نتایج جستجو برای عبارت :

بخاطر بدحجابی ماشینم رو توقیف می‌کنند؟

پاییز را دوست دارم…بخاطر غریب و بی صدا آمدنشبخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اشبخاطر خش خش گوش نواز برگ هایشبخاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اشبخاطر رفتن و رفتن… و خیس شدن زیر باران های پاییزیبخاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه هابخاطر غروب های نارنجی و دلگیرشبخاطر شب های سرد و طولانی اشبخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام بخاطر پیاده روی های شبانه امبخاطر بغض های سنگین انتظاربخاطر اشک های بی صدایمبخاطر سالها خاطرات پاییزی امبخا
 
من خیلی بدهکارم...
بخاطر همه عرق های نریخته، کارهای نکرده، زحمت های نکشیده
بخاطر همه نقص هایی که باید برطرف میکردم و نکردم
بخاطر همه وقت ها و انرژی ها و فرصت هایی که تلف کردم
بخاطر همه عادت ها و خصلت هایی که باید ایجاد میکردم و نکردم
بخاطر همه وقتهایی که ناامید شدم
بخاطر همه وقت هایی که مقاومت نکردم و تسلیم شدم
بخاطر همه بارهای روی زمین مانده ای که برنداشتم
 
بخاطر اینکه باور نکردم مهم ترین جای زمین ایستادم...
 
 
و قطعا لیاقت این شاهراهی که ب
امروز در بلاد کفر روز شکرگزاری است، تقریبا تمام صفحات مجازی دوستان خارج از ایرانم امروز یک پست شکر گذاری داشت. شکر گذاری که دین و فرهنگ و اقلیم نمی شناسد. شکر گذاری که قاره و کشور و زبان نمی شناسد. شکر گذاری زبان مشترک تمام ما انسان هاست. من هم خدا رو شکر میکنم به خاطر تمام داشته ها و نداشته هایم! بخاطر نعمت داشتن دو فرشته در زندگیم، بخاطر مهربان ترین برادر دنیا، بخاطر زندگی آرامم، بخاطر رشته دانشگاهم، بخاطر موفقیت های تحصلیم، بخاطر پرنده های
وقتی با فشار دو دست رو شونه م خوردم به دیوار بغضم ترکید . بخاطر سال ها دیوار بودن برای رویاها . بخاطر تلاش هایی که کرده بودم تا دیوارهای زندگی چیده شن بیان بالا . بخاطر رنج و تلاشی که خودم رو به داشتنشون مجبور کرده بودم تا آینده جای بهتر و قشنگ تری بشه . بخاطر نداشتن ِ هیچ کس به جز همون دیوار برای تکیه کردن بهش . بخاطر ِ خودم . خودم که فقط خدا میدونه چقدر صادقانه تلاش میکنم تا هیچکس بخاطر من سختی نکشه . فکر نمیکنم اون دیوار رو هیچوقت فراموش کنم . دیو
چهارده ساعت و دو دقیقه!
بالاخره تابوی ذهنی ام رو شکوندم و این عدد رو ثبت کردم...لذتی وصف نشدنی...
 
*آزمون روان رو گند زدم.کلا توی روانپزشکی احساس ضعف میکنم که یکیش بخاطر جزوه ی بدی هست که انتخاب کردم و یک علتش هم بخاطر کم تکرار شدن سوالات روانپزشکی سالهای مختلف هست.اما این تنها آزمونی بود که بخاطر هفت تا غلط و نزده اش ناراحت نشدم چون دقیقا هفت تا نکته ی جدید یاد گرفتم...
از دیروز هوادارای تیمی که باید مدافعشون ۱۲ ماه محروم می‌شد و از دو پنجره نقل و انتقالاتی محروم میشدن اما بخاطر لابی‌ها و دست‌های پشت پرده این اتفاق رخ نداد، انتظار دارن بیرانوند بخاطر یه فیلم نامفهوم محروم بشه
اگر قرار به برخورد هست چند مورد در اولویت هستن: ۱- محرومیت ۱۲ ماهه سیاوش یزدانی که منجر به تحریک هوادارا و اتفاقات تلخ بازی نیمه نهایی جام حذفی شد ۲- محرومیت استقلال تهران از دو پنجره بخاطر تحریک بازیکن تحت قرارداد ۳- برخورد با استرا
 حضرت صادق ع فرمود هر اینه خدواند بخاطر انکسیکه نماز میخواند از شیعیان ما  بلا زا دفع کند از انکسکه نماز نمبخواند از شیعیان ما واگر همگی نماز را ترک کنند هر اینه همگی انها هلاک شوند و خداوند بخاطر انکه زکاه دهد از شیعیان ما دفع کند از انکه زکاه نمی پردازد و اگر همگی زکاه ندهند هلاک. گردند  همانا خداوند بخاطر انکه از شبعیان ما حج کند از انکه حج نکند بلارا دفع کند و اگر بترک حج اتفاق کنند هر اینه هلاک شوند و اینست گفتار خدای عزوجل واگر نبود بر ک
اینجا بعد از چین اولین کشوری بود که درگیر کرونا شد. ولی خب بخاطر بستن مرزها تونستند اوضاع رو کنترل کنند و دیگه موضوع از حالت داغی در اومد. البته بخاطر همه گیری بیماری در جهان باید منتظر موج جدیدی از شیوع کرونا اینجا هم باشیم. 
این چند روزی که تو ایران کرونا بحث داغ شده اینقدر روی من تاثیر گذاشته که تمام covariance ها رو در نگاه اول coronavirus  می خونم :)) و خب این یعنی خیلی فرقی نمیکنه کجا زندگی کنی. مهم اینه که عزیزات کجا هستند.
 
سلام  به همه دوستان میخواستم درباره ترک متادون به ۲ صورت صحبت کنم بار اول به صورت یابوویی گذاشتم‌ کنار ۳ سال پیش ولی بخاطر اشتباهی که جلسات NA رو نرفتم و با هم خرجای قبلم گشتم بعد از ۱ سال پاکی دوباره زدم وگرنه الان ۳ سال پاکی داشتم‌ ولی جلو ضرر رو هر وقت بگیری منفعت هستش این بار با سم زدایی فوق سری متادون رو ۱۴ روزه گذاشتم کنار تقریبا ۸.۹ روز اول همه چی خیلی عالی پیش رفت و با اینکه حال جسمی و فکریم خیلی داغون بود  ولی گذشت و راحت میخوابیدم بخاط
بگ‌بیگ : چه کسانی شاکی‌اند ؟
[بگ بیگ ، ویلی پاانداز و موسی تثلیث از جا برمی‌خیزند]
مردها : نگاه کنید ! اینها شاکی‌اند .
اینها هستند که شکایت دارند .
ویلی پاانداز : صدور حکم ، ریاست محترم دادگاه !
بگ‌بیگ : با توجه به موارد مخففه و ارفاق دادگاه بخاطر وضع نابسامان اقتصادیِ متهم ، تو پاول کرمن محکوم می‌شوی
موسی تثلیث : بخاطر دخالت غیرمستقیم در قتل دوستت
بگ‌بیگ : به دو روز حبس
موسی تثلیث : از آنجهت که امنیت و آرامش را برهم زدی
بگ‌بیگ : به دو سال محر
شاید این چند روز شنیده باشین برخی از کلان شهر ها بخاطر وضع بد هوا مدارس تعطیل است. چرا؟!
ترس نظام از اعتصاب!
جمھوری اسلامی از اعتصاب سراسری بینھایت میترسد و بدلیل آنکە نمیتوانند اعتصاب را کنترل کنند، دست پیش را گرفتە و خود کشور را بە بھانە آلودگی ھوا تعطیل کردند. ھمە اھمیت اعتصاب را دریابند و بە دوستان و آشنایان خود بگویند کە باید اعتصاب سراسری انجام شود. لغو مسابقات فوتبال ھم از ترس انقلاب است و پول کافی برای اضافە کار مأموران خامنەای خائن ر
بسم الله الرحمن الرحیم
آدم بعضی وقتها به جایی میرسه نه میتونه زندگی کنه،نه میتونه بمیره یعنی جایی میرسه که فقط از خودش خسته است،بخاطر حماقتهاش،بخاطر نادانیاش ‌ووو اونجاست که چاره دردش فقط خوابه.نه میمیری نه زندگی میکنی...
تحت تاثییر این پست یک استوپید زده ام گوشیمو فکتوری ریست کرده ام و فقط واتس آپ نصب کرده ام اون بخاطر کرم همین و بس امیدوارم دیگه مجبور نشم نرم افزار دیگه ی نصب کنم !!! ولی خوب بخاطر اینکه کمتر سرم رو گرم کنه شاید بیشتر کتاب خوندم و برنامه نویسی کار کردم
یه نفر به من پول بدهکاره. یکی که مثلا باهم دوست شده بودیم. پولمو نداد و به خیال خودش بالا کشید. احتمالا پیش خودش فکر میکنه خیلی زرنگه و با افتخار به همه اعلام میکنه فلانی حتی یه قرون هم نتونست از من بکنه!
تو این جریان از من هیچی کم نشد. اون پول اصلا برای من رقمی نیست که بخاطر از دست دادنش ضرر کرده باشم و یا با گرفتنش وضعم خوب بشه!
ولی این وسط، اون آدم شرف و آبروی خونوادگیشو پیش من و خونوادم از دست داد! طوری که به اون و خانوادش به چشم حقارت نگاه میکن
باید قبول کنیم
که روزی بخاطر هیچ کدام از کارهایی که الان محدودیم شکر نکردیم ، حتی توجهی هم نداشتیم 
در کنار هم شانه به شانه قدم زدیم ، خندیدیم و دست در دست هم گره کردیم و حال خوبمان شکر نکردیم 
وسپس محکوم به سایه به سایه راه رفتن و فقط نگاه کردن به یکدیگریم البته این تا قبل از آن بود که حتی شکر همین جریان را هم به جا آوریم و فقط گله کردیم که مگر میشود کار و زندگی را تعطیل کرد
و حال تصویر هم را از پشت قاب و صدایی که دلتنگی را فریاد میزند
نکند که به
هیچوقت بخاطر پول با کسی که دوستش ندارید ازدواج نکنید. چون پولدار شدن شما دست خداست. اگه بخواد میتونه شما رو ثروتمند کنه و یا شما رو ورشکست و فقیر کنه. پس صادقانه ازدواج کنید و بخاطر ارزشهای وجودیه یک فرد و نه بخاطر اموالش. اینطوری آرامشتون هم بیشتره چون با ازدواج بدون علاقه هم به خودتون و هم به طرف مقابلتون ظلم میکنین.  
                                   
یکسال و چندماهه موهامو کوتاه نکردم. اولش بخاطر اینکه موی خیلی کوتاه ، خیلی رو اعصابم بود. بعدتر بخاطر اینکه شاید از اون دسته مردهایی باشه که موی بلند دوس دارن. 
 
این جوری شد که اسم این لونه ی کوچیک ، دیگه با من همخونی نداره :)
 
بسم الله الرحمن الرحیمبه نام خدایی که به آدم قدرت انتخاب دادقدرت داد تا انتخاب کنه میخاد برنده باشه یا بازندهمن به خاطر آینده ی پسر و دخترم میخام بجنگم تا پیروز باشممن بخاطر شاد کردن همسرم میخام بجنگم تا پیروز باشممن انتخاب میکنم برنده باشم چون خدا برنده ها را دوست دارهمن میخام پیروز باشم پس با تمام قدرت میجنگممیجنگم و برنده میشمقدرتمند میشم و موفق میشمبخاطر سربلندی بچه هامبخاطر اینده سازی بچه هام باید برنده باشممن پیروز میشم
بسم الله الرحمن الرحیمبه نام خدایی که به آدم قدرت انتخاب دادقدرت داد تا انتخاب کنه میخاد برنده باشه یا بازندهمن به خاطر آینده ی پسر و دخترم میخام بجنگم تا پیروز باشممن بخاطر شاد کردن همسرم میخام بجنگم تا پیروز باشممن انتخاب میکنم برنده باشم چون خدا برنده ها را دوست دارهمن میخام پیروز باشم پس با تمام قدرت میجنگممیجنگم و برنده میشمقدرتمند میشم و موفق میشمبخاطر سربلندی بچه هامبخاطر اینده سازی بچه هام باید برنده باشممن پیروز میشم
از میم متنفرم بخاطر اینکه هیچ وقت نفهمیدم شریک دزده یا رفیق غافله 
از صاد متنفرم که ادعا میکنه منو میشناسه اما نمیفهمه من جنبه ی این جور شوخی هارو ندارم حدااقل نه تو این مورد نه تو این وضعیت که معلوم نیست بابام تا اخر ماه چی میشه 
(البته اون از مشکل من خبر نداره ولی به هرحال )
از ح جیمی ام متنفرم از اون از همه بیشتر متنفرم اینکه من اینقدر اسیب پذیرم الان بخشیش بخاطر اونه 
از خودم هم متنفرم بخاطر اینکه اینقدر هیجان زده ام همیشه و همیشه نیاز دارم
میگه فرق شما ملاها با رضاخان چیه؟!
اون حجاب رو به زور از سر زنا برمیداشت، شمام دارین بزور سرشون میکنین!!
میگم فرق این دو تا رو یعنی نمیدونین؟!
حجاب یه حق کاملا شخصی ست
دوست نداره کسی اندامشو ببینه! به هر دلیلی...
بخاطر اینکه عیب و نقصی درشه! بخاطر اینکه نگاه معنی دار دیگران ناراحتش میکنه! بخاطر اینکه به شخصیتش میخواد توجه کنن تا به زیبائی بدنش! بخاطر اینکه خلاف اعتقاداتشه و...
اما برهنگی در جایی که محل عبور و مرور همه جور آدمیه - جوان پیر، زن دار ب
میگه فرق شما ملاها با رضاخان چیه؟!
اون حجاب رو به زور از سر زنا برمیداشت، شمام دارین بزور سرشون میکنین!!
میگم فرق این دو تا رو یعنی نمیدونین؟!
حجاب یه حق کاملا شخصی ست
دوست نداره کسی اندامشو ببینه! به هر دلیلی...
بخاطر اینکه عیب و نقصی درشه! بخاطر اینکه نگاه معنی دار دیگران ناراحتش میکنه! بخاطر اینکه به شخصیتش میخواد توجه کنن تا به زیبائی بدنش! بخاطر اینکه خلاف اعتقاداتشه و...
اما برهنگی در جایی که محل عبور و مرور همه جور آدمیه - جوان پیر، زن دار ب
1- به خاطر دامین ir. ات!
2- به خاطر این که هر سایت و پیامرسانی تو هر شرایطی بسته بشه بازم تو بازی!
3- بخاطر بومی بودن سرورهات!
4- بخاطر نگهداری از فایلها و عکسهام به مدت چهارسال با همون کیفیت و بدون کم و کاست
5-بخاطر user Friendly بودنت! از نوجوان 12 ساله تا پیرمرد 92 ساله براحتی ارتباط باهات برقرار میکنن
6-بخاطر سرعت مناسب بالااومدن وبلاگهات
7-بخاطر احترام به مخاطبت، آزادی نسبی بیان در بیانت!
8-بخاطر انواع و اقسام تنظیمات تو وبلاگت!
9-بخاطر ظاهر شسته رفته و تمی
1- به خاطر دامین ir. ات!
2- به خاطر این که هر سایت و پیامرسانی تو هر شرایطی بسته بشه بازم تو بازی!
3- بخاطر بومی بودن سرورهات!
4- بخاطر نگهداری از فایلها و عکسهام به مدت چهارسال با همون کیفیت و بدون کم و کاست
5-بخاطر user Friendly بودنت! از نوجوان 12 ساله تا پیرمرد 92 ساله براحتی ارتباط باهات برقرار میکنن
6-بخاطر سرعت مناسب بالااومدن وبلاگهات
7-بخاطر احترام به مخاطبت، آزادی نسبی بیان در بیانت!
8-بخاطر انواع و اقسام تنظیمات تو وبلاگت!
9-بخاطر ظاهر شسته رفته و تمی
ادم ها میتوانند در رفتار با ادم هاى مختلف، متفاوت رفتار کنند. مثلا کسى که تا دیروز من و دوستم را بخاطر گیاه خوار بودنمان مسخره میکرد امروز دربرابر خواهرش که گفت گیاه خوار شده بسیار مودبانه و مهربانانه! تشویق کرد! حتى اینکه من سیر دوست نداشتم برایش مهم نبود ولى امروز بخاطر گفته ى خواهرش که سیر دوست ندارد بیخیالش شد!
البته که اینها چیزهاى بسیار مسخره اى هستند که ارزش اهمیت دادن ندارند اما ذهنم مشغول این موضوع بود که چرا هیچوقت از سمت هیچ مردى ا
حدود چند ماهی میشه که خودم وبلاگ قبلی م در همین بیان و بلاگ اسکای رو که از سال 89 داشته ام رو خراب کرده ام فقط بخاطر اینکه آدرس شو به کسی داده ام که نباید میداده ام همین و بس دلم واسه وبلاگ قدیمیم تنگ شده...اینجا از عادت های بد و خوب یه چلاق ( معلول جسمی و حرکتی خفیف بهزیستی طور ) مینویسم عادت های که خیلی هاشو اطرافیانم بهم داده اند بخاطر نوع نگاه شون به من و یکسری هاشم به صورت پیش فرض در من بوده !!!!! 
هوالرئوف الرحیم
امشب داشتیم فیلم و عکسهای زیر یکسال رضوان رو می دیدیم، رضوان خیلی ذوق زده بود.
داشت می خوابید گفت:
"امشب خیلی خوشحالم!"
بعد هم چهار قل و آیه الکرسیش رو که خوندم. داستان کوتاه کتاب امام رضاش رو خوندم و فرت شد. بی بحث و جدل مرسوم این شبهامون. 
 
 
 
 
الهی شکرت خدا بخاطر بچه ها
بخاطر رضا
بخاطر زندگیم
چشم ازم بر ندار لطفا
متشکرم...
بخاطر آرامش خودم
 
- بخاطر آرامش خودم تا پایان سال پایان رفتن به دیار بزرگترین عزیر قدر نشناس تا کوچکترین عزیز قدر نشناس
 
- بخاطر آرامش خودم نرفتن در میهمانی ، تفریح ، سفر  و تمام جاهایی که آن عزیزان قدر نشناس و دل شکن هستند .
 
-- امیدورام محکم باشم و با ارامش کامل انجام دهم .
 
 
به نام خدا
امروز عصر جایی برای مصاحبه‌ رفته بودم. بخاطر چیزی که انتظار داشتم، ذهنیت خوبی از آنجا برای خودم ساخته بودم و فکر می‌کردم آدمهای اونجا بخاطر هدف خاص و بزرگی که دارند، بشدددددت سرزنده، اکتیو، با سطح انرژی بالا، پرانگیزه و شاد هستند و من یه عالمه انرژی مثبت اونجا می‌بینم.
ادامه مطلب
دانلود اهنگ نگاه بکن به چشمام بخاطر تو خیسن دانلود آهنگ مرتضی جوان و حسین آستانی به نام چشمام بخاطر تو خیسن
متن اهنگ روزگار
نگاه بکن به چشمام به خاطر تو خیسه
نامه ی آخرم رو با اشکام مینویسم
نامه ی آخرم رو با اشکام مینویسم
دیواری از درد و غم رو فلب من تو ساختی
دل منو شکوندی با بی وفایی رفتی
لینک دانلود نگاه بکن به چشمام بخاطر تو خیسن
و اینچنین است شب آخرین امتحان جراحی
همان شب موعود
که من باز هم حس میکنم فردا هیچی یادم نمیاد و البته پوست کلفتی ترمای آخرم روم تاثیر گذاشته و خیلی خرم قراره برم امتحان بدم
و برای اولین بار تو این ۱۸ سال تحصیلیم میخوام تقلب بنویسم و خییییلی ذوق دارم
البته امیدوارم خدا کمک کنه ک بتونم استفاده کنم
+ این تقلب ازون تقلبا نیس. ینی هم استادش میدونه و هم همه تقلب میکنن منم ترمای اخر نمیخوام بخاطر جراحی۵ بدبخت بشم ازونجایی هم ک هرچی بخونم باز معلوم نی
و اینچنین است شب آخرین امتحان جراحی
همان شب موعود
که من باز هم حس میکنم فردا هیچی یادم نمیاد و البته پوست کلفتی ترمای آخرم روم تاثیر گذاشته و خیلی خرم قراره برم امتحان بدم
و برای اولین بار تو این ۱۸ سال تحصیلیم میخوام تقلب بنویسم و خییییلی ذوق دارم
البته امیدوارم خدا کمک کنه ک بتونم استفاده کنم
+ این تقلب ازون تقلبا نیس. ینی هم استادش میدونه و هم همه تقلب میکنن منم ترمای اخر نمیخوام بخاطر جراحی۵ بدبخت بشم ازونجایی هم ک هرچی بخونم باز معلوم نی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
اهل سقیفه می گویند هیچ فردی  و صد در صد پاک و بی گناه نیست
و همه افراد ممکن است خطا کنند ، حتی پیامبر!!!!که بخاطر خطایش در قرآن مورد تذکر قرار گرفت
سوال
پس چرا خداوند در قرآن اورا پاک از هر گناه و خطا و اشتباهی معرفی میکند؟
و کسی که خودش خطا کار است چگونه میتواند دیگران را  به سمت خداوند دعوت کند؟
پیامبر به وحی متصل بود و خطاهایش را خدا تذکر میداد
بعد از پیامبر که وحی قطع شد چه کسی خطاهای
11 خردادماه 98 در جریان دیداری از نویسنده کتاب دلتنگ نباش (زندگینامه شهید مدافع حرم روح الله قربانی) و همسر این شهید تجلیل کردند.ایشان سال گذشته پس از مطالعه این کتاب نوشته اند: سلام و رضوان خدا بر شهید عزیز روح الله قربانی. از همسر شهید باید تشکر شود بخاطر فرستادن این کتاب و از ایشان و خانم مولائی بخاطر تدوین این اثر. 97/9/28
صبح که بیدار شدم یه توییت از م. آزرم خوندم و خوابم برد. تو خواب دیدم عاشقمه و من رو  می‌خواد و ازمن امتنا و از او اصرار.. چنین خواب  لذتبخشی جانم رو تازه کرد. 
عشقی که من می‌جویپش تنها در خواب است که محقق می‌شود.
ح من رو دوست داره، بخاطر قیافه‌ام؟ تنم، نمی دونم بخاطر چی و من لذت میبرم. لذت خواسته شدن، دوست داشته شدن، ... چیزی که من از عالم می‌خوام...
باید برگردن به زندگی
راستی یادم رفت بنویسم که عین ۱۰ خرداد۹۸ اومد ایران. کاش بمونه همیشه...
چند وقت پیش ایمیل ناشناسی اومد مبنی بر اینکه چرا اینجا نمینویسین و... چرا مث قدیم نیست و...خب. بهونه های رایج : نمیرسم ، کار دارم (آره واقعا سرم شلوغه) ، حوصله ندارم، ...و از این حرفابعدش جواب اومد : «...ولش کردم، جواب هم ندادم. ولی درموردش فکر کردم. و بعدا باز همینطور. یکی هم هُلم داد که یالا بنویس.آره، نوشتن اینجا خوبه. بخاطر خوندن بعضیا. بخاطر فهمیدن نظرات، بخاطر شاید همون چند نفر که میگن ما خیلی خوشحال میشیم با نوشتنت! (الله اکبر) ! و شاید پیش رفتن آ
فناوری های مالی و کسب و کارهای نوپای فعال در این حوزه، امروزه در جهان و ایران به یکی از بخش های جدایی ناپذیر صنایع مالی و بانکی تحول شده اند. بخانه برگشتن هوشمند نیز تعبیر ی پرتکراری است که در چند سال گذشته از تریبون های زیادی درون سرزمین شنیده می شود و بسیاری از مدیران و متخصصان پهلو لزوم هوشمندسازی شهرها تأکید می کنند.این روزها، شرکت ها و راه اندازی ها و نهادهای متنوع رویدادهای استارتاپی متعددی در کشور برگزار و هریک تلاش می کنند در شکل گیر
امروز صبح با اکراه بیدار شدم و خواستم برای ادامه کار پریروزم برم کرمانشاه 
خب خیلی زورکی بود و دقیقا دم در تصمیم گرفتم نرم و کار دو نفر از بنده های خدا رو راه بندازم و کار خودم بزارم برای روز شنبه. البته بخاطر بنده های خدا نبود بخاطر خود خودم بود واقعا حوصله  نداشتم خودم رو ماچ کردم و گفتم امروز رو بی خیال من شو عشق دلم خیلی خسته م , و عقلم گفت ایرادی نداره دختر استراحت کن چون اگه با این حال بری بعید میدونم کارت درست شه.
بهانه هر نوشتن من سلام
به بهانه تولد منِ دیگری! من، در جایی دیگر! من در تو! توء من!دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم               
دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم    
دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم    
دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدار
دکتر مشهور و موفقی که سه تا زن گرفته بود مورد سرزنش زن مسنی که مریضش بود قرار گرفت:
زن مسن گفت تو که دکتری با فرهنگ و روشنفکری پس چرا سه تا زن گرفته ای؟
دکتر در پاسخش گفت اولی دختر عمویم بود و آنرا بخاطر رضایت پدرم گرفتم.
دومی هم دختر دائیم بود و آنرا بخاطر رضایت مادرم گرفتم.
سومی را خودم خواستم و برای رضایت دل خودم گرفتم.
پیرزنه گفت بیا منو هم بخاطر رضای خدا بگیر.... 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
یه هفته ما رو بخاطر کرونا تعطیل کردن ومشتاقم بدونم قراره بعدش چی بشه!مثلا وسایل پیشگیری رو برای این همه دانشجو میخان تهیه کنن یا اینکه آرامش قبل از طوفانه و میخان بعدش بخاطر کمبود نیرو ازمون کار بکشن و یا اینکه بحول و قوه الهی قراره فروکش کنه این موج هنوز اوج نگرفته ی کرونا:/توکل بر خداما خودمون نگران خانواده هامونیم که ناقل نشیم و اونا رو مبتلا کنیم وگرنه جان ناقابلی داریم....:)
از خودت برایم بگو از تو که حالا در جغرافیا جهان جایی نداری و فقط باید در زمان به دنبالت گشت!
+ مادر جانم دوسِت دارم خیلی زیاد همیشه کنارتم و امیدوارم من زودتر از تو بمیرم. ببخشید اگه همیشه اونچیزی نشد که تو میخواستی. از اتفاقای فردا: روز مادر کیکش افتاد پای من. بنظرم باید بیشتر از اینها دنبال امیدای زندگی بگردیم و اتفاقای بد رو نادیده بگیریم من تنها تو این شهر دنبال شوق زندگی گشتم و خیلی وقتا نتیجه اش غم روزافزون شد ولی هنوزم هستم و دارم ادامه م
خواب بد و سختی دیدم. خواب دیدم با بابا بخاطر حجابم درگیر شدم و از خونه بیرونم کرده بی جا شده بودم و جایی نداشتم برم می‌خواستم شبا برم تو مسجد دانشگاه بخوابم و حال بد و مستاصلی داشتم اون حال به بیداریم منتقل شده و الان هیچ حال خوشی ندارم. یحتمل بخاطر پریود هم هست. هرچی که هست دیر بیدار شدم ساعت ۷ شده و من راستش ۵ بیدار شدم و تنبلی کردم... حال و حوصله‌ی هیچی رو ندارمحتی ح .. کاش بزرگتر بودم و مستقل بودم.. دارم دری وری می‌گم دیگه برم حموم کنم و زور بز
zemheri
خلاصه داستان:
فیروزه و آیاز دو آدم خوش قلب ، دوتا فردی که بار زندگی به دوش میکشند ؛ اونارو تقدیر یکی کرد و بعد جدا کرد الان زندگی به اونا یه عذرخواهی بدهکاره و میخواد عشقی که گرفته رو پس گردونه اما راه سختیه. راه ها مسدود شدند ، هوا و دوره و زمونه آیاز مدتهاست مانند زمستان سخت ( دشواری ) شده و چشمهای فیروزه آبی و دلش آتیشه. باباش که کار ساختمون سازی داره و بخاطر حادثه ی آسانسور باعث مرگ ۱۳ نفر میشه و بخاطر همون مقصر شناخته میشه ، سعی میکنه را
به زندگی ام می اندیشم،ایستاده در سایه ی شهر ستارگانِ بالا سرم،به فراموش می اندیشم،من دیگر تو را فراموش کردم! نه بخاطر اشتباه تو،بخاطر اشتباه خودم...تو آدمِ اشتباهیِ زندگی من بودی و همچنان هستی
به زندگی ام می اندیشم،ستاره ها چشمک می زنند و این من هستم که می شنوم آوای city of stars را در سرم،به زندگی ام می اندیشم...به آنچه پایان یافته
این منم و ثانیه هایی می گذرند،این منم،شروع کننده ی زندگی جدید!
City of stars,are you shining just for me?:)
وقتی حرف از زمستان میشه همه منتظر برف هستند.مخصوصا دانش آموزان مدرسه...چرا که تعطیلی وسط سال که کاملا هم موجه هست از هر چیز دیگه ای براشون جذاب تره..
حالا امسال روزهای آخر هفته شاهد بارش برف هستیم و موج های جدید سرما فقط پنجشنبه و جمعه رو هدف گرفتن و ظاهرا از تعطیلی خبری نیست..راستش منم ناراحتم..نه بخاطر تعطیل نشدن، بخاطر اینکه آخر هفته میتونستم برم به خانواده ام سر بزنم حالا نمیشه...
ان شا الله که همه در نهایت سلامتی و شادی باشن...و  مثل من دلتنگ
مرسی که اومدی تو زندگیم و شدی همه کسم
شکر بابت بودنت
شکر بابت اینکه گاهی بی اخلاقیای منو تحمل میکنی
شکر بخاطر اینکه منو اینقدر دوست داری
شکر بخاطر اینکه اینقدر راحت احساستو بیان میکنی
خدایا شکر شکر شکر که علی رو اوردی سرراهم و گذاشتیش تو زندگیم
شکرت خدا
میدونم تو کارات بی دل نیست 
بودنش حتما دلیلی داره که سراهم گذاشتیش
و من چقدر خوشحالم از بودنش
خدایا شکرت
نمیدونم پطوری شکر کنم..میدونی چقدر محتاج بودم.نیاز داشتم
تو دستمو گرفتی خدایا ممنونم.
«لن تنالوا البرّ، حتی تنفقوا مما تحبّون. وماتنفقوا من شیءٍ، فإنّ اللهَ به علیم»
 
آخه خوبی چیه، جز بودن با تو.. کنار تو.. خوب‌ترین چیز عالَم که نگاه گرم و پر از عشق تو هست!.. وقتی چشماتو با محبت بهم می‌دوزی، یه جوری که احساس میکنم هیچ کاری جز نگاه کردن به من نداری!!.. بهت میگم: عشقم! چی شده؟! چرا حیرت کردی! میگی آفرین به خودم که تو رو مالِ خودم کردم! از حرفت حسم میشه کللللی ذوق، کللللی عشق، کللللی خجالت،... اون لحظه دنیا برام میشه مثل یه ذره از غبار...
جنین لعنتی کثافت خر الاغ بوزینه بیشعور عوضی ************* 
هرچی فحشت بدم واست کمه خیلی ***** هستی
همه ازت مینالن
فیزیو هم که افتادم فقط خدا رو شکر که 0.8 واحد بیشتر نیست میتونم ترم بعد بردارم و خداروشکرتر که درسی مثه بیو با 1.9 واحد نیوفتادم و یا آناتومی با 2.2 واحد پاس کردنی ام وگرنه ترم بعد نمیشد بردارم بخاطر واحد زیاد
دعا کنید فقط دعا کنید جنین رو خوب بدم که حداقل آناتومیم ۱۶ بشه و مشروط نشم (بخاطر همینه که انقدر واسه جنین استرس دارم و سرمایه گذاری کردم
سلام 
ساعت ۱:۵۱ دقیقه بامداد شنبه ۱۸ خرداد ۹۸ در مسیر برگشت از سفر ۴ روزه مشهد هستم
بلیط اینترنتی گرفتم یا ماشین مرتضی دارم میام ،
ماشین خیلی شلوغه بخاطر اینکه چند تا مسافر دختر تو ماشین هستن من و محدثه الان جدا از هم نشستیم !
واقعیتش اینکه به آدم بر میخوره اینکه بخاطر مسافرای دیگه مجبور بشی از همسرت دور بشینی اونم توی ماشین پسرخالت !
نمیدونم رفتار درست چی بوده و باید چیکار میکردم اما اصلا حرکت خوشایندی نبود ، اصلا ...
از پست قبلی تا الآن دقیقا یک هفته گذشته است و دوباره از خواب پریده ام و فکر و فکر و فکر...
چطور آدم‌ها انقدر راحت فراموش میکنند ولی من نمی‌توانم؟
چرا تمام خاطراتی که بطور عادی هزارها سال بود که بخاطر نداشتم، یکهو هجوم آورده‌اند و دارند خفه‌ام می‌کنند؟
چرا بقیه خیلی نمی‌توانند درکم کنند؟
چرا نمی‌توانم برگردم خانه و از این دغدغه ها دور شوم؟
چرا جرأت گرفتن مرخصی برای یک ترم را ندارم؟
چرا همه از ابراز کردن احساساتم منعم می‌کنند؟
همچنان فکر
هندوانه فروش
_موضوع داستان: اخلاقی_
فقیری به نزد هندوانه فروشی رفتو گفت هندوانه‌ای برای رضای خــدا به من بده فقیرم و چیزی ندارم ...️هندوانه فروش درمیان هندوانه ها گشتی زد و هندوانهٔ خراب و بدرد نخوری را به فقیرداد....فقیر نگاهی به هندوانه کرد و دید که به درد خوردن نمیخورد!مقدار پولی‌که ‌به همراه‌ داشت به هندوانه فروش داد و گفت به اندازه‌ پولم به من هندوانه ای بده...هندوانه فروش هندوانه خوبی را وزن ڪرد و به مرد فقیر داد...فقیر هر دو هندوانه‌ر
دو هفته بود سر کلاسا نرفته بودم و هفته آخری یه روز بلند شدم که برم. استاد ساعت 8 صبح چندبار تاکید کرد که چرا هفته پیش سرکلاس نیامدی و منم هیچ جوابی نداشتم که بدم. آخر ترم استادا یادشون افتاده باید درسا رو جمع کنند و تند تند کلاس های جبرانی میذارن. در کل فقط 5 روز فرجه دارم و بقیه امتحانام پشت سر هم و خیلی سخته. دیروز فهمیدم ترم تابستان ارائه میشه اما امروز مدیر گروه گفت اجازه ندارم بردارم و سال بعدم که فقط کارآموزی. 9 ترمه شدنم تو دانشگاه قطعیه و ه
ممنونم از تک به تک دوستان بخاطر تبریکاشون برا قبولی من
خدایا شکرت بخاطر همچی بخاطر دادن خیلی چیزایی که دادی و خیلی از چیزایی که صلاح دونستی که بهم ندی
بازم شکرت ...
من انسانم و درستش اینه که انسانیت درونم باشه حتی شده به مقدار کم ولی مطمئنم که بیشترم میشه
خدایا ممنونم بازم بخاطر همچی
یاد گرفتم وقتی من درست میشم که یک چیز برای من عادت بشه اون موقع اس که حال من خوب خواهد شد مطمئنم
میخوام از حالا برای حال خوب خودم تلاش کنم حتی به مقدار کم شاید قب
۱-از همسرتان قدردانی کنیدتحقیقات نشان داده است، نزدیک به نصف مردانی که به همسرانشان خیانت میکنند، به دلیل نارضایتی احساسی است و نه سکس. وقتی مردها از جانب همسرانشان احساس ستایش و وابستگی نکنند، آنها خواستار ارتباط با هر زن جذاب دیگری میشوند که از راه شهوت انگیزی به هدفشان میرسند. پس به همسرتان اهمیت دهید و با او رابطه ی احساسی قوی ایجاد کنید.۲-برای چیزهای کوچک تشکر کنیدبرای انجام کارها در زندگی محاسبات نکنید-مثلا دفعه ی قبل من خانه را تمیز
سلام
شما که هرکاری دوست دارید انجام میدید،خوب چرا رو بعضی موضوعات اصرار دارید که کنار گذشته بشه،بخاطر اینکه خودتون میدونید اشتباه میکنید،بخاطر ساکت کردند درد عذاب وجدان تون دست به هر کاری میزنید...چطور تو شهر های مرزی شهید میدهند کسی صداش هم در نمیاد،اون قدر خوشی دارید،درد واقعی مردم براتون اهمیتی نداره...برا سیل زده و ها زلزله زاده ها همین یه عده مسلمان که اشک میریزنند برا امام حسین ع جمع شدند ،شما از که از تفریحت نزدی...
شده گاهی که دلت تنگ شود؟!
یه مدت شدیدا دلم برای خودم تنگ شده بود، برای خودِ واقعیم، خودِ خودم! :) الان عجیب حالم خوبه، چون خودمم، الان نبات واقعی داره مینویسه! یک عدد نباتِ راضی و به شدت خوشحال! یک عدد نباتِ پر از انرژی و انگیزه! :) خدایا مرسی، بخاطر این احساس قشنگ، خدایا مرسی که کنارمی، مرسی که میشه لمست کرد،مرسی نبات، مرسی بخاطر این حالِ خوب :) 
دوستت دارم خدا، دوستت دارم نبات :) 
امشب ب اندازه کافی غمگین و افسرده بودم که خبر مرگی رو دیدم که واقعا براش ناراحتم خبر مرگ یک پدر 
پدر کسی که احترام زیادی براش قائلم
اتفاقای بد همیشه وقتی میفتن که تو مطمئنی که وقتش نیس ..هنوز نه ..زوده بابا.. :(
مرگ سخته ن بخاطر نابودی، بخاطر جدایی بعدش
بخاطر دوری ش
اوه خدای من ..
تمامم بغض میشه و چنگ میزنه ب گلوم از فکر دیگه نبودن ها 
 
+استرسایی که ی دوره ای میکشی باعث افسردگی توی مرحله بعد میشه..هههه!!
من حالا افسردگی پسا امتحان دارم حالم خیلی خر
نیل مُرد،
تو نمیر!
نیل بخاطر انتظارات فراتر از توانش مُرد
تو بخاطر توان فراتر از انتظاراتت نمیر...
نیل نتوانست پدرش را نزید!
نیل انتخاب کرد پدرش را.... بزید؟!
نه! هیچ‌کدام را نزیست..
تو خودت را بزی...
تو باش!
خودت باش
نمی‌توانی بقیه را زندگی کنی!!
ولی خودت را زیستن را
بخاطر سختی شرایطت،
بخاطر انتظارات زیاد،
حتی بخاطر پدر و مادرت
فراموش نکن
خودت را زیر پایت نگذار....
وقتی اصیل شدی،
همه متوجه خواهند شد
که هیچ‌چیز ارزش میرایی تو را نداشت....
حتی خودشان!
واسه ناهار امروز، ۲ نوع غذا درست کردم، یعنی در کنار برنج یه آش کوچولو هم بار گذاشتم صرفا بخاطر رو کم کنی و از بین بردن غر احتمالی بخاطر تکراری بودن غذا
 
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ ارْزُقْنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیْثُ لَا أَحْتَسِب‏
خدایا! در این کار من و مشکل من برایم گشایشى قرار ده و سببى براى بیرون شدن از آن فراهم آور و مرا هم از آنجایی که گمان توانم برد و هم از آنجا که گمان ندارم روزى ده.
بسم‌الله الرحمن الرحیم 
یافارس الحجاز 
بخاطر غفلت و سهل انگاری عده ای دانش آموزانی در آتش سوختند
و بخاطر غفلت و سهل انگاری عده ای دانش آموزانی رقصیدند
مولایم ، براستی در دولت عدل و داد شما کدام گناه بزرگتر و نابخشودنی است؟
شما بعد از تشریف فرمایی به وعده مولایمان امیرالمومنین علی علیه الاف السلام ،حقوق را استیفا می‌نمایید حتی اگر مهریه زنان شده باشد...اولین پرونده رسیدگی بازرسان شما کدام خواهد بود 
سوختگی یا رقص؟حق الناس یا حق الله؟
الل
خدایا این تقاصی که من دارم پس میدم و نمیدونم از چیه و کی تموم میشه، بدجوری دامن هممون را گرفته، بخاطر همین تیکه پَرانیِ شان خیلی آزارم میده. سعی کردم یک هفته ای گریه نکنم بخاطر چشمهایم ولی امروز دوباره همون حرف همیشگی را زد و و با اینکه صدها بار شنیدمش ولی برام عادی نشده و دلم میسوزه
این که میدونه سه ساله چه انتظار سختی کشیدم و چقدر دلم شکسته چطور با بی رحمی و خشمگینانه قلبم را آتیش میزنه
خدایا رو سفیدم کنه 
اینقدر خوشبختم کن که از حرفاشون شرم
مگه آدم چقدر تحمل دارد ،زندگی و آرزوهایی که به راحتی توسط یک فرد ذره ذره از بین می رود. یعنی زندانی بودن و هرکار میکنی تا خودت را نجات بدی اما یه عده وضعیت را روز به روز خراب تر می کنند و بخاطرشان زندگی به مرداب لجن، آرزوهای که بدست آوردنش سخت سختتر می شود، ما همیشه نباید تحمل کنیم که هرچیزی میگویند ما بگوییم چشم .. چرا ما باید همه چیز را تحمل کنیم ، چرا اون سه گروه فقط باید تایید کنند .. یعنی اون سه گروه میدانند ما مردم‌نمی دانیم؟ یعنی تمام‌
«خدعه» بر #اهل_بصیرت «کارگر» نمی افتد بخاطر اینکه «یدالله فوق ایدیهم» هر چند #اهل_دنیا طور دیگری فکر کنندپرده تزویر روزی خواهد افتاد و هر چه با خود پنداشته بود خواهد برد صادق بودن نجات می آورد که فرمودند: النجاة فی الصدق @bavarnews
خدایا
خیلی چیزها هست که میدونیم بهمون دادی اما بابتش شکر نکردیم
خیلی چیزهای بیشتری هست که اصلا حتی بهش فکر نکردیم که اینا نعمت هست که بخواهیم بابتش ازت تشکر کنیم
 
خدایا ممنونم
بخاطر انگشتای دستم که میتونم بنویسم
خدایا ممنونم
بخاطر اینکه میتونم بشینم و راه برم
میتونم دراز بکشم
خدایا ممنونم
که میتونم ازت چیزی درخواست کنم و تو بهم میدی
 
 
خدایا
ای بزرگتر از هر بزرگی و ای کریم تر از هر کریمی
ای دارا تر از هر دارایی و ای بخشنده تر از هر بخشنده ا
درجامعه امروزی بسیاری از خانواده ها هستند که بخاطر حرف دیگران از هم میپاشند و به طلاق و جدایی کشیده میشوند و علت راکه ازآنها میپرسی میگویند تقصیر فلانی بود که زندگی ما ازهم پاشیده شد مثلا میگویند حرف های مادر شوهرم باعث جدایی ماشد یا حرف های خواهرشوهرم باعث جدایی ما شد یا هزاران دلیل دیگر،ببینید شما وقتی یک زندگی را باعشق و علاقه شروع میکنید باید همین زندگی را باعشق و علاقه ادامه بدید و نگذارید هیچ عاملی زندگی شمارا مختل کند و بهترین کاری
در رحم مادر خداوند بچه را در آبی بسیار شور قرار داده تا جسمش تمیز بماند و مادر سنگینی بچه را کمتر احساس کند، و خداوند روزیِ جنین را از طریق بند ناف که به مادر وصل است به او می‌رساند.
پس اگر مادر در غذا خوردن کوتاهی کند از غذای جنین چیزی کم نمیشود.
بخاطر وجود غده هایی که با گرفتن مواد لازم از دندانها و استخوان مادر غذای جنین را تأمین میکند و به همین دلیل است که مادران با پیشروی در سن، دندان و پا و زانو درد میگیرند، و در آخر میگویند: زن زودتر از مر
درمان های گوناگونی بخاطر محو کردن جای آکنهروی پوست بود دارد، از جمله «درم ابریژن» (نوعی لایه برداری لایه های سطحی غشا)، گوناگون متفاوت لیزر ولایه برداری های شیمیایی. این اعمال با برج حمل سطح پوست دارای جای زخم جلوه گر آن را بهبود می بخشد. متخصصان غشا نیز ممکن است روش های دیگری برای رفع جای جوش های آکنه مصرف کنند، از جمله: - میکرونیدلینگ برای تحریک رشد کلاژن و محو کردن ظاهر جای جوش. - سابسیژن که داخل آن یک سوزن به تحت جای جوش فرستاده می شود تا
دولت دنیا که تمنا کند
با که وفا کرد که با ماکند
دنیا هم دار مکافات است این هم درست است اری این روز ها دیگر صحبت از افرادی است که در جبهه بوده اند والان هم دارند از مقام جانبازی و ایثار گری سو استفاد میکنند بعضی هم این وسط شهید داده اند ولی هیچ توجهی به آنها نمیشود بله آنهایی که بر گشته اند و دارند زندگی میکنند الان بچه هایشان لقب آقا زاده گرفته اند اری این هم وضعیتی است که این نوع افراد میگویند که (این آقا زادگی ما بخاطر ژن خوب ماست که بعضی امسال
کام عمیقی از سیگار گرفتم و زیر پایم خاموشش کردم . داشتم فکر میکردم که چرا میگویند ما هرگز نمیتوانیم زحمات پدر و مادرهایمان را جبران کنیم ؟ مگر غیر از این است که آنها بخاطر خودشان هم مارا به این دنیا وارد کردند ؛ عصای پیری و کوری ، ادامه دهنده ی راه ، طعم دهنده به زندگی اینها عناوینی ست  که آدم ها بخاطرش بچه دار میشوند و اگر فرض کنیم و فقط فرض کنیم که همه ی ما از بدنیا امدنمان راضی باشیم و ودیعه ی زندگی را به جان دوست بداریم ؛درنهایت این یک معامل
دختره دماغشو تازه عمل کرده هرکی قهوه یا نسکافه درست میکنه میاد بهش تذکر میده:/بنظر من اون داره حق الناس میکنه نه اون بنده خداهایی(ازجمله خودم) ک قهوه میخوریم!واضحه! نیست؟! همه بخاطر یه دماغ عملی نباید قهوه بخوریم؟میتونه تو خونه اش درس بخونه کسی مجبورش نکرده!البته قابل ذکره ک جز قوانین کتابخونه اینکه کسی قهوه نخوره ولی خود مسئول کتابخونه هم میخوره:) مسئله ی عمیقا پیچیده ایه:)ولی من بازم قهوه میخورم چون اگه نخورم زنده نمی مونم :) الان ک دارم مین
قبل از اینکه تو پست جدید اعتراف کنم میخوام بگم که من قبلا زندگی کردن رو بلد نبودم! نه اینکه الان بلد شدم، دارم کم کم زندگی کردن رو یاد میگرم! احساس میکنم تا چندی پیش مثل یه نوزاد داشتم تو قنداق دست و پا میزدم الکی الکی! انسان واقعا با افزایش سن بزرگ نمیشه! با افزایش فهم بزرگ میشه! ذهن ناآروم! جسم ناآروم! زندگی ناآروم! همه ناآرامی ها بخاطر بلد نبودن زندگیه! بخاطر اینه که انسان خودشو نمیشناسه! همه چیز اینجوری حل میشه! تمام دردها! ناراحتی ها!شما چی!؟
بسم الله الرحمن الرحیمیافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
... میگویم چرا زیارت عاشورا نخوانیم میگوید تقیه لازم است و جان شیعیان در خطر
میگویم در مقابل یهود مگر جان مسلمانان در خطر نیست؟
مگر این همه فقر و فحشا که مستند ساختند برای آن ،مگر افت پول شیعیان مگر آمار بالای طلاق و ناامنی و فحشای ایرانیان در دبی و هشت سال جنگ و سایه جنگ و تحریم و .... بخاطر یهودی ها نیست؟
میگوید چرا اسرائیل ما را بیچاره کرده و همه بدبختی ها بخاطر آمریکا و یهودیان می‌باش
همشهری آنلاین- سارا جعفرزاده: در ایام نوروز امسال، شهروندان منطقه ۸هم مثل دیگر شهروندان برای پیشگیری از بیماری کرونا، اوقات خود را در خانه و میان خانواده سپری می کنند و از همین رو، بخاطر ایجاد نشاط و شادابی میان خانواده ها، دستور کار متفاوتی توسط شهرداری منطقه ۸ بخاطر آنها تدارک دیده شده است. «جعفر امیرآبادی زاده» معاون اجتماعی و فرهنگی شهردار منطقه ۸ ،در این باره می گوید:«هدف از اجرای عید نوروزخانه در ایام نوروز پویا سازی فضا مسکن است ک
بر هیچکس پوشیده نیست و کسی نمی تونه منکر این بشه که نحوه برخورد ما با چیزی که مفت و مجانی به دستش میاریم و چیزی که بخاطرش هزینه می کنیم کاملا متفاوته !
یه کتاب بهت هدیه می دن تا چند روز اول از سر اشتیاق چند صفحه ای رو می خونی اما چند روز که بگذره دلسرد و بی خیال می شی ، ولی اگه بخاطر همون کتاب پولی رو بپردازی خودت رو به هر آب و آتیشی می زنی تا بخاطر هزینه ای که کردی اون رو بخونی . البته هستند افراد زیادی که باز وقتی پول کتاب هم می دن نمی خوننش ولی هم
این پست نیاز به زمان داره تا تکمیل بشه و بخاطر همینم گفتم که لازمه من یک هفته نسبت به دوستان جلو باشم اما ماه اول رو بذارید آزمایشی جلو بریم تا کارها رو روال بیفته و بدونیم که چند چند هستیم.فعلا" فایل های صوتیش آمادست که براتون میذارم.
 
+(البته اینم بگم که در استفاده از فایلهای تکمیلی خودمم مردد هستم و میترسم با اضافه شدن اون به هیچکدوم نرسیم بخاطر همین فعلا رو همین نصرت آزمایشی بریم جلو تا یه جایی برسیم )
 
دانلود فایلها
فایل درس 1-3 نصرت
هیچ وقت یادم نبود بخاطر وجود دماغم خداروشکر کنم بله درست فهمیدین دماغ
از وقتی سرما خوردم انگار وجود دماغم ناموجود شده بود 
و خیلی با سختی نفس میکشیدم اینقدری که گلوم مثه کویر لوت میشد هر دقیقه باید آب میخوردم  
یه شب وقتی از سوزش شدید گلو از خواب پا شدم یهو گفتم خدایا شکرت اصن یادم نبوده که اگه دماغ سالم نداشتم هرشب باید با همین درد باید از خواب خوشم پا میشدم و حیرون بودم
واااای خدایا چقدر نعمت داریم که یکم گوشمون پیچونده نشه یادمون نمیاد
خد
هو
 
روضه‌ی عاشورای امسال جان‌‌کاه‌تر از تصورم بود. آن‌قدر که نیمی از روضه را از خود بی خود شده بودم و فقط فریاد بود و شیون. آن هم نه فقط من، تمام آن‌هایی که از ابتدای روضه دل داده بودند به سرایش غمبار نوحه‌خوان. امسال همه چیز خیلی روضه‌تر از هر سال بود، همه‌ی روضه‌ها، زمینه‌‌ها، حتی شورها... از همان شب اول که بیش‌تر صلابت است و دلتنگی عزای حسین. امسال که عجیب‌تر از هر سال دل‌ سنگ ما در روضه زیر و رو می‌شد. امسال عصر عاشورا از همیشه جان‌
امشب مدام دچار حمه عصبی شدم، خاله کنارم نشسته بود و مدام ذکر میگفت، وسط حمله خندم گرفته بود :))
میدونی خدا، از روزی ک گفتم راضیم به هر چی که برام بخوای، از همون روز آرومم، قوی ام، تو به من قدرت دادی، مهم نیست چقدر درد میکشم، مهم نیست چقدر اذیت میشم، مهم قدرت منه که شکست ناپذیره، تو کاری کردی بتونم تو اوج سختی بخندم، تو کاری کردی شاد باشم، امیدوار باشم، اینا چیزای کوچیکی نیستن،ازت ممنونم، درسته سلامتی خیلی مهمه ولی من راضیم، من بخاطر همه چیز را
دوست داشتن خدا سخت نیست چون او خارق‌العاده است. ولی اگر بخواهیم واقعاً خدا را دوست داشته باشیم، باید روی رابطه‌مان با او وقت و انرژی بگذاریم، درست مثل کاری که برای هر رابطه انسانی انجام می‌دهیم.
۱. به او فکر کنید. هر چه بیشتر به او فکر می‌کنم، بیشتر دوستش دارم. به این فکر می‌کنم که او بعنوان یک خالق تا چه اندازه بزرگ و فوق‌العاده است و تا چه اندازه به دور از خودخواهی است. به این فکر می‌کنم که تا چه اندازه با من خوب بوده و من را با وجود همه کار
با دیدنش گریه کردم. دلم سوخت چون فکر می‌کنم حال و روز خیلی از جوون ها همین جوریه. افکار و چارچوب هایی تو ذهنشون دارن که توسط خودشون ساخته نشده، بلکه بخاطر محدودیت ها و فشار های خانواده ایجاد شده. بخاطر رفتارهای نادرست والدین در ذهن فرزندان نشست کرده و روی تمام ابعاد زندگی‌شون تاثیر گذاشته. چه زندگی هایی که در سایه تفکرات اشتباه و تلقین شده و جای گرفته در ضمیر ناخودآگاه خراب شد ... چه آینده هایی تباه شد ...
 
هیچ غمی بزرگتر از این نیست، که نتونی کسی رو برای حرف زدن پیدا کنی!هیچ کس نیست برای این که باهاش حرف بزنم یعنی هست ولی خب مسخره می‌کنند و یا شروع می‌کنند به پند و اندرز دادن و اینکه ما هم مشکل داریم و از همه مهمتر اینکه خیلی از حرف هارو به همه کس نمی‌توان زد وگرنه یه دفعه براشون میشی یه موجود ترحم برانگیز و شروع می‌کنند بهت ترحم کردن برای اینکه به خودشون اثبات کنند آدم خوبی هستند و بعد یه دفعه ازت خسته میشند و تبدیل میشی به موجودی که تو اون ه
جدیدا به این نتیجه رسیدم که بخاطر کم کاری تیروییدم ، دچار یک عدد بیماری روانی خیلی معروف هستم که احتمالا میشناسیدش و اسمش دوقطبی هست
یه لحظه بی دلیل شاد و سرزنده و یه لحظه ای دیگر غمگین و افسرده
مرلین مونرو هم به این بیماری دچار بود و حدس زده میشه که خودکشیش توی اوج شهرت و ثروت و زیبایی بخاطر همین بود
فقط دلم پیخواد بگم خداااااایااااااا مرسی که اون ۳ ماهی که منتظرش بودم انقدر زود واسم اوردیش و زمان رو انقدر زود میگذرونی عااااشقتم خداجونم عشش
۱. خواستن چیز خطرناکی است. وقتی کسی را، چیزی را میخواهی، در ذهنت هربار که اذیت میشوی به خودت میگویی «خفه شو! همین یکبار را خفه شو. خرابش نکن.» اما همین یکبار نیست. کسی/چیزی که یکبار باعث ناراحتیت شده دوباره و صدباره هم حالت را خراب می‌کند. آدم‌ها برای همدیگر تغییر نمی‌کنند. مگر اینکه دنیایشان بدون شما به طور محسوسی زشت‌تر باشد. آن وقت ممکن است کارهای زیادی بکنند که شما را کنارشان داشته باشند. اما ببین، حتی در آن مورد هم من دلم برای به کسی که ت
همشهری آنلاین- بعد از اینکه نشانی شد عیسی آل کثیر در لیست خرید زمستانی پرسپولیس صبر دارد  دیروز محفل پرسپولیس درخواست رسمی خود را برای بوسیله خدمت ستاندن این بازیکن به صنعت نفت آبادان ارسال کرد. هر چند اسکوچیچ سرمربی نفت اعلام کرده بخاطر شقه جزئی از جمله دوم بوسیله این بازیکن نیاز دارد و محفل نباید با درخواست پرسپولیس موافقت کند ولی این بازیکن شب گذشته عکس صفحه شخصی خویشتن داخل اینستاگرام را تغییر داد و عکسی با پیراهن قرمز گذاشت تا از دلب
دلم خیلی گرفته....
بدترین چیز تو این دنیا اینه بخاطر یه چی مورد حسادت قرار بگیری و نتونی بگی آهای فلانی من به خاطر همین چیزی که تو داری حسرتشو میخوری  خیلی اذیت شدم اذیت میشم و خواهم شد ...چون اگر هم بگی آبروی خودت میره، به قول دوستی زندگی ما از بیرون دیگران رو سوزانده و از درون خودمون رو...
کی روز خواستگاریش خودش میره خرید میوه انجام میده 
کی روز نامزدیش تنهایی میره کفش میخره تنهایی آرایشگاه میره و تنهایی بر می گرده...(بخاطر فوت پسر عمه م خیلی بی
 
تو شب جمعه یکی از دو  گل یاسی که خودت با دستان پر مهرت کاشتی و سبز سبز شد  به لطف و 
عنایت کارگر بوقی که فقط اومده بود برگهای زائد گل یاس رو قطع کنه به لطف کارگری که بابا آورده بود که فقط برگهای خشک و بی ثمر رو قطع کنه 
متاسفانه بخاطر هر چی اون گل یاس خوشبوت رو  بصورت کامل قطع کرد
  که حسرت  بوی عطر یاس ات برای ماهها به دلم بمونه
 برای اون لحظاتی که تو با عشق گل یاس رو با دستات  کاشتی با عشق به تو گریه کنم و بخاطر سهل انگاری پدر از ته دل ناراحت بش
سلام...
الان که اینو مینویسم، تو خونه تنهام... از صبح یعنی تنهام...
خیلی وقته که دلم میخواست باز بیام وبلاگ و باز مثل قدیما بنویسم... معنی بنویسم این نیست که من نویسندم یا فلان... اتفاقا از اول انشام هم ضعیف بود... الان هم این چند خطو که نوشتم میرم چند بار از اول میخونم ببینم نگارشم درست بود یا نه... که صد در صد باز هم غلط دارره!
فقط میخوام بعضی چیزهارو ثبت کنم... خیلی خود سانسوری دارم و  قبلا بخاطر همین خودسانسوری یا امینت یا ترس از لو رفتن تو دنیای واق
امشب مدام دچار حمله عصبی شدم، خاله کنارم نشسته بود و مدام ذکر میگفت، وسط حمله خندم گرفته بود :))
میدونی خدا، از روزی ک گفتم راضیم به هر چی که برام بخوای، از همون روز آرومم، قوی ام، تو به من قدرت دادی، مهم نیست چقدر درد میکشم، مهم نیست چقدر اذیت میشم، مهم قدرت منه که شکست ناپذیره، تو کاری کردی بتونم تو اوج سختی بخندم، تو کاری کردی شاد باشم، امیدوار باشم، اینا چیزای کوچیکی نیستن،ازت ممنونم، درسته سلامتی خیلی مهمه ولی من راضیم، من بخاطر همه چیز ر
در بلاد از ما بهترون
یه چیزهایی مثل نقل و نبات زیاده... 
مثلا بعضی ورزشکارها بخاطر یک مشت دلار و... به تیم ملی کشور دیگه ای میرن
یا بازیگرها، مجریها، پزشکها و یا حتی افراد سیاسی مثل شهردار و...
این قضیه خیلی عادیه
ولی تو ایران اگه یه نفر رده شونصدم صداوسیما یا فلون ورزشکار تو هر رشته و هر سطحی بره یه کشور دیگه
سریع قضیه را سیاسی و امپریالیستی و فاشیستی و بوتولیستی و روماتیستی جلوه میدن که ای بابا چرا بخاطر تنگ نظری مغزهای ما را فراری دادین!!
 
فقط
دیشب یکی از اون شب هایی بود که مجبور بودم زود بخوابم. گوشیمو خاموش کردم و تو جام دراز کشیدم. به سقف خیره شدم تا خوابم ببره. ولی متاسفانه هجوم افکارای مختلف نه تنها باعث شد که نخوابم بلکه منو تا چند ساعت بیدار نگه داشت.  شده گاهی وقتا یه اوقاتی تو زندگیت وایسی و همش حسرت بخوری؟! فقط بخاطر کارایی که نکردی؟! نمیدونم چرا دیشب این فکرا به سرم زد یا اصلا چی شد که بهشون فکر کردم. ولی باعث شد که کلی افسوس بخورم.  کلا به این نتیجه رسیدم که من هیچوقت بخاطر
درجامعه امروزی بسیاری از خانواده ها هستند که بخاطر حرف دیگران از هم میپاشند و به طلاق و جدایی کشیده میشوند و علت راکه ازآنها میپرسی میگویند تقصیر فلانی بود که زندگی ما ازهم پاشیده شد مثلا میگویند حرف های مادر شوهرم باعث جدایی ماشد یا حرف های خواهرشوهرم باعث جدایی ما شد یا هزاران دلیل دیگر،ببینید شما وقتی یک زندگی را باعشق و علاقه شروع میکنید باید همین زندگی را باعشق و علاقه ادامه بدید و نگذارید هیچ عاملی زندگی شمارا مختل کند و بهترین کاری
امروز، دست خودم را گرفتم، رفتیم به یک کافه ی قشنگ، یک میز، زیر شاخه های درختی فوق العاده انتخاب کردم، نشستم و ساعت ها غرق خواندن کتاب شدم، امروز خودم را به یک روز خاص دعوت کردم، به یک روز متفاوت! روزی که در آن، خودم در کنار خودم، بخاطر خودم و برای خودم زندگی میکنم! امروز خودم را به بستنی مورد علاقه ام دعوت کردم، برای خودم شاخه گلی خریدم و آن را به دختر بچه ی زیبایی که لبخند شیرینی بر لب داشت هدیه دادم، امروز در کنار خودم خوشحال بودم و زندگی را ب
هر اتفاقی بیفته من بخاطر همه تلاش هایی که همه این سال ها کردی همه بالاپایینایی که تجربه کردی همه اتفاقایی که پشت سر گذاشتی محکم محکم بغلت میکنم بهارم :)فردا حواستو حسابی جمع کن 
فردا نذار هیچی جلوی موفق شدنتو بگیره 
هرچی بلدی بزن و برگرد 
تو بخاطر بهار بودنت عزیزی 
هیچوقت خودتو با هیچکس مقایسه نکن حتی گذشته خودت فقط سعی کن الان کاریو انجام بدی که فکر میکنی حال دلتو بهتر و بهتر میکنه و کیف میکنی باهاش 
برات بهترین بهترین و بهترین ارزوهارو دا
بالاخره رسید اون روزی که احساس می‌کنم باید با تمام قوا شروع کنم به رژیم گرفتن و این اضافه وزنِ هیولا رو محو کنم. نکته‌ای که توجهمو جلب کرده اینه که گذراندن ساعتهای طولانی در شبکه‌های اجتماعی هم یکی از دلایل اضافه وزن (نه بخاطر تحرک که بخاطر خوندن خبرهای مختلف - حتی غذایی -) می تونه باشه. پس امروز بر من دو کار واجبه اول کم خوردن و کم کردن وزن و دوم کم کردن ساعات حضور در شبکه های اجتماعی امیدوارم که در انجام هر دو موفق بشم و می دونم مدتها طول خواه
خرید ست لباس زیر. شورت و سوتین ، خرید سوتین ، ست زیر زنانه ، خانم های که به شخصیت خود اهمیت می دهند در انتخاب لباس زیر زنانه خود نیز نکته سنج هستند و اغلب بخاطر اینکه زیباتر به نظر برسند از ست لباس زیر که هم طرح و نقش جذابی دارد و هم نشان از مرتب بودن است استفاده می کنند.
|      کمتر کسیه که فیلم زندگی پای رو ندیده باشه اکثرا کارگردانشم میشناشسن آنگ لی. بجز اون چند فیلم مشهور دیگه هم داره که براش اسکار هم آوردن. اخیرا فیلمی بیرون داده بنام جمنای من علاوه بر این که نمره به شدت پایینی داره هیچ اثری از سبک لی و فلسفه پای داخل فیلمش نمیشه پیدا کرد هیچ اثری. فیلم حرف مشخصی نداره و داستانشم رو هواست.
|      شاید دلیل استفاده از ویل اسمیت بخاطر نماد باهوشیش تو سینمای هالیوده و شایدهم فقط بخاطر چهرش و شباهتش به به بازیگر
کمتر کسیه که فیلم زندگی پای رو ندیده باشه اکثرا کارگردانشم میشناشسن آنگ لی. بجز اون چند فیلم مشهور دیگه هم داره که براش اسکار هم آوردن. اخیرا فیلمی بیرون داده بنام جمنای من علاوه بر این که نمره به شدت پایینی داره هیچ اثری از سبک لی و فلسفه پای داخل فیلمش نمیشه پیدا کرد هیچ اثری. فیلم حرف مشخصی نداره و داستانشم رو هواست.
شاید دلیل استفاده از ویل اسمیت بخاطر نماد باهوشیش تو سینمای هالیوده و شایدهم فقط بخاطر چهرش و شباهتش به به بازیگر دیگه انتخا
این دنیا نفرین شدس و درگیر جنگ ، سیاست و عشق هست و موجوداتی که وابسته قدرت ، ثروت ، عشق ، غرور یا بقیه احساساتشون  هستن و نمیخان قبول کنن که حیاتشون تصادفیه و یه روز همه چی تموم میشه و هیچ مفهمومی نمیمونه
وقتی با این دید به همه نگاه میکنم احساساتم خالی میشه
برام فرقی نداره که قصر باشم یا بیابون
اما سعی میکنم به آدما خوبی کنم تا جایی که از دستم برمیاد کمک کنم
نه بخاطر پاداش تو دنیای دیگه یا نه حس خوبش
بخاطر اینکه هرچی که داریم مال همه هست و یه سر
یک دقیقه تامل:بخاطر سالهاى که در این دیار نفس کشیدم وبارها بعد
از اون بخاطر سفر به این خطه از سرزمینم بر خلاف تمام مستند نگاران
ودوستان که فقر این منطقه رو به رخ کشیدن که منکرش نمیشم اما نجابت وهوش
واستعداد وامیدى که در لحظه لحظه زندگى مردم این منطقه وجود داره برام
همیشه پر رنگتر از فقرى هست که بواسطه عوامل داخلى ویک عده سوءاستفاده گر
براین منطقه سایه افکنده، از نظر من ایران با تنوع اقوامى که در اون زندگى
میکنن ایرانه وتک تک اقوام ایرانى
سلامی دوباره!
من هیجده سالمه و حدود شصت و چند روز دیگه کنکور تجربی دارم. اوایلی که وارد راهنمایی شدم بخاطر یک سری اتفاق( بعدا مینویسمشون) میخواستم پزشک بشم. خواسته اون موقع من فقط بخاطر عشق و علاقه و اون اتفاقی که قراره بنویسم بود.
چند وقت بعد دوست داشتم یک فیزیک دان بشم. گذشت و فهمیدم فیزیک دوست ندارم و علاقه اصلی من شیمیه.
شیمی جان چهار ساله که عشقمون پایداره، سایه ات مستدام عزیزم!
ولی بازم طی یک اتفاقاتی(که اینم مینویسم) شیمی رو خیلی دوست ندا
تو گروه کلاسیمون از نماینده ک رفت ی دانشگاه دیگه تشکر کردم 
ب هم اتاقیم که یک ماه باهاش دوست بوده برخورده ک چرا من ازش تشکر کردم 
یک بار خودش اینو بهم گفت 
دیشبم دوست پسر جدیدش ک چرا شین رو فروختی ب نماینده
و یک دعوای اساسی با دوست پسرش و بعد هم با خودش ساعت 3 شب داشتم 
و اخر تهمت اینکه من حرمت نون ونمکی ک خوردم نگه نمیدارم و ادم ب ظاهر دوستی هستم و دشمن شین هستم خورد
صرفا بخاطر اینکه نماینده تو گروه کلاس بهم گفت میشه نماینده انتخاب کنید خودتون
به نام خدا
عده ای در سال یکبار دنبال رویت هلال هستندآنهم آخر ماه مبارک رمضان با اینکه مستحب است در اول هر ماه مستحب است اینکار صورت گیرد
ولی اظهارنظر اینها قابل توجه است مثل اینکه از اول ماه چندروزی را خوردیم
ماه خیلی بلند بود
بخاطر مواجه نشدن با عربستان است
بخاطر مسائل سیاسی کشور است واز این قبیل حرفها
این حرفها هیچ سندی ندارد وهمه بی پایه واساس است که عده ای جاهل مطرح میکنند وعدا ه ای هم تکرار میکنند .امام صادق علیه السلام می فرمایند صم
مامان، دیشب خواب خیلی بدی دیدم. خواب دیدم مامانِ آدرین میگه: آدرین ایدز گرفته. انگار از مادرش به صورت ارثی گرفته بود. وای مامان انقدر گریه کردم. انقدر گریه کردم. مامان، من با اینکه هنور بچه ام، ولی گریه کردن بخاطر عشق را می فهمم. مامان، تو هیچوقت بخاطر عشق گریه کردی؟
 
 
آدرین: نام ‌کوچک پسر گربه ای در کارتون دختر کفشدوزکی است.
مامان دیشب خواب خیلی بدی دیدم. خواب دیدم مامانِ آدرین میگه آدرین ایدز گرفته. انگار از مادرش به صورت ارثی گرفته بود. وای مامان انقدر گریه کردم. انقدر گریه کردم. مامان من با اینکه هنور بچه ام، ولی گریه کردن بخاطر عشق را می فهمم. مامان تو هیچوقت بخاطر عشق گریه کردی؟
 
 
آدرین: نام ‌کوچک پسر گربه ای در کارتون دختر کفشدوزکی است.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها