نتایج جستجو برای عبارت :

مناسبتنامه بیست و یک سالگی

اکثر ما که به روحانی رای دادیم، ذکر گه خوردم یک لحظه ام از دهانمان نمی افتد. حالا این بزرگ ترین اشتباه من در تمام بیست و یک سال توی تلویزیون معلوم نیست آن لبخند های نیشدارش را تحویل کی می دهد. بعد از یک کودکی احمقانه به اینجا رسیده ام. بازی و خانواده و مادر و مدرسه و دوست و درس و پرورش، همین چیز های محدودی که کودک ایرانی تجربه می کند در زندگی من قوام هم نگرفت هیچ وقت. هیچ چیز را درست لمس نکردم. اهل فاز حسین پناهی طوری که صبح های نون ببری تازه و پر
   JIKJIK,PISHI              انجمن ادبیات داستانی دریچه کلیک کنید}{}{}{}{ 
 رشت تن پوش زرد خزان به تن دارد ، وباغ بزرگ هلو در خط خمیده ی گذر امین الضرب به خواب فرو رفته ، پسرکی در همسایگی بنام شین ، میگفت ؛ غروب های خزان خورده ی ایام در دلش بشکه های هجران عشق بهار را جابجا میکنند ، اما نمیدانم کدام بهار را میگفت!?... بهار رفته بر باد تقویم چهار برگ دیواری را?.. یا بهار جفای مهربانی که نرفته از یادش را ...? 
لباسهایم را پوشیدم، آنقدر لاغر شده بودم كه در تنم مى ر

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Mohammad Nasserian سید محمد ناصریان هستم