نتایج جستجو برای عبارت :

گَلِ‌زور و گوزور

به قلم دامنه. به نام خدا. لغت 256.  می‌شکافم «گَلِ‌زور» را . چندی‌پیش یکی از خوانندگان این لغت را به صفحه‌ی شخصی من فرستاد که کمی آن را می‌شکافم:
 
مدفوع گاو (گوگی، گوزور)
 
رنگ مشکی‌ها، فضله‌ی موش (گَلِ‌زور)
 
گَل که موش است. فضله‌ی موش هم به زبان محلی البته در بُعد کنایی «زور» است. ترکیبش می‌شود: گَلِ‌زور.
 
زور از آن نظر به «مدفوع» موش نسبت داده می‌شود، چون برای دفع آن باید تا حدی زور زد تا اسفنکتر مَقعد (=در گویش مازنی یعنی نِشینِ) جا وا کن
یادُتانه زُمُستان بَ... وَرف دَبَه
شما رو بگوتُم:
مُرغانته بُوشکُن
و چاییته سَر کَش
از این سیفیده وَرفی که ایمروز دَره
فرداهان هیچی نمی‌مانه... جُز یه کیشکه تیکاک، گَلِ شاه کَرُم!!!
 
ایسه الآن هامون روزه... گرما بیداد مینه اما این دی نمیمانه عزیزجان
 

عکس از: حسن چاووشی
شاه کرم: قله کوهی مشهور در البرز (طالقان)
طالقانی درجی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها