نتایج جستجو برای عبارت :

بازآ

بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ
گر کافر و گبر و بت پرستی بازآ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی بازآ
ای واقف اسرار ضمیر همه کس
در حالت عجز، دستگیر همه کس
یارب تو مرا توبه ده و عذر پذیر
ای توبه‌ده و عذرپذیر همه کس
جز وصل تو دل به هرچه بستم، توبه
بی‌یاد تو هرجا که نشستم، توبه
در حضرت تو، توبه شکستم صدبار
زین توبه که صد بار شکستم، توبه
ابوسعید ابوالخیر
به همه‌ی لحظه‌های زندگی‌ام فکر می‌کنم که احساس کرده‌ام تنهای تنهایم. و بدحال و پریشان بوده‌ام.به همه‌ی چیزهایی فکر می‌کنم که برای گذر از پریشانی‌ها و سرگشتگی‌ها خودم را به آن‌ها سرگرم کرده بودم. فیلم‌ها و آهنگ‌ها و فکرها و مسخره‌بازی‌ها و هر چیز دیگر.اما هر بار به این فکر می‌کردم که به چه راهی بروم که از این حال پریشان، برای همیشه خلاص شوم؟
به دنبال یک درمان قطعی و همیشگی بودم. دنبال یک راه تماما درست. دنبال یک نفر که بدانم حرفش برای
شب با خیالت تا سحر ، من می‌کنم چندی سرای آنکه رفتی بی‌خبر ، مشتاق دیدار تو‌اموصلت زِ ما کردی دریغ ، ای دوری‌ات بر سینه تیغمهتاب پنهان پشت میغ ، بی‌تاب انوار تو‌امای رفته زین شهر و دیار ، ای وصف خوبت بی‌شمارجانم بر‌آمد زِ انتظار ، سر گشته و زار تو‌امچون مرغ عشقی در قفس ، سر سینه زندانی نفساز غصه دوری تو بس ، جانا گرفتار تو‌امای دیده از رویت خجل ، ای پرتوی از جنس گلای مرحم و تسکین دل ، بازآ که بیمار تو‌امای بهترین گل در چمن ، ای لاله و یاس و
امسال تعدادی از دوستان طراح از من یک  تک بیت خواستند به مناسبت هم‌زمانی ایام فاطمیه و چهل سالگی انقلاب. من در فرصت کمی که داشتم دوازده بیت نوشتم که انتخاب کنند. البته که جان و جنم بیت‌های من خیلی کمتر از هنر و توان نقش‌پردازی ایشان شد. آن دوازده بیت تمرین که با مضامین مربوط به حضرت زهرا (سلام الله علیها)، چهل سالگی انقلاب، حضرت مهدی (عج)، امام خمینی و شهیدان سروده‌شده‌اند، این‌هایند:

در این چهل بهار شمیم تو جاری است
یاس علی! که دست خدایت شب
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت  /  آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت  /  جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع  /  دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است  /  چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد  /  خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست  /  همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازآ که مرا
فتی و دل ربودی یک شھر مبتلا را/تا کی کنیم بی تو صبری که نیست ما رابازآ که عاشقانت جامه سیاه کردند/چون ناخن عروسان از ھجر تو نگارا!ای اھل شھر ازین پس من ترک خانه گفتم/کز نالهھای زارم زحمت بود شما رااز عشق خوب رویان من دست شسته بودم/پایم به گل فرو شد در کوی تو قضا رااز نیکوان عالم کس نیست ھمسر تو/بر انبیای دیگر فضل است مصطفا رادر دور خوبی تو بیقیمتند خوبان/گل در رسید و لابد رونق بشد گیا راای مدعی که کردی فرھاد را ملامت/باری ببین و تن زن شیرین خوش لق
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت  /  آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت  /  جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع  /  دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است  /  چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد  /  خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست  /  همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازآ که مرا
 
بسمه تعالی
واحسرتا علی مافرطت فی جنب الله
بدترین اثر #غفلت از حق تعالی آنست که در نماز که او با تمام اسماء جلال و جمالش برای اولیاء خودش ظاهر میشود؛ خودش را از ما غافلین پنهان میکند؛ عمری #نماز میخانیم ولی دریغا در نماز که قره العین رسول الله (ص) است او را حتی یک لحظه مشاهده کنیم؛
بزرگان از اهل معرفت؛ راه درمان #غفلت را ؛ مراقبه در تمام حالات و لحظات عمر بیان فرموده اند.
☘ ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر 
☘ بازآ که ریخت بی گل رویت بهار عمر
☘ ا
بخاطر اتفاقات بدیِ که زنجیره وار و پشت سر هم توی ۸ - ۹ سال اخیر برام اتفاق میفتادن ، تبدیل شدم به ترسو ترین و منفی گرا ترین و بی اعتقاد ترین آدمی که میتونستم باشم . این سه چهار سال اخیر همه چیز بدتر شده بود . شاید باورش سخت باشه ولی من حتی دعا هم نمیکردم . چون از خدا خشم و کینه و نفرتِ زیاااادی به دل گرفته بودم .
اما نتونستم ادامه بدم . که من برای خودم کافی نبودم ، که بی اعتقادی و ناامیدی از خدا مثل خوره ذره ذره ی جونمو بلعیده بود و اگر ادامه میدادم چ
دلت را خانه ما کن، مصفا کردنش با من

دلت را خانه ما کن، مصفا کردنش با من
به ما درد دل افشا کن، مداوا کردنش با من
 
اگر گم کرده ای دل، کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش، پیدا کردنش با من
 
بیافشان قطره اشکی که من هستم خریدارش
بیاور قطره ای اخلاص، دریا کردنش با من
 
اگر درها به رویت بسته شد، رو کن به ما بازآ
درِ این خانه دق الباب کن، وا کردنش با من
 
به من گو حاجت خود را، اجابت می کنم آنی
طلب کن آن چه می خواهی، محیا کردنش با من
 
چو خوردی روزی امروز
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم
شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتهای همت خود کامران شدم
ای گلبن جوان بر دولت بخور که من
در سایه تو بلبل باغ جهان شدم
اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود
در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم
قسمت حوالتم به خرابات می‌کند
هر چند کاین چنین شدم و آن چنان شدم
آن روز بر دلم در معنی گشوده شد
کز ساکنان درگه پیر مغان شدم
در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت
با جام می به کام دل دوستان شدم
از آن زمان که فت
دانلود آهنگ محمد معتمدی – غم دل
Download New Music Mohammad Motamedi – Ghame Del
 
 
دانلود آهنگ محمد معتمدی غم دل

 
دانلود آهنگ محمد معتمدی غم دل
متن آهنگ محمد معتمدی با نام غم دل
 
آمد جان به لبم وز دل جدا نشود تاب و تبم
گریان چو شمع سحر روز و شبم از تنهایى
 
بازآ در محفل من کز آتش غم سوزد دل من
اى راحت جان تا کى ز غمت بنالد دل من
نباشد از جهان به غیر اشک غم حاصل من


دانلود آهنگ - ( کیفیت عالی 320 )
دانلود آهنگ - ( کیفیت خوب 128 )
دانلود آهنگ محمد معتمدی – غم دل
Download New Music Mohammad Motamedi – Ghame Del
 
 
دانلود آهنگ محمد معتمدی غم دل

 
دانلود آهنگ محمد معتمدی غم دل
متن آهنگ محمد معتمدی با نام غم دل
 
آمد جان به لبم وز دل جدا نشود تاب و تبم
گریان چو شمع سحر روز و شبم از تنهایى
 
بازآ در محفل من کز آتش غم سوزد دل من
اى راحت جان تا کى ز غمت بنالد دل من
نباشد از جهان به غیر اشک غم حاصل من

دانلود آهنگ - ( کیفیت عالی 320 )
دانلود آهنگ - ( کیفیت خوب 128 )
دانلود آهنگ محمد معتمدی – غم دل
Download New Music Mohammad Motamedi – Ghame Del
 
 
دانلود آهنگ محمد معتمدی غم دل

 
دانلود آهنگ محمد معتمدی غم دل
متن آهنگ محمد معتمدی با نام غم دل
 
آمد جان به لبم وز دل جدا نشود تاب و تبم
گریان چو شمع سحر روز و شبم از تنهایى
 
بازآ در محفل من کز آتش غم سوزد دل من
اى راحت جان تا کى ز غمت بنالد دل من
نباشد از جهان به غیر اشک غم حاصل من


دانلود آهنگ - ( کیفیت عالی 320 )
دانلود آهنگ - ( کیفیت خوب 128 )
بعد از مدت‌ها، اومدم و سر زدم به یک‌سری وبلاگ‌هایی که می‌شناختم. اغلب، فراموش شده و رها شده بودن. مثل خونه‌ای که مسافراش برنگشته‌ن و همه‌چیز همونطور باقی مونده و اما خاک خورده و بوی نم گرفته‌ان. بعضی هم که حتی آدرسی باقی نمونده بود و تبدیل به بلاگ دیگه‌ای شده بودن. اما، حسادت بردم به آدم‌هایی که هنوز می‌نوشتند. تاریخ آخرین نوشته‌شان همین تیر و مرداد بود. با خودم فکر کردم، چقدر از این آدم‌ها پایین‌ترم. یا کاش، با هم رفاقتی داشتیم. 
بعد
1. تا بجایى رسید دانش من                                                که بدانم همى، که نادانم‏گر همى‌‏خواهى که بِفروزى چو روز                                      هستىِ همچون شب خود را بسوزاین عبودیت ز عشق است و نیاز                                       طاعت بى‌‏عشق مکر است و مجاز
 
2. به عطر گل خدارا بین که در گلزار می‌پیچد                   ز نیلوفر که عاشق تر که در گلزار می‌پیچدمخور صائب فریب فضل از عمامه زاهد                           که در گُنبد ز بی عقلی صدا
گشت مبعوث آن که عالم زنده شد از کیش اواز حرا آیات رحمان و رحیم آمد پدید
از حرا آیات رحمان و رحیم آمد پدیدیا نخستین حرف قرآن کریم آمد پدید
صوت اقرأ بسم ربک مى رسد بر گوش جانیا که از کوه حرا خلق عظیم آمد پدید
بانگ توحید است از هرجا طنین افکن به گوشفانى اصحاب شیطان رجیم آمد پدید
سید امى لقب بر دست قرآن مى رسدیا به گمراهان صراط مستقیم آمد پدید
فاش گویم عقل کل فخر رسل مبعوث شدآن که گردد ز اعجازش دو نیم آمد پدید
قصه لولاک باشد شاهد گفتار منیعنى امشب ع
شعر در مورد آینه
در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آینه برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
آئینه‌ای بگیر و تماشای خویش کن
سوی چمن به عزم تماشا چه می‌روی؟
شعر در مورد آینه
مژه بر هم نزدم آینه‌سان در همه عمر
بسکه در دیده من شوق تماشای تو بود
شعر در مورد آینه ها
این لب بوسه فریبی که ترا داده خدا
ترسم آئینه به دیدن ز تو قانع نشود
شعر در مورد آینه از حافظ
من از دلبستگی‌های ت

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کلید بهشت