نتایج جستجو برای عبارت :

با اینا زمستونو سر میکنم.

دانلود آهنگ فرهاد بوی عیدی { به همراه متن و کیفیت عالی }
ترانه نوستالژی و بسیار زیبای بوی عیدی با صدای دلنشین فرهاد را دانلود کنید و گوش دهید
Exclusive Song: Farhad – Boye Eydi With Text And Direct Links In jaazMusic.blog.ir
متن آهنگ فرهاد بوی عیدی
بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگیبوی تند ماهی دودی وسط سفره ­ی نوبوی یاس جانماز ترمه ­ی مادربزرگ
با اینا زمستونو سر می­کنمبا اینا خستگیمو در می­کنم
شادی شکستن قلک پولوحشت کم شدن سکه ­ی عیدی از شمردن زیادبوی اسکناس تا نخورده­ ی لای ک
دانلود آهنگ با اینا زمستونو سر می کنم فرهاد
دانلود آهنگ شاد بوی عیدی از فرهاد همراه با پخش آنلاین
Danlod AHang Farhad – Ba ina zemestoono sar mikonam

متن آهنگ بوی عیدی از فرهاد
بوی عیدی، بوی توپ
بوی کاغذ رنگی
بوی تند ماهی دودی، وسط سفره نو
بوی یاس جانماز ترمه مادر بزرگ
با اینا زمستونو سر می کنم
یا اینا خستگیمو در می کنم
منبع : دانلود آهنگ با اینا زمستونو سر می کنم 

منبع : دانلود آهنگ با اینا زمستونو سر می کنم 
احبّ الشتاء جدا لأنّ فی الشتاءاستطیع أن اکتب باصبعی اسمک علی زجاج نافذتی.....
زمستان را واقعا دوست دارم چرا که در زمستانمی توانم نامت را با سرانگشتم روی شیشه ی پنجره ام بنویسم....
+ میگن قراره مشهد خیلی سرد بشه! ۱۰ درجه زیر صفر! بازم وسط امتحانا برف میاد که نریم بیرون! ولی مثل پارسال جوری میریم که برگشتنمون با خدا باشه!
احبّ الشتاء جدا لأنّ فی الشتاءاستطیع أن اکتب باصبعی اسمک علی زجاج نافذتی.....
زمستان را واقعا دوست دارم چرا که در زمستانمی توانم نامت را با سرانگشتم روی شیشه ی پنجره ام بنویسم....
+ میگن قراره مشهد خیلی سرد بشه! ۱۰ درجه زیر صفر! بازم وسط امتحانا برف میاد که نریم بیرون! ولی مثل پارسال جوری میریم که برگشتنمون با خدا باشه!
درگیر چشماته چشام
♪ ♥‿♥ ♪
منم از دنیا همینو میخام
♪ ♥‿♥ ♪
عشقمون داره میرسه به سال
♪ ♥‿♥ ♪
شدیم برا همه عاشقا مثال
♪ ♥‿♥ ♪
نگاه از هم بر نمیداریم
♪ ♥‿♥ ♪
همو داریم یه سرمایه داریم
♪ ♥‿♥ ♪
واسه حرف از برنامه داریم
♪ ♥‿♥ ♪
گرمیم حتی تو زمستونو پاییز
♪ ♥‿♥ ♪
نیمه ی منه این همه بدونن
♪ ♥‿♥ ♪
هر چی میخونم واسه این میخونم
♪ ♥‿♥ ♪
نه نیاد کسی طرفش نبینم
♪ ♥‿♥ ♪
همه میدونن سر این درو دیوونم
♪ ♥‿♥ ♪
نیمه ی منه این همه بدونن
هستم ولی خستم:)
عجیب دلم نوشتن میخواد و عجیب تر دستم به نوشتن نمیره!
فصل دوست داشتنی ام سر رسیده و من همچنان گنگم!
توی عصرای دل انگیز زمستونی دفترم رو باز میکنم و با یک لیوان چای هل دار و خودکارای دوست داشتنیم میشینم سر نوشتن ولی دریغ از یک کلمه!
میدونی حتی رو کتابام هم نمیتونم تمرکز کنم و این برای عشق کتابی مثل من یعنی فاجعه!یعنی یه چیز بی سابقه!میدونی اگه الیور تویست نصفه بمونه یعنی چی؟!
دلم این روزا بیشتر سکوت میخواد...مثل خود خود زمستون...دلم
امروز ساعت شش صبح بیدار شدم. یه ذره کتاب خوندم بعد خوابم برد تا ده اینطورا. از دست خودم ناراحتم نمیدونم اخه چرا این خواب لعنتی درست نمیشه. این خواب آلودگی حتا همین الان هم دست از سرم برنداشته‌‌. باید به دکتر بگم اما کاریم نمیکنه. این چه وضعیه مائده ترو خدا خودتو درست کن. خب دست من نیست. چرا دست تو نیست پس دست کیه؟نمیدونم :( امروز زبان درس شش رو باید بخونم. یه ذره خوندم هم کتابو هم زبانو اما الان دستم دیگه به کار کردن نمیره:( از خودم بدم میاد از این
آهنگ همسفر مسعود صادقلو
دانلود آهنگ زیبا و فوق العاده ♪ همسفر ♪ با صدای ♪ مسعود صادقلو ♪
 
متن آهنگ همسفر مسعود صادقلو
درگیر چشماته چشام
♪ ♥‿♥ ♪
منم از دنیا همینو میخام
♪ ♥‿♥ ♪
عشقمون داره میرسه به سال
♪ ♥‿♥ ♪
شدیم برا همه عاشقا مثال
♪ ♥‿♥ ♪
نگاه از هم بر نمیداریم
♪ ♥‿♥ ♪
همو داریم یه سرمایه داریم
♪ ♥‿♥ ♪
واسه حرف از برنامه داریم
♪ ♥‿♥ ♪
گرمیم حتی تو زمستونو پاییز
♪ ♥‿♥ ♪
نیمه ی منه این همه بدونن
♪ ♥‿♥ ♪
هر چی میخونم واسه
به نام خدای مهربون
 
میتونم بگم عاشق خدایی هستم که همیشه به ما درس های زندگی رو گوشزد میکنه
 
 
داستان
من آدم خیلی سرمایی هستم
متولد مردادم و شاید به همین خاطره که از سرما تا این حد بیزارم
البته لاغر هم هستم و سرما سریع به درونم نفوذ میکنه
حالا به این که چرا از سرما بیزار هستم کاری نداریم
من همیشه توی زمستونهای سرد و طاقت فرسا دوست دارم کارهامو پیش بخاری و شوفاژ انجام بدم و مسیرهایی که باید برمو با ماشین شخصی برم (که البته تا امروز نداشتم)
و خلا
دارم فکر میکنم که فردا صبح زود بعد از نماز نباید بخوابم. باید پاشم و خونه رو مرتب کنم، ظرفا رو بشورم، آشپزخونه رو سر و سامون بدم. بعدترش دست مامان رو چرب کنم، یه فکری به حال ناهار بکنم، مهمونا رو پذیرایی کنم و تو همه‌ی این مدت سعی کنم بغض نکنم و گریه‌م نگیره.
امروز فهمیدم همیشه بدتری هم وجود داره. فهمیدم من خیلی ضعیفم. یه موجود ضعیف و مسخره که اشکش خیلی زود درمیاد. حالم به هم میخوره از اون لحظه‌ای که جلوی نگاه نگران مامان هق‌هق زدم زیر گریه. حا
تنها سنگر من توی روزای سرد شعره چیزی که منو قاطی معنویت میکنه و باعث میشه یکم از چیزی که در اطراف حس میکنم فاصله بگیرم. شعر بهم بال و پر میده تا روی زمین که گیر کردم بتونم پرواز کنم و هوایی میشه توی ریه هام تا بتونم بین صور فلکی گشت و گذار کنم. نمیدونم جنسش چیه یا شاید حتی کیه ولی اینو میدونم نفسه.برام نوشتن از چیزی که امیدوار کننده باشه سخته چون خودم هم مثل یه نور چراغ نیم سوز که مدام خاموش و روشن میشه امید رو حس میکنم.
خالیم از کلمه و تموم اطراف
وقتی ازش خوشم اومد و با خودم فکر کردم ، تصمیم گرفتم راجع بهش بنویسم ، بعد از نیمه شب تماشا کردنش تموم شد ، از صبح دارم فکر می‌کنم چی بگم ؟ و واقعا دلم می‌خواد چیزی بگم ، چون با اون همه گریه‌ای که بعدش کردم بازم قلبم خالی نشده از احساساتی که بهم داد . امروز دوباره نشستم و اون بخش‌هایی که بیشتر دوست داشتم رو دوباره نگاه کردم ، هنوز هم نمی‌دونم چه کلماتی مناسب هستند برای توصیف احساساتم بهش. تو یک سایت ، به این نظر برخوردم و حس کردم همون‌چیزیه که
گفت:بیا بخوابیم روی برف.
گفتم: فرشته نمیشه
خودش را پرت کرد روی برف نرم و گفت:عیب نداره.
کنارش دراز کشیدم. به آسمان خاکستری خیره شده بود. نمی دانم آنجا چه می دید. ولی حواسش اینجا نبود. چشمش را بست و هوای سرد را باسر و صدا نفس کشید.
به تقلید از او چشمم را بستم، تازه داشتم تمرکز می کردم که ناگهان... چیز گنده و سفیدی روی صورتم فرود آمد.
جیغ زدم و بلند شدم. برف را از سر و رویم تکاندم و رو به آزاردهنده ام داد زدم:مثلا داریم از هوای برفی لذت می بریما! رو به او
یَا عَاصِمَ مَنِ اسْتَعْصَمَهُ یَا رَاحِمَ مَنِ اسْتَرْحَمَهُ یَا غَافِرَ مَنِ اسْتَغْفَرَهُ یَا نَاصِرَ مَنِ اسْتَنْصَرَهُ یَا حَافِظَ مَنِ اسْتَحْفَظَهُ یَا مُکْرِمَ مَنِ اسْتَکْرَمَهُ یَا مُرْشِدَ مَنِ اسْتَرْشَدَهُ یَا صَرِیخَ مَنِ اسْتَصْرَخَهُ یَا مُعِینَ مَنِ اسْتَعَانَهُ یَا مُغِیثَ مَنِ اسْتَغَاثَهُ
 
یَا مَنْ لامَفَرَّ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَفْزَعَ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَقْصَدَ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَن
جهت تلطیف فضای اجتماعی-روانی بگم که ، جشنواره فیلم فجر نزدیکه. سه گروه هستن که ممکنه شما جزوشون باشید. اول : اگه میخواید برید جشنواره، باید سایت سینماتیکت رو پیگیری کنید ، از الان عضو بشید ، فیلمها در دسته های ۱۱ تایی دسته بندی میشه. شما با هر اکانت میتونید دو سری بلیت و در هر سری دو صندلی بخرید. یا چهارسری ، هر سری یک صندلی. بستگی داره فیلمهای نهایی جشنواره ۳۳ تا یا ۴۴ تا بشه. گاهی هم پیش میاد با ۲۲ فیلم جمع میشه. سینمای مورد نظرتون و سانسها که ا
دِ ببار دیگه عزیزم ! حیف نیست ابر به این سفیدی هستی و نمیباری ؟ ببار و شادی هامو ببر . غم رو تازه کن . زمستونو دوباره به یادم بیار ...تنها چیزی که واسم بهار رو متعادل میکنه بارونه ! زمستون دوباره اومد و  رفت و من مثل همیشه تو حسرت این که ای کاش بازم ادامه  داشت موندم :( چقدر اون شب که برف میبارید و پنجره رو تا ته باز کردم و یه گوشه کز کردم تا گیج خواب بشم کیف داد  :) چقدر بغض کردن و دل گرفتگی هام تو بالاپشت بوم حال میداد . چقدر بیشتر به مرگ فکر کردم . چقد
دِ ببار دیگه عزیزم ! حیف نیست ابر به این قشنگی هستی و نمیباری ؟ ببار و شادی هامو ببر . غم رو تازه کن . زمستونو دوباره به یادم بیار ...تنها چیزی که واسم بهار رو متعادل میکنه بارونه ! زمستون دوباره اومد و  رفت و من مثل همیشه تو حسرت این که ای کاش بازم ادامه  داشت موندم :( چقدر اون شب که برف میبارید و پنجره رو تا ته باز کردم و یه گوشه کز کردم تا گیج خواب بشم کیف داد  :) چقدر بغض کردن و دل گرفتگی هام تو بالاپشت بوم حال میداد . چقدر بیشتر به مرگ فکر کردم . چقد
    
      دخترکی راه راه قسمت اول . 

ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین
سلاااااام سلاااااااام سلااااااام سلااااااااام خوبید؟منم خوبم! جونم براتون بگه که دیروز ساعت یازده و نیم بیدار شدیم دیدیم همچنان مثل دو سه روز قبل چه بارونی داره می یاد شر شرررررررررر...دیگه کوه نور که همیشه از پنجره مون دیده میشه توی یه مه سفید غلیظ فرو رفته بود و کلا محو شده بود و انگار نه انگار که اصلا کوهی اونجا وجود داشته ...قبلا وقتی که من میاندوآب بودم اصلا دوست نداشتم کوه از شهر دیده بشه نمی دونم چرا اصلا خوشم نمی اومد!کلا انگار کوه دوس

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها