نتایج جستجو برای عبارت :

یه سال خاص ؛ یه شروع خاص

به نام خدای مهربون
1 بهمن 98
همیشه شروع حس قشنگی به همراه دارد
شروع هایت را به خاطر بیاور
شروع مدرسه و تحصیل...شروع سال جدید...شروع زندگی مشترک...شروع دوستی ...شروع فعالیت جدید و...
 
شروع همراه است با انگیزه... امیدواری ...هیجان...شورو شوق رسیدن
 
و امروز من همراه بود با تمام این حس های ناب
همراه بود با هدف گذاری های جدید که برای خود انجام دادم
همراه بود با تعهد هایی که به خود دادم
همراه بود با برنامه ریزی  
و در ادامه همراه با اقدام
تا در پایان این آغاز
یافتن جملاتی برای شروع سخنرانی یکی از بزرگترین مشکلات برای کسانی است که قصد دارند یک سخنرانی ارزشمند داشته باشند.
برای شروع سخنرانی معمولا سوالاتی مانند " اولین جملات ما چه باشد و جملاتی که برای شروع سخنرانی استفاده می‌شود چیست؟" در ذهن جاری می گردد
به صورت کلی اولین جملاتی که می‌توانیم در شروع سخنرانی بگویم به چند دسته زیر تقسیم می‌شود:
شعر، نام خدا، آیه و یا حدیث، جمله زیبا،  بدون مقدمه شیرچه در سخنرانی
این فایل شامل بیش از 300 شعر
دست به قلم شدم که شروع کنم اما موندم که از کجا شروع کنم، موندم اول از چی بنویسم، از کجا بنویسم، که همه چیز برام شروع بود، هر لحظه شروع بود، هر مکان شروع بود و هر قدم شروعی بود.
شروع از اون جایی بود که فهمیدم چقدر کم طاقت و کم تحملم در برابر سختی هایی که شاید یک هزارم سختی های اهل بیت حسین(ع) نبود؛ شروع از اونجایی بود
ادامه مطلب
بعد این همه بدو بدو اومدم نقطه شروع...
تازه باید شروع کنم...یه شروع قوی...باید ثابت کنم که اگه منم مث شما ها بودم چه کارها که نمیکردم!
یکم دردش زیاده که تو این سن برسی به نقطه شروع بقیه، ولی خب اینم یه جوریشه...حتما برای من یه پلن دیگه داشته.
 
 
 
 
 
 
+خدایا شکرت...شکر
فروردین همه‌ش م.ح.ز حضور داشت
آلبرت برگشت و حرف میزدیم و کمک و راهنمایی
فروردین بیشتر به خواب گذاشت
فروردین به فیلم دیدن گذشت
فروردین به حدودی کتاب خوندن گذشت.
فروردین شروع شد به شروع فوتوشاپ
فروردین شروع شد به دیجیتال مارکتینگ
فروردین گذشت به شروع سخر خیزی و چه شیرین بود...
فروردین گذشت به درس های آنلاین،
فایل های زیاد مجازی
فروردین بیشتر صحبت با محمدرضا و آلبرت بود و بد هم نبود
فروردین شروع شد به تولد موضوع پروژه طراحی ایجاد.
فروردینِ استر
با سلام . امروز می خواهیم باهم بررسی کنیم و ببینیم برای شروع کسب درامد از اینستاگرام نیاز به چیزها و تونایی هایی داریم و کلا باید از کجا شروع کرد . همچنین به درامد پیج های اینستاگرامی که در زمینه های مختلف کار می کنند می پردازیم .

ادامه مطلب
چشمانم از بی‌خوابی قرمز شده؛
فردا امتحان دارم
اما هنوز شروع نکرده ام به خواندن
امشب سه تا فیلم دیده ام تقریبا و الان شوروایی شده ام بورژوا
تقریبا در این چند مدت به این نتیجه رسیده ام که؛
زمان وبلاگ‌نویسی دوباره شروع شده!
ادامه مطلب
فکر کنم یه خورده زیادی سحر خیز شدم! به هر حال که امروزم شروع شد. نمیدونمم با چی شروع کنم. احتمالا با زبان. احساس میکنم خیلی زوده ولی اصلا خوابم نمیاد. خب یه روزاییم اینجوری میشه دیگه. از ساعت سه نصف شب شروع میشه :ددی.  شایدم دفترمو بنویسم. چند برگ آخرش هست. حالا خودمم دارم و نمیدونی چقدر برام با ارزش هستش. 
جان ماکسول  میگوید " 
به خاطر بسپار " ... زندگی بدون چالش؛ مزرعه بدون حاصل است. 
تنها موجودی که با نشستن به موفقیت می رسد؛ مرغ است.
زندگی ما با " تولد" شروع نمی شود؛ با "تحول" آغاز میشود. 
لازم نیست "بزرگ " باشی تا "شروع کنی"، شروع کن تا بزرگ شوی ...  باد با چراغ خاموش کاری ندارد
 اگر در سختی هستی بدان که روشنی...
هر کسی باید از جایی شروع کند، درست است؟ اگر اولین بار است که ورزش کردن را جدی گرفته‌اید، شاید سردرگم شوید که از کجا باید شروع کرد.
اغلب برنامه‌های ورزشی که پیدا خواهید کرد، برای افرادی تدوین شده که تجربه‌ی خوبی در تمرینات ورزشی دارند، و یا اینکه خوش اندامند. چنین برنامه‌هایی برای تازه کارها واقعا سخت است، حتی احتمالش هست که آسیب‌هایی جدی ببینند.
ادامه مطلب
/
سال هر کسی از یه جا شروع میشه
یکی اولِ نوروزِ..یکی سال میلادی جدید...یکی ماه رمضون..یکی روز تولدش..یکی محرم..یکی هم مثل من اربعین
میخوام جوونی کنم
میخوام امشب که شب اولین سال جدیدمه با خودم قرار بزارم که قدر جوونی و عمرمو بدونم و شروع کنم
:)
قدر جوونی
وقت
و روزهایی که دارن میرن پشت هم و بدونم.
همین
واقعا همین
 
شروع هشت ماهگی شروعی برای شیطنت های جدید
صبح زودتر از ما بیدار میشه و شروع میکنه به بازیگوشی
به حدی که شیشه‌ی عینک پدرگرامیشون رو از جا دراورده بود :)))
فک کنم باید بندمش به خودم فسقلی رو 
همشم دنبالشم که وقتی با کمک پشتی و در و دیوار سرپا وایساده نخوره زمین
با این همه مراقبت کمِ کم روزی پنج بار رو زمین میخوره 
حس میکنم دارم سخت ترین مرحله بچه‌داری رو میگذرونم 
شایدم اینا یه مقدمه باشه :|
توضیح بسم الله
این سوره مثل همه سوره‌های دیگر به جز سوره برائت شروع می‌شود به نام خدا. علت این که سوره برائت با این جمله‌ی بزرگ شروع نمی‌شود به طور اجمال این است که بسم‌ا... حاکیست از رحمت و لطف و عنایت و آیات اول سوره بر برائت حاکی از خشم قهّاریت و انتقام برائت و بیزاری است لذا آن سوره با بسم‌ا... مناسبتی ندارد اگر در سیر تفسیر قرآن به آن سوره رسیدیم در این باره بیشتر صحبت خواهیم کرد. چرا سوره‌های قرآن و هر کاری در اسلام هر سخنی و هر حرکتی و ع
سینه ها در طول دوران بارداری رشد می کنند. بعد از عبور جفت ، بدن شروع به ساختن پرولاکتین می کند ، هورمونی که باعث تولید شیر می شود.
اگر شما شیرده نیستید ، سینه هایتان باید در عرض چند روز شروع به کوچک شدن کنند. اگر در حال شیردهی هستید ، احتمالاً سینه ها همچنان بزرگ خواهند بود ، اگرچه ممکن است بعد از هر بار شیردادن متوجه شوید که سینه ها کمی کوچک تر می شوند.
هنگامی که کودک شما شروع به خوردن غذاهای جامد کرد (معمولاً در حدود ۶ ماهگی و گاهی اوقات زودتر)
این می‌تواند شروع هذیان های ذهن یک دیوانه باشد...یا شاید پایان دربه در گشتن ها برای یک صفحه‌ی سفید که گنجایش لااقل کمی از حرف هایش را داشته باشد...
به هر حال آغاز باشد یا پایان وصلش کرده‌ام به تو...مثل همیشه‌ی خودم که مدام میدوم سمت تو...حالا تو هم مثل همیشه‌ی خودت باش، انگار نه انگار...
اینجا تازه شروع شب است...شروع حرف های ناتمام...
-نیمه‌ی‌پنهان‌ماه
-فقط‌به‌سفارش‌"تو‌"می‌نویسم
توی اخرین روزهای سال۹۷ و دهه ی دوم زندگیم بعد از ۸۰۰کیلومتر راه اتفاقی برام افتاد که الان میشه گفت جز اندوخته های ذهنیم و خودم تقریبا هیچ چیز دیگه ای ندارم ... ۹۸ برای من از صفر شروع کردنه .. صفره صفر... ناراحت نیستم اصلا ..پذیرفتمش ..شاید این بار بهتر بود شروعم ...با اینکه از هیچ کدوم از کارای گذشتم پشیمون نبودم و نیستم ... ولی شاید این شروع بهتر باشه ... سال نو مبارک ... شروع تازه ای داشته باشین .. پست های بهتری خواهم نوشت .. 
چشمانم از بی‌خوابی قرمز شده؛
فردا امتحان دارم
اما هنوز شروع نکرده ام به خواندن
امشب سه تا فیلم دیده ام تقریبا و الان شوروایی شده ام بورژوا
تقریبا در این چند مدت به این نتیجه رسیده ام که؛
زمان وبلاگ‌نویسی دوباره شروع شده!
 
شروع میکنم به نوشتن؛
آفت انسانِ امروز، تنهایی‌ست
وقتی در جمع نباشی
جمع بسته نمیشوی
دیگر در جایگاه خود در پازلِ واقع جا نمیشوی
کاریکاتوری رشد میکنی!
[در جایم از این‌دنده به آندنده میشوم...]
وقتی کمی بنشینی و به این فکر کنی
خیلی از ما کلی ایده در ذهن داریم و در فکر و رویا سیر می کنیم. ولی آیا فقط داشتن ایده کافیه؟ آیا فقط با یک ایده خوب می شه جلو رفت؟ به نظر من نه
قطعا داشتن ایده شرط لازم است ولی کافی نیست. حتی بدون داشتن ایده آنچنانی هم میشه کار کرد و نسبتا موفق بود. اینکه می گن شروع کار هشتاد درصد انجام کار است واقعا حرف درستیه. باید با یک چیز شروع کرد و جلو رفت. نباید همیش فکر کرد. نمی توان تمام جنبه های کار را تحلیل کرد. کار خودش مسیر را نشان می دهد.
این حرف اصلا به ا
من از پایان شروع کردم من از مغرب طلوع کردم
من از پایان شروع کردم من از مغرب طلوع کردم
بدون توشه و همراه بدون یاورو همسر
بدون اسب و ارابه بدون مرشد و راهبر
من از پایان شروع کردم من از مغرب طلوع کردم
من از اعماق گمنامی من از گودال ناکامی
من از بن بست هر تصمیم پر از زخمای بی ترمیم
به دشواری شروع کردم به دشواری طلوع کردم
هزار مانع هزار دیوار هزار چاه کن به اسم یار
هزار شب ترس تیر خوردن بدست نارفیق مردن
من از وحشت شروع کردم پر از تردید طلوع کردم
قدمها
می خزی روی زمین. با دستان گِلی ات روی آرواره های درختان تنومند جنگل.
آن ها که از خاک بیرون زده اند. خشک اند اما خیس...
تو به میانه ی دشتی میمانی که در آنجاست. کمی دورتر... همانجا...
با دستان گِلی ات، با چشمانت که کمین کرده به دور، اشاره میکنی.
شروع همان جاست.
و تا شروع فاصله ای نیست. خبری نیست. رازی نیست. حرفی نیست.
شکی نیست. تنها یک چیز هست...
که کسی همراه تو نیست.
حال...
مبارز ها می خزند.
یکی یکی می روند.
در حالی که تماشا میکنی...
خودت را در همین حال میبینی.
اینکه از اول شروع کنی توی کارهای کوچیک راحته ولی توی ابعاد بزرگتر به طرز وحشتناکی سخته؛ اینکه بتونی همه ی درد ها و سختی هارو پشت سرت بذاری و نذاری وقت هایی که حالت دگرگونه و یادشون میفتی بهت غلبه کنن و بهم بریزنت. 
برای اینکه بتونم دوباره شروع کنم لازم دارم از حرف زدن های توی ذهنم خلاص بشم که دست از سرم بردارن که بتونم اصل کاری هارو ببینم.
کارمندان زیادی را دیده ام که هر روز به فکر شروع یک کسب و کار برای خودشان هستند. حتما شما هم با این افراد سر و کار داشته اید و شاید خودمان هم از این افراد باشیم!
ولی چطور است که برخی افراد به راحتی ریسک را می پذیرند و یک کار جدید را به راحتی شروع می کنند ولی برخی افراد آنقدر حساب و کتاب می کنند که فقط در مرحله ایده باقی می مانند؟
پ
واقعا آیا راه اندازی یک کسب و کار بدون محاسبه و حساب و کتاب می شود؟ قطعا خیر
ولی چقدر محاسبه و چقدر فکر؟ چه زمانی باید ا
خیلی وقت بود به ان جا سر نزده  بود؛ تا جایی که شاید کلا یادم رفته بود. اومدم شروع کنم دوباره به مطلب نوشتن و پست کردن تو ذهنم دنبال موضوع بودم برای شروع . به حال و هوای این روز های خودم فکر کردم و به "که چه؟!" ختم شد. به شعر فکر کردم ولی دیدم واسه شروع ایده خیلی خوبی نیست.

ادامه مطلب
روز اول من با منفی ۲۰ دلار شروع کردم تقصیر خودمم بود چون باید قبول کنید ربات ترید کنه.
نه اینکه شما تصمیم بگییرید ربات باید تصمیم بگیره.
شروع خوبی بود از ساعت ۹ صبح تا ساعت ۵ حدودا ۷۰ سنت کار کرد (من با حساب نانو کار می کنم بالانس اکانت من ۵۰۰سنت معادل ۵ دلار بود)
بعد از ساعت ۶ یهو eurusd شروع به ریزش کرد من حدودا ۱۵۰سنت ضرر باز داشتم ولی ......
ادامه مطلب
چگونه برنامه نویسی را شروع کنیم؟ از کجا باید شروع کنیم و چطور باید برنامه نویسی رو یاد بگیریم؟ این ها سوال هایی هستند که دانشجویان کامپیوتر و یا کسانی که به برنامه نویسی علاقه مند شده اند زیاد از خود میپرسند. ما در این مقاله قصد داریم به زبان ساده به تمام سوال های شما برای شروع برنامه نویسی جواب دهیم.این پست برای کسانی که میخواهند تازه وارد دنیای برنامه نویسی شوند بسیار مفید خواهد بود، بنابراین اگر شما یک برنامه نویس هستید و میخواهید حرفه ا
برای شبهای ماه مبارک رمضان دعاهایی (در مفاتیح ۵ دعا) وارد شده است این دعاها در همه شبها خوانده میشود و مخصوص یک شب خاص نیست.
ادعیه شبهای ماه مبارک: (به ترتیب از طولانی تر به کوتاه تر)
دعای افتتاح که با حمد خدا شروع میشود و با دعا برای امام زمان عج تمام می شود.
دعایی که با اللهم برحمتک فی الصالحین فادخلنا شروع میشود.
دعایی که با اللهم انی اسالک ان تجعل فیما تقضی و تقدر شروع میشود.
دعایی که با اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت شروع میشود.
دعای کوتاه: اعو
تعمیر پمپ وکیوم پیستونی شروع و متوقف شود
1. آماده سازی قبل از شروع کار:A. سفتی کمربند را بررسی کرده و قبل از شروع استراحت کنید. پس از شروع ، پیچ را روی پایه تنظیم کرده و آن را آهسته سفت کنید تا گشتاور شروع آن کاهش یابد.ب بررسی کنید که آیا تمام قطعات سست هستند و آیا فرمان موتور شرایط پمپ را برآورده می کند یا خیر.ج بررسی کنید که آیا سطح روغن در مخزن روغن تقریبا نیمی از سطح روغن در مخزن روغن است.د برای پمپ که مدت طولانی کار نکرده است ، قبل از شروع بر
چندتا کار داشتم که گفتم بعد از انجام دادن اون ها ، بیام و بنویسم ...
اما نظرم عوض شد و دلم همین الان ، نوشتن رو خواست
بدون اون حس کمال گرایانه ای که بهم میگه اول از همه ، همه چیز باید منظم و مرتب باشه و بعدش شروع کرد...
با همین قالب وبلاگ نصف و نیمم 
می خوام بنویسم و مهم نیست که همه چیز خیلی ریزبینانه مرتب وسرجاش هست یانه ...
بعضی وقتا باید شروع کرد ، بدون اینکه تمام شرایط انجام اون فراهم شده باشن .
خیلی خوبه ها که همه چیز مرتب و سرجاش باشه و بعد شروع
مشخصات بدنی و سلیقه‌ی موسیقایی هر نوازنده تاثیر زیادی در انتخاب گیتار او دارد. بسیاری از هنرجویان مبتدی می‌پرسند که بهترین گیتار برای شروع کدام است. جواب ساده این است که بهترین گیتار برای شروع ، گیتاری است که نوازندگی را ساده‌تر کند و شما به آن علاقه داشته باشید.
ادامه مطلب
چندتا کار انجام نداده شده دارم که گفتم بعد از انجام دادن اونا بیام و بنویسم 
اما نظرم عوض شد و دلم همبن الان نوشتن رو خواست بدون اون حس کمال گرایانه ای که بهم میگه اول از همه ، همه چیز باید منظم و مرتب باشه و بعدش شروع کرد...
با همین قالب وبلاگ نصف و نیمم 
می خوام بنویسم و مهم نیست که همه چیز خیلی ریزبینانه مرتب وسرجاش هست یانه 
بعضی وقتا باید شروع کرد بدون اینکه تمام شرایط انجام اون فراهم شده باشن 
خیلی خوبه ها که همه چیز مرتب و سرجاش باشه و بعد
بلاخره باید از یه جایی شروع کرد
هربار خواستم شروع کنم و بنویسم وثبتش کنم تا حافظم پاکش نکنه،مثل همیشه یه کار دیگه پر رنگ تر میشد و اولویت پیدا میکرد
تا میومدم سراغ خودم،باز قهر کرده بود و همه چیزو پاک کرده بود و مثل همیشه،پشتمو کرده بودم به خودم و دهن کجی میکردم 
ولی خب باید از یجایی شروع کنی
بجای قهر کردن ببینی چته
الان نمیدونم چطوریم
ساعت ۵.۲۳ فقط میدونم یه چیزی توی دلم میلوله و نیمچه ارامشمو گرفته و مثل همیشه اروم و قرار واسم نذاشته
 
به‌نام‌حق
سلام!
در دوره راهنمایی بودم که با فضای وبلاگ و وبلاگ نویسی آشنا شدم و بعدش هم وبلاگ نویسی رو شروع کردم اما به طور جدی ادامه ندادم و امشب دوباره با وجود اینکه اکثراً با فضای وبلاگ نویسی خدافظی کردن تصمیم گرفتم که شروع کنم¡ یادداشت و روزمرگی هامو براتون مینویسم.
اینم بگم قلمم زیاد تعریفی نداره به بزرگی خودتون ببخشید، اگه اشکالی در متن بود حتما بگین که اصلاح کنم.
شروع ماه رمضان:
 
جمعه: عربستان، قطر، امارات، عمان
شنبه : بحرین، عراق، ایران، یمن
 
+ خدا رو شکر تو گروه آسونتری افتادیم و صعودمون حتمیه
 
ـــــــــــــــــ
 خیلیها  پیشواز میرن 
اما من بعدواز میرم
یعنی یه روز دیرتر روزه بگیرم
 
بالاخره آقای کاشی کار از روز شنبه مورخ 7 اردیبهشت ماه 1398 به همراه شاگردش شروع به کار کردند و سرویس بهداشتی پشت بام خانه را شروع به ساختن کردن تا دیگه انشالله بنایی خانه ما به طور کامل تمام شود انشالله .این عکسها رو در روز یکشنبه 8 اردیبهشت ماه گرفتم یعنی روز دوم شروع ساخت سرویس های بهداشتی در پشت بام .
*
*
*
خب امروزم شروع شد. طبق معمول ساعت چهارو پنج بیدار شدم اما خوابیدم ! :/ بعدش ساعت ۹ بیدار شدم دیگه تا  صبحونه بخورمو شروع کنم شد ۱۱. ولی بعدش شروع کردمو فعلا رو بدایهة الحکمة. نمیدونم امروز به همه برنامم میرسم یا نه اما میخوام تا خود شب کار کنم هرچقدر که شد. ببینم چجوری خوب شده تقسیم کردم یا نه به نظر خودم بهتره چون چند دور مرور میکنم و یادم میمونه برا خودمم بعضی جاهاشو خلاصه بر میدارم. کنکور که دادم فهمیدم نه فقط عربیاش مهمن بلکه متن فارسی و توضی
 برخی تاریخ‌های مهم نیمسال اول ۹۸-۹۹ طبق تقویم آموزشی دانشگاه پیام نور ( ترم پاییز - مهرماه ) + بنا به درخواست دانشجو
1⃣ درخواست تغییر رشته و گرایش:➕ ۹۸/۶/۳ تا ۹۸/۷/۱۳
2⃣ درخواست مهمان ( موقت و دائم ) :➕ ۹۸/۶/۳ تا ۹۸/۷/۶
3⃣ انتخاب واحد :➕ ۹۸/۶/۱۶ تا ۹۸/۶/۲۳
4⃣ درخواست وام :➕ از زمان شروع ثبت‌نام تا پایان ثبت‌نام
5⃣ درخواست معرفی به استاد :➕ ۹۸/۶/۱۶ تا ۹۸/۹/۱۲
6⃣ شروع کلاس‌ها :➕ ۹۸/۶/۲۳ تا ۹۸/۹/۲۷
7⃣ ثبت نام، انتخاب واحد و تشکیل پرونده ورودی‌های جدید :
 
تموم غصه‌ها از همون جایی شروع میشن کهترازو برمیداری و می‌ افتی به جون دوست داشتن تو.اندازه می‌گیریحساب و کتاب می کنیمقایسه میکنیو خدا نکنه حساب و کتابت برسه ب اون جا کهزیادتر دوسش داشتیزیادتر گذشتیزیادتر بخشیدیب قدر ی ذرهحتی ی ثانیهدرست از همون جاست که توقع شروع میشهو توقع شروع همه ی رنجاییِ که ما می‌ بریم
 
جملات زیبا درمورد مدرسه شاد☺
برای نمره گرفتن درس نمیخونم درس میخوانیم تا یاد بگیریم
 هیچ وقت نگو نمیتوانم  بگو میتونم و موفق هم خواهم شد
 هیچ  کس نمیتواند به عقب برگردد و شروع تازع ای داشته باشه اما هرکسی میتواند از الان شروع  بکنه  و یه پایان شاد بسازه
چگونه برنامه نویسی را شروع کنیم؟
 
چگونه برنامه نویسی را شروع کنیم؟ از کجا باید شروع کنیم و چطور باید برنامه نویسی رو یاد بگیریم؟ این ها سوال هایی هستند که دانشجویان کامپیوتر و یا کسانی که به برنامه نویسی علاقه مند شده اند زیاد از خود میپرسند. ما در این مقاله قصد داریم به زبان ساده به تمام سوال های شما برای شروع برنامه نویسی جواب دهیم.این پست برای کسانی که میخواهند تازه وارد دنیای برنامه نویسی شوند بسیار مفید خواهد بود، بنابراین اگر شما یک ب
شروع به جرم عبارت است از رفتاری به منظور عملی کردن قصد مجرمانه انجام شده ولی به جهت وجود مانع خارجی که خارج از اراده مرتکب می باشد  به تحصیل مورد نظر مرتکب منتهی نشده است.  مطابق با ماده ۱۲۲ ق.م‌.ا مصوب ۱۳۹۲  که در مورد شروع به جرم مقرر می دارد《 هر کس قصد ارتکاب جرمی کرده و شروع به اجرای آن نماید، لکن به واسطه عامل خارج از اراده او قصدش معلق بماند، به شرح زیر مجازات می شود: الف- در جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، حبس دائم یا حبس تعزیری در
بلاخره باید از یه جایی شروع کرد
هربار خواستم شروع کنم و بنویسم وثبتش کنم تا حافظم پاکش نکنه،مثل همیشه یه کار دیگه پر رنگ تر میشد و اولویت پیدا میکرد
تا میومدم سراغ خودم،باز قهر کرده بود و همه چیزو پاک کرده بود و مثل همیشه،پشتمو کرده بودم به خودم و دهن کجی میکردم 
ولی خب باید از یجایی شروع کنی وبیای سراغ خودت،حست
بجای قهر کردن ببینی چته
الان نمیدونم چم هست
ساعت ۵.۲۳ فقط میدونم یه چیزی توی دلم میلوله و نیمچه ارامشمو گرفته و مثل همیشه اروم و قرا
سلام.من اهل نوشتن نیستم. راستش اصلا بلد نیستم که بنویسم اما این نیاز رو در خودم می‌بینم که بنویسم. حالا با این کلام دست و پا شکسته شروع می‌کنم بلکم مثل کودکی که با آزمون و خطا شروع به راه رفتن می‌کنه، دست من هم کم‌کم به نوشتن عادت کنه.
سلام...حتما خیلی از شما بودین که دوست داشتید برنامه نویسی اندروید رو شروع کنید اما نمیدونستید باید از کجا شروع کنین...اگه میخواید برنامه نویسی روی این پلتفرم رو شروع کنین،فکر کنم به خوندن این مطلب نیاز دارید...پس با ما همراه باشید.....
ادامه مطلب
 
مستی نه از پیاله نه از خُم شروع شد
از جاده سه شنبه شب قم شروع شد
آیینه خیره شد به من و من به آینه
آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد
 
خورشید، ذره بین به تماشای من گرفت
آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد
وقتی نسیم آه من از شیشه ها گذشت
بی تابی مزارع گندم شروع شد
 
موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچ یک
دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد
از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
از ربنای رکعت دوم شروع شد
 
در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السلام علیکم، شروع شد
 
فاضل نظری
 
من کاری به مافیای نفتی ندارم به نظرم همه ما باید از خودمون شروع کنیم . ماشینهای بنزینیمون رو بذاریم کنار . حالا که مسئولین هم از مافیای نفتی میترسن و حتی اجازه ندارند طرح زوج و فرد رو اجرا کنن از خودمون شروع کنیم. مافیای نفت هم مثل مافیای مواد مخدره اگه مردم نا آگاه دنیا تصمیم بگیرن آگاه بشن مواد مصرف نکنن مافیای مخدر نابود میشن و همچنین اگه همه تصمیم بگیریم نیازمون به خودرو بنزینی کمتر بشه مافیای نفت خودبخود نابود میشه. 
از خودمون شروع کنیم
ساعت 00:49 دقیقه سه شنبه یکم برج 11 نودوهشت
تصمیم گرفتم پاک بشم.تصمیم گرفتم تسلیم بشم و برای همیشه پاک بمونم
خیلی فردا پسفردا اینروز و اونروز کردم خیلی زمان از دست دادم ولی اینبار بخاطر بچم و زنم و زندگیم شروع میکنم
از همین الان تا همیشه.هیچوقت نمیگذارم وسوسه و ناراحتی های روزگار گولم بزنند.همه چی در گذره و تمام احساسات زود گذر، میخوام تسلیم بشم و پاک بمونم... میجنگم تا سالم بشم دوباره و شادی و سلامتمو بدست بیارمو با هیچ چیزی عوضش نمیکنم
شروع شد..
شروع یک آژانس طراحی وب: 5 مرحله اول برای گرفتن
بنابراین، شما فقط تمام مهارت های لازم برای طراحی وب سایت ها را به پایان رسانده اید، برخی از پول ها را ذخیره کرده اید، برخی از مقالات در مورد کارآفرینی بخوانید، و اکنون همه چیز را شروع کرده اید تا شرکت طراحی وب خود را شروع کنید. اما، تنها مشکل این است ... ابتدا کجا شروع کنید؟ آیا این صدا برای شما آشناست؟
خوب نگران نباش ما برای کمک اینجا هستیم. در این مقاله، ما اولین گام هایی را که باید برای موفقیت در ر
خب این مرگ خیلی چیز هاست و شروع خیلی چیز های دیگه؛ چون از شروع برگشت علاقم به زبان فرانسوی شروع شد و پایان یه چیزی که اسمی براش ندارم. قاصدکی که فوت شد هیچ وقت دونه هاش بر نمی گرده پراکنده میشه و بذر سفیدش جاهای دیگه کاشته میشه؛ رابطه ی ما همون قاصدک بود که چندین سال مراقبش بودیم و حالا فوت شده . برگشتی در کار نیست 
البته که تو نور آبی دوست داشتنی ای بودی و البته که قلب من شیشه ای بود ؛ ولی همین طور که گفتم 
همه چی تموم شده :)
 
نرفتم امامزاده و نمیرم به مراسم شام امشب چون واقعا حالم خوب نیست سر همون قضیه شیری که خوردم :دی اما دوباره شروع کردم. حتی اگه توی حالت روحی خوبی نیستم. این یک هفته انگار یه قرن گذشت. اما دیگه بسه. باید بلند بشم. بلند شمو دوباره شروع کنم. شروع کردن سخته نمیدونم چرا همش این اتفاقا میفته و منم هر بار خودمو گم میکنم. میترسم نتونم اما میگم گور بابای ترس حرکت کن شد شد نشد بازم امتحان میکنی. نمیخوام تو این وضعیت بمونم. فقط میدونم باید رهاش کنم. نمیدونم م
علاقه من از اونجا شروع شد که یک روز چند تا از رفیقام داشتن به سالن میرفتند،و تفریحشون رو اونجا انجام میدادند.روز هایی بود که من از بیکاری حوصله ام سر میرفت و تصمیم گرفتم که به سالن بروم.اولین بارهایی که شروع کردم به بازی کردن برای وقت گذرونی و تفریح بود اما بعد از مدت کوتاهی متوجه استعداد خود در پست دربازه بان شدم از ان زمان به بعد دوران تقریبا حرفه ایی خودم رو شروع کردم . در روز های تابستا هفته ایی یک جلسه تمرین تخصصی گلری میرفتم و روز به روز پ
هیچی مثل کتاب خوندن نمی تونه توی زندگی معجزه کنه ..
 
 
کلی کتاب می خونیم اما 
به قرائت و قلم و نوشتن بازم نمی رسیم 
فقط از سطرها با حرص و طمع خودمون عبور می کنیم  
 
 
اما قرآن یه جور دیگه اس .. خوندنش تمام تفسیرهایی که ساختی رو کنار می زنه 
یه چیز دیگه می بینی .. 
هر کسی هم از یه جایی شروع می کنه به دیدن 
شروع می کنه به راه افتادن ..
خیلی خوبه که انگیزمو بیشتر میکنه برای درس خوندن
من میخواستم از سال بعد شروع کنم اما بشدت تشویقم میکنه که از همین امروز شروع کنم!
یکم میترسم ک بی انگیزه بشم بعد انتظارش از ی دختر درس خون و دنبال پیشرفت بی پاسخ بمونه. چون من همیشه انقدر پر انرژی نیستم:/
اما تو این لحظه از این که بهم جرئت میده لذت میبرم
هفته ى بعد امتحانات میان ترم شروع میشه
البته به صورت آنلاین
منم هیچى از درسایى که آنلاین دادن تا الان بلد نیستم
درده خودکشى از درد این امتحانا کمتره... 
مى خوام بمیرم
این خیلى بى انصافیه
ازشون متنفرم
و همینطور از خودم
و از هرچى که مربوط به رشته ى تجربیه
اههههههههههه
*گریه*
با عرض سلام و تبریک به مناسبت فرارسیدن ولادت با سعادت امیرالمومنین علی علیه السلام خدمت همه همکاران و دانش آموزان عزیز .
به اطلاع می رساند وبلاگ دبیرستان آیت الله کاشانی از امروز 19اسفندماه 1398 رسما شروع به کار کرد
این وبلاگ جهت تسهیل در امور درسی آموزشی و پرورشی مدرسه ایجاد شده است.
شما هنوز کار روزانه ی خودتان را هم شروع نکرده اید، اما همین حالا هم مطمئن هستید که یک روز خسته کننده و بی کیفیت را پیش رو خواهید داشت. چه تعداد از اشتباه های رایج مطرح شده در زیر را که مربوط به سلامتی شما است، همین امروز صبح انجام داده اید؟ در ادامه با اشتباهات غیرعمدی که باعث خراب شدن روزتان می شود، آشنا می شوید و راه های ساده ایی که برای برطرف کردن آنها نیاز است را یاد خواهید گرفت تا روزتان خوب و روبراه شود.

ادامه مطلب
فاصله همه چیز رو خراب می‌کنه. شاید از چیزهای خیلی کوچیک شروع بشه، اما کم کم از ریشه خراب می کنه... شاید شروعش از حرف ھایی باشه که پشت تلفن می‌گیم و رو در رو نمی‌تونیم. شاید از اون روز که باید دستش رو می‌گرفتی و دیگه نگرفتی. شاید از «امروز وقت ندارم ببینمت»، «نشد جواب زنگت رو بدم» ، «گوشیم خاموش شد» ، «ساعت و تاریخ از دستم در رفت» شروع بشه. شاید حتی با وجود کنار ھم بودن، دنیا ھا فاصله بگیرن و ببینیم ھر کدوممون تو یه دنیای دیگه غوطه وریم.
فاصله از
شروع 
امروز رو در حالی شروع کردم که با دیدن پیام تبریک هشت تا از دوستام و یکی از معلم‌های قدیمی‌ام لبخند زدم و خوشحال شدم و ذوق کردم و البته کمی هم خجالت کشیدم. اینکه یکی زادروز ابن سینا رو به "من" تبریک بگه، برام افتخارآفرین و غرورآمیز بود اما خب دلهره‌آور هم بود و کلی خجالت کشیدم.
روزهایی که امتحان داریم با دلهره شروع میشن، روز امتحان‌های عملی برای من، با دلهره‌ی بیشتر. در واقع آمیزه‌ای از دلهره و بی‌خوابی و خستگی و سردرد. شروع روزم با چا
یه جوری شدم انگار می‌خوام همه کار بکنم ولی همزمان نمی‌خوام هیچ‌کار بکنم ، فردا میرم واسه مشاوره پایان نامم ، اخرای شهریور دفاع میکنم و بعدش یک هفته شروع میکنم به چرم دوزی و کار های دیگم اگر بشه شایدم برم مسافرت ... با این فکرا دلمو خوش میکنم 
 شروع؛ کلمه ای شاید هیجان انگیز. کلمه ای که باعث تحول های زیادی در طول تاریخ شده. و این کلمه برای من بهتره به صورت «شروع مجدد» به کار بره؛ چون بعد از وبلاگ قبلی تصمیم گرفتم همه چیو پاک کنم؛ قالبو عوض کنم و یه شروع مجدد داشته باشم. وبلاگی با یه حال نو. صفحات مستقل روهم به تدریج و سرصبر اضافه میکنم. اسمم هم که روی وبلاگ هست؛ هری:) شاید برای علاقه زیاد به هری پاتر و شاید...
در همین حد کافیه. ممنون که هریو دنبال میکنیدو نظر میدید D:
ایده ‌پردازی برای شروع یک کسب ‌و‌کار اینترنتی
این روز‌ها خیلی از افراد به این فکر می‌کنند که چگونه می‌توانند یک
کسب‌و‌کار اینترنتی برای خودشان ایجاد کنند و از آن کسب درآمد داشته باشند.
یکی از مهم‌ترین بخش‌ها برای شروع یک کسب‌و‌کار ایده‌ی اولیه‌ی آن است. به
زبانی دیگر، اینکه می‌خواهید دقیقا چکار کنید و از چه چیزی درآمد کسب
کنید.
همچنین افراد زیادی هستند که ایده‌های زیادی در سر دارند و شاید هیچ وقت
آن‌ها را به مرحله‌ی اجرا نرسان
من امروز تقریبا هیچکاری نکردم. بیشترشو خواب بودم. فقط فرانسوی خوندم با یه کمی از کتابم. به خاطرش ناراحتم اما واقعا نتونستم خودمو بیدار نگه دارم. فردا دوباره شروع میکنم. از پسش بر میام قول میدم بهت. قول میدم حتی بهتر و بیشتر از این مدتی که خوب کار میکردم باشه. امیدوارم منو به خاطر کم کاری امروز ببخشی. نمیتونم بگم دیگه تکرار نمیشه چون بعضی وقتا واقعا کنترلشو ندارم. اما تمام سعیم اینه خوب و درست کار کنم. فردا دوباره شروع کارمه. برم که باید سه یا چه
روزی دو دوست توی یه جنگل قدم میزدن که یه شیر جلوشون در میاد، یکی از اونها شروع میکنه به سفت کردن بند کفشش، دوستش میگه ، داری چی کار می کنی؟ تو که نمی تونی از شیر جلو بزنی و این جواب میده: من که نمیخوام از شیر جلو یزنم، فقط کافیه بتونم از تو جلو بزنم! (این رو چند سال پیش توی یک وبلاگی خونده بودم ولی الآن آدرس اون وبلاگ بادم نیست که بهش ارجاع بدم.)
----------
وقتی که مشکلات بوجود میاد، یه عده از آدما سریع شروع میکنن به محکم کردن بند کفش هاشون ولی عده ای دی
1_بازی سازی را از کجا شروع کنم؟ 
پیشنهاد می شود شما از نرم افزار گیم میکر استودیو 1.4 بازی سازی رو شروع کنید که کد نویسی لازم ندارد.
2_یادگیری گیم میکر استودیو را از کجا شروع کنم؟
برای اینکار بهتر است از ویدیو استفاده کنید و بعد کم کم به به سوی مقالات و پک ها بروید.
3_آیا بازی سازی استودیو حرفه ای میخواهد؟
خیر.شما میتوانید در خانه و حتی تک نفره بازی سازی کنید ولی انتظار آینده آنچنان درخشان را نداشته باشید.در هر حال پیشنهاد میشود که بازی سازی را تک
شروع زردی نوزاد
شروع زردی نوزاد
پس از تولد نوزاد چنانچه استعداد زردی در نوزاد وجود داشته باشد، شروع زردی نوزاد  روز دوم و سوم به حداکثر میزان خود می‌رسد
و سپس به تدریج افزایش می‌ یابد و در روز پنجم تا هفتم به حداکثر خود میرسد
و پس از ۱۵ تا ۲۵ روز به حد طبیعی برمی‌گردد.
زردی معمولا از سر و صورت شروع شده و با افزایش سطح بیلی روبین به سمت اندام‌ ها انتشار می‌یابد.
زردی چهره نشانه وجود ۵ میلی‌گرم
و زردی تا اواسط شکم نشانه ۱۰ تا ۱۵ میلی‌گرم
و زرد
خب من یه ذره خوابیدم تا ظهر. :/ تازه میخوام کتاب جدیدو شروع کنم. کتاب تاریخ فلسفه جلد پنج ، نوشتهٔ فردریک کاپلستون ، ترجمهٔ امیر جلال الدین اعلم ، نشر علمی فرهنگی. هر دفعه که یکی از این کتابهارو میخوام شروع کنم میترسم ازش. نمیدونم به خاطر تعداد صفحات زیادشه یا ترس از نفهمیدنش هست. اما هرچی هست شروع میکنم. امیدوارم بفهمم و یادم بمونه و درست بخونم. کتاب قبلی رو حالا بعدا دوباره میخونم. اما اینا خب ترسناک تره. برم که با ترسم روبه‌رو بشم. هبز منتظرم
«خودت باش» کلیشه‌ای‌ترین جمله ممکن برای نوشتن یک پست در وبلاگی تازه تاسیس! ولی احساس کردم شروع کردن دوبارۀ وبلاگ‌نویسی‌ام با این جمله می‌تونه مفید باشه. می‌دونم که خیلی از شروع کردن‌هام به این خاطر به تموم شدن ختم نشدند که خودم نبودم! این من نبودم که کار رو انجام می‌دادم، قسمتی از من بود که اصلا صلاح بقیه قسمت‌ها براش مهم نبود، منِ کمالگرایی بود که می‌خواست هرکاری رو به بهترین شکل انجام بده و اگه اینطور نمی‌شد من رو برای شروع اون کار
بعد مدت ها نوشتن رو مجدد شروع کردم ولی این بار برخلاف سالیان پیش ناشناس ولی در عین حال با هویت واقعی!!!
هویت واقعی آدم هارو افکارشون مشخص میکنن...
امیدوارم پس از مدت های طولانی بتونم رخداد ها و نویسه های این روح خسته رو با عنوان «اینجانب ناشناس» با مخاطب هایی که شاید هرگز نباشند به اشتراک بزارم
 
علل تأخیر در گفتار کودکان چیست؟
امروزه یکی از شایع ترین اختلالات در میان کودکان تأخیر در گفتار است.به صورت طبیعی کودک در یک سالگی شروع به بیان کلمات می کند و تا ٢سالگی رشد خزانه ی واژگانی ادامه دارد و از دو سالگی ترکیبات دو کلمه ای در گفتار کودک مشاهده می شود، که در پسرها سن درک و بیان کلمات بالاتر است زیرا به صورت طبیعی پسر ها دیرتر از دختران شروع به صحبت می کنند.اما امروزه به دلیل کمبود ارتباطات کلامی و کاهش جمعیت خانواده و سبک ارتباطی خاص
از ساعت ۶ بیدارشدم و دیگه خوابم نبرده :( دارم به ناهار ظهر فکر میکنم ...برنج و خورشت قیمه (لپه) گزینه خوبیه! و اینکه کلی تمرین دارم بنویسم :/ باید کم کم بلند شم روزمو شروع کنم.
+تغییراتی در وب دادم زین پس فقط خواننده نظراتتون خواهم بود و نظری پاسخ نخواهم داد.
*البته نگاه عزیزم استثناء هستند :)
دیر شده بود.
به خدا گفتم لطفا کمک کن سر وقت و قبل شروع سخنرانی به مراسم برسیم.
خداروشکر ترافیک نبود و در بین راه از امام رضا خواستم یه جاپارک خوب بی دردسر هم پیدا کنم و شروع کردم به فرستادن صلوات.
خداروشکر هم به موقع رسیدیم و هم جای پارک خوب پیدا شد.
خدایا ممنونم
امام رضا ممنونم

نکات ضروری برای شروع زندگی مشترک موفق ( بخش دوم)
 
  
زندگی مشترک در ابتدا، با تمام سختی‌هایی که برای انتخاب همسر دارد، بسیار آسان است اما اگر از یک زندگی مراقبت نشود، قطعا آسیب خواهد دید. این مراقبت باید به صورت دوطرفه باشد؛ هر دو طرف باید مراقب رفتار خودشان و احساس طرف مقابل باشند و بدانند هر دو مسئول حفاظت از زندگی مشترکشان هستند.
ادامه مطلب
به نقل از سایت مشاوره کیفری دینا ، هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب می شود . اما گاهی فرد شروع به عمل مجرمانه کرده و آن جرم را به طور کامل انجام نداده است در این صورت نیز  این عمل مرتکب شروع به جرم بوده و مجازات می گردد . برای تحقق شروع به جرم باید ارکان  شروع به جرم نیز وجود داشته باشد . برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد شروع به جرم بر روی لینک زیر کلیک کنید :
 
 
 
http://www.heyvalaw.com/web/articles/view/843/
سلام
از دفعه پیش که مطلب نوشتم مدت زیادری گذشته ناگفته ها اینقدر زیاد شده که این پست همت بالایی رو برای نوشتن میطلبه ! و قاعدتا تعداد ویرایش بالا.
از نزدیک شروع میکنیم
دیروز نتایج کنکور کارشناسی ارشد اعلام شد امسال چندان براش وقت نزاشتم و انتظار نتیجه خوبی رو هم نداشتم و همینطور هم شد رتبه ۸ هزار ! خیلی بد
بسم الله الرحمن الرحیم
عجب سحری داره این کلمات شاهین کلانتری! تا مقاله ش درباره نویسندگی در وبلاگ را خوندم شروع کردم. این همان نقطه عطف و گمشده منه. خیلی می نویسم ولی حجسته گریخته. توی هر کاغذ پاره یا نرم افزار که دم دستم باشه ! بعد 10 سال نوشتن از هر دری تازه به این نتیجه رسیدم که هیچ اشکالی نداره این سبک دری وری . فقط باید بنویسم . اونم توی وبلاگ . البته شاهین میگه توی سایت بنویسید تا از آن خودتون باشه . منم قبول دارم ولی برای اینکه جو گیر نشم و کا
دیروز تصمیمشو گرفتم..یک برنامه برای خودم نوشتم و امروز شروع میکنم...مهم نیست اگه امروز فقط سی درصد اون برنامه رو با موفقیت انجام بدم...چون مطمئنم فردا اون سی درصد میشه چهل درصد..و بالاخره به همین زودیا میرسه به صد درصد و همون موقع ست که برنامه مو عوض میکنم...تا دوباره از سی و چهل شروع کنم و برم بالا(:مینیمم 417 و ماکزیمم 425 روز فاصله دارم تا اون روز(:
یه حس خوبی ته قلبم هست که حالمو خوب میکنه برای اینکه شروع کنم حتی اگه از خیلی کم شروع کنم...دلم نمیخواد
بازنده‌ها دوست دارند بازی که باختند را دوباره شروع کنند
برخلاف برنده‌ها که دلیلیبرای شروع بازی که بردند نمی‌بینند.
ما گاهیبازیچه دست آدم‌هایی می‌شویمکه نه بردن برایشان مهم استنه باختن!
آن‌ها فقط دوست دارند بازی کنند...!
سلام
خوبین؟ خوشین؟
خیلی وقته به اینجا سری نزدم...
بعد از اینجا متاسفانه پیشرفت چندانی هم تو حفظم نداشتم...
دعا کنید خدا توفیق بده و برگردم به گذشته.
می خوام از اول شروع کنم؛ سفت و سخت تلاش کردن رو، نوشتن رو و تغییر رو...
می خوام یه آدم دیگه شم، به هر نحوی که شده...
من برگشتم و از این به بعد می خوام از اول شروع کنم و بنویسم...
دعا کنید بشود...
♦️خلاصه ای از گزارش مجله جاما در موردعلائم 138 بیمار مبتلا به #کرونا ویروس :
علائم شایع در شروع بیماری: 1️⃣تب 99% 2️⃣خستگی70% 3️⃣سرفه خشک 60%4️⃣تنگی نفس در ابتدا 30%  5️⃣ اسهال و تهوع در 10% موارد 1 تا2 روز قبل از تب و شروع تنگی نفس خودش را نشان میدهد لذا به علائم گوارشی توجه شود .
♦️شایع ترین علائم آزمایشگاهی: ⬇️wbcکاهش لنفوسیت ها⬆️PTافزایش⬆️LDH افزایش
♦️41% موارد ابتلا در بیمارستان صورت گرفته است.♦️از زمان شروع اولین علائم تا بروز تنگی نفس مع
با عرض سلام و تبریک به مناسبت فرارسیدن ولادت با سعادت امیرالمومنین علی علیه السلام خدمت همه همکاران و دانش آموزان عزیز .
به اطلاع می رساند وبلاگ دبیرستان آیت الله کاشانی از امروز 19اسفندماه 1398 رسما شروع به کار کرد
این وبلاگ جهت تسهیل در امور درسی آموزشی و پرورشی مدرسه ایجاد شده است.
نمیدانم چه شد که شروع کردم اما امید دارم که میتوانم 
من با عشق به نوشتن متولد شده ام ، خیلی خودم را در این زمینه جدی نمیگیرم اما از این پس میخواهم جور دیگری باشم و بنویسم...
در ذهن ایده های زیادی می پرورانم نمیدانم تا چه اندازه لایق رسیدن به انها هستم اما دست از تلاش برنمیدارم حتی اگر هنوز فقط نیمی از راه پر فراز و نشیبم را پیموده باشم که مرا به انتهای خیابان موفقیت می کشاند 
پس به نام او ...
تسلیم نخواهم شد!
زندگی میکنم.......
برای رویاهایی که همه ی کهکشان ها منتظرند به دست من به واقعیت تبدیل شوند من فرصتی برای بودن دارم
پس ساکت نمی شینم
برمیخیزیزم......
تاهمه بدانند که من باتمام توانایی❤️❤️❤️❤️ هاوکاستی هاشاهکار زندگی خودم هستمممم
کافیست لحظات ⏱⏱⏱گذشته را رهاکنم وبرای ثانیه هایی درلحظه ی اکنونم زندگی کنم
چراکه آینده ی من درگرو استفاده ازلحظه اکنونم هست و
رویاهایم درثانیه های آینده محقق خواهند شد
باید همیشه بخاطر بسپارم....
دیروز که دیدمت داشتم فکر میکردم تو هم اگر مرا میدیدی قلبت مثل من شروع به تپیدن میکرد؟
 
(بله میگویم شروع به تپیدن. تند تر زدن مال کسیست که قلبش خود به خود بتواند کار کند. نه من.)
 
یا تو هم بغض گلویت را میگرفت؟
 
یا تو هم پاهایت را به زور نگه میداشتی که سمت من مسیرشان را کج نکنند؟...
 
دلم را خواستم به این ها خوش کنم اما یادم آمد تو حتی من را ندیده باشی هم من میتوانم دو ساعت تمام به تصویر کارتونی ات خیره شوم و هی طراحش را فحش بدهم که چرا چشمانت را خوب
 
⭕️ #توطئه_کثیف قبل از هر چیز به این فرموده مقام معظم رهبری اشاره می‌کنم که فرمودند: انقلاب اسلامی از قم شروع شد و آنتی تز انقلاب نیز از قم شروع خواهد شد. دشمن برای این امر برنامه‌ریزی‌های زیادی کرده، از مرجعیت خودخوانده بگیر تا به ابتذال کشیدن وضعیت فرهنگی قم و حالا در آستانه
ادامه مطلب
امروز خواستم برای امتحان دوشنبه شروع کنم
هرچندکه فردا هم وقت هست ولی حقیقتا این ترم دیگه حوصله ی اعتراض زدن و پیاده روی تا دفتر استاد رو ندارم
یه فکر خوب به سرم زد!
ساعت مچی قدیمیم رو بستم به دستم تا حواسم باشه وقت استراحت بین مطالعه م بیشتر از چندساعت نشه
آخر شبی متوجه شدم بند ساعتم باز شده و یه جایی افتاده
شروع بدی نبود، ولی فردا مجبورم کل کتاب فارماکولوژی کاتزونگ رو بخونم
 
اوّل او‌ اوّل بی ابتداست...
رنج شروع نکردن، از آن رنج هایی ست که هر روز از صبح تا شب و احتمالا از شب تا صبح در حال کُشتی گرفتن با آن هستیم، غافل از اینکه می شود این جَنگِ تن به تن و مداوم را با یک حرکت فیتیله پیچ به نفع خودمان به پایان برسانیم. چطور؟! همین لحظه و‌درست همییییین لحظه کاری را که روزها و ماهها و سالهاست در انتظار شروعش بوده و هستیم، شروع کنیم.
 
هر چقدر دیرتر آغاز کنیم، وسواسِ شروع کار سخت‌تر می‌شود.باید شروع کرد: بدون امید و بدون
 
اوّل او‌ اوّل بی ابتداست...
رنج شروع نکردن، از آن رنج هایی ست که هر روز از صبح تا شب و احتمالا از شب تا صبح در حال کُشتی گرفتن با آن هستیم، غافل از اینکه می شود این جَنگِ تن به تن و مداوم را با یک حرکت فیتیله پیچ به نفع خودمان به پایان برسانیم. چطور؟! همین لحظه و‌درست همییییین لحظه کاری را که روزها و ماهها و سالهاست در انتظار شروعش بوده و هستیم، شروع کنیم.
هر چقدر دیرتر آغاز کنیم، وسواسِ شروع کار سخت‌تر می‌شود.باید شروع کرد: بدون امید و بدون ن
وای ماسک
با شروع توزیع ماسک، عده ای که کلا معترض اند هم شروع کردند. که چرا توزیع ماسک حضوری است؟ چرا ماسک رو دم در خونه ها تحویل نمی دید؟ چرا....؟ چرا......؟این چرا ها برای اعضای ستاد چیز عجیبی نبود. چون قبل از پخش ماسک به همه این چرا ها رسیده بودند و جواب هم داشتند. و اینکه راه های مختلفی رو برای توزیع بررسی کرده بودند که بهترین راه حل شد شیوه توزیع حضوری در چند محل مشخص شهر....روز اول عده ای از ستاد برای جواب دادن به چرا ها کمر همت بستند و وارد کارزار
میشه گفت تقریبا دیشب نخوابیدم. با این حال امروز هم شروع شد با فرانسوی هم شروع شد. میخوام مقالهٔ جان سارکوفسکی رو بخونم. ترجمهٔ اسماعیل عباسی که توی حرفه عکاس ۹ بوده. مقاله ای که نقد یک خوندیمش و خیلی هم جدید نیست. هنوز کتاب نمیدونم چی شروع کنم. باید ببینم چی بخونم. البته احتمالا بعد از چشم عکاس مقاله مرگ مولف و از اثر به متن رو بخونم از کتاب به سوی پسا مدرن ترجمه پیام یزدانجو نوشتهٔ رولان بارت. بعدش یه کتاب انتخاب کنم. بریم ببینیم امروز چجوری م
از جایی که هستی شروع کن
از هر چیزی که داری استفاده کن
و هر کاری می تونی انجام بده
سخن بس است عزیزان ، شروع باید کرد ....
با توکل به خدا مسیر اهدافی که برای خودت مشخص کردی قدم بگذار و از همین الان و همین جایی که هستی شروع کن.
مطمئن باش موفق می شی...
 
بسم الله
مثل این که باید کارمان را شروع کنیم.
این مطلب اولین متنی است که من می خواهم در وبلاگم منتشر کنم، راستش را بخواهید هیجان زده ام!
البته این حرکت اولین کار من برای راه انداختن این «حسنی تنبل» نبوده ولی امیدوارم بتواند آخری باشد و بالاخره از خانه بیرون بزند و کمی در دنیا به گشت و گذار بپردازد.
دوست دارم بیشتر بنویسم و سعیم را خواهم کرد.
تا بعد
امروزم شروع شد. هنوز شروع نکردم میخواستم چند تا عکس آپلود کنم از مجموعه ی جدیدم که کم کم داره شکل میگیره ولی نشد. هنوزم نمیشه فکر کنم باید با لپ تاپ بیام به هر حال که توی اینستا گذاشتمشون. هرچند که شاید عالی نباشن اما کار ادم کم کم کم خوب میشه دیگه. نه یهو. این پروژم برای خودم یه خورده سخت بود باید به یسری چیزا پشت پا انگار میزدم یعنی سعی میکردم نادیده اش بگیرم. شاید اگه مامان خونه باشه هیچی اینجوری نشه چون خیلی سخت گیره ولی خب حالا که کم خونه میا
قطار تهران اندیمشک...از واگن خودمون شروع کردم دونه دونه کوپه ها رو سر زدن...کوپه اول واگن چهاردر زدم و دیدم به بهههه....!هشت نه نفر از کادر اردو دور هم جمعن و میگن و میخندنیه سلام گررررم کشدار و هماهنگ از جانب بچه ها و من...بعدم شروع کردن دست زدن که به به عروس مون اومد.... :)و بعدش شروع کردن شعر خوندن و شلوغ کردن :) کلی دور هم شادی کردیم و خندیدیم... و گفتم اماان از دست شماها....اگرچه من هی ذهنم درگیر این بود که اولین کوپه ایم و بغل مسئول واگنیم...ولی سعی کر
دیده بودم تو کل روز حالش گرفتست شب بردمش تو حیاط خوابگاه نشوندمش رو صندلی و شروع کردم ستاره های آسمونو نشونش دادن
یهو بهم گفت تارا میخوام بهت بگم 
من یکیو دوست دارم که فهمیدم اون یکی دیگه رو دوست داره...
فقط یادمه گفتم عزیزدلم و شروع کردم به ناز کردنش 
موهاشو ناز کردم کنار گونه راستشو و وقتی دستم خیس میشد اونقدر دلم گرفته بود که نمیتونستم حرف بزنم 
دیروقت تو تاریکی همه تو تختامون بودیم وقتی صدای نفس عمیقشو از گریه بی صداش شنیدم دلم ریخت 
داش
چند روز پیش که ساعت هشت امتحان چندتا از برونرها رو داشتیم استاد دیر رسید و  مراقبها خودشون شروع کردن به پخش کردن برگه ها ما هم شروع کردیم به پر کردن مشخصات: نام، شماره دانشجویی و ... و من طبق معمول اول رفتم سراغ سوالهای تستی: بهترین زمان برای آموزش به مادر باردار ..." در حین شوک بودن از دیدن این سوال متوجه صدای بچه ها شدم که کم کم داشت بلند میشد که آی این چه سوالایی و فلان. مراقبها به اشتباه برگه های امتحانی مادر و نوزاد رو پخش کرده بودن. آقا سریع ش
تنهایی من دو تا شروع داشت/اولی اون زمانی که مادرم تصمیم گرفت که بره سر کار/ تقریبا ده ساله بودم یا نه ساله دقیق یادم نمیاد/ ولی یادمه خیلی از تنهایی میترسیدم، خیلی/ مخصوصا زمانی که رعد و برق میزد/ وحشت میکردم از تنهایی/دومین بار هم سیزده سالگی بود و شروع بلوغ و اتفاقاتی که از اون موقع تو دبیرستان شروع شد و به خانواده و از خانواده دوباره به دبیرستان کشید/ و به علاوه مشکلات و سختی هایی که تو این چهار پنج سال اتفاق افتادند/الان خیلی بهتره الان تنها
آقا ترم ۲ هم شروع شد و منم از ترمولکی دراومدم هووووورا =||||
درمورد روز اول ترم ۲ و رویش بهمن ۹۸ بعدا میام مفصلللل مینویسم این هفته کلا خیلی کارم زیاده یکم سرم خلوت تر شد بهتون قول میدم کامل میام میگم
الان فقط اومدم که بگم همه چی روبه راهه و خداروشکر برخلاف ترم ۱ که خیلی تلخ شروع شد و روزای اول دانشگاهو واسم زهر کرد ولی ترم ۲ شروعش خیییییلی شیرین و پر از اتفاقات خوب بود ایشالا که آخر ترم هم بیام بگم ترم ۲ خیلی خوش گذشت
جهت تشکیل اجتماع مردمی و نیز ایجاد پایگاه ارتباطی با مردم شریف منطقه کنار زمینه پروژه تا شروع پی ریزی ساختمان مسجد، نماز خانه ای احداث می شود.
طبق مصوبه هیئت مؤسسان در تاریخ22  خرداد 98، شروع عملیات احداث نماز خانه از شنبه 25 خرداد خواهد بود.
آغاز سال تحصیلی 98-99
 
هرساله زمان شروع مدارس برای اکثر پایه های تحصیلی اول مهر ماه است که دانش آموزان باید برای آغاز سال تحصیلی خود به مدرسه مربوطه مراجعه کنند همچنین معمولا زمان شروع مدارس برای دانش آموزان پایه اول ابتدایی به دلیل آشنایی با محیط مدرسه و همچنین دانش آموزان پایه دوازدهم به دلیل برنامه ریزی برای شرکت در کنکور سراسری درثبت نام دانش آموزان در مدارس اعم از دوره ابتدایی و متوسطه ، آغازی مهم و سرنوشت ساز برای کسب موفقیت روزافزون
نجار، قبل از اینکه شروع به ساختن چیزی کند، باید نقشۀ دقیق همه‌چیز را بکشد. او پیش از اینکه یک صندلی بسازد، دقیقاً می‌داند نتیجۀ کارش چه خواهد شد و اگر به اندازۀ کافی مهارت و تجربه داشته باشد، هیچ خطایی رخ نخواهد داد.
ادامه مطلب
بعد مدت‌ها خاموشی، بالاخره تصمیم گرفتم که شمعی روشن کنم و سفر جدیدی به دنیای زیبای وبلاگ‌نویسی رو شروع کنم. در همین حین شروع به طراحی و پیاده‌سازی یه قالب جدید برای این ادامه‌ی این سفر کردم. هر اتفاقی ممکنه بیوفته از جمله اتفاقی که برای حرکت قبلیم افتاد.
ادامه مطلب
اولین بار طی سالیان متمادیه که برای شروع ترم جدید آرومم و هیچ هیجان خاصی منو از جا نمیپرونه. سالهای سال استرس و ترس و دلتنگی روزهای قبل از شروع دوباره‌ی تحصیل منو اذیت می‌کرد. امسال؟ هیچی. هیچ فاکینگ چی. حتی واسه انتخاب واحد مرگبارمون هم تقریبا مطمئنم چیزایی که می‌خوام گیرم میاد. با اینکه ساعتم آخرای زمان‌بندیه و خب :) عمومیا پر میشن تا اون موقع.
وقتی استارت ( استارت نه شروع ) میخورد با حرفای قشنگ و شعار های زیبا شروع میشد
مثل یه تابلو نقاشی که هر چی زیباتر بهتر خواهی بود نقاشی پر از فریب و نیرنگ اما داخل یک تورنمنت بزرگ مثل شعر شعرا که هر کس ازش میتوند یک تفسیری بکند اما هیچکس جز خودت نمیدوند چه خبر ؟؟؟؟؟
اما این میونه برای اینکه کار از محکم کاری هیچ وقت ضرر ندارد باید به یک جاهایی هم وصل بشی تا شانس بردت برد بالاتر 
این تورنمنت بزرگ تازه شروع شده  
میدونم رای میخواید پس حداقل این اخر و
خب بزار راستشو بگم. صبح آهنگ گوش کردن همانا خوابیدنم همانا. تا ساعت هشت یا نه بود که بیدار شدم. و همانا این که هنوز شروع نکردم روزمو. نمیدونم روزایی که قراره برم بیرون چرا اینقدر کرخت میشم جوری که دستم به هیچ کاری نمیره. خیلی بده که اینجوریم. تازه قراره سعی کنم شروع کنم حالمم گرفتست که صبح بیدار شدمو خوابم برد :(
مدتهاست میخوام شروع کنم و تعلل میکنم.
چیزی که میخوام استارت بزنم قدری سکوت و توجه کامل به کلماتمه.
توجه کامل به کلمات و رفتارم.
یه چیز دیگه هم شروع نمازهای قضا.
ببین کِی نوشتما!
امروز بیستم تیرماهه.
یادته پارسال تصمیم گرفتی که تا روز تولدت نماز فضاهای موجود رو نصف کنی!
وقت کمی مونده. این چند وقت رو به خودت سخت بگیر و برو جلو.
بسم الله. :)
ی شوکی بهم وارد میشه
شروع می کنم باهاش دستاویز شدن، کلنجار رفتن و به چالش کشیدن خودم. 
انرژیم تموم میشه. 
میفتم رو زمین. 
هی فکر میکنم.
اتاقم شلوغ میشه
غذاههای پرکالری میخورم.
کارام همه  وای میسته. 
دوستامو می بینم. 
میفتم 
سرم درد میگیره 
بلند میشم 
اتاقمو جمع می کنم.
ی چیزی مینویسم 
ذهنم جمع میشه
دوباره شروع میکنم.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها