نتایج جستجو برای عبارت :

صندوقچه احساس

مینویسم ... 
می نویسم از احساس 
از دوست 
از عشق 
ولی از تو نمیتوانم بنویسم ...
چون قلم من شرم دارد از تعجیل روی کاغذ ... 
آری قلم من هم شرم می کند ...
قلم من آرام ..... با عشق ... و با ظرافت حیای تو را می نویسد
می نویسد شرم میکنم وقتی حیای او را در گام برداشتن ... در آرامش ... در وقار .... 
میبینم ....

تو جلوه ی آیه قرآنی ( "تمشی علی استحیاء " )
تو زیباترین جلوه ی بهار بندگی در آسمان مه آلود شده ی عشقی ....
خواستن تو هم مرا خواستنی می کند ... 
آن هنگام که سر از نماز عشق و
همه منتظر کلیدی هستیم تا پیدایش شود و با آن بتوانیم درِ صندوقچه‌ی خوش‌بختی را باز کنیم. همیشه می‌نشینیم تا همه‌ی حس‌های خوب خودشان بیایند. آن‌ها همین‌جا هستند، حتماً باید بیایند و فریاد بزنند تا آن‌ها را ببینی؟چه‌طور غم را که زیر پنجره‌ی اتاقت پنهان شده، با هزار زحمت پیدا می‌کنی، آن‌وقت شادی باید با پای خودش بیاید تا درک کنی تو هم می‌توانی شاد باشی؟
شاید امید در پستوی خانه‌ات پنهان شده و منتظر توست تا پیدایش کنی. پیدا کردن خوش‌بخت
اتفاقی اومدم پست سرآغازو خوندم . خندم گرفت .نوشتم اینجا به راحتی و با فراق بال صندوقچه ی دلم را باز میکنم و از هرچه بخواهم مینویسم . ولی تو این دوماه بعد از گزاشتن اون پست هیچ پستی نزاشتم چه برسه که بخوام صندوقچه ی دلمو باز کرده باشم . هربار میومدم یه چیزی منتشر کنم میگفتم نه ، ولش کن ، این مال خودمه نباید به کسی بگم . نمیدونم مشکل چیه . شاید من خیلی درونگرام .تو اون پست نوشتم اینقدر مینویسم و مینویسم چون عاشق نوشتن هستم . اونوقت تو این دو ماه خیلی
به نام خدایی که جهان را آفرید و آن را اداره میکند .
اینجا کلبه ایست که به راحتی و با فراق بال صندوقچه دلم را باز میکنم و حرف هایم را میگویم . 
اینجا دفترچه یادداشتی است که در آن مینویسم و مینویسم از هرچه بخواهم . چراکه عاشق نوشتن هستم . 
پس بسم الله ...
امسال که رفتم نمایشگاه کتاب، یک ساعتی تنها در راهروها قدم زدم و دائم با خودم گفتم :" من یه روز به عنوان یک نویسنده میام اینجا، آره مطمئنم." و روزی را تصور کردم که کتابم را امضا میکنم و با لبخند می‌دهم دست دخترکانی که رویای نویسنده شدن دارند.‌ به آنها لبخند میزنم و میگویم رویایتان را فراموش نکنید بچه‌ها. هر روز بنویسید، دنیا به نوشته‌های شما نیاز دارد. اما راستش چند وقتی است که رویای نویسنده شدن را گذاشته‌ام داخل صندوقچه‌ی قدیمی ذهنم، لابه
سلام جانکم:)
دیروز تو وارد چهار ماه شدی و سه ماهگیت تموم شد :)
توی این سه ماه اتفاقات کوچیک و بزرگ زیادی افتاده که از نظر بقیه خیلی سخت بوده اینقدری که هرکس که می دید مارو یا حتی می شنید اوضاعمون و طلب صبر حضرت زینب و برامون میکرد...
اما به نظر من همش شیرین بود همه ی شب و روزایی که توی بیمارستان بودی و خواب و خوراک برامون حروم شده بود، همه ی استرس هایی که توی یک ماه اول کشیدیم، همه ی بی خوابی ها و جیغ زدن هات تا صبح،  همه شیر برگردوندنات، شرایط خاصت
احساس عجیبی دارماحساس عجیبی داره چشمای تواحساس عجیبیتویه احساس عجیبی که برامیه احساس عجیبی دارم انگارتو یه احساس عجیبی امیدچه احساس عجیبی بابک جهانبخشچه احساس عجیبیه میبندی موهاتوتویه احساس عجیبییه احساس عجیبی دارم امشب
یهودی‌ها هر چند وقت یک بار، برای سرپوش گذاشتن بر جنایات خود و مشغول کردن اذهان عمومی و سرکیسه کردن مسیحیان صهیونیست آمریکایی، سند یا خبری را رو می‌کنند تا به‌ نحوی توجیه‌ کننده‌ی آینده‌سازی آنها برای منطقه و دنیا باشد!!در یکی از جدیدترین نوع از این برنامه‌های تاثیرگذاری بر اذهان، خبری پخش کرده‌اند که: بر اساس اسناد به‌دست آمده اسحاق نیوتن -دانشمند معروف- سخت به مطالعه‌ی کتاب مقدس و کتاب مکاشفات مشغول بوده و  پیش‌بینی کرده که پایان ج
به نام خدایی که جهان را آفرید و آن را اداره میکند .
اینجا کلبه ایست که به راحتی و با فراق بال صندوقچه دلم را باز میکنم و حرف هایم را میگویم . 
اینجا دفترچه یادداشتی است که در آن مینویسم و مینویسم از هرچه بخواهم . چراکه عاشق نوشتن هستم . 
پس بسم الله ...
درجه ابهام 
3 از 4
در اتاق نشسته بودم و چاقویی به دست گرفته بودم
چاقو را در گیجگاهم فرو کردم 
خون جاری شد
با انگشتانم دسته را گرفتم
چرخاندم و چرخاندم
مثل یک عروسکِ کوکی
میخواستم خودم را با درد کوک کنم
نشد
چاقو را در آوردم
این بار به چشمانم فرو کردم
می‌خواستم با کور بودن آرام شوم
آرام نشدم که نشد
چاقو را در آوردم
داخل گوش‌هایم فرو کردم 
صداها خاموش شدند
ولی فریادهای ذهن همچنان پا بر جا بودند
راهی جز مرگ نمانده بود
ساعدم را بریدم
هر دو رگ دستانم
به نام خدایی که جهان را آفرید و آن را اداره میکند .
اینجا کلبه ایست که به راحتی و با فراق بال صندوقچه دلم را باز میکنم و حرف هایم را میگویم . 
اینجا دفترچه یادداشتی است که در آن مینویسم و مینویسم از هرچه بخواهم . چراکه عاشق نوشتن هستم . 
پس بسم الله ...
احساس چت
احساس چت یکی از چت روم های جدید فارسی است .
این چت روم از دهه نود شروع به فعالیت کرد و اکنون جز چت روم های خوب ایرانی است .
برای ورود به چت روم عاشقانه احساس روی تصویر زیر کلیک کنید
 
چتروم احساس , چت احساسی , چت روم احساس , چت احساس عاشقانه , چتر احساس , آهنگ چتر احساس
درسته جز چت روم های شلوغ نیست ولی امکانات عالی این چت روم کاربران را به این چت روم جذب میکند و امکاناتی نظیر درجه و امتیاز رایگان برای کاربران عضو جز خصوصیات خوب این چتروم اس
در سخنرانی زنده تلوزیونی به مناسبت عید نیمه شعبان: شاید در تاریخ بشر کمتر دوره ای اتّفاق افتاده باشد که آحاد بشری در همه جای عالم جامعه ی بشری به قدر امروز احساس نیاز به یک منجی داشته باشند؛ احساس نیاز به یک منجی، احساس نیاز به مهدی، احساس نیاز به یک دست قدرت الهی، احساس نیاز به یک امامت معصوم، احساس نیاز به عصمت، به هدایت الهی.
اگر شما هم از مدل موی خودتون خسته شدید و در عین حال تمایل ندارید مدل موهاتون رو خیلی تغییر بدید به شما پیشنهاد میکنیم سراغ صندوقچه قدیمی مادربزرگتان برید و سری به گل سر ها و کلیپس هاش بزنید. چون این مدل گلسرها یکی از جذاب ترین ترندهای ٢٠١٩ هستند. در ادامه مدل موها و کلیپس های ترند ٢٠١٩ رو مشاهده خواهید کرد
ادامه مطلب
- امیر... امیر کبیر... بله، فامیلم کبیره. واسه شما جالبه، واسه من خیلی هم مسخره‌ست.
- حتماً یکی از اجدادم خیلی آدم گنده‌ای بوده واسه همین به ما می‌گن کبیر... مسخره چیه مومن، راست میگم. پدر و پدربزرگم همیشه چشماشونو درشت می‌کردن و یه طوری حرف می‌زدن انگار من رعیت بودم و اونا شاه، حالا بماند که از مال دنیا آه در بساط نداشتن. بعد یه بار از پدربزرگم پرسیدم که چرا به ما می‌گن کبیر؟
- ببخشید من یکم گلوم خشک شده بود. شما آب نمی‌خورید براتون بیارم؟... خب
سایت کسب بیت کوین رایگان Cryptofree
 بدون زحمت زیاد صاحب بیت کوین شوید.
سایت cryptofree یک سایت کسب بیت کوین است و بیت کوین رایگان به کاربران خود میدهد. این سایت هر ساعت مقداری بیت کوین به کاربرانش اهدا میکند
روی لینک زیر کلیک کنید
لینک
 
روش های کسب درامد از سایت cryptofree:
1. آنلاین شدن ساعتی
 
این سایت هر ساعت مفداری بیت کوین رو به طور رایگان به شما اهدا میکند.
 
مقدار بیت کوین که هر ساعت داده میشود: 0.0001BTC, 0.001BTC, 0.01BTC, 0.1BTC, 1BTC
2. بازی قرمز/سیاهسایت cryptofree 
ب
سایت کسب بیت کوین رایگان Cryptofree
 بدون زحمت زیاد صاحب بیت کوین شوید.
سایت cryptofree یک سایت کسب بیت کوین است و بیت کوین رایگان به کاربران خود میدهد. این سایت هر ساعت مقداری بیت کوین به کاربرانش اهدا میکند
روی لینک زیر کلیک کنید
لینک
 
روش های کسب درامد از سایت cryptofree:
1. آنلاین شدن ساعتی
 
این سایت هر ساعت مفداری بیت کوین رو به طور رایگان به شما اهدا میکند.
 
مقدار بیت کوین که هر ساعت داده میشود: 0.0001BTC, 0.001BTC, 0.01BTC, 0.1BTC, 1BTC
2. بازی قرمز/سیاهسایت cryptofree 
ب
 
 
تامل در وجود خویش
 همه ما در وجود خویش چوپانی داریم که دلش می خواهد اصل و نسبش را فریاد بزند،  اگر چه تعظیم های بلند بالای ما در برابر پادشاهیِ پول راه نَفَس چوپان را بسته و هرچه تقلا می کند راه به جایی نمی‌برد.
صاحب نیوز-زهرا ابراهیمی/ شاید شما هم داستان چوپانی که به طور اتفاقی به مقام وزارت رسید را شنیده باشید. چوپانی که با وجود وزیر شدن هر از گاهی به صندوقچه قدیمی اش سری می زد، شال و جبه صدارت از تن در می آورد، لباس های چوپانی اش را می پوش
هزاران فرشته بال گشونده‌اند و صدها ملک فرود آمده‌اند تا امشب را زیباتر جشن بگیریم. عطر عشق پیچیده و به قول عرفان نظرآهاری شهر قدم به قدم و کوچه به کوچه مسجد است. مسجدی که هر کاشی‌ فیروزه‌ای اش اشکی‌ست و هر مناره سر به فلک کشیده‌‌اش آهی. هر نفس مرواریدی است و هر چُرتی صندوقچه‌ای جواهر! گنج های زمین و خزانه‌های آسمان را برسرمان می ریزند و اسفند را دور سرمان می‌چرخانند... پایان هرروز خدا میگوید چیزی از من بخواه بنده‌ی خوبم!...
دیدن روی ماهت،
معرفی کتاب صوتی جنایت و مکافات
کتاب صوتی جنایت و مکافات اثری ماندگار از فئودور داستایوفسکی، در تمام تقسیم بندی‌های ادبی جزو یکی از ده شاهکار برتر ادبیات جهان است.
جنایت و مکافات (Crime and Punishment) برنده نوزدهمین دوره کتاب سال ایران در سال 1379 و بهترین ترجمه در حوزه ادبیات داستانی انتخاب و معرفی شده است. این رمان اولین اثر مهم داستایوفسکی به‌شمار می‌آید و می‌توان گفت امروزه پرخواننده‌ترین اثر وی محسوب می‌شود.
فئودور داستایوفسکی (Fyodor Dostoyevsky)
معرفی کتاب صوتی جنایت و مکافات
کتاب صوتی جنایت و مکافات اثری ماندگار از فئودور داستایوفسکی، در تمام تقسیم بندی‌های ادبی جزو یکی از ده شاهکار برتر ادبیات جهان است.
جنایت و مکافات (Crime and Punishment) برنده نوزدهمین دوره کتاب سال ایران در سال 1379 و بهترین ترجمه در حوزه ادبیات داستانی انتخاب و معرفی شده است. این رمان اولین اثر مهم داستایوفسکی به‌شمار می‌آید و می‌توان گفت امروزه پرخواننده‌ترین اثر وی محسوب می‌شود.
فئودور داستایوفسکی (Fyodor Dostoyevsky)
آخرین بار که احساس خلا همیشگی را نداشتم چیزی حدود 5 سال پیش بود. لباس آبی تنم بود و منتظر بودم تا دکتر بیاید و مرا به اتاق عمل ببرند. مادرم، پدرم و عمه‌ی کوچکم توی اتاق همراهم بودند. کلینیک تخصصی جراحی بود و اتاقم یک تخت داشت. از داروی بیهوشی می‌ترسیدم اما احساس کامل بودن داشتم. نه اینکه خودم کامل باشم، نه. انگار قطعه‌های پازل دوباره به صورت کامل کنار هم قرار گرفته بودند. هرچند که خیلی با هم صحبت نمی‌کردند و سعی می‌کردند به هم نگاه نکنند اما
تنها،تنهایی را احساس میکنم، میان احساس های خموش دریایی که در جزر و مدّ احساس ها،احساس خویش را گُم کرده اندتو تنها بمان!تا وقتی که به خودت ملحق شوی،تنهایی ام راشریک نمیخواهم..تو از خودت میگریزی ومن از تو به توفکر نکن مزاحمت هستمتنهایی استدر گرداب احساس تو از مناز خودت رفته ایو من تنهایی هایم (احساساتی که در اطرافم به من القا میشوند را)قایم میکنمتا تو از بزرگی این گرداب بیش تر مترسیتا تو تنها،تنهاییم بمانینه تنها،یک تنها....
متن در مورد خانه مادربزرگ توصیف مادر بزرگ انشا در مورد صندوقچه مادربزرگ انشا در مورد مادربزرگ مهربان متن در مورد خانه قدیمی مادربزرگ انشا در مورد خانه های قدیمی توصیف حیاط خانه مادربزرگ انشا در مورد خانه های قدیمی در پاییز
ادامه مطلب
حالا بعده سال‌ها کارمندی و بعد روزنامه‌نگاری و بعد مهندسی مثلا نفت و بعد پژوهشگری و کسوت محقق! باز از کار بیکار شدم و این بار شده‌ام فروشنده‌ی تی‌شرت! همراه برادرم یک غرفه در نمایشگاه بهاره گرفته‌ایم و از دیروز کار را کلید زده‌ایم!
ما که این کاره نیستیم، ولی خب وقتی اوضاع حاکم تخصص‌های ما را به پشیزی نمی‌انگارد مجبوریم از یک جایی تمام گذشته را بگذاریم توی صندوقچه و پا بگذاریم توی یک جهنم تازه!
فردا اگر بیست و سی اعلام کرد سلطان تی‌شرت ب
قرار بود دیگه منفی نویسی نکنم اما نمیتونم...خیلی احساس بدبختی میکنم خیلی...
احساس میکنم سربار خانواده م و این احساس هم درسته....هیچ چیز برای افتخار کردن ندارم جز بغضی که بعد مدت ها شکسته و یکم اروم ترم میکنه.
اونقدری احساس بدبختی میکنم که الان اگر فرشته مرگ بیاد سراغم با سر میپرم بغلش و میگم تمومش کن لعنتی... تمومش کن...
احساس خواری میکنم .احساس ذلت... نمیتونم توضیح بدم چون واژه ای ندارم...
خدایا لطفا اگر واقعا همه چی درست میشه فردا بیدارم کن...اگر ال
هفته گذشته  به اتفاق  همسرم  رفتیم  زیارت  امام رضا (ع) در شهر مشهد .در کنار  حرم امامان ،مخصوصا  حرم امام حسین  در کربلا  یک احساس  آرامش ولطافت خاصی وجود دارد  که در هیچ  مکان  دیگری  احساس  نمیشه  من این  احساس را به خاطر حضور فرشتگان  خدا  میدانم  که در آن مکان دارای تجمع بسیار میباشندوپس از زیارت و  درددلکردن ودرخواست بهترینها برای خودم  تا تمام  انسانهای  روی این کره خاکی،احساس   آرامش  روانی وآسودگی خاطری  در انسان ایجاد  میگردد  
وی  تصمیم گرفت امتداد  خاطراتش را اینجا بنویسد....نه اینکه از بلاگفا و هنگ کردن هایش شکایت مند باشد که یک وقت هایی فکر میکند شاید بلاگفا عنر خودش را کرده ، شاید یک روزی دوباره قاطی کند و هر انچه نوشته ست را برباد دهد....یک وقت ها هم اصلا دلش میخاست قید نوشتن را بزند برای همیشه اما دلش نمی آمد! یک حسی شاید قلقلکش میداد که ادامه دهد....بنویسد.....آنچه توی ذهنش میگذرد داخل یک صندوقچه کوچک بگذارد و چند سالی که گذشت برگردد و بخواند و مرور کند آنچه بر وی گ
بیوگرافی کامل و جامع مهرانه مهین ترابی
مهرانه مهین ترابی درسال ۱۳۳۶ درشهر زیبای کرج دیده به جهان گشود.
مهرانه بازیگر ایرانی است. او فرزند چهارم یک خانواده ۷ نفری است و جز او کسی در خانواده فعالیت هنری ندارد.
نخستین تجربه بازیگری او ایفای نقشی در تئاتر تله نوشته محسن یلفانی و به کارگردانی خانم دیانا،
و در سال ۱۳۵۶ بود.وی با فیلم گلبهار به کارگردانی تهمینه اردکانی در سال ۱۳۶۵ به سینما آمد.
و با مجموعه تلویزیونی مش خیرالله صندوقچه اسرار در سال
همین دیروز آمار بازدید وبلاگ از مرز 500 هزار گذشت، هر چند این روزا به دلیل مشغله‌های متعددی که دارم نمی‌رسم وبلاگ رو آپدیت کنم اما همچنان مثل یه صندوقچه اسرار اینجا رو دوس دارم، مثل یه فرزند عزیز که آدم مجبور شده بذارش و بره مسافرت، هنوز کامنت‌ها رو روزانه جواب میدم و حواسم به آمار وبلاگ هست، ریشه‌های اینجا هنوز توی وجودم جوونه میزنن.... 
بدون تردید برخی از بزرگترین اتفاقات زندگی من، اینجا توی همین وبلاگ رخ داده... 
این چند روز احساس می کنم که دارم توی شهر مردگان زندگی می کنم. امروز وقتی داشتم مسیر بین خوابگاه و دانشگاه رو می رفتم، احساس میکردم که دارم توی خرابه ها قدم می زنم. نه فقط من که توی خوابگاه توی دانشگاه هر کی رو می بینم احساس می کنم روی همه مون گرد افسردگی و ناامیدی نشسته.
بعله؛ گربه ای که روی نقشه ی جغرافیا، آشناست رو سگ سیاه افسردگی بلعید.
مقطعی بود کههم مطالعه زیادی داشتم
هم یادگیری پیوسته 
اما
احساس سنگینی می کردم
احساس بدی همراه من بود
بعد از مدتی تامل و تفکر متوجه شدم که
دلیل این حال بد با وجود مطالعه فراوان 
اینه که به معلومات خودم عمل نمی کنم
به نظرم می رسه 
بجای مطالعه زیاد، عمل اندک
باید رفت به سمت
مطالعه مناسب و کم، عمل زیاد و پیوسته
حال روحیم داغونه. یه کوه از نفرت و بغضم
حالم از همه کس بهم میخوره
و سریع به گریه میفتم
و جایی رو ندارم که برم
و احساس تنهایی باهامه
و احساس پوچی
و احساس بی لیاقتی
نمیتونم پول آنچنانی دربیارم
(کمی دارم درمیارم البته)
و چی؟
و حس میکنم پروداکتیو نیستم 
و همه اینا باعث میشه با کوچکترین جرقه ای به گریه بیفتم....
واقعا راهی هست من از این خونه برم؟؟؟
آخرین چراغ خونه خاموش شد.تا الان داشتم تو گوشیم چرخ میزدم که یادم افتاد تشنه ام بود.لیوان دسته دار سرامیکی رو از کابینت برداشتم و شیر تصفیه رو چرخوندم و کمتر از نصف آب ریختم.میخواستم سریع سر بکشم و بپرم تو رختخواب گرمم که یه چیزی منو کشوند سمت پنجره .همونجور که لیوان آب دستم بود و زمزمه کنان میخوندم ماه درمیاد که چی بشه میخواد عزیز کی بشه  پرده رو کنار زدم و کوچه رو یه دید زدم و لاجرعه آب رو سرکشیدم ‌.پرده رو انداخته نیانداخته یه نیم دایره زرد
در یک روز گرم بهاری هوای دلم ابری است .... 
ابرهایی که با احساس بارور شده اند ....
دلم برای ماندن در مسیر احساس، از هر لحظه آماده تر است ...
همچون صیدی که بی تاب شکار شدن باشد میخوام بگریزم از شکارچیان خوش رنگ ....
راهم آسان نیست ولی تو هستی ....
پس آسان است ....
درد زیاد است ولی دوا هست ....
پس آسان است ...
دیو هست ولی فرشته بسیار است ....
پس آسان است ....
استفاده از وسایل چوبی و مبلمان حصیری دکوراسیون خانه شما را متحول خواهد کرد.وسایلی که از چوب ساخته شده‌اند، حس خوب طبیعت را به خانه‌های ما می‌آورند. یکی از تم‌های زیبا در دکوراسیون داخلی که می‌تواند چنین حس و حالی را به منزل شما بیاورد، تم حصیری است. حصیر با داشتن جنس ارگانیک قادر است دکوری زیبا و طبیعی در منزل شما خلق کند. وسایل و مبلمان حصیری برای به وجود آوردن یک دکور تابستانه نیز عالی هستند. حصیر می‌تواند در بزرگ‌ترین وسایل منزل تا کو
احساس از همان ابتدا کودکی بازیگوش بود ...
نیاز به تربیت داشت ....
کم کم بزرگ شد ...
بزرگ و بزرگ تر ...
دیگر شب ها بی تابی خود را نگه می داشت و اشک میریخت ولی بقیه را خواب زده نمی کرد ...
یاد گرفت که باید برای ابراز وجود و خواستگاری از دختری که نامش عاطفه بود اول از پدر و مادر خود اجازه بگیرد ...
پدر و مادر احساس ؟
آری ....
پدر و مادری که احساس را در دامان چشمان فروافتاده ی خود پروراندند ... 
حال باید برای فرزند خود به خواستگاری عاطفه بروند .... 
عاطفه را از مدت
بنظرم  تمام آدم هایی که یه حجم زیادی از احساس درون شون هست؛ به شدت میتونن احمق باشن.
آدم های عاشق ، به اندازه احساس شون میتونن گول بخورن.
هیچ وقت رو کسی سرمایه گذاری نکنین. چون همه ش به باد میره. و همچنین شما اونو برده خودتون میخواین به هر میزانی که براش محبت خرج میکنین.
ارتقا یافته انسان؛ موجودیه که احساس نداره.
عاشق شدن رو نداره و فقط میتونه خوش بختی رو حس کنه.
سلام
این روزها خیلی احساس خستگی میکنم با اینکه شب ها زود میخوابم. 
قرص آهن، ویتامین ب، کلسیم و .. فایده نداره.
مدام احساس خستگی میکنم.
امروز تا این لحظه فقط یه مقاله خوندم. البته مقاله مهمی بود.
دمنوش های مختلف میخورم.
تا الان که فایده نداشته از صبح که اومدم سرکار خوابم میاد. 
تا شب که بخوابم وضع همینه
دارم آهنگی رو گوش میدم .. بنظرم زیباست .. اما غمی داره ... مثل همین که یک روز ما با هم نباشیم ...
اما به حرمت تمام روز های با هم بودنمان...مرا در آغوش بگیرهیچ مگو؛ 
و تنها مرا در آغوش بگیر ... بگذار قلب ها باهم سخن بگویند... آری نگاهت برای من کافی است تا درک کنمکه تو نخواهی رفت... اما چه کسی ماند...
جز عشق 
جز خاطره
جز بودن ما 
اکنون که عشق را بخش میکنیم ... میخواهم این یک بخشی خود را تنها به شما بدهم...
دل ...یک بخش ... دل... همه اش با هم ادا میشه ...
حق عشق را تنه
 ترجمه صندوقچه ی  آمونتیالدو  نوشته ی ادگار آلن پو
 
 
هزار زخم زبان فورچوناتو را با خون جگر تحمل کرده بودم؛ اما وقتی کار را به دشنام کشاند عهد بستم تالفی کنم. با این همه تو، که سرشت خوبی مرا به خوبی می شناسی، می دانی که تهدید من هیچگاه تو خالی نبوده است.
 
سرانجام من انتقام خود را می گرفتم؛ در این باره تصمیم خود را قاطعانه گرفته بودم، چیزی که بود قاطعیت این تصمیم حکم می کرد خطرهای راه را به چیزی نگیرم. نه تنها می بایست دست به تنبیه او می زدم بلک
 
 
محمد فاضلی– عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
 
✅ خدا کند شما با احساس تلخ «بی‌شرفی» (شاید شما واژه بهتری داشته باشید) دست به یقه نشده باشید، اما خودم با این ناخرسندی درگیر شده‌ام (گاه به گاه) و هم کسانی را دیده‌ام که مستقیم به این احساس اشاره می‌کنند یا عباراتی برای توصیف احوالات روحی‌شان به‌کار می‌برند که بیانی دیگر از همین احساس و رنج اخلاقی ناشی از آن است. چرا چنین می‌شود؟
 
✅ انسان موجود اجتماعی است و حس اخلاقی بودن ما تا اندازه
شاید برایتان جالب باشد بدانید که در آناتومی بدن انسان عضوی یافت می‌شود که قادر نیست درد را حس کند و از قضا یکی از مهم‌ترین اعضای بدن انسان نیز به شمار می‌رود.
بدن انسان از هزاران رشته تار عصبی تشکیل شده است که در هر لحظه می‌توانند به ما احساس درد را منتقل کنند. با این حال یک عضو وجود دارد که با این حس بیگانه است و نام آن مغز است!
برای اینکه دریافت چرا مغز نمی‌تواند چنین حسی را دریافت کند باید به مکانیزم احساس درد در بدن مراجعه کرد. گیرنده‌ها
 ترجمه صندوقچه ی  آمونتیالدو  نوشته ی ادگار آلن پو
 
 
هزار زخم زبان فورچوناتو را با خون جگر تحمل کرده بودم؛ اما وقتی کار را به دشنام کشاند عهد بستم تالفی کنم. با این همه تو، که سرشت خوبی مرا به خوبی می شناسی، می دانی که تهدید من هیچگاه تو خالی نبوده است.
 
سرانجام من انتقام خود را می گرفتم؛ در این باره تصمیم خود را قاطعانه گرفته بودم، چیزی که بود قاطعیت این تصمیم حکم می کرد خطرهای راه را به چیزی نگیرم. نه تنها می بایست دست به تنبیه او می زدم بلک
 -نمی دانم با کلمات بیان کنم، یا اصلاً می شود که با کلمات بیانشان کرد؟ این دو آیا مگر از یک دنیا اند که حال یکی شان بخواهد دیگری را توصیف کند؟
احساس
به همین سادگی بیان شد...؛ دریغ از اینکه لطف کند ذرّه ای از آن حس را بهتان منتقل کند، در پنج حرف و یک کلمه می گوید و کلک اش را می کند.امّا آیا خود احساس به همین راحتی ها ول می کندت؟مگر یک موسیقی که با روح و روان ات بازی می کند [البتّه اگر اعتقادی به روح وجود داشته باشد :) ] ، فقط با همان یک بار شیفته شدنش
هم وزن غزل های منی ای غزل من
حوای منی ، لیلی و شیرین، عسل من
در خاطر من مانده هنوز آهوی چشمت
جای تو همین جاست فقط در بغل من
احساس من احساس قشنگی است یقینا
مدیون من پس تو فقط در قِبَلِ من
من مانده ام اما تو چرا رفته ای از دل
حیرت زده ام من خود من از عمل من
بی تو دگر از حال دلم هم خبری نیست
من منتظرم تا برسد پس اجل من
                        28/4/1398
گاهی اوقات احساس خستگی حتی پس از یک خواب خوب شبانه می‌تواند روز کسالت‌باری را برای فرد در پی داشته باشد.


به گزارش : کمبود خواب در تمامی مواقع علت اصلی احساس خستگی نیست و از وجود بیماری‌های نهفته و فاکتورهای دیگر ناشی پماد مدیکال هانی می‌شود.
ادامه مطلب
اندیشه های شما فرکانس شما را مشخص می سازد. و احساسات شما بلافاصله به شما می گوید که در چه فرکانسی قرار دارید. وقتی احساس بدی دارید، در فرکانسی قرار دارید که چیزهای بد را به خود را به سوی خود می کشانید. وقتی احساس خوشایندی دارید، به شکلی قدرتمندانه چیزهای بهتری را به سوی خود جذب می کنید.#مایکل لوسیر
همه‌ی ما می دانیم که ماساژ برای کاهش درد و تنش عضلانی ایجاد و ابداع شده
است. اما شاید بنا به دلایل مختلفی نظیر تغییر مرکز ارائه ماساژ یا نوع
ماساژ، درخواست ماساژ شدید، درخواست ماساژ فیزیکی و ورزشی و یا بنابه هر
دلیل دیگری، احساس می‌کنید درد شما را آزار می‌دهد. در این مقاله قصد داریم
دلیل احساس درد بعد از ماساژ را مورد بررسی قرار دهیم. با میسرست بمانید…
ادامه مطلب
دانلود آهنگ ندیم ملکه احساس
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * ملکه احساس * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , ندیم باشید.
 
دانلود آهنگ ندیم به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Nadim called Malakeye Ehsas With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن ترانه ندیم به نام ملکه احساس
کم کم قلبم ببین میزنه چه تند تندپیشم باشو حالو هوامو عوض کنعادت دادی من دیوونه رو بهچشای نازو مهربونت خیلی میخوامتبا دل من راه بیا
سلام.
این نوشته ها و مطالب وبلاگ قبلیم، تو اینترنت وول می زنن. می لولن و هستن و وقتی یادم بره وبلاگ داشته ام یا بمیرم، روشون خاک می خوره مثل یه صندوقچه ی قدیمی.
دیشب ل اینجا بود. وقتی بهم رسیدیم، هر دو اصبانی بودیم. اون اصبانی از شلوغی قطار و روز پر کارش، من غمگین و عصبانی از ظعف کاریم و رفتار ل که وانمود کرد روزمره اش جدی تر و پر کار تره تا روز مره ی من.
امروز که رفت، خواستم نامه ی انگیزه ام را بنویسم برای دانمارک تا درخواست بورسیه کنم. سه خط نوشتم
زندگی همینه همش عین یه بازی از یه مرحله میری مرحله ی بعد!... 
ولی نکته ای که هست اینه که وقتی از مرحله قبلی عبور میکنی دیدت نسبت به اون مرحله شفقت آمیز تر میشه... 
دلت نمیاد چیزی که با سختی پشت سر گذاشتی رو دور بریزی 
چون تجربیاتت تو رو بزرگ کرده، قوی کرده،... 
دردهای هر کسی شاید صندوقچه ی جواهراتش باشه اصلا، 
چون ما رو "آدم" کرده؛ حداقل در این حد که این کارها رو با کسی نکنیم!... 
نگاهمونو به بعضی زرق و برقای دنیا، پیر کرده و ملق بازی وقیحانه ی بعضی چ
تنهایی عصرهای مختلف چه قدر متفاوتند با هم؟ انسان معاصر واقعا تنها ترین انسان تاریخ بشریته؟ انسان های پیش از ما کمتر تنهایی چشیدن؟ صرف داشتن صفا و صمیمیت از بین برنده‌ی تنهاییه؟ من کنار صمیمی ترین دوستانم هم، کنار اون ها که با هم ندار شده ایم هم، تنهایی رو احساس می‌کنم. من در حال حرف زدن با کسی که درکم می‌کنه هم تنهایی رو احساس می‌کنم. من در بودن انسان ها هم تنهایی رو حس می‌کنم. چه بودنی، چه حضوری توانایی داره این احساس رو در هم بشکنه...؟ هیچ
موفقیت احساس خوبی داره. اینکه به قولایی که به خودت می دی عمل کنی احساس خوبی داره... و می دونید چی بیشتر از همه باعث می شه احساس خوبی داشته باشم؟ اینکه من دیشب مطمئن بودم که دیگه قرار نیست خورشیدو ببینم ولی تونستم. همین دلیل خیلی خوبی نیست برای خوشحال بودن؟
دانلود اهنگ صوتی احساس جدید نانسی
دانلود اهنگ احساس جدید نانسی mp3
دانلود اهنگ احساس جدید نانسی با لینک مستقیم

متن آهنگ احساس جدید نانسی عجرم

دانلود اهنگ نانسی انا مابدی الی کلام
دانلود آهنگ ehsas jdid از نانسی
اغنیة نانسی احساس جدید
دانلود اهنگ انا مودی الی کلام نانسی
تصمیم دارم قید همه‌ رو بزنم خسته شدم از بس نقش بازی کردم، من آدم بیش از اندازه بی‌احساسیم و حال ندارم دیگه ادای آدمای با احساس رو دربیارم. هی تو خودم احساس بر بیانگیزم و هی ..‌
فعلا فقط با ح مدارا می‌کنم نمی‌دونم چرا ولی خب فعلا و قید همه‌ی احساس‌ها رو می.زنم و برای خودم دیوار امنی می‌چینم و خودم رو توش حبس می‌کنم.
انزوا و تنهایی.
تنها مدلی که ترجیح میدم. خسته‌ام از زخم‌هایی که برای داشتن عشق به جونم نشسته. دیگه توانش رو ندارم.
این شعر رو خیلی قبل تر ها خونده بودم خیلی خیلی قبل تر ولی نمیفهمیدمش، این چند روز که رفتم و گشتم و پا گذاشتم به تمام خیابونای باهم بودنمون، فهمیدم مولانا چی میگفت، حبس حبس حبس... چه کلمه به جایی چه کلمه عمیقی چه کلمه درستی... دقیقا تو کافه ملانژ بود که شروع شد و کشیده شد به خیابونا به عفیف اباد و بعد... به جاهایی که نرفتیم به بازار وکیل به قصرالدشت به ارگ حتی به این خونه جدید... انگار نمیتونم از حسش بنویسم، حبس، احساس سنگینی یه شی روی قفسه سینه ت، ا
در زبان ارتباط بدون خشونت (زبان زرافه، زبان زندگی، nvc، با کلید‌واژه مارشال روزنبرگ می‌توانید جستجو کنید) شناخت احساسات و نیاز پشت هر احساس شاه کلید ارتباطات است، اول احساس خودت، بعد دیگران.
حالا این که این زبان به جان بنشیند و به کار گرفته شود که بگذریم ولی در همان مرحله تشخیص احساس هم صدی نود همه می‌لنگیم :-| یعنی در کل سی تا احساس نام می‌بریم که فرقشان هم شفاف نیست حتی برای خودمان. برایم جالب است که کتاب‌های کودکان راهنمای خوبی هستند برا
بسم الله الرحمن الرحیم
احساس در بند بودن احساس خفقان احساس اسارت و بردگی دارم.
همه فکر میکنند چقدر خوشبختم بس که نقش بازی کردم بس که صورتمو با سیلی سرخ نگه داشتم
وقتی کفرم درمیاد که خیرسرش آدم معتقد و مومنی هست این چه ایمانی هست که همش خودخواهی همش فقط خود همش لجبازی همش زورگویی؟
خسته شدم ازین همه تنهایی
شونه ای میخوام برای باریدن
همدمی میخوام برای دلم
خدایا از کجا بدونم نظرت چیه؟
از کجا بدونم سازش و تحمل رو میپسندی یا جدایی و تمام....
تو را ار
اندام خیالی: مغز ممکن است احساس ها را اشتباه درک کند. اندام خیالی حالتی است که فرد در اندام از دست رفته‌ی بدنش، درد احساس می‌کند. پژوهشگران بر این باورند که بخشی از قشر مخ که اطلاعات اندام از دست رفته را پردازش می‌کرده، اکنون از بخش‌های دیگر بدن اطلاعاتی دریافت و این پیام‌ها را به عنوان پیام اندام از دست رفته تلقی می‌کند.با این حساب فکر کنم بتونیم درد از دست دادن آدمای عزیزمون رو توجیه کنیم. اونا می‌رن و یه بخشی از وجود ما رو با خودشون می‌
یکی از احساس هایی که در همه ی انسان های سالم وجود دارد احساس تعلق و وابستگی است.انسان موجودی اجتماعی است.معنای اجتماعی بودن این است که زندگی او به بودن با دیگران وابسته است.انسان نمی تواند تنها زندگی کند.ممکن است انسان هایی در اطراف شما باشند که تنها زندگی می کنند اما در واقع تنها نیستند.چون دست کم غذایی که می خورند به دست دیگران تولید می شود و یا لباسی را که می پوشند دیگران تهیه می کنند.جدایی از انسان های دیگر و تنها ماندن بیش از حد روان ادمی
 
 
 
منزجر میشوم، از همه چیز.چندروزیست که احساس انزجار از پیرامونم دوباره برگشته...منزجر میشوم از کلاس درس و خیابان و مردم و افراد ناآشنایی که در بیرون میبینم.منزجر از جهل و جرم و جهان و جریان زمان.منزجر از...همه چیز.احساس تنفری عمیق و میل به تخلیه خشونت های درونی.احساس حزن انگیز از هذیان های حزینم.احساس مجبوری به جبری بی جبران.احساس انزجار در آمیخته با زجر.منزجر از همه چیز...
 
 
 
پ.ن: مثلا قراره بلاگ انیمه باشه :/
 
امروز صبح فردی رو ملاقات کردم که سمت اجرایی داشت
قانون رو به درستیِ کامل اجرا کرده بود با یک خلافکار
دقیقا طبق مقررات با متخلف برخورد کرده بود
(ضمنا آسون ترین و سهل ترین مجازات رو هم در نظر گرفته بود، با متخلف نهایتا قرار بود برخوردی کتبی بشه اون هم شاید!)
اما
احساس گناه می کرد!
چرا باید کسی که قانون رو شکسته راست راست بگرده و با افتخار تعریف کنه
و
اونی که حکم رو اجرا می کنه احساس گناه کنه؟
اجازه بدیم هر کسی هر غلطی می خواد بکنه!
اوه خدا، همین چند ساعت پیش بود که از زنگ زدنش شوق و دلتنگی و شادی دلمو پر کرده بود و واقعا از این همه توجه به دختری که دچار اندوه تابستانی شده بود خوشحال بودم...
من نباید زود رنج باشم..این خیلی موضوع احمقانه ایه..نه من خیلی دختر احمقیم که به خاطر همچنین چیزی ناراحت شدم..واقعا همینطوره
ولی خب..میدونی میتونست بهم بگه، می گفتم نه، ولی میتونست بگه
و حالا اونا توی یه عکس سه نفره میدرخشن..در حالی که من نیستم..ما دیگه ما نیستیم..شدیم آن ها و من
خیلی وقته ا
درمان سوزش معده و رفلاکس
آیا از سوزش معده رنج میبرید؟ آیادر معده احساسی مانند آتش می کنید؟! خوب شما تنها نیستید.بسیاری از مردم هستند که این احساس ناخوشایند را تجربه می کنند ، به غیر از احساس سوزش، ممکن است از احساس ناراحتی در بالای شکم یا زیر قفسه سینه ،نفخ و احساس سیری در هنگام غذا خوردن و تهوع نیز رنج ببرید. درمان سوزش معده و رفلاکس که حالاتی به واقع ناخوشایند هستند به دسته های مختلفی تقسیم می شود که علاوه بر آنها راهی بسیار ساده برای رفع ای
۷روز اول بعد از جراحی بینی 
بودن یک قالب بر روی بینی شما به مدت ۷ روزاحساس سنگینی برای مدت ۳ تا ۷ روزداشتن یک قطعه گاز نگه دارنده زیر بینی شما (برای گرفتن هرگونه خونابه و مایعات) برای مدت ۳ روزاحساس ناراحتی جزئی هنگامی که تورم بینی شما به بیشترین حد ممکن در ۳ روز اول خواهد رسیداحساس خستگی و کسالت اگر از داروهای مسکن استفاده کنیددیدن مقداری کبودی و تورم اطراف بینی و چشمایتان
ادامه مطلب
قسمت اول را بخوان قسمت 157
لجبازی می کنم. و با صدایی بلند می توپم:
-هیس! ساکت شو. اگه ادامه بدی بلند می شم میرم بیرون.
شاید الهه مرا اینگونه پرورش داده بود که هر خطایی کوچکی که هانیه می کرد برایم عذاب آور بود.
پتو را روی سرش می کشد و با صدایی خفه شده زیر پتو می گوید:
-برو گورتو گم کن.
چشمانم کاسه ی خون می شود
-هانیه خفه می شی یا خودم خفت کنم؟
بلند می شوم و به سمت پذیرایی می روم. خسته روی تخت ولو می شوم و عصبانیتم را با کوفتن مشتم بر روی میز فروکش می کنم
درمان سوزش معده و رفلاکس
آیا از سوزش معده رنج میبرید؟ آیادر معده احساسی مانند آتش می کنید؟! خوب شما تنها نیستید.بسیاری از مردم هستند که این احساس ناخوشایند را تجربه می کنند ، به غیر از احساس سوزش، ممکن است از احساس ناراحتی در بالای شکم یا زیر قفسه سینه ،نفخ و احساس سیری در هنگام غذا خوردن و تهوع نیز رنج ببرید. درمان سوزش معده و رفلاکس که حالاتی به واقع ناخوشایند هستند به دسته های مختلفی تقسیم می شود که علاوه بر آنها راهی بسیار ساده برای رفع
هو المحبوب
 
امروز وقتی پاکت‌نامه‌هایم را باز کردم و شروع به خواندن کردم، احساس کردم یک منِ تهی شده، دارد نوشته‌های یک منِ پر از احساس را میخواند. آن‌قدر کلمات غریبانه و عاشقانه ادا شده بودند که حتی منِ تهی را هم به زانو درآوردند...
ادامه مطلب
درمان سوزش معده و رفلاکس
آیا از سوزش معده رنج میبرید؟ آیادر معده احساسی مانند آتش می کنید؟! خوب شما تنها نیستید.بسیاری از مردم هستند که این احساس ناخوشایند را تجربه می کنند ، به غیر از احساس سوزش، ممکن است از احساس ناراحتی در بالای شکم یا زیر قفسه سینه ،نفخ و احساس سیری در هنگام غذا خوردن و تهوع نیز رنج ببرید. درمان سوزش معده و رفلاکس که حالاتی به واقع ناخوشایند هستند به دسته های مختلفی تقسیم می شود که علاوه بر آنها راهی بسیار ساده برای رفع
احساس ایمنی (Feeling of security) عبارت است از: احساس آزادی نسبی از خطر. این احساس وضع خوشایندی را ایجاد می کند و فرد در آن دارای آرامش جسمی و روحی است. احساس ایمنی از جمله احساسات و عواطف زیربنایی و حیاتی برای تأمین بهداشت روانی است. افراد ناایمن نامتعادلند و همواره احساس عدم امنیت، ترس و خطر از بیرون و درون خود دارند و نمی توانند انسان سالم باشند. آلپورت وقتی انسان سالم بالغ (mature) را معرفی می کند، یکی از شاخصه ها و ویژگی های اصلی او را داشتن احساس ایمن
انگیزه همان چیزی است که اکثر ما احساس می‌کنیم به اندازه کافی دارای آن نیستیم، اما می‌دانیم که وجود آن مهم است چرا که به ما کمک می‌کند تا احساس رضایت خاطر کنیم، درباره خودمان احساس مسئولیت کنیم و بر زندگی خود مسلط باشیم. انگیزه شرط اساسی رشد شخصیت، رضایت‌ خاطر و موفقیت است اما برای ایجاد انگیزه در کودکان چه باید بکنید؟
 
ادامه مطلب
از جمله دوست داشتنی ترین مکالمه هام در حال حاضر اون قسمت از Big Bang Theory هست که Sheldon می گه من داشتم زندگیمو می کردم. شما منو ویروسی کردید با به فکر بودنم، حمایت کردنم، .... ، دچار احساس شدم. حالا وضعم اینه. اون موقع ها خوشحال تر بودم، بعدم می گه البته اون موقع ها احساس نداشتم، پس کی می دونه؟
چگونه احساس ناامنی را از بین ببریم؟
آیا واقعا همسرم امشب به یک مهمانی دوستانه دعوت شده؟ آیا تو این دورهمی‌های دوستانه، زن‌ها هم حضور دارند؟ آیا چیزی را از من پنهان می‌کنه؟ آیا امشب قصد ملاقات زنی را داره؟ آیا منشی جدید شرکت از من زیباتره؟.... سوالاتی از این دست، برای خیلی از زنها آشناست. گاهی انقدر این سوالات را تکرار می‌کنند که خسته و درمانده میشن و با ناامیدی به این نقطه می‌رسند که چرا من انقدر حسودم؟ چرا تا این حد احساس ناامنی می‌کنم؟
انگیزه همان چیزی است که اکثر ما احساس می‌کنیم به اندازه کافی دارای آن نیستیم، اما می‌دانیم که وجود آن مهم است چرا که به ما کمک می‌کند تا احساس رضایت خاطر کنیم، درباره خودمان احساس مسئولیت کنیم و بر زندگی خود مسلط باشیم. انگیزه شرط اساسی رشد شخصیت، رضایت‌ خاطر و موفقیت است اما برای ایجاد انگیزه در کودکان چه باید بکنید؟
 

ادامه مطلب
احساس بی سواد بودن میکنم ... به شدتاگه قرار باشه دانشگاه و درسهاش و استادهاش توی دو سال و نیم باقی مونده با همین فرمون بره جلو باز هم در انتها احساس بی سواد بودن میکنم.
چرا دو سال و نیم ؟ چون به نظرم مهمترین مقطعش دقیقا همین لیسانسه.
اگه تهش این احساس واسم باقی مونده باشه میدونم که دوباره از اول شروع میکنم...
واقعا این کتاب ها و مشغله های علمی و اینکه علاقه داشته باشی توی یک فیلد مشخص علمی تمام اطلاعات رو داشته باشی به نظرم قشنگ ترین دغدغه ی هر ان
چگونه احساس ناامنی را از بین ببریم؟
آیا واقعا همسرم امشب به یک مهمانی دوستانه دعوت شده؟ آیا تو این دورهمی‌های دوستانه، زن‌ها هم حضور دارند؟ آیا چیزی را از من پنهان می‌کنه؟ آیا امشب قصد ملاقات زنی را داره؟ آیا منشی جدید شرکت از من زیباتره؟.... سوالاتی از این دست، برای خیلی از زنها آشناست. گاهی انقدر این سوالات را تکرار می‌کنند که خسته و درمانده میشن و با ناامیدی به این نقطه می‌رسند که چرا من انقدر حسودم؟ چرا تا این حد احساس ناامنی می‌کنم؟
انسان دادگرا، در پی معشوق یکسره عنان به دست دل نمی سپارد؛
می کوشد خواهش وجدان را در قالبی معقول بریزد و روش کار خود را قانونمند سازد...
احساس عدالت، شاهین فکر را  به سوی خود می کشد و هدف را تعیین می کند.
حقوقدان باید آنچه را به اشراق دریافته با منطق مرسوم حقوقی اثبات کند و به قانونگذار نسبت دهد.
دکتر ناصر کاتوزیان
 
درد عصبی چیست؟
نوعی درد ایجاد شده ناشی از آسیب نورونی و یا مشکلات سیستم عصبی مرکزی می­باشد. دردهای عصبی معمولاً با احساس سوزش، گزگز، احساس سوزن سوزن شدن همراه هستند. افراد مبتلا، همیشه و یا بعضی وقت­ها این دردها را احساس می­ کنند. درد عصبی معمولاً با فرارسیدن شب و یا لمس ناحیه دردناک بیشتر احساس می­ شوند.
درد عصبی می­تواند آنقدر شدید شود که روزمرگی افراد را تحت تاًثیر قراردهد. برای مثال، می­تواند خوردوخواب افراد را تحت تاًثیر قرار دهد؛ که
ﺑﺎ ﻧﺎﺑﻨﺎ ﻣﺸود ﺁﻫﻨ ﻮﺵ ﺮﺩ،ﺑﺎ ﺮ ﻭ ﻻﻝ ﻣﺸود ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺑﺎﺯ ﺮﺩ،ﺑﺎ ﻣﻌﻠﻮﻝ ﺫﻫﻨ ﻣﺸود ﺭﻗﺼﺪ،ﺑﺎ ﺑﻤﺎﺭ ﺳﺮﻃﺎﻧ ﻣﺸود از زندگی گفت،ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺭﻭ ﻭﻠﺮ ﻣﺸود قدم زد،ﻭﻟ،ﺑﺎ یک ﺁﺩﻡ بی احساس،ﻧﻪ ﻣﺸود ﺣﺮﻑ ﺯﺩ،ﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﺮﺩ ،ﻧﻪ ﻗﺪﻡ ﺯﺩ،ﻭ ﻧﻪ ﺷﺎﺩ ﺯﻧﺪ ﺮﺩ !!!
یک ضرب المثل چینی می گوید:برنج سرد را می توان خورد، چای سرد را می توان نوشید ،اما نگاه سرد را نمی توان تحمل کرد...
احساس می‌کنم تحمل رنج و غم و خطر و مصیبت در راه خدا مهم‌ترین و اساسی‌ترین راه تکامل در این حیات است. 
و معتقدم زندگی در خوشی و بی‌غمی، لذت و سلامت، امن و نعمت، آدم را منجمد، راکد و بی‌احساس می‌کند.

+ از جملات شهید چمران.
+فکر کردن به چمران واقعا روحم رو شکوفا میکنه. یعنی میشه چمران هم یه روزی، یه جایی، یه وقتی به من فکر کنه؟
آموزش روش های بغل کردن همسر
 
اثرات بغل کردن همسر1- به آرامش رسیدن2- ایجاد امنیت خاطر3- احساس دوست داشتن4- احساس صمیمیت5- افزایش اعتماد به نفس6- انتقال عشق و علاقه
 
بیان احساسات هنگام بغل کردن همسربغل کردن می تواند بدون صدا باشد اما برای ایجاد احساس بهتر ، بهتر است در هنگام بغل کردن همسر به وی ابراز علاقه نمایید . گفتن کلماتی مانند دوستت دارم می تواند تاثیر مثبت بفل کردن را چند برابر کند .
ادامه مطلب
داشتن بهداشت روانی سالم نیازمند رعایت اصولی است که هم جنبه مادی و هم جنبه معنوی دارد. در واقع شاداب‌سازی را باید در ابعاد ظاهری و همچنین معنوی جست‌وجو کرد که هر یک از این موارد شامل بررسی موضوعات و مواردی مهم است که با در نظر گرفتن آن‌ها می‌توانیم روان و جسم نوجوان را شاد کنیم. چون نوجوان باید ابتدا از درون وجودش احساس شادمانی داشته باشد و این احساس شادمانی همان حس رضایت از زندگی است که باید در تمامی ابعاد وجودش رخنه کند.‏یکی از شاخص‌های
۱. گناه پیش و پس از آن که گناه باشد، تصور گناه است. 
یعنی تصور کشتن از خود کشتن قبیح‌تر است. 
۲. آیا تفنگی که گلوله از آن خارج می‌شود معصوم نیست؟ 
۳. گناه یکجور بیگانگی یا تعارض است با طبیعت خودمان. 
۴. احساس گناه، ذاتی و اجتناب‌ناپذیر است. این که در کهن الگوها انسان با گناه آغاز می‌شود و هبوط می‌کند، این که از روزگار دور قربانی می‌کرده‌اند، و این که مسیح بار گناهان انسان را بر دوش می‌کشد موید همین نکته است. 
۵. گناه نخستین، نه خوردن گندم یا
«احساس میکنم ازش خوشم نمیاد»، اولین جمله‌ای بود که نوشتم. حس بدی داشتم. قیافه‌ام آویزون بود. خدایا! نکنه وقتی دعا می‌کنم تا بیاد اون بالا، کسی دستکاریش میکنه و داره یه برعکسش مستجاب میشه؟! الان هم حس خوبی برای دیدارهای بعدی و گپ و گفت‌های بعدی ندارم.
احساس می‌کنم شخصیت داستان «گردنبند» هستم که ناچارم به یه انتخابی دست بزنم که تو دلم نیست و بعدش هی احساس شکست پشت احساس شکست. اگر چه فعلا نباید زود قضاوت کنم اما خب. برای یکی مثه من که کلی کمال
امروز رسما جمعه بود. تا ظهر خواب بودم ولی کتابمو خوندم زبانم خوندم پیاده رویم رفتم عصریم رفتیم بیرون بستنی زدیم شامم بیرون بودیم الانم خونم. هرچند که باز نرسیدم یه عکاس ببینم و دفترمو بنویسم ببینم از فردا میتونم یا نه. همین. خبر خاصی نیست دیگه بهت بگم . دلم دیگه حسابی باز شده. این روزا واقعا حالم خوبه. احساس میکنم از پس زندگی میتونم بر بیام. میتونم کار کنم به ارزوها و هدف هام فکر کنم بدن این که احساس کنم چیزی ندارم :دی احساس میکنم روزای بد رو پشت
تا جایی که بتونم سعی کردم کمتر احساس گناه رو تجربه کنم و به کارهایی نپردازم که این احساس رو به من بده...اما
یکی از چیزهایی که واقعا من رو به هم می ریزه و از فکر کردن به اون حال بدی دارم
اینه که کلاسی رو برگزار کنم و کم کم به نظرم برسه که به دانشجو چیزی اضافه نشده یا چیزی یاد نگرفته
در یک کلام وقتش تلف شده 
اگه شرکت نمی کرد و در کلاس حضور نداشت هم اتفاق خاصی نمی افتاد
...
اگر احساس می‌کنید زشت هستید، بخوانید
بار‌ها به شما گفته‌اند که زشت هستید، و چه زن‌ها و چه مرد‌ها حداقل از نظر ظاهری جذب‌تان نمی‌شوند. چه می‌شود کرد؟ ژنتیک کار خودش را کرده است و البته خوشایند نیست. اما چیزی که باید بدانید این است که دنیا به آخر نرسیده است!
ادامه مطلب
نمیدونم چمه فقط از دیشب پنیک کردم و یه احساس انزجار شدیدی توم فعال شده.احساس زدگی.احساس امنیت نمیکنم و دستام یخ زدن.حالم از همه به هم میخوره و دلم میخواد هیچکس رو جز روانشناسم نبینم.چه مرگمه واقعا؟من چرا انقدر از رابطه وحشت دارم؟چرا کوچکترین نشانی که ممکنه به یه رابطه ختم شه منو دیوانه میکنه؟؟حالت تهوع دارم..دلم میخواد جوابشو ندمچرا عنم میگیره از کسی که بهم نزدیک میشه؟چرا یهو ازش زده میشم؟چرا وقتی بهم نزدیک میشن ذهنم یه کاری میکنه حالم از ط
حاج صادق لاریجانی تهدید و تأکید کرده است که سینه اش مخزن اسراری است از کلاهبرداری ها و رانت خواری ها و مفاسد بعضی آقازاده ها و وابستگان مقامات و ...
اتفاقا سینه ما هم مالامال است از بعضی مفاسد و رانت ها و تبعیض ها و ...
تا اینجای قضیه با هم مساوی هستیم.
اما یک فرقی بین ما و این مقام محترمی که دارد ژست شبه اپوزیسیونی می گیرد وجود دارد و آن هم تصدی ده ساله او بر اریکه قاضی القضاتی کشور است.
برادر من! از این همه فساد خبر داشتی و کاری نکردی؟ نقش شما در ن
احساس میکنم نشسته ام به انتظار اتفاقی که رخ دهد اما امان آن اتفاق هرگز نخواهد رسید، سرم از تمام افکار پریشانی که درون دهنم در انتشارن در حال انفجار است. 
شب 25 سالگی را حس میکنم اما احساس زنده بودن ندارم. باید زنده شوم باید دوباره زنده شوم... 
پرسشنامه احساس مثبت به همسر
دانلود پرسشنامه احساس مثبت نسبت به همسر، در قالب فایل Word، شامل 17 گویه، همراه با راهنمای نحوه نمره دهی و تفسیر، روایی و پایایی و عنوان منبع مورد استفاده. هدف این پرسشنامه ستجش احساس های گوناگون زن و شوهرها (و نامزدها) نسبت به یکدیگر است ...
وقتی روبه روی اینه می ایستم و جوش های صورتم را می بینم با خود می گویم زندگی سخت است!این جوش ها نگرانم می کنند و صورتم را به هم ریخته اند و مرا اشفته می سازد.کاش می توانستم ان ها را با یک اشاره دست کنار بزنم و دورشان کنم.سپس با خود بگویم:جوش صورت موقتی است و فقط کمی اسایش را از زندگی یک نوجوان می گیرد.اما نشانه ی عبور از دوران کودکی به جوانی است.زندگی چقدر سخت است!وقتی اینه این چنین مانند صاعقه ای روشن به من ضربه می زند از جلویش می روم کنار.ایا سرما
افسردگی اینطوریه که ممکنه سر گم شدن یه گوشواره یک ساعت هق هق کنی.‌ ممکنه روزی هیجده ساعت بخوابی. خودتو قایم میکنی، از خودت خجالت میکشی. یه اتفاق بد کوچیک برات میشه نماد خرابی دنیا. خوبی ها رو نمیبینی، درک نمیکنی. هیچی خوشحالت نمیکنه، همه‌اش گرفته ای. گاهی وقتی لبت به لبخند کش میاد، احساس میکنی ماهیچه های صورتت کش اومدن. وقتی گریه میکنی دلت نمیخواد تمومش کنی، احساس میکنی میخوای تا جون تو بدنته زار بزنی. بعدش دلت میخواد درد تحمل کنی. چون احساس
شاید مهمترین دلیل حرکت و انگیزه ما انسان ها احساس نیاز هست . پرستش خدا ، خوندن نماز ، پیدا کردن دوست و حتی همین وبلاگ نویسی و هزاران کار دیگه ای رو که انجام می دیم قطعا بخاطر احساس نیازمونه !
خدا رو می پرستیم چون نیاز به یه پشتیبان واقعی داریم کسی که در هر شرایطی حتی در تنهایی بتونیم باهاش حرف بزنیم و آروم بشیم ! اهل بیتش رو دوست داریم و نسبت به اونها ارادت ویژه ای داریم چون انسانی از اونها شریف تر و فوق العاده تر ندیدیم نه در حال حاضر و نه در کتا
نمیدونم چیکار کنم که این حالمو حفظ کنم..
چطوری عقل رو به دل ترجیح بدم و دست بردارم از احساس  .حرف درست و  منطقی رو عقل میزنه اما احساس,گند میزنه به همه چی..چوبش رو هم خورده  خیلی زیاد ولی بازم  ادم بشو نیست..
واقعا موندمدارم اذیت میشم.
دیر گاهی است که آرامش باد
احساس مرا با خود برده است
وعده ی دیدار تو را انگار 
این لحظه به لحظه ی دگر سپرده است
منطقی نیست در این تنهایی
شب فرو آمده در چشمانم
پنجره آراسته مو هایش را
من محو تماشای جهانم
شب صدا می زند آرام سحر را
و سکوتی که هر از گاه در نوسان است
روز آمد و آن را گسست
من تنها ماندم و (طرح لب)مرد
منطقی نیست در این تنهایی
وزنی از خاطره ها،احساس ها 
در ته شب مرد!
 
یکی از شاخص های بهداشت روانی احساس رضایت ، شادی و شادابی است ، فردی که احساس می کند نیازهایش بدون برخورد با موانع در حال تامین است به زندگی خود امید واری دارد و به درجه ای از رضایت درونی می رسد که همواره او را شاد نگه می دارد .
شادی حاصل احساس "سعادتمند بودن " است و سعادتمندی حاصل احساس سیر طبیعی زندگی و در مسیر رشد قرار گرفتن است .
در این حالت فرد به زندگی دیگران علاقمند می شود و به آنها عشق می ورزد ، احساس رضایت و شادی سبب پیدایش حاات روانی مخت
بارها برای شما هم پیش اومدهصحنه درگیری و نزاع دو راننده رو برای جای پارک یا بوق زدن بیجا دیده باشین
سوال اینجاست؟
اونی که کتک می زنه و طرف مقابل رو نابود می کنه، برنده شده؟
یعنی احساس برد می کنه؟
قطعا احساس برد می کنه که همچین کاری رو انجام میده
دعوا و نزاع رو به میز مذاکره ببریم یعنی به سمت گفتگو
قسمت اول را بخوان قسمت 66
اسم مادر واقعی ام، امضایی که بنابر شنیده هایم احتمال داشت برای پدرِ مادرم باشد. دستم را روی نامش کشیدم، گلویم متورم تر شد، بیچارگی در تک تک سلول هایم رسوخ کرد اما باز لطف خدا شامل کویر دیدگانم نگشت و من داشتم برای مادر هایم بال بال می زدم. توانی در خود ندیدم که بیشتر از این بیدار بمانم، صندوقچه را همان جا رها کردم و با ضعف از جایم برخاستم، دیوار را تیکه گاه پیکر بی جان خود کردم و روانه ی بیرون شدم. مغزم فرمانی نمی داد و
شاید در تاریخ بشر کمتر دوره‌ای اتّفاق افتاده باشد که آحاد بشری، جامعه‌ی بشری در همه جای عالَم، به قدر امروز احساس نیاز به یک منجی داشته باشند -چه نخبگان که آگاهانه این نیاز را احساس میکنند، چه بسیاری از مردم که احساس نیاز میکنند ولی در ناخودآگاهِ خودشان- احساس نیاز به یک منجی، احساس نیاز به مهدی، احساس نیاز به یک دست قدرت الهی، احساس نیاز به یک امامت معصوم، احساس نیاز به عصمت، به هدایت الهی؛ در کمتر دوره‌ای از تاریخ، انسان این همه احساس نی
هر چقد بیشتر به آدما نزدیک میشم، بیشتر و عمیق تر به این نتیجه میرسم که باید ازشون دور شم... هر چقد بیشتر احساس خاکستری مو وقف آدما میکنم، انزجارم بیشتر شدت پیدا میکنه... این احساس به همه حتی خودم تو اینه صدق میکنه
بقول رها حالا شاید بخاطر اینه که آدم خودمو پیداش نکردمف ولی بیشتر بنظر من واسه اینه که من تو سیاره اشتباهی فرود اومدم :)
قبلا یه دختر شاد شنگول و با احساس بودم .. کم کم شدم مهایی که غمگین و سرد و افسرده شده .. حالا هم یه مهای بی احساس که دو
هر چقد بیشتر به آدما نزدیک میشم، بیشتر و عمیق تر به این نتیجه میرسم که باید ازشون دور شم... هر چقد بیشتر احساس خاکستری مو وقف آدما میکنم، انزجارم بیشتر شدت پیدا میکنه... این احساس به همه حتی خودم تو اینه صدق میکنه
بقول رها حالا شاید بخاطر اینه که آدم خودمو پیداش نکردمف ولی بیشتر بنظر من واسه اینه که من تو سیاره اشتباهی فرود اومدم :)
قبلا یه دختر شاد شنگول و با احساس بودم .. کم کم شدم مهایی که غمگین و سرد و افسرده شده .. حالا هم یه مهای بی احساس که دو
چرا بعضی خانم ها یا دخترا با اینکه میدونن طرف زن داره باز با اون شخص ازدواج میکنن؟برای من واقعا سواله؟آیا احساس اون زن رو درک نمیکنن؟اصلا فکر نمیکنن یه روزی هم همین بلا سر خودشون بیاد؟احساس و عاطفش کجا رفته؟آیا به بچه های و همسر اون فرد فکر میکنه که ممکنه چه به روزش بیاد؟
1) نسبت به کارهایی که قبلا از انجام آن ها لذت می بردید، بی تفاوت می شوید و علاقه ای به انجام آن کار ها ندارید.
این حالت در افراد افسرده همیشگی می باشد و هر روز برای آن ها اتفاق می افتد.
2) از دست دادن اعتماد به نفس و همیشه احساس گناه کار بودن.
این احساس تقریبا همیشه و تقریبا هر روز حضور دارد.


ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بازرگانی چوب زرین فکور