
نسبم شاید، به زنی فاحشه در شهر بخارا برسد.
 
 
پدرم پشت دو بار آمدن چلچله‌ها، پشت دو برف،
پدرم پشت دو خوابیدن در مهتابی،
پدرم پشت زمان‌ها مرده است.
پدرم وقتی مرد. آسمان آبی بود،
مادرم بی خبر از خواب پرید، خواهرم زیبا شد.
پدرم وقتی مرد، پاسبان‌ها همه شاعر بودند.
مرد بقال از من پرسید: چند من خربزه می‌خواهی؟
من از او پرسیدم: دل خوش سیری چند؟
پدرم نقاشی می‌کرد.
تار هم می‌ساخ
می دانم شما از این حرف ها خوشتان نمی آید؛ اما موهایتان برای ما یلدا نگذاشته. سر انگشت که به سیاهی‌شان می رسد یلدا می‌شود افسانه. شب آنقدر کوتاه می شود که شما پلک بزنید.
پلک بزنید؟ پیش مردمک های لرزانتان که از چله نمی شود گفت بانو! شب کدام است؟ سیاهی که بود؟
گمانم بر این است که شب از رنگش وام‌دار شما باشد
که پیچک های در هم لولیده‌ی خانه‌مان از مژگان در هم پیچیده‌تان ریشه گرفته اند. اصلا گمانم بر این است اخم شما سیستان را سوخت‌ بانو.
شما که نمی
  از پارسال که روزگارم به هم ریخت، به هذیان و تب هایم یکی دیگر هم اضافه شد. و این آخری که مثل مالاریا سال ها با من و در خونم بود تب عکاسی بود که حالا امانم را بریده . باعث شده متلک بشنوم . دوربینم را بقاپند و گلاویز شدن و شنیدن ناله و نفرین از متکدی های زن مترو که خیال کرده اند از آنها فیلم برمی دارم برای نهاد یا ارگانی . با همه ی مشقت هایی که عکاسی دارد اما دنیای شیرینی است ثبت لحظه ها . ثبت آدم ها و چهره های متفاوت شان و حتی رفتارشان در معابر عمومی.
تلگرامم رو پاک کردم، اینستاگرام هم. دلم نمیخاد دیگه هیچ ارتباطی داشته باشم. واقعا کاش میتونستم و نیاز ب کسی نداشتم ولی دارم. از نوشتن خسته ام و حوصله تموم کردن مطالب رو ندارم، الان دیدم چندتا مطلب نیمه آماده انتشار دارم. حسابی مشغول کار و دانشگاه هستم مثلا، اما ب زور درس می‌خونم. دلم میخاد بتونم با یکی حرف بزنم اما مشکل از خودمه و کسی نیست. صبح‌ها یک ساعت با خودم کلنجار میرم ک از تخت بیرون برم و شب‌ها رو کش میدم. زندگیم ب معنای واقعی کلمه از د
سلام
دلم تنگ شده...خیلی زیاد...میگن قدر لحظاتی که دارید زندگی میکنید را بدانید شاید در اینده دلتون براش تنگ شد...
من اینجوری ام؛ دلم برای گذشته ها تنگ شده...برای اینکه کنار خانوادم بنشینم...
برای اینکه بهشون نگاه کنم باهاشون بلندبلند بخندم
روزها دنبال کار توی خیابان های تهران نظاره گر شلوغی ها هستم و بقیه نظاره گر تنهایی هام...
بعد از شب یلدا پیشش نرفتم
امشب قرار گذاشتیم از همدیگه جدا بشیم و به آخر خط رسیده ایم
میگه من پشیمانم ؛ یا میگه دانشگاه و
روزگارم سخت ودنیایم پرازاندوه است
دردلم درد و غم و دغدغه ها انبوه است
سالهاست ازنامرادی حال و روزم خوب نیست
هیچ چیز زندگی برای من مطلوب نیست
همچو من آزرده از دنیای خود بسیار است
مردمی که زندگی برایشان غمبار است
بی گمان بودن در اینجا خود دلیل حال ماست
هرکه اینجاست بی گمان از آنچه بیند نارضاست
البته در هر جهنم عده ای هم راضیند
آن جماعت که در آن در حال یکه تازیند
عده ای کین نابسامانی از آنان حاکم است
این سیاهی ارمغان حاکمانی ظالم است
اکثریت مرد
پشت رُل ساعت حدوداً پنج شاید پنج و نیمداشتم یک عصر برمی گشتم از عبدالعظیم
ازهمان بن بست باران خورده پیچیدم به چپاز کنارت رد شدم آرام ، گفتی: مستقیم!زل زدی در آینه اما مرا نشناختیاین منم که روزگارم کرده با پیری گریمرادیو را باز کردم تا سکوتم نشکندرادیو روشن شد و شد بیشتر وضعم وخیمبخت بد برنامه موضوعش تغزل بود وعشقگفت مجری بعد" بسم الله الرحمن الرحیم" :یک غزل می خوانم از یک شاعر خوب وجوانخواند تا این بیت که من گفته بودم آن قدیم:"سعی من در سربه زی
دانلود آهنگ مازیار فلاحی نازنین
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * نازنین * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , مازیار فلاحی باشید.
 
دانلود آهنگ مازیار فلاحی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Mazyar Fallahi called Nazanin With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن ترانه مازیار فلاحی به نام نازنین
ای جان من جانان منتو جان جانیمن سرخوشم من دلخوشمچون تو بمانیمن بی تو اینجام خسته جانم بی قرارممن مانده ام با
یکی از مثل هایی که روز به روز تجربه اش می کنم همین "عجله کار شیطانه" است. دلیلش هم واضح است وقتی اضطراب داری، عجله می کنی،  و وقتی عجله می کنی ساده ترین کار ها را هم درست انجام نمی دهی.
چندبار است که روزگارم با همین مثل سپری می شود، یک ماه پیش میخواستم به یکی مراکز دندانپزشکی بروم که به قول برادرم کارشان "استاندارد" است، آنقدر عجله داشتم که ساعت 4 رفتم، درصورتی که ساعت 5 در دکان را باز می کردند، اما دوباره عجله کردم و به یکی از شانسی ترین کلینکی که
دوسه روزه میخونم و از فردا سه روزی رو شروع میکنم که معادل 9 واحده رسما سنگین ترین روزهای تاریخ دانشگاه و پیش رو دارم  ( از این سخت ترم بوده )
استرس فردا و پس فردا و پس اون فردا ودیگر مسائل کلا انرژیمو گرفته بود خدا روشکر بعد از ظهر تونستم کام بک بزنم  و دوباره بلند بشم الان واقعا حووصله ام نیست که به هیچی  فکر کنم حتی به امتحان فردا فقط دلم میخواد که دست پر برگردم  از این سه روز سخت که باید فقط بشینم پای جزوه و کتاب خدایا خودت کمکم کن
حوصله ام وا
عجب آشفته بازاری شده ست اما مثل پری که در مقابل باد است ایستاده ام نه آن گونه که تو تصور میکنی محکم ایستاده ام پر قدرت ایستاده ام و برنامه ها دارم خدامن همیشه هست همیشه کنارمه و حتی زمانی که من بچگانه قهرمیکنم اوعاشقانه به من می نگرد و چقدر زیباست در اوج دلخوری با صدای اذان بیدار شی و از شرمندگی نتونی بخوابی نتونی بی اعتنا باشی دشمن آدمم براش دعوت نامه نمیفرسته که وقتی با خدا قهرم برام میفرسته روزگارم ارومه امروز بعد از مدتها از آذوقه ی که بر
بباف دارم را و روزگارم را سیاه کن انگاه ...مرا بکش بالا چنان که خرخره ام جریحه دار شود .......فردا راهی امامزاده ایم ...
عزیز دلم ...
میخواستم بدانی که این چند وقت ...
سر به هر ضریح مقدس نامت را با ترس و شرم صدا زدم ...
از امامش تا هر امامزاده ای ...
از کربلا و نجفش بگیر ...تا مشهد و قمش ...
تا همین امامزاده کوه خودمان...
نامت را همه‌میدانند ...
بگذاربگویم پیرزن آن روز توی صحن حضرت بانو چه گفت؟وقتی سرم را به دیوار حرم تکیه داده بودم و مادر فکر میکرد خسته راهم ...ا
حسابی خرد شده‌ام. دیگر به هیچ‌کار نمی‌آیم. درست یادم نیست که کدام روز از پاییزِ پارسال بود که یاد امروزم افتاده بودم: واضح، چون جریان آب. اما آن‌روزم فراموش شده است: غریب، چون سنگی با بارانِ دیشبش. تنها صدایت را به یاد دارم. از آنوقت، اینجا همیشه دستی، ردّ حرفِ آخرش را بر سینه‌ی سطحی تجدید می‌کند که: "نه". و هربار که به تحلیل آن ردّ نامیرا ایستادم، روشنم شد که این ماده حل نشدنی است.
خواسته و ناخواسته، هر چه که باشد فاجعه‌ای به بار آمده است. فا
دانلود آهنگ جدید مسیح و پیمان بیات به نام دل به جادوی تو میسپارم جز تو هیچ ارزویی ندارم من دل اشوبم اما تویی تو قرارم در تیتراژ پایانی برنامه جشن رمضان شبکه پنج سیما
Ahang del be jadoye to miseparam joz to hich arezoei nadaram man del ashobam ama toei to ghararam
دانلود آهنگ دل به جادوی تو میسپارم جز تو هیچ آرزویی ندارم من دل آشوبم اما تویی تو قرارم
داد از عشق از این همه آرامش مرا بسوزان در آتش شیدایی
دیوانم کنار تو میمانم کنار تویی که چون خودم تنهایی
نوازشم ز شوق رویت به دیده ی من بارا
سلام بابا 
خوبی؟
این اولین ماموریت طولانی بعد به دنیا اومدنت هست. الان چهارماه و حدود ۱۵ روزته و تصویری که به ماانت زنگ می‌زنم گهگاهی شما هم افتخار میدی یکم با من حرف می‌زنی. اول اینکه کلی یاد تو  مامان خوشگلت بودم تو نجف و کربلا و ان‌شالله کاظمین چون الان تو تاکسی به سمت کاظمین نشستم.
حقیقتا تصور نمی‌کردم دوری ازت انقدر سخت باشه و دلم برای بغل کردنتون تنگ شده شدید ولی بالاخره کاری که از رو اعتقادت انتخاب کرده بابات سختیای خودشو داره. شاید
سلام بابا 
خوبی؟
این اولین ماموریت طولانی بعد به دنیا اومدنت هست. الان چهارماه و حدود ۱۵ روزته و تصویری که به ماانت زنگ می‌زنم گهگاهی شما هم افتخار میدی یکم با من حرف می‌زنی. اول اینکه کلی یاد تو  مامان خوشگلت بودم تو نجف و کربلا و ان‌شالله کاظمین چون الان تو تاکسی به سمت کاظمین نشستم.
حقیقتا تصور نمی‌کردم دوری ازت انقدر سخت باشه و دلم برای بغل کردنتون تنگ شده شدید ولی بالاخره کاری که از رو اعتقادت انتخاب کرده بابات سختیای خودشو داره. شاید
الف.
 سلام.
  نمی‌توانم تصوّری داشته باشم از این که اگر سرگذشت تا به ام‌روزم را برای منِ پارسال‌م تعریف می‌کردید چه واکنشی نشان می‌داد. راست‌ش به غایت غریب‌ست. و زنده‌گی مگر هم‌این تجربه کردن‌ها نیست؟ هم‌این که نمی‌توانم برای سالِ بعدم تصوّری داشته باشم مگر هیجان‌انگیزش نمی‌کند؟ راست‌ش قضیه این‌جاست که من نمی‌دانم چه می‌خواهم بکنم. درگیر این بی‌هدفیِ مزمن شده‌ام. خسته شده‌ام. از کار دوّم هم درآمده‌ام. بی‌پول. بی‌هدفِ درست و م
دانلود آهنگ مازیار فلاحی – نازنین
Download New Music Mazyar Fallahi – Nazanin
 
 
دانلود آهنگ مازیار فلاحی نازنین

 
دانلود آهنگ مازیار فلاحی نازنین
متن آهنگ مازیار فلاحی با نام نازنین
 
من شدم بی تو بیمار تو شدی درد و درمان
بی تو من در تبم سوز جان در تنم با تو من جان بگیرم
ای جان من جانان من تو جان جانی
من سرخوشم من دلخوشم چون تو بمانی
من بی تو اینجام خسته جانم بی قرارم
من مانده ام با خاطرت در روزگارم
بیا بیا نازنین ببین ببین با منی چو شد فدا جان من فدای جان تو
بی
دانلود آهنگ مازیار فلاحی – نازنین
Download New Music Mazyar Fallahi – Nazanin
 
 
دانلود آهنگ مازیار فلاحی نازنین

 
دانلود آهنگ مازیار فلاحی نازنین
متن آهنگ مازیار فلاحی با نام نازنین
 
من شدم بی تو بیمار تو شدی درد و درمان
بی تو من در تبم سوز جان در تنم با تو من جان بگیرم
ای جان من جانان من تو جان جانی
من سرخوشم من دلخوشم چون تو بمانی
من بی تو اینجام خسته جانم بی قرارم
من مانده ام با خاطرت در روزگارم
بیا بیا نازنین ببین ببین با منی چو شد فدا جان من فدای جان تو
بی
دانلود آهنگ مازیار فلاحی – نازنین
Download New Music Mazyar Fallahi – Nazanin
 
 
دانلود آهنگ مازیار فلاحی نازنین

 
دانلود آهنگ مازیار فلاحی نازنین
متن آهنگ مازیار فلاحی با نام نازنین
 
من شدم بی تو بیمار تو شدی درد و درمان
بی تو من در تبم سوز جان در تنم با تو من جان بگیرم
ای جان من جانان من تو جان جانی
من سرخوشم من دلخوشم چون تو بمانی
من بی تو اینجام خسته جانم بی قرارم
من مانده ام با خاطرت در روزگارم
بیا بیا نازنین ببین ببین با منی چو شد فدا جان من فدای جان تو
بی
آقای بی نظیرم...
از در خونت نمیرم؛
 
عشقت راه نجاتم،
عاااااااشق سینه زناتم
یا حبیبی،نورُعینی...
 
الهم الرزقنا همون دعای همیشگی...
آآآآه...
الاهم الرزقنا
الاهم الرزقنا
الهم الرزقنا
خدااااااااااااااااااااااا،نزدیک بود،چرا نشد؟!
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا این آرزو رو ازم نگیر
خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 
آقا، من تنهای روزگارم...
همه چیزو از تو دارم...
خرجم کن آقا
هنوز به یک سالگیمان نرسیدیم که با مشکلی عجیب و جدید روبرو شده‌ایم. بار این مشکل را بیشتر از هر زمان دیگر باید تنهایی به دوش بکشم و در مواجهه با این مشکل، آدمی باشم که تا به حال نبودم.
همیشه در شروعِ برداشتن قدم‌های بزرگ باید منتظر یک زمین خوردن شدید باشم. همیشه اینطور بوده و گاهی دوباره سرپا شدنم ماه‌ها طول کشیده. اما این‌بار به خودم قول داده بودم که هر روز تازه نفس و پرقدرت قدم بردارم. یادم می‌آید روزی که برنامه‌ها را ریزبه‌ریز توی دفتر
متن آهنگ عشقت رضا یزدانی
Lyrics Music Reza Yazdani
Eshghet
ترانه و شعر آهنگ عشقت رضا
یزدانی
با نگاه تو تازه فهمیدم سر این چشما جونمم
میدمتو بخوای از من مرگم آسونه جز تو چی دارم منه دیوونه
روزگارم سخت روزگارت خوش پرم از این غم غمه آدم
کشتو با لبخندت دردمو کم کن من پر از حرفم پس شکنجم کن
عشقت همه چیز من بود وقته عاشق شدن بود کارم بی تو
تمومه جز تو کی آرزومهعشقت همه چیز من بود وقته عاشق شدن بود کارم بی تو تمومه
جز تو کی آرزومه
تکست آهنگ عشقت رضا یزدانی
عشقت هم
باز هم همنوازی سازهای ایرانی تو گوشمه... باز هم همون حسها. اما این بار روح من تب کرده. 
هر چی که کاسه ی تثبیت شده ام رو به خودم نشون میدم که "ببین! ببین تو ساختی و دوباره ساختی! چرا خراب نشسته ای؟ " جواب ندارم... 
مدتهاست درگیر یه بیماری غیر سختم! اما گوش پزشکان فقط شنوای کلمات کلیدی هست که از دهان من خارج میشن! حوصله نمیکنن قصه رو گوش کنن. حالا یه به خاطر ضیق وقته، یا غرور حرفه... . این گوش ندادن ها، تماما هم به ضرر من نبوده! به خودم یادآوری میکنم که "بذ
از در و دیوار سیاهی میبارید و دقیقا در همان ثانیه ای بودم که چاوشی میگفت: ""بباف "دار"م را و روزگارم را...سیاه کن انگاه مرا بکش بالا...چنان که......."" نمیدانم به پاداش کدامین کار از قعر دریا مرا بالاکشیدی...اما فکر کنم،تو نیز عاشق شده ای...با اینکه هوای اینجا به من نمیسازد اما دل کندنی نیست..قلبم میتپد به یاد ثانیه به ثانیه اش...و لبخند پاک نشدنی روی لب هایت به ناگاه طعم گیلاس رسیده ای را میگیرد که گوشواره گوش های تو میشوند تا پشت موهای بلندت پنهان شوند
از در و دیوار سیاهی میبارید و دقیقا در همان ثانیه ای بودم که چاوشی میگفت: ""بباف "دار"م را و روزگارم را...سیاه کن انگاه مرا بکش بالا...چنان که......."" نمیدانم به پاداش کدامین کار از قعر دریا مرا بالاکشیدی...اما فکر کنم،تو نیز عاشق شده ای...با اینکه هوای اینجا به من نمیسازد اما دل کندنی نیست..قلبم میتپد به یاد ثانیه به ثانیه اش...و لبخند پاک نشدنی روی لب هایت به ناگاه طعم گیلاس رسیده ای را میگیرد که گوشواره گوش های تو میشوند تا پشت موهای بلندت پنهان شوند
امروز هزار بار این صفحه رو باز کردم تا بنویسم. نمیشه.
یه اندوه ملایمی همراهم هست که از بین نمیره.
برخی اوقات میگم نکنه همون شیطون ِ معروف ِ دوران کودکی باشه که ما رو ازش می ترسوندن؟ که این فکرا رو میفرسته که فقط منو عقب بندازه؟
فکرهای آزاردهنده ای که کم نمیشوند و هی بیشتر و بیشتر و بیشتر. هر روز بیش از دیروز. اینقدری که نفسم بند میاد و سرم را تند تند به چپ و راست تکون میدم بلکه از عالم هپروت خارج بشم.
بارون شدیدی می باره. انگار که پاییز باشه.
دلم
امروز در پاکت می نویسم:
می توان یک عمر صبر کرد تا عاقبت را دید، می توان عاقبت را رقم زد ...
تغییر ضامن به اختیار کشیدن عاقبت است، ثبات عامل دیدار عاقبتِ بی اختیار ...
بگذریم ... اولین پست پاییزی 98 را با دلتنگیِ ذاتی این فصل می نویسم ...
پاییز زیباست اما هر زیبایی دوست داشتنی نیست ...
پاییز پر از ابهام است، هیچ برگی نمی داند چه وقتی با چه رنگی می افتد ...
یکی سبز و سرحال رها می شود، دیگری طلایی و سیراب!
یکی هم زردِ خشک شده،شکننده، مثلا اوایل زمستان، در سر
جلوه کردی و دل و دیده مسخّر
کردی
 خویش را ترجمه ی سوره کوثر کردی
چشمه ی چشم تو جاری شده بر خاک
دلم
با گلاب نفست، غمزده قمصر کردی
عوض دل تو به من هر دو جهان
بخشیدی
هیچ بودم، توام اینگونه توانگر کردی
من که از خاکم و در خاک فرو
خواهم شد
تو مرا با دم گرمت زر و زیور کردی
روزگارم  ز فراق تو شب ظلمت بود
  آمدی شام سیه را تو منور کردی
زندگی بی رخ تو بوی جهنم می
داد
زندگی را تو چه خوشرنگ و معطر کردی
من بی مایه که باشم که دم از
عشق زنم
تو مرا شیفته ی آل پیم
جلوه کردی و دل و دیده مسخّر
کردی
 خویش را ترجمه ی سوره کوثر کردی

چشمه ی چشم تو جاری شده بر خاک
دلم
با گلاب نفست، غمزده قمصر کردی

عوض دل تو به من هر دو جهان
بخشیدی
هیچ بودم، توام اینگونه توانگر کردی

من که از خاکم و در خاک فرو
خواهم شد
تو مرا با دم گرمت زر و زیور کردی

روزگارم  ز فراق تو شب ظلمت بود
  آمدی شام سیه را تو منور کردی

زندگی بی رخ تو بوی جهنم می
داد
زندگی را تو چه خوشرنگ و معطر کردی

من بی مایه که باشم که دم از
عشق زنم
تو مرا شیفته ی آل
با یه پوشه سبز مقوایی که لاش کلی فتوکپی مدارک و...، با اعصاب داغون اومد کنار من نشست . شروع کرد دری وری گفتن. که آی من ریدم دهن اونی که گفت برو پزشکی، ریدم دهن اونی که فکر میکنه بعد فارغ التحصیلی فقط یه پارو لازمه برامون که پولایی که ریخته رو جمع کنیم، ریدم دهن... . بعد با ولعی عجیب از جعبه استیلش یه نخ سیگار درآورد و آتیش زد. خواستم بگم تو محیط دانشگاه دردسر میشه برات... چیزی نگفتم. یه پسره اومد جلومون شیرینی گرفت. بهش گفت به چه مناسبته؟ گفت قبولی تخ
دانلود آهنگ سهیل مهرزادگان بی عشق
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * بی عشق * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , سهیل مهرزادگان باشید.
دانلود آهنگ سهیل مهرزادگان به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Soheil Mehrzadegan called Bi Eshgh With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ بی عشق سهیل مهرزادگان
حیف از نگاهم حیف از تویی که رفتی و من چشم به راهمحیف از غروری که دگر در دل ندارم حیف از منو حیف از تو و آن روزگار
خانه
محسن لرستانی
آهنگ همه شب از محسن لرستانی
آهنگ همه شب از محسن لرستانی
دانلود آهنگ جدید همه شب از محسن لرستانی
 
هنرمند: محسن لرستانی
آلبوم: Moones Dardam
تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
 
 
ترانه و آهنگ بسیار زیبا و شنیدنی همه شب از محسن لرستانی با کیفیت اورجینال
و لینک مستقیم و پر سرعت به همراه تکست و متن آهنگ + پخش آنلاین
 
 
 
download new song from Mohsen Lorestani called Hame Shab
 
بخشی از متن همه شب از محسن لرستانی
همه شب من غرق دلم چشم به راهم تا تو باز آییشده هر شب 
دلگیر دلگیرم از غصه می میرم مرا مگذار و مگذر
با پای از ره مانده در این دشت تب دار
ای وای می میرم
سوگند بر چشمت که از تو
تا دم مرگ دل بر نمی گیرم
مرا مگذار و مگذر
بلله که غیر از جرم عاشق بودن ای دوست
بی جرم و تقصیرم مرا مگذار و مگذر
آشفته تر زآشفتگان روزگارم
از غم به زنجیرم مرا مگذار و مگذر
با شهپر اندیشه دنیا گردم اما
در بند تقدیرم
مرا مگذار و مگذر
.‌...
بده که رادیو وقتی پشت فرمونی این اهنگ پخش کنه...اونم درست وقتی که مامانت کنارت نشسته و ذره بین گر
 
اندر گمان نیاید لیلیِ چون توئی را
وندر جهان نگنجد مهرویِ چون توئی را
 
صورتگری ز چین هم نقشی نبیند از تو 
چون ماهِ نو ندارد، ابرویِ چون توئی را 
 
آن چشمِ مستِ ساقی از شرم بر هم افتد
تا در پیاله بیند، جادویِ چون توئی را
 
هر مست شد غلامت تا در خیالِ خامش 
در گوش حلقه سازد یک مویِ چون توئی را 
 
آهوی مُشک افکن، مُشکش دگر نخواهد
زیرا شنیده وصفِ، گیسویِ چون توئی را 
 
چشمان مست خوبان مستی ز کف بدادند
تا دیده اند چشمِ، دلجوی چون توئی را 
 
من در خی
حدود بیست سال پیش،یه سحر عین سحرِ صبح فردا، البته تو دل زمستون و شرشر بارون، تبعید شدم از آسمون به دل زمین، از بغل خدا به وسط آدمها!
حالا نشستم و رو همین حساب کولی بازی در میارم، لج کردم که آی خدایا من کادو میخوام! چی؟ دلم معجزه می‌خواد، یه معجزه که دوباره دلم رو احیا کنه، که نفس بده به زندگیم! روزگارم شده مثل خط‌ خطی‌هایی که یه بچه‌ی سه ساله کشیده،همون‌قدر گره خورده و نامنظم و پیچ در پیچ، همون قدر اعصاب خرد کن!
دلم یه دعای از ته دل می‌خواد،
جسارت و توهین زشت و بی‌شرمانه ابن عثیمین وهابی به حضرت زهرا سلام الله علیها
ابن عثیمین لعنت الله علیه از بزرگان وهابیت در تعلیقات خود بر صحیح مسلم می‌نویسد: 
اللهم اعف عنها، والا فان ابا بكر [...] ما استند الى رای، وانما استند الى نص، و كان علیها ان تقبل قول النبی علیه الصلاة و السلام : " لا نورث، ما تركنا صدقة "، ولكن عند المخاصمة لا یبقی للانسان عقل یدرك به ما یقول او ما یفعل او ما یتصرف فیه، فنسال الله ان یعفو عنها عن هجرتها خلیفة رسول الله صل
.  
دیوارهای آجرپوش که پیچکها همچون بختک برویش خیمه زده اند و تمام چهار گوشه ی خانه را یک به یک تصرف نموده و از تمام دیوارها بالا رفته اند ،  در گذر زمان طی سالیان متمادی این خانه  همچون سوهان روحم بودههربار که از نبش کوچه اش گذر کرده ام ، بی اختیار به یاد تلخ ترین حادثه ی روزگارم افتاده ام . و هربار به یاد گناهی افتاده ام که نابخشودنی ستگمان میکردم مرور زمان  مشکل را حل خواهد کرد ، اما ، عذاب وجدان ، امانم را بریده ... خسته شده ام ، میخواهم از ای
یادم میاد از پنج شیش سالگیم،که دلم میخواست روزه بگیرم اما نمیذاشتن.وقتایی که سحر بیدار بودم، قبل ازینکه اذان و بگن درو باز میکردم جلوی در توی حیاط مینشستم تا سوز سرمای سحر بخوره توی صورتم.تصویر این حرکتم هنوز جلوی چشمامه حتی اون سوز سحر رو میتونم روی گونه ام حس کنم.احساسمو توی اون لحظه... که از تاریکی حیاط میترسیدم اما خیالم راحت بود که مامان خونه اس،بابا خونه اس،همه خونه ان و خونه برام یه مکان امن بود.احساس امنیت......
صدای اذان صبح میاد اما ما
واقعا تو خوابم موندم. تا حالا هیچوقت اینقدر نمیخوابیدم و اینقد ظهرا خوابم نمیگرفت. درسته باید تا قبل از سربازی قشنگ استراحت کنم، ولی با این وضعیت تو خدمت میمیرم به خاطرِ خواب.
این مدت همش زمانِ خوابم بد بوده. روزایی هم که صب به موقع و نسبتاً زود بیدار شدم، ظهرش قدّ یه ثریا قاسمی خوابم گرفته و گرفتم خوابیدم و باز شبش دیر خوابم برده و دوباره تایمِ خوابم واسه چند روز به هم ریخته. 
موندم چیکار کنم با این خوابِ اسطوره ای. واقعاً تو طول زندگی هیچوقت
سال وُ مَــه رفتند وُ مــن در انتظارم روز وُ شب
بی قرارم، روز و شب را می شمارم روز وُ شب
 
گفته بـــودی بــاز مـی آیم ، پس از عمری هنوز
می رود بـــا اشک حسرت روزگارم روز وُ شب
 
سازگاری کـــــردم وُ در وی نــــگیرد سوز مـــن
مانــــده‌ام بـــا ایـــن دل نــاسازگارم روز وُ شب
 
بـــــادِ بی سامان بَــرَد حسرت بـــه سرگردانی‌ام
تــــا خیــالت سر نهـــاده در کنـــارم روز وُ شب   
 
دل نــــوازی مــــی کند شور خیـــالت در غـــزل
می سپارم دل بـ
اهل تهرانم  روزگارم سرد استتکه نان جوی دوسر دارم 
یک اتم هوش
و جنازه ی یک ذوقمادری دارم توو مایه ی کاکتوس دوستانی گربه صفت و خدایی که از من فرار کرد
(با اجازه ی سهراب سپهری)
اوضاع خیلی هم بد نیست .
فقط "دیگه کسی دلمو نمی بره "
فریدون فروغی
نیازمند همکاری کسی هستم که من را از این عصر یخبندان نجات بده .
کسی که دلمو ببره
فرقی نداره با چی
فرغون 
گاری
وانت
توی جیب ...
⚫فقط انسان باشه آدم و حواش مهم نیست ...

روح وحشی
+ دیوونه
++
دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد
اوایل پاییز بود که سرما خوردم. هنوز سرما خوردگی ام خوب نشده بود که درد دندانم شروع شد. ماه ها طول کشید تا چرک لامصبش تمام شود و بروم برای جراحی. فردای جراحی (پنج شنبه پیش) دوبار حالم بد شد. کتف و گردنم در اثر اینکه توی دستشویی زمین خورده بودم اسیب دید. شب توی بیمارستان تا نفس اخر گریه کرده بودم و کبودی دست هام هنوز از بین نرفته. شنبه وقت دکتر مغز و اعصاب داشتم. تا دیروز که دوشمبه بود دارو مصرف کردم و اثرات دارو ازارم داد. دیشب دوباره وقت دکتر مغز و
پیش زمینه حماسی و احساسی
شب اول محرم 98
هیئت ریحانه الحسین تهران
سید مجید بنی فاطمه
تو عشق آتشین و دل من عاشق ترین
 
(متن و سبک این زمینه زیبا رو در ادامه مطلب ببینید ... کربلا نصیبتون)
 
 
متن مداحی:
 
 
 
تو عشق آتشین و دل من عاشق ترین
 اسمت رو تا میارم ضربان دلمو  ببین
نفسم به خود تو قسم 
هوسم اینه از قفسم
با نگات به حرم برسم
بی تو بی پناه و بی کسم
ممنون ای عشق که بی قرارم
من اشوبی جز تو ندارم
غرق تو شد روزگارم 
یا ثارالله الحمدلله
 
دلتنگی هام به
نشستم و دارم آهنگ می‌شنوم و نگاه می‌کنم...
نگاه می‌کنم
یه اتوبوس، آدمای نشسته و ایستاده... همشون توی حداقل یه چیز مشترکن! دغدغه‌های کوچیک و بزرگی که از چشماشون پیداست... انقدر زیاده که نمی‌تونن بپوشوننش و داره از حدقه‌ی چشمشون بیرون میزنه!
چشممو می‌بندم و نگاه میکنم
بدنی که خسته‌س، تو ناحیه‌ی کمر و پایین‌تر درد مزمن رو به افزایشی پیداست.. عرق‌هایی که دارن روی پوست سر می‌خورن و میرن تا به یه تیکه پارچه برسن و خیسش کنن... پایی که توی کفش داغ
نگاهم کن، ببین یابن الحسن(عج) احوال زارم راببین از درد دوری چشمهای اشکبارم را
ببین آقا ز درد دوریت بیخود شدم از خودغم دوری تو برده ز کف صبر و قرارم را
به مانندم کسی از جام هجرانت ننوشیدهکه من عمریست می نوشم غم هجران یارم را
اگر سر زد خطایی از من عذرم را پذیرا باشز هجران تو از کف داده ام چون اختیارم را
بدون روی تو دنیا برایم چون جهنم شدببین بی روی تو تاریک چون شب روزگارم را
شب و روزم چنان آمیخته شد با هم آقا جانکه گم کردم میان روز و شب، لیل و نهارم
 جلسه سوم هنرکده سروش .   از داستان کوتاه و فی البداعه ای که مینویسم ،  پیش آگاهی درون پیرنگ رو نسبت به مقدمه و سیر صعودی تفکیک بدید و مشخص کنید .  2_تعیین کنید که کشمکش های داستان کوتاه از چه نوعی هست؟  3_ده غلط محتوایی هم درونش میزارم  تا شما هر ده تا رو جلسه بعد پیدا کنید .  در ضمن هفته گذشته  که سی خطا و غلط بود. برخی از دوستان. رفته بودن غل، املایی برام پیدا کرده بودن ، که من نمیدونستم بخندم یا گریه کنم ؟...    غلط درون مایه ،  ترتیب.پیرنگ اصلی ،
فهرست خواسته های نیافته‌ام را بالا و پایین کردم، تو نبودی...! حال نمی‌دانم در سال هایی که رفت من به تو رسیده‌ام و خاطرم نیست؟ یا تا تو فرسنگ ها راه مانده...؟ سر خودم را گول چه می‌مالم؟ تو هر لحظه با منی و هر روز می‌بینمت... در خاطرم، در کوچه ها، لابلای صدای ترمز ها و پشت چراغ های قرمز و میان تبلیغات تلویزیونی...! که البته این حال و هوای عاشقی‌ست که همه چیز را به تو ربط می‌دهد... و شانس تخمی ما، که چرا پیرمرد ته‌کوچه دختری دارد شبیه به تو! که تخمی ت
حجرۀ زندگی
 
حجرۀ زندگی ام
کهنه میزی است که من
پشت آن
سخت فرو رفته به جنگ
جنگ آن قامت افراشته در روز قدیم
با تا شدۀ قامت افسرده ز بیم
جنگ تسبیح فرو مانده ز انفاس شفا
با صف پنج تن انگشت فراخوان ریا  
روی میز
چرتکۀ مملو و انباشته از سود و زیان
خوش نشین فاصلۀ قافلۀ شرح و بیان
جنگ من با پس و پیش است و کنون
جنگ دل در طلب عقل به فرمان جنون  
این همه سفسطه در سلطه و تمرین قیامت تا کی ؟
پشت میزم هنوز
« روزگارم بد نیست  
تکه نانی دارم خرده هوشی سر سوزن
    
      دخترکی راه راه قسمت اول . 

ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین
این روز های اخیر خیلی جالب نبودند. اصلا جالب نبودند. افتضاح بودند. 
امتحانات پایانترم همیشه سخت اند. هرچقدر هم که برایشان آماده باشی ترسناک اند. من دیگر خیلی به خودم فشار آوردم در این ایام. ۵ شب متوالی گذشته فقط ۲ ساعت خوابیدم. اما پی بردم که چه معجزه ای را میتوانستم‌ واقعی کنم و خبر نداشتم. اینکه با این همه کم خوابی مغز انسان همچنان بازدهی فوق العاده داشته باشد کمی عجیب است.
و نیز فهمیدم علاوه بر مسئولیت هایم، احساستم رنگ بزرگسالی به خود گرفت
امروز صبح که تنها قهوه می خوردم تازه فهمیدم ، که قهوه تلخ برایم شیرین تر از تلخی بی توست.حال که نیستی می گویم در تمام مدتی که با تو صبح ها قهوه می خوردم ، برایم زهری بود که به دهانم می آمد ولی لب تر نمی کردم و حرفی نمی زدم.چیزی می گویم بین خودمان بماند، الان هم همین طور است ولی بدان اعتیاد جرم نیست یک نوع بیمارست.نه اعتیاد به قهوه بلکه اعتیاد به خاطراتی که خوردن قهوه برایم تداعی می کند.نمی دانم کسی را در زندگی دوست داری یا نه ولی به جان آن کسی که د
۱. پدر را رها کرده ام و آمده ام یک شهر دیگر
در واقع بین بدبخت شدن با او و خوشبخت شدن بدون او،‌ دومی را انتخاب کردم
از خودم متنفرم؟ شاید! 
پشیمانم؟ نه! 
این سوال را بارها، حتی در سخت ترین ساعاتِ اینجا بودن از خودم پرسیده ام و هر بار فقط به یک جواب رسیده ام
نه! 
هرگز پشیمان نیستم!
اما ناراحتم
و این بارِ عذاب را همه جا با خود حمل میکنم!
در زندگی ام،
در کارم،
در نوشته هایم
و در رابطه عاطفی ام! 

۲. پست جدید سمانه دیلی را برایش
ریپست میکنم و زیرش مینویسم
دانلود آهنگ جدید مازیار فلاحی نازنین
دانلود آهنگ بسیار زیبا و شنیدنی نازنین از مازیار فلاحی با لینک مستقیم و کیفیت اورژینال به همراه متن آهنگ از  سایت دانلود آهنگ جدید مرسی موزیک
خواننده : مازیار فلاحی | سبک آهنگ : عاشقانه شاد  آهنگساز: فرامرز نصیری | ترانه سرا: محمد مهدی علینژاد
Danlod Ahang jadid Mazyar Fallahi – Nazanin

دانلود آهنگ جدید مازیار فلاحی نازنین
دانلود آهنگ مازیار فلاحی نازنین
متن آهنگ نازنین مازیار فلاحی
بیا بیا بیا بیاای جان من جانان من تو
بغض سنگین
یک بغض سخت و سنگین جامانده در گلویمتصویر کوچه ای هست پیوسته روبرویم
بی وقفه می چکد غم در آسمان قلبمماندم که از سقیفه یا از فدک بگویم
تصویرِ مادرم را در قاب چشم دارمباید به آب دیده این قاب را بشویم
دیدم که جسمِ خود را چون مرغ پر شکستهبا زحمتی فراوان می آورد به سویم
در کوچه روی مادر شد رنگ ارغوانیعمری است من به یاد رویِ کبود اویم
یک روزه روزگارم در کوچه شد سیاه ویکباره خودنماشد رنگِ سپید مویم
فواره می زد آن شب اشک از میان چشممشد قطره ق
بغض سنگین
یک بغض سخت و سنگین جامانده در گلویمتصویر کوچه ای هست پیوسته روبرویم
بی وقفه می چکد غم در آسمان قلبمماندم که از سقیفه یا از فدک بگویم
تصویرِ مادرم را در قاب چشم دارمباید به آب دیده این قاب را بشویم
دیدم که جسمِ خود را چون مرغ پر شکستهبا زحمتی فراوان می آورد به سویم
در کوچه روی مادر شد رنگ ارغوانیعمری است من به یاد رویِ کبود اویم
یک روزه روزگارم در کوچه شد سیاه ویکباره خودنماشد رنگِ سپید مویم
فواره می زد آن شب اشک از میان چشممشد قطره ق
می‌بینمت که از در می‌آیی داخل. انتظارش را نداشته‌ام و غافلگیر می‌شوم. چند
سال است از تو هیچ خبری ندارم و تو را ندیده‌ام؟ از آن دیدار کوتاه در آن حیاط
پشتی، از آن دیداری که با هم قرن‌ها فاصله داشتیم، چند سال گذشته؟ آن موقع جوان و
خام بودم، خامِ خام. ده سال؟ نه، کمتر، فقط کمی کمتر، نُه سال؟ خودش است. نُه سال
پیش بود.
قبل از تو بقیه آمده بودند و حالا تو هم می‌آیی و هنوز هم همان دریایی هستی که در طول این سال‌ها همیشه از تو در خاطرم
بود: خنده‌رویی
گریه عاشقانه
در این مطلب از سایت جسارت می خواهیم در مورد گریه عاشقانه صحبت کنیم. امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش گروه اس ام اس سایت جسارت است مورد توجه قرار گیرد.
گریه عاشقانه دختر
باران که می بارد دلم برایت تنگ می شود
راه می افتم بدون چتر
من بغض می کنم ، آسمان گریه
 
 
 
 
کدام خیابان را بگردم ؟ کدام کوچه را ؟
بر کوبه ی کدام در بکوبم تا بر چارچوبش ظاهر شوی تو ؟ و بازم بشناسی مرا از من
به آغوشم بگیری و نپرسی هرگز که چه به روزگارم آورده است روزگار ب
پدر بزرگم خیلی اهل شعر بود اصلا همین اهل شعر بودن ماها همگی از سمت پدر بزرگم به ما رسیده است همچنان که خطش خیلی بد بود همین بد خط بودن ماها هم از پدر بزرگ به ارث رسیده است و بسیار هم ولخرج و دست و دلباز بود و همین ولخرجی ها و بی حساب و کتاب بودن های خانواده ماها همگی از پدر بزرگ رسیده است هیچ وقت هم در خانه اش را نمیبست همیشه باز بود به شدت هم چایی بود اگر کسی میگفت چایی نمیخورم به فحش هایش مبتلا میشد که تو آدم نیستی که چایی نمیخوری  در اوووج خستگ
پدر بزرگم خیلی اهل شعر بود اصلا همین اهل شعر بودن ماها همگی از سمت پدر بزرگم به ما رسیده است همچنان که خطش خیلی بد بود همین بد خط بودن ماها هم از پدر بزرگ به ارث رسیده است و بسیار هم ولخرج و دست و دلباز بود و همین ولخرجی ها و بی حساب و کتاب بودن های خانواده ماها همگی از پدر بزرگ رسیده است هیچ وقت هم در خانه اش را نمیبست همیشه باز بود به شدت هم چایی بود اگر کسی میگفت چایی نمیخورم به فحش هایش مبتلا میشد که تو آدم نیستی که چایی نمیخوری  در اوووج خستگ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

‌| نویسنده | سایتی خوب برای لوازم جانبی گوشی موبایل