نتایج جستجو برای عبارت :

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد به جویبار که در من جاری بود به ابرها که فکرهای طویلم بودند به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من از فصل های خشک گذر می کردند به دسته های کلاغان که عطر مزرعه های شبانه را برای من به هدیه می آوردند به مادرم که در آینه زندگی می کرد و شکل پیری من بود و به زمین که شهوت تکرار من درون ملتهبش را از تخمه های سبز می انباشت سلامی دوباره خواهم داد می آیم می آیم می آیم با گیسویم : ادامه بوهای زیر خاک با چشمهایم : تجربه های غلیظ ت
رهروان خسته را احساس خواهم داد 
ماه های دیگری در آسمان کهنه خواهم کاشت 
نورهای تازه ای در چشم های مات خواهم ریخت 
لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد 
سِهره ها را از قفس پرواز خواهم داد 
چشم ها را باز خواهم کرد ... 
*
خواب ها را در حقیقت روح خواهم داد 
دیده ها را از پس ِ ظلمت به سوی ماه خواهم خواند 
نغمه ها را در زبان چشم خواهم کاشت .
گوش ها را باز خواهم کرد ...
*
آفتاب دیگری در آسمان ِ لحظه خواهم کاشت 
لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد 
سوی خورشیدی
دوباره انتظار
مردنم
تولدی دوباره نیست
این سرآغاز اما
مرا خواهد کُشت.
عدالت را بیاور.
و قاضی شو.
با هزار بار مُردن 
من دوباره زنده ام!
****
اگر قرمز نبودم
صورتی می شدم. 
تا نگویند که از عشق و جنون
نیلی شد!
****
تکه های وجودم 
در زیر پای توست.
امروز ظرفی آورده ام
تا تکه های وجودم را جمع کنم. 
گام که برداری
در پسِ گام هایت
غباری بر می خیزد
آن غبار
غرور سوخته ی من است!
****
اگر بیایی
چشم هایت را برایت آذین خواهم بست. 
با اشک هایم 
شهر دلت را خواهم شُست. 
پلک ه
باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم، آن پیرمرد را می بینی؟ شرط می بندم زودتر از تو کُتش را از تنش در می آورم. 
آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد شروع به وزیدن گرفت. هرچه باد شدیدتر می شد پیرمرد کت را محکمتر به خود می پیچید. سرانجام باد تسلیم شد. 
آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و کتش را از تن درآورد. 
آفتاب گفت: محبت قوی تر از خشم است. در مسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسم از طوفان خشم و جنگ، را
گوستاو عزیزم، من عاشق روزهایی‌ام که پیش از طلوع، برف انبوه روی زمین را می‌پوشاند و بعد با آمدن آفتاب، همه‌اش رودهای پر آبی می‌شود، جاری کف خیابان‌ها و یک‌عالمه برکه‌ی کوچک در پیاده‌روها و آبشارهای ریزان از سایه‌بان مغازه‌ها.
یاهو
نگاه کن که غم درون دیده ام 
چه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه سیاه سرکشم
اسیر دست آفتاب می شود
*
به راه پر ستاره می کشانی ام
فراتر از ستاره می نشانی ام

آرومتر شدم.سبک تر...
باز مسیر زندگیم و تغییر خواهم داد؟ یه بهتر تغییر خواهد کرد؟(سهم ناخوداگاه خیلی بیشتر از خوداگاه ه!)
❆ #آفتاب:
 
سیلی سر خ آفتاب آبروداری  میکندصورت آفتاب سوخته ی کهدستفروش عمر سیاهش است
 
 #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_سپکو@ZanaKORDistani63سپکوسرای میخانهکانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)https://t.me/sepkomikhanehhttps://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametag
من [ فرهادم ]!دوباره آمده از دشت های دور،از کوه های سخت،از شهید شیرین،از نسل شور بخت... [ دستهایم ] میراث خور تاولهای آفتاب خورده،وامدار تیشه،پرچمدار عشق... من [ فرهادم ]!از انحنای پیچ جاده های زمان آمدم،آنجا که عشق کمر جاده را هم خم کرد... اما [ شیرین ]!دوباره طاقت شنیدن ضجه های مرا نداشت،نخواست دوباره بیاید!و من [ فرهاد بی شیرینم ]!شاید بمانم شاید بمیرم شاید...
ضد آفتاب کودک
اسپری ضد آفتاب آلوئه : این ضد آفتاب به دلیل ترکیبات خاص طبیعی برای کودکان بسیار مفید و موثر است و پوست نازک و حساس آنها را از اشعه های مضر نور مستقیم خورشید محافظت میکند.
روش استفاده:
15 دقیقه قبل از خروج از منزل روی پوست کودک ماساژ داده شود. هر 3 تا 4 ساعت یک بار دوباره بزنید. این ضدآفتاب سریع جذب پوست می شود و احساس راحتی را برای کودکان به همراه دارد.
ادامه مطلب
روزی باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم. آفتاب گفت: چگونه؟ باد گفت آن پیرمرد را می بینی که کتی بر تن دارد؟ شرط می بندم من زودتر از تو کتش را از تنش در می آورم. آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد به صورت گردبادی هولناک شروع به وزیدن گرفت. 


ادامه مطلب
خوابم نمی بره 
اینکه عصر سه ساعت خوابیدم بی تاثیر نیست 
اما کانون فیلم دانشگاه دوباره برگشته اونم با جوکر . 
زندگی من می تونه همینجا تموم شه 
ناراحتم که این ساعت های شبانه روز ، توی این سکوت های بی نظیر بامداد که میشه فکر کرد ، میشه موزیک گوش داد ، میشه کتاب خوند ، میشه حتی درس خوند ، میشه با خدای خودت گفتگو کنی ... توی این ساعت ها ، که خوابم .
بگو
بگو به باد که ما با آفتاب زاده شدیم و با آفتاب طلوع خواهیم کرد 
 
سلام
لطفا خانم های شاغل و بقیه خانم های باتجربه پاسخ بدن.
من قبلا از شاغل شدنم هر وقت بیرون میرفتم  فقط ضد آفتاب، یا  گاهی ضد آفتاب پنکیک میزدم، بعد از یک چند ساعت خونه بودم یا اگر مدت طولانی بیرون بودیم جای رسمی نبود و میشد ضد آفتاب رو تجدید کرد. نمیخوام به هیچ عنوان از کرم پودرهای سنگین استفاده کنم چون سلامت پوستم برام مهمه و مثل قبل کرم پودر و وفونداسیون بذارم واسه مهمونی و عروسی .
اما سوالی که دارم اینه که من از صبح که میرم ضد آفتاب میزنم و
"چهارده خورشید ویک آفتاب "گنجینه ای است ازنکات مهم  ومطالب نغز و خواندنی ازحیات پرپرکت معصومین علیهم السلام.
جلدهای هفتم ،نهم ،یازدهم به ترتیب باعناوین "آفتاب دانش" ،آفتاب درمحاق"،وآفتاب در حصار .روایت هایی بسیار کوتاه ازابعاد گوناگون زندگی و امامت امام باقر ،امام کاظم ،وامام هادی علیهم السلام است.
#پرنده_رهایی
رفتیرفتی و خیال کردیمرا همین گونه خواهی دید که دیدی؟
خیال کردی!با همین کوله باری که به تن دارم از زخمروزی،مراکبوتری در آسمان  قلبش خواهد یافتدوبارهپرواز را خواهم آموختاین باربیشتر اوج خواهم گرفتدوبارهدشت دلم بوی بهاردوباره در اردیبهشت عاشقی هاچون شقایقی سرخ زاده خواهم شدهر چند از دردهر چند از بی وفایی!
رفتیرفتی و خیال کردیمرا همین گونه خواهی دید که دیدی؟
زندگیمی برد هر روز مرا به سرزمین مرگامامن پرنده ایی از جنس رهایی هایمر
آخرین جمعه‌ی ماه عزیز شعبان است. و این یعنی عمر اگر یاری کند ماه رمضان را خواهم دید اما باز هم مثل هر سال، مثل تمامی عمر گذشته‌ام با دستان خالی و لباس چرک و...
جز شرمندگی چیزی ندارم؛ کمی زبان‌ریختن بلدم که آن هم هنر من نیست، از عزیزکرده‌های خودش تقلید می‌کنم، دست‌آویز محکمی است:
الهی! إن حَرَمْتَنی فَمَنْ ذَا الّذی یَرْزُقُنی؟ وَ إن خَذَلْتَنی فَمَنْ ذَا الّذی یَنْصُرُنی؟
پس دوباره به شرط توفیق و حیات که آن هم از جانب خود توست، خواهم آمد.
حفاظت از آفتاباشعه‌ ماوراء بنفش خورشید تاثیر مخربی بر سطح پوست می‌گذارد. قرار گرفتن بیش از حد در معرض خورشید منجر به آفتاب سوختگی، پیری زودرس پوست، چین و چروک و مشکلات دیگر می‌گردد. چنین خساراتی می‌تواند به کمک کرم زینک اکسید پیشگیری گردد. آیا واقعا به عنوان ضد آفتاب عمل می‌کند؟. هنگامی که شما این کرم را بر روی پوست اعمال می‌کنید، جذب پوست نمی‌گردد، بلکه بر روی سطح پوست به شکل یک سد محافظتی عمل کرده که می‌تواند مانع از نفوذ اشعه‌ی ماور
..آخر این بغض خفی را علنی خواهم‌ کردو حرم سازیتان را شدنی خواهم‌کردمن به تنهایی از این جام نخواهم‌نوشیدهمهٔ اهل جهان را حسنی خواهم‌کردتا همه مردم دنیا بچشند از کرمشهمه را از نظر فقر، غنی خواهم‌کردهمه‌جا از حرم خاکی او خواهم‌گفتکربلا را و نجف را مدنی خواهم‌کردمیشود دید چه خون دلی از غم خوردمسنگ دل را که به یُمنش یَمنی خواهم‌کردآرزو نیست، رجز نیست، من آخر روزیوسط صحن حسن سینه‌زنی خواهم‌کرد
سید محمد رضا موسوی 
 
.................................
شای
بسم الله
راستش چیز خاصی برای نوشتن ندارم.بی حوصلگی های مداوم برای کارهای لذت بخش یعنی یک جای کار خراب شده.خراب شده و انگار نمیخواهد هم درست شود.همیشه بعضی آهنگ ها مرا میبرد در جایی که حالم بی نهایت زیباست.میخندم و هر لحظه فکر جدیدی به ذهنم میرسد و ذوق میکنم.ذوق.اما خب دنیای ذوق کردن چند وقتیست که همان جا مانده.بین فکرهای سه تا پنج عصر که بیشتر از سرخوشی آفتاب دم غروبند  و نه چیز دیگری.از آدم های اطرافم فاصله میگیرم و دور میشوم.بعد نزدیک.دوباره
ظهر، مغز آفتاب ننه پایش را در یک کفش کرده بود:« باید برویم سر زمین. مگه تو خون رعیت تو رگت نیست بی غیرت؟»
گفتم:«ننه تو رو خدا ول کن تو این گرما. آخه کی میره تو این گرما آلبالو بچینه؟ مگه دیوونه ایم؟ آفتاب پوست سر آدمو میتراشه!»
شروع کرد دور خانه راه برود و زیر لبش چیزی را زمزمه کند. دلش شکسته بود.
گفتم:«ننه چی داری میگی؟»
نشست روی سنگ حوض حیاط خانه و گفت:«پسر، آخه تو که نمیدونی من جوونیمو تو این علفزارها گذروندم. نمیدونی که من با دونه دونه این درخت
بگو بر خستگان و از‌ راه ‌ماندگان چگونه می‌توان مرهم بود؟نه بر مستضعفان لاشی‌صفت دنیاندیده‌ی‌ از دیوارهابالاروندگان.تنها بگو بر خستگان و دردمندان حقیقی چگونه مرهم می‌توان بود؟ بگو بر خفتگان در آستان بیداری چگونه مرهم می‌توان بود؟نه برخود‌به‌خواب‌زدگان تشنه‌ی دنیا.
بگو بر جهان چگونه آستانه می‌توان بودبر خشم‌دیدگان چشم‌بسته‌ی سختی‌کشیده؟نه بر ظریفان حقیر نازدیده‌ی پستنه بر ابلیسان روحانی‌نمای کودک زار.
بر روحانیون خفته می
گر تو می خواهی، نمی خواهی مرا، خواهم ترا،
سال و ماه و روز و شب تنها ترا خواهم، ترا.
تا به حسن دیگری خواهم، که بینم روی تو،
در دعا و در نمازم از خدا خواهم ترا.
جز وفا چیزی نخواهم از جهان عشق تو،
از جهان ب یوفا، ای بی وفا، خواهم ترا.
خون بها از تو نم یخواهم، بیا، خونم بریز،
در بهای جان خود، ای بی بها، خواهم ترا.
تا ز من بیگانه ای، بیگانه ام از عقل خویش،
با دل دردآشنا، ای آشنا، خواهم ترا.
هر نفس دارم هوس، باشی تو با من همنفس،
در نفسهای پسینم چون هوا خوا
ضد آفتاب گیاهی چند کاره ترنجان
ضد آفتاب گیاهی چند کاره ترنجان
کرم ضد آفتاب ترنجان اولین کرم ضد آفتاب گیاهی ایرانی می باشد که در عین داشتن پوشش شیمیایی دارای پوشش فیزیکی نیز می باشد. فرمولاسیون کرم سبک بوده و برای پوست های حساس به آفتاب بسیار مناسب می باشد و با توجه به اینکه خاصیت ذاتی شیرین بیان، روشن کننده می باشد این ضد آفتاب باعث طراوت و روشنی پوست می شود.
کرم ضد آفتاب گیاهی ترنجان علاوه بر محافظت پوست در مقابل اشعه های UVA و UVB خاصیت ضد
پنل ال سی دی و ال ای دی که از چند لایه پلاستیک شفاف و کریستال مایع تشکیل شده است گاهی به هم می چسبند و تصویر تار می شود 
که با گرم کردن دستگاه توسط نور مستقیم  و یا غیر مستقیم  یکدست آفتاب و حرارت آن برطرف می شود .
نور غیر مستقیم آزمایش شده است.
از کرم های ضد آفتاب بدون چربی، با فاکتور محافظت در برابر نور خورشید (SPF)30 استفاده کنید تا از رسیدن طیف وسیعی از اشعه فرابنفش نور آفتاب به پوست جلوگیری نمایید.
حتما کرم بدون چربی بخرید تا منافذ پوست را مسدود نکند و منجر به بروز آکنه های پوستی نشود.
کرم ضد آفتاب را هر دو ساعت یک بار مجددا استفاده کنید.
اپیلاسیون کار سیار - شماره تماس برای خانم ها: 09140848217
ایجاد مزاحمت از طرف آقایان پیگرد قانونی دارد.
روغن نارگیل یک روغن طبیعی و مفید برای پوست است که می توانید به راحتی جذب پوست شود. استفاده از روغن نارگیل برای درمان آفتاب سوختگی یک روش قدیمی و کار آمد است. قرار گرفتن در مقابل اشعه ی ماوراء بنفش خورشید برای مدت طولانی می تواند موجب آفتاب سوختگی های دردناک پوست شود. روغن نارگیل به عنوان یک درمان خانگی برای آفتاب سوختگی توصیه شده است. اما آیا این روش کار آمد است؟ در ادامه به مزایای روغن نارگیل برای آفتاب سوختگی بیشتر اشاره شده است.

ادامه مطلب
نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن تمام هستیم خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام میکشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب می شود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطر ها و نورها نشانده ای مرا کنون به زورقی ز عاجها ز ابرها بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر شهر شعر ها و شورها به راه پر ستاره ه می کشانی ام فراتر از ستاره می نشانی ام نگاه کن من از ستاره سو
روزی که تورا ترک کنم ، دیگر چیزی برای از دست دادن نخواهم داشت .
اما تو ، کسی را از دست میدهی ، که دوماه ، فکرش را جایی در غرب ، پادگانی در کرمانشاه گذاشته بود و جسمش ، زانوهایش را در شهری کوچک زیر آفتاب سوزان جنوب ،بغل گرفته بود تا برگردی ...
تو مرا از دست خواهی داد بی وفایم .‌‌..
بر بام بلند عشق
با بالی شکسته
غمگین دلی بر پشت 
رمز کدام نفرین تو را جدا کرد از من؟
افسوس!
 ای رمز و راز مهربانی
ای محبوب تر از هر محبوبی
ای نزدیک تر از من به من!
در نگاه تو
هزاران فاخته می خوانند مرا به تو
دریغ می‌کنی مرا از نگاهت؟
افسوس!
رازی نیست
رمزی نیست
این تنها اشتیاق من است به تو
زندگی یعنی،
من دوستت دارم!
تو برایم،
چون آوازی می مانی در کوچه‌ باغ های بی نهایت آفتاب
تو،
مثل بوی محبوبه شب
مثل نجوای ساحل و دریا
تو مفهوم دیگر زندگی....

وقتی از
سه شنبه مدرسه بودم. کلاس ششمی ها آش رشته پخته بودند و بعد از پایان کارشان آزاد و رها زیر آفتاب نشسته بودند و آش می خوردند. من هم کنارشان نشستم. به صداها و خنده های بلندشان گوش می دادم و آش برایشان می ریختم. حالشان خوب بود. با هم بحث کرده بودند؛ گریه کرده بودند اما در نهایت کنار هم نشسته بودند و می خندیدند. من از خوشی آن ها فاصله داشتم؛ اما پیوستگی غیر واقعی به بچه ها را دوست داشتم. بعد کمک شان کردم. دیگ آش را شستیم و آش ها را تقسیم کردیم. همان لحظه،
به شعر پناه برد از جهان مسکوت در خط خشک زمان.
ح برگشته، دیروز در کتابخانه ارتباطی داشتیم و کم کم دارد برمی‌گردد. و دوباره حس ناامنی و اضطراب و آرامش به دلم می‌ریزد. دیشب دوباره تا دیروقت نخوابیدم و امروز دوبارع دیر بیدار شدم. او اگر قرار باشد من و زندگی‌ام را از من بگیرد... نمی‌دانم چه می‌خواهم .‌
شعر تنها گریزگاه من است در این جهان مسکوت
آفتاب،همیشه در دسترس
شبکه اینترنتی آفتاب به عنوان یکی از اولین سایت های فارسی زبان کشور از سال 1380 تاکنون در حال خدمت رسانی به علاقه مندان بخش خبری در فضای مجازیست. امیدوارم در این بلاگ مارو همراهی کنید و نظرات خودتون رو با ما به اشتراک بذارید
امروز روزی هست که عاشق شدم 
سه ساله از این عشق میگذره 
تمام این مدت انتظار برای یک لحظه دیدن دوباره 
انتظار برای یک بار دیگه صدا کردنت 
هنوز که هنوزه از تو خبری ندارم 
هر روز نگرانی ، دلتنگی 
دلم آرزوی دیدن دوباره ی تو ، تو دلم زندس 
میدونم که روزی تو رو خواهم دید
مثل تکرار یک لبخند در آیینه...مثل تکرار موج های دریا...مثل تکرار طلوع هر روزه ی خورشید...
تو در تکراری...تو در چرخشی...تو جاری در لحظه هایی...
آرام و همیشگی...مهم و لازم...زیبا و دل انگیز...
تو...ای آفتاب پشت آفتاب...ای ماه پشت ماه...ای دورِ نزدیک...ای نزدیکِ دور...
اینجا کسی دلش تنگِ نگاهت است...
کرم ضد آفتاب آقایان cinere SPF 45
تخفیفی
کرم ضد آفتاب سینره به گونه ای طراحی شده است که به سرعت جذب می شود و اثر سفیدی از خود باقی نمی گذارد. بهره گیری از فیلترهای مؤثر جهت مقابله با پرتوهای UVAو UVB؛ از آفتاب سوختگی، تیره شدن پوست و ایجاد چین و چروک جلوگیری می کند.کرم ضد آفتاب سینره دارای ساختاری سبک است و بر روی پوست حالت چرب و براق ایجاد نمی کند. وجود مواد ضد التهاب و ضد آلودگی با منشاء دریایی علاوه بر جلوگیری از ایجاد التهاب و مقابله با اثر آلودگی هو
نور آفتاب منبع ویتامین D طبیعی است که بدن‌مان برای حفظ تناسب و سلامتی به آن نیاز دارد. برای حفاظت از گونه‌های مختلف روی زمین شامل گیاهان و انسان‌ها نور آفتاب ضروری است. اما، وقتی این پرتوهای آفتاب به شدت سوزان می‌شوند به خصوص در ماه‌های تابستان، می‌تواند زیان آور باشد. قرار گرفتن بیش از حد در معرض گرمای سوزان تابستان می‌تواند برای سلامت عمومی ما، از جمله پوست‌مان، مهلک باشد.
ادامه مطلب
با نگاهی که تو داری بر من ،من از این قاعله رد خواهم شدتو زمن فاصله می گیری ومن  باز ازاین فاصله رد خواهم شدگرچه تاراج نگاه تو شده ،عمر ناچیز من وهستی منمن به یک ذره ی لطف تو مگر، باز از این قافله رد خواهم شددستهایت پرمهر ،دیدگانت پرنور،مقدمت عاطفه از جنس بلورباز هم با طپش قلب تو من، از در عاطفه رد خواهم شد
سلام 
خیلی سردرگم هستم و بحث سلامتی در میون هست. میخواستم از دوستان بپرسم بین ضد آفتاب کرم پودری گارنیر و ضد آفتاب رنگی جیبلی ۳۰ درصد کدومش بهتره و راضی هستین ازش؟ 
من پوستم معمولیه و میخوام فاقد چربی و سبک باشه، رنگش هم خیلی روشن نباشه و بشینه روی پوست.
مرسی کمکم کنین
مرتبط:
مشورت در مورد خرید کرم ضد آفتاب
راهنمای خرید کرم ضد آفتاب رنگی
معرفی ضد آفتاب کرم پودری
امروز روزی هست که عاشق شدم 
سه ساله از این عشق میگذره 
تمام این مدت انتظار برای یک لحظه دیدن دوباره 
انتظار برای یک بار دیگه صدا کردنت 
هنوز که هنوزه از تو خبری ندارم 
هر روز نگرانی ، دلتنگی 
هنوز آرزوی دیدن دوباره ی تو ، تو دلم زندس 
میدونم که روزی تو رو خواهم دید
امروز این عبارت را جایی خواندم:
«دلم همچو آینه‌ای است شکسته شکسته که آفتاب پر مهرتان هزار باره می‌شود در این قاب»
داشتم فکر می‌کردم که چقدر زیبا نوشته، دل را به یک آینه خرد شده مثال زده که موجب می‌شوذ تا آفتابی که به آن می‌تابد با تلالؤ بیش‌تر هزار برابر شود. بعدش به ذهنم رسید، دلم من چطور است؟ دلم شکسته اما آیا آینه بوده یا نه؟ اگر آینه نباشد که جلوه آفتاب را نمی‌توان در آن دید. اگر سنگ باشد که ...
این چند مدت اخیر متوجه تغییرات ناخوشآیندی
اولین قدم این هست که حس نیاز تغییر وجود داشته باشه.
اینکه از شرایط فعلیت راضی نباشی، ببینی ایستا و راکدی
و شوق رفتن داشته باشی 
شوق ساختن زندگی دوباره
شوق ساختن خودت ، حالت ، روحت
فعلا پر از شوقم
خدایا کمکم کن ، قدم در راهی گذاشته ام که میخواهم پایانش تو باشی.
با اینکه خیلی سخته تغییر زندگی و مسیر گذشته ، ولی برای ساختن باید تغییر داد.
اینجا شور زندگی دوباره به پا میشود.
بار دیگر زندگی ای که دوست خواهم داشت.
اینجا خلوت کده ی خانمی هست که بعد از ۳
کتاب طُرقهشاعر: وحید جلالی

از گلی رنگ و بو نمی خواهماز کسی پرس و جو نمی خواهممی نشینم به کنج خلوت خویشبعد از این های و هو نمی خواهمهر کس از هر کسی که پیغامیمی رساند، بگو نمی خواهمآرزو هم سراب موهومی استمن دگر آرزو نمی خواهمچیزی از بختِ مضحک مستپستِ بی آبرو نمی خواهممن دگر بعد از این خودم رابا آینه رو به رو نمی خواهماو که دیگر مرا نمی خواهدمن خودم را چو او نمی خواهمچشم در چشم آینه تا چند؟ من چیزی جز از او نمی خواهم
برای تهیه ی این کتاب می توان
پرومتئوس که آتیش رو از خدایان دزدید و به انسان هدیه(!) داد، زئوس (خدای خدایان) فهمید و عصبانی شد. برای مجازات قرار شد که پرومتئه به کوه قاف بسته بشه و هر روز صبح با طلوع آفتاب یک عقاب غول پیکر (خدای انتقام - تایفون) بیاد و زنده زنده جگرِ پرومتئه رو بخوره. از اون جایی که پرومتئه خدا بوده، نمی‌مُرده، تا فردا صبح جگرش ترمیم می‌شده و دوباره توسط تایفون خورده می‌شده.مجازات اصلی پرومتئه فقط درد بی اندازه از خورده شدن جگرش نبود، بلکه آگاهی از  تموم نش
هتل آفتاب شرق مشهد

یکی از هتل های سه ستاره کیفیت خیلی خوب می باشد که در سال 1394 تاسیس
گردیده است در 6 طبقه با 66 واحد اقامتی مدرن و لوکس با امکانات به روز که
در نزدیکی و جوار حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) واقع شده است و با توجه به
فاصله بسیار کمی که تا حرم مطهر دارد , از این رو هتل آفتاب شرق مشهد را
می توان از جمله هتل مشهد
نزدیک به حرم به شمار آورد.


این هتل سه ستاره دارای واحد های شامل اتاق دو تخته , اتاق سه تخته ,
اتاق چهار تخته و اتاق پنج تخ
سلام دوستان
کسی یه ضد آفتاب خوب برای پوست مختلط که تعرق زیاد می کنه سراغ داره؟ البته نمیدونم اینجا میشه اسم یه محصول رو آورد یا نه؟
باید oil free باشه یا خیر؟ 
مرتبط:
معرفی ضد آفتاب یا پنکیک برای آرایش در محل کار


ضد آفتاب کرم پودری گارنیر یا ضد آفتاب رنگی جیبلی ۳۰ درصد ؟
مشورت در مورد خرید کرم ضد آفتاب
راهنمای خرید کرم ضد آفتاب رنگی
معرفی ضد آفتاب کرم پودری
با دست که صندلی رو هل دادی عقب و حتی برنگشتی بهم نگاه کنی و از در زدی بیرون، فهمیدم که نبودنت یعنی چی.
حالا من اینجام؛ مغموم، شبیه این صندلی روبروم. به هیچ جایی تعلق ندارم و بی مفهوم شدم بدون تو.
زندگی‌ام هم شده شبیه اون پیرهن سفیدت که آویزونه پشت در، چروک تر از همیشه اس، خسته تر از همیشه.
بعد اینکه در رو محکم کوبیدی، من لبه تخت نشستم و گوله گوله اشک می‌ریزم و تو هر جای این شهر که وایسادی، اگه صدای بارون رو می‌شنوی، می‌خوام بهت بگم که توی این خ
برای با برکت بودن روزهایم تصمیم گرفتم بین الطلوعین ها بیدار باشم.
از اذان صبح تا طلوع آفتاب
با خودم قرار گذاشتم به مدت ۴۰روز بین الطلوعین بیدار باشم و اگه یه روز برنامه اجرا نشد ، برای تنبیه شدن دوباره از صفر شروع میکنم.
خدایا کمکم کن تو این مسیر
من یک بار عاشقت شدم. یادم نمی‌آید که درست از چه زمانی.  ۵ یا ۶ سال پیش بود. نه می‌دانستم که عاشقی یعنی چه و نه متوجه شده بودم که دلداده‌ات هستم. تا این‌که یک‌بار دوستی گفت، ببین عاشق شدی! عاشق فلانی! و من فهمیدم که آن شور و نشاط و کنده شدن از زمین به خاطر عشق است و تو! عجیب دورانی بود. با شکوه! مبارزطلب! از آن موقع هر روز عاشقت شدم. تا آن روز،  آن تکینگی! با جزئیات کامل به خاطر دارم. با تمام جزئیات سقوطم بر زمین را درک کردم.
بعد از آن روز، بارها عاشق
ضد آفتاب ها
 
 
مواد تشکیل دهنده کرم های ضد آفتاب به دو روش از پوست محافظت میکنند آنها یا پرتوهای ماورای بنفش را منعکس و متفرق میکنند کرم های ضد آفتاب بر اساس میزان توانایی آنها در جذب و دفع پرتوهای ماورای بنفش درجه بندی میشوندکه میزان حفاظت در برابر خورشید یا spf نام دارد.
 
 
درجه spf نشان دهنده این امر است که مصرف کننده آن قبل از اینکه دچار آفتاب سوختگی بشود تا چه حد می تواند زیر نور آفتاب بماند برای مثال شما می توانید بدون استفاده از کم ضد آفت
می خواهم بدانی، ای رهگذر مهربانِ اتفاقی، قلبِ مرده ام را حتا چند به نسیمی کوتاه، حتا به نرمی بالهای پروانه، برای یک لحظه ای، کوتاه ثانیه ای، چشم برهم زدنی دوباره وادار به تپیدن کردی. انگار ک دوباره شانزده سالم شده باشد، جوان، زنده. به دنبال فهمیدن رازِ گل سرخ با لبانی ارزان، برای به لبخند باز کردن. می خواهم بدانی ای به یاد آورنده خاطرات زیبا. از یاد برده بودم طعم تپش قلبم را، هیجان را، خیال پردازی، حتا آرزو کردن را. برای ثانیه ای، حتا لحظه ای
کرم ضد آفتاب SPF30 moisturizer آموس وان
کاربرد : آقایان وبانوان با پوست خشک و حساس
محافظت قدرتمند در برابر آفتاب - بافت سبک - بدون چربی - روشن کننده وضد لک - عدم ایجاد حساسیت و التهاب
       شماره بهداشت سیب سلامت :  56/23583
حجم : 30 میلی لیتر
 

ادامه مطلب
وقتی که حتی عایشه بیشتر از پیامبر اهل سنت عمری می‌فهمد!!!
ابن قتیبه دینوری از علمای بزرگ اهل سنت عمری می‌نویسد:
قالت یا بنی أبلغ عمر سلامی و قل له : لا تدع أمة محمد بلا راع ، إستخلف علیهم و لا تدعهم بعدك هملا ، فإنی أخشی علیهم الفتنة .
عایشه به عبد الله بن عمر گفت: به عمر سلام برسان و بگو امت محمد (صلی الله علیه و آله) را بدون چوپان رها مكن و كسى را به عنوان جانشین تعیین نما، چون واهمه آن دارم كه آنان گرفتار فتنه گردند.
الامامة و السیاسة، تالیف ابن
درد می‌کشم که خودم را در سی‌سالگی تصور می‌کنم، در قله‌ی هرچیزی که آدم‌ها می‌خواهند باشند و می‌دانم که باز هم هرشب، موقع مسواک زدن، روی روشوییِ سرامیکی خم خواهم شد و دست‌هام را اهرم خواهم کرد که نیفتم و خواهم گریست. بعضی شب‌ها که بهترم، فقط به ردِ زیبای اشکها چشم خواهم دوخت. 
احساس می‌کنم زندگی‌م در تصرف دیوانه‌سازهاست. احساس می‌کنم دیوانه‌سازها من را در آغوش گرفته‌اند و همه‌چیز شده مثلِ همان توصیفی که رون ارائه می‌داد: « برای یک‌
من این ها را نمی خواهم، زمین ها را نمی خواهمزمان ها را و دین ها را، کمین ها را نمی خواهم 
من از این خطّه بگذشتم، ز ما و من رها گشتمرهای قریه و دشتم، غمین ها را نمی خواهم
ز زیبایی و رعنایی دلم تنگ آمد و دیگرفریبا را و رعنا را،‌ متین ها را نمی خواهم
ز چرخ فصل بگسستم، فرا جستم چو بنشستمخلاص خویش بربستم، قرین ها را نمی خواهم
به گوشم زنگ بالا زد که بر شو وقت پرواز استمرا چون رقص نرمین است خشین ها را نمی خواهم
مبارک بادِ این پیر عجوزین را نخواهم گفتکه
سلام
الان که تابستونه و آفتاب خیلی تیزه، شما برای پیشگیری از تیره شدن پوست دست و پاتون چیکار میکنید، آیا به دست و پاتون هم ضد آفتاب میزنید؟
چون من دست هام تا قسمتی از ساعدم تیره شده، همین طور پاهام، یعنی دقیقا اون قسمت از ساق پام که بیرون از شلواره تیره شده، بالاش سفیده و چون کفش تابستونی میپوشم، دقیقا جای بندهای کفش سفیده، بقیه ش تیره شده و منظره مسخره ای پیدا کرده، ظاهرا فقط من اینجوری پوستم دو رنگ میشه ، برام سوال پیش اومد که بقیه چکار می
سلام.
خسته نباشید دوباره!!!
منم برگشتم دوباره!!!
هنوزم منتظرم دوباره!!!
دوباره،دوباره،دوباره!!!
خب امتحانا هم تمام شد و تابستون تقریبا آزاده و فعالیت دارم.(اما بازم به همون شرط همیشگی:بازدید از وب،ارسال نظر و...)
اخرین مطلبم برای بهمن بود که یه نظر سنجی گذاشتته بودم و تا الان فقط نه تا نظر داده شد.
برای همین اعصابم خیلی خورد بود و دوباره بلاگ رو ول کردم.
اما الان دوباره برگشتم و تا چند روز آینده هم یه نظر سنجی می ذارم و ایشالا یه هدیه ای هم در نظر می
بهترین کرم های ضد افتاب :
خلاصهاگر پوست حساسی دارید ، احتمالاً از این گیرنده آگاه هستید:
پوست شما از پرتوهای UV خورشید تحریک می شود ، اما بسیاری از کرم های ضد آفتاب پوست شما را نیز تحریک می کنند.
برخی از افراد با پوست بسیار حساس ممکن است متوجه شوند که به ضد آفتاب حساسیت دارند ، اگرچه این معمولاً واکنشی است به ترکیباتی که در ضد آفتاب های شیمیایی یافت می شود.
مسدود کننده های اشعه ماوراء بنفش UV که در بسیاری از کرم های ضد آفتاب موجود است می توانند بر
ساقی مراجام بنوشان پرازشرابتابسپری مرا سوی وادی التهابازدیده خون فشانم ودل رارهاکنمدرجای جای وادی مستی واضطرابفارغ زدرد عالم وآدم شوم دمیبرخویشتن نظرکنم ولطف بی حسابدرجسم خود بجنبم وشوری به پاکنمتاجرعه ای بنوشم ازاین جام آفتابازکوچه های سرد غروبم گذرکنمدل رابه صبح سپارم و آفتاب
معرفی ضد آفتاب دوسه:
امروزه کمتر کسی هست که از زیان اشعه های خورشید اطلاعاتی نداشته باشد. اشعه های خورشید می تواند خسارات فراوانی را به پوست وارد کند. استفاده از کرم ضد آفتاب دوسه می تواند تا حد زیادی از زیان اشعه های مضر آفتاب جلوگیری کند. خواصی که در این ضد آفتاب وجود دارد بدین شکل می باشد: وجود spf که باعث محافظت پوست در برابر اشعه های مضر آفتاب می شود. عدم وجود پارابن، دقت داشته باشید که ضد آفتاب هایی که که میخرید فاقد مواد نگه دارنده باشند ک
صبح جمعه همگی بخیر و شادی
واقعا پاییز رو حس نمی کنید؟
ی روز هفت صبح از خونه بزنید بیرون تا خنکی و سبکی هوا رو حس کنید
این روزها از اون روزهاست که هوای بیرون خونه خیلی خنک تر و سبک تره
دیروز اینجا ی بارون نم و کمی زد
شب موقع خواب هم با صدای بارون خوابیدم
حیف دلم برای شب های بارونی و صدای رعد و برق تنگ شده
اصلا آب و هوای اصفهان رو دوست ندارم
نه بارونی میاد
نه برفی
فقط آفتاب و آفتاب و آفتاب!!!
ادامه مطلب
آن صبح که آمدیشعری قشنگ بودی بر پاهایش ایستادهآفتاب با تو وارد شد و بهار نیزورق های روی میز بُر خوردندفنجان قهوه که پیش رویم بودپیش از انکه من از آنها بنوشم ،مرا نوشیدندو اسب های تابلو وقتی تو را دیدندبه سویت چهار نعل تاختند...
 
"نزار قبانی"
قایقت شکست ؟ پارویت را آب برد ؟ تورَت پاره شد ؟صیدت دوباره به دریا برگشت..؟غمت نباشد چون خدا با ماست !هیچ وقت نگو ؛ از ماست که برماست !بگو خدا با ماست.اگر قایقت شکست، باشد! دلت نشکند! دلی را نشکنی.اگر پارویت را آب برد، باشد ! آبرویت را آب نبَرَد! آبرویی نبری.اگر صیدت از دستت رفت، باشد! امیدت از دست نرود ! امید کسی را ناامید نکنی.امروز اگر تمام سرمایه ات از دستت رفت، دستانت را که داری!خدایت را شکر کن. دوباره شکر کن !اگر چیزی به دست نداریم دست که داریم
پوست های حساس چه نوع ضدافتابی استفاده کنند ؟
اگر پوست حساسی دارید ، احتمالاً از این گیرنده آگاه هستید:
پوست شما از پرتوهای UV خورشید تحریک می شود ، اما بسیاری از کرم های ضد آفتاب پوست شما را نیز تحریک می کنند.
برخی از افراد با پوست بسیار حساس ممکن است متوجه شوند که به ضد آفتاب حساسیت دارند ، اگرچه این معمولاً واکنشی است به ترکیباتی که در ضد آفتاب های شیمیایی یافت می شود.
مسدود کننده های اشعه ماوراء بنفش UV که در بسیاری از کرم های ضد آفتاب موجود ا
 ساحل رو ها هنگامی که با لوسیون های محافظ بدن خود را در اقیانوس شستشو می دهند، به طور فزاینده ای از اثرات مضر بالقوه فیلترهای ضد اشعه ماوراء بنفش ناشی از ضد آفتاب ها بر روی مرجان و سایر موجودات دریایی آگاه می شوند.
 
ادامه مطلب
 درمان سریع کمبود ویتامین D
مریم افشار به کمبود ویتامین D. در میان ایرانیان اشاره کرد و گفت: تغییرات در لایه اوزون و همچنین آلودگی هوا، مانع جذب طبیعی ویتامین D. از طریق تابش آفتاب شده است.
 این متخصص تغذیه خاطرنشان کرد: شهروندان برای رفع کمبود ویتامین D، باید روزانه ۳۰ دقیقه خود را در معرض تابش آفتاب قرار دهند یا لبنیات و غذای دریایی مصرف کنند. 
وی تاکید کرد: برای جذب ویتامین D. حتما نباید تمام بدن را در معرض تابش آفتاب قرارداد و کافی است که آفت
عشق یعنی نگاهی که هیچ وقت دیده نشد ...
سنگ فرش های خیابان حکایت ها دارند ....
از خستگی ها ....
از امید ....
از عطش ....
از گرما و حرارت آفتاب عشق ...
 عشقی که با تیزتر شدن تیغ آفتاب، بیشتر یخ می بست و شکل می گرفت
عشق یعنی در خیابان یک طرفه ی عیش پررونق فریب دنیا، دنده عقب رفتن
عشق یعنی توقف هنگام چراغ سبز چهاراه لذت ها .... 
عشق یعنی چادری که وصل به قلب شده ...
 نمی توان ....
 باور کنید نمی توان ....


عشق یعنی ............ 
گاهی از خودم می‌پرسم چطور می‌شود این‌همه کارهای بی سر و ته را با هم انجام داد؟ اما سریع از سؤال خودم نگران می‌شوم. چشم‌هایم را می‌بندم و سعی می‌کنم به عقب نگاه نکنم. نگاهم را رو به جلو نگه می‌دارم چون می‌دانم اگر لحظه‌ای از خودم بپرسم چطور این کارها را سر و سامان می‌دهم؟ از سنگینی بار آن‌ها جا می‌زنم. شاید برای همین باشد که به ظاهر بی‌خیال می‌خندم و غم‌ها را به روی خودم نمی‌آورم.
این روزها فکر می‌کنم چقدر دلم تنگ شده است برای تمام آن
عید امسال اگر در سختی است، چاره جز همدلی و بار دگر بردن نیست.دوباره معجزه آب و آفتاب و زمین شکوه جادوی رنگین کمان فروردین شکوفه و چمن و نور و رنگ و عطر و سرود سپاس و بوسه و لبخند و شادباش و درود دوباره چهره نوروز و شادمانی عید دوباره عشق و امید دوباره چشم و دل ما و چهره‌های بهار شرکت پارسیان هاست ، عید باستانی نوروز را بر همه ایرانیان عزیز تبریک عرض می‌نماید تخفیف ویژه پارسیان میزبان در نوروز 99 امسال را همانند هر سال با تخفیف‌های ویژه در کنا
با خود کجای می برد , هوش مرا صدای تو انگشت حیرتم به لب , در خلقت خدای تو عمر دوباره می دهد دیدار چون تویی عزیز بر خود دریده پیرهن این غنچه در هوای تو کردم نگه در آینه دیدم به جای خود تو را از چشم من مشخص است در جانم است جای تو جان هست در تنم ولی از خویش دور می شوم با خود غریبه می شود هر کس شد آشنای تو دور از تو خار در دل است کشتی نشسته در گل است جارو و آب می زند چشم و مژه برای تو دوره بگردم این فدا پروانه وار می دهم باران تویی ببار و من
که یه روز بلاخره میونِ این درد ریشه می‌کنیم، جوونه می‌زنیم، رشد می‌کنیم، بزرگ می‌شیم ولی فراموش نمی‌کنیم. چون این فراموش نکردنه لازمه‌یِ رشده. که این درد چیزیه که خودمون انتخابش کردیم، پس چرا باید ازش فرار کنیم؟ ما باقی می‌مونیم کنارِ این درد و همراهِ باهاش رشد می‌کنیم. اونقدری که بلاخره یه روز زل بزنیم تویِ آیینه و با افتخار بگیم این آدمیه که خودمون ساختیمش. که این حجم از تغییر، انتخاب خودمون بوده. که باید بزرگ بشیم همپایِ این درد، به
صدای خدافظ گفتنت تو گوشم میپیچه. تصویر دور شدنت تو آفتاب پشت پلکامه. هوای آفتابی غم‌انگیزترین هوای ممکن برای ترک شدن و ترک کردنه. آفتاب میفته تو چشمات. دیگه نمی‌بینی هیکلشو که قدم به قدم هزار کیلومتر ازت دورتر میشه. فقط اشک میبینی که داره از لای چشمای بستت می‌ریزه. فقط نور میبینی...
الان که برق آفتابه نرو.
نه برو. برو دیگه نمیشه این وضعو تحمل کرد. برو مهدی.
نیمه‌شبان در رنجی سخت و عذابی بی‌پایان. آتش دیدار سوزناک، هستی درد و نیستی رسالتی شانه‌افکن. خواب بیداری، بیداری آتشی بی‌امان. مرگ آسان و میلاد سخت. دوباره هیچ شدن و دوباره از نو آغازیدن. 
پنج هیچ و شش هیچ و هفت هیچ، هشت هیچ و نه هیچ و همه هیچ و هزار هیچ. یک هیچ، هیچ هیچ و همه هیچ. روح هیچ و معنا هیچ و خدا هیچ. امّا خدا نه هیچ، آن هیچ دیگر، هیچ به هیچ درنامده و در قامت هیچ نپیچیده. 
نیمه‌شبان، آفتابی عظیم. 
حلمی |‌ کتاب لامکان
مدت ها از آخرین باری که صفحه ی بلاگفا رو باز کردم و تایپ کردم میگذره گاهی وقت ها نیازه آدمیزاد تاریخ رو دوباره تکرار کنه و برگرده به چیزها و کسایی که روزی رهاشون کرده و قصه ی اونهارو کامل کنه 
اینجارو ساختم چون همه ی ادمها حق دارن جایی رو داشته باشن که بتونن خیلی راحت خودشون باشن و از خودشون بگن 
پس سلام مزرعه ی آفتاب گردون 
۴۶۳ – برخاست بوی گل ای آفتاب آینه دار جمال تو         مشک سیاه مجمره گردان خال تو صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود     کاین گوشه نیست در خور خیل خیال تو در اوج ناز و نعمتی ای آفتاب حسن   یارب مباد تا به قیامت زوال تو مطبوع … برخاست بوی گل – ای آفتاب آینه دار جمال تو – غزل ۴۰۸ – ۴۶۳
منبع : فالگیر
دوست دارم آفتابگردان باشم، به سمتت بیایم، آغوشت را برایم بگشایی، مرا سخت به آغوش بگیری، دوست دارم در آغوشت غرق شوم، با تو یکی شوم، آخر تو تمامِ جهانِ منی، تو نهایتِ عشقی، تو برای قلبم حکمِ آفتابی، آفتاب‌ِ قلبم، تو را بسیار دوست میدارم... خدای من، خدای آفتابگردان. 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ای درخت آشناشاخه های خویش راناگهان کجاجا گذاشتی؟یا به قول خواهرم فروغدستهای خویش رادر کدام باغچهعاشقانه کاشتی؟این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:چشمهای من به جای دستهای تومن به دست تو آب می دهمتو به چشم من آبرو بدهمن به چشمهای بی قرار تو قول می دهم:ریشه های ما به آبشاخه های ما به آفتاب می رسدما دوباره سبز می شویم!
+اولش این وبلاگ رو ساختم برای دنبال کردن وبلاگهایی که توی بیان هستند، اما بعدش خوشم اومد از اینجا
گذرگاه
دنیا را ساده باید دید
عشق را رهگذر باید دانست
و خزان را باید نفرین جغدی شوم خواند
در آن شب بارانی
آتشی چنان بر پا شد
که باران را ربود
و مرا سوخت که سوخت. 
****
و کنون؛
خاکسترم را بر باد می دهند. 
مگذارید، مگذارید!
دل سوخته ام اما روشن تر است!
مثل آن دانه ی برف
مثل آن سراج زرد
مثل نوری در خزان
چه توانیم کرد؟ 
چه توانیم گفت؟ 
هیچ...هیچ...بیهوده.‌‌‌..بیهوده..‌.
****
دوباره آن حسِ دلگیر گل کرده است. 
دوباره چنگ بر حلقم می زند. 
دوباره آن حس..‌.
دوباره
منتظر بیدار شدن او هستم.
من می خواهم قلب هایی که از گل رز تشکیل شدن را ببینم.می خواهم مژه هایی که مثل شاخه های گل بلند و باریک هستن را ببینم.حتی ذهن هایی که از گل های فراموشم نکن پر شده اند را هم ببینم.
من منتظر بیدار شدن "بهار"،فصلی که گل ها دوباره متولد بشوند هستم.تو چطور؟تو هم‌ منتظرش هستی؟
#من_نوشته
سلام.
ققنوس آنانی هستند که از خاکستر برمی خیزند و دوباره قوی بال می گشایند و زیبا و با شکوه در آسمان سفر می کنند. ققنوی آنانی هستند که برای آرزو هایشان می جنگند، برای عزیزانشان جانفشانی می کنند، آنانی که بر ظلم ایستادگی می کنند. همه ی آدم ها، ققنوس هستند. بار ها از خاکستر بر خواستم، دوباره پرواز خواهم کرد!
یادمون باشه که قصه ها بر مبنای واقعیت نوشته می شوند و ققنوس خود ماییم.
بدرود.
سلام.
ققنوس آنانی هستند که از خاکستر برمی خیزند و دوباره قوی بال می گشایند و زیبا و با شکوه در آسمان سفر می کنند. ققنوس آنانی هستند که برای آرزو هایشان می جنگند، برای عزیزانشان جانفشانی می کنند، آنانی که بر ظلم ایستادگی می کنند. همه ی آدم ها، ققنوس هستند. بار ها از خاکستر بر خواستم، دوباره پرواز خواهم کرد!
یادمون باشه که قصه ها بر مبنای واقعیت نوشته می شوند و ققنوس خود ماییم.
بدرود.
آفتاب سوختگی نوعی التهاب پوستی است که در اثر مجاورت طولانی مدّت در آفتاب یا یا سایر منابع پرتو فرابنفش حاصل می‌شود. این سوختگی در اثر پرتو فرابنفش موجود در نور خورشید یا دستگاه‌های برنزه‌کننده (سولاریوم) به‌وجود می‌آید.[۱] از نشانه‌های آن می‌توان سرخی بیش از حد پوست، دردناک شدن و گاهی ایجاد تاول را نام برد.
آفتاب سوختگی هنگامی رخ می‌دهد که مقدار تابش اشعه خورشید یا سایر منابع نوری حاوی پرتو فرابنفش بیش از توانایی رنگدانه محافظت‌کننده
ضد آفتاب کودکان
اگر تازه مادر شده‌اید احتمالا سوالات بسیاری در رابطه با پوست فرزندتان دارید که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
پوست کودکان پوست حساسی است. با این وجود این پوست حساس هم مانند پوست آدم‌های بالغ در مواجهه با بسیاری شرایط فیزیکی قرار دارد که می‌تواند به آن آسیب برساند.برخلاف آنچه بسیاری از افراد گمان می‌کنند، پوست کودکان چند ساعت یا چند روز بعد از تولد کاملا تکامل پیدا می‌کند و دقیقا مانند پوست یک فرد بالغ کار می‌کن
قبول کن تو مرا تا که مستجاب شومدوباره گریه کنِ مادرت حساب شوممرا خرابِ خودت کن، خرابِ غیر نکنز محضرت بروم هر کجا، خراب شومبه هر دری که زدم قبل تو جواب شدمبه هر دری بزنم بعد تو جواب شومخودت کشیدی ام از چاه معصیت بیروننخواستی که زمینگیرِ منجلاب شومبیا که سوختم از درد دوری ات عمریبگو چقدر، بگو تا به کی عذاب شوم؟به برکت نظرت، در عزای فاطمیه...دوباره نوکر این خانه انتخاب شومزمان روضه ی سخت بتول، چون اسپندمیان شعله ی آتش پر التهاب شومچه عاشقی است
قایقی خواهم ساختخواهم انداخت به آب.دور خواهم شد از این خاک غریبکه در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشققهرمانان را بیدار کند.  قایق از تور تهی و دل از آرزوی مروارید، همچنان خواهم راندنه به آبیها دل خواهم بستنه به دریا ـ پریانی که سر از آب بدر می آرند
ادامه مطلب
در بهار نود و هشت خورشیدی ابرهای باران‌زا ایران را احاطه کرده بودند. اینان بی‌درنگ می‌باریدند و ایرانیانِ بادرنگ نمی‌دانستند باید با این‌همه آب چه کنند؟ 
جاده‌ی قم-تهران امًا خوب می‌دانست چه باید کند... او سال‌ها انتظار باران را کشیده‌ بود و حال نمی‌خواست حتی قطره‌ای از آن را هدر دهد.
می‌گفت من می‌خواهم شمال ایران را از رونق بیندازم و کشاورزی کشور را توسعه بدهم. می‌خواهم برای نسل‌های آینده اکسیژن و درخت فراهم آورم. ما جدی‌اش نمی‌گ
این روزها که دنیا درگیر ویروس منحوس کرونا شده است بیشتر از هروقت دیگری آدم ارزش بعضی چیزها را می فهمد. چیزهایی ساده مانند دست دادان و روبوسی یا همنشینی با دوستان یا غذاخوردن در یک ساندویچی و...برای من یکی که ارزشهایم در زندگی دوباره اولویت بندی شد. اگر من جزو بازماندگان این اپیدمی باشم دیگر ذهنم را درگیر چیزهای بیخودی نخواهم کرد دیگر بیش از اندازه موضوعات پیش پا افتاده را جدی نخواهم گرفت سعی خواهم کرد بیشتر یاد بگیرم بیشتر لذت ببرم کارهای عد
 
 
پرچم‌های سیاه سر برآوردند و سرها بردند. یکی، دوتا، سه تا، هر روز بیشتر و بیشتر. کودک، نوجوان، جوان، پیر. پرچم‌های سیاه، ته دلمان را لرزاند. نکند روزی .... 
آن مرد آمد. در باران بود یا آفتاب، نمی‌دانم. اما آمد و در باران و برف و آفتاب و مهتاب ماند. با گام‌ها و نگاه پر صلابتش، لبخندهای پدرانه‌اش و آرامش وجودش ته دلمان را قرص کرد. دیگر خبری از ترس نبود که آن مرد و ترس‌ها، دلهره‌ها را با خود برد.
یک جمله بیشتر نبود. خبر، خبر رفتن مرد بود. برای لح
  به دلیل کمبود وقتی که دارم، نمی تونم به وبلاگم سر بزنم و مطلب بذارم و
  مطالب بلاگران عزیز را بخوانم.
 تا چندین روز یا چندین ماه دیگه که یکم جمع کارهام کمتر شد، وقتی برای بلاگ
 باز خواهم کرد و دوباره کار فوقم را از سر خواهم گرفت.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ای درخت آشناشاخه های خویش راناگهان کجاجا گذاشتی؟یا به قول خواهرم فروغدستهای خویش رادر کدام باغچهعاشقانه کاشتی؟این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:چشمهای من به جای دستهای تومن به دست تو آب می دهمتو به چشم من آبرو بدهمن به چشمهای بی قرار تو قول می دهم:ریشه های ما به آبشاخه های ما به آفتاب می رسدما دوباره سبز می شویم!
*زنده یاد قیصر امین پور*
+اولش این وبلاگ رو ساختم برای دنبال کردن وبلاگهایی که توی بیان هستند، اما
روزهایی هست که نمی‌دانم با تلخی درونم چه کنم. از گلستان آموخته‌ام که آن‌چه درون وجودم ریشه دوانده نفرت نیست فقط تلخی است. تلخی است به علاوه‌‌ی مقادیری سیاهی و میل به عزلت و عدم توانایی معاشرت با آدم‌ها و عدم توانایی شنیدن صدای آن‌ها. و اصلا هر صدایی. هر صدایی جز صدای تیک تاک ساعت کنار تختم آزارم می‌دهد. هر حضوری جز حضور تنهای خودم تحلیلم می‌برد. یادم نیست کجا بود که خواندم ما آدم‌ها جز یکدیگر چیزی نداریم. این جمله درست هم اگر باشد من حالا
چراغ اگر می‌خواهد که او را بر بلندی نهند، برای دیگران می‌خواهد و برای خود نمی‌خواهد. او را، چه زیر چه بالا-هرجا که هست- چراغ منور است؛ الّا می‌خواهد که نور او به دیگران برسد. این آفتاب که بر بالای آسمان است اگر زیر باشد، همان آفتاب است، الّا عالم تاریک ماند. پس او بالا برای خود نیست، برای دیگران است.
مراقبتهای پوست عروس در فصل سرماخارش، کشیدگی، اگزما، قرمزی، پوسته پوسته شدن پوست از پیامدهای خشکی پوست یا دهیدراته شدن پوست است. از این رو در این مطلب قصد داریم به بررسی نحوه مراقبت های پوستی عروس در فصول سرد سال بپردازیم. کرم ضد آفتاببیشتر افراد بر این باورند که  در فصول پاییز و زمستان نیازی به استفاده از کرم ضد آفتاب نیست. در حالی که چنین تفکری کاملا اشتباه است. در فصول سرد سال هم باید از کرم ضد آفتاب استفاده کرد. ولی با این تفاوت که SPF کمتری
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ای درخت آشناشاخه های خویش راناگهان کجاجا گذاشتی؟یا به قول خواهرم فروغدستهای خویش رادر کدام باغچهعاشقانه کاشتی؟این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:چشمهای من به جای دستهای تومن به دست تو آب می دهمتو به چشم من آبرو بدهمن به چشمهای بی قرار تو قول می دهم:ریشه های ما به آبشاخه های ما به آفتاب می رسدما دوباره سبز می شویم!
*زنده یاد قیصر امین پور*
+اولش این وبلاگ رو ساختم برای دنبال کردن وبلاگهایی که توی بیان هستند، اما
به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده و مهربان خداوند گل های رنگا و رنگخداوند پروانه های قشنگ خداوند ماه و خداوند آبآفرینندگارِ نور و آفتاب خداوند دریا و باد و بارانخداوند بخشنده ی مهربان خداوندی که از همه برتر استکه او اولین بوده و آخر است خدایا به ما مهربانی بدهدلی بزرگ و آسمانی بده دلی صاف باشد و زلال تر از آبدلی پر نور باشد و گرم چون آفتاب
 
 سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
 
یک دو سه اینجا رو نگاه کنید چیک البته خوب بفهمی نفهمی صداش خیلی هم چیک نیست ولی مگه گربه میویو میکنه یا بارون شرشر و شپ شپ میکنه یا سگ واق واق میکنه راستی یادم رفت بگم صدای دوربین رو میگم موقع عکس گرفتن‌ بعضی وقت ها یک جایی هستی و یهو یکی میگه راستی جمع شید جمع شید یه عکس یادگاری بگیریم باهم دوربین رو بدید من خوب همه اینجا رو نگاه کنن سه دو یک دوباره سه دو یک که یهو یک نفر میگی فلانی بده من بگیرم تو برو وایستا همیشه هم طرف منتظره یکی این رو بگه
شبکه‌های اجتماعی مجازی چه تأثیری روی عادات مطالعاتی ما دارد؟
در این چند خط نمی‌خواهم بحث‌های تکراری تقابل شبکه‌های اجتماعی مجازی با مطالعه را دوباره بگویم و از کم شدن عادت مطالعه در اثر انس با فضای مجازی بنویسم. همچنین کاری هم به بحث اثر اسکرول‌های متناوب در کانال‌ها و صفحه‌ها روی ساختار ذهن ندارم که چطور ذهن ما در اثر این کار به نوشته‌های کوتاه و متنوع عادت کرده و حوصله‌ی متون طولانی و متمرکز را ندارد. می‌خواهم در مورد یک عادت مرسوم
شاید دراز کشیدن زیر آفتاب، احساس خوبی به شما بدهد، اما در دراز مدت می تواند به سلامت شما صدمه نیز وارد کند و شما را در معرض خطر چین و چروک، لکه های پیری، ضایعات پوستی خشن به نام کراتوز اکتینیک  و سرطان پوست قرار دهد.
برنزه شدن در آفتاب
شاید پوست برنزه زیبا به نظر برسد، اما رنگ طلایی آن به علت آسیب به لایه بالایی پوست (اپیدرم) به وجود می آید. زمانی که پوست شما اشعه ماورای بنفش ((UV نور خورشید را جذب می کند، با سرعت بیشتری پیر شده و خطر ابتلا به سرطا
دانلود آهنگ جهانگیر حاجی پور سلیمه جان
Download Music Gilaki Jahangir Haji Poor Salimah Jan
دانلود اهنگ سلیمه جان از جهانگیر حاجی پور با متن شعر و ترانه از سایت پلی نیو موزیک
دانلود آهنگ محلی گلیلکی جهانگیرحاجی پور بنام سلیمه جان با بالاترین کیفیت
دانلود موزیک شاد گلیلکی سلیمه جان جهانگیر حاجی پور
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
تکست و متن آهنگ جهانگیر حاجی پور سلیمه جان
سلیمه جان سلیمه جان سلیمه بری قدم بشن آفتاب بری من
سلیمه جان دیپلیک بکنداز دیپ
روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟….
ادامه در لینک زیر:
کلیک کنید
 
هتل آفتاب شرق مشهد یکی از هتل های نزدیک به حرم مطهر هست که از موقعیت مکانی مناسبی در مشهد الرضا برخوردار است. این هتل سه ستاره شیک و مدرن در خیابان شیخ طوسی 7 با فاصله حدود 4 دقیقه پیاده و 2 دقیقه با ماشین تا حرم مطهر رضوی فاصله دارد و زائران بارگاه منور حضرت امام رضا (ع) میتوانند در فاصله زمانی نسبتا کوتاهی به زیارت حضرت نایل شوند. همان طور که گفته شد نزدیکی به حرم مطهر و موقعیت مکانی ایده آل از جمله مهم ترین مزیت های انتخاب هتل آفتاب شرق برای
ناکسان آفتاب نمی‌دانندگوهر شراب نمی‌دانند
سر به چاه خود فرو کردهقصّه‌ی ماهتاب نمی‌دانند
درب آسمان به خود بستهجز زمین خواب نمی‌دانند
کاسه‌ی شکست می‌بندندجز ره لعاب نمی‌دانند
کودکان فکر و اوهامندذکر بی‌حجاب نمی‌دانند
عیسی زمان نمی‌بینندتشنگان راه آب نمی‌دانند
گفت حلمی به وقت دریابندحالیا این صواب نمی‌دانند
موسیقی: Giolì & Assia - Inside Your Head
فیلم زیبای "دختران آفتاب" Girls of the Sun 2018
ژانر : جنگی , درام
بازیگران : Golshifteh Farahani,Emmanuelle Bercot,Zübeyde Bulut,Sinama Alievi,
کارگردان : Eva Husson
محصول: بلژیک , سوئیس , فرانسه
تاریخ انتشار : 2018
امتیاز : 6.3 از 10
کیفیت اورجینال Blu-Ray
زیرنویس چسبیده فارسی
ادامه مطلب
هتل سرزمین آفتاب مشهد یکی از هتل های دوستاره و خیلی خوب مشهد می باشد که دارای واحدهای اقامتی مجهز و امکانات رفاهی به روز می باشد که آسایش و راحتی زائران عزیز را فراهم نموده است که در نزدیکی و جوار حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) واقع شده است که با توجه به فاصله کمی که تا حرم مطهر دارد , از این رو هتل سرزمین آفتاب مشهد را می توان از جمله هتل مشهد نزدیک به حرم به شمار آورد. این هتل دو ستاره دارای واحد های اتاق دو تخته , اتاق سه تخته , اتاق چهار تخته و اتاق
امروز در پاکت می نویسم:
میخواهم به اتفاقات خوبِ نیفتاده، اعتماد کنم؛
به رسیدن ها، گرفتن ها، به دل ها ...
دست یار و لبخندش، آرامش و ثبات دلش، دلم ...
و ایمان داشته باشم که یکی از همین روزها، 
این اتفاقات، خواهند افتاد ...
درست لا به لای دغدغه هایی که از 
سرو کولِ روزمرگی هایم بالا می روند،
در دل نگرانی هایی که حوالیِ باورهای من، 
جا خوش کرده اند ...
و در اعماقِ خستگی های مفرط و تکراری ام ...
درست در اعماق خستگی های مفرط و تکراری ام ...
اتفاقات خوب، خواهن
امروز در پاکت می نویسم:
میخواهم به اتفاقات خوبِ نیفتاده، اعتماد کنم؛
به رسیدن ها، گرفتن ها، به دل ها ...
دست یار و لبخندش، آرامش و ثبات دلش، دلم ...
و ایمان داشته باشم که یکی از همین روزها، 
این اتفاقات، خواهند افتاد ...
درست لا به لای دغدغه هایی که از 
سرو کولِ روزمرگی هایم بالا می روند،
در دل نگرانی هایی که حوالیِ باورهای من، 
جا خوش کرده اند ...
و در اعماقِ خستگی های مفرط و تکراری ام ...
درست در اعماق خستگی های مفرط و تکراری ام ...
اتفاقات خوب، خواهن
خانه سردتر از بیرون بود. هر چند دقیقه یک‌بار فیوز می‌پرید و بخاری‌ها خاموش می‌شدند. مأمور اداره‌ی برق از حیاط بیرون رفت و یک فیوز کهنه و خاک‌گرفته از ماشین‌اش آورد. گفت‌ فیوزتان نیم‌سوز شده و نشان‌مان داد. فیوز کهنه را وصل کرد و گفت: «قابلی نداره. پنجاه تومن میشه» شماره کارت خواستم. گفت: نقدی پرداخت کنید. گفتم: نقد ندارم. فیوز کهنه را دوباره درآورد و فیوز نیم‌سوز را وصل کرد و رفت. دو دقیقه‌ی بعد دوباره فیوز پرید و بخاری‌ها خاموش شدند. مس

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بنیامین ابراهیمی