نتایج جستجو برای عبارت :

برای تو. که نیستی که ندارمت!

ای آنکه دوست دارمت اما ندارمتبر سینه می فشارمت اما ندارمتای آسمان من که سراسر ستاره ایتا صبح می شمارمت اما ندارمتدر عالم خیال خودم چون چراغ اشکبر دیده می گذارمت اما ندارمتمی خواهم ای درخت بهشتی، درخت جاندر باغ دل بکارمت اما ندارمتمی خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گلبر سر نگاه دارمت اما ندارمت
انشای بسیار زیبای یکی از دوستام، حتما بخونیدش!
مستی به وقت نیمه شب
درست در تکاپو برای یافتنی اوجی دردناک برای این سری که گرمای پرواز بر فراز نوشته را بال بزند و بعد در نقطه ای که انتظارش را ندارید با ترس سقوط آشنا کند.

ادامه مطلب
جان من , که ندارمت اینهمه رخت تازه تن نکن از دور که می بینمت باز شعر می شوی و از دهان فکر جاری ... نمی دانم شخص تو کیستی اما شخصیتت را خوب می شناسم و نیز می دانم حال که می خوانی فکرش را نمی کنی این شعر توست ... دوست داری و می گویی : یعنی کیست آن خوش اقبالی که این چنین عاشقی دارد کاش من جایش بودم و کسی این چنین با نوشتن مرا بر دل ها نقش می کشید ... #الهام_ملک_محمدی
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.
در عالم ثبوت تو را دوست دارمت
در واقعیّت فرضم ندارمت
اثبات میکنم به تو عشقم عزیز من
هستم اسیر و گرفتار عالمت
دیوانه ی تو هستم و زنجیری جنون
جان میکُنم تو بخواهی فراهمت
پایان بده به غم و انتظار من
من را نکن بهانه ی اشک محرّمت
از عالم ثبوت گذشتم برای تو
من عاشق تو هستم و تصمیم محکمت .
.
عید بود امروز. حال من اما خوب نبود ... چهارمین روز از چهل روز را گذراندم. با یک دل گرفتگی ژرف.
کمی پروژه ام را پیش بردم. کمی کار خانه کردم. کمی شعر گوش دادم. کمی زبان عربی خواندم. حالا هم دارم ای گل ارغوان شجریان را گوش میدهم.
 
شام کله پاچه داشتیم. این بار من تکه تکه اش کردم. برای اولین بار پوست کله پاچه را هم خوردم. مادر آخرش گفت حالا شدی یه کله پاچه خور واقعی. پرسیدم چه طور ؟ گفت این اولین باری بود که پوست کله را هم خوردی.
لبخند زدم. گفتم اینا نشونه
قسمت اول
این اولین نامه ایه که دارم برات مینویسم. دلم میخواد بعدا که میخونی بفهمی که من همیشه به یادت بودم هرچند که الان ندارمت.
دلبر عزیزم نمیدونی که چقدر سخته روزهایی رو بدون تو سپری کردن دقیقه ها و ثانیه هایی که دوست داشتم تو کنارم بودی تا با تو سپری می کردم. لحظه های شادی و غمی که دوست داشتم وجود یه نفرو پیش خودم حس کنم ولی تو نبودی. 
امیدوارم هرچه زودتر از راه برسی و به این انتظار پایان بدی. :)
دوستدارت خانوم میم . ۲۷ تیرماه ۱۳۹۸ ساعت ۱:۳۷ با
 چشم هام را باز می کنم
سیاه است
هیچی نمی بینم
بلند می شوم و کورمال کورمال روی تخت را دست می کشم
گوشی موبایلم را بر می دارم
انگشت می گذارم روی تنها کلید بزرگ بدقواره پایین صفحه
نور صفحه گوشی توی تاریکی اتاق می پاشد توی چشم هام
می گذارمش روی کمترین حالت ممکن
فایده ندارد چشم هام تیر می کشند هنوز
شاید هم تیر ها هستند که چشم هام را می کشند
شکلک تلفن دار را تاچ می کنم
صفحه کلید
صفر
نه
یک
.
.
.
.
.
.
.
.
سندینگ مسیج
چشم هام تار می شود
دو تا قطره ی کوچک سر می خو
پولیش و واکس 3 اکستریم هایبریدنت سوناکس : 

پودر اکسید آلومینیومی بسیار ریز باعث رفع نور Verkratzungen ، لایه های خشک شده و صاف شدن رنگ می شود.
براق عمیق و براق ، ترمیم و ترمیم شدید رنگ کارایی دارد.
مناسب برای بدنه
براق کننده، محافظت کننده، پولیش کاری،تشکیل لایه‌ای با دوام بر روی رنگ خودرو

شناسه محصول : 202200
در دلم افروخته سوزی که به محشر نرود درد کمی نیست در آن خیر که بی شر نرود یک نفر از من همه دنبال تو بی من برود یاد نداری ز من و یاد تو از سر نرود آنکه توانست بگوید خبرش نیست ز درد بی سر سرمست که واعظ سر منبر نرود آدم اول به طمع چون بدر آمد ز بهشت روی زمین رحم برادر به برادر نرود هر مژه ام مثل درخت لب جو گشته از اشک خشک شود چشمه بیا صحنه مکرر نرود جان دلم این همه ای در من و من ندارمت در دل و جان هستی و جایت کس دیگر نرود از همه عالم شدم
میخواستم برایت بنویسم دوستت دارم!بنویسم نبودنت دارد نابودم میکنددارد مثل موریانه میخوردمدارد تمامم میکند!میخواستم برایت بنویسم این روزها بی تو نمی‌ گذرد،بی‌تو اصلا هیچ چیز نمی گذرد،برمیگردد به عقب و جایی میان بودن هایت مکث می کند.بعد می رود روی دور تکرار و هر روز تکرار میشودو تکرار می شودو تکرار می شود!آنقدر که فکر‌ میکنم هستیبا تو میخندم،با تو میرقصم،با تو خاطره میسازم...میخواستم برایت بنویسمرفتنت رفتن تو نبودتو مرا هم با خودت بردی”م
یادم می‌ره دیگه ندارمت. وقتی دارم با دوست صمیمیم حرف میزنم و میگم تو این موضوع گیر کردم ولی باکی نیست از جانم کمک می‌خوام. نگاه ترحم‌آمیزش یادم میاره دیگه کسی که به طور معجزه‌آسایی همه‌ی مشکلاتو حل می‌کرد نیست. دیگه کسی نیست که وقتی دارم با شور و حرارت یه داستان رو براش تعریف میکنم بگه خوشگل و من با لبخند رها بشم رو سینش و بگم خب دیگه یادم نیست چی داشتم می‌گفتم. کسی که وقتی عصبانی میشدم از دستش می‌گفت: «هاجر داری چرت و پرت میگی جوابتو نمید
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
من اینجا منتظر نشستم. نمی دونم تا کی باید منتظر بشینم، یا اصلا هیچوقت اتمامی هست یا نه. این غم برای من هنوز تازه ست. احساسم شبیه به پسربچه ایه ک تو شهر بازی دست پدرش رو ول کرده و با همه جهان تنها مونده. لبخند مردم کنارش کش میاد و ترسناک شده. صدای غریو براش ترسناکه، رنگ ها پر رنگ و هوا پر از خفقانه. انگار همه سایه های دنیا روی صورتش افتاده باشه. قلب من آماده ست با شنیدن کوچکترین صدایی، شبیه به صدای تو از حرکت بایسته. و دیه به چشمام شک دارم، برای دید
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.شایدبرایش دنیاجوردیگری معنی پیدامینمو
کنارم هستی
ولی
چرا ندارمت؟؟؟
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
من اینجا منتظر نشستم. نمی دونم تا کی باید منتظر بشینم، یا اصلا هیچوقت اتمامی هست یا نه. این غم برای من هنوز تازه ست. احساسم شبیه پسربچه ایه ک تو شهر بازی دست پدرش رو ول کرده و با همه جهان تنها مونده. اون دنیای رنگارنگ و چراغای پر رنگ و حس شادش حالا کاملا برعکس شده. رنگ ها به طرز تب آلودی غلیظ شدن و صداها زیادی بلندن، انگار سایه ی مردم و تمام اون وسایل بازی روی صورتش افتاده باشه و دنیا به سمتش خم شده تا بگیرتش، تا برای همشه گم شده بمونه. حالا انگار،
سلام.
امروز
سه مرداده من سرکارم و از اینجا دارم برات می نویسم.هم برای خدای مهربونم
می نویسم هم برای اونی که امروز سیزدهمین سالگرد اولین آشناییمونه.سیزده
سال گذشت از اولین روز دیدارمون. از رویش جوانه عشقمون.عشقمون شده یه درخت
سیزده ساله. با اینکه ندارمت اما امروز حس خوبی دارم. انگار جشنه.
خوشحالم.میدونی خدارو شکر میکنم که تو سر راه من قرار گرفتی چون خیلی چیزا
بهم یاد دادی. و بودنت و حتی نیودنت باعث شد من سمت خیلیا نرم و خیلی
کارارو نکنم که ب
 
 
 نیاز دارم با تو حرف بزنم و سیر ببینمت. از نزدیک ببینمت، شفاف و بدون فاصله، چشمانت را وارسی کنم، گونه‌ات را که میخندند یا نه، لبانت را دقیق شوم که چه میگویند... همیشه نیاز داشتم و البتّه از اینکه ندارمت فرار کرده‌ام. خودم را گول زده‌ام، بیهوده خودم را این من ساده را گول زده‌ام که نبودنت و نداشتنت توجیه‌پذیر است، امّا نبود. بودنت ساده‌ترین اتّفاق میتوانست باشد، امّا برای من نبود. اینکه باشی میتوانست ساده‌ترین اتّفاق جهان و شیرین‌ترین
شعر‌هایِ شعرای معاصر برایِ من جذابیت بیشتری از شعرهایِ شعرای کهن داشته، شاید بخاطر سخت‌تر بودن درکِ شعر‌هایِ کهن باشد و ملموس‌تر بودن شعر‌هایِ معاصر. به هر حال تو فهرستِ کتاب‌هایی که باید بخوانم، چند عدد کتاب شعر از شعرای مورد علاقه‌ام هم به چشم می‌خورد، اما همیشه ادبیات داستانی را بر شعر ترجیح دادم در خرید. البته یک بار کتابِ شعری خریدم از جناب فریدون مشیری برای همسرِ گُلم، و آن‌هم بخاطرِ علاقه همسرم به فریدون مشیری و البته علاقه من
به چه می‌اندیشی!
نگرانی بیجاست...
عشق اینجا
و‎ ‎خدا هم اینجاست،
لحظه‌ها را دریاب
زندگی در فردا
نه، همین امروز است!
 
+++++++++++++++++++++++++++++++
اس ام اس های عاشقانه و زیبا
 
یك زن
برای زیبا ماندن
به دوستت دارم های
مردی نیاز دارد
كه هرروز آرام
در گوشش زمزمه كند
 
+++++++++++++++++++++++++++++++
اس ام اس های عاشقانه کوتاه
 
وقتی انسان‌ها همدیگر را دوست داشته باشند، همدیگر را می‌بخشند. اما وقتی دائما مجبور به این کار شوند، از دوست داشتن دست برمی‌دارند...!
 
++++++++++++++++++++
شعر‌هایِ شعرای معاصر برایِ من جذابیت بیشتری از شعرهایِ شعرای کهن داشته، شاید بخاطر سخت‌تر بودن درکِ شعر‌هایِ کهن باشد و ملموس‌تر بودن شعر‌هایِ معاصر. به هر حال تو فهرستِ کتاب‌هایی که باید بخوانم، چند عدد کتاب شعر از شعرای مورد علاقه‌ام هم به چشم می‌خورد، اما همیشه ادبیات داستانی را بر شعر ترجیح دادم در خرید. البته یک بار کتابِ شعری خریدم از جناب فریدون مشیری برای همسرِ گُلم، و آن‌هم بخاطرِ علاقه همسرم به فریدون مشیری و البته علاقه من
    
      دخترکی راه راه قسمت اول . 

ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین
ربنا ظلمنا نفسنا 
....
یا انیس من لا انیس له
....
....
پروردگارم کمکم کن توبه ام رو نشکنم. 
خدایا ما دو بنده کوچیک که قبلِ رسیدن به هم خوب بودیم رو از این گناهِ بزرگ نجات بده. 
کمک کن این گناه و همدیگرو ترک کنیم. 
....
 
خداروشکر که تونستیم این دعارو بکنم. 
قبلا شنیده بودم که وقتی یه بنده ای گناه میکنه تا خدا نخواد نمیتونه توبه کنه و اون گناه و ترک کنه. همیشه میگفتم مگه میشه خب آدم اراده میکنه و تمومش میکنه‌ تو این گناهِ شیرینِ خودم قشنگ دیدم که با وجود
 
 
۱. دلم برایت تنگ شدهاین را درست وقتی فهمیدم که بین لیست نوشتن ها و برنامه چیدن ها و موزیک گوش کردن هایم، آهنگی از گروه ماینوس وان پلی شد و چشمم به کاورش افتاد‌ و مردی شبیه به تو را دیدم...در کسری از ثانیه حس کردم قلبم جایی می تپد که دقیقا نمیدانم کجاستجایی که پیدایش نمیکنمدر کسری از ثانیه من، «من» نبودمتو بودیتو بودی و نگاهت و قلبی که اگر بود هم برای تو بودبرای تو و این حجم زیادِ دلتنگی در نبودنتبرای توکه دقیقا ۲ ماه و ۲ روز است که نیستی...که
۱. دلم برایت تنگ شدهاین را درست وقتی فهمیدم که بین لیست نوشتن ها و برنامه چیدن ها و موزیک گوش کردن هایم، آهنگی از گروه ماینوس وان پلی شد و چشمم به کاورش افتاد‌ و مردی شبیه به تو را دیدم...در کسری از ثانیه حس کردم قلبم جایی می تپد که دقیقا نمیدانم کجاستجایی که پیدایش نمیکنمدر کسری از ثانیه من، «من» نبودمتو بودیتو بودی و نگاهت و قلبی که اگر بود هم برای تو بودبرای تو و این حجم زیادِ دلتنگی در نبودنتبرای توکه دقیقا ۲ ماه و ۲ روز است که نیستی...که ندا
۱. دلم برایت تنگ شدهاین را درست
وقتی فهمیدم که بین لیست نوشتن ها و برنامه چیدن ها و موزیک گوش کردن
هایم، آهنگی از گروه ماینوس وان پلی شد و چشمم به کاورش افتاد‌ و مردی شبیه
به تو را دیدم...در کسری از ثانیه حس کردم قلبم جایی می تپد که دقیقا نمیدانم کجاستجایی که پیدایش نمیکنمدر کسری از ثانیه من، «من» نبودمتو بودیتو بودی و نگاهت و قلبی که اگر بود هم برای تو بودبرای تو و این حجم زیادِ دلتنگی در نبودنت برای توکه دقیقا ۲ ماه و ۲ روز است که نیستی...که ن
حمایت از جمله چین
کمپین حمایت از سازنده جمله چین و روند ساخت
امروز در روند ساخت جمله چین به نتایجی رسیده ایم که ارزشمند هستند و نشان دهنده قدرت برنامه نویسی ایرانی است . با اینکه تماما انگلیسی می باشد اما ایرانی های فارسی زبان در زمینه برنامه نویسی پیشتازند . امیدوارم در این شرایطی که هم باید بیکدیگر کمک کنیم نرم افزار جمله چین من به شما کمک کرده باشد . امیدوار باشید که در نسخه های بعدی این نرم افزار شامل تحولات بسیاری می شود . من خودم به شخصه
زهرای بابا سلام
 
باز هم یک هجدهم ماه دیگر هم آمد و یک یادآور لحظه تلخ از دست دادن تو. شاید می گویی من را که از دست نداده ای!من هستم... بله باباجان ولی اینجا ندارمت.پیشم نیستی. در خیالم هستی و در قلبم. در دنیایی که نمی بینمش و می خواهم که ببینمش
 
بابا جان سلام امروز را هم گرفتم. امروز برای همین آرامم. امروز صبح خیلی زود بیدار شدم در حقیقت از سحر بیدارم تا الان. بعد نماز بود و آنجا نشسته بودم و غرق نگاه چهره زیبایت. خیره شده بودم و هر لحظه احساس می کر
حمایت از جمله چین
کمپین حمایت از سازنده جمله چین و روند ساخت
امروز در روند ساخت جمله چین به نتایجی رسیده ایم که ارزشمند هستند و نشان دهنده قدرت برنامه نویسی ایرانی است . با اینکه تماما انگلیسی می باشد اما ایرانی های فارسی زبان در زمینه برنامه نویسی پیشتازند . امیدوارم در این شرایطی که هم باید بیکدیگر کمک کنیم نرم افزار جمله چین من به شما کمک کرده باشد . امیدوار باشید که در نسخه های بعدی این نرم افزار شامل تحولات بسیاری می شود . من خودم به شخصه
الکترسیته:  الكترسیته انرژی نهفته ای در طبیعت و وجود آن در بعضی از مواد موجود درجهان میباشد این نیرو به صورت های مختلف میباشد و دارای 2 قطب میباشد اما به صورت كلی میتوان الكترسیته را به دوبخش تقسیم كرد الكترسیته ساكن++این حالت از الكترسیته عنصری كه آن را بو جود می آورد دارای قطب مثبت+میشود مانند وسیله پلاستیكی كه بر اثر مالش دارای قطب مثبت میشود یا بدن انسان كه بر اثر برخورد با این گونه اشیاء درای قطب مثبت الكترسیته ساكن میشود فقط زمین تامین
 
نه مثل کوه محکمم نه مثل رود جارى ام
نه لایقم به دشمنى نه آن که دوست دارى ام
 
تو آن نگاه خیره اى در انتظار آمدن
من آن دو پلک خسته که به هم نمى گذارى ام
 
تو خسته اى و خسته تر منم که هرز مى روم
تو از همه فرارى و من از خودم فرارى ام
 
زمانه در پى تو بود و لو ندادمت ولى
مرا به بند مى کشد به جرم راز دارى ام
 
شناخته اند مردمان من و تو را به این نشان
تو را به صبر کردنت مرا به بى قرارى ام
 
چقدر غصه مى خورم که هستى و ندارمت
مدام طعنه می زند به بودنم ، ندارى ام
یارحمان 
 
۷ مهـر ۹۸ روز آتش نشان 
 
دیروز با کلی شوق و ذوق یه جعبه کاپ کیک یا همون دسر مخصوص از سولدوش گرفتم 
 
البته لازم به ذکره با مامان :) 
 
بدو بدو رفتم سمت ایستگاه ساعت ۱۰ بود که رسیدم و به |عین| زنگ زدم 
 
من جلوی ایستگاه م ، گفت الآن میام 
 
جعبه شیرینی که دستم دید خوشحال شد 
 
گفت بیا به همکارا از طرف خودت حضوری میخوای تبریک بگو O_o 
 
منم گفتم نه ، گفت تا اینجا اومدی بیا زحمت کشیدی 
 
خلاصه با فرمانده و دو تا از همکارا سلام و تبریک 
 
به |عی
همه جــــا هستی
 
در نوشـــــــــــــــته هایم
 
در خیــــــــــــــــــــــــــــــــالم
 
در دنیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــایم
 
تنها جایی  که  باید باشی  و ندارمت ، کـــــــنارم است



مهم نیست که تـــو با من چه میکنی
  
 
بیا ببین “برای تو” من با خـــــودم چه میکنم



 کاش می شــــد " فقــ ــط " ، تو را داشته باشــــم
 

خدا هـــــی بپرسد : خوب ، دیگر چه ؟؟!
 
من بگویــــــــــم : هیچ ،
  
هـــــمین کافیــــــست
این چند روز سفر بودم،یکمی سفرِ طولانی ای بود.
توی ماشین که مینشستم پلی لیست خیلی داغون کننده بود دروغ چرا خیلی گریه کردم از اول سفر تا اخرش هربار یه سری موزیک داغون کننده پلی میشد سخت بود که خودمو نگه دارم.
ما ادما تو زندگیمون خیلی دلیل واسه غمگین بودن داریم،اینگار که مثلا غمارو ارزون تر توی بازار سیاه میفروختن و قبل تولد همه رو خریده باشیم.
اما یه چیزی این وسط هست که میشه کنترلش کرد؛
اونم اینه که دست خودمونه واسه چی غمگین باشیم.
اینارو نگفتم
تو بنفش می پوشیدی و من سبز. می گفتی به آرزوهامون می رسیم #مظاهر . می گفتی اپلای می کنیم، اگه نشد لاتاری ثبت نام می کنیم. گفتم من رای سفید می ندازم، به سلامتیِ سفیدیِ چشم هات. حکم بازی می کردیم، گفتم حکم پیک باشه به سلامتیِ سیاهیِ مردمک چشم هات. دکتر بودی و کلاس کاریت بالا بود. من مهندس بودم و پاره وقت توی اسنپ کار می کردم و کلاس کنکور حسابان و عربی می ذاشتم. رژ لب کالباسی و فرموژه و بوت مشکیِ برّاق و ‌... (اجازه بده نگم!) . بچه ها می گفتن این هوسه نه عش
عکسی را که چسبیده بود به گوشه قلبم از دیوار اتاق جدا میکنم ،دستم را روی صورتش میکشم .من تمام جزئیات عکس را حفظ هستم چشم های قهوه ای روشنش پوست صورتش قوس بینی اش نگاهش میکنم و برعکس بقیه موارد بوسه ای روی عکس نمیزنم و فقط ان را روی میزمیگذارم و فکرمیکنم به تمام این پنج سالی که اکثرشب و روزهایش را باهم گذراندیم به تمام نامه هایی که هیچوقت برایت نفرستادم به تمام کتابهایی که هیچوقت برایت پست نکردم به تمام کاکتوسهایی که هیچوقت برایت نفرستادم ولی
من و تو که مسافرهای همیشگی تاکسی های زردی بودیم که من در آن ها دست هایم را در هم گره زده بودم و از پنجره بیرون را می پاییدم و حواسم نبود و تو روزهای بعد بهم گفتی عاشق گره زدن دست هایت هستم. که تو جزئی نگری بودی که دوستم داشت و من کلی نگری بودم که دوست داشتن نمی فهمید.
که من روی پله های تاریک خوابگاه نشسته بودم و حس تو را نمی فهمیدم و گریه کرده بودم. که من دیوانه وار‌ وسط خیابان دویده بودم و جلوی اولین ماشینی را که آمد گرفتم و داد زدم دربست؛ تو گفته
 
متن برای پدر فوت شده
تقدیم به پدری که ندارم …
میان تمام نداشتن ها دوستت دارم …شانس دیدنت را هر روز ندارم …ولی دوستت دارم…وقتی دلم هوایت را میکند حق شنیدن صدایت را ندارم…ولی دوستت دارم…وقت هایی که روحم درد دارد و میشکند شانه هایت را برای گریستن کم دارم…ولی دوستت دارم…وقت دلتنگی هایم , آغوشت را برای آرام شدن ندارم …ولی دوستت دارم ….آری همه وجودمی ولی هیچ جای زندگیم ندارمت و میان تمام نداشتن ها باز هم با تمام وجودم…دوستت دارم پدرم روح ب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها