نتایج جستجو برای عبارت :

اردیبهشت پر از فاجعه:(

 تهران در این روزها با آمار صعودی بستری بیماران کرونایی در بخش های مراقبت های ویژه مواجه است و این یعنی، فاجعه‌ای در راه است.
این روزها صحبت از طرح فاصله گذاری هوشمند است که به دنبال اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی، از ۲۳ فروردین در کشور کلید خورده و قرار است از ۳۰ فروردین نیز در تهران اجرا شود. این در حالی است که مواضع انتقادی زیادی نسبت به این شیوه قرنطینه در کشور مطرح است.
ادامه مطلب
دوستی نوشته بود؛
● یک دوچرخه سوار برای اقتصاد "فاجعه" است، زیرا:
۱-خودرو نمیخرد۲_وام خودرو نمی گیرد۳-دیر مریض می شود۴-بنزین نمی خرد۵-قطعات یدکی خودرو نمی خرد۶-پول پارکینگ نمی‌دهد۷-چاق نمیشود۸-جریمه نمیشود
پس چرا توسعه دوچرخه سواری؟!
فاجعه پشت فاجعه
دیوار پشت دیوار
درد پشت درد
پشت سر گذاشتم... بزرگتر شدم اما... برای خودم زندگی میکنم... تجربه میکنم... و از الان میدانم اگر شکست بخورم چیزی که از من باقی میماند قوی‌تر هست.
یادم باشد این تجربه ها شاید به بهای چند قطره اشک یا غم یا درد به دست آمده باشد یا بیاید... 
بچه ها زندگی خیلی پیچیده هست
و آدمهایی که حتی فکرش رو هم نمیکنین که ممکنه مشکل داشته باشن، در حقیقت در مشکلات زیادی غرقن. مشکلاتی که شاید برای شما مشکل به نظر نیاد ولی برای اونها فاجعه هست. همونطور که برای ماها مسائلی فاجعه و سخت هکه ممکنه بای بقیه به طرز خنده داری ساده باشه.
آدم ها رو شوخی نگیریم.
حال ادمها رو حتی اگه شده یه بار، بپرسیم.
حتی یه بار.
سه سال بعد ممکنه پشیمون بشیم که چرا یه بار ازون آدم نپرسیدیم حالت خوبه؟
همون طور که سه سال من این
7- آسیب‌پذیری نسبت به ضرر و بیماری (VH)
ترس اغراقآمیز از این که هر آن ممکن است فاجع های قریبالوقوع رخ دهد که نمیتواند از آن جلوگیری کند. این ترس متمرکز بر یک یا چند مورد زیر است:
1- فاجعه های پزشکی مانند حمله قلبی یا ایدز
2- فاجعه های هیجانی مانند دیوانه شدن
3- فاجعه های بیرونی مانند سقوط آسانسور، قربانی جنایت شدن، سقوط هواپیما یا زلزله
8- خود تحول نایافته/ گرفتار (EM)
نزدیکی و درگیری عاطفی شدید با یک یا چند نفر از نزدیکان ـ غالباً والدین ـ به بها
 
 
در جریان فاجعه چرنوبیل یک اپراتور یک دکمه را فشار نداد و از فاجعه جهانی جلوگیری کرد هر چند عواقب حادثه و انفجار راکتور چرنوبیل هنوز هم بر جان مردم و آن جغرافیا نشسته. ( متاسفانه اسم اپراتور را به خاطر ندارم)
در حادثه سقوط هواپیما چه کسی پشت دکمه های پدافند سپاه نشسته بود؟و آن لحظه که هواپیما اوج می گرفت به چه فکر می کرد؟
 
 
حسابی خرد شده‌ام. دیگر به هیچ‌کار نمی‌آیم. درست یادم نیست که کدام روز از پاییزِ پارسال بود که یاد امروزم افتاده بودم: واضح، چون جریان آب. اما آن‌روزم فراموش شده است: غریب، چون سنگی با بارانِ دیشبش. تنها صدایت را به یاد دارم. از آنوقت، اینجا همیشه دستی، ردّ حرفِ آخرش را بر سینه‌ی سطحی تجدید می‌کند که: "نه". و هربار که به تحلیل آن ردّ نامیرا ایستادم، روشنم شد که این ماده حل نشدنی است.
خواسته و ناخواسته، هر چه که باشد فاجعه‌ای به بار آمده است. فا
Chernobyl- 2018
By Johan Renck
IMDb:9.7
Rotten tomatoes: 96%
چند سال پیش که واسه اولین بار کتاب «صداهایی از چرنوبیل» رو خوندم، واسم سوال بود که چرا من چیزی از این موضوع نشنیده بودم و چرا به قدر کافی به این موضوع پرداخته نشده. حتی کتاب فوق‌العاده‌ی آلکسیویچ هم حداقل توی ایران به قدر کافی دیده نشد. ولی این مینی سریال پنج قسمتی توی یک ماه اخیر بسیار دیده شد. 
این سریال شرح وقایع فاجعه‌ی اتمی چرنوبیله که در شوروی اتفاق افتاد. اینکه چطوری اون فاجعه رخ داد، چطور کنترل شد، م
 
 
 
ناسا سه زمان فاجعه آمیز را برای برخورد این شهاب سنگ شناسایی کرد.
به گزارش اسپوتنیک، ناسا سه زمان فاجعه آمیز را برای برخورد این شهاب سنگ شناسایی کرد سال 2029، 2036 و 2068، اما در عین حال ادعا می کند که هیچگونه تهدیدی برای زندگی در زمین وجود ندارد.
منابع متعدد معتبر زنگ هشدارشان به صدا درآمده است. آنها می گویند، ناسا تعیین کرده است که سیارک غول پیکر آپوفیس 12 سال دیگر و یا حداکثر در 19 سال دیگر سقوط خواهد کرد و چنانجه یکی از سایت ها نوشته است، یکی ا
حمید طالاری فاجعه
Download New MusicHamid Talari - Fajee
دانلود آهنگ به سوی موعود  به همراه متن آهنگ از رسانه ویک موزیک  با بالاترین سرعت و قابلیت پخش     آنلاین
با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ بهمراه پخش آنلاین و متن آهنگ
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
ادامه مطلب
انصاف داشته باشیم 
انصاف یعنی هرانچه برای خود خوش می داریم برای دیگران نیز خوش بداریم وهرانچه برای خود بدمی داریم برای دیگران نیز بد بداریم 
انصاف یعنی اگر درکارکسی قضاوت می کنیم خود راجای فردی بگذاریم که آن کار را انجام داده.
ما در این فاجعه ی اسفناک، دو طرف داریم؛ فردی که موشک را پرتاب کرده و خانواده هایی که عزیز از دست داده اند.پدر و مادری که فرزندشان را از دست دادندو... واقعا چه بد مصیبتی است واقعا چه بد داغیست.اگر جای خانواده ی شهدا بودیم
 رفتنت، بل فاجعه بوداتفاق که نه!مثل خشکسالی‌های ممتدمثلِ،،، سوءتغذیه ی                  درخت!. وقتی که رفتی دنیای من چهار دیواری شد درانحصارِ تاریکی. تو که رفتی  همه چیز دنیا عجیب شد مثل آوار زده‌ایی کهلاشه‌اش را از زیر خاک بیرون می‌کشد، برای :     --خاک سپاری!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
سلام
توی این شرایط مردم بیشتر مناطق غرب کشور احتیاج دارن به کمک. من شلوغش نمیکنم و نمیخوام جو بدم ولی خودم هم ساکن یکی از همینم مناطق هستم در غرب کشور و خبر دارم از وضع دوست و آشنا و این و اون. به خدا فاجعه ست وضع خیلی از هموطن هاتون. 
الان به شدت دارو و نوار بهداشتی و خیلی چیزهای اساسی رو مردم نیاز دارن در روستاهای لرستان و ایلام و گلستان. حالا بماند شهرهاشون که اونا هم خودش فاجعه ست. تو رو خدا هر کی هر چی میتونه کمک کنه به امید دولت نایستین. بعضی
سراوان یکی از جنگل های قدیمی استان گیلان است که متاسفانه مورد بی مهری قرار گرفته است. در نزدیکی این جنگل یک جایگاه تخلیه زباله های شهری قرار دارد که طی سالها، عریض و طولانی شده است. ارتفاع کوه زباله ها در این منطقه به 90 متر می رسد و این یک فاجعه وحشتناک است. این مشکل آنقدر عمیق است که اهالی منطقه سراوان را با مشکل های فراوانی مواجه کرده است. از بوی بد تعفن زباله ها گرفته تا بیماریهایی که گریبان اهالی را گرفته است.
کوه زباله
فاجعه از آنجایی بیشت
این مطلب توسط اَل هورنِر، نویسنده وبسایت ایندیپندنت، نوشته شده است: در سال ۱۹۹۹، تمام دنیا خود را برای یک هرج و مرج بزرگ آماده می‌کرد. زمان زیادی تا سال ۲۰۰۰ (پایان دنیا طبق برخی پیش بینی‌ها) باقی نمانده بود و در عین حال فاصله با اتفاقاتِ فاجعه بارِ مورد انتظار کمتر و کمتر می‌شد. بسیاری پیش بینی کردند با شروع سال ۲۰۰۰ هواپیماها سقوط می‌کنند و سیستم‌های بانکی نیز به واسطه نوع برنامه نویسی‌شان دچار مشکل می‌شوند. در دهه ۶۰ میلادی، زمانی که
این مثنوی حدیث پریشانی من استبشنو که سوگنامه ی ویرانی من استامشب نه اینکه شام غریبان گرفته امبلکه به یُمن آمدنت جان گرفته امگفتی غزل بگو غزلم، شور و حال مُردبعد از تو حس شعر، فنا شد، خیال مُردگفتم مرو که تیره شود زندگانیمبا رفتنت به خاک سیه می نشانیمگفتی زمین مجال رسیدن نمی دهدبرچشم باز، فرصت دیدن نمی دهدوقتی نقاب، محور یکرنگ بودن استمعیار مهر ورزیمان، سنگ بودن استدیگر چه جای دلخوشی و عشق بازی استاصلاً کدام احمق از این عشق راضی استاین عشق
رفتن تو:
رفتن تو 
اتفاق بزرگی است 
فاجعه ای بی پایان
مثل خشکسالی های ایران
مثل سوء تغذیه کودکان آفریقا
وقتی تو رفتی خانه ی ما چهار دیواری ای شد 
بی در و پنجره،
تو که رفتی  
همه چیز دنیا عجیب شد 
مثل آوار زده ایی
که جنازه اش را از زیر خاک بیرون میکشند 
که به خاک بسپارند 

سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
پنجره را که باز می‌کنم، انگار دریچه‌ی خاطرات نامحدودم را باز کرده‌ام. شاید همه‌ی بادها درختان را شکسته‌اند و شاید فاجعه‌ای به بار آورده‌اند. اما من همه‌ی آن‌ها را دوست دارم. بادها. باران‌ها. طوفان‌ها. خاطرات. می‌دانم که آن‌ها هم در گوشه‌ای از قلب مرطوب و مه‌گرفته‌شان مرا دوست دارند...
تو زندگی بعضی چیزا هست که حتی از فکر کردن بهش هراس داری...
یعنی حتی تصورشم وحشتناکه 
و وحشتناکتر اینه که نمیدونی دقیقا  چه غلطی بکنی تا اون مشکل حل بشه 
و جلوی فاجعه رو بگیری قبل از اینکه اتفاق بیفته....
یه موضوعی هست چن وقتیه ذهنم رو مشغول کرده   شاید اونقدر بده که حتی روم نمیشه اینجا بنویسم ...
فقط خدا کنه اشتباه فکر کنم. 
ب جز ی خاطره ی خوب واسه یکشنبه قبل انتخابات۹۶کلا اردیبهشتی نبوده ک بگذره و زخمیم نکرده باشهالمپیاددانش آموزیم۱۱و۱۲اردیبهشت بودالمپیاددانشجوییم۱۲و۱۳اردیبهشت هست(اینو دیگه خدا رحم کنه)بدی این دفعه اینه ک خونواده خبرندارن و قاعدتا درکی هم از اوضام وجود نداره و من هم همش خودخوری احتمالا جمعه،بعد امتحان کارم ب سرم بکشه ببینید کی گفتمحالا شما هی بگید اردیبعشق و این صوبتا
یه بار داشتم با یکی از دوستام حرف می‌زدم، دقیقا تو همون دوره‌ای بود که کارشناسی داشت تموم می‌شد و بچه‌ها یکی یکی داشتن اپلای می‌کردن و می‌رفتن. گفتم:«هر وقت از رفتن بچه‌ها بغضم می‌گیره یا به این که خودم جا موندم فکر می‌کنم، یاد نسل باباهامون میفتم که اونا هم تو جبهه دوستاشون رو از دست می‌دادن و احساس جا موندن می‌کردن. البته می‌دونم تو این دو تا موضوع خیلی تفاوت هست  ولی حس از دست دادن و جا موندن تو جفت‌شون مشترکه. یه جورایی انگار داریم
مردم دسته دسته میریزن تو داروخونه ها و ویتامین های سی و دی میخرن  میدونی این یکی به نظرم واقعا تقصیر حکومته اگه بجای اینکه کرونارو خاله بازی نشون بده و از همه ی توانش مثل همیشه برای زیر سوال بردن ماهیت مشکل استفاده کنه یکم اگاه سازی کنه اگه محض رضای خدا یکم از عقلش کمک بگیره ما اینهمه از هرماجرایی یه فاجعه ی بشری نداریم -_-
روزی فیل با سرعت از جنگل می گریخت!
دلیلش را پرسیدند گفت: شیر دستور داده تا گردن همه زرافه ها را بزنند!
گفتند: تو را چه به زرافه؟! تو که فیل هستی پس چرا نگرانی؟!
گفت: بله من میدانم که فیل هستم؛ اما جناب شیر، الاغ را به پیگیری این دستور مأموریت داده!!
وقتی مأموریت مهم را بر دوش افراد بیسواد و نادان میگذارند، نتیجه فاجعه بار خواهد بود!
وقتی اوضاع بحرانی است
وقتی بحران ها فوران می کنند
گاهی
به ناچار 
بهترین عکس العمل، حفظ آرامش روانی خود برای اقدامی پخته تر است
با فریاد زدن و بی قراری، با از کوره در رفتن، تا حالا که هیچ مسئله ای حل نشده
 
پس مردونه می چسبیم به کارمون
شاید که از فاجعه ای دیگر خودداری شود
انصاف داشته باشیم 
انصاف یعنی هرانچه برای خود میپسندیم برای دیگران نیز بپسندیم وهرانچه برای خود نمی‌پسندم برای دیگران نیز نپسندیم.
انصاف یعنی اگر درکارکسی قضاوت می کنیم خود راجای فردی بگذاریم که آن کار را انجام داده.
ما در این فاجعه ی اسفناک، دو طرف داریم؛
1. فردی که موشک را پرتاب کرده
2. خانواده هایی که عزیز از دست داده اند، پدر و مادری که فرزندشان را از دست دادند و...
واقعاً چه بد مصیبتی است واقعا چه بد داغی است.
اگر جای خانواده ی شهدا بودیم چ
این سریال رو پارسال دیدم. دوستش داشتم و توصیه میکنم دیدنش رو به خصوص به کسانی که با تربیت فرزندان در ارتباط هستند.
چند تا مادر هستند که در یک شهر ساحلی زندگی میکنند. این شهر به مدرسه های خوبش معروفه... فرزندانشون همگی به یک مدرسه میروند و هم کلاسی هستند. به ظاهر همگی دارای زندگی های آنچنانی و لوکس هستند. اما باطن های زندگیشون خیلی داغون هست. روشهای تربیتی درستی ندارند برخلاف ادعاشون. یه تنش در مدرسه ایجاد میشه و این تنش با توجه به اخلاق خاص وال
سال تولید : ۲۰۱۶
 محصول کشور :   هند
ژانر : ماجراجویی | جنایی | درام
امتیاز IMDB  از ۱۰ : ۷٫۶
کیفیت : BluRay 1080p – ۷۲۰p – x265
کارگردان : Nishikant Kamat
ستارگان : Irrfan Khan, Jimmy Shergill, Vishesh Bansal
خلاصه فیلم :مردی بنام نیرمال خانواده اش را طی یک فاجعه انسانی از دست می دهد، نیرمال سفری را برای بدست آوردن پاسخی منطقی راجع به این فاجعه آغاز میکند که در نهایت او را برای گرفتن انتقام از مسئولان این کار تشویق میکند…
ادامه مطلب
نام سریال : Chernobyl | چرنوبیل
ژانر : درام
محصول شبکه : | اچ‌بی‌او
سال انتشار: 2019 –
مدت زمان: هر قسمت 60 دقیقه
حجم : هرقسمت – مگابایت
کیفیت : 1080p + 720p x265, x264
زبان : انگلیسی
زیرنویس فارسی : دارد، با لینک مستقیم.
سازنده : Craig Mazin
بازیگران : Jared Harris, Stellan Skarsgård, Emily Watson
خلاصه داستان : Chernobyl – عنوان یک مینی سریال درام در مورد فاجعه 1986 چرنوبیل می باشد که در قالب 5 ایپزود از اچ بی او پخش خواهد شد. حادثه اتمی چرنوبیل حادثهٔ هسته‌ای فاجعه‌باری بود که در روز ۲۶ آوریل
الان وضعیت زندگی من فاجعه است بعد یه عده هی میان میگن افکار مثبت داشته باش،به خودت تلقین نکن،مثبت اندیش باش و ...این حرف ها مثل این میمونه به یکی که سرطان داره بگید نگو سرطان داری تا خوب شی،اره خود به خود خوب میشیبریزید دور این حرف ها رو+وب من همینه،از همه اونهایی که دعوتشون کردم معذرت می‌خوام،هر کس خواست میتونه بره
از صبح که بیدار شده ام سرعت درس خواندنم، به طور متوسط، یک صفحه در طی 25 دقیقه بوده است و برای جزوه ی 200 صفحه ای باقیمانده،این سرعت بیانگر یک فاجعه است. به شدت به کسانی که یک جمعه معمولی را  می گذرانند و امتحانی ندارند غبطه می خورم! اصلا از همان ابتدا باید یک رشته آسان و حفظ کردنی انتخاب می کردم. البته این حرف ها را نباید جدی گرفت چون من رشته ام را دوست دارم و فقط دچار امتحان زدگی شده ام.
دیروز رفتم از توی اتاقم دستگیره بیاورم وقتی برگشتم دیدم قابلمه برگشته و روی تمام سه تا گاز کنار هم ، ماهی ریخته رد تکه های ماهی را دنبال کردم و از روی دیوار رد شدم به سقف که رسیدم تکه های ماهی دایره وار پراکنده شده بودند دیگر از لکه های روغن نگویم !
آن لحظه نه به چگونگی تمیز کردن این فاجعه گسترده فکر میکردم و نه به حجم انفجار رخ داده فقط فقط احساس گرسنگی مزمنم به خاطرم می آمد
چند وقتی هست که علاقه ام به خوندن کتاب های داستانی داخلی زیاد شده که دلایلش رو توی پست رویای تبت گفتم . در همین راستا اخیرا که داشتم بین قفسه های کتابخونه قدم میزدم، چشمم به اسم مصطفی مستور خورد و یادم اومد که تعریف کتاب "استخوان خوک و دست های جذامی" اش رو چند جا خوندم ولی نتونستم این کتاب رو ازش پیدا کنم بنابراین  کتاب ۱۲۱ صفحه ای "سه گزارش کوتاه درباره ی نوید و نگار" رو برداشتم و پس از چشم تو چشم شدن با چند صفحه اول کتاب احساس کردم که من و کتاب
نام سریال : Chernobyl | چرنوبیل
ژانر : درام
محصول شبکه : | اچ‌بی‌او
سال انتشار: 2019 –
مدت زمان: هر قسمت 60 دقیقه
حجم : هرقسمت – مگابایت
کیفیت : 1080p + 720p x265, x264
زبان : انگلیسی
زیرنویس فارسی : دارد، با لینک مستقیم.
سازنده : Craig Mazin
بازیگران : Jared Harris, Stellan Skarsgård, Emily Watson
خلاصه داستان : Chernobyl – عنوان یک مینی سریال درام در مورد فاجعه 1986 چرنوبیل می باشد که در قالب 5 ایپزود از اچ بی او پخش خواهد شد. حادثه اتمی چرنوبیل حادثهٔ هسته‌ای فاجعه‌باری بود که در روز ۲۶ آوریل
کم‌کم حس می‌کنم که دارم دیوانه می‌شوم. بند بند وجودم درد می‌کند. تا به حال در زندگی‌ام اینطور کلافه و مستاصل نبوده‌ام. نمی‌دانم باید چه‌کار کنم. نمی‌دانم با این همه خشم و نفرت چه‌کار کنم. حس می‌کنم که می‌توانم خرخره‌ی آدم‌ها را بجوم. هنوز بغض دارم. نمی‌دانم باید به کجا فرار کنم. نفسم تنگ است. نمی‌دانم چه کنم. نمی‌دانم که باید به کجا پناه ببرم. نوشتن هم حالم را بهتر نمی‌کند. و این یعنی فاجعه. یعنی دیگر خاکی نمانده که سرم بریزم.
 
انصاف یعنی هرانچه برای خود میپسندیم برای دیگران نیز بپسندیم وهرانچه برای خود نمی‌پسندم برای دیگران نیز نپسندیم.
انصاف یعنی اگر درکارکسی قضاوت می کنیم خود راجای فردی بگذاریم که آن کار را انجام داده.
ما در این فاجعه ی اسفناک، دو طرف داریم؛
1. فردی که موشک را پرتاب کرده
2. خانواده هایی که عزیز از دست داده اند، پدر و مادری که فرزندشان را از دست دادند و...
واقعاً چه بد مصیبتی است واقعا چه بد داغی است.
اگر جای خانواده ی شهدا بودیم چه کار می کردیم؟
دا
این یه مدت هر روز که از خواب بلند میشم یکی دو‌ساعت طول میکشه تا وقایع اخیر به ذهنم بیاد
صبح که خوابگاه ها تخلیه شد شبیه فیلم های هالیوودی بود
به همون شدت اکشن طور
شبیه فاجعه چرنوبیل از نوع ویروسیش
خیلی غیر واقعیه
تصور اینکه تمام کسایی که دوستشون داری رو نمیخوای ببوسی ولی از ته دل میخوای با تمام آدم های نفرت انگیز بوسه فرانسوی داشته باشی، انقدر که آب دهنت رو‌ قورت بدن ؛ خیلی گیج کنندست..
 
 
دلم میخواد بیام راجع به فاجعه ای که توی آزمایشگاه و موقع کار با خون اتفاق افتاد بگم ... دلم میخواد راجع به حس و حال این روزهای خودم بنویسم 
اما؟ اما میانترمهای حذفی و سنگین و سختم شروع شدن و درس میخونم و درس میخونم ! 
80 درصد وقتم رو میذارم واسه بیوشیمی و اون 20 درصد باقی مونده رو پخش میکنم روی 20 واحد دیگه و بیاید امیدوار باشیم که توازن رعایت شده :)))
پشت درس خوندنام به چی فکر میکنم؟ 
1. تو
2. شش ترمه شدن
سلام
من پسر 23 ساله هستم، درباره خوبی ها و بدی های ازدواج از این و اون پرسیدم و ...، به این نتیجه رسیدم که ازدواج فاجعه ای بیش نیست. مردها مینالن از اوضاع شدیدا بد اقتصادی و این که آرامش شون هم نسبت به مجردی کمتر شده و ساعت کاری شون بالا رفته، میگن ازدواج چیزی بهشون اضافه نکرده و فقط گرفتاری شون بیشتر شده.
با یه حساب سر انگشتی دیدم بله اطرافیان خودم هم همین جوری براشون پیش اومده و هیچ کدوم بهتر از مجردی شون نیستن که هیچ اوضاع شون بدتر هم شده.
با ای
از چهارشنبه ذهنم درگیره با یه سری چیزا. هی می‌خوام بنویسمشون و هی برا خودم شرط می‌ذارم که تا فلان قدر درس نخوندی حق نداری بیای سراغ نوشتن و تخلیه‌ی مغز.از طرفی هم تا ذهنم آزاد نشه سرعت درس خوندنم واقعا چیز فاجعه‌ایه. خلاصه که افتادم تو دور باطل.
فردا که امتحان آناتومی تحتانی رو بدم، شاید اندکی خاطرم آسوده بشه. امید است خوب بگذره.
پ.ن.: امروز تولدمه. خواستم حالا که دارم تو این تاریخ پست می‌ذارم، اشاره‌ای هم به این موضوع بکنم.
داشتم تصور می کردم روز محالی را کِ برای آرامش فکری و استراحت اعصاب بروم جایی دور،در سکوت جنگل های بی کس یا هیاهوی امواج دریا،بروم در قرنطینه ای در نقطه ی مقابلِ خانه ام در کره ی زمین،هر جای زمین و آسمان کِ گورم را گم بکنم از هیچ کدامِ این مشغله های ذهنی رهاییم ممکن نخواهد بود کِ نخواهد بود.مثلن در تنهاییِ خود لم بدهم در زیرِ آفتابِ استوا و یا یخ بزنم در سرمای زیرِ صفرِ سیبری یادم خواهد رفت کِ جایی در نقطه ای شبیه وِ وطن سیلی تمام جاده ها را گل ک
پراید در انحراف فرمان و آلایندگی هوا اول شد
‏مدیرعامل ستاد مرکزی #معاینه_فنی خودروهای تهران:
پراید رتبه نخست را در انحراففرمان و گازهای آلاینده دارد متاسفانه ۹ % از خودروهای پراید مراجعه‌کننده بیش از یک ایراد داشته‌اند ۲۷.۷ % مراجعات به مراکز  معاینه فنی شهر تهران مربوط به خودروی پراید است
سد دز در آستانه یک فاجعه زیست محیطی
با سلام خدمت شما دوستان عزیز خیلی از شما ها پرسیده بودید اگر سد دز بشکند چه اتفاقی میفتد باید به شما بگم که ما این مطلب رو ساختیم تا شما در نظرات پاین این سایت به ما نظرتون رو درباره این موضوع بگید تا به یک نتیجه گروهی برسیم
دانلود قسمت 10 فصل 2 سریال ممنوعه، سریال ممنوعه فصل دوم قسمت دهم
لطفاً یکبار گوش کنید
توصیه های یک پزشک از بیمارستان امام رضا مشهد
حتما وحتما چندین بار گوش کنید ، امید است از فاجعه کنونی عبور کنیم
#مقابله_با_کرونا
#ایران_سالم
#کرونا_را_شکست_میدهیم
به امید سلامت همه ایرانیان و همه اقوام
@khavareha
[فایل ۱.۵ مگابایت]
مشاهده مطلب در کانال
نمی دانم
شاید این خاک نفرین شده؛ اما چون منی که به نفرین اعتقادی ندارد چگونه این فاجعه ها را هضم کند؟!
اما شکی نیست که ما تاوان جهلمان و جهل پدرانمان را میدهیم. این ها چوب ساده لوحی ماست که در آستینمان فرو شده
اما غم انگیز تر آن است که ما از نادانی خودمان باخبریم و همچنان بر ندانستن ثابت قدم! اینکه هنوز هم در این فلاکت دست و پا میزنیم تاییدی بر این مساله است.
افسوس که نه وقاحت وحشی های روبرویمان تمامی دارد و نه مظلومیت ما
بر ماتم ما نقطه ی پایانی
×نماز صبح چند رکعته؟-دو رکعت×نماز ظهر چند رکعته؟-سه رکعت×بعد نماز ظهر چی می‌خونم؟-نماز مغرب×اون چند رکعته؟-چهار رکعت×کلا در روز چند وعده نماز می‌خونیم؟-خب، نماز صبح.. [چند لحظه سکوت و تفکر] نمیدونم!و مامان در زمانی که داشت بهش یاد می‌داد که بعد از نماز ظهر نماز عصر می‌خونیم گفت "خب، حالا نماز عصر چند رکعته؟" و علی ای که جواب داد "سه رکعت!"عمق فاجعه رو فهمیدید یا بیشتر بگم؟؟؟این خانه از پای‌بست ویران است..
   
   
عمق گرونی رو وقتی فهمیدم که " دوناتای نرم و خوشمزه سه تا هزار" ، به سه تا دو هزار و "جورابای عطری و نانو 3 تا پنچ تومن"  به سه تا ده تومن تغییر قیمت دادن :|
   
    
 داخل مترو هندزفری های ارزون قیمت زیاد هست، اون روز گفتم بذار یه هندزفری 5تومنی بگیرم هندزفریم خرابه ، به طرف گفتم هندزفری ارزون قیمت چی داری ؟ میگه اینا رو دارم 15 تومن :| همون 5تومنیا رو میداد 15 تومن :|
  
   
   
داشتم تصور می کردم روز محالی را کِ برای آرامش فکری و استراحت اعصاب بروم جایی دور،در سکوت جنگل های بی کس یا هیاهوی امواج دریا،بروم در قرنطینه ای در نقطه ی مقابلِ خانه ام در کره ی زمین،هر جای زمین و آسمان کِ گورم را گم بکنم از هیچ کدامِ این مشغله های ذهنی رهاییم ممکن نخواهد بود کِ نخواهد بود.مثلن در تنهاییِ خود لم بدهم در زیرِ آفتابِ استوا و یا یخ بزنم در سرمای زیرِ صفرِ سیبری یادم خواهد رفت کِ جایی در نقطه ای شبیه وِ وطن سیلی تمام جاده ها را گل ک
اخبار جدید استقلال بدستمان رسیده درباره ورود خانم ها به ورزشگاه و فاجعه ای که برای دختر استقلالی اتفاق افتاده است:
پروانه سلحشوری در واکنش به خودسوزی دختر جوان هوادار استقلال مطرح کرد:
فوتبالیست‌ها نمی‌توانند بگویند ما بازی نمی‌کنیم؟ صدای مسئولان در نمی‌آیددچار نوعی بی‌تفاوتی و کرختی اجتماعی هستیممردان در این باره بهتر از زنان نسبت به موضوع اخیر واکنش نشان دادندتوجیهاتی برای ایجاد ممنوعیت می‌آورند که آدم از خواندن آن هم شرم می‌کن
در نمایشنامه فیزیکدانها، فردریک دورنمات (Friedrich Durrnmat) از فیزیکدانی می‌گوید که توانسته مسائل رازآلود فیزیک (مسئله گرانش و نظریه وحدت بزرگ) را حل کند و از ترس این‌که گشودن این رازها فاجعه‌ای دیگر همچون بمب اتمی بیافریند به دیوانه‌خانه‌ای پناه برده تا از دست قدرتمندان و سیاسیون فرصت‌طلب در امان باشد اما جاسوسان او را تا دیوانه‌خانه تعقیب کرده‌اند و در نهایت دانش او توسط فردی حریص و سرمایه‌دار به سرقت می‌رود.
 
فردریک دورنمات، این نمایش
♦️امکان بازگشایی دانشگاه‌ها تا پایان خردادماه ضعیف است
رئیس کارگروه آموزش‌های الکترونیکی وزارت علوم: امکان بازگشایی مراکز آموزش عالی تا پایان خردادماه ۹۹ بسیار ضعیف است و دانشگاه‌ها باید بر اساس برنامه‌ریزی‌های فعلی پیش بروندهنوز در اوج شیوع ویروس کرونا هستیم و اگر خوابگاه‌ها آغاز به کار کنند، فاجعه ای دیگر اتفاق خواهد افتاد
#کرونا _را_شکست_میدهیم
چرا باید آدم قشنگترین حس هاش رو با آدمای اشتباه share کنه؟
چرا؟
چرا؟
.....
باز تحت فشار روحی قرار گرفتم و گویا به طرز فاجعه باری میل به ابرازش دارم، راحتر بگم بالا بردن دستام به نشانه تسلیم! کاری که این اواخر دائما انجامش دادم.
میدونی انگار تسلیم شدن دم دست ترین گزینه‌س و چقدر رقت انگیزه وقتی کاری از دستت برمیاد و انجام نمیدی. 
میل به مورد علاقه واقع شدن یه آدم درست و حسابی دارم! و این آلارم همیشگی رو تو مخم به صدا درمیاره.... این حال و هوا بارها از م
بعضی وبلاگ‌ها رو فقط باید خوند.
نباید کامنت گذاشت.
کامنت‌گذاشتن و خوندن پاسخ اون‌ها، ممکنه خطر فروپاشی ذهنیات مثبت شما از اون بلاگر رو به همراه داشته باشه.
چیزی که برای یک خواننده مثل یک فاجعه است و تبعاتش و اثراتی که در رابطه‌های مجازی باقی میذاره، هیچ‌وقت جبران نمیشه.
بعضی وبلاگ‌ها رو فقط بخونید.
کامنت نگذارید.
:)
 
 
+به نظرم میاد من خودم برای عده‌ای از همون مدل بلاگرها محسوب میشم که نباید برام کامنت بذارن ؛)
کتابی که در حال خوندنش بودم گم شده و این برای کسی که ساعت 1 شب در حالیکه بقیه خوابیدن، نمی‌تونه کتابش رو پیدا کنه، یه فاجعه تمام و کمال محسوب میشه. به جای کتاب خوندن تلگرام رو چک کردم و با یه آشنای قدیمی صحبت کردم. 
من قبلا انقدر خجالتی نبودم اما بعد از طی یه دوره اجتماع گریزی و فرار از صحبت کردن با آدما و مضطرب شدن، الان حتی برای حرف زدن عادی دچار استرس میشم و اذیتم می‌کنه. باید با آدمای بیشتری حرف بزنم اما امکانش فعلا برام فراهم نیست. 
فضای هیجانی نباید تصمیم ساز باشد. اگرنه میشود همان چیزی که باشگاه استقلال تجربه میکند. مربی را تماشاگر می آورد با 5 برابر قیمت، بعد خود تماشگر معترض می شود به مربی. حیا کن رها کن سر می دهد. بعد به مدیر متعرض می شود که: «ما عقلمان نرسید، شما هم عقل نداشتید که این طور مربی آوردید. آن هم با این قیمت؟». بعد حیا کن رها کن می رود سمت مدیر. بعدتر بدهی بالا می آید از دست فلان مربی. هوادار فحش می کشد به اول و آخر مدیر که چرا آن مربی بی کیفیت را با این قیمت آور
قرار نیست صحنه ی درخشانی از پیشرفت روشن شود. همین که نوشتن ات نوری می
اندازد روی ندانسته ها و نفهمیده ها و همانها که خودت فکر می کنی میدانی کافی ست.
همین که وقتی نمیدانی قید و فعل و صفت و ارکان جمله کجاست و تو اصلا نمیفهمی چه می
نویسی یعنی تو را روشن کرده. یعنی فهمیده ایی چیزی بلد نیستی. این روشن گری ها از
آن روشن گری ها نیست! این از آنهاست که نور می اندازد گوشه های زشت و چرک و
پراکنده ی ذهنت. با نوشتن پیدایشان میکنی فقط نباید از دیدنشان بترسی. این
●سه دقیقه پیش در حالی که‌کاملن هوشیار بودم متوجه شدم بستنی تو قاشقمو اول فوت میکنم بعد می خورم:||||||||||||||||||||||
●خانوم آ یه ساعت پیش پیام داده که خب چون تعطیله و فلان کل کتابو خودتون طراحی کنید و رنگ کنید و لباساتونم خودتون بسازید و خب فاجعه اصلی این نیست فاجعه اصلی اون بچه های روانی ای هستن که پیامشو ریپلای میکنن و تشکر میکنن ازش با استیکر قلب و از اینجا تا جاده قزوین پرانتز:))))))
چند تا موضوع اینجا مطرحه
یک اینکه اگه که ما خودمون سبک رنگ آمیزی و
رییس مرکز اورژانس و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی کاشان از مصدوم شدن 16 نفر بر اثر تصادف اتوبوس با کامیون در اتوبان نطنز به کاشان خبر داد. حسین ریاحی اظهار کرد: در ساعت ۲۱:۵۷ دقیقه شامگاه یکشنبه نهم تیرماه تماس مردمی با مرکز ارتباطات اورژانس مبنی بر برخورد یک دستگاه اتوبوس با کامیون در حوالی عوارضی قمصر کاشان دریافت شد.
ادامه مطلب
هرگز خشونت، گرسنگی، طرد از جامعه، نابرابری، ستم اقتصادی در تاریخ بشریت و کره زمین تا این اندازه دامن گیر انسان نبوده است. به جای نغمه سردادن از کامیابی آرمان دموکراسی لیبرال و بازار کاپیتالیستی در شادکامی پایان تاریخ، به جای برگزاری جشن پایان ایدئولوژِی و پایان گفتمان های رهایی بخش، هرگز نباید این نکته بدیهی عالم گیر را که از رنج های منحصر به فرد بی شماری فراهم آمده اند، از نظر دور داریم که هرگز اینقدر زن و مرد و کودک بر روی زمین به بردگی ک
در سالهای میانی قرن سیزدهم هجری(سال 1239) حاکم عثمانی بغداد داوود پاشا به حرمین شریفین کربلا و نجف حمله کرده و حرم را به توپ بسته و عده ای از مردم را به خاک و خون کشیده. در تاریخ دنبال دلیل این واقعه که باشی  به این موضوع برخورد میکنی که شیخ احمد احسایی بنیانگذار فرقه ی شیخیه که با تکفیر علمای شیعه از ایران رانده شده بعد از رفتن به کربلا کتابی نوشت و در آن اعلام کرد که خلفا کافرند و به این ترتیب راه لعن و دشنام به خلفا را باز کرد. کتاب شیخ به دست وا
ظاهرا در ساری مراسم سوگواری برای کشته شدگان فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی برگزار شده بود و مردم آمده بودند شمع روشن کرده بودند. مامورین هم ریخته بودند تا شمع ها را خاموش کنند.
مامور گفت : برید سر قبرش شمع روشن کنید
زن جواب داد : قبر داره مگه ؟ کدومشون قبر دارن ؟
مامور تشر زد : همه!
حالا که فکر میکنم میبینم بیراه هم نمی گفت. همه قبر دارند اینجا. یکی شرافتش را به خاک سپرده ، دیگری چشمانش را ، یکی گوش هایش ، آن یکی وجدانش ، پیرمردی جوانیش ، جوانی امید
حالم بده ..
هممون حالت تهوع و سرگیجه داریم ..
شدید سرم داره درد میکنه
وحشتناک بود بدترین زلزله ای بود که تو عمرم دیدم واقعاااااا وحشتنااااااک بود چن ثانیه داشتیم به طرز فاجعه باری لرزیدیم وقتی میگم میلرزیدیم ینی زلزله و پس لرزه هایی که دیدین نههه واقعاااااااا وحشتناک بود... من که از خواب پریدم فقط داشتم نگا میکردم اونقدررررررر بددددد بود نه میتونستم حرف بزم نه فرار کنم فقط داشتم نگا میکرد 
وای خدایااااااااااا وحشتناک بود وحشتناااااااااااا
به چند نمونه توجه کنید:
لبنیاتی های ما مدتهاست مجبورند به شیرهای خود وایتکس بزنند تا ضد عفونی شود و بازرس بهداشت در شیر آنها ویروس تشخیص ندهد! نتیجه اش شده غده های چرکین روی بدن کودکان و نوجوانان.
آرد نانوایی کاملاً از سبوس تهی شده و به جایش آهن و اسیدفولیک به آن اضافه شده که گفته می شود یک ترکیب مضر است و موجب آلزایمر می شود.
نمک ها به اصطلاح تصفیه شده اند و به آنها یُد به صورت صنعتی اضافه شده. سپس دائم تبلیغ می شود که: نمک مضر است. کلاً آن را از
چند پست پایین‌تر، از گوگل به خاطر بودنش تشکر کرده بودم. می‌خوام بگم من قدرش رو می‌دونستم وقتی راحت در اختیارم بود. چی دارم میگم! گوگل در اختیارم بود و حالا نیست! این اگه فاجعه نیست پس چیه!
روز تولدم بالای حروفش شمع گذاشته بود. ضعف املاییِ همیشگیم رو اصلاح می‌کرد و وقتایی که حالم بد بود متنای انگیزشی بهم‌ می‌داد و از همه جالب‌تر این که کلی آدم رو می‌فرستاد به وبلاگم..
+ضعیف‌ها محکومند به نادیده گرفته شدن، به بردگی، به حذف شدن. این قانون طبی
من تو کشوری زندگی می کنم که جواب "چرا دخترا نمی تونن برن استادیوم؟" ، "چون مردا فحش میدن." ـه.
+ تف میکنم تو صورت هر مردی که بعد از این فاجعه پا بذاره تو استادیوم! تف میکنم! یه کاری نکنید دنیا روتون برچسب بی غیرت بزنه.
صد خط نوشتم همشو پاک کردم.
الان پا نشید بگید فلان -_- خودم میدونم با کیم -_- 
#دختر_آبی
 
پست های با ستاره (*) نظراتش تایید نمیشن
   فاجعه درست از آن لحظه‌ای آغاز شد که هیچ دوستی نداشتم. غیر از *، شقا، جواد، محیا و مریم (زیاد به نظر می‌رسند، نه؟)‌ کسی نیست که بتوانم با آن‌ها ارتباط برقرار کنم. همین‌ها هم نیستند. هر کدامشان جایی سرشان به آخوری گرم است و در این لحظاتی که اینجا می‌نویسم کسی در دسترسم نیست. با * حرف زدم، پشیمانم. خیلی چیزها را نمی‌توان بیان کرد. درست مثل همین لحظه. چیزهایی هست که دوست دارم بگویم، چیزهایی هست که از گفتنشان عاجزم و در تلاشی کور می‌خواهم بگوی
خوبی این روزای
زندگیم اینه که در آخر شب کلی نکات تازه ای دارم که برای خودم می نویسم و واسه
بهتر شدنشون برنامه می ریزم و تلاش می کنم. امروز فهمیدم که یه لحظه هایی هست که
واقعا نمیتونم با طرف مقابلم ارتباط یا حس بگیرم و این مسئله این اواخر خیلی برای
من تکرار شده و چه فاجعه هایی رو به مراتب واسه من پیش آورده.
ادامه مطلب
انگار دیگر رمقی برایم نمانده است... 
باید قدم بزنم بلکن آرام بگیرم ولی جانی ندارم... این بغض باید تمام شود ولی انقدر جلویش را گرفته ام، قهر کرده و دیگر نمی‌آید...
ما این همه بر در و دیوار نکوبیدیم خودمان را که تهش این شود... این همه فشار تحمل نکردیم، اوضاع جسمیمان اینطور بهم بریزد که تهش به این فاجعه برسیم...
مگر نه اینکه و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه... ما خواستیم اینطور نشود ولی گریزی از این مهلکه نبود...
باید بنیشینم یک گوشه.. تک تک حرف‌هایی که بر
بسم الله الرحمن الرحیم ./
خب دیشب حضرت آقا ساعت ۸ از سر کار اومد ، ما هم طاقت نداشتیم دیگه بمونیم و فردا حرکت کنیم با خستگی تمام ساعت ۹ حرکت کردیم الانم مسیر ۷ ساعته رو ، ۸ ساعته که تو راهیم و هنوز دو سه ساعت دیگه مونده برسیم و اینکه ازین ۸ ساعت ۴ ساعتشو هی زدیم بغل خوابیدیم تو ماشین به حالت مچاله و هر بار بیشتر به عمق فاجعه ی {غلط کردم صبر نکردم فردا شه } ، پی‌بردیم ‍♀
_ صدای خر و پف ِ حضار _
تامام./
امشب که با اون یکی صباعه حرف می زدم فهمیدم ما آدما یه درد بزرگیم رو سینه هم! این زبون لعنتی چیه که باهاش می سوزونیم همو؟ حروممون اگه با شکستن دل یکی، خودمونو تو دل یکی دیگه جا کنیم. خیلی وقته قسم خوردم با حال بد یکی گریه نکنم ولی یه سری دردا هستن که درمون ندارن... واقعا ندارن! واقعا نمیشه کاریشون کرد. فاصله چیز وحشتناکیه. فاجعه ست! قیمت خوشحالی امشبش یه بستنی شکلاتی بود که از پسِ از تهران تا سمنان فاصله، نتونستم خوشحالش کنم. چه شبی رو سر می کنه... ل
با توجه به رشته ی تخصیلی و مطالعاتی که در این زمینه داشتم بر آن شدم که به کمک همسرم نقش خانوادگی خود را در خدمت رسانی به مردم شهر جدید پرند و اطلاع رسانی و آگاهی بخشی و آموزش بهداشت فردی و اجتماعی به همشهریان ایفا کنیم تا بتوانیم مطالب علمی بدور از حاشیه های غیر پزشکی در این وبلاگ و وبسایت و‌کانال تلگرامی و اینستاگراممان در اختیار مردم ایران و بخصوص شهرمان پرند قرار بدهیم تا با آگاهی جمعی در مقایل فاجعه ی قرن ایستادگی کنیم تا از ابتلا و همه گ
کشته شدن قاسم سلیمانی، سردار ایرانی، مهر تائیدی بود بر عدم وجود پدیده ای غریب به نام "تفکر" و پدیده ای غریب تر به نام "حق" و حق شناسی!
 
کاش از دفاع دروغین از انسانیت دست برداریم.
کاش نقاب خوش رنگ و لعاب وطن پرستی، و نقاب به قول شما تیره ی دین پرستی را هم از صورت هامان برداریم.کاش به جای هوچی گری و "توهین" کمی هم به تفکر و سکوت متمایل باشیم.
از حرص مغز هایتان ورم کرده؛انقدر جای اندیشه و تفکر را با حرف های هجو و اغوا گرانه ی رسانه ( هر رسانه ای ) پر کرد
هرگز خشونت، گرسنگی، طرد از جامعه، نابرابری، ستم اقتصادی در تاریخ بشریت و کره زمین تا این اندازه دامن گیر انسان نبوده است. به جای نغمه سردادن از کامیابی آرمان دموکراسی لیبرال و بازار کاپیتالیستی در شادکامی پایان تاریخ، به جای برگزاری جشن پایان ایدئولوژِی و پایان گفتمان های رهایی بخش، هرگز نباید این نکته بدیهی عالم گیر را که از رنج های منحصر به فرد بی شماری فراهم آمده اند، از نظر دور داریم که هرگز اینقدر زن و مرد و کودک بر روی زمین به بردگی ک
دانلود زیرنویس فارسی سریال Chernobyl
در آوریل 1986، انفجار بزرگ در نیروگاه هسته ای چرنوبیل در شمال اوکراین پس ازانفجار فوران کرد و در نتیجه فوران شهر درحال نابودی بود در این مجموعه داستان های مردان و زنان را دنبال می کند که سعی داشتند فاجعه را در بر بگیرند و همچنین افرادی که زندگی خود را به خطر می اندازند و مانع از آن می شود که به طور ناگهانی و به مراتب بدتر شود و با فداکاری های آنان یاعث جلوگیری از کشوری شدن فاجعه می شوند
 
برای دانلود زیرنویس به م
آب با استفاده فراوان از آن برای نوشیدن ، تفریح ​​، بهداشت ، بهداشت و صنعت ، با ارزش ترین منابع جهانی ما است. آب آشامیدنی تمیز و ایمن برای حفظ زندگی انسان بسیار مهم است و بدون آن بیماری ناشی از آب می تواند یک مشکل جدی باشد. آب ، که برای فعالیت های تفریحی آب مانند شنا ضروری است ، به پیشرفت زندگی سالم نیز کمک می کند. اغلب ، نقش حیاتی آب در هنگام اضطراری یا فاجعه آشکار است. ما بلاگ الماس آب را راه اندازی کردیم تا پاسخ به سؤالات مربوط به آب شما را ارا
بخشی از پیام حضرت امام (ره) در پی حادثه‌ی اسفناک سینما رکس آبادان به مردم این شهر:
«دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تأثر و تأسف شدید گردید. من گمان نمى‏کنم هیچ مسلمانى بلکه انسانى دست به چنین فاجعه وحشیانه‏اى بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نموده‏اند و خوى درندگى و وحشیگرى، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد.»
یاد قربانیان بی‌گناه فاجعه هولناک سینما رکس ابادان گرامی
ولی برای علاج زخم های ناشی از سرگین دریافت حیوانات، بریدگی های عمیق و زخم هایی که خونریزی زیادی می کنند را باید به دکتر رجوع کرد. این باید و نبایدا را درباره درمان زخمی های لخت داخل بناء به یاد داشته باشید: - فاجعه را زیر آب بگیرید، به آرامی بشویید و با یک پارچه تمیز خشک کنید. - روی تباره های باز وازلین بمالید و سپس آن را به یک پانسمان پاکدامن بپوشانید. - زخم را هر روز با آب و صابون بشویید. - فراموش نکنید که روی زخمی که داخل حال بهبود یافتن است،
گفتم یکی از همکارهام از همسرش جدا شده؟
بعد از سه سال دوره عقد و دوسال زندگی مشترک. یعنی در مجموع پنج سال، بدون فرزند.
همسن خودمه و راستش خیلی دوست دارم ازش چیزهایی بپرسم.
این اولین نفریه که با این سابقه ازدواج تو اطرافیانم هست و جدا شده.
البته اگر یه روزی بهم بگه بیا هرچی دوست داری ازم بپرس بازم فکر نکنم چیز زیادی بتونم بپرسم!
شاید بیشتر دوست داشتم وبلاگی میداشت و میخوندمش..
فکرمو مشغول کرده...
حالا امروز فهمیدم والدین یکی از همکلاسیهای پسرک هم
امشب در حال مطالعه فصلی از کتاب نام‌آشنای «ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام» بودم؛ فصل 13 از جلد اول. در این بخش مولف گرامی، دکتر غلامحسین دینانی، به توصیف و نقد نظر ابن تیمیه -درباره حدود توانایی استدلال قیاسی و تمثیلی می‌پردازد. همانطور که از این کتاب انتظار می‌رود هنر این کتاب بیشتر، چشم‌گشایی از مطالبی است که از دیدۀ اغیار در موضوع تاریخ فلسفه در جهان اسلام غایب است و می‌تواند سرنخی برای تامل بیشتر باشد اما اگر روحیه حاکم بر این دست متو
خدایا! کوچکتر، حقیرتر، به دردنخورتر از من بنده‌ای داری؟! دورافتاده‌تر و پرت‌تر و ... حیف‌نون کامل.. من در عجبم که تو کار بی‌حکمت که نمیکنی، خلق این موجود بی‌ارزش ز چه رو؟ بود و نبودش نه فرقی میکنید، یعنی ببین فاجعه را که نه اینکه یک طرف بچربد بر آن یکی، تساوی کامل و حتمی و قطعی است، وجوده کالعدم... بیحاصلتر از من، بیچاره‌تر از من.. حیف این نان و آب که در اسید معده او هضم میشود و لباسی که در تن او مندرس میشود... حیف حیف... حیف... بیچاره آنان که گرفتا
خدایا! کوچکتر، حقیرتر، به دردنخورتر از من بنده‌ای داری؟! دورافتاده‌تر و پرت‌تر و ... حیف‌نون کامل.. من در عجبم که تو کار بی‌حکمت که نمیکنی، خلق این موجود بی‌ارزش ز چه رو؟ بود و نبودش نه فرقی میکنید، یعنی ببین فاجعه را که نه اینکه یک طرف بچربد بر آن یکی، تساوی کامل و حتمی و قطعی است، وجوده کالعدم... بیحاصلتر از من، بیچاره‌تر از من.. حیف این نان و آب که در اسید معده او هضم میشود و لباسی که بر تن او مندرس میشود... حیف حیف... حیف... بیچاره آنان که گرفتا
چند روز قبل داشتم تو سایت یه بیمارستان دولتی برای خواهرم وقت متخصص غدد میگرفتم که دیدم ا چه هبجان انگیز روانشناس دارن ..
رفتم و روی اسم روانشناس بیمارستان زدم و از سر کنجکاوی تایم ویزیتا شو نگاه کردم.
ساعت شروع ویزیت از ۴ بعد از ظهر بود و نوبت های باقی مانده بیست تا
من نمیفهمم اگر روانشناس نیست بنویسن روانپزشک که برا هر مریض ۵ دقیقه وقت میذاره و دارو مینویسه .اگه روانشناسه که برای هر مراجع حداقل باید چهل و پنج دقیقه زمان اختصاص بده و بیست تا چه
خلاصه داستان : این فیلم که بر اساس یک رویداد واقعی ساخته شده است ، داستان فاجعه‌ای را که برای یکی از زیردریایی‌های کشور روسیه رخ داد ، به تصویر می‌کشد. در حالی که کارکنان زیردریایی در حال غرق شدن هستند ، خانواده‌های آنها سعی می‌کنند برای کمک به آنها کاری انجام دهند. اما…
 
رشد کار : آنچه در پی خواهید خواند گزارش یکی از خبرگزاری های رسمی کشور درباره کمیت فاجعه نما - و به تعبیر این خبرگزاری نگران کننده ! - حوادث کار در میهن ما است . پیدا است که این قبیل گزارشها خواسته یا ناخواسته یا شاید هم به خاطر برخی معذوریتها به برخی عوامل اشاره می کنند و برخی دیگر را - که عواملی با درون مایه  سیاسی  آنهم در سطح کلان است - ناگفته می گذارند.
ادامه مطلب
بعد از فاجعه ی ذلت باری که توسط نمایندگان محترم (!) مجلس اتفاق افتاد و موجب سرافکندگی ایرانیان شد، خوب است به این آیه ای که بارها شنیده ایم توجه کنیم و به طور واقعی ایمان بیاوریم، مَن کانَ یُریدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَمیعًا.
از بدیهی ترین رفتارهای دیپلماتیک این است که عزت خود و کشور و ملت را در برابر جهانیان حفظ کنید. بنظر حقیر حداقل کاری که می تواند از دردهای این اتفاق بکاهد، یک عذرخواهی درست و حسابی از ملت است.
ادامه مطلب
میخواهم درباره یک مهاجرت بزرگ صحبت کنم. وقتی که با مشورت کارفرمای یکی از پروژه ها تصمیم به بازسازی سرویس گرفتیم.
سرویس مورد نظر یک سرویس ختم گروهی قرآن بود که بیش از 2000 ختم در آن انجام شده بود یعنی چیزی حدود 3 میلیون رکورد ثبت شده برای هر صفحه.
سرویس ابتدا با pure php و بدون فریمورک نوشته شده بود. یک api که با app ارتباط برقرار میکرد و یک ربات تلگرام که مستقیا به دیتابیس وصل میشد!
فاجعه!
قطعاً نمیتوانید همچین چیزی بزنید جز آنکه یک بی تجربه به  تمام معن
هر مذهبی . مکتبی . هر نهضتی یا انقلابی از دو عنصر ترکیب میابد:عقل وعشق.
یکی روشناییست ودیگری حرکت ...یکی شعور وشناخت می بخشد وبه مردم بینایی وآگاهی می دهد ودیگری نیرو وجوششش وجنبش می آفریند.
به گفته الکسیس کارل:"عقل چراغ یک اتومبیل است که راه مینماید ... عشق موتوری است کهآنرا به حرکت در می آورد"
هر یک بی دیگری هیچ است بویژه موتور بی چراغ ... عشق کور...خطرناک...فاجعه ومرگ!

کتاب"فاطمه.فاطمه است"
به قلم"دکتر علی شریعتی"
کتابی که در تلاش است خلاصه ای از زن
به نام خدای شنهای طبس




این شهر شبیه هیچ یک از شهرهایی که دیده‌ام نیست. در خیابانهایش به سختی میتوانی راه بروی. ازدحامی که تا به حال ندیده‌ای. ولی هیچکس از این ازدحام مستاصل نیست. انگار عجله‌ای نیست. انگار همین کنار هم بودن در خیابانهای این شهر و تنفس هوای مشترک‌ در این ایام برای زائرانش کفایت میکند.
و زائرانی که دیگر فقط عراقی نیستند و این سالها بقیه هم به آنها پیوسته‌اند.زائرانی که با سرعتی عجیب راه می‌روند. انگار برای قراری مهم دیر کرده
چیه این عنوان انتخاب کردن اخه؟
چقدر کار سختیه
بعد از مدت ها میخوام پست بذارم
نوروزتون فرخنده
بی نهایت خوشحالم (خوشحال و شاد و خندانم:)) ) و امید دارم هرکسی این مطلب رو میخونه از ته دلش حس خوشحالی داشته باشه 
راستی سلام
دقیقا یک ماهه که مریضم و به شدت سرماخوردم. به گفته دکتر سرماخوردگی برای من مث سم میمونه و نباید بذارم سرما بخورم ولی خب نمیدونم چرا سرماها به دکتر گوش نمیدن و هی میان که من بخورمشون
درست موقعی که خیال میکردم حالم خوبه و بعد سه روز
#شعر_مهدوی
بیا که بی‌تو جهان، از گلایه لبریز است
بهار، بی‌تو به رنگ غروب پاییز است
بیا که فاجعه می‌بارد از زمین و زمان
ز اشک و خون، دل یارانِ حق، گهر ریز است
بیا! به گوش دل ما سرودِ مهر بخوان
بیا که صحبت عشّاق، بس دل‌انگیز است
بیا! جهان زِ وجود شهید، رنگین شد
بیا که ناله انسان، گلایه‌آمیز است
این اواخر خیلی درگیرِ گذشته هام. 
فک کردن به کنار، همش تو وبلاگای قدیمیم چرخ میخورم، همش دفترای قدیمیمو ورق میزنم، همش فایلای قدیمیِ باقی مونده از گوشیامو میبینم (که خیی کم اَن).
یکی دو هفته پیش اینقد تو این فاز بودم اولین وبلاگم و اولین نوشته هامو پیدا کردم. البته اولین وبلاگِ ثابتم. چون همیشه وبلاگ میساختم و باز یکی دیگه میساختم. 
اولین وبلاگ ثابتم مال شهریورِ 87 بود. دقیقا 11 سال پیش. که از اینور و اونور توش کپی میکردم و چیزای کودکانه مینوشتم
 به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، هفته نامه آلمانی اشپیگل در مقاله‌ای با عنوان «چگونه ترامپ آمریکا را به ورطه فروپاشی کرونایی می‌کشد؟» به بررسی ابعاد «مدیریت بحران» فاجعه آمیز رئیس جمهور آمریکا و سقوط ناگهانی و بی مثال اقتصادی این کشور پرداخت. سئوالی که در اینجا مطرح است آن است که «آیا جهان قرار است شاهد انفجار درونی یک ابرقدرت باشد؟»
در این گزارش آمده است گرِگ تِرنر، یک میانسال ۵۵ ساله ساکن شهر «آلامِدا»‌ی ایالت «کالیفر
حادثه خبر نمی کند، همیشه برای مقابله با آتش سوزی آماده باشیم!آتش، عامل مخرب مهمی است که در صورت عدم رعایت نکات ایمنی، باعث خسارتهای جانی و مالی فراوان می شود که با بسیاری از بلایای طبیعی و سوانح همراه است. آتش‌سوزی‌هایی که به دنبال زلزله، سیل، انفجار و  یا سایر حوادث ایجاد می شوند، اغلب بیش از فاجعه اصلی، ویرانی به دنبال دارند.

ادامه مطلب
هستم ولی خستم:)
عجیب دلم نوشتن میخواد و عجیب تر دستم به نوشتن نمیره!
فصل دوست داشتنی ام سر رسیده و من همچنان گنگم!
توی عصرای دل انگیز زمستونی دفترم رو باز میکنم و با یک لیوان چای هل دار و خودکارای دوست داشتنیم میشینم سر نوشتن ولی دریغ از یک کلمه!
میدونی حتی رو کتابام هم نمیتونم تمرکز کنم و این برای عشق کتابی مثل من یعنی فاجعه!یعنی یه چیز بی سابقه!میدونی اگه الیور تویست نصفه بمونه یعنی چی؟!
دلم این روزا بیشتر سکوت میخواد...مثل خود خود زمستون...دلم
ضمن ابراز همدردی با ساکنین و یا آسیب دیدگان مناطق سیل زده در نوروز 98 شما را به خواندنمطالب زیر  و اندکی تفکر دعوت می نماییم:

بلایای پیش آمده در نوروز 98 آسیب هایی بر جای گذاشت که شاید خیلی از افرادی که در آن موقعیت حضور نداشتند نتوانند عمق فاجعه و ناراحنی آسیب دیدگان را در کنند.ابراز همدردی برای هموطنانمان داریم و همین موضوعات باعث میشود اندکی بیش از قبل بیاندیشیم.بدون مقدمه چینی لازم است برویم سر اصل مطلب.بیمه بدنه اتومبیل!آیا تاکنون برای ا
روزای بعد امتحان رو دوست دارم، به چند دلیل. یکی این که فی النفسه "روز بعد امتحان" شیرینه بدون هیچ افزودنی! دوم این که تو دوره امتحانات، خونه به فاجعه آمیزترین حالت خودش میرسه و همش اینو به خودم میگم "تحمل کن ارکیده، ۲ روز دیگه تموم میشه، همه جا رو میسابیم!" و بعد امتحانات، دلم حال میاد! همه جا برق میافته. سوم این که وقت بایگانی جزوات و کتاب های درسیه‌‌، و کیفش از وصف خارجه :)) مورد آخرم این که، تابستونه... خدای من! تابستون شیرین و گرم و کلافه کننده!
وبلاگم شده مثل اون خونه‌های قدیمی منم شدم مثل اون پیرزنی که دم در میشینه هرکی رد میشه یه سلام علیکی باهاش میکنه و حالشو میپرسه =)
حالا بگید ببینم خوبید آیا؟! =)
خوشید آیا؟! =)
سلامتم که الحمدالله هستید دیگه؟!
چه میکنید با قرنطینه؟
چیکارا میکنید با زندگی؟!
میگذره؟!
گذشتن که مهم نیست اول و آخر میگذره =)
مهم چجوری گذشتن خالی هم نیست
مهم اینه که بدونید اونجوری که دوست دارید میگذره =)
آقا حقیقتشو بخواید دلم براتون تنگ شده =(
خیلی تنگ
بیشتر از اونچیزی که
مرگ جمعیت ایران، معجزه‌ی نفوذ!
همان‌طور که می‌دانیم بخشی از  پروژه‌ی فروکش رشد جمعیت ایران، از مذاکرات به ظاهر ساده‌ای که در سال ۱۳۶۴ بین نفیس‌ صدیق‌، معاون دبیر کل و مدیر کل اجرایی‌ صندوق‌ جمعیت‌  سازمان ملل‌ و وزارت بهداشت دولت وقت شروع می‌شود! جالب‌تر آن‌که در این دیدار وزیر آموزش‌ و پرورش‌ و رئیس‌ سازمان‌ برنامه‌ و بودجه‌ وقت هم حضور داشته‌اند!!
ما تنها ظرف یک دهه، دو سوم از نرخ باروری خود را از دست داده‌ایم. این امر خارق‌ا
 
 
افرادی که به برخی از بیماری ها و ناراحتی های مربوط به کبد دچار هستند برای انتخاب خوراکی های روزانه خود باید دقت و توجه خیلی زیادی صرف کنند تا یک ناراحتی کوچک تبدیل به یک فاجعه و بیماری بزرگ نشود.
یکی از خوراکی های خیلی مفید برای بیماران کبدی انواع میوه و سبزیجات مناسب است. در این نوشتار با چند میوه مفید برای کبد آشنا می شویم و  10میوه و سبزیجات عالی برای سلامتی کبد را می شناسیم.
ادامه مطلب
اشتباه کردم، ترسیدم نکنه کارها خراب شود فاجعه ای درست شود پس چیزی نگفتم خنده هایم را پنهان کردم نکنه به کسی بر بخورد پس دردها را فرو خوردم دردها عمیقتر شد تا اینکه از همه کناره گرفتم چون نقش دیگران را در اشتباهات نادیده گرفتم وفداکاری های بی موردی در حق دیگران  کردم که اول از همه به خودم لطمه میزد خود را ناقص یافتم چونکه چیزی برای عرضه به دیگران نداشتم بلکه همه چیز را در درونم ریخته بودم پس سکوت کر کننده ای رخ داد که دیگران را اذیت میکرد این س
بچه های گل توی خونه. از خواهرم پرسیدم از "ن" خبر دارد یا خیر. خواهرم نمیدانست روابطم را با او قطع کرده ام و وقتی فهمید تعجب کرد. در وصف چرایی کارم توضیح دادم رابطه ما معطوف به جویا شدن حال هم و داد و ستد اخبار است. اخبار هم دو دسته اند:
۱:کارها و اخبار خوب. که دو حالت دارد->
الف:انهایی که "ن" ازشان تقلید میکند.
ب:انهایی که "ن" ارزو میکند کاش میشد ازشان تقلید کند و چون نمیشود، حسرت میخورد. شاید حسرت، شاید حسادت. 
در توضیح ازاردهندگی مورد الف گفتم
در پیشامد عاشورا، مشتی تن پرور و نمک به حرام برای حضرت حسین دعوت فرستادند و اعلام معونت کردند. حضرت هم به  سمت کوفه و کوفی جماعت طی طریق فرمودند و فاجعه ای که در تاریخ، تاثر همگان را به همراه داشته است رقم خورد.
در دوران مصدق هم، وکلای این مملکت برای مردمش آبرو و عزت به همراه آوردند، قانون بر مناسبات مردم جاری میشد. مشتی مفت خور و هرزه گو و عربده کش در خیابان ریختند و فریاد سر دادند: درود بر مصدق
به آخر خیابان که رسیدند، غیرمصدقی ها را غالب دید
سلام
سال نو رو شاد باش عرض میکنم خدمت همه عزیزان، امیدوارم امسال سالی خوب، همراه با سلامتی و خوشبختی برای همه باشه، البته متاسفانه با فاجعه ای که رخ داد کام همه مردم تلخ شد، که امیدوارم خداوند به بازماندگان صبر و درگذشتگان رو قرین رحمت کنه و با کمک خیرین بشه کمی جبران خسارت بشه چون از دولت که آبی گرم نخواهد شد، جز تاسف کاری از دست ما ساخته نیست البته با ارسال کمکهای نقدی و غیرنقدی که همه راههای غیر دولتی مطمئنی رو سراغ دارند میشه همراه و یاور
عنوان: عشق لرزه

نویسنده: اریک امانوئل اشمیت 

مترجم: شهلا حائری 

ناشر: قطره

---------------------------------------

عنوان اصلی کتاب تکتونیک است با ترجمه تحت اللفظی "زمین ساخت
شناسی احساسی" که مترجم آن را عشق لرزه ترجمه کرده. همانطور که زلزله در اثر
حابجایی لایه های درون زمین ایجاد می شود. اشمیت هم این استعاره زیبا را به کار
برده و عشق را هم مانند زمین لرزه تشبیه کرده که با جابجایی لایه های احساسی و
درونی انسانها باعث دگرگونی رفتاری و گاه فاجعه می شود. فاجعه ها
      
   در پاسح شما از نقد و بررسی کلی و اجمالی اثر جناجنایات و مکافات  میتونم به ابعاد مختلفی اشاره کنم که در وقت کلاس نمیگنجه ولی کوتاه و مختصر میگم که   برداشتم از کتاب جنایات و مکافات فیودورداستایفسکی رمان جنایات و مکافات مملو از وضعیت های روحی مختلف است. زاویه دید داستان متکی برخلق و خوی شخصیتی این افراد و خصیصه های فردی آن هاست، در این رمان نقش مهم را راسکولنیکف ایفا میکند فقر تنگدستی زندگی راسکولنیکف را به چالش میکشد که سرنوشت به عل
با توجه به رشته ی تخصیلی و مطالعاتی که در این زمینه داشتم بر آن شدم که به کمک همسرم نقش خانوادگی خود را در خدمت رسانی به مردم شهر جدید پرند و اطلاع رسانی و آگاهی بخشی و آموزش بهداشت فردی و اجتماعی به همشهریان ایفا کنیم تا بتوانیم مطالب علمی بدور از حاشیه های غیر پزشکی در این وبلاگ و وبسایت و‌کانال تلگرامی و اینستاگراممان در اختیار مردم ایران و بخصوص شهرمان پرند قرار بدهیم تا با آگاهی جمعی در مقایل فاجعه ی قرن ایستادگی کنیم تا از ابتلا و همه گ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها