نتایج جستجو برای عبارت :

فانوس دریایی

 
 
 
 
فـانـوسـےڪـوچـڪمےٺواندڪارےڪندڪـہ‌خــــورشــــیـــدبــاآن‌بزرگـےاش‌هرگزنــــمــےٺــــــوانـــــــد.... مـےٺـوانـددرشـب‌بـٺـابـد ...#فانوس باشیماگرنه دنبال #فانوس ها بگردیمتا زمانی که صبح بدمد...
 
ادامه مطلب
به مدد حضرت حق پنجمین فانوس مرکز آموزشی علامه‌حلی۲ شعله‌ور می‌شود ...
پس از برگزاری جلسه کارگروه دانش آموزی گرافیک و مستندسازی، لوگوی بیست و سومین نمایشگاه و نهمین سمینار مرکز نهایی شد.
منتظر خبرهای جدیدی از نمایشگاه بیست و  سوم و سمینار نهم باشید ...
بسم ربّ شهدا...
سلام!
این اولین نوشته من در بلاگ بیان هست،و قبلا اینجا وبلاگی نداشتم...
آدرس این وبلاگsarbaz1300 هست،به یاد سپهبد متواضع و شجاعمان...
شهید سلیمانی...به یاد جاودانه مردِ ایل سلیمانی...
و اسم وبلاگ ،فانوسی روی تپه روشن است...
شاید بپرسید،ماجرای تپه و فانوس چیست؟!کدام تپه و کدام فانوس؟!
داستان از آنجا شروع می شود،یک روستا در جنوب استان کرمان،یک روستای کوچک، حوالی رود هلیل...
آنجا یک تپه هست،دورتر از خانه های خشت و گلی و سنگی،تپه ای که روی آ
نمایشگاه فانوس از روز چهار شنبه 11 تا جمعه 13 اردیبهشت در مدرسه علامه حلی 2 واقع در خیابان هنگام، خیابان نعمت زاده از ساعت 9صبح تا 3 بعد از ظهر  برگزار می گردد. مجله متر هم در این نمایشگاه معرفی و عرضه می گردد. امید است که رضایتمندی را برای بازدیدکنندگان به ارمغان بیاوریم.گروه علمی- ادبی متر
دانلود آهنگ علی اصحابی فانوس 
Download New Music Ali Ashabi – Fanos
دانلود آهنگ جدید علی اصحابی به نام فانوس با لینک مستقیم و کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ از تهران دانلود
متن آهنگ فانوس علی اصحابی 
یه فانوس… یه شبگرد ، یه دل… یه کوچه ی سرد
دارم پی اِت می گردم ، تو خوب باش و برگرد
یه فانوس… یه شبگرد ، یه دل… یه کوچه ی سرد
دارم پی اِت می گردم ، تو خوب باش و برگرد
 
آخه تو دنیای منی؛ آخه تو رؤیای منی
صدای تب دارِ منی
یارِ منی… کارِ منی تو
♥♥♥
آه از خلوتِ من ، آه از دل کندن
همیشه و از وقتی که چیزی به اسم فانوس دریایی رو شناختم ، از فانوس دریایی خوشم میومد و هنوز هم خوشم میاد.نمی دونم ولی حس خوبی داره.فانوس دریایی همیشه و همیشه کنار دریا قد برافراشته و برای ماهیگیرهای گرفتار طوفان (توفان؟؟؟؟) نورافکنی می کنه و برای اون ها حس گرما رو توی سرما تداعی می کنه.یعنی برخلاف سردی و خیس بودن اطراف ، درون فانوس دریایی گرم و خشکه.خلاصه این که فانوس دریایی و دریا با وجود تضادی که دارن به طور خاصی در کنار هم قرار گرفتن که انگار
از آسمان باد تبدّل می‌وزد. هنگامه‌ی تحویل است و خموشان با فانوس انتقال در شب تیره می‌گردند. هنگامه‌ی دستها در دستها، و آغوشهای تنگ، و بوسه‌های نور و فروریختن حجاب ظلمت. 
هنگامه‌ی تعویض جامه‌ها، بیداری روح در جسم و از این مردگی برخاستن. چنان بر صحنه است و چنین در کار! سرانجام عرق مردان دل ثمر می‌دهد و عقیده شرمسار تاریخ پست خویش نفس آخر خواهد کشید و حقیقت از خاکستر برخواهد خاست. 
هنگامه‌ی تغییر استو خموشان با فانوس‌ انتقالدر شب تیره می
دانلود فیلم The Lighthouse 2019 دوبله فارسی با لینک مستقیم
دانلود رایگان دوبله فارسی فیلم فانوس دریایی 2019 با کیفیت عالی
کیفیت BluRay 1080p 720p دوبله فارسی 
دانلود فیلم فانوس دریایی دوبله فارسی 2019
 
منتشر کننده:نت فیلم
نام اثر:فانوس دریاییThe Lighthouse 2019 
ژانر : درام | فانتزی | ترسناک
محصول : 2019 آمریکا
امتیاز: 10/8.0
زبان: دوبله فارسی
کارگردان : Robert Eggers
بازیگران : Robert Pattinson, Willem Dafoe, Valeriia Karaman
 
خلاصه داستان :
داستان فیلم در مورد دو نگهبان فانوس دریایی‌ در جزیره‌ای اسر
دانلود فیلم فانوس دریایی The Lighthouse 2019 با لینک مستقیم
دانلود رایگان فیلم خارجی فانوس دریایی The Lighthouse 2019
نام فیلم : فانوس دریایی The Lighthouse 2019ژانر : فانتزی | درام | ترسناککارگردان : Robert Eggersبازیگران : Willem Dafoe, Robert Pattinson, Valeriia Karamanمحصول : آمریکازبان : انگلیسیزمان : ۱۰۳ دقیقهامتیاز : ۸٫۱/۱۰کیفیت : BluRayفرمت : MKVحجم : ۱۸۰۰ | ۸۳۰ مگابایتاطلاعات بیشتر : کلیک کنیدخلاصه داستان : داستان فیلم در مورد دو نگهبان فانوس دریایی‌ در جزیره ای اسرار آمیز در کشور انگلستان و د
هفتمین مورد از عجایب هفتگانه جهان را سوستراتوس (معمار یونانی) در جزیره‌ی کوچک فاروس، نزدیک شهر اسکندریه بنا کرد. ساخت این برج نورانی عظیم، حدود سال ۲۷۰ قبل‌ازمیلاد به‌پایان رسید. در دوره‌ی سلطنت بطلمیوس دوم، این فانوس دریایی کشتی‌های رود نیل را برای عبورومرور از بندر شلوغ شهر هدایت می‌کرد...
ادامه مطلب
اگر مداد رنگی های محدودی داشته باشید برای خودتون تاج میکشید
یا برای پدر و مادرتون آسمون آبی و درخشان سرسبز...
یا مثلا یه رنگین کمان آرزوها میکشید که آرزوهای همه رو برآورده کنه یا...
یا یه شمع یه عالمه فانوس برای روشن شدن دنیا روی نقاشی کره زمین میکشیدین؟
 
مداد رنگی های محدود ما زمان و عمر ما هستن
 
چه بهتر و قشنگتر که صرف خوشحال کردن خودمون و عزیزانمون بشه
حالا عزیز برای یکی مادره یکی خانواده یکی وطن و هموطن...
#فانوس دوره تربیتی و فرهنگی فانوس1 به توفیق الهی امسال برای اولین بار در سطح بخش دستگردان برگزار شد. که بنده توفیق حضور و خدمت به 150 نفر از نوجوانان و جوانان عزیز شرکت کننده در این اردو رو داشتم. ‌ دوره ای با طعم مباحث معرفتی (شبهات_مهدویت_سوادرسانه)  و مباحث فرهنگی و تفریحی مانند استخر، کوهنوردی، چشمه آبگرم ومسابقات انفرادی و گروهی در این دوره فرصت استفاده از محضر اساتید عزیزی همچون حجت‌الاسلام #انواری و حجت‌الاسلام #تکمیلی و استاد براتی ع
بسم الله 
اینجانب ... یه دختر مهرماهیم که از قضا همین امروز که تولد وبلاگمه تولد خودم هم هست (فی الواقع گل و گل و گل گلگلکه چه خوشگل و با نمکه تولدم مبارکه)
حالا چرا این وبلاگ رو ساختم؟ راست و حسینی دقیق نمی‌دونم فقط وبلاگ نویسی یکی از  موارد اون  لیست بلند بالای برنامه هایی بود که دوست داشتم با شروع نوزده سالگیم انجامش بدم  ... تلاشی برای نوشتن و آسودن ... و آسوده نوشتن(سرراست ترش ناشناس نوشتن میشه:))
چرا اسمشو گذاشتم فانوس دریایی؟( حواستون باشه
تو بوی خاک باران خورده ای و من نمی دانم که چرا هزار سال است که باران نمی بارد...بیایید کاسه هایمان را رو به آسمان بگیریم که همه ی این ها سزای اعمال من است...
همه ی این ها سزای اعمال من است...همه ی این نیامدن ها،همه ی این ایستادن ها و زل زدن به انتهای جاده ها،تقصیر من است...
من همه ی اشک های منتظران را مدیونم...
من مدیون همه ی گل های نرگسم...مدیون همه ی جمعه های ملتهب...
مرا ببخش...همه ی خاکستری ها تقصیر من است...همه ی دلتنگی های غروبانه...
من مدیون همه ی منتظ
رونمایی از پوستر (نگاره) رسمی نمایشگاه بیست و سوم و سمینار نهم، فانوس پنجم. برای دانلود پوستر در ابعاد واقعی روی تصویر کلیک کنید.

یازده تا سیزده اردیبهشت ماه 98
چهارشنبه، ساعت 9 تا 15
پنج شنبه، ساعت 9 تا 18
جمعه، ساعت 9 تا 13
در محل دبیرستان دوره اول علامه حلی2:
میدان رسالت - خیابان هنگام - بالاتر از میدان الغدیر - خیابان نعمت زاده - دبیرستان دوره اول علامه حلی2 تهران
 
به خانه برادر شوهرم رفتم و وسایل کمی که داشتم، جمع کردم و گفتم: «ممنون. دیگر باید بروم به خانه خودم. خانه ام ساخته شد». برادر شوهرم و زنش، در حالی که می خندیدند، همراهم آمدند. هنوز از دیدن این اتاق روی کوه تعجب می کردند ... هم عروسم کشور، مقداری وسایل همراه خودش آورده بود. کنار اتاق گذاشت و گفت: « این سوغات و هدیه برای خانه جدیدت. منزل مبارک!».
وقتی گفت منزل مبارک، قلبم گرفت. هم خوشحال بودم هم یاد قدیم افتادم و اشک ریختم. وسایلم را چیدم و با شادی ب
غزال جان نصیری می‌گفت: آرزو مثل ستاره قطبی است، خواسته‌ها مثل فانوس دریایی، سوار قایق نیازها بشو به سمت ایستگاه بعدی*، فانوس دریایی بعدی، در حالی‌که چشمت به ستاره قطبی است که راه را گم نکنی.
حالا من هر چی می‌خواهم یک آرزوی بزرگ خلق کنم (می‌گفت اگر آرزو ندارید، خلق کنید) هی چک می‌کنم و می‌بینم که خواسته است، نکند تبدیل کردنش به آرزو برای کتمان مسئولیت باشد؟
* حتی این قدر مسیر را پله پله ترسیم کن که برسی به گام بعدی، همان قدری که head lamp جلوی
می‌خواهم برایت بنویسم اما واژه‌ها از قلمم می‌گریزند، جمله‌ها نیمه‌کاره می‌مانند و حرف‌ها ناگفته. دیگر نمی‌توانم از چشمانت بنویسم. اعتراف تلخی است اما انگار تو در من مرده‌ای. قلبم تاریک‌خانه‌ای شده بی‌فانوس؛ می‌تپد اما گرم نیست. خیال آمدنت از سر این همواره مست بیدل، پریده. دیگر به این فکر نمی‌کنم که کجایی، دیگر به این فکر نمی‌کنم که می‌شود از خط لبخندهایت شعر نوشت، دیگر به این فکر نمی‌کنم که من چقدر کنار تو زیباترم. رهایت کرده‌ام
آهسته تر از  نم غم عشق گام تو بر این رخ خیال استاین حس خزان شدن گذشتهرفتن ز حریم تو محال استچون برف، به سر سپید خطیبر زلف سیاه شب  در آمدردی شد و راه رانشان داداین دل به کمند  دلبر آمدبی تو به کدام حالت غممشغول وپناه برده باشماز عشق تو با کدام واژهدر  دکلمه غم شمرده باشماینجا سخن از ترانه سخت استیک مثنوی غمین به کارمدیوانی از آن سرودن سردافتاده به سمت اختیارماینجا که دوسه سطر پارسی هستدرکنج رباعی نوایمیک عالمه شکوه مانده باشوقدرجمله ی قطعه
درجه ابهام: 4 از 4
شب بود. تاریک در خیابانی بی انتها در روی خط ممتد ایستاده بودم، هیچ ماشینی در خیابان نه پارک شده بود و نه حرکت میکرد. خیابان پیاده رو نداشت. در دو طرف خیابان دیوار بتنی کشیده بودند...
در دو لاین خیابان حرکت بود اما ماشین نبود، فانوس هایی بودند که معلق روی هوا حرکت میکردند... بدون آن که کسی آن ها را در دست داشته باشد خودشان خود را در دست گرفته بودند و میرفتند...
روی خط ممتد شروع به پیاده روی کردم، رفتم و رفتم و رفتم، چراغ بود و دیوار ب
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مادر... همو که بار ها گفتیم از او و بار ها قلم زدیم از او؛ اما هیچگاه نتوانستیم کنه وجود او را درک کنیم؛ همانند کودکی که دستش به بالای طاقچه نمی رسد. مادر نه فرشته است، نه پری و نه انسان؛ مادر، مادر است؛ همو که خدایش آفرید تا فردوس برین را به پایش بریزد.
مادر، فانوس فروزان آویزان بر دیوار خانه است؛ می سوزد و می سازد برای ما؛ اما به چشم نمی آید. تا هست، بودنش برای کسی تفسیر نمی شود. برای فهمیدن روشنایی و گرمای حاصل از سوختن مادر
نابینایی در روستایی زندگی می کرد. یک
شب
نابینا فانوس به دست وارد کوچه های
روستا شد.
رهگذری او را دید وگفت:
آیا فانوس را به دست گرفته ای که بتوانی در دل این
شب تاریک، با چشم نداشته بهترببینی ؟!!!
نابینا در پاسخ گفت:
نه، هم ولایتی ؛ فانوس را به دست گرفته ام تا در دل این شب تاریک، دیگران بتوانند مرا بهتر ببینند!!!!!!!!
                                                                                                                           
این روز ها فقط فرندز میبینم و هیچ کاردوستداشتنی دیگری نمیکنم . با هیچ کس هم حرف نمیزنم .کسی در مغزم دائم ملالت را زمزمه میکند. همه چیز ساکت و کند است . رنگ گرگ و میش هوا در مه .انگاری دنیا برای دیدن،شفافیت لازم را ندارد. چشم های ضعیف من هم که در این گرگ و میش که از بخت خوبش مه الود هم شده شانسی برای دیدن جزئیات ندارند. برای درک شرایط محتاج همه ی حواسم. باید همه دوبرابر شوند تا بتوانم مثل یک انسان عادی قدم بردارم. سرما انگیزه ها را خاموش کرده و اشت
تزئین اتاق کودک، یکی از دغدغه های والدین هست و معمولا سوالاتی از قبیل “شلف اتاق نوزاد را از کجا بخریم؟”، “مراکز فروش شلف اتاق کودک کجاست؟” مطرح می‌شود.اگر کودک ماجراجو و خلاقی دارید به شما خرید شلف دیواری کودک طرح فانوس دریایی را پیشنهاد می کنیم.
شما می توانید برای خرید شلف اتاق کودک نمونه های متنوعی را در سایت جیک جیک بررسی کنید.ما در جیک جیک این افتخار را داریم تا انواع شلف و چوب لباسی اتاق کودک دخترانه و پسرانه را با قیمت مناسب برای را
دوستانی که به دنبال اطلاعاتی در جهت زیورآلات و بدلیجات هستند میتوانند از بلاگ سایت های زیر اطلاعات کسب کنند و مقالات جالبی را مطلعه کنند.
 
وب سایت بدلباز یک سایت در حوزه بدلیجات بسیار فعال هستند و بخش بلاگ آن بسیار مفید می باشد و میتوانید از آن استفاده کنید.
 
بلاگ بدلباز
 
وب سایت فانوس گالری این وب سایت هم تنوع بدلیجات بسیار بالای دارد و شما میتوانید از مقالات آن استفاده کنید و تنوع کالای بسیار زیادی در نوع بدلیجات خود را دارا میباشد.
 
بل
علی‌رضا جان سلام!
امیدوارم حال تو، آقاجان، مامان جان و خواهری که به زودی به دنیا خواهد آمد؛ خوب خوب باشد. آری! درست شنیدی، خواهر! امیدوارم خبر خواهردار شدنمان، شیرین ترین مقدمه برای این نامه باشد. ‌‌‌‌:)
عزیزم! این اولین نامه ی من به توست و از راه دوری بدستت رسیده؛ از ورای کهکشان ثانیه ها، از آینده؛ و تنها عشق می تواند حصار قدرمند زمان را با سرعت نور، در هم بشکند و نامه ی مرا به دست تو برساند.
در این نامه، تجربه های خودم را به تو می گویم تا از
علی‌رضا جان سلام!
امیدوارم حال تو، آقاجان، مامان جان و خواهری که به زودی به دنیا خواهد آمد؛ خوب خوب باشد. آری! درست شنیدی، خواهر! امیدوارم خبر خواهردار شدنمان، شیرین ترین مقدمه برای این نامه باشد. ‌‌‌‌:)
عزیزم! این اولین نامه ی من به توست و از راه دوری بدستت رسیده؛ از ورای کهکشان ثانیه ها، از آینده؛ و تنها عشق می تواند حصار قدرمند زمان را با سرعت نور، در هم بشکند و نامه ی مرا به دست تو برساند.
در این نامه، تجربه های خودم را به تو می گویم تا از
عمرمو غارت می کنه
این اضطراب لعنتی
عین خیالت نباشه
فقط به فکر خودتی
تُوغربت تنهاییام
خدا رو فریاد می زنم
حالا که درگیر دلِ
بسته یِ بی حوصله تی
واسه چی عاشقت شدم؟!
یا چرا عاشقم شدی؟!
محالِ درکِ حالِ تو
عجیبه خیلی راحتی!!
می وزه توی صورتم نسیم مهربونت
مثل یه قاصدک شدم رها توُ آسمونت
مسافرِ شب زده ام قربون دسِ فانوس
بازوی روشنِ تو رو، نداش غریبه یا دوس
عمرمو غارت می کنه
این اضطراب لعنتی عین خیالت نباشه
فقط به فکر ِ خودتی
محمد رحیمی
یک روز که منتظر بودم ، حس کردم «غروب» کمی دیرتر از موعد رسیده ؛ فکر کردم بی‌خوابی به سرم زده یا اشتباه کرده ام . همان شب شروع کردم تپش‌های قلبم را شمردن . صد تا طول کشید ، و روز بعدش هم صد تا . اما ساعت نداشتم که بفهمم یک دقیقه چقدر طول می‌کشد . یکی از مسافرها که قبلا راهش به این طرف ها افتاده بود و ساعتی داشت ، لطف کرده و گفته بود طول روز در اخترک من ، یک دقیقه است و حالا مدت‌ها از سر زدن آخرین رهگذر می‌گذرد .
بعد از چندین بار روشن و خاموش کردن فا
مرا ببخش... که بیزارم از خانه‌ای که تو در آن نیستی!از پنجره‌هایی که بسته اندو تو در آن پیدا نیستی!و دلخوش نمی‌کند مراعطر هیچ یاسی
 مرا ببخش...که هزار تکه‌ام،و هیچ اتفاقی بیدار نمی‌کندنیمه‌ی در خود فرو رفته‌ام را و هیچ دکتری با قرص‌های لعنتی اش،کاری از دستشان بر نمی‌آید...
 مرا ببخش...که با موسیقی لبخندتنمی‌رقصمو تنهاتکیه می‌دهم،به درخت خیالاتم و فکر می‌کنم به تمام روزهایی که «فانوس» سهم ما از روشنی بود...
 #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی
پنجره را باز می کنم و هوای سرد پاییز دلم را با خود به میان برگ های ناخوش احوال می برد. حالمان ناخوش است مثل برگ های محتضر که با هر نسیم غزل خداحافظی از شاخه می سرایند. در دل تاریک شب به دنبال چشمه ی حیات هستیم، فانوس را باد خاموش کرد و ماه در پس ابرهای سیاه اسیر شد. خورشید تو هستی، طلوع کن.
 
 
میگم:دنیا پسته...
خیلی پست.
من روزای پست رو دیدم
شبای سیاهو دیدم؛
ولی روشنی رو تو دلم حس کردم نور رو هم دیدم.
اما هنوز با تمام روشنی ک رگ و پیم حس کرده
بازم میگم دنیا پسته.
مگه اینک دریچه ی روشنی رو پیدا کنی
مگه اینک تو دلت فانوس داشته باشی
وگرنه گم شدن تو ظلمت دنیا اسونه.
من نورو حس کردم
تو "تو"...
وقتی نصفه شب چراغ ساندویچی نیمه بسته رو روشن میکنی
ک پول برداری...
که تو سرما بی تفاوت رد نشی از کنار پیرزن قد خمیده ی کنار چار راه.
من از دنیای تاریک
شب
خوبم:
خوبم؛
شبیه فانوس کنج انباری
که دل پری از لامپ ها دارد
خوبم، 
شبیه گلدان کنار پنجره
که با حسرت
گل های آفتابگردان مزرعه را می نگرد
خوبم؛ 
شبیه قایق خسته
در خشکی 
که می داند دیگر به آب نمی افتد
خوبم؛
شبیه نوار کاستی
که سال هاست آواز عشق اش
در پس خاطره ها جا مانده
خوبم...
تو چطوره؟!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
این پست قرار نیست که نوشته‌ای داشته باشد، تلنگری است برایم که یادم بماند در زمانه‌ای که مثل فانوس دریایی چسبیده‌ام به " خانه‌ی دوست کجاست"، کسی از گذشته‌ها پیدایش شد با دلی شکسته و رنجی عمیق. پیدا شد که یادم بیاورد روزگاری آرزوی کسی بودم، همان روزهایی که تلاش می‌کردم برای تنهایی یک تازه مادر کاری بکنم...
چراغ فانوس تاشو 2 کاره Pop up Lanternهم چراغ قوه و هم فانوس ...یک فانوس تا شو جیبی مسافرتیبسیار پر نور، زیبا و با کیفیتجهت استفاده در مسافرت، کمپینگ، کوهنوردی و ...دارای حجم بسیار کمامکان 3 حالت نور دهی مختلف کم نور، پر نور و چشمک زن
قیمت : 17800 تومان

ادامه مطلب
دانلود دوبله فارسی فیلم The Light at the Edge of the World 1971کیفیت BluRay 720p اضافه شداختصاصی از رسانه تهران فیلم تقدیم میکنددانلود 
بازیگران : Kirk Douglas, Yul Brynner, Samantha Eggar
کارگردان : Kevin Billington
محصول : آمریکا
سال تولید : ۱۹۷۱
زبان : دوبله فارسی
فرمت : MKV
حجم :۱٫۵GB
خلاصه داستان : دزد دریایی بی رحمانه دروازه بان فانوس دریایی را در جنوب شهر آرژانتین ضبط می کند. هدف او آشکار و وحشتناک است. او قصد دارد سیگنال های فانوس را کنترل کند تا کشتی های عبور بر روی سنگ ها خرد شوند
صداش کردم. اما متوجهم نشد. توی چشمهاش هزارتا دریای طوفانی داشت و هزارتا کشتی شکسته که هیچ کدوم قرار نبود پهلو بگیرن. 
صداش کردم.
ولی انگار غرق شده بود.
غریق نجات نبودم و دست کمی از خودش نداشتم. منم یه فانوس شکسته بودم که نفس های آخرش رو سوسو می زد. 
آدم های غمگین، هیچ وقت  جزیره های دورشون  رو نمی بینن.
همه ما یک عذرخواهى به 
احساس خود بدهکاریم .
زمانى که براى نگه داشتن آدمهاى
 اشتباه پافشارى کردیم!
 
آن زمان که دروغ شنیدیم و سکوت کردیم ...
جایى که باید می رفتیم اما ایستادیم! 
از هیچ و پوچ رؤیا ساختیم و ذوق کردیم! 
 
براى فرار از حقیقت لج کردیم 
و لج کردیم و لج کردیم !...
خاموش کن فانوس وابستگى ات را ...
گاهى چه اصرار بیهوده ایست 
اثبات دوست داشتن مان به آدمها ! 
معرفت هاى بیجایمان ، مهربانى هاى
 الکى مان ، تلاشهاى بى مورد 
براى حفظ رابطه هایمان !...
ژانر : رازآلود , خانوادگی , مهیج
مدت زمان : ۱۰۲ دقیقه زبان : انگلیسی کیفیت : BluRay 720p فرمت : MKV انکودر : F2M حجم : ۸۳۳ مگابایت محصول : انگلیس ستارگان : Mark Lewis Jones, Michael Jibson, Jason May, Joshua Richards کارگردان : Chris Crow لینک‌های مرتبط : جستجوی زیرنویس – کیفیت‌های دیگر
خلاصه داستان :
فانوس دریایی ، فیلمی رازآلود و مهیج محصول سال ۲۰۱۶ به کارگردانی کریس کرو است. این فیلم داستان واقعی دو نگهبان فانوس دریایی که بر اثر یک طوفان دریایی مهیب ماه‌ها در آنجا گرفتار می‎شوند ر
هر چی بیشتر میگذره، ییشتر به این میرسم که در زندگی اش و در قلبش هیچ اثری از من را نگه نداشته است.   دلم را خوش کنم به امید واهی و خیال های بی اساس که چه!  تا چه موقع؟   
دریغا که نیست نشانی از من..
سوالم اینست که به کدام عهد نانوشته ای ماندم.  بخاطر هیچ که آدم نمیماند.. خب باید بالاخره باور کنم که هیچ نمانده است از من در قلب و جانش.  سوگواری و اندوه من از این است که روزی هیچ اثری از او در من هم نمانده باشد.. و قاطعانه تمام شده باشد..  که در آنصورت.. هیچ
توماس اندروز، طراح کشتی بزرگ و مشهور تایتانیک بود. او چنان از ساخته
دست خود مغرور بود که گفت: حتی خدا هم نمی تواند این کشتی را غرق کند!

کشتی تایتانیک در همان سفر نخست، غرق شد و بسیاری از سرنشینانش به
همراه سازنده و طراح آن جان سپردند.

وین استنلی، فانوس دریایی بزرگ و مشهوری را ساخته بود. می گفت: هیچ
طوفان و بارانی نمی تواند آنچه من ساخته ام را ویران کند. برای تعمیر فانوس دریایی
اش رفته بود که بر اثر طوفان، تخریب شد و خودش نیز همان جا جان سپرد.

مع
دلم خواست :
معصومیت اولین دیدار را ، لبخند های اولین گفت و گو را ، لوح سفید خالی از حرف های اضافی و نقطه ها را ... نگاهی که از ترس غرق شدن در آن ، چشمانم را بدزدم ؛ آزادی بال و پر گشودن ، بی دغدغه ی سقوط پریدن ، بی محابا سرودن را ... دلم خواست ... خواست که یک لحظه فراموش کنم که "دل خیالی بیش نیست" ؛ که مست خواب ، چشمانم را ببندم و رویا ببینم .
چند وقتی است ، دقیقا در آن لحظه ای که عمیقا به دنبال کلمات مناسبم ، از ذهنم فرار می کنند . من تنها قانون قلمرو شعر و
و فرقی هم نمیکند
که فانوس داشته باشم یا نه
کسی که میگریزد
از گم شدن نمی ترسد
#رسول_یونان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
چراغ توریوسیله ای رویایی که چندین سال روشنایی بخش منازل ما بوددر آن سالهای سخت که نه برق بود و نه گاز و نه آب. و نفت هم سهمیه ای بود.چراغ توری زینت بخش محافل ما بود.چراغ توری که با سوخت نفت و هوا روشنایی داشت و تور سفید و صورتی زیبایش در اکثر دکان ها وجود داشت.در قسمت بالای سیاه رنگ آن توری با نخ محکم خودش بسته می شد و قسمت وسط شیشه گرد آن بود و در قسمت پایین مخزن نفت با اون درب و درجه زیبایش  و تلمبه کوچک باد آن قرار داشت .وقتی تور  بسته می شد باید
 
 
 خلاصه
فارسی و انگلیسی رمان به سوی فانوس دریایی To the Lighthouse اثر
ویرجینیا وولف
ویرجینیا وولف۱ (۱۸۸۲ـ۱۹۴۱) رمان‌نویس، منتقد و مقاله‌نویس انگلیسی، همچون جیمز جویس از ابداع
کنندگان و  پیشروان استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن (Stream of Consciousness) و تک‌گویی درونی (interior
monologue) در رمان است.
رمانهای ویرجینا وولف به خاطر نثر شاعرانه و
سمبلیک بودن، مورد توجه‌اند. در این آثار، پیرنگ و حرکات شخصیتها چندان مورد
تأکید نیستند، بلکه جنبه روانشناختی شخص
فانوس بردارید و روز روشن
به دنبال عدالت و انسانیت بگردید.
#موریس_مترلینگ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
فانوس، در عطش شعله ای می سوخت، کبوتر، از چشم آسمان، افتاده بود، دریا، غرق در رخوت بود، زمین، خورشید را طواف نمی کرد، چهره ی باغ، چروکیده بود، جامه ی شب در دست و پای سپیده، می افتاد، سکوت، آخرین نفس های خود را از تنگی سینه اش، برون می داد؛ بوف ویرانگی، روی دیوار شب، شوم، می خواند؛ لب های خشک دهکده، تاول زده بود؛ وطن، با خود، بیگانه بود وخودی در وطن.
ناگهان از پشت حصار شب، نمای مردی پدیدار شد، مردی که اسرافیل شد در صور بیداری و امواج نگاهش، کویر
 
فانوس، در عطش شعله ای می سوخت، کبوتر، از چشم آسمان، افتاده بود، دریا، غرق در رخوت بود، زمین، خورشید را طواف نمی کرد، چهره ی باغ، چروکیده بود، جامه ی شب در دست و پای سپیده، می افتاد، سکوت، آخرین نفس های خود را از تنگی سینه اش، برون می داد؛ بوف ویرانگی، روی دیوار شب، شوم، می خواند؛ لب های خشک دهکده، تاول زده بود؛ وطن، با خود، بیگانه بود وخودی در وطن.
ناگهان از پشت حصار شب، نمای مردی پدیدار شد، مردی که اسرافیل شد در صور بیداری و امواج نگاهش، کوی
 
واگن مسافری قطار بندر عباس - تهران که در خروجی ایستگاه شوراب محور قم دچار مشکل فنی شده بود با تلاش مامورین فنی ظرف کمتر از یک ساعت مشکل رفع شد.
 
به گزارش فانوس،  روابط عمومی راه آهن در اطلاعیه‌ای اعلام کرد؛ صبح امروز واگن مسافری قطار بندر عباس - تهران که در خروجی ایستگاه شوراب محور قم دچار مشکل فنی شده بود با تلاش مامورین فنی ظرف کمتر از یک ساعت مشکل رفع شد.
 
پس از رفع این مشکل قطار به سیر خود ادامه داد.
یکی از چشمگیر و تماشایی‌ترین جشن‌های دنیا «جشنواره نور تایلند»  یا به طور دقیق‌تر فستیوال «لوی کراتونگ و یی پنگ» است.
هم در بین مردم محلی و هم گردشگران محبوب شناخته می‌شود.بدون شک می‌توان این فستیوال را پرطرفدارترین فستیوال پاییزی تایلند دانست. این جشنواره را در نوامبر وقتی که ماه کامل باشد، برگزار می‌کنند و در هر سال تاریخ میلادی متفاوتی دارد. در طی این جشنواره هزاران شمع روشن بر رودها و جویبارها شناور می‌شوند تا به ارواح رودخانه‌ه
قیمت: 25,000 تومان
قیمت: 25,000 تومان
روش ارسال: دانلود فایل
در سال‌های اخیر سایت‌های خبری-مجله‌ای و همچنین تفریحی، رشد بسیار چشمگیری داشته است که نشان از پویایی این سایت‌ها دارد و هر روز به شمار آنها افزوده می‌شود.بسیاری از افرادی که در ابتدای کار هستند، نیازمند امکانی هستند که بتواند نیازهای سایت خود را برطرف کنند.کسانی هم که کهنه‌کار این سایت‌ها هسنتد، بیشتر از گذشته نیازمند این نوع قالب هستند.قالب خبری فانوس، تمام نیازهای سایت شما را بر
بسیاری از راهنمایی ها برای کمک به انتخاب بهترین لوازم کمپینگ برای سفرهای خانوادگی شما است. این مقالات در مورد چگونگی خرید وسایل کمپینگ خانواده و چگونگی تصمیم گیری در مورد بهترین سفرهای کمپینگ که خانواده شما در حال برنامه ریزی است، توضیح می دهند.
لوازم کمپینگ - چادر کمپینگ
چادر شما بزرگترین خرید شما خواهد بود. این نیز مهم ترین وسیله برای ساختن یک سفر موفق خود است.
 
لوازم کمپینگ - کیسه های خواب
کیسه خواب شما برای خواب یک شب بسیار مهم است. راهن
هانیگرین می‌گفت: واقعا خجالت نمی‌کشی خدا رو "کابوی" صدا می‌زنی؟ اما من دیگه نمیدونم چه اسمی باید روت گذاشت. تو شبیه ابری، شبیه نوری، شبیه جاری‌شدن آبی، شبیه قله‌ی کوهی، شبیه کابوی‌های فیلم‌‌های وسترن، شبیه ملکه‌های سخاوتمند... همه‌جا می‌بینمت، همه‌جا می‌شنومت، و همه‌جا بوی تو رو استشمام می‌کنم. تو همه‌جا هستی. وقتی بارون و طوفانه، یه‌ چتر میدی دستم. وقتی تاریک و خوفناکه، جلوی پام فانوس نگه می‌داری. وقتی راه پر از چاله‌چوله‌ست، د
بسم رب الشهدا
.
جوونیه و هزار تا عشق و امید
اما یه سری جوون ها، پای غیرت و امام و وطنشون وایسادند و دل به دریا زدند و از تمام تعلقات دنیاشون گذشتند
یه عده تو صف دلار ایستادند 
اما اینا تو صف شهادت صف کشیدند
.
آره جوونه و هزار تا آرزو اما اینا آرزوشون رو با فانوس آرزو فرستادند به اوج آسمون که برخلاف بعضی های دیگه فانوسشون بره و دیگه برنگرده
آرزوهاشون رو سوزوندند تا آرزو های بقیه ی آدم ها جون بگیره
.
آره شهادت یه شهد شیرینه که هرکسی بهش داده نمی شه
دانلود آهنگ جدید بلک کتس به نام کجا میری به این زودی
متن آهنگ جدید کجا میری به این زودی - بلک کتس
Download New Music By Black Cats Called Koja Miri Be In Zoodi
Lyrics Music Black Cats Koja Miri Be In Zoodi
Yeni şarkı indir Black Cats Adında Koja Miri Be In Zoodi
Şarkı Sözleri Koja Miri Be In Zoodi itibaren Black Cats
تو فانوس و بغل کردیТы обнял фонарь
  که امشب ماه دلگیرهЭто лунная ночь сегодня вечером
زمین خاموشه و عطر

ادامه مطلب
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند. آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟پسر پاسخ داد: عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آ
سالها پیش که برق نبود حس خوبی داشتیم . خاطره ها بسیار جذاب تر و رویایی تر بود  با نور فانوس درس می خواندیم , مشق می نوشتیم  با چراغ طوری به استقبال گلهای زعفران می رفتیم وقتی از دور دست ها نوری به چشم می خورد خبری از دوست رفیق و یا میهمانی بود . نور زیبای چراغ طوری در بزم میهمانی ها عروسی ها و تعزیه خوانی ها بسیار ماندگار و دل انگیز بود  وقتی نورش کم میشد پمپ کوچکی داشت که با چند تلمبه به روشناییش می افزود . چراغ بادی بهترین یار و یاور در دل تاریکی
وقتی این وبلاگ را با عنوان "ندای کتاب" هوا کردم؛ انگیزه‌ام ایجاد آرشیوی از کتابهایی که خواندم، بود. و البته تا حدی معرفی کتاب‌ها به بلاگر‌ها. این فصل نوزادی از زندگی این وبلاگ بود. با این آدرس : 786book.blog.ir  
و فصل کودکی آن تحت عنوان "حلزون" با این آدرس : halazun.blog.ir گذشت. این عنوان از بیتی از جناب صائب تبریزی اقتباس شده بود؛
 "از حادثه لرزند به خود قصر نشینان/ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم" 
 
و حال این کودک وارد فصل جدیدی از زندگی شده است. وبلاگ
#نیمه_عاشقی
امشببه نیمه می رسد دفتر بهارانکهکشانی از نور و شکوفهبر پشت هر نسیماز کوچه سبز اردیبهشتبر در خانه ات خواهند رسید!
بهار،ورق به ورقپر شدهاز اسم تو!هر صبح،پرستوهامی آیند از میان آغوش نگاهتتا به کوچه آفتاب!
 
در جستجوی تو،به سمت زندگی باید رفتمن نیزچون قاصدک هافانوس بدسترفتم و رفتماز سبز سیر دریابه خاک کبود کویرهمه جادفتر عاشقی شکوفه ها باز بود مشق شاپرک هابازهم نوشتن نام تو!بازهم سرودن از تو و تو...
امشب،صیادی بر روی رودخانه چشمان
تنها با نگاهی به اطراف متوجه می‌شویم که انسان‌ها با بحران‌های بیشماری دست و پنجه نرم می‌کنند و این همان تفسیر آیه «و خلقنا الانسان فی کبد» است که ما انسان را در رنج آفریدیم؛ بله انسان یعنی همین؛ یعنی همین چگونگی مدیریت رنج هایش که چگونه طنازی کند برای الهش و به زیبایی این رنج ها را مدیریت کند و به ثمر های خوشی برساند٬ ولی انگار برخی نمی خواهند با این رنج ها کنار بیایند به عالم و آدم شکایت دارند و گله می کنند جز منشأ اصلی یعنی خودشان
اما یکی
بسم الله الرحمن الرحیم
شما دعوت هستید .
برا نوشتن یک مطلب چه کوتاه و چه بزرگ
مطلبی با بوی شهدا..
شما تو این نوشته شهدا های میشناسید اسم می برید
از استان ها مختلف اسم ببرید که عالی می شود.
چندتا کتاب هم در مورد شهدا اسم می برید.
چندتا کتاب دفاع مقدسی نام می برید.
مطلب هم نوشتید هدیه می کنید به رفیق شهید تون
لطفا به چند نفر دعوت نامه رو بفرستید تا اون ها دست به قلم بشوند.
بنده دعوت می کنم
از آقای سلیمانی،آقای رهام
خادم اما زمان عج
آقای مقدم
فانوس
آقا
میدونی، ما جوون و پرانرژی هستیم. پر از انگیزه‌هایی که مثل شمعی در برابر همه‌ی طوفان هایی که وزیده روشن نگه‌ش داشتیم. مثل همه‌ی وقت‌هایی که حقیقت تلخ و ناگوار رو سرمون آوار شده، درآغوش گرفتیمش، پذیرفتیمش و دوباره تصمیم گرفتیم همگام با جسم جوونمون ذهن ۹۱ ساله‌مون رو همراه کنیم. و پیش بریم. و رویاپردازی کنیم. اشکالی نداره اگه فکر کنیم می‌تونیم دنیارو فتح کنیم. دستمون رو مشت کنیم، چونه‌مون رو بالا بگیریم و بند کفش‌هامون رو سفت‌تر از پیش ب
سالها پیش که برق نبود حس خوبی داشتیم . خاطره ها بسیار جذاب تر و رویایی تر بود  با نور فانوس درس می خواندیم , مشق می نوشتیم  با چراغ طوری به استقبال گلهای زعفران می رفتیم وقتی از دور دست ها نوری به چشم می خورد خبری از دوست رفیق و یا میهمانی بود . نور زیبای چراغ طوری در بزم میهمانی ها عروسی ها و تعزیه خوانی ها بسیار ماندگار و دل انگیز بود  وقتی نورش کم میشد پمپ کوچکی داشت که با چند تلمبه به روشناییش می افزود . چراغ بادی بهترین یار و یاور در دل تاریکی
مرد تروتمند
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند.
 
 
آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟پسر پاسخ داد:
عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرسکه چنان زو شده‌ام بی سر و سامان که مپرس
کس به امید وفا ترک دل و دین مکنادکه چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس
به یکی جرعه که آزار کسش در پی نیستزحمتی می‌کشم از مردم نادان که مپرس
زاهد از ما به سلامت بگذر کاین می لعلدل و دین می‌برد از دست بدان سان که مپرس
گفت‌وگوهاست در این راه که جان بگدازدهر کسی عربده‌ای این که مبین آن که مپرس
پارسایی و سلامت هوسم بود ولیشیوه‌ای می‌کند آن نرگس فتان که مپرس
گفتم از گوی فل
 
 
دانلود تصویر زمینه گوشی 1دانلود نسخه با کیفیت
دانلود تصویر زمینه گوشی 2دانلود نسخه با کیفیت
دانلود تصویر زمینه گوشی 3دانلود نسخه با کیفیت
دانلود تصویر زمینه گوشی 4دانلود نسخه با کیفیت
دانلود تصویر زمینه گوشی 5دانلود نسخه با کیفیت
دانلود تصویر زمینه گوشی 6دانلود نسخه با کیفیت
دانلود تصویر زمینه گوشی 7دانلود نسخه با کیفیت
دانلود تصویر زمینه گوشی 8دانلود نسخه با کیفیت
دانلود تصویر زمینه گوشی 9دانلود نسخه با کیفیت
دانلود تصویر زمینه گوشی 10
پنج آذره و ۲۵ روز دیگه پاییز هم‌تموم میشه میره ! 
از پاییز امسال هیچی نفمیدم،ن بیرون رفتم که بخوام عکسی بگیرم
ن کسیوداشتم که باهاش مهتاب تو فانوس رو گوش بدم 
ن رو برگای پارکا پریدم ،ن صدای خش خششون به گوشم خورد 
هیچیِ هیچیِ هیچی! 
سیزده روز دیگه تولدمه وبعد ۴ سال ،گمونم امسال خونه باشم وباتوجه 
ب روندی که درپیش داریم ،بنظر کاملا تولد مزخرفی درپیشه؛) 
اصلا چرا باید روزی که دنیااومدیم رو خاص بدونیم؟؟ منکه بارها وبارها 
آرزو کردم کاش دنیا نمی
وقتی وارد خانه شدیم، همه جا را روشن و نورباران دیدم. هرچه فانوس و گردسوز در خانه داشتیم، روشن بود. گفتم: «این همه چراغ را برای چه روشن کرده ای؟»
و از سؤال خودم پشیمان شدم. شاید از تنهایی ترسیده است. امّا رئوف چادر و روبنده اش را برداشت، تبسمی کرد و گفت: «می دانستم که امشب دعاهایت طولانی تر و استغاثه ات بیشتر است، خانه را پر از نور کردم تا اشتیاقت برای نمازشب و دعا بیشتر شود.»
 
+ سرود سرخ انار - الهه بهشتی
رویدادهای هیجان انگیز در آسیا برای پاییز
 
این جشنواره های بزرگ و هیجان انگیز در آسیا مورد استقبال خیلی از گردشگران از سراسر دنیا می باشد همچنین پاییز بهترین زمان برای یک سفر رویایی در یک هوای بی نظیر می باشد. بیشتر این جنشواره و فستیوال ها در ماه سپتامبر و نوامبر برگزار می شود. بسیاری از کشور های توریستی میزبان میلیون ها گردشگر می باشند.
بعضی از این جشنواره ها در حال برگزاری و بعضی ها هنوز شروع نشده است. در این زمان کشورهای برگزار کننده این
بسم الله الرحمن الرحیم
شما دعوت هستید .
برا نوشتن یک مطلب چه کوتاه و چه بزرگ
مطلبی با بوی شهدا..
شما تو این نوشته شهدا های میشناسید اسم می برید
از استان ها مختلف اسم ببرید که عالی می شود.
چندتا کتاب هم در مورد شهدا اسم می برید.
چندتا کتاب دفاع مقدسی نام می برید.
مطلب هم نوشتید هدیه می کنید به رفیق شهید تون
لطفا به چند نفر دعوت نامه رو بفرستید تا اون ها دست به قلم بشوند.
بنده دعوت می کنم
از آقای سلیمانی،آقای رهام
خادم اما زمان عج
آقای مقدم
فانوس
آقا
سلام ای تو زیباترین عشق ممکن
محاله رقیبی برات بوده باشه
اصن اونقدر ذات عشقت درسته
رقیبت محاله که آسوده باشه
بذار باورت شه من عاشق ترینم
بدون تو دنیای من بی فروغه
نباشی، منو عاشقی هام سرابه
یقینا تموم غزل هام دروغه 
حصار تنت خوبه زندون من شه
گرفتار موج چشاتم یه خواهش
بذار وقتی غرق نگاهت می میرم
بازم زنده شم با یه موج نوازش
تو فانوس دستای روشن که داری
واسه قایق بی پناهم ، پناهی
همین که تو رو دارم ای عشق خورشید
نمی ترسم از وحشت این سیاهی
سلام ای
 
 
 سیل است آب دیده و هر کس که بگذرد، گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود... مرثیه‌ای بر روزگار از دست رفته میخوانم، بر جوانی به غصه گذشته، به شبهای تنهایی حیرت حرام‌ شده، بر این راه راه غبارآلوده نوحه میخوانم، بر فانوس‌هایی که از اشک شمع کور شده‌اند، از چه بگویم، از هیچ میگویم از هیچی که همیشه با من است، از جدالی که درون من است، از شعله‌ای که تاب و توان وجودم را به یغما برده است، از چه میگویم، از آرزوی بر بادرفته میگویم، از صداقت هیچ میگویم، از
شهربازی گلد ریف سیتی
گلد ریف سیتی یک پارک تفریحی در ژوهانسبورگ می باشد که در یک معدن طلا ساخته شده است.سرگرمی های آبی و ترن های هوایی از دیگر تفریحاتی می باشد که کودکان را سرگرم می کند.همچنین دارای سینمای 4 بعدی است که می توانید انواع فیلم ها را تماشا کنید و ساعات خوشی را داشته باشید.در گلد ریف سیتی رستوران های مختلفی وجود دارد که می توانید انواع غذاهای مورد علاقتان را میل کنید.
باغ وحش
در آفریقای جنوبی انواع باغ وحش های دیدنی وجود دارد که مسا
تو شکل دیگری هستی. شکل دیگری از انسان. شکلی کامل. چقدر کورند کسانی که تو را ندیده‌اند. و چه گناهکار آن‌ها که با یک نگاهت عاشق نشدند.
صحبت از نگاه نیست اما. صدای تو روح را می‌پروازاند. بوی تو گام‌ها را بی‌اراده‌ به سمت گل می‌کشاند. نامت آسمان را رنگ می‌زند. ای ستاره سرخ! من رفته‌ام. مدت‌هاست مرا از زمینم بیرون برده‌ای. مدت‌هاست... .
لب‌ها و نگاه‌ها، دست‌ها و صحبت‌ها، چشم‌ها و غمزه‌ها، صورت و نوازش‌ها، گیسو و کشتن‌ها، من و بی‌تابی‌ها، م
Dulce Pontes - Canção do Mar

https://www.aparat.com/v/3lK4m

 دولچه پونتس - ترانه‌ی دریا
من می‌خواستم در کشتی‌ام برقصم
بر فراز دریای ستمگر
و دریای غرّان می‌گوید
من برای دزدیدن فانوس بی‌همتای چشمان زیبایت آمده‌ام
بیا و ببین اگر که حق با دریاست
بیا اینجا که قلب رقصانم را ببینی
اگر من در کشتی‌ام برقصم
به دریای ستمگر نمی‌روم
و به او نخواهم گفت که برای آواز خواندن 
برای خندیدن
برای رقصیدن‌
برای زیستن
 و رویای تو را دیدن به کجا رفته‌ام.
 
 
 
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.param name="AutoStart" value="False">


 
 
هرکس سخنی از سر سودا گفتند
زان روی که هست، کس نمی داند گفت!
خیام
 
پژوهش ها و گزارش های مهمی از سوی اهل فن عرصه ی هنر و ادب ایرانی (چه ایران دوستان مستشرق و چه ناقدان
آینه و شمعدان از گذشته تا کنون در دکوراسیون خانه های ایرانی جا داشته اند. برای آگاهی از محل قرار دادن شمعدان در چیدمان خانه این مطلب را از دست ندهید.
شمعدان
شمعدان یکی از لوازم دکوری منزل محسوب می‌شود که می‌توانید در نقاط مختلف خانه از جمله آشپزخانه، اتاق خواب، سرویس بهداشتی و پذیرایی از آن استفاده کنید. با قرار دادن شمع های گوناگون و نورپردازی ملایم نمایی جذاب به وجود آورید. اگر می‌خواهید برای تزیین خانه از شمعدان استفاده کنید ولی نمی‌د
 
اندازه ی اندوهم ، اندازه ی دفتر نیست
شرح دو جهان خواهش ، در شعر میسر نیستیک چشم پر از اشک و ، چشمِ دگرم خون استوضعیتِ امروزم ، آینده ی مجنون استسر باز نکن ای اشک ، از جاذبه، دوری کنای بغضِ پر از عصیان ، این بار ، صبوری کنمن اشک نخواهم ریخت ، این بغض ، خدا دادیستعادت به خودم دارم ، افسردگیم عادیستپس عشق به حرف آمد ، ساعت دهنش را بستتقویم به دستِ خویش ، بندِ کفنم را بستاو مرده ی کشتن بود ، ابزار فراهم کردحوایِ هزاران سیب ، قصدِ منِ آدم کردلبخند م
دانلود فیلم The Lighthouse 2019 دوبله فارسی و کیفیت عالی
دانلود با لینک مستقیم و کیفیت های 480p BluRay ,720p BluRay ,1080p BluRay
دوبله فارسی فیلم The Lighthouse فانوس دریایی سال 2019
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
نام : فانوس دریایی-The Lighthouseلینک IMDbامتیاز : 7.9 از 10 – میانگین رای 36,226 نفرکیفیت : 480p BluRay ,720p BluRay ,1080p BluRayموضوع : درام, فانتزی, ترسناک, رازآلودفرمت : MKVحجم : 2.1 گیگابایت + 1.1 گیگابایت + 497 مگابایتمدت زمان: 109 دقیقهزبان: انگلیسیسال انتشار : 2019صوت دوبله: دارد
~~~~~~~~
کارگردان : Robert Eggers
ادامه مط
 
رستوران صبا ملک کیش
 
معرفی رستوران : رستوران صبا ملک یکی از رستوران های خوب جزیره کیش است که در نزدیکی ساحل قرار گرفته است. این رستوران دارای فضای روباز باغ مانندی است بلیط کیش شهریور 98که در آن تخت های سنتی چیده شده اند و دارای ظرفیت 400 نفر می باشد. هر شب در این رستوران برنامه موسیقی زنده توسط گروهی متبحر در این امر اجرا می شود که مورد پسند مهمانان تور کیش است. رستوران صبا ملک یکی از 11 رستورانی است که این آپشن ویژه را در جزیره کیش دارا هستند
 
آرون افشار عاشق کش
دانلود آهنگ جدید آرون افشار به نام عاشق کش
Aron Afshar - Ashegh Kosh
ترانه و موزیک : دی پاپ ؛ تنظیم : معین راهبر
+ متن ترانه عاشق کش از آرون افشار
از تو دگر نمیشود دل کند / فانوس راه عشق من بودی
تو جاده را به من نشان دادی / برگرد بگو عاشق من بودی
 

ادامه مطلب
این داستانى که میخوام بگم براى یکى از اقوام هس که زبون خودش میگم:من وقتى جوون بودم حدودا بیست و خورده اى تو یه ده اطراف زابل زندگى میکردیم پدرم کشاورز بود وچون پیرشده بود همه خواهر برادرام ازدواج کرده بودن و غیراز من کسى نبود که عصاى پدرم باشه براهمین کشاورزى رو من عهده داربودم زمینمون ١٥کیلومتر از ده فاصله داشت توى زمین یه کلبه محقرساخته بودیم ک شبایى ک مجبور بودم تو زمینمون باشم تو اون کلبه میخوابیدم ..یادمه دفعات اول که میخوابیدم اونجا ف
ملخ و جیرجیرک زنگوله‌دار
در حالی که در امتداد دیوار مسقف سفالی دانشگاه قدم می‌زدم، برگشتم به کناری و به مدرسه بالایی نزدیک شدم. پشت حصار چوبی سفیدرنگ مدرسه، از سمت انبوهِ تیره بوته‌ها زیر درختان گیلاس سیاه، صدای حشرات را توانستم بشنوم. در حالی که خیلی آرام قدم برمی‌داشتم، گوش می‌سپردم به صدای آن و به سختی می‌تونستم احساسم را با آن سهیم شوم، به سمت راست برگشتم طوری که پشتم به سمت زمین ورزش نباشد، وقتی به سمت چپ برگشتم حصار به سمت خاکریزی
امروز دلتنگم، نمی‌دانم چرا! شاید...این عمر با من راه می‌آید؟ نمی‌آید؟اصلاً چقدر از راه مانده؟ من کجا هستم؟کی اختیار لحظه‌هایم رفت از دستم؟دلخوش به رفتن بودم اما راه گم کردماین راه روشن را چه شد ناگاه گم کردمحتی چراغ روشنی هم این طرف‌ها نیستدر ازدحام ابرها، خورشید پیدا نیستفانوس دل، می‌خواهد ای خورشید، نور از توخیری ندارد باقی این عمر دور از تواین نامه را با خود نسیم آورده، می‌خوانی؟از عاشقی در راه مانده، او که می‌دانی
ادامه مطلب
و عشق را 
کنار تیرک راه بند
تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...
روزگار غریبی است نازنین...
آنکه بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است 
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد... شاملو
 
آه اگر آزادی سرودی می خواند
کوچک
همچون گلوگاه پرنده ای
هیچ کجا دیواری فرو ریخته برجای نمی ماند
سالیان بسیاری نمی بایست
دریافتی را
که هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است ...  شاملو
 
به پرواز
شک کرده بودم
به هنگامی که شانه هایم
از توان سنگین بال
خمی
جواب بازی آمیرزا
جواب بازی آمیرزا رو در تمامی مراحل برای شما عزیزان آماده کرده ایم ، در ضمن این پست مدام در حال آپدیت شدن است و با هر آپدیت بازی آمیرزا و سوالات جدید ، جواب های جدید نیز در این صفحه قرار میگیرد.
دانلود بازی آمیرزا
 
جواب مرحله 1 بازی آمیرزا
۱- کلمات این مرحله : سگ/ سنگ
جواب مرحله 2 بازی آمیرزا
۲- کلمات این مرحله : زن/ گز/ زنگ
جواب مرحله 3 بازی آمیرزا
۳- کلمات این مرحله : آش/ آتش
جواب مرحله 4 بازی آمیرزا
۴- کلمات این مرحله : کاخ/ خاک
جواب
سیمان یا سمنت واژه‌ایست که از لغت سمنتوم رومی گرفته شده و قدمت آن به پیش از میلاد می‌رسد. مصرف آن در ساختمان پانتئون شهر رم واقع در ایتالیا که مربوط به 27 قبل از میلاد است، دیده شده است.
در ساختمان گنبد این بنا که 43 متر قطر دارد، مخلوطی از خرده‌سنگ و آهک پخته به‌ کار رفته است.ولی کشف سیمان به شکل امروز مربوط است به یک نفر بنای انگلیسی بنام ژوزف اسپدین که از پختن آهک و خاک رس در حرارت بالا و آسیاب کردن آن موفق شد ابتدایی‌ترین نوع سیمان را کشف نم
سوغات مراکش
 
مراکش، کشوری با فرهنگی غنی در آفریقا است.
بنابراین اجناس و سوغاتی‌هایش نیز منحصر به فرد خواهند بود و بخشی از آداب و رسوم مردمانش را به نمایش خواهند گذاشت.بدون شک سفر به مراکش برایتان پر از تجربه‌های جدید خواهد بود. چه به کازابلانکا بروید و چه به مراکش، احتمالاً به این نتیجه می‌رسید که با وجود اینکه از لحاظ مسافت، فاصله‌ی چندانی بین مراکش تا کشورهای اروپا نیست، اما فرهنگ و آداب و رسومش، زمین تا آسمان با آن‌ها فرق دارد. پس بهت
Shirazart.blog.ir 
فرانسیسکو گویا _ سوم ماه مه _ (۱۸۰۸- ۱۸۱۵-۱۸۱۴)- سبک رومانتی سیسم 
اثر سوم ماه مه ، احساسات بیننده را بر می انگیزد،اما این بار تاثیر پذیری ما از واقعه ی اندوهبار یک کشتار است .این پرده واقعه ای را بدون تلاش در قهرمان پروری به نمایش می گذارد ،  و انسان با رنج و درد ، لحظه ای با آن واقعه ارتباط برقرار می کند ، نه با عواقب شکوهمند ، از خود گذشتگی و مرگ در راه هدفی والا .در اینجا شاهد اثری هستیم که بعدها در قرن بیستم - در سبک دیگری که واقع گرا
هارولد بلوم / ترجمه: بهار احمدی‌فرد


راسکلنیکف دانشجوی ملولی است که خیال کشتن پیرزن رباخوار را در سر دارد. فانتاسماگوریای (فانوس خیال) او زمانی به حقیقت می‌پیوندد که نه‌ فقط پیرزن بلکه خواهر ناتنی نیمه‌دیوانه پیرزن را هم به قتل می‌رساند. پس ‌از آن، بخش اعظم سرنوشت راسکلنیکف به‌ مواجهه او با سه کاراکتر اصلی رمان وابسته است. اولین، سونیاست، فرشته جوان پرهیزگاری که خویشتن را قربانی کرده تا زندگی خواهر و برادر بینوایش را تامین کند. کاراکتر
هارولد بلوم / ترجمه: بهار احمدی‌فرد


راسکلنیکف دانشجوی ملولی است که خیال کشتن پیرزن رباخوار را در سر دارد. فانتاسماگوریای (فانوس خیال) او زمانی به حقیقت می‌پیوندد که نه‌ فقط پیرزن بلکه خواهر ناتنی نیمه‌دیوانه پیرزن را هم به قتل می‌رساند. پس ‌از آن، بخش اعظم سرنوشت راسکلنیکف به‌ مواجهه او با سه کاراکتر اصلی رمان وابسته است. اولین، سونیاست، فرشته جوان پرهیزگاری که خویشتن را قربانی کرده تا زندگی خواهر و برادر بینوایش را تامین کند. کاراکتر
این اولین نوشته ی من نیست، من از همان سالهای دور که مردم فانوس به دست توی جنگلها میچرخیدند مینوشتم،
یک کلبه درختی داشتم در بلاگفا ، یک طوفانی گرفت و درخت و کلبه و جنگل را با خودش برد. من ماندم و بی کسی ها و حرفهایی که توی دلم مانده بود و باد میکرد ، ترسیدم غمباد بگیرم دنبال دوست گشتم، پیدا نکردم ، هر روز بالای سر تکه چوب های کلبه ام اشک میریختم تا اینکه به خودم آمدم ، یکهویی! فکر کردم من که بیست و دو سال بیشتر عمر نکرده ام و زود است برای غمباد گرف
سالهای زیادی گذشته از اون‌روزایی که بهم میگفتن بچه و هنوز، چشمم به عکس بعضی جاها که میفته، خیلی غیرارادی بهش خیره میشم و به رویا فرو میرم و قصه‌ می‌بافم و ناگهان وقتی به خودم میام، متوجه میشم که مدتها گذشته و من نفهمیدم. مثل وقتی که چشمم به این عکس افتاد.
روایت اول: 
 خودم را دیدم که بالای اون برج نشستم. ناگهان  شب می‌رسه و من فانوس را روشن ‌می‌کنم تا شاید در دل سیاهی برای سرنشین یه قایق گمشده  یه‌ذره امید به نجات باقی بمونه...
روایت دوم:
هی
کارگاه روزهای شنبه به خاطر تعطیلات این هفته تشکیل نشد. بیش از دو سوم کتاب "مادام بوواری" رو خوندم و فردا قراره راجع به ویژگی‌های نثر آقای "گوستاو فلوبر" کمی حرف بزنیم. دو شب پیش از سر شیطنت یه نگاهی به قفسه‌ی کتاب‌های به‌تازگی منتشرشده انداختم، چشمم به "تصویر دوریان گِرِی" و "به سوی فانوس دریایی" روشن شد. این ماه اشتراک شش‌ماهه‌ام تموم میشه، مکث نکردم و بی‌تردید اون‌ها رو برداشتم. شروع به شنیدن تصویر دوریان گری کردم.
به طور تصادفی کلیپی بر

دانلود آهنگ عاشق کش آرون افشار + متن آهنگ عاشق کش هم اکنون در رسانه مدی موزیک
دانلود آهنگ جدید آرون افشار به نام عاشق کش
Aron Afshar – Ashegh Kosh
اینستا گرام هنرمند 
اینستاگرام مدی موزیک
آرون افشار عاشق کش
ترانه : ———
آهنگ : ——–
تنظیم : ——-
بخشی از متن آهنگ آرون افشار عاشق کش
از تو دگر نمیشود دل کند
فانوس راه عشق من بودی
تو جاده را به من نشان دادی
برگرد بگو عاشق من بودی
بازم میان خلوت خانه افتاده ام
چنین تک و تنها
عشقت مرا به ناکجا برده
نقطه به
دانلود آهنگ جدید آرون افشار به نام عاشق کش
در این بخش موزیک زیبا و احساسی عاشق کش با صدای آرون افشار را برای دانلود قرار داده ایم.
ترانه و موزیک: دی پاپ, تنظیم: معین راهبر
Download New Music Aron Afshar – Ashegh Kosh
متن آهنگ عاشق کش آرون افشار
از تو دگر نمیشود دل کند فانوس راه عشق من بودیتو جاده را به من نشان دادی برگرد بگو عاشق من بودیبازا میان خلوت خانه افتاده ام چنین تک و تنهاعشقت مرا به ناکجا برده نقطه به نقطه سو به سو هر جایه آدم شکسته از من ساختی عاشق کش
موجت کجاست تا به شکن‌های کاکلشعطری ز خاک و خانهٔ خود جستجو کنمموجت کجاست تا که پیامی به صدقِ دلبر ساکنان ساحلِ دیگرهمراه او کنم:کاین‌جا غریب مانده پراکنده خاطری‌ستدلبستهٔ شما و به امّید هیچ‌کس!دریا! متاب رویبا من سخن بگویتو مادر منی، به مَحَبّت مرا ببویگرد غریبی از سر و رخسار من بشویدریا! مرا دوباره بگیر و بکن ز جایبگذار همچو موجبار دیگر ز دامن تو سر برآورمدر تندخیر حادثه فانوس برکشمدستی به دادخواهی دلها درآوردمدریا! ممان مرا و مخواهم چ
خانه
محسن لرستانی
دانلود آهنگ محسن لرستانی به نام مونس دردم
دانلود آهنگ محسن لرستانی به نام مونس دردم
دانلود آهنگ مونس دردم از محسن لرستانی
 
ترانه و آهنگ جدید بسیار زیبا و شنیدنی نگاه از محسن لرستانی با کیفیت اورجینال
 
و لینک مستقیم و پر سرعت به همراه تکست و متن آهنگ + پخش آنلاین
محسن لرستانی moones dardam
مونس دردمdownload new song from Mohsen lorestani called moones dardam
متن آهنگ مونس دردم
 
بازیچه دست هوس غرق گناهیچو من ز غم و قصه بمیریالهی الهی الهی ...
 
بازیچه
خانه
محسن لرستانی
دانلود آهنگ محسن لرستانی به نام مونس دردم
دانلود آهنگ محسن لرستانی به نام مونس دردم
دانلود آهنگ مونس دردم از محسن لرستانی
 
ترانه و آهنگ جدید بسیار زیبا و شنیدنی نگاه از محسن لرستانی با کیفیت اورجینال
 
و لینک مستقیم و پر سرعت به همراه تکست و متن آهنگ + پخش آنلاین
محسن لرستانی moones dardam
مونس دردمdownload new song from Mohsen lorestani called moones dardam
متن آهنگ مونس دردم
 
بازیچه دست هوس غرق گناهیچو من ز غم و قصه بمیریالهی الهی الهی ...
 
بازیچه
گوش کن، دور ترین مرغ جهان می‌خواند
شب سلیس است، و یکدست، و باز
شمعدانی‌ها
و صدادارترین شاخه فصل،‌ماه را می‌شنوند
پلکان جلو ساختمان،
در فانوس به دست
و در اسراف نسیم،
گوش کن، جاده صدا می‌زند از دور قدم‌های ترا
چشم تو زینت تاریکی نیست
پلک‌ها را بتکان، کفش به پا کن، و بیا
و یا تا جایی، که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشنید با تو
و مزامیر شب اندام ترا، مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند
پارسایی است در آنجا که ترا خواهد گفت:
بهتری
چراغ کمپینگ و پاوربانک خورشیدی چندکاره


قیمت این محصول: 89,000 تومان

چراغ کمپینگ و پاوربانک خورشیدی چندکارهشارژ بوسیله نور خورشید و برق خانگیقابل استفاده به عنوان پاور بانک

طرح فانوس کشویی

قیمت : 89000 تومان
ادامه مطلب
خانه
محسن لرستانی
آهنگ همه شب از محسن لرستانی
آهنگ همه شب از محسن لرستانی
دانلود آهنگ جدید همه شب از محسن لرستانی
 
هنرمند: محسن لرستانی
آلبوم: Moones Dardam
تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
 
 
ترانه و آهنگ بسیار زیبا و شنیدنی همه شب از محسن لرستانی با کیفیت اورجینال
و لینک مستقیم و پر سرعت به همراه تکست و متن آهنگ + پخش آنلاین
 
 
 
download new song from Mohsen Lorestani called Hame Shab
 
بخشی از متن همه شب از محسن لرستانی
همه شب من غرق دلم چشم به راهم تا تو باز آییشده هر شب 
رشته ی عمران همانند سایر رشته های علمی دستخوش تغییرات بسیاری بوده است
اما در این بین نیز افرادی بوده اند که سرعت انجام تغییرات را بیشتر کرده اند.افرادی که با
سعی و تلاش خود از هیچ به همه چیز رسیدند و باعث افتخار ما مهندسان عمران شده اند..
در این مقاله سعی کردیم ۵ شخضیت بزرگ که رشته ی عمران را تغییر دادند را بررسی کنیم.
۱) جان اسمیتون (John Smeaton)
(پدرعلم عمران)
جان اسمیتون  یک مهندس عمران اهل کشور انگلستان بود که در ۸ ژوئن سال ۱۷۲۴ میلادی
به دنی
خلاصه داستان شازده کوچولو نوشتۀ آنتوان سنت اگزوپری به این شرح است:
کتاب شازده‌کوچولو از زبان خلبانی روایت می‌شود که هواپیمایش در یکی از صحراهای دوردست آفریقا خراب شده است و آن‌جا با موجود کوچک عجیبی آشنا می‌شود: شازده‌کوچولو. که از سیاره‌ای دوردست به زمین آمده است. شازده‌کوچولو بسیار کنجکاو و دوست‌داشتنی است و در ضمن این‌که سؤالاتش را از خلبان می‌پرسد و با او حرف می‌زند، ماجرای سفرش را نیز برای او تعریف می‌کند:
او از سیارۀ بسیار کوچ
هیچوقت نگفت نباشیم، حرف نزنیم. همدیگر را نبینیم! هیچوقت نگفت نمی خواهم دگر این مسیر را با تو بودن و .. قسمتی ازم چه تماما قدی چه نشانه ای ازم، مثل یک گردنبند یا ک گزگز جای بوسه ام روی گونه اش، توی زندگی ـش ازم با او باشد یا ک نه، نگفت اما او، مثل من هم نبود. نه مثلِ منی ک خیال پردازی می کردم آینده را، و بسط می دادمش او را تماما قدی به هرکدام از آرزو هایم کاملا به شکلی مجزا و ظریف، تصور می کردم لباس هایش را یا ک بر فرض نحوه لبخند زدنش بر بلندایِ تپه ا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها